لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام پروردگار که سرّ اسماء اعظم خود را با سه حرف "الف"، "س" و "م" (اسم) فاش کرد. که عدد ابجد این سه حرف "101" است و از مجرای ولایت "با" و رسالت "سین" ظهور دارد (بسم).

بنام مولایی که در عین "غیب الغیوبی" ظاهر و در عین "ظهور" غایب است، و با صفات "رحمان" و رحیمش" کل نعمتهایش را بر ما منت نهاد.
ع شفائی



هدف از ایجاد این وبگاه، رسیدن به معرفت مولایمان، پروردگار عالم و ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) و حقایق و معارف قرآن است.
در این راه همواره، آن بزرگواران مددرسان بوده و با دست غیبی راه صحیح را گشوده اند و عنایاتی بسیاری به دست آمده است.

عنایت شود: نشر و استفاده نا صحیح از مطالب بدون ذکر منبع، شرعا صحیح نیست.

برای تهیه کتاب های مجاز منتشر شده توسط نویسنده و مولف مطالب فوق، میتوانید با شماره زیر ارتباط برقرار نمائی

09308839373 لطفا در ایتا یا واتزاپ پیام ارسال فرمائید





با سلام 

احتراما، برای استفاده از مطالب و حضور در کانال رسمی، از لینک های ذیل استفاده فرمائید:

 

کانال ایتا:

برای پیوستن به کانال اینا اینجا را کلیک کنید

کانال واتزاپ:

برای پیوستن به کانال واتزاپ اینجا را کلیک کنید


 

این کانال ها شامل لیست کتب، آخرین نوشته ها و دسترسی به جلسات هفتگی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۰۴ ، ۱۸:۰۱
عذرا شفائی

اسماء الحسنی

این بنده حقیرِ مخلوق هیچ ادعائی نسبت به درک باطنی اسماء خداوند ندارم، ولی فقط توکل به همه اسماء الهی و مداومت به قرائت اذکار اسماء الله را مقدمه‌ای لازم به کشف اسرار اسماء هو می‌دانم، چرا که هر کدام از اسماء ، معانی و مفاهیمی دارد که درک آن توسط عقل، سخت و یا غیرممکن است که جز پیامبران و معصومین بطور کامل موفق به شناخت اسرار آن نبوده‌اند و نمی‌توان کلّ اسرار آن را به قلم آورد و مطلبی نوشت. ولی ما اشاره‌ای به آن چه "اشاره ی کلیدی، به معنایِ صفات اسماء الهی" می کنیم و ادامه آن را به ذوق و عشق خواننده عزیز و فضل و بذل حضرت حق تعالی وامی‌گذاریم. امید است که در اعمال روزانه زمانی را به این اذکار متبرک اختصاص دهیم تا استحقاق شناخت اسرار آنان را به صورت حقه کسب نماییم و تغییرات ظاهری و باطنی در وجودمان هویدا گردد و به اذن الله به اسرار آن پی ببریم.

«الله»

نام جلاله‌ی خداوند می‌باشد و برای تمام حاجات می‌توان قرائت کرد. اسم جامع و صفات جمال و جلال و کمال حق است و حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: «الله»، اسم اعظم می‌باشد و شایسته نیست احدی خود را با این نام بخواند. و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: بهترین ذکر عبادت "لا اله الا الله" می‌باشد.

در آیه هشتاد و دو سوره مبارکه "یس" آمده که «الله» چون اراده‌ی خلقت چیزی را کند به محض اینکه گوید «باش» ، موجود می‌شود. و جمله‌ی "لا اله الا الله" و "لا اله الا هو" را کلمه‌ی اخلاص گویند.

حضرت امام سجاد علیه السلام فرمودند: از خداوند خواستم اسم اعظم را به من تعلیم فرماید، در خواب به من فرمودند، بگو:"الهم انی اسئلک باسمک یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله الذی لا اله الا هو رب العرش العظیم".

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: اسم اعظم خداوند در این سه آیه مندرج است: آیه‌ی 163 سوره مبارکه بقره: "و الهکم اله واحد لا اله الا هو الرحمن الرحیم" و آیه‌ی 2 سوره مبارکه آل عمران: الله لا اله الا هو الحی القیوم" و آیه‌ی 111 سوره‌ی مبارکه طه: "و عنت الوجوه للحی القیوم و قد خاب من حمل ظلها".

توسط حضرت خضر نبی علیه السلام به حضرت امیر المومنین علی علیه السلام اسم اعظم گفته شد؛ "یا هو یا من لا هو الا هو".

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: "بسم الله" نزدیک‌تر است به اسم اعظم الهی از سیاهی چشم به سفیدی آن.

عدد ابجد نام مبارک الله =66 و جایگاه عددیش 30 می‌شود. 2893 مرتبه در قرآن ذکر شده است که مجموع ارقامش22 می‌شود(22=3+9+8+2)

«احد»

یکی از دیگر اسماء خداوند می‌باشد. یعنی یگانه و بی‌همتا و از صفات علیا است.

سوره مبارکه اخلاص آیه‌ی 1: "قل هو الله احد" او تنها و یکتا و منفرد به وجود است.

ذکر آن برای عزت و بزرگی یافتن موثر می‌باشد.

 عدد ابجد و جایگاه عددی اسم مبارک احد ، 13 می‌شود.

 

«اول»

از اسماء الحسنی الهی می‌باشد برای هر امر خیری ذکر آن موثر و مفید می‌باشد و به اسم الهی فقط یکبار در قرآن مجید آمده است:آیه 3سوره مبارکه حدید: هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن و هو بکلّ شیء علیم.

عدد ابجد اسم مبارک اول برابر 37 و جایگاه عددیش 19 می‌باشد .جایگاه عددی نام مبارک حسن علیه السلام هم 37 می‌شود.

«اعلی»

از اسماء الحسنی الهی می‌باشد. ذکر آن برای غلبه بر دشمن و رفع فقر و ارتقاء مرتبه و مقام موثر است.

و در ذکر سجده "سبحان ربی الاعلی و بحمده" تو بزرگتر از آنی که آلوده شوی به آلودگی‌های افکار بشر و بالاتر از آن که بشود به تصور آیی. نقل شده که مثل الاعلی کلمه‌ی «لا اله الا الله» می‌باشد. عدد ابجد اسم مبارک اعلی =111 است که برابر با عدد ابجد الف می‌شود. و جایگاه عددیش 39 می‌باشد.

«باطن»

یکی از اسماء الحسنی خداوند می‌باشد، ذکر آن برای وقوف به اسرار وکشف نیّات سوء موثر می‌باشد. باطن یعنی پوشیده از چشم و بینا به آگاهی درون و دل.

«باطن» ، قدرت ظهور و تجلی خداوند را در تمام موجودات بیان می‌کند.

 عدد ابجد اسم مبارک باطن برابر 62 است (برابر عدد ابجد اسم مبارک نبی صلوات الله علیهم اجمعین) و جایگاه عددیش 26 می‌شود.

 

«بصیر»

 یکی از صفات پروردگار عالم می‌باشد و به معنی بینایی است. نه بینایی ظاهری، بلکه بینایی بدون آلت در هر زمان و مکان، در روشنایی و تاریکی که حتی حرکت و جای پای مورچ‌ ای را در شب تاریک بر سنگ سیاهی ببیند. 51 مرتبه "بصیر" در قرآن ذکر شده است.

عدد ابجد اسم بصیر برابر با 302 است (برابر عدد ابجد کلمه قرب) و جایگاه عددیش 50 می‌شود.

«بِر»

به معنی نیکو و نیکوکاری و مهربانی به ضعیفان و زیر دستان.

شیخ رجب برسی گوید: هر کس بسیار گوید یا «بر» خداوند او را به کمال می‌رساند. آفریننده‌ی هر چیز نیکویی «بر» نامیده می‌شود.

هرکس 100 بار بگوید: یا «بر» در قبر تنها نباشد. ذکر آن در موفقیت‌ها در اختراع و اکتشاف بسیار موثر می‌باشد. 18 مرتبه بر در قرآن آمده است.

  عدد ابجد اسم "بر" برابر است با 202 (برابرعدد ابجد اسم مبارک رب). و جایگاه عددیش 22 می‌شود.

«بدیع»

به معنی عجیب، تازه، بی‌مانند، شگفت انگیز. ذکر آن برای ابداع و نوآوری حوائج موثر می باشد.

 عدد ابجد اسم بدیع برابر 86 و جایگاه عددیش 32 است.

«باعث»

 یکی از اسماء الهی می‌باشد و به معنی برانگیزاننده‌ی هر نفس متحرک و هر مرده و زنده می‌باشد. شیخ رجب برسی می‌فرماید: هرکس 100مرتبه ذکر«یا باعث» را بخواند خداوند ظاهر و باطن انسان را زنده و نورانی می‌فرماید. کلمه «باعث» 69 مرتبه در قرآن ذکر شده (برابر عدد ابجد اسم حضرت زینب سلام الله) .

 عدد ابجد اسم باعث =573 و جایگاه عددیش 42 است(برابر با عدد ابجد اسم طالب)

«باقی»

 یعنی مانده، موجودی که فنا ندارد. کلمه باقی بقولی کلمه «لا اله الا الله» می‌باشد.

برای طول عمر و ادامه نعمت ذکر آن موثر است.

عدد ابجد اسم باقی برابر با 113 و جایگاه عددیش32  است.

«باری»

 یعنی خالق خلایق بی‌سابقه و خالق خوبی‌ها و نیکویی‌ها.

برای اختراعات و اکتشافات ذکر آن موثر می باشد.

 عدد ابجد اسم باری برابر با 213 و جایگاه عددیش 33 است. که در عدد ابجد و جایگاه عددی برابر با نام مطهر زهرا سلام الله علیها می‌شود.

«توّاب»

 از اسماء ربوبی پروردگار«توّاب» است، یعنی توبه‌ی بندگان را می‌پذیرد. یعنی خدا بسیار توبه پذیر است و هر چند بنده توبه را بشکند او باز توبه پذیر است.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: "هر کس روزی 30 بار بگوید: «یا تواب» وسوسه‌ی شیطان از دل او بیرون رفته و توبه‌ی او پذیرفته می‌شود". برای اجابت دعا و آرزوها ذکر آن مؤثر می‌باشد.

 عدد ابجد اسم تواب=409  و جایگاه عددیش 31 می‌شود.

 

«جواد»

 به قصد بهره برداری از کار، ذکر آن بسیار موثر است. جواد به معنای محسنی است که احسان و انعامش بسیار است.

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم مبارک جواد برابر 14 می‌باشد.

«جبّار»

 جهت مصونیت و جبران گناه ذکر آن مؤثر است. جبّار به معنی قاهریت است.

حضرت علی علیه السلام همیشه دعا می‌فرمودند: «یا جبار» (ای خدایی که تمام شکستگی‌ها را ترمیم می‌کنی. ای کسی که هر مشکلی را آسان می‌نمایی).

عدد ابجد اسم مبارک جبار= 206  و جایگاه عددیش 26 می‌باشد.

«حق»

 کشف حقایق و نیل به حق، ذکر آن موثر است. حق به معنی ثابت و دائم در مقابل باطل و در قرآن 225 بار آمده است.

عدد ابجد  اسم حق برابر با 108 و جایگاه عددیش 27 می‌باشد.

                                                                       «حفیظ»

 برای امان از حریق و غرق ذکر آن موثر است. خداوند حافظ جان و مال و روح و روان کلیه‌ی مخلوقات می‌باشد. هر کس در هر هفته 70 بار بگوید«یا حفیظ» خداوند او را از آفات و بلایا مصون می‌دارد.

 عدد ابجد  اسم حفیظ برابر با 998 و جایگاه عددیش 62 می‌باشد.

 

«حسیب»

 جهت تامین زندگی مادی و معنوی ذکر آن موثر می‌باشد. حسیب به معنی حساب داشتن و حساب گرفتن است.

عدد ابجد اسم حسیب برابر با 80  و جایگاه عددیش 35 می‌باشد.

«حکیم»

 برای برکت در کشت و زرع، ذکر آن موثر می‌باشد. حکیم در لغت به معنی عالِم است.

عدد ابجد اسم «حکیم» برابر با 78 و جایگاه عددیش 42 می‌باشد.

«حی»

 به قصد دوام و بقای تحرک ذکر آن مؤثر است. حی، زنده و پاینده است که قائم به ذات خود و قوام تمام موجودات است.« حی» بزرگ‌ترین و شریف‌ترین اسماء الهی می‌باشد. کلمه‌ی «حی» 20 مرتبه در قرآن آمده است.

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم حی برابر با 18 می‌باشد.

«خفی»

خفی یعنی عالم، لطیف، مهربان و احاطه‌ی علمی به همه‌ی موجودات.  

به منظور پوشاندن اسرار و قضاء حوائج، ذکر آن مؤثر است.

هر کس یک اربعین روزی 5500 بار بگوید، مخلوقات با او انس گیرند و جهت نرمی دلها، بیان آن اثر عجیبی دارد.

عدد ابجد اسم «خفی» برابر با 690 و جایگاه عددیش 51  می‌باشد.

 

«حلیم»

 برای وقوف بر اسرار، ذکر آن مؤثر است. حلیم به معنی بردبار است. خداوند از کسانی که او را نافرمانی کنند، در عقوبت آنها تعجیل نمی‌کند. کلمه «حلیم» 15 مرتبه در قرآن است.

عدد ابجد اسم حلیم برابر با 88  و جایگاه عددیش 43 می‌باشد.

«حمید»

برای شفاء ذکر آن موثر است. حمید حقیقت حمد است، که عبارت است از مبدا صفات جمال الهی، حمید یعنی شایسته، ستوده چون ذات خداوند، استحقاق حمد است، حمید نام دارد. کلمه ی حمید و حامد 60 مرتبه در قرآن آمده است.

عدد ابجد اسم مبارک حمید برابر با 62  (برابر با عدد ابجد اسم مبارک باطن) و جایگاه عددیش 35 می‌باشد.

«خالق»

 برای ساختمان و تشکیلات ذکر آن مؤثر است. خالق، یعنی آفریننده‌ی هر چیز و به هر مقدار و به اندازه‌ی مخلوقات بی‌شماری که در این عالم وجود دارند. رسول خداصلوات الله علیه و آله فرمودند:"اولین چیزی که خداوند خلق فرمود ارواح ما و نور ما بود، که به ذکر خدا و توحید خدا و حمد خدا مشغول بودند. سپس خداوند ملائکه را آفرید".

عدد ابجد اسم « خالق» برابر با 731  و جایگاه عددیش 56 می‌باشد.

 

«خبیر»

 به قصد وقوف بر امور، این ذکر مؤثر می باشد. یعنی حکم او حق است برای هر چیزی در موقع خود خبیر است یعنی عارف و دانا به همه‌ی اشیاء و به رموز موجودات آگاه است. خداوند آگاه به اندیشه ها و فکرها و خیال ها است و خبیر به تمامی آفرینش آسمانها و زمین ها است، در قرآن "خبیر" 45 بار آمده است

هر کس هفت روز، هر روز 861 مرتبه بگوید "یا خبیر" قدسیان به اخبار پنهانی او را آگاه سازند و فرشتگان او را به تمام رازها و اسرار آگاه می‌سازند.

عدد ابجد اسم خبیر برابر با 812 و جایگاه عددیش 56 می‌باشد.

«خیر الناصرین»

به قصد کمک گرفتن و یاری خواستن، ذکر آن مؤثر می‌باشد. نصر که ظفر و پیروزی را به خدا نسبت می‌دهد، اشاره به لطف و کرم و رحمت می‌باشد. خیر الناصرین، یعنی بهترین یار و یاور و یاری کننده و 5 مرتبه در قرآن آمده است.

 و هر کس با اعتقاد کامل در شروع هر کار مشکل هفت بار بگوید: "یا ناصر من لا ناصر له" حتماً آن مشکل برای او حل خواهد شد.

عدد ابجد "خیر الناصرین" = 1242  و جایگاه عددیش 144 (برابر با جایگاه عددی ذکر "یا اباصالح" عج الله تعالی فرجه ) می‌باشد.

«دیان»

برای ادای قروض ظاهر و باطن ذکر آن مؤثر است. یعنی اداء کننده هر دین و دیون بندگان است.

عدد ابجد اسم دیان برابر با 65  و جایگاه عددیش 29 می‌باشد.

«ذاری»

برای اطلاع بر عیب و نقص ذکر آن مؤثر است. ذاری یعنی خالق و به معنی باری تعالی و خالق است و در نظام آفرینش، بدین نام کلیات عالم را آفریده است.

هر کس نیمه شب با خضوع و خشوع 70 مرتبه بگوید، یا ذاری به حوائج خود می‌رسد.

عدد ابجد اسم ذاری برابر با 911  و جایگاه عددیش 56 می‌باشد.

«رحیم»

 برای رسیدن به الطاف خاص پروردگار ذکر آن مؤثر است. و به این معنی است که خداوند رحیم است در حق مؤمنان. 228 مرتبه کلمه رحیم در قرآن آمده است.

عدد ابجد اسم رحیم برابر با 258  و جایگاه عددیش 51 می‌باشد.

«رحمن»

به جهت رسیدن به الطاف خفیه الهی ذکر آن مؤثر است. همچنین نام خاص پروردگار است. «رحمن» مثل «الله» نامی مخصوص به ذات کبریایی و شاید یکی از اسرارش این باشد.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمود:"هر کس 298 مرتبه «رحمن» بگوید، مورد محبت همه قرار می‌گیرد و او را دوست می‌دارند.

هر کس پس از هر نماز 100 بار بگوید"الرحمن"، خداوند او را از ظلمت و غفلت پاک گرداند.57 مرتبه کلمه "رحمن" در قرآن آمده است.

عدد ابجد اسم مبارک  "رحمن" برابر با 298  و جایگاه عددیش 55 می‌باشد.

 

 

«رب»

 برای حفظ خانه و تربیت فرزند، ذکر آن مؤثر است. پرورنده، تربیت کننده‌ی جمیع مخلوقات از ملائکه ، جن، انس، وحوش و همه . و مالک هر چیز را «رب» گویند.

عدد ابجد اسم مبارک «رب» برابر با 202 می‌باشد که با مجموع عدد ابجد حروف نام حضرت محمد صلوات الله علیه و آله =92 و حضرت علی علیه السلام =110 مطابقت دارد.

ذکر و دعای حضرت ایوب علیه السلام  وقتی که به منتها رسید از درد و رنج و مصیبت "رب انی مسنی اضر و انت الرحم الراحمین" بوده است.

عدد ابجد نام محمد صلوات الله علیه و آله برابر با عدد ابجد کلمه اسلام و عدد ابجد نام علی علیه السلام  برابر با عدد ابجد کلمه ایمان است و تعداد ربنا به عدد حروف علی علیه السلام در قرآن برای کمال ایمان آمده است!

«رزّاق»

این ذکر برای برکت و وسعت در رزق روزی مؤثر است. رزّاق یعنی روزی دهنده خداوندی که روزی می‌رساند و روزی می‌بخشد و مخلوق را در هر حال روزی می‌دهد.

هر کس 40 روز روزی حلال بخورد، خداوند در دل او نوری پدید می‌آورد و آن را سرچمشه حکمت می‌کند.

عدد ابجد اسم رزاق برابر با 309  و جایگاه عددیش 48 می‌باشد.

«رائی»

 به قصد بلندی درجه و دید وسیع ذکر آن مؤثر است به معنی رؤیت و دیدن است و مراد از رائی علم و بصیرت الهی است بر موجودات و به معنی عالم و دانایی هم آمده است.

عدد ابجد اسم رائی برابر با 221  و جایگاه عددیش 41 می‌باشد.

«رقیب»

یکی از اسماء باری تعالی رقیب است و به معنی حافظ و نگهبان می‌باشد.

به قصد مصونیت از بلیّات ذکر آن مؤثر می‌باشد.

عدد ابجد اسم  رقیب برابر با 312  و جایگاه عددیش 51 می‌باشد.

«رئوف»

به قصد طلب مهربانی در سایه بندگی، ذکر آن مؤثر می‌باشد معنای رئوفِ رحیم است و رأفت به معنی رحمت است، رئوف مهربان و بخشاینده بر خلق، مخصوصاً بر اهل محبت و شفاعت است. چون خداوند به حال شفاعت کنندگان رئوف و مهربان است. در قرآن 11 مرتبه کلمه‌ی رئوف تکرار شده است.

عدد ابجد اسم رئوف برابر 287 و جایگاه عددیش 44 می‌باشد.

«سبوح»

به قصد صفای دل و روشنی باطن، ذکر آن مؤثر می‌باشد. این کلمه در زبان عرب منحصر به نام پروردگار است و در هیچ جای دیگر استعمال نشده است. "سبوح" یعنی خداوند منزه است از اینکه توصیف شود. "سبوح و قدوس" از اسماء اختصاصی پروردگار است.

هر کس 247 بار به ذکر سبوح و قدوس مداومت نماید به سیر ملکوت موفق می‌گردد، چنانکه حضرت ابراهیم علیه السلام به برکت این اسم موفق شد که به ملکوت آسمان‌ها راه یابد.

عدد ابجد اسم سبوح برابر با 76 و جایگاه عددیش 31 می‌باشد.

 

«سلام»

 به قصد رضا به قضا و تسلیم شدن دل، ذکر آن مؤثر می‌باشد. سلام به معنی سلامت و شفا است. خداوند سلام است چون همه چیز تسلیم اوست. او خود را سلام نام نهاده چون همه از عیب و گناه و نقص و زوال به او تسلیم می‌شوند. سلام که نام خداست، فقط یک مرتبه در سوره مبارکه حشر بیان شده است. مشتقات این کلمه 140 مرتبه در قرآن تکرار گردیده است.

حضرت امام رضاعلیه السلام فرمود:" اگر این نام مبارک را 131 مرتبه بر بیماری خوانند، شفا یابد".

عدد ابجد اسم سلام =131 و جایگاه عددیش 41 می‌باشد.

«سمیع»

 به قصد اجابت دعا نافذ می‌باشد. سمیع به معنی شنوا. خداوند تبارک و تعالی 45 مرتبه کلمه‌ی سمیع را در قرآن بیان فرموده است.

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:"خداوند سمیع است به اندیشه‌ها و گفتارهای پنهانی".

عدد ابجد اسم سمیع برابر با 180 و جایگاه عددیش 54 می‌باشد.

«سیّد»

برای مطاع شدن و زعامت و رهبری ذکر آن مؤثر می‌باشد. سید به معنای پادشاه، رئیس قوم و بزرگ قبیله نیز گفته می‌شود.

عدد ابجد اسم سید برابر با 74  و جایگاه عددیش 29 می‌باشد.

«شافی»

به قصد شفای امراض درونی و بیرونی، ذکر آن مؤثر است. شافی از کلمه‌ی شفا، مشتق شده است. شافی اسم «الله» است که به تجلی این اسم شفا می‌بخشد؛ الله شفابخش است.

عدد ابجد اسم شافی برابر با 391  و جایگاه عددیش 49 می‌باشد.

«شکور»

به قصد شکر پذیرفتن ذکر آن نافذ می‌باشد. شکر به معنای حقیقی که سپاسگزاری و امتنان در مقابل نعمت باشد. کلمه شکور و مشتقات آن متجاوز از 25 مرتبه در قرآن بیان شده است.

عدد ابجد اسم شکور=526 و جایگاه عددیش 58 می‌باشد.

 

«شهید»

 به قصد وسعت رزق و مقام، ذکر آن نافذ می‌باشد. شهید یعنی حاضر و ناظر به هر مکان و در هر حال. شهید اسم حضرت حق تعالی می‌باشد، به اعتبار عدم حجاب بین خدا و بندگان. کلمه‌ی «شهید» و مشتقات آن متجاوز از 45 بار در قرآن بیان شده است.

عدد ابجد اسم شهید=319  و جایگاه عددیش 40 می‌باشد.

                                                                        «صادق»

به قصد و جهت وفای به عهد، ذکر آن مؤثر  می‌باشد. صادق یعنی متکلمی که اخبار و گفتارش، راست و درست باشد. کلمه‌ی صادق و مشتقات آن متجاوز از صد بار در قرآن بیان شده است. همچنین به معنی بیان همه خیرات بر صدق می‌باشد.

عدد ابجد  اسم صادق=195 و جایگاه عددیش 42 می‌باشد.

 

 

«صانع»

به قصد مقبول القول شدن، ذکر آن مؤثر است. صانع به این معنی می‌باشد که خداوند، خالق هر مخلوقی است و پدید آورنده‌ی همه‌ی تازه‌ها و بدایع است. بی‌مانند است و هیچ چیز همانند او نمی‌باشد.

عدد ابجد  اسم صانع=211  و جایگاه عددیش 49 می‌باشد.

« صمد»

کسی است که شریکی ندارد و حفظ و نگهداری چیزی او را خسته نمی‌کند و از هیچ چیز دور و غایب نیست. «الله الصمد» وسیع‌ترین معنی الهی و بسیط‌ترین کلمه در معنای صمد است که علمای ربانی عمرها صرف در این کلمه کرده‌اند. صمد کسی است که تکیه گاه همه موجودات و مخلوقات است. عدد ابجد اسم صمد=124 و جایگاه عددیش 35 می‌باشد.

«طاهر»

 جهت پاکی و تخلیه از رذائل اخلاقی، ذکر آن مؤثر است. طاهر یعنی خدا منزه است از شبیه و مانند. طاهر منزه از عیب است، هر مطهر در ابتدا طاهر می‌باشد، بعد مطهر می‌شود. ذات اقدس خداوند، طاهر و مطهر می‌باشد.

عدد ابجد اسم طاهر=215 و جایگاه عددیش 35 می‌باشد.

«عظیم»

 به جهت بزرگی و بزرگ منشی ذکر آن مؤثر است. عظیم به معنی سید و بزرگ قوم و جلیل می باشد. از صفات خداست که به عظمت وصف می‌شود به جهت قدرت و غلبه‌اش بر همه‌ی چیزها. خداوند عظیم است«یا علی» و «یا عظیم» 8 بار در قرآن و 85 بار کلمه‌ی عظیم بیان شده است.

 عدد ابجد اسم عظیم=1020 و جایگاه عددیش 66 (برابر عدد ابجد اسم جلاله الله ) می‌باشد.

«علی»

به قصد تمام امور ظاهری و باطنی ، علی الخصوص غلبه بر دشمن و رفع فقر و ارتقاء مقام، آن بسیار مؤثر است. علی، یعنی منزه از صفات مخلوق، و عالی یعنی برتر و والاتر از همه‌ی مخلوق.

بیش از 600 آیه در قرآن در شأن و مقام علی علیه السلام و اولاد گرامی اوست. اسم مبارک علی علیه السلام با کتب آسمانی هم عدد است (عدد ابجد کلمه آسمانی برابر با اسم انسان است). اعداد حروف 76 آیه از قرآن، از نظر بینات اعداد حروف آیات، با نام حضرت علی علیه السلام و یازده فرزندش منطبق است. در زبر و بینات اسم علی علیه السلام و القاب او با اسماء انبیاء منطبق است. مثال: علی بن ابیطالب(=217) محمد رسول الله(=217)صلی الله علیه و آله عیسی روح الله(=217)علیه السلام . علمای حروف میگویند، روح هر حرفی عدد آن حرف است و روح کلمه رب 202 می‌باشد و این رقم بر مجموع عدد و اسم محمدصلی الله علیه و آله و علی علیه السلام مظهر مقام و اسم اعظم پروردگار می‌باشند. و این دو اسم، حقیقت اسم اعظم خداوند و اسماء الحسنی الهی هستند و اسم علی علیه السلام برابر است با هزار اسم اعظم.

عدد ابجد نام مبارک علی علیه السلام =110  و جایگاه عددیش 38 می‌باشد.

«علیم»

 عالم بر سرایر و غیب و مطلع بر ضمایر و پنهانی‌های عالم ظاهر طبع و پنهانی‌های عوالم دیگر که بشر نمی‌داند.

حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: هر کس با خلوص نیت و اعتقاد و ارادت هر روز پس از نماز صبح 100 بار بگوید: یا عالم الغیب و الشهاده، خداوند او را از اهل یقین گرداند و آنچه بر او پوشیده است، روشن و آشکار کند. واژه علیم و مشتقات آن متجاوز از 680 مرتبه در قرآن بیان گردیده است. عدد ابجد اسم علیم=150 و جایگاه عددیش 51 می‌باشد.

«عزیز»

به قصد کشف اسرار علوم کیمیا ذکر آن بسیار مؤثر است. عزیز یکی از اسماء الحسنی خداوند است و به معنی قوی، غالب، شدید، ارجمند، بزرگوار، منزه از سود و زیان و کفر و ایمان، عزت به کسر، یعنی محبوب و عزت به فتح، یعنی شدید و قدرتمند. عزیز آن قوی است که دیگران عاجز از آوردن کارها مانند او باشند.

هر کس بعد از نماز صبح 94 مرتبه نام "یا عزیز" بگوید، بر اسرار علوم واقف می شود.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمود: هر کس هر روز 41 مرتبه بگوید "یا عزیز" محتاج به خلق نگردد. در قرآن مجید متجاوز از 120 بار واژه‌ی عزیز و مشتقات آن بیان گردیده است.

عدد ابجد اسم عزیز برابر با 94 (برابر عدد ابجد اسم مبارک عطیه) و جایگاه عددیش 40 می‌باشد.

«عدل»

 به قصد یافتن خزائن ذکر آن مؤثر می‌‌باشد. عدل یعنی حکم به حق.

شیخ رجب برسی می‌گوید: هر کس در نیمه شب بگوید"یا عدل یا حکیم"، خداوند الطاف مخصوص خود را بر او افاضه می‌فرماید و بر باطن امور واقف می‌سازد.

عدد ابجد اسم عدل برابر با 104 (برابر عدد ابجد اسم مبارک عطیّه با یاء مشدد) و جایگاه عددیش 32 می‌باشد.

 

 

«عَفُوُ»

 به قصد نیل به حسنات و نیکوکاری، ذکر آن مؤثر می‌باشد در قرآن متجاوز از 20 مرتبه کلمه عفو و مشتقات آن بیان گردیده است. عفو به معنی گذشت، انفاق، بخشش.

عدد ابجد اسم عَفُو برابر با 156 و جایگاه عددیش 39 می‌باشد.

«غفور»

به قصد رفع وسواس، ذکر آن مؤثر است. غفور نامی است مشتق از مغفرت، خداوند غافر و غفار است. غفور کسی است که بنده‌ی خود را به رحمت خود می‌پوشاند. غفور یکی از نام اسماء الحسنی خداوند است و متجاوز از 140 مرتبه کلمه‌ی غفور و مشتقات در قرآن ذکر گردیده است.

عدد ابجد اسم غفور برابر با 1286 و جایگاه عددیش 71 می‌باشد.

 

« غنی»

 به قصد بی نیازی ذکر آن مؤثر است. یکی از اسماء الحسنی خداوند غنی است. یعنی کسی که از همه چیز و همه کس بی‌نیاز می‌باشد.

هر کس روزی 7 بار یا غنی بگوید، بی نیاز گردد.

شیخ رجب برسی می‌گوید: هر کس در نماز جمعه 10 هزار بار یا غنی بگوید و حیوانی نخورد و 10 جمعه ادامه دهد، خداوند او را بی نیاز در دنیا و آخرت گرداند.

عدد ابجد اسم غنی برابر با 1060 و جایگاه عددیش 52 می‌باشد.

                                                           «غیاث»

به قصد دادرسی و فریاد خواهی و دستگیری، ذکر آن مؤثر می‌باشد. غیاث، یعنی فریادرس.

شیخ صدوق می‌فرماید: خداوند خود را غیاث نام نهاد و بندگانی تربیت کرد و فرشتگانی را مأمور فرمود، که مدبّرات امور و فریادرس مخلوق باشند. اجابت دعوت گرفتاران و بیچارگان در تجلی این اسم مبارک است که خصوص پروردگار عالمیان است. گفته‌اند خداوند به عدد اسماء خود 99 اسم مردانی را آفریده است، مانند: حضرت خضر علیه السلام و پیغمبرصلی الله علیه و آله که در جهان خلقت فریادرس بیچارگان هستند و مراد از الغوث، قائم آل محمدصلی الله علیه و آله ؛مهدی عج الله تعالی فرجه منتَظَر است.

عدد ابجد اسم غیاث برابر با 1511 و جایگاه عددیش 62 می‌باشد.

«فاطر»

به قصد قضاء حوائج و قدرت صنعت، ذکر آن مؤثر می‌باشد. فاطر به معنی آفریننده، خالق، آغاز کننده در کار،  نظم دهنده در کار و ناظم آمده است.

عدد ابجد اسم فاطر= 290  (برابرعدد ابجد  اسم مبارک  مریم سلام الله علیها) و جایگاه عددیش 47 می‌باشد.

«فتّاح»

 به قصد گشایش کارها و کشف معظلات ذکر آن مؤثر است و به معنی گشاینده و بسیار گشاینده. گشودن تمام درهای بسته، کشف مجهولات و مبهمات و فتح ابواب ملکوت و برطرف کردن پرده ها و حجاب ها از دل. "فتّاح" نام مخصوص پروردگار است که ابواب رحمت و معرفت را می‌گشاید.

شیخ رجب برسی می‌نویسد: هر کس پس از نماز صبح دست به سینه گذارد و 77 بار بگوید یا فتاح خداوند حجب جهل و ظلالت را از دل او برطرف می‌کند و درها به سوی او گشوده می‌شود و از علم لدّنی بهره‌مند گردد.

عدد ابجد اسم فتاح= 489 و جایگاه عددیش 48 می‌باشد.

«فالق»

 به قصد هدایت به راه حق و مستقیم ذکر آن مؤثر است. فالق یعنی شکافنده‌ی دانه و آفریننده و جدا کننده.

عدد ابجد اسم فالق= 211 و جایگاه عددیش 49 می‌باشد.

«فرد»

به قصد مصونیت از چشم مردم، ذکر آن مؤثر است. فرد به معنی تنها،یگانه، منفرد و یکی از اسماء الحسنی خداوند است.

عدد ابجد اسم فرد=284  و جایگاه عددیش 41 می‌باشد.

 

«قاضی»

 به قصد حوائج و حکم به حق، ذکر آن مؤثر است. قاضی نامی است مشتق از قضا و قضاوت کننده، دادگستر و حاکم و برآورنده خواست‌ها و نیازها.

عدد ابجد اسم قاضی= 911 و جایگاه عددیش 56 می‌باشد.

«قدوس»

 به قصد مصونیت از زشتی و پلیدی، ذکر آن م‌ثر است. قدوس به معنی طاهره، مطهره، تطهیر و تنزیه است. قدوس آفریننده‌ای است که هیچ شباهتی به مخلوق ندارد.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند:" هر کس در وقت زوال 170 بار بگوید یا قدوس از شرّ نفس اماره و شرور شیطان مصون خواهد ماند".

عدد ابجد اسم قدوس= 170 و جایگاه عددیش 44 می‌باشد.

«قاهر»

به قصد غلبه بر دشمن ذکر آن مؤثر است. یکی از اسماء الحسنی الهی، قاهر است یعنی غالب و مسلط بر زنده کردن و میراندن موجودات است و قهر به معنی هلاکت همه چیز آمده است.

عدد ابجد اسم قاهر= 306 و جایگاه عددیش 45  می‌باشد.

«قادر»

به قصد سلطه بر کار، چیرگی بر خصم، ذکر آن مؤثر است و یکی از اسماء خداوند می‌باشد.

هر کس در هنگام وضو314 یا 36 یا 8 مرتبه بگوید یا قادر بر دشمن غلبه یابد، هر قدر که دشمن و به هر اندازه قوی و قدرتمند باشد.

 عدد ابجد اسم  قادر= 305 و جایگاه عددیش 44 می‌باشد.

                                                                          «قدیر»

به قصد سلطه بر کارها، ذکر آن مؤثر است. یکی از اسماء الحسنی خداوند نام مبارک قدیر است. نام قدیر متجاوز از 45 مرتبه در قرآن بیان شده است.

 عدد ابجد اسم قدیر= 314 و جایگاه عددیش 53 می‌باشد. 

«قدیم»

به قصد طول عمر با عزت، ذکر آن مؤثر است. قدیم یعنی بر همه چیز مقدم است و بر هر چیز و هر کس سابقه دارد. زمان و مکان و جهات و همه موجودات مخلوق اویند.

عدد ابجد اسم قدیم=154 و جایگاه عددیش 46 می‌باشد.

«قریب»

به قصد تقرب و قرب به حق ذکر آن مؤثر است. قریب یعنی به همه کس و همه چیز نزدیک و به معنای دانا و عالم هم می‌باشد. کلمه قریب و مشتقات آن متجاوز از 50 مرتبه در قرآن مجید بیان گردیده است.

 عدد ابجد اسم  قریب= 312 و جایگاه عددیش 51 می‌باشد.

«قوی»

به قصد حفظ از شر و فتنه ذکر آن مؤثر است. قوی یعنی نیرومند، توانا. او قوی است و همه قوت ها و قدرت ها از اوست.

شیخ رجب برسی گوید: هر کس دشمنی دارد که قادر بر دفع او نیست، آرد خمیر نماید و هزار دانه مانند دانه تسبیح کند و به طیور و پرندگان دهد و به هر یک بگوید یا قوی، خداوند شرّ دشمن را از او دفع می‌نماید. در قرآن مجید، کلمه قوی و مشتقات آن متجاوز از 50 مرتبه آمده است.

عدد ابجد اسم قوی= 116 و جایگاه عددیش 35 می‌باشد.

«قیوم»

به قصد رفع خوف و وحشت ذکر آن مؤثر است. قیوم به معنای قائم، دائم، پایدار و جاویدان. هر موجودی قائم به اوست و قیّومیت تمام موجودات به اراده اوست.

از پیغمبر خدا صلوات الله علیه و آله روایت شده است که هر کس روزی 41 مرتبه بگوید"یا حی یا قیوم، یا لا اله الا انت، اسئلک ان تحیی قلبی بنور معرفتک ابدا یا الله" ، دل او زنده گردد.

عدد ابجد اسم قیوم= 156 و جایگاه عددیش 48 می‌باشد.

 

 

«قابض»

 به قصد طول عمر، ذکر آن مؤثر است. پروردگار عالم است که ارواح را در اجساد بسط می‌دهد و ارواح را از ابدان قبض می‌کند. اوست که قابض مطلق است. قبض یعنی گرفتن.

عدد ابجد اسم قابض= 903 و جایگاه عددیش 48 می‌باشد.

«باسط»

به قصد توسعه معاش و گسترش دانش و علم، ذکر آن مؤثر است. باسط به معنای گسترش دهنده و بسط در تمام موالید عالم و ذرات که به اراده و مشیت پروردگار می‌دهد و می‌گیرد.

شیخ رجب برسی: هر کس دست به دعا بردارد و ده مرتبه بگوید، یا قابض یا باسط، هیچگاه محتاج نگردد.

عدد ابجد اسم  باسط= 72 و جایگاه عددیش 27 می‌باشد.

«کریم»

به معنی بخشنده، گرامی، عزیز، از اسماء الحسنی خدای بزرگ است. خداوند، کریم است یعنی کرمش به رایگان به همه‌ی انسانها از هر زبان و در هر زمان و مکان می‌رسد. او هر صدای خفیف و پنهان یا آشکار را می‌شنود و به کرامت و کرم خویش پاسخ می‌دهد.

عدد ابجد اسم کریم= 270 و جایگاه عددیش 54 می‌باشد.

«کافی»

به قصد کفایت در امور حوائج، ذکر آن مؤثر است. معنی کافی، کفایت کننده‌ی از معاش و برآورنده حوائج است. و هرکس به خدای کافی توکل کند به مخلوق محتاج نگردد.

عدد ابجد اسم کافی= 111 (برابر عدد ابجد حرف الف) و جایگاه عددیش 39 می‌باشد.

«کبیر»

به قصد هدایت به مقصد، ذکر آن مؤثر است. کبیر به معنی بزرگوار با جلال و جبروت و بزرگتر از حد وصف می‌باشد.

در حدیث قدسی است که هر کس از هر چیز و هر مقام بترسد، اگر 50 مرتبه بگوید یا کبیر خداوند او را از شرّ دشمن ایمن گرداند.

عدد ابجد اسم کبیر برابر با 232 و جایگاه عددیش 43 می‌باشد.

«کاشف الضر»

به قصد رفع الم و دفع ستم، ذکر آن مؤثر می‌باشد و معنی برطرف کننده ناخوشی، نابود کننده بدحالی و ضرر و زیان می‌باشد.

عدد ابجد اسم کاشف الضر= 1432 و جایگاه عددیش 109 می‌باشد.

«لطیف»

به قصد رفع شداید و سختی‌ها ذکر آن مؤثر است. و به معنی مهربان و نیکی کننده می‌باشد.

هر کس به ذکر یا لطیف مداومت کند، سختی‌ها و ناراحتی‌های او برطرف گردد.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند:"هر کس80 مرتبه بگوید "یا لطیف" مرادش از درگاه الهی حاصل گردد". بعد از ذکر سجده خواندن این دعا بسیار ثواب دارد: "یا لطیف ارحم عبدک الضعیف".

عدد ابجد اسم لطیف برابر 129 و جایگاه عددیش 48 می‌باشد.

«متکبر»

به قصد دوستی خلق ذکر آن مؤثر است. اصل آن کبریایی بوده که اسم تکبر و تعظیم است. متکبر، نهایت کبریایی است که ظلم و ستم در ساحت کبریایی او راه ندارد، او ظاهر کننده بزرگواری است. کلمه متکبر از اسماء الحسنی خداوند است و مشتقاتش متجاوز از 160 مرتبه در قرآن مجید تکرار شده است.

عدد ابجد اسم متکبر برابر با 662 و جایگاه عددیش68  می‌باشد.

«مُهَیمِن»

 به قصد صفای باطن و روشنی ضمیر ذکر آن مؤثر می‌باشد. مهیمن به معنای شاهد است و از ریشه امین گرفته شده و امین نامی است از نام‌های خداوند بزرگ مهیمن بنا شده است به زیادتی میم و یاء و گفته می‌شود که یکی از اسماء الحسنی پروردگار است در کتاب‌های آسمانی.

شیخ رجب برسی: هر کس 125 مرتبه بگوید یا مهیمن خداوند صفای باطن به او مرحمت می‌فرماید. حضرت امام رضا علیه السلام فرمود: هر کس صد مرتبه بگوید یا مهیمن بر باطن امور آگاه می‌گردد. خداوند مهیمن است، یعنی قائم به امور خلق است و مراتب و شاهد به احتیاج بندگان و اسرار مخلوق خود را در هر زمان و مکان می‌داند و نیاز به احتیاج آنان را برآورده می‌کند و رشد و کمال باطنی به آنها مرحمت می‌نماید.

عدد ابجد اسم مهیمن برابر 145 و جایگاه عددیش 55 است.

«مومن»

به قصد حفظ از شر و نیل به حقیقت ذکر آن مؤثر است. مومن به معنی مصدق و ایمان در لغت به معنی تصدیق است. مومن یعنی امان دهنده و امن و اطمینان دهنده است.

حضرت امام رضاعلیه السلام فرمودند: هر کس کلمه‌ی مومن را نقش بر انگشتر نقره نماید و به دست کند، بر دشمن پیروزی یابد. و هر کس هر روزی 167 مرتبه بخواند "یا مومن از وسواس شیطان و خدعه و مکر در امان باشد.

کلمه ی مومن یکی از اسماء الحسنی الهی است و مشتقات آن متجاوز 750 مرتبه در قرآن کریم، تکرار شده است.

عدد ابجد اسم مومن برابر با 136 و جایگاه عددیش 46 می‌باشد.

«مصور»

به قصد ایجاد بهترین صورت و شاهکار و زیبایی ذکر آن مؤثر است. مصور یعنی نقاش و نقش بند، تمثال گر و تصویر کننده و مصور صورت کائنات.

عدد ابجد اسم مصور=336 و جایگاه عددیش57 می‌باشد.

«مجید»

به قصد جمال و جلال یافتن ذکر آن نافذ می‌باشد. مجید به معنی عزت، ذکر، مراقبت و جلالت است. مجید یعنی خدایی که همه او را تمجید کرده‌اند و بزرگ داشته‌اند.

شیخ رجب برسی: " یا ماجد و یا مجید " از اذکاری است که هر کس مداومت نماید، نوری در صورت و دلش می‌تابد، ، ماجد و مجید یعنی، بزرگوار و عطا بخش.

عدد ابجد اسم مجید برابر با 57 و جایگاه عددیش 30 می‌باشد.

«مبین»

به قصد حفظ از گرسنگی ذکر آن مؤثرمی باشد. مبین یعنی روشنگر و استوار، بیان شده، ظاهر کننده و آشکار کننده. در آیات قرآن متجاوز از 110 مرتبه کلمه‌ی مبین و مشتقات آن به معانی مختلف بیان شده است.

عدد ابجد اسم مبین=102 و جایگاه عددیش 39 می‌باشد.

                                                           

                                                              «محیط»

به جهت تسلط بر امور، ذکر آن مؤثر می‌باشد. محیط، احاطه کننده‌ی علمی بر تمام اشیاء را گویند. خداوند بر همه‌ی جهان و جهانیان احاطه دارد.

عدد ابجد اسم محیط  برابر با 67 و جایگاه عددیش 40 می‌باشد.

«مُقیت»

به جهت نظم بر امور ذکر آن مؤثر می‌باشد و به معنی قوت و روزی دهنده خلق می‌باشد. مقیت به معنی نگاهدارنده از هر آفت و حادثه و بلا و حافظ همه‌ی موجودات از قحطی و ویرانی.

عدد ابجد اسم مقیت برابر با 550  و جایگاه عددیش 64 می‌باشد.

«منان»

به جهت کسب نیکویی، ذکر آن مؤثر است. یعنی بسیار منّت نهادن، احسان کردن.

 عدد ابجد اسم منان برابر با 141 و جایگاه عددیش 42 می‌باشد.

«مالک»

 به قصد دوام حکومت و دوستی، ذکر آن مؤثر است. و به معنی صاحب و پادشاه می‌باشد.

شیخ رجب برسی می‌گوید: هر کس هر روز 64 مرتبه بگوید: "یا مَلِکُ یا مالِک"، مالکیت او دوام یابد. کلمه‌ی ملک و مالک و مشتقات آن بیش از 115 مرتبه در قرآن آمده است.

عدد ابجد اسم مالک برابر با 91 و جایگاه عددیش 37 می‌باشد.

«نور»

به قصد روشنی دل و هدایت به کمال، ذکر آن مؤثر می‌باشد. نور به معنی منیر و نور بخش است. کلمه نور متجاوز از 50 مرتبه در قرآن آمده است.

 شیخ رجب برسی گوید: هر کس هزار بار بگوید "یا نور" خداوند ظاهر و باطن او را روشن و منور می‌گرداند. نور مطلق اوست که منور تمام پیدا و پنهان و دیدنی و ونادیدنی و برطرف کننده ی پرده های ظلمانی است.

عدد ابجد اسم نور برابر با 256 و جایگاه عددیش 40 می‌باشد.

«ناصر»

به قصد غلبه و پیروزی در تمام امور ذکر آن مؤثر می‌باشد. ناصر و نصر به معنی درست و صحیح و خوب یاری کردن است و کلمه‌ی ناصر و مشتقات آن متجاوز از 35 بار در قرآن آمده است.

عدد ابجد اسم ناصر=341 و جایگاه عددیش 53 می‌باشد.

«واحد»

به جهت عزت یافتن، ذکر آن مؤثر می‌باشد. اسم احد، خاصّ خالق است و به مخلوق، احد نگویند و واحد گویند و واحد آغازِ عدد است. واحد، اسم جامع الهی بر وحدانیت مطلق که در جمیع شئون خلقت است و واحد حقیقی، ذات حق تعالی است.

حضرت امام رضاعلیه السلام فرمودند: هر کس بر بالین مریض صد بار بگوید "یا واحد" شفا یابد.

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم واحد برابر با 19 است.

«ولی»

 به جهت دوستی خلایق و ولایت شئون، ذکر آن مؤثر است. ولی به معنای ناصر و متوالی امر، سرپرست و دوست می‌باشد و به حقیقت بدان که بندگی خداوند به دوستی اوست. "ولی" یعنی دوستدار مؤمنین به توحید و صاحب اختیار آنها در کارها و اعمال و کردار می‌باشد. ولی و مشتقات آن متجاوز از 150 مرتبه در قرآن مجید، بکار برده شده است.

 عدد ابجد اسم ولی برابر 46  و جایگاه عددیش 28 می‌باشد.

«واسع»

به جهت دوستی با خلق و خویشاوندان، ذکر آن مؤثر است. بعضی گفته‌اند، واسع به معنای عالم است و وسع از توانگری و بخشش و توانایی در انسان است.

عدد ابجد اسم واسع=137  و جایگاه عددیش38 می‌باشد.

«ودود»

به جهت صدق گفتار ، ذکر آن مؤثر است. "ودود" به معنای دوست داشتن و نیز به معنای محبوب در قلوب اولیاء است.

شیخ رجب برسی گوید: هر کس هزار مرتبه بگوید:«یا ودود» و بر طعامی بدمد و به دشمن خود بدهد، آن دشمن دوست گردد.

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم ودود برابر 20 می‌باشد.

«وکیل»

به جهت حفظ از حریق و غرق و زیان و ضرر، ذکر آن مؤثر می‌باشد. وکیل به معنای کارساز، کاردان، نگهبان و کافی به کار رفته است. یعنی همه‌ی امور بندگان بر او واگذار می‌شود. کلمه‌ی وکیل و مشتقات آن متجاوز از 70 مرتبه در قرآن بیان شده است.

عدد ابجد اسم وکیل برابر 66  (برابر با عدد ابجد نام جلاله الله) و جایگاه عددیش 39 می‌باشد.

«وهّاب»

به جهت حصول فرزند صالح، ذکر آن مؤثر است. وهاب به معنای بسیار بخشاینده از انواع نعمت‌ها و عطایای ظاهری و باطنی است.

شیخ رجب برسی گوید: هر کس در سجده بگوید: «یا وهّاب» خداوند او را بی‌نیاز می‌نماید. و هرکس در نیمه‌ی دوم شب، سر برهنه دست به دعا بلند کند و صد مرتبه بگوید: "یا وهّاب" خداوند فقر و بیچارگی را از او برطرف می‌سازد و او را بی نیاز می‌گرداند.

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم  وهاب برابر 14 می‌باشد.

«وارث»

به قصد نفوذ کلام ذکر آن م‌ثر است. وارث به معنای همیشه باقی بودن است.

هر کس هزار بار بگوید: "یا وارث" حاجتش برآورده می‌شود.

عدد ابجد اسم وارث برابر با 707 (برابر با عدد ابجد کلمه بهشت) و جایگاه عددیش 50 می‌باشد.

«وفی»

 به جهت وفای به عهد، ذکر آن مؤثر است. وفی به معنی وفا به عهد کردن، یعنی کسی که عهد خود را به جای می‌آورد. اسم «وفی» و مشتقات آن، متجاوز از 28 مرتبه در قرآن مجید بیان گردیده است. عدد ابجد اسم وفی برابر با 96  و جایگاه عددیش 33 می‌باشد.

«وِتر»

به جهت خلاصی از ذلت، ذکر آن مؤثر است. "وتر" فرد و یگانه است و هر چیزی را که فرد باشد، آن را وتر گویند. عده‌ای شفع را نفس و "وتر" را روح دانند. کلمه‌ی مبارک "وتر"، فقط یکبار در قرآن مجید بیان شده است.

عدد ابجد اسم وتر برابر با 606  و جایگاه عددیش 48 می‌باشد.

«هادی»

به جهت هدایت به کمال مطلوب، ذکر آن مؤثر است. هادی به معنی راهنما و دلیل و رهبر است.

شیخ رجب برسی گوید: ذکر "یا هادی الخبیر المبین" در سحرها و در حال گرسنگی و روزه داری، موجب هدایت مطلوب می‌گردد. هر کس بگوید:"اهدنی یا هادی و اخبرنی یا خبیر بین لی یا مبین" نوری به دلش می‌تابد. کلمه‌ی مبارکه "هادی" و مشتقات آن متجاوز از 330 مرتبه در قرآن بیان شده است.

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم  هادی برابر با 20 می‌باشد.

«هُو»

 به قصد نیل به اسرار حق تعالی، ذکر آن مؤثر می‌باشد. "هو" اشاره به آن حقیقت واحد بسیط است که از جهت عظمت و هویت و تجرد و بساطت، غائب از حواس است. گفته‌اند، اسم اعظم الهی 99 اسم است و مقدم بر همه‌ی اسماء، "هو" است. کلمه‌ی "هو" متجاوز از 477 مرتبه در قرآن مجید بیان گردیده و لذا گفته‌اند: اسم اعظم، «هو» می‌باشد.

هر کس دوازده هزار مرتبه (12000) بگوید، «یا الله و یا هو» انس و جن و وحوش طیور با او انس گیرند و خواص اشیاء و علوم برای او کشف گردد.

بسیار از عرفا معتقدند که اسم اعظم الهی در این آیات می‌باشد."هو الله الذی لا اله الا هو/یا هو یا من لا هو الا هو/ هو الحی لا اله الا هو/ الله لا اله الا هو الحی القیوم/ الله لا اله الا هو الحی لا اله الا هو/ الله و لا اله الا هو الحی القیوم".

عدد ابجد«یا الله یا هو» 99 است که برابر با همه‌ی اسماء الحسنی الهی می‌باشد. هرکس نیمه شب 99 مرتبه «یا الله یا هو» بخواند، مستجاب الدعوه می‌شود.

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم هو برابر با 11 می‌باشد.

 

«برهان»

یکی از اسماء خداوند است. و 258 بار گفتن آن جهت راهنمایی شدن به حق، مؤثر می‌باشد.

عدد ابجد اسم برهان برابر با 258  و جایگاه عددیش 42 می‌باشد.

«جاعل»

یکی از اسماء خداوند است. جهت شروع و آغاز امور و کارها گفتن آن مؤثر می‌باشد.

عدد ابجد اسم جاعل برابر 104 (برابر عدد ابجد اسم مبارک عطیه با یاء مشدد) و جایگاه عددیش 32 می‌باشد

«جامع»

یکی از اسماء خداوند، جامع می‌باشد. و به جهت رفع فراق و جدایی، هر روز بین طلوعین (قبل از طلوع آفتاب و قبل از غروب خورشید) 114 مرتبه بگوید. هر کس در نیمه شب ذکر "یا جامع الشتات و یا جامع المتفرقین"را 5000 بار بی‌فاصله گوید و اطاعت کسی را بخواهد، آن کس مطیع او گردد. بر این ذکر نگین انگشتر حضرت سلیمانعلیه السلام  نقش بود که همه چیز، مطیع او گردیده بود.

عدد ابجد اسم جامع برابر 114 (برابر کلّ سوره‌های قرآن) و جایگاه عددیش 33 می‌باشد.

«حبیب»

یکی از اسماء خداوند است و به معنی دوست دارنده و دوست داشته شده و در دعا آمده"یا حبیب قلوب الصادقین" ای دوست دلهای راستگویان.

ذکر"حبیب" ؛ جهت محبت در دلها، بسیار مؤثر می‌باشد.

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم حبیب برابر با 22 می‌باشد. (برابر عدد ابجد کلمه مبارکه "یا هو" و ازدواج)

«حنان»

یکی از اسماء خداوند است به جهت تقرب خداوند، 159 مرتبه گفتن "یا حنان یا منان" بسیار مؤثر می‌باشد.

عدد ابجد اسم حنان برابر با 109 و جایگاه عددیش 37 می‌باشد.

«دلیل»

یکی از اسماء خداوند است. به جهت راه یافتن به حق، بسیار مؤثر است. ذکر "یا دلیل المتحیرین" به جهت راهنمایی یافتن بسیار نافذ است.

عدد ابجد اسم دلیل برابر با 74 و جایگاه عددیش 38 می‌باشد.

«دافع»

یکی از اسماء خداوند است. "دافع" یعنی بازدارنده، ضررها را خداوند از خلائق دفع می‌کند.

 ذکر "یا دافع البلایا" جهت رفع بلا مؤثر است.

عدد ابجد اسم دافع برابر با 155 و جایگاه عددیش 38 می‌باشد.

«ستار»

یکی از اسماء خداوند است. ذکر آن برای پوشاندنِ عیب‌های خلق نافذ می‌باشد.

گفتن 1061 مرتبه "یا ستار" جهت حفظ آبرو خوب است.

عدد ابجد اسم ستـّار برابر با 1061 و جایگاه عددیش 80 می‌باشد.

 

 

«ضار»

یکی از اسماء خداوند است. برای رساندن خواری و درد به هر جبّار و سرکش ذکر آن مؤثر است. خواندن"یا ضار یا نافع" با هم بهتر است. عدد ابجد اسم ضار برابر با 1001 و جایگاه عددیش 47 می‌باشد.

 

                                                                                                    الحمد لله رب العالمین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۰۳ ، ۱۴:۴۸
عذرا شفائی

سرّ شاهراه هفتاد و چهارم / 4:سوره‌ مبارکه مدثر{56آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس در نماز واجب فریضه سوره‌ی مدثر را بخواند، بر خداوند واجب است که او را با محمد صلوات الله علیه و آله اجمعین دوست و رفیق سازد در درجه‌ای از بهشت، و تا در دنیا باشد، هرگز بدبختی به او نرسد.

 و ابی بن کعب از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرموده: هر کس سوره‌ی مدثر را تلاوت نماید، او را از جمله صدیقان و شهیدان و صالحان نویسند و از جمیع بلایا و عقوبات رستگار باشد.

و هر که مداومت کند، هر حاجت خواهد روا گردد .

و اگر حفظ قرآن را خواهد حافظ گردد.

سرّ شاهراه هفتاد و پنجم / 31: سوره‌ مبارکه قیامت{40آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر کس به خواندن مداومت نمود، و به آن عمل نماید، حق تعالی چون او را از قبر برانگیزد، این سوره رفیق او باشد با بهترین صورت و  او را بشارت دهد و بر روی او خندد و او را شاد و مسرور کند تا از صراط و میزان پل صراط به راحتی بگذرد.

 و قرائت آن باعث تقویت قلب است و اگر کسی آن را بشوید و آبش را بیاشامد ضعف قلبش به قوت بدل گردد.

ابی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده هر که آن را بخواند، من و جبرائیل علیه السلام گواهی می‌دهیم برای او در قیامت که  او به روز قیامت ایمان داشته و در آن روز روشنی روی او بر همه غلبه کند.

 هر کس سوره‌ی قیامت را قرائت کند در او خشوع آورد و جلب مصونیت می‌کند.

 و هر که آنرا بخواند، از سلطانی نترسد و در شب و روز محفوظ بماند.

 

سرّشاهراه هفتادوششم/98: سوره‌ مبارکه انسان(دهر،ابرار){31آیه-مدنی}

امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر که سوره‌ی انسان را قرائت نماید، به ویژه پنجشنبه‌ها حق تعالی صد حورالعین عذرا و چهار هزار ثیب آنها را به او کرامت کند.

ابی بن کعب از رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده هر کس سوره‌ی دهر را قرائت نماید،  اجر او بهشت و نعمت آن باشد.

حضرت امام باقرعلیه السلام فرمود: کسی که سوره‌ی هل اتی را در هر بامداد پنج‌شنبه قرائت نماید، خداوند هشتصد حورالعین بر همسری وی دهد با چهار هزار حوری شوهر دیده و غیر اینها از حوریان دیگر و نیز وی با پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین محشور گردد.

سرّ شاهراه هفتاد و هفتم / 33:سوره‌مبارکه مرسلات{50آیه-مکی}

ابن عباس گوید: این سوره در لیله الجن فرود آمد و ما همراه رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین بودیم آن حضرت فرمود: هر کس این سوره را بخواند از شرّ جن و انس درامان خدا باشد و او را از زمره‌ی مؤمنان نویسند .

و از امام صادق علیه السلام نقل شده هر کس این سوره را تلاوت نماید، حق تعالی او را با حضرت پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین آشنا کند و با آن حضرت همنشین سازد.

و هر که این سوره را بخواند در نامه‌ی عملش نوشته شود از مشرکان نیست و بین او و پیغمبر آشنایی اندازد .

و هرکه جهت خصم بخواند بر دشمن غالب گردد و اگر بر صاحب دمل آویزد برطرف شود.

 

سرّشاهراه‌هفتادوهشتم/80:سوره‌مبارکه‌نباء(عم‌یتسائلون،التساول،المعصرات){40آیه-مکی}

هر کس آن را تلاوت و قرائت نماید، در قیامت آب سرد و خوشگوار به او دهند.

ختم سوره مبارکه عم:

هر که در مدت یکسال هر روز یک بار مداومت نماید سال دوم زیارت خانه خدا مرزوق او شود و جمعی تجربه کرده اند.

 

 و هر کس آن را به زعفران و گلاب بر ورق آهو بنویسد و با خود همراه دارد ،خوابش کم و حافظه‌اش زیاد گردد و اگر بر بازو ببندد، قوی گردد و اگر درد شکم دارد بشوید و بنوشد برطرف گردد .و یک سال مداومتش موجب رفتن مکه است.

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر که عم یتسائلون را بنویسد و بر کمر ببندد، حیوانات موذی نزدیکش نیایند.

 و جهت دفع مرگ گوسفندان سوره حمد را با این آیات 6تاآخر16( الم نجعل الارض مهادا... تا.. و جنات الفافا) بنویسد در گردن گوسفندی از گله اندازد.

 

سرّ شاهراه هفتاد و نهم / 81:سوره‌ مبارکه نازعات{46آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس این سوره را بخواند نمی‌میرد مگر سیراب و مبعوث نگردد مگر سیراب و در بهشت نرود مگر سیراب گردد.

ابن عباس از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین نقل کرده: هر که سوره‌ی نازعات را تلاوت نماید، ثواب او بقدری باشد که از اول عمر تا آخر عمر به نماز فریضه مشغول بوده باشد و هر سال حج و عمره‌ای کرده باشد.

ابی بن کعب از پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده: هر کس آن را قرائت کند، او را بازداشت و حساب قیامت نباشد، مگر بقدر ثواب همان نماز نوشته آنگاه حق تعالی او را به بهشت در آورد.

سرّ شاهراه هشتادم /24: سوره‌ مبارکه عبس (السفر، اعمی){42آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی عبس و تولی را بخواند به همراه سوره‌ی والشمس، از دوستان خدا باشد و در بهشت در سایه‌ی رحمت خدای تعالی و کرامت جلیل او قرار گیرد و از مقربان درگاه باشد.

هر کس سوره‌ی عبس را تلاوت و قرائت کند، روز قیامت شاد و خندان باشد .

و هر کس با خود همراه داشته باشد در سفر، خیر زیاد به او رسد و مهماتش برآید .

و اگر سه روز هر روز 7 مرتبه بر چشمه خشک شده بخواند، آب آن چشمه بسیار گردد.

 و اگر چیزی در جایی نهان کرده و فراموش نموده باشد و این سوره را قرائت کند، خداوند به یادش آورد و پیدا گردد.

سرّ شاهراه هشتاد و یکم /7: سوره‌ مبارکه تکویر{29آیه-مکی}

حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام فرمودند: از پیامبر صلوات الله علیه و آله اجمعین پرسیدم: یا رسول الله! چرا پیری در شما زود اثر کرد. فرمود: سوره‌ی هود، واقعه، مرسلات، عمّ یتسائلون و کورت، مرا پیر نمود.

ابی بن کعب از آن حضرت روایت نموده، هر کس سوره‌ی کوّرت را قرائت کند، حضرت حق تعالی او را از رسوایی قیامت در پناه خود گیرد، هنگامی که پرونده‌ها باز شود.

 وقت نزول باران برای قضاء حاجت ، صد بار مؤثر است .

و اگر آن سوره را بر گلاب خوانند و قدری از آن در چشم کشند روشنایی چشم زیاد گردد و خواندن بر چشم دردناک انشاءالله شفابخش است.

و هر کس آن را دائم بخواند وقت گرفتن پرونده‌ی اعمال، رسوا نگردد.

به جهت خلاصی از بلیات بیست و یکبار بخواند.

 و همچنین این سوره را در وقت آمدن باران صد بار بخواند و از خدای تعالی حاجت خود را بخواهد البته روا شود .

و اگر این سوره را بر گلاب بخوانند و قدری از آن در چشم کشند روشناییش زیاد شود و اگر این سوره را بر چشمی خوانند که رمد (بیماری چشم) داشته باشد یا مرض دیگر شفا یابد البته.

سرّ شاهراه هشتاد و دوم /82: سوره‌ مبارکه انفطار {19 آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر کس این سوره را با سوره‌ی اذا السماء اشنقّت قرائت کند و در نماز فریضه و نافله آنها را نصب‌العین خود دارد هیچ حجابی او را از رحمت خدا منع نکند و همیشه در رحمت الهی باشد و حق تعالی به او پیوسته به رحمت نظر کند تا مردم از حساب فارغ شوند.

 ابی بن کعب از رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نموده: هر کس سوره‌ی انفطار را تلاوت نماید ، بی‌شمار برایش حسنه ثبت گردد و جان دادن بر او آسان و راحت شود و در قیامت کارش به اصلاح آید.

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقولست که "هر که خواندن این سوره را مداومت کند در هر کاری و جائیکه درماند هفتاد بار بخواند نجات یابد و اگر به همین عدد محبوس یا اسیر بخواند خلاص گردد.

 و اگر آیه 6 را از این سوره بر پوست سباع(حیوان حلال گوشت) بنویسد و با خود دارد روزی او، فراخ گردد و در معاملات منفعت تام یابد به شرط آنکه وقت نماز از خود دور کند".

سرّ شاهراه هشتادوسوم/ 86:سوره‌مبارکه مطففین (تطفیف){36آیه-مکی}

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده هرکس این سوره را در نماز فریضه قرائت کند، حق تعالی او را در روز قیامت از آتش دوزخ ایمن گرداند. آتش او را نمی‌بیند و او نیز آتش را نبیند و از پلی که روی جهنم است، عبور نکند و حسابش را روز قیامت چندان به درازا نکشند.

ابی بن کعب گوید: پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس آن را تلاوت کند، خداوند در قیامت از رحیم مختوم (جامهای سربسته)، به او دهد.

 

سرّ شاهراه هشتاد و چهارم / 83:سوره‌مبارکه انشقاق{25آیه-مکی}

ابی بن کعب از پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هر کس آن را تلاوت نماید، خدای تعالی او را در پناه خود گیرد و نامه او را بدست راستش دهد.

 و اگر بر زائو بندند آسان وضع حمل کند، ولی پس از وضع فوری باز کنند.

 و اگر بر چهارپا خوانند، از صدمات حفظ شود .

و اگر کسی را که مار یا عقرب یا رتیل گزیده، این سوره را بر او خوانند، انشاءالله مؤثر باشد.

سرّ شاهراه هشتاد و پنجم / 27:سوره‌مبارکه بروج{22آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت نموده هر کس سوره‌ی بروج (ذات البروج) را در فرائض تلاوت نماید، محشر و موقف او با انبیاء و مرسلین باشد، زیرا این سوره‌ی پیغمبر است.

ابی بن کعب نقل کرده کسی که آن را تلاوت نماید، به عدد هر جمعه و عرفه، ده حسنه برایش نوشته و ثبت شود .

و اگر وقت خواب قرائت کند، حفظ شود.

 و اگر وقت بیرون شدن از منزل بخواند و بدمد آن خانه و ا هلش با قاری از بلیات حفظ شوند.

و جهت حفظ از نیش زنبور آیه‌ی4 (قتل اصحاب الاخدود) را قرائت کند.

 

سرّ شاهراه هشتاد و ششم / 36:سوره‌مبارکه طارق{17آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی والطارق را در فریضه قرائت کند، در قیامت نزد حضرت حق او صاحب جاه و منزلت باشد و از رفیقان انبیاء گردد. ابی بن کعب از پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده: هر کس آن را قرائت کند حسناتش ناشمار است .

و هر که آب آن را بر جراحت ریزد شفا یابد.

جهت رفع احتلام، قرائت شود بسیار مؤثر است قبل از خواب آیه 7و8 (بخرج من بین ... تا... رجعه لقادر).

سرّ شاهراه هشتاد و هفتم /8: سوره‌مبارکه اعلی{19آیه-مکی}                                           

حضرت علی علیه السلام فرمود: پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین این سوره را دوست می‌داشت و می‌گفت: اول کسی که سبحان ربی الاعلی گفت، حضرت میکائیل علیه السلام بود. زمانی که عرش خدا را با عظمت و طول و عرض دید، به سجده افتاد و این تسبیح را در آن سجده گفت و چون آن حضرت این سوره را می‌خواند، می‌گفت: سبحان ربی الاعلی و بحمده و علی علیه السلام و بعضی از صحابه چنین می‌خواندند.

 و حضرت باقرعلیه السلام فرمود: هرگاه این سوره را خواندی، پس بگو: سبحان ربی‌الاعلی و اگر در نماز بودی در بین خود و نفست بگو.

هر کس در نماز واجب یا نافله‌اش «سبح اسم ربک» را قرائت کند، به او گفته شود در روز قیامت از هر در بهشت که خواستی داخل شوی داخل شود.

حضرت علی علیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی اعلی را تلاوت کند گویا صحف ابراهیم علیه السلام و تورات موسی علیه السلام را قرائت کرده است.

 

سرّ شاهراه هشتاد و هشتم /68: سوره‌مبارکه غاشیه{26آیه-مکی}

امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس این سوره را در فرائض و نوافل مداومت نماید، حق تعالی او را غریق رحمت خود گرداند و در دنیا و آخرت او را از عذاب آتش جهنم ایمن گرداند.

 و هر کس آن را بخواند حسابش آسان گردد.

 و اگر بر خوردنی قرائت کند، ضرر نرساند .

و اگر بر نوزاد تلاوت گردد، سالم می‌ماند.

 

سرّ شاهراه هشتاد و نهم /10: سوره‌مبارکه فجر{30آیه-مکی}

هر کس سوره‌ی فجر را در فرائض و نوافل قرائت کند، در قیامت حشرش با حسین‌بن علی علیه السلام باشد و این سوره‌ی امام حسین علیه السلام است و در درجه‌ای در بهشت باشد.

ابی بن کعب از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده: هر که این سوره را در دهه‌ی ذیحجه هر شب بخواند، خداوند او را بیامرزد و اگر در آن روز بمیرد بی‌حساب به بهشت رود و هر کس روزهای دیگر قرائت کند، برایش نوری شود .

و هر کس یازده مرتبه تلاوت کند و با حلال خود نزدیکی نماید، خدا به او اولادی بخشد که باعث روشنایی چشم او باشد.

 

سرّ شاهراه نودم /35: سوره‌مبارکه بلد{20آیه-مکی}

ابی بن کعب از رسول الله صلوات الله علیه و آله اجمعین نقل کرده: سوره‌ی بلد را هر کس بخواند، از خشم خدا ایمن باشد .

و اگر درد بینی دارد، بر آب بخواند و آنرا در بینی بالا کشد، زایل شود .

و اگر بر طفل هنگام تولد ببندند، از عیب و نقص سالم بماند.

ابی بن کعب روایت کرده: هر که آن را در فرائض قرائت کند، در دنیا مشهور و معروف گردد که از صالحان است و در آخرت از مقربان درگاه حضرت حق تعالی است و از رفیقان انبیاء و صالحین و شهدا باشد.

 

سرّ شاهراه نود و یکم /26: سوره‌مبارکه شمس{15آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس والشمس، والیل، والضحی، و الم نشرح را در روز یا در شب قرائت کند، مو و پوست و گوشت و عروق و اعصاب و استخوان وی روز قیامت برای او گواهی دهند. حضرت حق تعالی فرماید: شهادت شما را برای بنده‌ی خود قبول کردم و او را از آتش دوزخ امان دادم، او را به بهشت‌های من ببرید تا هر بهشتی که خود اختیار کند، بی‌منت به او دهید، بخاطر فضل و رحمت من باشد. پس آن بهشت برای بنده من گوارا و خوشگوار باد.

هر کس این سوره را قرائت کند، چنان باشد که بر آنچه خورشید تابیده تصدق کرده و جهت تسکین درد بشوید و بیاشامد.

پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کسی که سوره‌ی شمس را بخواند، مثل آن است که تصدق داده است هر چیزی را که خورشید و ماه بر آن تابیده است.

 

به جهت هر مطلب مهم و حل مشکلات سه روز وقت طلوع آفتاب به سجده رفته "سه" مرتبه سوره را بخواند و در "فألهمها" حاجت خود را از دل بگذراند تا "سه" روز به همین منوال البته آن حاجت در همان ساعت روز بر آورده خواهد شد و باید ابتدا از روز چهارشنبه نماید و در روز جمعه ختم کند و اگر مطلب دفع دشمن باشد وقت غروب آفتاب این عمل را به همین نحو به جا آورد مجرب است.

مرویست (روایت شده) از جهت توانگری در روز چهارشنبه آخر ماه صفر هم یک سوره الم نشرح و والتین و اذا جاء نصرالله و قل هو الله احد را هفت نوبت بخواند از مال دنیا بی نیاز گردد.

سرّ شاهراه نود و دوم /9: سوره‌مبارکه لیل{21آیه-مکی}

ابی بن کعب از پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین نقل کرده که هر که سوره‌ی واللیل را قرائت نماید، حضرت حق تعالی به او بی حساب عطا کند و از آن خرسند و راضی شود و او را از تنگی، عافیت دهد و امور دنیوی و اخروی او را آسان کند و مهمات او را کفایت نماید و او را با صلحا و شهدا محشور فرماید.

 هر کس واللیل و الشمس را سه شب متصل، هر یک را هفت بار بخواند بعد سی بار بگوید، بسم‌الله الرحمن الرحیم تبارک الله رب العالمین و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم به مراد رسد انشاءالله.

هر کس تا چهل شب ، هر شب 40 مرتبه قرائت کند تا به آیه19 رسد (وما لاحد عنده من نعمه تجزی) و سه بار تکرار کند و سوره را به پایان رساند جهت فتوحات و کثرت مال اثر عجیب دارد.

هر کس را مسئله‌ی مهمی رخ دهد که چاره و تدبیر در آن نبیند، اگر وقت خواب این دو سوره را هفت مرتبه قرائت کند شخصی به خوابش آید و به او چاره نجات و رهایی را آموزد. البته برای زندانی‌ها بسیار خوب است.

تا "چهل" شب هر شب "چهل" دفعه بخواند و هر وقت به آیه "و ما لاحد عنده من نعمه تجزی" برسد این آیه را سه مرتبه تکرار کند از برای فتوحات الی غیر النهایه و برای کثرت مال اثری عجیب و نفعی غریب دارد که عقول از کیفیت آن عاجز است این ختم مراعات تقوی و احتراز از متناهی(نهی ها) و بلکه شبهات شرط است. همچنین بزرگان گفته اند هر که تا "سه" شب پی در پی سوره والیل و سوره والشمس را هر یک هفت بار بخواند و "سی" مرتبه بگوید: "بسم الله الرحمن الرحیم تبارک الله رب العالمین و لا حول و لا قوه الا بالله العظیم". هر مراد که داشته باشد حاصل گردد و جمعیت بسیار باید، ان شاء الله تعالی. ایضاً در بعضی از کتب به نظر رسیده که هر کس طالب مال دنیا باشد بعد از نماز عشا "هفت" مرتبه سوره "والشمس" و "هفت" مرتبه سوره "قل یا الها الکافرون" و "هفت" مرتبه سوره "اخلاص" و "هفت" مرتبه سور "معوذتین" را بخواند و بعد از آن "هفت" مرتبه بخواند "اللهم الجعل لی من امری فرجاً و مخرجاً" و بخواند در شب اول یا دوم یا سوم یا چهارم یا پنجم یا ششم مال بسیار یابد و اگر به اجابت نرسد خلل و نقصانی در شرایط دعاها می باشد.

 

سرّ شاهراه نود و سوم /11: سوره‌مبارکه ضحی{11آیه-مکی}

ابی بن کعب از پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده هر کس آن را قرائت کند، حق تعالی او را از جمله‌ی کسانی گرداند که به سعادت شفاعت پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین رسد و به آن خشنود گردد و به بهشت درآید و به شمار هر یتیم وسائلی او را ده حسنه باشد .

و سوره‌ی والضحی را هر که چهل بار متصل بدون حرف در لیالی متبرکه مثل شب جمعه یا عرفه یا نیمه‌ی شعبان یا شب قدر و امثال آن به هر نیتی بخواند،البته حاجتش بر آورده است.

گویند هرگاه غایبی را خواستی حاضر کنی، سوره‌ی ضحی را یازده مرتبه قرائت کنید، شخص غایب حاضر خواهد شد.

 

سرّ شاهراه نود و چهارم /12: سوره‌مبارکه انشراح{8آیه-مکی}

رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس آن را قرائت نماید مزد کسی را دارد که مرا ملاقات کرده و مرا از غم شاد کرده و شفاعت او بر من است.

هر کس هر روز 40 مرتبه والذاریات و الم نشرح و طلاق و مزمل را قرائت کند ، جهت خیر وسعت نافع است.

جهت توانگری چهارشنبه آخر ماه صفر هر یک از سوره‌های الم نشرح و التین و نصر و توحید را هفت مرتبه قرائت کند، انشاءالله توانگر گردد.

جهت وسعت رزق و روزی 41 بار خواندن الم نشرح نافع است.

جهت دفع کردن دشمن بر 61 دانه‌ی گندم 61 بار الم نشرح را بخواند و بر مرغ خانگی دهد و بخورد، دشمن ذلیل و خوار گردد.

 

به جهت هر مطلب در سه روز اول سوره فاتحه را "هفت" بار بخواند و هشتصد بار ( به یک قول آمده هفتصد بار) صلوات بفرستد و "هشتاد" بار الم نشرح بخواند و بعد از آن "هزار و یک" بار سوره توحید را بعد از آن هفت بار (یا هفتاد بار) فاتحه بخواند و "صد" مرتبه صلوات بفرستد، سه روز نگذرد که مراد حاصل گردد.

سرّ شاهراه نود و پنجم / 28: سوره‌مبارکه تین{8آیه-مکی}

از حضرت امام صادق علیه السلام نقل شده هر کس والتین را در فرائض و نوافل قرائت و تلاوت کند، هر جایی از بهشت که آرزو کند به او دهند .

هر که این سوره را بخواند خدا دو خصلت به او بخشد؛ در دنیا حسن عاقبت و یقین و در آخرت به عدد هر که آن را خوانده، ثواب به او بخشد .

و به هر طعامی که خوانده شود در آن شفا باشد.

 پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس سوره‌ی تین را تلاوت نماید، به عدد کسی که این سوره را بخواند ثواب یک روز روزه برده است.

 

سرّ شاهراه نود و ششم /1: سوره‌ مبارکه علق{19آیه-مکی}

محمدبن حسان از ابی عبدالله نقل کرده هر کس در روز یا در شب آن را بخواند، اگر در آن روز یا در آن شب از دنیا برود، شهید مرده باشد و حضرت حق تعالی او را شهید مبعوث کند و چنان باشد که با رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین، در راه خدا شمشیر زده باشد.

هر کس سوره‌ی علق را بخواند در دریا از غرق شدن در امان می‌باشد.

سرّ شاهراه نود و هفتم / 25: سوره‌ مبارکه قدر{5آیه-مکی/مدنی}

هر کس آن را بخواند، چنان است که همه‌ی رمضان را روزه گرفته و شب قدر را احیاء داشته است . و هر کس ده مرتبه بخواند، خدا هزار گناهش را آمرزد .

و هر کس وقت دخول و خروج از خانه قرائت نماید، شیطان از او دور گردد .

و هر که آن را حفظ کند، گویا همه‌ی علوم را حفظ نموده است.

روایت است که خوب رفیقی است سوره‌ی قدر؛ به وسیله‌ی آن دین قضا می‌شود و رستگاری و ظفر ظاهر می‌گردد و عمر طولانی می‌شود و حال نیکو می‌گردد و کسی مداومت کند در تلاوتش خدای تعالی را ملاقات می‌فرماید در حالیکه صدیق شهید باشد.

در روایت است که بنده‌ای از قرائت سوره‌ی قدر فارغ نمی‌شود، مگر آنکه ملائکه تا هفت روز برای وی دعا و طلب آمرزش نمایند.

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که در یکی از نمازهای واجب خویش سوره‌ی قدر را قرائت نماید، منادی حق ندا در دهد: ای بنده‌ی خدا! خداوند گناهان قبل تو را بیامرزید، عمل از سر گیر.

هر مؤمنی در وضویش این سوره را بخواند، از گناهانش به در آید: همانند روزی که از مادر متولد گردید.

هر کس هنگام خواب یازده مرتبه سوره‌ی قدر را بخواند، حضرت حق تعالی یازده ملک بر او بگمارد، تا صبح او را از شیطان نگه دارند.

حضرت امام محمد باقرعلیه السلام فرمودند: هر که سوره‌ی قدر را بعد از نماز صبح 10 بار و هنگام زوال شمس 10 مرتبه (بین طلوعین و ظهور غروبین) و بعد از عصر ده مرتبه بخواند، هزار کاتب از (فرشتگان) را سی سال به رنج افکند.

همچنین فرمود: هر کس هفت بار بعد از طلوع فجر (آفتاب) بخواند، هفتاد صف از ملائکه بر او هفتاد صلوات فرستند و هفتاد بار بر او ترحم کنند.

امام نهم علیه السلام فرمود: هر که روزی 76 بار قدر را بخواند پیش از نماز صبح و هفت مرتبه بعد از نماز صبح و ده مرتبه بعد از زوال شمس و پیش از نوافل ده بار و بعد از نوافل ظهر 21 بار و بعد از نماز عصر ده مرتبه و بعد از عشا هفت مرتبه و وقت خواب یازده مرتبه، از جمله‌ی ثوابش آن باشد که حضرت حق تعالی هزار ملک آفریند که سی و شش هزار سال ثواب آن را برای او بنویسند.

حضرت امام رضاعلیه السلام فرمود: نیست بنده‌ای که قبر مؤمن فقیری را زیارت کند و سوره‌ی قدر را هفت مرتبه بخواند، مگر که خدا او و صاحب قبر را بیامرزد و خداوند ملکی فرستد که خدا را نزد قبر او عبادت کند و ثواب آنها برای آن مرده نوشته شود.

حضرت امام محمد باقرعلیه السلام فرمود: هر کس قبر برادر مؤمن را زیارت کند و سوره‌ی قدر را بخواند از ترس رستاخیز، ایمن گردد،

و این سوره گنج اهل فقر و فاقه است و نزد هر قائمه‌ای از قوام عرش صدهزار ملک طواف و این سوره را تعظیم می‌کنند و در بیت‌المعمور هر روز هزار ملک این سوره را طواف و تعظیم می‌کنند .

و هر که آن را بر ذخیره خود بخواند، حفظ شود .

و هر کس آن را شسته و بنوشد خدا نور چشم و یقین و قلب و حکمت نصیب او کند .

و هر مهمومی و صاحب مرضی و مسافری بخواند، به مطلب رسد.

و همچنین اگر بر زراعت خوانند، برکت یابد و اگر به روغن گل خوانند.

 و با شیرزن مخلوط سازند و در بینی بالا کشند، رفع بلغم کند.

 و هر که آینه‌ی آهن را جلا دهد و با زعفران آن را بر آن نویسد و لغوه‌دار در خانه‌ی تاریک مکرر به آن بنگرد، به اذن الله، خداوند به او شفا دهد.

اگر بر کوزه‌ی نو نوشته به آب باران بشوید و با کمی شکر بخورد، جگرش شفا یابد .

و هرکس انا انزلناه را بخواند و صدایش را به آن بلند کند، مانند کسی باشد که شمشیرش را در راه خدا، برهنه کرده باشد و هر کس آن را نهان بخواند، مانند کسی است که به خونش در راه خدا آغشته شده باشد و هر کس ده بار بخواند هزار گناه از سیئات و گناهانش بخشوده گردد.

به جهت وسعت رزق هر روزی "ده" مرتبه بعد از نماز صبح بخواند و قدرت حق را مشاهده نماید و از جمله مجرب است .

بعضی از علماء و اهل دعا گفته اند اگر کسی این سوره را از برای هر حاجتی و مطلبی "سیصد و شصت" بار بخواند آن حاجت بر آورده می شود و به همین عدد از برای دفع فقر و احتیاج و از برای غنی و ثروت و توانگری و اداء دین از مجربات است .

و از حضرت صادق علیه السلام حدیثی وارد است که "هرکه مداومت کند به این سوره روزی او از جایی رسد که گمان نداشته باشد" و بعضی گفته اند که عدد ختم آن سیصد و چهار است.

سرّ شاهراه نود و هشتم /100: سوره‌ مبارکه بینه{8آیه-مدنی}

پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: اگر مردم بدانند آنچه را در این سوره است از فضیلت و ثواب آن، اهل بیت و خانواده و اموال خود رها می‌کردند و این سوره را می‌آموختند.

 همچنین فرمودند: به خدا قسم از زمانی که خداوند آسمان و زمین را آفریده، فرشتگان این سوره را می‌خواندند و هیچ وقت قصوری در قرائت ایشان واقع نمی‌شد.

 و هیچ بنده‌ای این سوره را نخواند، مگر اینکه حضرت حق تعالی، فرشتگان را بفرستند تا او را در دین و دنیایش محافظت کنند و برای او طلب مغفرت و رحمت کنند و اگر در روز قرائت کند، به عدد هرچه روشنایی روز و تاریکی شب به او رسد، ثوابش دهند.

هر کس این سوره را بنویسد و بشوید و به زن باردار دهد، به سلامت وضع حمل کند.

 و اگر صاحب آب‌آوردگی چشم آن را بنویسد و بشوید و بیاشامد یا بر خود آویزد، شفا یابد. و اگر بر طعام مسموم خوانند، ضرر نزند .

و اگر قسمی خاک از کف چهار راهی برگیرند به آن بخوانند و در جماعت گمراه بپاشند، متفرق شوند .

و اگر بر ورم نویسند، برطرف گردد. انشاءالله.

سرّ شاهراه نود و نهم /93: سوره‌ مبارکه زلزال{8آیه-مدنی}

حضرت علی بن موسی‌الرضاعلیه السلام فرمودند: کسی که سوره‌ی زلزال را تلاوت می‌کند ثواب آن برابر با ربع قرآن است.

از امام صادق علیه السلام روایت شده است: از قرائت اذا زلزله خسته مشوید که هر کس آن را در نوافل بخواند، حق تعالی او را هرگز به بلای زلزله گرفتار نسازد و به زلزله و صاعقه و آفتی از آفات دنیا هلاک نگردد و چون بمیرد، به داخل شدن در بهشت مأمور شود و در وقت دخول حضرت حق تعالی به او خطاب می‌کند که بهشت خود را برای تو مباح گردانیدم. پس در آن ساکن شو و هر جا که خواهی و آرزو داری که هیچ ممنوع و بازداشتی از آن نیستی.

کسی که باد لغوه دارد به آن سوره بسیار بنگرد و اگر می‌تواند بخواند.

قرائت آن ثواب ربع قرآن است و هر که آن را به حروف مقطعه یعنی (اذا زل زل) بی‌نقطه در اول شب چهارشنبه بر کاغذ گرد و مدور نویسد و در خانه‌ی او یا در مکان مدنظر پنهان کند البته آواره شود.

 و جهت محبت تا کلمه‌ی (اشتاتاً)(آیه 6) بر بیست و یک فلفل یا پنبه دانه 21 بار سوره را بخواند و بگوید (احرقت قلب فلان بن فلان) را بر محبت فلانی و فلفل‌ها یا پنبه‌دانه‌ها را در آتش اندازد ولی باید انشاءالله خلاف شرع نباشد.

 

سرّ شاهراه صدم /14: سوره‌ مبارکه عادیات{11آیه-مکی/مدنی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی والعادیات را بخواند و به آن مداومت کند، حق تعالی او را روز قیامت با امیرالمؤمنین علیه‌السلام مبعوث کند و از رفیقان حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام و هم‌نشینان او در بهشت باشد و به عدد هر که در مشعرالحرام باشد، دو حسنه دریابد.

 و هر کس بخواند و تلاوت کند از درد و گرسنگی و تشنگی و حیرانی و قرض رها شود . و حامل آن ایمن گردد و اسباب وسعت رزق به جهت وی آماده شود

اگر به عدد اسم مبارک علی علیه السلام "110" مرتبه بخواند که این سوره در شان او نازل شده است روزی او برسد "من حیث لا یحتسب"(از هر نظر که حساب کنید) و از جائیکه گمان نداشته باشد.

سرّ شاهراه صد و یکم / 30: سوره‌ مبارکه قارعه{11آیه-مکی}

حضرت امام باقرعلیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی قارعه را تلاوت نماید، حق تعالی او را از فتنه دجال نگه دارد و در روز قیامت او را از چرک جهنم ایمن کند.

 ابی‌بن کعب از پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده هر کس این سوره را بخواند حق تعالی در روز قیامت میزان اعمال او را سنگین نماید.

به جهت برآمدن حاجات و کفایت مهمات در یک مجلس "یکصد و هشتاد" بار بخواند حاجت او روا شود.

و اگر کسی معیشت بر وی تنگ باشد بنویسد و با خود دارد روزی او وسیع گردد.

سرّ شاهراه صد و دوم / 16: سوره‌ مبارکه تکاثر{8آیه-مکی}

شعیب عمر قونی از امام صادق علیه السلام نقل کرده، هر کس سوره‌ی تکاثر را بخواند در نماز فریضه، حق تعالی ثواب صد شهید به او کرامت نماید و اگر در نافله بخواند، ثواب پنجاه شهید دارد و چهل صف از ملائکه در فریضه با او نماز گذارند.

همچنین از آن حضرت روایت شده که پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین خبر داد: هر که این سوره را در وقت خواب قرائت کند و بخوابد، از فتنه‌ی قبر محفوظ ماند .

و خواننده‌ی این سوره را بی حساب به بهشت ببرند.

در روایت صحیحه ثابت شده، هر کس دو رکعت نماز بگذارد و در رکعت اول فاتحه و آیه‌الکرسی و دو بار توحید و در رکعت دوم بعد از فاتحه ده بار سوره‌ی تکاثر را بخواند و آن را به فردی که از دنیا رفته هدیه کند و بعد گوید: ( اللهم صلی علی محمد و ال محمد ابعث ثوابها الی قبر فلان)، ثوابش در معراج نوشته و ثبت می‌گردد.

هر کس این سوره را به کسی که سر درد دارد بخواند دردش به اذن الله آرام و زایل گردد.

از برای هر مطلبی از حضرت صادق علیه السلام منقول است که "دویست و بیست و پنج" بار بخواند در جایی خلوت و با آرامش بخواند و بعد از آن "هزار" مرتبه "صلوات" بفرستد که انشاء الله بر آورده است.

سرّ شاهراه صد و سوم / 13:سوره مبراکه عصر{3آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی والعصر را در نافله قرائت کند حق تعالی او را در روز قیامت با چهره‌ی تابناک و لبی خندان و دیده‌ای روشن از گور برانگیزد تا بر همین حال وارد بهشت گردد.

هر کس سوره‌ی والعصر را بخواند، خاتمه‌ی او بصیر خواهد بود و در قیامت با اهل حق محشور گردد .

و اگر آن را بر محزون خوانند از حزن درآید .

و اگر بر تب‌دار خوانند شفا یابد.

هر کس شب جمعه بعد از نماز عشا سوره‌ی والعصر را بنویسد و با خود همراه کند و نزد حاکم ظالم رود از شّر او در امان باشد.

هر کس سوره‌ی والعصر را تلاوت کند، پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: حق تعالی او را بیامرزد و از جمله کسانی باشد که به حق و صبر وصیت کرده باشد.

 

سرّ شاهراه صد و چهارم / 32: سوره‌ مبارکه همزه{9آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس این سوره را در فرائض قرائت کند، فقر از او زائل گردد و روزی او فراخ گردد و از مردن ایمن باشد.

پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس این سوره را بخواند، به عدد مستهزئین پیغمبر ده حسنه یابد .

و اگر بر چشم دردناک خوانده شود، شفا می‌یابد.

سرّ شاهراه صد و پنجم /19: سوره‌ مبارکه فیل{5آیه-مکی}

امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس در فرائض آن را بخواند، فرشتگان و حیوانات و جمادات از زمین صاف و کوه‌ها و سنگ کلوخ و غیر آن که در عالم باشند، برای او گواهی دهند که او از نمازگزاران است و روز قیامت منادی از جانب خداوند (رب‌العزه) به شهود ندا کند، شما بر بنده‌ام راست گفتید، من شهادت شما را برای او قبول کردم. بنده‌ی مرا به بهشت درآورید و او را محاسبه نکنید که او از آن کسانی است که او و عملش را دوست دارم.

هر کس شب سه شنبه یا چهارشنبه به عدد حروف آن 98 مرتبه سوره‌ی فیل را تلاوت نماید و رو به جانب ظالم دمد، خصم (دشمن) هلاک گردد.

هر کس آن را بخواند از قذف و مسخ عافیت یابد .

و هرکه در جنگ بخواند قوی دل و شجاع شود و هرگاه بر لشکر طاغی خوانند، فرار کنند و اگر بر نیزه بنویسند بر هرچه آید بشکند.

و هر که عدد آن را با عدد اسم ظالم در وفق مثلث ثبت کند در راه او یا در جایی که می‌نشیند دفن کند، البته آواره گردد.

ختم سوره‌ی فیل جهت تسخیر شیاطین 12 روز روزی 12 بار و جهت زوال دشمن بر دوازده پاره کلوخ (سنگ) بر هر یک دوازده مرتبه بخواند و در خانه‌ی او یا در آب اندازد.

در بعضی از کتب مسطور است که هرکه در شب سه شنبه یا چهار شنبه این سوره را بخواند بعدد هر حرفی که در خود این سوره است و هر دفعه رو به جانب دشمن کند و بد مد دشمن هلاک شود و این سوره بیست و سه کلمه و نود و هشت حرف است.

سرّ شاهراه صد و ششم /29: سوره‌ مبارکه قریش{4آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: بین دو سوره را جمع مکن در یک رکعت مگر ضحی و الم نشرح، و الم تر کیف  و لایاف، هر یک از این دو در حکم یک سوره‌اند. پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: خدای تعالی قریش را بر قبائل دیگر به هفت چیز تفضیل داده است، یکی آن که مرا از ایشان گردانید. دوم نبوت را در میان ایشان وضع کرد و سوم ایشان را نگهبانان کعبه ساخت. چهارم نصرت و سقایت حاجیان را به ایشان واگذارد. پنجم آنان را بر اصحاب فیل ظفر داد. ششم سوره‌ای به ایشان داد. هفتم دیگران را در آن شریک نکرد.

هر که سوره‌ی قریش را بخواند، حق تعالی او را در قیامت بر مرکبی از مراکب بهشتی سوار کند و به بهشتش برساند.

 پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس آن را بخواند به عدد هر که طواف کعبه نموده و در کعبه معتکف شده ده حسنه به او بخشند و هر که آن را بسیار بخواند، روز رستاخیز سواره داخل بهشت شود .

و اگر بر طعامی خوانند ضرر نرساند .

و اگر گرسنه قبل از آفتاب بخواند به آسانی طعامی به او رسد.

سرّ شاهراه صد و هفتم / 17:سوره‌ مبارکه ماعون{7آیه-مکی}

امام باقرعلیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی ماعون را در فرائض و نوافل بخواند حق تعالی نماز و روزه او را قبول فرماید و آنچه در دنیا از او صادر شده حساب ننماید.

جهت فتوحات عظیمه، از شب دوشنبه تا یازده شب هر شب پانزده مرتبه آن را بخواند و در هر مرتبه بعد از اتمام سوره بخواند: (یا ایهاالذین آمنوا ارکعوا و اسجدوا و اعبدوالربکم و افعلوا الخیر لعلکم تفلحون) و پانزده بار صلوات فرستد. بعد از ختم همه، سجده کند و حاجت خود را بخواهد.

اگر کسی بخواهد فقر و درویشی از خانواده او برداشته شود "چهل و یک" بار (و به یک قول 48 بار) این سوره را بخواند فرزندان او محتاج نگردند و خواننده‌ی آن در حفظ حمایت خداوندی باشد تاروز دیگر.

سرّ شاهراه صد و هشتم /15: سوره‌ مبارکه کوثر{3آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس این سوره را در فرائض و نوافل قرائت کند، حق تعالی او را از حوض کوثر آب دهد و در زیر درخت طوبی حضرت پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین او را حدیث گوید.

ابی بن کعب از پیغمبر خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، سوره‌ی کوثر را هر که بخواند از نهرهای بهشتی سیراب گردد و به عدد قربانی‌هایی که در اضحی شده اجر و ثواب دریابد.

اگر چهارپایی قولنج شده و افتاده سه بار در گوش راست و سه بار در گوش چپش بخوانند و بعد پای خود را بر پهلویش زنند، به اذن الله برخیزد.

هر کس دو رکعت نماز حاجت قربه الی الله روز چهارشنبه بخواند، سپس 4 مرتبه سوره‌ی کوثر را قرائت کند به اموال و ثروتی فراوان انشاءالله برخورد.

 

سرّ شاهراه صد و نهم /18: سوره‌ مبارکه کافرون{6آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: سوره الکافرون ، ربع قرآن است و چون خود از قرائت آن فارغ می‌شد، می‌گفت اعبد الله وحده، و حسین بن ابی العلاء، از آن حضرت روایت کرده، هر که آن سوره را به همراه سوره‌ی توحید در فرائض قرائت کند، حق تعالی او و پدر و مادر و تمام اولاد او را بیامرزد و  اگر (در لوح محفوظ) شقی باشد، اسم او را از دیوان اشقیا محو کند و در دیوان سعداء بنویسد و تا زنده باشد سعید است و شهید بمیرد و شهید مبعوث گردد.

پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کودکان را بیاموزید و تشویق کنید که در وقت خواب این سوره را بخوانند تا چیزی ایشان را اذیت و آزار نرساند.

اشجع نوفلی گوید: پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس سوره‌ی کافرون را بخواند ربع قرآن را خوانده و وسوسه‌ی شیطان از او دور شود و از شرک بری گردد و از فزع اکبر ایمن شود .

و هر که وقت طلوع آفتاب ده بار بخواند و بعد دعا کند، مستجاب شود.

از جبیربن مطعم روایت است که حضرت رسول صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: اگر خواهی سفر روی و از همه چیز در پناه خدا ایمن باشی و هیبت و زاد و توشه‌ی تو از همراهان بیشتر باشد و در کثرت مال از همه جلوتر باشی، سوره‌ی حج و نصر و توحید و معذوتین را بخوان و در هر یک بسم‌الله بگو. من چنان کردم و به همه‌ی آنها رسیدم.

 

در کتاب عده الداعی از حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین مرویست(روایت شده) که هرکس بامداد بعد از نماز صبح روز جمعه قبل از طلوع آفتاب ده بار این سوره را بخواند و "صد" بار صلوات فرستد به این طریق "اللهم صل علی النبی الامی محمد و اله و سلم" هر مرادی که داشته باشد بی شک بر آورده خواهد شد. راوی گوید من آن را تجربه کردم.

سرّ شاهراه صد و دهم / 114:سوره‌ مبارکه نصر{3آیه-مدنی}

حضرت امام صادق علیه السلام هر کس سوره‌ی نصر را در نافله یا فریضه بخواند، حق تعالی او را بر جمعی از دشمنان نصرت دهد و چون مبعوث گردد، حق تعالی کتابی از جوف قبر او بیرون آورد و به او دهد و در آن نوشته باشد که او از گوی جهنم و آتش آن در امان است و حق تعالی آن نامه را ناطق گرداند تا آنچه در اوست بر او بخواند تا به بهشت رسد. همچنین روز قیامت بر هیچ چیز نگذرد مگر او را بشارت دهند به بهشت و انواع نعمت‌ها و اصناف مکرمت تا هنگامی که به جنت عدن درآید و در سرای خلد قرار گیرد.

از ابی بن کعب روایت شده، هر کس آن را بخواند، گویا با پیغمبر در فتح مکه حاضر بوده است.

و هر که در فریضه و نافله بخواند، خدا او را بر اعداء نصرت دهد.

 

سرّ شاهراه صد و یازدهم /6: سوره‌ مبارکه تبّت (مسد){5آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: چون تبت را قرائت کنید، بر ابی لهب لعن کنید زیرا او از تکذیب‌کنندگان پیغمبر بوده و منکر بود آنچه را که آن حضرت از جانب حق تعالی آورده بود.

 ابی ابن کعب از رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده که ایشان فرمود: امیدوارم خواننده‌ی آن با ابی لهب یک جا جمع نشود.

 هرگاه آن را بر اوجاع و امراض بخوانند، برطرف گردد. انشاءالله به اذن الله

سرّ شاهراه صد و دوازدهم / 22:سوره‌ مبارکه اخلاص (توحید){4آیه-مکی}

سوره‌ی اخلاص، اساس آسمان‌ها و زمین است و یکی از پنج سوره‌ای است که باید در نماز خوانده شود.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: برای هر چیزی نوری است و نور قرآن قل هو الله است.

فرمود: هر کس توحید را بخواند، خداوند به آیه‌ی اول هزار نظر به او نماید و به آیه‌ی دوم از او هزار معالجات کند و به آیه‌ی سوم هزار خواهش او را عطا کند و به آیه‌ی چهارم هزار حاجت او را برآورد و هر حاجتی از دنیا و آخرت بهتر باشد.

به فرموده‌ی امام صادق علیه السلام نود هزار ملک به همراه جبرئیل علیه السلام، بر تشییع جنازه سهد بن معاذ آمدند. به جهت اینکه او توحید را در حال ایستادن و نشستن و سواره و پیاده می‌خواند .

و هر کس در پی هر نماز بخواند، خداوند خیر دنیا و آخرت را به او می‌دهد و او و پدر و مادر و فرزند او را بیامرزد.

امام محمد باقرعلیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی توحید را یک بار بخواند به او برکت داده شود و هر کس دوبار بخواند بر او و اهلش برکت داده شود و هرکس سه بار بخواند بر او و همسایگانش برکت آید و هر که دوازده بار بخواند، خداوند برای او دوازده قصر در بهشت به پا کند و حفظه (نگهبانان) گویند، با ما بیایید به قصرهای برادرمان تا به آنها بنگریم.

 هر کس صد بار بخواند برای او گناهان بیست و پنج سال گذشته‌اش آمرزیده شود جز خون‌ها و اموال غصب.

و هر کس آن را چهارصد بار بخواند برای او اجر چهارصد شهید باشد که همه‌ی آنها اسبشان را پی کرده و خونش را ریخته باشد .

و هر کس هزار مرتبه بخواند در یک روز و یک شب، نمیرد تا جای خود را در بهشت ببیند یا به او بنمایند.

 رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: توحید یک ثلث قرآن است و امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس آن را بخواند یک بار، گویا ثلث تورات و ثلث انجیل و ثلث زبور را خوانده .

و هر کس وقت خواب صد مرتبه بخواند، گناهان پنجاه سالش آمرزیده شود .

و هر کس وقت خواب ده بار بخواند، خانه‌اش و خانه‌های دورش حفظ شود .

و کسی که بر او سه روز بگذرد و در آن توحید نخواند، راستی واگذار به خود شده و رشته‌ی ایمان از گردنش کنده شده و اگر در این سه روز بمیرد به خدای عظیم کافر است.

همچنین فرمود: کسی که مرض یا سختی به او رسد در مرض یا آن سختی توحید نخواند در آن مرض یا آن سختی بمیرد از اهل آتش باشد.

در برابر ظالم خود را به توحید حفظ کن و آن را از راست و چپ و پیش رو و پشت سر و بالای سر و پایین پای خود بخوان و هرگاه بر سلطان جائری داخل شدی، آن را در وقتی که به او نظر افکنی سه بار بخوان و هر یک انگشت چپ را بر هم گذار تا از نزد او بیرون شوی. حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: حق تعالی سوره‌ی توحید را آفرید تا چهار هزار سال به هر آسمان که این سوره می‌رسید، ملائکه خضوع و خشوع تمام و منتهای احترام را نسبت به آن سوره‌ی کریمه به جای می‌آوردند و آن را نسبت‌الرب می‌گفتند تبارک و تعالی 

سیدبن طاووس نقل کرده هر کس در روز جمعه از ماه رجب صدبار توحید را بخواند، برایش در قیامت نوری باشد که به آن تا بهشت شتابد.

رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس هزار بار توحید را بخواند، روز قیامت با عمل هزار پیغمبر و هزار فرشته آید و کسی به سوی خدا از او نزدیکتر نباشد، مگر کسی که بر آن افزاید و البته آن در ماه رجب مضاعف می‌شود.

همچنین فرمود: «هر کس صدبار توحید را بخواند بر او و بر فرزندان و اهلش و همسایگانش برکت داده شود.

 و هر کس در رجب این سوره و سوره‌ی قدر را بخواند، خداوند برایش دوازده قصر در بهشت بنا کند و ثواب زیاد و مزد بزرگی به او بدهد.

جهت باطل نمودن سحر، توحید را بر بازوی راست و جحد را بر بازوی چپ و فلق را بر ران راست و ناس بر ران چپ بندد و نیز هفت بار این را بر آب بدمد و بخورد (سلوسا جاسوسا ماسوسا).

انس روایت کرده، روزی با رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین در تبوک بودیم آن روز آفتاب درآمد و با نور و شعاعی که مانندش را ندیده بودیم، گفتم: یا رسول الله، این چه نوری است بر آفتاب غلبه کرده؟ آن حضرت متفکر شد و حضرت جبرئیل علیه السلام آمد و گفت: یا رسول‌الله، معاویه لیثی در مدینه وفات کرده و حق تعالی هفتاد هزار فرشته فرستاد که بر او نماز کنند. پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین از جبرئیل پرسید، وی  این مرتبه را از کجا یافته بود؟ گفت: به خواندن سوره‌ی توحید. زیرا آن را نشسته و ایستاده و درآمد و شد می‌خواند، رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین گفت: ای جبرئیل آرزو دارم بر او نماز کنم. پس به طی الارض به مدینه آمدند و با فرشتگان بر وی نماز کردند.

 از جمله ختوم مجربه و مفید است و سرآمد همه ختم‌ها است و از برای هر حاجت و مهمی مناسب است، این است که غسل کند و لباس پاکیزه بپوشد و در مکان خلوت و یا کسی نگاه نکند و انگشتر عقیق سرخ یا فیروز در دست نماید و دو رکعت نماز حاجت بگذارد و بعد از حمد هر سوره که خواهد بخواند بعد از نماز "هفت بار" سوره "حمد" را بخواند و "صد" بار "صلوات" بفرستد و "هفتاد و نه" بار سوره "الم نشرح" بخواند بعد از آن "هزار و یک" مرتبه سوره "قل هو الله احد" بخواند و "صد صلوات" بفرستد و سوره حمد را "هفت" مرتبه بخواند و سر را به سجده بگذارد و مطلب خود را از خداوند بخواهد که به اجابت مقرونست .

و بعضی گفته‌اند زمان خواندن بوی خوش بخود کند و ابتدا از روز "پنجشنبه" نماید و جمعه هم خوبست و پنجشنبه را روزه بدارد ادب و اولی (بهتر) است و در بعضی کتب وارد است این عمل را در وقتیکه قمر زاید النور باشد به جا بیاورد بهتر است و هیچ شکی در سرعت اجابت این دعوت نیست. و همچنین به جهت هر حاجت از مقاتل مرویست که مدت "هفت" روز بعد از "نماز صبح" هر روز "یکصد" بار سوره توحید را بخواند بدون تکلم خضوع و خشوع هنوز هفته تمام نشده باشد که حاجتش بر آورده شود همچنین به تجربه رسیده است که مدت "هجده روز"، هر روزی "سه" مرتبه بخواند به این نحو که "الله الصمد" را "هزار" مرتبه تکرار نماید و هر روز بعد از اتمام عمل یکبار آیه نور و آخر سوره "انا فتحنا" که اول آن "محمداً رسول الله صلوات الله علیه و آله اجمعین اشداء علی الکفار" است تا آخر سوره بخواند و در مکان خلوت رو بقبله باشد مراد حاصل گردد. انشاء الله.

ایضاً مرویست که در مدت "چهل و یک روز" هر روزی "چهل و یک مرتبه" بخواند و بعد از آن دعای یا مفتح فتح را تا آخر که در کیفیت ختم حمد مذکور شد بخواند حاجات دنیویه و اخرویه او برآورده شود. انشاء الله تعالی.

سرّ شاهراه صد و سیزدهم / 20:سوره‌ مبارکه فلق (معوذتین){5آیه-مکی}

حضرت امام محمدباقرعلیه السلام فرمود: هر که در نماز وتر معوذتین و توحید را بخواند به او گویند: ای بنده‌ی خدا بشارت باد تو را که حق تعالی نماز وتر تو را قبول کرد. «عقب» گوید: رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین به من گفت: آیا تو را دو سوره بیاموزم که از افضل سوره‌های قرآنند؟ گفتم: بلی. حضرت معوذتین را به من یاد داد و فرمود: پناه برندگان پناه نبرده‌اند به مثل این دو سوره و بعد آن را در نماز قرائت نمود و مرا گفت: آن را در برخاستن و خوابیدن بخوان.

ختم شش سوره جهت مال دنیا؛ بعد از نماز عشا هر یک از این سوره‌ها والشمس و اللیل و جحد و توحید و معوذتین (فلق و ناس) را هفت بار بخواند و بعد هفت بار بگوید الهم اجعل لی فرجاً و مخرجاً ، انشاءالله به مراد رسد.

سرّ شاهراه صد و چهاردهم /21: سوره‌ مبارکه ناس{6آیه-مکی}

امام جعفرصادق علیه السلام فرمودند: رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین را بیماری و دردی سخت عارض شد جبرائیل علیه السلام و میکائیل علیه السلام نزد وی به عیادت آمدند. بر بالین وی جبرائیل علیه السلام نشست و میکائیل علیه السلام پایین وی. پس جبرائیل علیه السلام او را به قرائت قل اعوذ برب الفلق توصیه نمودند و آن حضرت از آن مرض و درد رها شدند و جبرائیل علیه السلام به فرمایش صادق علیه السلام گفت بسم‌الله ارتیک والله یشفیک من کل داء یوذیک خذها فلتهینک.

جهت چاره‌ی دشمن و جهت هلاکت او ، بر هفتاد ریگ و به هر یک معوذتین را بخواند آن را در کوزه نهد و در آتش گرم دفن کند، چون گرمی آتش به ریگ‌ها رسد دشمن به امر حق مقهور گردد.

 جهت وسواس سوره‌ی ناس را بر ظرفی چهاردهم ماه بنویسد و بشوید و از آن بخورد و وضو بگیرد و برطرف شود به اذن الله، انشاءالله.

 اگر سوره‌ی حمد و سوره‌ی فلق و ناس (معوذتین) را با تربت مقدسه بنویسند و زن و مرد بخورند زن به پسر آبستن شود.

 حضرت امام رضاعلیه السلام فرمود: شخصی را دیدند که صرعش گرفته بود، ظرفی آب را طلبید و سوره‌های حمد و اخلاص و معوذتین (فلق و ناس) را بر آن خواند و بر مسیر ورودی او پاشیدند، به هوش آمد. مصروع این سوره‌ها را بنویسد و با خود همراه کند.

 کسی که سوره‌ی فلق را بخواند، برای او شفا است از سحر و رحمت است به ثبات بر عافیت و کسی که سوره‌ی ناس را بخواند پس برای او شفا است از کید شیطان و رحمت است بر ثبات و بر الهام آنچه خداوند بر دل او افکند.

 

دعاهای قنوت

در مجلس نوزدهم بحار الانوار، شیخ صدوق علیه الرحمه روایت کرده از عالم آل محمد جعفر بن محمد صادق علیه السلام که فرمود:" فرمود حضرت امیر المومنین علیه السلام که تعلیم فرمود به من حبیب من حضرت خاتم الانبیاء چیزی را که محتاج نشدم هرگز به دوای اطباء عرض کردند چه چیز است یا امیرالمومنین؟ فرمودند: سی و هفت آیه از قرآن مجید که مشتمل است بر کلمه تهلیل، در بیست و چهار سوره. ابتدا از سوره بقره تا سوره مزمل .

نخواند آن را مکروبی مگر آن که برطرف کند خدا کرب او را. و نه مدیونی مگر آن که خدا ادا کند دین او را. و نه غریبی مگر آن که برگرداند خدا او را به شهر خودش. و نه حاجتمندی مگر آن که برآورد خدا حاجت او را. و نه ترسانی مگر آن که ایمن گرداند خدا او را از ترس. و هر کس بخواند آن را در هر روزی وقتی که صبح کند بیرون شود از دل او شقاق و نفاق. و دفع کند خدا از او هفتاد نوع از انواع بلیات را که آسان تر آن ها جذام و جنون و برص است. و زنده کند خدا او را سیراب و بمیراند او را سیراب. و هر مسافری بخواند آن را نبیند در سفر خود مگر خیر و خوشی. و هر کس بخواند و بخوابد موکل فرماید خدا بر او هفتاد ملک که محافظت نمایند او را از شر شیطان و لشکر او تا صبح و بوده باشد در روز از محفوظین و مرزوقین تا داخل شب شود. و هر کس بنویسد آن را و بشوید با آب باران و بنوشد نرسد به بدن او بدی و نه مرضی و نه چیزی از چشم جن. و همیشه محفوظ بوده باشد از چشم زخم و هر آفتی. و دفع شود از او هر بلائی در دنیا و روزی او گشاده گردد. در نهایت وسعت و ایمن باشد از هر شیطانی سرکش و از هر قومی عنید. و نرود از دنیا تا بنماید خداوند به او در خواب مجلس و محل او را در بهشت".

مولف گوید تا اینجا ترجمه عبارت بحار بود و چون در بحار در اجمال سی و هفت آیه نوشته بود و در تفصیل سی و شش شمرده لذا مرحوم مغفور جنت مکان شریعتمدار ملاذ الاسلام، آقا سید حسن بن احمد الحسینی النجفی الکاشانی، اعلی الله مقامه کریمه، از تفحص عوض از آن یک آیه، چهار آیه دیگر پیدا کرده‌اند در چهار سوره اول در سوره نمل، دوم در سوره زمر، سوم در سوره محمد صلوات الله علیه و آله اجمعین و یک آیه از سوره غافر که سوره مومن است و چون یک آیه مقصود شده مردد بین سُوَر اربعه بود لذا جناب آقای معظم مرحوم تماماً را نوشته و فرمودند صواب آن است که بفرماید در بحار چهل آیه از بیست و هفت آیه سوره پس آنچه در بحار است سی و هفت آیه در بیست و چهار سوره شاید مستند به سهو، صدوق علیه الرحمه یا مرحوم مجلسی رحمه الله یا ناسخ و کاتب باشد به هر حال نقصان آیات مضر است و زیاده، زیادتی خیر است و لهذا، ابی نصر حسن فضل فرزند طبرسی رحمه الله در کتاب مکارم الاخلاق و مرحوم مجلسی رحمه الله در زادالمعاد در دعای روز عرفه بر آیات بحار بعضی آیه ها افزوده‌اند. این است آیات مبارکات:

1-سوره مبارکه بقره آیه 163: " والهکم اله واحد لا اله الا هو الرحمن الرحیم".و معبود شما معبودی یگانه است که هیچ معبودی شایسته پرستش جز او نیست، رحمت گستر و مهربان است.

2-سوره مبارکه بقره آیه 255: "الله لا اله الا هو الحی القیوم لا تاخذه سنه و لا نوم له ما فی السماوات و ما فی الارض من ذا الذی یشفع عنده الا باذنه یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم و لا یحیطون بشیء من علمه الا بما شاء وسع کرسیه السماوات و الارض و لا یووده حفظهما و هو العلی العظیم".تنها خدا- که هیچ معبودی جز او شایسته پرستش نیست-زنده و برپادارنده هستی است، نه خوابی سبک او را فرا می گیرد و نه خوابی سنگین که از اداره امور جهان بازماند. آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و اسباب و علل همه از او فرمان می گیرند. کیست آن که جز به اذن او نزد وی شفاعت کند؟ و انجام کاری را سبب شود آنچه را که پیش روی شفاعتگران است و از آن آگاهند و آنچه را که در پی دارند و از آنان نهان است، همه را می داند و آنها به چیزی از دانش او جز آنچه برایشان خواسته است احاطه ندارند. قلمرو فرمانروایی اش آسمانها و زمین را فرا گرفته است و نگهداری آن دو بر او دشوار نیست و اوست بلند مرتبه و بزرگ.

3-سوره مبارکه آل عمران آیات 1و 2: "الم. الله لا اله الا هو الحی القیوم".الف. لام.میم. تنها خدا که هیچ معبودی جز او شایسته پرستش نیست، زنده و برپادارنده هستی است.

4-سوره مبارکه آل عمران آیات 5و 6: "ان الله لا یخفی علیه شیء فی الارض و لا فی السماء. هو الذی یصورکم فی الارحام کیف یشاء لا اله الا هو العزیز الحکیم".او به کسانی که در خور کیفرند آگاه است، که هیچ چیزی نه در زمین و نه در آسمان بر خدا پوشیده نیست. نه تنها به حا ل و کارتان داناست که بی رخصت او راهی نمی پویید چرا که اوست آن که شما را در رحم ها هر گونه بخواهد صورتگری می کند. معبودی شایسته پرستش جز او که مغلوب نمی شود و کارهایش همه از روی حکمت است وجود ندارد.

5-سوره مبارکه آل عمران آیه 18: "شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکه و اولوا العلم قآئما بالقسط".خداوند که در کارهایش عدالت را بر پا داشته گواهی داده است که معبودی شایسته پرستش جز او نیست و فرشتگان و عالمان نیز بر آن گواهی داده اند.

6-سوره مبارکه آل عمران آیات 18و19: "لا اله الا هو العزیز الحکیم. ان الدین عند الله الاسلام و ما اختلف الذین اوتوا الکتاب الا من بعد ما جاءهم العلم بغیا بینهم و من یکفر بآیات الله فان الله سریع الحساب".آری، معبودی شایسته پرستش جز او که شکست ناپذیر و حکیم است، نیست. دین نزد خدا تسلیم شدن در برابر او و پذیرفتن احکام و حقایقی است که او فرو فرستاده است، و یهودیان و مسیحیان که کتاب آسمانی به آنان داده شده است در دین اختلاف نکردند و مذاهب و ادیان گوناگون پدید نیاوردند مگر پس از آن که دانش بدیشان رسیده بود و اختلافشان به سبب برتری جویی و ستمی بود که میانشان وجود داشت. آنان به آیات خدا که بر پیامبران فرو فرستاده شده بود کافر شدند، و هر کس به آیات خدا کافر شود، به سزایش خواهد رسید، چرا که خداوند اعمال بندگان را به سرعت و همان گاه که انجام می شود حسابرسی می کند.

7-سوره مبارکه آل عمران آیه 62: "ان هذا لهو القصص الحق و ما من اله الا الله و ان الله لهو العزیز الحکیم".آری، داستان واقعی عیسی همین است که ما از آن یاد کردیم نه آنچه مسیحیان پنداشته اند و هیچ معبودی شایسته پرستش جز خدا نیست و به راستی خداست آن مقتدری که در اراده خود مغلوب نمی گردد و دانایی است که کارهایش همه از روی حکمت است.

8-سوره مبارکه نساء آیات 86و87: "و اذا حییتم بتحیه فحیوا باحسن منها او ردوها ان الله کان علی کل شیء حسیبا. الله لا اله الا هو لیجمعنکم الی یوم القیامه لا ریب فیه و من اصدق من الله حدیثا". و چون به شما سلام شود، با سلامی نیکوتر سلام را پاسخ دهید، یا مانند همان را باز گردانید که خداوند حسابگر هر چیزی است. به فرمانهای الهی پای بند باشید، زیرا قطعاً خداوند که معبودی شایسته پرستش جز او نیست، شما را در روز قیامت که هیچ تردیدی در آن وجود ندارد گرد می آورد تا به شما در برابر اعمالتان سزا دهد و چه کسی از خدا راستگوتر است؟

9-سوره مبارکه مائده آیه 73: "لقد کفر الذین قالوا ان الله ثالث ثلاثه و ما من اله الا اله واحد و ان لم ینتهوا عما یقولون لیمسن الذین کفروا منهم عذاب الیم". کسانی هم که گفتند: خدا یکی از سه اقنوم(پدر،پسر و روح القدوس) است قطعاً کافر شده اند. جز خدای یگانه خدایی نیست. اگر از آنچه می گویند باز نایستند، به کسانی از آنان که کافر شده اند عذابی دردناک خواهد رسید.

10-سوره مبارکه انعام آیه102: "ذلکم الله ربکم لا اله الا هو خالق کل شیء فاعبدوه و هو علی کل شیء وکیل". آن خداوند دانا تدبیر کننده امور شماست. معبودی شایسته پرستش جز او نیست، زیرا او آفریننده هر چیزی است، پس او را بپرستید که او بر پا دارنده و عهده دار هر امری است.

11-سوره مبارکه انعام آیه106: "اتبع ما اوحی الیک من ربک لا اله الا هو و اعرض عن المشرکین". آنچه را که از جانب پروردگارت به تو وحی شده است پیروی کن که معبودی شایسته پرستش جز او نیست، و از مشرکان روی بگردان.

12-سوره مبارکه اعراف آیه 158: "قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعاً الذی له ملک السماوات و الارض لا اله الا هو یحیی و یمیت فآمنوا بالله و رسوله النبی الامی الذی یومن بالله و کلماته و اتبعوه لعلکم تهتدون". بگو: ای مردم، من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم، خدایی که فرمانروایی آسمانها و زمین از آن اوست. معبودی شایسته پرستش جز او نیست. زنده می کند و می میراند. پس به خدا و رسول او-آن پیامبر درس ناخوانده که خود به خدا و سخنان او ایمان دارد-ایمان بیاورید و از او پیروی کنید، باشد که به نیکبختی سرای آخرت راه یابید.

13-سوره مبارکه توبه آیه 31: "اتخذوا احبارهم و رهبانهم ارباباً من دون الله و المسیح ابن مریم و ما امروا الا لیعبدوا الهاً واحداً لا اله الا هو سبحانه عما یشرکون". هودیان و مسیحیان از آن روی که بی هیچ قید و شرطی از عالمان و راهبان خود اطاعت کردند، آنها را به منزله پروردگار و معبود خویش شمردند و برای خدا ربوبیتی قائل نشدند. علاوه بر این، نصارا مسیح پسر مریم را نیز پروردگار خود گرفتند در حالی که آنان مامور نبودند مگر این که یک خدا را که جز او معبودی در خور پرستش نیست عبادت کنند. او منزه است از این که به او شرک ورزیده شود.

14-سوره مبارکه توبه آیه 129: "فان تولوا فقل حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم". پس اگر روی برتافتند و رسالت تو را نپذیرفتند بگو: خدا مرا بس است، زیرا معبودی شایسته پرستش جز او نیست، فقط بر او توکل کرده ام و اوست خداوندگار آن عرش بزرگ.

15-سوره مبارکه یونس آیه 90: "حتی اذا ادرکه الغرق قال آمنت انه لا اله الا الذی آمنت به بنو اسرائیل و انا من المسلمین". و وارد شکاف دریا شدند. تا آن گاه که فرعون را غرق شدن در رسید، گفت، ایمان آوردم که معبودی شایسته پرستش جز آن کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آورده اند، نیست و من از کسانی هستم که تسلیم او شده اند.

16- سوره مبارکه هود علیه السلام آیه 14: "فان لم یستجیبوا لکم فاعلموا انزل انما بعلم الله و ان لا اله الا هو فهل انتم مسلمون". پس اگر دعوت شدگان به شما پاسخ ندادند و نتوانستند شما را برای آوردن همانند قرآن توانا سازند، بدانید که قرآن تنها به علم خدا نازل شده است و معبودی شایسته پرستش جز او نیست، چرا که اگر می بود، شما را در آوردن مثل این قرآن یاری می کرد. اینکه آیا با وجود این دلیل روشن به فرمان خدا گردن می نهید؟

17-سوره مبارکه رعد آیه 30: "و هم یکفرون بالرحمن قل هو ربی لا اله الا هو علیه توکلت و الیه متاب". ولی آنان خدای رحمان را انکار می کنند. بگو: او پروردگار من است. معبودی شایسته پرستش جز او نیست، فقط بر او توکل کرده ام و برای نیازهای خود به او رجوع می کنم.

18-سوره مبارکه نحل آیه 2: "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده ان انذروا انه لا اله الا انا فاتقون". فرشتگان را با روح- که از عالم امر است- بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو می فرستد، با این پیام که به مردم هشدار دهید که جز من معبودی شایسته پرستش نیست، پس از من پروا کنید و راه اطاعت را در پیش بگیرید.

19-سوره مبارکه طه آیات 7و8: "و ان تجهر بالقول فانه یعلم السر و اخفی. الله لا اله الا هو له الاسماء الحسنی". و اگر سخن را آشکارا بگویی، از آن آگاه است، زیرا او نهان تو را و نهان تر از نهانت را که حتی خود نیز از آن بی خبری می داند. خداست که معبود شایسته پرستش جز او نیست، زیرا نیکوترین نام ها همه از آن اوست.

20-سوره مبارکه طه آیات 12و13و14و15: "انک بالوالد المقدس طوی. و انا اخترتک فاستمع لما یوحی. اننی انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلاه لذکری. ان الساعه ءاتیه اکاد اخفیها لتجزی کل نفس بما تسعی". که تو اینک در وادی مقدس«طوی» هستی. و من اینک تو را به رسالت برگزیدم، پس به آنچه به تو وحی می شود گوش بسپار. همانا منم خداوند که معبودی جز من شایسته پرستش نیست، پس مرا عبادت کن و برای آن که به یاد من باشی نماز را برپا دار. رستاخیز حتماً آمدنی است. نزدیک است آن را چنان نهان کنم که هیچ خبری از آن ندهم. آری، رستاخیز برپا خواهد شد، تا هر کسی در برابر هر کار نیک و بدی که برای آن تلاش می کند سزا داده شود.

21-سوره مبارکه طه آیه 98: "انما الهکم الله الذی لا اله الا هو وسع کل شیء علما". ای سامری و ای فرزندان اسرائیل، معبود شما تنها خداست که جز او معبودی شایسته پرستش نیست، و دانش او هر چیزی را فرا گرفته است.

22-سوره مبارکه انبیاء آیه 25: "و ما ارسلنا من قبلک من رسول الا نوحی الیه انه لا اله الا انا فاعبدون". و ما پیش از تو هیچ پیامبری را به رسالت نفرستادیم مگر این که به او وحی می کردیم که :معبودی شایسته پرستش جز من نیست، پس شما و امتهایتان مرا بپرستید.

23-سوره مبارکه انبیاء آیه 87: "و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر علهی فنادی فی الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین". و یونس، همدم آن ماهی را یاد کن،هنگامی که از میان قومش بیرون رفت، در حالی که بر آنان به سبب کفرشان خشم گرفته بود، و گمان کرد که ما هرگز بر او تنگ نخواهیم گرفت، ولی ما او را به کام نهنگ فرو بردیم و او در آن تاریکی ها ندا داد که جز تو خدایی شایسته پرستش نیست که بتوان به او پناه برد، و تو از این که مورد اعتراض باشی منزهی، به یقین من از ستمکاران بودم.

24-سوره مبارکه مومنون آیه 116: "فتعالی الله الملک الحق لا اله الا هو رب العرش الکریم". خداوند که فرمانروای هستی است و هیچ امری را جز به حق مقرر نمی کند، والاتر از آن است که شما را بیهوده بیافریند. هیچ معبودی شایسته پرستش جز او نیست. اوست پروردگار آن عرش ارجمند و زمام همه امور به دست اوست.

25-سوره مبارکه نمل آیات 25و26: "و یعلم ما تخفون و ما تعلنون. الله لا اله الا هو رب العرش العظیم". و آنچه را که پنهان می کنید و آنچه را که آشکار می سازید همه را می داند. خداست که هیچ معبودی جز او شایسته پرستش نیست و خداوندگار عرش بزرگ است.

26-سوره مبارکه قصص آیه 70: "و هو الله لا اله الا هو له الحمد فی الاولی و الآخره و له الحکم و الیه ترجعون". تنها پروردگار تو دارای مقام الوهیت است. جز او معبودی شایسته پرستش نیست. در دنیا و آخرت همه ستایش ها به او اختصاص دارد، حکمرانی، چه در تکوین و چه در تشریع، از آن اوست و برای پاداش و جزا به سوی او بازگردانده می شوید.

27-سوره مبارکه قصص آیه 88: "و لا تدع مع الله الها آخر لا اله الا هو کل شیء هالک الا وجهه له الحکم و الیه ترجعون". با وجود خداوند، معبود دیگری مخوان، زیرا جز او معبودی که شایسته پرستش باشد وجود ندارد، چرا که هرچه جز خداست نابود می شود و حاکمیت و تدبیر جهان هستی در اختیار اوست و شما به او باز گردانده می شوید.

28-سوره مبارکه فاطر آیه 3: "یا ایها الناس اذکروا نعمت الله علیکم هل من خالق غیر الله یرزقکم من السماء و الارض لا اله الا هو فانی توفکون". ای مردم، نعمت های خدا را که به شما ارزانی داشته شده است به خاطر آورید. آیا آفریدگاری جز خدا از آسمان و زمین به شما روزی می دهد؟ پس معبودی سزاوار پرستش جز او نیست. شما تا کی از حق بازداشته می شوید و به شرک روی می آورید؟

29-سوره مبارکه صافات آیات 34و35و36و37: "انا کذلک نفعل بالمجرمین. انهم کانوا اذا قیل لهم لا اله الا الله یستکبرون و یقولون اثنا لتارکوا آلهتنا لشاعر مجنون. بل جاء بالحق و صدق المرسلین". به یقین، ما با همه مشرکان گناه پیشه همین گونه رفتار خواهیم کرد. زیرا هنگامی که به آنان گفته می شد: معبودی شایسته پرستش جز خدا نیست، بر گردنکشی خود اصرار می ورزیدند. و می گفتند: آیا به راستی ما برای شاعری مجنون معبودانمان را رها سازیم؟ نه، محمد شاعر و مجنون نیست، او قرآن را که سراسر حق است آورده و پیامبران پیشین را تصدیق کرده است.

30-سوره مبارکه ص آیه65: "قل انما انا منذر و ما من اله الا الله الواحد القهار". ای پیامبر، بگو: من در پی ثروت و مقام نیستم، بلکه پیامبری بیم دهنده ام، و جز خدای یگانه که بر هر چیزی غالب است معبود شایسته پرستشی نیست.

31-سوره مبارکه زمر آیه 6: "خلقکم من نفس واحده ثم جعل منها زوجها و انزل لکم من الانعام ثمانیه ازواج یخلقکم فی بطون امهاتکم خلقاً من بعد خلق فی ظلمات ثلاث ذلکم الله ربکم له الملک لا اله الا هو فانی تصرفون".خداوند شما را از یک تن آفرید، وهمسرش را از جنس او قرار داد و برای شما از دام ها هشت تای پدید آورد(شتر، گاو،میش و بز، نر و ماده آنها(شما را در شکم مادرانتان آفرینشی پس از آفریش دیگر، در تاریکی های سه گانه(شکم، رحم و مشیمه) خلق می کند. این است خدا که پروردگار شماست اوست که کارهای شمار را به سامان می رساند، و فرمانروایی فقط از آن اوست. جز او معبودی شایسته پرستش نیست، پس چگونه از عبادت او باز گردانده و به پرستش غیر او برده می شوید؟

32-سوره مبارکه غافر آیه 3: "غافر الذنب و قابل التوب شدید العقاب ذی الطول لا اله الا هو الیه المصیر". همو که بخشنده گناه و توبه پذیر و سخت کیفر و بخشنده نعمت های مستمر است. جز او هیچ معبودی شایسته پرستش نیست و بازگشت همگان فقط به سوی اوست.

33-سوره مبارکه غافر آیه 62: "ذلکم الله ربکم خالق کل شیء لا اله الا هو فانی توفکون". این است خداوند که پروردگار شماست و امورتان را تدبیر می کند. آفریننده هر چیزی است و معبودی شایسته پرستش جز او نیست، پس چگونه از پرستش او باز داشته و به عبادت غیر او کشانده می شوید؟

34-سوره مبارکه غافر آیه 65: "هو الحی لا اله الا هو فادعوه مخلصین له الدین الحمدلله رب العالمین". اوست که زنده است و معبودی جز او نیست، پس او را در حالی که عبادت خود را ویژه او ساخته اید بخوانید و بپرستید. ستایش، همه از آن خدا پروردگار جهان هاست.

35-سوره مبارکه دخان آیات 7و8: "رب السماوات و الارض و ما بینهما ان کنتم موقنین لا اله الا هو یحیی و یمیت ربکم و رب آبائکم الاولین". همان پروردگار آسمان ها و زمین و آنچه میان آنهاست. اهل یقین این حقیقت را دریافته اند. شما هم اگر اهل یقین باشید آن را در خواهید یافت. هیچ معبودی جز او نیست. همواره حیات می بخشد و می میراند. پروردگار شما و پروردگار پدران نخستین شماست.

36-سوره مبارکه محمد صلوات الله علیه و آله اجمعین آیات 18و19: "فانی لهم اذا جاء تهم ذکراهم. فاعلم انه لا اله الا الله و استغفر لذنبک و للمومنین و المومنات و الله یعلم متقلبکم و مثواکم". ولی در آن هنگام که دوران عمل گذشته است چگونه این یاد آوری برای آنان سودمند است؟ حقیقت این است که هیچ معبودی جز خدا نیست. تو این را می دانی؛ پس بر طبق دانش خود عمل کن و برای گناه خویش و برای مردان و زنان با ایمان آمرزش بخواه، تا از کسانی نباشی که خدا بر دلهایشان مهر می نهد، که خدا به احوال شما آگاه است و جنب و جوش و آرام و قرارتان را می داند.

37-سوره مبارکه حشر آیات 21و22: "لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعاً متصدعاً من خشیه الله و تلک الامثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون. هو الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب و الشهاده هو الرحمن الرحیم". اگر ما این قرآن را بر کوهی فرو فرستاده بودیم، آن را با همه صلابت و عظمتش، در برابر خدا خاشع و از ترس او از هم پاشیده می دیدی. ما این مثل ها را برای مردم می زنیم، باشد که در قرآن بیندیشید. اوست خدایی که جز او معبودی شایسته پرستش نیست و به نهان و آشکار جهان داناست. اوست که گسترده مهر و مهربان است.

38-سوره مبارکه حشر آیات 23و24: "هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام المومن المهیمن العزیز الجبار المتکبر سبحان الله عما یشرکون. هو الله الخالق الباری المصور له الاسماء الحسنی یسبح له ما فی السماوات و الارض و هو العزیز الحکیم". اوست خدایی که جز او معبودی شایسته پرستش نیست؛ همان فرمانروایی که تدبیر امور بندگان در اختیار اوست و در کمال پاکی و طهارت است. با بندگانش برخوردی سالم و درست دراد. ایمنی بخش، برتری چیره، شکست ناپذیر،جبران کننده کاستی ها و بزرگ منش و با عظمت است. منزه است خدا از این که به او شرک ورزند. اوست خدا که آفریننده،پدید آورنده و صورت آفرین است؛ نیکوترین نام ها تنها از آن اوست. آنچه در آسمانها و زمین است او را به پاکی و پیراستگی از هر عیب و نقصی یاد کرده اند و اوست آن مقتدر شکست ناپذیری که کارهایش همه استوار و متقن است.

39-سوره مبارکه تغابن آیات 12و13: "فانما علی رسولنا البلاغ المبین. الله لا اله الا هو و علی الله فلیتوکل المومنون". پیامبر شما را به انجام فرمان الهی و دستورات خود وادار نخواهد کرد، چرا که بر عهده فرستاده ما جز ابلاغ آشکار پیام چیزی نیست، خداست که معبودی شایسته پرستش جز او نیست؛ پس غیر او را فرمان نبرید که فرمانبرداری خود نوعی پرستش است، و مومنان باید در امور خود تنها برخدا توکل کنند.

40-سوره مبارکه مزمل آیه 9: "رب المشرق و المغرب لا اله الا هو فاتخذه وکیلا". اوست پروردگار خاور و باختر، معبودی شایسته جز او نیست، پس او را در همه امورت-امور تکوینی و تشریعی-کارساز خویش برگیر.

 

 

 

ربنا های قرآنی:

41-سوره مبارکه بقره آیه 126:"رب اجعل هذا بلداًً آمناً وارزق اهله من الثمرات من آمن منهم بالله و الیوم الآخر". پروردگارا، این سرزمین را شهری امن قرار داده، و از مردمش کسانی را که به خدا و روز قیامت ایمان آورده اند، از میوه ها و محصولات روزی عطا فرما.

42-سوره مبارکه بقره آیه 127: "ربنا تقبل منا انک انت السمیع العلیم". پروردگارا، این عمل اندک را از ما بپذیر که تو خود نیایش ما را می شنوی و از درون ما آگاهی.

43-سوره مبارکه بقره آیه 128: "ربنا واجعلنا مسلمین لک و من ذریتنا امه مسلمه لک و ارنا مناسکنا و تب علینآ انک انت التواب الرحیم".پروردگارا، و ما را در همه امور تسلیم خود گردان و از نسل ما نیز گروهی مقرر دار که در همه حال تسلیم تو باشند، و حقیقت عبادات ما را به ما بنمای و بر ما ببخشای که تو خود توبه پذیر و مهربانی.

44-سوره مبارکه بقره آیه 129: "ربنا وابعث فیهم رسولاً منهم یتلو علیهم آیاتک و یعلمهم الکتاب و الحکمه و یزکیهم انک انت العزیز الحکیم". پروردگارا، در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیز که آیات تو را بر آنها بخواند و به آنان کتاب آسمانی و معارف آن را بیاموزد و آنان را از بدی ها و زشتی ها پاک و پیراسته سازد؛ به یقین تویی آن شکست ناپذیری که همه کارهایش از روی حکمت است.

45-سوره مبارکه بقره آیه 201: "ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا عذاب النار". پروردگارا، در دنیا به ما بهره ای نیکو که خوشایند توست و در آخرت نیز بهره ای نیکو که خود می پسندی عطا فرما و ما را از عذاب آتش دوزخ نگاه دار.

46-سوره مبارکه بقره آیه 250: "ربنا افرغ علینا صبراً و ثبت اقداما و انصرنا علی القوم الکافرین". پروردگارا، بر ما صبری فراوان فرو ریز، و گامهایمان را استوار دار، و ما را بر این مردم کفر پیشه پیروز گردان.

47-سوره مبارکه بقره آیه 286: "ربنا لا تواخذنا ان نسینا او اخطانا". پروردگارا، اگر تکلیفی را فراموش نمودیم یا خطایی کردیم ما را بر آن مواخذه مکن.

48-سوره مبارکه بقره آیه 286: "ربنا و لا تحمل علینا اصرا کما حملته علی الذین من قبلنا". پروردگارا، هیچ بار گرانی بر عهده ما مگذار، چنان که آن را بر عهده امت هایی که پیش از ما بودند نهادی.

49-سوره مبارکه بقره آیه 286: "ربنا و لا تحملنا ما لا طاقه لنا به واعف عنَّا و اغفرلنا و ارحمنآ انت مولانا فانصرنا علی القوم الکافرین". پروردگارا، و کیفر گناهانمان را که قدرت تحمل آن را نداریم بر ما تحمیل مکن. گناهانمان را از ما بزدای و ما را ببخشای و بر ما رحمت آور. تویی مولای ما، پس ما را یاری فرما و بر مردم کفر پیشه پیروز گردان.

50-سوره مبارکه آل عمران آیه 8: "ربنا لا تزع قلوبنا بعد اذ هدیتنا وهب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب". آنان می گویند: پروردگارا، پس از آن که ما را هدایت کردی دل هایمان را از شناخت دین منحرف مکن و از جانب خود رحمتی به ما ببخشای که بسیار بخشنده تویی.

51-سوره مبارکه آل عمران آیه 9: "ربنا انک جامع الناس لیوم لا ریب فیه ان الله لا یخلف المیعاد". پروردگارا، بی تردید تو مردمان را در روزی که هیچ تردیدی در آن نیست برای داوری گرد می آوری. این وعده خداست و قطعاً خدا خلف وعده نمی کند.

52-سوره مبارکه آل عمران آیه 16: "ربنا اننا آمنا فاغفر لنا ذنوبنا و قنا عذاب النار". پروردگارا، ما ایمان آوردیم، پس گناهنمان را بیامرز، و ما را از عذاب آتش امان دار.

53-سوره مبارکه آل عمران آیه 35: "رب انی نذرت لک ما فی بطنی محرراً فتقبل منی انک انت السمیع العلیم". پروردگارا، من فرزندی را که در شکم خود دارم برای تو نذر کردم که او را در راه خدمت به تو آزاد بگذارم، پس او را با رضایت از من بپذیر که تو شنونده در خواست ها و دانا به راز دل هایی.

54-سوره مبارکه آل عمران آیه 38: "رب هب لی من لدنک ذریه طیبه انک سمیع الدعا". پررودگارا، از جانب خود فرزندی پاک به من عطا کن که تو دعای بندگانت را می شنوی و آن را اجابت می کنی.

55-سوره مبارکه آل عمران آیه 53: "ربنا آمنا بما انزلت و اتبعنا الرسول فاکتبنا مع الشاهدین". پروردگارا، ما به همه آنچه تو نازل کرده ای(تورات و انجیل) ایمان آوردیم و از این پیامبری که به سوی ما فرستادی پیروی کردیم، پس ما را در زمره کسانی بنویس که بر ابلاغ رسالت فرستادگانت گواهی می دهند.

56-سوره مبارکه آل عمران آیه 147: "ربنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین". پروردگارا، گناهان ما و زیاده روی ما در کارمان را بر ما ببخشای و گام هایمان را استوار بدار و ما را بر مردم کفرپیشه پیروز گردان.

57-سوره مبارکه آل عمران آیه 193: "ربنا اننا سمعنا منادیاً ینادی للایمان ان آمنوا بربکم فآمنا". پروردگارا، ما ندای ندادهنده ای را که به ایمان دعوت می کرد که؛ ای مردم به پروردگارتان ایمان بیاورید شنیدیم و ایمان آوردیم.

58-سوره مبارکه آل عمران آیه 193: "ربنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا و توفنا مع الابرار". پروردگارا، پس گناهان ما را ببخشای و بدی هایمان را از ما بزدای و ما را در حالی بمیران که در زمره نیکان باشیم.

59-سوره مبارکه آل عمران آیه 194: "ربنا و آتنا ما وعدتنا علی رسلک و لا تخزنا یوم القیامه انک لا تخلف المیعاد". پروردگارا، و آنچه به ما وعده داده ای و پیامبرانت آن را بر عهده تو ضمانت کرده اند به ما عطا کن و روز قیامت ما را خوار مگردان که قطعاً تو خلف وعده نمی کنی.

60- سوره مبارکه آل عمران آیات 26و27: "قل اللهم مالک الملک توتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء بیدک الخیر انک علی کل شیء قدیر. تولج اللیل فی النهار و تولج النهار فی الیل و تخرج الحی من المیت و تخرج المیت من الحی و ترزق من تشاء بغیر حساب". بگو: خداوندا، ای کسی که فرمانروایی ملک توست، به هر خواهی فرمانروایی می بخشی و از هر که خواهی فرمانروایی باز می ستانی. هر که را خواهی ارجمند می داری و هر که را خواهی خوار می سازی، زیرا نیکی ها همه به دست توست، چرا که تو بر هر کاری توانایی. پیوسته با کاستن از ساعات روز، و افزودن آن بر شب، شب را در روز فرو می بری و با کاستن از ساعات شب و افزودنش بر روز روز را در شب فرو می بری. زنده را از مرده و مرده را از زنده پدید می آوری و هر که را خواهی، بدون درخواست عوض از او روزی فراوان می دهی.

61-سوره مبارکه نساء آیه 75: "ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا". پروردگارا، ما را از این شهری که مردمش ستمگرند بیرون بر، و از جانب خودت برای ما سرپرستی بگمار، و از نزد خویش برای ما یاوری مقرر دار.

62-سوره مبارکه مائده آیه 114: "اللهم ربنا انزل علینا مآئده من السماء تکون لنا عیداً لاولنا و آخرنا و آیه منک و ارزقنا و انت خیر الرازقین". خداوندا، پروردگارا، از آسمان مائده ای بر ما فروفرست تا برای ما عیدی باشد هم نخستین گروه امت ما و هم برای آخرین گروه امتمان و نیز نشانه ای از جانب تو باشد، و بدین وسیله به ما روزی ده که تو بهترین روزی دهندگانی.

63-سوره مبارکه اعراف آیه 23: "ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفرلنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین". پروردگارا، ما بر خود ستم کردیم، و اگر ما را نیامرزی و بر ما رحمت نیاوری قطعاً از زیانکاران خواهیم بود.

64-سوره مبارکه اعراف آیه 47: "ربنا لا تجعلنا مع القوم الظالمین". پروردگارا، ما را با این مردم ستمکار قرار مده.

65-سوره مبارکه اعراف آیه 89:"ربنا افتح بیننا وبین قومنا بالحق و انت خیر الفاتحین". پروردگارا میان ما و قوم ما که کافر شده اند به حق داوری کن و حق گریزان را نابود کن که تو بهترین داورانی.

66-سوره مبارکه اعراف آیه 126: "ربنا افرع علینا صبراً و توفنا مسلمین". پروردگارا، بر ما شکیبایی فرو ریز و ما را در حالی که تسلیم تو هستیم بمیران.

67-سوره مبارکه اعراف آیه 151: "رب اغفر لی و لاخی و ادخلنا فی رحتمک و انت ارحم الراحمین". پروردگارا، من و برادرم را ببخشای و ما را به رحمت خویش در آور که تو مهربانترین مهربانانی.

68-سوره مبارکه یونس علیه السلام آیه 85: "ربنا لا تجعلنا فتنه للقوم الظالمین". پروردگارا، ناتوانی و ذلت را از ما بردار تا وسیله آزمون این مردم ستمکار نباشیم.

69-سوره مبارکه هود علیه السلام آیه 47: "رب أنی اعوذ بک ان اسالک ما لیس لی به علم و الا تغفر لی و ترحمنی اکن من الخاسرین". پروردگارا، من به تو پناه می برم از این که چیزی از تو بخواهم که بدان علم ندارم اگر مرا نبخشایی و از خطاها مصونم نداری و بر من رحمت نیاوری از زیانکاران خواهم بود.

70-سوره مبارکه یوسف علیه السلام آیه 33: "رب السجن احب الی مما یدعوننی الیه و الا تصرف عنی کیدهن اصب الیهن و اکن من الجاهلین".پروردگارا، زندان برای من از چیزی که مرا به آن فرا می خوانند محبوب تر است، و اگر نیرنگشان را از من نگردانی به آنان گرایش می یابم و از نادانان خواهم شد.

71-سوره مبارکه یوسف علیه السلام آیه 101: "رب قد آتیتنی من الملک و علمتنی من تاویل الاحادیث فاطر السموات و الارض انت ولیی فی الدنیا و الآخره توفنی مسلما و الحقنی بالصالحین". آن گاه با تمام وجود به خدا روی آرود و گفت: پروردگارا، تو از سلطنت بهره ای به من دادی و از تعبیر خواب ها و تحلیل رویدادها به من آموختی. ای پدیدآورنده آسمان ها و زمین،تنها تویی که در دنیا و آخرت سرپرست منی، مرا تا پایان عمر تسلیم خود گردان و مرا به شایستگان ملحق کن.

72-سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام آیه 35: "رب اجعل هذا البلد آمناً واجتبنی و بنی ان نعبد الاصنام". پروردگارا، این شهر(مکه) را تحت مقرراتی ویژه ایمن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستش بتها دور دار.

73-سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام آیه 37: "ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلاه فاجعل افئده من الناس تهوی الیهم و ارزقهم من الثمرات لعلهم یشکرون". پروردگارا، من برخی از فرزندانم(اسماعیل و نسل او) را در سرزمینی بی کشت و زرع، در کنار خانه حرمت یافته تو سکونت دادم؛ پروردگارا تا نماز را برپا دارند؛ پس دلهای گروهی از مردم را به آنان گرایش ده و آنان را از میوه ها و محصولات روزی عطا کن، باشد که سپاسگذاری کنند.

 74-سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام آیه 38: "ربنا انک تعلم ما نخفی و ما نعلن و ما یخفی علی الله من شیء فی الارض و لا فی السماء". پروردگارا، به یقین، تو آنچه را که نهان می داریم و آنچه آشکار می کنیم، میدانی و هیچ چیز نه در زمین و نه در آسمان بر خدا پنهان نیست.

75-سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام آیات 40 و 41: "رب اجعلنی مقیم الصلاه و من ذریتی ربنا و تقبل دعاء. ربنا اغفرلی و لوالدی و للمومنین یوم یقوم الحساب". پروردگارا، مرا برپادارنده نماز گردان و از نسل من نیز نمازگزارانی قرار ده. پروردگارا، و دعای مرا بپذیر. پروردگارا، مرا و پدر و مادرم و مومنان را روزی که حساب برپا می شود بیامرز.

76-سوره مبارکه اسراء آیه 24: "رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا". پروردگارا، بر آنان رحمت آور، چنان که مرا در کودکی پروردند.

77-سوره مبارکه اسراء آیه 80: "رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطاناً نصیرا". پروردگارا، مرا در هر کاری وارد می کنی با راستی و درستی وارد کن و از هر کاری بیرون می آوری با راستی و درستی بیرون بیاور، و برای من از جانب خود تسلطی یاری بخش مقرر دار تا بدین وسیله از عهده انجام وظایف خود برآیم.

78-سوره مبارکه کهف آیه 10: "ربنا آتنا من لدنک رحمه و هیی لنا من امرنا رشداً". پروردگارا، از جانب خود رحمتی به ما ببخش و راه درست را به ما بنمای و در کاری که در پیش گرفته ایم راه نجاتی برای ما فراهم کن.

79-سوره مبارکه مریم سلام الله علیها آیه 4: "رب انی وهن العظم منی و اشتعل الراس شیباً ولم اکن بدعائک رب شقیاً." پروردگارا، من استخوانم سست گردیده و قدرتم کم شده و پیری در سرم شعله گونه برافروخته و فراگیر شده است و تا کنون، پروردگارا، هر گاه تو را خوانده ام از اجابت دعا محروم نمانده ام.

80-سوره مبارکه مریم سلام الله علیها قسمتی از آیه 10: "رب اجعل لی آیه". پروردگارا، نشانه ای برای من قرار ده تا بدانم که آنچه شنیده ام از جانب توست.

81-سوره مبارکه طه آیات 25تا 34: "رب اشرح لی صدری. و یسر لی امری. واحلل عقده من لسانی. یفقهوا قولی. واجعل لی وزیراً من اهلی. هارون اخی. اشدد به ازری. واشرکه فی امری. کی نسبحک کثیرا. و نذکرک کثیرا". پروردگارا، سینه ام را برایم گشاده ساز تا بتوانم کلام تو را به خوبی دریافت کنم و دشواری های رسالت را تحمل نمایم. و کارم را برای من آسان گردان. و گره از زبانم بگشای تا رسا سخن بگویم. که در این صورت سخنم را در می یابند. و از خانواده ام یاوری برایم قرار ده؛ هارون برادرم را. پشتم را به حمایت او استورا کن و او را در ابلاغ وحی و رسالت شریک من گردان، تا تو را بسیار(در هر مجلسی) تسبیح گوییم، و تو را بسیار(در هر مجتمعی) به یگانگی یاد کنیم.

82-سوره مبارکه طه آیه 73: "ربنا لیغفر لنا خطایانا و ما اکرهتنا علیه من السحر و الله خیر  وابقی". پروردگارا گناهان ما و گناه این سحری که ما را به آن وادار کردی بیامرز، و بدان که خدا از هر کسی بهتر و پاینده تر است.

83-سوره مبارکه طه آیه 114: "قل رب زدنی علماً". پروردگارا، مرا دانش بیفزای.

84-سوره مبارکه انبیاء آیه 83: "ربه انی مسنی الضر و انت ارحم الراحمین". پروردگارش را ندا داد که به من آسیب رسیده است و تو مهربانترین مهربانانی.

85-سوره مبارکه انبیاء آیه 89: "رب لا تذرنی فردا و انت خیر الوارثین". پروردگارا، مرا تنها مگذار و فرزندی به من ببخش که تو بهترین وارثانی.

86-سوره مبارکه انبیاء آیه 112: "رب احکم بالحق و ربنا الرحمن المستعان علی ما تصفون". پروردگارا، میان من و آنان به حق داوری کن، و به مشرکان گفت:پروردگار ما همان خدای رحمان است که بر آنچه به ناروا درباره دینش می گویید، از او یاری خواسته می‌شود.

87-سوره مبارکه مومنون آیه 29: "رب انزلنی منزلا مبارکاً و انت خیر المنزلین". پروردگارا، مرا از طوفان نجات ده و بر خشکی فرود آور، فرودی که قرین خیر و برکت باشد، که تو بهترین نجات دهندگان و نیکوترین فرود آورندگانی.

88-سوره مبارکه مومنون آیات 93و94: "رب اما ترینی ما یوعدون. رب فلا تجعلنی فی القوم الظالمین". پروردگارا، اگر می خواهی عذابی را که به مشرکان وعده داده می شود در این دنیا به من نشان دهی، پروردگارا، مرا از میان این ستم پیشگان بیرون بر تا عذاب موعود دامنگیر من نشود.

89-سوره مبارکه مومنون آیات 97و98: "رب اعوذ بک من همزات الشیاطین. و اعوذ بک ان یحضرون". پروردگارا، از وسوسه ها و اغواگری های شیاطین به تو پناه می برم. پروردگارا، و از این که نزد من حاضر شوند به تو پناه می برم.

90-سوره مبارکه مومنون آیه 109: "ربنا آمنا فاغفر لنا و ارحمنا و انت خیر الراحمین". پروردگارا، ایمان آوردیم، پس ما را ببخشای و بر ما رحمت آور که تو بهترین رحمت آورندگانی.

91-سوره مبارکه مومنون آیه 118: "رب اغفر و ارحم و انت خیر الراحمین". پروردگارا، ببخشای و رحمت آور که تو بهترین رحمت آورندگانی.

92-سوره مبارکه فرقان آیه 65: "ربنا اصرف عنا عذاب جهنم ان عذابها کان غراماً". پروردگارا، عذاب دوزخ را از ما بگردان که عذاب آن شکنجه ای دائمی و پیوسته است.

93-سوره مبارکه فرقان آیه 74: "ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قره اعین و اجعلنا للمتقین اماماً". پروردگارا، از همسران و فرزندانمان نسلی پرهیزگار به ما ببخش که مایه خرسندی و روشنی چشم ما باشد، و چنان کن که در کارهای پسندیده و دستیابی به رحمت تو از همگان سبقت گیریم و پیشوا و مقتدای تقوا پیشگان باشیم.

94-سوره مبارکه شعراء آیه 21: "فوهب لی ربی حکما وجعلنی من المرسلین". پروردگارم، به من دانش و حکمت بخشید و مرا از پیامبران قرار داد.

95-سوره مبارکه شعراء آیه 51: "انا نطمع ان یغفر لنا ربنا خطایانا ان کنا اول المومنین". و امید آن داریم که پروردگارمان گناهانمان را بر ما ببخشاید، چون ما نخستین کسانی بودیم که به فرستادگان او ،موسی و هارون، ایمان آوردیم.

96-سوره مبارکه شعراء آیات 83و84و85و86: "رب هب لی حکما و الحقنی بالصالحین. واجعل لی لسان صدق فی الآخرین. واجعلنی من ورثه جنه النعیم. و لا تخزنی یوم یبعثون". پروردگارا، دانش معارف دین و شناخت کردار درست را به من عطا کن و مرا به صالحان ملحق ساز. پروردگارا، در میان نسل های آینده زبان راستگویی که مردم را به آیین من، آیین توحید دعوت کند پدید آور، زبانی که گویی زبان من است. و مرا از میراث بران بهشت پر نعمت قرار ده. و روزی که مردم برانگیخته می شوند دست از یاریم بر مدار که به یاری تو دل بسته ام.

97-سوره مبارکه نمل آیه 19: "رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی و ان اعمل صالحاً ترضاه و ادخلنی برحمتک فی عبادک الصالحین". پروردگارا، در دلم جوششی پدید آور تا نعمت تو را که به من و پدر و مادرم ارزانی داشته ای سپاس بگزارم و در من شوری به پا کن تا کاری را که تو می پسندی انجام دهم، و مرا فردی شایسته گردان و در میان بندگان شایسته ات در آور.

98-سوره مبارکه قصص آیه 16: "رب انی ظلمت نفسی فاغفر لی فغفر له انه هو الغفور الرحیم". پروردگارا، من با کشتن آن قبطی، خود را در خطر هلاکت افکندم و به خویشتن ستم کردم؛ از تو میخواهم آن را بر من بپوشانی و پیامدش را از من بگردانی و مرا از شر فرعونیان برهانی. پس خداوند چنین کرد، زیرا او بسی پرده پوش و مهربان است.

99-سوره مبارکه قصص آیه 17: "رب بما انعمت علی فلن اکون ظهیراً للمجرمین". پروردگارا، به شکرانه نعمتی که به من عطا کردی با تو پیمان می بندم که هرگز گنهکاران را درارتکاب گناهشان یاری نکنم.

100-سوره مبارکه قصص آیه 21: "رب نجنی من القوم الظالمین". پروردگارا، مرا از این مردم ستمکار رهایی بخش.

101-سوره مبارکه عنکبوت آیه 30: "رب انصرنی علی القوم المفسدین". پروردگارا، مرا بر این مردمی که با آمیزش با مردان، زمین را به فساد می کشند و نسل بشر را به نابودی تهدید میکنند یاری ده.

102-سوره مبارکه صافات آیه 100: "رب هب لی من الصالحین". پروردگارا، فرزندی از زمره درستکاران به من عطا فرما.

103-سوره مبارکه ص آیه 35: "رب اغفر لی وهب لی ملکا لا ینبغی لاحد من بعدی انک انت الوهاب". پروردگارا، خطایم را بر من ببخشای و سلطنتی به من ارزانی دار که پس از من شایسته هیچ کس نباشد؛ همانا تویی که بسیار بخشنده ای.

104-سوره مبارکه زمر آیه 46: "قل اللهم فاطر السماوات و الارض عالم الغیب و الشهاده انت تحکم بین عبادک فی ما کانوا فیه یختلفون". بگو: خداوندا، ای پدید آورنده آسمان ها و زمین، ای دانای نهان و آشکار، تو میان بندگانت درباره آنچه بر سرش اختلاف دارند، داوری خواهی کرد.

105-سوره مبارکه غافر آیه 7: "ربنا وسعت کل شیء رحمه و علماً فاغفر للذین تابوا و اتبعوا سبیلک وقهم عذاب الجحیم". پروردگارا، رحمت و دانش تو همه چیز را فرا گرفته است؛ پس کسانی را که به سوی تو بازگشته و راه تو را پیموده اند بیامرز و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار.

106-سوره مبارکه غافر آیه 8: "ربنا و ادخلهم جنات عدن التی و عدتهم و من صلح من آبائهم و ازواجهم و ذریاتهم انک انت العزیز الحکیم". پروردگارا، و آنان را به بهشت هایی همیشگی که وعده شان داده ای در آور، و از پدران و همسران و نسل هایشان کسانی را که شایسته ورود به بهشت اند به آنان ملحق کن؛ همانا تو مقتدر و شکست ناپذیری و کارهایت همه بر اساس حکمت است.

107-سوره مبارکه غافر آیه 60: "قال ربکم ادعونی استجب لکم". پروردگارتان گفت: مرا بخوانید و بدانید که خواندن من عبادت است و اگر بخوانیدم دعایتان را اجابت می کنم.

108-سوره مبارکه احقاف آیه 15: "رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی و ان اعمل صالحاً ترضاه و اصلح لی فی ذریتی انی تبت الیک و انی من المسلمین". پروردگارا، مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدرم و مادرم دادی به جا آورم و کار شایسته ای انجام دهم که تو از آن خشنود باشی و فرزندان مرا صالح گردان. من به سوی تو باز می گردم و توبه می کنم و من از مسلمانانم.

109-سوره مبارکه حشر آیه 10: "ربنا اغفرلنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان و لا تجعل فی قلوبنا غلا للذین آمنوا ربنا انک رئوف رحیم". پروردگارا، ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند ببخشای و در دلهای ما دشمنی کسانی را که ایمان آورده اند قرار مده. پروردگارا، به یقین تو رئوف و مهربانی.

110-سوره مبارکه ممتحنه آیه 5: "ربنا لا تجعلنا فتنه للذین کفروا واغفر لنا ربنا انک انت العزیز الحکیم". پروردگارا، ما را مایه آزمون کافران قرار مده(آنان را بر ما چیره مساز تا بدین وسیله ایشان را بیازمایی)، پروردگارا، ما را ببخشای که تویی مقتدر و شکست ناپذیر و تویی که کارهایت همه استوار و حکیمانه است.

111-سوره مبارکه تحریم آَیه 8: "ربنا اتمم لنا نورنا و اغفر لنا انک علی کل شیء قدیر". پروردگارا، نور ما را برای ما کامل گردان و گناهانمان را بر ما ببخشای که تو بر هر کاری توانایی.

112-سوره مبارکه تحریم آیه 11: "رب ابن لی عندک بیتا فی الجنه و نجنی من فرعون و عمله و نجنی من القوم الظالمین". پروردگارا، برای من در جوار قرب خودت در بهشت خانه‌ای بنا کن و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش، و از این مردم ستمگر نجاتم ده.

113-سوره مبارکه نوح علیه السلام آیه 26: "رب لا تذر علی الارض من الکافرین دیاراً". پروردگارا، از کافران هیچ کس را بر روی زمین باقی مگذار.

114-سوره مبارکه نوح علیه السلام آیه 28: "رب اغفرلی و لوالدی و لمن دخل بیتی مومناً و للمومنین و المومنات و لا تزد الظالمین الا تبارا". پروردگارا، مرا و پدر و مادرم و از مردم این عصر هر کسی را که به خانه‌ام در آمده و با ایمان باشد بیامرز، و همه مردان و زنان با ایمان را در هر عصری که باشند ببخشای، و این ستمکاران را در دنیا و آخرت جز تباهی و هلاکت میفزای.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۰۳ ، ۱۴:۳۹
عذرا شفائی

سرّ شاهراه سی و چهارم / 58: سوره‌ مبارکه سباء{54 آیه-مکی}                 

امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی سباء و فاطر را بخواند در یک شب، در آن شب در حفظ خدا و امان اوست. و هرکس آن دو سوره را در روز بخواند او را در آن روز مکروهی نرسد و آنقدر از خیر دنیا و آخرت به او عطا شود که بر دل کسی خطور نکرده و به آن آرزو نرسیده باشد.

هر کس سوره‌ی سباء را بر کاغذی نویسد و در پارچه‌ی سفیدی بگذارد و با خود نگهدارد از حشرات زمین و صدمه‌ی تیر و سنگ و آهن حفظ شود.

 ابی بن کعب از رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نموده: هر کس سوره‌ی سباء را بخواند باقی نماند هیچ پیامبر و رسولی، مگر آنکه در روز قیامت با او رفیق شده و مصافحه کنند.

 

 

 

سرّ شاهراه سی و پنجم / 43: سوره مبارکه فاطر{45آیه-مکی }

ابی بن کعب از نبی اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین، روایت فرمودند: هر کس سوره‌ی فاطر (ملائکه) را بخواند، روز قیامت سه درب از درب‌های بهشت او را صدا می‌زند که از هر یک از این سه درب که می‌خواهی وارد شو.

هر کس وقت خوابیدن آیه‌ی41 ( ان الله یمسک السموات و الارض) را بخواند از فرو ریختن خانه در امان باشد و در بسیاری از کتب از جمله مصباح شیخ ابراهیم کفعمی مذکور می‌باشد که آیه‌ی 41 را تا آخر بخواند و اضافه کند: (صل علی محمد و آل محمد و امسک عنا السوء انک علی کل شیء قدیر) که خانه‌ی وی از فرو ریختن در امان باشد، انشاءالله.

ابواعامه از ابی بن کعب از پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده که هر کس سوره‌ی ملائکه را قرائت کند، روز قیامت از هشت درب بهشت او را می‌خوانند و گویند از هر درب که خواهی در آی.

هر کس از آیه‌ی 35-26 سوره‌ی فاطر را در چهار پارچه‌ی بافته شده از پنبه و نو بنویسد و در میان متاع تجارت نهد، سود بسیار از آن کند.

 

سرّ شاهراه سی و ششم / 41: سوره‌ مبارکه یس{83آیه-مکی}

امام صادق علیه السلام فرمود، برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن یس است؛ هر کسی آن را بخواند، پیش از خوابیدن یا در روز پیش از شب، در آن روز از محفوظین و از مرذوقین باشد و هر کس در شب پیش از خواب بخواند خداوند صد هزار فرشته به او گمارد که او را از هر شیطان رجیم و از هر آفتی نگه دارد و اگر در آن روز بمیرد خدا  او را بهشت برد تا آخر.

 امام باقر علیه السلام هر کس در عمرش یکبار (با تقوی) سوره‌ی یس را بخواند خداوند برایش به هر خلقی در دنیاست و هر خلقی که در آخرتست و در آسمان باشد هزاران هزار حسنه نویسد و به او فقر و تاوان و زیر آوار ماندن و رنج و جنون و جذام و وسواس نرسد. و دردی به او ضرر نزند. و از او سکرات موت و احوال آن را سبک کند و او را خود قبض روح نماید. و از کسانی باشد که خدا برای او وسعت در معیشت را ضامن می‌شود. و فرح نزد لقاء خود و خوشنودی به ثواب در آخرتش ضامن می‌شود و خداوند متعال به ملائکه‌ی خود و هر که در آسمان‌ها و در زمین است می‌فرماید به حقیقت از فلان راضی هستم، پس برای او آمرزش بخواهید.

رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: در قرآن سوره‌ای که خواننده را شفاعت کند و گوش دهنده را بیامرزد، سوره‌ی یس است.

 و راوی خبر گوید: رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرموده «یس» است آنکه صاحبش را از خیر دنیا و آخرت فرا گیرد و این سوره دافعه و فاضیه است از صاحبش، بدی‌ها را دفع می‌کند و حاجت‌های او را برآورد. هر که آن را بخواند برایشان ثواب بیست حج نویسند.

در گورستان هر که سوره‌ی یس را بخواند خدای تعالی عذاب ایشان را آن روز تخفیف دهد و به عدد مردگان برای او حسنات نویسند و از سیئات محو کنند.

یکی از نام‌های پیامبر صلوات الله علیه و آله اجمعین، «یس» می‌باشد. حضرت  امام باقر علیه السلام فرمود: برای رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین، دوازده اسم می‌باشد، که پنج نام در قرآن باشد (محمد، احمد، عبدالله، یس و نون).

رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: یا علی(ع)! یس را بخوان که در آن ده برکت می‌باشد: گرسنه نخواند، مگر سیر شود و تشنه نخواند، مگر سیراب گردد و برهنه نخواند مگر پوشیده شود و نه بدون  همسری مگر که همسردار شود و نه ترسناکی، مگر ایمن گردد و نه مریضی مگر شفا یابد و نه محبوسی مگر رها گردد و نه مسافری مگر که سالم برگردد و  اگر نزد مرده‌ای خوانده شود خداوند سیئات او را محو کند و گمراهی نخواند مگر راه یابد.

فرمود: هر کس آن را بنویسد و بشوید و آب آن را بیاشامد به درونش هزار دوا و هزار نور و هزار یقین و هزار برکت و هزار رحمت داخل شود و هزار درد و هزار غش از او کنده شود. هر کس برای رضای خدا آن را بخواند، گناهانش آمرزیده شود و دوازده برابر قرآن ثواب به او خواهد رسید.

 و هر بیماری که نزد او این سوره را بخوانند، به هر حرفی از این سوره ده ملک نازل شده نزد آن بیمار صف زده و می‌ایستند و برای او استغفار می‌کنند و اگر اجل او رسیده باشد به هنگام قبض روحش حاضر شوند و تشییع جنازه کنند و بر او نماز بخوانند.

هر که وقت احتضار بخواند یا دیگری نزد او بخواند، رضوان بهشت نزد  او آید و شربتی از شراب به او دهد و او را سیراب کند و هنگامی که از قبر بیرون آید سیراب باشد تا به بهشت رود.

و هر کس سوره‌ی یس را بخواند گویا حج کرده و کسی که قرائت آن را گوش نماید، چنان است که هزار اشرفی در راه خدا تصدق کرده است.

 و کسی که آن را بنویسد و بشوید و بنوشد هزار دوا و هزار نور و هزار یقین و هزار برکت و هزار رحمت در او بوجود آید. و هر که درد و مشکلی دارد اگر همان آب را بنوشد از او زایل می‌شود.

 و اگر زنی شیرش کم باشد و بنوشد شیرش زیاد شود .

و هر کس آن را با خود دارد از چشم بد و از جن حفظ شود و خواب‌های راست و خوب ببیند.

 و هر کس شب نیمه‌ی شعبان سه بار «یس» را بخواند مرتبه‌ی اول طول عمر و مرتبه‌ی دوم عافیت از بلا و بار سوم توفیق انجام وظیفه بیابد و در هر بار بعد از آن دعای در اعمال نیمه شعبان«یا من ملجاء» را بخواند.

جهت تفرقه‌ی ظالمان بر کوزه‌ی آب ندیده چهل و یکبار سوره‌ی یس را تا آخر بخواند و به آن دمد سپس آن را بر زمین زند بشکند به نیت تفرقه‌ی آنها به اذن الهی ظلمه متفرق شوند.

هر حاجتی که داشته باشد به نیت قضاء (بر آورده شدن) حاجت وضو بگیرد به جهت استجابت دعا و تلاوت قرآن رو به قبله با حضور قلب صد بار صلوات بفرستد و شروع در خواندن سوره نماید و حاجت خود را در سه جا به خاطر بگذراند و از خدا بخواهد حاجت خود را "یکی بعد از امام مبین" و یکی بعد از "فی فلک یسبحون" و دیگری بعد از "سلام قولا من رب رحیم" و چون به این سلام برسد آن را "سی و چهار" بار یا "چهارده" بار یا هفت بار مکرر کند و چون از سوره فارغ شود بگوید: "سبحان المفرج عن کل محزون سبحان المخلص عن کل مشحون سبحان المنفس عن کل مذیون سبحان العالم عن کل مکنون سبحان من جعل خزائنه بین الکاف و النون سبحان من اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون فسبحان الذی بیده ملکوت کل شیء و الیه ترجعون. پس بگوید:"اللهم افتح لی ابواب رحمتک و ابواب خزائنک بحق سوره یس و بفضلک و کرمک یا ارحم الراحمین". پس صد نوبت بگوید یا "مفرج الهم" و بعضی گفته اند که در آیه جمیع "لدینا محضرون" نیز حاجات خود را به قاضی الحاجات عرض نماید و قدرت حق را در اجابت مشاهده کند.

 نوع دیگر اینکه سوره را بخواند چون به آیه "سلام" برسد "هفتاد" مرتبه تکرار نماید و مطلب را از حق تعالی بخواهد که مجرب است طریقه دیگر آنکه از روز جمعه شروع کند تا روز پنجشنبه و هر روز سه بار بخواند و در عرض یک هفته بیست و یک بار خوانده شود و هر روز بعد از فراغ دعای "یا من تحل به عقده المکاره" را در صحیفه سجادیه بخواند و اگر بتواند در یک مجلس بیست و یک مرتبه سوره را بخواند از برای هر مطلب مجرب است لکن به جهت وسعت رزق در روز پنجشنبه و به جهت دفع دشمن در روز سه شنبه و به جهت رفعت و عزت در روز یکشنبه بخواند.

سرّ شاهراه سی و هفتم /56: سوره‌ مبارکه صافات{182آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس این سوره را در هر روز جمعه بخواند، همواره از هر آفتی نگهداری شده و هر بلایی از او دفع گردد در دنیا، و در دنیا روزی داده می‌شود به فراخ‌ترین چیزی که باشد از رزق و از شیطان بدی به او نرسد و نه جبار عنیدی به او صدمه زند و اگر در آن روز بمیرد یا در شب آن روز خداوند او را شهید برانگیزد و او را شهید بمیراند و او را با شهیدان بهشت برد.

 و هر کس این سوره را بنویسد و بشوید و به آب آن غسل کند دردهای او زایل گردد. رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کسی که سوره‌ی صافات را بخواند، خدا به او ده حسنه عطا فرماید به تعداد تمام جن‌ها و شیطان‌ها و از شرک بری شود و دو فرشته‌ی حافظ او برایش در روز قیامت شهادت دهند که او مؤمن به پیامبران بوده است.

 

سرّ شاهراه سی و هشتم / 38: سوره‌ مبارکه ص{88آیه-مکی}

حضرت امام محمد باقر علیه السلام: هر کس سوره‌ی ص را در شب جمعه قرائت کند از خیر دنیا و آخرت به او عطا خواهد شد، آن چنان که به کسی از مردم عطا نشده باشد جز نبی مرسل یا ملک مقرب و او را خداوند داخل بهشت کند، هر کس از اهل بیت او که دوست او باشد، حتی خادمی که او را خدمت می‌کند با خود به بهشت برد و اگرچه در حد عیال او نباشد و جزو کسی که شفیع او شود نباشد و به وزن کوه‌هایی که جهت داود مسخر ساخته بود به او ثواب بخشد و او را از اصرار بر صغیره و کبیره نگه دارد .

و هرگاه کسی در وقت کندن چاه آب آیه42 را بسیار بخواند آب بسیار دهد. «ارکض برجلک هذا مغتسل بارد و شراب».

 

سرّ شاهراه سی و نهم /59: سوره‌ مبارکه زمر {75آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی زمر را بخواند حق تعالی شرف دنیا و آخرت به او عطا کند و او را بر سایر مردم غالب نماید به وجهی که هر کس او را ببیند هیبت او بر دل آن نشیند و اگر مال و عشایر نداشته باشد به او ارزانی دهد و بدن او را بر آتش دوزخ حرام نماید و هزار شهر در بهشت برای او بسازند و بنا کنند که در هر شهری هزار قصر باشد و در هر قصری هزار حور.

عایشه گوید: پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین نمی‌خوابید تا سوره‌ی بنی اسرائیل و زمر را می‌خواند.

 و هر که آن را به بازوی خود بندد محبوب خلایق شود و مردم او را به خیر یاری کنند.

ابی بن کعب از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین، نقل کرده: هر کس سوره‌ی زمر را قرائت کند، امید او را قطع نکرده و ثواب ترسندگان را بدو عطا کنند.

 

سرّ شاهراه چهلم /60:  سوره‌ مبارکه مؤمن-غافر{85آیه-مکی}

رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس آن را بخواند، ارواح پیامبران و مؤمنان بر او صلوات می‌فرستند و برای او استغفار کنند و هر کس در سه روز یکبار این سوره را بخواند، گناهان گذشته و آینده او را ببخشند و کلمه تقوی را ملازم او کنند و آخرت او را بهتر از دنیای او نمایند.

 و هر کس شب آن را بنویسد و در دکان خود گذارد، مشتری متاع او زیاد شود و اگر در باغ خود نهد میوه‌ی آن بسیار گردد و اگر مجروح دمل‌دار بر خود بندد، شفا می‌یابد.

حامیم‌ها زیور قرآنند، حوامیم هفت درب دوزخ به نام‌های (جهنم / حطمه / لظی/ سعید / سفر / هاویه / جحیم می‌باشد و هر کس این سوره را بخواند، نگذارد به دوزخ ببرند از این هفت درب).

 

سرّ شاهراه چهل و یکم /61: سوره‌ مبارکه فصلت (حم سجده){54آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس این سوره را بخواند در روز قیامت دارای نوری باشد که تابش آن تا جایی که دیده شود، خواهد بود و نیز شادمان و خوشحال باشد و زندگی کند در این جهان زیستن پسندیده که هر کس آرزوی آن را داشته باشد.

 هر کس حم سجده را هر شب بخواند، برایش روز قیامت به قدر کشش چشمش نور و سرور گردد و در دنیا پسندیده و غبطه زندگی کند، یعنی مردم به او رشک برند و از خدای تمنای مقام او را کنند.

 و هر کس این سوره را با آب باران بشوید و سرمه را با آب باران بساید و به چشم کشد از درد چشم و سفیدی آن و جمیع دردهای چشم شفا یابد.

رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین می‌فرماید: هر کس یکبار حم سجده را قرائت کند به هر حرفی از آن ده حسنه در نامه‌ی او ثبت کنند.

 

سرّ شاهراه چهل و دوم /62: سوره‌ مبارکه شوری (حمعسق){53آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام، فرمود هر کس این سوره را قرائت کند، حق تعالی روز قیامت روی او را چون ماه شب چهارده گرداند و او را نزد خود بدارد و به او خطاب کند، ای بنده‌ی من! در دنیا سوره‌ی حمعسق مداومت می‌نمودی و نمی‌دانستی که ثواب آن در چه مرتبه است و  اگر بر ثواب آن علم می‌داشتی هرگز از خواندن آن ملامت نمی‌یافتی و دائم به خواندن آن مواظبت می‌نمودی. پس به ملائکه امر نماید که او را بهشت ببرید و در بهترین امکنه آن او را جای دهید. پس فرشتگان او را به بهشت برند و در قصری که درها و ظاهر آن از باطن و باطن آن از ظاهر دیده شود و هزار حورالعین و هزار حواری و هزار ولدان مانند لؤلؤ درخشان نامزد او گردانند با سایر انواع کرامت و اصناف مکرمت .

و هر کس آن را بشوید و بخورد، کم تشنه گردد .

و اگر زیر سر نهد و بخوابد خواب‌های خوب ببیند.

 

سرّ شاهراه چهل و سوم / 63: سوره‌ مبارکه زخرف{89آیه-مکی}

حضرت امام باقر علیه السلام فرموده است: هر کس سوره‌ی زخرف را بسیار قرائت نماید، جسد او در قبر از حشرات و گزندگان زمین و از فشار قبر ایمن گردد تا آن هنگام که در پیشگاه حق جل و علا بایستد و در موقف قیامت حاضر شود، آنگاه آن سوره (زخرف) بیاید به فرمان الهی وارد بهشتش گرداند.

 پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی زخرف را بخواند از جمله‌ی کسانی خواهد بود که روز قیامت به آنان گفته می‌شود، ای بندگان من امروز نترسید و اندوهی به خود راه ندهید و بدون آن که حساب کرده شوید، وارد بهشت گردید.

هر که این سوره را با خود دارد از هر آفت و شّری ایمن باشد.

 و هرکه هنگام خواب این سوره را زیر سر نهد، خواب‌های خوب و خوش ببیند.

هر که آیه‌ی زیر یا کل سوره‌ی زخرف را بنویسد و با آب باران بشوید و بخورد زن بد زبان بدهد انشاءالله به اذن الله خوش زبان گردد. (یا عباد لا خوف علیکم الیوم و لا انتم تحزنون... ادخلواالجنه انتم و ازواجکم تحبرون)(آیات68تاآخر70).

 

سرّ شاهراه چهل و چهارم /64:  سوره‌مبارکه دخان{59آیه-مکی}

حضرت امام محمدباقر علیه السلام فرمودند کسی که سوره‌ی دخان را در نمازهای روزانه واجب و نافله‌های خود بخواند خداوند وی را روز قیامت در زمره‌ی بهشتیان برانگیزد و در سایه‌ی عرش خود پناه دهد و حسابش را آسان گیرد. و نامه‌ی عملش را بدست راستش دهد و در شب جمعه که سوره‌ی دخان را قرائت نماید، به هر حرفی از این سوره، ثواب آزاد کردن صد بنده به او ببخشد و هفتاد هزار ملک برایش آمرزش خواهند، و خداوند او را بیامرزد .

و هر که در روز جمعه و در شب جمعه بخواند، در بهشت خانه‌ای برای او بنا کنند .

و هر کس همراه خود کند در انظار با هیبت باشد .

و هر که آن را بشوید و بخورد از شر سخن‌چین در امان باشد.

نقل است از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام که جهت کفایت مهمات و مشکلات هفتاد بار (و به قولی 7 بار) حم دخان را بخواند، جمیع مهمات وی به زودی کفایت شود و هر کس با خود دارد از شر دیو و پری در امان بوده و در نظر مردم با هیبت بوده و مردم او را دوست دارند.

سرّ شاهراه چهل و پنجم /65: سوره‌مبارکه جاثیه (الشرایعه){37آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام، فرمود: هر کس سوره‌ی جاثیه را قرائت نماید ثوابش آن است که هرگز آتش دوزخ را نبیند و نعره و خروش آن را نشنود و او با پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین باشد.  

رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس سوره‌ی حم جاثیه را قرائت کند، پروردگار در روز قیامت و حساب عورت او را خواهد پوشانید و ترس او را فرو می‌نشاند.

و هر کس این سوره را مکتوب نماید و با خود همراه دارد، از هرچه ترسناک باشد، ایمن گردد .

و نیز اگر این سوره را بنویسد و زیر سر نهد از شرّ اجنّه محفوظ ماند.

سرّ شاهراه چهل و ششم /66: سوره‌ مبارکه احقاف{35آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس در هر شب یا هفته یک بار سوره‌ی احقاف را قرائت نماید، خداوند  او را در این جهان دچار فزع و دلهرگی و ترس نکند و از ترس و بیم روز رستاخیز در پناه باشد انشاءالله.

رسول الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هرکس این سوره را بخواند به تعداد هر دانه شنی که در دنیا وجود دارد، ده حسنه به او پاداش خواهند داد که از او ده گناه و سیئه محو شود و ده درجه به او خواهند داد .

و هر کس این سوره را بنویسد و با آب باران یا زمزم بشوید و بخورد، نزد خلایق محبوب شود و قوه‌ی حافظه‌اش قوی گردد .

در کتاب ختومات قرآن وارد است که هر که در مهلکه گرفتار شود این سوره را سه مرتبه بخواند، خلاصی یابد انشاء الله.

سرّ شاهراه چهل‌وهفتم/ 95:سوره‌مبارکه محمدصلوات‌الله‌علیه‌وآله{38آیه-مدنی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: این سوره را هر کس قرائت نماید در دین خود هرگز شک نکند و از شرک و کفر محفوظ باشد و بعد از فوت، خدای تعالی هزار فرشته را به قبر او فرستد، تا بر او نماز گزارند و ثواب آن را را به او می‌دهند و در هنگام حشر تشییع  او کنند تا او را نزد خدا به موقف من حاضر سازند.

 نیز از آن حضرت روایت گردیده، هر کس می‌خواهد حال و مال اعدای ما را بداند باید سوره‌ی محمد را بخواند، زیرا آن آیه در شأن ما و آیتی درباره‌ی اعدای ما می‌باشد و خداوند از نهرهای بهشت به آن شخص عطا فرماید.

 هر کس در جنگ آن را همراه خود نماید، بر دشمن پیروز گردد. و کسی که بخورد ترس او برود. و کسی که در دریا بخواند از غرق شدن ایمن باشد.

 

سرّ شاهراه چهل و هشتم / 111:سوره‌مبارکه فتح{29آیه-مدنی}

از عبدالله بن مسعود روایت است که چون رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین از حدیبیه برگشت، از دور دیدیم ناقه‌ی آن حضرت سنگین شد و از رفتن باز ماند. چون نزد آن حضرت آمدیم، اثر فرح و سرور بر جبین مبین او دیدیم، سبب را پرسیدیم فرمودند: فی الحال سوره‌ای به من نازل شد که از همه‌ی دنیا برتر است.

قتاده از انس روایت کرد، ما چون به سبب منع کفار از دخول در حرم بازماندیم، بسیار غمگین شدیم، چون حق تعالی این سوره را نازل نمود پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: سوره‌ای به من نازل گشته که نزد من عزیزتر و ارزشمندتر از هرچه در دنیا است می‌باشد.

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: اموال و زنان و بردگان خود را با خواندن سوره‌ی فتح حفظ نمایید و بیمه کنید زیرا هرگاه سوره‌ی فتح تلاوت زیاد شود، در روز قیامت منادی از جانب خداوند ندا دهد، به قسمتی که همه‌ی مردم بشنوند و گوید: تو از بندگان خاصه‌ی من باشی، وی را به بندگان شایسته‌ی من ملحق سازید و او را در بهشت جاوید وارد کنید و از شربت گوارا و سربسته سیراب نمایید که به کافور بهشتی ممزوج است.

رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی فتح را بخواند، همانند کسی است که در فتح مکه با من شرکت داشته است.

سوره‌ی فتح را اگر از ابتدای آیه‌ی 1 تا آخر7 (انا فتحنا تا عزیزاً حکیما) با زعفران بر لباس دختر بنویسند او شوهر خواهد کرد.

ایام جمعه بسیار خوبست و به سبب این ختم بسیار به مطلب رسیده‌اند: ابتدا کند از روز شنبه روزی پنج مرتبه بخواند و هر روز یک بار اضافه کند تا روز جمعه یازده مرتبه بخواند بعد از هر مرتبه سوره "اذا جاء نصر الله" بخواند چون چهل و یک مرتبه تمام شود این دعا را بخواند "یا مفتح فتح یا مفرج یا مسبب سبب یا میسر یسر یا مسهل سهل یا متمم تمم برحمتک یا ارحم الراحمین".

سرّ شاهراه چهل و نهم /106:  سوره مبارکه حجرات{18آیه-مدنی}

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی حجرات را قرائت نماید، خداوند به تعداد هر نفر که او را اطاعت کرده یا نافرمانی کند، ده حسنه به او خواهد داد .

و هر کس دچار بیماری صرع باشد اگر سوره‌ی حجرات را بنویسد و با خود همراه کند، شیاطین لعین از آنجا بگریزند.

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی حجرات را در هر شب و هر روز بخواند از یاران رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین می‌باشد.

 

سرّ شاهراه پنجاهم /34: سوره‌ مبارکه ق (باسقات){45آیه-مکی}

ابو حمزه ثمالی از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده: که هر کس در فرائض و نوافل خود قرائت سوره ق را ادامه دهد، خداوند رزق و روزی او را وسعت دهد و در روز حساب پرونده‌ی او را به دست راستش خواهد داد و حساب او را آسان گیرد.

هر که این سوره را قرائت نماید، جان دادن بر او سهل گردد.

 و اگر با آب باران بشوید و بیاشامد، هر دردی که در شکم یا دهن یا ترسی داشته باشد برطرف می‌شود. و اگر دهان طفل را با آن آب شویند دندان‌هایش آسان درآید.

اگر کسی خواهد که در دولت و نعمت بر وی گشاده گردد و ابواب خیر بر او مفتوح شود باید  روزی سه مرتبه با وضو رو به قبله با ترتیل متصل بهم بخواند و از خداوند بخواهد مرزوق خواهد شد.

سرّ شاهراه پنجاه و یکم /67: سوره‌ مبارکه الذاریات{60آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس در روز یا شب این سوره را قرائت نماید، خداوند زندگی او را اصلاح نماید و روزی او را فراخ دهد و در قبر او نوری قرار دهد که تا روز قیامت بدرخشد .

و هر کس آن را بنویسد و بر زنی که دشوار زاید ببندد، به آسانی زاید.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی ذاریات را بخواند به تعداد هر بادی که در جهان می‌وزد ده حسنه به او خواهد رسید.

 و هر کس که هر روز ذاریات و انشراح را قرائت نماید، امورش به خیر و وسعت بگذرد و وسعت روزی او و اهل و عیالش به هم رسد.

 

ختم سوره ذاریات و طلاق و مزمل و الم نشرح: از برای امر معیشت و وسعت در مال و منال و مرزوق بودن "من حیث لا یحتسب" ( از هر لحاظ که حساب کنید) به نوعی که عقول و افکار از کیفیت آن عاجز باشد مداومت کردن به این چهار سوره است هر روز بر سبیل استمرار و اگر یک روز فوت شود قضاء نماید و این عمل مجرب و آزموده است و علیک بالتجربه (بر شماست که تجربه کنید) چنانچه مداومت کردن سوره والذاریات در همه اوقات روز موجب دولت و ثروت می شود.

سرّ شاهراه پنجاه و دوم / 76: سوره‌مبارکه طور{49آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی طور را قرائت کند خداوند برای او خیر دنیا و آخرت را جمع کند.

 و هر کس در سفر بخواند از آفات سالم بماند.

 و اگر زندانی آن را بسیار بخواند از زندان رها شود.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کسی سوره‌ی طور را بخواند، بر خداوند لازم است که او را از عذاب خود امان بخشد و در بهشت خود او را نعمت دهد.

از جبیربن مطعم روایت شده که می‌گوید: همانا شنیدم از پیامبر صلوات الله علیه و آله اجمعین که سوره‌ی طور را در هنگام غروب قرائت می‌فرمودند.

 

سرّ شاهراه پنجاه و سوم /23: سوره‌مبارکه نجم{62آیه-مکی}

امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس مداومت کند به خواندن سوره‌ی نجم در هر روز یا هر شب، در میان مردمان آبرومند زیست کند و گناهانش آمرزیده شود و در بین مردم عزیز گردد.

و هر کس روز یا شب بخواند، زندگانی پسندیده یابد.

 و اگر آیه59 تاآخر 61(( افمن هذاالحدیث تعجبون و تضحکون و لابتکون و انتم سامدون)) را بر طفل ببندند، گریه نکند.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی نجم را بخواند به تعداد تمام کسانی که به من ایمان آورده و حضرت را منکر شده‌اند ده حسنه پاداش خواهد رسید.

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مأثور است که هر که این سوره را به جهت بر آمدن حاجات، بیست و یک بار بخواند حاجت او به زودی بر می‌آید و روا می‌شود.

سرّ شاهراه پنجاه و چهارم / 37: سوره‌مبارکه قمر{55آیه-مکی}

امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس این سوره را قرائت نماید، خداوند او را از قبرش برانگیزد، سوار بر ناقه‌ای از ناقه‌های بهشت.

و هر کس آن را یک روز در میان بخواند، در قیامت رویش مثل ماه شب چهارده باشد.

و هر که روز جمعه وقت نماز ظهر آن را بنویسد و زیر عمامه نهد، نزد مردم عزیز و محبوب گردد.

و کسی که سوره‌ی اقتربت الساعه را بخواند خداوند او را در قیامت از قبر برخیزاند و در حالی که به یکی از شتران بهشتی سوار است به محشر وارد شود.

 

سرّ شاهراه پنجاه و پنجم /97: سوره‌مبارکه الرحمن{78آیه-مدنی}

داوود ابوبصیر از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمودند: قرائت سوره‌ی الرحمن را ترک نکنید زیرا این سوره در دل منافقین قرارنمی‌گیرد و در روز قیامت نزد پروردگار، به صورت پسری خوشرو آید و در جایی بایستد که به خداوند متعال نزدیک‌ترین جای است و هیچ کس را آن رتبه نباشد که به آن مقام رسد. پس حق تعالی روی ایشان را سفید و نورانی سازد و به ایشان گوید: هر که را دوست دارید شفاعت کنید. پس ایشان هر که را خواهد شفاعت کنند و کسی شفیع او نباشد، مگر آن که حق تعالی به او فرماید: برو در بهشت من ساکن شود که هر چه آرزوی نفس تو باشد، در آنجا موجود و مهیا است.

واجب است که سوره‌ی الرحمن را در هر روز جمعه قرائت کنند و هر گاه به آیه‌ی فبای آلاء ربکما تکذبان رسند بگویند لا بشی من آلائک رب اکذب .

و از آن حضرت روایت شده هر که در شب جمعه این سوره را به طور مذکور بخواند، حق تعالی دو فرشته بر او بگمارد که او را تا به صبح حفظ و نگهبانی کند و اگر در صبح بخواند دو ملک بر او بگمارد که تا شب حافظ و نگهبان او باشند.

در اصول کافی آمده که پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین سوره‌ی الرحمن را برای مردم قرائت نمود آنها ساکت ماندند و چیزی نگفتند. پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین به آنان فرمود: جنّیان از شما در جواب بهترند چون برای آنان خواندم، آنها فبای الا ربکما تکذبان، و لا بشی من آلاء رب اکذب گفتند.

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی الرحمن را بخواند و بعد از آیه‌ی فبای آلاء ربکما تکذبان بگوید لا بشیء من آلائ رب اکذب اگر شب یا روز بمیرد شهید مرده و هر کس آن را بخواند شکر نعمت‌های خدا را کرده و خدا به ضعف او رحم می‌کند.

و هر که آن را بشوید و آن را بنوشد از درد دل و کبد سالم بماند و اگر بر مصروع یا کسی که گرفتار درد چشم  است بندند درد او برطرف شود و اگر به دیوار خانه آویزند جانوران زمین از آن خانه بگریزند.

حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نموده که فرمودند: برای هر چیزی عروسی است و عروس قرآن سوره‌ی الرحمن است.

 به جهت قضای حاجت و علو درجات، این هفت سوره را در ایام هفته هر روز 4 مرتبه بدون کم و زیاد قرائت نمایید، انشاءالله به جمیع آنها خواهید رسید: شنبه: سوره فتح/ یک شنبه: سوره‌ی یس/ دوشنبه: سوره‌ی واقعه/ سه شنبه: سوره‌ی الرحمن/ چهارشنبه: سوره‌ی قل اوحی/ پنج شنبه: سوره‌ی تبارک/ جمعه: سوره‌ی الم سجده.

 

سرّ شاهراه پنجاه و ششم /46: سوره‌مبارکه واقعه{96آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام می‌فرماید: هر کس در هر شب جمعه سوره‌ی واقعه را بخواند، خداوند وی را دوست بدارد و نیز دوستی او را در دل همه‌ی مردم اندازد و در طول عمرش در این دنیا بدبختی و تنگدستی و ناداری نبیند و آسیبی از آسیب‌های دنیا به او نرسد و از همراهان و یا طرفداران امیرالمؤمنین علیه السلام باشد.

این سوره، خصوصیتی نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام دارد که دیگران با وی در آن شریک نیستند.

هر کس می‌خواهد خبر خلق اولین و آخرین و خبر اهل بهشت و دوزخیان و خبر دنیای آخرت را بداند، سوره‌ی واقعه را بخواند.

در خبر است که عثمان بن عفان روزی به عیادت عبدالله بن مسعود رفت در مرض موت. به او گفت از چه شکایت دارد؟ گفت: از گناهان خود. گفت: چه آرزو داری؟ گفت: رحمت پروردگار خود. گفت: اجازه بده تا طبیبی آورم تا تو را معالجه کند. عطائی می‌خواهی به تو دهم؟ جواب داد: وقتی محتاج بودم، منع می‌کردی و الان که از آن بی‌نیازم، عطا می‌کنی؟ گفت: به دختران تو عطایی بخشم. گفت: ایشان را به عطای تو نیازی نیست، زیرا سوره‌ی واقعه را به ایشان آموخته‌ام و ایشان بر قرائت آن مداومت می‌کنند.

از رسول خداصلوات الله علیه و آله اجمعین شنیدم که هر کس در شب این سوره را بخواند هرگز فقیر نگردد. جهت وسعت رزق و معیشت هر شب، سه مرتبه این سوره را قرائت نمائید.

هر کس این سوره را بخواند، از غافلان او را ننویسند .

و اگر آن را به زنی در هنگام زایمان همراه نمایید به آسانی زایمان نماید.

برای وسعت رزق و توسعه در امر معیشت تاثیر غریب دارد و از مجربات است که تخلف ندارد باید از شب شنبه شروع بکند و از شب شنبه "سه" دفعه و هر شب یکی اضافه کند و بخواند تا شب جمعه هشت بار بخواند تا مدت پنج هفته همین نحو معمول دارد و قبل از شروع کردن در سوره در هر شب این دعا را بخواند: "اللهم ارزقنا رزقاً حلالاً و اسعاً طیباً من غیر کد و استجب دعوتی من غیر رد و اعوذ بک من فضیحتی الفقر و الدین و ادفع عنی هذین بحق الامامین السبطیین الحسن و الحسین علیهما السلام".

همچنین طریقه دیگر باید از شب جمعه ابتدا نماید و هر شب پنج مرتبه بخواند که مجموعاً "چهل و یک" مرتبه که سوره می‌خواند یک مرتبه نیز این دعا را بخواند هر که این ختم را بجا آورد توانگر گردد و دعا این است: "اللهم ان کان رزقی فی السماء فانزله و ان کان فی الارض فاخرجه و ان کان بعیدا فقربه و ان کمان قریباً فیسره و ان کان قلیلاً فکثره و بارک لنا فیه برحمتک یا ارحم الراحمین".

 ایضاً تا چهل روز سوره واقعه و مزمل و الیل و الم نشرح هر یک را یکبار به این ترتیب بخواند به جهت اداء دین و دفع فقر و وسعت رزق مجرب و آزموده است و بعد از خواندن چهار سوره در هر روز این دعا را بخواند "یا رازق السائلین یا راحم المساکین یا ولی المومنین یا غیاث المستغیثین یا ارحم الراحمین صل علی محمد و آل محمد و اکفنی بحلالک عن حرامک و بطاعتک عن معصیتک و بفضلک عمن سواک یا اله العالمین و صلی الله علی محمد واله اجمعین".

سرّ شاهراه پنجاه و هفتم /94: سوره‌ مبارکه حدید{29آیه-مدنی}

حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی حدید را قرائت نماید پیش از آن که بخوابد؛ نمیرد تا آنکه قائم (عج الله تعالی فرجه) ما را ببیند و چون از دنیا برود در جوار حضرت رسول صلوات الله علیه و آله اجمعین باشد.

حسین بن علاء از ابی عبدالله علیه السلام روایت کرده هر کس در نماز فریضه سوره‌ی حدید و مجادله را مداومت کند، خدای تعالی هرگز او را عذاب نکند و هرگز در نفس و مال او بدی نرسد و بدن او از جمیع آفات دور باشد.

 هر که سوره‌ی حدید را بخواند از جمله کسانی باشد که به پیغمبران گرویده و هر که آن را با خود دارد، از حرارت آهن حفظ شود و اگر بر پیکان تیر یا مثل آن که به بدن رفته بخوانند، بدون درد از بدن بیرون آید.

 و اگر آب آن را به ورم‌ها و قروح و جروح و بادهای سرخ مالند و آنها را با آن آب بشویند، شفا یابد به اذن خدا و اگر جلو خصم آن را بدارند آن خصم او را نبیند.

به جهت جمیع مطالب مهمه مجرب فرموده است و طریقه این است که "شب جمعه" در جای خلوتی رو به قبله بنشیند و "با وضو" "هفت نوبت" بی فاصله بخواند و بعد از آن این دعا را بخواند : "بسم الله الرحمن الرحیم اللهم اسئلک بعزتک یا عزیز و بقدرتک یا قدیر بحکمتک یا حکیم و برحمتک یا رحمن و بمنک یا منان ان تحفظنا بالایمان قائماً قاعدا راکعاً ساجداً قائماً و یقظه حیاً و میتا و علی کل حال اعوذ بالله من شر نفسی و من کل ذی شر و من شر شیاطین الجن و الانس و ممن شر کل دابه انت اخذ بناصیتها ان ربی علی صراط مستقیم و صلی الله علی محمد و ال محمد".

 

سرّ شاهراه پنجاه وهشتم/ 105:سوره‌مبارکهمجادله{22آیه- مدنی}

ابی بن کعب از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هر کس سوره‌ی مجادله را تلاوت کند، در نامه‌ی عملش او را عضو حزب خدا ثبت کنند و کسی بر او فائق نشود و با او نتواند مجادله کند و در چشم مردم معتبر و موقّر باشد.

جهت غلبه بر دشمن سوره‌ی مجادله را سه مرتبه بر مشتی خاک بخواند و به طرف دشمن بپاشد، دشمنی مقهور گردد .

و اگر بر بیمار بخواند تسکین و آرامش یابد .

و اگر هر روز مداومت کند، از شرّ ذی شر محفوظ ماند.

 و اگر در انبار غله گذارد از موذی ایمن باشد.

سرّ شاهراه پنجاه و نهم /101 سوره‌ مبارکه حشر{24آیه-مدنی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که به هنگام شب سوره‌ی الرحمن و حشر را بخواند، خداوند فرشته‌ای را به خانه‌ی او پاسدار و موکل گرداند تا با شمشیر کشیده‌اش او را تا صبح پاسبانی کند.

 و پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس سوره‌ی حشر را تلاوت نماید از بهشت و دوزخ و عرش و کرسی و آسمان‌های هفت‌گانه و زمین‌های هفت‌گانه و هوا و بادها و پرندگان و درختان و کوه‌ها و خورشید و ماه و فرشتگان هیچ یک نماند جز اینکه بر او درود فرستند و برایش آمرزش طلبند و چنانچه در آن روز یا شب بمیرد، شهید از دنیا رفته است.

 پیامبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند، اسم اعظم خداوند در شش آیه‌ی آخر سوره‌ی حشر است و نیز فرمودند: هر کس آیات آخر سوره‌ی حشر را در شب یا روز بخواند و در آن روز یا شب بمیرد، باری تعالی او را به بهشت برد.

 

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت است که فرمود: هر کس سوره‌ی حشر را تلاوت نماید برای رفع سختی و برآورده شدن حوائج و برآمدن امور عظیم به مدت چهل روز روزی یک بار، حاجتش به زودی برآورده گردد و مستجاب‌الدعوه گردد و کارش رواج گیرد و اگر یک روز فوت شود ختم را از سر گیرد و بسیاری از اکابر علما از ضروریات شمرده‌اند.

رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین به علی علیه السلام فرمودند: یا علی! هر شب سوره‌ی حشر را تلاوت کن تا شرّ دنیا و آخرت از تو دفع شود.

معقل ‌بن یسار در حدیثی گوید: هر کس صبح بگوید، اعوذ بالله السمیع العلیم، من الشیطان الرجیم و آخر سوره حشر را بخواند آیه 21 تا آخر سوره (لو انزلنا ...) خدای تبارک و تعالی 70 هزار فرشته بر او موکل سازد که او را از جمیع آفات و بلیات حفظ کنند و تا شب بر او درود و صلوات فرستند و اگر در روز بمیرد، شهید مرده و در قیامت تمام مؤمنین شفیع او گردند.

 آیات آخر سوره، داروی هر درد بی‌درمان و ناعلاج است.

جهت مهمات و مشکلات، هر روز آیه‌ی22 ((هوالله الذی لا اله الا هو الرحمن الرحیم)) 80 مرتبه تلاوت نماید، بسیار نافع است.

هر کس این سوره را بر جام شیشه‌ای نویسد و با آب باران بشوید و آن آب را بخورد، حافظه‌اش زیاد شود.

 

سرّ شاهراه شصتم / 91: سوره‌ مبارکه ممتحنه(الامتحان الهوده){13آیه-مدنی}

علی بن الحسین علیه السلام فرمودند: کسی که در نمازهای واجب و نافله‌اش، سوره‌ی ممتحنه را تلاوت نماید، خداوند قلب او را به ایمان آزموده و دیده‌اش را نورانی کرده و فقر و دیوانگی بر او و فرزندانش راه نیابد.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کسی که سوره‌ی ممتحنه را بخواند در روز قیامت مؤمنین و مؤمنات شفیعان او خواهند بود.

جهت هر بیماری، سه روز متوالی سوره‌ی ممتحنه را بنویسند و هر روز یکی را بشویند و آب آن را به صاحب درد بدهند که بنوشد، انشاءالله از آن بیماری خلاص خواهد شد.

سرّ شاهراه شصت‌ویکم/109:سوره‌مبارکه صف«حوارییون عیسی علیه السلام»{14آیه-مدنی}

حضرت امام صادق علیه السلام روایت کرده: کسی که سوره‌ی صف را بخواند و در فرائض و نوافل بر آن مداومت کند، حق تعالی او را در صف ملائکه و انبیاء علیهم السلام جای دهد.

ابی بن کعب از رسول اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرد هر که سوره‌ی عیسی (صف) را بخواند عیسی علیه السلام، برای او استغفار کند و بر او صلوات فرستد تا زمانیکه در دنیا باشد و روز قیامت رفیق او باشد و او را ثواب حواریون بدهند.

 و هر کس آن را در سفر بخواند از حوادث و بلایا حفظ شود.

 

سرّ شاهراه شصت و دوم / 110:سوره‌ مبارکه جمعه{11آیه-مدنی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: از جمله واجبات بر هر فرد مؤمن از پیروان ما آن است که در نماز شب جمعه سوره‌ی جمعه را در رکعت اول و سوره‌ی سبح اسم ربک الاعلی را در رکعت دوم بخواند. و در رکعت اول نماز ظهر جمعه سوره‌ی جمعه و در رکعت دوم سوره‌ی منافقون را بخواند. پس اگر چنین نماید، گویی عملی چون عمل پیغمبر خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین انجام داده و ثواب و پاداشش بر خداوند بهشت است.

 رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کسی که سوره‌ی جمعه را تلاوت نماید به تعداد کسانی که در نماز جمعه شرکت کرده و یا نکرده‌اند در شهرهای مسلمین، ده حسنه به او داده خواهد شد.

هرکه سوره‌ی جمعه را صبح و شب تلاوت نماید، از وسوسه‌ی شیطان لعین رجیم ایمن گردد.

سرّ شاهراه شصت و سوم /104: سوره‌ مبارکه منافقون{11آیه-مدنی}

رسول اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کسی که سوره‌ی منافقون را بخواند از نفاق و دورویی برکنار باشد.

 و اگر بر دمل خوانده شود، شفا یابد.

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: کسی که سوره‌ی منافقون را قرائت نماید در فریضه، روز قیامت این سوره شافع او باشد تا او را به بهشت درآورد.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هرکه سوره‌ی منافقون را بخواند، از مرگ ناگهانی ایمن گردد.

 و هر کس این سوره را تلاوت نماید و نزد حاکم رود، از شّرش در امان باشد.

 

سرّ شاهراه شصت و چهارم /108:  سوره مبارکه تغابن{18آیه-مکی/مدنی}

حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند: کسی که سوره‌ی تغابن را در نمازهای واجب خود بخواند، آن سوره در روز قیامت شفیع او خواهد بود و شاهد عادلیست برای آن کس که شهادتش را نافذ گرداند و از وی جدا نگردد تا وارد بهشتش سازد.

هر کس همه‌ی سوره‌ی تغابن را قرائت نماید، از مرگ ناگهانی در امان باشد .

و هر کس سوره‌های منافقون و تغابن را قرائت نماید و نزد شخص زورگو و حاکم رود از شر او  در امان باشد.

 

سرّ شاهراه شصت و پنجم /99:  سوره‌ مبارکه طلاق{12آیه-مدنی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت کند: هر کس سوره‌ی طلاق و سوره‌ی تحریم را در فریضه بخواند، حق تعالی او را از ترس قیامت در پناه خود گیرد و او را از آتش دوزخ نگهدارد و در بهشتش درآورد، زیرا که این دو سوره‌ی پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین اند.

 ابی بن کعب از پیامبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده هر که سوره طلاق را بخواند بر سنت پیغمبر (ص) از دنیا رود.

هر که سوره طلاق را به نیت محبت یا ادای قرض "بیست و یک" بار بخواند نافع و مجرب است .

و به جهت وسعت رزق، سه مرتبه بخواند توسعه پیدا شود رزقش.

سرّ شاهراه شصت و ششم /107: سوره‌ مبارکه تحریم{12آیه-مدنی}

ابی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرد: هر کس این سوره را بخواند حق تعالی او را توبه‌ی نصوح کرامت فرماید .

و هر کس آن را بر بیمار یا مار گزیده یا مصروع بخواند یا بر کسی که شب خوابش نمی‌برد، تمامی آن مشکلات و ناراحتی‌ها برطرف شود.

 و مداومت بر آن اداء قرض است.

جهت محبت و اداء قرض 21 مرتبه انتهای آیه‌ی2 تا آخر سوره طلاق (و من یتق الله یجعل مخرجاً) تا (کل شی قدراً) را بخوان. و به جهت وسعت رزق و روزی سه بار آیه‌ی فوق را قرائت نماید نافع می‌باشد.

 

سرّ شاهراه شصت‌وهفتم/77: سوره‌ مبارکه ملک«المنجیه الواقعیه»{30آیه-مکی}

ابی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده هر کس این سوره را قرائت نماید، گویا لیله القدر را زنده داشته است.

آن حضرت فرموده: دوست دارم این سوره در دل هر مؤمنی باشد.

حضرت علی علیه السلام از پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرد: هر کس این سوره را تلاوت نماید، روز قیامت سوار بر بال‌های ملائکه آید و رویش در حسن و زیبایی مثل روی یوسف علیه السلام  باشد.

ابوهریره از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین نقل کرده که فرمود: سوره‌ای در کتاب خداوند است که بیش از سی آیه نیست و روز قیامت قاری خود را شفاعت کند و او را از آتش برهاند و به بهشت درآورد.

امام باقرعلیه السلام فرمود: سوره‌ی مانعه (بازدارنده) است که خواننده‌ی خود را از کیفر قبر باز می‌دارد و آن در تورات سوره ملک نوشته شده، هر کس آن را در شب تلاوت کند، بسیار عبادت کرده و آن شب را پاک ساخته و در زمره‌ی غافلین نام او نوشته نخواهد شد. و من بعد از عشاء در نماز نشسته می‌خوانم و پدرم در شب و روز می‌خواند و هر کس آن را بخواند چون نکیر و منکر در قبرش از طرف پایین آیند پاهایش گویند به آن دو، از طرف ما راه ندارید براستی این کس بر من قیام می‌کرد و سوره‌ی ملک را در هر شب و روز می خواند و چون از پهلوها آیند، به آنها گوید: از طرف من راهی ندارید، به راستی این کس سوره‌ی ملک را در من جای داد و چون از طرف زبانش آیند، به آن دو گوید: از طرف من راهی ندارید، به راستی که این کس در هر روز و شب سوره‌ی ملک را می‌خواند.

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس تبارک الذی را در نماز قرائت کند، پیش از آنکه بخوابد، همواره در امان خداوند می‌باشد تا به صبح آورد، و در امان اوست روز قیامت تا داخل بهشت شود((انشاءالله)).

از ابن عباس نقل شده، مردی بر روی قبری قبّه می‌زد و نمی‌دانست که آن قبر است، پس سوره‌ی تبارک‌الذی بیده الملک را خواند، شنید صیحه‌زننده‌ای گفت: این سوره‌ی منجیه است. ابن عباس این مطلب را به حضرت رسول صلوات الله علیه و آله اجمعین عرض کرد. فرمود: آن سوره از عذاب قبر، نجات‌دهنده است.

رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: کسی که بخواند وقت خواب سوره‌ای که 30 آیه دارا باشد (ملک) نوشته شود برای قاری آن سی نیکی و حسنه و محو می‌شود از وی سی بدی و بلند کرده می‌شود از برای او سی درجه و می‌فرستد حق تعالی به سوی قاری آن فرشته‌ای از فرشتگان که گشاده می‌نماید بر وی بازوی خود را و نگه می‌دارد او را از هر چیز تا اینکه بیدار شود.

 

سرّ شاهراه شصت و هشتم / 2: سوره‌ مبارکه قلم{52آیه-مکی}

از ابی عبدالله علیه السلام روایت شده، هر کس سوره‌ی نون و القلم را در فریضه یا نافله بخواند، تا زنده باشد حق تعالی او را از فقر ایمن سازد و بعد از موت از فشار قبر او را در پناه خود نگه دارد.

هر کس آن را بخواند، ثواب کسی را دارد که صاحب حسن خلق و اخلاق نیکو باشد و از چشم بد در امان گردد.

 و هر کس درد سر یا درد پا داشته باشد واین سوره را بخود آویزد، درد او تسکین و ساکت شود.

روزی پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین از گورستان بقیع می‌گذشتند، فرمود: به خدا قسم اکثر اهل این قبور به سبب چشم زخم در اینجا خسبیده‌اند. جهت چشم زخم آیه‌ی 51 و 52 ((و ان یکادالذین... تا ...ذکرالعالمین)) بنویسید و با خود همراه داشته و نیز در خانه آویزید اثری عجیب دارد.

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی ن و القلم را در نمازهای واجب و نافله‌های خود قرائت کند، خداوند بزرگ، همواره او را از اینکه دچار تنگدستی و ناداری شود، حفظ می‌فرماید.

علماء اسلام مانند علم الهدی (قدس سره) تجویز نموده‌اند  سوره‌ی قلم، آیه‌ی51و52((و ان یکادالذین تا ذکر للعالمین)) جهت چشم زخم و تجویز افسون.

 

سرّ شاهراه شصت و نهم /78:  سوره‌ مبارکه الحاقه{52آیه-مکی}

حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند: بسیار سوره‌ی الحاقه را تلاوت کنید که خواندن آن در فرائض و نوافل موجب تمامیت ایمان به خدا و رسول است و از قاری آن ایمان سلب نشود، تا آنکه خدا را ملاقات نماید.

در روایت آمده: هر کس آنرا تلاوت کند، در قیامت حسابش آسان گردد.

 و در روایتی دیگر آمده، هر کس یازده آیه از اول این سوره را بخواند، روز قیامت این سوره نوری گردد و سر تا قدم او را فرا گیرد.

و اگر زن حامله با خود دارد طفلش حفظ شود و اگر آب این سوره را به او دهند، وقتی طفل متولد شد با نظافت گردد و از حشرات زمین و شیطان حفظ شود.

 این سوره درباره‌ی امیرالمؤمنین علیه السلام، و دشمنش معاویه فرود آمده است و قاری آن تا روزی که جزای خداوند را دیدار کند بی‌دین نگردد.

حاقه نامی است از نامهای قیامت به اعتبار واجب التحقق بودن.

هر کس آیه‌ی اول این سوره را تلاوت نماید. روز قیامت این سوره نوری گردد و سر تا پای او را فرا گیرد.

در ابتدای تولد نوزاد، این سوره را بنویسند و بشویند و به فرزند دهند او بسیار باهوش می‌شود و از شر شیاطین در امان باشد.

سرّ شاهراه هفتادم /79:  سوره‌ مبارکه معارج {44آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس این سوره را زیاد تلاوت نماید،در قیامت از گناهی که کرده از او نپرسند و در بهشت وی را با نبی اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین و اهل بیتش جای دهند(انشاءالله).

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند هر کس این سوره را بخواند و تلاوت کند، حق تعالی ثواب کسانی را در نامه اعمال او ثبت کند که نماز بپادارند و حج گذارند و روزه گیرند و زکات دهند و امانت را مراعات نمایند.

اگر کسی شب سوره معارج را بخواند و بخوابد محتلم نمی شود .

و هرکه آنرا بخواند مزد کسی را دارد که به امانت وفا کرده است.

امام صادق فرمودند : هرکه به خدا و کتاب او ایمان دارد قرائت آن را وا نمی گذارد. و هرکه شب و روز مداومت کند به هر حاجتی که رو کند ادا گردد.

سرّ شاهراه هفتاد و یکم /71: سوره‌ مبارکه نوح علیه السلام {28آیه-مکی)

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: هرکس به خدا ایمان دارد و کتاب او می‌خواند باید سوره نوح علیه السلام را ترک نکند. زیرا هر بنده‌ی مستحب صابر که این سوره را در فریضه یا ناقله بخواند ، حق تعالی او را در مساکن نیکوکاران جای دهد و ثلث بهشت را به او بدهد و به انواع کرامت اصناف نعمت او را بنوازد و دویست حورالعین و چهار هزار بیوه به او دهد (انشاءالله تعالی) .

و هرکس سوره نوح علیه السلام را تلاوت کند از کسانی باشد که دعوت نوح علیه السلام را پذیرفته باشد .

و هر کس که هر شب و هر روز بخواند به حاجتش می رسد. 

سرّ شاهراه هفتاد و دوم /40: سوره‌ مبارکه جن {28آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس قل اوحی را بسیار بخواند، تا زمانی که در دنیا باشد، از شرّ جنیان و سحر و کید خلق ایمن باشد و کسی نتواند به او ضرر رساند و در آخرت با محمد صلوات الله علیه و آله اجمعین و اهل بیت او محشور باشد و چون به ملازمت ایشان مشرف شود، گوید: خداوندا جز ایشان دیگران را نخواهم و درجه‌ای غیر از این درجه آرزو ندارم.

هر کس سوره‌ی جن را قرائت نماید، به عدد هر جن و شیطانی بنده آزاد کرده و هر که آنرا بخواند و تلاوت کند و بنویسد و بشوید و بیاشامد ، هرچه بشنود یاد گیرد و با هر که مناظره کند غالب گردد.

 و در هرجا این سوره خوانده شود، اجنه از آنجا فرار کند.

 و هر که آنرا تلاوت کند و بخواند و نزد حاکمی زورگوی رود، شّر آن حاکم به او نرسد.

 و اگر صاحب حزنی بخواند، اندوه او برطرف خواهد شد.

 اگر محبوسی تلاوت نماید از زندان و حبس رها شود .

و اگر قرضدار بخواند، قرضش ادا گردد.

سرّ شاهراه هفتاد و سوم /3: سوره‌ مبارکه مزمل{20آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر کس در هنگام خفتن یا در آخر شب این سوره را بخواند، فرشته‌های شب و روز، شاهد افعال صالحه‌ی او باشند و این سوره نزد خداوند برای او گواهی دهد و حق تعالی حیات و ممات طیب به او کرامت فرماید.

 و حضرت باقرعلیه السلام فرمود: خواننده این سوره هرگز محتاج نشود.

 ابی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده: هر که آن را بخواند حق تعالی سختی دنیا و آخرت را از او رفع کند و هرگز آزار و بلایی به او نرسد.

هر که این سوره را قرائت کند، خداوند به او زندگی خوب بخشد و مردنش به نیکی باشد و هر که مداومت کند، پیغمبر را به خواب ببیند و هر که آن را با خود دارد، هرجا رود فتح و نصرت برای او باشد .

و اگر بین زن و شوهر ناسازگاری باشد، سه بار به شربت بخواند و آنان بیاشامند، محبت بهم رسد .

و اگر کسی را فرزند نباشد، مرد و زن روزه گیرند و وقت افطار غسل و وضو کنند و یکبار سوره‌ی مبارکه مزمل را به آب بخوانند و هر دو از آن بخورند، انشاءالله فرزند حاصل شود.

 و جهت مسحور روز یکشنبه آن را بنویسد و به آب باران یا روان و جاری بدمد و بخورد دفع می‌شود.

هر که این سوره را "نوشته با خود دارد" در هر جا که رود "فتح و نصرت" قرینش باشد.

 همچنین به جهت درماندگی بخواند گشادگی در کارش حاصل شود .

و اگر چیزی "گم کرده" باشد تا "ده روز" هر روز "یک مرتبه" این سوره مبارکه را بخواند پیدا شود .

و اگر میان زن و شوهر ناسازگاری پیدا شود این سوره مبارکه را به شربت بخواند و بیاشامد محب و مهربان شوند.

و اگر کسی "قرضدار" باشد سوره مبارکه را "مداومت" نماید به این نحو که "بعد از هر نماز" "یک" نوبت بخواند قرض او ادا و خلاص شود.

و اگر کسی را "درد اندام" باشد سوره مبارکه را "به روغن بادام تلخ" خوانده و بر اندام مریض بمالند صحت یابد.

و اگر "تنگ روزی" باشد تا "چهل روز"، روزی "یک"بار بخواند وسعت پیدا شود.

و اگر کسی را سحر کرده باشند روز "یکشنبه" بنویسد سوره را و مسحور بخورد رفع شود .

و ایضاً جهت هر خواسته و مشکلی و "فتح مهمات"، "یازده روز" روزی "یازده بار" بعد از "نماز بامداد" بخواند هنوز روز یازدهم تمام نشده باشد که مراد حاصل گردد. و در هر روز "یازده" بار این دعا را بخواند: "یا مُسَبِّبُ سَبَب یا مُفَتِحَ فَتّح یا مُفَرِجَ فَرِج یا مُدَبِرَ دَبِّر یا مُسَهِلَ سَهلِ یا مُیَسِرَ یَسرِ یا مُتَمِمَ تَمِم بِرحمتکَ یا اَرحمَ اَلراحمینَ". شیخ بهاء الدین سلیمان گوید که از برای هر مطلب که شروع کردم و یک صبح خواندم همان روز مطلب حاصل شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۰۳ ، ۱۴:۳۶
عذرا شفائی

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه:

بنام پروردگارم که سرّ اسماء اعظم خود را با سه حرف "الف"، "س" و "م" (اسم) فاش کرد. که عدد ابجد این سه حرف "101" است و از مجرای ولایت "با" و رسالت "سین" ظهور دارد (بسم).

به نام مولایی که در عین غیب الغیوبی، ظاهر و در عین ظهور، غایب است و با صفات "رحمان" و رحیمش" کل نعمت‌هایش را بر ما منت نهاد.

این حقیر برای نشان دادن یکی از جلوه‌های عظمت آیات قرآن و راه‌های رسیدن به مقاصد و اهداف آن و احتیاجات مردم، از کتاب‌های علامه مجلسی رحمت الله، احادیث و اقوال پرحکمت را برای ختم سوره‌های قرآن انتخاب و بقدر حوصله خواننده جمع آوری کرده‌ام. به امید آنکه مورد رضای مولایم حجت الله الاعظم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار بگیرد و شاید راهی برای وصل بیشتر مومنان به قرآن باشد.

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس صد آیه از قرآن بخواند بعد هفت مرتبه بگوید: یا الله، اگر بر سنگ‌ها بخواند آنها را بشکافد.

امام محمد باقرعلیه السلام فرمودند: هر چیز را بهاریست و بهار قرآن ماه مبارک رمضان است. و در وقت تحویل سال نو به جهت حفظ و سلامت بودن، این هفت سلام را (5سلام در سوره صافات و یک سلام در سوره یس و یک سلام در سوره قدر) با مشک و زعفران در کاسه چینی بنویسید و با آب باران بشویید و بیاشامید.

 

نکته:ابتدای هر سوره مبارکه منظور از شاهراه؛ عدد ترتیب فهرستی سوره در قرآن مجید است و در کنار آن عدد ترتیب نزول آن سوره به قلب مطهر پیامبر صلوات الله علیه و آله اجمعین، تعداد آیات سوره و اینکه در مکه یا مدینه نازل شده ، آمده است.

 

سرّ شاهراه اول/ 5 : سوره مبارکه حمد{7آیه-مکی}

در مستدرک محدث نوری(ره)، از لب‌الباب راوندی و او از حضرت رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نمود که ملکی بر آن حضرت نازل شد و گفت: به درستی که خداوند تو را به دو سوره بشارت می‌دهد که قبل از تو به پیامبری اعطا نفرموده؛ سوره‌ی فاتحه‌الکتاب و خاتمه‌های سوره بقره .

و از آن حضرت روایت است که فرمودند: فضیلت سوره‌ی حمد، مانند فضل حاملین عرش می‌باشد. کسی که یک مرتبه سوره‌ی حمد را بخواند، ثواب حاملین عرش الهی به او عطا می‌شود.

و نیز روایت است که فرمودند: اگر فاتحه‌الکتاب در یک کفه‌ی میزان قرار گیرد و بقیه‌ی قرآن در کفه‌ی دیگر، به درستی که فاتحه‌الکتاب هفت برابر کفه‌ی دیگر رجحان دارد. سوره‌ی حمد به دو بخش تقسیم می‌شود، بخشی از آن از حمد و ثنای خدا سخن می‌گوید و بخشی از نیازهای بنده.

ابی‌حمزه بطائنی روایت می‌کند حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: اسم اعظم خداوند، در سوره‌ی فاتحه‌الکتاب مندرج است.

پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی فاتحه‌الکتاب را بخواند، آنچنان به او پاداش می‌دهند که گویی دو ثلث قرآن را قرائت نموده و گویی بر هر مؤمن و مؤمنه صدقه داده است و حتی تمام قرآن را قرائت کرده است، این سوره ام‌الکتاب و سبع مثانی است. این سوره بین خداوند و بنده‌اش تقسیم شده و برای بنده است آنچه بخواهد.

پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: سوره‌ی حمد شفای هر دردی است، جز مرگ. و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است: کسی که از حمد شفا نیابد، هیچ چیز او را خوب نمی‌کند.

 علی بن ابیطالب علیه السلام از پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین نقل می‌کند، خداوند سوره‌ی حمد را در برابر همه‌ی قرآن قرار داد و بر نازل کردن آن بخصوص بر من منت نهاد.

فاتحه‌الکتاب، شریف‌ترین گنجینه‌ی عرش می‌باشد، هر که آن را بخواند در حالی که به دوستی محمد صلوات الله علیه و آله اجمعین و خاندان او مؤمن و منقاد است و به ظاهر و باطن آن مؤمن بوده و پیرو فرمانش باشد. خداوند، در برابر هر حرفی از آن حسنه‌ای به او می‌دهد که هر یک از آن بالاتر از دنیا و خیراتش می‌باشد، و اگر کسی به این سوره که خوانده شود گوش فرا دهد، به مقدار یک سوم از ثواب خواندنش را خواهد داشت.

علی علیه السلام فرمودند: اگر معانی فاتحه‌الکتاب را می‌نوشتم 70 بار شتر می‌شد. امیرالمؤمنین علی علیه السلام گوید: از رسول خداصلوات الله علیه و آله و سلم شنیدم: خداوند فرمود، فاتحه‌الکتاب را بین خود و بنده‌ام قسمت کرده‌ام. نصف آن برای من و نصف دیگر برای بنده‌ام آنچه درخواست کند. زمانی که بنده گوید، بسم‌الله الرحمن الرحیم خداوند فرماید، بنده‌ام به نام من آغاز کرد، پس بر من حق است که اول امور او را به اتمام رسانم و حالاتش را مبارک کنم و زمانی که بگوید الحمدالله رب‌العالمین، خداوند تعالی فرماید: بنده‌ام مرا سپاس گذارد و دانست نعمتی که دارد از نزد من است و بلاهایی که از او دفع کردم زیادی نعمت من است. شما را گواه می‌گیرم که من برایش با نعمت دنیا نعمت آخرت را اضافه می‌کنم و از او بلای آخرت را دفع می‌کنم، چنانکه بلاهای دنیا را از او دفع کردم. و زمانیکه گفت الرحمن الرحیم، خداوند گوید، برای من گواهی داد که من رحمان و رحیمم، پس شما را گواه می‌گیرم که از نعمتم بهره او را زیاد کنم و از عطایم بهره او را فراوان نمایم. زمانیکه بگوید، مالک یوم الدین، خدای متعال فرماید، شاهد باشید، همانطوری که او اعتراف کرد من پادشاه روز جزایم، روز شمار حساب او را آسان کنم و صفاتش را سنگین نمایم و از بدیهای او بگذرم و زمانی که گوید، ایاک نعبد، خداوند می‌فرماید، بنده‌ام راست گفت. مرا می‌پرستد شاهد باشید او را بر عبادتش پاداشی دهم که هر مخالف او در عبارت برای من به او غبطه خورد و زمانی که گوید و ایاک نستعین، خداوند گوید: از من کمک خواست و سوی من پناه آورد، شاهد باشید او را بر امرش یاری کنم و در سختی‌ها به فریادش رسم و دست او را در گرفتاری‌ها بگیرم. زمانی که گوید اهدنا الصراط المستقیم تا آخر سوره، خداوند گوید: این برای بنده من است، و برای بنده‌ام باشد آنچه را خواهد. در حقیقت برای او مستجاب کردم و ببخشم آنچه آرزو دارد و از آنچه ترسد ایمن کنم.

 بر قدح آبی 40 حمد بخوانید و بر مریض بپاشید و تصدقی نیز بدهید و امر کنید فقیر به جهت بیمار دعا کند، عافیت یابد.

هر کس در شب جمعه جهت حصول مهمات حمد را 1011 بار بخواند مجرب است. در کشف‌الاسرار میبدی آمده که هر کس این سوره را به این نحو بخواند انشاءالله به مقصد برسد، یک هفته هر روز 111 بار آن را بخواند و 111 صلوات بفرستد البته به شرطی که در این 7 روز گوشت حیوانی نخورد.

 شخصی، از فقر و تنگدستی خود به پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین شکایت نمود، حضرت فرمودند: چون داخل خانه خویش شوی، سلام کن و یکبار سوره حمد را بخوان، آن مرد چنین کرد، پس خدای رزق را برای او و همسایگانش اضافه فرمود.

 

 مرحوم مجلسی (ره) و بعضی دیگر از علماء متعرض شده‌اند و به تجربه رسیده است که ابتداء ختم روز "جمعه" بهترین اوقات بعد از "نماز صبح" است و قبل از صبح "غسل" کرده و بعد از نافله و فریضه صبح و "تسبیح" فاطمه زهرا سلام الله علیها "یکصد" مرتبه بگویید: "الحمدلله رب العالمین علی کل حال" و "صد" مرتبه "صلوات" بفرستید و با کسی توجه ننماید و سخن نگویید.

به جهت دولت (مال و کار) و به مداومت آن شروع نماید به این نحو که "چهل و یک" سوره حمد را بخواند به نحوی که غلط خوانده نشود بعد از اتمام بلافاصله "سیزده" نوبت این دعا را بخواند "یا مفتح فتح یا مفرج فرج یا مسبب سبب یا میسر یسر یا مسهل سهل یا مدبر دبر یا متمم تمم برحمتک یا ارحم الراحمین". در مدت چهل و یک روز، روزی چهل و یک نوبت در همان وقت و همان مکان بخواند البته هر گاه در وقت یا در مکان یا عدد اختلافی بهم رسد ختم را از سر گیرد و الا بفضل الله تعالی در هفته اول اثرش ظاهر گردد و چون مطلب به عمل آمد (زودتر از چهل روز) هر چند که دولت عظیم بهم رسد باید ختم را در چهل و یک روز تمام کند و در نسخه بنظر رسیده که آیه بسم الله را به لام الحمدلله وصل نماید و در بعضی نسخ معتبره بدون شرط و قیدی مسطور است. به این نحوه که مدت چهل و یک روز، روزی چهل و یک مرتبه بعد از نماز صبح بخواند این دعا را نیز به همان ترتیب بخواند خداوند او را "غنی" گرداند و قرض او را از خزانه کرم خود ادا فرماید.

 همچنین به جهت بر "آمدن حاجات" هر که "هر روز" "یکصد" مرتبه سوره فاتحه را به این نحو بخواند جمیع حوائج جزئی و کلی او را خداوند روا فرماید بعد از "نماز صبح" "بیست و یک" مرتبه و بعد از "نماز ظهر" "بیست و دو" مرتبه و بعد از "نماز عصر" "بیست و سه" مرتبه و بعد از "نماز مغرب" "بیست و چهار" مرتبه و بعد از "نماز عشاء" "ده مرتبه" و اگر در هفته اول تاخیر واقع شود هفته دوم بخواند که مجرب و آزموده است.

و در بعضی نسخ دیگر به نظر رسیده که ابتداء از روز پنجشنبه نماید و در دو جا اظهار مطلب کند (حاجت خود را در نظر آورد) و یکی در الرحمن الرحیم و یکی در ایاک نعبد و ایاک نستعین و از بعضی مشایخ منقول است که به جهت خوف از سلطان یا از ظالمی پانزده بار بگوید یا مالک یوم الدین و ایاک نستعین از آن شخص ضرر و آسیبی به او نرسد و اگر قاطع الطریق(راهزن یا دزد) یا سبعی(حیوانی) سر راه بر او بگیرد به عدد مذکور بخواند خلاص شود به تجربه رسیده است به کرات و پیوست.

سوره حمد را با این آیه تا "ده" روز هر روز "یازده" مرتبه بخواند که مجموع یکصد و ده مرتبه شود برای هر مطلبی کلی و جزیی و هر حاجت که داشته باشد مجرب است و بزودی مقرون است به اجابت آیه اول. آیه اول این است "ثم انزل علیکم من بعد الغم تا ولله علمیم بذات الصدور" و از سوره آل عمران(آیه 153) و آیه دوم این است از سوره "انا فتحنا" (آیه آخر این سوره مبارکه) "محمد رسول الله" تا آخر سوره و بعد بگوید "رب سهل و لا تعسر علینا یا رب".

سرّ شاهراه دوم / 87 :سوره‌ مبارکه بقره{286آیه-مدنی}

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت است که فرمودند: کسی که سوره‌ی بقره و سوره‌ی آل عمران را بخواند روز قیامت برانگیخته می‌شود، در حالیکه آن دو سوره روی او را مثل ابر می‌پوشانند.

جریده از حضرت رسول صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نموده: سوره بقره را یاد بگیرید، پس به درستی که خواندن سوره‌ی بقره برکت است و ترکِ خواندن آن حسرت می‌باشد و ساحران راهی بر سوره‌ی بقره ندارند.

در مستدرک الوسایل از کتاب الغایات جعفر بن احمد قمی روایت نموده که حضرت محمد صلوات الله علیه و آله اجمعین به مردی فرمودند: چه آیه‌ای عظیم‌تر است؟ گفت: خدا و رسول او آگاه‌ترند. پس پیامبر دوباره فرمود، آن مرد دوباره گفت: خدا و رسول او داناترند. پس رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: عظیم‌ترین آیه، آیه‌الکرسی می‌باشد.

أبی بن کعب از نبی اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین نقل می‌کند که ایشان فرمودند: هر کس این سوره را بخواند، سلام و رحمت بر او باد و برایش اجر مرزبانان و فداکاران در راه خدا را می‌دهند.

حضرت امام سجاد علیه السلام فرمودند: رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس از سوره‌ی بقره، آیه‌الکرسی و دو آیه‌ی بعد از این آیه و سه آیه آخر سوره‌ی بقره بخواند، نه به او کراهتی رسد و نه شیطان به او نزدیک گردد.

حضرت علی بن موسی‌الرضا علیه السلام فرمودند: هر کس پس از هر نماز آیه‌الکرسی را بخواند،گزنده‌ای به وی آزار نرساند.

 امام حسین علیه السلام روایت کرده که رسول الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کسی که چهار آیه از اول سوره‌ی بقره و آیه‌الکرسی را با دو آیه بعد از آن و 3 آیه آخر آن سوره را بخواند، هیچگونه بدی و ناراحتی در جان و مال خویش نبیند و دیو لعین به وی نزدیک نشود و قرآن را فراموش نکند.

رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: یا علی(ع) در هیچ خانه‌ای این آیات تلاوت نشود، مگر اینکه ابلیس لعین سه روز گرد آن خانه نگردد و یا چهل شبانه روز هیچ جادویی وارد آن خانه نگردد. ای علی(ع) این آیه را به فرزندان و همسایگانت یاد بده که هیچ آیه‌ای برتر از این آیه نازل نشده است.

هر کس آیه‌الکرسی را هنگام خواب بخواند، خدای تعالی او را در خانه و خانواده و چند همسایه از اطرافیانش را از شر شیطان رجیم در امان تلقی می‌دارد.

 باز هم رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کسی که از خانه خارج شود و این آیه را قرائت کند، خداوند تبارک و تعالی 70 هزار فرشته را مأمور کند تا برای او استغفار کنند. تا هنگامی که به خانه بر می‌گردد و چون به خانه درآید فقر را از وی برگرداند.

امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: تلاوت آیه‌الکرسی 1000 بدی از بدی‌های دنیوی و 1000 بدی از بدیهای اخروی را زایل گرداند که بدترین بدی در دنیا فقر و بدترین بدی آخرت فشار قبر است.

 از لب‌الباب قطب راوندی از حضرت رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نموده که فرمودند: در شب معراج لوحی دیدم که در آن فاتحه‌الکتاب و در لوح دیگر کل قرآن قرار داشت که سه نور از آن ساطع بود، پس گفتم: ای جبرائیل(ع)! این انوار چیست؟ حضرت جبرائیل علیه السلام گفت: آن سه نور یکی سوره قل هوالله احد دیگری سوره‌ی یس و سومی آیه‌الکرسی است.

حضرت علی علیه السلام فرمود: پیامبر صلوات الله علیه و آله اجمعین به من فرمودند: یا علی(ع)! بعد از هر نماز آیه‌الکرسی را بخوان، پس بدرستی که حفاظت و مداومت نمی‌نماید بر آن. مگر نبی یا صدیق یا شهید.

در جامع الاخبار از حضرت امام محمد باقرعلیه السلام روایت شده که فرمودند: کسی که بعد از وضو آیه‌الکرسی را بخواند، خداوند تعالی ثواب چهل سال عبادت را به او عطا فرماید و چهل مرتبه مقام او را بالا ببرد و چهل حوریه به او تزویج فرماید.

شیخ طبرسی در مکارم الاخلاق روایت نموده که حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین هنگام خواب آیه‌الکرسی می‌خواند و می‌فرمود: که جبرائیل(ع)  بر من نازل شد و گفت: ای محمد(ص)! به درستی که عفریتی از جن در موقع خواب شما را دچار کید می‌نماید، پس بر تو باد قرائت آیه‌الکرسی.

مجرب و موثر است ختم در کتب معتبره از کتاب‌های علماء شیعه به نظر حقیر رسیده که در آیه شریفه "آیه الکرسی" ده وقف است هر که در وقت خواندن آن ده وقف را به عمل آورده و بعد دعا کند دعای او مستجاب است و قاعده آن به این نحو است که ابتداء از انگشت کوچک یمنی (از دست راست) شروع نماید و به هر وقفی که می‌رسد انگشتی عقد ببندد و ختم به انگشت ابهام یسر (دست چپ) می کند و در میان دو عین "یشفع عنده" هر حاجتی که خواهد از "دعاء" خیر طلب کند و در میان دو "میم"، "یعلم ما" بین آنچه در مقوله دفع شر باشد طلب نماید و چون ده وقف تمام شود "سه" مرتبه سوره "الم نشرح" و "سه" مرتبه سوره "قل هو الله احد" بخواند و "سه مرتبه صلوات" بفرستد و سر به سوی آسمان کند و حاجت بخواهد و "ده مرتبه سوره الحمد" را بخواند و بعد از اتمام هر حمد یک انگشت از انگشتان معقوده(بسته شده) را بگشاید و در وقت گشودن انگشتها ابتداء از انگشت ابهام دست چپ شروع نماید تا انگشت خنصر(انگشت کوچک) دست راست که ابتدای عقد از او بوده است و بعد از فتح همه انگشتها به آسمان نظر کند و بدمد و حاجت خود را بخواهد و در بعضی نسخ وارد است که فتح اصابع (انگشتان) بعد از خواندن سوره ها است و در آن نسخه متعرض نشده است که وقت گشودن اصابع فاتحه را بخواند.

 اگر عامل، به هر دو طریق عمل کند خوب است و در بعضی کتاب‌ها طریقه اول را تا چهل روز ذکر کرده‌اند و به جهت قضا و حاجات تخلف ندارد و مواضع ده وقف از این قرار است "الله لا اله الا هو الحی القیوم1 لا تاخذه سنه و لا نوم2 له ما فی السموات و ما فی الارض3 من ذالذی یشفع عنده الا باذنه4 یعلم ما بین ایدیهم5 و ما خلفهم6 و لا یحیطون بشیء من علمه7 الا بما شاء وسع کرسیه السموات و لارض8 و لا یوده حفظهما9 و هو العلی العظیم10" و در بعضی نسخ محل وقف ششم بعد از و ما خلفهم بنظر رسیده مرویست که هر که را مهم پیش آید و در آن عاجز بماند باید "غسل" کند به نیت آن مهم و آیه الکرسی را بخواند بطریق ده وقف و در میان دو عین یشفع عنده آن مهم را بخاطر بگذراند آن مهم بموجب دلخواه او برآید و هر دعائیکه کند مستجاب است و اگر دشمن صعب (سخت) داشته باشد به نیت مغلوب شدن او شروع در ختم نماید تا هر چند روز که می تواند بخواند و در میان دو میم یعلم ما بین ایدیهم دشمن را به نظر آورد البته بی شک آن دشمن مغلوب گردد.

و گفته اند این عمل از جمله مجربات است ایضاً بزرگان و اکابر گفته اند که، کسی به عدد ابجد نام خود بخواند ابوابِ فتوحات بر روی آن گشاده گردد و سعادت به او رو می آورد و فقر وفاقه از او دور می گردد و اگر از برای تحبیب (محبت محرمها) شرعی به عدد اسم طالب و مطلوب خوانده شود اثر عجیبی دارد.

همچنین در نسخه ملاحظه شد که اگر کسی را مهم باشد و خواهد زود کفایت شود به صحرایی رود که در آن آدمی نباشد و خطی بر گرد خود بکشد و رو به قبله به تواضع بنشیند و "هفتاد" بار آیه الکرسی را تا هو العلی العظیم بخواند بی شک در آن روز حاجت او برآورده می شود و در آن نسخه نوشته بود هذا مجرب و لا شک و لا ریب فیه.

به جهت بقای اولاد و سالم ماندن از جمیع بلیات، چهل مرتبه تا "و هو العلی العظیم" بنویسد و بر کودک بندد سالم بماند.

در حدیثی از سلمان فارسی رحمه‌الله علیه نقل گردیده که رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس آیه‌الکرسی را با زعفران به کف دست راست خویش نویسد و آن را با زبان خود بلیسد و 7 نوبت چنین کند، هرگز چیزی را فراموش نکند و فرشتگان او را آمرزش دهند.

گویند در شداید و سختی‌ها و مهمات عظیم قرائت آیه‌الکرسی 12 مرتبه، نافع است و تخلف ندارد.

در آخر سوره‌ی بقره آیاتی است که هم قرآن، هم دعا و هم رضایت خداوند است. در خبر است که به رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین گفتند: از خانه‌ی ثابت‌بن قیس شماس نوری مانند چراغی تابان برمی‌آید، فرمودند: او سوره‌ی بقره را می‌خواند، به او گفتند: شبها در سرایت چه می‌خوانی؟ گفت: آخر سوره‌ی بقره (آمن الرسول ...)(285).

هر کس دو آیه از آخر سوره بقره (آمن الرسول) تا آخر سوره را بعد از نماز عشاء بخواند، گویا تمام شب احیاء کرده است و انتهای شب شیطان گرد سرای او نگردد.

 گویند، اگر آیه (آمن الرسول) را در ظرف پاک بنویسند و با آب چای که شیرین باشد بشویند و آنرا ناشتا میل نمایند قوت حافظه زیاد گردد.

سرّ شاهراه سوم / 89 : سوره‌ مبارکه آل عمران{200آیه-مدنی}

نبی اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی آل عمران را بخواند، خداوند تبارک و تعالی به ازای هر آیه‌ای از این سوره امان‌نامه‌ای برای گذشتن از پل دوزخ به او عطا می‌کند.

 ابن عباس می‌گوید: رسول اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی آل عمران را در روز جمعه بخواند تا وقتی که خورشید غروب کند، خدا و فرشتگان برای او درود می‌فرستند.

ابن ‌مسعود گوید: از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین شنیدم که فرمودند: هر کس آیه‌ی 18سوره آل عمران(شهدالله انه لا اله الاهو و الملائکه ...) را بخواند، خداوند در روز قیامت به او فرماید: ای بنده‌ی من به عهد من وفا کردی و ادای امانت من را که یگانگی و توحید است نمودی و من سزاوارتر از آن کسی هستم که بر عهدش وفا کند، پس دربهای بهشت را باز کنید تا او از هر دری که می‌خواهد وارد شود.

در روایتی از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین آمده است، هر کس شب جمعه سوره‌ی آل عمران را بخواند، فردای قیامت او را دو بال دهند تا چون برق از پل صراط بگذرد و هر کس این آیه را همراه با ذکر عزیز بخواند، اگر قرض او برابر زمین باشد، حق تعالی آن را ادا کند. ذکر:(لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم) و آیه ی26 و 27 (قل اللهم مالک الملک تا بغیر حساب).

برای دولت و گشایش امور، 35 مرتبه آیه‌ی زیر را قرائت نمایید: انتهای آیه73 تا آخر 74سوره آل عمران ((قل ان افضل بید الله یؤتیه من یشاء...تا ...و الله ذوالفضل العظیم)). برای وسعت رزق و روزی و صاحب جاه و جلال ذکر ((یا الله المحمود فی کل فعاله)) را پانزده مرتبه در روز بخوانید.((و ان الفضل بید الله یوتیه من یشاء والله ذوالفضل العظیم)(سوره حدید انتهای آیه 29)

سرّ شاهراه چهارم / 92 : سوره‌ مبارکه نساء{176 آیه-مدنی}

ابی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین نقل نموده هر کس این سوره را تلاوت کند چنان باشد که صدقه داده به هر وارثی که مستحق باشد و او را مثل ثواب کسی باشد که آزادی را از اسیری و بندگی بازخریده و از شرک بری باشد و در مشیت خدا از کسانی باشد که گناهانش آمرزیده و حق سبحان از او خشنود باشد.

این سوره 176 آیه و 3764 کلمه دارد. عیاشی از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت کرده هر کس سوره‌ی نساء را هر جمعه بخواند از فشار قبر ایمن باشد آن زمان که او را در قبر نهند. هرگاه از کسی چیزی گم شده اگر در جای گمشدن آن چیز آیات 4 و 61 این سوره را در ظرف نو نویسند و با آب باران پر کنند و آن آب را در آن جا که گمشده بپاشند انشاءالله می‌یابد.

عیاشی روایت می‌کند از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام اگر شخصی در شهر یا قریه‌ای دلش گرفته و تنگ شود و نتواند از آن محل بیرون رود و به هیچ خارج شدنش میسر نشود، اگر آیه‌ی ربنا اخرجنا من هذه ... نصیراً (آیه‌ی 75) بخواند حاجت روا گردد.

 به جهت خاموش گشتن پرگو، این آیه را بنویسند و بر او ببندند، واگر متکبر و مغرور باشد به سخن خود، بخواهند که خاموشی گزیند بخوانند تا سخن کمتر گوید.

 و اگر کسی این آیه را بر پوست آهو نویسد و با خود نگهدارد و نزد ظالم و یا حاکم جباری رود که از وی ترسناک باشد و یا آیه را مکرر بخواند، از شرّ آن حاکم جبار ایمن گردد و هیچ ضرری به او نرسد. و اگر این آیه را به مشک و زعفران و گلاب بنویسد و با آب باران بشوید و آن آب را بر حاکم بپاشد حکم براستی کند و عدالت پیش گیرند و اگر بر قطعه‌ای جامه نویسد که از گریبان گرفته باشد، باید آن جامه را در روز پنجشنبه ببرد و آن را دفن کند در آستانه‌ی سرای زنی که شلیطه و بدزبان باشد، زبان او کوتاه گردد. انشاءالله

 

سرّ شاهراه پنجم / 112 : سوره‌ مبارکه مائده{120 آیه-مدنی}

أبی بن کعب از نبی اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرد، هر کس سوره‌ی مائده را بخواند، خداوند به تعداد همه‌ی مسیحیان و یهودیان روی زمین، به او مزد می‌دهد و ده حسنه برای او ثبت و ده گناه از نامه‌ی عمل او محو نماید. همچنین مقام و جایگاه او را ده درجه افزایش دهد.

حضرت علی علیه السلام فرمودند: این سوره هنگامی نازل شد که پیامبر سوار بر استر بوده و سنگینی وحی چنان بوده است که استر را از حرکت بازداشت و طولی نکشید که او بر زمین آرمید. پیامبر به چنان اغمایی درآمد که دست خود را بر سر شیبه بن وهب نهاد، بحال عادی برگشت و سوره‌ی مائده را برای ما قرائت کرد و همگی بدان عمل نمودیم .

و نیز از ابوحمزه ثمالی نقل کرده است که سوره‌ی مائده یکجا و بطور کامل نازل گردیده و هفتاد هزار ملک همراه آن سوره به زمین آمدند.

هر کس وقت صبح قبل از تکلم سه بار آیه 114 سوره‌ی مائده را بخواند روزی او در آن روز از آنجایی رسد که گمان نداشته باشد. (ربنا انزل علینا ... خیرالرازقین). روز اول بعد از نماز صبح با وضو دو رکعت نماز حاجت بخواند، آنگاه تا 40 روز هر روز رو به قبله صلوات بفرستد و آیه‌ی فوق را 50 بار بخواند و در بین خواندن با کسی تکلم نکند که در فتح امور بسیار مؤثر و مجرب است.

حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: هر کس در هر پنج‌شنبه سوره‌ی مائده را بخواند ایمانش هرگز به ظلم یا شرکی آلوده نمی‌شود.

سرّ شاهراه ششم /55:  سوره‌ مبارکه انعام{165 آیه-مکی}

أبی بن کعب گوید: سوره‌ی انعام در مکه هنگام شب نازل شد و هفتاد هزار فرشته حامل آن بودند و جهان را فرا گرفته بودند و صدای تسبیح و حمد آن بلند بود و چون حضرت صدای آنها را شنید، گفت: سبحان‌الله العظیم و بحمده، آنگاه به سجده رفت، بعد کاتبان را فرا خواند و در همان شب آیات سوره را ‌نوشتند.

حضرت فرمود: هر کس بخواند به تعداد هر آیه‌ی این سوره این هفتاد هزار فرشته بر او شب و روز، صلوات فرستند تا روز قیامت.

و از کعب‌الاخبار منقول است چون روز قیامت شود، خداوند به قاری این سوره خطاب کند: ای بنده‌ی من! در سایه‌ی من درآی و از میوه‌های بهشت برخوردار شو و آب کوثر مرا بیاشام و در چشمه‌ی سلسبیل غسل کن که تو بنده‌ی منی و من خدای توام.

جابربن عبدالله انصاری از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده: هر کس به هنگام صبح ابتدای این سوره را تا (یعلم ماتکسبون)(آیه 3) بخواند، خداوند هزار ملک را موکل کند که او را حفظ نمایند و اعمال آنها را بر او نویسند تا روز قیامت.

و هر کس بر مشک و زعفران نویسد و بشوید و آب آن را هفت روز متوالی بیاشامد، خدا بنظر رحمت بنگرد و از امراض او را شفا بخشد.

ابو بصیر روایت کرده که اباعبدالله علیه السلام فرمود: سوره‌ی انعام یکباره فرود آمده و هفتاد هزار فرشته آن را تشییع نموده و آن را تعظیم می‌نمودند؛ زیرا در 70 جای این سوره، نام خدا مندرج است و اگر مردم فضل قرائت این سوره را بدانند هرگز آن را وانگذارند و پیوسته به قرائت این سوره مشغول باشند.

ابن عباس گوید: هر کس سوره‌ی انعام را هر شب بخواند، از جمله‌ی کسانی باشد که در قیامت درامانند و هرگز روی آتش را به چشم خود نخواهد دید.

 

مرویست که هر که خواهد روزی بر وی فراخ گردد و حاجتش روا شود شب روز پنجشنبه یا جمعه یا شب جمعه روی به قبله بنشیند اول سوره فاتحه را بخواند و شروع کند به خواندن سوره انعام تا "ما اوتی رسل الله" پس بلافاصله برخیزد و دو رکعت نماز بکند و در هر رکعت بعد از حمد هفت بار آیه الکرسی و هفت مرتبه سوره انا اعطیناک بخواند چون فارغ شود به همان نحو رو به قبله و ابتدا کند از "الله یعلم حیث یجعل" تا آخر سوره بخواند و بعد سر به سجده بگذارد و "هفتاد" بار بگوید "لا اله الا الله محمد رسول الله" آنگاه حاجت خود را بخواهد که انشاء الله بر آورده است.

سرّ شاهراه هفتم / 39: سوره‌ مبارکه اعراف{206آیه-مکی}

از ابن بصیر روایت شده است که امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی اعراف را در هر ماه یکبار بخواند، در قیامت از جمله‌ی کسانی باشد که خداوند درباره‌ی آنان فرموده: خوفی برایشان نیست و اندوهگین نخواهند بود و چنانچه هفته‌ای آن را تلاوت کند، از آن دسته باشند که حساب برایشان آسان گیرند و همانا یکی از محکمات در این سوره است، پس خواندن آنرا ترک نکنید چون این سوره در روز قیامت شهادت دهد برای آن کس که خوانده‌اش.

أبی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هر کس سوره‌ی اعراف را بخواند حق تعالی میان او و ابلیس حائلی بوجود آورد و حضرت آدم علیه السلام، شفیع او باشد در آخرت.

 

سرّ شاهراه هشتم / 88: سوره‌ مبارکه انفال{75آیه-مدنی}

امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی انفال و برائت را در هر ماه بخواند، هرگز نفاق داخل آن نشود و از شیعیان علی علیه السلام گردد.

أبی بن کعب گوید رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس سوره‌ی انفال و برائت را بخواند من شفیع او باشم و روز قیامت گواهی می‌دهم که او از انفاق و بعدد هر منافق و منافقه که در دنیا باشد، ده حسنه برای او نویسند و ده بدی را محو کنند و ده درجه او را ارتقاء دهند و در دنیا زنده باشد، عرش و جمله‌ی آن برایش صلوات فرستند.

همراه داشتن سوره‌ی انفال به جهت چشم زخم و حفظ از خصم و گزنده بسیار مطلوب و مؤثر است و در سفر راه گم نکند و بر خصم غالب شود.

سرّ شاهراه نهم / 113: سوره مبارکه توبه (برائت){129 آیه-مدنی}

أبی بن کعب از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نمود: سوره‌ی انفال و برائت را هر کس بخواند من شفیع او باشم. و مرویست این سوره را هفتاد هزار فرشته همراه جبرائیل علیه السلام نازل نمود.

 این سوره را توبه و برائت و فاضحه و مخزیه و مشقشقه و سوره العذاب و سعثه و مشروه و حاقه و منکله (کیفرکننده) و مدمدمه و بحث گویند و هر یک بر معانی خاصی دلالت دارد.

از امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده که ا نفال و برائت یک سوره است زیرا که در اول سوره‌ی برائت بسم‌الله نیست و گویند، چون بسم‌الله برای امان و رحمت است و برائت برای رفع امان و رحمت و بیزاری خدای تعالی از ایشان است. بنابراین در اول آن بسم‌الله نیامده است و هر کس این سوره را در کالا یا متاع نهد، از دزدیده شدن و سوختن ایمن گردد.

ثعلبی به سند خود از نبی اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، قرآن آیه آیه و حرف حرف نازل شد جز سوره‌ی برائت و قل هوالله احد، که با هفتاد صف از فرشتگان بر من نازل گردید و هر کدام می‌گفتند: ای محمد(ص) در مورد نسبت خدا به نیکی، سفارش کن.

در آیه129 (حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم) هفت خاصیت موجود است: 1-عزت، 2-رفعت، 3-وسعت، 4-نعمت و حشمت،5 -محبت، 6-قوت، 7-قدرت.

سرّ شاهراه دهم / 51: سوره‌ مبارکه یونس علیه السلام {159آیه-مکی}

از فضل رسّان روایت شده است که امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی یونس علیه السلام را در هر دو ماه یا سه ماه یکبار بخواند، بیم آن نباشد که مبادا از نادان‌ها و جاهلین باشد، و در قیامت از جمله‌ی مقربین درگاه الهی خواهد بود. این سوره مکی است جز سه آیه.

 أبی بن کعب از رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نموده هر که این سوره را بخواند، به عدد هر کس تصدیق یا تکذیب یونس علیه السلام نموده و به عدد هر که با فرعون غرق شده است، حسنه برای او نویسند.

جهت درد پا و روماتیسم آیه‌12 (واذا مس الانسان الضر دعانا..... ماکانوا یعلمون) بر کوزه‌ی نو نویسند و پر از روغن زیتون کنند و بعد آنرا نرم بجوشانند و به پا مالند.

 

سرّ شاهراه یازدهم / 52: سوره‌ مبارکه هود علیه السلام {123آیه-مکی}

از امام محمد باقر علیه السلام روایت شده است که: هر کس سوره‌ی هود علیه السلام را هر جمعه بخواند با پیامبران مبعوث شود و حسابش به آسانی انجام شود و معلوم نمی‌گردد که او گناهی کرده است.

أبی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده که: هر کس این سوره را بخواند به هر کس که به نوح علیه السلام و صالح علیه السلام و شعیب علیه السلام و لوط علیه السلام و ابراهیم علیه السلام و موسی علیه السلام ایمان آورده و یا آنها را تکذیب کرده، ده حسنه به او اعطا شود و روز قیامت از سعیدان و خوشبختان باشد.

ابوحجیفه روایت کرده است که به پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین گفتند یا رسول‌الله! چیزی در تو زود اثر کرده ؟ فرمود: سوره‌ی هود علیه السلام و اشباه آن (حاقه، واقعه، عم یتسائلون و هل اتیک حدیث الغاشیه) مرا پیر کرد.

زیدبن آبان گوید: من سید انبیاء را در خواب دیدم و سوره‌ی هود علیه السلام را بر او خواندم. چون ختم کردم، مرا گفت: هر کس آیه 41 از سوره‌ی هود علیه السلام را جهت هر حاجتی سیزده مرتبه بخواند و بر تخته‌ای بنویسد و آن تخته را در ابتدای کشتی، ماشین، هواپیما، یا هرگونه مرکبی نصب کند آن کشتی از غرق شدن ایمن باشد و آن مرکب حفظ شود. (و قال ارکبو فیها بسم‌الله مجریها و مرسیها ان ربی لغفور رحیم).

 

سرّ شاهراه دوازدهم /53:  سوره‌ مبارکه یوسف علیه السلام{111آیه-مکی}

امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی یوسف علیه السلام را هر روز یا هر شب بخواند، خداوند عزوجل او را محشور فرماید، در حالیکه جمال او مانند جمال یوسف علیه السلام باشد و فزع روز قیامت بر او اصابت نمی‌کند و از ضیاءالصالحین می‌باشد و این سوره در تورات نوشته شده است.

و از حضرت رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نموده که فرمود: زنان خود رابه ایوان‌های رو به معبر ننشانید و نوشتن سوره‌ی یوسف علیه السلام را به ایشان نیاموزید و آنها را ریسندگی و سوره‌ی نور آموزید.

 هر کس سوره‌ی یوسف علیه السلام را بنویسد و 3 روز در خانه نهد و بعد از سه روز آن را بیرون خانه دفن کند، نزد پادشاه عزیز و محترم گردد.

 و هرکس سوره‌ی یوسف علیه السلام بنویسد و بشوید و آبش را بنوشد، رزق او آسان گردد.

سرّ شاهراه سیزدهم / 96: سوره‌ مبارکه رعد{43آیه-مدنی/مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی رعد را سه بار بخواند حق تعالی او را بدون حساب و کتاب به بهشت برده او را در خانواده و برادران دینی که بشناسد شفیع نماید. أبی بن کعب، از پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده هرکس سوره‌ی رعد را بخواند حق تعالی به عدد هر ابری که روی آسمان آمده و آید روز قیامت بر وی حسنه نوید و روز قیامت از موقنان بعهد خدا باشد.

جهت حامله شدن، از شیخ بهاءالدین، نقل است: آیه‌ی 30 سوره‌ی رعد را جمیعاً به صورت حروف مقطعه (و ل و ا ن ق ر ا ن ا ع ر ب ی ا  تا آخر) بنویسد و بر پهلوی زن بندند، حامله شود و همچنین منقول است به نهصد زن دادم، حامله شدند.

 

سرّ شاهراه چهاردهم/ 72: سوره‌ مبارکه ابراهیم علیه السلام{52 آیه-مکی}

از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند: هرکه سوره‌ی ابراهیم علیه السلام و حجر را در هر نماز جمعه بخواند، فقر و دیوانگی و بلیه به او نرسد.

أبی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هر کس سوره‌ی ابراهیم علیه السلام را بخواند، حق تعالی برای او به عدد هر که عبادت  اصنام کرده و هر که نکرده ده حسنه نویسد.

 اثر و خواص سوره‌ی ابراهیم علیه السلام: برای گریه طفل بر پارچه نویسند و بر بازویش بندند، از گریه و ترس و آفات حفظ گردد.

 

سرّ شاهراه پانزدهم/ 54: سوره‌ مبارکه حجر{99آیه-مکی}

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هر که این سوره را بخواند، حق تعالی به عدد مهاجر و انصار و استهزاکنندگان پیغمبر، برای او ده حسنه بنویسد.

اثر و خواص سوره حجر: هر که این سوره را به زعفران نویسد و بشوید و آبش را به زنی دهد که شیرش کم است، بسیار گردد و اگر بر بازو بندد رزقش زیاد شود.

 به جهت قوه‌ی حافظه 41 بار آیه‌ی9 این سوره را بر انجیر خشک بخوانند و روزی چند دانه از آنها را بخورند و کمتر از یک دانه نخورند. (انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون)

سرّ شاهراه شانزدهم / 70: سوره‌ مبارکه نحل{128آیه-مکی}                                            

امام محمد باقرعلیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی نحل را در هر ماه یکبار بخواند از زیان مالی و قرض ایمن باشد و نیز از هفتاد نوع بلا که خوارترین آنها دیوانگی و جذام و پیسی است دور باشد، و مسکنش در آخرت بهشت عدن و آن محلی است وسط بهشت.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس این سوره را بخواند، حق تعالی او را بر نعمتی که در دنیا داده محاسبه نکند و کسی را ماند که در وقت مرگ وصیت نیکو کرده باشد.

اثر و خواص سوره‌ی نحل: هر کس سوره‌ی نحل را بنویسد و در دیوار باغ بگذارد، میوه‌ی آن باغ زیاد می‌شود و اگر در منزل خصم نهد، جماعتشان متفرق گردد.

 

سرّ شاهراه هفدهم / 50: سوره‌ مبارکه أسراء{111آیه-مکی/مدنی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس در شب جمعه این سوره را بخواند، نمیرد تا قائم آل محمد علیه السلام را دریابد و از یاوران وی باشد.

أبی بن کعب از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هر کس سوره‌ی بنی اسرائیل را بخواند، دلش نرم شود آنجا که ذکر مادر و پدر است و خدای تعالی اجری از بهشت به او می‌دهد که برابر 2400 پیمانه و هر پیمانه‌ای از تمام نعمت‌های دنیا بهتر است. هر کس جهت هر مشکلی 7 مرتبه سوره‌ی اسراء را متوالی بخواند حاجت مهمش برآورده گردد.

هرگاه کودکی دیر به سخن گفتن آید، این سوره را با مشک و زعفران بنویسند و بشویند و به طفل بخورانند زبانش باز و گشاده می‌گردد.

به جهت هر امر عظیمی و مشکلی که او را روی دهد و هر حاجت و مطلبی که داشته باشد هفت مرتبه بلافاصله تلاوت نماید البته مهم او کفایت خواهد شد.

سرّ شاهراه هجدهم /69:  سوره‌ مبارکه کهف{110آیه-مکی/مدنی}

از حضرت صادق علیه السلام روایت است که هر کس در شب جمعه سوره‌ی کهف را بخواند، شهید بمیرد و در روز قیامت حق تعالی او را با شهیدان مبعوث کند و در موقف با شهدا باشد.

حضرت علی علیه السلام فرمودند: هیچ بنده‌ای نیست که آیه‌ی110 ( قل انما انا بشر مثلکم... ) سوره‌ی کهف را بخواند، جز اینکه برای او نوری کشیده شود از خوابگاهش تا خانه‌ی کعبه چنانچه خود از اهل حرم است برای او نوری است تا بیت‌المقدس.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس این سوره را بخواند تا هشت روز از هر فتنه‌ای آسوده است. اگر در این هشت روز دجال ظهور کرده، خداوند او را از فتنه‌ی وی حفظ کند.

 و هر که ده آیه از سوره‌ی کهف از حفظ بخواند، فتنه دجّال به او آسیبی نمی‌رساند و هر کس همه‌ی سوره را بخواند داخل بهشت شود.

هنگام نزول سوره‌ی کهف هفتاد هزار فرشته آن را همراهی می‌کردند و عظمت آن آسمان و زمین را فرا گرفته بود.

 از معصومین صلوات الله علیهم اجمعین روایت کرده‌اند، هر کس آیه‌ی 110 این سوره را بخواند، هر موقعی که بخواهد بیدار خواهد شد.

سرّ شاهراه نوزدهم /44:  سوره مبارکه مریم سلام الله علیها{98آیه-مکی}

حضرت صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی مریم سلام الله علیها را مرتب تلاوت کند نمیرد تا چیزی که او را از مال و جان و فرزند بی‌نیاز کند به او رسد و در آخرت از اصحاب عیسی ‌بن مریم علیه السلام باشد و در آخرت مقام و مرتبه‌ای مثل سلیمان بن داود علیه السلام در دنیا به او داده شود.

 ابی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده هر کس سوره مریم سلام الله علیها را بخواند، حق‌تعالی به عدد تکذیب و تصدیق‌کنندگان حضرت زکریا علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام و حضرت مریم سلام الله علیها و حضرت عیسی علیه السلام و حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت موسی علیه السلام و حضرت هارون علیه السلام برای او حسنه و پاداش بنویسد.

 هر کس سوره مریم سلام الله علیها را بنویسد و در شیشه‌ای پاک در منزل نگهدارد، اصلاً شر و بدی به اهل آن خانه نرسد و خیر آنها بسیار گردد و اگر آنرا بنویسد و بشوید و بخورد، هر ترسی که دارد برود.

هر کس سوره‌ی مریم سلام الله علیها را بنویسد و بشوید و آبش را بر دختر بریزد، او را شوهر پیدا شود.

سرّ شاهراه بیستم /45:  سوره مبارکه طه{135آیه-مکی}

از حضرت امام صادق علیه السلام روایت شده، قرائت سوره‌ی طه را وا مگذارید، زیرا خداوند آن را دوست دارد و همچنین دوست دارد هر کس که بخواند و قرائت را ادامه دهد، خداوند در روز قیامت نامه‌ی عملش را بدست راستش دهد و او را به آنچه در اسلام عمل کرده محاسبه نکند و به قدری اجر و پاداش به او ببخشد، تا راضی شود.

ابی بن کعب از سید عالم پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هر کس سوره‌ی طه را بخواند، حق تعالی ثواب مهاجرین و انصار را به او بدهد.

 ابوهریره از پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نموده، حق سبحانه سوره‌ی طه و یس را قرائت کرده پیش از خلق عالم در مدت دو هزار سال، چون ملائکه قرآن را از خداوند شنیدند، گفتند: خوش به حال امتی که این سوره برای آنان نازل شود و چه خوش ظرفهایی که حامل آن باشد و چه خوش زبان‌هایی که به آن تکلم نمایند.

از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کنند که فرمود: اهل بهشت از قرآن جز طه و یس نخوانند.

هر کس هنگام طلوع فجر صادق سوره‌ی طه را بخواند روزی تازه به او کرامت شود و دل‌های خلق برایش نرم و دشمن او مغلوب گردد.

 و هر که آن را با خود دارد از پی هر حاجتی که رود برآید.

 و به هر قومی که خواستگاری کند، اجابت نمایند و اگر به میان دشمنان رود، متفرق شوند و اگر خواهد بین دو نفر دوستی دهد حرف و سخنش قبول گردد.

 و اگر سوره‌ی طه را بنویسد و بشوید و بیاشامد از شر پادشاه در امان باشد و از مقربین ا و گردد.

هر که بخواهد رزق او برسد از جائیکه گمان نداشته باشد و دلها از برای او نرم گردد و بر دشمنان غالب آید و وقت خواندن آن از طلوع فجر صادق است یک مرتبه.

سرّ شاهراه بیست و یکم /73:  سوره‌ مبارکه انبیاء{112آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی انبیاء را به جهت دوست داشتن بخواند در جنّات پرنعمت از همراهان پیغمبران الهی باشد و در چشم مردم در زندگی دنیا با هیبت جلوه کند.

ابی بن کعب از سید عالم صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هرکس سوره‌ی انبیاء را بخواند، حق تعالی در قیامت حساب او را آسان گرداند و هر پیغمبری که اسم او در قرآن است، در آن روز با او مصافحه کند و بر او سلام دهد.

هر کس به جهت بیماری یا پریشانی فکر یا بیخوابی این سوره را با خود همراه داشته باشد از آن مشکلات خلاص شود.

 

سرّ شاهراه بیست و دوم /103 سوره‌ مبارکه حج{78آیه-مکی/مدنی}

هر کس سوره‌ی حج را در هر سه روز یکبار تلاوت کند آن سال به سر نیاید تا که به زیارت بیت‌الله الحرام مشرف شود و اگر در آن سفر فوت کرد داخل بهشت گردد.

ابی کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هر کس سوره‌ی حج را بخواند حق تعالی ثواب و پاداش او را برابر ثواب کسانی که حج و عمره کرده‌اند و یا می‌کنند تا روز قیامت کرامت فرماید و اگر هر روز یکبار بخواند، به حج مشرف گردد.

هر کس سوره‌ی حج را بر پوست آهو بنویسد و در آب نهر اندازد و از آن آب در خانه والی یا قاضی یا حاکم بپاشد به قصد تبعید آنان، آنها بیرون روند.

جهت ظهور غایب و بازگشت او و اموال مسروقه و ظهور معادن و اطلاع بر عاقبت کارها، شب پنجشنبه در یک مجلس 201 مرتبه آیه‌ی 70 سوره‌ی حج (الم تعلم ان الله، ... الله یسیر) را بخواند، به نتایج قطعی خواهد رسید.

 در سوره‌ی مبارکه حج هشت آیه است که آنها را مفاتیح‌الجنان و مصابیح‌الجنان به معنی کلیدها و چراغ‌های بهشت می‌نامند و 124 کلمه است که اشاره به یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر دارد. چنانکه خداوند، عیسی علیه السلام و یحیی علیه السلام را کلمه خوانده و هر کس این آیات را بخواند، گویا انبیاء را وسیله قرار داده است: به علاوه چهار نام مقدس خداوند در آنها ذکر شده و هر آیه به نام خداوند بزرگ ختم گردیده است.

ابن عباس گوید: در قرآن چنین آیات بزرگواری دیدم، از رسول مکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین سؤال نمودم این آیات چیست؟ فرمود: هشت گنج از گنج‌های الهی و هشت سر از اسرار نامتناهی است و از اسم اعظم خالی نیست، هر کس آنها را بخواند از شر جن و انس و دشمن و حاسد و مکر شیطان رها شود و ابواب رزق و علم بر او باز و اندوهی به او نرسد و به مطلوب رسد و محبوب قلب‌ها گردد و در پناه الهی و ملائکه باشد و در اسفار بیمه شود و نمیرد مگر آمرزیده و پسندیده گردد.

 

سرّ شاهراه بیست و سوم / 74: سوره‌ مبارکه مؤمنون{118آیه-مکی}

از پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت است: ده آیه بر من نازل شد که هر کس قرائت کند، به بهشت می‌رود. بعد از اول سوره تلاوت نمود تا ده آیه را تمام کرد و اول و آخر این سوره از گنج‌های بهشت است هر کس به آیه 1 تا 3 از اول سوره عمل نماید و پند گیرد از چهار آیه‌ی آخر آن، ناجی و رستگار خواهد بود.

حضرت صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی مؤمنون را بخواند، حق تعالی کار او را به سعادت ختم کند و هر کس روز جمعه به قرائت آن مداومت نماید، منزل آن با پیامبران و مرسلین در فردوس اعلا باشد.

ابی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین نقل کرد: هر کس سوره‌ی مؤمنون را قرائت کند ملائکه مقربین در روز قیامت او را بشارت دهند به روح و ریحان و در وقت آمدن ملک‌الموت برای قبض روح او، او را مژده و بشارت دهند که چشم او بر آن روشن گردد و دلش به آن شاد و خرم شود و با نشاط تمام روح از بدن او مفارقت کند و به دارالسلام رسد.

اثر و خواص سوره‌ی مؤمنون جهت خلاصی از مهلکه و مشکلات. هر کس 140 مرتبه متوالی بجز امر ضروری در بین قرائت به کار دیگری نپردازد و اگر آن را در شب بنویسد و در پارچه‌ای حریر سبز نهد، اگر علاقه به فسق و گناه دارد شوق فسق از دلش برود و ترک شراب و گناه کند.

روزی عبدالله مسعود نزد بیماری آمد و آیه‌ی «افحسبتم انما خلقناکم عبثا»(آیه115) تا آخر آیه 118 سوره‌ی مؤمنون در گوش بیمار خواند، فی‌الحال از آن مرض و بلاء شفا یافت و به سلامت از بستر برخاست. رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین عبدالله مسعود را طلبید و فرمود: چه در گوش او خواندی؟ گفت: این آیات را خواندم، پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: به خدایی که جانم به امر اوست، اگر این آیه را کسی از سر یقین بر کوه بخواند، کوه از جای برود.

هر که را مهمی عظیم و مهلکه خطیری پیش آید که از علاج او عاجز باشد "یکصد و چهل" بار این سوره را بر سبیل اتصال(پشت سر هم) بخواند و به جز به جهت ضرورت اکل و شرب (خوردن و آشامیدن) و نماز از جای خود بر خیزد از آن ورطه خلاص شود و هیچ مکروهی به او نمی رسد.

سرّ شاهراه بیست و چهارم /102:  سوره‌ مبارکه نور{64آیه-مدنی}

از امام جعفر صادق علیه السلام روایت گردیده مالها و زنان خود را به دژ محکم خود درآورید با قرائت سوره‌ی نور که حقیقتاً هر کس این سوره را در هر روز یا در هر شب بخواند، هرگز از اهل بیت او زنا واقع نشود تا از دنیا رود و چون بیمرد هفتاد هزار فرشته جنازه‌ی او را تشییع کنند و برای او دعا و استغفار نمایند تا به قبر درآید و روز قیامت آمرزیده محشور شود.

ابن ابی کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرد: هرکس سوره‌ی نور را بخواند خداوند به عدد هر مؤمن و مؤمنه که بوده و باشند تا قیامت، ده حسنه برای او نویسند.

اثر و خواص سوره‌ی نور: هر کس آن را نویسد و در زیر بالشت نهد، محتلم نشود .

و هر کس آن را در طشتی مسی بنویسد و بشوید و آب آن را بر چهارپای، گوسفند و گاو دهد و بر آن بپاشد خوب شود.

 اگر آیه‌ی سوره‌ی نور را بنویسند و بشویند و از آن آب در چشم کشند، تاریکی و ضعف او برود، «الله نورالسموات و الارض ... تا بکل شیء علیم»(آیه35).

 

سرّ شاهراه بیست و پنجم /42:  سوره‌ مبارکه فرقان{77آیه-مکی}

از پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت شده، هر که این سوره را بخواند، حق تعالی او را روز قیامت مبعوث کند در حالیکه مؤمن و موحد باشد و بعث و نشور را تصدیق نماید و او را بی حساب به فردوس برند.

 و هر کس در شب این سوره را بخواند، حق تعالی او را هرگز عذاب نکند و اعمال او را حساب نکند و منزل او در بهشت اعلا باشد.

 هر کس این سوره را شب یا روز بخواند، خانواده‌اش هرگز گرد فجور نگردد و چون بمیرد 70 هزار ملک او را همراهی کنند و آنها جهت او دعا و استغفار کنند تا او را در گور نهند و هر که آن را بنویسد و با خود نگه دارد، حشرات زمین نزد او نیایند.

 

سرّ شاهراه بیست و ششم /47:  سوره‌ مبارکه شعراء(طسم){227آیه-مکی}

هر کس سوره‌ی شعراء را بخواند او را ده حسنه باشد به عدد تصدیق و تکذیب‌کنندگان نوح علیه السلام و هود علیه السلام و شعیب علیه السلام و صالح علیه السلام و ابراهیم علیه السلام و عیسی علیه السلام و محمد صلوات الله علیه و آله اجمعین، و چنین باشد که او تصدیق همه انبیاء گذشته نموده باشد.

هر کس طواسیم (سوره‌ی شعرا، نحل و قصص) را بخواند در شب جمعه، از اولیاء الله باشد و در جوار و پناه او جای گیرد و در دنیا هرگز فقر و گرفتاری به او نرسد و چندان نعمت جلیله به او دهند که فوق رضای او باشد و او را به صد حورالعین تزویج نمایند، و او را در حوزه‌ی جنت عدن که وسط بهشت عنبر سرشت است ساکن نمایند. همچنین او را هم‌نشین مرسلین و اوصیاء شریف سازند.

هر کس سوره‌ی شعرا را بنویسد و آن را بر خروس سفیدی آویزد و رها کند، هر جای آن خروس بایستد در آنجا گنجی یا سحری دفن شده است.

 

سرّ شاهراه بیست و هفتم / 48: سوره‌ مبارکه نمل{93آیه-مکی}

هر کس طس سلیمان علیه السلام را بخواند اجر او ده حسنه است، به عدد کسانی که تصدیق و تکذیب سلیمان علیه السلام و هود علیه السلام و شعیب علیه السلام و صالح علیه السلام و ابراهیم علیه السلام نموده و یا بنمایند و از قبر خویش خارج می‌شود در حالی که ندای لا اله الا الله می‌گوید.

هر کس این سوره را بخواند، غش نمی‌کند و از بیماری صرع دور می‌گردد.

سرّ شاهراه بیست و هشتم / 49: سوره‌ مبارکه قصص{88آیه-مکی}

رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی قصص را بخواند ده حسنه به عدد کسانی که موسی علیه السلام را تصدیق و تکذیب کردند بر او داده می‌شود و فرشته‌ای در آسمان و زمین نمی‌ماند مگر اینکه برای او شهادت می‌دهند که او، به درستی می‌گفت: همه چیز تباه می‌شود، جز ذات خداوند.

هر دردمند و بیماری که این سوره را بنویسد و با خود حمل کند یا بشوید و بخورد به اذن الله شفا می‌یابد.

 هر کس آن را همراه شخص گریزپا کند از گریختن محفوظ ماند.

 و هر کس درد جگر و یا شکم داشته باشد و بر خود بیاویزد یا همراه کند شفا یابد، انشاءالله.

 

سرّ شاهراه بیست و نهم /85:  سوره‌ مبارکه عنکبوت{69آیه-مکی}

هر کس سوره‌ی عنکبوت را قرائت کند، حق تعالی او را به عدد هر مؤمن و منافقی که بوده و خواهد بود ده حسنه کرامت کند.

ابو بصیر از ابی عبدالله علیه السلام نقل می‌کند، آن حضرت مرا گفت: هر کس سوره‌ی عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم رمضان بخواند، به خدا سوگند از اهل بهشت باشد و کلمه‌ی انشاءالله نمی‌گویم، بلکه از روی جزم این را حکم می‌کنم و نمی‌ترسم از آنکه حق تعالی در این سوگند به من مواخذه نماید.

و به درستی این دو سوره را نزد حق تعالی شأن عظیم و مکان حسیم است.

 و جهت رفع تب‌های دائم و دردهای مختلف شستن و آشامیدنش نافع است.

 

سرّ شاهراه سی‌ام / 84: سوره‌ مبارکه روم{60آیه-مکی}

پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس این سوره را بخواند ده برابر اجر ملائکه‌ای که بین آسمان و زمین مشغول تسبیح پروردگار بوده، به او اجر خواهد داد و آنچه را که در آن روز و شب از او ثواب فوت شده است به او داده خواهد شد.

 هر کس سوره‌ی روم را بنویسد و در شیشه‌ی سرتنگی نهد و در خانه‌ی قومی بقصد بد بگذارد هر که در آن خانه باشد بیمار گردد (البته در خانه مردم آزار و ستمگر).

هر کس صبح و شب آیه17 تا 19این سوره (فسبحان‌الله حین تمسون... تاتخرجون) را بخواند، جبران هر عبادتی است که در همان روز یا همان شب از وی فوت شده است، و قرائت آن آیه در عقب هر نماز واجب به عدد قطرات باران و برگ درختان و خاک روی زمین برای وی حسنه نویسند.

 

سرّ شاهراه سی و یکم /57:  سوره‌ مبارکه لقمان{34آیه-مکی}

امام باقر علیه السلام فرمود: کسی که سوره‌ی لقمان را در هر شب بخواند، خداوند در آن شب تا بامداد سی تن از فرشتگان و موکلین بر وی گمارد تا او را از شر ابلیس و سپاهش نگهدارند و چون در روز بخواند فرشتگان و موکلین روز تا شب (پایان آن روز) وی را از شیاطین حفاظت نمایند.

پیامبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کسی که سوره‌ی لقمان را بخواند در قیامت لقمان با او دوست بوده و ده برابر اجر آن کسی که به خوبی‌ها عمل کرده و از بدی‌ها دوری نموده به او پاداش داده می‌شود.

هر دردمندی سوره‌ی لقمان را بنویسد و به خود ببندد درد بهبود یابد و خون دماغ بایستد.

 

سرّ شاهراه سی و دوم / 75: سوره‌ مبارکه سجده{30آیه-مکی}

حسن بن ابی العلاء از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده است: هر کس هفته‌ای یک مرتبه سوره‌ی سجده را بخواند، خداوند نامه‌ی عمل او را به دست راستش دهد و از آنچه کرده است حساب سخت نکشد و وی همنشین رسول الله صلوات الله علیه و آله اجمعین و خاندانش علیهم السلام گردد.

هر کس سوره‌ی سجده را در خانه‌ی حاکم (ظالم به قصد عزل) نهد همان سال حاکم عزل گردد .

و اگر دردمند یا درد شقیقه داشته و این سوره را بنویسد و به خود آویزان نماید شفا یابد.

 ابوجارود گوید: پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین به خواب نمی رفت تا سوره‌ی (الم تنزیل) و (تبارک الذی بیده الملک) را تلاوت می‌کرد.

لیث گوید من این سوره را به طاووس اعلام کردم. فرمود: این دو بر باقی سوره‌ها مزیتی دارند و هر که این سوره را بخواند 60 حسنه برایش نویسد و 60 بدی محو گردد و 60 درجه بلند مرتبه گردد.

رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس آن را در خانه خود بخواند شیاطین سه روز داخل آن خانه نشوند.

 

سرّ شاهراه سی و سوم /90:  سوره مبارکه احزاب{73آیه-مدنی}

از حضرت امام صادق علیه السلام، نقل است: هر کس سوره‌ی احزاب را بسیار بخواند، روز قیامت در جوار سید ابرار و ازواج اطهار او باشد.

و اگر دختری در خانه مانده باشد، سوره‌ی احزاب را بر ورق آهو نویسند و در حقه نهاده، سر آن را محکم بسته در خانه‌ی آن دختر پنهان کنند، او را شوهر پیدا شود.

 و نیزسوره فتح آیات 1 تا 7 ( انافتحنا را تا عزیزا حکیما) با زعفران بر جامه‌ی دختر نویسند و نیز سوره کهیعص را بنویسند و بشویند آب آن را بر سر دختر ریزند انشاءالله مطلب حاصل گردد.

ابی بن کعب از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین نقل کرده: هر کس سوره‌ی احزاب را بخواند و آن را به خانواده و هر کس که در تحت تکفل اوست بیاموزد، خداوند او را از عذاب و رنجش قبر ایمن دارد.

عبدالله بن مغیره گوید: از حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام روایت گردیده: هر کس در تعقیب نماز صبح و مغرب، پیش از آنکه برخیزد و با کسی حرف بزند آیه‌ی56 «ان الله و ملائکه» را بخواند و بعد بگوید: «اللهم صل علی محمد النبی و ذریه» خداوند صد حاجتش را برآورده سازد (هفتاد حاجت در دنیا و سی حاجت در آخرت).

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۰۳ ، ۱۴:۳۴
عذرا شفائی

 حرف س از حروف مبارکه حمعسق

حرف" س " قلب قرآن و یکی از اسرارآمیزترین حروف الفباست که در کتاب راز انسان به طور کامل توضیح داده شده است که در این‌جا به اختصار بیان می‌کنم:

مقام حرف "س" در الفبا ، میزان‌ترین حروف است زیرا زُبر و بینه‌ی "سین" با هم برابر است {( زبر: س=60) = (بینه: ین=60)} و چنانچه می‌دانید قرآن کریم شامل 120 حزب است پس تمام قرآن ، سین است {سین=120=علیّ(ص)} و تمامش قلب است.

که خداوند متعال خطاب به وجود مقدس پیامبر(ص) که قلب عالم خلقت و آفرینش است در سوره مبارکه یس فرمود:" یس.والقرآن الحکیم" ، یا از حروف ندا است و سین همان باطنِ قرآن حکیم است{یعنی علی(ع) که در اسرار عالم قرب ، سرّ قلبِ باطن آشکار شد و حقیقت گنج مفتاح (ب)؛باءِ بسم الله ، که پیامبر(ص) فرمود: آنجا که آیات مبارک آمن الرّسول برایم قرائت شد صدای صوت قرآن ، صدای علی(ع) بود}.

وجود مطهر حضرت فاطمه(س) ؛سیدة النساء العالمین، "امّ السین" است. پیغمبر (ص) می‌فرمایند: "زهرا امّ ابیهاست و کوثر وجود".

یکی از اسماء قرآن، کوثر است. پس پیغمبر(ص)، ظرف اسرار قرآن و علی(ع)، ظهور نطق قرآن و زهرا(س)، کثرت معنای قرآن است. و تمام بواطن قرآن و آن چشمه‌هایی که انوارش 11 معصوم(ص)، پرده‌های غیب عرفانش و صراطش و ظاهر و باطنش را به عمل معنا کرده‌اند.

از طرفی 60=عددابجد "ام ابیها" که جایگاه عددی آن 33 است وجایگاه عددی آب به صورت بسیط یعنی الف+با برابر 33 می‌شود {33= (3=با)+(30=الف)} و عددابجدش 114می‌شود{114=(3=با)+(111=الف)، بنابراین حقیقت قرآن که کوثر وجود است به عدد 114 سوره مبارکه ، حقیقت آب است و جایگاه عددیش33 ، که عدد ابجد 33 به حروف(سیُ سه) هم می‌شود 135 و برابر نام فاطمه(س) ! که کوثرعالم وجود ؛ امّ ابیها ؛ میزان حق و ظرف عالم امکان است. {سیُ سه=135= فاطمه(س) }. نکته مهم این است که در سوره 33 قرآن کریم ؛ سوره مبارکه احزاب آیه 33 ؛ آیه تطهیر برای 14 نور مقدس(ص) آمده است :

...انّما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا (خدا چنین می‌خواهد که هر آلایشی را از شما خانواده نبوت ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند). و کتاب قرآن هم ، طهارت کامل است که در آیه  79 سوره مبارکه واقعه می‌فرماید: لا یمسّه الا المطهّرون ؛ بدون طهارت ، قرآن را مس نکنید.

خداوند متعال، کتاب عظیم المرتبه‌ی قرآن را انسان ساز و باطن وجودش را، انسان کامل قرار داد. باطن آن، صراط مستقیم و امام المبین است.

این حقیقت شامل حال انسان نمی‌شود مگر اینکه قلب انسانی‌اش احیاء شود تا تمام اعضاء و جوارح و عروق و احساساتش ، عمل انسانی انجام دهند. جای تفکر است که ربّ العالمین چه منّتی بر ما دارد که حرف سین را میان کلمه انسان قرار داد تا انسان‌ها از قلب ، هدایت شوند. در حدیث مبارکی داریم: "قلب انسان کعبه؛ یعنی خانه خدا است" و فرمود: "قلب المؤمن عرش الرحمن"، قلب مؤمن عرش خدای رحمن است. چه وصف زیبایی است ! تمام سعه‌ی وجودی انسان را از باطن این حدیث مبارک باز می‌کند. اگر انسان، رضای خدا را در نیّات و اعمالش فراموش کند، انسانیت خویش را نیز بدست فراموشی خواهد سپرد! و اگر توفیق توبه شامل حال او نگردد، قلب انسانیش می‌میرد، و این مثابه مردن "سین" میزان انسانیش است. چرا که انسانیت بدون "سین" ، "اِنانیَتی" بیش نیست. و حتی طهارت انسان از بین می‌رود چنانچه انسان کافر ، عین نجس است.

تحقق این امر منوط به این است که قلبمان پیوند به قلب انسان کامل شود. به تعبیر دیگر نبضی باشد هماهنگ با قلب عالم و از یک هم صدایی و هم نوایی پیروی کند. آن رضا به بندگی کردن پروردگار عالم و با خلوص و شیعه و امّت شدنِ قلب زنده عالم؛ امام زمان؛صاحب الامر، مهدی (عج) است. باید در گردش و طواف این قلب ، سیرِ عمل ما باشد چراکه این قلب فقط برای رضای خدا می‌تپد و بس. جایگاه عددی مهدویت=60 است که 60= س و همه‌ی مخلوقات دنیا در60(=س) خلق شده و ازهمین باب می‌میرند. زیرا دردنیا، درظرف زمان قرار می‌گیریم که هر دقیقه 60 ثانیه و هر ساعت 60 دقیقه است .و زمان حکومت حضرت مهدی (عج) ، حکومت میزان و حکومت قلب عالم بر قلوب مؤمنین است. و حکومت قلبی همان حکومت سین است که جز میزان و عدل حکمی صادرنمی‌شود و حیاتش حیات طیب می‌باشد.  

اما قرآن کریم که در دسترس همه ما است، وزنه‌ی روبروی عترت (ص) است و حال که ما ظاهراً مولایمان را نمی‌بینیم، کلام حق ، نسخه حکیم محض است. پس پیروی آن ، رضای قلب مولایمان را به قلب عمل ما پیوند می‌زند. بنابراین کتاب آسمانی قرآن را قلبی است و آن سوره‌ی مبارکه یس می‌باشد. حرف "یا" نداء است و حرف "سین" گیرنده‌ی ندا. در رموز کلام حق ، حرف "سین" خطاب به پیغمبر بزرگوار و خاندان مطهرش صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است که آل یاسین خوانده می‌شوند.

جالب است که عدد ابجد کلمه آل یاسین=162 است که برابر با عدد ابجد کلمه انسان است. و جایگاه عددی کلمه آل یاسین=63 است که عمر مبارک پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) ، 63 سال است یعنی عددِ عمر مبارکشان در جایگاه آل یاسین قرار دارد! که 63 ؛ جایگاه عددی کلمه اربعین یعنی باب طهارت است{ خداوند متعال آیه تطهیر در شأن ائمه طاهرین(ص) (آیه 33 سوره مبارکه احزاب)  و برای قرآن کریم ؛ لا یمسّه الا المطهرون (آیه 79 سوره مبارکه واقعه) را فرموده است}. پس همه‌ی وجودهای مبارک ، قلب عالم و میزان خلقت هستند .چنانچه یکی از اسماء قرآن هم میزان است.

سین در باطنِ وجودی، حضرت حسین(ع) است. اگر حرف" ح" ابتدای این اسم شریف را نخوانیم ، فقط کلمه"سین" باقی می‌ماند. سِّرحرف سین چیست؟ پیغمبر بزرگوار؛که حق تعالی او را "یاسین" خطاب کرد؛ می‌فرماید: "حسین منّی و انا مِن حسینی." حسین(ع) از من است و من از حسین(ع) هستم." . از اسرار زیبای جلوه باطن پیغمبر(ص) از درون امام حسین(ع)، سینِ وجود آن حضرت است ، در نتیجه وجود مقدس امام حسین(ع)، قلب 14 معصوم(ص) است.

حضرت اباعبدالله الحسین(ع) کسی است که عالی‌ترین و بهترین نوع قلب زندگیِ حیوانی به انسانی را به حیات کلّ انسان‌ها اعطا فرمود

این عمق معنای "سین" در کلمه انسان است! نکته اینکه: عملِ حجِ واقعی امام حسین(ع) درکربلا ختم شد. در آنجا، "سینِ" باطن وجود حضرت ، همان قلب بود و به عمل ظاهر شد در حالی‌که دائماً در خون می‌تپید و هفتاد و دو یار با وفایش (درحالیکه بطور متوسط قلب در هر دقیقه 72 بار طپش دارد)طواف کننده این قلب شدند و هر آن‌کس که صدای طپش آن قلب؛"هل مِن ناصر ینصرنی" حضرتش را از زبان حجت زمان خود می‌شنود، به این حلقه‌ی طواف ملحق می‌شود. در واقع مجرای تماس ، سیم اتصال قلب به قلب است.چنانچه قلب همه ما در سینه است یعنی سینِ وجودمان ، قلبمان است!

نکته:آخرین سوره در قرآن مجید ، سوره مبارکه ناس است که هم اسم سوره ؛ و هم آخرین کلمه ، ناس است که به حرفِ س تمام شده است و شامل 6 آیه می‌باشد که همه آیاتش به حرفِ س(=60) تمام می‌شود پس درواقع 6 تا 60 تا است که می‌شود 360 (360=60×6) یعنی تمام دایره خلقت در حمد و تمام 360 درجه دایره ، جمع در حرفِ س است و زیباتر اینکه عدد 360 معنی می‌شود به 300 که برابر عدد ابجد حرفِ ش است و صفت افشاکنندگی دارد و 60=س ، پس 360 یعنی افشاکننده‌ی حرفِ س ! و 360 برابر است با عدد ابجد حروف "شین" . بنابراین تمام این زیبایی‌ها ، اسرار گنج عدد 9 و 5 را در دایره‌ی شین به عدد 360 افشا می‌کند چراکه اگر ارقامش را با هم جمع کنیم 9 می‌شود(9=0+6+3) و شکل دایره ، همان عدد 5 است{که در قلب پنجمین معصوم ، امام حسین(ع) معنا شد} که 9 (یعنی 360 درجه) در بطنش می‌باشد! و عدد ابجد کلمه عصر=360 است و وجود مبارک امامِ هر زمان {و حالا، امام زمانمان(عج)} ، ولیِّ عصر می‌باشد.پس واقعیت کربلا در کلّ کره زمین است و واقعیت عاشورا در کلّ ایام عمر کره زمین ، که می‌شود کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا. بنابراین معنی حرفِ سین در حروف مقطعه حمعسـق ، تمام نشدنی است!

حرف ق از حروف متبرکه حمعسق

حرف ق از حروف مقطعه قرآن است و از حروف نورانی محسوب می‌شود و در دسته حروف قمری قرار دارد. و در اسرارش ، تعریف همه آداب و صفات زیبای حروف است. حرف ق از حروفی است که بر تمام حروف ، ولایت دارد و به تنهایی از اول تا آخر حروف است و به تنهایی تمام اسرار و اسماء را در بطن خود دارد و در اعداد ، امام و پیشرو می‌باشد به گونه‌ای که تمام اعداد تا در جماعت به ولایت امامشان وصل نشوند ، در معنا و جایگاه و حقیقت و ارواح و اسرار خود قرار نمی‌گیرند! حرف ق ، به تنهایی  کامل و از نظر معنا ، موجه است و توجیه کننده همه معانی می‌باشد.

زیباست که پروردگار عالم یکی از اسماء قرآن را قاف قرارداد. این حرف هم در خواندن یک حرفی (که ق گفته می‌شود) و هم سه حرفی(که قاف گفته می‌شود) کامل است این حرف در معنا ، رسول است و در مجرای صدق قراردارد و بین الحرمین معانی حروف و اعداد است به گنج قرآن و در عمل به آیات قرآن و بندگی خالصانه و صادقانه پروردگار عالم به قرب الی الله. این حرف ، قابلیت حی شدن و زنده شدن انسان را به کلام خدا و عمل به معانی آن را دارد.

عدد ابجد کلمه قاف=181 و جایگاه عددیش 37  است که جایگاه عددی کلمه کامل و کمال است. پس چون کلمه قاف در جایگاه عددی ، همان "کامل" است ، انسان را به عدد 37 یعنی اسم مبارک "اول" خداوند و کلمه "زکی" که نورانی شدن است و همچنین به جایگاه نام مبارک "حسن"(ع) که خداوند متعال فرمود: من جاء بالحسنة فله عشر امثالها (اگر عمل حسن یعنی سبز و و زنده و شاداب و سالم بیاوری ، میوه عشر امثالها  را به تو می‌دهم) و به عبارتی "کمال" می‌رساند. 

چند نکته برای عدد 37 (=جایگاه عددی حروف قاف): 1)عدد 37 نشانه حرارت بدن سالم است.2)هرگز در قیامت از سلامت بیرون نمی‌روی .  3)از قرب وجود مبارکِ اول(نام مبارک خداوند) جدا نمی‌شوی.4) شاگرد اول بندگی می‌شوی.  5)نورانی و زیبا می‌شوی یعنی می‌رسی به درجه یخرجهم من الظلمات الی النور. 

جمع ارقام 181(=قاف) می‌شود 10 که در واقع گنج عشر است.عدد 181 در اسماء الحسنی پروردگار عالم برابر با عدد ابجد اسم مبارک "فعال" و اسم "فاعل" خداوند است. حال خوب فکر کنید!!!

حرف ق در سوره مبارکه قاف:

نام پنجاهمین سوره مبارک قرآن از نظر ترتیب فهرستی ، ق است. سوره مبارکه قاف ، مکی می‌باشد و در جزء 26 قرار دارد(26، برابر با عدد کلمه حدید است و قاف ، نگهدارنده حدود خداوند است) . و شامل 45 آیه است که عدد 45 برابر با عدد ابجد اسم مبارک آدم(ع) است(کسی که حدود خداوند را نگهدارد، آدم می‌شود) . هر یک از این اعداد و شناسنامه این سوره مبارکه اسراری در خود نهفته دارد که در زیر به آن اشاره می‌شود(ضمن اینکه قبلا اشاره شد که یکی از اسماء قرآن ، قاف است):

از نظر ترتیب فهرستی این سوره مبارکه ،عددش 50 و برابر با حرف ن است. که یکی از استثنائات حروف، حرفِ ن است زیرا درحالیکه دو مخرج(دهان و بینی) دارد و غنّه خوانده می‌شود، به دو صورت هم نوشته می‌شود: ن و تنوین. در قواعد عربی به این شکل تعریف می‌شود که حرف ن باید پشت تمام حروف قرار گیرد تا هر کدام را به معنا و مفهوم و جایگاه و حتی طرز قرائت ظاهری هم برساند.چنانچه 6 حرف را ادغام(یرملون) ، 6 حرف را اظهار و 15 حرف را اخفا و پشت یک حرف(ب) قلب به میم می‌شود یعنی دیگر ن خوانده نمی‌شود و م خوانده می‌شود (مثل "من بعد" که خوانده می‌شود "مم بعد"). عدد 50(=ن) برابر با عدد ابجد کلمه کُل است.پس خوب دقت کنید که این سوره چگونه باید در جان حروف و کلمات عمل ما نفوذ کند!

حرف (ق) به تنهایی یعنی نگهدار و معنی کامل را داراست، (ق) ریشه‌ی کلمه تقوی است یعنی  فعل وقی ، امر می‌شود و حروف اعلال(و) و (ی) آن می‌افتد و فقط حرف (ق) می‌ماند یعنی نگهدار. روایت است هنگامیکه پروردگار عالم زمین را خلق فرمود ، بسیار می‌لرزید و با خلقت کوه قاف ، زمین آرام گرفت. در دنیا هر ماده‌ای را می‌خواهند ماندگاری آن زیاد شود مثلا در مواد غذایی مواد نگهدارنده ؛ (ق) به آن اضافه می‌کنند ، آهن را ضد زنگ می‌زنند ، یخچال و فریزر نوعی نگهدارنده هستند و همینطور هر آفت زدایی برای وسایل گوناگون نگهدارنده است.

همچنین حرفِ ق هم در حروف عربی یعنی نگهدار و درواقع مثل ترمز عمل می‌کند. نیروی نگهدارنده ، تقوی معنی می‌شود و خداوند در آیه 2 سوره مبارکه بقره می‌فرماید: ذالک الکتاب لا ریب فیه هدًی للمتقین ؛ شک نداشته باشید که آن کتاب(قرآن کریم) هدایت می‌کند متقین را. پس به شرط تقوی ، عمل‌ها قبول می‌شود. در واقع انسان باید به وسیله این نیروی معجزه آسا از خطرات گناه و وسواس و خناس در امان بماند تا در قیامت از جهنم دور شود که جایگاه متقین ، بهشت است.اللهم الرزقنا

بنابراین تمام اعضای انسان همانطورکه نِ ساکن پشت حروفش باید کار کند تا به جایگاه معنی و حقیقت خود برسد ، همینطور است قِ تقوی ! پس چشم و گوش در مقابل دیدن و شنیدن گناه باید ترمز داشته باشد و دهان برای سخن گفتن و خوردن ، بینی برای بو کشیدن و پوست برای لمس کردن و خلاصه دست و پا و شکم و امیال و ... همه باید با ترمز تقوی نگهداری شود تا سالم بماند و در قیامت همه اعضای ما سالم و بی‌نقص محشور شود و اعمال صادر از این بدن ، اندازه حدود خداوند را ظاهر کند و نورانی باشد.

سوره مبارکه قاف شامل 45 آیه است(برابر با عدد ابجد کلمه آدم).پس آیا با عملِ مقبول به آیات این سوره مبارکه ، صورت و سیرت آدمیت نصیب ما می‌شود؟ که خداوند متعال فرمود: والعاقبة للمتقین ؛ عاقبت بخیری فقط مال متقین است. و همچنین می‌فرماید که بهترین زاد و توشه هم تقوی است. و بهشت را جایگاه متقین قرارداده است چون صورت بهشتیان ، آدمیزاد است(هرگز حیوان ، ورودی در بهشت ندارد).

عدد ترتیب نزول این سوره مبارکه به قلب مطهر پیامبر(ص) 34 است که برابر با عدد ابجد کلمه دل می‌باشد که تنها جاییکه باید خانه تقوی باشد، دل است که اگر دل ، متقی بود ، تمام اعضا هم متقی شده و اعمال بنده ناشی از تقوی ، ظاهر می‌شود. دل با تقوی ، قلب سلیم است .دل با تقوی ، قلب میزان است.دل با تقوی ، خانه خداست چنانچه امیرالمؤمنین(ص) که مولود کعبه است ، مولای متقیان است که او از قلب کره زمین (همان دل) ، تولد پیداکرده است. و در حدیث آمده است که قلب المؤمن عرش الرحمان. و جایگاه عددی کلمه روح=43 است : تنزل الملائکة و الروح(آیه 4سوره مبارکه قدر)؛ محلِ عظمت حیات طیب و زندگی دنیا و باطن آخرت ، یعنی به جاودانگی رسیدن. و همچنین جایگاه عددی کلمه جوهر=43 است. آنچه از وجود ما صادر میشود چه در امور دنیوی و چه در امور اُخروی ازجایگاه دل و روح و جوهر است که ریشه جوهر ، کلمه جهر است یعنی از دل  با صدای بلند ، باطن‌های عمل ما هم در دنیا و هم در آخرت ظاهر می‌شود! دیگر اینکه جوهر ، آن جوهره‌ی باطنی است که از قلمِ وجود ما در لوح عمل کتابت می‌شود.و خداوند کریم می‌فرماید: (درقبر) ندا داده می‌شود إقرأ کتابک کفی بنفسک (آیه 14 سوره مبارکه اسرا) ؛ پس کتاب عمل کفِ نفس ، لوح عمل است.

در این سوره مبارکه؛ 57 بار حرف ق تکرار شده که 57=3×19 و 19 برابر با جایگاه عددی حرف ق است!

عدد ابجد حرف ق =100 و جایگاه عددیش 19 است.و آخرین حرفی است که مخرجش در دهان است. 100 در نوشتاری به دو صورت :با سین (سد) و با صاد (صد) نوشته می‌شود که هر دو مظهری از معارف عدد 100 هستند و حتی در جایگاه عدد 100 که 19 شد هم همان معنا را دربرمی‌گیرد.جالب اینکه جایگاه عددی کلمه سد هم 19 می‌شود!

همانطورکه بیان شد عدد 100 برابر حرف ق یعنی نگهدارنده است. سد هم در دنیا ، نگهدارنده خزانه آب است! و دانش سد سازی برای هر کشوری واجب است تا برای تامین آب مصرفی مردم ، سد بسازند. عدد ابجد کلمه سد=64 و برابر با عدد ابجد کلمات دین، ناجی و کلید است و همانطور که بیان شد جایگاه عددی کلمه سد=19 می‌شود. همانطورکه بهترین محصول سد در دنیا ، برق مصرفی هر کشور است و برق ، نور است و نیروی محرک برای تمام کارخانه‌ها و دستگاه‌ها و خلاصه راه افتادن جریان تولید و هدایت و پیشرفت در همه امورات با برق است. درواقع دین هم ، سد بزرگ معنویت بر گنج وجود هرانسان است که خداوند ، بهره برداری صحیح و رساندن به محصول نور هدایت را با دین به آنها می‌دهد. انسان‌ها باید از وجودهای رسولان و امامان معصوم(ص) و کتاب‌های آسمانی که این علم را (به صورت دین) در اختیارشان می‌گذارند ، هم زندگی دنیا و هم آخرتشان را به نور واقعی بدون ظلمت منوّر کنند زیرا برق دنیا ، نور همراه ظلمت است (یک الکترون منفی و یک مثبت است)اما نور هدایت دین ، بدون ظلمت و خاموش نشدنی است.

درضمن اینکه دین، کلید و مفتاح گشاینده همه‌ی مشکلات ظاهری و باطنی دنیا و آخرت است زیرا انسان ضعیف را به قدرت لایزال الهی و کلّ رحمت واسعه وصل می‌کند. و ناجی است که در هیچ مسیری نمی‌گذارد انسان در پرتگاه سقوط کند و نجات دهنده است و انسان را از ظلمات خارج می‌کند و به نور مهدویت رشد می‌دهد و در جایگاه ق می‌رساند و نگهداری می‌کند که همان ریشه تقوی است.

همانطورکه بیان شد جایگاه عددی کلمه سد و حرف ق (یکی از اسماء قرآن ، قاف است) ، 19 می‌باشد که حروف بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد که تمام محتوای کلّ قرآن در آن جمع است ، 19 حرف است. پس قرآن خود ، سد است در مقابل شیاطین و وسواس و خناس... . و همینطور اسماء مبارک پنج تن(ص) ، 19 حرف است. و این بزرگواران هم ، سدسازی عملی که جنگ با نفس امّاره است را با اجرای احکام دین به ما آموختند. زیرا این عزیزان ، اجراکننده تمام احکام الهی بدون هیچ نقص و غلطی هستند. چنانچه امیرالمؤمنین(ع) ؛ مولای متقیان و مولی الموحدین است و درواقع همه‌ی معصومین(ص) ، چون معصوم یعنی هرگز آلوده به گناه نشده ، نمی‌شود و نخواهد شد.     

اما صد آخرت (با صاد است) که عدد ابجدش 94 و جایگاه عددیش 22 می‌شود . 100 به عدد در طول قرار می‌گیرد و این صد به حروف در عرض قرار می‌گیرد. پس اگر ریزش رحمت الهی بخواهد از نظر نزول برکات رسالت و ولایت ، ما را تا قیامت از لغزش‌ها نگه دارد باید صد با صاد ببندیم زیرا سد با سین در دنیا گاهی خراب می‌شود اما صد با صاد باقی است الی یوم القیامة (انشاءالله).زیرا محصول صد با صاد ، انسان را در جایگاهش در دنیا و آخرت طلا می‌کند . و از خصوصیات طلا این است که اگر سالها در لجن بماند ، هرگز فاسد نمی‌شود و خلوصش ماندنی و همیشگی است به همین علت قیمت می‌گیرد و همیشه زینت دست و صورت است زیرا عدد ابجد کلمه طلا= 40 است و در جایگاه عددی با صد برابر است (صد=22=طلا).

دیگر اینکه صد با صاد انسان را در جایگاه عبد می‌گذارد (صد=22=عبد) ، هرگز شیطان و وسواس و خناس به او راه ندارد. و صاحب ملکوتی می‌شود که هر روز ، ظلمات وجودش از او زائل و به نور خشوع و خضوع و علم و معرفت منوّر می‌شود.پس در دنیا خیلی زیباست که لازم است که به حرف ق(نگهدار زندگی) ؛ هم به حروف و هم به عدد برسیم! که این حرف ، ظهور کلمه صدق است چراکه حرفِ ق در عرض به حروف صد و در طول به عدد 100 است که می‌شود صد در 100یعنی صِد‌ق !!!

بنابراین حروف حمعسق ، انسان را با گنج 9و 5 به تمام اسرار و زراعت دنیا و آخرت می‌رساند.                                                                                  

حرف ص ؛آخرین حرف کهیعص در مقابل حرف ق ؛ آخرین حرف حمعسق

در 5 حرف کهیعص ، آخرین حرف به ص رسیدیم که عدد ابجدش 90 است.درواقع مرتبه 90 برابر است با 9 تا 10 تا یعنی عدد 9 است که با تعالی مقامی در ضرب شدن به 10 مرتبه ، به 90 می‌رسد!اما بلوغ عددیش ، 9 است که اگر به حروف نوشته شود(نُه) ، عدد ابجدش 55 می‌شود که در جمع عدد 10 را می‌دهد(10=5+5) که همان مراتب حقیقی و تولد حروفی نُه است.جایگاه عددی نُه می‌شود 19 .پس در واقع عدد 19 ، پایان دهمین حرف از حروف مقطعه (کهیعص، حمعسق)است(ق=19). آیا معجزه نیست همه‌ی این 10 حرف ، اسرار تولدی را افشامی‌کند که انسان برسد به یخرجهم مِن الظلمات الی النور!

پس اینجا با ق تمام می‌شود(حمعسق) که این نور نگهداری می‌شود و سدسازی می‌شود که دیگر خاموشی ندارد و اینجا تولد نور است و جدا شدن از کلّ ظلمات (اللهم الرزقنا) . همانطورکه بیان شد کهیعص به ص تمام می‌شود که عدد ابجد حرف ص=90 و برابر با عدد ابجد حروف "میم" است. وقتی به صورت سه حرفی بخوانیم (صاد) عدد ابجد صاد=95 می‌شود که خودش در ظاهر(95) ، جلوه 9 و 5 است و جمع ارقامش 14 می‌شود(14=5+9) و تمام اسرار 9 و 5 ، حقیقت کلمه صاد است که نام چشمه‌ای درعرش پروردگار عالم می‌باشد و آن چشمه‌ی نورانی به گنج عشر و تمام اسرار عالم عمّا(ندیدنی) ، از عالم عرشی به عالم دنیا در حقیقت نور و هدایت و به وجود 14 نور مقدس(ص) ظاهر می‌شود و تمام گنجِ این چشمه ، به عدد گنج عشر به چهار ستون عرشی ، در جمع عدد 1 تا 4 آن که برابر 10 می‌شود ، از سقف خضرایی‌اش به تمام 4 ستونش به عالم دنیا تا عالم قیامت را به حقیقتِ ربیع بهاری سبز و منوّر کرده و اسرار را به کلمه‌ی گنج عشر که همان حروف عرش است ، به دنیا ظاهر فرموده است!

و امام عاشورائیان ؛ امام حسین(ع) است که وجود مبارکش ؛ پنجمین معصوم(ص) است که در بطنش 9 ذریه معصوم(ص) قرار دارد یعنی ظهور گنج 14 است (14=9+5) درحالیکه خود ، گنج عشر است{1خودش+9ذریه معصوم(ص) در بطنش} و جالب است که حامل بزرگ‌ترین محموله‌ی عالم است از عرش به عشر!

و این سرّالاسرار دو سوره مبارکه مریم(س) و شوریٰ است و اسرار عاشورا و پیروزی حق بر باطل و زراعت گنج بهشت و رسیدن به ربیع حقیقی و زنده شدنی که خداوند کریم وعده‌اش را در نزد خود می‌دهد (احیاء عند ربهم یرزقون) و رسیدن به اربعینی است که طهارت ، گوشت و پوست و استخوان و لباس میت را پاک می‌کند و نه غسل می‌خواهد و نه کفن. اللهم الرزقنا

که همه در 10 حرفِ : ک ه ی ع ص ح م ع س ق جمع است!

مطالبی که بیان شد یکی از اعجازهای عدد 5 (تعداد این حروف مقطعه هر کدام 5 حرف است) و 9 که به سرانجام رساننده بلوغ آنست، می‌باشد! درواقع هرکدام از حروف در دو سوره مبارکه ، کامل هستند و باطنِ 9 و 5 را دارا هستند. جمع عدد 9 و 5 ، 14 می‌شود پس 2 تا 14 تا 28تا می‌شود که در ظاهر 10 حرف است { جمع ارقام 28 هم 10 می‌شود 10=8+2}. پس تمام حروف و تمام معانی را دربرداند و در بلوغ 9 در دایره 5 کامل هستند!

 

عدد 5 و 9 در باطن قرآن

کتاب نورانی قرآن که بالاترین معجزه پیامبران الهی از طرف پروردگار عالم است (کلام الله) ، حامل گنج 5 و 9 است زیرا همانطورکه انسانِ کامل منشأ ظهور این گنج است و نفس این مهندسی می‌باشد قرآن  هم ، باطنِ انسانِ کامل است (به عبارتی انسان کامل ، قرآنِ  ناطق است).

در جمع عدد 5 و 9 ، عدد 14 بدست می‌آید و خداوند متعال در آیه 87 سوره مبارکه حجر می‌فرماید: و لقد آتیناکَ سَبعًا مِنَ المَثانی والقرآنَ العظیمَ .پس قرآن کریم ، وجود مبارکش 2 تا 7 تا یعنی 14 تا است و محتوای کلّ قرآن به فرموده پیامبر(ص) در سوره مبارکه حمد جمع است و این سوره مبارکه درحالیکه 7 آیه دارد اما باطنش که کلّ قرآن است ، 7 تا 2 تا یعنی 14 تا می‌باشد( در برخی تفاسیر هم آمده چون هر آیه سوره مبارکه حمد دو قسمتی است ، پس 7 تا 2 تا می‌شود) .

از طرفی هم ترتیب نزول سوره مبارکه حمد به قلب مطهر پیامبر(ص) پنجمین سوره است. در حالیکه عدد ابجد اسم مبارک قرآن=351 است و در جمع ارقامش 9 می‌شود(9=1+5+3) یعنی قرآن ؛نام بالاترین معجزه‌ی عالم ، بلوغ 9 را از نظر اعجاز دارد و در ترتیب نزول سوره مبارکه حمد (که محتوای کلّ قرآن را دارد )، اسرار 5 است.و 7 تا 2 تا باطن 14 نورمقدس(ص) هستند(5=4+1).  

پس سِرّالاسرار هستی به کلام الله پروردگار عالم به عدد 9 و 5 ، اظهار و افشا و مکشوف در دنیا و آخرت می‌شود.

 

باطن ضریح در عدد 9 و 5:

در کتاب اصول کافی (ج4،ص187،ح1) آمده است که امام صادق(ع) فرمود: خداوند به فرشته‌ای از فرشتگان خود دستور داد که در آسمان ششم برای او خانه‌ای بسازد.اسم آن خانه ، ضراح می‌باشد و روبروی عرش قرار دارد. و خداوند آن را برای اهل آسمان قرار داده است. هر روز هفتاد هزار فرشته دور آن می‌چرخند و طلب آمرزش می‌کنند و برنمی‌گردند.

جالب است که در دنیا ، دور مزار مطهر ائمه معصومین(ص) ، ضریح می‌گذارند.

و عدد ابجد کلمه ضریح=1018 است که وقتی ارقامش را با هم جمع  کنیم 10 می‌شود(10=8+1+0+1). و جایگاه عددی کلمه ضریح=64 است که برابر با عدد ابجد کلمه دین می‌باشد . درواقع به وجود مبارک ائمه طاهرین(ص) ، دین معرفی می‌شود و در دنیا به وجود این بزرگواران که گنج عشر هستند؛ به معنای 14 نور مقدس(ص) ، دین متولد و ظاهر شده است. و همه‌ی امتحان‌های دنیا (دنیایی که به 6 روز خلق شده) ، همین گنج عشر عالم است. و عاشورایی که امام عاشورائیان؛ ضریحش 6 گوشه است و 6 ماهه متولد شده و کوچکترین شهیدش در کربلا ، 6 ماهه است!  

پس همه به دینداری امتحان می‌شوند و هر کس موفق شود باید به اتممناها بعشرِ عمرش در امتحان عاشورا و انتخابش به امام‌های معصوم(ص)  ، به اربعین طهارت و بهار واقعی برسد یعنی در بهشت قرار می‌گیرد. به اسرار عدد  پنج تن (ص) و 9 ذریه اباعبدالله الحسین(ع) که با وجود قبور پاکشان در ضریح‌های مبارکشان ، به عالم آسمانیِ ضراح وصل می‌شویم. انشاءالله

و طبق حدیث بالا ، ضراح در آسمان ششم بپاشده است. جالب است که عدد ابجد کلمه ضراح=1009 می‌باشد که در جمع ارقامش(10=9+0+0+1) ، همان 10 می‌شود.اول آنکه آنجا به بلوغ کاملِ طول(9 ، بلوغ اعداد است و عدد ، در طول قرار دارد) که خداوند خودش ذی الطول است یعنی صاحب طول. و عدد ابجد کلمه طول=45 برابر عدد ابجد اسم آدم(ع) است. پس به عدد اَلـف(یعنی1000) و بلوغ گنج طول را در عدد بهترین مخلوقاتش ؛ آدم(ع) جلوه داد.چنانچه اسم مبارک حضرت آدم(ع) به عدد 45 از جمع تمام عدد افلاک از یک تا 9 ظهور پیدا کرده است چون ظرف تمام عوالم است یعنی علّـم الاسماء!  

جایگاه عددی کلمه ضراح=55 و برابر با عدد ابجد نُه (9به حروف) است. و جالبتر اینکه عدد 55 ، جمع کننده اعداد از 1 تا 10 است(55=10+ ... +1) و همچنین برابر با جایگاه عددی کلمه صدیق است. درواقع از مجرای صدق میتوان در بلوغ زیارتِ واقعی از ضریح به ضراح که زیارتگاه خانه خدا در آسمان ششم است ، واصل شد.

بنابراین با قصد و نیت از زیارت واقعیِ وجود مبارک معصومین(ص) به زیارت خانه خدا و زیارت لقاءالله می‌رسیم .اللهم الرزقنا

اسرارعدد 5 و 9 در دست

هر دست ، 5 انگشت دارد که 14 بند است و جمع ارقامش(5=4+1)هم 5 می‌شود. درواقع مهندسی خلقت و تمام اسرار ظهور کائنات ، به وجود مبارک پنج تن(ص) است. و در بطن وجود مبارک پنجمین معصوم یعنی امام حسین(ع) ، 9 ذریه معصوم(ص) است که 9 و 5 می‌شود 14. همانطورکه 5 انگشت و 14 بندش ، همه در یک دست قرار دارند ، درواقع همه‌ی وجودهای مبارک پنج تن(ص){14 معصوم(ص)} ؛ یک نورواحد(ص) هستند.که همه ، خلیفه‌های برحق خداوند می‌باشند . و هادی و هدایت کننده مردم به توحید(عبادت خداوند یگانه) هستند. و همه ، یک دست حساب می‌شوند ، آنگاه خوانده میشوند: یدالله فوق ایدیهم . یا می‌فرمایند که وجودهای مبارک ؛ کُمَّـل اولیاء هستند یعنی آستین که دست حق از آن ظهور دارد.

کلمه دست به زبان عربی ، ید گفته می‌شود و عدد ابجدش 14 است. عدد ابجد کلمه دست=464 است و جمع ارقامش 14 می‌شود(14=4+6+4) که برابر با عدد کلمه ید است! و عدد 464 اینطور معنی می‌شود به 64+400 : عدد 400 برابر با  عدد ابجد کلمه شمس است یعنی روشن کننده. و عدد 64 برابر با عدد ابجد کلمه دین و کلمه کلید و اسم مبارک خداوند ؛ ناجی است. که اگر خوب به معنی دقت کنید ، متوجه می‌شوید که خداوند متعال تمام گنج را که ، دین است و کلید است و نجات است ، در دست قرار داده است!

جایگاه عددی کلمه دست=41 می‌شود که برابر با عدد ابجد کلمه اُم است. درواقع دست است که ریشه و شاید ، مادرِ همه‌ی اعضاءِ بدن است چون تمام گنج ، در دست افشا می‌شود؛ از نظر ظهور تمام خزانه‌ی سلامتی و گیرندگی همه‌ی امکانات وجودی و تحویل دهنده همه بالقوه‌های وجودمان به عمل و اینکه دست ، به واقع دستِ قدرت و استطاعت و وسعِ وجودِ نفسِ ماست! دست است که باید به دامن رحمت الهی وصل شود ، دست است که باید به حبل الله چنگ بزند{آیه 103 سوره مبارکه آل عمران:واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرّقوا ؛ چنگ بزنید به ریسمان الهی (که ائمه معصومین(ص) هستند) و متفرق نشوید}. و خداوند در آیه 256 سوره مبارکه بقره فرمود:فقد استمسک بالعروة الوثقی لاانفصام لها ؛ پس هر آینه تمسک جوئید به عروة الوثقی که هرگز پاره نمی‌شود.

خوب دقت کنید! پس هر دست ، 5 انگشت دارد و به صورت عموم(موارد استثنا را درنظر نگیرید) در کف یک دست ، عدد 18 و کف دست دیگر ، عدد 81 آمده است.جمع ارقام 18می‌شود 9 (9=8+1) و جمع ارقام 81 هم 9 می‌شود(9=1+8).

پس 5 ظاهر است در تعداد انگشتان هر دست و عدد 9 هم در کفِ هر دست است که در جمع می‌شوند 14(14=9+5).

منظورم از بیان این مطلب این است که ببینید چه قدرت و اسراری در دست نهفته می‌باشد؟!   

همانطورکه بیان شد در کف هر دست به عدد 9 رسیدیم ، پس با درنظر گرفتن دو دست ، 18 می‌شود(18=9+9) که برابر اسم مبارک خدا ؛ حی است و اسم مبارک حی ، قطبِ اسماء الهی و اُمّ الاسماء است! پس با دست باید وصل به حق شویم. همانطورکه در مثل داریم : حقش را کف دستش گذاشتن. درواقع عمل را با دست تحویل می‌دهیم و مزدش را با دست تحویل می‌گیریم. خداوند یکتا در آیه 14سوره مبارکه اسرا می‌فرماید : إقرا کتابک کفی بِنفسک. پس(در قبر ندا داده می‌شود) بخوان کتاب (عملت را) و کفِ نفس را آشکار کن.

و دستهایمان به عدد 18(=حی) ، اعمال ما را زنده(حی) در قبر تحویل می‌دهند! و همانجا جزایش را هم به دستش ، حی یعنی زنده می‌دهند و تکلیف برایش روشن می‌شود و تا حدودی مزدش را هم نقد و زنده تحویل می‌گیرد.

عدد 18 ؛ نماد باطنِ اینکه خداوند دو دست به ما عطا فرموده ، می‌باشد! که عدد 2 (که ما 2دست داریم) برابر با حرف ب است و درواقع کلّ عالم و کلّ  باطن قرآن به کلام پیامبر(ص) در حرفِ بِ بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد جمع است . و اکثر اعضاء بدن ما هم 2 تا 2تاست. و تمام عالم در زوجیت قرار دارد چنانچه یکتایی ، مخصوص خداوند احد جلّ‌جلاله است.

همانطورکه بیان شد ، کفِ دست راست به عدد 18 (=حی) است که در جمع می‌شود 9 (9=8+1). درواقع 2 تا 9 تا می‌شود 18 تا ، و عالم دنیا 18000 منزل است که خداوند متعال هر عدد را برای ما (اگر قدرش را بدانیم) 1000 تا 1000 تا برکت گذاشته ! که خیلی معارف را در خود دارد.

و درواقع دنیا به 6 روز خلق شد. و خداوند وقتی می‌خواهد همه‌ی ملکیت عالم را بطور کامل به خودش نسبت دهد ، به 6 روز خلق فرموده! یعنی تمام 6 دانگ خلقت فقط برای خودِ اوست : لِمَنِ المُلک جواب داده می‌شود لله الواحد القهار؛ همه‌ی این ملک برای کیست؟ جواب : برای خداوند یکتای غالب و قدرتمند است.

اما کف دست چپ به عدد 81 برابر با عدد ابجد کلمه اُمّ (با میم مشدد) است. درواقع این عدد ، رمز و کلید تمام هستی است. چنانچه مادرِ هستی ؛ ام ابیها فاطمه زهرا سیده نساء العالمین (س) است. جایگاه عددی کلمه امّ=27 است که برابر با جایگاه عددی کلمه سجده است و کفِ دست یکی از 7 موضعی است که در موقع گفتن ذکر سجده باید روی زمین بیاید. و شاید به این معنا به دست چپ ظاهر می‌شود که هوای نفس ، عمل ما را به انحراف نکشد و به دست چپی‌ها که اولیاء طاغوت هستند ، وصل نشود.  

درواقع عدد 9 در ضرب به عدد 3 ، 27 را شامل می‌شود (9×3=27). و عدد 27 ؛ کلّ بلوغ اسرار عالم است که خداوند متعال ، روز مبعث پیامبر اکرم(ص) را در روز 27 ماه رجب که هفتمین ماه سال قمری است ، قرار داده است.

حضرت فاطمه(س) ، سومین رتبه معصومین را در عالم بالا و در هستی دارد و عدد 3 ِ وجود مبارک ، جمع کننده عدد الفبای خلقت است. درحقیقت الف و ب ، ظاهراً جمع گنج همه حروف و کلام در هر زبانی است و خداوند یکتا حروف را خود ، خلق فرمود و کلام را که به صورت صفت تکلم ظهور داد ، و یکی از صفات ذاتی خودش معرفی فرمود. پس ظاهراً الف ، با می‌شود آب که خداوند در آیه 30 سوره مبارکه انبیا فرمود: و جعلنا من الماء کلّ شیء حی . آنچه زنده کردم از آب است. کلمه ماء یعنی آب و حروفِ ما(ء)، همان اُم است. درواقع هرچیز که بخواهد زنده شود باید در الفبا (آ=1+ ب=2) ؛ که عدد ابجد آب می‌شود 3 ، ضرب شود تا زنده و حی گردد.

حال خوب دقت کنید ! تمام طول عدد به 9 ظاهر شده که خداوند کریم تمام این طول را کفِ دست ما قرار داد تا با دستگیره معصوم(ص) که همه ، انسان کامل و بلوغ 9 هستند ، ما هم به بلوغ واقعی خودمان برسیم. پس حالا وقتی بخواهیم این بلوغ در ما ، حی شود باید هر دو دست در راه خدا خدمت کند و ساجد شود. زیرا از جمع ارقام عدد 18 و 81 ، دو تا 9 ظاهر می‌شود { 9=8+1 ،9=1+8} که جمع 9 و 9 می‌شود 18 برابر با کلمه حی که اسم حی خداوند ؛ قطب الاسماء و اُم الاسماء است.  و باید 9 ِ وجود ما در ضریب عددی 3 که آب و درواقع الفبای خلقت {5تن(ص)} که تعداد حروف کلمه الفبا هم، 5 تاست(5 انگشت!) و درواقع همه ، 14 نور مقدس(ص) (14 بند انگشت!) ضرب شویم. درواقع اسرار خلقت در ظهور سه وجود مبارک است : اول : وجود مبارک خاتم النبیین حضرت محمد(ص) . دوم : وجود مبارک امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) . و سوم: وجود مبارک سیدة النساء العالمین حضرت زهرا(س) که خداوند متعال خطاب به پیامبر(ص) فرمود:یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمة لما خلقتکما "ای احمد(ص) اگر تو نبودی ، افلاک را نمی‌آفریدم و اگر علی(ع)نبود ، تو را نمی‌آفریدم و اگر فاطمه(س)نبود، شما دو تن را خلق نمی‌کردم.(اسرارالفاطمیه؛شیخ محمد فاضل المسعودی ص231)

این سه وجود مبارک در باطن حروف اول :حضرت رسالت پناه ؛ گنج باطن الف که مخزن همه‌ی اسرار کائنات و خلقت است. دوم :ظهور نطق همه‌ی اسرار الف یعنی نفس پیامبر(ص) ، حضرت علی(ع) که ظهور با ، و جانِ بای بسم الله سوره مبارکه حمد است. سوم: چنانچه الفبا ظهور پیدا کرد ، در جمع عدد الف که 1 است  و ب که 2 است ،عدد  3 ؛ برابر حرف ج که وجود حضرت زهرا(س) است ، ظاهر می‌شود.و عدد 3 برابر با کلمه آب می‌شود که همان الفبای خلقت است که پنج تن(ص) ظهور دارد. و خداوند کریم در آیه 30 سوره مبارکه انبیا فرمود: و جعلنا من الماء کلّ شیء حی .و جمع عدد ابجد حروف الف(=111) و با(=3) می‌شود 114 که حقیقت آب ، همان 114 سوره قرآن کریم است که به قلب مطهر پیامبر(ص) نازل شد و حضرت علی(ع) ناطق و کاتب آن و حضرت زهرا(س) ؛ سِرّ کوثرو حیات آن است الی یوم القیامة .

وجود مبارک حضرت زهرا(س) ،مضرب کلّ همه‌ی عالم وجود ، و باطن همه‌ی 9 هایِ عالم است و حامل حمل انسان کامل! پس ایشان است که 9 اسم تسعه دارد از اسماء الله! و بالاترین بلوغ عددی در نام زیبایش فاطمه(س) است که به عدد ابجد 135 می‌شود . درواقع اگر 9ضریب عدد 3 را با هم جمع کنیم(این 9 ضریب به عدد 3 شروع و به عدد 27 تمام می‌شود) ،  135 می‌شود که برابر با عدد ابجد نام زیبای فاطمه(س) است{3+6+9+12+15+18+21+24+27=135}. حال خوب متوجه می‌شوید که چرا عدد 81 برابر کلمه اُمّ شد! و جایگاه عددی اُمّ=27 ؛ برابر جایگاه عددی کلمه سجده می‌باشد{همانطورکه قبلا بیان شد کف دستها 2 عضو از 7 عضوی‌ هستند که هنگام سجده باید روی زمین بیاید}

و خداوند کریم ، تمام قرآن کریم را که 30 جزء است در 27 رجب به قلب مبارک پیامبر(ص) نازل می‌فرماید. و آن روز ، روزِ بعثت یعنی تولدِ 30 جزء قرآن کریم است. چون در تولد بلوغ 9 ضریب اسرار عالم ، ضرب عدد 10 در 3، 30 جزء ظاهر می‌شود.درواقع بلوغ رسیدن به بعثت وجود مبارک پیامبر(ص) با 9 تا 3 تا ، 27 تا ظهور یافته است.

و کلّ 30 جزء قرآن کریم دفعتاً به قلب پاک و مطهر و نورانی پیامبر(ص) نازل شد. یعنی عدد 30 برابر است با 3 تا 10 تا ، درواقع تولد قرآن است که به عدد 9 روی 10 ظاهر می‌شود{مثل جنین که اگر 9 ماهش تمام شود ، و وارد ماهِ 10 متولد شود، آنگاه کامل و بی نقص است}. و 9 روی 10  یعنی 19 ؛ که سرّالااسرار 19 حروف نورانی بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد است (جمع کننده کلّ قرآن).

دیگر اینکه عدد 30 ، تمام کننده و تولد شده همه اهداف 124000 پیامبر گرامی یعنی فرستادگان خداست. چنانچه 313 پیامبر بزرگوار، صاحب کتاب آسمانی هستند که کلّ آن در 104 کتاب و تمام آن در 4 کتاب تورات و انجیل و صحف و زبور و تمام آن ، در قرآن عزیز است.

پس عدد 30 یعنی همه اسرار عالم خلقت  و جواب آیه مبارکه عمّ یتسائلون عن النبإ العظیم ، فقط وجود مبارک امیرالمؤمنین علی(ع) است که 30 سال بعد از پیامبر(ص) متولد شده و 30 سال بعد از رحلت ایشان ، زندگی کرده است. پس ایشان صاحبِ 30 ، نبإ عظیم است، که ناطق و کاتب قرآن کریم می‌باشد. آیا این همه عظمت در گنج دستانِ من و شما نیست؟! افلا یتدبّرون!!!

تمامی حروف قرآن کریم از 28 حرف است.از آنجا که هر دست 14 بند انگشت دارد درواقع 28 بند انگشت در دستهایمان است ، پس کلّ حروف قرآن عزیز در دست‌های ماست. و 28 که عدد کامل است ، جایگاه عددی کلمه کَف است که این کف دست باید برای خدا و به بندگی و اجرای فرامین قرآن ساجد شود و اطاعت محض داشته باشد!

نکته جالب دیگر اینکه کلّ 30 جزء قرآن مجید به سوره مبارکه ناس ختم می‌شود که از نظر ترتیب فهرستی قرآن ، صد و چهاردهمین سوره و از نظر ترتیب نزول به قلب مطهر پیامبر اکرم(ص) ، بیست و یکمین سوره است که اگر این دو عدد را با هم جمع کنیم(135=21+114) می‌شود 135 که برابر با عدد ابجد نام زیبای فاطمه(س) است!

در اسماء مبارک ائمه طاهرین(ص) ، تنها نامی است که 5 حرف است (ف+ا+ط+م+ه) و جمع ارقام عدد ابجدش ، 9 می‌شود (9=5+3+1) و وقتی 135 را بر 9 تقسیم کنیم 15 می‌شود(15=9÷135) که برابر با عدد ترتیب نزول سوره مبارکه کوثر و همچنین برابر با اسم مبارک حوا(س) است {حضرت فاطمه(س) ، حوای روحانی است}. و دیگر اینکه خداوند متعال آخرین سوره قرآن کریم را هم به اسم {که ناس است} و هم به آخرین حرف آیاتش ، به حرفِ س تمام فرموده است. درواقع سوره مبارکه ناس که 6 آیه دارد ؛ به 6 سین ختم شده که با سینِ نام خودش (ناس) ، 7 بار قرآن را به قلب عالم امکان ، کامل و ظاهر بیان فرمود (7سین!). و حرف سین ، میزان حروف است و عدد ابجدش 60 می‌باشد که برابر با نام مبارک ام ابیها(س) است.{س=60=ام ابیها}

درواقع در همین دنیا ، ما هم باید به بعثِ وجود خودمان در دامن مادر ربوبیت به جانِ کمال آدمیت برسیم. زیرا جایگاه عددی اسم مبارکش ؛ فاطمه=45 است که برابر با عدد ابجد اسم آدم(ع) است! {نکته: در کتاب شیخ صدوق آمده است که گفتن تسبیحات حضرت زهرا(س) بعد از نماز ، خیلی برکات و ثواب و عنایت دارد. و اگر با تسبیح تربت اباعبدالله(ع) گفته شود ، ثوابش مضاعف می‌شود.و بعد فرمود اما خانم‌ها بهتر است با انگشتان خود تسبیحات را بگویند. آیا فکر کرده‌اید که چرا؟! زیرا خداوند متعال در جلوه‌ی وجود مبارک سیدة النساء العالمین ؛ فاطمه زهرا(س) این عظمت و حقیقت را در دستِ مادر نهادینه فرموده است! پس اگر خانم‌ها قدر خودشان را بدانند و محتوا و زیبایی‌های وجودشان را به دنیا نفروشند ، به جلوه‌ی مادرِ دو عالم ، با دست‌های خود تسبیحات را بگویند ، ثوابش بیشتر است. الحمدلله ربّ العالمین}. بنابراین باید دست‌ها از دامن مادر واقعی جدا نشود که شرط آن این است که ما هم فاطمی شویم.

عددی که در کف دست دیگر است ، 81 می‌باشد که برابر با عدد ابجد کلمه اُمّ ( با میم مشدد) است که واسطه وصل شدنِ دست به دامن مربیِ عالم ، مادر است! و به حقیقت ، مربی عالم ؛ وجود مبارک خانم فاطمه زهرا(س) است که مادر روحانی همه انسان‌هاست  و عمر مبارکش در دنیا 18 سال است.

اگر 18 و 81 را با هم جمع کنیم 99 می‌شود که برابر با عدد ابجد کلمه مبارک حم (بصورت بسیط:حامیم) است.آنگاه خداوند یکتا انسان را تحت حمایتِ معصومین (ص) به قرب خود می‌رساند. البته به شرط اینکه دست (با اخلاص) به دامان آن بزرگواران و مخصوص به امام زمان(ص) وصل باشد. درواقع جمع ارقام 99 می‌شود 18 و جمع ارقام 18 هم 9 می‌شود!پس یک دست روی سَرِ همه‌ی مخلوقات است که 9 و 5 در جمع ، همان 14 می‌شود که برابر با کلمه ید (یعنی دست) است و می‌شود : یدالله فوق ایدیهم

اگر عدد 18 را از 81 کم کنیم ، می‌شود 63 که برابر با سنِ مبارک حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) است و برابر با جایگاه عددی کلمه اربعین است که دست درواقع باید عمل به درونش و به فعلش ، زندگی دنیا و آخرتمان را بهار کند. اربعین یعنی عدد 40 ؛ بابِ طهارت ! پس دست ، باید پاک باشد. دست ، نماینده‌ی قلب و چشم و گوش و تمام اعضا است که به حرام نرود.

عدد 100 و 19 در دست

بنابر مطالب گفته شده در بالا ، در هر دست ، کف دست مهم است که عدد 9 را حامل است و جایگاه سجده به خداوند یکتاست(دو موضع از 7 موضعِ سجده ، دو کف دست است). جالب است که عدد ابجد کلمه کف=100 می‌باشد که برابر با حرفِ ق یعنی نگهدارنده است و یکی از اسماء قرآن کریم هم قاف است و یک سوره به نام ق در قرآن است. حرف ق از حروف نورانی است و به تنهایی دارای معنا می‌باشد (یعنی نگهدارنده). و جالب است شرط قبول شدن ایمان ، نزد خداوند تبارک و تعالی ، داشتن تقوی است که ریشه کلمه تقوی ، ق است.

جایگاه عددی حرف ق=19 است که به قول پیامبر اکرم(ص) تمام محتوای قرآن در سوره مبارکه حمد و تمام آن در 19 حروف بسم الله الرحمن الرحیمِ آن است.

نکته: جمع عدد دو کف دستمان در نهایت 9 شد{ 9=8+1،18=9+9، 99=18+81} و خالق یکتا دو دست ما را به 10 انگشت خلق فرموده ، پس درواقع دو دست ما می‌شود 9 رو ی 10 یعنی 19!

28 حرف در دستها!

از طرفی هم گفتیم که هر دست 14 بند دارد ، پس 2 تا 14 تا  می‌شود 28 تا و جایگاه عددی کلمه کف=28 است. و قرآن عزیز ، از 28 حرف است .یعنی هم به 28 حرف و هم به 19 حروف بسم الله الرحمن الرحیم ، کلّ قرآن در دست من و شماست!

دین در دستها!

از یک معنای دیگر هر دست ، یک شصت دارد و 4 انگشت یعنی می‌شود 64 که این عدد ، یکی از اسرار دست است!عدد ابجد کلمه دست=464 یعنی روشن کننده 64 که عدد 64 برابر با کلمه دین= کلید=ناجی است. پس تمام این الطاف را خداوند در دست‌های ما قرار داده به شرط اینکه بفهمیم و قدرشناس باشیم.یعنی انسان دیندار ، کلید رستگاری و خوشبختی دنیا و آخرت را در دست دارد. و کلیددار بهشت و ناجی عالم دستش را می‌گیرد!(انشاءالله).

اگر ارقام 64 را با هم جمع کنیم 10 می‌شود(10=4+6) و 10 ، تعداد همه انگشتان دستمان است. و عدد ابجد حروف دَه=9 می‌شود. پس درواقع 9 روی 10 ؛ همان 19 و باطن گنج قران است که دیندار کسیست که عامل به عملِ خالصانه به آیات قرآن باشد. و باید دین را سالم در دست‌ها نگهداری کنیم. چنانچه می‌فرمایند: دینداری در آخرالزمان مثل نگهداشتن آتش کف دست است (یعنی نگهداری دین در آخرالزمان خیلی سخت است).

رابطه عدد دست با نام زیبای امام حسین(ع)

طبق توضیح بالا هردست 64 است ، پس دو دست می‌شود 128 که عددی پرمحتوا می‌باشد. و برابر با عدد ابجد نام زیبای حسین(ع) است که عدد نام آقا هم ، نماد تمام زیبایی‌های اعمالش است. عدد 128 معنی می‌شود به 28+100 : عدد 100، برابر حرف ق است یعنی نگهدارنده دین ، نگهدارنده قرآن ، نگهدارنده ولایت و رسالت ، نگهدارنده خلوص و بندگی و نگهدارنده کلید و مفتاح بهشت و ناجی همه بندگان گنهکار ! که آقا ، سفینه نجات است. و عدد 28 آن ؛ تمام حروف و تمام اسرار کائنات از عالم سِ تا اسفل السافلین ، از ازل تا ابد است. و ایشان برای حفظ و نگهداری این گنج و تمام کردن رسالتش ، جان مبارک خود و عزیزانش را در کف اخلاص گذاشت و همه را در قربانگاه عشق به خالق هستی تقدیم کرد. و با جمله رضاً بقضائک تسلیماً بأمرک نشان داد که چگونه با رضایت کامل عاشورا را بپاکرد و حق را از باطل جدا فرمود.

اما عاشقان و خوانندگان عزیز! آیا آقا خودش پنجمین معصوم(ص) نیست؟ { باطنِ 5 انگشت} و به عدد 10 بدنیا نیامده؟{یک وجود مبارک خودش و 9 ذریه معصوم (ص) در بطنش} یعنی 9 روی 10 ، باطنِ 19! اسماء مبارک پنج تن(ص) رویهم ، 19 حرف است{م+ح+م+د+ف+ط+م+ه+ع+ل+ی+ح+س+ن+ح+س+ی+ن} و نوزدهمین حرف به حرفِ نِ اسم حسین(ع) { که پنجمین معصوم (ص) است} تمام می‌شود. پس او کلّ قرآن و تمام بسم الله الرحمن الرحیم است!

و او نگهدارنده کلّ 28 حروف قرآن است! و در کتاب راز دنیا بطور کامل توضیح داده شد که آقا خودش در عاشورا، کلید و مفتاح و تمام مجموعه رموز حروف مقطعات قرآن است به نام الکاشف رموز مقطعات قرآن . که با پاره پاره شدن و بریده شدن و شکافته شدن تمام رگ‌ها و اعضای بدن مبارکش ، اسرار حیات طیب را آشکار کرد و به تمام جهانیان این صحنه عاشورا را جاودانه کرد (کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا) تا قیام برحقِّ مولا و سرورمان ؛ نهمین فرزند اباعبدالله الحسین(ع) ؛ امام زمان (عج)!پس دست‌های ما باید با امام زمانمان بیعت کند تا حقّ این همه برکات که خالق یکتا در دست‌های ما گذاشته است ، ادا شود.

 رابطه عدد دست با نام مبارک امام حسن(ع)

اما تکمیل (باطنِ) عدد دست ، زمانی کامل است که با خودمان تا قبر ، عمل حسن را به ملائک تحویل دهیم .چنانچه خداوند کریم در آیه 160 سوره مبارکه انعام می‌فرماید:مَن جاء بالحسنة فله عشر امثالها ؛ اگر با خود(تا قبر)، عمل حسن بیاوری پس به تو10 (گنج عشر) را مثل همه آن گنج ، به تو می‌دهم.

قبلا بیان شد که عدد ابجد کلمه کف=100 است و دو تا کفِ دست داریم .پس دو تا کف دست‌ها  می‌شود 200 (200=100+100) که برابر با عدد ابجد نام زیبای امام حسن(ع) است. یعنی باید در کف اخلاصِ عمل ، عملِ حسن بیاوری ، تا مزد حسینی بگیری! و شرط این است که هر دو دست ، نگهدارنده‌ی امانات خداوند باشد یعنی کتاب الله و عترت طیبه صلوات الله علیهم اجمعین . یعنی علم و عمل خالصانه. یعنی حافظ حدود خداوند کریم بودن .یعنی دائما با تمسک و توسل ، به ریسمان حبل الله  وصل بودن!

آیا زیبا نیست که باطن دست ، حسن(ع) و ظاهر دست ،حسین(ع) است؟!همینطور یادآوری می‌کنم که هر دست 64 بود که در جمع می‌شود 10(10=4+6) و 10 انگشت داریم یعنی عشر امثالها.اینجاست که آیه مبارکه معنا می‌شود که اگر عمل حسن(ع) در کف داشته باشیم ،عشر امثالها را خداوند به ما عنایت می‌فرماید{ عشر امثالها اشاره به میوه و ثمره حسین(ع) است}. و تمام حمایتِ بیکرانش را که همان حـ̃م است (حامیم=99) و کلید و نجات را به بنده‌اش عنایت می‌کند و او را درقبر به آرامگاه می‌فرستد.اللهم الرقنا

سِرّ وجود حضرت یوسف(ع) در چاه !

نقل شده است زمانیکه برادران حضرت یوسف(ع) ، حضرت را در چاه انداختند، به اذن و عنایت خداوند متعال ، وجود مبارکش بر روی جایگاه محکمی خارج از آب قرارگرفت. و حضرت در رویای صادقه‌اش وجود مبارک حضرت خضر(ع) را ملاقات کرد که با اشتیاق فراوان به دیدارش رسیده بود و فرمود که 1200 سال است که در انتظار شما هستم و از پیامبران پیشین بر شما درود و سلام آورده‌ام و هر یک ، مرا نسبت به شما سفارشی کرده است. و حضرت یوسف(ع) فرمود: شما هم مرا نصیحتی بفرما. و گردنبندی به ایشان عطاکرد که ظاهراً مانند سنگ سبزی در میان داشت و بر روی آن کلمه موعود نوشته شده بود. و به ایشان وعده آمدن پیامبر موعود را داد{حضرت یوسف(ع) هنگام مواجه با سختی‌ها و مشکلات با این سنگ به آرامش می‌رسید.... جالب است که حضرت خضر(ع) هنگام ظهور حضرت مهدی(عج) در کنار ایشان هستند و ...}

نکته: هنگامیکه حضرت توسط برادرانش به چاه انداخته شد، وجود مبارک ایشان باید اسرار چاهِ دنیا را افشا می‌کرد. بنابراین خداوند یکتا وجود نازنینش را در چاه حفظ فرمود. نقل است که درحالیکه ایشان از خداوند درخواست کمک می‌کرد ، ملک وحی بر او نازل شد و فرمود که آنچه خداوند بخواهد به شما بدهد در دستهایتان قراردارد. نگاه کن!هر دست چند انگشت و چند بند دارد ؟ فرمود: 5 انگشت و 14 بند.پس ایشان گفت: همه اسرار در 5 و 14 است! از این عزیزان بخواه که نجاتت بدهند. که درواقع امداد غیبی را به ایشان فرمود و متذکر شد که این وجودهای مبارک در آخرالزمان خواهند آمد. بنابراین دنیا را به چاه مثال زد و فرمود شما باید ، در چاه می‌آمدی ( تا به عزیزی مصر برسی). و بزودی بیرون می‌آیی و هرکه از تو پرسید پدرت کیست ؟ بگو من فرزند چاه هستم! پس کاروانی که (برای رسیدن به آب) سر چاه رفتند ، حضرت را بیرون کشیدند و... او را به بردگی گرفتند و در مصر به عزیز مصر فروختند ... .

به یک قول معنا می‌شود که دنیا ، چاه است . انسان هم مثل یک دانه که اگر بخواهد سبز شود و به نتیجه‌ی گل و میوه و ثمره‌اش برسد باید در دل خاک قرار بگیرد ، باید در چاهِ دنیا زندانی شود تا زمینه رشدش فراهم شود. باید متذکر شوم که خداوند کریم می‌فرماید: ...اَم نحن الزّارِعون(آیه 64 سوره مبارکه واقعه) . به عبارتی معنا می‌شود آیا ما خود ، زارع شما نیستیم یعنی او خودش ، باغبانِ باغبانانِ عالم است. و از هر دانه‌ای در دل خاک خبر دارد و می‌فرماید : ولا رطبٍ و لا یابسٍ الا فی کتابٍ مبین. بنابراین هر انسانی هم از بدو تولد در دنیا ، باید سبز شود و رشد کند تا در بلوغِ عمل ، قد بکشد .اما همینکه وارد سبزیِ عالم دنیا می‌شود باید برده‌ی باغبان باشد تا هَرَس‌ها و تبرهای باغبان که شاخه‌های اضافی‌اش را می‌زند ، تحمل کند و در غیر این صورت به نتیجه و محصول مورد نظر باغبان نمی‌رسد.

پس یوسف(ع) تمام مراحل را طی کرد و در زندان دنیا ، از طرف خداوند کریم به علم تعبیر خواب آگاه شد .تا به عزیزی مصر رسید و تا جایی که تمام خانواده‌ا‌ش بر او ساجد شدند و او مقام ولایت را در زمانش احراز کرد.بنابراین درواقع اشاره به عدد 14 بند دست‌هایش، به وجود چهاردهمین معصوم (ص) و چهاردهمین وجود مبارک ولایت کبری ؛ یوسف زهرا ؛ امام زمان(عج) جلوه می‌کند. درحالیکه چهاردهمین است اما در جمع ارقام 1 و 4 می‌شود 5 (5=4+1) چنانچه هر دست 5 انگشت دارد . اما وجودهای مبارک ، جلوه قدرت خداوند متعال و ربوبیت حضرت حق جلّ‌جلاله هستند ، به مصداق آیه یدالله فوق ایدیهم.

نکته اینجاست که حضرت یوسف(ع) در چاه رفت . اما امام زمان(عج) ، باغبانی است که با ظهور نورانیش ، تمام دانه‌های انسانی که قابلیت رشد و سبز شدن دارند و در چاهِ دنیا ، در غفلت مانده‌اند را بیدار کرده و سبزشان می‌کند و زمان حکومتش ، زمان بیداری است. حضرت یوسف(ع) علم تعبیر خواب را داشتند که تعبیر از عَبَرَ می‌آید به معنی عبور کردن عابر از معبر.یعنی درواقع حضرت بیدار بود و از میان خواب رفتگان عبور می‌کرد و واقعیت‌ها را تعبیر می‌کرد. اما امام زمان(عج) دیگر نمی‌گذارد خواب رفته‌ای بماند و ایشان همه را به عبور از معبر حقیقی زندگی در مقام یخرجهم من الظلمات الی النور ، هدایت می‌فرماید. پس بر سر مستضعفین واقعی زمان که در انتظار حکومت حقّه‌ی موعود هستند ، دست هدایت حق و دست قدرت لایزال ربّ العالمین و دست رحمت و محبت خداست که کشیده می‌شود. اللهم عجل لولیک الفرج. و ایشان خود ، نهمین فرزندِ پنجمین معصوم(ص) است و حکومتش ، بلوغِ 9 و عبادتش با زینت حلقه بندگی(5) خالصانه خداوند است.  

پس عدد 9 و 5 ، درواقع 14 (14=5+9) و عدد 14 همان 5 است(5=4+1). و عدد 14 و 5 که  به حضرت یوسف(ع) عنایت شد ، تمام گنج است که خداوند کریم در ته چاه دنیا ؛ اسفل السافلین ، به تمام بندگانش عنایت فرموده تا قبل از اینکه در چاهِ قبر ، خودمان را پیدا کنیم ، در همین دنیا به نجات اسم ناجیِ پروردگار عالم ، کلید عزیزی مصر را هم در دنیا نائل شویم و هم در آخرت! چراکه همه در دنیا ، همچون یوسف(ع) هستیم ، باید خود را پیدا کنیم و به مدد مولایمان امام زمان(عج) به یخرجهم من الظلمات الی النور برسیم. انشاءالله

پس درواقع در ظاهر، 5 انگشت در هر دست است و دو دست می‌شود 10 تا (به عدد) که به حروف می‌شود 9 (دَه=9) و همچنین در کف دست ، بلوغ 9 به عمل به ما عنایت شد.

و خداوند یکتا در قرآن کریم ؛ سوره مبارکه واقعه می‌فرماید که انسان‌ها در قیامت به 3 دسته تقسیم می‌شوند: 1)اصحاب یمین به معنای دست راستی‌هاست ؛ عدد ابجد کلمه یمین =110 برابر با عدد ابجد نام زیبای علی(ع) است . ریشه کلمه یمین از یمن یعنی مبارک و بابرکت است { محل شکاف دیوار خانه خدا در هنگام ورود و خروج مادر بزرگوار حضرت علی(ع) به خانه کعبه را رکن یمانی می‌نامند}.

2)اصحاب شمال که دست چپی‌ها هستند. کلمه شمال به عربی از شوم می‌آید و اصحاب شمال کسانی هستند که بر علیه ولایت حضرت علی(ع) و معصومین (ص) هستند و یا ولایتشان را قبول ندارند. 3) مقربین که برگزیدگانند.

بنابراین باید مواظب باشیم که دستمان به دامن حضرت زهرا(س) و عملمان به تشیع وجود حضرت علی(ع) و 11 ذریه نورانیش(ص) و امروز امام زمانمان (عج) ، وصل باشد.

"کیف اَصِفُ حُسنَ ثَنائکم و اُحصی جَمیلَ بلائکم و بِکم اَخرَجَنا اللهُ مِنَ الذّلّ و فرّجَ عنّا غَمراتِ الکُروبِ و انقذَنا مِن شفاجُرُفِ الهَلکاتِ و مِن النار بابی انتم و امّی و نَفسی...

اللهم انّی لو وَجدتُ شُفعاءَ اقربَ الیکَ مِن محمدٍ و اهلِ بیته الاخیار الائمة الابرار لجعلتهم شُفعائی فبِحقّهم الذی اوجَبتَ لهم علیک اسئلکَ اَن تُدخِلنی فی جُملَة العارفینَ بِهم و بحَقّهم و فی زُمرَةِ المَرحومینَ بِشفاعَتِهم انّک ارحم الراحمین و صلّی الله علی محمد و اله الطاهرین و سلّم تسلیماً کثیراً و حسبنا الله و نعم الوکیل".                     

                          زیارت جامعه کبیره

 

 

 

 

 

 

                                             

                                       

                                          فهرست

  پیشگفتار ------------------------------------------------------------- 1

  اسرار عدد 9 -------------------------------------------------------- 4

  اسرار عدد 5 -------------------------------------------------------- 7

  عدد 5 و 9 در حقیقت بندگی----------------------------------------- 10

  عدد 5 و 9 در جلوه دایره هستی -------------------------------------12

  دایره هستی در کلمه عصر(=360) ---------------------------------14

اسرار باطن عدد 72 و وجود مبارک امام حسین(ع)-----------------19

  تاسوعا-------------------------------------------------------------22

رسیدن به حقیقت اربعین از دایره 5 و 9 ------------------------------23

سرّ شروع ظهور خلقت از 9 و 5 ------------------------------------27

سرّ عدد 5 و 9 در خلقت آسمان‌ها و زمین‌ها --------------------------30

عدد 5 و 9 در وجود انسان ------------------------------------------31

اسرار عدد 5 و 9 در (حروفِ)اسم انسان ----------------------------34

اسرار عدد 5 و 9 در بلوغ زن‌ها و مردها ---------------------------36

سرّ ظهور اعداد از 5 و 9 ------------------------------------------38

سرّ عدد 5 و 9 در 28 حرف ---------------------------------------48

سرّ 5 و 9 در کلمه رَحِم --------------------------------------------49

سرّ 5 و 9 در بیت ولایت ---------------------------------------58

همه معصومین(ص) بلوغ 5 و 9 را دارند-----------------------------61

رابطه 5 و 9 در وجود مبارک خانم فاطمه زهرا(س) -----------------62

تناسب لیله با زوجه و لیله با لباس -----------------------------------66

معارف 5 و 9 در وجود مبارک امام حسین(ع) -----------------------68

سرّ 5 و 9 در سوره مبارکه طه -------------------------------------75

معارف 5 و 9 در وجود مبارک امام سجاد(ع) ------------------------78

معارف 5 و 9 در وجود مبارک امام باقر(ع) -------------------------83

معارف عدد 5 و 9 در وجود مبارک امام کاظم(ع)-------------------85

معارف 5 و 9 در وجود مبارک امام جواد(ع) ------------------------86

سرّ 5 و 9 در حروف مقطعه کهیعص(سوره مبارکه مریم)------------87

سرّ 5 و 9 در حروف مقطعه حم.عسق(سوره مبارکه شورا)-----------92

حرف ص؛آخرین حرف کهیعص درمقابل حرف ق؛آخرین حرف حمعسق-------114

عدد 5 و 9 در باطن قرآن -------------------------------------------116

باطن ضریح -------------------------------------------------------117

عدد 5 و 9 در دست ----------------------------------------118

رابطه عدد دست با نام زیبای امام حسین(ع)-------------------------129

رابطه عدد دست با نام مبارک امام حسن(ع)------------------------130

سِرّ وجود حضرت یوسف(ع) در چاه !--------------------------131  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۰۳ ، ۱۵:۱۴
عذرا شفائی

 اسرار 5 و 9 در اسم انسان

عدد ابجد کلمه انسان=162 است که این اسم و این عدد یکی از کامل‌ترین و پرمحتواترین اسماء واعداد می‌باشد.

در حروف، یکی از میزان‌ترین اسماء الهی است که خداوند به انسان منّت نهاده و او را این چنین نامگذاری فرموده است: یک الف و نون در ابتدا و سین در وسط و یک الف و نون در انتها ( ان س ان). اول و آخر که مثل هم است و در وسط ، حرفِ س قرار دارد که میزان حروف است چون زُبُر و بینه‌اش با هم برابراست ؛ زُبرِ سین : س=60 و بینه‌اش : ین=60 (سین=120) . در قرآن کریم سوره‌ای به نام یس وجود دارد که قلب قرآن نامیده می‌شود و این حرفِ سین ، خطاب به پیامبر عظیم الشأن اسلام ؛ حضرت محمد مصطفی(ص) است که میزان خلقت و اشرف و اکرم همه مخلوقات است. و این نام زیبای انسان کامل ، مخصوص خودش و خانواده نورانی‌اش می‌باشد و ما انسان‌ها به طفیل وجود مبارکشان ، انسان نامیده شده‌ایم و به شرط رسیدن به میزان عمل در کتاب وحی الهی انشاءالله به سیرت و صورت واقعی انسان برسیم و محشور شویم (به طور کامل در کتاب راز انسان توضیح داده شده است) .

*اما عدد 162 معنی می‌شود به 100+62 : 100 ، برابر عدد ابجد حرفِ ق یعنی نگهدارنده است و 62 ، برابر با عدد ابجد اسم مبارک واجب الوجود و نام مبارک حمید و باطن  پروردگار عالم است و خیلی زیباست که برابر با جایگاه عددی کلمه کنزالله است و عدد 62 برابر با جمع عدد حرفِ اول و آخر قرآن کریم است یعنی (ب=2) + (س=60) پس کنز یعنی کلّ قرآن کریم که بس است برای عالمیان! پس انسان کامل ، نگهدارنده گنج خداوند که کنزالله خودِ انسان کامل است و انسان این بار امانت را باید صحیح و سالم نگهدارد ، تا قیامت هم به صورت انسانی محشور شود چون سین ، قلب قرآن است ، انسانِ کامل هم قلب عالم امکان است و ما انسان‌ها باید با قلب سالم متوجه رضای خدا و رضا به رضای او باشیم.

پس انسان کامل خود، گنج 5 و 9 است  زیرا در جمع ارقام 162 (=انسان) به 9 می‌رسیم (9=2+6+1) و کلمه انسان از 5 حرف تشکیل شده است! پس هم حروف،  رمز است و هم عدد ابجد! و جمع 5 و 9 می‌شود 14 که درواقع وجود 14 معصوم(ص) ، انسان کامل هستند.

همانطورکه عالم در گنج 5 و 9 غرق  است خداوند یکتا تمام محتوای خلقتش را در بطن انسان قرارداد و همه مخلوقات را از کنزالله انسان کامل خلق فرمود و مهندسی خلقت به سِرّ کامل اسرار در همه عالم به 5 و 9 ظهور پیداکرد. چنانچه به عدد 14 ، آسمان‌ها و زمین خلق شدند(7 طبقه آسمان و 7طبقه زمین که می‌شود 2 تا 7 تا یعنی 14 تا) و... .(در کتاب نورواحد(ص) توضیح کامل داده شده است).

اسرار عدد9 و 5 در سنّ بلوغ زن‌ها و مردها 

اسرارعدد 9 و 5 در خلقت حضرت آدم(ع) و حوا(س) بیان شد.اما نکته جالب اینجاست که خلقت حضرت آدم(ع) به ظهور عددی و حروفی از جمع تمام افلاک و عوالم 9گانه بود که جمع 1 تا 9 برابر45=آدم(ع) شد و حوا(س) به عدد ابجد 15 ، جمع اعداد 1 تا 5 را ظهور داد که به وجود مبارک ایشان ، دایره خلقت جسمانی ظاهر شده است.

خانم‌ها درحالیکه حقیقت خلقتشان به عدد 5  است اما سنّ تکلیفشان 9 سالگی است پس می‌شوند 14 (14=9+5) و این گنج طهارت و حقیقت انسانی وجودشان و حدّ تکلیف و وصل شدن به قلب عالم امکان ؛ چهاردهمین معصوم(ص) است.

آقایان در 15 سالگی تکلیف می‌شوند (یعنی جمع عدد 1 تا 5)! آیا جالب نیست که خداوند متعال چگونه این زیبایی‌ها را در حدّ بلوغ  و تکامل انسان به رسیدن به سن تکلیف ، اسرارش را افشا می‌فرماید که 5 ، باطن سنّ تکلیفشان و 9، حقیقت خلقت حضرت آدم(ع) که جمع 5 و 9 می‌شود14 که همان رسیدن و وصل شدن به ساحت پاک و مطهر امام زمان(عج) است. چراکه باید اول امام معصوم(ص) را درک کنیم تا راه به عالم قرب معبود جلّ عظمته داشته باشیم.

از زاویه دیگری هم می‌توان توجه کرد: سن بلوغ خانم‌ها 9 بود و حقیقت خلقتی ایشان 15 ، پس جمع 9 و 15 می‌شود 24 ؛همان عدد جامع! و برای آقایان هم همینطور ؛ حقیقت خلقتیشان 9 و سنّ تکلیفشان 15 که در جمع 24(عدد جامع) می‌شود.(عدد 24 بطور کامل در کتاب مهندسی خلقت توضیح داده شده است)

آیا زیبا نیست؟! ربّی که خودش می‌داند چگونه مخلوقاتش را خلق فرموده ، کتاب آسمانی را که برای هدایت انسان‌ها (به وسیله رسول گرامی‌اش) فرستاده ، جامعِ جمعِ کمالات است چراکه 114 سوره دارد و 114 برابر است با عدد ابجد کلمه جامع! ما باید به بنده بودن برای  چنین خداوند کریمی بنازیم! که چگونه ما را مظهر جامع جمیع کمالات و جمالات زیبا و اسماء و صفات خود قرار داد. با چه زبانی می‌توانیم شکرش را به جای آوریم؟!ما که از خود چیزی نداریم و هیچ هستیم ، او خود به ما آموخت که بگوییم: الحمدلله ربّ العالمین.

دقت کنید!در ظاهرِ اعداد ، معارفِ باطن اسرار نهفته است.زیرا عدد کامل 5 و 9 که تمام اسرار عالم آفرینش در جلوه عدد 14 (14=9+5) را در دنیا به وجود 14 نور مقدس(ص) به تمام انسان‌ها منت گذاشته و اگر بخواهیم به آن برسیم باید به بلوغ 9 راه پیدا کرده باشیم. پس آنگاه عدد 14+9 می‌شود 23 ! که تمام روزیِ نورانی گنج قرآن کریم به تمام انسان‌ها (الی یوم القیامة) ، در عرض 23سال عمر مبارک پیامبر(ص) بعد از مبعوث شدن است {جایگاه عددی حرف ث=23 و عدد ابجدش 500 و مَلک آن حضرت میکائیل(ع) است که ملک روزی می‌باشد}.

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد وعجّل فرجهم

 

سرّ ظهور همه اعداد از 5 و 9

555

Oval: 555اما گفتیم که سقف اعداد از 9 بیشتر نیست و تمام اعداد از ظهور این 9 عدد هستند به این صورت که اگر تمام اعداد 1 تا 9 را (در یک خط) بنویسیم و دو تا دو تا ، عدد اول و آخر را جمع کنیم ، در وسط آنها عدد 5 می‌ماند که حتی ظهور عدد 9 را هم در خود دارد (بدون اینکه با هیچ عددی جمع شود) و همه اعداد از آن ، ظاهر می‌شوند!

 

 

9     8      7     6     5     4     3     2      1

دقت کنید که از جمع دو به دوی اعداد ، عدد 10 ظاهر می‌شود:

10=9+1 ، 10=8+2 ، 10=7+3 ، 10=6+4  ؛ درواقع گنجِ عدد 9 ، 4 تا 10 را نشان داد که می‌شود 40 یعنی اربعین! پس با رسیدن به بلوغ 9 ، حقیقت اربعین ظاهر می‌شود! عدد 9 در عربی ، تاسع گفته می‌شود و عدد ابجد کلمه تاسع=531 است که جمع ارقامش 9 می‌شود! و جایگاه عددی کلمه تاسع=54 و برابر با جایگاه عددی نام زیبای قرآن است. درحالیکه بالاترین بلوغ کتاب‌های آسمانی ، قرآن است و بلوغ 9 را هم به همه پیروان حقیقی‌اش می‌دهد یعنی به 40 ؛ اربعین و طهارت می‌رساند.

همانطورکه می‌دانید در اعداد ابجد 1 تا 10 به حروفِ ابجد هوز حطی ، عدد ابجد و جایگاه عددیشان ثابت است(با هم برابر است) و تغییر نمی‌کند.تمام اسرار حلقه این بود که عدد 10، ظاهر شود. در عالم بالا ، 5 نور مقدس(ص) جلوه کردند و در اسرار عددی ابجد، اول نور مبارک پیامبر(ص) است که اسرار الف در حروفند چون خزانه حروف در حرفِ الف ، جلوه کرده است و در عدد ، الف برابر 1 می‌باشد و ملکش حضرت اسرافیل(ع) است.مَلکِ دمیدن به سور اسرافیل و زنده شدن مردگان در روز قیامت از قبرها.

دومین نور مبارک ، حضرت علی بن ابیطالب(ص) که باطن گنج حرف ب می‌باشد و عدد ابجد آن برابر 2 و ملکش حضرت جبراییل(ع) است.ملکِ آورنده وحی به پیامبر(ص)

سومین ظهور نوری خانم فاطمه زهرا؛سیدة النساءالعالمین(س) است که باطن گنج حرف ج می‌با‌شد که عدد ج=3 است و ملکش کارکائیل ، احیاءِ حیات به عالم دنیا از حقیقت آب زندگانی چه در دنیا با نزولات رحمت آسمانی (آب ظاهر) و چه نزولات رحمت حقیقت آب یعنی آیات قرآن (آب باطن) که 114 سوره مبارکه قرآن {آب: (الف=111)+(با=3)=114} است.

چهارمین ظهور نور مقدس امام حسن مجتبی(ع) است که با نور سبز ، عدد 4 و حرف د را ظهور می‌دهد و ملکش دردائیل ، دلیل خلقت بر همه عالمیان دنیا و آخرت ، است.

تا اینجا حروف به الف ،ب ، ج ، د یعنی ابجد ظاهر شدند و از جمع اعداد 1 تا 4 ، (10=4+3+2+1) عدد 10 بدست می‌آید که حرف ی را ظاهر می‌کند (ی=10) که وجود مبارک پنجمین معصوم؛ امام حسین(ع) اسرار 9 و 5 را افشا می‌کند.یک خود ایشان + 9 ذریه معصوم(ص) در بطنشان ، عدد 10 را به حرفِ ی ظاهر می‌کند که گنج ابجدی و اسرار رسیدن به عدد 10 و اینکه تمام عمر دنیا شد کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا و خودِ آقا شد امام عاشورائیان (عشر یعنی 10) . در اینجا وجودهای مبارک در گنج 5 تن(ص) ، 14 معصوم(ص) هستند و درواقع عدد 10 ، ظهور تمام خزانه‌ی اعداد و حروف است و اسرارش به 9 و 5 وجود مبارک امام حسین(ع) افشا شد!

پس درحالیکه 5 نور مقدس هستند با اباعبدلله(ع) که خودش پنجمین معصوم(ص) است و 9 ذریه معصوم در بطنش (تسعة معصومین مِن ذریة الحسین) ، گنج 5 و 9 را افشا می‌کنند. و از طرفی 14=9+5 و 5=4+1 .اینجا خوب دقت کنید ! پس ، از عدد 5 که حلقه کنز الهی خداوند به نام نورٌ واحد(ص) هستند ، همه‌ی عالم خلقت در تمام دنیا و آخرت ظهور پیداکردند ولی هرگز هیچ وجودی با این عزیزان جمع نمی‌شوند (همانطور که در بالا اشاره شد)، فقط خرج می‌شوند!

پس در بالا دیدید که 4تا10بدست آمد یعنی 4 روی10 یعنی همان 14معصوم (ص) { خودِ کلمه معصوم هم جالب است ! دقت کنید 4 حرفِ (معصو)به هم چسبیده‌اند و حرفِ م جداست.عدد ابجد حرف م=40 است و درواقع باطن جمع 1 تا 4 است که با اسرار حروف معصوم آشکار می‌شود} .درواقع همان 4 تا 10 تاست که می‌شود 40 تا!

وقتی عدد به 10 رسید یعنی حرفِ ی . در الفبای فارسی اولین حرف الف و آخرین حرف ، ی است که در واقع در ابجد هوز حطی هم که 10 عدد ثابت را از 1 تا 10 دارند هم ، حرف اول ، الف و حرف آخر ، ی است. کلّ حروف عربی هم 28 حرف است که در جمع 10 می‌شود10=8+2 و عدد 10 برابر حرفِ ی است و درواقع اول و آخر حروف ، "یا" را ظاهر می‌کند.پس تمام حروف هم در عاشورا غرق است و عالم ، در یا است. و از طرفی عدد ابجد نام مبارک حسین(ع)=128 (نگهدارنده 28 حرف قرآن و به عبارتی ، گنج عشر) که ظهور دهنده گنج 5 به عنوان پنجمین معصوم(ص) و 9 به عنوان 9 ذریه معصوم(ص) در بطنش که در جمع می‌شود کلّ 14 معصوم(ص)(14=9+5). و در تولد جسمانی ، آقا اباعبدلله الحسین(ع) عدد 10 را ظاهر می‌کند(یک خودش+9ذریه نورانی در بطنش) که برابر حرفِ ی است ، وقتی حرف اول و آخر کنار هم قرار گیرد می‌شود : یا .نکته جالب اینکه هرگاه منادی ندا می‌دهد با حرف یا و ای است. و هرگاه بخواهیم دعا کنیم ، واسطه اسماء خداوند کریم یا ائمه طاهرین(ص) ، حرفِ یا است. حال خودتان خوب فکر کنید! که این چه وزنه‌ای است که واسطه قرار می‌گیرد تا ما به جواب و اجابت دنیا و آخرت برسیم؟! یا کریم.

و خداوند عالم ، تمام دنیا را در حرف یا قرار داد و حدیث مبارکِ کلّ یوم عاشورا (عشر یعنی 10=ی که خوانده می‌شود یا) و کلّ ارض کربلا را معرفی فرمود. و آقا امام حسین(ع) ، مظهر ظهور وراثت تمام انبیا و همه معصومین(ص) در ظهر عاشورا گردید.

مَلکِ حرف ی ، سرکطائیل است که اسرار وجودش ، استثناست که به حرف ی ظاهر می‌شود.همانطورکه عالم دنیا در اسرارش به همه انسان‌ها ، شخصیت و رتبه و مقام دنیایی و آخرتی می‌دهد. و این حرف هم ، قائم بر قدرت ذات اقدس الهی دارد که اشاره به یدالله است ؛ همان نیرو و قدرت خداوند بر آفریدگان است. (یدالله فوق ایدیهم).

بدان که خداوند ، حرف یا را از عالم شهادت و جبروت قرارداد. و مخرجش ، مخرج حرف شین می‌باشد(بر خودش متکی است). و عددش برای افلاک دوازده‌گانه رمز قرار داده و فلکش ، فلک دوم است و سال‌های گردشش گفته آمد. در خاصه بودنش ، و خاصة الخاصه ، امتیاز می‌یابد و آن را غایب و مرتبه‌اش را هفتم ، درواقع حامل گنج حمد خالق یکتاست. زیرا در عربی حرف ی را یا می‌خوانند و خود ، در مرتبه حروف ، اول و آخر حروف است. همانطورکه می‌دانید کلّ حروف در عربی 28 حرف است که عدد 28 ، عدد کامل است و اگر ارقامش را با هم جمع کنیم 10 (=ی)می‌شود(10=8+2). بنابراین عدد 10 ، دارای حقایق و مقامات و منازلات امتزاج یافته است(درونش هم فرد است و هم زوج و عدد استثناست) و کامل 4 تایی است (که از جمع عدد 1 تا 4 بدست می‌آید: 10=4+3+2+1)

حال که این ملکوت و اسرار را متوجه شدید، پس بدانید درحالیکه ائمه معصومین(ص) ، همان گنج 5 و 9 و 14 هستند ، خزانه‌ی عدد 10 و حرفِ یا هم هستند ؛ به تمام اسرار ، چون نوٌ واحد(ص)هستند.اما  پروردگار عالم مأموریت ظهورِ این اسرار را به امام حسین(ع) داد و ایشان را به عدد 10 در دنیا متولد فرمود{1 خودش و 9 ذریه معصوم(ص) در بطنش} و عالم دنیا را در مرتبه شهود اسرار عالم بالا به وجود ایشان ظاهرفرمود و تا ظهور نهمین فرزندش ؛ امام زمان(عج) که تمام اسرار ظاهر می‌شوند.

دیگر اینکه ظهور عدد 10 را از گنج اعداد 1 تا 9 خواندیم. که دو عدد اول و آخر با هم جمع شدند چون عالم ، دایره است ، اول به آخر وصل می‌شود(در تمام امورات ظاهری و باطنی چنانچه خداوند فرمود: انّا لله و انّا الیه راجعون). و چون عدد 5 در محوریت ، درحالیکه حاملِ همه اسرار و اعداد و حروف است ، اما با هیچ مخلوق جمع نمی‌شود! که وجود 14 نور مقدس(ص) هستند.که خداوند متعال آیه تطهیر را در شأن این خاندان نازل فرمود( آیه 33 سوره مبارکه احزاب : ...انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛ این است و جز این نیست که خدا چنین می‌خواهد که هر آلایشی را از شما خانواده نبوت ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند).

دیگر اینکه وقتی عدد 10 بر روی 9 عدد ظاهر شد یعنی گنج 9 رو ی 10 یعنی  19 ظاهر می‌شود! که تمام قرآن عزیز در بطن 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد ظهور پیداکرد.و در مقابل اسماء مبارک پنج تن(ص) هم  19 حروف را به خزانه کتاب الله و عترت طاهره نشان دادند: م ح م د ع ل ی ف ا ط م ه ح س ن ح س ی ن ؛ که به حرف نِ اسم مبارک حسین(ع) ، 19 حرف کامل شد.

خوب دقت کنید! این اعداد ، طولی هستند و عرضشان ، حروف است. چنانچه وقتی عدد 10 را به حروف بنویسیم(ده) عدد ابجدش ، 9 را ظاهر می‌کند: (د=4)+(ه=5)=10. و عدد ابجد حروف نوزده=72 می‌شود که برابر با عدد ابجد کلمه سجده است. که امام حسین(ع) در عدد 10 که خودش است ، باطنِ 9 ذریه نورانی هم در بطنش و به گنج بلوغ الی یوم القیامة هدایت‌گر است. هم وجود مبارک خودش در حال سجده ، عالم را به عدد و حروف 19 و اسرارش ، به قرب الهی و مقام حیات طیب ، (یصعد الکلمُ الطیب و العمل الصالح یرفعه؛آیه 10 سوره مبارکه فاطر) و زنده شدن و روزی خوردن نزد خداوند (و لا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون؛آیه 169 سوره مبارکه آل عمران) ، و تولد انسانیت و کمال آدمیت و به درجه صد خلوص نائل می‌شود. و مقام سیدالشهدایی و حیات خون نازنینش مقام ثارالهی را احراز می‌کند.و اینجا جایگاه اتممناها بعشر تمام انسانهاست. 

خوشا بحال کسی که در خدمت امام زمان وقتش ، مثبت عدد 10 را بگیرد. زیرا قبلا بیان شد که همه عالم  در اعداد ، که مهندسی خلقت هستند ، غرق است. اما امام زمان(ص) ، علامت این اعداد هستند. پس اگر با ولیّت بودی ، آقا مقام مثبت را به امتحان عشر دنیایت می‌دهد.آنگاه است که آیه 160 سوره مبارکه انعام (که 165 آیه دارد که برابر عدد ابجد کلمه مبارک لااله الا الله است) شامل حالش می‌شود : من جاء بالحسنة فله عشر امثالها(در کتاب راز دنیا توضیح کامل آمده است). اللهم الرزقنا . و اگر انسان در این امتحان ، با طاغوت‌ها باشد (انشاءالله که برای هیچ کدام از ما نباشد)، متأسفانه منفی 10 را می‌گیرد.آنگاه است که خداوند می‌فرماید: والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون(آیه 257 سوره مبارکه بقره)

نکته: وقتی حرفِ ی ، یا خوانده می‌شود عدد 11 را به خود می‌گیرد که برابر با اسم مبارک خداوند ؛ هو و دوا کلمه حج است(یا=11=هو=دوا=حج). درواقع مقصد عدد 10 را واضح می‌کند که همه ، رسیدن پاک و سالم به هو ، است.و همه اسرار ، معرفی هو است و همه ، در رضای هو است . و آنچه خداوند کریم امر فرموده {اگرچه عاشورا را در نظر بیاورید و قربانگاه اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش و عزیزانش و حتی شش ماهه‌اش و اسارت خواهر و دخترانش و زنان اهل کاروانش و ولایت فرزند نورانیش در نهایت بیماری و تب } همه ، دوای دردِ انسانهاست تا افراد شاکر و حامد و صابر در اجرای اوامرِ الهی ، عمر نامحدود را در بهشت الهی با لذت و سلامتی و تمام نعمات و برکات و مقامات که خداوند کریم در آن عالم به آنها عنایت می‌فرماید ، بگذرانند و حظ ببرند و به کمالات نورانیش برسند. و دیگر اینکه در دنیا راهی نیست مگر در معرکه طواف ، دورِ امرِ خداوند یعنی خلیفه‌های برحقش ؛ ائمه معصومین(ص) بگردیم تا ظلمات وجودمان خارج و به نور مبارک ایشان ، حَل شویم تا حاجی واقعی شویم و اسماعیل عمل را به قربانگاهش ببریم و تیغِ تبری بر رضای هوای نفسانی دل بکشیم ، تا آنگاه به قبول حسن برسیم. انشاءالله  

اعداد دیگر چگونه ظاهر می‌شوند؟

حال یک بار دیگر برگردیم به اعداد 1 تا 9 که به ترتیب نوشتیم و در جمع آنها به 10 رسیدیم و دیدیم که 5 در وسط اعداد ماند و با هیچ عددی جمع نشد. اما اگر بخواهیم ببینیم که اعداد دیگر چگونه ظاهر می‌شوند باید 5 را در وسط درنظر گرفته و از هر دو طرف ، اعداد را با آن جمع کنیم :

5

Oval: 5 9       8       7        6        5        4       3      2       1

 

 

         14      13     12      11           9          8        7       6

               20     20         20         20          

که جواب‌ها اینگونه می‌شود: 

14=9+5 ،13=8+5، 12=7+5، 11=6+5، 9=4+5، 8=3+5، 7=2+5، 6=1+5

حال اگر از اول به آخر جواب‌ها را با هم جمع کنیم ، 4 تا عدد 20 بدست می‌آید . پس خوب دقت کنید که عدد 5 ، باعث ظهور عدد 20 می‌شود!

20=14+6  ،  20=13+7  ،  20=12+8  ،    20=11+9

باز هم عدد 5 را در وسط در نظر گرفته و با اعدادی که در جمع بالا بدست آوریدم جمع می‌کنیم یعنی:

19=14+5،18=13+5،17=12+5،16=11+5،14=9+5،13=8+5،12=7+5، 11=6+5

14     13     12      11      5      9      8      7      6

 19    18      17       16            14     13    12    11

                 30     30     30            30

و در ادامه اگر از اول به آخر جواب‌ها را جمع کنیم ، 4 تا عدد 30 بدست می‌آید:

30=19+11  ،  30=18+12  ،  30=17+13  ،  30=16+14

باردیگر عدد 5 را در وسط درنظر گرفته و با مجموع عددهای بدست آمده در بالا جمع می‌کنیم یعنی:

24=19+5 ، 23=18+5 ، ...... ،17=12+5 ، 16=11+5 

 19     18      17      16     5       14       13      12     11

 24     23        22       21               19         18       17      16

         

            40                    40                  40                 40

و وقتی عدد 5 را مانند قسمت‌های قبل با جواب‌ها جمع کنیم ، 4 تا عدد 40 بدست می‌آید: 40=24+16 ، 40=23+17 ، 40=22+18 ، 40=21+19

جمع اعدادِ 10 و 20 و30 و 40 می‌شود 100 (40+30+20+10) و اگر از عدد 100 به بعد هم طبق عملیات بالا با عدد 5 جمع کنیم و در آخر جواب‌ها را جمع کنیم ، 4 تا 100 ، 4 تا 200 ، 4 تا 300 و 4 تا 400بدست می‌آید که جمع 400+300+200+100 می‌شود عدد 1000 یعنی همه‌ی حروف و کامل اعداد ظاهر می‌شود (آخرین حرف یعنی حرف غ به جایگاه عددی 28 و عدد ابجد 1000 است) ، درحالیکه عدد 5 و 9 ثابت هستند و این خزانه اسرارالهی است!

نکته : خیلی زیباست که اگر 4 تا 10(=40)، 4 تا 20(=80) ، 4 تا30(=120) و 4 تا 40(=160) را با هم جمع کنیم ، عدد 400 را نشان میدهد (400=160+120+80+40).

و از جمع 4 تا 100(=400) ، 4 تا 200(=800) ، 4 تا 300(=1200)و 4 تا 400(=1600)،عدد 4000 بدست می‌آید:(4000=1600+1200+800+400).

عدد 400 در جایگاه عددی می‌شود 22 و عدد 4000 در جایگاه عددی می‌شود 31 که جمع 22+31 می‌شود 53 برابر با عدد ابجد نام زیبای احمد(ص) ؛ تمام گنج الف و سرِّ اسرار نورٌواحد(ص) !

{برای بدست آوردن جایگاه عددی یک عدد ، تعداد صفرهای عدد را نوشته و سپس از عدد کم می‌کنیم مثلا: عدد 400 دو تا صفر دارد ، می‌نویسیم 2 و از 4 کم می‌کنیم ، می‌شود 2 پس جواب 22 می‌شود. یا در 4000 : 3 تا صفر دارد که می‌نویسیم 3 و از 4 کم می‌کنیم می‌شود 1 ، پس جواب 31 می‌شود و ...}

به این ترتیب متوجه شدیم که چگونه حروف واعداد ، همه از خزانه 5 به ظهور عدد 9 به بلوغ خود جلوه کردند!

 

سرّ عدد 5 و 9 در28 حرف  

همانطورکه اشاره شد 10 حرف اول ابجد ، عدد و جایگاه ثابت(یکی) است. جالب است درحالیکه تمام کلام قرآن عزیز از 28 حرف تشکیل شده است اما جمع ارقامش 10 می‌شود(10=8+2) و پیامبر(ص) فرمودند: تمام محتوای قرآن در سوره مبارکه حمد {که باطن حمد ، خودِ وجود مقدسش است که اسم آسمانیش احمد(ص) و اسم مبارک زمینی‌اش ؛ محمد(ص) است که ریشه حروفی هر دو نام مبارک ، حمد می‌باشد} و تمام محتوای حمد در بسم الله الرحمن الرحیم آن (که یک آیه محسوب شده) می‌باشد.

بسم الله الرحمن الرحیم ؛ 19 حرف دارد{برابرِ جایگاه عددی 9 به حروف؛ نُه=19}.و سوره مبارکه حمد ، پنجمین سوره است که به قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شده است. پس می‌توان گفت از آنجاییکه کلّ قرآن که از 28 حرف است در سوره مبارکه حمد ، و تمام آن در بسم الله الرحمن الرحیم است که شد 9 و 5 ، بنابراین کلّ 28 حرف هم می‌شود گنج 9 و 5! ازطرفی تمام قرآن در گنج سبعاً مِن المثانی یعنی 7 تا 2 تا است که می‌شود 14 تا و جمع ارقامش ، 5 (5=4+1) می‌شود .همانطورکه ریشه نام مبارک پیامبر(ص) در عالم اسرار ؛ احمد(ص) و در دنیا ؛ محمد(ص) ، حمد است که خودِ ایشان ، سبعاً مِن المثانی است.

از 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم ؛ 10 حرفش ثابت است و 9 حرف تکرار شده .پس 10 حرف ثابت است که عدد و جایگاه آن در 28 حرف ، یکی می‌باشد و آن حروفِ "ا=1،ب=2،ج=3،د=4،ه=5،و=6،ز=7،ح=8،ط=9،ی=10" است (ابجد هوز حطی). از بعد از عدد 10 ، عدد ابجد ، 10 تا 10 تا بالا می‌رود تا به 100 می‌رسد (یعنی 20 ، 30، 40 و...) و از عدد 100 به بالا ،  100 تا 100 تا بالا می‌رود (یعنی 200 ، 300 ، 400 و ...) که تا 1000 عدد گذاری می‌شود. پس همین گونه هم  در اسرار اعداد 1 تا 9 در محوریت 5 ، همه اعداد به ترتیب ابجدی ظاهرمی‌شوند!

عدد 5 و 9 در کلمه رَحِم

همانطورکه عالم در دایره قرار دارد و به یک نحو دایره ، مادرِ همه‌ی مخلوقات است! چون دایره بر همه‌ی ذرات هستی ، محیط است. و به یک نحو رحم هم ، دایره است. و در بدن یک خانم ، رحِم درواقع کارخانه آدم سازی است! و از عجائب رحم این است که با تمام سلول‌ها و رگ‌ها و غدد و آنچه در بدن مادر است ، در ارتباط است و از همه ، ارتزاق می‌کند. چنانچه با بسته شدن نطفه ، جنین از تمام مواد مغذی و ویتامین‌ها و املاح و انرژی‌های ظاهری و حتی باطنی مادر ، استفاده می‌کند.

همانطورکه بیان شد دایره به شکل عدد 5 است {جالب است که خودِ رحم هم تقریبا به شکل دایره است (درواقع شکل گلابی وارونه گفته می‌شود ؛ مثل 5 برعکس است) } و دورانِ تکامل جنینی به نوزادی هم ، 9 ماه است.

حال هدف از اینکه ما به عدد می‌خوانیم ، این است که جانِ معنا را از تمام آنچه در خلقت آسمانی و زمینی است ، باخبر شویم و بدانیم که هر انسان زنده در دنیا ، به واقع در رحمِ دنیا زندگی می‌کند و از تمام ذرات و انوار و انرژی‌ها ، چه در عالم اسرار و چه در کهکشانها و ... و چه در زیرِ زمین از معادن و و مواد معدنی و چه  در هوا از اکسیژن و گازهای مختلف و ... برخوردار است.

شاید به همین دلیل است که امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید:گمان نکن که تو جرم کوچکی هستی(صغیری) بلکه تو یک عالم کبیری! زیرا آنچه در جهان خلقت ، خلق شده همه در یک قامت انسان ، خلاصه شده است.و پیامبر اکرم(ص) فرمود:مَن عرف نفسه فقد عرف ربّه .پس اگر خود را بشناسیم ، ربّ مهربانمان را می‌شناسیم.

بنابراین کلمه رحِم که باب رحمت الهی است ، به عدد و حروف هم ، خزانه زیبای دیگری از معانی را برای ما افشا می‌کند. از آنجا که معانی حروفی بدون عدد نمی‌تواند تمام گنج و خزانه‌ی معارفش را توصیف کند ، ابتدا عدد کلمه رحم را بررسی می‌کنیم:

 عدد ابجد کلمه رحِم=248 است که جمع ارقامش(14=8+4+2) 14  و در آخر (5=4+1) ، 5 می‌شود که این همان (معرفی کننده)، شکلِ رحم و احاطه وجودش است!

زیباست وقتی که عدد ابجد حروف کلمه رحم را بصورت بسیط یعنی باز شده حساب کنیم 300 می‌شود{ (را=201)+(حا=9) + (میم=90)=300} که 300 ، برابر با عدد ابجد حرفِ ش است که صفت افشاکنندگی دارد و اگر شین خوانده شود عدد ابجدش 360 می‌شود (برابر با زوایای کلّ دایره هستی) و ظرف عصر عالم است(عصر=360) پس رحم ، کلّ معانی که در قسمت 5 و 9 در 360 درجه دایره‌ی هستی بیان شد را داراست(لطفا رجوع شود به آن قسمت).

زُبُر و بینه کلمه رحم (را+حا+میم) : زبُر رحم=248 (ر+ح+م) و بینه‌اش می‌شود 52 (ا+ا+یم) که برابر با عدد ابجد کلمه حمد است. بنابراین بینه‌ی رَحم خداوند که ظهورِ رَحِم است ، حمد خداوند می‌باشد. در جمع ارقام زُبُر در نهایت به 5 (5=4+1،14=8+4+2) و در جمع ارقام بینه به 7 (7=2+5)می‌رسیم.

خوب در رحمِ دنیا دقت کنید! آیا هفته 7 روز نیست و سال هم 52 هفته ندارد؟! پس درحالیکه کلمه رحم در جمع ، 5 می‌شود و روزهای هفته به 5 عدد خوانده می‌شود: 1شنبه ، 2شنبه و... .  و عدد 5 ، همان دایره و رحم نورانی و رحم ظلمانی است زیرا از جمع 1 تا 5 عدد 15 بدست می‌آید که  برابر اسم مبارک حوا(س)؛ هم روحانی و هم جسمانی که حاملِ همه‌ی 9 های عالمند! آیا پیامبر(ص) نفرمودند که تمام محتوای قرآن در سوره مبارکه حمد جمع است؟! و خانم فاطمه زهرا(س) را اُمّ ابیها نخواندند؟!

سوره مبارکه حمد 7 آیه دارد و عدد ابجد کلمه حمد=52 (7=2+5) است که می‌شود 2 تا 7 یعنی 14 و در جمع می‌شود5 (5=4+1) و عدد ترتیب نزول این سوره مبارکه به قلب مطهر پیامبر(ص) ، 5 است! حال خوب بیندیشیم که بیّنه‌ی آمدن ما ، در رحم دنیا فقط حمد است که پروردگار مهربان ، حمدش را بصورت جسمانی 14 معصوم(ص) ، امامان و پیشوایان ما قرار داد. و نام زیبای محمد(ص) (به ریشه‌ی حمد) را به وجود مبارک همه معصومین(ص)  جلوه داد و پیامبر(ص) فرمودند: اوّلنامحمد(ص)  اوسطنامحمد(ص)  و آخرنامحمد(ص).

جایگاه عددی کلمه رحِم=41 است که برابر با عدد ابجد اُم می‌شود ( جایگاه رحِم هم در وجود مادر است ؛ چه جسمانی و چه روحانی! و دقت کنید که اُم ابیها ، اُم الائمه(ص) ، اُم النبیین و ... کیست!!!)

حروف کلمه رحِم همان حروف زیبای رَحْم است که شامل رحمتِ رحمانیت و رحیمیت پروردگار عالم است. زیرا خداوند در بنیان خلقت ، ظرف آفرینش را رحمت قرار داده ، پس آن ناظم دانا خیلی نگاه‌ها را تنظیم می‌کند که انسان بداند جز به مرحمت خالقش خلق نشده و جز به مرحمتش به کمال نمی‌رسد و جز به مرحمتش به پاداش دنیایی و آخرتی دست پیدانمی‌کند.

دنیا در زندگی ظاهری ، نمایش رشد و نمو نباتی انسان و همه موجودات زمینی است و درغایت اراده خالق انسان رشد در دنیا که مرحله‌ای از ظهور صورت عالم بالایی‌اش است به صورت جسمانی در رحمِ مادرهاست. اما تولد و به کمال رسیدن مراحل دیگری است (در واقع 5 رحم برای رسیدن به نهایت رشد در ظاهر و باطن لازم است) در عالم بعد از دنیا یعنی آخرت و آن هدف و نتیجه تمام زیبایی‌های خلیفة الهی یک انسان است!

رحم اول: خداوند یک رحم نوری در عالم بالا ظهور داد { جمع 5 نور مقدس شد نورواحد(ص) و جمع 1 تا 5 شد 15=حوا (روحانی) ؛ خانم فاطمه زهرا(س) یعنی نفس واحده} که تمام مخلوقاتش به آن خلق شدند{سوره مبارکه نساء آیه 1:یا ایّها النّاس اتّقوا ربّکم الّذی خلقکم مِن نَفس واحدة و ... } . آن ظرف وجود مبارک نورانی که خداوند متعال قبل از خلقتش او را امتحان کرد و قبول شد به صبر! چنانچه در زیارت خانم میخوانیم: یا ممتحنة امتحنکِ الله الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدکِ لما امتحنکِ صابرة ( ای آزموده ، آزمودت خداییکه آفریدت ، پیش از آفرینش تو را و یافت تو را  در آزمایش ، بردبار)

رحم دوم: یک رحم جسمانی در دنیا ظهور داد که وجود حضرت حوا(س) است که مادر جسمانی همه انسان‌هاست. ایشان بدون پدر و مادر خلق شده است.

رحم سوم: رحم مادران خودمان که تمام خصوصیات ما به تولد در دنیا کشیده می‌شود. و از هنگامیکه به سنّ تکلیف شرعی می‌رسیم ، رشد حیاتِ انسانی ما به حدود و احکام الهی با انجام دادن صحیحِ تکالیف ، سیرت انسانی ما را می‌سازد.

رحم چهارم: دنیاست . که بعد از تولد(در طول عمر) ، باید به کمالات ظاهری و باطنی و دینی و مقامات و درجات دنیایی و آخرتی برسیم.همانطورکه برای حیات و رشد جسمانی ، از ماه و خورشید دنیا استفاده می‌کنیم ، باید از خورشید رسالت و ماه ولایت هم ، تکامل علم و عمل و کمالات آخرتی را بگیریم .

همانطورکه برای رسیدن به مدارج دنیایی ، نیاز به تعلیم و تربیت داریم برای نایل شدن به مقام بندگی باید مؤدب به آدابِ نسخه حکیم الحکما ؛ پروردگار عالم شویم که این نسخه  ، قرآن کریم است. و خلاصه در دنیا  جسم ، پیر و فرسوده می‌شود اما در معنویت انسان عاقل با ادب در بندگی و کسب مقامات روحانی ، جوان می‌شود و در طیّ مسیر عمر ، نورانی‌تر و خاضع‌تر و خاشع‌تر می‌شود.

همانطورکه خلق یکتا در آیه 68 سوره مبارکه یس می‌فرماید: و مَن نُعمّرهُ نُنَکّسهُ فی الخلق افلا یعقلون. و هرکه را سالمند گردانیم(عمر دادیم) ، بِکاهمیش در آفرینش (شکستگی در آن یعنی پیری)... . اما در جای دیگر فرمود : والعاقبة للمتقین. و در نهایت فرمود: (آیه 169سوره مبارکه آل عمران) و لا تحسب الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون(و مپندارید کسانیکه در راه خدا کشته شده‌اند ، مرده‌اند بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند) ، که انسان در نهایت کمال ، به حیات واقعی و به روزیِ نورانیِ عند ربّهم یُرزقون می‌رسد.این دنیا شد محلّ تجارت { امام هادی(ع):الدنیا سوقٌ ربحَ فیها قومٌ و خسِرَ آخرون؛ دنیا بازاری است که گروهی در آن سود می‌برند و گروهی زیانکار می‌شوند (سرمایه‌ی خود را از دست می‌دهند و تجارتی در خورِ آن سرمایه ، انجام نمی‌دهند) }. و الدنیا مزرعة الآخرة ؛ دنیا ، مزرعه آخرت است.

نکته: در رحمِ مادر ، تکامل ما اختیاری نیست و خالق یکتا به کرم و محبتش ، زیبایی‌ها و سلامتی و نعمات و رزق شیر و محبت پدرو مادر و ... را به ما عنایت می‌فرماید. اما در رحم دنیا خود باید برای آخرت ، چشم و گوش و بدن سالم بفرستیم و حتی وسایل و لوازم  زندگی خود را با بندگی خدا ، به بهای ثمن رضای خدا بخریم و بفرستیم. حتی در آیه 164 سوره مبارکه صافات فرمود هر کس قبل رفتن ، جایگاهش را مشخص می‌کند و معلوم است (و ما مِنّا إلا له مقام معلوم). پس هر جا را دوست داریم باید به بهای خلوص و بندگی و رضای خدا و رضای حجت خدا ، خودمان بخریم ! این کمال رحمِ دنیاست که خداوند کریم تمام لوازم و سبب و مسبب‌ها را در اختیارمان گذاشته ، حال اختیار با خودمان است که چگونه 5 و 9 جایگاه آخرتمان را در عالم برزخ و قیامت ، انتخاب کنیم! که چه بلوغی را می‌خواهیم؟! اگر می‌خواهیم در جوار 14 نور مقدس(ص) باشیم ، باید در عاشورای  5 و 9 حسینی (ع) ، نمره قبولی داشته باشیم.     

رحم پنجم: در عالم برزخ. برزخ، همان قبرماست زیرا خداوند متعال در آیه   12 سوره مبارکه یس می‌فرماید:...نکتُبُ ما قموا و آثارهم... (ما می‌نویسیم عمل‌های شما را و آثار آن‌ها را). چون در زندگی کوتاه دنیا فقط مثل این است که دانه می‌کاریم اما رشد و نموش و تاثیرش برای خانواده و جامعه بشری و میوه و ثمرش تا کجا و چگونه و چقدر است که خداوند کریم آن را تا عمر عالم برزخی به نهایت می‌رساند. مثل یک دانه پرتقال که باغبانی آن را بکارد. درخت می‌شود و وقتی به ثمر می‌رسد ، تعداد زیادی میوه‌ می‌دهد که درونشان دانه‌های فراوانیست .حال تا آخر الزمان چقدر دانه و میوه تولید می‌شود؟! خداوند یکتا می‌داند و این رشد کامل عملِ بنده است.

در قرآن کریم آیه 11سوره مبارکه غافر می‌فرماید: قالوا ربّنا أمتّنا اثنتین و أحییتنا اثنتین ... . انسان 2 بار زنده می‌شود و می‌میرد. یک بار در دنیا متولد می‌شویم و مرگ جسمانی داریم. یک بار هم به عمل در قبر زنده می‌شویم و تا کمال آثار عمل و ورودی به قیامت ، مرگِ مثالی و آثارِ عملی برایمان می‌آید.

وقتی هر کس از قبر که رحم (به عدد 5) است زنده می‌شود ، عمل به بلوغ 9 بر او ظاهر می‌شود. که خداوند متعال در آیه 286 سوره مبارکه بقره می‌فرماید: لها ما کسبت و علیها مااکتسبت ؛ (و روز جزا) نیکی‌های هر شخص به سود خودِ او و بدیهایش نیز به زیان خود اوست. پس آنگاه که از قبر بلند می‌شوند تمام بلوغ 9 و 5 بر او ظاهر می‌شود. در آیه 21 سوره مبارکه طور می‌فرماید:...کُلّ امرئٍ بِما کسَبَت رَهین؛ ... که هر نفسی در گرو عملی است که بر خود اندوخته است. و آیه 41 سوره مبارکه الرحمن می‌فرماید : یعرف المجرمون بسیماهم فیؤخذ بالنّواصی و الاقدام ؛ (آن روز) بدکاران به سیمایشان شناخته شوند ، پس موی پیشانی آنها و پاهایشان را بگیرند( در دوزخ افکنند).  و همینطور برای مؤمنین در آیه 12 سوره مبارکه حدید می‌فرماید: یوم تری المؤمنین و المؤمنات یَسعی نورُهم بین أیدیهم و بِأیمانهم بُشریٰکم الیوم جناتٌ تجری مِن تحتها الانهارُ خالدین فیها ذلک هو الفوزُ العظیم ؛ روزیکه مردان و زنان مؤمن شعشعه نورِ (ایمان)شان پیش رو و سمت راست آنها بشتابد و مژده دهد که امروز شما را به بهشتی که نهرها زیر درختانش جاریست بشارت باد که در آنجا جاودان خواهید بود و این همان سعادت و پیروزی بزرگ شماست. و در آیه 52  سوره مبارکه یس می‌فرماید: قالوا یا ویلنا مَن بَعَثنا مِن مرقدنا هذا ما وعد الرحمنُ و صدقَ المُرسلون؛ و (از روی حسرت و پشیمانی) گویند ای وای بر ما !که از خوابگاه مرگ ما را برانگیخت؟! این همان وعده خدای مهربانست و رسولان که (از این روز سخت خبر داده‌اند) همه راست گفتند. آنجا وقتی از خوابگاه برخیزند ، با تمام بلوغ که در ظاهر و باطنشان افشاشده ، برمی‌خیزند (لها ما کسبت و علیها ماکتسبت)

پس پروردگار عالم ، خودِ دنیا را هم یک رحم قرارداد که آیینه رشد و کمال هم رحمِ عالم نورانی و هم عالم جسمانی باشد تا حقیقت دو برکت که توأم با دو رحمت خداوند (رحمت رحمانی و رحمت رحیمیت خداوند)  باعث می‌شود که تداوم و کمال کامل شدن را در دنیا و آخرت درک کند. و انسان از دنیا رفته را مرحوم می‌گویند پس رحم ، ظرف پر اسرار خلقت است!

نکته قابل توجه : *رحم اول : در رحم نورانی ، رزق رحمت رحمانیت پروردگار عالم به مخلوقش (از انواع نعمت‌ها و برکات)  است که او را خلق فرموده و او در این دنیا ، مرزوق است تا از دنیا برود.

*رحم دوم : رحم جسمانی است که از بند ناف شکم جنین به رحم در شکم مادر وصل است و تغذیه می‌شود(مجرای وصل ؛ شکم به شکم) تا زنده و سالم به تکامل برسد ، تا تولد پیداکند.

*رحم سوم: در رحم دنیا ، دهان نوزاد به دهانه رزق دنیا وصل می‌شود(مجرای وصل ؛ دهان به دهان) . همانطورکه بیان شد انسان با استفاده از نزولات آسمانی تا معادن و گنج‌های دلِ کوه‌ها و اعماق زمین تا در دریاها و فضا و خورشید و ماه و ستاره‌ها و سیارات و همه موجودات و مخلوقات و خلاصه شب و روز و نهایت استفاده از بالقوه‌های وجودش تا به کمال قوا ، بالفعل شود و به مراتب بالای علمی و هنری و ارزشها و کمال انسانی ؛ مادی و معنوی برسد.

*رحم چهارم: نورانیت و استفاده از هدایت معنوی پروردگار عالم {که رسولان و پیامبران (ع) و معصومین(ص) و کتاب‌های آسمانی را برایمان فرستاد} تا به بلوغِ تولدِ نوزادِ عملِ صالح نایل شویم. که اینجا تغذیه از قلب عالم امکان ؛ صاحب الزمان (عج) به قلب مؤمنین است و مجرای وصل رضای خداست که بنده باید رضای دلش در محور رضای خدا و منطبق با آن شود تا از انحراف و سرکشی و طغیان محفوظ باشد و شیعه و محبّ واقعی شود (مجرای وصل ؛ قلب به قلب).

در اینجا خورشید و ماه ، رسالت و ولایتند و ستارگان ؛ امامزاده‌های نورانی ، افراد صدیق و شهید و مؤمنینی که با اعمال صالحشان و آثار نورانیشان ، مدد برای بندگان خدا هستند تا به کمال حقیقی برسند.

*رحم پنجم: اما در قبر، مجرای رحم برای رسیدن به تکامل بنده ، رحمتِ رحیمیتِ خداوند کریم است. خوشا به حال کسیکه این مجرا ، برایش مجرای وصل باشد که آنگاه نوزادِ عمل برایش می‌شود نورٌ علی نور و در بهجت و نعمت و تحت عنایت و پذیرایی خالق خود قرار می‌گیرد و هرگز برایش مشکلی نیست به کلام نورانی خداوند :لا خوفٌ علیهم و لاهم یحزنون. این همان بلوغِ 9 ِ نوزادی است که در رحم ِ 5 ِ نورانی بدون نقص و کامل در دنیای دیگر متولد می‌شود. اللهم الرزقنا   

عدد 5 و 9 در بیت ولایت

وجود نورانی و مبارک حضرت زهرا(س) خود ، بانوی آن منزل نورانی که جایگاه نزول وحی الهی است می‌باشد. که در اصل ظرف وجود نورانی اهل این منزل همه جایگاه و حقیقت وحی الهی و باطن قرآن عزیز و کلمة الله الاعظم و کلمه‌های طیبه پروردگار عالم هستند.بانوی دو عالم تنها وجود خانم در بین 14 نور مقدس(ص) است ؛ درواقع 13 معصوم(ص)،آقا و یک معصوم(ص)، خانم است.

تمام دایره خلقت در این نقطه نورانی منزل آل الله(ص) جمع شده است که محل محبط وحی و مختلف الملائکة یعنی محل رفت و آمد ملائکه و مجرای وصل عالم اسفل السافلین به اعلا علیین و عالم قرب و تمام اسرار ماکان و ما یکون و کأین (آنچه شده است و آنچه هست و آنچه می‌شود) است.

عدد ابجد کلمه دایره=220 و برابر با عدد ابجد کلمه طاهره است که این دایره ، صدیقه طاهره(س) است . جایگاه عددی کلمه دایره= 40 =طاهره است و عدد 40 یعنی اربعین ؛ یعنی حقیقت همیشه بهار که  این منزل ، محلّ طهارت و حقیقت خانه خدا و مسجدِ بالاترین سجده کنندگان خداوند است .

همانطورکه می‌دانید برای اولین و آخرین بار در دنیا فقط در مدت 8 سال در شهر مبارک مدینه ، 5 نور مقدس در این منزل جمع بودند و عدد 8 به عربی ، ثامن خوانده می‌شود و از کلمه ثمن گرفته شده که گرانبهاترین و وزین‌ترین وزنه‌های قیمتی عالم در این منزل بوده‌اند. در حدیث کسا خوانده می‌شود:

    هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها.(اللهم صلّ علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم)

بنابراین عدد 5 ، باطن این منزل بود{به وجود مبارک پنج تن(ص)} که به طول 9 سال ، خانم فاطمه زهرا(س) بانوی این خانه ، گنج 9 و 5 را ظاهر فرمود. درحالیکه 5 نور مقدس(ص) جمع بودند ، اما در بطن آقا امام حسین(ع) که پنجمین معصوم(ص) است 9 ذریه معصوم(ص) قرار داشت یعنی می‌شود چهارده معصوم(ص) 14=5+9 .

نکته جالب اینکه اهلِ این بیت ، حقیقت حمد پرودرگار عالم هستند .و عدد ترتیب نزول سوره مبارکه حمد که جمع کننده تمام محتوای قرآن عزیز است ، 5 می‌باشد. و  سوره مبارکه کوثر که خداوند متعال در شأن و مقام بلند و نورانی خانم فاطمه زهرا(س) نازل فرموده ، عدد ترتیب نزولش به قلب مطهر پیامبر(ص) ، 15 است یعنی جمع 1 تا 5(باطن حمد) می‌شود 15 (15=5+4+3+2+1) و تمام قرآن عزیز به یک معنا ، نامش کوثر است. از طرفی هم ضرب عدد  5  در 3  می‌شود 15 ! که وجود مبارک خانم فاطمه(س) ،  سومین مقام معصومیت را دارد.

آیا این نکته قابل توجه نیست که اگر اعداد 1 تا 15 را با هم جمع کنیم می‌شود 120 و این عدد برابر کلّ احزاب قرآن و برابر عدد ابجد حرف کلمه سین است و سین ، قلب قرآن است. عدد 15 هم برابر با جایگاه عددی حرف س به عدد ابجد 60 است و جالب توجه اینکه عدد ابجد نام مبارک ام ابیها هم 60(=س) می‌شود! که این عدد ، کلید حیات و عمر و طول زندگی تمام موجودات و ظرف حیات طپنده‌ی دنیاست. چنانچه عمر به ثانیه شروع می‌شود و 60 ثانیه برابر یک دقیقه و 60 دقیقه برابر یک ساعت است و یک  شبانه ‌روز  24 ساعت است که برابر با عدد ابجد کلمه وحی و همچنین اسم مبارک خداوند؛ احاطه است. و 24، عدد جامع می‌باشد . و جمع ارقامش 6 می‌شود 6=4+2 که جمع ارقام 60(=س) هم 6 می‌شود و عدد 6 ، بنیان ظاهری و باطنی خلقت است چنانچه خداوند یکتا درآیه4 سوره مبارکه حدید می‌فرماید:هوالذی خلق السموات و الارض فی ستة ایام... .

و کتاب نورانی قرآن عزیز هم به حرف س (کلمه ناس) تمام می‌شود. حرف سین ، میزان حروف در الفباست و وجود مقدس 14 معصوم(ص) را آل یاسین می‌نامند زیرا میزان‌ترین و پاک‌ترین و مطهرترین انسان‌های عالم و الگوی بشریت هستند (الی یوم القیامة). عدد ابجد کلمه آل یاسین=162 و برابر با عدد ابجد کلمه انسان است که فقط این وجودهای مقدس، انسان کامل هستند. جمع ارقام 162 می‌شود 9 و ایشان ، بلوغ 9 انسانیت هستند.

در این دنیا هر کس به شریعت اسلام عمل کند و احکام و واجبات را با نیّت قلبی خالص برای رضای خدا انجام دهد این اعمال ، زندگی دنیایش را میزان می‌کند و به س می‌رسد. و اگر اعمالش با خلوص به آن عالم برسد و شایسته‌ی پاداش پروردگارعالم شود ، آنجا در بهشت به سین می‌رسد ، آنجا محلّ رسیدن عملِ باطنی قلبی به عالم قلب به میم و میزان کامل رضوان الهی است.

بنابراین قلب هر مؤمنی خانه خداست.شکل ظاهری قلب مثل 5 است.دختران در سنّ 9 سالگی مکلّف به انجام احکام واجب الهی می‌شوند.پس با بلوغِ  9 می‌توانیم وصل به قلب عالم امکان ؛ امام زمان(عج) شویم و وجه قلبمان را روبروی قلب کره زمین ؛ خانه خدا ؛ کعبه عشق‌ها و معرفت‌ها کنیم تا به تشیّع14نور مقدس(ص)  (14=5+9) ، در دنیا و آخرت وصل شویم.

 

همه معصومین(ص) ، بلوغ کامل 5 و9 هستند

قابل به ذکر است که همه معصومین(ص) ، بلوغ کاملِ 5 و9 هستند زیرا در سرّ نوری اولین ظهور و تجلی خلقت در عالم اسرار، 5 نور مقدس در بطن یک نور ظهور پیدا کردند که نورٌواحد(ص)، تجلی ذات اقدس احدجلّ‌جلاله قرار گرفتند و همانطورکه بیان شد جمع اعداد 1 تا 5 برابر 15 می‌شود که در جایگاه حرف س قرار دارد و این حرف ، قلب عالم و قلب قرآن و میزان حروف است.

توجه! توجه! فراموش نکنید که 5تن(ص) درواقع همان 14 معصوم(ص) هستند زیرا در بطن امام حسین(ع) که پنجمین معصوم(ص) است ، 9 ذریه معصوم(ص) قرار دارد. وجود مبارک چهاردهمین معصوم(ص) هم ، امام زمان(عج) است که جمع ارقام 14 می‌شود 5 (5=4+1) پس باز به 5 می‌رسیم و این حلقه بسته عددی ، همان دایره عصر است که خداوند کریم در سوره مبارکه عصر قسم یاد فرمود به عصر: (والعصر).

از نگاه دیگر اینکه : جمع 1 تا 5 همان 15 است که جایگاه عددی حرف س به عدد ابجد 60 است که میزان حروف و میزان عالم ، قلب قرآن و آخرین حرف کلام الله مجید ؛ قرآن کریم است که با کلمه ناس تمام می‌شود(نام آخرین سوره قرآن هم ناس است) و همینطور همه ائمه(ص) ، جلوه 9 هستند که جمع اعداد 1 تا 9 می‌شود 45 . که جمع 15 و 45 هم می‌شود 60=س همان قلب عالم و قرآن (یکی از نام‌های قرآن ، میزان است). 

خداوند قادر و سبحان ، اولین خلقت جسمانی انسان را به وجود آدم(ع) و حوا(س) قرار داد (با توضیحات بیان شده) که جمع عدد ابجد آدم(ع)=45 و حوا(س)=15 می‌شود 60. خوب دقت کنید! تمام این درس به نوعی مهندسی خلقت است !چگونه پروردگار عالم ، خلقت خلیفه‌های برحقّش را میزان و قلب عالم قرارداد و قلب کننده‌ی عالمیان برای هدایت و به طهارت رسیدن از عالم ظلمات به نور!

پس با وجودیکه همه معصومین(ص) بلوغ کامل 9 و 5 هستند اما این اعداد در برخی از این عزیزان ظهور یافته است که در ادامه اشاره می‌شود:

رابطه عددی 5 و 9 در وجود مبارک فاطمه زهرا سیدة النساءالعالمین(س)

وجود دردانه عالم؛ فاطمه زهرا(س) در حقیقتِ انوار 14 نور مقدس(ص)، فقط یکی است. چنانچه در آیه 35(آیه نور) سوره مبارکه نور فرموده: ...کوکبٌ درّیٌّ ؛ او ستاره درخشنده دردانه صدف خلقت پروردگار عالم است. او یک خانم است و 13 نور مقدس دیگر آقا هستند(صلوات الله علیهم اجمعین). اما پیامبر(ص) فرمود: فاطمه ، اُمّ ابیهاست. ایشان امّ الائمه ، امّ الصدیقین ،امّ الشهدا و امّ النبیین است.

اُم یعنی مادر و عدد ابجدش 41 است {41=(40=م)+(1=ا)} و جالب اینکه جایگاه عددیش 14 می‌شود {14=(13=م)+(1=ا)} یعنی درحالیکه خواندیم 5 مدرکِ اُم بودن، مخصوص امّ ابیهاست پس جانِ کلام ، اُمّ الائمه(ص) می‌باشد. و درضمن عدد 14 ، برابر با عدد کلمه حجاب است و جمع ارقامش 5 می‌شود (5=4+1) ؛ حقیقت حجاب در باطن این بارگاه جلالت در سِرّالاسرار عظمت جمال الله الهی تجلی دارد که او مرآت حق و ظرف حقیقت کلّ گنج کنزالله آفرینش ، نفس واحده می‌باشد.

این ظرف است که خداوند متعال قبل از خلقت اسراریش ، امتحانش کرد و فرمود او را صابره یافتم {السلام علیکِ یا ممتحنة امتحنکِ الذی خلقکِ قبل ان یخلقکِ فوجدکِ لِما امتحنک صابره} و صاحبِ 9 اسم تسعه‌ است و بلوغ 9 را در اسرار آفرینش و جلوه آب را که حقیقت حیات هستی است ، به او نسبت داد که معنا و اسم کوثر عنایت  به اوست. پس عدد 5 ؛ در جمع الجمع ظهور نورالانوار پنج تن(ص) ، ظرف ظهوری و سرّ المستودع پروردگار عالم است.

خوب دقت کنید! خداوند متعال پنج نام مبارک را که اسماءِ خمسه است به ظهور در حروف و کلمات قرارداد که فقط یک اسم است که 5 حرف دارد و آن نام مبارک فاطمه ؛ سیدة النساء العالمین؛ حجة الله الحجج(ص) می‌باشد. جالب اینکه جزءِ 5  قرآن کریم بطور کامل در سوره مبارکه نساء قرار دارد و این سوره شامل 135 آیه است برابر با عدد ابجد نام فاطمه(س)! آیا این اتفاقی است؟!

و از جمع حروف این پنج اسم نورانی به عدد 19 می‌رسیم که برابر است با تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم که همه ، یک آیه مبارک شده و محتوای کلّ قرآن را دربرگرفته است! جمع ارقام 19 می‌شود 10(10=9+1) که در حروف بسم الله الرحمن الرحیم هم 10 حرف بدون تکرار و 9 حرف تکرار شده است که همه عالم در بلوغِ 9 رسیدن به آن 10 حرفِ بدون تکرار الهی هستند ، و هستیم تا به مدد الهی به اتممناها بعشر و در آخر، اربعین لیلة برسیم (انشاءالله).

امام صادق(ع) می‌فرماید: لیله قدر، مادرِ ما فاطمه زهرا(س) است. و ما ادراک ما لیلة القدر!!!

پس از نظر ظاهر ، نام مبارک خانم ؛ فاطمه(س) خود ، مظهر گنج 9 و 5 است زیرا این نام مبارک 5 حرف است و عدد ابجدش 135 می‌شود که در جمع ارقامش 9 می‌شود(9=5+3+1). و از نظر باطن ، همانطورکه بیان شد خانم به عدد 5 ، ظرف سِرّالاسرار خلقت است که اگر از 1 تا 5 را جمع کنیم می‌شود 15(=حوا) ؛ مقام عالم اسرارِ وجود مبارک خانم ، حوای روحانی است.

و حقیقت تمام دایره خلقت که این دایره حولِ شعاع 9 و قطرِ 18 می‌چرخد. به شعاع 9 {که بلوغ عددی خانم است} ، مساحت و حقیقتِ سُحت عالم ، افشا می‌شود. و در قطر به عدد 18 (=حی) تمام اسرار 9 سال در خانه رسالت و 9 سال در خانه ولایت ، تمام گنج حیات دنیایی و آخرتی گنج رسالت و ولایت را در وجود مبارک یازده ذریه معصومش(ص) ، به محیط دایره خلقت افشامی‌کند. ظرف نورانی که خداوند فرمود که قبل از خلقتش ، امتحان شده است : السلام علیکِ یا ممتحنة امتحنکِ الله الذی قبل ان یخلقک فوجدکِ صابره. پس سلام به آن خانمی که خداوند قبل از خلقتش ، ظرف او را امتحان کرد و ایشان را صابر یافت.آنگاه وجود مبارک پیامبر(ص) می‌فرماید: امّ ابیها.

آیا جالب نیست که در ظهور خلقتی در عالم بالا به یک ظرف و یک حرف و یک سِرّ افشای همه‌ی حروف و معانی و اسرار و آنچه باید بشود، ظهور پیداکرد؟! که آن حرف ، الف است ؛ درحالیکه یک حرف است ( سه حرف خوانده می‌شود ، درحالیکه عدد ابجد ا=1 است اما عدد ابجد حروف الف=111 ؛ 3 تا 1 است!). پس ظهور 3 عدد یک که باطنِ ظهورِ 14 معصوم نورانی (ص) است. پس تمام گردش دایره به اسرار 3 ممیز 14 می‌گردد. و محیط و مساحت هر دایره در این سِرّ ، محاسبه می‌شود (14/3) و حضرت فاطمه(س) ، افشای این سرّ است الی یوم القیامه ! البته هر سه یکِ عالم وجود که در کنار هم به عدد 111 برابر حرفِ الف هستند(که درواقع یکِ وجود هستند)، افشاکننده‌ی این رمز هستند.

 

قال شیخ محی الدین (در کتاب مناقب.صفحه176) :

انّا انزلناه فی لیلة مبارکة ، اَی انزلنا الکتاب المبین و هو الفاروق الکُلّی فی الفاطمة الزهراء هی حوّاء روحانیٌّ. الله نور السموات و الارض مثل نوره کمشکوة اَی ، الفاطمة الزهراء فیها مصباح اَی. المُحمدیةٌ البیضاء . المصباح فی زجاجة. ای فی العلویِّة العلیاء و العلویة نَزلت فی المشکوة الزهرائیة نزولَ روح الکُلّ فی الجسم الکُلّ الذی فیه یُفرق کلّ امر حکیمٍ ای امام ٌ بعد امام الی یوم القیامة الی اَن قال فافهم فانّه من الرموز.

حاصل مقصود:از نزول قدر که معنی می‌شود در کتاب مبین، آن وجود جداشده کلی که فاروق کلی در وجود فاطمه زهرا(س) است چون او ، حوّای روحانی است و ظرف وجودش ، مشکوة می‌باشد. خداوند جلیل نازل فرمود آدم{جایگاه عددی نام مبارک فاطمه(س)=45=آدم}.کتابی را که علویّه عُلیا و فاروق کلی باشد در فاطمه زهرا(س) که حای روحانی است و مقصود مشکوة وارده در آیه نور ، فاطمه زهرا(س) است و منظور از مصباح (یعنی نور و شعله آن چراغدان)  در این آیه ، نور فی هدایة محمدیة(ص) بیضاء {هدایت نورانی محمد(ص) و آل محمد(ص)} که عقل کُل و آدم کلامی است{فاطمه(س)=45=آدم} و غرض از لفظ زجاجه (همان لامپ روی شعله نوری چراغدان)، علویه عُلیا است که نازل شده در مشکوة زهرائیه. چون نزول روح کلی که در جسم کل جای می‌گیرد و از نزول روح در این جسم کل از آن مشکوة طاهره مقدسه امامی بعد از امام که ظاهر می‌شوند تا روز قیامت در آن وجود کل که جدا شده و فرق گذاشته شده از امر حکیم است. حال خوب بیندیشید! پس باطن این کلام‌ها ، رمزی است از رموز و این مشکوة ، همان وجودی است که قبل از خلقتِ نوریش، امتحان شده است.

به هرحال حقیقت علویه مرتضویه بر صدف عصمت فاطمیه نازل شد با این نزول ، ائمه هدی(ص) در عالم وجود به تفضیل ظاهر شدند. از کتاب خصائص الحسنیه از فقه الحدیث : ولو لا انّ علیّاً انزله الله فی فاطمه ما ظهرت الائمة فی عالم الوجود تفضیلا. اگر خداوند حضرت علی(ع) را در حضرت فاطمه(س) نازل نمی‌کرد ، ائمه(ص) در عالم وجود ، ظهور تفضیلی نمی‌یافتند.

این ظرف ، جمع عدد 1 تا 5 است و این حقیقت ، حوّای روحانی(س) است. عدد را به مدد معنای کلام آوردیم تا بتوانیم بیشتربه کُنه معنا برسیم زیرا که مشکوة وجود اوست که آل الله (ص) جلوه گر شدند ، مشکوة وجود اوست که عصمت الله الکبری است! {جالب اینکه عدد ابجد حروف "حوا روحانی" = 290 و برابر با عدد ابجد نام زیبای "مریم"(س) است}.

تناسب لیله با زوجه و لیله با لباس     

آیه 47 سوره مبارکه فرقان : و هو الذی جعل لکم الیل لباسا ... اوست کسی که شب را برای شما مانند لباس قرار داد. خانم فاطمه(س) که خودش حقیقت لیله قدر است ، وصیت فرمود که علی جان لباس در بدنم بماند(از روی لباس مرا غسل بده و ...) چون این لباس ، نشانه حقیقت لیل اوست و تا آخر زمان باید انا انزلناه فی لیلة القدر بماند.

به یک معنا ، فاطمه(س) ؛ زهراست یعنی نورانی و درخشنده! نور برای اینکه تلألؤِ خود را ظاهر کند ، لباس مشکات می‌پوشد. مثل لامپ که شیشه‌اش ؛ لباس نورِ درونش می‌باشد تا درخشندگی نور بتواند مورد استفاده قرار گیرد.

و جالب است که اندازه‌ی درخشندگی را ، تاریکی  معلوم می‌کند! یعنی در جریان الکترونیکی برق ، یک فاز مثبت و یک نول منفی است. مثبت‌ها ؛ نور و منفیها؛ ظلمت هستند. برای اینکه نور اندازه‌اش معلوم شود ، منفی یا ظلمت آن را زیاد یا کم می‌کنند. و اندازه به یک معنا یعنی قدر! و وجود مبارک خانم ، حقیقتِ لیل و ظرفِ اندازه‌ی قدر است. که امام صادق(ع) فرمودند که خانم ، لیله قدر است.

پس خداوند متعال فرمود که شب ، لباس است برای روز. این لباس ، حکم همان مشکات را دارد تا اندازه و قدر را در خود نگهدارد و به تمام عالمیان ، اندازه و قدر را برساند. که خانم ، حاملِ همه‌ی حملِ نور قدر است، درواقع مادرِ ائمه (ص) ؛ که وجودهای مبارک معصومین(ص) همه، نور و باطن قدرهستند. پس  خانم ، هرگز بدون لباس نمی‌شود حتی وقت غسل دادن!

اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سرّ المستودع فیها (او ، سرّ مستودع است) بعدد مااحاط به علمک.

همانطورکه بیان شد نام زیبای فاطمه(س) 5 حرف دارد و تمام حروفش ، نورانی است.و در بطن این نام با عظمت ، کلمه مبارک طه قرار دارد و عدد ابجد طه=14 می‌شود. عدد ابجد نام مبارک فاطمه=135 است که در جمع ارقامش 9 می‌شود (9=5+3+1). و جالب اینکه وقتی 135 بر 9 تقسیم شود(15=9÷135) ، 15 می‌شود که برابر با نام مبارک حوا(س) است.

*عدد 135 معنی می‌شود به 100 + 35: عدد 100 برابر با عدد ابجد حرفِ ق یعنی نگهدارنده است و عدد 35 برابر با کلمه دال است که یکی از اسماء خداوند می‌باشد. یعنی وجود مبارک خانم ، نگهدارنده دلایل خلقت است که به عنوان اُم ، ریشه‌ی همه گنج درخت شجره طیبه و حافظ و نگهدارنده باطن میوه‌ها و ثمره‌هایش می‌باشد. درحالیکه خود ، دلیل بر خلقت پروردگار عالم است. اوست که محوریت خزانه‌ی آل الله(ص) است ؛ هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها. و او واسطه‌ی فیض و واسطه ظهور اسرار از عالم اسرار به عالم ظهور ، و واسطه رحمت ، و واسطه محوریت خزانه‌ی همه مخلوقات به عالم دنیاست که او سرّ مستودع می‌باشد. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

اسم زیبای فاطمه(س) که خداوند از نام مبارک فاطر خود عنایت فرموده ، یکی از استثناهای اسماء مبارک معصومین(ص) است. در تمام نام‌های مبارک در ضرب عدد 1 تا 9 ، در جمع آخر حاصل ضرب به عدد 9 تمام می‌شود اما نام مبارک فاطمه(س) هم طولی هم عرضی و هم ارتفاعی (از سه بُعد) در جمع به عدد 9 برمی‌گردد (رجوع شود به کتاب بلوغ 9).

نکته: اگر نام زیبای فاطمه(س) را به سه بخش بنویسیم یعنی فا --- ط ---  مه : عدد ابجد فا=81 و در جمع می‌شود 9 (9=8+1) ، عدد ابجد ط=9 ، عدد ابجد مه=45 و در جمع 9 می‌شود (9=5+4) . پس 3 بخشِ نام زیبایش می‌شود 3 تا 9 که کنار هم می‌شود 999 برابر عدد ابجد رفیع الدرجات(از اسماء مبارک خداوند).

در این راستا پروردگار عالم بلوغ دختران را به 9 سال تمام و به زن‌ها توفیق حمل به 9 ماه را برای تولد فرزندان عنایت فرمود. یعنی خانم‌ها در بلوغ 9، حامل 9 و زایش انسان که در جمع عددیش 9 می‌باشد، هستند. خانم فاطمه زهرا؛ سیدة النساء العالمین(س) 9 سال در بلوغ رسالت در منزل پدر و 9 سال در بلوغ ولایت در منزل حضرت علی(ع) قرار گرفت که به عدد 18 سال عمر مبارکش ، تمام عالم دنیا را زنده کرد. عدد 18 برابر کلمه‌ی حی شد و او که صاحب قدر است، کوثر وجود و حقیقت آب و جان آفرینش ، قرار گرفت و خداوند فرمود : ... و جعلنا مِن الماءِ کل شیء حی(آیه 30 سوره مبارکه انبیا) ؛ و قرار دادیم همه چیز را زنده از آب.

معارف 5 و 9 در وجود مقدس امام حسین(ع)

جانِ همه این معارف در نام مبارک امام حسین(ع) معنا می‌شود که عدد ابجد نام مبارکش حسین(ع)=128 است یعنی 28+100 پس 100=ق ، نگهدارنده‌ی 28 حرف که تمام محتوای قرآن از ظاهر و باطن است و عدد 28  در مقام اعداد ، عدد کامل است ، می‌باشد. آیا غیر از این است که حضرت خود ، به عدد 10 بدنیا آمده {یعنی یک خودش و 9 ذریه معصوم(ص) در بطنش} پس خود ایشان ، جانِ 28 است زیرا 10=8+2 و 10 ، گنج عشر و 4 روی 10 یعنی 14 است. چون حضرت ، پنجمین معصوم(ص) است که با 9 ذریه در بطنش می‌شود 14 (14=9+5).

از طرفی آقا که به عدد 10 بدنیا آمد ، خودش گنج عشر است و امام عاشورائیان به وراثت تمام 124000 پیامبر(ع) و 14 معصوم(ص). و در باطن عدد دَه به حروف ، عدد 9 را ظاهر کرد{(د=4)+(ه=5)=9} پس اگر عدد نام مبارک ایشان 128 است یعنی نگهدارنده تمام 19 حروف بسم الله الرحمن الرحیم ، یعنی نگهدارنده تمام 28 حرف الفبای قرآن از حروف و معانی و محتوای ظاهر و باطن دنیا و آخرت . و اگر آقا 128 است یعنی ما تا در انطباق 9 وجود او قرار نگیریم ( که 9=ط و صفت ط انطباق است) ، ورودی در تولد حقیقی به عدد گنج عشر یعنی همان شیعه و محب شدن 14 نورمقدس(ص) و قرآن عزیز نداریم و به قبول حسن نمی‌رسیم.

خوانندگان عزیز ! از آنجاکه می‌خواهیم و حتما خدای مهربان می‌خواهد که به عقل و فکر و دیدگاه ما عظمت مقام مولا را نشان بدهد ، این دروس نوشته می‌شود. امیدوارم که برای شما قابل درک باشد.

*عدد 28 ؛ برابر اسم زیبای خداوند "وحید" است و کلّ وحدت وجود ؛ توحید محض پروردگار عالم است. و خون اباعبدالله الحسین(ع) ، جز برای اعتلای رسیدن به شناخت توحیدی و موحّد شدن بندگان خدا نیست. و این عظمت است در گرفتن مدال در عاشورای اباعبدالله که حضرت به مقام ثارالله الهی واصل شده است. و مقام کامل و تام در مجرای رساندن مسئولیت ولایت و رسالت از اولین پیامبر بزرگوار ؛ حضرت آدم(ع) تا وجود مبارک حضرت خاتم النبیین محمد مصطفی(ص) و ائمه معصومین(ص) تا امام زمان(عج) در مبحث کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا دارد.

کلمه ارض : ظاهرا خشکی و خاک ، نامیده می‌شود. در بدو خلقت به صورت یک نقطه خشکی روی آب در کره زمین متولد شده است.و این نقطه در زیر خانه خدا قرار دارد. و خالق یکتا خشکی را از اینجا به تمام کره زمین کشیده است ؛ دحوالارض شده است. بنابراین همین ارض ، باطن کربلاست!

عدد ابجد کلمه ارض=1001 است که به عدد اسماء الحسنی پروردگار عالم در جوشن کبیر می‌باشد. درواقع مثل نطفه ، عمل کرده است که همه‌ی محتوای کمال خلقت را در خود دارد. چنانچه اگر دقت کنید اولین حروف الفبای عربی ، الف است که عدد ابجدش یک است و آخرین حرف آن ، غ است که عدد ابجش 1000 است. پس اگر اول را با آخر جمع کنیم می‌شود 1001 (1000+1). پس درواقع ارض کربلا اینجا برای شما کاملا واضح می‌شود که کلّ محتوای خلقت از اول تا آخر ، از ظاهر تا باطن را در خود ظهور داده است و نگهدارنده آن ، امام حسین(ع) است با  عدد 128! و از نقطه قتلگاه آقا به تمام کره زمین، خشکی کشیده است !

*چند نکته معنوی اینجا ثابت می‌شود : 1) اینکه آقا خود و فرزندان و یارانش ، سه روز لب‌های مبارکشان از تشنگی خشک بود.2)همه با لب تشنه شهید شدند و این خاک و وادی ، تفتان نام دارد.3)فقط این تربت شد، شفا برای همه دل‌های تشنه معارف و خداشناسی و بندگی خالصانه. 4)تربتش مُهر نماز مؤمنان شد 5)اینجا میعادگاه و ظهور قیامت شد برای آخرت که بهشتیان و جهنمیان بطور واضح آشکار شدند و در این وادی ، اربعین یعنی بهار شدن هدف خلقت سبز شد .شهادت به معنای تولد واقعی و به قرب الهی و رزق عند ربهم یرزقون رسید.

جایگاه عددی نام مبارک حسین(ع)=47 است و عدد 47 (40 تا 7 تا)، مبنای تولد ظاهری فرزندان در دنیا را هم نشان میدهد چنانچه برای اینکه هر بچه‌ای کامل و سالم بدنیا بیاید در مدت 9 ماه حمل باید 40 هفته در شکم مادر بماند که 40 تا 7 تا میشود 280 روز،آنگاه دوران جنینی را بطور کامل و سالم پشت سر می‌گذارد و به یک بلوغ تولد نوزاد کامل در دنیا می‌رسد.

نکته دیگر اینکه اگر ارقام 47 را در هم ضرب کنیم 28 می‌شود(28=7×4) که تمام حروف به وجود مبارک امام حسین(ع) کامل معنا می‌شود و جمع ارقام 28 می‌شود 10 که گنجِ وجود مبارکش است که به عدد 10 بدنیا آمده! پس عدد 128{برابر با عدد ابجد نام مبارک حسین(ع)} حقیقتِ روح اسرار اعمال و عاشورای حیات بخش اوست الی یوم القیامة. در ضرب ارقام 128 به عدد 16 می‌رسیم (16=8×2×1) که جمع ارقام 16 می‌شود7(7=6+1) و 7، برابر است با تعداد آیات سوره مبارکه حمد.

درواقع وقتی به حمد می‌رسیم یعنی همه‌ی خلقت از اول تا آخر که همه در بسم الله الرحمن الرحیمِ آن غرق است و این آیه شریفه ، 19 حرف دارد و اسماء مبارک پنج تن(ص) هم 19 حرف است که به نام حسین(ع) که پنجمین معصوم است این 19 حرف تمام می‌شود {محمد(ص)،علی(ع)، فاطمه(س)،حسن(ع)،حسین(ع)} و در باطن خودش به عدد 10 متولد شده (1 خودش +9 ذریه معصوم در بطنش) ، پس حقیقت سِرّ 9 روی 10 (=19) حروف بسم الله الرحمن الرحیم ، خودش است که در عاشورا هر کس به خلوص ، پشتِ حروف وجود مبارکش کشته شود ، به مقام شهادت یعنی تولد واقعی می‌رسد و زنده الی یوم القیامة می‌شود (آیه 169 سوره مبارکه آل عمران:ولا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربّهم یرزقون ؛ حساب نکنید کسانیکه درراه خدا کشته می‌شوند مرده‌اند بلکه زنده‌اند و در نزد خدا روزی می‌خورند) اللهم الرزقنا

و در جمع ارقام عدد ابجد نام مبارک امام حسین(ع)=128 و هم در جمع ارقام جایگاه عددی نام مبارکش(=47) به عدد 11 می‌رسیم:(11=8+2+1) و(11=7+4) و عدد 11 برابر اسم مبارک پروردگار عالم "دوا" است.که اباعبدالله الحسین(ع) ، روضه‌هایش ، تربتش ،اشک‌هایی که برای مصیبتش ریخته می‌شود و ... همه ، برای جان‌های تشنه ، دوا است.

و همچنین عدد 11 برابر با اسم مبارک هو است که اباعبدالله(ع) ، راهنمای به اخلاص رسیدن به گنجِ "هو" است. و عدد 11 برابر با کلمه حج است .خداوند کریم خواست تا ما با واقعه عاشورای امام حسین(ع) ، به معرفت حج واقعی و در نهایت به قربانگاه واقعی و به تعالی کمال انسانیت رسیدن و آدم شدن واقعی ، برسیم.

عدد 11 برابر حروف یا است. حرفِ یا ، حرف انتخاب است.و خداوند متعال در دنیا به انسان‌ها اختیار داد تا خود ، دنیا و آخرتشان را انتخاب کنند. لا اکراه فی الدین قد تبیّن الرُّشد مِن الغَی (آیه 256 سوره مبارکه بقره) در دین هیچ اجباری نیست .هدایت از گمراهی مشخص شده است. بنابراین تمام مدت عمرمان در دنیا ما در،یا هستیم و باید در تمام لحظات زندگی و در تمام کارها (چه واجب و چه مستحب ، چه مکروه و چه مباح و کارهای روزمره مثل خواب و خوراک و...) آنچه رضای دلمان است انتخاب می‌کنیم.

حال اگر انشاءالله رضای دل ما ، راضی به رضای خداوند کریم باشد ، به قبولی می‌رسیم. و اگر انتخاب رضای دل خودمان باشد ، قبولی و مزدش ظاهرها و برای آن کسانیست که برایشان عمل کردیم (چون قربة الی الله نبوده) ، پس در قیامت مزدی ندارد! جالب اینکه خداوند یکتا در آیه 71  سوره مبارکه اسرا می‌فرماید : یوم ندعوا کلّ أُناسٍ بإمامِهم.... در قیامت همه به سوی امام عملشان ، خوانده می‌شوند. و مشخص می‌شود در عاشورای عمر ، پشت چه کسی بودیم : امام زمان(ص) یا اولیاء طاغوت؟!

وجود مبارک امام حسین(ع) حلقه 5 و 9 و محور 14 نور مقدس(ص) و صاحب سفینه نجات است و در این دریای دنیا دائما غرق شدگان را نجات می‌دهد {البته طبق صلوات ماه شعبان از امام سجاد(ع) ، همه ائمه طاهرین(ص) ؛ کشتی نجات هستند : الفلک الجاریه فی اللجج الغامره (کشتی روان در گردابهای بی پایان) یأمن من رکبها و یغرق من ترکها : هرکس سوار شود امنیت پیدا می‌کند و هر کس (کشتی را) ترک کند غرق می‌شود. اما در روایات است که کشتی امام حسین(ع) وسیع‌تر و سریع‌تر است}. ( حرف یا در کتاب راز دنیا بطورکامل توضیح داده شده است)

بنابراین خداوند متعال احیاء 128 را در ظهور وجود مبارک امام حسین(ع) به عدد 5 قرار داد زیرا او جمع کننده‌ی تمام مقامات است ، و جایگاهش را در قلب همه انسان‌ها گذاشت زیرا که او قلب کننده‌ی همه‌ی قلب‌های زنگار گرفته و غبار گرفته است و اینکه خداوند کریم او را به سوّمین امام(ع) جایگاه داد که عدد 3 برابر با کلمه آب است و این همان اشکی است که از برکه‌ی قلوب مؤمنین با منقلب شدن احوال ظاهری به باطن از چشم‌هایشان سرازیر می‌شود و حقیقت اربعین یعنی رسیدن به (م) که عدد ابجدش 40 است. انسانیّت انسان‌ها به عمل در وجودشان سبز می‌شود.

پس امام حسین(ع) هم خود ، پنجمین معصوم(ص) است و هم در بدو تولدش 9 ذریه معصوم(ص) در بطن دارد. و در دنیا وجود مبارکش برپاکننده عاشورای عالم است و مظهر ظهور وراثت همه انبیا و اولیا و پیامبران و صدیقین و ائمه معصومین (ص) است به ظهور یوم عاشورا گردش چرخش دنیا در حیات ثاراللهی او حیات را افشا می‌کند و جان به همه‌ی جان‌های مخلوقات می‌دهد(الی یوم القیامة). پس ایشان که سومین امام (ع) در مظهر پنجمین معصوم(ص) که با 9 ذریه نورانی در بطنش می‌شود 14  ، قرار می‌گیرد. پس عاشورا هم ، افشاءِ 14/3 به وجود اباعبدالله الحسین(ع) است!

سوره مبارکه طه به عدد 9 و 5

لازم به تذکر است که همه 14 نور مقدس ائمه طاهرین(ص) ، نورٌواحد(ص) هستند و د رحقیقت وجودی ، انسان کامل و در مرتبه ظهوری ، آیینه‌ی تمام نمای صفات و اسماء ذات اقدس احدیت هستند و به این معنی ، مرآت حق خوانده می‌شوند.از نظر عدد هم همه در حلقه 5 تن(ص) و در باطن ، در جمعِ 9 ذریه معصوم از اباعبدالله الحسین(ع) یعنی به اسرار 9 به اضافه 5 یعنی 14 معصوم(ص) هستند.در این سوره مبارکه زیبایی‌هایی از گنج وجودهای نازنین ، از نظر حروف و عدد تفسیر و تأویل می‌شود.

عدد ابجد کلمه طه=14 است {(ط=9)+(ه=5)}. و تنها سوره ایست در قرآن کریم که عدد ابجدش 14 می‌شود.و خزانه اسرار را به ظاهر و باطن افشا فرموده است. جای بسی تأمل و تفکر است که چرا مثلا در دعای ندبه خطاب به امام زمان(ص) می‌خوانیم یابن طه ...، یابن یس... ! اگر کسی بخواهد تا حدّی معانی برایش روشن شود ، باید به این علوم آشنا شود.

بنابراین در حقیقت ظهوری اولین جلوه‌ی 5 و 9 حضرت زهرا(س) است که مرتبه مقامی در این اعداد با توضیحات کامل خواهد آمد .فقط همینکه دقت کنید که نام مبارک فاطـمـه(س) ، حروف طه را در بر دارد. بعد در وجود مبارک امام حسین(ع) است به عنوان برپاکننده کلّ ظهور وراثت انبیا و معصومین (ص) ، دیگر در وجود همه 9 ذریه نورانی آقا که همه ، از فرزندانِ پنجمین معصوم { یعنی امام حسین(ع)} و از 9 ذریه نورانی در بطنِ او هستند.اما جلوه کامل این حروف مبارکِ طه از رمز قرآن ، در وجود نازنین ولی عصر امام زمان(عج) است که به تمام معانی ظاهری و باطنی ظاهر می‌شود.چنانچه فقط در اسم مبارکش دقت کنید ، عدد ابجد نام مبارک مهدی(ص) برابر 59 است که درواقع 5 و 9 می‌شود و در تعریف خوانده می‌شود نهمین فرزند از پنجمین معصوم. و جمع ارقامش هم 14 می‌شود (14=9+5) . امیدوارم این عجایبِ اعجاز را که تمام قرآن عزیز هم خوانده می‌شود طه ، به جان و دل درک کنید!

حضرت امام حسین(ع) ، طه است (ط=9 و ه=5 ؛ ایشان پنجمین امام است و 9 ذریه معصوم در بطنشان) و یکی از نام‌های قرآن ، طه است . عدد ترتیب نوشتاری سوره مبارکه طه در قرآن کریم 20 است. توجه!توجه!توجه! جمع اعداد 1 تا 20 می‌شود 210 که برابر است با عدد ابجد نام مبارک "امام حسین(ع)" ! عدد 20 برابر اسم مبارک هادی و حرفِ ک است که کاف خوانده می‌شود و خداوند متعال کاف را یکی از اسماء خود قرار داد.پس عدد 128{=حسین(ع)} برای عالمیان ، کافی است و جمع ارقام 128 هم می‌شود 11 که برابراست با هو! و برابر است با جایگاه عددی حرفِ ک !(11=ک=20){همه معانی عدد 11 که قبلا ذکر شد را درنظر بگیرید}

پس در ترتیب نوشتاری سوره مبارکه طه در قرآن مجید به عدد 20 شد برابر با حرف ک که کاف خوانده می‌شود. این سوره مبارکه در ترتیب نزول به قلب مبارک پیامبر(ص) به عدد 45 است که برابر با عدد ابجد اسم مبارک آدم(ع) می‌باشد.درواقع تمام اسرار هدف نزول قرآن عزیز ، برای آدم شدن ما انسان‌ها ماست!چون جایگاه عددی کلمه انسان برابر با آدم(ع) می‌شود {انسان=45=آدم} . درواقع تا آدم نشویم انسانیت در ما ظهور ندارد(در جایگاه انسان قرار نمی‌گیریم). جالب است که عدد 45 برابر است با ضرب عدد 9 در 5 (45=9×5) اینجا جای بسی فکر و تأمل است که تمام عاشورای اباعبدالله الحسین(ع) و این همه مصیبت برای وجود نازنینش و عزیزانش که عاشورا را جاودانه کرد ، آدم سازی است.

جالبتر اینکه سوره مبارکه طه ، 135 آیه دارد به عدد نام مبارک فاطمه(س) ؛ مادرِ اباعبدالله الحسین(ع) یعنی اُمّ الحسین(ع)! چگونه معنا کنم که کلام گنجایشش را داشته باشد؟! در حقیقت عدد 135 که در جمع برابر 9 می‌شود (9=5+3+1) ، از ضرب عدد 9 در 15 بدست می‌آید(135=15×9). و عدد 15 که برابر اسم مبارک حوا(س) است از جمع عدد یک تا 5 بدست می‌آید (15=5+4+3+2+1). در حقیقت معنی شده عدد 5 به تمام اسرار می‌شود 15 ، و 15 در بلوغ 9 عالم خلقت یعنی 15×9 برابر 135 می‌شود که یعنی نام زیبا و وجود مبارک فاطمه سیدةالنساءالعالمین(س) است.

*بنابراین بدانید که چرا معصومین(ص) ، یابن طه خوانده می‌شوند؟ پس اگر کسی بخواهد کلمات نورانی طه درک کند باید عامل و عالِم به 135 آیه سوره مبارکه طه را داشته باشد که همه در بلوغ 9 و 5 هستند.حال اگر بخواهید خوب درک کنید باید بدانید که همه‌ی عالم در این دو حرف غرق هستند . و هیچکس به تکامل نمی‌رسد مگراینکه در تبعیت و شیعه شدن و در محاذی این دو حرف قرار بگیرد! چنانچه اگر به حرف ط دقت کنید ، متوجه می‌شوید که  اسرار آن ، عدد 9 است که قبلا توضیح داده شد که شعاع دایره خلقت در بلوغ تکامل مهندسی تا سقف عدد 9 است. و خودِ دایره ، جلوه گنج 5 ؛ ولایت کبرای اسرار 5 نور مقدس(ص) عالم بالا و 14 معصوم(ص) به ظهور وجودی و نوری و گنج ولایتشان در دنیا الی یوم القیامة و حتی تا در بهشت و حتی گنهکاران در جهنم که جهنمیانی که در دنیا به بلوغ 9 ِ عمل نرسیدند باید به تنبیه عذابِ برزخی و قیامت ، به تکامل برسند.

و عدد نُه همان ، نَه برای رسیدن به خالص شدن و اخلاص است. که تا ذوب نشوند ، ناخالصی‌ها از آنها جدا نمی‌شود. پس بیایید قبل از اینکه آنجا دچار عذابی شویم تا به اخلاص برسیم ، در عمر کوتاهمان در عاشورای عمل با شیعه شدن پشت امام معصوم(ص) ؛ صاحب 9 و 5 به بلوغ بندگی و خلوص برسیم. تا انشاءالله آنجا کامل شده و بدون عذاب به مقامِ لاخوفٌ علیهم و لاهم یحزنون برسیم. الله واعلم

اگر بخواهیم تمام وجودهای مبارک را به عدد 9 و 5 معنا کنیم ، دیگر در حوصله شما نمی‌گنجد. فافهم

ظهورعدد 5 و 9 در وجود مبارک امام علی ابن الحسین(ع) 

پدر بزرگوار وجود مبارک امام سجاد(ع)، پنجمین معصوم می‌باشد{امام حسین(ع)} و ایشان در روز پنجم شعبان سال 38 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشود و در 25 محرم سال 95 هجری در مدینه به سن مبارک 57 سالگی و به دسیسه هشام ابن عبدالملک (لعنة‌الله‌علیه) مسموم و به شهادت رسید و قبر مبارکش در قبرستان بقیع در جوار 3 امام بزرگوار و پیامبر(ص) می‌باشد.

ایشان به عدد 9 به دنیا آمد (یک خودش +8 ذریه معصوم در بطنش). جمع عدد ولایی آقا(چهارمین امام) ومعصومیتش(ششمین معصوم)، 10 می‌شود(10=6+4) که او فرزند امامِ عاشورائیان است و خود، امام اربعینیان!

وجود مبارکش تنها امامی است{بعد از امیرالمؤمنین علی(ع)} که همسرش ذریه معصوم است {خانم فاطمه بنت الحسن ابن علی(ع)} و فرزندان آقا علی ابن الحسین (ع) از ذریه‌های امام حسن(ع) هم هستند.

و حلقه 5 به وجود آقا از پدر بزرگوارش ؛ امام حسین(ع) در اسرار حیات ولایت و رسالت ، آیینه تمام نمای ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) و رسالت رسول اکرم محمد مصطفی(ص) است که کتاب نورانی صحیفه سجادیه ایشان به نام زبور آل محمد(ص) معرفی شده است. دو جا اسم زبور آمده : یکی کتاب آسمانی حضرت داود(ع) {آیه 55 سوره مبارکه اسرا:... وءَاتینا داودَ زَبوراً} و دوم کتاب امام سجاد(ع) ؛ صحیفه سجادیه که زبور آل محمد(ص) نامگذاری شده است.

زبور ، جمعِ همه زُبُرهای عالم است. زُبُر یعنی وزنه. در ترازوی میزان الهی ، یک طرف زُبُر است و یک طرف بینه‌ی این زبر. همانطورکه می‌دانید یکی از معجزات خداوند در زمان رسالت حضرت داود(ع) این بود که به امر خداوند ، حدید(یعنی آهن) به دست مبارکش آنقدر نرم و نازک شد که به صورت حلقه‌های نازک و کوچک درآمد و در کنار هم طوری گذاشته شد که با آن زره برای جنگیدن (در راه خدا) ساخته شد و به صورت لباس رزم به تن رزمندگان درآمد! درواقع لباس رزم ، لباس حدود خداست و خداوند چنان ، حدود خود را برای عاملان به حدودش ، آسان و نرم می‌کند که بتوانند جامه‌ای بر بدنِ عمل خود بپوشانند و این لباس ، لباسِ تقوی است (یعنی ترمز باطنی برای نگهداری تمام حدود سلامت وجود انسان) پس این لباس رزم ، جنگیدن با نفس اماره است . اول باید بر خودمان پیروز شویم  و عقل ، حاکمِ وجودمان گردد و بعد در مرحله دوم غل و زنجیر به گردن و دست‌ها و پاهایمان به صورت حفظ حدودالله ببندیم.

*لازم به تذکر است که بدانیم که چرا در عاشورا بدن مطهر امام سجاد(ع) تب دار ظاهر شد؟! البته عظمت این تب ، نشان دهنده بیماری دین است زیرا عفونت‌های گناه و فساد(در جامعه) باعث تب امام شده است که درواقع بدنِ دین بیمار شده زیرا حاکم جور؛ یزید ملعون می‌خواست ریشه دین حقیقی را بِکََند و دین دل بخواه خودش را جایگزین کند. اما به قول امام صادق(ع) تب ، باعث سلامت شدن بیماراست زیرا با گرمای زیاد بدن ، عفونت‌ها ذوب شده و از بدن خارج می‌شود.  بنابراین آقا امام حسین(ع) ، خود و فرزندانش به قربانگاه رفتند تا راه رسیدن به عالم قرب را برای شیعیان تا الی یوم القیامة از مجرای اربعین و رسیدن به قلب به میم باز کنند. ادامه این راه را امام سجاد(ع) با ظهور تبِ دین به بدن مطهرش و شفای این بیماری که سلامتش تا قیامت تضمین شود ، ظاهر فرمود ؛ با نگهداشتنِ حدود الهی که نشانه آن غل و زنجیر به گردن و بدن مطهرش در 40 روز و 40 وادی است! زنجیر از جنس آهن است و کلمه آهن به عربی ، حدید خوانده می‌شود به معنی حدود خدا. که امام سجاد(ع) نگهدارنده این حدود به ظاهر و باطن در 40 روز و 40 وادی و در حقیقت اربعین الی یوم القیامت حافظ حدودالله شد تا تنِ بیمار دین به جنگیدن با دشمنان دین ، سلامت کامل را به وجود امام زمانمان منتقل بفرماید و ما امروز مدیون بدن تب دار امام سجاد(ع) که زین العابدین است ، می‌باشیم . ایشان با کتاب صحیفه سجادیه که به زبور آل محمد(ص) معروف است ما را به حقیقیت و سلامت دین در دنیا و آخرت می‌رساند.(لطفا درالقاب مبارک آقا ؛ زین العابدین و سجاد خوب بیندیشید!)   

*پنجمین گریه کننده عالم؛ امام سجاد(ع) که ایشان هم ادامه دهنده اشک مادرش فاطمه زهرا(س) است در ظلم و جوری که به اهل بیت امام حسین(ع) شد . سِرّ اربعین به وجود مقدس ایشان است چراکه امام چهارم می‌باشد و عدد 4 ، پایه 40 (اربعین) است.مگر نه اینکه ریشه کلمه اربعین از ربع یعنی ربیع و بهاراست.آیا غیر از این است که در بهار، بارش باران زیاد است؟! پس حکمت اشک‌های آقا که از بکائین هستند ، وعده‌ی آن بهاری است که خزان ندارد و آن ، ظهور و انفجار نور هدایت فرزندشان ؛ وصی الحسن ؛ مهدی صاحب الزمان(عج) است.   

بنابراین این است یکی از اسرارِاینکه حضرت باید در کربلا و روز عاشورا حضور داشته باشند و به خواست پروردگارعالم زنده بمانند و از کربلا تا کوفه و شام با کاروان اسیران و خانم زینب کبری(س) طی مسیر کنند(از عاشورا تا اربعین) و 40 وادی را منقلب کنند و ایشان آن خط نور را از روز عاشورا ؛ از کربلا تا کربلا (در اربعین) کشیدند (الی یوم القیامة)

پس اربعین و حقیقت اشک که همان بکا است با هم مناسبت دارد.عدد ابجد کلمه بکا =23 می‌باشد ؛ از یک طرف جمع ارقامش 5 می‌شود (5=3+2) که عدد خاص وجود پنج‌تن(ص) است {پنجمین معصوم ؛ امام حسین(ع) است} .و پیامبر(ص) در 23 سال گوهر کلام قرآن را به گوش جهانیان رسانید{پس ایشان هم زحمات جدّ بزرگوارشان را با بکا(اشک) به ثمر رساند}. از نظر علمی زمین شناسان می‌گویند: کره زمین نسبت به خورشید ،  23 درجه انحراف دارد و این زاویه باعث می‌شود که دو روز در سال مثل هم نباشد و فصل‌ها و ایام و ... هر یک با خصوصیات خودش جلوه‌گر شود (سرما و گرما ، پاییز و بهار و... به وجود می‌آید ){رجوع شود به کتاب اربعین}. و دیگر اینکه کتاب نورانی ایشان زبور آل محمد(ص) است . و زبور، همان وزنه‌ی وزینِ حفظِ حدودالله است. اگر بخواهد بدون آفت بماند باید آهنی یا حدیدی باشد ، آبْ دیده باشد! پس آبِ دیدگان نورانی ایشان ، حدیدِ حدود خداوند را آب دیده کرد که هرگز آفتی آن را متزلزل نتوان کرد تا ظهور مبارک مهدی موعود حجة ابن الحسن العسکری (عج). 

مقام بلند ولایت ؛ آقا علی بن الحسین زین العابدین(ع) ، از اسرار اربعین بوده است! عدد ابجد نام مبارک "علی ابن الحسین"(ع) = 322 می‌شود. عدد 22 = جایگاه عددی کلمه عبد یعنی بندگی است و عدد 300 =عدد ابجد حرفِ ش است که صفت افشا کردن دارد. بنابراین یک معنی ازعدد322 این است که آقا ، افشای عبودیت و بندگی در هر زمان و هر موقعیتی است (زین العابدین). دیگر اینکه اگر ارقامش را با هم جمع کنیم 7 می‌شود(7=2+2+3) و هفت ، همان باطن حمد  و سبع مثانی ، ولایت 14 معصوم(ص) است که وجود ایشان ، ادامه دهنده عمل به قرآن است تا قیامت!

و در جایگاه عددی نام مبارک "علی ابن الحسین"(ع)= 115 می‌شود (که برابر با عدد ابجد کلمه معاد است) و پروردگارعالم در کتاب انسان ساز قرآن ، 115 بار نام دنیا و 115 بار آخرت را یاد آوری کرده است. وجود ایشان، سِ اربعینی است که در تمام سیر عمر دنیا و حقیقت آخرت ، رهروان و شیعیان را رهبری می‌فرماید. او که با نفس‌هایش و با پایداری و استواری ایمانش و با صبر در مصائب و با بردباری و با حمل غل و زنجیرِ(حدودالله) و عاقلانه طیّ مسیر کردنش ، در اربعین جاودانه‌اش ارکان اربعین را الی یوم القیامه از درد و رنج به ربیع و حقیقت بهاری شدنش محکم و استوار کرد. پس اسرار اعداد وجود مقدسشان ، روح و جان عمل خالصانه‌ی‌ آنها را ظهور می‌دهد!

دیگر اینکه عدد 115 معنی می‌شود به 15+100 که 100 ، برابر است با عدد ابجد حرف ق یعنی نگهدارنده و 15 برابر است با جایگاه عددی حرفِ س که قلب قرآن است و میزان کننده تمام حروف در الفبا می‌باشد و برای بنده ، فقط در دنیا حاصل می‌شود که به این میزان برسد (رجوع شود به توضیحات عدد 15 و حرف س).

بنابراین عدد 115 یعنی نگهدارنده حیات قلب طپنده خون ثاراللهی حسین بن علی (ع) الی یوم القیامه ؛ هم در دنیا و هم در آخرت! (الله‌اعلم) .تا به امروز که به دست قلب عالم امکان ؛ امام زمان(عج) است.{ یا ربّ الحسین(ع) بحقّ الحسین(ع) اِشف‌ صدرالحسین(ع) بظهور الحجّة } .

حقیقت اسرار عدد 5 و 9 در وجود مبارک امام محمد باقر(ع)

ابا جعفر محمد ابن علی باقر علم النبیین(ع)، معصوم هفتم است و هنگام تولد به عدد 8 بدنیا آمد ( یک خودش و 7 ذریه معصوم در بطنش). وجود مبارکش امام پنجم ما شیعیان است. و عدد 5 یعنی تمام دایره خلقت و تمام خزانه گنج علم و اینکه از اسرار دیگرش ، بلوغی است که تنها به وجود مبارک ایشان تعلق دارد و آن لقبِ باقر(یعنی شکافنده) است و این بلوغ اسرار 9 وجود مبارکش است که آقا ، افشاکننده بلوغ 9 ِ ولایت است به شکافتنِ علمِ باطن قرآن که در سال 57 هجری بدنیا آمد و مدت عمر شریفشان هم 57 سال است که در سال 114 هجری (به عدد سوره‌های مبارکه قرآن مجید) به شهادت رسید.

و ایشان فرزند پدر بزرگواری است که خود ، صاحب 9 می‌باشد و به عدد 9 متولد شده {امام سجاد(ع) ؛ یک خودش + 8 ذریه نورانی در بطنش=9} .پس امام باقر(ع) گنج 5 و 9 را در همه برکات زمینی و آسمانی ، دنیایی و آخرتی ، الی یوم القیامة ظاهر کرده است.

ایشان بازکننده و مفتاح و شکافنده‌ی همه اسرار علوم اولین و آخرین در ظاهر و باطن عالم است و علوم را از هم تفکیک نمود و هر علمی را در جای خودش به ارزش و بهایش معرفی فرمود (بخصوص خزانه گنج 114 سوره مبارکه قرآن کریم را)! 90 درصد احادیث نورانی از تفاسیر و تأویل و حلّ معماهای علوم پزشکی  و ریاضی و نجوم و هیئت و علوم متفرقه از ایشان { و پسر بزرگوارشان ؛ امام صادق(ع)} نقل شده است.علوم اخلاقی و اجتماعی و دنیایی و آخرتی شیعیان را به زیبایی و کمال ، تبیین فرموده است.

پس خزانه 114 سوره یعنی کلّ همه علوم کامله! همانطورکه بیان شد آقا ، معصوم هفتم است که درواقع عدد 7 ، عدد گنج حمد خداوند است که باطن تمام محتوای قرآن عزیز است و ایشان کلّ گنج 114 سوره مبارک قران را برای شیعیان و بندگان مؤمن ، موشکافی فرمود.

ربّ زدنی علما وعملا و الحقنی بالصالحین و تواصو بالحق و تواصو بالمرحمة.

جمع عدد ولایی(=5) و معصومیت(=7) ایشان 12 می‌شود. جالب اینکه جمع اعداد 1 تا 12 می‌شود 78 که برابر است با عدد ابجد نام زیبای "حکیم" پروردگار عالم و خداوند، امام باقر(ع) را جلوه حکمت خویش در بین بندگانش قرار داد.

وجود مبارک امام باقر(ع) به نقل از روایات در عاشورای امام حسین(ع) حضور داشتند و سنّ مبارکشان 4 سال بوده است. خوب به اعداد توجه کنید! جمع 1 تا 4 می‌شود 10 و آقا ، عالِم به علم  گنج عشر می‌باشد و در تمام مدت عمر مبارکش ، گنج عشرِ عالم سِرّ را به تمام اصول و حقایق شکافت و افشا فرمود.

یکی از زیبایی‌های کلمه عشر(که جالب است حروف کلمه عشر با عرش برابر است) ، به عدد ابجد570 ، که معنی می‌شود به 500 =ث که ملکش حضرت میکاییل(ع) ؛ ملک روزی است  و 70=ع  که عین یعنی چشم، چشمه . پس 570 به معنی باز شدن چشمه رزق علمی از جانب ایشان بر همه مردم است. و جایگاه عددی کلمه عشر=57 و برابر با سنّ مبارک آقا در دنیاست.

حقیقت اسرار عدد 5 و 9 در وجود مبارک امام موسی بن جعفر الکاظم(ع) 

وجود مبارک موسی بن جعفرالکاظم(ع) ؛ نهمین معصوم(ص) است. درحالیکه هنگام تولد وجود مبارکش ، 5 ذریه نورانی در بطنش قرار دارد.پس ایشان هم مظهر گنج 9 و 5 در وجود مبارک چهارده معصوم(ص) است. چنانچه نام ایشان موسی(ع) است و کنیه ایشان اباابراهیم ، پس ایشان نام مبارک دو پیامبر اولوالعزم را داراست(5 پیامبر اولوالعزم داریم) :نام مبارک حضرت ابراهیم(ع)  و حضرت موسی(ع). که حضرت ابراهیم(ع) ، بلوغ 9 ِ‌مدال پیامبری را داراست و حضرت موسی(ع) هم معجزاتِ تسعه را داراست. و خداوند کریم نسل پیامبر بزرگوارمان ؛ حضرت محمد(ص) را از نسل فرزند ابراهیم(ع) یعنی حضرت اسماعیل(ع) قرارداد. جالب توجه است که ملک حرف ط که عدد ابجدش 9 است ، اسماعیل خوانده می‌شود و همه شیعیان ائمه(ص) ، باید در انطباق عمل یعنی شیعه واقعی ائمه طاهرین(ص)  بودن ، قرار بگیرند.درحالیکه باید به بلوغ ملکوت عمل در انطباق به ملک حرف ط؛ اسماعیل بشوند.

پس اگر خوب دقت کنیم وجود مبارک حضرت موسی بن جعفر(ع) ، در مقام ولایی نام مبارکش ، موسی است یعنی از آب گرفته شده و در مقام رسالت؛ اباابراهیم(ع)! تمام قوم حضرت موسی(ع) را یهودی می‌خوانند اما شیعیان حضرت موسی بن جعفرالکاظم(ع) را موسوی می‌خوانند! حضرت در دنیا ، 14 سال را با غل و زنجیر در زندان هارون الرشید ملعون بودند و درحالیکه روزه بود(به یک قول) با آب مسموم ایشان را به شهادت رساندند(25 رجب سال 183هـ) . لعنةالله علی قوم الظالمین من الاولین و الآخرین الی یوم الدین.

ایشان به شهادت رسید اما حلقه‌ی 5 که همان بصورت ظاهر، زنجیر بود را در پوست و گوشت نازنینش ، با خود به قبر برد و بلوغ 9 ِ معصومیتش را به تمام عالمیان اظهار کرد. سلام و درود خدا بر این امام همام و فرزندان و پدران و مادر بزرگوارش صلوات الله علیهم اجمعین.

حقیقت اسرار عدد 5 و 9 در وجود مبارک امام محمد ابن علی التقی الجواد(ع)

امام جواد(ع) امام نهم ما شیعیان است که درواقع بلوغ اسرار گنجِ جودِ پروردگار عالم از مجرای جواد(ع) به عالمیان ، در ظاهر و باطن دنیا و آخرت ، جاری و ساری شده است. پدر بزرگوارش ، امام رضا(ع) است که به عدد 5 به دنیا آمد : یک خودش و 4 ذریه معصوم(ص) در بطن نورانیش.

پس گنج 9 و 5 که در جمع 14 می‌شود(14=5+9) به لقب زیبای آقا یعنی جواد(ع) که عدد ابجد جواد= 14 است ، ظاهر می‌شود. درواقع این عدد برابر اسم مبارک خداوند ؛ وهاب (=14) است.که خداوند کریم ، جواد(ع) را به همه عالمیان هِبه فرموده است.

امام جواد(ع) در اسرار خلقت معرفی شده است (به حدیث شیخ محی الدین عربی) به مهندس ارواح والعقول و در حقیقتِ اسرار کاف و نون یعنی وصل کننده‌ی عالم کُن به فیکون  

رمز 5 و 9 در کهیعص {سوره مبارکه مریم(س)}

آیه اول سوره مبارکه مریم(س) شامل 5 حرف مقطعه (کهیعص) است. عدد ابجد حروف مقطعه کهیعص=195 می‌شود که برابر با اعدد ابجد اسم مبارک "صادق"  است. پس نشان می‌دهد که چرا این حروف به آقا ابا عبدالله الحسین(ع)  و عاشورا و مصائب آن معنی شده زیرا در عاشورای عمل و در خطرِ از دست دادن جان ، صادق بودن ، مظهر راستی و ثبات قدم است .پس امام و یارانش محک تمام عاشورائیان عالم ، در میزان صداقت هستند.اللهم اجعلنی من الصادقین

دیگر اینکه شاید بعضی بگویند چرا نام مبارک مریم(س) که یکی از اسماء خانم فاطمه زهرا(س) هم است ، در قرآن آمده ولی نام مبارک فاطمه(س) نیامده؟! جالب است بدانید عدد ابجد این حروف نورانی کهیعص=195می‌شود که برابر با عدد ابجد نام مبارک "فاطمه ام ابیها"(س) است!!! یعنی قبل از اینکه تعریف وجود مبارک حضرت مریم(س) شود ، خانم با نام زیبای فاطمه ام ابیها معرفی می‌شود.و جایگاه عددی این حروف نورانی کهیعص=60 است که برابر با عدد ابجد نام مبارک ام ابیها(س) است. و عدد 60 برابر با عدد ابجد حرفِ س است که آخرین حرف کلام خدای مهربان (ناس) است و س ؛ قلب قرآن و میزان حروف و اسرار تمام خزانه پروردگار عالم است.

*و حرفِ ک (اولین حرف مقطعه‌اش) به نام کربلا معرفی شده است. پس اولین حرف در تعریف کربلا ، ک است که کاف خوانده می‌شود و کاف ، یکی از اسماء خداوند است(آیه 36 سوره مبارکه زمر:الیس الله بکاف عبده و یخوّفونک بالذین من دونه...) و در کربلا لبیک امام و یارانش به این ندای حق برای همیشه جاودانه ماند که فقط خدا برای ما کافیست.

عدد ابجد حرف ک=20 است و جمع اعداد 1 تا 20 می‌شود 210 که برابر با عدد ابجد نام مبارک "امام حسین"(ع) است.جایگاه عددی حرف ک=11 است که جمع ارقام عدد ابجد(=128) و جایگاه عددی (=47) نام مبارک حسین(ع) هم 11 می‌شود{ (11=8+2+1)،(11=7+4)}. و جمع ارقام 11 می‌شود 2 (2=1+1) که عدد ابجد حروفِ دو برابر 10 است (د=4 + و=6) و امام حسین(ع) به عدد 10 بدنیا آمده و صاحب گنج عشر و امام عاشورائیان است. و عدد 2 برابر حرفِ ب است و تمام گنج خزانه‌ی قرآن عزیز به قول پیامبر(ص) در حرف بِ بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد غرق است. و امام حسین(ع) ، جلوه‌ی این حرف است.  

*و دومین حرف مقطعه در کهیعص ، حرفِ ه =5 است که امام حسین(ع) ، پنجمین معصوم(ص) می‌باشد.درواقع عدد 5 ، همان دایره خلقت و احاطه وجودی و ولایی آقا اباعبدالله الحسین(ع) است(چنانچه قبلا ذکر شد).

*وجود مبارک ایشان امام عاشورائیان است و به عدد 10 بدنیا آمد (یک خودش+9 ذریه معصوم در بطنش) که همان گنج عشر است و حرفِ ی متعلق به عدد 10 است (سومین حرف مقطعه‌ در کهیعص).و این حرف با توضیحاتی که قبلا داده شد که عالم در حرفِ یا ، غرق است و دنیا ؛ در،یا است و ایشان ، سفینه نجات این دریاست. درضمن وجود مبارک ، انتخاب خدای مهربان است که به یک صورت همه‌ی بندگانش را به انتخاب ایشان و ذریه‌های مبارک معصومش دعوت می‌فرماید.  

*چهارمین حرف مقطعه در کهیعص ، حرفِ ع است که عین خوانده می‌شود و عدد ابجد عین=130 است : 100=ق یعنی نگهدارنده‌ی 30 که قرآن عزیز در 30 جزء ظاهرشده‌ است{همانطورکه در تعریف عدد ابجد نام مبارک حسین(ع) =128  بیان شد که یعنی نگهدارنده 28 (تمام حروف قرآن کریم از 28 حرف است)}. عدد ابجد حرف ع=70  که برابر با عدد ابجد سی به حروف(اشاره به سی جزء قرآن) است (ع=70=سی). با حرف عین ، چشم‌ها بینا می‌شود و چشمه‌های حکمت در قلوب سرازیر می‌شود. جایگاه عددی حرفِ ع=16 که جمع ارقامش 7می‌شود و تعداد آیات سوره مبارکه حمد که باطن تمام قرآن را دارد، 7 آیه مبارکه است. شأنیت و مقام و ارزش از دنیا تا قیامت در حقایق قرآن و اهل بیت(ص) ظاهر می‌شود و جانِ حرف عین ، رسیدن به اربعین حقیقیِ آثار و اعمال است.حرف عین به یک معنا یعنی چشمه و پیامبر گرامی (ص) فرمودند هر کس برای خدا 40 روز خالص شود ، چشمه‌های حکمت از قلبش به زبانش سرازیر می‌شود.{مَن اخلص لله اربعینَ صباحا فَجّرَ یَنابیعَ الحِکمَة من قلبه علی لسانه ؛ بحارالانوار ج67 ص249}

آخرین حرفِ مقطعه در کهیعص ، حرف ص است. حدیثی نورانی در کتاب اسرار معراج از آقای عمادزاده نقل شده است که می‌فرماید وقتی حضرت رسول اکرم(ص) در معراج به ساق عرش تشریف فرما شد ، خداوند متعال فرمود چشمه‌ای در عرش است به نام ص ، آنجا وضو بگیر و 2 رکعت نماز بخوان... . نام یکی از سوره‌های مبارکه قرآن ، ص است که از اعجازهای عددی بشمارمی‌آید (زیرا در تعداد معدودی از سوره‌های قرآن مجید ،عدد ترتیب نزول و عدد ترتیب نوشتاری آنها با هم برابر است) و این سوره مبارکه هم در عدد ترتیب نزول و عدد ترتیب نوشتاری برابر با 38 است و جایگاه عددی نام مبارک حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) 38 می‌باشد! یکی از نام‌های قرآن کریم ، ص است چون قرآن ، چشمه‌ی جوشان الهی است و در حقیقت باطن رسالت و ولایت است که تا با این دو چشمه که هر دو وجود مبارک ، عین الله ؛چشمه‌های الهی هستند شستشو نشویم به بهشت راه نداریم.

عدد ابجد حرف ص=90 و برابر با عدد ابجد حرف میم می‌باشد که هدف خلقت ، رسیدن به میمِ بسم الله الرحمن الرحیم است. حرف ص به صبر معنی شده است.پیامبر(ص) فرمود منزلت صبر نسبت به ایمان مثل سر است به بدن. پس هر کس به صادِ صبر نرسد ، ایمانش قیمتی ندارد و امتحانِ ایمان ، به صبر است.

و چنان در کربلا ، صاد را به صبر معنی کردند بخصوص صبر حضرت زینب(س) که ایشان امّ المصائب و عقیله بنی هاشم خوانده شد. در واقع خانم در سفرش از کربلا که عاشورا بپا شد تا بعد از 40  روز و طیّ مسیر در 40 وادی که به کربلا برگشت ، اربعین ( وباب طهارت) را بپا داشت (الی یوم القیامة). یعنی خون مظلومیت ابا عبدالله الحسین(ع) و یارانش را به بها رسانید و آنجا چشمه‌ی ص ظاهر شد که اشک مؤمنین است!

زیرا کربلا ، قلب به میم شدن شهدا و به طهارت رسیدن بدن‌های مبارکشان است (شروع حرف م ؛ مـیم ) و از آنجا حرکت کاروان اهل بیت آقا به کاروان سالاری امام سجاد(ع) و خانم زینب کبری(س) در 40 روز و 40 وادی ، باعث آشکار شدن حرفِ یا (انتخاب) در عاشورا و قیام توابین شد(حرف ی ؛ میـم). و دوباره برگشتند به کربلا (رسیدن به م ؛میم) که در واقع حروفِ  م ی م  روشن شد و میم=90=ص است که ص ، چشمه رحمت الهی است.

پس این 5 حرف کهیعص به حرف ص=90 تمام می‌شود و جمع ارقام 90 می‌شود 9 (9=0+9) ، در حروف الفبا (ابجدی)جایگاه عددی حرف ص=18 است (که  برابر با کلمه مبارک حی است ؛ که این 5 حرف ، زنده است و زنده می‌کند و زندگی واقعی در آخرت را برای مؤمنین ، و عذاب و خواری را بر دشمنان دین رقم می‌زند) و جمع ارقامش 9 می‌شود(9=8+1).

بنابراین 5 حرف(کهیعص) در باطن، بلوغ 9 است و در حقیقت امام حسین(ع) که پنجمین معصوم(ص) است و 9 ذریه معصوم در بطن دارد پس 5 باضافه 9 می‌شود 14 و (5=4+1). پس این 5 حرف در هر زمانِ عمر دنیا ، مظهر و تعریف عاشورای همان زمان است که امام زمانش هم از فرزندان امام حسین(ع) می‌باشد و در زمان پدر و مادر و برادر و جدّ بزرگوارِ امام حسین(ع) هم، آنها امام زمان و معصوم میدانِ عاشورا بودند.

حضرت اباعبدالله الحسین (ع) ؛ محور معصومین(ص)است { از یک طرف خانواده محترمش ؛ 5تن(ص) و از طرفی فرزندان معصومش(ص)} پس همه ائمه طاهرین(ص) ، دارای گنج 5و9 هستند که این گنج به وجود مبارک امام حسین(ع)، ظهور یافته است. و امروز امام زمان ، حضرت مهدی(عج) است که در میدان عاشورای عمر یک تنه ایستاده و ندای هل من ناصر ینصرنی را سر می‌دهد.کیست که به صدق، به او ملحق شود و در راهش از جان بگذرد!

رمز 5 و 9 در حم.عسق {سوره مبارکه شوری}  

درحالیکه خواندیم همه خزانه‌های عالم ، در گنج 5 و 9 ظهور دارند ولی اسرارِ نگو در آن به قدری زیاد است که شاید نتوان نوشت! جمع عدد 9 و 5 می‌شود 14 و 14، همان گنج عشر است(در کتاب عرفان عشر کامل توضیح داده شد).

در احادیث آمده که 5 حرف مقطعه کهیعص که سوره مبارکه مریم(س) با آن شروع می‌شود ، احوالات کربلاست (کلّ یوم عاشورا). و در مقابلش سوره مبارکه شوری هم با 5 حرف مقطعه شروع می‌شود که در دو آیه قرار دارد (حم.عسق) که احوالات ک ارض کربلا را توصیف می‌کند و اسرارش قیامتی را بپا می‌کند! و به یک قول ، حروف نورانی کهیعص ؛ ظهور قیامت دنیا درعاشورا و حروف نورانی حم.عسق ؛ چگونگی ظهور قیامت کبری در آخرت را ، به چشمِ دل مؤمنان (در همین دنیا) نشان می‌دهد!     کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا

عدد ابجد 5 حرف نورانی{که اسرارش حلقه 5 ؛ همان پنج تن(ص) و 9 ذریه امام حسین(ع) است که می‌شود وجود مبارک 14معصوم(ص)} حمعسق=278 می‌شود که برابر است با اسم مبارک زارع خداوند (...ام نحن الزارعون؛آیه 64سوره مبارکه واقعه).

عدد 278 معنی می‌شود به 200 و 78 :عدد 200 برابر با حرفِ ر در الفباست که صفتش تکریر می‌باشد یعنی در همین دنیا تا حدودی جواب کاشته‌های خودمان را می‌گیریم ولی در جواب آثار کاشته‌هایمان تا قیامت به باروریش می‌رسیم و در ظلّ درختانش و لذت بردن از میوه‌ها و ثمره‌هایش می‌مانیم! جایگاه عددی حرفِ ر =20 است که برابر با عدد ابجد حرفِ ک می‌باشد(کاف خوانده می‌شود) و حرف اولِ کلمه کربلاست. جالب اینکه جمع عدد 1 تا 20 (210=20+19+...+2+1) برابر با عدد ابجد "امام حسین"(ع) می‌شود.(امام حسین=210)

همچنین عدد 200 برابر است با عدد ابجد "امام حسن"(ع) به جایگاه عددی 65 که برابر با عدد ابجد کلمه دنیاست و زراعت ، فقط در دنیاست(الدنیا مزرعة الآخرة). (200=امام حسن=65=دنیا). می‌دانید که آقا ، سبزپوش آل پیامبر(ص) است و تمام حیات و زنده بودن و سرسبزی اعمال و قبول شدنش در نزد خداوند یکتا ، فقط به شرط نمره‌ی حسن است!

که درآیه 160 سوره مبارکه انعام می‌فرماید: مَن جاء بالحسنة فله عشرُ امثالها... . یعنی اگر عمل حسن (یعنی کاشت خوب و سبز و میوه دار و باطراوت و سالم) با خودت (تا دم قبر) بیاوری آنگاه عشرُامثالها(همان گنج عشر و باطن پیروزی حسینی و باطن 9 و 5 که همان 4 روی 10 و 14 نور مقدس هستند) را به تو می‌دهم. درواقع شاخه سبزِحسنی(ع) و میوه و گلِ حسینی(ع). پس اباعبدالله الحسین(ع) که خود ، عدد10 است همان عشرُامثالها می‌باشد و همان اتممناها بعشر است ! که تا به اتممناها بعشر نرسیم ، اربعین را دریافت نمی‌کنیم.

200 ، برابر با عدد ابجد کلمه قسم به جایگاه عددی 47 است که خداوند با 4 حرف(ت ، و ، ا ، ب) قسم‌های خود را تاکید فرموده ؛ تالله ، والله ، الله ، بالله . اگر این چهار حرف را کنار هم بگذاریم ، می‌شود اسم مبارک خداوند به نام تواب که در قرآن کریم می‌فرماید:انا التواب الرحیم . من توبه پذیر مهربانم.مهربانی در آخرت! زیرا در آخرت است که خداوند به بندگان آمرزیده شده‌اش ، لطف و رحمتش را در صفت رحیمیّتش سرازیر می‌کند و بهترین نعمت‌هایش را نصیبشان می‌فرماید.(اللهم الرزقنا)

همچنین 200 ، برابر با عدد ابجد کلمه صدوق به جایگاه عددی 47 است که برابر با جایگاه عددی نام مبارک حسین(ع) است که صدقش ، محک رسیدن به قرب خداوند است. پس محک قبولی اعمال ما در نزد خداوند ، صدق است و کسی که اعمالش در دنیا ، صادقانه و خالصانه برای خدا باشد ، مُهر قبولی را می‌گیرد که در قرآن کریم بالاترین قبولی در آیه 37 سوره مبارکه آل عمران ؛ قبول حسن نامیده شده است {یعنی در جایگاه حسین(ع)، قبول حسن(ع) اهدا می‌شود}

و 200 ، برابر با عدد ابجد کلمه عقل به جایگاه عددی 47 است. درواقع بالاترین موهبت الهی به انسان ، عقل است و در مقام خلقت می‌فرمایند: اول ما خلق الله عقلی. اگر سلطان کشور وجود انسانی ، عقل باشد هم در دنیا و هم در آخرت موفق است.عقل از عالم بالا تا دنیا ، 10 مرتبه دارد.هرچقدرانسان در مراحل علمی به عمل خالصانه و صادقانه برسد عقل  ، قوی‌تر و احاطه‌اش بر هوای نفس بیشتر می‌شود تا جاییکه عقل ، سلیمان کشور وجود گردد ، آنگاه شیطان‌ها و وسواس‌ها ... نه تنها مخرّب نیستند بلکه در خدمت سلیمانِ عقلی (درحالیکه در زنجیرِ عقلند) برای صاحب عقل خدمت می‌کنند.

و انسان ، صاحب اراده و قدرت باطنی می‌شود و در خلوص و بندگی به جایی می‌رسد که طبق حدیث زیبای  عبدی اطعنی ؛ همانطورکه خداوند می‌فرماید: کن فیکون ، بنده هم تا حدّ قدرتی که خدا به او توفیق دهد ، بگوید بشو(کن) ، می‌شود(فیکون) . همانطورکه خداوند حیّ لا یموت است ، انسان مؤمن هم (با شهادت) به جایی می‌رسد که زنده دائم می‌شود و هرگز نمی‌میرد ( و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون){همانطورکه معنا شد جایگاه عددی کلمه عقل=47 برابر با جایگاه عددی نام مبارک حسین(ع) است}. {47=قسم=حسین(ع)=صدوق=عقل}

200 ، برابر با عدد ابجد کلمه مُقنی است یعنی کسی که قنوت کننده است و ریشه‌های عملش به قنات یعنی مخزن چشمه دست پیداکرده و قانت شده است. جالب است که جایگاه عددی کلمه مُقنی=56 و برابر با عدد ابجد کلمه یوم یعنی روز است و همچنین برابر با جایگاه عددی نام زیبای مریم(س) است که خداوند در قرآن کریم به ایشان می‌فرماید: یا مریم اقنتی لربک واسجدی وارکعی مع الراکعین ؛ای مریم قنوت کن برای پروردگارت و سجده کن و رکوع کن با رکوع کنندگان (آیه 43 سوره مبارکه آل عمران).

اگر خوب دقت کنید ، باغبان تا درختش ، نهال است(در روز روشن) آن را آبیاری می‌کند اما وقتی تنومند شد یعنی ریشه‌هایش به سفره‌های آبی زیرِ زمین رسید (یعنی قنات) دیگر باغبانِ باغبانان عالم ؛ خداوند کریم چنان سیرابش می‌کند که درخت تا آنجا که وسعش می‌رسد ، خود را بالا بکشد و به خورشید تابناک ، نزدیک شود!

هر انسانی هم می‌تواند آینه‌ی اسم مبارک مقنی شود البته به شرط خلوص و رسیدن به عدد 200 و به شرط جمع شدنش با عدد 78 (حمعسق=278) که 78 برابر با اسم مبارک زارع خداوند بود و همچنین عدد ابجد اسم مبارک  حکیم پروردگار هم  برابر 78 است.

جالب است که جمع اعداد 1 تا 12 هم برابر 78 می‌شود و عدد 12 برابر با اسم "حد" و "واجب" خداوند است که تمام سال را به 12 ماه ، حد زده است و شبانه روز به 2 تا 12 ساعت تقسیم شده و ... . درواقع حکیمِ عالم به این عدد ، برای همه مخلوقاتش (مخصوصا انسان) به 12 امام بزرگوار معصوم(ع) دوا ، زده است و به عبارتی ائمه معصومین(ص) ، حکیمِ جامعه بشریت و خلیفه برحقّ خداوندِ حکیم هستند.

از طرفی عدد اسم مبارک حکیم(=78) برابر عدد ابجد کلمه عدد است و عدد ، روحِ حروف می‌باشد. پس حروف مبارک حم.عسق ، خیلی رمزی ! و درواقع روح است بر جسمِ حروفِ کهیعص! زیرا حکمت ؛ بر دو قسم عقلی و نظری   است و هر دو ، امر باطنی هستند و روح است که تعالی پیدا می‌کند تا حکمت را از حکیم دریافت کند. پس کسانیکه خداوند کریم به آنها حکمت عنایت فرموده،  انگشت شمارند!

یکی از پرقیمت‌ترین و پرارزش‌ترین و بالاترین معجزات پروردگار عالم ، قرآن عزیز است که یکی از اسماء آن ، حکمت است و خداوند حکیم در 29 سوره مبارکه‌اش ، حروف مقطعه که حروف نورانی هستند را رمز قرار داده است که تعداد این حروف هم 78 تا به عدد ابجد نام مبارک حکیم است! پس خداوند حکیم ، حکمت خود را در حروف رمز کتاب حکمتش به بندگانش معرفی می‌فرماید.

حال خوب دقت کنید! در تعریف خواندیم که عدد 78 از جمع اعداد 1 تا 12 بدست می‌آید ، که تمام وجودهای مبارک 12 نور مقدس امام‌های معصوم(ص) ، حکیم‌های جامعه بشریت هستند و به وجود آقا امام زمان (ص) که دوازدهمین امام معصوم است ، تمام این رمزها بازگشایی می‌شوند. و تمام عالم در آن زمان به حکمتِ حکیم الحکمای پروردگار عالم ، در حدّ خودشان ، حکیم می‌شوند. زیرا در آن روز ، بیماریِ گناه نیست و جامعه‌ی سالم و بدون هیچگونه بیماری اجتماعی اقتصادی- بهداشتی-فرهنگی و دینی و ... ، کامل و تمام در خدمت سرورمان صاحب عصر و الزمان ؛ حضرت مهدی(عج) ، ظهور می‌کند.

*پس حروف مقطعه در دو تا 5 تا{(کهیعص)،(حم.عسق)} ؛ به 10 حروف نورانی، گنج عشر رمز یوم عاشورا  و ارض کربلاست. و آن روز که زراعت حقیقی از دانه‌های نور هدایت به بار می‌نشیند ، مثل زمان حضرت نوح(ع) که نجات یافتگان در کشتی قرار گرفتند ، همه مردم در آن زمان فقط در سفینه نجات منجی عالم بشریت قرار می‌گیرند ! بنابراین همه خطرها به امنیت کامل می‌رسد.

اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المُسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المُمتثلین لاوامره و المُحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه.(دعای عهد)      

*بنابراین هر کس به معنی عددی 5 حرفِ حمعسق برسد ، هم برای دنیا و هم برای آخرتش حکیم می‌شود! بیایید به معانی گفته شده خوب بیندیشیم تا به درک واقعی حروف نائل شویم.

پس باید ارضِ دنیایمان را که کربلاست ، چنان گرم کنیم(گرما نشانه‌ی حیات و زندگی است) که آثار اعمالمان هم ، تا قیامت زنده بماند و رشد کند و زنده به دست ما میوه و ثمر برساند(انشاءالله) . در واقع 5 حرف این حروف نورانی در بلوغ 9 ذریه‌های امام حسین(ع) است و تمام وصف زیبایی 5 و 9 را ظاهر می‌کند.

حرفِ ح  از حروف مبارکه حمعسق 

هشتمین حرف الفبای ابجدی ، ح می‌باشد و عدد 8 به عربی ثامن خوانده می‌شود که ریشه‌اش کلمه ثمن به معنی گرانبها و قیمتی (که در واقع در دنیا نمی‌توانیم به قیمتش برسیم) است . حرفِ ح از حروف حلقی می‌باشد و صفتش ، بُحّه یعنی گلوگیر و سخت است و طبیعتش بارد (بردا و سلاما) ؛ خنک وسلامتی دهنده است. که یکی از موارد استفاده‌اش زمانیست که کسی تب کرده باشد ؛ در یک ظرف با تربت امام حسین(ع) ، 8 بار ح بنویسند و آب بریزند و به بیمار تب دار بدهند تا انشاءالله شفا گیرد. جالب است که هر دو نام زیبای امام حسن(ع) و امام حسین(ع) با حرفِ ح شروع می‌شود!

عدد 8 از جمله اعداد رمز ، در بین اعداد است. چنانچه اگر روی کره خاکی زمین دقت کنید ، 8 جایگاه نورانی گوهرهای ثمن پروردگار عالم ، خزانه و گنج‌های روی زمین را ظاهر و حفظ می‌کند. این 8 جایگاه ، 8 مرکز ثقلِ زمین هستند که زمین به این وجودهای مبارک ، آنچه استعداد دارد به صورت رویش نباتات و معادن و نفت و ... و دریاها و آنچه برای زندگی انسان‌ها لازم است ، بروز می‌دهد و از طرفی به این 8 نور مقدس است که زمین زیر پای گنهکاران ، طاقت می‌آورد و جسم گنهکاران را در خود ، قبول می‌کند. و زمین در خلوص بندگی‌اش تربت این عزیزان را در جایگاه سجده به ساجدین عرضه می‌دارد. و وجود این عزیزان ، محلّ وصل عالم اسفل السافلین به اعلا علیین می‌شود.

این 8 نقطه نورانی به عبارت زیر هستند : 1) خانه خدا در مکه معظمه. 2)مسجد النبی ؛ قبر مطهر پیامبر(ص) در مدینه.  3) قبور مطهر 4 امام  معصوم(ص) ؛ امام حسن(ع) ،امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در بقیع در جوار قبر مطهر پیامبر اکرم(ص) در مدینه. 4) قبر مبارک امیرالمؤمنین علی (ع) در نجف اشرف.  5)قبر مبارک امام حسین(ع) در کربلای مُعلّی { معلی است چون از تربتش به عروج عالم قرب ظهور کرد}.  6) قبر مبارک امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) در سامرا.  7) قبر مبارک امام موسی کاظم(ع) و امام جواد(ع) در کاظمین.  8)قبر مبارک قبله هفتم ؛ ثامن الائمه امام رضا(ع) در وادی طوس مشهد مقدس. و به عدد 8 که ظهورِ ثمن عالم به امام رضا(ع)؛ثامن الائمه قرار گرفت که تمام عالم وجود از عالم سِ تا اسفل السافلین در محوریت خزانه رضا(ع) که رضای خداست ، در طواف و گردش هستند و تمام ساعات و تمام حروف و تمام اعداد و تمام معارف و تمام خزائن به گنج وجودش قیمت خود را دریافت کرده و در محوریتش به جایگاه اصلی خود می‌رسند و مزد می‌گیرند. چنانچه تمام عمر و در تمام ساعات و دقایق و حتی ثانیه‌ها و تمام حروف عمل ما و شخصیت و حتی رسیدن به صورت و سیرت انسانی ما و در نهایت به جایگاه اصلی عمل ما در گرفتن حقیقت خلوص ، و اجر و پاداش ، همه در گرو اینست که رضای دل ما چقدر در زاویه نیت قلبی ، مُحاذی رضای خدا قرار داشته است.

بنابراین وقتی ما شیعیان را در قبر می‌گذارند ، دست و پاهایمان را به سوی امام رضا(ع) دراز می‌کنند، آنگاه صورتمان که درواقع صورتِ عمل ماست ، رو به قبله می‌گذارند. در حقیقت به شرطها و شروطهاست! پس مزد بندگی ما به شرط مُهر و امضای رضای خداست. و تا شرط رضا محقق نشود ، راه به رضوان الهی باز نمی‌شود. پس درواقع 8 جایگاه مقدس (نقطه نورانی) یعنی اینکه همه ائمه طاهرین(ص) ، ثمنِ عالم هستند.

جالب است که وجود مبارک امام رضا(ع) ؛ از 9 ذریه معصومِ(ص) امام حسین(ع) ، پنجمین فرزند است و به عدد 5 متولد شدند ؛ یک خود وجود مبارکش و 4 ذریه معصوم(ص) در بطنش.درواقع عدد ثمن 8 ، همان پنج تن (ص) است و همان 5 ِ وجود مبارک امام رضا(ع)که رضای همه‌ی 14 معصوم(ص) است.

عدد معصومیت امام رضا(ع) ، 10 است { جالب است که عدد 10 از جمع 1 تا 4 حاصل می‌شود و 4 ذریه معصوم(ص) در بطن ایشان است!}. پس اگر بخواهیم در عاشورا( در جنگ حق علیه باطل) ، پیروز میدان باشیم باید ثمن ، غنیمت آن باشد.

جمع عدد ولایی(=8) و معصومیت(=10) امام رضا(ع) می‌شود 18(18=8+10) که برابر با کلمه حی است. پس زنده شدن واقعی زمانیست که به ثمنِ رضا واصل شویم. که امام حسین(ع) در لحظات آخر عمر شریفش در قتلگاه فرمود: رضاً بقضائک تسلیماً بأمرک... .اگر ارقام 18 را با هم جمع کنیم 9 می‌شود(9=8+1). در حقیقت امام رضا(ع) ، بلوغ 9 تمام اعداد را داراست. پس ایشان دردانه‌ای است چون جمع باطن همه‌ی معصومین(ص) ؛ یعنی شمس الشموس است! چون رضای خدا ، یک راه بیشتر نیست ؛ صراط مستقیم. پس در تمام اعمال ما از صبح تا شب ، در خواب و بیدار ، در تمام واجبات و مستحبات و ...شرط قبولی ، رضای خداست والا باطل است. این ثمنِ بلوغ اعداد است در 9 و 5 ِ وجود مبارک امام رضا(ع) که فرزندش ، نهمین معصوم(ص) است.

بنابراین حرف ح در حروف حمعسق ، خیلی پرمحتوا و زیبا است!

حرفِ م از حروف مبارکه حمعسق

عدد ابجد حرف م=40 است که به عربی ، اربعین گفته می‌شود و حقیقت بهار (ربیع) است چون از ریشه ربع می‌باشد و پایه و اصل و مبنای خلقت از عالم اسرار تا اسفل دنیا بر عدد 4 ؛ پایه 40 است.

جایگاه عددی حرف م=13 می‌باشد که این عدد برابر با اسم مبارک احد جلّ‌جلاله است. خداوند می‌فرماید:انّا لله و انّا الیه راجعون.{ دنیا می‌شود حرف و=6 و چون نقطه خشکی کشیده شد(دحوالارض) ، پس می‌شود واو=13}

پس همه در اسرار طهارتِ م خلق شدیم و در پایان عمر هم باید به م برسیم ؛ که می‌شود میم {خانم زینب(س) با طی مسیر اربعین از کربلا به کربلا ، باطن میم را افشا فرمود}. رجوع شود به کتاب عرفان اربعین که زیبایی‌های نهفته در حرفِ م بطور کامل توضیح داده شده است.                                   

 ز احمد(ص) تا احد یک میم فرق است    جهانی اندر این یک میم غرق است!

حرفِ ع از حروف مبارکه حمعسق

این حرف از حروف نورانی و حلقی است و در الفبا به صورت "عین" خوانده می‌شود.{در زیارت امام زمان(عج) می‌خوانیم:السلام علیک یا عین الله فی خلقه... . عین به معنی چشم و چشمه هم است ، عدد ابجد حروف عین=130 و جایگاه عددیش 40 می‌شود.پس جالب است کلمه ینابیع(چشمه‌ها) به عین تمام می‌شود که جایگاه عددیش 40 است. و کلمه بیعت که ریشه‌اش بیع است و آخرین حرفِ بیع ، عین است یعنی بیعتی مقبول است که به جایگاه  40 (=جایگاه عین) ختم شود. و بهار به عربی ربیع خوانده می‌شود و بهار واقعی هم آخرین حرفش عین است که جایگاه عددیش 40 می‌باشد یعنی اربعین و این بهار است که بهشت است ومی‌شود جنّات تجری مِن تحتها الانهار! یعنی عین(چشمه) ، در بطنِ ربیع است. عدد ابجد حرفِ ع=70 و جایگاه عددیش 16 است. در قسمت حروف مبارکه کهیعص توضیحات حرفِ ع بیان شده است.  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۰۳ ، ۱۴:۵۶
عذرا شفائی

   بسم الله الرحمن الرحیم

اسرار اعداد ، مفروضات ذهنی نیستند بلکه حقایق معماهای سرّی عالم را معلوم می‌کنند. خداوند سبحان که علّم الاعلام و کشّاف مکشوفات است چنان انسان را در تحیّر قرار می‌دهد که تمام این نظم و انظباط در کمال محض و بلوغ کامل است و همه ، نشانه‌های اویند و در حقیقت همه ، آیات حقّند!

در توضیحات عدد 5 بیان شد(در کتاب گردنبند بندگی) که این عدد ، تنها عدد بسته در اعداد است اما اینجا معلوماتی از جنس حقیقت نوری از گنج اسرار نورٌواحد(ص) را چنان آشکار می‌کند که این بلوغ در حسب ظاهری جلوه‌ی عدد 9 می‌باشد!

و در جمع این دو عدد (14=9+5){که همان 14 نور مقدس ائمه(ص) هستند)} ، رمزهای آفرینش در مهندسی خلقت هویدا می‌شود چه در کائنات و چه در خلقت حضرت آدم(ع) و حوا(س) و چه در خلقت شب و روز و سال و ماه و حتی چینش و ترتیب عالم ظاهری و باطنی یعنی هم در دنیا وهم در آخرت!

بنابراین همانطورکه از شروع اسرار خلقت در مهندسی آن گنج 5 و در بطنش 9 ظهور داشت و در جمع ، در یک حلقه و یک نور به نام نورٌواحد(ص) تجلی داشتند ، در آخرالزمان و در هنگام بسته شدن سِجلِّ دنیا ، دوباره حلقه 5 به وجودِ مبارک نهمین فرزندِ پنجمین معصوم(ص) یعنی امام زمان(عج) به عدد ابجد نام زیبا و مبارکش ؛ مهدی(عج) که 59 است دو عدد درکنار هم می‌آیند و در نهایت جمع 5 و 9 می‌شود 14 که ایشان خود ، چهاردهمین معصوم (ص) است و جمع ارقام 14 می‌شود 5 که حلقه ظهور تمام اهداف خلقت پروردگار عالم بسته می‌شود.

پس ای شیعیان! حلقه بندگی ما ، تاج افتخارمان است! و چگونه است که عدد ترتیب نزول سوره مبارکه قیامت به قلب مطهر پیامبر(ص) ، 31 (=لا ؛مجرای توحید) است یعنی قیامت ، هنگامیکه 30 جزء قرآن را حلقه کنند به جزء یک می‌رسد یعنی 31=1+30 (31=لا) و حلقه لا اله الا الله را ظهور می‌دهد!  

همانطور که قبلا بیان شد عدد 5 متعلق به حرف ه است که هر دو به شکل دایره هستند . پس تصویری که در دنیا همه‌ی اشکال را در خود غرق کرده ، دایره است و اسرار عددی دایره‌ی دنیا هم به عدد 5 است چنانچه کره زمین ؛ 5 قاره و 5 اقیانوس دارد ، هر هفته که 7 روز است اما به 5 روز خوانده می‌شود . 5 عالم داریم و انسان 5 روح دارد و ... (رجوع شود به توضیحات عدد 5).

از آنجاییکه  حرف ، جسم است وعدد ، روح حرف است بنابراین تمام این پنج‌ها هم جسمشان (که حرف ه است) دایره می‌باشد و هم روحشان(که عدد 5 است) دایره می‌باشد زیرا همه در دایره‌ی خلقت ، هو ، محصورهستند و برهمه‌ی خلقتش ، وَسم(یعنی مُهر) الله جلّ‌جلاله زده شده است! چون همه در یک دایره‌ی کلّی قرار دارند و آن دایره ، نورٌ واحد(ص) است که آن دایره به حرف هِ هم منتسب می‌شود زیرا فقط هِ است که به جای اسم (هو) می‌نشیند و ایشان ، آینه و مرآت خداوند هستند. زیرا می‌دانید که در دستور زبان عربی تنها حرف ضمیری(یعنی جانشین اسم) که اگر حرکت حرف ماقبل آن فتحه ، ضمه و یا کسره باشد ، صدای کوتاهش به صدای بلند تبدیل می‌شود (یعنی اشباع) ، حرف ه است و اگر حرکت حرف پشت ه ، ساکن باشد صدای حرف ه بلند نمی‌شود که هیچ ، کوتاه هم می‌شود!

فقط وجود مبارک پنج تن(ص) که در واقع همان 14 نور مقدس ائمه(ص) هستند (5=4+1) ، جانشین اسم خداوند شدند زیرا پروردگار یکتا این عزیزان را آل الله خوانده و فرموده است که حجت الله و خلیفة الله اعظم هستند. پس با حرکت صحیح یعنی عمل خالصانه به آیات مبارک قرآن و شیعه‌ی واقعی ائمه طاهرین(ص) شدن است که صدای اعمال هیچ ِما به صدای بلند یعنی اشباع می‌رسد و به فضل الهی به بهشت انتقال پیدا می‌کند.

اما همانطور که می‌دانید عدد 5 در بین معصومین(ص) متعلق به امام حسین(ع) است (پنجمین معصوم) که 9 ذریه معصوم(ص) در بطن ایشان می‌باشد. پس اینجا اسرار آشکار می‌شود که 14=9+5 ؛ 14 معصوم(ص) که جمع ارقام 14 هم 5 می‌شود و این حلقه الی یوم القیامت بسته می‌ماند.

این حلقه عبودیت و بندگی است و فقط این عزیزان ، حدود بندی خلقت و حدود ظاهری و باطنی عالم هستند. بدون غلط و اشتباه ، چه عمدی و چه سهوی . بنابراین هم معصوم هستند و هم خداوند کریم آیه تطهیر را در شأنشان نازل فرموده است(آیه 33 سوره مبارکه احزاب: انّما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا)  

در حالیکه وجود مبارک پنج تن(ص) در یک حلقه هستند و آن نورٌواحد(ص) است. پس در واقع در باطن ، یک ؛ که همان وحدتِ وجود است و ظهور اسم مبارک واحد جلّ‌جلاله می‌باشد، هستند. که توحید محض و تعریف خالق یکتاست.

اما در اسم مبارک هو که از دو حرفِ ه (که همان 5 است) و حرفِ و (که در دنیا خداوند تمام اسرار خلقت خود را به ظهور جسمانی عنایت می‌فرماید و آن خلقت زمین‌ها و آسمان‌ها و آنچه در بین آنهاست که در 6 روز می‌باشد (طبق آیه 4 سوره مبارکه حدید). و عدد 6=و است و خداوند متعال دو عالم ندیدنی را با این کلمات مبارکش ظاهر می‌کند که انّا لله و انّا الیه راجعون . حرفِ و در واقع پلی است بین دنیا و آخرت که حضرت رسول اکرم(ص) در حدیثی فرمودند : دنیا پلی است که از یک جهت می‌آیی و از جهت دیگر بیرون می‌روی.

پس شناسایی خداوند در عالم بالا ؛( ه ) و در دنیا ؛ ( و)  ، همه‌ی آیات او و اشاره به مشارٌالیه هو می‌باشد که عدد اسم مبارک هو=11 برابر با عدد کلمه دوا است. اما درواقع حرفِ ه ، خوانده می‌شود ها ، که عدد ابجد ها=6 است {یعنی 5 همان 6 است (ه=5)---(ها=6)} که ظهور و معرفیِ هو ، است.

حال اگر کلمه هو را به صورت بسیط بنویسیم (ها + واو) ، عدد ابجدش 19 می‌شود که برابر اسم مبارک واحد جلّ‌جلاله است. جمع ارقام 19 برابر با 10 می‌شود (10=9+1) که همان گنج 4 روی 10 است پس می‌شود 14 و جمع ارقام 14 هم 5 می‌شود(5=4+1) و در یک نور ؛ نورٌواحد(ص) و در حرف ، همان ه می‌شود (که در مقام اشباع ، هو خوانده می‌شود).

در حقیقت بلوغ 9 هم در ظهور، چون سقف تمام اعداد است برابر گنج تمام حروف می‌شود. پس عدد 9 به بلوغ رسیدن کامل عددی است تا بتوانیم در حلقه‌ی 5 (بندگی) دائما مستقر بمانیم.

اسرار عدد 9 (توضیحات کامل در کتاب بلوغ سجده آمده است)

عدد 9 در اعجاز عددی، سلطان اعداد است. وقتی هر عددی را در 9 ضرب کنیم ، حاصل جمع ارقامش در آخر 9 می‌شود و اگر عدد در جمع به 9 برسد بر 9 قابل قسمت است. مثل: 54=6×9 (9=4+5) ،81=9×9(9=1+8) ، 99=11×9 (18=9+9  و 9=8+1) و ... .

نکته جالب دیگر این است که وقتی 9 را به عددی اضافه و یا کم کنیم ، جمع ارقام جواب با جمع ارقام آن عدد ، یکی می‌شود. مثال : عدد ابجد نام مبارک زهرا(س)=213  (6=3+1+2) و 222=9+213  (6=2+2+2) {222=حیدر ، اگر جمع ارقام را که 6 شد کنار هم بنویسیم ، عدد ابجد نام مبارک الله جلّ‌جلاله می‌شود ؛66= الله }  و 204=9-213  (6=4+0+2) {عدد ابجد ربّ=204} ، یا عدد ابجد نام مبارک محمد(ص)=92 (11=2+9 که 2=1+1) و 101=9+92  (2=1+0+1) {101=امین ، اگر جمع ارقام را که 2 شد کنار هم بنویسیم برابر با جایگاه عددی کلمه عبد می‌شود ؛22=عبد} و 83=9-92 (11=3+8 که 2=1+1) { اگر 11 و 11 را کنار هم بنویسیم برابر با عدد ابجد کلمه ظهور می‌شود؛1111=ظهور} و ... .

در حقیقت حروف نُه ، کلّ و تمام حروف است چرا که جایگاه عددی (ن)=14 و (ه)=5 (که 5 نیز به عبارتی همان14 می‌شود5=4+1) پس 28 حرف را شامل می‌شود (28=14+14) که همان بلوغ باطنی عدد نُه می‌باشد زیرا جمع ارقام 28 ، عدد 10 می‌شود(10=8+2).

بنابراین : عدد ابجد نُه=55 و 10=5+5 {یعنی همان گنج 4 روی 10 (10=4+3+2+1) و دهه طُهر، حقیقت 14 و گنج 40 ؛ باب طهارت}

جایگاه عددی حروف نُه=19 و 10=9+1 . پس ، از عالم اسماء خداوندی ، 19 برابر است با نام مبارک واحد=نُه(9) ، تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم= 19=نُه(9) ، جمع حروف اسامی مبارک پنج تن(ص)=19=نُه(9) بنابراین می‌شود3 تا 9 تا برابر27تا که روز مبعث پیامبر(ص) ،27 رجب است.

عدد که روحِ حروف است جای تفکر دارد که چگونه 9 عدد (سقف اعداد تا بینهایت است ولی سلطان و بلوغ اعداد ، 9 است) به تمام 28 حرف ، غالب می‌شود؟! و حیات واقعی و استعداد آنها را افشا و به معانی ظهوری و باطنی در دنیا و آخرت می‌رساند!

و خداوند کریم یکی از اسماء خود را اسرع الحاسبین می‌فرماید. حساب کننده‌ی تمام  حروفِ عمل است که در جمع آخر به چه معنایی و چه جایگاهی رسیده است زیرا جایگاه حروف ، در اعداد مشخص می‌شود. عدد 28 ، حروف کنز و گنج الهی را آشکار کرده و چون 28 ، عدد کامل است مشخص می‌کند که چگونه روح عددی در تمام حروف جریان دارد. اگر ارقام 28 را با هم جمع کنیم 10 می‌شود (10=8+2) ، درحالیکه 10 ، بالاتر از سقف اعداد یعنی 9 است اما اگر 10 را به حروف بنویسیم عدد ابجدش 9 می‌شود{(د=4)+(ه=5)=9} پس درواقع همان عدد 9 است که وقتی کامل و پُر می‌شود ظهور 10 را در خود افشا می‌کند .

نکته جالب اینکه 28 حرف ، تمام حروف الفبای قرآن کریم است و قرآن هم ، سفره‌ی کریم می‌باشد که با عدد ، کامل است(28؛ عدد کامل است) . چنانچه خداوند متعال در انتهای آیه 59 سوره مبارکه انعام می‌فرماید: ... و لا رَطبٍ و لا یابسٍ الا فی کتابٍ مبینٍ (هیچ تری و خشکی نیست الا اینکه در این کتاب نورانی است).و هم اینکه قرآن به نام مجید است که به تمام معنای ظاهری و باطنی ، بالاترین بزرگی و عظمت را در اعجاز کلامی و در اعجاز روحی و جسمی و دنیایی و آخرتی را داراست و به عمل کننده‌ی قرآن هم مجد و بزرگی می‌بخشد (در دنیا و آخرت) و هم تاج کرّمنا را از کریمیّتش بر سرش می‌گذارد.{ عدد ابجد کلمه مجید=57 است که برابر با سنّ مبارک امام حسین(ع) می‌باشد}

همانطور که بیان شد جمع ارقام 28 برابر 10 می‌شود(که همان تولد حقیقی انسانیت به گنج عشراست) و عدد ابجد ده به حروف ، 9 می‌شود. در واقع حقیقت کلّ قرآن مجید(28 حرف) ، برابر عدد 9 روی 10 و برابر 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم (سوره مبارکه حمد) می‌باشد در حالیکه در این 19 حرف ، 9 حرف تکرار شده و 10 حرف ثابت است!(رجوع شود به کتاب مهندسی خلقت)

اسرارعدد پنج (توضیحات کامل در کتاب گردنبند بندگی آمده است)

عدد 5 ، تنها عدد بسته در اعداد است و به عدد 5 ، حلقه اعداد بسته می‌شود و در واقع کلّ اعداد در این حلقه ، ظاهر و معنی می‌شوند و در جایگاه خویش قرار می‌گیرند. 5 تقریبا ، به شکل دایره است که تمام عالم به شکل دایره و حرکت دورانی دارند و به گرد محور قائمِ رضای او مطوّف هستند. تمام کرات به شکل دایره هستند و گردش آن در مدار حرکتی خود به شکل دایره است و در کلام سبحان است: "سبّح لله ما فی السموات و الارض". تمام مخلوقات و موجودات ظاهری و باطنی برای پروردگار خویش تسبیح می‌گویند و در گرد رضای او طواف می‌کنند.

عدد پنج ؛ یکی از اسرارآمیزترین اعداد است که کلّ اعداد را در برگرفته و از درون ، به یکِ واحدیت دلالت کرده و پایه و اساس و مجرای توحید می‌شود. چنانچه پروردگارعالم ظهوراین عدد را در اسرار و ظهورات و حتی ظاهر وجود خودمان و در قسمت بندی‌های کره زمین و ... به همه مخلوقات احاطه داده است. عدد 5 ، تنها عدد بسته در اعداد است و جالب است که عدد ابجد حرف "ه" می‌باشد. در حروف هم حرف "ه" بسته و به صورت همان 5 ، ظاهر شده است و هم شکل عدد پنج تقریباً به صورت دایره است. تمام کرات و تمام مدارات و تمام کهکشان‌ها و حتی کره زمین و تمام دریاها و اقیانوس‌ها ، همه به شکل دایره هستند و گردش هر چیز بطور دایره است. جای بسی تأمل است!

همه مخلوقات به گرد نقطه رضای او می‌چرخند و همه به قول قرآن کریم "بدون هیچ کراهتی اطاعت محض رضای پروردگار خویش می‌کنند". فقط انسان است که بندگی مولا را به اختیارش گذاشته و راه را برایش روشن و آخرتش را تبیین کرده و پیامبران و حجت‌های خدا {امامان معصوم(ص)} یک به یک آمدند تا انسان‌ها را راهنمایی کرده و در زمان ما به ولایت مولایمان امام زمان(عج)،رهبری و هدایت می‌شویم.

همانطور که خداوندعزّوجلّ خود را به یکتایی و احدیت معرفی کرد و فرمود: "قل هو الله احد" ؛ پس عدد "یک"، خاصّ اوست. عرفا فرمودند که خداوند عزّوجلّ  خود ، "یک" است و یک خلقت هم ظهور داد که در "عالم سِرّ" معرفی شد به "سِّر حقیقت محمدی" (ص). سِرّ به پنج اسم مبارک تجلی کرد، اینجا شد عدد پنج، و عددها به وجودهای مقدسشان ظاهر شد. حضرت محمد(ص)؛ "عدد 1" و آقا علی بن ابیطالب(ص)؛ "عدد 2" و خانم فاطمه زهرا(س)؛"عدد 3" و امام حسن مجتبی(ع)؛ "عدد 4 " و امام حسین(ع)؛ "عدد 5".

پس درحالیکه این دایره ، جمع کننده‌ی تمام دوایر خلقتیست به عدد 5 نور مقدس(ص) ، اما می‌شود یک دایره و یک نور نورٌواحد(ص)! و در حدیث قدسی از پیامبر(ص) آمده که خداوند واحد فرمود:الواحد لا یصدر الا الواحد؛خداوند یکی است و از مصدریت خلقتش جز یک ، صادر نمی‌شود.

اگر این 5 عدد را جمع کنیم ، می‌شود 15=5+4+3+2+1 که 15= عدد ابجد اسم مبارک خانم "حوا"(س) است و جایگاه عددی حرف "س" در حروف الفبا برابر 15 است (عدد ابجد س= 60 است) . چون سین ، میزان حروف و در قرآن کریم "یا سین" ، قلب قرآن است و ایشان ، مادرِ جسمانی همه انسان‌هاست ؛ پنج در جان این سِرّ، متجلی است و باطن "5" ؛ حلقه اسرار است. 9 ذریه امام حسین(ع) در بطن او در تسبیح و تقدیس و تکبیر پروردگارعالم است که جان "9و5" می‌شود "14" ؛ نور مقدس 14 معصوم(ص) که اگر ارقام 14 را با هم جمع کنیم 5 می‌شود(5=4+1)  که فرمود: " کلّهم نورٌواحد(ص).

عدد "یک" که همه به یک نور ظهور دارند و کثرات در حقیقت و جان این سِّر قرار گرفته و خلق شدند. پس دوباره یک روز ، کثرت به وحدت برمی‌گردد و سِ اعداد و حروف ، رسیدن به معرفت توحید و وصل شدن و بندگی کردن و رسیدن به مقام رضا و قرب الی الله است. حال اگر از اعداد درسی گفته می‌شود برای این است که معارف و حقایقی ظاهر شود که جان تشنه ما را به سرچشمه توحید و مولای یکتا برساند و ما را بر سر حوض کوثر ؛ جانِِ عدد 5 سیراب کند.انشاءالله

همانطور که عدد "5" و حرف متعلق به آن یعنی حرف "ه" را به شکل دایره می‌بینیم ، در وسط این دایره یک نقطه مرکزی ظاهر می‌شود که این نقطه ، "سِرّالاسرار" این دایره است که گرداننده پرگار خلقت که خود محاط بر آن است آن را نقطه رضای خود قرار داد و همه مخلوقات را بر گِرد آن به چرخش درآورد! و این نقطه معارفی دارد که باید خوب در آن بیندیشید...!

اینجا نقطه طلایی سرّالاسرارِ الهی است که در محاذی "سِّر نورِ واحد"(ص) ظهور دارد و چرخش را در تسبیح و تهلیل و تحمید و تکبیر ظهور می‌دهد. از عرش مقدس تا خانه خدا ظهور دارد اما همه به صورت دایره ، به گرد آنها می‌چرخند و می‌گویند: "سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر".

عدد 5 و 9 در حقیقت بندگی

عدد 9 در بلوغ ، حامل ظرف 9 فلک است و تمام عوالم در جلوه‌ای از عدد 9 قرار می‌گیرند. در نُه به حروف اگر روی حرف ن ، فتحه بیاید ؛ نَه خوانده می‌شود که از طرفی یعنی لا ( به عربی). در واقع همه عوالم خلقت در این حرف غرقند زیرا همه توحید محض است یعنی لا اله الا الله. عدد ابجد حروف لا=31 (4=1+3) و جایگاه عددی لا=13 (4=3+1) برابر با نام مبارک احد جلّ‌جلاله است. و از طرف دیگر یعنی در دنیا قدرت و توان گفتنِ نَه به هواهای نفسانی ، خیلی بلوغ می‌خواهد! و ایستادگی کردن در مقابل گناه ، جسارت و قدرت عقلی کامل می‌خواهد.

پس نَه ، بلوغ 9 ِ به اخلاص رسیدن است. چنانچه سوره مبارکه توبه ؛ نهمین سوره قرآن کریم است (اول آن بسم الله ندارد). لباس حدودالله پوشیدن یعنی در مقابل حمله شیطان‌ها و وسواس‌ها به حدود قلب (که خانه خدای وجودمان است)، لباس رزم پوشیدن است تا قلب از حمله‌ی اغیار سالم بماند و آن حرم ، جز جای محبت و حضور خداوند یکتا نباشد.

اینجا مستلزم آن است که حلقه 5 بندگی به دست و پا و گردن بیندازیم. بنابراین جانِ دفاع از قلب ( که به شکل 5 است) هم ، بلوغ 9 معرفت به حقیقت توبه و طهارت را می‌خواهد. پس این دو عدد کنار هم می‌شود:

1) 95که برابر با عدد ابجد کلمه صاد است که چشمه حکمت و رحمت الهی از قلب خالص سرازیر می‌شود. 2) 59 که برابر با عدد ابجد نام مبارک مهدی(عج) است که باب هدایت را پذیرا می‌شود. 3)یک 5 و 9 هم در خلقت حضرت آدم(ع) و حوا(س) می‌باشد. که نام حضرت آدم(ع) به عدد ابجد 45 ؛ از جمع اعداد 1 تا 9 ظهور دارد (45=9+8+...+2+1). و عدد ابجد خانم حوا(س) که 15 است از جمع اعداد 1 تا 5 حاصل می‌شود(15=5+4+3+2+1) . این دو عدد ، در سنّ بلوغ دنیایی پسرها و دخترها برای انجام تکلیف دینی ، برعکس است که 15 سال تمام برای پسرها و 9 سال تمام برای دخترها است.آیا این زیبایی‌ها ، حکمت خالق یکتا نیست؟! لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم

این مهندسی درباره هر انسان مکلفی ظهور دارد زیرا از روزی که ما به تکلیف می‌رسیم ، سَرِ یک بندی را به ما می‌دهند که آن ؛ بندِ بندگی خداست و به هر تکلیفی که انجام می‌دهیم (اگر انشاءالله به خلوص و قبولی باشد) آویزی از نور به آن بند وصل می‌شود .

و این آغاز تکلیف در حلقه بندگی 5 است که تمام باطن عمل ما از وحی قرآن و وجود مبارک ائمه طاهرین(ص) که در حلقه 14 نور مقدس(ص) (5=4+1)  ، همان 5 به ما عنایت شده و می‌شود و انشاءالله تا آخر عمر ، سراسرِ آن بند با آویزهای اعمال مقبول و نورانی پُر شود تا روزی که ما به بلوغ 9 ِعمر خودمان برسیم و تولد عمل زیبایی برایمان جلوه می‌کند که در آخر عمر ، دو سر بند را به گردن ما می‌بندند و آن مظهر 59  یعنی مهدویت می‌باشد (59=مهدی). آنگاه با آن گردنبند به قول خداوند کریم طائره فی عنقه به عالم برزخ می‌رویم (آیه 13سوره مبارکه اسرا: و کلّ انسان الزمناه طائره فی عنقه و نخرج له یوم القیامة کتابا یلقاه منشورا)

نکته جالب اینکه مقام 59 مهدویت(5و9) به شرطی است که به تمام این حلقه ، عمل به آیات قرآن عزیز از جزء 1 تا 30 باشد زیرا جمع اعداد 1 تا 30 می‌شود 465 که برابر است با عدد ابجد کلمه مهدویت!

عدد 465 معنی می‌شود به 65+400 : که 65 برابر است با عدد ابجد کلمه دنیا و به عدد 400(=عدد ابجد کلمه شمس) ، تمام باطنِ گرنبند مهدویت که جانش هدایت شده از قرآن و ائمه طاهرین(ص) است، ظاهر می‌شود.(اللهم الرزقنا)

عدد 5 و 9 در جلوه دایره هستی

در عالم خلقت جایی نمی‌بینیم که در دایره نباشد که تجلی عدد 5 می‌باشد ( 5 ، تنها عددیست که بسته و به شکل دایره است) و تجلی حرفِ م در جایگاه و مرکز دایره است (چراکه جایگاه عددی کلمه دایره=40=م می‌باشد) این منظور که در مهندسی فقط تعریف توحید محض و معرفی خدای مهربان است که هرگز خلقت از یکِ احدیت جدا نمی‌شود (چراکه جایگاه عددی م=13=احد جلّ‌جلاله).  

وقتی عالم را دایره ببینیم ، دایره 360 درجه است که جمع ارقامش 9 می‌شود (9=0+6+3). اعجاز مهندسی خلقت در تکامل عددی و حتی حروفی این دو عدد، در تمام زمینه‌های علمی و معرفتی ، انسان را به تحیّر می‌برد و به تعقل و تفکر وامی‌دارد! اگر 360 را بر 9 تقسیم کنیم می‌شود 40 (40=9÷360) که بلوغ دایره زندگی در عمل خالصانه باید ما را به 40 ِ اربعین و طهارت برساند.

این اسرار سیر تکامل به بهشت رسیدن و به رضای خدا رسیدن(هم در دنیا و هم در آخرت) است. زیرا بهشت هم ، محلّ تجمع گنج دایره بندگانیست که به بلوغ 5 و 9 رسیدند و حقیقت بهشت ، وجود مبارک 14 معصوم(ص) و حقیقت قرآن کریم و حقیقت به انسانیت رسیدن و حقیقت عددی پنج تن(ص) و در آخر، نورٌواحد(ص) است که عالم قرب و حضور و ظهور است.اللهم الرزقنا

*حال اگر عدد 360 به حروف نوشته شود ، به سیصد + شصت معنی می‌شود:

عدد ابجد سیصد=164 و برابر با عدد ابجد کلمه نقطه است که این نقطه ( . ) ، همان نقطه آفرینش ارض و باءِ بسم الله الرحمن الرحیم است. 164 معنی می‌شود به 64+100 :که 64 برابر است با عدد ابجد کلمات دین=ناجی=کلید و 100=ق یعنی نگهدارنده . پس 164 یعنی نقطه‌ی نگهدارنده دین که کلید دار و ناجی آن و نگهدارنده‌اش، حضرت علی(ع) و یازده ذریه نورانی‌اش(ص) هستند{وقتی حضرت علی(ع) در خانه کعبه متولد شد، درواقع خودش و 11 ذریه نورانی در بطنش بودند}. پس سیصد به حروف افشاکننده همه‌ی اسرار آفرینش از نقطه ارض(زیر خانه خدا) بوده است.

و عدد ابجد حروف شصت=790 است که در جمع ارقامش ، عدد 16بدست می‌آید (16=0+9+7) و در آخر 7 می‌شود(7=6+1) که عدد حمد است. پس تمام این دایره ، افشاکننده حمد پروردگار عالم است که حمد کل ، معرفی حامد و محمود است.

پس عدد ابجد سیصدُ شصت=954 است که در جمع  18 می‌شود(18=4+5+3) و این عدد برابر با کلمه حی است که جلوه صفت ذاتی پروردگار است و در جمع ، 9 می‌شود(9=8+1). پس دایره می‌شود 5 و حروفش می‌شود 9 !

در جایگاه عددی سیصدُ شصت=108 است که برابر کلمه حق می‌باشد و در جمع 9 می‌شود (9=8+0+1). پس حق هم ، 9 و 5 است یعنی 14 نور مقدس(ص) !

اما اگر بنویسیم سیصد و شصت ؛ عدد ابجدش 960 می‌شود یعنی به بلوغِ عدد 900 ، حرفِ س(که عدد ابجدش 60 است) معرفی شده است! و حرفِ س از حروف میزان و قلب قرآن است.

و در جایگاه عددی سیصد و شصت=114 می‌شود که برابر تمام سوره‌های مبارک قرآن عزیز است. پس مگر نه اینکه عالم در حمد ، غرق است . و تمام محتوای قرآن هم در سوره مبارکه حمد است و حال هم بیان شد که 114 سوره مبارکه قرآن ، تمام دایره خلقت است ، پس ما در کلّ قرآن کریم غرق هستیم!!! امیدوارم با این تعاریف ، بیشتر به احوالات و اعمالمان واقف شویم.

دایره هستی در کلمه عصر

در حقیقت عصاره باطنی ظهر، عصر است. زیرا آنچه پروردگار یکتا در دایره هستی از اسرار به افشاء و ظهورات و از بطن خلقت هستی  ظاهر می‌فرماید به عصر ، تکامل پیداکرده و در عصر و به وسیله عصر ، ذخیره شده و با صورت نفسی و صورت و سیرت عمل با سعه‌ی وجودی خلوص و نیت هر شخصی از درون قلب به حقیقت معنا می‌رسد.

پس عصر، نفسِ ظهر است و صاحبِ ظهر، وجود مبارک رسول گرامی حضرت محمد مصطفی(ص) و صاحب عصر که نفس حضرت است و باطنِ گنجِ وجود مبارکش را افشا می‌کند و به معنای عمل درعصاره حقیقی به عالم آخرت می‌نمایاند ، امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب(ع) است {و11ذریه نورانیش(ص)} .

جالب است که عدد ابجد کلمه عصر=360 می‌شود. همانطورکه در قسمت قبل بیان شد عدد ابجد سیصد و شصت به حروف برابر960 و جایگاه عددیش هم 114 می‌شود.پس کلّ قرآن که حقیقت عصر به حروف است ، با 114 سوره ظاهر شده است.حال خوب دقت کنید (حروف ، در عرض و اعداد ، در طول قرار دارند) : عرضی: 72=5÷360  و 72=سجده=نوزده(جانِ کلّ قرآن در 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد است).  طولی : 40=9÷360 و 40=طلا=م و 40 یعنی اربعین و طهارت (لایمسّه الا المطهرون). آیا جای تفکر ندارد و افشای حقایق نیست ؟!

*به راستی 360 یعنی چه؟! عدد 300=ش که صفت افشاکنندگی دارد پس 60 را (از 360) افشا می‌کند.و عدد 60=س است که سین ، قلب قرآن عزیز است و حرف میزان می‌باشد. سین، مادرِ حروف است. سین، احیاءِ حروف است. حرف سین ؛ هم صاحبِ طول است در عمر و هم صاحب عرض است که در زیارت امام زمان(عج) می‌خوانیم: و ناشر العدل فی الطول و العرض یعنی ای گستراننده عدالت در طول و عرض جهان و حجت پایدار عدل یعنی میزان یعنی قسط و وجود مبارک آقا صاحب الزمان(عج) ، حقیقت قلب عالم امکان است و ظرف سین است، ظرف گیرنده وحی الهی و میزان کننده تمام لحظه به لحظه طولی و عرضی عالم هستی در دنیا و حتی در آخرت است!

پس تمام دایره و تمام این اعداد و ارقام که روحِ حروف هستی هستند، افشاکننده این حقیقت است که خداوند کریم ، خلیفه خود را افشامی‌کند تا خودش که غیب الغیوب است ، شناخته شود.

و عدد 60 =س طوری افشا می‌شود که تمام موجودات ، همه در عدد 60 زمانی غرقند و عمر هر کس در دنیا به 60 ثانیه و 60 دقیقه افشا می‌شود.جایگاه عدد 60 به حرفِ س برابر 15 است که قبلا اشاره شد 15=حوا(س) و عدد 15 از جمع اعداد 1 تا 5 بوجود آمده ، پس درواقع س، 5 است!(س=15=5+4+3+2+1). ازطرفی اگر ارقام 15 را با هم جمع کنیم 6 می‌شود(6=5+1).

عدد ابجد کلمه ساعت=531 و برابر با کلمه تاسع(به عربی یعنی 9) است که جمع ارقامش هم 9 می‌شود(9=1+3+5)پس خوب دقت کنید! ثانیه‌ها و دقیقه‌ها و ساعت‌ها هم ، 5 و 9 هستند! و هر کدام دایره عمر بندگان خدا را ولایت دارند و تمام ارزاق مربوط به آنها را چه معنوی و چه مادی به ایشان می‌رسانند. و طول به عمرشان و عرض به عملشان و اسرار وجودشان و ثمره و میوه و هنرها و اعمالشان می‌شوند و صاحبِ عصر و الزمان مولایمان مهدی(عج) است که آقا هم ، خودش 5 و 9 است.(14=9+5)

بنابراین درواقع شین ، افشاکننده سین عالم است. افشای سین خیلی معنا دارد! چرا کلام الله مجید؛ قرآن کریم به حرفِ س و به نام سوره مبارکه ناس که آخرش سین است ، تمام می‌شود؟! در دنیا خداوند متعال یک سینه به ما عنایت فرموده که درونش سین است ؛ ظاهرش قلبِ حیوانی و باطنش صدر. و سینِ انسانی است که خانه خداست! پیامبر(ص) فرمود: قلب المؤمن عرش الرحمان.

*قلب یعنی دگرگون کننده ، همانطورکه می‌دانید قلب در هر طپش ، با انقباض خود ، خون سیاهرگی را دریافت و آن را در دستگاه گردش خونش به خون سرخ و حیات‌بخش ، دگرگون (منقلب) کرده و با انبساطش وارد سرخرگ‌ها و تمام رگ‌ها و عروق و سلول‌های بدن می‌کند یعنی هر لحظه ، ممات را به حیات برمی‌گرداند. دقت کنید ! امروزه برای تشخیص خوب و درست بیماری یک فردِ مریض ، پزشکان ابتدا خونِ بیمار را آزمایش می‌کنند. چون قلبِ بیمار به خوبی ، قلب  نکرده (عمل خود را انجام نداده)  یعنی میزانش کامل نبوده و هر بار مقداری از مواد دفعی سیاهرگ همراه با خون تمیز وارد رگ‌ها شده یعنی درواقع مرگ را نتوانسته کاملاً دفع کند و موت ، به مرور وارد بدن شخص سالم می‌شود و به صورت‌های مختلف در اندام‌ها اجتماع کرده و به یک اسمی خود را به نام بیماری‌های مزمن نشان می‌دهد. آنگاه پزشک برای بیمار ، دارو می‌نویسد تا کمک به کار قلب کند و خون به میزان سلامتی برسد و کاملا بیماری از رگ‌ها و عروق شخص بیمار ، دفع شود و سالم گردد.

حال خوب دقت کنید! در این عدد 360 ، خداوند کریم به نام کلمه عصر می‌خواهد عالم را به قلبی معرفی کند که سینِ وجودش در مقام ترازوی میزانِ زبر و بینه ، کاملاً 60(س) و 60(ین) است و در جمع 120 می‌شود. پس سین برابر با اسم مبارک خداوند به نام "احسان" است (سین=120=احسان ؛ احسان پروردگار عالم را به ما منت می‌گذارد) . این قلب ، متعلق به ولیّ عصر(ص) است که معصوم است یعنی ذره‌ای ظلمت و بیماری و نجاست و خطا در آن نیست و میزانِ میزان است.

چنانچه امامِ صامت یعنی قرآن عزیز هم قلبی دارد به نام سوره مبارکه یس ، و همانطورکه اشاره شد به سوره‌ای به نام ناس که حرف آخرش؛ س است و در نهایت به حرفِ س هم ختم می‌شود. زیرا این قلب ، مطهر است و خداوند یکتا  در آیه  79 سوره مبارکه واقعه می‌فرماید: لا یمسّه الا المطهّرون . و برای 14 نور مقدس(ص) در آیه 33 سوره مبارکه احزاب می‌فرماید: ...انّما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا (خدا چنین می‌خواهد که هر آلایشی را از شما خانواده نبوت ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند)

*پس چرا خون ابا عبالله الحسین(ع) شد ثارالله؟ چون دایره حیات هستی را چنان حیات سالم و بی‌نقص و میزان بخشید که در کمال اسمی ، ثارالله است زیرا تمام پیام‌های الهی ؛ کلّ آیات قرآن را بدون کم و کسر در تمام ثانیه‌ها (که 60 است) و دقیقه‌ها(که 60 است) و درجایگاه 15 و 15 (جمع عدد 1 تا 5 است) و ساعت که همان عدد 9 شد(حروف تاسع با ساعت یکی است) و امام حسین(ع) ؛ مظهر 9 و 5 است.

 و همه معصومین(ص) ، مظهرِ این قلب یعنی "س" هستند و حضرت علی (ع) ، حرفِ ب بسم الله است که قبل از ورودی در قرآن ، باید در تصفیه خانه‌ی ولایت علی ابن ابیطالب و فرزندانش(ص) ، قلب به میم شویم تا بتوانیم در این قلب ، اعمالمان را منطبق با آیاتِ خدا ، پشتِ امام معصوم(ص) ، به س یعنی میزان عمل و این قلب سالم برسانیم و حیات واقعی را کسب کنیم تا مشمول باطن آیات سوره والعصر شویم تا به خسران دنیا و آخرت نرسیم که در این سوره می‌فرماید: والعصر. انّ الانسان لفی خسر. الا الذین آمنوا و عملوا الصّالحات و تواصوا بالحقّ و تواصو بالصّبر.

یعنی اول باید به علی(ص) تصفیه شویم که می‌فرمایند :علیٌ مع الحق و الحقّ مع العلی. و بعد با استعانت به صبر ، به سین عالم وجود و به قلب عالم امکان ؛ وجود مبارک صاحب العصر و الزمان(عج) برسیم. انشاءالله.

پس دایره با 360 درجه که حامل گنج 9 و 5  است ( شکل دایره ، 5 و شعاع دورانی آن ، 9  می‌باشد9=0+6+3) ، صاحب اسرار ظاهر و باطن خلقت و مبیّن اصول الهی است و مهندسی منظم پروردگار عالم را در سایه لطف ناظم ، ظاهر می‌کند. (رجوع شود به شکل ابتدای کتاب)

حال اگر این دایره را که 360 درجه است به قسمت‌های مختلف تقسیم کنیم ، در آخر به 9 می‌رسیم . مثلا: 180=2÷360 و 9=0+8+1 ، 72=5÷360 و 9=2+7 و.... جا دارد که در اینجا نکاتی پیرامون باطنِ  72=5÷360 بیان شود:

اسرار باطن عدد 72(=5÷360) و وجود مبارک امام حسین(ع)

1)عدد 72 برابر با عدد ابجد کلمه سجده و عدد 5 ، باطنِ دایره‌ی خلقت است پس عبد خالصِ خداوند دائما در سجده بندگی(که پنجمین رکن نماز است)، می‌باشد بدون هیچ کراهتی! و لله یسجد ما فی السموات و الارض 

2)و عدد 72 برابرعرضِ حروفی عددِ 19(نوزده به حروف ؛ نوزده=72) است چنانچه ذبح نفس حیوانی به حقیقت انسانی است.

3)و به عدد 2 تا 7 تا به تعداد 2 سجده واجب که یک رکن در نماز است و در هر سجده باید 7 موضع بدن ، ساجد خداوند شوند .

4) سه شبانه روز برابر با 72 ساعت است درواقع عدد 72 برابر 3 تا 24 ساعت شبانه روز می‌شود یعنی تمام محتوای دنیا چرا که دنیا ، سه روز است! زیرا عدد ابجد کلمه دنیا=65 است که معنی می‌شود به 60(=س)+5(=ه) که رویهم می‌شود سه! پس تمام حقیقتِ دنیا در سجده اطاعت خداوند یکتا است.

مظهر ظهور این گنج ، اباعبدالله الحسین(ع) می‌باشد که معصومِ پنجم و امام سوم است و در بطنش 9 ذریه معصوم(ص) دارد. و در گردشِ دوران دایره‌ی دنیا با 2 معرفت ، تمام گنج هستی را به ظهور می‌رساند:

*همانطورکه سال قمری 354 روز است و در جمع ارقامش 12 می‌شود (12=4+5+3) و حضرت ، امام سوم است با 9 ذریه در بطنش می‌شود 12 (12=9+3) . سال شمسی هم 365 روز است که در جمع ارقامش می‌شود 14 (14=5+6+3) و حضرت ، پنجمین معصوم(ص) است با 9 ذریه در بطنش می‌شود 14 پس امام حسین(ع)هم مظهر محوریت 12 امام(ع) و هم 14 معصوم(ص) است. درحالیکه کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلاست و ایشان ، امام عاشورائیان است که به عدد 10 بدنیا آمده (1خودش + 9 ذریه نورانی در بطنش).

*پس امام با 72 تن یار واقعی در عاشورای دنیا جنگید{که 72 ساعت یعنی 3 روز و سه=دنیا (خوب فکر کنید که 3 روز آب را بر خیام امام بستند ، یعنی چه؟!) و در حال سجده (= 72) ، سر مبارکش را از بدن جدا کردند و بر فراز نیزه(=72) گذاشتند. 40 روز هم روی نیزه منزل داشت یعنی هرگز از سجده بنگی بلند نشد(نیزه =72= سجده).لعنت ابدی خداوند بر قاتلین وظالمین حق محمد و آل محمد(ص)

*نکته دیگر اینکه ایشان ؛ امام سوم است و عدد 3 برابر با عدد ابجد کلمه آب است. و حقیقت آب که الف و با است به عدد ابجد می‌شود 114 که برابر با تعداد سوره‌های قرآن مجید است{(الف=111)+(با=3)=114}.

و امام 3 روز آب دنیا را ننوشید! چنانچه می‌گویند هر جا آب هست آبادانی هم هست اما کربلا ، خشک و تفتان است زیرا امام ، تشنگی برای حقیقتِ آب را به همه فهماند و سبزی و آبادانی دنیا را بدون آخرت ، بی ارزش جلوه داد و سرسبزی بهشت و رضای خدا را که هرگز خزان ندارد، آدرس داد که آنجا به دست جدّم آب کوثر را بنوشید و سیراب شوید .

*خود عدد 360 ، دو عدد 3 و 6 را داراست که در جمع 9 می‌شوند(9=6+3) پس رمز 360 دایره هستی ، حقیقت بلوغ و اسرار ظاهر و باطن است. و جالب اینکه اگر 3و 6 و 9 را درهم ضرب کنیم (162=9×6×3) به عدد ابجد انسان(=162) می‌رسیم! و ابا عبدالله الحسین(ع) تمام این سه بلوغ(3،6و9) را داشت و به همه‌ی عالمیان نشان داد : 6 ماهه بدنیا آمد و قبر مبارکش 6 گوشه است ، 9 ذریه نورانی در بطنش {در دعا می‌خوانیم: وتسعة المعصومین مِن ذریة الحسین(ع)} و خود ، امام سوم است. و در دنیا همه را برای رضای خدا خرج کرد و انسانیت را الی یوم القیامة زنده فرمود.

پس همه در بلوغِ 9 به توحید خالصانه می‌رسند و فقط انسان است که می‌تواند به بلوغ 9 و در حدّ خودش به مقام تاسوعا برسد تا در حلقه پنج بندگی در عاشورای عمل به مقام شهادت فی سبیل الله پشت امام معصومش قراربگیرد. چنانچه عالم دنیا شد :کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا پس تا تاسوعایی نشویم ، نمی‌توانیم عاشورایی بشویم. اما تاسوعا یعنی چه؟!

تاسوعا: یعنی برپاکننده‌ی همه نُه‌های عالم! در واقع همانطورکه بیان شد عدد 9، بلوغِ کمال آدمیت است پس تا آدم نشویم به بلوغ انسانیت نمی‌رسیم. چون در مقام عدد ، اسم انسان عدد ابجدش 162 است و جایگاه عددیش 45 است که برابر با عدد ابجد نام مبارک آدم(ع) می‌باشد!

و روز تاسوعا به سپه سالار کربلا ؛ به علمدار کربلا ؛ به سقای عطاشی کربلا ؛ به باب الحوائج کربلا ؛ به قمر منیر بنی هاشم کربلا ؛ به یار صدیق کربلا ؛ به باوفاترین یار کربلا ؛ به سردار رشید کربلا یعنی به حضرت ابوالفضل العباس(ع) متعلق است (که ایشان ، صاحب 9 مدال تسعه در کربلاست).

ریشه اسم مبارک عباس از عَبَس است یعنی رو ترش کردن ، اخم کردن که آقا به دنیای هوای نفس ، به دنیای مقام و مال و جاه و ظاهرسازی و ریا و دروغ  و نیرنگ و خودستایی و خودفریبی ، چنان عبوس شد که هرگز دنیاطلب‌هایی مثل ابن سعد و شمر نتوانستند ذره‌ای در ایمان و اعتقادش نفوذ کنند. به همین دلیل اسم مبارک ایشان شد عباس؛ که صفت مبالغه عبس است.

ایشان عبد صالح پروردگار یکتاست که خداوند کریم ، در این بلوغ غنی‌اش کرد و باب الحوائج  سائلان همه‌ی دنیا  و حتی دستگیر و شفاعت کننده برای آخرت شد. او دستش را در راه خدا داد و خداوند به او دو بال پرواز عنایت فرمود که در قیامت تمام امام زادگان به وجود مبارکش غبطه می‌خورند. ایشان در بلوغِ 9 مثل مولایش ، بی‌اعتنا از آب دنیا و سرسبزی‌اش گذشت و آب را روی آب ریخت! و سقّای حقیقتِ آبی شد {(الف=111) + با(=3)=114سوره قرآن} که تا قیامت ، هر تشنه واقعی در خدمتش بیاید ، سیرابش می‌کند زیرا این وصایت را از پدر بزرگوارش که ساقی کوثر است ، دارد. در کربلا مقام سقّایی را گرفته است و صاحبِ مَشکیست که همیشه مملو از آب (حقیقت قرآن و معرفت و هدایت و انسانیت) است و تا این بلوغ را نگیریم ، نمی‌توانیم درعاشورای عمرمان ، عاشورایی شویم.اللهم الرزقنا 

و عَلـَمِ علمدار کربلا در عاشورای دنیا افراشته و پا برجاست تا تشنگانِ حقیقت ، زیرِ این عَلـَم و پرچم جمع و از مشکِ ساقی سیراب شوند(به دنبال سراب نروند) تا انشاءالله بدست امام زمان (عج) که آقا نهمین فرزند از پنجمین معصوم(ص) است {و آقا افشاکننده گنج 9 و 5 است. عدد ابجد نام زیبایش هم معرفی کننده این حقیقت است (مهدی=59)}، برسد! 

بنابراین حضرت ابوالفضل العباس(ع) ، علمدارِ عاشورای دنیاست تا روزی که ظهور صاحب العصر و الزمان(عج) برسد. و ایشان همچنان در منصبِ خود می‌ماند! چون مقامِ 9 ِعلمدار در خدمت نهمین فرزند اباعبدالله الحسین(ع) ، قرار می‌گیرد.

رسیدن به حقیقت اربعین از دایره 5 و 9

بلوغ تقسیم بندی این دایره زمانی است که 360 درجه تقسیم بر 9 می‌شود و هر قسمت ، 40 درجه می‌شود(40=9÷360). این عدد در جایگاه عمل در دنیا و آخرت ، انسان را به بهار بندگی و بهار ثمره و میوه همه‌ی نعمات دایره هستی و خلوص و توحید محض و رضای حجت خداوند و رضای خدا و عاقبت بندگی و خلوص و تقوای واقعی و در انتها به شهادت فی سبیل الله و زیارت لقاءالله با روسفیدی می‌رساند. و در حلقه 9 و 5 درواقع با طهارت حقیقی و تمام شدن زندگی در اتممناهابعشر به میقات و وعده‌گاه موسایی( و واعدنا موسی...) ؛ اربعین لیله می‌رساند. اللهم الرزقنا

و این همان ، اربعین اباعبدالله الحسین(ع) است! درواقع اینجاست که خیلی از مجهول‌ها ، معلوم می‌شود!

*اول اینکه از بعد از عاشورا که اتممناها بعشرِ همه‌ی عالمیان است ، آغاز سفر از کربلا در 40 روز و به تمام شدن به کربلا ، نشان داده می‌شود. چون دایره‌ی عالم ؛ کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا را به 40 روز اسارت خانم زینب کبری(س) و امام سجاد(ع) و اهل کاروانش کاملا مشخص می‌کند. چراکه در شروع حرکت با بدترین نوع اسارت و توهین و بی ادبی است. و در انتها با انقلاب کامل و منقلب شدن به طهارت مقامی و مبرّا شدن از همه‌ی اتهام‌ها و پیروزی کامل خون بر شمشیر و رسوایی کامل دشمنان اسلام و قرآن و دین ، خاتمه پیداکرد!

*دوم اینکه سپهسالاری این کاروان با خانم زینب(س) است. که عدد ابجد اسم مبارکش 69 و برابر با عدد ابجد کلمه سبز و حاکم است (زینب=69=سبز=حاکم) که ایشان اهداف اباعبدالله الحسین(ع) را از دانه به گل و میوه حیات اسلام و دین و قرآن تا کربلا سبز و حاکم فرمود.

*سوم اینکه امام معصوم این زمان که همراه کاروان هم بودند ، وجود مبارک امام چهارم (که عدد 4 ، پایه‌ی 40 است) ؛ علی ابن الحسین زین العابدین(ع) است که با نگهداری حدود الهی{بدن مبارکش تب دین را تحمل کرد و با غل و زنجیر، حدود الهی را نگهداشت(رجوع شود به کتاب اربعین)}، گنج رسالت و ولایت را به بلوغ 9 {چون خودش به عدد 9 متولد شده: 1خودش + 8 ذریه نورانی در بطنش} از پدرش که پنجمین معصوم(ص) است تا ظهور نهمین فرزند از پنجمین معصوم یعنی امام زمان(عج) به شاخه سبز درخت شجره طیبه ، گل و میوه نشاند!

پس هرگز دایره عالم ، از کربلا جدا نمی‌شود(کلّ ارض کربلا) و هرگز یوم عاشورا به پایان نمی‌رسد( کلّ یوم عاشورا) تا ظهور و انقلابِ مولا و سرورمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف.

قبلا خواندیم عدد ابجد کلمه دایره=220 و جایگاه عددیش 40 است. حال اینجا متوجه می‌شویم که این گردش ، در طواف بلوغِ 9 است که اربعین را در جایگاه(=40) ، حاصل می‌کند!  پس اینجاست که معلوم می‌شود چرا عالم که در دایره است اما خانه کعبه به شکل مربع است ؟!

خیلی زیباست ! درواقع به امر خداوند حکیم ، در جایگاه نقطه مرکزی خلقت {عالم خلقت به شکل دایره است و جایگاه عددی کلمه دایره=40} ، خانه خدا که بصورت مکعب و هر وجهش ، مربع است به باطنِ اربعین(=40 ، پایه‌ی 40 می‌شود 4) و به 4 رکن ، ساخته شده است.

*کلمه مربع از ریشه ربع یعنی عدد 4 است ، پس باطنِ مربع از ربیع است یعنی مرکز بهارعالمِ زمین است زیرا این مکان ، قلبِ کره زمین می‌باشد! پس جانِ بهار و ربیع نشانِ این است که این بیت ، زنده است و حیات عالم خلقت هم ، به این نقطه وصل است. یعنی همه چیز از خداوندِ حیّ و قیّوم ، حی است.

پس اینجا قبله‌ی تمام عالمیان و درواقع قلبِ همه‌ی عالم وجود است که خداوند متعال ، بندِ حیات هستی (همانند بندناف که باعث حیات جنین در رحم مادراست) را در این (رحمِ)دنیا به بیت خودش که تمام اسرارعالم  و جلوه‌ی وجود مبارک 14 معصوم(ص) است ، وصل فرموده است.

درواقع هربنده‌ای که در مقابل قبله عبادت می‌کند ، رابطه‌ی قلب به قلب است زیرا قلب و جانِ مؤمن با توجه واقعی به جانِ قبله که وصل شدنِ بی‌واسطه به خداوند کریم است ، تربیع می‌شود و این بند وصل از رضای قلب بنده به رضای خداست{در محوریت ، رضا(ع) است} و عملِ صادر شده از انسانِ عبادت کننده ، بهار می‌شود و به حقیقت طهارت و بهار واقعی ؛بهشت دنیا و آخرت(رضوان‌الله) متصل می‌شود.

*هر مربع ، 4 ضلع دارد و برای محاسبه مساحت ، یک ضلع ضربدر خودش می‌شود یعنی مربع در مساحت ، تربیع عدد ضلع در توان 2(=ب) است. که حرفِ  ب همان بِ بسم الله سوره مبارکه حمد و جانِ ولایت امیرالمؤمنین(ص) است. اندازه هر ضلع خانه کعبه حدوداً 14 متر است که در توان 2 می‌شود 196 که برابر با عدد ابجد کلمه عین الله است! (14×14=196=عین الله).

*برای یافتن حجمِ کعبه ، عدد یک ضلع در توان 3(=ج) را حساب می‌کنیم که عدد ابجد کلمه دنیا برابر سه به حروف شد(دنیا=65=سه){در حروفِ کلمه ریاض و ریاضی دقت کنید! تمام علمِ ریاضی در (باطنِ)شهرِ ریاض که مرکزیتش ، خانه خداست ظاهر شده یعنی در مکه مکرمه! (پایتخت کشور عربستان ، شهر ریاض است)}

 

 

سرّ شروع ظهور خلقت از 5 و 9 

همانطورکه بیان شد عالم در دایره ظهور کرد و شروع ظهور خلقت در اسرار گنج 5، خود به شکل دایره است و در باطنش 9 ظاهر شد که در جمع 9 و 5 ، عدد14 که حقیقت گنج عشر و وجود مبارک 14 نورمقدس(ص) و در عالم اسرار ، پنج تن(ص)  در جمع یک نور مطهر به نام نورٌواحدصلوات الله علیهم اجمعین تجلی کردند. بنابراین فقط ائمه طاهرین(ص) هستند که هم 9 کاملند و هم 5 کامل یعنی انسان کامل!(چنانچه جایگاه عددی کلمه انسان=45 و برابر با عدد ابجد اسم مبارک آدم(ع) است) و در جمع ، 14 نور مقدس(ص) هستند.

خداوند کریم هم در قرآن عدد 14 را به سبعاً مِن المثانی نام برده است یعنی 2 تا 7 تا برابر 14 تا (آیه 87 سوره مبارکه حجر).اما همه در ظهور یک حلقه هستند و ائمه اطهار(ص) ، این حلقه بندگی را خالصانه و بدون ذره‌ای ظلمات ، در تمام زندگی دنیایی خودشان به نام معصوم ؛ اسوه حسنه ؛ الگوی هدایت و حجت و ولی خدای مهربان برای همه انسان‌ها به طور کامل به نام عبدالله ظاهر کردند.

چقدر زیباست که عدد ابجد کلمه حلقه=143 است که در جمع ارقامش 8 می‌شود که ثمن حقیقی عالم است به نام کنزالله(=143) و تمام معصومین(ص) که بهاءالله (بها=8) هستند ، کنزالله عالمند! و جایگاه عددی کلمه حلقه=44 است که برابر با عدد ابجد کلمه مَد می‌شود که این حلقه نَه در دنیا که حتی در آخرت و حتی در بهشت ، پاداش حلقه بندگی را به تمام گنج ، زینت به گردن و دست و پای مؤمنان شده و از آن حظ و بهره می‌برند. و جهنمیان که در دنیا حلقه بندگی خداوند یکتا را قبول نکردند و عبد طاغوت شدند ، متاسفانه غل و زنجیر آتشین را به گردن و دستها و پاهایشان حمل می‌کنند و عذاب می‌کشند. پس حلقه هرگز باز نمی‌شود و به صورت مَدّ طویل است که ما در دنیا و آخرت در ظلّ آن قرار می‌گیریم.بنابراین انتخاب با خودمان است که یا در دنیا با اختیار(و انتخاب خودمان) ، در بندِ بندگی خدا باشیم و یا در آخرت ، این بندِ آتشین را به گردن و دست و پایمان می‌اندازند؟!

در کتاب راز انسان اشاره شد که درحلقه 12 امام(ع) به 66 (6 و6) و در حلقه 14 معصوم(ص) به 77  (7 و7) می‌رسیم. جمع این دو عدد 143 می‌شود :

143=77+66 که فقط این انوار مقدس هستند که کنزالله(=143) عالمند و همه‌ی مخلوقات ، ریزه خوار سفره نورانیشان هستند (به عبارتی تمام قوس نزولی و صعودی عالم در دنیا و آخرت هستند). نکته زیبای دیگر اینکه تمام محتوای قرآن عزیز در سوره مبارکه حمد (سبعا من المثانی) جمع است و تعداد حروف سوره مبارکه حمد 143 تاست به عدد اسم مبارک کنزالله و جالب است که کتاب الله و عترتی (در حدیث ثقلین) معنی می‌شود. بنابراین سوره مبارکه حمد (طبق توضیح بالا) ، کنزالله است.

برای اینکه خوب متوجه شوید ، دو جدولی که نام ائمه طاهرین(ص) روبروی هم قرار می‌گیرد ، در زیر آمده است {البته در اصل ، حلقه 12 امام(ع) را به صورت 2 کمان که 6 امام(ع) در یک طرف و 6 امام(ع) روبروی آن و حلقه 14 معصوم(ص) را هم به صورت  2 کمان که 7 معصوم(ص) در یک طرف و 7 معصوم(ص) روبروی آن قرار دارند، تصور کنید}:

معصوم اول ؛ حضرت محمد(ص)

1+14=15

معصوم چهاردهم؛ امام زمان(عج)

معصوم دوم ؛ حضرت علی(ع)

2+13=15

معصوم سیزدهم؛امام عسکری(ع)

معصوم سوم ؛ حضرت فاطمه(س)

3+12=15

معصوم دوازدهم؛امام هادی(ع)

معصوم چهارم ؛  امام حسن (ع)

4+11=15

معصوم یازدهم؛امام جواد(ع)

معصوم پنجم ؛ امام حسین(ع)

5+10=15

معصوم دهم ؛ امام رضا (ع)

معصوم ششم ؛ امام سجاد (ع)

6+9=15

معصوم نهم؛امام کاظم(ع)

معصوم هفتم ؛ امام باقر (ع)

 

7+8=15

معصوم هشتم ؛امام صادق(ع)

7   و  7 (عددابجد کلمه هوالله=یاالله=77)                                                                                                                       

 

 

                                   6         و         6 (عدد ابجد اسم الله جلّ‌جلاله=66 )

امام اول:  امام علی(ع)

1+12=13

امام دوازدهم: امام مهدی(عج)

امام دوم:  امام حسن (ع)

2+11=13

امام یازدهم: امام عسکری(ع)

امام سوم:  امام حسین (ع)

3+10=13

امام دهم: امام هادی (ع)

امام چهارم: امام سجاد (ع)

4+9=13

امام نهم:  امام جواد (ع)

امام پنجم: امام باقر (ع)

5+8=13

امام هشتم:  امام رضا(ع)

امام ششم:امام صادق(ع)

6+7=13

امام هفتم:امام کاظم (ع)

                                    

عدد 5 و 9 در خلقت زمین‌ها و آسمان‌ها

همانطورکه تمام عالم در حمد خداوند غرق است ؛ که ما می‌دانیم 7 طبقه آسمان بالای سَر ما و 7 طبقه زمین زیر پای ماست و ما در صدف سبعاً مِن المثانی (در واقع جانِ قرآن)هستیم. اما اگر خوب دقت کنید 2 تا 7 تا می‌شود 14 تا و جمع ارقامش 5 می‌شود(5=4+1) و خداوند متعال ، عالم را در 9 فلک خلق فرموده است. پس همه‌ی خلقت در بلوغ 9 و 5 ظهور دارد!

ما دائماً در 7 روز هفته غرق هستیم (آیا کسی می‌تواند از هفته خارج شود؟!) درحالیکه این عدد ، طول هفته است ، در عرض ؛ سال هم 52 هفته است که عدد ابجد کلمه حمد=52 می‌باشد و جمع ارقام 52 هم 7 می‌شود(7=2+5) {جمع عدد ابجد حرف اول و آخر سوره مبارکه حمد هم 52 می‌شود(ب=2)+(ن=50)=52}. از طرفی درحالیکه در یک هفته هستیم اما روزهای هفته متعلق به 14 معصوم (ص) است یعنی سبعاً مِن المثانی و القرآن العظیم. و در جمع ارقام 14 می‌شود 5 (5=4+1). و روزهای هفته را به 5 عدد می‌شماریم (1 شنبه،2شنبه تا 5شنبه ) . پس درواقع بلوغ هفته ، 9 است و ظهور 5 می‌شود 14(5=4+1) و روز آخر هفته ؛ جمعه متعلق بوجود مبارک حضرت مهدی صاحب عصر و الزمان(عج) است که ایشان چهاردهمین معصوم(ص) و نهمین فرزند از پنجمین معصوم {امام حسین(ع)} می‌باشد یعنی 9 و 5 !اللهم عجّل لولیّک الفرج

عدد 5 و 9 در وجود انسان

سوره مبارکه حمد با حرفِ ب(بسم‌الله) شروع و به حرفِ ن(ولاالضالین) ختم می‌شود (ب ن). جالب اینجاست که همه فرزندان آدم ، بنت(دختر) و یا اِبن(پسر)  خوانده می‌شوند : دختر را بنت می‌گویند (همان ب ن که تاء تانیث گرفته) و پسر را اِبن می‌گویند(درعربی وقتی حرف اول کلمه ساکن باشد ، الف مکسوره در ابتدا می‌گذارند تا بتوانند بخوانند. پس کلمه اِبن هم ، همان ب ن است).

بنابراین وجود همه انسان‌‌ها در حمد غرق است ، درحالیکه می‌دانیم وجود مبارک ائمه طاهرین(ص) کلّ قرآن و کلّ باطن حمد هستند!چنانچه نام آسمانی پیامبر(ص) ؛ احمد(ص) و نام زمینی ایشان ؛ محمد(ص) است و ریشه هر دو نام ، حمد است پس ایشان در عالم بالا و روی زمین جلوه‌ی باطن سبعاً مِن المثانی می‌باشد ؛ درواقع یعنی باطن کلّ 14 معصوم(ص) ! که ما در صلوات می‌خوانیم :

                  اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم.

و در هفته هم ، روز اول که شنبه است به حضرت محمد(ص) و وسط هفته به حضرت اباجعفرمحمدبن‌علی‌الباقرعلم‌النبیین(ع) و آخر هفته به وجود مبارک امام زمان(عج) که هم نام جدّ بزرگوارش؛حضرت محمد(ص) است (م ح م د) ، تعلق دارد که پیامبر(ص) می‌فرماید:

                اوّلنا محمد(ص) و اوسطنا محمد(ص) و آخرنا محمد(ص)

بنابراین اگر ما انسان‌ها توفیق تشیّع و پیروی کردن از این 14 نور مقدسصلوات الله علیهم اجمعین و پیروی از آیات مبارک قرآن کریم را داریم به این دلیل است که خداوند متعال وجود ما را هم ، جلوه‌ی حمد و سبع مثانی‌اش قرار داده است. شاید که ما شکرگزارش باشیم. 

عدد ابجد کلمه انسان=162 است که در جمع ارقامش عدد 9 (بلوغ اعداد) را ظاهرمی‌کند(9=2+6+1). عدد 9 ، سلطان اعداد است و سقف همه اعداد ، هرکه به 9 می‌رسد (در ضرب و تقسیم و جمع) به 9 قابل قسمت می‌شود {رجوع شود به کتاب بلوغ سجده و عدد 9). مثلا 18=9÷162 وقتی عدد در جمع ، 9 شد در تقسیم هم به 9 قابل قسمت است و در جواب عدد 18 بدست آمد که برابر کلمه حی است و در جمع ارقامش باز هم عدد 9 حاصل می‌شود(9=8+1)!

این قابلیت نشان می‌دهد که خداوند یکتا مخلوقی را که انتخاب فرمود تا خلیفه خودش قراردهد، عالم دنیا را به ظاهر و باطن مُسخّرش گردانیده و حکومت واقعی را در زمین به انسان عنایت فرموده و تمام دریاها و کوه‌ها و جنگل‌ها و حیوانات و پرندگان و حتی درندگان و کرات آسمانی (تا حدودی) و مخلوقات زمینی را در سلطه انسان قرار داد. و با نعمت عقل که برترین نعمت الهی است و به مدد و عنایت خودش و فرستادگانش ، بهترین راهکار استفاده را از این نعمات به او آموخت (البته انسان‌های عاقل) !

جایگاه عددی کلمه انسان =45 می‌شود که برابر با عدد ابجد اسم آدم(ع) است.

حال خوب دقت کنید! از آنجا که عدد ، روح حروف است . و کلمه انسان از 5 حرف تشکیل شده و عددش (162) در جمع 9 می‌شود و در جایگاه عددیش عدد 45 از ضرب 5 در 9 بدست می‌آید!

وجود مبارک انسان کامل ، مظهر اولین خلقت خالق یکتا است که در اسرار نوری و عقلی و روحی ، احاطه کامل (کلّی و نفسی) بر همه مخلوقات دارد و حضرت آدم(ع) ؛ اولین خلقت جسمانی انسان ، مظهر ظهور از آن کلّ نور انوار یعنی نورواحد(ص) و به یک جلوه سرّ حقیقت محمدی(ص) است.

حضرت آدم(ع) در جایگاه قرار گرفت(جایگاه عددی انسان=آدم) که تمام ذریه‌ها در جایگاه صلب او و در مظروف رحمی و حامل حمل حضرت حوا(س) جلوه کردند!

حضرت آدم(ع) به عدد 45 از جمع عدد 1 تا 9 (45=9+8+...+2+1) ، همه افلاک و عوالم را آیینه شد که علّم آدم الاسماء کلّها(آیه 31 سوره مبارکه بقره) و حضرت حوا(س) به عدد ابجد 15 از جمع اعدا 1 تا 5 (15=5+4+3+2+1) ، ظرفِ صورت نمایی و حی شدن تمام مظاهر نسل آدم شده است. و این دو زوج در حال ضرب عددی یعنی ارواح نورانی بزرگواران ، خرجِ عالم بشریت شدند تا همه در سلسله رسیدن به بلوغ 9 تکلیفی و 5 حلقه بندگی به سیرت انسانی در پیروی و شیعه شدن واقعی فرستادگان الهی ، انسان‌های کامل شوند تا در نهایت همه فرزند خلف پدر جسمانی خودمان ؛ حضرت آدم(ع) و مادر جسمانیمان حضرت حوا(س) شویم به شرط ضرب شدنِ نُهِ تکلیف در پنجِ حلقه بندگی تا به عمل و صورت حقیقی آدم شویم (45=5×9) آنگاه ما ، در جایگاهِ انسان هستیم!

خیلی زیباست! پس عدد ابجد اسم آدم(ع) برابر با جایگاه عددی کلمه انسان می‌شود 45 و در جمع ارقامش 9 ، و جمع ارقام عدد ابجد کلمه انسان هم 9 می‌شود (9=2+6+1) پس درواقع 9 و 9 که می‌شود 18 و برابر کلمه حی است و اگر 162(=انسان) را بر 9 تقسیم کنیم 18(=حی) می‌شود که در حدیث آمده عالم دنیا 18000 منزل است یعنی هر یک عدد 18 برابر 1000 است چون قدرِعالم دنیا، انسانِ کامل است! و خداوند یکتا در سوره مبارکه قدر فرمود:و ما ادراک ما لیلة القدر.لیلة القدر خیر من الف شهر؛ شما نمی‌توانید شب قدر را درک کنید .شب قدر بهتر از 1000 ماه است. پس دنیای هر کس به اندازه تعدادِ سال عمرش است اگر بفهمد. خیر من الف شهر !!! این درک و این معنای زیبا در زندگی پر اسرار بانوی دو عالم ؛ فاطمة الزهرا ؛ سیدة النساء العالمین ، درک می‌شود.   

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۰۳ ، ۱۴:۵۲
عذرا شفائی

عدد 2 در اسرار ولایت دومین امام ؛ امام حسن مجتبیعلیه السلام روبروی امام حسن عسکری علیه السلام

درواقع به نوعی ولایت امام حسن علیه السلام به عنوان دومین امام معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین، سرسبزی حقیقت حیات سبز حرفِ بِ بسم الله الرحمن الرحیم است. زیرا احیاء واقعی انسانی و تکامل و حقیقت حیات تکوینی و حیات تشریعی را در دنیا و آخرت سبز و حیات و جلوه می‌دهد . و به گل و میوه‌ی حقایقش می‌رساند. پس لازمه ظهورِ باء ، امام حسن علیه السلاماست ؛ او که خود سبز پوش آل محمد صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین می‌باشد.

معانی از نام مبارک امام حسن علیه السلام

وجود مقدسش سبزپوش آل پیامبرصلی الله علیه و آله، سید جوانان بهشت است. وجود مقدس آقا ، سبط اکبر اهل بیت پیامبرصلوات الله علیهم اجمعین است. و ایشان نتیجه زحمات پیامبران از حضرت آدمعلیه السلام و اوصیایشان تا وجود مقدس پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت علیعلیه السلام و فاطمه زهراسلام الله علیها است یعنی به وجود آقا امام حسنعلیه السلام ، درخت طیبه که در کتاب مبارک قرآن آمده است {آیه 24 سوره مبارکه ابراهیم:کلمة طیبة کشجرة طیبة اصلها ثابت و فرعها فی السماء} ، سبزی خود را جلوه داد و درخت ولایت ، شاخه و برگ خود را ظهور داد و روی این سبزی‌هاست که گل و میوه ظاهر می‌شود زیرا ادامه‌ی شاخه سبز ، گل می‌شود که گل و میوه‌اش ، امام حسین علیه السلاماست. لازم به تذکر است که در اصل ، نام مبارک هر دو بزرگوار ، حسنعلیه السلاماست {درعرب دو برادر که هم نام باشند ، در نام برادر کوچک‌تر یک یاءِ مصغر می‌گذارند ، پس می‌خوانند: حسین(ع) یعنی حسنِ کوچک}.

*عدد ابجد اسم مبارک حسنعلیه السلام=118 است که اگر ارقامش را با هم جمع کنیم می‌شود 10 (10=8+1+1) پس ایشان ، حقیقت گنج عدد 10 و در واقع 4روی10 می‌باشد .از طرفی هم ایشان ، معصوم چهارم است {همان گنج عشر و 4 روی 10} و دومین امام معصوم است که عدد ابجد حروف دو=10 است (د=4 + و=6=10) پس ایشان ، راز عدد دو می‌باشد! درضمن که جمع عدد ولایی ومعصومیتشان 6=4+2 می‌باشد ، و عدد 6 ، راز خلقت و سبز شدن آفرینش در دنیاست.

بهترین عمل ، نماز است و مجرای نماز ، الِفِ عالمِ وجود یعنی امام زمانصلوات الله علیهم اجمعین است. انسان در سجاده عبادت با نماز به امام خود وصل می‌شود. اینجا لازم به توضیح است که تمام عوالم از سِرّ تا سِفل ، واسطه‌اش الفِ وجود است.در این مجراست که انّالله و انّا الیه راجعون است ؛ تمام روزی و تمام اراده و مشیت پروردگار عالم و تمام برکات اسماء الحسنی و عنایات تجلی و ظهور دارد. این باطن که مجرای وحی نامیده می‌شود و گیرنده روزی کنزالله و به عنوان سبزکننده آن کریم اهل بیت ؛ حسن ابن علیصلوات الله علیه است.

کنیه نازنین ایشان ؛ ابا محمد است زیرا همانطور که بیان کردم: ایشان ، جلوه دهنده همه آنچه که اراده و مشیّت پروردگارعالم به آن قرار داشت که از گنج الهی یعنی الِفِ وجود مقدس  پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم جلوه کند ، می‌باشد و در واقع جان قرآن را سبز کرد و بر همه عالمیان زینت بخشید. پروردگار عالمیان به رسول گرامیش  فرمود من محسن هستم و نام حسن را از نام خود می‌گذارم. پس سبط اکبر خانواده مطهر اهل بیت عصمت و طهارت ، حسنعلیه السلام نام گرفت. پدربزرگوارشان آقا ابالحسن علی ابن ابیطالبعلیه السلام است. نام مبارک امام حسینعلیه السلام هم درواقع حسن می‌باشد و چون 9 ذریه در بطن اوست پس همه‌ی وجودهای مقدس ائمه طاهرینصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین، حسن هستند. در واقع وجود مقدس آقا امام زمان(عج الله تعالی فرجه)  ؛ این باطنِ حسنعلیه السلام است که ایشان ، وصیّ الحسنصلوات الله علیه است.

رسول اکرمصلی الله علیه و آله و سلم خود ، هم خُلق حسن و هم خَلق حسن و هم برای همه عالمیان اسوه حسن است (الی یوم القیامة) و خانم دو عالم ، حسنه است که باید در دنیا و آخرت از ربّ مهربانمان بخواهیم که حیات حسنه را در دو جهان به ما عنایت بفرماید (انشاءالله) . ربنا اتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار.

عدد ابجد امام حسنعلیه السلام=200

عدد ابجد نام زیبای امام حسنعلیه السلام=200 می‌باشد که برابر با تعداد آیات سوره مبارکه آل عمران است . آل عمران به معنای خانواده آبادانی می‌باشد. جالب است بدانید حقیقت اسرار آل عمران ، وجود مبارک پیامبر گرامی اسلام و خانواده نورانیش می‌باشد (اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم) که جانِ آبادانی آن به وجود سبزپوش آل پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم ؛ ابا محمد حسن بن علی علیه السلام ظهور پیدا کرده است. که به نامِ نامیش ، تمام عالم خلقت در صورت حسن ، و به هدف حسن ، و به مقصد حسن ، و در جلوه حسن ، و در ملاحت حُسن حسن ، و نمره قبولی و 20 حسن ، و پاداش حسن ، و جایگاه و قرب حسن جلوه کرده است! و خداوند باریتعالی پس از خلق صورت جسمانی آدم علیه السلام ، به خودش فتبارک الله احسن الخالقین فرمود. پس چون خلقتش در صورت حسن می‌باشد به خود ، تبریک اَحسن فرمود.

و از طرفی برابر با عدد ابجد حرف ر است که صفتش ، تکریر است و این صفتِ فعل اعمال است در دنیا! یعنی تکرار می‌شود چه در مخرج زبانی و چه در صفات فعلی ؛ مثل اینکه کنار کوه فریاد بزنیم که همانجا انعکاس صدای خود را می‌شنویم. پس در همین دنیا ، انعکاس اعمالمان به خودمان برمی‌گردد.

بنابراین اگر در زندگی ، عمل ما حسن باشد پس جوابش هم به حسن به ما برمی‌گردد. خداوند یکتا در آیه 60 سوره مبارکه الرحمن می‌فرماید :هل جزاءُ الاحسان الا الاحسان. آیا جزای خوبی ، جز خوبی است؟ ریشه کلمه احسان خداوند ، حسن است.

*و زیباتر اینکه عدد ابجد نام مبارک "امام حسن"علیه السلام=200 برابر عدد ابجد کلمه عقل است .آیا این مهندسی ، احسنت ندارد که انسان ، دارای عقل است و خلیفه الله در دنیا است! و بدن انسان هم شامل 200 استخوان است { البته برخی جاها گفته می‌شود 206 تا که درواقع بدن 6 قسمت شده و به 200 تا وصل هستند}.

 خلاصه امیرالمؤمنینعلیه السلام فرموده که اگر خدا می‌خواست عقل را بصورت مردی خلق کند آن صورت حسنعلیه السلامبود.

یعنی کسی که عاقل باشد به زندگی و عمل حسن دست پیدا می‌کند و نتیجه حسن ، نصیبش می‌شود. چنانچه خداوند متعال در آیه 160 سوره مبارکه انعام می‌فرماید:  مَن جاء بالحسنه فله عشرُ امثالها ؛ هرکس با خودش عمل حسن بیاورد ، پاداشِ عشرُ امثالها دارد. پس قبولی ، به نتیجه‌ی حسنعلیه السلاماست.

جالب است که جایگاه عددی نام مبارک امام حسنعلیه السلام=65 و برابر با عدد ابجد کلمه دنیا است.امام حسنعلیه السلام؛ سبزپوش آل پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم و کریم اهل بیتصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است. خوب دقت کنید! پروردگار عالم ، دنیا را در جایگاه حسنعلیه السلامخلق فرمود زیرا آنچه به مخلوقاتش (مخصوصا انسان) داده است ، همه در مجرای  حسن یعنی بهترین است ، چنانچه در خلقت انسان به خودش فتبارک الله احسن الخالقین فرموده است. پس انسان هم در مجرایِ حسن خلق شده است . درواقع یعنی سبز! یعنی زنده! یعنی بدون نقص! یعنی حی و سالم! یعنی با سرنوشت و آینده و توان‌های عالی ... .

 

 "عمل حسن" و "عشر امثالها" یعنی چه؟

عمل حسن یعنی عمل سبز یعنی عمل زنده ، سالم ، شاداب ، بدون عیب و بدون آفت ، عمل کامل ، عملی که وصل به امام زمانش باشد همانطور که در قسمت رکوع بیان شد که در نماز جماعت ، نقطه وصل مأموم به امام ، رسیدن به رکوع امام است. در این صورت ، عمل سبز می‌ماند چون از شاخه جدا نشده و فُرادا نیست. پس اگر به این شکل عمل تا دم قبر آمد ، خداوند مزدش را عَشرُ امثالها می‌دهد.

*عشر امثالها یعنی چه؟ حرف ر به عدد ابجد 200 ، برابر با نام مبارک "امام حسن"علیه السلام می‌شود و جایگاه عددیش 20 است که اگر اعداد 1 تا 20 را با هم جمع کنیم می‌شود 210 که برابر با نام مبارک "امام حسین"علیه السلام است! کسی که به عدد 10 متولد شده ، کسی که با 9 ذریه معصومصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعیندر بطنش متولد شده است. پس میوه حسنعلیه السلام، حسینعلیه السلام است . و اینجا معنی عشرُامثالها را بخوبی متوجه می‌شوید که اگر عمل حسنعلیه السلامرا تا قبر بیاوری ، مزد حسینعلیه السلاممی‌گیری که تا ابد غنی باشی. و بعبارتی یعنی همه نعمت‌ها را به تو می‌دهم و در آخر مجرای گنج وجود ؛ (الِف) را باید حسن یعنی نیکو و سالم به آخرت منتقل کنیم تا میوه 1000 دانه (اَلْف)آنجا بدستمان برسد. یعنی عمل باید سبز بماند.

چرا عدد 1 تا 20 جمع می‌شود؟! زیرا مثلا یک دانش آموز در امتحان املا باید تمام نوشته هایش از 1 تا 20 بدون غلط باشد ، تا نمره‌اش 20 شود{منظور تکلیف است که در دنیا ، باید بدون غلط انجام می‌شده} پس این نمره از سایه (شجره) درختِ عمل در فعل ستون دین ؛ نماز حقیقی ظاهر می‌شود که با وصل رکنِ رکوع ، به مقام سجده می‌رسیم {رکوع ، رکن 4 است که 10=4+3+2+1 پس نمره  10 را با رکوع می‌گیریم و قبول می‌شویم و سجده ، عشرُامثالهاست یعنی 10 نمره بعدی که نمره 20 حاصل می‌شود!}

بنابراین وقتی می‌خوانیم وجود مبارک امام حسنعلیه السلام، چهارمین معصوم در مرتبه ظهور نوری در عالم اسرار است پس عظمت عدد 4 ، تمام گنج عشر است و جمع 1 تا 4 می‌شود 10 و خداوند متعال برادر امام حسنعلیه السلام را که هم نام اوست به عدد 10 متولد می‌فرماید. و این عددِ حرفِ ی است که درواقع نام ایشان همان حسن(ع) است که یاء صغیره گرفته ؛ حسـیـــن(ع) خوانده می‌شود. 

نام حسنعلیه السلام؛ هدیه‌ی جرائیلعلیه السلام

جنبه دیگر سیر نزولی نام مبارک حسنعلیه السلاماست : روایت از امام صادقعلیه السلام است که جناب جبرائیلعلیه السلام، نام حسنعلیه السلام را در حریری از پارچه‌های بهشتی به رسول‌اللهصلی الله علیه و آله و سلم هدیه داد و نام حسینعلیه السلام را از نام حسنعلیه السلام برگرفت و مشتق نمود.{معانی الاخبار.ص58}

جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: حسنعلیه السلام را به این نام نامیدند ، چراکه به واسطه‌ی احسان خداوند ، زمین و آسمان برپا شده است و حسنعلیه السلام برگرفته شده از احسان می‌باشد. علیعلیه السلام و حسنعلیه السلام؛ دو اسم از اسماءالله هستند و حسینعلیه السلام، مصغّرِ حسنعلیه السلام است.{حلیه ‌الابرار فی‌احوال محمدوآله الاطهار علیهم‌السلام . ج4. ص20} یعنی درواقع اگر قرار باشد احسان خداوند که سبب قوام آسمان و زمین است مظهر و تعیّن خارجی داشته باشد ، آن مظهر ، وجود ذی جود امام مجتبیعلیه السلام است و به همین دلیل او را حسنعلیه السلام نامیدند.

وجاهت حورالعین از نام حسنعلیه السلام

دو جنبه در اسم مبارک حسنعلیه السلام وجود دارد : یکی جنبه سیر صعودی و دیگری در سیر نزولی. روایت این است که در بهشت بر پیشانی حورالعین نوشته شده الحَسَن {جامع الاخبار (شعیری) ص42) . درواقع معنی حدیث آن است که اگر حورالعین وجاهتی(زیبایی) دارد ، آن از نام زیبای حسنعلیه السلام است! یعنی درخشندگی و نور صورت حورالعین که فرمودند اگر سفیدی ساق او بر اهل زمین نمایان شود ، همگی قالب تهی می‌کنند ، حاصل نام مبارک حسنعلیه السلام است.

 روز قیامت که روزِ بُروز واقعیات است (إذا وقعت الواقعه) ، سِرّ این اسم بر ملا می‌شود! درواقع حورالعین که اصل وجودش از نور امام حسینعلیه السلامخلق شده ، وجاهت و نورانیت چهره‌اش از نام امام حسنعلیه السلاممی‌باشد. {نورُ الجنّةِ  و الحور العینِ مِن نورِ الحسینعلیه السلام و نورُ الحسینعلیه السلام مِن نورِالله و الحسینعلیه السلام أفضل مِن الجنّةِ و الحور العین ....یعنی : نور بهشت و حورالعین از نور حسین(ع) خلق شده و نور حسین(ع) از نور خداوند است پس حسینعلیه السلام ؛ افضل از بهشت و حورالعین می‌باشد (بحارالانوار. ج25. ص16) }

*امام حسنعلیه السلامو امام حسینعلیه السلاممظهر رحمت الهی هستند

پس رکوع واقعی ، شکرانه رحمت خاص پروردگار عالم است به عام مردم . غیر از رزق ظاهر برای بندگان از عمر و سلامتی و عقل و علم و تمام برکات زندگی در دنیا از نزولات آسمانی و روییدنی‌ها و حیوانات و حتی تسخیر انسان برهمه‌ی مخلوقات ، رزق باطنی و عالم آخرت است که پیامبران و کتاب‌های آسمانی و چهارده نور مقدس معصومصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین هستند که برای شکر و حمد خداوند که خاصّ ذات اقدسش از مجرای وجود مبارک حسنعلیه السلامکریمانه روزی داده و به تبعیت و شیعه شدن وجود مبارکش ، باید در مقابل پروردگار عالم راکع شویم.

و چنانچه بخواهیم از میوه و ثمره‌ی این نعمت‌ها در قیامت هم بهره‌مند شویم باید صفت رحیمیت پروردگار عالم که اسمِ عام خداوند است و مخصوص خاص وجود مؤمنان در آخرت است را از مجرای انوار اباعبدالله الحسینعلیه السلام در قیامت دریافت کنیم.

در باطن آیات 19 تا 22 سوره مبارکه الرحمن ، تولد لؤلؤ{امام حسنعلیه السلام} و مَرجان { امام حسینعلیه السلام} در بیت ولایت نهفته است! در این سوره سخن از رحمت است و لذا بحث فبأی آلاء ربکما تکذبان (پس کدامین نعمت‌های پروردگارتان را انکار می‌کنید) بیان شده است . و ارتباط رحمت به وجود مبارک خلیفه‌های برحق پروردگار عالم ظهور و بروز می‌کند. چنانچه محبت به امام حسینعلیه السلام تقریباً شامل عموم مردم است اما محبت به امام حسنعلیه السلام، خاص است. خصوصیاتش خاصّ وجود مبارک خودش می‌باشد ؛ وجود مبارکش را کریم اهل بیتصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین می‌خوانند!

و امام صادقعلیه السلام می‌فرماید:{کتاب المصباح للکفعمی.ص317}عن ابی عبدالله(ص) فی قوله: "یؤتِکم کفلَین مِن رَحمتِهِ" قال الحسنعلیه السلام و الحسینعلیه السلام. در تفسیر آیه 28 سوره مبارکه حدید می‌فرماید: به خدا ایمان بیاورید تا به شما دو سهم از رحمت خود را بدهم . فرمودند منظور از این دو سهم از رحمت ، حسنعلیه السلام و حسینعلیه السلام هستند. هر دو رحمت الهی هستند.

به یک اعتبار امام حسنعلیه السلام؛مخزن رحمت رحمانیه و امام حسینعلیه السلام ؛ مظهر رحمت رحیمیه می‌باشد. چراکه امام صادقعلیه السلام فرمودند: الرحمنُ اسم خاص بِصفَةِ عامَّةِ و الرحیمُ اسم عام بِصِفَةِ خاصّه. یعنی رحمان ؛ اسم خاص است به صفت عام و رحیم ؛ اسم عام است به صفت خاص.

*در امام مجتبیعلیه السلام نسل امامت تجلی نکرد و جلوات عصمت زهرایی در او متجلی شد (اسم خاص) اما لطف و کرمش فراگیر بود(صفت عام) به نام کریم اهل بیتصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین می‌شود باطن رکوع. و درواقع نماز که ستون دین است به رکعت خوانده می‌شود و اتصال پیدا کردن مأموم به امام جماعت فقط به رکوع است. پس خاص می‌شود و رکن رکوع در هر رکعت فقط یکی است و در آن نباید شک باشد والا نماز باطل می‌شود.

وجود مبارک امام حسنعلیه السلام؛ باطن سبزی عالم

حال درمی‌یابیم که وجود مبارک امام حسنعلیه السلام پایه و اساس و رکن حیات طیب را بر همه عالمیان ظهور داد.

تقریبا هر سبزی در دنیا به خاطر داشتن ظاهراً ماده کلروفیل ، کمی تلخی دارد. در عالم بالا تمام تلخی سبزی‌های عالم را در یک جام کردند و امام حسنعلیه السلام ، یک تنه نوشید(بابی انت و امی و نفسی و مالی و اولادی)! و اوست که در زمان خلافتش که 10 سال است ، برای اصلاح ریشه دین در جامعه که انحرافات معاویه‌ها در آن نفوذ نکند ، صلح را انتخاب کرد ( ریشه کلمه صُلح از صَلَحَ  است که به یک معنی یعنی اصلاح کردن)!

و در مقابلش قاتلی ملعونه به نام جعده در منزلش آمد که زهر جفا را به تدریج به وجود مبارکش می‌خوراند و هربار حضرت کنار مرقد مطهر جدّ بزرگوارش ؛ پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم می‌رفت و شفای خود را می‌گرفت تا درنهایت سمی را نوشید که تمام جانش را مسموم و جگرش را پاره پاره کرد (لعنة الله علی القوم الظالمین من الاولین و الآخرین الی یوم القیامة)

اما تعریف زیبای دیگری هم در این سَم نهفته است : چون درخت ، مظهر ایثار و از خود گذشتگی است . هر درخت سبزی ، سموم هوا را می‌خورد و اکسیژن و هوای پاک را به کسانیکه در اطرافش هستند عنایت می‌کند و حیات سبز خود را به آنها انتقال می‌دهد.

بنابراین وقتی امر خداوند برای نماز شد : أقم الصلوه ، پس درواقع  نمازی که سبز شود و شاخه و ریشه دهد ، برای مؤمن تهویه هوای بهشتی را عنایت می‌کند و اینجاست که نماز واقعی می‌شود : تنهی عن الفحشاء و المنکر.

امام حسنعلیه السلام، حامل تمامِ گنج عشر می‌باشد و عدد ابجد نام مبارکش 118 است که معنی می‌شود به 18+100 : عدد 100 برابر حرف ق یعنی نگهدارنده و عدد 18 برابر با کلمه حی یعنی زنده است. پس عدد 118 یعنی نگهدارنده حیات سبز! و جمع ارقامش 10 می‌شود(10=8+1+1).

حال خوب دقت کنید که جایگاه نام مبارک حسنعلیه السلام=37 است که جمع ارقامش همان 10 می‌شود(10=7+3) و این عدد برابر با نام مبارک خداوند ؛ اول است و اسرار همه اعداد و حروف از این عدد ، ظاهر می‌شود( یعنی همه شاخه و برگ‌های گنج سبز قرآن و کتاب‌های آسمانی

{همانطورکه در کلاس اول ، حروف و عدد برای بچه‌ها تفهیم می‌شود و پایه وصل کردن حروف و به معنا رسیدن را یاد می‌گیرند و شمارش اعداد را هم می‌آموزند. و همه‌ی خزانه علم در پایه حروف و اعداد ظاهر می‌شود}.

و عدد 37 برابر با عدد ابجد کلمه زکی یعنی نورانی است.{در دایره ولایت ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین ، امام حسن زکی العسکریعلیه السلام روبروی امام حسن مجتبیعلیه السلام قرار دارد}.

آیا عدد 37 اعجاز سلامتی انسان نیست؟! که درجه حرارت بدن سالم باید 37 درجه باشد ! پس از بدن سالم هر نوع تحرک صحیح ، فکر صحیح و زندگی سالم و سبز برمی‌خیزد و انشاءالله با عمل سالم و صالح ، آخرت خوبی هم ظاهر می‌شود و این آیه مبارکه ، معنای سلامت است : ...ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا عذاب النار ؛خدایا ما را از نعمت‌های دنیا و آخرت بهره‌مند گردان و از شکنجه و عذاب آتش دوزخ نگاهدار(آیه 201 سوره مبارکه بقره)

نکته دیگر اینکه تنها نام مبارک حسنعلیه السلام است که در آیات قرآن کریم به عدد ابجد اسم مبارکش یعنی  118 بار ، نام حسن و مشتقاتش آمده است.و جالب اینکه نام زیبای حسن علیه السلام فقط در آیه 37 سوره مبارکه آل عمران (...بقبول حسن...) یعنی در جایگاه عددی نام حسنعلیه السلام، آمده است!!!

وجود مبارک امام حسنعلیه السلام؛ باطن رکوع

رکن چهارم نماز، رکوع است .اینجا گنج بهاری شدن و طلیعه به اربعین عمر رسیدن ،  به ثمره‌ی گنج دانه درون اظهار می‌شود! درحقیقت نماز به رکوع ، شماره می‌شود و به رکعت‌هایش خوانده می‌شود.

و رکوع ، تعلق به وجود مبارک امام حسن مجتبی علیه السلام دارد.و عدد 4 ، برابر حرفِ د است که شکل ظاهر(د) ، آن هم رکوع است و دلیل خلقت است و آقا ، سبزپوش آل پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم نامیده می‌شود و جلوه حیات سبز عالم خلقت و تجلی اسم حی پروردگار عالم در صفتِ رحمانیت خالق یکتا و بی‌همتاست. درواقع یکی از اسماء خداوند ، دال است.

پس در حقیقت اسرار نماز در رکوع ظاهر شد زیرا گنج ریشه و تنه و اسرار درون ریشه و تنه ؛ همان حملِ ظهور شاخه از تنه درخت ؛ جایی که محلّ وتر و اتصال حیات شد تا سبزی خود را نشان دهد و جایگاهی که رزقِ باروری میوه را بر شاخه ضمانت می‌کند و باعث تداوم حیات میوه در دانه‌هایش می‌شود.

چنانچه رکوع ، رکن چهارم نماز شد پس بنا بر درس‌های گذشته عدد 4 ، پایه‌ی ارکان خلقت و از عالم عرش و حتی بالاتر از عرش ، اسماءالحسنی الهی تا عرش و کرسی و چهار رکن عالم بیت المعمور، تا 4 رکن خانه مبارک خدا ؛ کعبه (مسجدالحرام) و تا 4 فصل سال و 4 رکن عناصر خلقت عالم و مخصوص خلقت انسان‌ها (آب ، آتش ، باد و خاک) و تا 4 منظور و هدف قیام اباعبدالله الحسین(ع) (قد اقمت الصلوة و آتیت الزکوة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر) ، تا 4 عمل اصلی در ریاضی که حساب و اعداد ، اعمال ماست که یا ضرب است و یا تقسیم ، یا جمع است و یا منها ، تا در 4 ستون بدنمان و ... ، تا 4 گوشه قبر و انشاءالله 4 ستون و پایه ارکان بهشت که تا 4 ، ظهور پیدا نکند سقفی هم برای امن وامان شدن نیست.

پس دنیا هم بر پایه‌ی4 (اربع ؛ ربیع و اربعین) خلق شد که درواقع همه در حال رکوع به پروردگار عالم هستند و همه‌ی رکوع ، تعظیم به حمد خداوند کریم است. و سفره کرامت در حقیقت رکوع ظاهر می‌شود. و رزقِ رحمانیت بر سراسر همه‌ی ارکان هستی حاصل می‌شود.

*چنانچه از جمع اعداد 1 تا 4 (10=4+3+2+1) عدد 10 بدست می‌آید و درواقع 4 روی 10 ؛ همان خزانه گنج عشر و وجود مبارک 14 معصومصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعیناست که همه در صورت و سیرت ، ظاهر و باطن ، حسنعلیه السلامخلق شده و تجلی کرده‌اند و همه برای مردم ، اسوه حسن هستند (الی یوم القیامة).

پس درواقع عدد 4 که برابر حرف دال است ، در حقیقت دلیل خلقت وجود مبارک 14 معصومصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین هستند و این عزیزان ، شاخه سبز و پربار درخت ولایت و رسالت را ظهور داده‌اند، آنها هستند که همه بندگان خدا را احیا کرده و زندگی سالم دنیا و آخرت را می‌بخشند . پس اینجاست که معلوم می‌شود چرا گفتیم که در نماز جماعت ، نقطه اتصال به امام جماعت ، فقط رسیدن به رکوع امام است؟ تا نماز ، حیات جماعتش افشا شود و اتصال برقرار شود!

یکی از اسرار نهفته در رکوع

درس زیبای رکوع این است که هر کس بخواهد درخت عملش در قیامت سبز باشد و بارور شود و میوه خوب بدهد و سایه خنک داشته باشد ، باید در دنیا رکوع بندگی داشته باشد به شرط اینکه به رکوع امام جماعت زمانش یعنی مولا و امام و  صاحب الزمانشصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین، وصل شود تا این وصل نباشد ، حیات آخرتی و سبزی برایش حاصل نمی‌شود . پس باید دانست که چرا خداوند کریم در آیه 160 سوره مبارکه انعام می‌فرماید: ...مَن جاء بالحسنة فله عشرُامثالها ؛ اگر تا دم قبر با خودت عمل حسن بیاوری یعنی از سبزی رکوع برنخیزی ، آنگاه در سجدهِ سرازیریِ قبر ، مزد فله عشر امثالها می‌گیری!

*نتیجه می‌گیریم میوه به شاخه‌ی سبز ، ظاهر می‌شود و درواقع به رکوع (حسن) که دلیل رشد درخت است ، میوه‌ پدیدار می‌شود. درحقیقت نماز ، واسطه وصل به امام زمانصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعیناست و نقطه وصلِ آن ، رکوع می‌باشد. رکوع یعنی با تمام ادب به خداوند و اوامر نورانیش و خلیفه‌های برحقّ مطهرش صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین، تعظیم و تکریم کنیم و با خضوع و خشوع باشیم.

*بنابراین درحقیقت شاخه به مقام رکوع ، اتصال به گنج حیات پیدا کرده (شاخه سبز شجره طیبه با اتصال به تری حیات) یعنی به امام زمان صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین یعنی به قرب خدا رسیده ، پس حامل گل و میوه می‌گردد.

آنگاه وارد رکن سجده می‌شود. که مقام سجده همانطورکه توضیح داده شد ، مقام عبودیت کامل است ، بابِ سجده ، عالمِ وصل است. و دو سجده ، یک رکن می‌شود و در اتصالِ 7 موضعِ بدن به زمین ظاهر می‌شود که با دو سجده ، 2 تا 7 یعنی 14 موضع ، ساجد می‌شوند. و میوه‌ی فی صَلاتهم خاشعون(آیه 2 سوره مبارکه مؤمنون) ظاهر می‌شود.

حقیقت نماز عشا:

حقیقت نماز عشا متعلق است به امام حسن مجتبیعلیه السلام که سبط اکبر و میوه دل خاندان رسالت و ولایت و به روایتی سبز پوش آل محمد صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین و سبز کننده بوستان آل اطهار علیهم السلام و تشیّع و حتی تمام پیامبران و اوصیای آن‌ها است. منظور خلقت و اصلح تمام حقایق عالم و به فلاحت رساننده تمام دانه‌های مستعد، رسیدن به حقیقت جان خویشتن و وصل شدن به بوستان ظاهر و باطن دنیا و آخرت است.

آری هدف خلقت ، رسیدن به سبزی(نشان حیات واقعی دنیا و آخرت)است که هرگز در آن خزان نیست، زیرا که در جلای حیات ، یک رنگ تلؤلؤ می‌کند و آن سبز است. سبز، نشانه حیات خرم و با نشاط است. سبز ، نشانه آبادانی است. چنانچه پروردگار عالم به همه ما عمر عطا فرموده و عمر سرمایه زندگی دنیا و آخرت است . عمر یعنی آباد شدن حیات واقعی انسانی ما و رسیدن به سبزی جان عمر که مفلح شدن و حیات طیب است.

وجود مبارک همه‌ی معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین در تمام دنیا به نور سبز، منوّر هستند زیرا این رنگ ، سیّد رنگ‌هاست و در عالم آخرت دو وجود مبارک حسنین(ص)، سیّد شباب اهل جنت هستند.

*ما انسان‌ها هم، که اشرف مخلوقات هستیم از روزی که به تکلیف می‌رسیم تا از این دنیا برویم باید تحول پیدا کنیم و خود را از زندگی بشری به حیات انسانی و آدم شدن که عصاره (عصر) آن خلیفه الهی و تاج "کرّمنا"ی بندگی پروردگار عالم و حیات طیّب و رضای حجت خدا؛ امام زمان(عج الله تعالی فرجه) که در مجرای رضای خداست برسانیم. و این کلام کاملش می کند "بالحسن مبدّلا". این‌جا انسان قلب به میم می‌شود، یعنی به بهترین صورت انسانی در ظاهر و باطن تبدیل می‌شود.

اگر بخواهیم به حقیقت عشا در دنیا برسیم باید تمام امورات زندگی و لحظات عمرمان و اموالمان و آثار زندگی‌مان سبز شود، باید در راه مهدویت به تکدانه‌ی گل محمدی(ص) که گل همیشه بهار امام حسن عسکریعلیه السلام؛ امام عصر و الزمان، مهدی(عج الله تعالی فرجه) است، وصل شویم و پیرو و شیعه واقعی او باشیم.

*حرکت دانه انسانی در دل‌های ما که با زحمت عمل به احکام، با نیت قرب و رضای خدا است، با دو انشعاب: یکی ریشه در جان ما که اعتقادات و ایمان قلبی ماست ظهور می‌کند و دیگر ساقه که سبز شدنش به عمل از دیدِ چشم و نطقِ زبان، اقرار به دین و ایمان است، ظهور می‌کند. و شاخه و برگ آن، فعلیت آثار آن است که عمل به احکام و خلوص، سبزی آن می‌باشد. و طراوتش شوق ماست که هرچه زودتر در دنیا بتوانیم پروانه شویم و سیر و عشای عمر خود را به کمال عمل صالح برسانیم.

پس دانه، انسان حقیقتی است که باید افشا شود. ناچار باید از پشت 7 پرده ظلمت نفس تجلی کند و در جایگاه عددی طاهره یعنی 40 که برابر است با عددابجد حرف "م" به عشای عمر خود برسد.

حال خود بیندیشید! اگر ساقه نباشد ، دانه می‌تواند خود را افشاء کند؟! جایگاه عددی کلمه ساقه= 40 می‌شود. پس ساقه ، آن فطرت خدایی را بالا می‌کشد تا خود را به عمل در تمام ظاهر و باطن جلوه دهد. بنابراین انسان نیاز دارد که دست خود را به  دوازده دست نورانی (امامان معصومعلیهم السلام) که همان"عروة الوثقی لانفصام لها"؛ یعنی ریسمان الهی که هرگز پاره نمی‌شود وصل کند تا به فضل خدا و شفاعت این عزیزان از ظلمات نفس نجات یافته و به فلاح برسد (صراط مستقیم) و مصداق این آیه شریفه شود:"الله ولی الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الی النور"خدا ولی و دوست و سرپرست مؤمنانی است که او را می‌خوانند و از خدا اطاعت می‌کنند و پروردگار مهربان هم بندگان مؤمن خود را خارج  می‌کند از ظلمات به نور.

آن‌گاه زندگی انسان سبز می‌شود(سیر حرکت عشا) و نماز عشا هنگامی است که تاریکی همه جا را فرا می‌گیرد، و هر کس در منزل و در جایگاه آرامش و استراحت خویش می‌رود و معمولاً بعد از صرف شام تا صبح ، خواب می‌آید و خوردن هم تمام می‌شود، بدن در این ساعات به کمال قوای خویش می‌رسد تا به هنگام صبح ، دوباره زندگی سالم و پرتلاش داشته باشد.

از نظر معنویت، سیر عشا ، انقطاع از امور روزانه است. ولی تحولات شب، باطن لیل است که با 11 رکعت نماز شب و تهجّد سپری شود. پروردگار عالم در آیه 2، سوره مبارکه مزمل می‌فرماید:"قم الیل الا قلیلا" ؛ پس شب هر چقدر می‌توانید اگرچه به مقدار کم، بلند شوید.

شاید به این معنا که پیله‌ی عشای خود را با مجاهدت دو بال که نماز شفع است و شکافتن آن که یک رکعت نماز وتر است ، به صبح صادق برسانید. آنگاه با دو بال ملکوتی حقیقت صبح به نشئه نشاط که بین الطلوعین ، ملکوت بهشت است، به پرواز بلند شوید تا روزی ملکوتی خود را برای رسیدن به صبح کامل از فضل پروردگار عالم دریافت کنید. "المصلی یناجی ربه". یعنی نمازگزار با پروردگار خود درحال مناجات و راز و نیاز است.

*خداوند باری تعالی در مجرای حیات، وسایل رشد ما را مهیا ساخته است تا از راه حلال و توسل و تمسک به حبل الله (ریسمان الهی) به سر منزل سبزی حیات که زکی شدن (یعنی درخشندگی) است به مرحله ظهور گل و میوه مهدویت برسیم و هدایت را گرفته و به میوه شیرینی عمل صالح از دست مبارک امام عصر و زمان خویش، ابا صالح المهدی(عج الله تعالی فرجه) واصل شویم. این است قبولی حسن در مجرای حیات حسن و عشای حسن. زیرا عشایش به صبح صادق رسیده ، یعنی از حالت کرمی به پروانه تبدیل شده است.

در دنیا وقتی عشا زمانش شروع می‌شود که کاملاً سرخی مغرب رفته باشد و سیاهی شب ، آسمان را فرا گفته باشد پس باید عالم متحول شود به :یخرجهم من الظلمات الی النور، که رسیدن به صبح صادق است. در قبر هم ، همین‌که وارد می‌شویم تا لحد را می‌گذارند شب اول قبر شروع می‌شود که همان ظلمات است. اما کسی که در دنیا به حقیقت عشای عمر خود رسیده باشد (دنیا که اسفل سافلین بود و باطنش لیل) و به سلامت از ظلمات نفس  به نور رسیده باشد، دیگر برایش در قبر، ظلماتی نمی‌ماند و او به احسن‌ِ حال می‌رسد، ویخرجهم من الظلمات الی النور برایش به صورت حقیقی جلوه می‌کند. اللهم ارزقنی .

این زندگی زیبای حسن (نیکو و زیباست) و رسیدن به عاقبت حسن و به آخرت حسن است که به صبح حسینی می‌رسد. انشاءالله خداوند کریم بعد از نماز عشا به بنده‌اش برائت را به نام زیبایش انا الله می‌دهد .عدد ابجد کلمه انا الله برابر 118 و مساوی با نام مبارک امام حسنعلیه السلام می‌باشد! عددابجد کلمه‌ی حی=18 است و عدد ابجد حرف ق = 100 می‌باشد، حرف " ق "یعنی نگهدارنده . پس 118 یعنی نگهدانده‌ی مجرای حی ! حال خوب فکر کنید و بهترین عشا را برای خود بفرستید و قدر نمازهای پر برکت را بدانید!

*تمام عروج آسمانی حضرت در لیل یعنی در شب انجام شد و عشا ، کنارزدن پرده‌های لیل است برای رسیدن به حقیقت نور، که آن هدایت محض است به قرب و رضای حق تعالی و انسان با درجه‌ی احسن باید از درون نفس خود، دانه کمالات انسانیش را به زیبایی حسن و بهترین رشد را دهد و وقتی سبزی دانه سر از نفس ، بیرون آورد ملکاتش انسانی باشد تا زندگی‌اش سبز شود. آنگاه میوه‌هایش، خُلق حسن و الگوهایش، اسوه حسنه و رزقش، رزق حسن و عاقبتش به فضل خداوند کریم حسنه شود و خلاصه با نمره‌ی احسن بندگی وارد آخرت شود و با خرمی و سرسبزی هر چه بیشتر در آن‌جا به سیر کمالی خود برسد.

*وجود مبارک امام زمان، وصی الحسن(عج الله تعالی فرجه) می‌باشد، کسی که تمام منظور پروردگار عالم برای خلقت انسان، به دست مبارکش اجرا می‌شود و با ظهور با برکتش، عالم سبز و گلستان و خلاصه بهشت موعود می‌شود و تمام ظلمات ریشه کن شده و گل همیشه بهار سرسبز ولایت و رسالت بارور می‌شود. و او تک گل همیشه بهار محمدی است.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

و این عشای واقعی دنیا را به دست یدالهی خود ، قلب به میم می‌کند (همان‌طور که گفته شد عدد ابجد حرفِ "م"= 40 است) و ایشان عشا را به صبح هدایت می‌رساند. همه پروانه می‌شوند و به گردش طواف می‌کنند، همه قدر نور را می‌دانند و آن روز شکرگزار وجود مقدس او خواهند بود.

اگر انسان مؤمن در عشای عمر خود صحیح عمل کند نتیجه‌اش این است که در آخر عمر یا در هنگام مرگ وارد صبح زندگی خویش می‌شود، زیرا که بهشت مقام صبح است. بهشتی که مثل بین الطلوعین است، دیگر نه ظهر و نه عصر، نه مغرب و نه عشا دارد(زیرا اگر داشت دوباره باید عمل به احکام داشته باشند) ، در حالی‌که زحمت تمام می‌شود. همان‌طور که آب دهن کرم ابریشم، نخ ابریشم است یکی از لباس‌های بهشتیان هم ابریشم است و آن پارچه‌ی دیباست. در بهشت ثمره‌ی زحمت دنیا ، زینت و زیور و آسایش دائم برایشان می‌شود. اما کسانی‌که غفلت کردند و در دنیا به حقیقت عشای انسانی نرسیدند در برزخ تا قیامت، متاسفانه در تحول عشا قرار می‌گیرند. و اگر خدای نخواسته عشای آنها دربرزخ کامل نشود در قیامت و در عذاب‌ها باید عشا را بگذرانند تا متحول و پاک شوند. پس بکوشیم سرمایه گرانبهای دنیایی خود را به غفلت از دست ندهیم!!!

 

 

اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل الساعه ولیاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عیناًحتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۰۳ ، ۱۵:۱۲
عذرا شفائی

 سوره مبارکه توبه و سوره مبارکه قلم

 

114-سوره مبارکه نصر

1-سوره مبارکه علق

 

_____

Flowchart: Connector: _____سوره مبارکه قلم ؛ دومین سوره‌ایست که به قلب مطهر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلم نازل شده و مکی می‌باشد. و در دایره سوره‌ها از نظر ترتیب نزول روبروی سوره مبارکه توبه قرار دارد ( به عدد ترتیب نزول 113 است و از نظر قوس صعودی قرآن ، سوره مبارکه فلق در ترتیب فهرستی به

دایره عدد ترتیب نزول سوره‌های مبارکه قرآن :

 

       
   

2 -سوره مبارکه قلم

 

113-سوره مبارکه توبه

 

 

 

 

عدد 113 ، دومین سوره از آخر قرآن است! ) که مدنی می‌باشد و 129 آیه شریفه دارد که برابر با نام مبارک مطیع و لطیف است  و نهمین سوره از نظر فهرستی در قرآن کریم می‌باشد.

 

نام مبارک قلم

*سوره مبارکه قلم ، مقام انسانیت و کمال انسانیت را به درجه‌ی اعلای شئونات نمایان کرده با نام مبارک قلم ! یعنی تعلیم و تعلم آموزش و پرورش تربیت و هدایت را در خصوص انسان و انسان شدن و انسانی زیستن و در وجه انسانیت به مقام جانشینی خداوند متعال برگزیده شدن به نام خلیفة الله می‌باشد. درحقیقت اسرار این سوره تمام نشدنی و خزانه ای است که نوشتن نمی‌تواند حق آن را ادا کند!

پروردگار عالم اولین آیات مبارکی که به قلب مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل فرمود 5 آیه‌ی اول سوره مبارکه علق بود که بعد از بسم الله الرحمن الرحیم به ایشان فرمود : إقراْ یعنی بخوان . باسم ربک الذی خلق به اسم پروردگارت که تو را خلق کرد یعنی نور اقدم تو را پیش از اشیاء خلق کرد. معلوم است اول باید آفریدگار خود را بشناسیم و به زبان اقرار کنیم .

بعد فرمود کسی که خلق کرد انسان را از خون بسته شده ؛ علق (که علق نام سوره می‌باشد). حروف علق همان حروف کلمه عقل است که دنیایی از معارف در آن نهفته است!

اما در آیه سوم می‌فرماید: إقراْ و ربّک الاکرم  ؛ بخوان که پروردگار تو خیلی ارجمند و کریم و بزرگوار و صاحب کرَم است.

در آیه چهارم مقصود ما معلوم می‌شود که می‌فرماید: الذی علّم بالقلم ؛ خدایی که بوسیله قلم آموزش داد. حرف با که اتصال به قلم دارد ، به یک معنا وسیله است و یک معنا تأکید و قسم است و به یک معنای زیبا که درسوره مبارکه قلم بیان شد (ن والقلم و مایسطرون) : نوشتن یعنی یسطرون-سطرکردن . یعنی باقی ماندن و ابقا شدن . بقای علم در نوشتن است چه در کتابها و چه در حافظه‌ها. چنانچه علوم پیشینیان با کتاب و قلم بدست ما رسیده و اشخاص عالِم را از علمی که مکتوب شده ، می‌شناسیم . و امروز از سالیان پیش از درون کتابها ، علم توانسته با مردم زمان ما رابطه برقرار کند. چنانچه نویسندگان آنها با کتابها زنده‌اند و افکار آنها در زندگی اشخاص در زمانهای آینده مثمر ثمر واقع می‌شود و علوم بدست آیندگان کامل و کاملتر می‌شود. پس خداوند دستور کتابت را بالقلم می‌فرماید.

*حال خوب دقت کنید! قلم کیست؟ وجود مبارک مولای متقیان ؛ علی بن ابیطالب (ص) است که فرمود :انا القلم (من قلم هستم). و بالقلم یعنی ب +القلم . منظور از با ؛ حرفِ ب (بدون نقطه)، ظرف نورانی کتابتش با تمام  علوم ، که حقیقت اسرارِ باء را  نقطه‌اش (نقطه زیرِ ب) در کتاب‌ها و جان‌ها گویا می‌کند. و آقای ما ناطق قرآن و نطق الله الاعظم است (عدد ابجد حرفِ ب =2 است). پس اسرار قلم ، نه یک ظاهر کوتاه بلکه عالم در علم قلم و درکتابت 30 جزء قرآن غرق است.

هر نوشته‌ای که برای رضای خداوند علمی را  ثبت می‌کند ، همه بالقلم هستند. درواقع ظاهر قلم ، دست نویسنده است اما باطنش ، او می‌نویسد! او ، علم را ثبات می‌دهد. و بقا می‌دهد.

جالب است که سوره مبارکه توبه روبروی سوره قلم است (در دایره ترتیب نزول) و عدد ترتیب نزول سوره مبارکه توبه 113 است که برابر با عدد ابجد نام مبارک خداوند ؛ باقی می‌باشد. پس قلم بدون توبه و قلم بدون برائت ، قلم نیست ! زیرا نوشته‌اش ، باقی نمی‌شود.

و در آیه پنجم سوره مبارکه علق می‌فرماید : علّم الانسان مالم یعلم؛ به آدمی آنچه را که نمی‌دانست بیاموخت. پس آموزه‌های همه ، بالقلم هستند. و از آن جوهر نورانی و قلم نورانی تثبیت شده‌اند. از امام باقرعلیه السلام روایت شده : پس قلم ، نفس پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلم است و نورِ قلم از وجود مبارک حضرت جداشده است یعنی به حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام آموخت علّم الانسان ، برای تو از طریق کتابت به حضرت علی علیه السلام علم آموخت. مالَم یَعلم. (کتاب تفسیر قمی ج2 ، ص430)        

*همانطورکه در قسمت‌های قبل خواندیم عدد 2 برابر حرف ب است و قرآن عزیز با حرف ب در جمله نورانی بسم الله الرحمن الرحیم شروع می‌شود. و قول نورانی پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلم کلّ محتوای قرآن را در حرفِ ب معنا می‌فرماید.  پس حرف ب ، خزانه گنج علم کلّ قرآن است . و علم قرآن علم ماکان و مایکون و کاین عالم می‌باشد. و علم قرآن بر تمام عالم خلقت از عالم اسرار تا عالم اسفل دنیا و در دنیا و آخرت احاطه وجودی دارد.

بنابراین همه در عدد 2 غرق است. چنانچه توضیح داده شد و اکنون باید بگویم همه در قلم غرق است! چنانچه کاتب قرآن باطن همان باءِ بسم الله است و حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید :  انا نقطه تحت الباء ؛ من نقطه‌ی زیر باء هستم.

حالا خوب دقت کنید آیا روا نیست که تنها عزیزی که خزانه کلّ گنج قرآن را که خودش نفس آن ظرف نورانی قلب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است ، به عنوان صدای طپش قلبش که نطقش می‌باشد تماماً کلام خداوند یعنی ناطق قرآن است ؛ سرور و مولای کائنات علی بن ابیطالب علیه السلام باشد؟! که 30 جزء قرآن عزیز را کتابت نمود. و اسرار تنزّل قرآن را در حروف و کلمات و در تمام حرکات و صداهای تجویدی و قوانین ترتیل قرآن با تمام زیبایی‌ها گنج نزول و از نظر فهرستی سُوَر و آیات قرآن در عدد و نام گذاری بطور کامل کتابت فرمود. پس اوست گنج قلم عالم درعدد 2 به حرفِ باء!

*همانطورکه می‌دانید قلمی خوب می‌نویسد که هم ساجد شود و هم نوک قلم شکاف داشته باشد یعنی سَرِ قلم با سجده‌ی بندگی سطر می‌کند. آنگاه خوب می‌نویسد. اگر سَر قلم بالا باشد، مانع می‌شود که جوهر سرازیر شود (واضح است که نمی‌نویسد) یعنی طغیان می‌کند. چه سری ساجدتر که در مسجد کوفه در هنگام نماز صبح در محراب سر به سجده بگذارد و آنگاه به شمشیر زهرآلود شکافته شود و آنگاه در محراب نماز با خون خود بنویسد : بسم الله الرحمن الرحیم. بأبی انت و امی.

این است حقیقت قلمِ زنده ! حقیقتی است که خوب به مولایش ؛ پروردگار عالم درس پس می‌دهد. و فرمود: فُزتُ برب الکعبه. لعنت خدا بر قاتلین و ظالمین حق امیرالمؤمنین علیه السلام. جالب است که این اتفاق در نماز صبح می‌افتد. چنانچه نماز صبح 2 رکعت است و صبح ، باقی است الی یوم القیامت. چنانچه می‌خوانیم یوم القیامة (صبح قیامت).

نتیجه اینکه برای اشخاص معمولی ، قلم فقط با توبه ، خوب می‌نویسد و فرمان  صاحبش را می‌برد و ساجد و متواضع می‌شود. اما برای وجود مبارک معصوم صلوات الله علیهم اجمعین که حقیقت سجده است ، هرگز برنمی‌خیزد الی یوم القیامة . بنابراین بدون توبه ، نگارش قلم اشتباه است ، پس اینگونه در دو قوس صعودی و نزولی دو سوره مبارکه قلم و توبه در مقابل هم قرار می‌گیرند تا به واقع به علم و عمل صحیح و به کارنامه مطلوب نمره 20 در دنیا و آخرت برسیم و آنچه بعد از خودمان می‌ماند ، امامِ عمل دیگران در صدق و سلامت باشد.

*نکته بسیار مهم : چه بخواهیم و چه نخواهیم وجود خلقتی (جسم) ما در دنیا ، قلم می‌شود و عمرِ ما لوح. و دائماً با قلمِ وجود در صفحه لوح می‌نویسیم. چنانچه در قبر خداوند می‌فرماید: إقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیباً ؛ کتاب عملت را بخوان که تو تنها برای رسیدگی به حساب خویش کافی هستی.(آیه 14 سوره مبارکه اسرا).  حال آن روز باید دید که نوشته‌هایمان چگونه است؟!

حال خوب دقت کنید ! اگر بهترین دفتر و بهترین قلم را به کودکِ بدون علم بدهند ، در دفتر خود چه می‌نویسد؟ خط خطی می‌کند! پس آن روز دفتری قبول می‌شود که با علم (به احکام و قرآن) ، عمل کرده باشد والا جز خط خطی و سیاه شدن ، چیز دیگری نیست! و آنگاه دیگر بخششی نیست "مأواهم جهنم و ساءت مصیرا" .

و پروردگار عالم در آیات 97 تا 100 سوره مبارکه نساء می‌فرماید : انّ الذین توفّهم الملائکةُ ظالمی انفُسهم قالوا فیم کنتم قالوا کنّا مستضعفین فی الارض قالوا اَلَم تَکُن ارضُ الله واسعةً فتُهاجِروا فیها فاولئک مأواهم جهنم و ساءَت مصیراً(97) آنانکه (هنگام مرگ و قبض روح) ظالم و ستمگر بمیرند فرشتگان از آنان بازپرسند در چه کار بودید؟ پاسخ دهند که ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان بودیم فرشتگان گویند :آیا زمین پهناور نبود که در آن سفر کنید؟ { برای علم آموزی حرکت کنید} پس از آنان عذری نپذیرند و مأوای ایشان جهنم است و بازگشت آنها جایگاه بسیار بدی است. الا المستضعفین مِن الرجال و النساء و الولدان لایستطیعونَ حیلةً و لایهتدونَ سبیلاً (98) مگر آن گروه از مردان و زنان و کودکان که براستی ناتوان بودند که گریز و چاره‌ای بر ایشان نبود و راهی به نجات خود نمی‌یافتند.

فاولئک عسی الله اَن یَعفوَ عنهم و کان الله عفوّاً غفوراً(99) و آنان امیدوار به عفو و بخشش خدا باشند که خدا گناهانشان را می‌بخشد که خدا بخشنده و آمرزنده بندگانست.

 و مَن یُهاجِر فی سبیل الله یَجِد فی الارض مُراغماً کثیراً و سعةً و مَن یَخرُج مِن بیته مُهاجراً الی الله و رسوله ثمَّ یُدرکه الموتُ فقد وقعَ اجرُهُ علی الله و کان الله غفوراًرحیماً (100) و هر کس در راه خدا از وطن خویش هجرت کند در زمین پهناور خدا برای آسایش و گشایش امور {منظور علم آموزی} جایگاه بسیار خواهد یافت و هرکس از خانه خویش برای هجرت به سوی خدا و رسولش ( و حفظ مقام ایمان) بیرون آید و در سفر، مرگ وی فرارسد اجر و ثواب چنین کسی بر خداست و خدا پیوسته آمرزنده و مهربان است.

*سوره مبارکه قلم

این سوره مبارکه آخرین سوره ایست در قرآن که با حروف مقطعه شروع می‌شود {یعنی بیست و نهمین سوره که با حروف مقطعه شروع می‌شود} . و با حرف مقطعه ن شروع شده که در بین 78 حرف مقطعه ، بلا تکرار است { 14 حرف بلاتکرار هستند و چهاردهمین حرف ، حرف نون است! }.

عدد ابجد حرف ن=50 می‌شود که برابر با عدد ابجد کلمه کُل است . جایگاه عددی حرف ن در حروف الفبا برابر 14 است. حرف ن ، دارای 2 مخرج است : در دهان و بینی و با غنه خوانده می‌شود. و از حروف استثناست که به دو صورت نوشته می‌شود1) بصورت حرف ن   2) بصورت تنوین که نوشته نمی‌شود ولی خوانده می‌شود یعنی فقط بصورت حرکت دوزبَر ، دو زیر ، دو پیش  ً   ٍ   ٌ .

حرف ن ، پشت تمام حروف الفبا کارمی‌کند. بصورت مربی حروف است و هرکدام را به معنای حقیقی و صورت تلفظی صحیح ظاهر می‌کند. در پشت 15 حرف ، اخفا می‌شود و در پشت 6 حرف( حلقی ) ، اظهار می‌شود و در پشت  6 حرف (یرملون)، ادغام می‌شود و پشت یک حرف ب ، قلب به میم می‌شود که مقصد عالم و هدایت جان معنای عالم است.

حرف نون یعنی جوهر ، یعنی اُم و یعنی مربی !پس قلم بدون جوهر نمی‌نویسد. درحقیقت خداوند در سوره مبارکه قلم ، نون را معرفی می‌فرماید ؛ نون و القلم و مایسطرون. پس آنچه از قلم ظهور دارد که سطر شود ، نون می‌باشد. و حقیقت نون در مظهریت وجود مطهر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است که هم کفوِ قلم می‌باشد! و هر دو بزرگوار در عدد 2 هستند.

بنابراین پروردگار مربی انسان‌ها را بهترین و برگزیده‌ترین شخصیت‌های کامل انسانی ؛ حقیقت نون و القلم قرار داد تا انسان با آموختن و تربیت شدن به حدود الهی و مؤدب شدن به آداب الهی ، مقام و درجات عالی انسانی را در دنیا و آخرت کسب کند.

درواقع اگر ما شیعه و محب واقعی چهارده معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین باشیم ، باید فعلِ عملمان پشتِ باب الله ناطق ؛ امام زمان علیه السلام و باب الله صامت ؛ قرآن عزیز قرار بگیرد. چنانچه جوهر به سجده در قلم جاری می‌شود (باید سرِ قلم پایین بیاید تا بنویسد) و آن مقامِ اطاعت و تسلیم شدن است.

و آنگاه جوهر قلمِ هر وجود که بصورت ن است ، باید پشتِ حرفِ بِ بسم الله (باب الله) قرار بگیرد تا منقلب شده  و صورتِ ظهوری عمل به حرف م تبدیل شود. عدد ابجد حرف م=40 است یعنی رسیدن به طهارت و اربعین و اخلاص ! خداوند کریم در آیه  79  سوره مبارکه واقعه می‌فرماید: لا یمسّه الا المطهّرون ؛ مسّ نمی‌کنند قرآن را مگر پاکیزگان. یکی از اصول مسّ قرآن این است که لااقل با وضو باشیم (وغسل واجب بر گردنمان نباشد) که در غیر اینصورت دست زدن به آیات قرآن حرام است.

حال اگر بخواهیم عامل به آیات قرآن شویم به شرط اسلام و تشیع ، اذن ورود پیدا می‌کنیم. اسلام ، بابِ طهارت ظاهر و تشیع ، بابِ طهارت باطن است. با قبول اسلام ، قلم وجود متواضع می‌شود و با قبول تشیع ، جوهر قبول نوشتن می‌کند به کلمه توحید لا اله الا الله . اسلام ، دنیای ما را پاک می‌کند و شیعه شدن به 12 امام و 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، قلب و آخرت ما را به طهارت می‌رساند!

می‌دانید بهشت جایگاه طاهران است ، درواقع شیعه شدن یعنی ایمان آوردن قلبی و قبول ولایت معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین و آن میسّر نمی‌شود مگر با توبه نصوح و برائت از مشرکین و ظالمین و غاصبین و ناکثین و مارقین و منافقین. تمام زحمت مؤمن رسیدن به نقطه وصل نون به بالقلم است که نتیجه نهایی رسیدن قلب به میم ، نون پشت حرف ب تبدیل به م شدن است یعنی رسیدن به عدد 40 ، رسیدن به طهارت و اربعین (بهار شدن) ، سبز شدن ، زنده شدن!

تمام زیبایی این درس به نتیجه آن است و تمام رسالت رسولان و هدایت امامان و معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین نگارش قلبی برای همه‌ی انسان‌ها ، میم است.  

اما خیلی زیباست وقتی که این سوره مبارکه در دایره سوره‌های قرآنی از نظر ترتیب نزول در مقابل سوره مبارکه توبه قرار می‌گیرد. واقعا قلم عاجز از نوشتن این همه معارف است!

*سوره مبارکه توبه

یکی از مهمترین خصوصیات این سوره مبارکه این است که با بسم الله الرحمن الرحیم شروع نمی‌شود و تنها سوره‌ایست که با برائت آغاز می‌شود. یعنی تبریٰ جستن. یعنی تزکیه و تهذیب . یعنی پاکی و طهارت. زیرا این سوره مبارکه ، نهمین سوره قرآن است پس در مقام فهرستی ، بلوغ کامل حیات انسانی است. و تا هر بنده‌ای این برائت قلبی را پیدا نکند ، نسبت به امر پروردگار عالم و ولایت چهارده نور مقدس صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، تولای قلبی واقعی پیدا نمی‌کند.

سوره مبارکه توبه در جزء 10 شروع می‌شود و در جزء 11 تمام می‌شود. درواقع ورودیش به عدد 9 (نهمین سوره) روی 10 است یعنی 19 (10+9) و عدد  19، رمز قرآن و تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم است و در آخر به عدد 9 روی 11 پایان مییابد که می‌شود 20 (11+9) یعنی با نمره 20 در حقیقت با انتخاب صحیح و با موفقیت در ایمان راسخ تمام می‌شود.

درواقع نمره 20 برابر حرفِ کاف است (ک=20) یعنی به نمره کافی می‌رسد! و اگر اعداد 1 تا 20 را با هم جمع کنیم می‌شود 210 که برابر با عدد ابجد نام مبارک "امام حسین" علیه السلام است. یعنی نمره بیستِ واقعی ، رسیدن به شهادت فی سبیل الله و زیارت لقاء الله با روسفیدی تمام است و درواقع قبولی در عاشورای عمل است. اللهم الرزقنا

*اگر سه عدد دخیل در این سوره یعنی 9 و 11 و 10 را با هم جمع کنیم ، 30 می‌شود و این خصوصیت فقط برای این سوره است! شاید بتوان گفت تمام قرآن به شرط توبه و برائت از مشرکین و جنگ با هوای نفس و داشتن طهارت حقیقی قبول می‌شود و یکی از نام‌‎های قرآن هم توبه است و یکی از نام‌های خداوند ، تواب می‌باشد.

*سوره مبارکه توبه نهمین سوره قرآن است زیرا انسان تا در بلوغ 9 عقلی و عملی نرسد که بتواند غلط خود را تشخیص دهد ، توبه برایش مفهومی ندارد و آنگاه که درک کرد باید با غلط و نفس عمل اشتباه بجنگد تا از عادات و رویه خود بیرون بیاید. پس این توفیقی است که خداوند به گنهکارمی‌دهد . درحقیقت باید یاد بگیریم به هوای نفس ، نـَه بگوییم و رضای دل را قربانی رضای خدا کنیم.

* در شکل دایره بسم الله ( در اول کتاب مهندسی خلقت آمده است) دقت کنید که دایره به شعاع 9 کشیده شده ، درواقع عالم در سوره مبارکه توبه غرق است و بسم الله ، محیط بر آن است!      

*نکته : همانطورکه در جلد دوم کتاب مهندسی خلقت بطور کامل توضیح داده شد تمام عالم در بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد غرق است که یک آیه محسوب می‌شود و افضل بر همه‌ی آیات قرآن است و شامل 19 حرف می‌باشد. پس درواقع عالم در 19 حرف غرق است و همه‌ی عالم ، مضربی از عدد 19 است. باطن همه‌ی این گنج در قرآن کریم است که به قول پیامبر(ص) کلّ محتوای قرآن در این 19 حرف جمع است ، پس قرآن هم مضربی از 19 است (رجوع شود به جلد دوم مهندسی خلقت). عدد نوزده یعنی نو ، زده شده است! و همه در حقیقت ربیع و بهار است . و همیشه به روز بوده و برای محققان هربار گنجی از معارف قرآن افشا می‌شود و در هر زمان ، علوم آن روز را بیان کرده و مسائل آن زمان را حل و دستورات خاص را بیان می‌کند. و در زمان ظهور قرآن ناطق ؛ امام زمان عجل الله تعالی فرجه بطور کامل تجلی می‌کند.

پس اگر دایره مهنسی قرآن را ترسیم کنیم ؛ حروف بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد می‌شود :

 

 

و از آنجا که عدد ابجد کلمه قرآن=351 است که جمع ارقامش 9 می‌شود ، پس شعاع دایره قرآن 9 است و سوره مبارکه توبه ، نهمین سوره قرآن مجید است. خوب دقت کنید! آیا این یکی از عجایب نیست که تمام قرآن باطن سوره مبارکه توبه است ؟! پس بسم الله کلّی قرآن ، حاکم بر این سوره می‌باشد. فقط شرط دریافت حقیقت توبه ، برائت از مشرکین و برائت از هر گونه شرک و گناه است.

*در حقیقت ترتیب نزول سوره مبارکه توبه به عدد 113، توجیه کننده این معناست: درواقع 113 بسم الله در بسم اللهِ سوره مبارکه حمد غرق است پس سوره مبارکه توبه ، جلوه‌ی صد و سیزدهمین بسم اللهِ قرآن است. خداوند حکیم با قرار ندادن بسم الله در ابتدای این سوره ، حکمتش را در کلّ بلوغ هدایت برای بندگان تیزبینش افشا می‌کند و معارفی را پرده برمی‌دارد که آن حکیم ربّ العالمین است و به شکل بسیار لطیفی بندگانش را از ظلمات جهل به نور ِ هدایت ، راهنمایی و تربیت می‌فرماید.

*نکته : عدد 351 (=قرآن) برابر با عدد ابجد حروف "ولایه امام علی بن ابیطالب" علیه السلام و همچنین "عجایب امام مولود کعبه" است!

عدد ابجد حروف بسم الله الرحمن الرحیم =786 است که برابر با عدد ابجد حروف "معجزات قولی امام اول"  =  "ابد الازلیات امام علی بن ابیطالب" علیه السلام =  "ازل الابدیات امام علی بن ابیطالب" علیه السلام می‌باشد !

*پس خوب دقت کنید! یک عدد 2 در اول داریم و یک عدد 2 در آخر ! درواقع دانش آموزی که دست به قلم می‌شود و تعلیم و تربیت و هدایت می‌شود ، باید تکلیف خوب به معلم تحویل دهد تا نمره 20 بگیرد! درواقع سوره مبارکه توبه ، رسیدن به نمره‌ی 20 عمل صحیح و سالم به تکلیف الهی است. این حقیقتِ زحماتِ امامان معصوم ماست صلوات الله علیهم اجمعین که شیعیان و پیروان به حقشان از بابِ برائت از مشرکین و کافران به 20 ِ عمل می‌رسند.

آیه 124 سوره مبارکه بقره درباره امتحانات سخت حضرت ابراهیم علیه السلام و آیات 127 و 128 و 129 سوره مبارکه بقره درخواست قبولی و عنایت خداوند به ابراهیم (ع) است : و إذابتلی ابراهیم ربّه بِکلماتٍ فَاَتمّهنَّ قال انّی جاعلکَ للناسِ اِماماً قال و مَن ذریتی قال لاینال عهدی الظالمین (124) هنگامیکه خدا ابراهیم علیه السلام را به امور چندی امتحان فرمود و او همه را بجا آورد خدا به او فرمود من تو را به پیشوایی خلق برگزینم .ابراهیم علیه السلام عرض کرد این پیشوائی به فرزندان من نیز اعطا خواهی کرد؟ فرمود:عهد من هرگز به ستمکاران نخواهد رسید.

 و إذ یرفَعُ ابراهیمُ القواعد مِن البیت و اسماعیل ربّنا تقبّل منّا انّک انت السمیع العلیم (127) و وقتیکه ابراهیم علیه السلام و اسماعیل علیه السلام دیوارهای خانه کعبه را برافراشتند عرض کردند پروردگارا این خدمت را از ما قبول فرما که توئی که دعای خلق را اجابت کنی و به اسرار دلهای همه دانایی.

ربّنا واجعلنا مُسلمینِ لکَ و مِن ذرّیّتنا اُمّه مسلمةً لک و ارِنا مناسِکنا و تُب علینا انّک انت التوابُ الرحیمُ (128) پروردگارا اول ما را تسلیم فرمان خود گردان و فرزندان ما را هم به تسلیم و رضای خود بدار و راه پرستش و اطاعت را بما بنما و بر ما وظیفه بندگی را آسان بگیر که تنها توئی بخشنده و مهربان.

ربّنا وابعث فیهم رسولاً مِنهم یَتلوا علیهم آیاتکَ و یعلّمهم الکتاب و الحکمه و یُزکّیهم انّک انت العزیزُ الحکیمُ (129) پروردگارا فرزندان ما را شایسته آن گردان که از میان آنان رسولی برانگیزی که بر مردم تلاوت آیات تو کنند و آنان را علم کتاب و حکمت بیاموزند و روانشان را از زشتی پاکیزه سازند. توئی که در همه عالم هر کار خواهی بر آن قدرت و علم کامل داری.   

*پس خیلی واضح است که پروردگار عالم به همه عالمیان می‌آموزد که بهترین و برگزیده‌ترین بنده خودش در آن زمان با امتحانات سخت ، نمره 20 گرفته و آنگاه به رتبه بالاتر ارتقاء پیدا کرده است. و حضرت ابراهیم علیه السلام در کنار خانه مقدس خدا ، جایگاه قدم مبارکش است و تمام مسلمانان در هنگام نماز طواف باید پا پشت جای پای حضرت بگذارند تا حجّشان به ظاهر صحیح باشد.

  عدد 2 در نماز

در نمازهای واجب کمتر از 2 رکعت نداریم. هر قسمت از نماز از نیت تا آخر نماز به دو شکل کامل می‌شود : یک روح و یک جسم . درواقع باید زمانی که قیام می‌کنی ، شکل نماز را برپا کنی و رو به قبله باشی { کعبه ، ظاهر قبله و باطنش ولایت چهارده معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است} و با طهارت غسل و وضو تا کلام که جاری شد با نیت درون نماز شکل ظاهر و ارتباط باطنی‌اش برقرار شود. پس شکل ظاهر و ترتیب و احکام ظاهرش ، جسم است. ذکر و ارتباط قلبی و نیت در مجرای رضای خدا قربتاً الی الله ، روح آن است. در رکوع ، شکل رکوع ، جسم است و ذکر آن ، روح و همینطور سجده و اذکار قیام و قنوت و تسبیحات و در آخر تشهد و سلام ، پس حاصلش برکاتی است که متصل می‌کند ارتباط قلبی را در حقیقت آثار نماز الی یوم القیامت.

عدد 2 در نماز صبح و ورود در باطن قرآن کریم

یکی از زیبایی‌های نماز صبح دو رکعت بودنش است. در کتاب عرفان عشر اشاره شد که پروردگارعالم نعماتش را به انسان در دنیا و آخرت، به تمام و کمال داده است (طولی و عرضی، آفاقی و انفسی، ظاهری و باطنی عنایت فرموده).

بهترین آب و هوا ، ساعت بین الطلوعین است و آن در صبح است که این آب و هوا را می‌گویند برای بهشت است. ساعت اجابت دعا و تغییر پیدا کردن جایگاه ملائکه شب و روز در صبح است که خداوند می‌فرماید دو دسته ملائکه برای مؤمن عملش را می‌نویسند. سوره مبارکه اسرا آیه 78 : أقم الصلوة لدلوک الشمس الی غسق اللیل و قرآن الفجر اِنّ قرآن الفجر کان مشهوداً ؛ از هنگام زوال خورشید تا آنگاه که تاریکی شب فرامی‌رسد نماز را بپادار و نیز نماز صبحگاه را و نماز صبحگاه را همگان حاضر شوند یعنی دو دسته فرشتگان (شب و روز ) شهادت می‌دهند.

عدد ابجد کلمه صبح=100 و برابر با عدد ابجد حرف ق است  یعنی نگهدارنده و تنها وقتی که در قیامت نگهداشته می‌شود ، صبح است چراکه می‌فرمایند صبح قیامت!

جالب است که جایگاه عددی حرف ق=19 است یعنی صبح از باطن 19 حروف و یا از پشت 19 حروف طلوع می‌کند! { 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم  که بقول پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم کلّ محتوای قرآن در سوره مبارکه حمد و تمام آن در 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم جمع است }

و در شب هنگام به ساعت 19 می‌رسیم که آن برابر ساعت 7 شب است و کلّ سوره حمد شامل 7 آیه است و تمام آن در 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم  است . پس طلوع صبح از پشت بسم الله و ورود لیل یعنی شب هم از پشت 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم است.{ بعبارتی شروع روز ما با صبح است ( پشت 19 حروف) و شروع شب(ساعت 19) پشت 19 حروف  }

*نماز صبح ، تنها نماز واجب در هر شبانه روز می‌باشد که 2 رکعت است . چنانچه تا الان عدد 2 را متوجه شدید که عدد مهمی است و در پایه و مبنای 2 شد عدد 10 و اگر از طرف راست عدد 10 را بخوانیم می‌شود صفر و یک ؛ مبنای حقیقی اسرار عالم!

*باطن نماز صبح ، ابا عبدالله الحسین علیه السلام است. حال اگر به حروف عدد دو را بنویسیم ،عدد ابجدش برابر 10 می‌شود(10=6+4) که به عربی، عشر می‌گویند. امام حسین علیه السلام خود، امام عاشورائیان است؛ زیرا خود صاحب 10 است روزی که متولد شد به عدد 10 بدنیا آمد(یک خودش و9 ذریه‌ی معصوم در بطنش بود) .

پس نماز صبح متعلق به 10 وجود مبارک امام معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است و خداوند کریم  در قرآن مجید سفارشِ نماز وسطی را فرموده و در تفاسیر نماز وسطی را نماز صبح خوانده‌اند { آیه 238 سوره مبارکه بقره : "حافظوا علی الصلوات و الصلوه الوسطی و قوموا لله قانتین": همه نمازها به ویژه نماز میانه را پاس دارید و مطیعانه برای (نماز) بایستید. در حالی‌که هرنمازی به یک صورت وسطی(میانه) می‌شود مثلا نماز ظهر بین نماز صبح و عصر می‌شود یا نماز عصر بین نماز ظهر و مغرب است، اما در تفسیر احتمال معنا  نماز صبح است }.

و عدد10 ، گنج اسرار عالم و حقیقت آفرینش است که مفصل درکتاب عرفان عشر بیان شده‌است، چنانچه در دنیا می‌فرمایند: کلّ یومٍ عاشورا و کلّ ارضٍ کربلا. امیدوارم این نکته‌ی مهم را متوجه شده باشید که عدد 10 یعنی گنج وجود 14 معصومصلوات الله علیهم اجمعین (1+2+3+4=10 که می‌شود 4روی 10 یعنی 14).

امام حسین علیه السلام با حقیقت وجودش بر سرسبزی عشای عمر و با تیغ سپیده‌ی صبح دل ظلمات را شکافته و گلبرگ‌های گل محمدی صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین را ظهور داده و جان میوه اسلام و قرآن را که در جان حقایق اهداف الهی منظور بوده به ثمر رسانده است. و میوه این باغ که قلب طپنده آفرینش است و حیات تمام رگ‌ها و عروق جامعه اسلامی است الی یوم القیامه با خون ثارالهی خویش سیراب گردانیده است. امام حسین علیه السلام با قلب شدنش در محراب عبادت و بندگی به حیات همه انسان‌ها جان بخشید و با گردش خون پاک خود در تمام عالم پیام حق را رسانید و بهشت را ضمانت فرمود.

پس وقتی از لیل دنیا با صورت زیبای انسانی و بال‌هایی به گستردگی شرق تا غرب و بخشش و مغفرت ربّ العالمین به صبح می‌رسیم (شب اول قبر)، این‌جا فوز عظیم است و صبح قیامت را به یاد می‌آورد. پس دو رکعت نماز مقبول (اشاره به نماز صبح است)، مرکب نورانی بُراقی است که هر بنده بیدار دلی را که عاشق عروج است در لیل دنیا به مقام قرب آخرت می‌رساند و آن‌گاه هادی و شفیع او می‌گردد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: "الصلوه معراج المؤمن"."نماز وسیله عروج مومن به قرب الهی است". درواقع همانطورکه امام حسین علیه السلام به عدد 10 ظهور دارد ، نماز صبح هم به 10 امام معصوم صلوات الله علیهم اجمعین متعلق است و صبح دائمی به وجود نهمین فرزندش است که با ظهورش ، مطلع فجر را افشا می‌کند. اللهم عجل لولیک الفرج

 پس2رکعت به عدد ، باب ورودی به حقیقت صبح شد (جان صبح که بهشت است) و حرف  "بِ"  بسم الله عدد ابجدش 2 می‌باشد. درحقیقت اینجا بخوبی درمی‌یابیم که تمام عالم هستی در دنیا و آخرت ظاهر شده و می‌شود به وجود ظهر الباء در عدد 2 و اسرار عددی 2 ! 

تمام قرآن می‌شود 2 رکعت نماز!

در قرآن کریم 4  سجده واجب وجود دارد یعنی به اندازه 2 رکعت نماز (هر رکعت ، 2 سجده دارد پس دو رکعت می‌شود 4 سجده ). پس می‌توان گفت که قرآن ، 2 رکعت نماز است که هرکس عمل(مقبول) به آیات قرآن داشته باشد ، صاحب 2 رکعت نماز مقبول می‌شود! خوبست که چون درس ما معارف عددی هم است بیان کنیم که چه معنی در4 سجده واجب نهفته است؟

وقتی عدد از 1 تا 4 با هم جمع شود(10=4+3+2+1) عدد 10 حاصل می‌شود یعنی گنج عشر که تمام قرآن ، گنج عشر است{طبق حدیث مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که فرمودند تمام محتوای قرآن در سوره مبارکه حمد و تمام باطن آن در بسم الله... و همه در بِ بسم الله جمع است... . حرفِ ب به عدد ابجد 2 متعلق به حضرت علی(ع) است که خودِ آقا در خلقت نوری مقام دوم را داراست و عدد ابجد دو به حروف برابر 10 می‌شود(دو=10) که همان گنج عشر است} و از طرفی خوانده می‌شود 4 روی 10 که درواقع وجود مبارک 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است که تمام عمرشان در سجده واجب خداوند یگانه هستند که هم وجود مبارکشان ساجد واقعی به فرامین الهیست و عبد خالص و مخلص پروردگار عالمند و هم تمام مخلوقات (بخصوص انسان) باید به وجود مبارکشان ساجد باشند چراکه ایشان ، حقیقت قبله‌اند و بدون بزرگواران نمازی انجام نمی‌شود!        

                                         آدم چو یکی قبله و مسجود علی علیه السلام بود.

درواقع در مقامِ عمل ، تمام آیات قرآن حکم سجده واجب دارد(اطاعت محض) و نمی‌شود به دلخواه برخی آیات را قبول کنیم و برخی را نَه!!! 

ترازوی عدالت

ترازو دو کفه دارد. درواقع وزنه ، روبرویش جنس است. تا ترازو ، ترازش سالم و صحیح نباشد ، قیمت برای آن جنس صحیح نمی‌باشد. خداوند خود صاحب ترازوی عدالت است و یکی از اصول دین ما عدل است. پس خداوند کریم اول خریدار جنسی است که خودش خلق فرموده و قیمتش را می‌داند و برایش ارزش می‌گذارد درحالیکه هیچ نیازی به آن ندارد { چنانچه در آیه 111 سوره مبارکه توبه می‌فرماید : انّ الله اشتری من المؤمنین اَنفسهم و اموالهم بِأنّ لهم الجنة یُقاتلون فی سبیل الله فیَقتلون و یُقتلون وعداً علیه حقاً فی التورات و الانجیل و القرآن و مَن اوفی بعهده مِن الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم  "همانا خدا خریداری کرده از مؤمنان جان و مال ایشان را به بهای بهشت که آنها در راه خدا جهاد کنند و دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند این وعده‌ی قطعی است بر خدا و عهدیست که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده و از خدا باوفاتر به عهد خود کیست؟ای اهل ایمان به خود بشارت دهید در این معامله که با خدا کرده‌اید که این به حقیقت سعادت و پیروزی بزرگیست".}

اما حقیقت ظهور این ترازو ، وجود مبارک حقیقت باءِ بسم الله ؛ امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السلام ؛ قسیم النار و الجنه می‌باشد. درواقع امام زمان علیه السلام ، در هر زمان مؤلفه و میزان و محک و امام ِ آن زمان است برای همه‌ی نفوس! بنابراین او در میدان امتحان خود عددی نیست که با کسی جمع شود ، او جانشین خداوند ؛ خلیفة الله است . پس او نمره دهنده به بندگان خداست . اوست که صاحب علامت است و مثبت و منفی را او تعیین می‌کند.

یکی از اسرار قرآن ، میزان است. در قرآن مجید یک سوره است به نام یس که قلب قرآن نامیده می‌شود . درحالیکه خودِ قلب ، جانِ میزان است.

ظاهر قلب دو بطن و دو دهلیز دارد . سلامت بدن به میزان خوب کار کردن قلب است. آیا مورد توجه قرار نمی‌گیرد که عالم به وجود قلب عالم امکان ؛ وجود نازنین صاحب الزمان اباصالح المهدی علیه السلام در توازن و سلامت کار می‌کند؟!  پس تمام وجود معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین،قلب است و قلب کننده‌ی همه‌ی انسان‌ها ! پس قرآن هم تمامش قلب است و قلب کننده‌ی همه‌ی پیروان و عاملانش.

یکی از اسماء قرآن ، سین است و تمام اهل بیتِ نوری پیامبر صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین را آل یاسین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین می‌خوانند. و آخرین حرفِ قرآن به حرفِ س (ناس) تمام می‌شود. جالب است که حرف سین تنها حرفی است که عدد زبر و بینه‌اش با هم مساوی هستند :  { زُبُر و بینه یعنی وزنه و جنس که بیان کننده تمام ارزشها است }. زبر: س=60 و بینه : ین=60  (که حرف سین را کامل می‌کند). پس حروفِ سین=120 می‌شود که کلّ قرآن 120 حزب دارد و برابر با عدد ابجد نام مبارک احسان خداوند است { کامل درس را در کتاب راز انسان بخوانید}

درواقع اگر نام مبارک علیّ علیه السلام را با باء مشدد بخوانیم ، عددش 120 می‌شود (برابر با حروف سین)! پس ترازوی حق ، باء بسم الله است ! و هر کس بخواهد ورودی در قرآن کریم یا بهشت یا هر جایگاهِ طاهری را داشته باشد چه در دنیا و چه در آخرت باید پشت باء بسم الله قرار گرفته و قلب به میم شود تا مجوز ورود را پیدا کند ( بنابر مبحثی که برای ذبح گوسفند یا هر حیوان حلال گوشت بیان شد) .درواقع وقتی به میزان می‌رسیم که هم رسالت و هم ولایت ، شامل حال ما شود.

اسلام

عدد ابجد کلمه اسلام =132 و برابر با عدد ابجد کلمه قلب است. و پروردگار عالم به آورنده‌ دین اسلام (که برگزیده تمام ادیان است) ؛ حضرت محمد صلّی الله علیه و آله اجمعین که قلب عالم خلقتش است ، خطاب می‌فرماید : یـٰس. یا ، از حروف نداست و سین ، وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است. درواقع دین اسلام ، قلب همه‌ی ادیان آسمانی است. خداوند متعال در کلام کریمش 8 بار نام مبارک اسلام را آورده ، به ارزش ثمن که نشان می‌دهد پرارزش‌ترین و وزین‌ترین دین ، اسلام است.

و در آیه 19 سوره مبارکه آل عمران می‌فرماید : إنّ الدین عِند الله الاسلام و ما اختلفَ الذینَ اوتوا الکتابَ الا مِن بعدِ ما جاءهمُ العلمُ بغیاً بینهم و مَن یکفر بآیاتِ الله فإنَّ الله سریعُ الحسابِ ؛ همانا دین پسندیده نزد خدا اسلام است و اهل کتاب در آن راهِ مخالفت نپیمودند مگر پس از آنکه به حقانیت آن آگاه شدند و این خلاف را از راه شک و حسد در میان آوردند و هر کس به آیات خدا کافر شود بترسد که محاسبه‌ی خدا زود خواهد بود.  و در آیه 85 سوره مبارکه آل عمران می‌فرماید : و مَن یبتغِ غیر الاسلامِ دیناًٌ فلن یُقبلَ منهُ و هو فی الآخرة مِن الخاسرینَ ؛ هرکس که دینی جز اسلام اختیار کند از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیانکاران خواهد بود. 

و همچنین در آیه 3 سوره مبارکه مائده می‌فرماید :... الیوم اکمَلتُ لکم دینکم و اتممتُ علیکم نعمتی و رضیتُ لکمُ الاسلام دیناً ...؛ امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم. آیه مبارک ولایت است که دین اسلام را به شرط ولایت ، کامل و تمام دانسته و خداوند این رسالت و ابلاغ را به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم واجب و امر فرموده است.

و در آیه 125 سوره مبارکه انعام می‌فرماید : فمَن یُرد الله اَن یَهدیه یَشرَح صَدرَهُ لِلاسلامِ ...؛ پس هرکه را خدا هدایت او خواهد قلبش را به نور اسلام روشن و منشرح گرداند. بعبارتی خداوند دین را در باطن قلب ، زنده و پاینده می‌فرماید به شرط هدایت.

و در آخر اگر کسی که قدر دینش را نداند و بعد از اسلام کافر شود ، چه مجازاتی دارد ؟! آیه 74 سوره توبه می‌فرماید : یحلفون بالله ماقالوا و لقد قالوا کلمة الکفرِ و کفروا بعد اسلامهم و همّوا بما لم یَنالوا و ما نَقموا الا اَن اغناهم الله و رسوله مِن فضله فإن یتوبوا یَکُ خیراً لهم و إن یتولّوا یُعذّبهم الله عذاباً الیماً فی الدنیا و الآخرة و ما لهم فی الارض مِن ولیٍّ و لا نصیرٍ ؛ (منافقان) قسم به خدا یاد می‌کنند که حرف کفر بر زبان نیاورده‌اند چنین نیست البته سخن کفر گفته و پس از اظهار اسلام ، کافر شدند و همّت بر آنچه بر آن موفق نشدند گماشتند ، آنها بجای شکر در آن بی نیازی که خدا از فضل خود به آنان عطاکرده بود در مقام انتقام و دشمنی برآمدند. اکنون هم اگر توبه کنند بر آنها بهتر است و اگر روی از خدا بگردانند آنها را خدا در دنیا و آخرت به عذاب دردناک معذب خواهد فرمود و دیگر در روی زمین دوستدار و یار نخواهند یافت.    

دنیا و آخرت 

خداوند متعال زندگی ما را در دو قسمت قرار داد و شاید پشت 2 بسم الله الرحمن الرحیم ؛ یکی در دنیا و یکی در آخرت! در دنیا با توضیحات داده شده که تاریک‌خانه‌ی عالمِ بالاست ، ظهور پیدا کرد و اسرار در اینجا مکشوف شد . اینجا محلّ انتخاب شد و درواقع اسرار چگونه پرواز کردن و به عروج رسیدن و چگونه از پوسته حیوانیت به پرواز ملکوتی انسانیت رسیدن!

جالب است در دریا یک نوع ماهی است به نام هیئون . این حیوان عظیم الجثه است و گاهی به طرف ساحل کشیده می‌شود . اما وقتی به خشکی بیفتد دیگر توان رفتن به دریا را ندارد شاید یکی دو روز طاقت می‌آورد ، اما ناگاه پوستش از پهلو شکافته می‌شود و دو بالک پیدا می‌کند و خود را با پرواز به دریا می‌اندازد.   انسان هم باید پوسته حیوانیش در دنیا شکافته شود تا دو بال بگیرد! زندگی دنیا کوتاه است شاید به اندازه یک نفس که بشود دَم و بازدم. درواقع با دَم ، حیات طیب را بگیرد و با بازدم ، تمام ظلمات را از بدن خارج کند. اما زندگی آخرت باقی و بی انتهاست.

خالق یکتا برای رسیدن به سعادت حقیقی ما انسان‌ها ، 124000 پیامبر و 313 کتاب آسمانی فرستاد. چون ارزش انسان به زندگی زیبای آخرتش معلوم می‌شود. آنجا ظاهراً نفس نمی‌کشی چون انشاءالله تمام آنجا دَم است ، بازدم ندارد! شاعر چه زیبا سروده :

                   دم همه دم علی(ع) علی علیه السلام     صاحب دم علی (ع) علی علیه السلام

در دایره معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین مرتبه مقابل دومین مقام معصوم یعنی حضرت علی علیه السلام ، امام حسن عسکری علیه السلام است:

وجود مبارک معصوم دوم ؛ امام علی علیه السلام

یکی از اسرار در حقیقت گردش سال در حالیکه در 12 ماه ثابت است ، اما شمسی و قمری نام دارد. همینطور در وجود معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین هم در حالیکه 12 نور مقدس ، عدد ثابت است اما ما به 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین و 12 امام علیهم السلام معتقد هستیم. در کتاب مهندسی خلقت ، وجود مبارک حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را در باب ولایت بیان کردم ولی اینجا در مرتبت خلقت در جایگاه معصومیت بررسی می‌کنیم. در آنجا تا حدودی از معارف وجود نازنین ایشان بیان شد که مظهر و ظهور باءِ خلقت و تبین بین عابد و المعبود است.

*وجود مبارک آقا؛ سیدالاوصیاء؛ ابا الاوصیاء و ابا الاَکوان ؛ مولای متقیان ؛ امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام ، در عالم اسرار ، دومین خلقت نوری بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هستند (در حالیکه کلّ نور را دارا هستند).

در حدیث معروف از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ذکر شد که آقا در مرتبه باطن قرآن ، سِرّالاسرار بسم الله الرحمن الرحیم است و مخصوص امام علی علیه السلام فرمود: انا نقطة تحت الباء.

عدد حرف ب (درحروف ابجد) 2 می‌باشد و به زبان عربی ، ثانی خوانده می‌شود. پس تمام تعاریف عدد 2 ، درباره امیرالمؤمنین علیه السلام صدق می‌کند. همانطورکه ثانی یا عدد 2 در اعداد ، زوج خوانده می‌شود کلّ اسرار خلقت در زوجیت خلق شده است. مَلک مقرب حرف ب ، حضرت جبراییل علیه السلام است که آورنده وحی (کلام مبارک قرآن) از طرف پروردگار عالم به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بوده است. اگر همین چند خط معنا شود ، اهل معرفت باید تا حدودی به حقیقت وجود مولا علی علیه السلام پی ببرند! او کیست؟!

*حقیقه النقطه البائیه :

 این حدیث شریف نیز اشاره به حدیث مشهوری است که به حضرت ولایت مآب ؛ امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت می‌دهند. صدر العرفاء و المتألهین ؛ صدر الدین شیرازی در کتاب فاتحه را بعد از مفاتیح الغیب گوید: جمیع القرآن فی باء بسم الله و انا النقطة تحت الباء . محتوای تمام قرآن در باء بسم الله و من نقطه زیر باء هستم.

و داود قیصری در کتاب فصوص آن حدیث را بدینگونه روایت کرده :  و یؤیّد ما ذکرنا قول امیرالمؤمنین(ص) ولی الله فی الارضین قُطب الموحدین علی بن ابیطالب علیه السلام فی خطبة کان یَخطبها للناس انا نقطة باء بسم الله انا جَنب الله الذی فرّطتم فیه. تاکید آنچه که ذکر شد از قول امیرالمؤمنین علیه السلام ولی خداوند در زمین‌ها قطب همه موحدین علی بن ابیطالب علیه السلام در خطبه‌ای که خوانده شد برای مردم فرمود من نقطه زیر باء بسم الله هستم و من تمام جنب الله (یعنی جلوه تمام نمای الله) در عالم کتابت ، تدوین الفاظ و تصویر حروف هر لفظی (نه تنها عربی بلکه همه زبان‌های دنیا) که موجود می‌شود و اول تعیّن هستم (او از مقام نقطه تجلی نموده سپس آن لفظ و حرف ، موجود خواهد شد).

*معنی باء : و همچنین در عالم تکوینی ، مولا نخستین تعیّن جمیع موجودات است که از مشرق ولایت که نفس رحمانی و فیض مقدس است ، طلوع نموده و سایر ماهیات را روشن نماید. و چنانچه تمام الفاظ و حروف مفصله (که به صور مختلف فصل ، فصل شده‌اند) در حقیقت نقطه به طور اجمال موجود است. حقیقت ولایت هم به طور بساطت (بسیط بودن) دارای حقیقت جمیع موجودات است. و چون این مقدمات دانسته شد ممکن است که بکار بردن انا نقطه تحت الباء بسم الله را از بکار بردن مُجازیّه شمرده و اسناد این حقایق همه از استعمالات حقیقی می‌باشند نه بصورت مثال.

پس در همان کتاب مفاتیح در شرح کلمه نقطه تحت باء می‌گوید: اَی جمیع الموجودات العَینیّه فی النقطة الکَتیبیّه و ذالک اِذا اُخِذت النقطة الکتیبیّة رقیقة لِلنقطة الحقیقیّه و ظُهوراً مِنها فی عالَم الموجود العَینی. معنی می‌شود : باء ، عالم ذات است و نقطه‌ی باء ، عالم صفات و حرکت باء ، عالم افعال جمیع موجودات عینی در نقطه‌ی کتابت شده‌ی بسم الله است. و در نوشتاری آن معنی رقیقی در کتابت از اصل حقیقی و ظهور از آن است در عالم موجودات عینی گرفته شده است که آن حضرت ، تعیّن اول و مظهر صفات واجب تعالی شأنه است. 

چون ما درس را به عدد و حروف معنا کردیم ، زیبایی معانی آن را در تطبیق با احادیث زیبای ولایی و کلام استادان سخن ادامه می‌دهیم تا بهتر درک کرده و تطبیق دهیم.

در بقیه حدیث از صدرالمتألهین در کتاب مفاتیح آمده است : اِعلَم اَنّ اسم الله هو الذاتُ مع جمیع الصفات الکمالیّه و باء بسم الله هو الذات باعتبار علیَّته و سَببیّته لِلاشیاء و نقطةُ تحت الباء عبارةُ عن العقلِ الکُل و یُمکنُ اَن یکون المُرادُ بالباء عقل الکُلّ و المُرادُ بالنقطة هو نفسُ الکُلِّ . بدان اینکه اسم الله جلّ‌جلاله او از اسماء ذات خداوند است به جمیع صفات کمالیه ذات اقدس را دارد و باء بسم الله ، او هم به ذات اقدس الهی به اعتبار علّیت و سببیّت برای همه اشیاء است و نقطه زیر باء ، عبارت است از عقل کل که آنچه که مراد از ممکن شدن باء عقل کلّ است ، تکوین پیدا کرده و نقطه‌ای است که او نفس کلّ می‌باشد.

*جناب محی الدین عربی در کتاب فتوحات می‌نویسد :

الباء انواع ٌ ثلاثه شکلُ الباء و نقطتُها و الحرکة فَصار فیها العوالِم الثلاثةُ فالباء مَلَکوته و النقطة جبروته و الحرکة شهادته و مُلکه و الالِف المَحذوفة التی هی بدلٌ مِنها هی حقیقة القائم بها الکُلّ و احتَجَب رحمةً مِنه بانقطة التی تحت الباء . حرف باء به سه نوع شکل معنی می‌شود : 1-خود حرف باء 2-نقطه زیر باء 3-حرکت حرف باء . عوالم هم به 3 عالم ظاهر می‌شود عالم ملکوت ، عالم جبروت و عالم شهادت که دنیاست. صورت باء ، ملکوت آن است و نقطه ، جبروت آن و حرکت ، شهود آن است در عالم دنیا ، و ملکوت حرف باء ، همان الف است که صورت ظاهر آن حذف شده و ملکوت به شکل باء بدل شده است که به حرف الف ایستاده است و قیام دارد که شکل باء را به خود گرفته و از آن در کلّ نقطه رحمتی است که زیر باء حجاب‌ها را کنار زده است (که بوسیله آن همه‌ی حروف و گنج قرآن به نطق خوانده و معنای خود را ظاهر کرده‌اند) .

از علاءالدوله‌ سمنانی رساله مخصوصی در تحقیق حقیقت نقطه و سرّ استتار(اسرار پوشیده) او در تحت باء به نظر رسیده که از جمله‌ی عباراتش این چنین است : 

و اَمّا وقوع النقطة تحت الباء فی البسملة و سِرّ اِختفائها بالصُّور الحُروفیّة و اِحتجابها بظواهر الاشکال الکلماتیّه و بُروزات مَراتب الحُروف فی الادوارِ المَخرَجیّه و الاطوار الرّقمیّه بِتَعَیُّن حقیقتها و تَجَرّد تکرارها فی درجات خصوصیّاتها و منازل ماهیّاتها و هی مع ذالک علی تَجرّد اِطلاقها و نَزاهَة وَحدتها لم یَتغیّرُ و لَم یتبدّل اِشارة الی اِستتار اَحدیّه الهویّه فی مَلابس درجات الاِمکانیّة و مظاهر بروزات الاکوانیّة و ابتداء طوالع نفس الرّحمانیّة الذی بِسریانه تعیَّنَت حقایق العِلویات و السّفلیات و تجلیاته الوجودیة التی بفَیَضانها تکوّنت افراد مراتب الموجودات فبِحَسَب الاستعدادات المُتکثّرة تکثّرت تصاریفُ ایاته و بِسبب القابلیّات المُتعدّدة تعدّدت آثار تجلیّاته و هو تعالی فی ذاته القدیمة علی نَزاهة قُدسیّة و حقیقة اِطلاقه جَلّ جنابُ عظمته عن شَوائب الامکان و تغیُّرات الاَعیان.

حاصل معنا : و لباب مقصود آنکه واقع شدن نقطه در زیر باء بسم الله و اختفاء آن با صورت‌ها و اشکال حروف بدون آنکه در حقیقت بساطت نقطه تغیری حاصل شود اشاره است به استتار احدیّت واجبی در ملابس (لباس‌های گوناگون) امکان.

و مظاهر اکوان (همه‌ی عوالم که موجود شدن) بدون آنکه در احدیت حقه کثرتی پدیدار شود ( در شأن حقیقی توحیدی ذات اقدس احدیت ) ، چنانچه ظهور تمامی حروف به واسطه‌ی تعینات نقطه و تعدد و اختلاف کلمات (یعنی نقطه‌های هر حرف از اصل حقایق باطنی آن حرف است) و تعدد (اشاره به عدد ابجد حروف است) و اختلاف کلمات و ارقام به سبب تکرار تجلیات او است.

این چنین است ظهور تمامی عوالم امکان به واسطه‌ی تجلی ذاتی حضرت احدیت و امتداد طلوعات نفس رحمانی (آنچه که مطلع فجر در ظهور حقیقی ، خداوند می‌خواهد ظاهر شود) و فیض مقدس است که بر حسب اختلاف استعدادها و تعداد جهات ( زیرا که هر وجودی در درونش استعداد مخصوصی قرار داده شده است) قابلیّات ، آثار تجلیّات حضرت حق تعالی شأنه را کثرتی پدیدار شده و با وجود عروض ( همه‌ی عرض‌ها ) این کثرت که از تکرار تجلیات حضرت واجب تعالی به ظهور رسیده‌اند وحدت حَقّه‌ی حقیقیّه بصرافت بساطت (درحالیکه در عرض بساطت پیدا کرده اما در توحید خداوند غرق است. مثل اینکه پروردگار عالم خشکی را در یک نقطه ارض خلق فرمود اما از آنجا بر همه‌ی عالم دنیا ، دحوالارض فرمود. پس فرمود روی آن نقطه ، خانه توحید بسازند. دلیل اینکه اگر همه‌ی عالم بساطت پیدا کرده اما همه ، خانه خدا و همه ، مجرای توحید ؛ وحده لا شریک له است و می‌باشد ).  و سزاجتِ (به معنی همه‌ی مزاجها ) وحدت باقی است. الله اعلم    

*امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام در خطبه البیان می‌فرماید :

اَنا نقطه و انا الخط. انا صاحب الوا. انا الاسم الاعظم و هو (کهیعص). انا المتکلم علی لسان عیسی(ع) (فی المهد صبیا). انا یوسف الصدیق. انا المتقلب فی الصور . انا الاخرة و الاولی. انا ابدی و اعید . انا فرع من فروع الزیتون و قندیل من قنادیل النبوة. انا مظهر کیف الاشیاء. انا الذی اری الاعمال العباد لایعزب عنی شیء فی الارض و لا فی السماء. انا مصباح الهدی. انا مشکوة الذی فیها نور المصطفی. انا الذی لیس عمل عامل الا به معرفتی . انا خازن السموات و خازن الارض. انا قائم بالقس (قسط) . انا عالم بتغییر الزمان و حدثانه. انا الذی اعلم عدد النمل و وزنها و خِفتها و مقدار الجبال و وزنها و عدد قطرات الامطار(باران). انا آیة الکبری ، التی اراها الله فرعون و عصی. انا المذکور فی سالف الزمان و خارج و ظاهر فی آخرالزمان. انا قاصم فراعنة الاولین و مخرجهم و معذبهم فی الآخرین. انا معذب الجبت و الطاغوت و محرقهم و معذبهم یغوث و یعوق و نسرا. انا متکلم بسبعین وجها. انا الذی اعلم ما یحدث فی اللیل و النهار امرا بعد امر و شیئا بعد شیء الی یوم القیامة. انا الذی عندی اثنان و سبعون اسماء من اسماء العظام. انا الکعبة و البیت الحرام و البیت العتیق . انا الذی یملکنی الله شرق الارض و غربها فی طرفة عین و لمح البصر. انا محمد المصطفی. انا علی المرتضی کما قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم "علی مظهر منی". انا الممدوح بروح القدس. انا المعنی الذی لایقع علیه اسم و لا شبه . انا اظهر الاشیاء الوجودیه کیف اشاء.انا باب حطتهم التی یدخلون فیها . {سیمای امام علی علیه السلام در آیینه قرآن . ترجمه شواهد التنزیل لقواعد التفضیل . نویسنده کتاب حافظ کبیر ابوالقاسم عبیدالله بن عبدالله بن احمد معروف به حاکم حکانی نیشابوری }.

و هزاران عجایب دیگر از معارف مظهر العجائب علی بن ابیطالب علیه السلام که در این کتاب گنجانده نمی‌شود . پس اگر درس عدد 2 را که همان حرف ب می‌باشد بخوبی بفهمیم ، از حقیقت مظهر العجائب تعجب نمی‌کنیم!     

*تعریفی از عدد نام مبارک حضرت علی علیه السلام ؛ 110 

امیرالامرا اسد الله الغالب {عدد ابجد کلمه اسد=65=دنیا که 11=5+6 و 2=1+1 و2=ب} علی ابن ابیطالب علیه السلام ، مجرای صعود از دنیا به اعلا ، صاحب مقام سید الاوصیائی ، مظهر ظهور کبریایی و عظمت الله ، جلوه عظمت جلال کرسیه السموات و الارض و صاحب گنج عشر ، مِرأت الحق ، صاحب مقام تبین عابد و المعبود ، سرّ المستتر ، ظهر الوجود ، مفتاح عالم عمّا ، صاحب مقام نبأ عظیم ، مجرای تعالی بندگان مخلص خدا و راهبر به مقصد اعلا، او و یازده فرزند نورانیش صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین که همه در ظهور نقطه‌ی تحت الباء هستند.

تاج افتخار تشیع کسی است که عدد ابجد نام مبارکش به منصب "امام علی" علیه السلام می‌شود 192 که برابر با جایگاه عددی حروف بسم الله الرحمن الرحیم است و جمع ارقامش 12 می‌شود (12=2+9+1) و 3=2+1 . عدد 192 به معنی نگهدارنده وجود رسالت است چراکه 100=ق به معنی نگهدارنده و عدد ابجد نام مبارک محمد صلی الله علیه و آله و سلم =92 می‌باشد.{عدد ابجد حروف بسم الله الرحمن الرحیم = 786  و جایگاه عددی آن برابر با 192=امام علی علیه السلام } .

 

عدد ابجد نام مبارک علی علیه السلام =110 ،  اینطور معنی می‌شود:

100=ق یعنی نگهدارنده و 10 همان گنج عشر یعنی 4روی 10 ؛ همان باطن 14 (سرّ گنج رسالت و ولایت) و تمام معنی نقطه ، عدد 10 به یک معنا جمع چهار رکن خانه خدا (10=4+3+2+1) و در جایگاه ارکان خانه خدا ؛ همانجایی که دیوار شکافته شد (رکن یمانی) است. عدد ابجد کلمه یمین=110 است و جمع کننده تمام اسرار و حافظ این اسرار است . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در تفسیر سوره مبارکه نبأ می‌فرماید:« نبأ عظیم ، وجود مبارک حضرت علی علیه السلام می‌باشد».  کسی که خداوند متعال به وجود مبارکش ، اسرار ندیدنی عالم بالا را در دنیا ، دیدنی فرمود (البته چشم‌های بینا و کاوش‌گر مؤمن و مخلص درک حقایق می‌کنند و می‌بینند).

درواقع یادآوری می‌کنم که هرجا نام مبارک امام علی علیه السلام برده می‌شود ، ایشان به همراه 11 ذریه معصومش صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است. که امروز به تمام وجه ، مقامات امیرالمؤمنین علی علیه السلام در وجه وصی الحسن ؛ امام زمان علیه السلام جلوه فرموده است . امیدوارم امروز ، امیرالمؤمنین علی علیه السلام و اولادش را تنها نگذاریم و از شیعیان و محبّین واقعیشان باشیم.

*جمع ارقام 110 برابر 2=ب است (2=0+1+1) . وجود مبارک آقا (که فرمود انا نقطة تحت الباء) ، حقیقت و جان عدد 2 است . در عربی حرف (ب) را (با) می‌خوانند. عدد ابجد نام مبارک محمد(ص)=92 که 11=2+9 (هو=11=حج) و جمع ارقام 11 می‌شود 2 (2=1+1) برابر حرف (با) ، پس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امام علی علیه السلام ، با با(یِ) امت و شیعیان هستند. {انا و علیّ ابواه امت}

 

 

وجود مبارک امام حسن عسکری علیه السلام

همانطورکه می‌دانید در دایره وجودهای مبارک چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین ، مرتبه مقابل مقام دوم از معصومین روبروی وجود مبارک حضرت علی علیه السلام ، امام حسن عسکری علیه السلام قرار دارد.

*حدیث درباره وجود مبارک امام حسن عسکری علیه السلام

در این قسمت حدیث زیبای معرفت وجود مبارک امام حسن عسکری علیه السلام را از قول شیخ محی الدین عربی علیه السلام بیان می‌کنم.

و قال الشیخ محی الدین : و علی البحر الزاخر زین المفاخر الشاهد لارباب الشهود الحجة علی ذوی الجحود مُعرّف حدود حقایق الرّبانیة مُنوّع اجناس العالم السُّیحانیّه عنقاء قاف القِدَم العالی عن مَرقاة الهمم وعاء الاَمانة محیطِ الاِمامة مطلع الانوار المصطفوی الحسن بن علی العسگری علیه صلوات الله المَلک الاکبر. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم.

ترجمه: تحیّات زاکیات از اهل قدس و ساکنین سماوات بر حقیقت مطهره‌ی نور باهر و بحر زاخر (زاخر یعنی بزرگوار ، لبریز ، سرشار ، شرافت زیاد ، نجابت و اصالت) ، زینت هرگونه مفاخر ، شاهد و دلیل مجسّم به مشاهدات ارباب شهود ، حجت و برهان حقایق ربانی ، قسمت کننده اجناس عوالم سبحانی ، عنقاء بلند پرواز کوه قاف که دامن پاکش بلندتر است از نیل مرقاه ( یعنی تیر هدف خلقت به هدف رسید) و ظرف (وعاء) نفیس امانت و بحر محیط امامت ، مطلع ( ظرف و جایگاه مشرق انوار شمس الشموس عالم) مصطفوی ؛ حسن بن علی العسگری علیه صلوات الله الملک الاکبر.

*وجود مبارک آقا ابا محمد ؛ حسن بن علی زکی عسکری علیه السلام از مفاخر عالم خلقت است. وجود نورانیش از نظر القاب مبارک معصومین علیه السلام ، دومین معصوم است که لقب ابامحمد را داراست و دومین معصومی است که نام مبارک حسن علیه السلام را دارد و وجود مبارکش ، اسرار امام حسن مجتبی علیه السلام {که دومین امام است} را افشا می‌کند چرا که هم نام و هم کنیه‌ی ایشان است و در عدد ابجد کلمه زکی هم 37 می‌شود که برابر با جایگاه عددی نام مبارک حسن علیه السلام است که تمام اسرار اعداد را از اول تا آخر افشا کرد و خودِ 37 برابر عدد ابجد نام مبارک خدای مهربان یعنی اول است(رجوع شود به کتاب بلوغ سجده ؛ 9).

همانطورکه در کلام شیخ آمد که ایشان ، ارباب شهود و حجت و برهان محکم بر اصحاب جحود است و همچنین نیل مرقاة است یعنی به آرزو رساننده‌ی تیر هدف خلقت وهستی است که به اجابت می‌رسد به نام گل همیشه بهارش ؛ صاحب العصر و الزمان مهدی موعود (عج الله تعالی فرجه) !

*وجود نورانی ایشان ، سیزدهمین معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین و یازدهمین امام علیه السلام است که جمع عدد ولایی و معصومیتشان 24 می‌شود (24=11+13) و عدد 24 ، جامع جمع همه‌ی اسرار و اظهار (آنچه می‌خواهد به ظهور برسد) و انوار مشعشعه از همه‌ی شمس‌های وجود و اقمار ظهور است! و عدد 24 ، عدد جامع همه‌ی اعداد است پس وجود مبارک آقا (طبق حدیث) ، جامع جمیع المفاخرالشاهد لارباب الشهود است. چگونه می‌توانم وجود مبارکش را تعریف کنم که این حقیر از هر نظر ضعیف و کوچک و ناچیز هستم.

*عدد 24 در کتاب مهندسی خلقت به طور کامل توضیح داده شده است. عدد 24 یعنی تمام ساعات شبانه روز که برابر با عدد ابجد کلمه وحی و احاطه و کُدِ هستی است!

جمع اعداد 1 تا 24 ، برابر با 300 می‌شود . عدد ابجد کلمه صراط و فکر برابر با 300 است. و 300 ، برابر با عدد ابجد حرفِ ش است که صفت تفشی (افشا کنندگی) دارد و یعنی بلوغ تمام معانی و علوم هستی!

چنانچه وقتی حرفِ ش به صورت شین خوانده می‌شود ، عدد ابجدش برابر با 360 است که تمام دایره‌ی هستی به 360 درجه خلق شده و جایگاه عددیش 45 می‌شود {360=شین=45} که   برابر با عدد ابجد نام مبارک آدم علیه السلام است یعنی ظرف علم الاسماء پروردگار عالم ! صورت اسمائی رحمانیت خداوند کریم و به قول امیرالمؤمنین علی علیه السلام که فرمود فکر نکن که تو جرم صغیری بلکه عالم کبیری. تمام عوالم در وجود حضرت آدم علیه السلام خلاصه شده است.  

پس در وجود مبارک امام یازدهم علیه السلام ؛ معصوم سیزدهم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ؛ حضرت ابا محمد حسن ابن علی زکی العسکری علیه السلام جمع الجمع ظهور اسمائی و صفاتی و مظهر احاطه وحی و انوار سماوی و ارضی ، متجلی شده است. او تنها وجودی است که فقط یک فرزند دارد و در حدیث آمده که زمان تولد مولود نورانیش ؛ حضرت مهدی موعود (عج الله تعالی فرجه) هیچ مولودی در زمین به هیچ صورت متولد نشده است ! الله اعلم 

بنابراین تمام زیبایی‌های گنج توحید پروردگار عالم ، به نام مهدویت از دامن وجود مبارک امام حسن عسکری علیه السلام به تولد مولود موعودش ظهور پیدا می‌کند. چنانچه درحدیث بالا آمده است که ایشان ، عنقاء قاف القدم العالی می‌باشد.

می‌دانید که عنقا پرنده‌ایست استثنایی که به یک قول همان سیمرغ افسانه‌ای است که فقط در بلندای قله کوه قاف ، لانه دارد. اینجاست که هزاران معنی و ترانه‌ی الفاظ زیبای خلقت به دورنمای نگاه ولایی و معصومیت ائمه طاهرین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین از دامنه‌ی شروع خلقت تا قله‌ی افلاکی اسرار آفرینش به پرواز بلند عنقای قله‌ی قاف به وجود حسن بن علی عسکری علیه السلام به نمایش چشم‌هایی ظاهر می‌شود که جحودند یعنی هرگز به راه نمی‌آیند ؛ هرگز قبول نکرده و هنوز هم جحودند و پذیرا نمی‌شوند. به صورت نورِ بُرّایی که ظلمات جهل و هواپرستی و گناه و سرکشی و طغیان و ستمگری را به صبح صادق پاره می‌کند و سپیدی صبح مهدویت را تا قیامت بر عالمیان روشن می‌فرماید ، چنانچه ایشان مطلع فجر عالم است (مطلع الانوار مصطفویه).

*وقتی با جمع اعداد 1 تا 24 (در طول) عدد به 300 رسید افشاء این همه زیبایی باعث شد خلیفه وقت (معتمد عباسی) ، ایشان را در جمع لشکر و در پادگان محصور کند تا نور مبارک حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه) افشا نشود{امام عسکریعلیه السلامصاحب فرزند نشوند} ، ولی به حمد خداوند منان ، مولای ما صاحب العصر و الزمان صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعیندر سال 256 هجری که برابر با عدد ابجد کلمه نور است ، قدوم مبارکش در دنیا ظاهر و متولد شدند.و با انوار وجودش از همان بدو تولد ، آنها را به یأس و ناامیدی خواند. الحمدلله رب العالمین

*اما اگر بخواهیم بیشتر به معنای جمع ولایی و معصومیت امام عسکریعلیه السلام واقف شویم باید این عدد به حروف (در عرض) معنا شود{سیر اعداد در طول و حروف ، در عرض بیان می‌شود} یعنی اگر 300 را به حروف بنویسیم عدد ابجد سیصد=164 می‌شود که برابر با عدد ابجد کلمه نقطه است. آیا مگر غیر از این بود که تمام زیبایی‌ها را در این درس بنا بر احادیث زیبای نبوی خواندیم که از نقطه بود و جانِ آن ، نقطه‌ی زیر باء بسم الله یعنی امیرالمؤمنین علیعلیه السلام است و عدد ابجد حرف ب=2 و ملکش حضرت جبرائیلعلیه السلام می‌باشد.

نکته: عدد 164 (= سیصد) اینطور معنا می‌شود:

100=ق و حرفِ ق یعنی نگهدارنده و 64 ، برابر با عدد ابجد کلمه دین = ناجی = کلید = نوحعلیه السلام است. پس تمام زیبایی‌ها افشا شده است زیرا وجود مبارک امام عسکریعلیه السلام{و در‌واقع همه‌ی معصومینصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین} نگهدارنده دین هستند و هم کلید بهشت و کلید قرب الهی و فاتح الکتاب هستی و ناجی امّت هستند و فرزند امام عسکریعلیه السلام، منجی عالم بشریت است و همانطور که به وجود حضرت نوحعلیه السلام، قوم ستمگر و جحود و حرف نشنو! غرق شدند و کسانیکه با نوحعلیه السلامدر کشتی بودند زنده ماندند و پیروز شدند ، در زمان ظهور فرزند امام عسکریعلیه السلام، دوباره جهان فقط جای زندگی مؤمنان می‌شود و حکومت آقا ، حکومت نورانی است و عدل و داد برپا می‌شود.

پس ببینید این ولایت هم در ظهور طولی(عددی) و هم در ظهور عرضی (حروفی) ، اهداف خلقت را نمایان می‌کند. چنانچه در دعای استغاثه به امام زمان (ص) می‌خوانیم : ... و مُظهرِ الایمان و مُلقِّنِ احکامِ القرآن و مُطهّر الارض و ناشرِ العدل فی الطول و العرضِ ... .

*در ضمن اینکه وجود مبارک آقا ؛ سیزدهمین معصومصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است و عدد 13 برابر است با نام مبارک احد جلّ‌جلاله  و همانطور که می‌دانید هدف ، رسیدن به معرفت توحید خداوند است که اصل اول اعتقادی در اصول دین ما توحید است پس ظهور فرزند نورانیش  ، افشای اصل است!

و همچنین عدد 13 ، برابر است با جایگاه عددی حرفِ م  که هدف هدایت ، رساندن مردم به طهارت و حقیقت اربعین یعنی بهار شدن و سبز شدن زندگی انسانی است و زمان ظهور آقا ، افشاء اصحاب واقعی ایشان به 313 نفر است یعنی 300=ش ؛ افشاکننده‌ی کسانیکه به عددِ 13 ِ عمل رسیده‌اند! و امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام روز 13 رجب در خانه خدا متولد شده است.

اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم

*عدد ولایی امام عسکریعلیه السلام 11 است که ایشان امام یازدهم می‌باشند. همانطور که عدد 11 را معنا کردم این عدد برابر اسم مبارک خداوند ؛ "هو" می‌باشد و خداوند متعال به پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم می‌فرماید: قل هو الله احد . و جمع اعداد 1 تا 11 برابر 66=الله جلّ‌جلاله است. سوره مبارکه توحید ، 66 حرف دارد! و عدد 11  برابر با کلمه "حج" که رسیدن به رضای او(هو) است ، می‌باشد آیا همه‌ی این زیبایی‌ها ، ظهور توحید ناب لا اله الا الله نیست؟! و رساندن به حقیقت هوئیت عالم نیست ؟! 

و عدد11 برابر اسم زیبای خداوند؛ "دوا" است . در واقع خداوند کریم ، دوا را در وجود دوازده امام معصومصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین زده است و آنها را ناجیان انسان‌ها قرار داده ! و امام دوازدهم در بطن امام عسکریعلیه السلام قرار دارد و جالب است که جمع اعداد 1 تا 12 می‌شود 78 که برابر است با عدد ابجد نام حکیم خداوند یکتا!

و عدد 11 برابر حرف "یا" است که حرف انتخاب می‌باشد و دنیا ، بر سر دو راهی انتخاب قرار دارد. پس بیشترین سختی‌ها و ظلمت‌ها در زمان امام عسکریعلیه السلام بود زیرا کمتر کسی متوجه تولد جانشین ایشان شده بود و همین باعث شد که جعفر کذاب {از فرزندان امام هادیعلیه السلامو نسل پنجم امام جعفر صادق علیه السلام} بعد از شهادت امام عسکریعلیه السلام، خود را امام دوازدهم معرفی کند. اما چون امام حسن عسکریعلیه السلام به شیعیان خالص خود فرموده بودند که فرزند مبارکش (به سنّ 4 سالگی) تشریف فرما می‌شود و سؤالات آنها را آنطور که پدر بزرگوارش فرموده ، جواب می‌دهد و تمام مراسم غسل و کفن و خاکسپاری پدر را انجام می‌دهد ، با حضور ایشان دیگر هیچ شکی برای کسی باقی نماند و جعفر کذاب رسوا شد. 

*ایشان در دایره خلقت ، وجود مبارکش ثابت است : در دایره معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، مقابل معصوم دوم ؛ امام علیعلیه السلامو در دایره ائمه طاهرینعلیهم السلام، مقابل امام دوم ؛ امام حسن مجتبی علیه السلام می‌باشد. و به ولایت ، مطلع انوار است از عشای عالم وجود در زمان امام حسن مجتبیعلیه السلامتا طلوع نور صبح ولایت امام حسن زکی عسکریعلیه السلام! { عشای عالم در گنج از حسن علیه السلامتا حسنعلیه السلاماست}

*نام مبارک ایشان ؛ حسنعلیه السلامو کنیه مبارکش ؛ ابا محمدصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است. ابا در عربی به دو صورت معنی می‌شود : 1- پدر  2-زینت . امام عسکریعلیه السلام، هم پدرِ محمد صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است {نام زیبای فرزند نورانیش در دوران غیبت م ح م د خوانده می‌شود} و هم زینتِ وجود مبارک حضرت محمدصلی الله علیه و آله و سلم است. زیرا جلوه‌ی تمام نمای کلّ رسالت حضرت محمدصلی الله علیه و آله و سلم  را که قرآن کریم است به بهترین صورت حسن{وصی الحسنعلیه السلام}  ، در ظهور وجود مبارک موعود عالم در تمام جانِ دنیا ظاهر کرده و انشاءالله با ظهور فرزند گرامیش اهداف خلقت که از مجرای رسالت 124000 پیامبر بزرگوار و مخصوص پیامبر گرامی اسلام و اوصیائشصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعینبه دست مبارک امام زمان(عج الله تعالی فرجه) رسیده ، به جلوه‌ی حکومت نور ، جانِ بهشت را برقرار می‌فرماید. چنانچه ایشان وصی الحسن و الخلف الحجة عجّل الله تعالی فرجه الشریف هستند.

*وجود مبارک امام حسن عسکریعلیه السلام، هشتمین فرزند از ذریه‌های مطهر امام حسینعلیه السلام است. درحالیکه ایشان ثمن گنج ولایت است که در بطنش نهمین ذریه‌ی مطهر امام حسینعلیه السلام؛ مولا و سرورمان ؛ امام زمان(عج الله تعالی فرجه) قرار دارد همان که به وجودش ، پرده از همه‌ی اسرار برداشته می‌شود.

*وجود مبارک امام حسن عسکریعلیه السلامدر هنگام تولد به عدد 2 ، به دنیا آمده‌است ؛ یک وجود مبارک خودش و دوم در بطنش ؛ نور چشمش و نور چشم همه‌ی انبیا و اولیاء و معصومینصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین؛ امام زمان(عج الله تعالی فرجه). اگر همانطور که عدد 2 را معنی کردم ، خوب دقت کنید مقام شامخ مولا را درک خواهید کرد! زیرا او حقیقتی از حقایقِ باء بسم الله است و در مقام ثانی از نام مبارک حسنعلیه السلام، سبزکننده‌ همه‌ی گل و میوه‌های گنج رسالت و ولایت می‌باشد. چنانچه در حدیث شیخ محی الدین رحمه الله فرمود: معرّف حدود حقایق الرّبانیه منوّع اجناس العالم السُّیحانیه عنقاء قاف القدم العالی. خوب در معانی دقت بفرمایید! حال متوجه می‌شوید که چرا دشمن زمانش(معتمد عباسی لعنه الله علیه) ایشان را در پادگان قرار داد تا فرزند گرامیش؛ میوه دلش به دنیا نیاید! چون تنها ظرفی که وعاءِ آل محمدصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است ، وجود مبارک اوست که می‌تواند چنین ثمن گرانمایه‌ای را به جهانیان برساند.

*عدد معصومیت امام عسکریعلیه السلام، 13 است که ایشان معصوم سیزدهم می‌باشند. همانطورکه ذکر شد 13=م=40 و 13 ، برابر است با نام مبارک "احد" جلّ‌جلاله . و لقب مبارک ایشان ، "زکی" می‌باشد که عدد ابجدش 37 است و این عدد ، اسرار گنج نام مبارک "اول" پروردگار عالم است که همه ظهورات ، مظهر نامِ اولِ ربّ العالمین است.

و جالب اینکه اگر اعداد 1 تا 13 را با هم جمع کنیم 91 می‌شود که برابر عدد ابجد نام زیبای "کامل" و "کمال"(مطلق) خداوند و برابر "کلام" زیبای اوست و جمع ارقام 91 می‌شود 10(10=1+9) که همه‌ی گنج عشر است. پس ایشان وعاء(ظرف) الامانة و محیط الامامه  و مطلع الانوار مصطفویه  می‌باشد.

*مقام ایشان در ایام هفته : روز پنجشنبه متعلق به وجود نورانی امام حسن عسکریعلیه السلام می‌باشد. این روز در ایام هفته روز رحمت است ، هم اموات از رحمت آن بهره می‌برند و هم زنده‌ها البته اگر قدرش را بدانند! عدد 5 ، عددی است که همه اعداد را در بطن خود حاضر کرده و در جمع اعداد 1 تا 5 جلوه دهنده‌ی تمام زیبایی‌های خواص و عوام یا به قولی ظاهر و باطن است که 15 می‌شود (15=5+4+3+2+1) که جایگاه عددی حرف س=15 است که میزان حروف و قلب قرآن با ندای پروردگار عالم به پیامبر بزرگوارش به نام "یس" است .

پس ابا محمد حسن بن علی العسکریعلیه السلام ؛ زینت قلب پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم و جلوه دهنده حیات قلب عالم به زیبایی نام مبارکش ؛ حسنعلیه السلامکه سبزی و حیات گنج قرآن ، و قلب طپنده‌ی ولایت و رسالت را به طپش حیات واقعی‌اش ، افشا و احیا می‌کند. و جمع ارقام 15 می‌شود 6 (6=5+1) و جمع عدد ولایی و معصومیت ایشان 24 است که در جمع ،6 می‌شود(6=4+2) و عدد 6 ، رمز خلقت تمام آسمان‌ها و زمین و کلّ دنیاست {آیه 4 سوره مبارکه حدید:هو الذی خلق السموات و الارض فی ستة ایام...}.

در بطن جامع ایشان ، جمعه ظاهر می‌شود . یکی از نام‌های امام زمان (عج الله تعالی فرجه) جمعه است! و همانطورکه توضیح داده شد جمع جمیع زیبایی‌ها و اهداف خلقت و انوار نورانی پیامبرانعلیهم السلام و امامان معصومصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین را ظهور و جلوه می‌دهد. عدد ابجد کلمه جمعه=118 و برابر عدد ابجد نام مبارک حسنعلیه السلاماست که 100=ق یعنی نگهدارنده و 18=حی می‌باشد. جمعه به جمیع حُسن‌ها ، حیات طیب را تا قیامت و حتی در بهشت نگه می‌دارد. جمع ارقام 118 برابر 10 می‌شود که همان گنج عشر است که دین را و توحید را و اسرار و معارف را و عالم را به حسن  سبزی و حیات طیب را چه در دنیا و چه در قیامت و در بهشت نگه داشت.

خداوند کریم در آیه 160 سوره مبارکه انعام می‌فرماید: مَن جاء بالحسنه فله عشر امثالها... . اگر کسی با خودش عمل حسن را (تا قبر) بیاورد پس به او عدد 10(گنج عشر) را به مثل (اول خلقت) می‌دهم. بنابراین اینجا جمعه را به حقیقت درک کنیم و پنجشنبه ، باطن جمعه را! درحقیقت مزد هر بنده‌ای در هفته(که حمد است) اگر حامد باشد ، جمعه را اهدا فرموده که عید مسلمانان خوانده می‌شود و درواقع عشرُ امثالها است و همینطور در زمان ظهور آقا ، جلوه‌ی کامل عشرُامثالها به همه‌ی مؤمنین در همین دنیا عنایت می‌شود. اللهم الرزقنا

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۰۳ ، ۱۵:۱۱
عذرا شفائی