لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام پروردگار که سرّ اسماء اعظم خود را با سه حرف "الف"، "س" و "م" (اسم) فاش کرد. که عدد ابجد این سه حرف "101" است و از مجرای ولایت "با" و رسالت "سین" ظهور دارد (بسم).

بنام مولایی که در عین "غیب الغیوبی" ظاهر و در عین "ظهور" غایب است، و با صفات "رحمان" و رحیمش" کل نعمتهایش را بر ما منت نهاد.
ع شفائی



هدف از ایجاد این وبگاه، رسیدن به معرفت مولایمان، پروردگار عالم و ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) و حقایق و معارف قرآن است.
در این راه همواره، آن بزرگواران مددرسان بوده و با دست غیبی راه صحیح را گشوده اند و عنایاتی بسیاری به دست آمده است.

عنایت شود: نشر و استفاده نا صحیح از مطالب بدون ذکر منبع، شرعا صحیح نیست.

برای تهیه کتاب های مجاز منتشر شده توسط نویسنده و مولف مطالب فوق، میتوانید با شماره زیر ارتباط برقرار نمائی

09308839373 لطفا در ایتا یا واتزاپ پیام ارسال فرمائید





مهندسی خلقت در عدد 9و 5 (بخش سوم)

سه شنبه, ۶ آذر ۱۴۰۳، ۰۳:۱۴ ب.ظ

 حرف س از حروف مبارکه حمعسق

حرف" س " قلب قرآن و یکی از اسرارآمیزترین حروف الفباست که در کتاب راز انسان به طور کامل توضیح داده شده است که در این‌جا به اختصار بیان می‌کنم:

مقام حرف "س" در الفبا ، میزان‌ترین حروف است زیرا زُبر و بینه‌ی "سین" با هم برابر است {( زبر: س=60) = (بینه: ین=60)} و چنانچه می‌دانید قرآن کریم شامل 120 حزب است پس تمام قرآن ، سین است {سین=120=علیّ(ص)} و تمامش قلب است.

که خداوند متعال خطاب به وجود مقدس پیامبر(ص) که قلب عالم خلقت و آفرینش است در سوره مبارکه یس فرمود:" یس.والقرآن الحکیم" ، یا از حروف ندا است و سین همان باطنِ قرآن حکیم است{یعنی علی(ع) که در اسرار عالم قرب ، سرّ قلبِ باطن آشکار شد و حقیقت گنج مفتاح (ب)؛باءِ بسم الله ، که پیامبر(ص) فرمود: آنجا که آیات مبارک آمن الرّسول برایم قرائت شد صدای صوت قرآن ، صدای علی(ع) بود}.

وجود مطهر حضرت فاطمه(س) ؛سیدة النساء العالمین، "امّ السین" است. پیغمبر (ص) می‌فرمایند: "زهرا امّ ابیهاست و کوثر وجود".

یکی از اسماء قرآن، کوثر است. پس پیغمبر(ص)، ظرف اسرار قرآن و علی(ع)، ظهور نطق قرآن و زهرا(س)، کثرت معنای قرآن است. و تمام بواطن قرآن و آن چشمه‌هایی که انوارش 11 معصوم(ص)، پرده‌های غیب عرفانش و صراطش و ظاهر و باطنش را به عمل معنا کرده‌اند.

از طرفی 60=عددابجد "ام ابیها" که جایگاه عددی آن 33 است وجایگاه عددی آب به صورت بسیط یعنی الف+با برابر 33 می‌شود {33= (3=با)+(30=الف)} و عددابجدش 114می‌شود{114=(3=با)+(111=الف)، بنابراین حقیقت قرآن که کوثر وجود است به عدد 114 سوره مبارکه ، حقیقت آب است و جایگاه عددیش33 ، که عدد ابجد 33 به حروف(سیُ سه) هم می‌شود 135 و برابر نام فاطمه(س) ! که کوثرعالم وجود ؛ امّ ابیها ؛ میزان حق و ظرف عالم امکان است. {سیُ سه=135= فاطمه(س) }. نکته مهم این است که در سوره 33 قرآن کریم ؛ سوره مبارکه احزاب آیه 33 ؛ آیه تطهیر برای 14 نور مقدس(ص) آمده است :

...انّما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا (خدا چنین می‌خواهد که هر آلایشی را از شما خانواده نبوت ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند). و کتاب قرآن هم ، طهارت کامل است که در آیه  79 سوره مبارکه واقعه می‌فرماید: لا یمسّه الا المطهّرون ؛ بدون طهارت ، قرآن را مس نکنید.

خداوند متعال، کتاب عظیم المرتبه‌ی قرآن را انسان ساز و باطن وجودش را، انسان کامل قرار داد. باطن آن، صراط مستقیم و امام المبین است.

این حقیقت شامل حال انسان نمی‌شود مگر اینکه قلب انسانی‌اش احیاء شود تا تمام اعضاء و جوارح و عروق و احساساتش ، عمل انسانی انجام دهند. جای تفکر است که ربّ العالمین چه منّتی بر ما دارد که حرف سین را میان کلمه انسان قرار داد تا انسان‌ها از قلب ، هدایت شوند. در حدیث مبارکی داریم: "قلب انسان کعبه؛ یعنی خانه خدا است" و فرمود: "قلب المؤمن عرش الرحمن"، قلب مؤمن عرش خدای رحمن است. چه وصف زیبایی است ! تمام سعه‌ی وجودی انسان را از باطن این حدیث مبارک باز می‌کند. اگر انسان، رضای خدا را در نیّات و اعمالش فراموش کند، انسانیت خویش را نیز بدست فراموشی خواهد سپرد! و اگر توفیق توبه شامل حال او نگردد، قلب انسانیش می‌میرد، و این مثابه مردن "سین" میزان انسانیش است. چرا که انسانیت بدون "سین" ، "اِنانیَتی" بیش نیست. و حتی طهارت انسان از بین می‌رود چنانچه انسان کافر ، عین نجس است.

تحقق این امر منوط به این است که قلبمان پیوند به قلب انسان کامل شود. به تعبیر دیگر نبضی باشد هماهنگ با قلب عالم و از یک هم صدایی و هم نوایی پیروی کند. آن رضا به بندگی کردن پروردگار عالم و با خلوص و شیعه و امّت شدنِ قلب زنده عالم؛ امام زمان؛صاحب الامر، مهدی (عج) است. باید در گردش و طواف این قلب ، سیرِ عمل ما باشد چراکه این قلب فقط برای رضای خدا می‌تپد و بس. جایگاه عددی مهدویت=60 است که 60= س و همه‌ی مخلوقات دنیا در60(=س) خلق شده و ازهمین باب می‌میرند. زیرا دردنیا، درظرف زمان قرار می‌گیریم که هر دقیقه 60 ثانیه و هر ساعت 60 دقیقه است .و زمان حکومت حضرت مهدی (عج) ، حکومت میزان و حکومت قلب عالم بر قلوب مؤمنین است. و حکومت قلبی همان حکومت سین است که جز میزان و عدل حکمی صادرنمی‌شود و حیاتش حیات طیب می‌باشد.  

اما قرآن کریم که در دسترس همه ما است، وزنه‌ی روبروی عترت (ص) است و حال که ما ظاهراً مولایمان را نمی‌بینیم، کلام حق ، نسخه حکیم محض است. پس پیروی آن ، رضای قلب مولایمان را به قلب عمل ما پیوند می‌زند. بنابراین کتاب آسمانی قرآن را قلبی است و آن سوره‌ی مبارکه یس می‌باشد. حرف "یا" نداء است و حرف "سین" گیرنده‌ی ندا. در رموز کلام حق ، حرف "سین" خطاب به پیغمبر بزرگوار و خاندان مطهرش صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است که آل یاسین خوانده می‌شوند.

جالب است که عدد ابجد کلمه آل یاسین=162 است که برابر با عدد ابجد کلمه انسان است. و جایگاه عددی کلمه آل یاسین=63 است که عمر مبارک پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) ، 63 سال است یعنی عددِ عمر مبارکشان در جایگاه آل یاسین قرار دارد! که 63 ؛ جایگاه عددی کلمه اربعین یعنی باب طهارت است{ خداوند متعال آیه تطهیر در شأن ائمه طاهرین(ص) (آیه 33 سوره مبارکه احزاب)  و برای قرآن کریم ؛ لا یمسّه الا المطهرون (آیه 79 سوره مبارکه واقعه) را فرموده است}. پس همه‌ی وجودهای مبارک ، قلب عالم و میزان خلقت هستند .چنانچه یکی از اسماء قرآن هم میزان است.

سین در باطنِ وجودی، حضرت حسین(ع) است. اگر حرف" ح" ابتدای این اسم شریف را نخوانیم ، فقط کلمه"سین" باقی می‌ماند. سِّرحرف سین چیست؟ پیغمبر بزرگوار؛که حق تعالی او را "یاسین" خطاب کرد؛ می‌فرماید: "حسین منّی و انا مِن حسینی." حسین(ع) از من است و من از حسین(ع) هستم." . از اسرار زیبای جلوه باطن پیغمبر(ص) از درون امام حسین(ع)، سینِ وجود آن حضرت است ، در نتیجه وجود مقدس امام حسین(ع)، قلب 14 معصوم(ص) است.

حضرت اباعبدالله الحسین(ع) کسی است که عالی‌ترین و بهترین نوع قلب زندگیِ حیوانی به انسانی را به حیات کلّ انسان‌ها اعطا فرمود

این عمق معنای "سین" در کلمه انسان است! نکته اینکه: عملِ حجِ واقعی امام حسین(ع) درکربلا ختم شد. در آنجا، "سینِ" باطن وجود حضرت ، همان قلب بود و به عمل ظاهر شد در حالی‌که دائماً در خون می‌تپید و هفتاد و دو یار با وفایش (درحالیکه بطور متوسط قلب در هر دقیقه 72 بار طپش دارد)طواف کننده این قلب شدند و هر آن‌کس که صدای طپش آن قلب؛"هل مِن ناصر ینصرنی" حضرتش را از زبان حجت زمان خود می‌شنود، به این حلقه‌ی طواف ملحق می‌شود. در واقع مجرای تماس ، سیم اتصال قلب به قلب است.چنانچه قلب همه ما در سینه است یعنی سینِ وجودمان ، قلبمان است!

نکته:آخرین سوره در قرآن مجید ، سوره مبارکه ناس است که هم اسم سوره ؛ و هم آخرین کلمه ، ناس است که به حرفِ س تمام شده است و شامل 6 آیه می‌باشد که همه آیاتش به حرفِ س(=60) تمام می‌شود پس درواقع 6 تا 60 تا است که می‌شود 360 (360=60×6) یعنی تمام دایره خلقت در حمد و تمام 360 درجه دایره ، جمع در حرفِ س است و زیباتر اینکه عدد 360 معنی می‌شود به 300 که برابر عدد ابجد حرفِ ش است و صفت افشاکنندگی دارد و 60=س ، پس 360 یعنی افشاکننده‌ی حرفِ س ! و 360 برابر است با عدد ابجد حروف "شین" . بنابراین تمام این زیبایی‌ها ، اسرار گنج عدد 9 و 5 را در دایره‌ی شین به عدد 360 افشا می‌کند چراکه اگر ارقامش را با هم جمع کنیم 9 می‌شود(9=0+6+3) و شکل دایره ، همان عدد 5 است{که در قلب پنجمین معصوم ، امام حسین(ع) معنا شد} که 9 (یعنی 360 درجه) در بطنش می‌باشد! و عدد ابجد کلمه عصر=360 است و وجود مبارک امامِ هر زمان {و حالا، امام زمانمان(عج)} ، ولیِّ عصر می‌باشد.پس واقعیت کربلا در کلّ کره زمین است و واقعیت عاشورا در کلّ ایام عمر کره زمین ، که می‌شود کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا. بنابراین معنی حرفِ سین در حروف مقطعه حمعسـق ، تمام نشدنی است!

حرف ق از حروف متبرکه حمعسق

حرف ق از حروف مقطعه قرآن است و از حروف نورانی محسوب می‌شود و در دسته حروف قمری قرار دارد. و در اسرارش ، تعریف همه آداب و صفات زیبای حروف است. حرف ق از حروفی است که بر تمام حروف ، ولایت دارد و به تنهایی از اول تا آخر حروف است و به تنهایی تمام اسرار و اسماء را در بطن خود دارد و در اعداد ، امام و پیشرو می‌باشد به گونه‌ای که تمام اعداد تا در جماعت به ولایت امامشان وصل نشوند ، در معنا و جایگاه و حقیقت و ارواح و اسرار خود قرار نمی‌گیرند! حرف ق ، به تنهایی  کامل و از نظر معنا ، موجه است و توجیه کننده همه معانی می‌باشد.

زیباست که پروردگار عالم یکی از اسماء قرآن را قاف قرارداد. این حرف هم در خواندن یک حرفی (که ق گفته می‌شود) و هم سه حرفی(که قاف گفته می‌شود) کامل است این حرف در معنا ، رسول است و در مجرای صدق قراردارد و بین الحرمین معانی حروف و اعداد است به گنج قرآن و در عمل به آیات قرآن و بندگی خالصانه و صادقانه پروردگار عالم به قرب الی الله. این حرف ، قابلیت حی شدن و زنده شدن انسان را به کلام خدا و عمل به معانی آن را دارد.

عدد ابجد کلمه قاف=181 و جایگاه عددیش 37  است که جایگاه عددی کلمه کامل و کمال است. پس چون کلمه قاف در جایگاه عددی ، همان "کامل" است ، انسان را به عدد 37 یعنی اسم مبارک "اول" خداوند و کلمه "زکی" که نورانی شدن است و همچنین به جایگاه نام مبارک "حسن"(ع) که خداوند متعال فرمود: من جاء بالحسنة فله عشر امثالها (اگر عمل حسن یعنی سبز و و زنده و شاداب و سالم بیاوری ، میوه عشر امثالها  را به تو می‌دهم) و به عبارتی "کمال" می‌رساند. 

چند نکته برای عدد 37 (=جایگاه عددی حروف قاف): 1)عدد 37 نشانه حرارت بدن سالم است.2)هرگز در قیامت از سلامت بیرون نمی‌روی .  3)از قرب وجود مبارکِ اول(نام مبارک خداوند) جدا نمی‌شوی.4) شاگرد اول بندگی می‌شوی.  5)نورانی و زیبا می‌شوی یعنی می‌رسی به درجه یخرجهم من الظلمات الی النور. 

جمع ارقام 181(=قاف) می‌شود 10 که در واقع گنج عشر است.عدد 181 در اسماء الحسنی پروردگار عالم برابر با عدد ابجد اسم مبارک "فعال" و اسم "فاعل" خداوند است. حال خوب فکر کنید!!!

حرف ق در سوره مبارکه قاف:

نام پنجاهمین سوره مبارک قرآن از نظر ترتیب فهرستی ، ق است. سوره مبارکه قاف ، مکی می‌باشد و در جزء 26 قرار دارد(26، برابر با عدد کلمه حدید است و قاف ، نگهدارنده حدود خداوند است) . و شامل 45 آیه است که عدد 45 برابر با عدد ابجد اسم مبارک آدم(ع) است(کسی که حدود خداوند را نگهدارد، آدم می‌شود) . هر یک از این اعداد و شناسنامه این سوره مبارکه اسراری در خود نهفته دارد که در زیر به آن اشاره می‌شود(ضمن اینکه قبلا اشاره شد که یکی از اسماء قرآن ، قاف است):

از نظر ترتیب فهرستی این سوره مبارکه ،عددش 50 و برابر با حرف ن است. که یکی از استثنائات حروف، حرفِ ن است زیرا درحالیکه دو مخرج(دهان و بینی) دارد و غنّه خوانده می‌شود، به دو صورت هم نوشته می‌شود: ن و تنوین. در قواعد عربی به این شکل تعریف می‌شود که حرف ن باید پشت تمام حروف قرار گیرد تا هر کدام را به معنا و مفهوم و جایگاه و حتی طرز قرائت ظاهری هم برساند.چنانچه 6 حرف را ادغام(یرملون) ، 6 حرف را اظهار و 15 حرف را اخفا و پشت یک حرف(ب) قلب به میم می‌شود یعنی دیگر ن خوانده نمی‌شود و م خوانده می‌شود (مثل "من بعد" که خوانده می‌شود "مم بعد"). عدد 50(=ن) برابر با عدد ابجد کلمه کُل است.پس خوب دقت کنید که این سوره چگونه باید در جان حروف و کلمات عمل ما نفوذ کند!

حرف (ق) به تنهایی یعنی نگهدار و معنی کامل را داراست، (ق) ریشه‌ی کلمه تقوی است یعنی  فعل وقی ، امر می‌شود و حروف اعلال(و) و (ی) آن می‌افتد و فقط حرف (ق) می‌ماند یعنی نگهدار. روایت است هنگامیکه پروردگار عالم زمین را خلق فرمود ، بسیار می‌لرزید و با خلقت کوه قاف ، زمین آرام گرفت. در دنیا هر ماده‌ای را می‌خواهند ماندگاری آن زیاد شود مثلا در مواد غذایی مواد نگهدارنده ؛ (ق) به آن اضافه می‌کنند ، آهن را ضد زنگ می‌زنند ، یخچال و فریزر نوعی نگهدارنده هستند و همینطور هر آفت زدایی برای وسایل گوناگون نگهدارنده است.

همچنین حرفِ ق هم در حروف عربی یعنی نگهدار و درواقع مثل ترمز عمل می‌کند. نیروی نگهدارنده ، تقوی معنی می‌شود و خداوند در آیه 2 سوره مبارکه بقره می‌فرماید: ذالک الکتاب لا ریب فیه هدًی للمتقین ؛ شک نداشته باشید که آن کتاب(قرآن کریم) هدایت می‌کند متقین را. پس به شرط تقوی ، عمل‌ها قبول می‌شود. در واقع انسان باید به وسیله این نیروی معجزه آسا از خطرات گناه و وسواس و خناس در امان بماند تا در قیامت از جهنم دور شود که جایگاه متقین ، بهشت است.اللهم الرزقنا

بنابراین تمام اعضای انسان همانطورکه نِ ساکن پشت حروفش باید کار کند تا به جایگاه معنی و حقیقت خود برسد ، همینطور است قِ تقوی ! پس چشم و گوش در مقابل دیدن و شنیدن گناه باید ترمز داشته باشد و دهان برای سخن گفتن و خوردن ، بینی برای بو کشیدن و پوست برای لمس کردن و خلاصه دست و پا و شکم و امیال و ... همه باید با ترمز تقوی نگهداری شود تا سالم بماند و در قیامت همه اعضای ما سالم و بی‌نقص محشور شود و اعمال صادر از این بدن ، اندازه حدود خداوند را ظاهر کند و نورانی باشد.

سوره مبارکه قاف شامل 45 آیه است(برابر با عدد ابجد کلمه آدم).پس آیا با عملِ مقبول به آیات این سوره مبارکه ، صورت و سیرت آدمیت نصیب ما می‌شود؟ که خداوند متعال فرمود: والعاقبة للمتقین ؛ عاقبت بخیری فقط مال متقین است. و همچنین می‌فرماید که بهترین زاد و توشه هم تقوی است. و بهشت را جایگاه متقین قرارداده است چون صورت بهشتیان ، آدمیزاد است(هرگز حیوان ، ورودی در بهشت ندارد).

عدد ترتیب نزول این سوره مبارکه به قلب مطهر پیامبر(ص) 34 است که برابر با عدد ابجد کلمه دل می‌باشد که تنها جاییکه باید خانه تقوی باشد، دل است که اگر دل ، متقی بود ، تمام اعضا هم متقی شده و اعمال بنده ناشی از تقوی ، ظاهر می‌شود. دل با تقوی ، قلب سلیم است .دل با تقوی ، قلب میزان است.دل با تقوی ، خانه خداست چنانچه امیرالمؤمنین(ص) که مولود کعبه است ، مولای متقیان است که او از قلب کره زمین (همان دل) ، تولد پیداکرده است. و در حدیث آمده است که قلب المؤمن عرش الرحمان. و جایگاه عددی کلمه روح=43 است : تنزل الملائکة و الروح(آیه 4سوره مبارکه قدر)؛ محلِ عظمت حیات طیب و زندگی دنیا و باطن آخرت ، یعنی به جاودانگی رسیدن. و همچنین جایگاه عددی کلمه جوهر=43 است. آنچه از وجود ما صادر میشود چه در امور دنیوی و چه در امور اُخروی ازجایگاه دل و روح و جوهر است که ریشه جوهر ، کلمه جهر است یعنی از دل  با صدای بلند ، باطن‌های عمل ما هم در دنیا و هم در آخرت ظاهر می‌شود! دیگر اینکه جوهر ، آن جوهره‌ی باطنی است که از قلمِ وجود ما در لوح عمل کتابت می‌شود.و خداوند کریم می‌فرماید: (درقبر) ندا داده می‌شود إقرأ کتابک کفی بنفسک (آیه 14 سوره مبارکه اسرا) ؛ پس کتاب عمل کفِ نفس ، لوح عمل است.

در این سوره مبارکه؛ 57 بار حرف ق تکرار شده که 57=3×19 و 19 برابر با جایگاه عددی حرف ق است!

عدد ابجد حرف ق =100 و جایگاه عددیش 19 است.و آخرین حرفی است که مخرجش در دهان است. 100 در نوشتاری به دو صورت :با سین (سد) و با صاد (صد) نوشته می‌شود که هر دو مظهری از معارف عدد 100 هستند و حتی در جایگاه عدد 100 که 19 شد هم همان معنا را دربرمی‌گیرد.جالب اینکه جایگاه عددی کلمه سد هم 19 می‌شود!

همانطورکه بیان شد عدد 100 برابر حرف ق یعنی نگهدارنده است. سد هم در دنیا ، نگهدارنده خزانه آب است! و دانش سد سازی برای هر کشوری واجب است تا برای تامین آب مصرفی مردم ، سد بسازند. عدد ابجد کلمه سد=64 و برابر با عدد ابجد کلمات دین، ناجی و کلید است و همانطور که بیان شد جایگاه عددی کلمه سد=19 می‌شود. همانطورکه بهترین محصول سد در دنیا ، برق مصرفی هر کشور است و برق ، نور است و نیروی محرک برای تمام کارخانه‌ها و دستگاه‌ها و خلاصه راه افتادن جریان تولید و هدایت و پیشرفت در همه امورات با برق است. درواقع دین هم ، سد بزرگ معنویت بر گنج وجود هرانسان است که خداوند ، بهره برداری صحیح و رساندن به محصول نور هدایت را با دین به آنها می‌دهد. انسان‌ها باید از وجودهای رسولان و امامان معصوم(ص) و کتاب‌های آسمانی که این علم را (به صورت دین) در اختیارشان می‌گذارند ، هم زندگی دنیا و هم آخرتشان را به نور واقعی بدون ظلمت منوّر کنند زیرا برق دنیا ، نور همراه ظلمت است (یک الکترون منفی و یک مثبت است)اما نور هدایت دین ، بدون ظلمت و خاموش نشدنی است.

درضمن اینکه دین، کلید و مفتاح گشاینده همه‌ی مشکلات ظاهری و باطنی دنیا و آخرت است زیرا انسان ضعیف را به قدرت لایزال الهی و کلّ رحمت واسعه وصل می‌کند. و ناجی است که در هیچ مسیری نمی‌گذارد انسان در پرتگاه سقوط کند و نجات دهنده است و انسان را از ظلمات خارج می‌کند و به نور مهدویت رشد می‌دهد و در جایگاه ق می‌رساند و نگهداری می‌کند که همان ریشه تقوی است.

همانطورکه بیان شد جایگاه عددی کلمه سد و حرف ق (یکی از اسماء قرآن ، قاف است) ، 19 می‌باشد که حروف بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد که تمام محتوای کلّ قرآن در آن جمع است ، 19 حرف است. پس قرآن خود ، سد است در مقابل شیاطین و وسواس و خناس... . و همینطور اسماء مبارک پنج تن(ص) ، 19 حرف است. و این بزرگواران هم ، سدسازی عملی که جنگ با نفس امّاره است را با اجرای احکام دین به ما آموختند. زیرا این عزیزان ، اجراکننده تمام احکام الهی بدون هیچ نقص و غلطی هستند. چنانچه امیرالمؤمنین(ع) ؛ مولای متقیان و مولی الموحدین است و درواقع همه‌ی معصومین(ص) ، چون معصوم یعنی هرگز آلوده به گناه نشده ، نمی‌شود و نخواهد شد.     

اما صد آخرت (با صاد است) که عدد ابجدش 94 و جایگاه عددیش 22 می‌شود . 100 به عدد در طول قرار می‌گیرد و این صد به حروف در عرض قرار می‌گیرد. پس اگر ریزش رحمت الهی بخواهد از نظر نزول برکات رسالت و ولایت ، ما را تا قیامت از لغزش‌ها نگه دارد باید صد با صاد ببندیم زیرا سد با سین در دنیا گاهی خراب می‌شود اما صد با صاد باقی است الی یوم القیامة (انشاءالله).زیرا محصول صد با صاد ، انسان را در جایگاهش در دنیا و آخرت طلا می‌کند . و از خصوصیات طلا این است که اگر سالها در لجن بماند ، هرگز فاسد نمی‌شود و خلوصش ماندنی و همیشگی است به همین علت قیمت می‌گیرد و همیشه زینت دست و صورت است زیرا عدد ابجد کلمه طلا= 40 است و در جایگاه عددی با صد برابر است (صد=22=طلا).

دیگر اینکه صد با صاد انسان را در جایگاه عبد می‌گذارد (صد=22=عبد) ، هرگز شیطان و وسواس و خناس به او راه ندارد. و صاحب ملکوتی می‌شود که هر روز ، ظلمات وجودش از او زائل و به نور خشوع و خضوع و علم و معرفت منوّر می‌شود.پس در دنیا خیلی زیباست که لازم است که به حرف ق(نگهدار زندگی) ؛ هم به حروف و هم به عدد برسیم! که این حرف ، ظهور کلمه صدق است چراکه حرفِ ق در عرض به حروف صد و در طول به عدد 100 است که می‌شود صد در 100یعنی صِد‌ق !!!

بنابراین حروف حمعسق ، انسان را با گنج 9و 5 به تمام اسرار و زراعت دنیا و آخرت می‌رساند.                                                                                  

حرف ص ؛آخرین حرف کهیعص در مقابل حرف ق ؛ آخرین حرف حمعسق

در 5 حرف کهیعص ، آخرین حرف به ص رسیدیم که عدد ابجدش 90 است.درواقع مرتبه 90 برابر است با 9 تا 10 تا یعنی عدد 9 است که با تعالی مقامی در ضرب شدن به 10 مرتبه ، به 90 می‌رسد!اما بلوغ عددیش ، 9 است که اگر به حروف نوشته شود(نُه) ، عدد ابجدش 55 می‌شود که در جمع عدد 10 را می‌دهد(10=5+5) که همان مراتب حقیقی و تولد حروفی نُه است.جایگاه عددی نُه می‌شود 19 .پس در واقع عدد 19 ، پایان دهمین حرف از حروف مقطعه (کهیعص، حمعسق)است(ق=19). آیا معجزه نیست همه‌ی این 10 حرف ، اسرار تولدی را افشامی‌کند که انسان برسد به یخرجهم مِن الظلمات الی النور!

پس اینجا با ق تمام می‌شود(حمعسق) که این نور نگهداری می‌شود و سدسازی می‌شود که دیگر خاموشی ندارد و اینجا تولد نور است و جدا شدن از کلّ ظلمات (اللهم الرزقنا) . همانطورکه بیان شد کهیعص به ص تمام می‌شود که عدد ابجد حرف ص=90 و برابر با عدد ابجد حروف "میم" است. وقتی به صورت سه حرفی بخوانیم (صاد) عدد ابجد صاد=95 می‌شود که خودش در ظاهر(95) ، جلوه 9 و 5 است و جمع ارقامش 14 می‌شود(14=5+9) و تمام اسرار 9 و 5 ، حقیقت کلمه صاد است که نام چشمه‌ای درعرش پروردگار عالم می‌باشد و آن چشمه‌ی نورانی به گنج عشر و تمام اسرار عالم عمّا(ندیدنی) ، از عالم عرشی به عالم دنیا در حقیقت نور و هدایت و به وجود 14 نور مقدس(ص) ظاهر می‌شود و تمام گنجِ این چشمه ، به عدد گنج عشر به چهار ستون عرشی ، در جمع عدد 1 تا 4 آن که برابر 10 می‌شود ، از سقف خضرایی‌اش به تمام 4 ستونش به عالم دنیا تا عالم قیامت را به حقیقتِ ربیع بهاری سبز و منوّر کرده و اسرار را به کلمه‌ی گنج عشر که همان حروف عرش است ، به دنیا ظاهر فرموده است!

و امام عاشورائیان ؛ امام حسین(ع) است که وجود مبارکش ؛ پنجمین معصوم(ص) است که در بطنش 9 ذریه معصوم(ص) قرار دارد یعنی ظهور گنج 14 است (14=9+5) درحالیکه خود ، گنج عشر است{1خودش+9ذریه معصوم(ص) در بطنش} و جالب است که حامل بزرگ‌ترین محموله‌ی عالم است از عرش به عشر!

و این سرّالاسرار دو سوره مبارکه مریم(س) و شوریٰ است و اسرار عاشورا و پیروزی حق بر باطل و زراعت گنج بهشت و رسیدن به ربیع حقیقی و زنده شدنی که خداوند کریم وعده‌اش را در نزد خود می‌دهد (احیاء عند ربهم یرزقون) و رسیدن به اربعینی است که طهارت ، گوشت و پوست و استخوان و لباس میت را پاک می‌کند و نه غسل می‌خواهد و نه کفن. اللهم الرزقنا

که همه در 10 حرفِ : ک ه ی ع ص ح م ع س ق جمع است!

مطالبی که بیان شد یکی از اعجازهای عدد 5 (تعداد این حروف مقطعه هر کدام 5 حرف است) و 9 که به سرانجام رساننده بلوغ آنست، می‌باشد! درواقع هرکدام از حروف در دو سوره مبارکه ، کامل هستند و باطنِ 9 و 5 را دارا هستند. جمع عدد 9 و 5 ، 14 می‌شود پس 2 تا 14 تا 28تا می‌شود که در ظاهر 10 حرف است { جمع ارقام 28 هم 10 می‌شود 10=8+2}. پس تمام حروف و تمام معانی را دربرداند و در بلوغ 9 در دایره 5 کامل هستند!

 

عدد 5 و 9 در باطن قرآن

کتاب نورانی قرآن که بالاترین معجزه پیامبران الهی از طرف پروردگار عالم است (کلام الله) ، حامل گنج 5 و 9 است زیرا همانطورکه انسانِ کامل منشأ ظهور این گنج است و نفس این مهندسی می‌باشد قرآن  هم ، باطنِ انسانِ کامل است (به عبارتی انسان کامل ، قرآنِ  ناطق است).

در جمع عدد 5 و 9 ، عدد 14 بدست می‌آید و خداوند متعال در آیه 87 سوره مبارکه حجر می‌فرماید: و لقد آتیناکَ سَبعًا مِنَ المَثانی والقرآنَ العظیمَ .پس قرآن کریم ، وجود مبارکش 2 تا 7 تا یعنی 14 تا است و محتوای کلّ قرآن به فرموده پیامبر(ص) در سوره مبارکه حمد جمع است و این سوره مبارکه درحالیکه 7 آیه دارد اما باطنش که کلّ قرآن است ، 7 تا 2 تا یعنی 14 تا می‌باشد( در برخی تفاسیر هم آمده چون هر آیه سوره مبارکه حمد دو قسمتی است ، پس 7 تا 2 تا می‌شود) .

از طرفی هم ترتیب نزول سوره مبارکه حمد به قلب مطهر پیامبر(ص) پنجمین سوره است. در حالیکه عدد ابجد اسم مبارک قرآن=351 است و در جمع ارقامش 9 می‌شود(9=1+5+3) یعنی قرآن ؛نام بالاترین معجزه‌ی عالم ، بلوغ 9 را از نظر اعجاز دارد و در ترتیب نزول سوره مبارکه حمد (که محتوای کلّ قرآن را دارد )، اسرار 5 است.و 7 تا 2 تا باطن 14 نورمقدس(ص) هستند(5=4+1).  

پس سِرّالاسرار هستی به کلام الله پروردگار عالم به عدد 9 و 5 ، اظهار و افشا و مکشوف در دنیا و آخرت می‌شود.

 

باطن ضریح در عدد 9 و 5:

در کتاب اصول کافی (ج4،ص187،ح1) آمده است که امام صادق(ع) فرمود: خداوند به فرشته‌ای از فرشتگان خود دستور داد که در آسمان ششم برای او خانه‌ای بسازد.اسم آن خانه ، ضراح می‌باشد و روبروی عرش قرار دارد. و خداوند آن را برای اهل آسمان قرار داده است. هر روز هفتاد هزار فرشته دور آن می‌چرخند و طلب آمرزش می‌کنند و برنمی‌گردند.

جالب است که در دنیا ، دور مزار مطهر ائمه معصومین(ص) ، ضریح می‌گذارند.

و عدد ابجد کلمه ضریح=1018 است که وقتی ارقامش را با هم جمع  کنیم 10 می‌شود(10=8+1+0+1). و جایگاه عددی کلمه ضریح=64 است که برابر با عدد ابجد کلمه دین می‌باشد . درواقع به وجود مبارک ائمه طاهرین(ص) ، دین معرفی می‌شود و در دنیا به وجود این بزرگواران که گنج عشر هستند؛ به معنای 14 نور مقدس(ص) ، دین متولد و ظاهر شده است. و همه‌ی امتحان‌های دنیا (دنیایی که به 6 روز خلق شده) ، همین گنج عشر عالم است. و عاشورایی که امام عاشورائیان؛ ضریحش 6 گوشه است و 6 ماهه متولد شده و کوچکترین شهیدش در کربلا ، 6 ماهه است!  

پس همه به دینداری امتحان می‌شوند و هر کس موفق شود باید به اتممناها بعشرِ عمرش در امتحان عاشورا و انتخابش به امام‌های معصوم(ص)  ، به اربعین طهارت و بهار واقعی برسد یعنی در بهشت قرار می‌گیرد. به اسرار عدد  پنج تن (ص) و 9 ذریه اباعبدالله الحسین(ع) که با وجود قبور پاکشان در ضریح‌های مبارکشان ، به عالم آسمانیِ ضراح وصل می‌شویم. انشاءالله

و طبق حدیث بالا ، ضراح در آسمان ششم بپاشده است. جالب است که عدد ابجد کلمه ضراح=1009 می‌باشد که در جمع ارقامش(10=9+0+0+1) ، همان 10 می‌شود.اول آنکه آنجا به بلوغ کاملِ طول(9 ، بلوغ اعداد است و عدد ، در طول قرار دارد) که خداوند خودش ذی الطول است یعنی صاحب طول. و عدد ابجد کلمه طول=45 برابر عدد ابجد اسم آدم(ع) است. پس به عدد اَلـف(یعنی1000) و بلوغ گنج طول را در عدد بهترین مخلوقاتش ؛ آدم(ع) جلوه داد.چنانچه اسم مبارک حضرت آدم(ع) به عدد 45 از جمع تمام عدد افلاک از یک تا 9 ظهور پیدا کرده است چون ظرف تمام عوالم است یعنی علّـم الاسماء!  

جایگاه عددی کلمه ضراح=55 و برابر با عدد ابجد نُه (9به حروف) است. و جالبتر اینکه عدد 55 ، جمع کننده اعداد از 1 تا 10 است(55=10+ ... +1) و همچنین برابر با جایگاه عددی کلمه صدیق است. درواقع از مجرای صدق میتوان در بلوغ زیارتِ واقعی از ضریح به ضراح که زیارتگاه خانه خدا در آسمان ششم است ، واصل شد.

بنابراین با قصد و نیت از زیارت واقعیِ وجود مبارک معصومین(ص) به زیارت خانه خدا و زیارت لقاءالله می‌رسیم .اللهم الرزقنا

اسرارعدد 5 و 9 در دست

هر دست ، 5 انگشت دارد که 14 بند است و جمع ارقامش(5=4+1)هم 5 می‌شود. درواقع مهندسی خلقت و تمام اسرار ظهور کائنات ، به وجود مبارک پنج تن(ص) است. و در بطن وجود مبارک پنجمین معصوم یعنی امام حسین(ع) ، 9 ذریه معصوم(ص) است که 9 و 5 می‌شود 14. همانطورکه 5 انگشت و 14 بندش ، همه در یک دست قرار دارند ، درواقع همه‌ی وجودهای مبارک پنج تن(ص){14 معصوم(ص)} ؛ یک نورواحد(ص) هستند.که همه ، خلیفه‌های برحق خداوند می‌باشند . و هادی و هدایت کننده مردم به توحید(عبادت خداوند یگانه) هستند. و همه ، یک دست حساب می‌شوند ، آنگاه خوانده میشوند: یدالله فوق ایدیهم . یا می‌فرمایند که وجودهای مبارک ؛ کُمَّـل اولیاء هستند یعنی آستین که دست حق از آن ظهور دارد.

کلمه دست به زبان عربی ، ید گفته می‌شود و عدد ابجدش 14 است. عدد ابجد کلمه دست=464 است و جمع ارقامش 14 می‌شود(14=4+6+4) که برابر با عدد کلمه ید است! و عدد 464 اینطور معنی می‌شود به 64+400 : عدد 400 برابر با  عدد ابجد کلمه شمس است یعنی روشن کننده. و عدد 64 برابر با عدد ابجد کلمه دین و کلمه کلید و اسم مبارک خداوند ؛ ناجی است. که اگر خوب به معنی دقت کنید ، متوجه می‌شوید که خداوند متعال تمام گنج را که ، دین است و کلید است و نجات است ، در دست قرار داده است!

جایگاه عددی کلمه دست=41 می‌شود که برابر با عدد ابجد کلمه اُم است. درواقع دست است که ریشه و شاید ، مادرِ همه‌ی اعضاءِ بدن است چون تمام گنج ، در دست افشا می‌شود؛ از نظر ظهور تمام خزانه‌ی سلامتی و گیرندگی همه‌ی امکانات وجودی و تحویل دهنده همه بالقوه‌های وجودمان به عمل و اینکه دست ، به واقع دستِ قدرت و استطاعت و وسعِ وجودِ نفسِ ماست! دست است که باید به دامن رحمت الهی وصل شود ، دست است که باید به حبل الله چنگ بزند{آیه 103 سوره مبارکه آل عمران:واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرّقوا ؛ چنگ بزنید به ریسمان الهی (که ائمه معصومین(ص) هستند) و متفرق نشوید}. و خداوند در آیه 256 سوره مبارکه بقره فرمود:فقد استمسک بالعروة الوثقی لاانفصام لها ؛ پس هر آینه تمسک جوئید به عروة الوثقی که هرگز پاره نمی‌شود.

خوب دقت کنید! پس هر دست ، 5 انگشت دارد و به صورت عموم(موارد استثنا را درنظر نگیرید) در کف یک دست ، عدد 18 و کف دست دیگر ، عدد 81 آمده است.جمع ارقام 18می‌شود 9 (9=8+1) و جمع ارقام 81 هم 9 می‌شود(9=1+8).

پس 5 ظاهر است در تعداد انگشتان هر دست و عدد 9 هم در کفِ هر دست است که در جمع می‌شوند 14(14=9+5).

منظورم از بیان این مطلب این است که ببینید چه قدرت و اسراری در دست نهفته می‌باشد؟!   

همانطورکه بیان شد در کف هر دست به عدد 9 رسیدیم ، پس با درنظر گرفتن دو دست ، 18 می‌شود(18=9+9) که برابر اسم مبارک خدا ؛ حی است و اسم مبارک حی ، قطبِ اسماء الهی و اُمّ الاسماء است! پس با دست باید وصل به حق شویم. همانطورکه در مثل داریم : حقش را کف دستش گذاشتن. درواقع عمل را با دست تحویل می‌دهیم و مزدش را با دست تحویل می‌گیریم. خداوند یکتا در آیه 14سوره مبارکه اسرا می‌فرماید : إقرا کتابک کفی بِنفسک. پس(در قبر ندا داده می‌شود) بخوان کتاب (عملت را) و کفِ نفس را آشکار کن.

و دستهایمان به عدد 18(=حی) ، اعمال ما را زنده(حی) در قبر تحویل می‌دهند! و همانجا جزایش را هم به دستش ، حی یعنی زنده می‌دهند و تکلیف برایش روشن می‌شود و تا حدودی مزدش را هم نقد و زنده تحویل می‌گیرد.

عدد 18 ؛ نماد باطنِ اینکه خداوند دو دست به ما عطا فرموده ، می‌باشد! که عدد 2 (که ما 2دست داریم) برابر با حرف ب است و درواقع کلّ عالم و کلّ  باطن قرآن به کلام پیامبر(ص) در حرفِ بِ بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد جمع است . و اکثر اعضاء بدن ما هم 2 تا 2تاست. و تمام عالم در زوجیت قرار دارد چنانچه یکتایی ، مخصوص خداوند احد جلّ‌جلاله است.

همانطورکه بیان شد ، کفِ دست راست به عدد 18 (=حی) است که در جمع می‌شود 9 (9=8+1). درواقع 2 تا 9 تا می‌شود 18 تا ، و عالم دنیا 18000 منزل است که خداوند متعال هر عدد را برای ما (اگر قدرش را بدانیم) 1000 تا 1000 تا برکت گذاشته ! که خیلی معارف را در خود دارد.

و درواقع دنیا به 6 روز خلق شد. و خداوند وقتی می‌خواهد همه‌ی ملکیت عالم را بطور کامل به خودش نسبت دهد ، به 6 روز خلق فرموده! یعنی تمام 6 دانگ خلقت فقط برای خودِ اوست : لِمَنِ المُلک جواب داده می‌شود لله الواحد القهار؛ همه‌ی این ملک برای کیست؟ جواب : برای خداوند یکتای غالب و قدرتمند است.

اما کف دست چپ به عدد 81 برابر با عدد ابجد کلمه اُمّ (با میم مشدد) است. درواقع این عدد ، رمز و کلید تمام هستی است. چنانچه مادرِ هستی ؛ ام ابیها فاطمه زهرا سیده نساء العالمین (س) است. جایگاه عددی کلمه امّ=27 است که برابر با جایگاه عددی کلمه سجده است و کفِ دست یکی از 7 موضعی است که در موقع گفتن ذکر سجده باید روی زمین بیاید. و شاید به این معنا به دست چپ ظاهر می‌شود که هوای نفس ، عمل ما را به انحراف نکشد و به دست چپی‌ها که اولیاء طاغوت هستند ، وصل نشود.  

درواقع عدد 9 در ضرب به عدد 3 ، 27 را شامل می‌شود (9×3=27). و عدد 27 ؛ کلّ بلوغ اسرار عالم است که خداوند متعال ، روز مبعث پیامبر اکرم(ص) را در روز 27 ماه رجب که هفتمین ماه سال قمری است ، قرار داده است.

حضرت فاطمه(س) ، سومین رتبه معصومین را در عالم بالا و در هستی دارد و عدد 3 ِ وجود مبارک ، جمع کننده عدد الفبای خلقت است. درحقیقت الف و ب ، ظاهراً جمع گنج همه حروف و کلام در هر زبانی است و خداوند یکتا حروف را خود ، خلق فرمود و کلام را که به صورت صفت تکلم ظهور داد ، و یکی از صفات ذاتی خودش معرفی فرمود. پس ظاهراً الف ، با می‌شود آب که خداوند در آیه 30 سوره مبارکه انبیا فرمود: و جعلنا من الماء کلّ شیء حی . آنچه زنده کردم از آب است. کلمه ماء یعنی آب و حروفِ ما(ء)، همان اُم است. درواقع هرچیز که بخواهد زنده شود باید در الفبا (آ=1+ ب=2) ؛ که عدد ابجد آب می‌شود 3 ، ضرب شود تا زنده و حی گردد.

حال خوب دقت کنید ! تمام طول عدد به 9 ظاهر شده که خداوند کریم تمام این طول را کفِ دست ما قرار داد تا با دستگیره معصوم(ص) که همه ، انسان کامل و بلوغ 9 هستند ، ما هم به بلوغ واقعی خودمان برسیم. پس حالا وقتی بخواهیم این بلوغ در ما ، حی شود باید هر دو دست در راه خدا خدمت کند و ساجد شود. زیرا از جمع ارقام عدد 18 و 81 ، دو تا 9 ظاهر می‌شود { 9=8+1 ،9=1+8} که جمع 9 و 9 می‌شود 18 برابر با کلمه حی که اسم حی خداوند ؛ قطب الاسماء و اُم الاسماء است.  و باید 9 ِ وجود ما در ضریب عددی 3 که آب و درواقع الفبای خلقت {5تن(ص)} که تعداد حروف کلمه الفبا هم، 5 تاست(5 انگشت!) و درواقع همه ، 14 نور مقدس(ص) (14 بند انگشت!) ضرب شویم. درواقع اسرار خلقت در ظهور سه وجود مبارک است : اول : وجود مبارک خاتم النبیین حضرت محمد(ص) . دوم : وجود مبارک امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) . و سوم: وجود مبارک سیدة النساء العالمین حضرت زهرا(س) که خداوند متعال خطاب به پیامبر(ص) فرمود:یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمة لما خلقتکما "ای احمد(ص) اگر تو نبودی ، افلاک را نمی‌آفریدم و اگر علی(ع)نبود ، تو را نمی‌آفریدم و اگر فاطمه(س)نبود، شما دو تن را خلق نمی‌کردم.(اسرارالفاطمیه؛شیخ محمد فاضل المسعودی ص231)

این سه وجود مبارک در باطن حروف اول :حضرت رسالت پناه ؛ گنج باطن الف که مخزن همه‌ی اسرار کائنات و خلقت است. دوم :ظهور نطق همه‌ی اسرار الف یعنی نفس پیامبر(ص) ، حضرت علی(ع) که ظهور با ، و جانِ بای بسم الله سوره مبارکه حمد است. سوم: چنانچه الفبا ظهور پیدا کرد ، در جمع عدد الف که 1 است  و ب که 2 است ،عدد  3 ؛ برابر حرف ج که وجود حضرت زهرا(س) است ، ظاهر می‌شود.و عدد 3 برابر با کلمه آب می‌شود که همان الفبای خلقت است که پنج تن(ص) ظهور دارد. و خداوند کریم در آیه 30 سوره مبارکه انبیا فرمود: و جعلنا من الماء کلّ شیء حی .و جمع عدد ابجد حروف الف(=111) و با(=3) می‌شود 114 که حقیقت آب ، همان 114 سوره قرآن کریم است که به قلب مطهر پیامبر(ص) نازل شد و حضرت علی(ع) ناطق و کاتب آن و حضرت زهرا(س) ؛ سِرّ کوثرو حیات آن است الی یوم القیامة .

وجود مبارک حضرت زهرا(س) ،مضرب کلّ همه‌ی عالم وجود ، و باطن همه‌ی 9 هایِ عالم است و حامل حمل انسان کامل! پس ایشان است که 9 اسم تسعه دارد از اسماء الله! و بالاترین بلوغ عددی در نام زیبایش فاطمه(س) است که به عدد ابجد 135 می‌شود . درواقع اگر 9ضریب عدد 3 را با هم جمع کنیم(این 9 ضریب به عدد 3 شروع و به عدد 27 تمام می‌شود) ،  135 می‌شود که برابر با عدد ابجد نام زیبای فاطمه(س) است{3+6+9+12+15+18+21+24+27=135}. حال خوب متوجه می‌شوید که چرا عدد 81 برابر کلمه اُمّ شد! و جایگاه عددی اُمّ=27 ؛ برابر جایگاه عددی کلمه سجده می‌باشد{همانطورکه قبلا بیان شد کف دستها 2 عضو از 7 عضوی‌ هستند که هنگام سجده باید روی زمین بیاید}

و خداوند کریم ، تمام قرآن کریم را که 30 جزء است در 27 رجب به قلب مبارک پیامبر(ص) نازل می‌فرماید. و آن روز ، روزِ بعثت یعنی تولدِ 30 جزء قرآن کریم است. چون در تولد بلوغ 9 ضریب اسرار عالم ، ضرب عدد 10 در 3، 30 جزء ظاهر می‌شود.درواقع بلوغ رسیدن به بعثت وجود مبارک پیامبر(ص) با 9 تا 3 تا ، 27 تا ظهور یافته است.

و کلّ 30 جزء قرآن کریم دفعتاً به قلب پاک و مطهر و نورانی پیامبر(ص) نازل شد. یعنی عدد 30 برابر است با 3 تا 10 تا ، درواقع تولد قرآن است که به عدد 9 روی 10 ظاهر می‌شود{مثل جنین که اگر 9 ماهش تمام شود ، و وارد ماهِ 10 متولد شود، آنگاه کامل و بی نقص است}. و 9 روی 10  یعنی 19 ؛ که سرّالااسرار 19 حروف نورانی بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد است (جمع کننده کلّ قرآن).

دیگر اینکه عدد 30 ، تمام کننده و تولد شده همه اهداف 124000 پیامبر گرامی یعنی فرستادگان خداست. چنانچه 313 پیامبر بزرگوار، صاحب کتاب آسمانی هستند که کلّ آن در 104 کتاب و تمام آن در 4 کتاب تورات و انجیل و صحف و زبور و تمام آن ، در قرآن عزیز است.

پس عدد 30 یعنی همه اسرار عالم خلقت  و جواب آیه مبارکه عمّ یتسائلون عن النبإ العظیم ، فقط وجود مبارک امیرالمؤمنین علی(ع) است که 30 سال بعد از پیامبر(ص) متولد شده و 30 سال بعد از رحلت ایشان ، زندگی کرده است. پس ایشان صاحبِ 30 ، نبإ عظیم است، که ناطق و کاتب قرآن کریم می‌باشد. آیا این همه عظمت در گنج دستانِ من و شما نیست؟! افلا یتدبّرون!!!

تمامی حروف قرآن کریم از 28 حرف است.از آنجا که هر دست 14 بند انگشت دارد درواقع 28 بند انگشت در دستهایمان است ، پس کلّ حروف قرآن عزیز در دست‌های ماست. و 28 که عدد کامل است ، جایگاه عددی کلمه کَف است که این کف دست باید برای خدا و به بندگی و اجرای فرامین قرآن ساجد شود و اطاعت محض داشته باشد!

نکته جالب دیگر اینکه کلّ 30 جزء قرآن مجید به سوره مبارکه ناس ختم می‌شود که از نظر ترتیب فهرستی قرآن ، صد و چهاردهمین سوره و از نظر ترتیب نزول به قلب مطهر پیامبر اکرم(ص) ، بیست و یکمین سوره است که اگر این دو عدد را با هم جمع کنیم(135=21+114) می‌شود 135 که برابر با عدد ابجد نام زیبای فاطمه(س) است!

در اسماء مبارک ائمه طاهرین(ص) ، تنها نامی است که 5 حرف است (ف+ا+ط+م+ه) و جمع ارقام عدد ابجدش ، 9 می‌شود (9=5+3+1) و وقتی 135 را بر 9 تقسیم کنیم 15 می‌شود(15=9÷135) که برابر با عدد ترتیب نزول سوره مبارکه کوثر و همچنین برابر با اسم مبارک حوا(س) است {حضرت فاطمه(س) ، حوای روحانی است}. و دیگر اینکه خداوند متعال آخرین سوره قرآن کریم را هم به اسم {که ناس است} و هم به آخرین حرف آیاتش ، به حرفِ س تمام فرموده است. درواقع سوره مبارکه ناس که 6 آیه دارد ؛ به 6 سین ختم شده که با سینِ نام خودش (ناس) ، 7 بار قرآن را به قلب عالم امکان ، کامل و ظاهر بیان فرمود (7سین!). و حرف سین ، میزان حروف است و عدد ابجدش 60 می‌باشد که برابر با نام مبارک ام ابیها(س) است.{س=60=ام ابیها}

درواقع در همین دنیا ، ما هم باید به بعثِ وجود خودمان در دامن مادر ربوبیت به جانِ کمال آدمیت برسیم. زیرا جایگاه عددی اسم مبارکش ؛ فاطمه=45 است که برابر با عدد ابجد اسم آدم(ع) است! {نکته: در کتاب شیخ صدوق آمده است که گفتن تسبیحات حضرت زهرا(س) بعد از نماز ، خیلی برکات و ثواب و عنایت دارد. و اگر با تسبیح تربت اباعبدالله(ع) گفته شود ، ثوابش مضاعف می‌شود.و بعد فرمود اما خانم‌ها بهتر است با انگشتان خود تسبیحات را بگویند. آیا فکر کرده‌اید که چرا؟! زیرا خداوند متعال در جلوه‌ی وجود مبارک سیدة النساء العالمین ؛ فاطمه زهرا(س) این عظمت و حقیقت را در دستِ مادر نهادینه فرموده است! پس اگر خانم‌ها قدر خودشان را بدانند و محتوا و زیبایی‌های وجودشان را به دنیا نفروشند ، به جلوه‌ی مادرِ دو عالم ، با دست‌های خود تسبیحات را بگویند ، ثوابش بیشتر است. الحمدلله ربّ العالمین}. بنابراین باید دست‌ها از دامن مادر واقعی جدا نشود که شرط آن این است که ما هم فاطمی شویم.

عددی که در کف دست دیگر است ، 81 می‌باشد که برابر با عدد ابجد کلمه اُمّ ( با میم مشدد) است که واسطه وصل شدنِ دست به دامن مربیِ عالم ، مادر است! و به حقیقت ، مربی عالم ؛ وجود مبارک خانم فاطمه زهرا(س) است که مادر روحانی همه انسان‌هاست  و عمر مبارکش در دنیا 18 سال است.

اگر 18 و 81 را با هم جمع کنیم 99 می‌شود که برابر با عدد ابجد کلمه مبارک حم (بصورت بسیط:حامیم) است.آنگاه خداوند یکتا انسان را تحت حمایتِ معصومین (ص) به قرب خود می‌رساند. البته به شرط اینکه دست (با اخلاص) به دامان آن بزرگواران و مخصوص به امام زمان(ص) وصل باشد. درواقع جمع ارقام 99 می‌شود 18 و جمع ارقام 18 هم 9 می‌شود!پس یک دست روی سَرِ همه‌ی مخلوقات است که 9 و 5 در جمع ، همان 14 می‌شود که برابر با کلمه ید (یعنی دست) است و می‌شود : یدالله فوق ایدیهم

اگر عدد 18 را از 81 کم کنیم ، می‌شود 63 که برابر با سنِ مبارک حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) است و برابر با جایگاه عددی کلمه اربعین است که دست درواقع باید عمل به درونش و به فعلش ، زندگی دنیا و آخرتمان را بهار کند. اربعین یعنی عدد 40 ؛ بابِ طهارت ! پس دست ، باید پاک باشد. دست ، نماینده‌ی قلب و چشم و گوش و تمام اعضا است که به حرام نرود.

عدد 100 و 19 در دست

بنابر مطالب گفته شده در بالا ، در هر دست ، کف دست مهم است که عدد 9 را حامل است و جایگاه سجده به خداوند یکتاست(دو موضع از 7 موضعِ سجده ، دو کف دست است). جالب است که عدد ابجد کلمه کف=100 می‌باشد که برابر با حرفِ ق یعنی نگهدارنده است و یکی از اسماء قرآن کریم هم قاف است و یک سوره به نام ق در قرآن است. حرف ق از حروف نورانی است و به تنهایی دارای معنا می‌باشد (یعنی نگهدارنده). و جالب است شرط قبول شدن ایمان ، نزد خداوند تبارک و تعالی ، داشتن تقوی است که ریشه کلمه تقوی ، ق است.

جایگاه عددی حرف ق=19 است که به قول پیامبر اکرم(ص) تمام محتوای قرآن در سوره مبارکه حمد و تمام آن در 19 حروف بسم الله الرحمن الرحیمِ آن است.

نکته: جمع عدد دو کف دستمان در نهایت 9 شد{ 9=8+1،18=9+9، 99=18+81} و خالق یکتا دو دست ما را به 10 انگشت خلق فرموده ، پس درواقع دو دست ما می‌شود 9 رو ی 10 یعنی 19!

28 حرف در دستها!

از طرفی هم گفتیم که هر دست 14 بند دارد ، پس 2 تا 14 تا  می‌شود 28 تا و جایگاه عددی کلمه کف=28 است. و قرآن عزیز ، از 28 حرف است .یعنی هم به 28 حرف و هم به 19 حروف بسم الله الرحمن الرحیم ، کلّ قرآن در دست من و شماست!

دین در دستها!

از یک معنای دیگر هر دست ، یک شصت دارد و 4 انگشت یعنی می‌شود 64 که این عدد ، یکی از اسرار دست است!عدد ابجد کلمه دست=464 یعنی روشن کننده 64 که عدد 64 برابر با کلمه دین= کلید=ناجی است. پس تمام این الطاف را خداوند در دست‌های ما قرار داده به شرط اینکه بفهمیم و قدرشناس باشیم.یعنی انسان دیندار ، کلید رستگاری و خوشبختی دنیا و آخرت را در دست دارد. و کلیددار بهشت و ناجی عالم دستش را می‌گیرد!(انشاءالله).

اگر ارقام 64 را با هم جمع کنیم 10 می‌شود(10=4+6) و 10 ، تعداد همه انگشتان دستمان است. و عدد ابجد حروف دَه=9 می‌شود. پس درواقع 9 روی 10 ؛ همان 19 و باطن گنج قران است که دیندار کسیست که عامل به عملِ خالصانه به آیات قرآن باشد. و باید دین را سالم در دست‌ها نگهداری کنیم. چنانچه می‌فرمایند: دینداری در آخرالزمان مثل نگهداشتن آتش کف دست است (یعنی نگهداری دین در آخرالزمان خیلی سخت است).

رابطه عدد دست با نام زیبای امام حسین(ع)

طبق توضیح بالا هردست 64 است ، پس دو دست می‌شود 128 که عددی پرمحتوا می‌باشد. و برابر با عدد ابجد نام زیبای حسین(ع) است که عدد نام آقا هم ، نماد تمام زیبایی‌های اعمالش است. عدد 128 معنی می‌شود به 28+100 : عدد 100، برابر حرف ق است یعنی نگهدارنده دین ، نگهدارنده قرآن ، نگهدارنده ولایت و رسالت ، نگهدارنده خلوص و بندگی و نگهدارنده کلید و مفتاح بهشت و ناجی همه بندگان گنهکار ! که آقا ، سفینه نجات است. و عدد 28 آن ؛ تمام حروف و تمام اسرار کائنات از عالم سِ تا اسفل السافلین ، از ازل تا ابد است. و ایشان برای حفظ و نگهداری این گنج و تمام کردن رسالتش ، جان مبارک خود و عزیزانش را در کف اخلاص گذاشت و همه را در قربانگاه عشق به خالق هستی تقدیم کرد. و با جمله رضاً بقضائک تسلیماً بأمرک نشان داد که چگونه با رضایت کامل عاشورا را بپاکرد و حق را از باطل جدا فرمود.

اما عاشقان و خوانندگان عزیز! آیا آقا خودش پنجمین معصوم(ص) نیست؟ { باطنِ 5 انگشت} و به عدد 10 بدنیا نیامده؟{یک وجود مبارک خودش و 9 ذریه معصوم (ص) در بطنش} یعنی 9 روی 10 ، باطنِ 19! اسماء مبارک پنج تن(ص) رویهم ، 19 حرف است{م+ح+م+د+ف+ط+م+ه+ع+ل+ی+ح+س+ن+ح+س+ی+ن} و نوزدهمین حرف به حرفِ نِ اسم حسین(ع) { که پنجمین معصوم (ص) است} تمام می‌شود. پس او کلّ قرآن و تمام بسم الله الرحمن الرحیم است!

و او نگهدارنده کلّ 28 حروف قرآن است! و در کتاب راز دنیا بطور کامل توضیح داده شد که آقا خودش در عاشورا، کلید و مفتاح و تمام مجموعه رموز حروف مقطعات قرآن است به نام الکاشف رموز مقطعات قرآن . که با پاره پاره شدن و بریده شدن و شکافته شدن تمام رگ‌ها و اعضای بدن مبارکش ، اسرار حیات طیب را آشکار کرد و به تمام جهانیان این صحنه عاشورا را جاودانه کرد (کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا) تا قیام برحقِّ مولا و سرورمان ؛ نهمین فرزند اباعبدالله الحسین(ع) ؛ امام زمان (عج)!پس دست‌های ما باید با امام زمانمان بیعت کند تا حقّ این همه برکات که خالق یکتا در دست‌های ما گذاشته است ، ادا شود.

 رابطه عدد دست با نام مبارک امام حسن(ع)

اما تکمیل (باطنِ) عدد دست ، زمانی کامل است که با خودمان تا قبر ، عمل حسن را به ملائک تحویل دهیم .چنانچه خداوند کریم در آیه 160 سوره مبارکه انعام می‌فرماید:مَن جاء بالحسنة فله عشر امثالها ؛ اگر با خود(تا قبر)، عمل حسن بیاوری پس به تو10 (گنج عشر) را مثل همه آن گنج ، به تو می‌دهم.

قبلا بیان شد که عدد ابجد کلمه کف=100 است و دو تا کفِ دست داریم .پس دو تا کف دست‌ها  می‌شود 200 (200=100+100) که برابر با عدد ابجد نام زیبای امام حسن(ع) است. یعنی باید در کف اخلاصِ عمل ، عملِ حسن بیاوری ، تا مزد حسینی بگیری! و شرط این است که هر دو دست ، نگهدارنده‌ی امانات خداوند باشد یعنی کتاب الله و عترت طیبه صلوات الله علیهم اجمعین . یعنی علم و عمل خالصانه. یعنی حافظ حدود خداوند کریم بودن .یعنی دائما با تمسک و توسل ، به ریسمان حبل الله  وصل بودن!

آیا زیبا نیست که باطن دست ، حسن(ع) و ظاهر دست ،حسین(ع) است؟!همینطور یادآوری می‌کنم که هر دست 64 بود که در جمع می‌شود 10(10=4+6) و 10 انگشت داریم یعنی عشر امثالها.اینجاست که آیه مبارکه معنا می‌شود که اگر عمل حسن(ع) در کف داشته باشیم ،عشر امثالها را خداوند به ما عنایت می‌فرماید{ عشر امثالها اشاره به میوه و ثمره حسین(ع) است}. و تمام حمایتِ بیکرانش را که همان حـ̃م است (حامیم=99) و کلید و نجات را به بنده‌اش عنایت می‌کند و او را درقبر به آرامگاه می‌فرستد.اللهم الرقنا

سِرّ وجود حضرت یوسف(ع) در چاه !

نقل شده است زمانیکه برادران حضرت یوسف(ع) ، حضرت را در چاه انداختند، به اذن و عنایت خداوند متعال ، وجود مبارکش بر روی جایگاه محکمی خارج از آب قرارگرفت. و حضرت در رویای صادقه‌اش وجود مبارک حضرت خضر(ع) را ملاقات کرد که با اشتیاق فراوان به دیدارش رسیده بود و فرمود که 1200 سال است که در انتظار شما هستم و از پیامبران پیشین بر شما درود و سلام آورده‌ام و هر یک ، مرا نسبت به شما سفارشی کرده است. و حضرت یوسف(ع) فرمود: شما هم مرا نصیحتی بفرما. و گردنبندی به ایشان عطاکرد که ظاهراً مانند سنگ سبزی در میان داشت و بر روی آن کلمه موعود نوشته شده بود. و به ایشان وعده آمدن پیامبر موعود را داد{حضرت یوسف(ع) هنگام مواجه با سختی‌ها و مشکلات با این سنگ به آرامش می‌رسید.... جالب است که حضرت خضر(ع) هنگام ظهور حضرت مهدی(عج) در کنار ایشان هستند و ...}

نکته: هنگامیکه حضرت توسط برادرانش به چاه انداخته شد، وجود مبارک ایشان باید اسرار چاهِ دنیا را افشا می‌کرد. بنابراین خداوند یکتا وجود نازنینش را در چاه حفظ فرمود. نقل است که درحالیکه ایشان از خداوند درخواست کمک می‌کرد ، ملک وحی بر او نازل شد و فرمود که آنچه خداوند بخواهد به شما بدهد در دستهایتان قراردارد. نگاه کن!هر دست چند انگشت و چند بند دارد ؟ فرمود: 5 انگشت و 14 بند.پس ایشان گفت: همه اسرار در 5 و 14 است! از این عزیزان بخواه که نجاتت بدهند. که درواقع امداد غیبی را به ایشان فرمود و متذکر شد که این وجودهای مبارک در آخرالزمان خواهند آمد. بنابراین دنیا را به چاه مثال زد و فرمود شما باید ، در چاه می‌آمدی ( تا به عزیزی مصر برسی). و بزودی بیرون می‌آیی و هرکه از تو پرسید پدرت کیست ؟ بگو من فرزند چاه هستم! پس کاروانی که (برای رسیدن به آب) سر چاه رفتند ، حضرت را بیرون کشیدند و... او را به بردگی گرفتند و در مصر به عزیز مصر فروختند ... .

به یک قول معنا می‌شود که دنیا ، چاه است . انسان هم مثل یک دانه که اگر بخواهد سبز شود و به نتیجه‌ی گل و میوه و ثمره‌اش برسد باید در دل خاک قرار بگیرد ، باید در چاهِ دنیا زندانی شود تا زمینه رشدش فراهم شود. باید متذکر شوم که خداوند کریم می‌فرماید: ...اَم نحن الزّارِعون(آیه 64 سوره مبارکه واقعه) . به عبارتی معنا می‌شود آیا ما خود ، زارع شما نیستیم یعنی او خودش ، باغبانِ باغبانانِ عالم است. و از هر دانه‌ای در دل خاک خبر دارد و می‌فرماید : ولا رطبٍ و لا یابسٍ الا فی کتابٍ مبین. بنابراین هر انسانی هم از بدو تولد در دنیا ، باید سبز شود و رشد کند تا در بلوغِ عمل ، قد بکشد .اما همینکه وارد سبزیِ عالم دنیا می‌شود باید برده‌ی باغبان باشد تا هَرَس‌ها و تبرهای باغبان که شاخه‌های اضافی‌اش را می‌زند ، تحمل کند و در غیر این صورت به نتیجه و محصول مورد نظر باغبان نمی‌رسد.

پس یوسف(ع) تمام مراحل را طی کرد و در زندان دنیا ، از طرف خداوند کریم به علم تعبیر خواب آگاه شد .تا به عزیزی مصر رسید و تا جایی که تمام خانواده‌ا‌ش بر او ساجد شدند و او مقام ولایت را در زمانش احراز کرد.بنابراین درواقع اشاره به عدد 14 بند دست‌هایش، به وجود چهاردهمین معصوم (ص) و چهاردهمین وجود مبارک ولایت کبری ؛ یوسف زهرا ؛ امام زمان(عج) جلوه می‌کند. درحالیکه چهاردهمین است اما در جمع ارقام 1 و 4 می‌شود 5 (5=4+1) چنانچه هر دست 5 انگشت دارد . اما وجودهای مبارک ، جلوه قدرت خداوند متعال و ربوبیت حضرت حق جلّ‌جلاله هستند ، به مصداق آیه یدالله فوق ایدیهم.

نکته اینجاست که حضرت یوسف(ع) در چاه رفت . اما امام زمان(عج) ، باغبانی است که با ظهور نورانیش ، تمام دانه‌های انسانی که قابلیت رشد و سبز شدن دارند و در چاهِ دنیا ، در غفلت مانده‌اند را بیدار کرده و سبزشان می‌کند و زمان حکومتش ، زمان بیداری است. حضرت یوسف(ع) علم تعبیر خواب را داشتند که تعبیر از عَبَرَ می‌آید به معنی عبور کردن عابر از معبر.یعنی درواقع حضرت بیدار بود و از میان خواب رفتگان عبور می‌کرد و واقعیت‌ها را تعبیر می‌کرد. اما امام زمان(عج) دیگر نمی‌گذارد خواب رفته‌ای بماند و ایشان همه را به عبور از معبر حقیقی زندگی در مقام یخرجهم من الظلمات الی النور ، هدایت می‌فرماید. پس بر سر مستضعفین واقعی زمان که در انتظار حکومت حقّه‌ی موعود هستند ، دست هدایت حق و دست قدرت لایزال ربّ العالمین و دست رحمت و محبت خداست که کشیده می‌شود. اللهم عجل لولیک الفرج. و ایشان خود ، نهمین فرزندِ پنجمین معصوم(ص) است و حکومتش ، بلوغِ 9 و عبادتش با زینت حلقه بندگی(5) خالصانه خداوند است.  

پس عدد 9 و 5 ، درواقع 14 (14=5+9) و عدد 14 همان 5 است(5=4+1). و عدد 14 و 5 که  به حضرت یوسف(ع) عنایت شد ، تمام گنج است که خداوند کریم در ته چاه دنیا ؛ اسفل السافلین ، به تمام بندگانش عنایت فرموده تا قبل از اینکه در چاهِ قبر ، خودمان را پیدا کنیم ، در همین دنیا به نجات اسم ناجیِ پروردگار عالم ، کلید عزیزی مصر را هم در دنیا نائل شویم و هم در آخرت! چراکه همه در دنیا ، همچون یوسف(ع) هستیم ، باید خود را پیدا کنیم و به مدد مولایمان امام زمان(عج) به یخرجهم من الظلمات الی النور برسیم. انشاءالله

پس درواقع در ظاهر، 5 انگشت در هر دست است و دو دست می‌شود 10 تا (به عدد) که به حروف می‌شود 9 (دَه=9) و همچنین در کف دست ، بلوغ 9 به عمل به ما عنایت شد.

و خداوند یکتا در قرآن کریم ؛ سوره مبارکه واقعه می‌فرماید که انسان‌ها در قیامت به 3 دسته تقسیم می‌شوند: 1)اصحاب یمین به معنای دست راستی‌هاست ؛ عدد ابجد کلمه یمین =110 برابر با عدد ابجد نام زیبای علی(ع) است . ریشه کلمه یمین از یمن یعنی مبارک و بابرکت است { محل شکاف دیوار خانه خدا در هنگام ورود و خروج مادر بزرگوار حضرت علی(ع) به خانه کعبه را رکن یمانی می‌نامند}.

2)اصحاب شمال که دست چپی‌ها هستند. کلمه شمال به عربی از شوم می‌آید و اصحاب شمال کسانی هستند که بر علیه ولایت حضرت علی(ع) و معصومین (ص) هستند و یا ولایتشان را قبول ندارند. 3) مقربین که برگزیدگانند.

بنابراین باید مواظب باشیم که دستمان به دامن حضرت زهرا(س) و عملمان به تشیع وجود حضرت علی(ع) و 11 ذریه نورانیش(ص) و امروز امام زمانمان (عج) ، وصل باشد.

"کیف اَصِفُ حُسنَ ثَنائکم و اُحصی جَمیلَ بلائکم و بِکم اَخرَجَنا اللهُ مِنَ الذّلّ و فرّجَ عنّا غَمراتِ الکُروبِ و انقذَنا مِن شفاجُرُفِ الهَلکاتِ و مِن النار بابی انتم و امّی و نَفسی...

اللهم انّی لو وَجدتُ شُفعاءَ اقربَ الیکَ مِن محمدٍ و اهلِ بیته الاخیار الائمة الابرار لجعلتهم شُفعائی فبِحقّهم الذی اوجَبتَ لهم علیک اسئلکَ اَن تُدخِلنی فی جُملَة العارفینَ بِهم و بحَقّهم و فی زُمرَةِ المَرحومینَ بِشفاعَتِهم انّک ارحم الراحمین و صلّی الله علی محمد و اله الطاهرین و سلّم تسلیماً کثیراً و حسبنا الله و نعم الوکیل".                     

                          زیارت جامعه کبیره

 

 

 

 

 

 

                                             

                                       

                                          فهرست

  پیشگفتار ------------------------------------------------------------- 1

  اسرار عدد 9 -------------------------------------------------------- 4

  اسرار عدد 5 -------------------------------------------------------- 7

  عدد 5 و 9 در حقیقت بندگی----------------------------------------- 10

  عدد 5 و 9 در جلوه دایره هستی -------------------------------------12

  دایره هستی در کلمه عصر(=360) ---------------------------------14

اسرار باطن عدد 72 و وجود مبارک امام حسین(ع)-----------------19

  تاسوعا-------------------------------------------------------------22

رسیدن به حقیقت اربعین از دایره 5 و 9 ------------------------------23

سرّ شروع ظهور خلقت از 9 و 5 ------------------------------------27

سرّ عدد 5 و 9 در خلقت آسمان‌ها و زمین‌ها --------------------------30

عدد 5 و 9 در وجود انسان ------------------------------------------31

اسرار عدد 5 و 9 در (حروفِ)اسم انسان ----------------------------34

اسرار عدد 5 و 9 در بلوغ زن‌ها و مردها ---------------------------36

سرّ ظهور اعداد از 5 و 9 ------------------------------------------38

سرّ عدد 5 و 9 در 28 حرف ---------------------------------------48

سرّ 5 و 9 در کلمه رَحِم --------------------------------------------49

سرّ 5 و 9 در بیت ولایت ---------------------------------------58

همه معصومین(ص) بلوغ 5 و 9 را دارند-----------------------------61

رابطه 5 و 9 در وجود مبارک خانم فاطمه زهرا(س) -----------------62

تناسب لیله با زوجه و لیله با لباس -----------------------------------66

معارف 5 و 9 در وجود مبارک امام حسین(ع) -----------------------68

سرّ 5 و 9 در سوره مبارکه طه -------------------------------------75

معارف 5 و 9 در وجود مبارک امام سجاد(ع) ------------------------78

معارف 5 و 9 در وجود مبارک امام باقر(ع) -------------------------83

معارف عدد 5 و 9 در وجود مبارک امام کاظم(ع)-------------------85

معارف 5 و 9 در وجود مبارک امام جواد(ع) ------------------------86

سرّ 5 و 9 در حروف مقطعه کهیعص(سوره مبارکه مریم)------------87

سرّ 5 و 9 در حروف مقطعه حم.عسق(سوره مبارکه شورا)-----------92

حرف ص؛آخرین حرف کهیعص درمقابل حرف ق؛آخرین حرف حمعسق-------114

عدد 5 و 9 در باطن قرآن -------------------------------------------116

باطن ضریح -------------------------------------------------------117

عدد 5 و 9 در دست ----------------------------------------118

رابطه عدد دست با نام زیبای امام حسین(ع)-------------------------129

رابطه عدد دست با نام مبارک امام حسن(ع)------------------------130

سِرّ وجود حضرت یوسف(ع) در چاه !--------------------------131  

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۹/۰۶
عذرا شفائی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی