مهندسی خلقت در عدد 9و 5 (بخش دوم)
اسرار 5 و 9 در اسم انسان
عدد ابجد کلمه انسان=162 است که این اسم و این عدد یکی از کاملترین و پرمحتواترین اسماء واعداد میباشد.
در حروف، یکی از میزانترین اسماء الهی است که خداوند به انسان منّت نهاده و او را این چنین نامگذاری فرموده است: یک الف و نون در ابتدا و سین در وسط و یک الف و نون در انتها ( ان س ان). اول و آخر که مثل هم است و در وسط ، حرفِ س قرار دارد که میزان حروف است چون زُبُر و بینهاش با هم برابراست ؛ زُبرِ سین : س=60 و بینهاش : ین=60 (سین=120) . در قرآن کریم سورهای به نام یس وجود دارد که قلب قرآن نامیده میشود و این حرفِ سین ، خطاب به پیامبر عظیم الشأن اسلام ؛ حضرت محمد مصطفی(ص) است که میزان خلقت و اشرف و اکرم همه مخلوقات است. و این نام زیبای انسان کامل ، مخصوص خودش و خانواده نورانیاش میباشد و ما انسانها به طفیل وجود مبارکشان ، انسان نامیده شدهایم و به شرط رسیدن به میزان عمل در کتاب وحی الهی انشاءالله به سیرت و صورت واقعی انسان برسیم و محشور شویم (به طور کامل در کتاب راز انسان توضیح داده شده است) .
*اما عدد 162 معنی میشود به 100+62 : 100 ، برابر عدد ابجد حرفِ ق یعنی نگهدارنده است و 62 ، برابر با عدد ابجد اسم مبارک واجب الوجود و نام مبارک حمید و باطن پروردگار عالم است و خیلی زیباست که برابر با جایگاه عددی کلمه کنزالله است و عدد 62 برابر با جمع عدد حرفِ اول و آخر قرآن کریم است یعنی (ب=2) + (س=60) پس کنز یعنی کلّ قرآن کریم که بس است برای عالمیان! پس انسان کامل ، نگهدارنده گنج خداوند که کنزالله خودِ انسان کامل است و انسان این بار امانت را باید صحیح و سالم نگهدارد ، تا قیامت هم به صورت انسانی محشور شود چون سین ، قلب قرآن است ، انسانِ کامل هم قلب عالم امکان است و ما انسانها باید با قلب سالم متوجه رضای خدا و رضا به رضای او باشیم.
پس انسان کامل خود، گنج 5 و 9 است زیرا در جمع ارقام 162 (=انسان) به 9 میرسیم (9=2+6+1) و کلمه انسان از 5 حرف تشکیل شده است! پس هم حروف، رمز است و هم عدد ابجد! و جمع 5 و 9 میشود 14 که درواقع وجود 14 معصوم(ص) ، انسان کامل هستند.
همانطورکه عالم در گنج 5 و 9 غرق است خداوند یکتا تمام محتوای خلقتش را در بطن انسان قرارداد و همه مخلوقات را از کنزالله انسان کامل خلق فرمود و مهندسی خلقت به سِرّ کامل اسرار در همه عالم به 5 و 9 ظهور پیداکرد. چنانچه به عدد 14 ، آسمانها و زمین خلق شدند(7 طبقه آسمان و 7طبقه زمین که میشود 2 تا 7 تا یعنی 14 تا) و... .(در کتاب نورواحد(ص) توضیح کامل داده شده است).
اسرار عدد9 و 5 در سنّ بلوغ زنها و مردها
اسرارعدد 9 و 5 در خلقت حضرت آدم(ع) و حوا(س) بیان شد.اما نکته جالب اینجاست که خلقت حضرت آدم(ع) به ظهور عددی و حروفی از جمع تمام افلاک و عوالم 9گانه بود که جمع 1 تا 9 برابر45=آدم(ع) شد و حوا(س) به عدد ابجد 15 ، جمع اعداد 1 تا 5 را ظهور داد که به وجود مبارک ایشان ، دایره خلقت جسمانی ظاهر شده است.
خانمها درحالیکه حقیقت خلقتشان به عدد 5 است اما سنّ تکلیفشان 9 سالگی است پس میشوند 14 (14=9+5) و این گنج طهارت و حقیقت انسانی وجودشان و حدّ تکلیف و وصل شدن به قلب عالم امکان ؛ چهاردهمین معصوم(ص) است.
آقایان در 15 سالگی تکلیف میشوند (یعنی جمع عدد 1 تا 5)! آیا جالب نیست که خداوند متعال چگونه این زیباییها را در حدّ بلوغ و تکامل انسان به رسیدن به سن تکلیف ، اسرارش را افشا میفرماید که 5 ، باطن سنّ تکلیفشان و 9، حقیقت خلقت حضرت آدم(ع) که جمع 5 و 9 میشود14 که همان رسیدن و وصل شدن به ساحت پاک و مطهر امام زمان(عج) است. چراکه باید اول امام معصوم(ص) را درک کنیم تا راه به عالم قرب معبود جلّ عظمته داشته باشیم.
از زاویه دیگری هم میتوان توجه کرد: سن بلوغ خانمها 9 بود و حقیقت خلقتی ایشان 15 ، پس جمع 9 و 15 میشود 24 ؛همان عدد جامع! و برای آقایان هم همینطور ؛ حقیقت خلقتیشان 9 و سنّ تکلیفشان 15 که در جمع 24(عدد جامع) میشود.(عدد 24 بطور کامل در کتاب مهندسی خلقت توضیح داده شده است)
آیا زیبا نیست؟! ربّی که خودش میداند چگونه مخلوقاتش را خلق فرموده ، کتاب آسمانی را که برای هدایت انسانها (به وسیله رسول گرامیاش) فرستاده ، جامعِ جمعِ کمالات است چراکه 114 سوره دارد و 114 برابر است با عدد ابجد کلمه جامع! ما باید به بنده بودن برای چنین خداوند کریمی بنازیم! که چگونه ما را مظهر جامع جمیع کمالات و جمالات زیبا و اسماء و صفات خود قرار داد. با چه زبانی میتوانیم شکرش را به جای آوریم؟!ما که از خود چیزی نداریم و هیچ هستیم ، او خود به ما آموخت که بگوییم: الحمدلله ربّ العالمین.
دقت کنید!در ظاهرِ اعداد ، معارفِ باطن اسرار نهفته است.زیرا عدد کامل 5 و 9 که تمام اسرار عالم آفرینش در جلوه عدد 14 (14=9+5) را در دنیا به وجود 14 نور مقدس(ص) به تمام انسانها منت گذاشته و اگر بخواهیم به آن برسیم باید به بلوغ 9 راه پیدا کرده باشیم. پس آنگاه عدد 14+9 میشود 23 ! که تمام روزیِ نورانی گنج قرآن کریم به تمام انسانها (الی یوم القیامة) ، در عرض 23سال عمر مبارک پیامبر(ص) بعد از مبعوث شدن است {جایگاه عددی حرف ث=23 و عدد ابجدش 500 و مَلک آن حضرت میکائیل(ع) است که ملک روزی میباشد}.
اللهم صلّ علی محمد و آل محمد وعجّل فرجهم
سرّ ظهور همه اعداد از 5 و 9
555 |
اما گفتیم که سقف اعداد از 9 بیشتر نیست و تمام اعداد از ظهور این 9 عدد هستند به این صورت که اگر تمام اعداد 1 تا 9 را (در یک خط) بنویسیم و دو تا دو تا ، عدد اول و آخر را جمع کنیم ، در وسط آنها عدد 5 میماند که حتی ظهور عدد 9 را هم در خود دارد (بدون اینکه با هیچ عددی جمع شود) و همه اعداد از آن ، ظاهر میشوند!
9 8 7 6 5 4 3 2 1
دقت کنید که از جمع دو به دوی اعداد ، عدد 10 ظاهر میشود:
10=9+1 ، 10=8+2 ، 10=7+3 ، 10=6+4 ؛ درواقع گنجِ عدد 9 ، 4 تا 10 را نشان داد که میشود 40 یعنی اربعین! پس با رسیدن به بلوغ 9 ، حقیقت اربعین ظاهر میشود! عدد 9 در عربی ، تاسع گفته میشود و عدد ابجد کلمه تاسع=531 است که جمع ارقامش 9 میشود! و جایگاه عددی کلمه تاسع=54 و برابر با جایگاه عددی نام زیبای قرآن است. درحالیکه بالاترین بلوغ کتابهای آسمانی ، قرآن است و بلوغ 9 را هم به همه پیروان حقیقیاش میدهد یعنی به 40 ؛ اربعین و طهارت میرساند.
همانطورکه میدانید در اعداد ابجد 1 تا 10 به حروفِ ابجد هوز حطی ، عدد ابجد و جایگاه عددیشان ثابت است(با هم برابر است) و تغییر نمیکند.تمام اسرار حلقه این بود که عدد 10، ظاهر شود. در عالم بالا ، 5 نور مقدس(ص) جلوه کردند و در اسرار عددی ابجد، اول نور مبارک پیامبر(ص) است که اسرار الف در حروفند چون خزانه حروف در حرفِ الف ، جلوه کرده است و در عدد ، الف برابر 1 میباشد و ملکش حضرت اسرافیل(ع) است.مَلکِ دمیدن به سور اسرافیل و زنده شدن مردگان در روز قیامت از قبرها.
دومین نور مبارک ، حضرت علی بن ابیطالب(ص) که باطن گنج حرف ب میباشد و عدد ابجد آن برابر 2 و ملکش حضرت جبراییل(ع) است.ملکِ آورنده وحی به پیامبر(ص)
سومین ظهور نوری خانم فاطمه زهرا؛سیدة النساءالعالمین(س) است که باطن گنج حرف ج میباشد که عدد ج=3 است و ملکش کارکائیل ، احیاءِ حیات به عالم دنیا از حقیقت آب زندگانی چه در دنیا با نزولات رحمت آسمانی (آب ظاهر) و چه نزولات رحمت حقیقت آب یعنی آیات قرآن (آب باطن) که 114 سوره مبارکه قرآن {آب: (الف=111)+(با=3)=114} است.
چهارمین ظهور نور مقدس امام حسن مجتبی(ع) است که با نور سبز ، عدد 4 و حرف د را ظهور میدهد و ملکش دردائیل ، دلیل خلقت بر همه عالمیان دنیا و آخرت ، است.
تا اینجا حروف به الف ،ب ، ج ، د یعنی ابجد ظاهر شدند و از جمع اعداد 1 تا 4 ، (10=4+3+2+1) عدد 10 بدست میآید که حرف ی را ظاهر میکند (ی=10) که وجود مبارک پنجمین معصوم؛ امام حسین(ع) اسرار 9 و 5 را افشا میکند.یک خود ایشان + 9 ذریه معصوم(ص) در بطنشان ، عدد 10 را به حرفِ ی ظاهر میکند که گنج ابجدی و اسرار رسیدن به عدد 10 و اینکه تمام عمر دنیا شد کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا و خودِ آقا شد امام عاشورائیان (عشر یعنی 10) . در اینجا وجودهای مبارک در گنج 5 تن(ص) ، 14 معصوم(ص) هستند و درواقع عدد 10 ، ظهور تمام خزانهی اعداد و حروف است و اسرارش به 9 و 5 وجود مبارک امام حسین(ع) افشا شد!
پس درحالیکه 5 نور مقدس هستند با اباعبدلله(ع) که خودش پنجمین معصوم(ص) است و 9 ذریه معصوم در بطنش (تسعة معصومین مِن ذریة الحسین) ، گنج 5 و 9 را افشا میکنند. و از طرفی 14=9+5 و 5=4+1 .اینجا خوب دقت کنید ! پس ، از عدد 5 که حلقه کنز الهی خداوند به نام نورٌ واحد(ص) هستند ، همهی عالم خلقت در تمام دنیا و آخرت ظهور پیداکردند ولی هرگز هیچ وجودی با این عزیزان جمع نمیشوند (همانطور که در بالا اشاره شد)، فقط خرج میشوند!
پس در بالا دیدید که 4تا10بدست آمد یعنی 4 روی10 یعنی همان 14معصوم (ص) { خودِ کلمه معصوم هم جالب است ! دقت کنید 4 حرفِ (معصو)به هم چسبیدهاند و حرفِ م جداست.عدد ابجد حرف م=40 است و درواقع باطن جمع 1 تا 4 است که با اسرار حروف معصوم آشکار میشود} .درواقع همان 4 تا 10 تاست که میشود 40 تا!
وقتی عدد به 10 رسید یعنی حرفِ ی . در الفبای فارسی اولین حرف الف و آخرین حرف ، ی است که در واقع در ابجد هوز حطی هم که 10 عدد ثابت را از 1 تا 10 دارند هم ، حرف اول ، الف و حرف آخر ، ی است. کلّ حروف عربی هم 28 حرف است که در جمع 10 میشود10=8+2 و عدد 10 برابر حرفِ ی است و درواقع اول و آخر حروف ، "یا" را ظاهر میکند.پس تمام حروف هم در عاشورا غرق است و عالم ، در یا است. و از طرفی عدد ابجد نام مبارک حسین(ع)=128 (نگهدارنده 28 حرف قرآن و به عبارتی ، گنج عشر) که ظهور دهنده گنج 5 به عنوان پنجمین معصوم(ص) و 9 به عنوان 9 ذریه معصوم(ص) در بطنش که در جمع میشود کلّ 14 معصوم(ص)(14=9+5). و در تولد جسمانی ، آقا اباعبدلله الحسین(ع) عدد 10 را ظاهر میکند(یک خودش+9ذریه نورانی در بطنش) که برابر حرفِ ی است ، وقتی حرف اول و آخر کنار هم قرار گیرد میشود : یا .نکته جالب اینکه هرگاه منادی ندا میدهد با حرف یا و ای است. و هرگاه بخواهیم دعا کنیم ، واسطه اسماء خداوند کریم یا ائمه طاهرین(ص) ، حرفِ یا است. حال خودتان خوب فکر کنید! که این چه وزنهای است که واسطه قرار میگیرد تا ما به جواب و اجابت دنیا و آخرت برسیم؟! یا کریم.
و خداوند عالم ، تمام دنیا را در حرف یا قرار داد و حدیث مبارکِ کلّ یوم عاشورا (عشر یعنی 10=ی که خوانده میشود یا) و کلّ ارض کربلا را معرفی فرمود. و آقا امام حسین(ع) ، مظهر ظهور وراثت تمام انبیا و همه معصومین(ص) در ظهر عاشورا گردید.
مَلکِ حرف ی ، سرکطائیل است که اسرار وجودش ، استثناست که به حرف ی ظاهر میشود.همانطورکه عالم دنیا در اسرارش به همه انسانها ، شخصیت و رتبه و مقام دنیایی و آخرتی میدهد. و این حرف هم ، قائم بر قدرت ذات اقدس الهی دارد که اشاره به یدالله است ؛ همان نیرو و قدرت خداوند بر آفریدگان است. (یدالله فوق ایدیهم).
بدان که خداوند ، حرف یا را از عالم شهادت و جبروت قرارداد. و مخرجش ، مخرج حرف شین میباشد(بر خودش متکی است). و عددش برای افلاک دوازدهگانه رمز قرار داده و فلکش ، فلک دوم است و سالهای گردشش گفته آمد. در خاصه بودنش ، و خاصة الخاصه ، امتیاز مییابد و آن را غایب و مرتبهاش را هفتم ، درواقع حامل گنج حمد خالق یکتاست. زیرا در عربی حرف ی را یا میخوانند و خود ، در مرتبه حروف ، اول و آخر حروف است. همانطورکه میدانید کلّ حروف در عربی 28 حرف است که عدد 28 ، عدد کامل است و اگر ارقامش را با هم جمع کنیم 10 (=ی)میشود(10=8+2). بنابراین عدد 10 ، دارای حقایق و مقامات و منازلات امتزاج یافته است(درونش هم فرد است و هم زوج و عدد استثناست) و کامل 4 تایی است (که از جمع عدد 1 تا 4 بدست میآید: 10=4+3+2+1)
حال که این ملکوت و اسرار را متوجه شدید، پس بدانید درحالیکه ائمه معصومین(ص) ، همان گنج 5 و 9 و 14 هستند ، خزانهی عدد 10 و حرفِ یا هم هستند ؛ به تمام اسرار ، چون نوٌ واحد(ص)هستند.اما پروردگار عالم مأموریت ظهورِ این اسرار را به امام حسین(ع) داد و ایشان را به عدد 10 در دنیا متولد فرمود{1 خودش و 9 ذریه معصوم(ص) در بطنش} و عالم دنیا را در مرتبه شهود اسرار عالم بالا به وجود ایشان ظاهرفرمود و تا ظهور نهمین فرزندش ؛ امام زمان(عج) که تمام اسرار ظاهر میشوند.
دیگر اینکه ظهور عدد 10 را از گنج اعداد 1 تا 9 خواندیم. که دو عدد اول و آخر با هم جمع شدند چون عالم ، دایره است ، اول به آخر وصل میشود(در تمام امورات ظاهری و باطنی چنانچه خداوند فرمود: انّا لله و انّا الیه راجعون). و چون عدد 5 در محوریت ، درحالیکه حاملِ همه اسرار و اعداد و حروف است ، اما با هیچ مخلوق جمع نمیشود! که وجود 14 نور مقدس(ص) هستند.که خداوند متعال آیه تطهیر را در شأن این خاندان نازل فرمود( آیه 33 سوره مبارکه احزاب : ...انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛ این است و جز این نیست که خدا چنین میخواهد که هر آلایشی را از شما خانواده نبوت ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند).
دیگر اینکه وقتی عدد 10 بر روی 9 عدد ظاهر شد یعنی گنج 9 رو ی 10 یعنی 19 ظاهر میشود! که تمام قرآن عزیز در بطن 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد ظهور پیداکرد.و در مقابل اسماء مبارک پنج تن(ص) هم 19 حروف را به خزانه کتاب الله و عترت طاهره نشان دادند: م ح م د ع ل ی ف ا ط م ه ح س ن ح س ی ن ؛ که به حرف نِ اسم مبارک حسین(ع) ، 19 حرف کامل شد.
خوب دقت کنید! این اعداد ، طولی هستند و عرضشان ، حروف است. چنانچه وقتی عدد 10 را به حروف بنویسیم(ده) عدد ابجدش ، 9 را ظاهر میکند: (د=4)+(ه=5)=10. و عدد ابجد حروف نوزده=72 میشود که برابر با عدد ابجد کلمه سجده است. که امام حسین(ع) در عدد 10 که خودش است ، باطنِ 9 ذریه نورانی هم در بطنش و به گنج بلوغ الی یوم القیامة هدایتگر است. هم وجود مبارک خودش در حال سجده ، عالم را به عدد و حروف 19 و اسرارش ، به قرب الهی و مقام حیات طیب ، (یصعد الکلمُ الطیب و العمل الصالح یرفعه؛آیه 10 سوره مبارکه فاطر) و زنده شدن و روزی خوردن نزد خداوند (و لا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون؛آیه 169 سوره مبارکه آل عمران) ، و تولد انسانیت و کمال آدمیت و به درجه صد خلوص نائل میشود. و مقام سیدالشهدایی و حیات خون نازنینش مقام ثارالهی را احراز میکند.و اینجا جایگاه اتممناها بعشر تمام انسانهاست.
خوشا بحال کسی که در خدمت امام زمان وقتش ، مثبت عدد 10 را بگیرد. زیرا قبلا بیان شد که همه عالم در اعداد ، که مهندسی خلقت هستند ، غرق است. اما امام زمان(ص) ، علامت این اعداد هستند. پس اگر با ولیّت بودی ، آقا مقام مثبت را به امتحان عشر دنیایت میدهد.آنگاه است که آیه 160 سوره مبارکه انعام (که 165 آیه دارد که برابر عدد ابجد کلمه مبارک لااله الا الله است) شامل حالش میشود : من جاء بالحسنة فله عشر امثالها(در کتاب راز دنیا توضیح کامل آمده است). اللهم الرزقنا . و اگر انسان در این امتحان ، با طاغوتها باشد (انشاءالله که برای هیچ کدام از ما نباشد)، متأسفانه منفی 10 را میگیرد.آنگاه است که خداوند میفرماید: والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون(آیه 257 سوره مبارکه بقره)
نکته: وقتی حرفِ ی ، یا خوانده میشود عدد 11 را به خود میگیرد که برابر با اسم مبارک خداوند ؛ هو و دوا کلمه حج است(یا=11=هو=دوا=حج). درواقع مقصد عدد 10 را واضح میکند که همه ، رسیدن پاک و سالم به هو ، است.و همه اسرار ، معرفی هو است و همه ، در رضای هو است . و آنچه خداوند کریم امر فرموده {اگرچه عاشورا را در نظر بیاورید و قربانگاه اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش و عزیزانش و حتی شش ماههاش و اسارت خواهر و دخترانش و زنان اهل کاروانش و ولایت فرزند نورانیش در نهایت بیماری و تب } همه ، دوای دردِ انسانهاست تا افراد شاکر و حامد و صابر در اجرای اوامرِ الهی ، عمر نامحدود را در بهشت الهی با لذت و سلامتی و تمام نعمات و برکات و مقامات که خداوند کریم در آن عالم به آنها عنایت میفرماید ، بگذرانند و حظ ببرند و به کمالات نورانیش برسند. و دیگر اینکه در دنیا راهی نیست مگر در معرکه طواف ، دورِ امرِ خداوند یعنی خلیفههای برحقش ؛ ائمه معصومین(ص) بگردیم تا ظلمات وجودمان خارج و به نور مبارک ایشان ، حَل شویم تا حاجی واقعی شویم و اسماعیل عمل را به قربانگاهش ببریم و تیغِ تبری بر رضای هوای نفسانی دل بکشیم ، تا آنگاه به قبول حسن برسیم. انشاءالله
اعداد دیگر چگونه ظاهر میشوند؟
حال یک بار دیگر برگردیم به اعداد 1 تا 9 که به ترتیب نوشتیم و در جمع آنها به 10 رسیدیم و دیدیم که 5 در وسط اعداد ماند و با هیچ عددی جمع نشد. اما اگر بخواهیم ببینیم که اعداد دیگر چگونه ظاهر میشوند باید 5 را در وسط درنظر گرفته و از هر دو طرف ، اعداد را با آن جمع کنیم :
5 |
9 8 7 6 5 4 3 2 1
14 13 12 11 9 8 7 6
20 20 20 20
که جوابها اینگونه میشود:
14=9+5 ،13=8+5، 12=7+5، 11=6+5، 9=4+5، 8=3+5، 7=2+5، 6=1+5
حال اگر از اول به آخر جوابها را با هم جمع کنیم ، 4 تا عدد 20 بدست میآید . پس خوب دقت کنید که عدد 5 ، باعث ظهور عدد 20 میشود!
20=14+6 ، 20=13+7 ، 20=12+8 ، 20=11+9
باز هم عدد 5 را در وسط در نظر گرفته و با اعدادی که در جمع بالا بدست آوریدم جمع میکنیم یعنی:
19=14+5،18=13+5،17=12+5،16=11+5،14=9+5،13=8+5،12=7+5، 11=6+5
14 13 12 11 5 9 8 7 6
19 18 17 16 14 13 12 11
30 30 30 30
و در ادامه اگر از اول به آخر جوابها را جمع کنیم ، 4 تا عدد 30 بدست میآید:
30=19+11 ، 30=18+12 ، 30=17+13 ، 30=16+14
باردیگر عدد 5 را در وسط درنظر گرفته و با مجموع عددهای بدست آمده در بالا جمع میکنیم یعنی:
24=19+5 ، 23=18+5 ، ...... ،17=12+5 ، 16=11+5
19 18 17 16 5 14 13 12 11
24 23 22 21 19 18 17 16
40 40 40 40
و وقتی عدد 5 را مانند قسمتهای قبل با جوابها جمع کنیم ، 4 تا عدد 40 بدست میآید: 40=24+16 ، 40=23+17 ، 40=22+18 ، 40=21+19
جمع اعدادِ 10 و 20 و30 و 40 میشود 100 (40+30+20+10) و اگر از عدد 100 به بعد هم طبق عملیات بالا با عدد 5 جمع کنیم و در آخر جوابها را جمع کنیم ، 4 تا 100 ، 4 تا 200 ، 4 تا 300 و 4 تا 400بدست میآید که جمع 400+300+200+100 میشود عدد 1000 یعنی همهی حروف و کامل اعداد ظاهر میشود (آخرین حرف یعنی حرف غ به جایگاه عددی 28 و عدد ابجد 1000 است) ، درحالیکه عدد 5 و 9 ثابت هستند و این خزانه اسرارالهی است!
نکته : خیلی زیباست که اگر 4 تا 10(=40)، 4 تا 20(=80) ، 4 تا30(=120) و 4 تا 40(=160) را با هم جمع کنیم ، عدد 400 را نشان میدهد (400=160+120+80+40).
و از جمع 4 تا 100(=400) ، 4 تا 200(=800) ، 4 تا 300(=1200)و 4 تا 400(=1600)،عدد 4000 بدست میآید:(4000=1600+1200+800+400).
عدد 400 در جایگاه عددی میشود 22 و عدد 4000 در جایگاه عددی میشود 31 که جمع 22+31 میشود 53 برابر با عدد ابجد نام زیبای احمد(ص) ؛ تمام گنج الف و سرِّ اسرار نورٌواحد(ص) !
{برای بدست آوردن جایگاه عددی یک عدد ، تعداد صفرهای عدد را نوشته و سپس از عدد کم میکنیم مثلا: عدد 400 دو تا صفر دارد ، مینویسیم 2 و از 4 کم میکنیم ، میشود 2 پس جواب 22 میشود. یا در 4000 : 3 تا صفر دارد که مینویسیم 3 و از 4 کم میکنیم میشود 1 ، پس جواب 31 میشود و ...}
به این ترتیب متوجه شدیم که چگونه حروف واعداد ، همه از خزانه 5 به ظهور عدد 9 به بلوغ خود جلوه کردند!
سرّ عدد 5 و 9 در28 حرف
همانطورکه اشاره شد 10 حرف اول ابجد ، عدد و جایگاه ثابت(یکی) است. جالب است درحالیکه تمام کلام قرآن عزیز از 28 حرف تشکیل شده است اما جمع ارقامش 10 میشود(10=8+2) و پیامبر(ص) فرمودند: تمام محتوای قرآن در سوره مبارکه حمد {که باطن حمد ، خودِ وجود مقدسش است که اسم آسمانیش احمد(ص) و اسم مبارک زمینیاش ؛ محمد(ص) است که ریشه حروفی هر دو نام مبارک ، حمد میباشد} و تمام محتوای حمد در بسم الله الرحمن الرحیم آن (که یک آیه محسوب شده) میباشد.
بسم الله الرحمن الرحیم ؛ 19 حرف دارد{برابرِ جایگاه عددی 9 به حروف؛ نُه=19}.و سوره مبارکه حمد ، پنجمین سوره است که به قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شده است. پس میتوان گفت از آنجاییکه کلّ قرآن که از 28 حرف است در سوره مبارکه حمد ، و تمام آن در بسم الله الرحمن الرحیم است که شد 9 و 5 ، بنابراین کلّ 28 حرف هم میشود گنج 9 و 5! ازطرفی تمام قرآن در گنج سبعاً مِن المثانی یعنی 7 تا 2 تا است که میشود 14 تا و جمع ارقامش ، 5 (5=4+1) میشود .همانطورکه ریشه نام مبارک پیامبر(ص) در عالم اسرار ؛ احمد(ص) و در دنیا ؛ محمد(ص) ، حمد است که خودِ ایشان ، سبعاً مِن المثانی است.
از 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم ؛ 10 حرفش ثابت است و 9 حرف تکرار شده .پس 10 حرف ثابت است که عدد و جایگاه آن در 28 حرف ، یکی میباشد و آن حروفِ "ا=1،ب=2،ج=3،د=4،ه=5،و=6،ز=7،ح=8،ط=9،ی=10" است (ابجد هوز حطی). از بعد از عدد 10 ، عدد ابجد ، 10 تا 10 تا بالا میرود تا به 100 میرسد (یعنی 20 ، 30، 40 و...) و از عدد 100 به بالا ، 100 تا 100 تا بالا میرود (یعنی 200 ، 300 ، 400 و ...) که تا 1000 عدد گذاری میشود. پس همین گونه هم در اسرار اعداد 1 تا 9 در محوریت 5 ، همه اعداد به ترتیب ابجدی ظاهرمیشوند!
عدد 5 و 9 در کلمه رَحِم
همانطورکه عالم در دایره قرار دارد و به یک نحو دایره ، مادرِ همهی مخلوقات است! چون دایره بر همهی ذرات هستی ، محیط است. و به یک نحو رحم هم ، دایره است. و در بدن یک خانم ، رحِم درواقع کارخانه آدم سازی است! و از عجائب رحم این است که با تمام سلولها و رگها و غدد و آنچه در بدن مادر است ، در ارتباط است و از همه ، ارتزاق میکند. چنانچه با بسته شدن نطفه ، جنین از تمام مواد مغذی و ویتامینها و املاح و انرژیهای ظاهری و حتی باطنی مادر ، استفاده میکند.
همانطورکه بیان شد دایره به شکل عدد 5 است {جالب است که خودِ رحم هم تقریبا به شکل دایره است (درواقع شکل گلابی وارونه گفته میشود ؛ مثل 5 برعکس است) } و دورانِ تکامل جنینی به نوزادی هم ، 9 ماه است.
حال هدف از اینکه ما به عدد میخوانیم ، این است که جانِ معنا را از تمام آنچه در خلقت آسمانی و زمینی است ، باخبر شویم و بدانیم که هر انسان زنده در دنیا ، به واقع در رحمِ دنیا زندگی میکند و از تمام ذرات و انوار و انرژیها ، چه در عالم اسرار و چه در کهکشانها و ... و چه در زیرِ زمین از معادن و و مواد معدنی و چه در هوا از اکسیژن و گازهای مختلف و ... برخوردار است.
شاید به همین دلیل است که امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید:گمان نکن که تو جرم کوچکی هستی(صغیری) بلکه تو یک عالم کبیری! زیرا آنچه در جهان خلقت ، خلق شده همه در یک قامت انسان ، خلاصه شده است.و پیامبر اکرم(ص) فرمود:مَن عرف نفسه فقد عرف ربّه .پس اگر خود را بشناسیم ، ربّ مهربانمان را میشناسیم.
بنابراین کلمه رحِم که باب رحمت الهی است ، به عدد و حروف هم ، خزانه زیبای دیگری از معانی را برای ما افشا میکند. از آنجا که معانی حروفی بدون عدد نمیتواند تمام گنج و خزانهی معارفش را توصیف کند ، ابتدا عدد کلمه رحم را بررسی میکنیم:
عدد ابجد کلمه رحِم=248 است که جمع ارقامش(14=8+4+2) 14 و در آخر (5=4+1) ، 5 میشود که این همان (معرفی کننده)، شکلِ رحم و احاطه وجودش است!
زیباست وقتی که عدد ابجد حروف کلمه رحم را بصورت بسیط یعنی باز شده حساب کنیم 300 میشود{ (را=201)+(حا=9) + (میم=90)=300} که 300 ، برابر با عدد ابجد حرفِ ش است که صفت افشاکنندگی دارد و اگر شین خوانده شود عدد ابجدش 360 میشود (برابر با زوایای کلّ دایره هستی) و ظرف عصر عالم است(عصر=360) پس رحم ، کلّ معانی که در قسمت 5 و 9 در 360 درجه دایرهی هستی بیان شد را داراست(لطفا رجوع شود به آن قسمت).
زُبُر و بینه کلمه رحم (را+حا+میم) : زبُر رحم=248 (ر+ح+م) و بینهاش میشود 52 (ا+ا+یم) که برابر با عدد ابجد کلمه حمد است. بنابراین بینهی رَحم خداوند که ظهورِ رَحِم است ، حمد خداوند میباشد. در جمع ارقام زُبُر در نهایت به 5 (5=4+1،14=8+4+2) و در جمع ارقام بینه به 7 (7=2+5)میرسیم.
خوب در رحمِ دنیا دقت کنید! آیا هفته 7 روز نیست و سال هم 52 هفته ندارد؟! پس درحالیکه کلمه رحم در جمع ، 5 میشود و روزهای هفته به 5 عدد خوانده میشود: 1شنبه ، 2شنبه و... . و عدد 5 ، همان دایره و رحم نورانی و رحم ظلمانی است زیرا از جمع 1 تا 5 عدد 15 بدست میآید که برابر اسم مبارک حوا(س)؛ هم روحانی و هم جسمانی که حاملِ همهی 9 های عالمند! آیا پیامبر(ص) نفرمودند که تمام محتوای قرآن در سوره مبارکه حمد جمع است؟! و خانم فاطمه زهرا(س) را اُمّ ابیها نخواندند؟!
سوره مبارکه حمد 7 آیه دارد و عدد ابجد کلمه حمد=52 (7=2+5) است که میشود 2 تا 7 یعنی 14 و در جمع میشود5 (5=4+1) و عدد ترتیب نزول این سوره مبارکه به قلب مطهر پیامبر(ص) ، 5 است! حال خوب بیندیشیم که بیّنهی آمدن ما ، در رحم دنیا فقط حمد است که پروردگار مهربان ، حمدش را بصورت جسمانی 14 معصوم(ص) ، امامان و پیشوایان ما قرار داد. و نام زیبای محمد(ص) (به ریشهی حمد) را به وجود مبارک همه معصومین(ص) جلوه داد و پیامبر(ص) فرمودند: اوّلنامحمد(ص) اوسطنامحمد(ص) و آخرنامحمد(ص).
جایگاه عددی کلمه رحِم=41 است که برابر با عدد ابجد اُم میشود ( جایگاه رحِم هم در وجود مادر است ؛ چه جسمانی و چه روحانی! و دقت کنید که اُم ابیها ، اُم الائمه(ص) ، اُم النبیین و ... کیست!!!)
حروف کلمه رحِم همان حروف زیبای رَحْم است که شامل رحمتِ رحمانیت و رحیمیت پروردگار عالم است. زیرا خداوند در بنیان خلقت ، ظرف آفرینش را رحمت قرار داده ، پس آن ناظم دانا خیلی نگاهها را تنظیم میکند که انسان بداند جز به مرحمت خالقش خلق نشده و جز به مرحمتش به کمال نمیرسد و جز به مرحمتش به پاداش دنیایی و آخرتی دست پیدانمیکند.
دنیا در زندگی ظاهری ، نمایش رشد و نمو نباتی انسان و همه موجودات زمینی است و درغایت اراده خالق انسان رشد در دنیا که مرحلهای از ظهور صورت عالم بالاییاش است به صورت جسمانی در رحمِ مادرهاست. اما تولد و به کمال رسیدن مراحل دیگری است (در واقع 5 رحم برای رسیدن به نهایت رشد در ظاهر و باطن لازم است) در عالم بعد از دنیا یعنی آخرت و آن هدف و نتیجه تمام زیباییهای خلیفة الهی یک انسان است!
رحم اول: خداوند یک رحم نوری در عالم بالا ظهور داد { جمع 5 نور مقدس شد نورواحد(ص) و جمع 1 تا 5 شد 15=حوا (روحانی) ؛ خانم فاطمه زهرا(س) یعنی نفس واحده} که تمام مخلوقاتش به آن خلق شدند{سوره مبارکه نساء آیه 1:یا ایّها النّاس اتّقوا ربّکم الّذی خلقکم مِن نَفس واحدة و ... } . آن ظرف وجود مبارک نورانی که خداوند متعال قبل از خلقتش او را امتحان کرد و قبول شد به صبر! چنانچه در زیارت خانم میخوانیم: یا ممتحنة امتحنکِ الله الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدکِ لما امتحنکِ صابرة ( ای آزموده ، آزمودت خداییکه آفریدت ، پیش از آفرینش تو را و یافت تو را در آزمایش ، بردبار)
رحم دوم: یک رحم جسمانی در دنیا ظهور داد که وجود حضرت حوا(س) است که مادر جسمانی همه انسانهاست. ایشان بدون پدر و مادر خلق شده است.
رحم سوم: رحم مادران خودمان که تمام خصوصیات ما به تولد در دنیا کشیده میشود. و از هنگامیکه به سنّ تکلیف شرعی میرسیم ، رشد حیاتِ انسانی ما به حدود و احکام الهی با انجام دادن صحیحِ تکالیف ، سیرت انسانی ما را میسازد.
رحم چهارم: دنیاست . که بعد از تولد(در طول عمر) ، باید به کمالات ظاهری و باطنی و دینی و مقامات و درجات دنیایی و آخرتی برسیم.همانطورکه برای حیات و رشد جسمانی ، از ماه و خورشید دنیا استفاده میکنیم ، باید از خورشید رسالت و ماه ولایت هم ، تکامل علم و عمل و کمالات آخرتی را بگیریم .
همانطورکه برای رسیدن به مدارج دنیایی ، نیاز به تعلیم و تربیت داریم برای نایل شدن به مقام بندگی باید مؤدب به آدابِ نسخه حکیم الحکما ؛ پروردگار عالم شویم که این نسخه ، قرآن کریم است. و خلاصه در دنیا جسم ، پیر و فرسوده میشود اما در معنویت انسان عاقل با ادب در بندگی و کسب مقامات روحانی ، جوان میشود و در طیّ مسیر عمر ، نورانیتر و خاضعتر و خاشعتر میشود.
همانطورکه خلق یکتا در آیه 68 سوره مبارکه یس میفرماید: و مَن نُعمّرهُ نُنَکّسهُ فی الخلق افلا یعقلون. و هرکه را سالمند گردانیم(عمر دادیم) ، بِکاهمیش در آفرینش (شکستگی در آن یعنی پیری)... . اما در جای دیگر فرمود : والعاقبة للمتقین. و در نهایت فرمود: (آیه 169سوره مبارکه آل عمران) و لا تحسب الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون(و مپندارید کسانیکه در راه خدا کشته شدهاند ، مردهاند بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند) ، که انسان در نهایت کمال ، به حیات واقعی و به روزیِ نورانیِ عند ربّهم یُرزقون میرسد.این دنیا شد محلّ تجارت { امام هادی(ع):الدنیا سوقٌ ربحَ فیها قومٌ و خسِرَ آخرون؛ دنیا بازاری است که گروهی در آن سود میبرند و گروهی زیانکار میشوند (سرمایهی خود را از دست میدهند و تجارتی در خورِ آن سرمایه ، انجام نمیدهند) }. و الدنیا مزرعة الآخرة ؛ دنیا ، مزرعه آخرت است.
نکته: در رحمِ مادر ، تکامل ما اختیاری نیست و خالق یکتا به کرم و محبتش ، زیباییها و سلامتی و نعمات و رزق شیر و محبت پدرو مادر و ... را به ما عنایت میفرماید. اما در رحم دنیا خود باید برای آخرت ، چشم و گوش و بدن سالم بفرستیم و حتی وسایل و لوازم زندگی خود را با بندگی خدا ، به بهای ثمن رضای خدا بخریم و بفرستیم. حتی در آیه 164 سوره مبارکه صافات فرمود هر کس قبل رفتن ، جایگاهش را مشخص میکند و معلوم است (و ما مِنّا إلا له مقام معلوم). پس هر جا را دوست داریم باید به بهای خلوص و بندگی و رضای خدا و رضای حجت خدا ، خودمان بخریم ! این کمال رحمِ دنیاست که خداوند کریم تمام لوازم و سبب و مسببها را در اختیارمان گذاشته ، حال اختیار با خودمان است که چگونه 5 و 9 جایگاه آخرتمان را در عالم برزخ و قیامت ، انتخاب کنیم! که چه بلوغی را میخواهیم؟! اگر میخواهیم در جوار 14 نور مقدس(ص) باشیم ، باید در عاشورای 5 و 9 حسینی (ع) ، نمره قبولی داشته باشیم.
رحم پنجم: در عالم برزخ. برزخ، همان قبرماست زیرا خداوند متعال در آیه 12 سوره مبارکه یس میفرماید:...نکتُبُ ما قموا و آثارهم... (ما مینویسیم عملهای شما را و آثار آنها را). چون در زندگی کوتاه دنیا فقط مثل این است که دانه میکاریم اما رشد و نموش و تاثیرش برای خانواده و جامعه بشری و میوه و ثمرش تا کجا و چگونه و چقدر است که خداوند کریم آن را تا عمر عالم برزخی به نهایت میرساند. مثل یک دانه پرتقال که باغبانی آن را بکارد. درخت میشود و وقتی به ثمر میرسد ، تعداد زیادی میوه میدهد که درونشان دانههای فراوانیست .حال تا آخر الزمان چقدر دانه و میوه تولید میشود؟! خداوند یکتا میداند و این رشد کامل عملِ بنده است.
در قرآن کریم آیه 11سوره مبارکه غافر میفرماید: قالوا ربّنا أمتّنا اثنتین و أحییتنا اثنتین ... . انسان 2 بار زنده میشود و میمیرد. یک بار در دنیا متولد میشویم و مرگ جسمانی داریم. یک بار هم به عمل در قبر زنده میشویم و تا کمال آثار عمل و ورودی به قیامت ، مرگِ مثالی و آثارِ عملی برایمان میآید.
وقتی هر کس از قبر که رحم (به عدد 5) است زنده میشود ، عمل به بلوغ 9 بر او ظاهر میشود. که خداوند متعال در آیه 286 سوره مبارکه بقره میفرماید: لها ما کسبت و علیها مااکتسبت ؛ (و روز جزا) نیکیهای هر شخص به سود خودِ او و بدیهایش نیز به زیان خود اوست. پس آنگاه که از قبر بلند میشوند تمام بلوغ 9 و 5 بر او ظاهر میشود. در آیه 21 سوره مبارکه طور میفرماید:...کُلّ امرئٍ بِما کسَبَت رَهین؛ ... که هر نفسی در گرو عملی است که بر خود اندوخته است. و آیه 41 سوره مبارکه الرحمن میفرماید : یعرف المجرمون بسیماهم فیؤخذ بالنّواصی و الاقدام ؛ (آن روز) بدکاران به سیمایشان شناخته شوند ، پس موی پیشانی آنها و پاهایشان را بگیرند( در دوزخ افکنند). و همینطور برای مؤمنین در آیه 12 سوره مبارکه حدید میفرماید: یوم تری المؤمنین و المؤمنات یَسعی نورُهم بین أیدیهم و بِأیمانهم بُشریٰکم الیوم جناتٌ تجری مِن تحتها الانهارُ خالدین فیها ذلک هو الفوزُ العظیم ؛ روزیکه مردان و زنان مؤمن شعشعه نورِ (ایمان)شان پیش رو و سمت راست آنها بشتابد و مژده دهد که امروز شما را به بهشتی که نهرها زیر درختانش جاریست بشارت باد که در آنجا جاودان خواهید بود و این همان سعادت و پیروزی بزرگ شماست. و در آیه 52 سوره مبارکه یس میفرماید: قالوا یا ویلنا مَن بَعَثنا مِن مرقدنا هذا ما وعد الرحمنُ و صدقَ المُرسلون؛ و (از روی حسرت و پشیمانی) گویند ای وای بر ما !که از خوابگاه مرگ ما را برانگیخت؟! این همان وعده خدای مهربانست و رسولان که (از این روز سخت خبر دادهاند) همه راست گفتند. آنجا وقتی از خوابگاه برخیزند ، با تمام بلوغ که در ظاهر و باطنشان افشاشده ، برمیخیزند (لها ما کسبت و علیها ماکتسبت)
پس پروردگار عالم ، خودِ دنیا را هم یک رحم قرارداد که آیینه رشد و کمال هم رحمِ عالم نورانی و هم عالم جسمانی باشد تا حقیقت دو برکت که توأم با دو رحمت خداوند (رحمت رحمانی و رحمت رحیمیت خداوند) باعث میشود که تداوم و کمال کامل شدن را در دنیا و آخرت درک کند. و انسان از دنیا رفته را مرحوم میگویند پس رحم ، ظرف پر اسرار خلقت است!
نکته قابل توجه : *رحم اول : در رحم نورانی ، رزق رحمت رحمانیت پروردگار عالم به مخلوقش (از انواع نعمتها و برکات) است که او را خلق فرموده و او در این دنیا ، مرزوق است تا از دنیا برود.
*رحم دوم : رحم جسمانی است که از بند ناف شکم جنین به رحم در شکم مادر وصل است و تغذیه میشود(مجرای وصل ؛ شکم به شکم) تا زنده و سالم به تکامل برسد ، تا تولد پیداکند.
*رحم سوم: در رحم دنیا ، دهان نوزاد به دهانه رزق دنیا وصل میشود(مجرای وصل ؛ دهان به دهان) . همانطورکه بیان شد انسان با استفاده از نزولات آسمانی تا معادن و گنجهای دلِ کوهها و اعماق زمین تا در دریاها و فضا و خورشید و ماه و ستارهها و سیارات و همه موجودات و مخلوقات و خلاصه شب و روز و نهایت استفاده از بالقوههای وجودش تا به کمال قوا ، بالفعل شود و به مراتب بالای علمی و هنری و ارزشها و کمال انسانی ؛ مادی و معنوی برسد.
*رحم چهارم: نورانیت و استفاده از هدایت معنوی پروردگار عالم {که رسولان و پیامبران (ع) و معصومین(ص) و کتابهای آسمانی را برایمان فرستاد} تا به بلوغِ تولدِ نوزادِ عملِ صالح نایل شویم. که اینجا تغذیه از قلب عالم امکان ؛ صاحب الزمان (عج) به قلب مؤمنین است و مجرای وصل رضای خداست که بنده باید رضای دلش در محور رضای خدا و منطبق با آن شود تا از انحراف و سرکشی و طغیان محفوظ باشد و شیعه و محبّ واقعی شود (مجرای وصل ؛ قلب به قلب).
در اینجا خورشید و ماه ، رسالت و ولایتند و ستارگان ؛ امامزادههای نورانی ، افراد صدیق و شهید و مؤمنینی که با اعمال صالحشان و آثار نورانیشان ، مدد برای بندگان خدا هستند تا به کمال حقیقی برسند.
*رحم پنجم: اما در قبر، مجرای رحم برای رسیدن به تکامل بنده ، رحمتِ رحیمیتِ خداوند کریم است. خوشا به حال کسیکه این مجرا ، برایش مجرای وصل باشد که آنگاه نوزادِ عمل برایش میشود نورٌ علی نور و در بهجت و نعمت و تحت عنایت و پذیرایی خالق خود قرار میگیرد و هرگز برایش مشکلی نیست به کلام نورانی خداوند :لا خوفٌ علیهم و لاهم یحزنون. این همان بلوغِ 9 ِ نوزادی است که در رحم ِ 5 ِ نورانی بدون نقص و کامل در دنیای دیگر متولد میشود. اللهم الرزقنا
عدد 5 و 9 در بیت ولایت
وجود نورانی و مبارک حضرت زهرا(س) خود ، بانوی آن منزل نورانی که جایگاه نزول وحی الهی است میباشد. که در اصل ظرف وجود نورانی اهل این منزل همه جایگاه و حقیقت وحی الهی و باطن قرآن عزیز و کلمة الله الاعظم و کلمههای طیبه پروردگار عالم هستند.بانوی دو عالم تنها وجود خانم در بین 14 نور مقدس(ص) است ؛ درواقع 13 معصوم(ص)،آقا و یک معصوم(ص)، خانم است.
تمام دایره خلقت در این نقطه نورانی منزل آل الله(ص) جمع شده است که محل محبط وحی و مختلف الملائکة یعنی محل رفت و آمد ملائکه و مجرای وصل عالم اسفل السافلین به اعلا علیین و عالم قرب و تمام اسرار ماکان و ما یکون و کأین (آنچه شده است و آنچه هست و آنچه میشود) است.
عدد ابجد کلمه دایره=220 و برابر با عدد ابجد کلمه طاهره است که این دایره ، صدیقه طاهره(س) است . جایگاه عددی کلمه دایره= 40 =طاهره است و عدد 40 یعنی اربعین ؛ یعنی حقیقت همیشه بهار که این منزل ، محلّ طهارت و حقیقت خانه خدا و مسجدِ بالاترین سجده کنندگان خداوند است .
همانطورکه میدانید برای اولین و آخرین بار در دنیا فقط در مدت 8 سال در شهر مبارک مدینه ، 5 نور مقدس در این منزل جمع بودند و عدد 8 به عربی ، ثامن خوانده میشود و از کلمه ثمن گرفته شده که گرانبهاترین و وزینترین وزنههای قیمتی عالم در این منزل بودهاند. در حدیث کسا خوانده میشود:
هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها.(اللهم صلّ علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم)
بنابراین عدد 5 ، باطن این منزل بود{به وجود مبارک پنج تن(ص)} که به طول 9 سال ، خانم فاطمه زهرا(س) بانوی این خانه ، گنج 9 و 5 را ظاهر فرمود. درحالیکه 5 نور مقدس(ص) جمع بودند ، اما در بطن آقا امام حسین(ع) که پنجمین معصوم(ص) است 9 ذریه معصوم(ص) قرار داشت یعنی میشود چهارده معصوم(ص) 14=5+9 .
نکته جالب اینکه اهلِ این بیت ، حقیقت حمد پرودرگار عالم هستند .و عدد ترتیب نزول سوره مبارکه حمد که جمع کننده تمام محتوای قرآن عزیز است ، 5 میباشد. و سوره مبارکه کوثر که خداوند متعال در شأن و مقام بلند و نورانی خانم فاطمه زهرا(س) نازل فرموده ، عدد ترتیب نزولش به قلب مطهر پیامبر(ص) ، 15 است یعنی جمع 1 تا 5(باطن حمد) میشود 15 (15=5+4+3+2+1) و تمام قرآن عزیز به یک معنا ، نامش کوثر است. از طرفی هم ضرب عدد 5 در 3 میشود 15 ! که وجود مبارک خانم فاطمه(س) ، سومین مقام معصومیت را دارد.
آیا این نکته قابل توجه نیست که اگر اعداد 1 تا 15 را با هم جمع کنیم میشود 120 و این عدد برابر کلّ احزاب قرآن و برابر عدد ابجد حرف کلمه سین است و سین ، قلب قرآن است. عدد 15 هم برابر با جایگاه عددی حرف س به عدد ابجد 60 است و جالب توجه اینکه عدد ابجد نام مبارک ام ابیها هم 60(=س) میشود! که این عدد ، کلید حیات و عمر و طول زندگی تمام موجودات و ظرف حیات طپندهی دنیاست. چنانچه عمر به ثانیه شروع میشود و 60 ثانیه برابر یک دقیقه و 60 دقیقه برابر یک ساعت است و یک شبانه روز 24 ساعت است که برابر با عدد ابجد کلمه وحی و همچنین اسم مبارک خداوند؛ احاطه است. و 24، عدد جامع میباشد . و جمع ارقامش 6 میشود 6=4+2 که جمع ارقام 60(=س) هم 6 میشود و عدد 6 ، بنیان ظاهری و باطنی خلقت است چنانچه خداوند یکتا درآیه4 سوره مبارکه حدید میفرماید:هوالذی خلق السموات و الارض فی ستة ایام... .
و کتاب نورانی قرآن عزیز هم به حرف س (کلمه ناس) تمام میشود. حرف سین ، میزان حروف در الفباست و وجود مقدس 14 معصوم(ص) را آل یاسین مینامند زیرا میزانترین و پاکترین و مطهرترین انسانهای عالم و الگوی بشریت هستند (الی یوم القیامة). عدد ابجد کلمه آل یاسین=162 و برابر با عدد ابجد کلمه انسان است که فقط این وجودهای مقدس، انسان کامل هستند. جمع ارقام 162 میشود 9 و ایشان ، بلوغ 9 انسانیت هستند.
در این دنیا هر کس به شریعت اسلام عمل کند و احکام و واجبات را با نیّت قلبی خالص برای رضای خدا انجام دهد این اعمال ، زندگی دنیایش را میزان میکند و به س میرسد. و اگر اعمالش با خلوص به آن عالم برسد و شایستهی پاداش پروردگارعالم شود ، آنجا در بهشت به سین میرسد ، آنجا محلّ رسیدن عملِ باطنی قلبی به عالم قلب به میم و میزان کامل رضوان الهی است.
بنابراین قلب هر مؤمنی خانه خداست.شکل ظاهری قلب مثل 5 است.دختران در سنّ 9 سالگی مکلّف به انجام احکام واجب الهی میشوند.پس با بلوغِ 9 میتوانیم وصل به قلب عالم امکان ؛ امام زمان(عج) شویم و وجه قلبمان را روبروی قلب کره زمین ؛ خانه خدا ؛ کعبه عشقها و معرفتها کنیم تا به تشیّع14نور مقدس(ص) (14=5+9) ، در دنیا و آخرت وصل شویم.
همه معصومین(ص) ، بلوغ کامل 5 و9 هستند
قابل به ذکر است که همه معصومین(ص) ، بلوغ کاملِ 5 و9 هستند زیرا در سرّ نوری اولین ظهور و تجلی خلقت در عالم اسرار، 5 نور مقدس در بطن یک نور ظهور پیدا کردند که نورٌواحد(ص)، تجلی ذات اقدس احدجلّجلاله قرار گرفتند و همانطورکه بیان شد جمع اعداد 1 تا 5 برابر 15 میشود که در جایگاه حرف س قرار دارد و این حرف ، قلب عالم و قلب قرآن و میزان حروف است.
توجه! توجه! فراموش نکنید که 5تن(ص) درواقع همان 14 معصوم(ص) هستند زیرا در بطن امام حسین(ع) که پنجمین معصوم(ص) است ، 9 ذریه معصوم(ص) قرار دارد. وجود مبارک چهاردهمین معصوم(ص) هم ، امام زمان(عج) است که جمع ارقام 14 میشود 5 (5=4+1) پس باز به 5 میرسیم و این حلقه بسته عددی ، همان دایره عصر است که خداوند کریم در سوره مبارکه عصر قسم یاد فرمود به عصر: (والعصر).
از نگاه دیگر اینکه : جمع 1 تا 5 همان 15 است که جایگاه عددی حرف س به عدد ابجد 60 است که میزان حروف و میزان عالم ، قلب قرآن و آخرین حرف کلام الله مجید ؛ قرآن کریم است که با کلمه ناس تمام میشود(نام آخرین سوره قرآن هم ناس است) و همینطور همه ائمه(ص) ، جلوه 9 هستند که جمع اعداد 1 تا 9 میشود 45 . که جمع 15 و 45 هم میشود 60=س همان قلب عالم و قرآن (یکی از نامهای قرآن ، میزان است).
خداوند قادر و سبحان ، اولین خلقت جسمانی انسان را به وجود آدم(ع) و حوا(س) قرار داد (با توضیحات بیان شده) که جمع عدد ابجد آدم(ع)=45 و حوا(س)=15 میشود 60. خوب دقت کنید! تمام این درس به نوعی مهندسی خلقت است !چگونه پروردگار عالم ، خلقت خلیفههای برحقّش را میزان و قلب عالم قرارداد و قلب کنندهی عالمیان برای هدایت و به طهارت رسیدن از عالم ظلمات به نور!
پس با وجودیکه همه معصومین(ص) بلوغ کامل 9 و 5 هستند اما این اعداد در برخی از این عزیزان ظهور یافته است که در ادامه اشاره میشود:
رابطه عددی 5 و 9 در وجود مبارک فاطمه زهرا سیدة النساءالعالمین(س)
وجود دردانه عالم؛ فاطمه زهرا(س) در حقیقتِ انوار 14 نور مقدس(ص)، فقط یکی است. چنانچه در آیه 35(آیه نور) سوره مبارکه نور فرموده: ...کوکبٌ درّیٌّ ؛ او ستاره درخشنده دردانه صدف خلقت پروردگار عالم است. او یک خانم است و 13 نور مقدس دیگر آقا هستند(صلوات الله علیهم اجمعین). اما پیامبر(ص) فرمود: فاطمه ، اُمّ ابیهاست. ایشان امّ الائمه ، امّ الصدیقین ،امّ الشهدا و امّ النبیین است.
اُم یعنی مادر و عدد ابجدش 41 است {41=(40=م)+(1=ا)} و جالب اینکه جایگاه عددیش 14 میشود {14=(13=م)+(1=ا)} یعنی درحالیکه خواندیم 5 مدرکِ اُم بودن، مخصوص امّ ابیهاست پس جانِ کلام ، اُمّ الائمه(ص) میباشد. و درضمن عدد 14 ، برابر با عدد کلمه حجاب است و جمع ارقامش 5 میشود (5=4+1) ؛ حقیقت حجاب در باطن این بارگاه جلالت در سِرّالاسرار عظمت جمال الله الهی تجلی دارد که او مرآت حق و ظرف حقیقت کلّ گنج کنزالله آفرینش ، نفس واحده میباشد.
این ظرف است که خداوند متعال قبل از خلقت اسراریش ، امتحانش کرد و فرمود او را صابره یافتم {السلام علیکِ یا ممتحنة امتحنکِ الذی خلقکِ قبل ان یخلقکِ فوجدکِ لِما امتحنک صابره} و صاحبِ 9 اسم تسعه است و بلوغ 9 را در اسرار آفرینش و جلوه آب را که حقیقت حیات هستی است ، به او نسبت داد که معنا و اسم کوثر عنایت به اوست. پس عدد 5 ؛ در جمع الجمع ظهور نورالانوار پنج تن(ص) ، ظرف ظهوری و سرّ المستودع پروردگار عالم است.
خوب دقت کنید! خداوند متعال پنج نام مبارک را که اسماءِ خمسه است به ظهور در حروف و کلمات قرارداد که فقط یک اسم است که 5 حرف دارد و آن نام مبارک فاطمه ؛ سیدة النساء العالمین؛ حجة الله الحجج(ص) میباشد. جالب اینکه جزءِ 5 قرآن کریم بطور کامل در سوره مبارکه نساء قرار دارد و این سوره شامل 135 آیه است برابر با عدد ابجد نام فاطمه(س)! آیا این اتفاقی است؟!
و از جمع حروف این پنج اسم نورانی به عدد 19 میرسیم که برابر است با تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم که همه ، یک آیه مبارک شده و محتوای کلّ قرآن را دربرگرفته است! جمع ارقام 19 میشود 10(10=9+1) که در حروف بسم الله الرحمن الرحیم هم 10 حرف بدون تکرار و 9 حرف تکرار شده است که همه عالم در بلوغِ 9 رسیدن به آن 10 حرفِ بدون تکرار الهی هستند ، و هستیم تا به مدد الهی به اتممناها بعشر و در آخر، اربعین لیلة برسیم (انشاءالله).
امام صادق(ع) میفرماید: لیله قدر، مادرِ ما فاطمه زهرا(س) است. و ما ادراک ما لیلة القدر!!!
پس از نظر ظاهر ، نام مبارک خانم ؛ فاطمه(س) خود ، مظهر گنج 9 و 5 است زیرا این نام مبارک 5 حرف است و عدد ابجدش 135 میشود که در جمع ارقامش 9 میشود(9=5+3+1). و از نظر باطن ، همانطورکه بیان شد خانم به عدد 5 ، ظرف سِرّالاسرار خلقت است که اگر از 1 تا 5 را جمع کنیم میشود 15(=حوا) ؛ مقام عالم اسرارِ وجود مبارک خانم ، حوای روحانی است.
و حقیقت تمام دایره خلقت که این دایره حولِ شعاع 9 و قطرِ 18 میچرخد. به شعاع 9 {که بلوغ عددی خانم است} ، مساحت و حقیقتِ سُحت عالم ، افشا میشود. و در قطر به عدد 18 (=حی) تمام اسرار 9 سال در خانه رسالت و 9 سال در خانه ولایت ، تمام گنج حیات دنیایی و آخرتی گنج رسالت و ولایت را در وجود مبارک یازده ذریه معصومش(ص) ، به محیط دایره خلقت افشامیکند. ظرف نورانی که خداوند فرمود که قبل از خلقتش ، امتحان شده است : السلام علیکِ یا ممتحنة امتحنکِ الله الذی قبل ان یخلقک فوجدکِ صابره. پس سلام به آن خانمی که خداوند قبل از خلقتش ، ظرف او را امتحان کرد و ایشان را صابر یافت.آنگاه وجود مبارک پیامبر(ص) میفرماید: امّ ابیها.
آیا جالب نیست که در ظهور خلقتی در عالم بالا به یک ظرف و یک حرف و یک سِرّ افشای همهی حروف و معانی و اسرار و آنچه باید بشود، ظهور پیداکرد؟! که آن حرف ، الف است ؛ درحالیکه یک حرف است ( سه حرف خوانده میشود ، درحالیکه عدد ابجد ا=1 است اما عدد ابجد حروف الف=111 ؛ 3 تا 1 است!). پس ظهور 3 عدد یک که باطنِ ظهورِ 14 معصوم نورانی (ص) است. پس تمام گردش دایره به اسرار 3 ممیز 14 میگردد. و محیط و مساحت هر دایره در این سِرّ ، محاسبه میشود (14/3) و حضرت فاطمه(س) ، افشای این سرّ است الی یوم القیامه ! البته هر سه یکِ عالم وجود که در کنار هم به عدد 111 برابر حرفِ الف هستند(که درواقع یکِ وجود هستند)، افشاکنندهی این رمز هستند.
قال شیخ محی الدین (در کتاب مناقب.صفحه176) :
انّا انزلناه فی لیلة مبارکة ، اَی انزلنا الکتاب المبین و هو الفاروق الکُلّی فی الفاطمة الزهراء هی حوّاء روحانیٌّ. الله نور السموات و الارض مثل نوره کمشکوة اَی ، الفاطمة الزهراء فیها مصباح اَی. المُحمدیةٌ البیضاء . المصباح فی زجاجة. ای فی العلویِّة العلیاء و العلویة نَزلت فی المشکوة الزهرائیة نزولَ روح الکُلّ فی الجسم الکُلّ الذی فیه یُفرق کلّ امر حکیمٍ ای امام ٌ بعد امام الی یوم القیامة الی اَن قال فافهم فانّه من الرموز.
حاصل مقصود:از نزول قدر که معنی میشود در کتاب مبین، آن وجود جداشده کلی که فاروق کلی در وجود فاطمه زهرا(س) است چون او ، حوّای روحانی است و ظرف وجودش ، مشکوة میباشد. خداوند جلیل نازل فرمود آدم{جایگاه عددی نام مبارک فاطمه(س)=45=آدم}.کتابی را که علویّه عُلیا و فاروق کلی باشد در فاطمه زهرا(س) که حای روحانی است و مقصود مشکوة وارده در آیه نور ، فاطمه زهرا(س) است و منظور از مصباح (یعنی نور و شعله آن چراغدان) در این آیه ، نور فی هدایة محمدیة(ص) بیضاء {هدایت نورانی محمد(ص) و آل محمد(ص)} که عقل کُل و آدم کلامی است{فاطمه(س)=45=آدم} و غرض از لفظ زجاجه (همان لامپ روی شعله نوری چراغدان)، علویه عُلیا است که نازل شده در مشکوة زهرائیه. چون نزول روح کلی که در جسم کل جای میگیرد و از نزول روح در این جسم کل از آن مشکوة طاهره مقدسه امامی بعد از امام که ظاهر میشوند تا روز قیامت در آن وجود کل که جدا شده و فرق گذاشته شده از امر حکیم است. حال خوب بیندیشید! پس باطن این کلامها ، رمزی است از رموز و این مشکوة ، همان وجودی است که قبل از خلقتِ نوریش، امتحان شده است.
به هرحال حقیقت علویه مرتضویه بر صدف عصمت فاطمیه نازل شد با این نزول ، ائمه هدی(ص) در عالم وجود به تفضیل ظاهر شدند. از کتاب خصائص الحسنیه از فقه الحدیث : ولو لا انّ علیّاً انزله الله فی فاطمه ما ظهرت الائمة فی عالم الوجود تفضیلا. اگر خداوند حضرت علی(ع) را در حضرت فاطمه(س) نازل نمیکرد ، ائمه(ص) در عالم وجود ، ظهور تفضیلی نمییافتند.
این ظرف ، جمع عدد 1 تا 5 است و این حقیقت ، حوّای روحانی(س) است. عدد را به مدد معنای کلام آوردیم تا بتوانیم بیشتربه کُنه معنا برسیم زیرا که مشکوة وجود اوست که آل الله (ص) جلوه گر شدند ، مشکوة وجود اوست که عصمت الله الکبری است! {جالب اینکه عدد ابجد حروف "حوا روحانی" = 290 و برابر با عدد ابجد نام زیبای "مریم"(س) است}.
تناسب لیله با زوجه و لیله با لباس
آیه 47 سوره مبارکه فرقان : و هو الذی جعل لکم الیل لباسا ... اوست کسی که شب را برای شما مانند لباس قرار داد. خانم فاطمه(س) که خودش حقیقت لیله قدر است ، وصیت فرمود که علی جان لباس در بدنم بماند(از روی لباس مرا غسل بده و ...) چون این لباس ، نشانه حقیقت لیل اوست و تا آخر زمان باید انا انزلناه فی لیلة القدر بماند.
به یک معنا ، فاطمه(س) ؛ زهراست یعنی نورانی و درخشنده! نور برای اینکه تلألؤِ خود را ظاهر کند ، لباس مشکات میپوشد. مثل لامپ که شیشهاش ؛ لباس نورِ درونش میباشد تا درخشندگی نور بتواند مورد استفاده قرار گیرد.
و جالب است که اندازهی درخشندگی را ، تاریکی معلوم میکند! یعنی در جریان الکترونیکی برق ، یک فاز مثبت و یک نول منفی است. مثبتها ؛ نور و منفیها؛ ظلمت هستند. برای اینکه نور اندازهاش معلوم شود ، منفی یا ظلمت آن را زیاد یا کم میکنند. و اندازه به یک معنا یعنی قدر! و وجود مبارک خانم ، حقیقتِ لیل و ظرفِ اندازهی قدر است. که امام صادق(ع) فرمودند که خانم ، لیله قدر است.
پس خداوند متعال فرمود که شب ، لباس است برای روز. این لباس ، حکم همان مشکات را دارد تا اندازه و قدر را در خود نگهدارد و به تمام عالمیان ، اندازه و قدر را برساند. که خانم ، حاملِ همهی حملِ نور قدر است، درواقع مادرِ ائمه (ص) ؛ که وجودهای مبارک معصومین(ص) همه، نور و باطن قدرهستند. پس خانم ، هرگز بدون لباس نمیشود حتی وقت غسل دادن!
اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سرّ المستودع فیها (او ، سرّ مستودع است) بعدد مااحاط به علمک.
همانطورکه بیان شد نام زیبای فاطمه(س) 5 حرف دارد و تمام حروفش ، نورانی است.و در بطن این نام با عظمت ، کلمه مبارک طه قرار دارد و عدد ابجد طه=14 میشود. عدد ابجد نام مبارک فاطمه=135 است که در جمع ارقامش 9 میشود (9=5+3+1). و جالب اینکه وقتی 135 بر 9 تقسیم شود(15=9÷135) ، 15 میشود که برابر با نام مبارک حوا(س) است.
*عدد 135 معنی میشود به 100 + 35: عدد 100 برابر با عدد ابجد حرفِ ق یعنی نگهدارنده است و عدد 35 برابر با کلمه دال است که یکی از اسماء خداوند میباشد. یعنی وجود مبارک خانم ، نگهدارنده دلایل خلقت است که به عنوان اُم ، ریشهی همه گنج درخت شجره طیبه و حافظ و نگهدارنده باطن میوهها و ثمرههایش میباشد. درحالیکه خود ، دلیل بر خلقت پروردگار عالم است. اوست که محوریت خزانهی آل الله(ص) است ؛ هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها. و او واسطهی فیض و واسطه ظهور اسرار از عالم اسرار به عالم ظهور ، و واسطه رحمت ، و واسطه محوریت خزانهی همه مخلوقات به عالم دنیاست که او سرّ مستودع میباشد. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اسم زیبای فاطمه(س) که خداوند از نام مبارک فاطر خود عنایت فرموده ، یکی از استثناهای اسماء مبارک معصومین(ص) است. در تمام نامهای مبارک در ضرب عدد 1 تا 9 ، در جمع آخر حاصل ضرب به عدد 9 تمام میشود اما نام مبارک فاطمه(س) هم طولی هم عرضی و هم ارتفاعی (از سه بُعد) در جمع به عدد 9 برمیگردد (رجوع شود به کتاب بلوغ 9).
نکته: اگر نام زیبای فاطمه(س) را به سه بخش بنویسیم یعنی فا --- ط --- مه : عدد ابجد فا=81 و در جمع میشود 9 (9=8+1) ، عدد ابجد ط=9 ، عدد ابجد مه=45 و در جمع 9 میشود (9=5+4) . پس 3 بخشِ نام زیبایش میشود 3 تا 9 که کنار هم میشود 999 برابر عدد ابجد رفیع الدرجات(از اسماء مبارک خداوند).
در این راستا پروردگار عالم بلوغ دختران را به 9 سال تمام و به زنها توفیق حمل به 9 ماه را برای تولد فرزندان عنایت فرمود. یعنی خانمها در بلوغ 9، حامل 9 و زایش انسان که در جمع عددیش 9 میباشد، هستند. خانم فاطمه زهرا؛ سیدة النساء العالمین(س) 9 سال در بلوغ رسالت در منزل پدر و 9 سال در بلوغ ولایت در منزل حضرت علی(ع) قرار گرفت که به عدد 18 سال عمر مبارکش ، تمام عالم دنیا را زنده کرد. عدد 18 برابر کلمهی حی شد و او که صاحب قدر است، کوثر وجود و حقیقت آب و جان آفرینش ، قرار گرفت و خداوند فرمود : ... و جعلنا مِن الماءِ کل شیء حی(آیه 30 سوره مبارکه انبیا) ؛ و قرار دادیم همه چیز را زنده از آب.
معارف 5 و 9 در وجود مقدس امام حسین(ع)
جانِ همه این معارف در نام مبارک امام حسین(ع) معنا میشود که عدد ابجد نام مبارکش حسین(ع)=128 است یعنی 28+100 پس 100=ق ، نگهدارندهی 28 حرف که تمام محتوای قرآن از ظاهر و باطن است و عدد 28 در مقام اعداد ، عدد کامل است ، میباشد. آیا غیر از این است که حضرت خود ، به عدد 10 بدنیا آمده {یعنی یک خودش و 9 ذریه معصوم(ص) در بطنش} پس خود ایشان ، جانِ 28 است زیرا 10=8+2 و 10 ، گنج عشر و 4 روی 10 یعنی 14 است. چون حضرت ، پنجمین معصوم(ص) است که با 9 ذریه در بطنش میشود 14 (14=9+5).
از طرفی آقا که به عدد 10 بدنیا آمد ، خودش گنج عشر است و امام عاشورائیان به وراثت تمام 124000 پیامبر(ع) و 14 معصوم(ص). و در باطن عدد دَه به حروف ، عدد 9 را ظاهر کرد{(د=4)+(ه=5)=9} پس اگر عدد نام مبارک ایشان 128 است یعنی نگهدارنده تمام 19 حروف بسم الله الرحمن الرحیم ، یعنی نگهدارنده تمام 28 حرف الفبای قرآن از حروف و معانی و محتوای ظاهر و باطن دنیا و آخرت . و اگر آقا 128 است یعنی ما تا در انطباق 9 وجود او قرار نگیریم ( که 9=ط و صفت ط انطباق است) ، ورودی در تولد حقیقی به عدد گنج عشر یعنی همان شیعه و محب شدن 14 نورمقدس(ص) و قرآن عزیز نداریم و به قبول حسن نمیرسیم.
خوانندگان عزیز ! از آنجاکه میخواهیم و حتما خدای مهربان میخواهد که به عقل و فکر و دیدگاه ما عظمت مقام مولا را نشان بدهد ، این دروس نوشته میشود. امیدوارم که برای شما قابل درک باشد.
*عدد 28 ؛ برابر اسم زیبای خداوند "وحید" است و کلّ وحدت وجود ؛ توحید محض پروردگار عالم است. و خون اباعبدالله الحسین(ع) ، جز برای اعتلای رسیدن به شناخت توحیدی و موحّد شدن بندگان خدا نیست. و این عظمت است در گرفتن مدال در عاشورای اباعبدالله که حضرت به مقام ثارالله الهی واصل شده است. و مقام کامل و تام در مجرای رساندن مسئولیت ولایت و رسالت از اولین پیامبر بزرگوار ؛ حضرت آدم(ع) تا وجود مبارک حضرت خاتم النبیین محمد مصطفی(ص) و ائمه معصومین(ص) تا امام زمان(عج) در مبحث کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا دارد.
کلمه ارض : ظاهرا خشکی و خاک ، نامیده میشود. در بدو خلقت به صورت یک نقطه خشکی روی آب در کره زمین متولد شده است.و این نقطه در زیر خانه خدا قرار دارد. و خالق یکتا خشکی را از اینجا به تمام کره زمین کشیده است ؛ دحوالارض شده است. بنابراین همین ارض ، باطن کربلاست!
عدد ابجد کلمه ارض=1001 است که به عدد اسماء الحسنی پروردگار عالم در جوشن کبیر میباشد. درواقع مثل نطفه ، عمل کرده است که همهی محتوای کمال خلقت را در خود دارد. چنانچه اگر دقت کنید اولین حروف الفبای عربی ، الف است که عدد ابجدش یک است و آخرین حرف آن ، غ است که عدد ابجش 1000 است. پس اگر اول را با آخر جمع کنیم میشود 1001 (1000+1). پس درواقع ارض کربلا اینجا برای شما کاملا واضح میشود که کلّ محتوای خلقت از اول تا آخر ، از ظاهر تا باطن را در خود ظهور داده است و نگهدارنده آن ، امام حسین(ع) است با عدد 128! و از نقطه قتلگاه آقا به تمام کره زمین، خشکی کشیده است !
*چند نکته معنوی اینجا ثابت میشود : 1) اینکه آقا خود و فرزندان و یارانش ، سه روز لبهای مبارکشان از تشنگی خشک بود.2)همه با لب تشنه شهید شدند و این خاک و وادی ، تفتان نام دارد.3)فقط این تربت شد، شفا برای همه دلهای تشنه معارف و خداشناسی و بندگی خالصانه. 4)تربتش مُهر نماز مؤمنان شد 5)اینجا میعادگاه و ظهور قیامت شد برای آخرت که بهشتیان و جهنمیان بطور واضح آشکار شدند و در این وادی ، اربعین یعنی بهار شدن هدف خلقت سبز شد .شهادت به معنای تولد واقعی و به قرب الهی و رزق عند ربهم یرزقون رسید.
جایگاه عددی نام مبارک حسین(ع)=47 است و عدد 47 (40 تا 7 تا)، مبنای تولد ظاهری فرزندان در دنیا را هم نشان میدهد چنانچه برای اینکه هر بچهای کامل و سالم بدنیا بیاید در مدت 9 ماه حمل باید 40 هفته در شکم مادر بماند که 40 تا 7 تا میشود 280 روز،آنگاه دوران جنینی را بطور کامل و سالم پشت سر میگذارد و به یک بلوغ تولد نوزاد کامل در دنیا میرسد.
نکته دیگر اینکه اگر ارقام 47 را در هم ضرب کنیم 28 میشود(28=7×4) که تمام حروف به وجود مبارک امام حسین(ع) کامل معنا میشود و جمع ارقام 28 میشود 10 که گنجِ وجود مبارکش است که به عدد 10 بدنیا آمده! پس عدد 128{برابر با عدد ابجد نام مبارک حسین(ع)} حقیقتِ روح اسرار اعمال و عاشورای حیات بخش اوست الی یوم القیامة. در ضرب ارقام 128 به عدد 16 میرسیم (16=8×2×1) که جمع ارقام 16 میشود7(7=6+1) و 7، برابر است با تعداد آیات سوره مبارکه حمد.
درواقع وقتی به حمد میرسیم یعنی همهی خلقت از اول تا آخر که همه در بسم الله الرحمن الرحیمِ آن غرق است و این آیه شریفه ، 19 حرف دارد و اسماء مبارک پنج تن(ص) هم 19 حرف است که به نام حسین(ع) که پنجمین معصوم است این 19 حرف تمام میشود {محمد(ص)،علی(ع)، فاطمه(س)،حسن(ع)،حسین(ع)} و در باطن خودش به عدد 10 متولد شده (1 خودش +9 ذریه معصوم در بطنش) ، پس حقیقت سِرّ 9 روی 10 (=19) حروف بسم الله الرحمن الرحیم ، خودش است که در عاشورا هر کس به خلوص ، پشتِ حروف وجود مبارکش کشته شود ، به مقام شهادت یعنی تولد واقعی میرسد و زنده الی یوم القیامة میشود (آیه 169 سوره مبارکه آل عمران:ولا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربّهم یرزقون ؛ حساب نکنید کسانیکه درراه خدا کشته میشوند مردهاند بلکه زندهاند و در نزد خدا روزی میخورند) اللهم الرزقنا
و در جمع ارقام عدد ابجد نام مبارک امام حسین(ع)=128 و هم در جمع ارقام جایگاه عددی نام مبارکش(=47) به عدد 11 میرسیم:(11=8+2+1) و(11=7+4) و عدد 11 برابر اسم مبارک پروردگار عالم "دوا" است.که اباعبدالله الحسین(ع) ، روضههایش ، تربتش ،اشکهایی که برای مصیبتش ریخته میشود و ... همه ، برای جانهای تشنه ، دوا است.
و همچنین عدد 11 برابر با اسم مبارک هو است که اباعبدالله(ع) ، راهنمای به اخلاص رسیدن به گنجِ "هو" است. و عدد 11 برابر با کلمه حج است .خداوند کریم خواست تا ما با واقعه عاشورای امام حسین(ع) ، به معرفت حج واقعی و در نهایت به قربانگاه واقعی و به تعالی کمال انسانیت رسیدن و آدم شدن واقعی ، برسیم.
عدد 11 برابر حروف یا است. حرفِ یا ، حرف انتخاب است.و خداوند متعال در دنیا به انسانها اختیار داد تا خود ، دنیا و آخرتشان را انتخاب کنند. لا اکراه فی الدین قد تبیّن الرُّشد مِن الغَی (آیه 256 سوره مبارکه بقره) در دین هیچ اجباری نیست .هدایت از گمراهی مشخص شده است. بنابراین تمام مدت عمرمان در دنیا ما در،یا هستیم و باید در تمام لحظات زندگی و در تمام کارها (چه واجب و چه مستحب ، چه مکروه و چه مباح و کارهای روزمره مثل خواب و خوراک و...) آنچه رضای دلمان است انتخاب میکنیم.
حال اگر انشاءالله رضای دل ما ، راضی به رضای خداوند کریم باشد ، به قبولی میرسیم. و اگر انتخاب رضای دل خودمان باشد ، قبولی و مزدش ظاهرها و برای آن کسانیست که برایشان عمل کردیم (چون قربة الی الله نبوده) ، پس در قیامت مزدی ندارد! جالب اینکه خداوند یکتا در آیه 71 سوره مبارکه اسرا میفرماید : یوم ندعوا کلّ أُناسٍ بإمامِهم.... در قیامت همه به سوی امام عملشان ، خوانده میشوند. و مشخص میشود در عاشورای عمر ، پشت چه کسی بودیم : امام زمان(ص) یا اولیاء طاغوت؟!
وجود مبارک امام حسین(ع) حلقه 5 و 9 و محور 14 نور مقدس(ص) و صاحب سفینه نجات است و در این دریای دنیا دائما غرق شدگان را نجات میدهد {البته طبق صلوات ماه شعبان از امام سجاد(ع) ، همه ائمه طاهرین(ص) ؛ کشتی نجات هستند : الفلک الجاریه فی اللجج الغامره (کشتی روان در گردابهای بی پایان) یأمن من رکبها و یغرق من ترکها : هرکس سوار شود امنیت پیدا میکند و هر کس (کشتی را) ترک کند غرق میشود. اما در روایات است که کشتی امام حسین(ع) وسیعتر و سریعتر است}. ( حرف یا در کتاب راز دنیا بطورکامل توضیح داده شده است)
بنابراین خداوند متعال احیاء 128 را در ظهور وجود مبارک امام حسین(ع) به عدد 5 قرار داد زیرا او جمع کنندهی تمام مقامات است ، و جایگاهش را در قلب همه انسانها گذاشت زیرا که او قلب کنندهی همهی قلبهای زنگار گرفته و غبار گرفته است و اینکه خداوند کریم او را به سوّمین امام(ع) جایگاه داد که عدد 3 برابر با کلمه آب است و این همان اشکی است که از برکهی قلوب مؤمنین با منقلب شدن احوال ظاهری به باطن از چشمهایشان سرازیر میشود و حقیقت اربعین یعنی رسیدن به (م) که عدد ابجدش 40 است. انسانیّت انسانها به عمل در وجودشان سبز میشود.
پس امام حسین(ع) هم خود ، پنجمین معصوم(ص) است و هم در بدو تولدش 9 ذریه معصوم(ص) در بطن دارد. و در دنیا وجود مبارکش برپاکننده عاشورای عالم است و مظهر ظهور وراثت همه انبیا و اولیا و پیامبران و صدیقین و ائمه معصومین (ص) است به ظهور یوم عاشورا گردش چرخش دنیا در حیات ثاراللهی او حیات را افشا میکند و جان به همهی جانهای مخلوقات میدهد(الی یوم القیامة). پس ایشان که سومین امام (ع) در مظهر پنجمین معصوم(ص) که با 9 ذریه نورانی در بطنش میشود 14 ، قرار میگیرد. پس عاشورا هم ، افشاءِ 14/3 به وجود اباعبدالله الحسین(ع) است!
سوره مبارکه طه به عدد 9 و 5
لازم به تذکر است که همه 14 نور مقدس ائمه طاهرین(ص) ، نورٌواحد(ص) هستند و د رحقیقت وجودی ، انسان کامل و در مرتبه ظهوری ، آیینهی تمام نمای صفات و اسماء ذات اقدس احدیت هستند و به این معنی ، مرآت حق خوانده میشوند.از نظر عدد هم همه در حلقه 5 تن(ص) و در باطن ، در جمعِ 9 ذریه معصوم از اباعبدالله الحسین(ع) یعنی به اسرار 9 به اضافه 5 یعنی 14 معصوم(ص) هستند.در این سوره مبارکه زیباییهایی از گنج وجودهای نازنین ، از نظر حروف و عدد تفسیر و تأویل میشود.
عدد ابجد کلمه طه=14 است {(ط=9)+(ه=5)}. و تنها سوره ایست در قرآن کریم که عدد ابجدش 14 میشود.و خزانه اسرار را به ظاهر و باطن افشا فرموده است. جای بسی تأمل و تفکر است که چرا مثلا در دعای ندبه خطاب به امام زمان(ص) میخوانیم یابن طه ...، یابن یس... ! اگر کسی بخواهد تا حدّی معانی برایش روشن شود ، باید به این علوم آشنا شود.
بنابراین در حقیقت ظهوری اولین جلوهی 5 و 9 حضرت زهرا(س) است که مرتبه مقامی در این اعداد با توضیحات کامل خواهد آمد .فقط همینکه دقت کنید که نام مبارک فاطـمـه(س) ، حروف طه را در بر دارد. بعد در وجود مبارک امام حسین(ع) است به عنوان برپاکننده کلّ ظهور وراثت انبیا و معصومین (ص) ، دیگر در وجود همه 9 ذریه نورانی آقا که همه ، از فرزندانِ پنجمین معصوم { یعنی امام حسین(ع)} و از 9 ذریه نورانی در بطنِ او هستند.اما جلوه کامل این حروف مبارکِ طه از رمز قرآن ، در وجود نازنین ولی عصر امام زمان(عج) است که به تمام معانی ظاهری و باطنی ظاهر میشود.چنانچه فقط در اسم مبارکش دقت کنید ، عدد ابجد نام مبارک مهدی(ص) برابر 59 است که درواقع 5 و 9 میشود و در تعریف خوانده میشود نهمین فرزند از پنجمین معصوم. و جمع ارقامش هم 14 میشود (14=9+5) . امیدوارم این عجایبِ اعجاز را که تمام قرآن عزیز هم خوانده میشود طه ، به جان و دل درک کنید!
حضرت امام حسین(ع) ، طه است (ط=9 و ه=5 ؛ ایشان پنجمین امام است و 9 ذریه معصوم در بطنشان) و یکی از نامهای قرآن ، طه است . عدد ترتیب نوشتاری سوره مبارکه طه در قرآن کریم 20 است. توجه!توجه!توجه! جمع اعداد 1 تا 20 میشود 210 که برابر است با عدد ابجد نام مبارک "امام حسین(ع)" ! عدد 20 برابر اسم مبارک هادی و حرفِ ک است که کاف خوانده میشود و خداوند متعال کاف را یکی از اسماء خود قرار داد.پس عدد 128{=حسین(ع)} برای عالمیان ، کافی است و جمع ارقام 128 هم میشود 11 که برابراست با هو! و برابر است با جایگاه عددی حرفِ ک !(11=ک=20){همه معانی عدد 11 که قبلا ذکر شد را درنظر بگیرید}
پس در ترتیب نوشتاری سوره مبارکه طه در قرآن مجید به عدد 20 شد برابر با حرف ک که کاف خوانده میشود. این سوره مبارکه در ترتیب نزول به قلب مبارک پیامبر(ص) به عدد 45 است که برابر با عدد ابجد اسم مبارک آدم(ع) میباشد.درواقع تمام اسرار هدف نزول قرآن عزیز ، برای آدم شدن ما انسانها ماست!چون جایگاه عددی کلمه انسان برابر با آدم(ع) میشود {انسان=45=آدم} . درواقع تا آدم نشویم انسانیت در ما ظهور ندارد(در جایگاه انسان قرار نمیگیریم). جالب است که عدد 45 برابر است با ضرب عدد 9 در 5 (45=9×5) اینجا جای بسی فکر و تأمل است که تمام عاشورای اباعبدالله الحسین(ع) و این همه مصیبت برای وجود نازنینش و عزیزانش که عاشورا را جاودانه کرد ، آدم سازی است.
جالبتر اینکه سوره مبارکه طه ، 135 آیه دارد به عدد نام مبارک فاطمه(س) ؛ مادرِ اباعبدالله الحسین(ع) یعنی اُمّ الحسین(ع)! چگونه معنا کنم که کلام گنجایشش را داشته باشد؟! در حقیقت عدد 135 که در جمع برابر 9 میشود (9=5+3+1) ، از ضرب عدد 9 در 15 بدست میآید(135=15×9). و عدد 15 که برابر اسم مبارک حوا(س) است از جمع عدد یک تا 5 بدست میآید (15=5+4+3+2+1). در حقیقت معنی شده عدد 5 به تمام اسرار میشود 15 ، و 15 در بلوغ 9 عالم خلقت یعنی 15×9 برابر 135 میشود که یعنی نام زیبا و وجود مبارک فاطمه سیدةالنساءالعالمین(س) است.
*بنابراین بدانید که چرا معصومین(ص) ، یابن طه خوانده میشوند؟ پس اگر کسی بخواهد کلمات نورانی طه درک کند باید عامل و عالِم به 135 آیه سوره مبارکه طه را داشته باشد که همه در بلوغ 9 و 5 هستند.حال اگر بخواهید خوب درک کنید باید بدانید که همهی عالم در این دو حرف غرق هستند . و هیچکس به تکامل نمیرسد مگراینکه در تبعیت و شیعه شدن و در محاذی این دو حرف قرار بگیرد! چنانچه اگر به حرف ط دقت کنید ، متوجه میشوید که اسرار آن ، عدد 9 است که قبلا توضیح داده شد که شعاع دایره خلقت در بلوغ تکامل مهندسی تا سقف عدد 9 است. و خودِ دایره ، جلوه گنج 5 ؛ ولایت کبرای اسرار 5 نور مقدس(ص) عالم بالا و 14 معصوم(ص) به ظهور وجودی و نوری و گنج ولایتشان در دنیا الی یوم القیامة و حتی تا در بهشت و حتی گنهکاران در جهنم که جهنمیانی که در دنیا به بلوغ 9 ِ عمل نرسیدند باید به تنبیه عذابِ برزخی و قیامت ، به تکامل برسند.
و عدد نُه همان ، نَه برای رسیدن به خالص شدن و اخلاص است. که تا ذوب نشوند ، ناخالصیها از آنها جدا نمیشود. پس بیایید قبل از اینکه آنجا دچار عذابی شویم تا به اخلاص برسیم ، در عمر کوتاهمان در عاشورای عمل با شیعه شدن پشت امام معصوم(ص) ؛ صاحب 9 و 5 به بلوغ بندگی و خلوص برسیم. تا انشاءالله آنجا کامل شده و بدون عذاب به مقامِ لاخوفٌ علیهم و لاهم یحزنون برسیم. الله واعلم
اگر بخواهیم تمام وجودهای مبارک را به عدد 9 و 5 معنا کنیم ، دیگر در حوصله شما نمیگنجد. فافهم
ظهورعدد 5 و 9 در وجود مبارک امام علی ابن الحسین(ع)
پدر بزرگوار وجود مبارک امام سجاد(ع)، پنجمین معصوم میباشد{امام حسین(ع)} و ایشان در روز پنجم شعبان سال 38 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشود و در 25 محرم سال 95 هجری در مدینه به سن مبارک 57 سالگی و به دسیسه هشام ابن عبدالملک (لعنةاللهعلیه) مسموم و به شهادت رسید و قبر مبارکش در قبرستان بقیع در جوار 3 امام بزرگوار و پیامبر(ص) میباشد.
ایشان به عدد 9 به دنیا آمد (یک خودش +8 ذریه معصوم در بطنش). جمع عدد ولایی آقا(چهارمین امام) ومعصومیتش(ششمین معصوم)، 10 میشود(10=6+4) که او فرزند امامِ عاشورائیان است و خود، امام اربعینیان!
وجود مبارکش تنها امامی است{بعد از امیرالمؤمنین علی(ع)} که همسرش ذریه معصوم است {خانم فاطمه بنت الحسن ابن علی(ع)} و فرزندان آقا علی ابن الحسین (ع) از ذریههای امام حسن(ع) هم هستند.
و حلقه 5 به وجود آقا از پدر بزرگوارش ؛ امام حسین(ع) در اسرار حیات ولایت و رسالت ، آیینه تمام نمای ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) و رسالت رسول اکرم محمد مصطفی(ص) است که کتاب نورانی صحیفه سجادیه ایشان به نام زبور آل محمد(ص) معرفی شده است. دو جا اسم زبور آمده : یکی کتاب آسمانی حضرت داود(ع) {آیه 55 سوره مبارکه اسرا:... وءَاتینا داودَ زَبوراً} و دوم کتاب امام سجاد(ع) ؛ صحیفه سجادیه که زبور آل محمد(ص) نامگذاری شده است.
زبور ، جمعِ همه زُبُرهای عالم است. زُبُر یعنی وزنه. در ترازوی میزان الهی ، یک طرف زُبُر است و یک طرف بینهی این زبر. همانطورکه میدانید یکی از معجزات خداوند در زمان رسالت حضرت داود(ع) این بود که به امر خداوند ، حدید(یعنی آهن) به دست مبارکش آنقدر نرم و نازک شد که به صورت حلقههای نازک و کوچک درآمد و در کنار هم طوری گذاشته شد که با آن زره برای جنگیدن (در راه خدا) ساخته شد و به صورت لباس رزم به تن رزمندگان درآمد! درواقع لباس رزم ، لباس حدود خداست و خداوند چنان ، حدود خود را برای عاملان به حدودش ، آسان و نرم میکند که بتوانند جامهای بر بدنِ عمل خود بپوشانند و این لباس ، لباسِ تقوی است (یعنی ترمز باطنی برای نگهداری تمام حدود سلامت وجود انسان) پس این لباس رزم ، جنگیدن با نفس اماره است . اول باید بر خودمان پیروز شویم و عقل ، حاکمِ وجودمان گردد و بعد در مرحله دوم غل و زنجیر به گردن و دستها و پاهایمان به صورت حفظ حدودالله ببندیم.
*لازم به تذکر است که بدانیم که چرا در عاشورا بدن مطهر امام سجاد(ع) تب دار ظاهر شد؟! البته عظمت این تب ، نشان دهنده بیماری دین است زیرا عفونتهای گناه و فساد(در جامعه) باعث تب امام شده است که درواقع بدنِ دین بیمار شده زیرا حاکم جور؛ یزید ملعون میخواست ریشه دین حقیقی را بِکََند و دین دل بخواه خودش را جایگزین کند. اما به قول امام صادق(ع) تب ، باعث سلامت شدن بیماراست زیرا با گرمای زیاد بدن ، عفونتها ذوب شده و از بدن خارج میشود. بنابراین آقا امام حسین(ع) ، خود و فرزندانش به قربانگاه رفتند تا راه رسیدن به عالم قرب را برای شیعیان تا الی یوم القیامة از مجرای اربعین و رسیدن به قلب به میم باز کنند. ادامه این راه را امام سجاد(ع) با ظهور تبِ دین به بدن مطهرش و شفای این بیماری که سلامتش تا قیامت تضمین شود ، ظاهر فرمود ؛ با نگهداشتنِ حدود الهی که نشانه آن غل و زنجیر به گردن و بدن مطهرش در 40 روز و 40 وادی است! زنجیر از جنس آهن است و کلمه آهن به عربی ، حدید خوانده میشود به معنی حدود خدا. که امام سجاد(ع) نگهدارنده این حدود به ظاهر و باطن در 40 روز و 40 وادی و در حقیقت اربعین الی یوم القیامت حافظ حدودالله شد تا تنِ بیمار دین به جنگیدن با دشمنان دین ، سلامت کامل را به وجود امام زمانمان منتقل بفرماید و ما امروز مدیون بدن تب دار امام سجاد(ع) که زین العابدین است ، میباشیم . ایشان با کتاب صحیفه سجادیه که به زبور آل محمد(ص) معروف است ما را به حقیقیت و سلامت دین در دنیا و آخرت میرساند.(لطفا درالقاب مبارک آقا ؛ زین العابدین و سجاد خوب بیندیشید!)
*پنجمین گریه کننده عالم؛ امام سجاد(ع) که ایشان هم ادامه دهنده اشک مادرش فاطمه زهرا(س) است در ظلم و جوری که به اهل بیت امام حسین(ع) شد . سِرّ اربعین به وجود مقدس ایشان است چراکه امام چهارم میباشد و عدد 4 ، پایه 40 (اربعین) است.مگر نه اینکه ریشه کلمه اربعین از ربع یعنی ربیع و بهاراست.آیا غیر از این است که در بهار، بارش باران زیاد است؟! پس حکمت اشکهای آقا که از بکائین هستند ، وعدهی آن بهاری است که خزان ندارد و آن ، ظهور و انفجار نور هدایت فرزندشان ؛ وصی الحسن ؛ مهدی صاحب الزمان(عج) است.
بنابراین این است یکی از اسرارِاینکه حضرت باید در کربلا و روز عاشورا حضور داشته باشند و به خواست پروردگارعالم زنده بمانند و از کربلا تا کوفه و شام با کاروان اسیران و خانم زینب کبری(س) طی مسیر کنند(از عاشورا تا اربعین) و 40 وادی را منقلب کنند و ایشان آن خط نور را از روز عاشورا ؛ از کربلا تا کربلا (در اربعین) کشیدند (الی یوم القیامة)
پس اربعین و حقیقت اشک که همان بکا است با هم مناسبت دارد.عدد ابجد کلمه بکا =23 میباشد ؛ از یک طرف جمع ارقامش 5 میشود (5=3+2) که عدد خاص وجود پنجتن(ص) است {پنجمین معصوم ؛ امام حسین(ع) است} .و پیامبر(ص) در 23 سال گوهر کلام قرآن را به گوش جهانیان رسانید{پس ایشان هم زحمات جدّ بزرگوارشان را با بکا(اشک) به ثمر رساند}. از نظر علمی زمین شناسان میگویند: کره زمین نسبت به خورشید ، 23 درجه انحراف دارد و این زاویه باعث میشود که دو روز در سال مثل هم نباشد و فصلها و ایام و ... هر یک با خصوصیات خودش جلوهگر شود (سرما و گرما ، پاییز و بهار و... به وجود میآید ){رجوع شود به کتاب اربعین}. و دیگر اینکه کتاب نورانی ایشان زبور آل محمد(ص) است . و زبور، همان وزنهی وزینِ حفظِ حدودالله است. اگر بخواهد بدون آفت بماند باید آهنی یا حدیدی باشد ، آبْ دیده باشد! پس آبِ دیدگان نورانی ایشان ، حدیدِ حدود خداوند را آب دیده کرد که هرگز آفتی آن را متزلزل نتوان کرد تا ظهور مبارک مهدی موعود حجة ابن الحسن العسکری (عج).
مقام بلند ولایت ؛ آقا علی بن الحسین زین العابدین(ع) ، از اسرار اربعین بوده است! عدد ابجد نام مبارک "علی ابن الحسین"(ع) = 322 میشود. عدد 22 = جایگاه عددی کلمه عبد یعنی بندگی است و عدد 300 =عدد ابجد حرفِ ش است که صفت افشا کردن دارد. بنابراین یک معنی ازعدد322 این است که آقا ، افشای عبودیت و بندگی در هر زمان و هر موقعیتی است (زین العابدین). دیگر اینکه اگر ارقامش را با هم جمع کنیم 7 میشود(7=2+2+3) و هفت ، همان باطن حمد و سبع مثانی ، ولایت 14 معصوم(ص) است که وجود ایشان ، ادامه دهنده عمل به قرآن است تا قیامت!
و در جایگاه عددی نام مبارک "علی ابن الحسین"(ع)= 115 میشود (که برابر با عدد ابجد کلمه معاد است) و پروردگارعالم در کتاب انسان ساز قرآن ، 115 بار نام دنیا و 115 بار آخرت را یاد آوری کرده است. وجود ایشان، سِ اربعینی است که در تمام سیر عمر دنیا و حقیقت آخرت ، رهروان و شیعیان را رهبری میفرماید. او که با نفسهایش و با پایداری و استواری ایمانش و با صبر در مصائب و با بردباری و با حمل غل و زنجیرِ(حدودالله) و عاقلانه طیّ مسیر کردنش ، در اربعین جاودانهاش ارکان اربعین را الی یوم القیامه از درد و رنج به ربیع و حقیقت بهاری شدنش محکم و استوار کرد. پس اسرار اعداد وجود مقدسشان ، روح و جان عمل خالصانهی آنها را ظهور میدهد!
دیگر اینکه عدد 115 معنی میشود به 15+100 که 100 ، برابر است با عدد ابجد حرف ق یعنی نگهدارنده و 15 برابر است با جایگاه عددی حرفِ س که قلب قرآن است و میزان کننده تمام حروف در الفبا میباشد و برای بنده ، فقط در دنیا حاصل میشود که به این میزان برسد (رجوع شود به توضیحات عدد 15 و حرف س).
بنابراین عدد 115 یعنی نگهدارنده حیات قلب طپنده خون ثاراللهی حسین بن علی (ع) الی یوم القیامه ؛ هم در دنیا و هم در آخرت! (اللهاعلم) .تا به امروز که به دست قلب عالم امکان ؛ امام زمان(عج) است.{ یا ربّ الحسین(ع) بحقّ الحسین(ع) اِشف صدرالحسین(ع) بظهور الحجّة } .
حقیقت اسرار عدد 5 و 9 در وجود مبارک امام محمد باقر(ع)
ابا جعفر محمد ابن علی باقر علم النبیین(ع)، معصوم هفتم است و هنگام تولد به عدد 8 بدنیا آمد ( یک خودش و 7 ذریه معصوم در بطنش). وجود مبارکش امام پنجم ما شیعیان است. و عدد 5 یعنی تمام دایره خلقت و تمام خزانه گنج علم و اینکه از اسرار دیگرش ، بلوغی است که تنها به وجود مبارک ایشان تعلق دارد و آن لقبِ باقر(یعنی شکافنده) است و این بلوغ اسرار 9 وجود مبارکش است که آقا ، افشاکننده بلوغ 9 ِ ولایت است به شکافتنِ علمِ باطن قرآن که در سال 57 هجری بدنیا آمد و مدت عمر شریفشان هم 57 سال است که در سال 114 هجری (به عدد سورههای مبارکه قرآن مجید) به شهادت رسید.
و ایشان فرزند پدر بزرگواری است که خود ، صاحب 9 میباشد و به عدد 9 متولد شده {امام سجاد(ع) ؛ یک خودش + 8 ذریه نورانی در بطنش=9} .پس امام باقر(ع) گنج 5 و 9 را در همه برکات زمینی و آسمانی ، دنیایی و آخرتی ، الی یوم القیامة ظاهر کرده است.
ایشان بازکننده و مفتاح و شکافندهی همه اسرار علوم اولین و آخرین در ظاهر و باطن عالم است و علوم را از هم تفکیک نمود و هر علمی را در جای خودش به ارزش و بهایش معرفی فرمود (بخصوص خزانه گنج 114 سوره مبارکه قرآن کریم را)! 90 درصد احادیث نورانی از تفاسیر و تأویل و حلّ معماهای علوم پزشکی و ریاضی و نجوم و هیئت و علوم متفرقه از ایشان { و پسر بزرگوارشان ؛ امام صادق(ع)} نقل شده است.علوم اخلاقی و اجتماعی و دنیایی و آخرتی شیعیان را به زیبایی و کمال ، تبیین فرموده است.
پس خزانه 114 سوره یعنی کلّ همه علوم کامله! همانطورکه بیان شد آقا ، معصوم هفتم است که درواقع عدد 7 ، عدد گنج حمد خداوند است که باطن تمام محتوای قرآن عزیز است و ایشان کلّ گنج 114 سوره مبارک قران را برای شیعیان و بندگان مؤمن ، موشکافی فرمود.
ربّ زدنی علما وعملا و الحقنی بالصالحین و تواصو بالحق و تواصو بالمرحمة.
جمع عدد ولایی(=5) و معصومیت(=7) ایشان 12 میشود. جالب اینکه جمع اعداد 1 تا 12 میشود 78 که برابر است با عدد ابجد نام زیبای "حکیم" پروردگار عالم و خداوند، امام باقر(ع) را جلوه حکمت خویش در بین بندگانش قرار داد.
وجود مبارک امام باقر(ع) به نقل از روایات در عاشورای امام حسین(ع) حضور داشتند و سنّ مبارکشان 4 سال بوده است. خوب به اعداد توجه کنید! جمع 1 تا 4 میشود 10 و آقا ، عالِم به علم گنج عشر میباشد و در تمام مدت عمر مبارکش ، گنج عشرِ عالم سِرّ را به تمام اصول و حقایق شکافت و افشا فرمود.
یکی از زیباییهای کلمه عشر(که جالب است حروف کلمه عشر با عرش برابر است) ، به عدد ابجد570 ، که معنی میشود به 500 =ث که ملکش حضرت میکاییل(ع) ؛ ملک روزی است و 70=ع که عین یعنی چشم، چشمه . پس 570 به معنی باز شدن چشمه رزق علمی از جانب ایشان بر همه مردم است. و جایگاه عددی کلمه عشر=57 و برابر با سنّ مبارک آقا در دنیاست.
حقیقت اسرار عدد 5 و 9 در وجود مبارک امام موسی بن جعفر الکاظم(ع)
وجود مبارک موسی بن جعفرالکاظم(ع) ؛ نهمین معصوم(ص) است. درحالیکه هنگام تولد وجود مبارکش ، 5 ذریه نورانی در بطنش قرار دارد.پس ایشان هم مظهر گنج 9 و 5 در وجود مبارک چهارده معصوم(ص) است. چنانچه نام ایشان موسی(ع) است و کنیه ایشان اباابراهیم ، پس ایشان نام مبارک دو پیامبر اولوالعزم را داراست(5 پیامبر اولوالعزم داریم) :نام مبارک حضرت ابراهیم(ع) و حضرت موسی(ع). که حضرت ابراهیم(ع) ، بلوغ 9 ِمدال پیامبری را داراست و حضرت موسی(ع) هم معجزاتِ تسعه را داراست. و خداوند کریم نسل پیامبر بزرگوارمان ؛ حضرت محمد(ص) را از نسل فرزند ابراهیم(ع) یعنی حضرت اسماعیل(ع) قرارداد. جالب توجه است که ملک حرف ط که عدد ابجدش 9 است ، اسماعیل خوانده میشود و همه شیعیان ائمه(ص) ، باید در انطباق عمل یعنی شیعه واقعی ائمه طاهرین(ص) بودن ، قرار بگیرند.درحالیکه باید به بلوغ ملکوت عمل در انطباق به ملک حرف ط؛ اسماعیل بشوند.
پس اگر خوب دقت کنیم وجود مبارک حضرت موسی بن جعفر(ع) ، در مقام ولایی نام مبارکش ، موسی است یعنی از آب گرفته شده و در مقام رسالت؛ اباابراهیم(ع)! تمام قوم حضرت موسی(ع) را یهودی میخوانند اما شیعیان حضرت موسی بن جعفرالکاظم(ع) را موسوی میخوانند! حضرت در دنیا ، 14 سال را با غل و زنجیر در زندان هارون الرشید ملعون بودند و درحالیکه روزه بود(به یک قول) با آب مسموم ایشان را به شهادت رساندند(25 رجب سال 183هـ) . لعنةالله علی قوم الظالمین من الاولین و الآخرین الی یوم الدین.
ایشان به شهادت رسید اما حلقهی 5 که همان بصورت ظاهر، زنجیر بود را در پوست و گوشت نازنینش ، با خود به قبر برد و بلوغ 9 ِ معصومیتش را به تمام عالمیان اظهار کرد. سلام و درود خدا بر این امام همام و فرزندان و پدران و مادر بزرگوارش صلوات الله علیهم اجمعین.
حقیقت اسرار عدد 5 و 9 در وجود مبارک امام محمد ابن علی التقی الجواد(ع)
امام جواد(ع) امام نهم ما شیعیان است که درواقع بلوغ اسرار گنجِ جودِ پروردگار عالم از مجرای جواد(ع) به عالمیان ، در ظاهر و باطن دنیا و آخرت ، جاری و ساری شده است. پدر بزرگوارش ، امام رضا(ع) است که به عدد 5 به دنیا آمد : یک خودش و 4 ذریه معصوم(ص) در بطن نورانیش.
پس گنج 9 و 5 که در جمع 14 میشود(14=5+9) به لقب زیبای آقا یعنی جواد(ع) که عدد ابجد جواد= 14 است ، ظاهر میشود. درواقع این عدد برابر اسم مبارک خداوند ؛ وهاب (=14) است.که خداوند کریم ، جواد(ع) را به همه عالمیان هِبه فرموده است.
امام جواد(ع) در اسرار خلقت معرفی شده است (به حدیث شیخ محی الدین عربی) به مهندس ارواح والعقول و در حقیقتِ اسرار کاف و نون یعنی وصل کنندهی عالم کُن به فیکون
رمز 5 و 9 در کهیعص {سوره مبارکه مریم(س)}
آیه اول سوره مبارکه مریم(س) شامل 5 حرف مقطعه (کهیعص) است. عدد ابجد حروف مقطعه کهیعص=195 میشود که برابر با اعدد ابجد اسم مبارک "صادق" است. پس نشان میدهد که چرا این حروف به آقا ابا عبدالله الحسین(ع) و عاشورا و مصائب آن معنی شده زیرا در عاشورای عمل و در خطرِ از دست دادن جان ، صادق بودن ، مظهر راستی و ثبات قدم است .پس امام و یارانش محک تمام عاشورائیان عالم ، در میزان صداقت هستند.اللهم اجعلنی من الصادقین
دیگر اینکه شاید بعضی بگویند چرا نام مبارک مریم(س) که یکی از اسماء خانم فاطمه زهرا(س) هم است ، در قرآن آمده ولی نام مبارک فاطمه(س) نیامده؟! جالب است بدانید عدد ابجد این حروف نورانی کهیعص=195میشود که برابر با عدد ابجد نام مبارک "فاطمه ام ابیها"(س) است!!! یعنی قبل از اینکه تعریف وجود مبارک حضرت مریم(س) شود ، خانم با نام زیبای فاطمه ام ابیها معرفی میشود.و جایگاه عددی این حروف نورانی کهیعص=60 است که برابر با عدد ابجد نام مبارک ام ابیها(س) است. و عدد 60 برابر با عدد ابجد حرفِ س است که آخرین حرف کلام خدای مهربان (ناس) است و س ؛ قلب قرآن و میزان حروف و اسرار تمام خزانه پروردگار عالم است.
*و حرفِ ک (اولین حرف مقطعهاش) به نام کربلا معرفی شده است. پس اولین حرف در تعریف کربلا ، ک است که کاف خوانده میشود و کاف ، یکی از اسماء خداوند است(آیه 36 سوره مبارکه زمر:الیس الله بکاف عبده و یخوّفونک بالذین من دونه...) و در کربلا لبیک امام و یارانش به این ندای حق برای همیشه جاودانه ماند که فقط خدا برای ما کافیست.
عدد ابجد حرف ک=20 است و جمع اعداد 1 تا 20 میشود 210 که برابر با عدد ابجد نام مبارک "امام حسین"(ع) است.جایگاه عددی حرف ک=11 است که جمع ارقام عدد ابجد(=128) و جایگاه عددی (=47) نام مبارک حسین(ع) هم 11 میشود{ (11=8+2+1)،(11=7+4)}. و جمع ارقام 11 میشود 2 (2=1+1) که عدد ابجد حروفِ دو برابر 10 است (د=4 + و=6) و امام حسین(ع) به عدد 10 بدنیا آمده و صاحب گنج عشر و امام عاشورائیان است. و عدد 2 برابر حرفِ ب است و تمام گنج خزانهی قرآن عزیز به قول پیامبر(ص) در حرف بِ بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد غرق است. و امام حسین(ع) ، جلوهی این حرف است.
*و دومین حرف مقطعه در کهیعص ، حرفِ ه =5 است که امام حسین(ع) ، پنجمین معصوم(ص) میباشد.درواقع عدد 5 ، همان دایره خلقت و احاطه وجودی و ولایی آقا اباعبدالله الحسین(ع) است(چنانچه قبلا ذکر شد).
*وجود مبارک ایشان امام عاشورائیان است و به عدد 10 بدنیا آمد (یک خودش+9 ذریه معصوم در بطنش) که همان گنج عشر است و حرفِ ی متعلق به عدد 10 است (سومین حرف مقطعه در کهیعص).و این حرف با توضیحاتی که قبلا داده شد که عالم در حرفِ یا ، غرق است و دنیا ؛ در،یا است و ایشان ، سفینه نجات این دریاست. درضمن وجود مبارک ، انتخاب خدای مهربان است که به یک صورت همهی بندگانش را به انتخاب ایشان و ذریههای مبارک معصومش دعوت میفرماید.
*چهارمین حرف مقطعه در کهیعص ، حرفِ ع است که عین خوانده میشود و عدد ابجد عین=130 است : 100=ق یعنی نگهدارندهی 30 که قرآن عزیز در 30 جزء ظاهرشده است{همانطورکه در تعریف عدد ابجد نام مبارک حسین(ع) =128 بیان شد که یعنی نگهدارنده 28 (تمام حروف قرآن کریم از 28 حرف است)}. عدد ابجد حرف ع=70 که برابر با عدد ابجد سی به حروف(اشاره به سی جزء قرآن) است (ع=70=سی). با حرف عین ، چشمها بینا میشود و چشمههای حکمت در قلوب سرازیر میشود. جایگاه عددی حرفِ ع=16 که جمع ارقامش 7میشود و تعداد آیات سوره مبارکه حمد که باطن تمام قرآن را دارد، 7 آیه مبارکه است. شأنیت و مقام و ارزش از دنیا تا قیامت در حقایق قرآن و اهل بیت(ص) ظاهر میشود و جانِ حرف عین ، رسیدن به اربعین حقیقیِ آثار و اعمال است.حرف عین به یک معنا یعنی چشمه و پیامبر گرامی (ص) فرمودند هر کس برای خدا 40 روز خالص شود ، چشمههای حکمت از قلبش به زبانش سرازیر میشود.{مَن اخلص لله اربعینَ صباحا فَجّرَ یَنابیعَ الحِکمَة من قلبه علی لسانه ؛ بحارالانوار ج67 ص249}
آخرین حرفِ مقطعه در کهیعص ، حرف ص است. حدیثی نورانی در کتاب اسرار معراج از آقای عمادزاده نقل شده است که میفرماید وقتی حضرت رسول اکرم(ص) در معراج به ساق عرش تشریف فرما شد ، خداوند متعال فرمود چشمهای در عرش است به نام ص ، آنجا وضو بگیر و 2 رکعت نماز بخوان... . نام یکی از سورههای مبارکه قرآن ، ص است که از اعجازهای عددی بشمارمیآید (زیرا در تعداد معدودی از سورههای قرآن مجید ،عدد ترتیب نزول و عدد ترتیب نوشتاری آنها با هم برابر است) و این سوره مبارکه هم در عدد ترتیب نزول و عدد ترتیب نوشتاری برابر با 38 است و جایگاه عددی نام مبارک حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) 38 میباشد! یکی از نامهای قرآن کریم ، ص است چون قرآن ، چشمهی جوشان الهی است و در حقیقت باطن رسالت و ولایت است که تا با این دو چشمه که هر دو وجود مبارک ، عین الله ؛چشمههای الهی هستند شستشو نشویم به بهشت راه نداریم.
عدد ابجد حرف ص=90 و برابر با عدد ابجد حرف میم میباشد که هدف خلقت ، رسیدن به میمِ بسم الله الرحمن الرحیم است. حرف ص به صبر معنی شده است.پیامبر(ص) فرمود منزلت صبر نسبت به ایمان مثل سر است به بدن. پس هر کس به صادِ صبر نرسد ، ایمانش قیمتی ندارد و امتحانِ ایمان ، به صبر است.
و چنان در کربلا ، صاد را به صبر معنی کردند بخصوص صبر حضرت زینب(س) که ایشان امّ المصائب و عقیله بنی هاشم خوانده شد. در واقع خانم در سفرش از کربلا که عاشورا بپا شد تا بعد از 40 روز و طیّ مسیر در 40 وادی که به کربلا برگشت ، اربعین ( وباب طهارت) را بپا داشت (الی یوم القیامة). یعنی خون مظلومیت ابا عبدالله الحسین(ع) و یارانش را به بها رسانید و آنجا چشمهی ص ظاهر شد که اشک مؤمنین است!
زیرا کربلا ، قلب به میم شدن شهدا و به طهارت رسیدن بدنهای مبارکشان است (شروع حرف م ؛ مـیم ) و از آنجا حرکت کاروان اهل بیت آقا به کاروان سالاری امام سجاد(ع) و خانم زینب کبری(س) در 40 روز و 40 وادی ، باعث آشکار شدن حرفِ یا (انتخاب) در عاشورا و قیام توابین شد(حرف ی ؛ میـم). و دوباره برگشتند به کربلا (رسیدن به م ؛میم) که در واقع حروفِ م ی م روشن شد و میم=90=ص است که ص ، چشمه رحمت الهی است.
پس این 5 حرف کهیعص به حرف ص=90 تمام میشود و جمع ارقام 90 میشود 9 (9=0+9) ، در حروف الفبا (ابجدی)جایگاه عددی حرف ص=18 است (که برابر با کلمه مبارک حی است ؛ که این 5 حرف ، زنده است و زنده میکند و زندگی واقعی در آخرت را برای مؤمنین ، و عذاب و خواری را بر دشمنان دین رقم میزند) و جمع ارقامش 9 میشود(9=8+1).
بنابراین 5 حرف(کهیعص) در باطن، بلوغ 9 است و در حقیقت امام حسین(ع) که پنجمین معصوم(ص) است و 9 ذریه معصوم در بطن دارد پس 5 باضافه 9 میشود 14 و (5=4+1). پس این 5 حرف در هر زمانِ عمر دنیا ، مظهر و تعریف عاشورای همان زمان است که امام زمانش هم از فرزندان امام حسین(ع) میباشد و در زمان پدر و مادر و برادر و جدّ بزرگوارِ امام حسین(ع) هم، آنها امام زمان و معصوم میدانِ عاشورا بودند.
حضرت اباعبدالله الحسین (ع) ؛ محور معصومین(ص)است { از یک طرف خانواده محترمش ؛ 5تن(ص) و از طرفی فرزندان معصومش(ص)} پس همه ائمه طاهرین(ص) ، دارای گنج 5و9 هستند که این گنج به وجود مبارک امام حسین(ع)، ظهور یافته است. و امروز امام زمان ، حضرت مهدی(عج) است که در میدان عاشورای عمر یک تنه ایستاده و ندای هل من ناصر ینصرنی را سر میدهد.کیست که به صدق، به او ملحق شود و در راهش از جان بگذرد!
رمز 5 و 9 در حم.عسق {سوره مبارکه شوری}
درحالیکه خواندیم همه خزانههای عالم ، در گنج 5 و 9 ظهور دارند ولی اسرارِ نگو در آن به قدری زیاد است که شاید نتوان نوشت! جمع عدد 9 و 5 میشود 14 و 14، همان گنج عشر است(در کتاب عرفان عشر کامل توضیح داده شد).
در احادیث آمده که 5 حرف مقطعه کهیعص که سوره مبارکه مریم(س) با آن شروع میشود ، احوالات کربلاست (کلّ یوم عاشورا). و در مقابلش سوره مبارکه شوری هم با 5 حرف مقطعه شروع میشود که در دو آیه قرار دارد (حم.عسق) که احوالات ک ارض کربلا را توصیف میکند و اسرارش قیامتی را بپا میکند! و به یک قول ، حروف نورانی کهیعص ؛ ظهور قیامت دنیا درعاشورا و حروف نورانی حم.عسق ؛ چگونگی ظهور قیامت کبری در آخرت را ، به چشمِ دل مؤمنان (در همین دنیا) نشان میدهد! کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
عدد ابجد 5 حرف نورانی{که اسرارش حلقه 5 ؛ همان پنج تن(ص) و 9 ذریه امام حسین(ع) است که میشود وجود مبارک 14معصوم(ص)} حمعسق=278 میشود که برابر است با اسم مبارک زارع خداوند (...ام نحن الزارعون؛آیه 64سوره مبارکه واقعه).
عدد 278 معنی میشود به 200 و 78 :عدد 200 برابر با حرفِ ر در الفباست که صفتش تکریر میباشد یعنی در همین دنیا تا حدودی جواب کاشتههای خودمان را میگیریم ولی در جواب آثار کاشتههایمان تا قیامت به باروریش میرسیم و در ظلّ درختانش و لذت بردن از میوهها و ثمرههایش میمانیم! جایگاه عددی حرفِ ر =20 است که برابر با عدد ابجد حرفِ ک میباشد(کاف خوانده میشود) و حرف اولِ کلمه کربلاست. جالب اینکه جمع عدد 1 تا 20 (210=20+19+...+2+1) برابر با عدد ابجد "امام حسین"(ع) میشود.(امام حسین=210)
همچنین عدد 200 برابر است با عدد ابجد "امام حسن"(ع) به جایگاه عددی 65 که برابر با عدد ابجد کلمه دنیاست و زراعت ، فقط در دنیاست(الدنیا مزرعة الآخرة). (200=امام حسن=65=دنیا). میدانید که آقا ، سبزپوش آل پیامبر(ص) است و تمام حیات و زنده بودن و سرسبزی اعمال و قبول شدنش در نزد خداوند یکتا ، فقط به شرط نمرهی حسن است!
که درآیه 160 سوره مبارکه انعام میفرماید: مَن جاء بالحسنة فله عشرُ امثالها... . یعنی اگر عمل حسن (یعنی کاشت خوب و سبز و میوه دار و باطراوت و سالم) با خودت (تا دم قبر) بیاوری آنگاه عشرُامثالها(همان گنج عشر و باطن پیروزی حسینی و باطن 9 و 5 که همان 4 روی 10 و 14 نور مقدس هستند) را به تو میدهم. درواقع شاخه سبزِحسنی(ع) و میوه و گلِ حسینی(ع). پس اباعبدالله الحسین(ع) که خود ، عدد10 است همان عشرُامثالها میباشد و همان اتممناها بعشر است ! که تا به اتممناها بعشر نرسیم ، اربعین را دریافت نمیکنیم.
200 ، برابر با عدد ابجد کلمه قسم به جایگاه عددی 47 است که خداوند با 4 حرف(ت ، و ، ا ، ب) قسمهای خود را تاکید فرموده ؛ تالله ، والله ، الله ، بالله . اگر این چهار حرف را کنار هم بگذاریم ، میشود اسم مبارک خداوند به نام تواب که در قرآن کریم میفرماید:انا التواب الرحیم . من توبه پذیر مهربانم.مهربانی در آخرت! زیرا در آخرت است که خداوند به بندگان آمرزیده شدهاش ، لطف و رحمتش را در صفت رحیمیّتش سرازیر میکند و بهترین نعمتهایش را نصیبشان میفرماید.(اللهم الرزقنا)
همچنین 200 ، برابر با عدد ابجد کلمه صدوق به جایگاه عددی 47 است که برابر با جایگاه عددی نام مبارک حسین(ع) است که صدقش ، محک رسیدن به قرب خداوند است. پس محک قبولی اعمال ما در نزد خداوند ، صدق است و کسی که اعمالش در دنیا ، صادقانه و خالصانه برای خدا باشد ، مُهر قبولی را میگیرد که در قرآن کریم بالاترین قبولی در آیه 37 سوره مبارکه آل عمران ؛ قبول حسن نامیده شده است {یعنی در جایگاه حسین(ع)، قبول حسن(ع) اهدا میشود}
و 200 ، برابر با عدد ابجد کلمه عقل به جایگاه عددی 47 است. درواقع بالاترین موهبت الهی به انسان ، عقل است و در مقام خلقت میفرمایند: اول ما خلق الله عقلی. اگر سلطان کشور وجود انسانی ، عقل باشد هم در دنیا و هم در آخرت موفق است.عقل از عالم بالا تا دنیا ، 10 مرتبه دارد.هرچقدرانسان در مراحل علمی به عمل خالصانه و صادقانه برسد عقل ، قویتر و احاطهاش بر هوای نفس بیشتر میشود تا جاییکه عقل ، سلیمان کشور وجود گردد ، آنگاه شیطانها و وسواسها ... نه تنها مخرّب نیستند بلکه در خدمت سلیمانِ عقلی (درحالیکه در زنجیرِ عقلند) برای صاحب عقل خدمت میکنند.
و انسان ، صاحب اراده و قدرت باطنی میشود و در خلوص و بندگی به جایی میرسد که طبق حدیث زیبای عبدی اطعنی ؛ همانطورکه خداوند میفرماید: کن فیکون ، بنده هم تا حدّ قدرتی که خدا به او توفیق دهد ، بگوید بشو(کن) ، میشود(فیکون) . همانطورکه خداوند حیّ لا یموت است ، انسان مؤمن هم (با شهادت) به جایی میرسد که زنده دائم میشود و هرگز نمیمیرد ( و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون){همانطورکه معنا شد جایگاه عددی کلمه عقل=47 برابر با جایگاه عددی نام مبارک حسین(ع) است}. {47=قسم=حسین(ع)=صدوق=عقل}
200 ، برابر با عدد ابجد کلمه مُقنی است یعنی کسی که قنوت کننده است و ریشههای عملش به قنات یعنی مخزن چشمه دست پیداکرده و قانت شده است. جالب است که جایگاه عددی کلمه مُقنی=56 و برابر با عدد ابجد کلمه یوم یعنی روز است و همچنین برابر با جایگاه عددی نام زیبای مریم(س) است که خداوند در قرآن کریم به ایشان میفرماید: یا مریم اقنتی لربک واسجدی وارکعی مع الراکعین ؛ای مریم قنوت کن برای پروردگارت و سجده کن و رکوع کن با رکوع کنندگان (آیه 43 سوره مبارکه آل عمران).
اگر خوب دقت کنید ، باغبان تا درختش ، نهال است(در روز روشن) آن را آبیاری میکند اما وقتی تنومند شد یعنی ریشههایش به سفرههای آبی زیرِ زمین رسید (یعنی قنات) دیگر باغبانِ باغبانان عالم ؛ خداوند کریم چنان سیرابش میکند که درخت تا آنجا که وسعش میرسد ، خود را بالا بکشد و به خورشید تابناک ، نزدیک شود!
هر انسانی هم میتواند آینهی اسم مبارک مقنی شود البته به شرط خلوص و رسیدن به عدد 200 و به شرط جمع شدنش با عدد 78 (حمعسق=278) که 78 برابر با اسم مبارک زارع خداوند بود و همچنین عدد ابجد اسم مبارک حکیم پروردگار هم برابر 78 است.
جالب است که جمع اعداد 1 تا 12 هم برابر 78 میشود و عدد 12 برابر با اسم "حد" و "واجب" خداوند است که تمام سال را به 12 ماه ، حد زده است و شبانه روز به 2 تا 12 ساعت تقسیم شده و ... . درواقع حکیمِ عالم به این عدد ، برای همه مخلوقاتش (مخصوصا انسان) به 12 امام بزرگوار معصوم(ع) دوا ، زده است و به عبارتی ائمه معصومین(ص) ، حکیمِ جامعه بشریت و خلیفه برحقّ خداوندِ حکیم هستند.
از طرفی عدد اسم مبارک حکیم(=78) برابر عدد ابجد کلمه عدد است و عدد ، روحِ حروف میباشد. پس حروف مبارک حم.عسق ، خیلی رمزی ! و درواقع روح است بر جسمِ حروفِ کهیعص! زیرا حکمت ؛ بر دو قسم عقلی و نظری است و هر دو ، امر باطنی هستند و روح است که تعالی پیدا میکند تا حکمت را از حکیم دریافت کند. پس کسانیکه خداوند کریم به آنها حکمت عنایت فرموده، انگشت شمارند!
یکی از پرقیمتترین و پرارزشترین و بالاترین معجزات پروردگار عالم ، قرآن عزیز است که یکی از اسماء آن ، حکمت است و خداوند حکیم در 29 سوره مبارکهاش ، حروف مقطعه که حروف نورانی هستند را رمز قرار داده است که تعداد این حروف هم 78 تا به عدد ابجد نام مبارک حکیم است! پس خداوند حکیم ، حکمت خود را در حروف رمز کتاب حکمتش به بندگانش معرفی میفرماید.
حال خوب دقت کنید! در تعریف خواندیم که عدد 78 از جمع اعداد 1 تا 12 بدست میآید ، که تمام وجودهای مبارک 12 نور مقدس امامهای معصوم(ص) ، حکیمهای جامعه بشریت هستند و به وجود آقا امام زمان (ص) که دوازدهمین امام معصوم است ، تمام این رمزها بازگشایی میشوند. و تمام عالم در آن زمان به حکمتِ حکیم الحکمای پروردگار عالم ، در حدّ خودشان ، حکیم میشوند. زیرا در آن روز ، بیماریِ گناه نیست و جامعهی سالم و بدون هیچگونه بیماری اجتماعی – اقتصادی- بهداشتی-فرهنگی و دینی و ... ، کامل و تمام در خدمت سرورمان صاحب عصر و الزمان ؛ حضرت مهدی(عج) ، ظهور میکند.
*پس حروف مقطعه در دو تا 5 تا{(کهیعص)،(حم.عسق)} ؛ به 10 حروف نورانی، گنج عشر رمز یوم عاشورا و ارض کربلاست. و آن روز که زراعت حقیقی از دانههای نور هدایت به بار مینشیند ، مثل زمان حضرت نوح(ع) که نجات یافتگان در کشتی قرار گرفتند ، همه مردم در آن زمان فقط در سفینه نجات منجی عالم بشریت قرار میگیرند ! بنابراین همه خطرها به امنیت کامل میرسد.
اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المُسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المُمتثلین لاوامره و المُحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه.(دعای عهد)
*بنابراین هر کس به معنی عددی 5 حرفِ حمعسق برسد ، هم برای دنیا و هم برای آخرتش حکیم میشود! بیایید به معانی گفته شده خوب بیندیشیم تا به درک واقعی حروف نائل شویم.
پس باید ارضِ دنیایمان را که کربلاست ، چنان گرم کنیم(گرما نشانهی حیات و زندگی است) که آثار اعمالمان هم ، تا قیامت زنده بماند و رشد کند و زنده به دست ما میوه و ثمر برساند(انشاءالله) . در واقع 5 حرف این حروف نورانی در بلوغ 9 ذریههای امام حسین(ع) است و تمام وصف زیبایی 5 و 9 را ظاهر میکند.
حرفِ ح از حروف مبارکه حمعسق
هشتمین حرف الفبای ابجدی ، ح میباشد و عدد 8 به عربی ثامن خوانده میشود که ریشهاش کلمه ثمن به معنی گرانبها و قیمتی (که در واقع در دنیا نمیتوانیم به قیمتش برسیم) است . حرفِ ح از حروف حلقی میباشد و صفتش ، بُحّه یعنی گلوگیر و سخت است و طبیعتش بارد (بردا و سلاما) ؛ خنک وسلامتی دهنده است. که یکی از موارد استفادهاش زمانیست که کسی تب کرده باشد ؛ در یک ظرف با تربت امام حسین(ع) ، 8 بار ح بنویسند و آب بریزند و به بیمار تب دار بدهند تا انشاءالله شفا گیرد. جالب است که هر دو نام زیبای امام حسن(ع) و امام حسین(ع) با حرفِ ح شروع میشود!
عدد 8 از جمله اعداد رمز ، در بین اعداد است. چنانچه اگر روی کره خاکی زمین دقت کنید ، 8 جایگاه نورانی گوهرهای ثمن پروردگار عالم ، خزانه و گنجهای روی زمین را ظاهر و حفظ میکند. این 8 جایگاه ، 8 مرکز ثقلِ زمین هستند که زمین به این وجودهای مبارک ، آنچه استعداد دارد به صورت رویش نباتات و معادن و نفت و ... و دریاها و آنچه برای زندگی انسانها لازم است ، بروز میدهد و از طرفی به این 8 نور مقدس است که زمین زیر پای گنهکاران ، طاقت میآورد و جسم گنهکاران را در خود ، قبول میکند. و زمین در خلوص بندگیاش تربت این عزیزان را در جایگاه سجده به ساجدین عرضه میدارد. و وجود این عزیزان ، محلّ وصل عالم اسفل السافلین به اعلا علیین میشود.
این 8 نقطه نورانی به عبارت زیر هستند : 1) خانه خدا در مکه معظمه. 2)مسجد النبی ؛ قبر مطهر پیامبر(ص) در مدینه. 3) قبور مطهر 4 امام معصوم(ص) ؛ امام حسن(ع) ،امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در بقیع در جوار قبر مطهر پیامبر اکرم(ص) در مدینه. 4) قبر مبارک امیرالمؤمنین علی (ع) در نجف اشرف. 5)قبر مبارک امام حسین(ع) در کربلای مُعلّی { معلی است چون از تربتش به عروج عالم قرب ظهور کرد}. 6) قبر مبارک امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) در سامرا. 7) قبر مبارک امام موسی کاظم(ع) و امام جواد(ع) در کاظمین. 8)قبر مبارک قبله هفتم ؛ ثامن الائمه امام رضا(ع) در وادی طوس مشهد مقدس. و به عدد 8 که ظهورِ ثمن عالم به امام رضا(ع)؛ثامن الائمه قرار گرفت که تمام عالم وجود از عالم سِ تا اسفل السافلین در محوریت خزانه رضا(ع) که رضای خداست ، در طواف و گردش هستند و تمام ساعات و تمام حروف و تمام اعداد و تمام معارف و تمام خزائن به گنج وجودش قیمت خود را دریافت کرده و در محوریتش به جایگاه اصلی خود میرسند و مزد میگیرند. چنانچه تمام عمر و در تمام ساعات و دقایق و حتی ثانیهها و تمام حروف عمل ما و شخصیت و حتی رسیدن به صورت و سیرت انسانی ما و در نهایت به جایگاه اصلی عمل ما در گرفتن حقیقت خلوص ، و اجر و پاداش ، همه در گرو اینست که رضای دل ما چقدر در زاویه نیت قلبی ، مُحاذی رضای خدا قرار داشته است.
بنابراین وقتی ما شیعیان را در قبر میگذارند ، دست و پاهایمان را به سوی امام رضا(ع) دراز میکنند، آنگاه صورتمان که درواقع صورتِ عمل ماست ، رو به قبله میگذارند. در حقیقت به شرطها و شروطهاست! پس مزد بندگی ما به شرط مُهر و امضای رضای خداست. و تا شرط رضا محقق نشود ، راه به رضوان الهی باز نمیشود. پس درواقع 8 جایگاه مقدس (نقطه نورانی) یعنی اینکه همه ائمه طاهرین(ص) ، ثمنِ عالم هستند.
جالب است که وجود مبارک امام رضا(ع) ؛ از 9 ذریه معصومِ(ص) امام حسین(ع) ، پنجمین فرزند است و به عدد 5 متولد شدند ؛ یک خود وجود مبارکش و 4 ذریه معصوم(ص) در بطنش.درواقع عدد ثمن 8 ، همان پنج تن (ص) است و همان 5 ِ وجود مبارک امام رضا(ع)که رضای همهی 14 معصوم(ص) است.
عدد معصومیت امام رضا(ع) ، 10 است { جالب است که عدد 10 از جمع 1 تا 4 حاصل میشود و 4 ذریه معصوم(ص) در بطن ایشان است!}. پس اگر بخواهیم در عاشورا( در جنگ حق علیه باطل) ، پیروز میدان باشیم باید ثمن ، غنیمت آن باشد.
جمع عدد ولایی(=8) و معصومیت(=10) امام رضا(ع) میشود 18(18=8+10) که برابر با کلمه حی است. پس زنده شدن واقعی زمانیست که به ثمنِ رضا واصل شویم. که امام حسین(ع) در لحظات آخر عمر شریفش در قتلگاه فرمود: رضاً بقضائک تسلیماً بأمرک... .اگر ارقام 18 را با هم جمع کنیم 9 میشود(9=8+1). در حقیقت امام رضا(ع) ، بلوغ 9 تمام اعداد را داراست. پس ایشان دردانهای است چون جمع باطن همهی معصومین(ص) ؛ یعنی شمس الشموس است! چون رضای خدا ، یک راه بیشتر نیست ؛ صراط مستقیم. پس در تمام اعمال ما از صبح تا شب ، در خواب و بیدار ، در تمام واجبات و مستحبات و ...شرط قبولی ، رضای خداست والا باطل است. این ثمنِ بلوغ اعداد است در 9 و 5 ِ وجود مبارک امام رضا(ع) که فرزندش ، نهمین معصوم(ص) است.
بنابراین حرف ح در حروف حمعسق ، خیلی پرمحتوا و زیبا است!
حرفِ م از حروف مبارکه حمعسق
عدد ابجد حرف م=40 است که به عربی ، اربعین گفته میشود و حقیقت بهار (ربیع) است چون از ریشه ربع میباشد و پایه و اصل و مبنای خلقت از عالم اسرار تا اسفل دنیا بر عدد 4 ؛ پایه 40 است.
جایگاه عددی حرف م=13 میباشد که این عدد برابر با اسم مبارک احد جلّجلاله است. خداوند میفرماید:انّا لله و انّا الیه راجعون.{ دنیا میشود حرف و=6 و چون نقطه خشکی کشیده شد(دحوالارض) ، پس میشود واو=13}
پس همه در اسرار طهارتِ م خلق شدیم و در پایان عمر هم باید به م برسیم ؛ که میشود میم {خانم زینب(س) با طی مسیر اربعین از کربلا به کربلا ، باطن میم را افشا فرمود}. رجوع شود به کتاب عرفان اربعین که زیباییهای نهفته در حرفِ م بطور کامل توضیح داده شده است.
ز احمد(ص) تا احد یک میم فرق است جهانی اندر این یک میم غرق است!
حرفِ ع از حروف مبارکه حمعسق
این حرف از حروف نورانی و حلقی است و در الفبا به صورت "عین" خوانده میشود.{در زیارت امام زمان(عج) میخوانیم:السلام علیک یا عین الله فی خلقه... . عین به معنی چشم و چشمه هم است ، عدد ابجد حروف عین=130 و جایگاه عددیش 40 میشود.پس جالب است کلمه ینابیع(چشمهها) به عین تمام میشود که جایگاه عددیش 40 است. و کلمه بیعت که ریشهاش بیع است و آخرین حرفِ بیع ، عین است یعنی بیعتی مقبول است که به جایگاه 40 (=جایگاه عین) ختم شود. و بهار به عربی ربیع خوانده میشود و بهار واقعی هم آخرین حرفش عین است که جایگاه عددیش 40 میباشد یعنی اربعین و این بهار است که بهشت است ومیشود جنّات تجری مِن تحتها الانهار! یعنی عین(چشمه) ، در بطنِ ربیع است. عدد ابجد حرفِ ع=70 و جایگاه عددیش 16 است. در قسمت حروف مبارکه کهیعص توضیحات حرفِ ع بیان شده است.