لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام پروردگار که سرّ اسماء اعظم خود را با سه حرف "الف"، "س" و "م" (اسم) فاش کرد. که عدد ابجد این سه حرف "101" است و از مجرای ولایت "با" و رسالت "سین" ظهور دارد (بسم).

بنام مولایی که در عین "غیب الغیوبی" ظاهر و در عین "ظهور" غایب است، و با صفات "رحمان" و رحیمش" کل نعمتهایش را بر ما منت نهاد.
ع شفائی



هدف از ایجاد این وبگاه، رسیدن به معرفت مولایمان، پروردگار عالم و ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) و حقایق و معارف قرآن است.
در این راه همواره، آن بزرگواران مددرسان بوده و با دست غیبی راه صحیح را گشوده اند و عنایاتی بسیاری به دست آمده است.

عنایت شود: نشر و استفاده نا صحیح از مطالب بدون ذکر منبع، شرعا صحیح نیست.

برای تهیه کتاب های مجاز منتشر شده توسط نویسنده و مولف مطالب فوق، میتوانید با شماره زیر ارتباط برقرار نمائی

09308839373 لطفا در ایتا یا واتزاپ پیام ارسال فرمائید





۱ مطلب با موضوع «عدد سیزده» ثبت شده است

 فصل سوم: تعریفی از عدد13

عدد 13 برابر با جایگاه عددی حرف م به عدد ابجد 40 است و دارای طبیعت آتشی مشرقی و در دسته حروف ناریه یا نورانی و ملکش حضرت رومائیل است. جمع اعداد 1 تا 13 برابر 91 می‌شود(91=13+12+...+2+1){ عدد ابجد کلمات کامل= کمال= کلام= سال=91}. و این عدد که حروفِ کامل و کلام را دربردارد، برابر است با ضرب عدد 13 در 7 که دو عدد رمزی هستند!(13×7=91)

اما عدد 13 در یک صورت  باطن عدد 14 و 12 هم هست زیرا همان حقیقت آب و سبزی و حیات و اربعین است چراکه برابر با جایگاه عددی حرفِ م به عدد ابجد 40 است یعنی اربعین اعداد! و از طرفی عدد ابجد حروف سیزده=86 است که در جمع ارقامش 14 می‌شود(14=6+8) و جمع ارقام 13 هم می‌شود 4(3+1) که حقیقت باطن 4 ارکان عالم و توحید ناب و حقیقت عدد 14 و اسرار نبوت و ولایت و تمام گنج قرآن به نامِ نامی خالق یکتا؛ اَحد جلّ‌جلاله می‌باشد.{ نکته قابل توجه این است که ثواب خواندن یک حمد و سه قل هو الله احد(توحید) برابر خواندن تمام قرآن عزیز است}

عدد1 و3 در عدد 13

درواقع عدد 13 شامل دو رقم 1 و 3 است که عدد 1 برابر حرفِ الف و عدد 3 برابر حروفِ با است و بعبارتی در کنار هم می‌شود آب. و از آب بصورت بسیط می‌شود (الف=111)+(با=3)=114؛ سوره‌های مبارکه قرآن. همانطورکه در فصل قبل بیان شد؛ درحقیقت گنج توحید و باطن قرآن هم آب است! زیرا با شهادت به وحدانیت خداوند( اشهد ان لا اله الا الله) انسان کافر درونش پاک می‌شود؛ طهارت به شرط توحید است. چنانچه اگر انسان کافر هزار بار در آب دریا فرورود و بیرون بیاید، قطرات آبی که از او جدا می‌شود عین نجس است، پس آب ظاهر نمی‌تواند عین نجس را پاک کند و فقط با شهادتین پاک می‌شود. و شهادت به رسالت پیامبر اعظم(ص) (اشهد انّ محمداً عبده و رسوله) ظاهر انسان کافر را هم پاک می‌کند زیرا به وجود مبارکش، حضرت قرآن نازل شد و مجموعه‌ی احکام ظهور پیدا کرد. پس با قبول رسالت وجود مطهرش و قبول اجرای احکام، ظاهر انسان کافر پاک می‌شود. و انتقال طهارتش به عالم قیامت و اذن ورودش به بهشت با شهادت سوم؛ قبول ولایت 12 امام معصوم(ص)؛ حضرت علی(ع) و اولاد طاهرینش(ص) است( اشهد انّ امیرالمؤمنین علیاً و اولاده حجج الله). و مخلّد شدن مؤمن در بهشت و گرفتن درجات و استفاده تمام نعمت‌های هزار دانه پروردگار عالم در بهشت از شهادت به وجود کوثر عالمین است؛ اشهد اَنّ فاطمة الزهرا بنت رسول الله(ص) عصمت الله الکبری حجة الله علَی الحُجَج.

رابطه عدد 13 و سوره‌های سجده دار قرآن کریم:

درحقیقت قرآن عزیز 4 سجده واجب دارد که در جزءهای 21 و 24 و 27 و 30 قرار دارد. اگر این 4 عدد را باضافه‌ی 12 قسمت قرآن کنیم، 114 می‌شود!( 114=12+21+24+27+30)

حال دقت کنید! وقتی 114 سوره قرآن را بصورت دو قوس نزولی و صعودی بنویسیم: ازسوره‌ی اول؛ سوره مبارکه حمد تا سوره‌ی 57؛ سوره مبارکه حدید، قوس نزولی می‌شود. سوره مبارکه حدید، باطن حدود خداوند است که عالم دنیا، ظهور حدودگذاری خداوند و نزول احکام و اجرای احکام الهی است و این سوره، آخرین سوره‌ی جزء 27 است که در این جزء سوره مبارکه نجم قرار دارد که سومین سوره‌ی سجده واجب دار قرآن کریم است. و در مقابل سوره مبارکه حدید، 57 سوره‌ی قوس صعودی شروع می‌شود که شامل 3 جزء(28 و 29 و 30) قرآن کریم است.

نکته مهم: بنابراین 57 سوره‌ی مبارکه قوس نزولی در 27 جزء و 57 سوره‌ی مبارکه قوس صعودی فقط در 3 جزء قرار دارد! درواقع خداوند حکیم پایه 30 جزء کلامش را در قوس صعودی ظهور می‌دهد(3، پایه‌ی 30 است)، درحالیکه سوره‌ها کوتاه شده اما در امتحان بندگان راه دنیا و عمر دنیا را نشان می‌دهد که کوتاه است و فرصت کم است اما محموله‌ی مسئولیت سنگین است چون راه سربالایی(صعود) و طاقت فرسا است و توان و صبر و توکل و خلوص و اطمینان قلبی و در نهایت رضای خدا و رضای حجت خدا؛ امام زمان(ص) را می‌خواهد چون بدون وجود مطهرش راه به عالم بهشت و باب طهارت و قبولی نیست. الطریق المخوفُ المخوف المخوف، انشاءالله همگی موفق شویم. اللهم اهدنا مِن عندک و اَفِض علینا مِن فضلک وانشر علینا مِن رحمتک برحمتک یا ارحم الراحمین.

خیلی مهم است که تا جزء 27، 3 تا سجده‌ی واجب انجام می‌شود اما در قوس صعودی فقط یک سجده در جزء 30 قرار می‌گیرد؛ در سوره مبارکه علق که اولین سوره ایست که به قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شده است. خوب دقت کنید! تمام قرآن که باطن حدودگذاری خداوند کریم است در روز مبعث؛ 27 ماه رجب به قلب مبارک پیامبر(ص) نازل می‌شود. پس 1 و 3 در کنار هم می‌شود 13! درحقیقت خداوند یک باطن از عدد 13 را به نام توحید محض اسم مبارکش احد جلّ جلاله تجلی می‌دهد؛ در وجود پیامبر بزرگوارش که عبدالله است و در شهادتین می‌خوانیم: اشهد انّ محمداً عبده و رسوله (اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم). یعنی 3 تا سجده تا 27 و یک سجده تا 30 یعنی حقیقت 13 با سجده آخر در جزء 30 قرار دارد، نماز دو رکعتی 4 سجده دارد و حقیقت قرآن، 2 رکعت نماز مقبول است که اگر شامل حال بنده شود، انشاءالله بوسیله آن سجده آخر به اربعین عمل می‌رسد! درواقع نماز مقبول برای مؤمن ریشه می‌بندد و سبز می‌شود و تنه و شاخه و گل ومیوه پیدا می‌کند.

 بعبارتی آن 3 سجده، همان وعده گاه حضرت موسی(ع) است در 30 شب چون 3 پایه‌ی 30 است{ و واعدنا موسی ثلاثین لیلة} و عدد 1، پایه‌ی 10؛ همان اتممناها بعشر است تا موسی کلیم(ع) به میقات برسد و اربعین لیله را درک کند، آنگاه 7 لوح تورات را دریافت کند.

اینجا نکته‌ای قابل توجه است: چرا وقتی شیطان به حضرت آدم(ع) سجده نکرد، این همه جریمه سنگین شامل حالش شد که هم لئیم شد و هم لعین و هم رجیم و هم مردود شد که شیطان مارد نام گرفت و مغضوب و ضالّه شد. زیرا او که خود، 6یا 7 هزار سال در بین فرشتگان به خداوند باری تعالی سجده کرده بود یعنی 3 سجده را بجاآورده بود. اما او می‌دانست در بطن وجود آدم(ع) چه انواری هست؛ انوار مقدس چهارده معصوم(ص) را می‌دانست که صاحب قبله کیست!" آدم چو یکی قبله و مسجود علی(ع) بود". درواقع تمام سال‌هایی که سجده کرد به خواست خودش بود اما آن یک سجده به حضرت آدم(ع)، امر خداوند قادر منّان بود و او اطاعت نکرد؛ سوره مبارکه اعراف در آیه شریفه 11 و دلیل سجده نکردنش در آیه شریفه 12 و نتیجه سجده نکردن و تنبیهش در آیه شریفه 13 آمده است. دقت کنید! سوره مبارکه اعراف، سوره‌ی هفتم قرآن کریم و در جزءِ 8 و 9 است و از نظر معنا، معرفت و شناخت به خداوند و اهل بیت پیامبر(ص) و منظور از سجده، سجده‌ی اطاعت با شناخت قلبی و تسلیم شدن به امر خداوند یکتاست.

وجود مطهر چهارده معصوم(ص) باطن سجده‌ی 4 هستند و اتممناها بعشر هستند و ارکان اربعین و باطن بهشت و باب طهارت و حقیقت آب و کوثر وجود هستند. پس شیطانی که از جنس آتش است با آب سازگاری ندارد و قبول سجده نکرد و نمی‌کند و نخواهد کرد. پس از باب طهارت رانده شد و او نجس شد در فضولات جهنم جای گرفت. پس اطاعت دل بخواهی، مستحب است و اما اطاعت حکم خداوند، واجب. وای بر کسی که واجب را فدای خواست رضای خودش یا مستحب کند.

خوب دقت کنید! عدد 13 ارکان عالم است. در روایت آمده که خداوند خلق نفرمود بندگانش را مگر اینکه به حرف م=40 برسند و جالب است که نام مبارک احد جلّ‌جلاله در ریشه کلمه حد است یعنی حدودگذارنده و محدودکننده عالمیان و اسرار حد در ذات اقدسش مکنون است و مخزون!

 همه‌ی ما بندگان گنهکار باید از خداوند توفیق سجده‌ی آخر را بخواهیم تا به اربعین اعمال که عمود آن نماز مقبول است، برسیم. درحقیقت بنده با سجده بدنیا میآید و با سجده هم وارد قبر می‌شود اما این یک رکعت از نماز هر انسانی است که بدنیا می‌آید از قوس نزولی یعنی قبول رسالت. اما برای صعود باید 2 سجده‌ی عمل داشته باشیم که آن باید شیعه شده و پیرو ولایت باشیم تا در قوس صعود موفق به رسیدن مقام عند ربهم یرزقون شویم. و آن سجده‌ی آخر است. شیطان در دنیا زندان می‌ماند و مخلد در مقام اهل الدنیا است. اما مؤمن می‌خواهد برسد به مقام اهل الجنة و اهل آخرت. پس باید از دنیا صعود کند، دنیا 7 طبقه است و جهنم هم 7 درکه. اما بهشت 8 درجه دارد. جالب است که عدد 8، ثمن است و رضای خدا و عددش در مبنای 2؛ ولایت، 1000 می‌شود یعنی در تجلی حرف غین به اسم غنی خداوند می‌رسد و از نعمت‌های بهشتی متنعم می‌شود. اللهم الرزقنا

پس سجده آخر در جزء 30 متعلق به حضرت علی(ع)؛ نبأ عظیم است. و جالب است که عدد 30 برابر حرف ل، گنج توحید است و حضرت خود، کاتب 30 جزء قرآن است و صاحب عدد 30 است( در مبحث عدد 12 توضیح داده شد) و قوس صعود است.

بنابراین هم اولین سوره که به قلب مطهر پیامبر(ص) نازل شده یعنی سوره مبارکه علق و هم آخرین سوره که سوره مبارکه نصر است{ که در فهرست به عدد سوره‌ی 110 است برابر عدد ابجد نام مبارک علی(ع)} در جزء 30 قرار دارد. الله اعلم. درحقیقت خداوند کریم دو سر قوس کمان دایره‌ی نزول سُور مبارک قرآن را از اول تا آخر در جزء 30 به مقام قرب و فتح نهایی مکه؛ سوره مبارکه نصر قرار داد و عالم خلقت را از آنجا تا قیامت کشانده است و اسرارش را به آیه شریفه انّا لله و انّا الیه راجعون ختم فرمود.

عدد حروفِ واو=13:

خانه خدا روی محلّی ساخته شده است که ذیقعد تولد خشکی روی آب است و آن روی حرفِ (و) می‌باشد چون پروردگار عالم فرمود: انّا لله و انّا الیه راجعون. حرفِ (و)، حرف وصل است و عالم ماقبل را به عالم مابعد وصل می‌کند.

واو وقتی است که خشکی کشیده شده یعنی دحو الارض شده است (واو=13) پس کره زمین، عدد 13 را حامل شد که همان 4=3+1 یعنی گنج ذات احدیت 10=4+3+2+1 یعنی 4 روی 10 و حقیقت ولایت، اسرار لایتناهی پروردگار عالم بر عالم اسفل السافلین جلوه کرد. شاید بتوان این طور تعریف کرد که انسان معمولی فاصله‌اش تا انسان کامل از اسفل السافلین تا لایتناها است .

 اگر حروف واو را بصورت بسیط بنویسیم( زیرا نقطه خشکی، دحوالارض شده پس حروف، بساطت پیدا می‌کند)‌، عدد ابجدش 137 می‌شود که برابر با عدد ابجد کلمه قبله است( واو+الف+واو=137=قبله).

درحقیقت کلمه واو از حروفی است که از دو طرف به یک شکل است و از حروف استثناست. پس همه‌ی عالم در اطراف قبله به چرخش درمی‌آیند و قبله، نقطه‌ی اقبال همه‌ی مخلوقات است. و در حرکت عبادی، قبله محلّ اتصال و وصل اعمال بندگان به خدای یکتا می‌باشد. و بدون اتصال به قبله که همان حروف قلبه، رابطه‌ی طهارت و عبادت وصل نمی‌شود. حال خوب دقت کنید که حرفِ و از حروف وصل است!

درضمن اینکه عدد حرفِ و=6 است. حال اگر سَرِ عدد 6 را بهم وصل کنیم، بصورت دایره و شکل حرفِ "و" پیدا می‌کند. اگر دقت کنید جنین وقتی بخود گوشت می‌گیرد و از علقه بیرون می‌آید به شکل حرفِ "و " است. درواقع مهندسی خلقت خداوند قادر متعال صورتش، انسان کامل است. چنانچه حضرت اباعبدالله الحسین(ع) 6 ماهه قدم مبارکش به زمین آمده است! و از یک جهت خالق یکتا خانه‌اش را در 6 وجه قرار داد و در یک معنا کلّ 6 دانگ خلقت از آن خداست؛ وحده لا شریک له است. پس قلب مؤمن باید با شش دانگ اتصال به قبله پیدا کند تا اتصال حیات طیب را دریافت کند و برسد به این حدیث نورانی از پیامبر(ص) " قلب المؤمن عرش الرحمن". و قلب مؤمن، خانه خداست و قلب، قبله‌ی تمام اعضا و جوارح انسان است. پس شروع حیات از قلب است و پایان حیات هم به قلب تمام می‌شود.

این نکته از نظر جسم مادی ماست اما حیات معنوی ما هم از اتصال قلب به قلب عالم امکان؛ امام صاحب العصر و الزمان صلوات الله علیهم اجمعین زنده می‌شود و در اتصال به وجود مطهرش زنده می‌ماند. و اگر انسان به گناه کشیده شود، حیات انسانی از وجود او منقطع می‌‌شود، پس میته‌ی حیوانی می‌شود. و کافر یا مرتد، مرده‌ی انسانی است: إنک لا تُسمعُ الموتی و لا تسمعُ الصمّ الدعاء إذا ولّوا مُدبرین؛ البته تو نمی‌توانی مردگان(کفار و ملحدین) را شنوا کنی و نمی‌توانی ندای دعوت را به گوش کران برسانی هنگامیکه پشت می‌کنند و روی برمی‌تابند.{ سوره مبارکه نمل؛ آیه 80}. پس متوجه می‌شویم که گناه نجس است و رگِ حیات اتصال به امام را که حقیقت طهارت است، قطع می‌کند. 

نکته: لحد یعنی حد و اندازه برای توست. درواقع لِاَحد است(گنج برای تو) یعنی حقیقت 13 و جایگاه رسیدن به میمِ وجود است و در جان 13، همان عدد 4(4=3+1) و تمام درس عشر و درحقیقت امتحان عاشورای عمل و نتیجه (یا)ی انتخاب در دنیا است و اینجاست که پرده برداری می‌شود و انسان در حقیقتِ عمر خود قرار می‌گیرد. پس در قبر، آسمان حدود زندگی بالای سرمان می‌آید و آنچه محدوده وسع ما بوده و باید عمل می‌کردیم، معلوم می‌شود! آنجا واحسرتا می‌گوییم.

 ائمه معصومین(ص)، نور بدون ظلمت هستند و ما، ظلمت و نور هستیم؛ نور ما همان روح قدسی پروردگارعالم است(فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی...؛ سوره مبارکه حجر.آیه 29- سوره مبارکه ص.آیه72 ) و ظلمات، جسمیت و حیوانیت ما است.

همان‌طورکه بیان شد، خداوند اَحد جلّ‌جلاله دوست داشت خود را بشناساند(انّی کنت کنزاً مخفیّاً فاحبَبت و ان اعرف). عدد ابجد اسم مبارک احد=13 است پس ارض(زمین)، آینه‌ی تمام نمای توحید و قبله‌ی عالمیان گردید.

جمع اعداد 1 تا 13=91

اگر بخواهیم به توحید ناب و صدق عمل برای خداوند احد(=13) نایل شویم باید مراتب بندگی را از 1 تا 13 جمع کنیم که 91 می‌شود(91=13+ ... +1) و برابر با عدد ابجد کمال و کامل و کلام است. و همچنین عدد ابجد کلمه سال=91 (91=7×13) است که جمع ارقامش 10 می‌شود(10=1+9) . جایگاه عددی کلمه سال = 28 و عدد 28 برابر تمام حروف کلام خداوند در قرآن کریم است(28 حرف الفبای عرب). اگر ارقام 28 را با هم جمع کنیم 10 می‌شود(10=8+2) و جمع ارقام 10 برابر یک می‌شود(1=0+1) و اینجا تمام کثرات به وحدتِ وجودِ ذات اقدس احدیّت برمی‌گردد و در ضمن عدد ابجد حروفِ یک = 30 را به ما می‌دهد، که هر ماه 30 روز و هر فصل به 3 ماه که پایه‌ی عدد 30 است، ظهور پیدا می‌کند و حدوداً هر فصل 90 روز می‌شود که عدد ابجد حرفِ ص=90 است و همچنین عدد ابجد (میم)=90 است که هر فصل به انتقال فصل دیگر، قلب به میم می‌شود.

نکته: عدد 91 غیر از اینکه از جمع اعداد 1 تا 13 بدست می‌آید،  ضرب عدد 13 در 7 هم 91 می‌شود! و اگر عدد 13 را در 4 ضرب کنیم برابر کلمه حمد(=52) می‌شود. خوب بیندیشید که چه سرّی در آن نهفته است؟! هر سال 52 هفته است و عدد 52 برابر کلمه حمد خداوند است. پس وقتی 52=4×13 می‌شود، حقیقت مظهریت ظهور در باب طهارت و گنج وجود چهارده نور مقدس(ص) است و نام مبارک 4 وجود مطهر معصوم(ص)، علی(ع) است که مولا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) در 13 رجب در ماه هفتم سال قمری قدم مبارکش در خانه خدا ظهور می‌کند یعنی 13×7 =91 می‌آید!  13×4=52 می‌آید!  13×1=13؛ معرّف معرفت و شناخت ذات اقدس احدیت می‌آید! 13×2=26؛ حدید می‌آید! 13×3= 39؛ آل یاسین(ص) می‌آید! 13×5=65؛ دنیا تمام گنج خود را به حضرت تقدیم می‌کند! 13×6=78؛ حکمت حکیم الحکما می‌آید! 13×8=104؛ عطیّه(س) باطن گنج ولایت و رسالت کوثرعالم می‌آید! 13×9=117؛ موسای زمان می‌آید و فرعون و فرعونیان را نابود می‌کند؛ صاحب العصر و الزمان(عج) می‌آید! اللهم عجّل لولیک الفرج

 13 جمادی الاول و 13 رجب

 در 13 جمادی الاول حضرت فاطمه(س){ذخیره دو عالم، در(جایگاه عددی م)} در ظاهر به خاک سپرده شد اما مکنون و مخزون. و به قول بعضی از روایات که(سرّ وجود است) در سوم جمادی الثانی به خاک سپرده شد (بصورت مکنون و مخزون). ولی  سبزی خود را جلوه می‌دهد در 20 جمادی الثانی که تولد خانم است که او، کوثر وجود است. بین سوم تا بیست ، 17 روز است(به تعداد رکعات نماز واجب در شبانه روز) و اما خیر کثیراست که از 20 جمادی تا 13رجب، 23 روز است{23=عدد ابجد کلمه بکا و طول رسالت پیامبر(ص) و برابر با جایگاه عددی حرفِ ث که مَلکش حضرت میکائیل(ع)؛ ملک روزی است}. و در 13 رجب( درجایگاه عددی م) دیوار خانه کعبه شکافته شد و مادر حضرت علی (ع) و حملش وارد خانه شدند و آنروز به روایت شیعه و سنی در بیت الله مولای متقیان امیرالمومنین(ع) متولد شدند. امیدوارم خوب فکر کنید! این سبز شدن همان سبز شدن کلمات و آیات قرآن است که از قلب پیامبراکرم(ص) و به زبان نطق الله علی بن ابیطالب (ع) 23 سال به تدریج سبز شد و ظهور ظاهر و باطنش بر صفحه لوح قرآن عزیز در 30 جزء و 114 سوره نقش بست.

پس بین 13 جمادی الاول که قلب به میم عالم جماد به نبات و نبات به حیوان و حیوان به انسان است تا 13 رجب، حدود(60 روز) است که برابر است با حرف سین، قلب ظهور و قلب وجود و قلب عالم امکان به ظهور رسیدن حقایق از اسرار مکنون و مخزون تا ظهر الوجود «تبیّن بین العابد و المعبود». نکته: اگر عدد 13 را  در 11 ضرب کنیم 143 می‌شود که برابر با عدد ابجد اسم مبارک کنزالله و اباالاوصیاء است؛ دو وجود هم کفو؛ حضرت فاطمه(س) و حضرت امیرالمؤمنین علی(ع)! و عدد 143 برابر تعداد حروف سوره مبارکه حمد است. و اگر عدد 13 را در 3 ضرب کنیم 39 می‌شود که برابر با جایگاه حروفِ سین است و عدد ابجد حروفِ سین=120=علیّ(ع) می‌شود!

*در 13 ماه یعنی شب چهاردهم، قرص ماه کامل می‌شود و آسمان به روشنی کامل می‌رسد. (در هر ماه قمری از 13 تا 15، لیلة البیض است). و خداوند می‌خواهد وجود مبارک مولای متقیان؛ مولای موحدین عالم؛ حضرت والا گهر؛ سیدالاوصیاء؛ امام الانبیاء؛ حضرت علی(ع) روز 13(رجب) قدوم مبارکش در خانه خدا به دنیا بیاید. و سه روز( تا روز 15) همه‌ی شیعیان دعوت می‌شوند در این مهمانی به خانه خدا(مسجد) که با اعتکاف و روزه و نماز و نیایش، مقدم مبارک مولا را جشن بگیرند و شیعه و پیرو واقعی وجود مبارک حضرت و ذریه‌های معصومش(ص) شوند. اللهم الرزقنا

*در وجود مقدس معصومین(ص)، یک معصوم خانم و 13 معصوم آقا هستند یعنی 14=13+1. اگر بخواهیم به حروف بخوانیم عدد 13 =جایگاه عددی حرف(م) است و عدد یک برابر(الف) است، آنگاه می‌خوانیم: (ام=13+1) و 14=13+1 که در جایگاه مقامی خانم، امّ الائمه، امّ ابیها و امّ المؤمنین هستند. نکته: جایگاه عددی حروف سیزده=41=اُم=صدق می‌شود! و اگر عدد 13 را در 15 ضرب کنیم 195 می‌شود که برابر با عدد ابجد اسم مبارک صادق و حروف مقطعه کهیعص است!

عدد 13 در شروع سال شمسی:

سال شمسی با شروعش به عدد 13 =جایگاه عددی حرفِ(م) که عدد ابجدش برابر40 است با طهارت و تسبیح و تقدیس پروردگار عالم و عبادت تمام مخلوقات، احیاء عالم را ظهور می‌دهد، چنانچه آسمان نزولات خود را به صورت باران بهاری که یک قول به معنی نیسان است یعنی از نیستی به هستی آورنده و بیدار کننده‌ی خواب‌ها و به یاد آورنده‌ی فراموشی‌هاست و با خود عید را می‌آورد و درحقیقت نو،زده می‌شود و نوروز از راه می‌رسد و از جان نوزده حروف بسم الله الرحمن الرحیم می‌گذرد و با خود حیات طیب همه‌ی موجودات را می‌آورد؛ همه‌ی درختان سبز می‌شوند و گل می‌دهند و میوه‌های خود را به شاخه‌ها ظهورمی‌دهند و حیوانات از خواب زمستانی بیدار می‌شوند و آسمان با غرّش و رعد و برق، جان‌ها را احیا می‌کند.

درواقع حقیقت نوزده به عدد اسم مبارک واحدیت، از جان مخزن مکنون و مخزون نام مقدس احد جلّ‌جلاله به عدد ابجد13، تمام زیبایی‌های عالم را در آفرینش خالق هستی نمایان می‌کند و باب معرفت و شناخت آن خالق بی‌همتاست و برای چشم‌های بینا و گوش‌های شنوا، قیامت را تداعی می‌کند و یاد معاد را که تمام برگشت‌های مرگ به حیات است، زنده می‌فرماید(باطن عید). درواقع سال به عدد 12 تمام می‌شود و دو سر کمان سال به هم متصل می‌شود. یعنی عدد 12 به یکِ فروردین؛ ماهِ اول سال اتصال پیدا می‌کند، پس 12 باضافه یک می‌شود 13 که برابر با جایگاه حرفِ م به عدد ابجد 40 است یعنی بهار واقعی به اربعین ظهور می‌کند و 13، نماینده و جایگاه حقیقی بهار است. که 13 روزِ اول سال به شماره می‌آید.

نکته جالب دیگر اینکه هر انسانی در دنیا، دوران عمر خود را به دایره‌ی روز و ماه و سال شروع و تمام می‌کند. درواقع از یک به 12 می‌رسد، آنگاه وارد عید عمر خود در عالم آخرت؛ وارد اربعین یعنی بهار عملش؛ انشاءالله وارد بهشت می‌شود. آنجا هم جایگاه عدد 13 و باطن 40 می‌باشد. درواقع خداوند بنده‌اش را برای رفتن به بهشت خلق فرمود و انسان خودش، جهنم را برای خودش می‌فرستد!

نکته قابل تأمل دیگر اینکه چرا امام اول ما؛ حضرت علی(ع) روز 13 ماه رجب در خانه خدا متولد می‌شود و شهادت جانسوزش در خانه خدا؛ مسجد کوفه در محراب نماز اتفاق می‌افتد؟! حضرت برای شیعیان با تولدش بهار را آورد، اربعین را آورد، 13 برابر حرفِ م است یعنی 40 را آورد! زیرا در صعود به قرب الی الله جز با طهارت نمی‌توان وارد بهشت شد. و همه‌ی بندگان باید بدانند که بدون ولایت حضرت علی(ع) و ذریه‌های معصومش(ص) هرگز باب طهارت و بهشت برایشان باز نمی‌شود.  

 سوره مبارکه توبه به عدد 113:

ترتیب نزول سوره مبارکه توبه به قلب مطهر رسول اکرم(ص) 113 است. همانطور که می‌دانید عدد 100 برابر عدد ابجد حرفِ(ق) یعنی نگهدارنده است و عدد 13، برابر جایگاه عددی حرفِ(م) به عدد ابجد 40 است و درواقع گنج اسرارعالم یعنی 4 روی 10. پس خوب دقت کنید! عددی که خداوند کریم به حکمت، ترتیب نزول این سوره مبارکه قرار داده است(113)، شاید اینطور معنی شود که توبه واقعی، نگهدارنده باب طهارت وجود و راه گشاینده به عالم طهارت آخرت یعنی بهشت، در جوار و شفاعت ائمه معصومین(ص) است.  

 

اعجاز عددی دوازده امام (ع)  و رابطه آن با عدد 13

                  6                                              و                           6

امام اول: امام علی(ع)                  1-

1+12=13

12-امام دوازدهم: امام مهدی(عج)

امام دوم:امام حسن(ع)                  2-

2+11=13

11-امام یازدهم: امام عسکری(ع)

امام سوم: امام حسین(ع)                3-

3+10=13

10-امام دهم: امام هادی(ع)

امام چهارم: امام سجاد(ع)              4-

4+9=13

9-امام نهم: امام جواد(ع)

امام پنجم: امام باقر(ع)                  5-

5+8=13

8-امام هشتم: امام رضا(ع) 

امام ششم: امام صادق(ع)               6-

6+7=13

7-امام هفتم: امام کاظم(ع)

                                                         الله جلّ‌جلاله(66) 

 

اگر مرتبه‌ی ولایت 12 نور مقدس امامان معصوم صلوات الله علیهم اجمعین را بصورت دو قوس نزولی و صعودی ترسیم کنیم، جمع ولایی دو امام روبرو( اول و آخر)، همه عدد 13 می‌شود و 6 تا 13 می‌شود 78(6×13) که برابر عدد ابجد اسم حکیم خداوند و برابر جایگاه عددی اسم مبارک "فاطمه زهرا"(س) است و جالب‌تر اینکه عدد 78 از جمع اعداد 1 تا 12 تشکیل شده است. و جمع ارقام 78 می‌شود 15 برابر نام مبارک حوا(س) و جمع ارقام 15 می‌شود 6(5+1). و سه عدد 7، 8 و6 در کنار هم می‌شود 786 برابر با عدد ابجد حروفِ بسم الله الرحمن الرحیم یعنی اسرار 12 امام و 14 معصوم(ص){ توضیح کامل در کتاب حوای روحانی آمده است}.

بنابراین همه‌ی بزرگواران، حقیقت 13 یعنی جایگاه حرف م به عدد ابجد 40؛ اربعین هستی هستند، همه قلب به میم کننده و بهارآفرینند، همه زنده و حی و زنده کننده هستند! درواقع 13، یعنی سی زده شد. پس همه در بطن عدد 30 یعنی کلمه مبارک لا اله الا الله هستند و جاری کننده و افشاکنند‌ی توحید ناب محمدی صلوات الله علیهم اجمعین و معصوم هستند. 

عدد 13 =جایگاه عددی حرف "م" است. وجود دوازده امام(ع)، مجرای رزق رحمانیت و رحیمیت همه بندگان خدا هستند. همانان که بیرون آورنده نور از بطن ظلمات هستند. با ولایت معصومین(ص) نجات حقیقی میابیم و بی‌ولایتشان هلاک الی الابد خواهیم شد.

*عدد ابجد کلمه نور 256 است که جمع ارقامش 13 می‌شود(13=6+5+2) و 13 جایگاه عددی حرف م به عدد ابجد 40 است. پس هرکس به نور رسید یعنی به طهارت رسیده وهدف خلقت خودش را دریافت می‌کند. جناب محی الدین عربی می‌فرماید: هدف خلقت پروردگار عالم در دنیا رساندن مخلوقِ خود به حرف " م " می‌باشد. که همان قلب به میم است که بدون آن وارد بهار قیامت یعنی بهشت که تماماً جلوه‌ی میم است، نمی‌شویم.

پس خداوند در آیه حجاب فرمود تو صنعت من هستی و من می‌دانم چگونه به رشد و تعالی می‌رسی تا مرا بشناسی که من نور آسمان‌ها و زمین هستم نه اینکه ظاهر نور را ببینی چون هرچه نور در دنیاست با ظلمت است و رنگ آن جسم نور است اما حقیقت نور، خداست که در وجود ائمه(ص) که خلیفه‌های خداوند روی زمین هستند، می‌باشد و قرآن که نوراست و آیات نورانیش انسان را به حقیقت که اوست هدایت می‌کند و این حقیقت نور است که بدون ظلمت است و هرگز خاموش نمی‌شود و انسان باید به این نور برسد. جالب است جایگاه عددی کلمه نور می‌شود 40، یعنی به طهارت و اربعین رسیدن، یعنی سبز شدن، بهاری شدن، بارور شدن و رسیدن به تمام حقایق و نتایج خلقت وجودی یعنی به انَا الحق شدن و رشد کمال انسان شدن، است. {توجه داشته باشید که یکی از ارکان حیات، نور است و اگر نباشد، همه‌ی موجودات از بین می‌روند}.

اینجا شیعه می‌شویم و انشاءالله به رضای قلب مولایمان و زیارت حقیقی او واصل می‌شویم. رمز شیعه شدن، ایمان است و ایمان حقیقی، نور است. درواقع پیروزی جهاد اکبر درون است بر ظلمات جهل! عدد ابجد کلمه علم=140 و عدد ابجد کلمه جهل=38 است که اگر جهل را از علم کم کنیم(38-140) 102 می‌شود که برابر عدد ابجد کلمه ایمان است یعنی نور بدون ظلمت که انسان را می‌رساند به: یخرجهم من الظلمات الی النور.

تلاقی 13 و 13 در دنیا!

هرگاه کنار دریا رفتید، اگر خوب دقت کنید در دورنگاه خود محلّ تلاقی آسمان را به دریا بوضوح می‌بینید(چون کره زمین، دایره است). آنجا آسمان که آبی است به دریای آبی تلاقی یافته است که هردو هم رنگ آبی و هم حمل آب را دارند و هم آسمان، محل نزولات حیّ و هم دریا، محل جمع آوری نزولات حیّ هستند. عدد ابجد کلمه آبی=13 است که جایگاه عددی حرفِ(م) به عدد ابجد 40 می‌باشد و باب تطهیراست، پس آنجا 13+13=26 می‌شود.( درواقع دریا، حقیقت دنیا است و آسمان، ظرف نزول گنج آفرینش روزی، که دریایِ دنیا به پذیرش کلّ آسمان رحمت را می‌پذیرد). اینجا محلّ ملاقات دو قوس نزولی و صعودی در عالم زمینی؛ قاب قوسین او ادنی است!!!

26 =جایگاه عددی حرفِ ض= جایگاه ولایی و معصومیت امام زمان(ص) که ایشان دوازدهمین امام و چهاردهمین معصوم(ص) هستند(12+14=26) و برابر جایگاه نام مبارک احمد(ص) است که هر دو به صورت صدفی می‌شوند که بین زمین و آسمان دُرِّ گرانمایه انسانیت شکفته می‌شود و در جایگاه وصل دو باطن حقیقت ولایتِ وصیَّ الحسن، صاحبَ الزمان(ص)؛ تک گل همیشه بهار ولایت سبز می‌شود و گل می‌دهد و بارور می‌شود الی یوم القیامه و در سایه خود عالم را گلستان می‌کند و بهشت را در دنیا برقرار می‌گرداند.

 

احمد(ص)= 26

 

26= م ح م د(ص)

 

 

 

 

 

حال اگر عدد 40 و 40 آسمان وزمین را در هنگام اتصال دو قوس با هم جمع کنیم: 40+40 می‌شود 80 که برابر عدد ابجد کلمه وجه الله است؛ محلّ تقرب به خداوند است. و همچنین برابر عدد ابجد حرفِ ف به جایگاه عددی 17 می‌باشد که این عدد به یک معنا ام الاعداد و حروف و اسرار و برکات است.{ توضیح کامل در فصل هفتم؛ تعریف عدد 17 می‌آید}

سیزده به حروف یعنی سی،زده شد

عدد ابجد حروف سیزده=86 و جایگاه عددیش 41 می‌شود که برابر با عدد کلمه اُم است.

خوب دقت کنید! 1) اسم مبارک احد=13=(4=3+1)=(4+3+2+1=10 )  و 2)اسم مبارک واحد = 19 = (9+1 =10)  و 3) تمام گنج در حرف یای دنیا که ی=10 ، پس سه دهه‌ی طُهر ظاهر شد که روی هم عدد 30 را در خود جمع کرده است. درواقع اصل عدد یکِ خداست که همه در مجرای توحید همه‌ی مخلوق را به خود می‌خواند : انّا لله و انّا الیه راجعون . عدد30 ، رمز عدد 13 گنج احدیت است زیرا:

1 اگر یک را به حروف بنویسیم، عدد ابجدش 30 می‌شود که همان منظور توحید است.

2   30، برابر عدد ابجد حرفِ ل است و حرف ل به تنهایی یعنی برای، ملکیت خداوند کریم و مالک بودنش را (مالک یوم الدین) در دنیا و آخرت در خود نشان می‌دهد و جالب است جایگاه عددی حرف ل= 12 است. چنانچه (30=یک ) و یک سال برابر 12 ماه( 12=جایگاه عددی حرف ل) و هر ماه 30 روز است و اگر ارقام عدد 12 را با هم جمع کنیم می‌شود 3(3=2+1)؛ پس هر فصل 3 ماه دارد و یک سال 4 فصل که عدد 4، برابر گنج عشر است . پس همه مخلوقات چه زمینی و چه آسمانی در حرفِ ل؛ مجرای توحید غرقند و آن حمد خداوند کریم است .

3 عدد 13 در اصل خوانده می‌شود سیزده به حروف، یعنی برای عالمیان بالاترین تحفه؛ سی، زده شده است(که همان گنج سه تا اعداد یک تا ده است). و در ضرب 3 تا 10 تا یعنی (10×10×10) جواب 1000 می‌شود؛ برابر حرف غین و رسیدن به اسم غنی پروردگار عالم. فقط درصورت موحّد شدن، پیروز میدان جنگ با نفس در دنیا و آخرت می‌شویم تا به نعیم آخرتی الی یوم القیامة واصل شویم. اللهم الرزقنا

حالا خوب دقت کنید که خداوند چه منتی سر بندگانش گذاشت که تولد جسمانی ولی الله الاعظم امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) را روز 13(رجب) در خانه خودش با شکافتن دیوار کعبه بر همگان نو،زده و بهار آفرینش و رحمت ریزش نیسان آورد.

4- اگر عدد سی را به حروف بنویسیم عدد ابجدش می‌شود 70  که 70، برابرعدد ابجد حرفِ ع  است و برابر عدد ابجد نام مبارک یا مهدی(عج) و برابر عدد ابجد احکام و لیل است. درواقع اگر کسی بخواهد بنده و عبد خالص خداوند کریم شود و به قرب او برسد، باید موحّد شود و راه ندارد مگر از باب طهارت و آن میسر نمی‌شود مگر با عمل به احکام قرآنی که در 30 جزء تدوین و مکتوب شده است. جالب است که اگر عدد 13 را در 10 ضرب کنیم 130 می‌شود که عدد 130= عین= سلم است! و جایگاه حروفِ عین=40 برابر با عدد ابجد حرفِ م می‌شود. عزیزان توجه کنید!!!

5 اگر بخواهیم در قرآن وارد شویم باید از ظاهر به باطن برویم یعنی از ظلمت وارد نور شویم. ظلمات یعنی حیوانیت‌ها و کفرها و نجاست‌ها و پلیدی‌ها  که با گفتن دو شهادت: اشهد ان لا اله الا الله  و اشهد انّ محمدا رسول الله (ص) از نجاست ظاهری و کفر پاک می‌شویم. ولی شرط با طهارت رفتن به عالم آخرت، شهادت سوم است( همان اتممناها بعشر)؛ اشهد انّ امیرالمؤمنین علیً ولی الله (ع) است. این شهادت را مستحب دانسته‌اند چنانچه علمای سنّی مردم را از گفتن آن نهی می‌کنند اما رمز اینست که دنیا، محلّ انتخاب است و شیعه شدن به ولایت ائمه(ص)، شرط به طهارت رسیدن در محل طاهران در بهشت است. پس هر کس باید خود، انتخابِ اتممناها بعشر را داشته باشد یا اگر انتخاب نکرد، نمی‌تواند طهارت ایمان خود را به قبر و قیامت بِبَرد.

6 سه تا دهه را خداوند به ما داده است. (1:)کتاب آسمانی قرآن در 30 جزء را آسان در دسترس ما قرارداد. اما دهه‌ی طُهر را نگهداشتن، یعنی عمل خالصانه و معرفت به تمام این زیبائی‌ها را باید خودمان برای خود، که در قیامت باب طاهران است، بفرستیم. بوسیله اتصال وجود مبارک قرآن ناطق، درواقع وجود ائمه طاهرین(ص) گنج عشر و دهه‌ی طُهر هستند که با اتصال به امام زمان(عج) به اربعین عمل و باب طاهران می‌رسیم. انشاءالله

(2:)پس با این دهه اتممناها بعشر، رسالت آمدن ما به این دنیا و به سلامت وارد شدن ما به عالم آخرت و در جایگاه قرب به عدد یک تا دهِ عملِ، خداوند متعال نام مبارک خود را، به کلمه احد به عدد 13(اتصال به عدد10 طُهرتوحید است) و در حقیقت اسمائی و نوری به (3:) کلمه واحد به عدد 19 ظهور فرمود. 13 که جایگاه عددی حرف(م) است با عدد ابجد 40 و حقیقت اربعین و باب طهارت و درنهایت قداست و تنزیه به همه‌ی ظهورات کشیده شده و عالم جز به سبّوحیت خداوند سبحان ظهور پیدا نکرد و انسان کامل، اشرف، اتمّ، اکرم و اکمل مخلوقاتش را در نهایت طهارت خلق فرمود:  ز احمد(ص) تا احد یک میم فرق است    جهانی اندر این یک میم غرق است

که ظرف گیرنده‌ی تمام حمد و وحی نورالهی، ظرف پاک و مقدس نورٌ واحد چهارده معصوم(ص) یعنی حقیقت سرّ محمدی(ص) شد. بنابراین عمل خالصانه، ما را به اربعین ینابیع الحکمة( چشمه‌های حکمت و رحمت و معارف قرآن و توحید ناب و خالص و اهل بیت(ص) یعنی بهار گنج الهی می‌رساند.

و کلمه واحد هم در عدد 19 وقتی جمع شود، عدد 10 را ظاهر می‌کند(10=9+1) درواقع از کلمه مبارک واحد و ظهور ائمه طاهرین(ص) به توحید ذات اقدس احدیت با درجه خلوص نائل شویم، آنگاه 3 تا 10 تاست که هم می‌شود 30 و هم در ضرب 10×10×10 می‌شود 1000 که با اتصال به اسم غنی پروردگار عالم به رحمت واسعه‌اش نائل می‌شویم.

 گنج عدد 13 و افشای آن در وجود مطهر معصومین(ص):

حضرت رسالت پناه؛ پیامبراکرم(ص) در هنگام تولد در دنیا خود به عدد 1 است و حامل 13 نور مقدس(ص) می‌باشد(زیرا او اَب الاکوان است) یعنی به عدد 14 متولدشده است و همان‌طورکه توضیح داده شده، سبع مثانی است. و امام زمان(ص) افشاکننده‌ی 13 است چراکه فرزند سیزدهمین معصوم(ص) می‌‍باشد.

اما همان‌طورکه می‌دانید عدد13 برابرنام مبارک اسم مکنون و مخزون پروردگار عالم می‌باشد:(احد=13) و گنج معرفی خودش را در نشان خانه‌ی توحید خود ظاهر فرمود و با تولد مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی(ع)، پرده از این راز برداشت و به وجود معصوم چهاردهم؛ امام زمان(ص) عدد 313 ظاهرمی‌شود.

عدد 313 معنی می‌شود به 300+13: عدد300=ش و صفت آن افشاکنندگی است و 13، راز توحید است. که یکی از نشانه‌های ظهورحضرت، آماده شدن 313 یار مخلص است و دیگراینکه برای تولدش هم باید مادری باشد که نام زیبایش نرجس(س) می‌باشد(عدد ابجد نرجس=313) و جایگاه نام مبارک نرجس=52؛ برابر با عدد ابجد کلمه مؤدب و برابر کلمه حمد است( اسرار گنج عدد 313 و حمد در قسمت پایین کشیده شد). و هنگام ظهور، آقا به دیوار کعبه تکیه می‌زند{ به نشان سنگ حجرالاسود و عدد ابجد کلمه حجرالاسود= 313 است و جایگاه عددیش 70 می‌شود برابر عدد ابجد نام مبارک یا مهدی(عج)=لیل=احکام=سی=ع که عین، چشمه‌های جوشان حکمت و عدل و توحید و علم و نور و قدرت و عظمت و شجاعت و رحمت و عزت و برکات و دیدار وجود مبارک صاحب العصر و الزمان(عج) است؛ زمان حکومت نورانی آقا؛ باز شدن چشم دل‌ها و گوش دل‌ها وزبان‌ها به حق و نابودی شیاطین و وسواس‌ها و خناس‌ها و ظلمات است. انشاءالله} که جان توحید و اقرار به وحدانیتِ احدیت ذات اقدس پروردگاراست به عدد 13 پس امام زمان(ص) که خود مطهر و معصوم است، افشاکننده‌ی 13 توحید و جایگاه طهارت و معرف ذات اقدس احدیت است که می‌شود 313 و افشاکننده‌ی حکومت توحیدی به طورکامل می‌شود. و تمام عمر سال‌های زحمت 124000 پیامبر(ع) و 13 نور معصوم(ص) در زمان حکومت شریفشان قلب به میم می‌شود، یعنی همه سال‌ها جوهر بود در قلم وجود مبارکشان تا افشا شود به وجود مبارکش در لوح دنیا پشت باء وجود مبارکش، ظهور میم است.

 عدد ابجد حروفِ سیصدوسیزده=256=نورمی‌شود و جمع ارقام 256 برابر13 است(13=6+5+2) که جایگاه عددی م =13 و عدد ابجد م=40 است( جایگاه عددی کلمه‌ی نور هم 40 است).

جمع ارقام 313 برابر 7می‌شود(7=3+1+3) که تمام کننده‌ی حمد و ظهورِ آن است. و شکل دو قوس نزولی و صعودی آیات سوره مبارکه حمد 313 می‌شود:

3

 

1

3

 

    بسم الله الرحمن الرحیم(1)                             صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم والضالین(7)          

 

     الحمد لله ربّ العالمین(2)                             اهدنا الصراط المستقیم(6)

 

 

 

 

           الرحمن الرحیم(3)                             ایاک نعبد و ایاک نستعین(5)

 

                                       مالک یوم الدین(4)

                         3                     1                  3

 

 

 

 

 

یکی از اسماء امام زمان(عج)، جمعه است. می‌دانیم که تمام سال 365 روز است و 52 هفته دارد، پس سال 52 جمعه دارد. اگر 52 را از 365 کم کنیم 313 می‌شود(313=52-365)! درواقع ما در تمام هفته هم در کلمه حمد خداوند و هم در 313 غرق هستیم! امیدوارم از جمله 313 یار حضرت قرار بگیریم. اللهم الرزقنا

13عمل واجب در حج تمتع:

جالب است بدانید در حج تمتع برهرفردی واجب است که 13 عمل را انجام دهد تا حاجی را در خانه توحید به صاحب خانه‌ی احد جلّ‌جلاله برساند. تا به طهارت و قلب به میم و رسیدن به جایگاه کمال قرب الی الله نائل شود(13=م=40). پس حاجی باید از جمع اعمال 1 تا 13 را به خوبی و قبولی تمام کند تا به گنج توحید و موحد شدن واقعی برسد که جمع اعداد 1 تا 13 می‌شود 91 یعنی کامل! جالب است که دوره رسالت پیامبر(ص) هم در مکه، 13 سال است. یعنی 1-حاجی باید موحّد واقعی شود ، 2-در حقیقت به جایگاه طهارت برسد{به عدد13(=م)اعمال حج} و 3-با جمع عدد 1 تا 13 که می‌شود 91، کامل شود و همچنین عدد 91 برابر کلام و اسم مبارک خداوند؛ کمال است. نکته مهم این است که عدد کلمه حج=11 است و با 13 عمل می‌رسد به عدد 24(11+13) یعنی عدد جامع یعنی حاجی هم باید کامل شده باشد و هم به جامع جمیع انوار ربوبی برسد؛ به معنای حقیقی مؤمن شده باشد. و اگر عدد حج(=11) را با 91(جمع 1 تا 13=کامل) جمع کنیم، 102 می‌شود برابر با عدد ابجد کلمه ایمان و اعلا . پس مقامات عددی، روح عمل حج هستند و در آخر عمل حج که سیزدهمین عمل است؛ انسان را می‌رساند به مادر حقیقی؛ وجود مطهر حضرت فاطمه(س) و حج و طواف نساء انسان را به درجه فاطمی نائل می‌فرماید. اللهم الرزقنا

 توحید، اولین اصل از اصول دین ماست اما حج از فروع دین است. درواقع باید با صحیح عمل کردن، از فروع به اصول دین وصل شویم که عملمان عطر توحید را در تمام عمر افشاکند. و عدد 40 همان اربعین است که ریشه‌اش ربع و ربیع یعنی بهار و سبزشدن و شکوفاشدن است و خلاصه باید درخت عمر وزندگی و ایمان به بار و میوه دادن برسد و هرگز خزان نداشته باشد. پس یک حاجی هم باید به میم برسد و عالم ظهورطبیعت هم این است که بلوغ رسیدن به میم، همان 40 و اربعین و بهار است. پس حاجی باید 13 عمل را هم ظاهراً کامل عمل کند و هم باطناً، تا در حج به مقام 313 نائل شود، آنگاه حج مقبول نصیبش می‌شود.

بنابراین خیلی مهم است که هر انسان برجسته ومؤمنی در هر زمان که زندگی می‌کند، باید به 313 عمرِ خود برسد تا یک بنده‌ی موحّد و مؤمن و حامد نام بگیرد! و همانطورکه بیان شد سنگ حجرالاسود که نشان طواف هر حاجی می‌باشد و آن‌جا جایگاه بیعت با امام زمان(ص) است، عدد ابجدش 313 می‌شود. جایگاه عددی حجرالاسود=70 می‌شود که 70=عدد ابجد "ع" و یکی از اسماء قرآن کریم، عین است و همین‌طور وقتی به امام زمان(ص) سلام می‌دهیم، می‌فرمایند که بگویید: السلام علیک یا عین الله و آنجا عین الله است.

باطن عدد 13 در دو سر دایره اجزاء قرآن:

جزء  1    جزء 30

اگر جزء‌های قرآن را بصورت دو قوس نزولی و صعودی(یعنی به شکل دایره) ترسیم کنیم:

 

1+30

31=

 

 

 

15         16

 

 

 

عدد جزء1 + عدد جزء 30=31 می‌شود که برابرعدد ابجد "لا" است. یعنی مجموعه‌ی قرآن، توحید ناب و مجرای توحید برای پیروانش است تا بندگان بتوانند از پاک‌ترین و سالم‌ترین راه به قرب معبودشان؛ الله جلّ‌جلاله برسند زیرا قرآن، کلام الله است.

جایگاه عددی حروفِ "لا"=13 و 13=احد است، پس تمام قرآن در سوره‌ی توحید(اخلاص) غرق است و همه معرِّف خداوند کریم؛ صاحب کلام قرآن عزیز است. و 13=جایگاه عددی "م" به عدد ابجد40 و قرآن، تربیع کننده‌ی دل‌های عاشقان و مؤمنان به الله جلّ‌جلاله و چهارده نور مقدس(ص) که حقیقت قرآن هستند، می‌باشد.

 درواقع 13 خود جایگاه طهارت و به طهارت رساننده همه‌ی انسان‌های شریف، مطیع، بنده خالص و موحّد پروردگارعالم است. چنانچه در آیه 79 سوره مبارکه واقعه آمده است: لا یمسّه اِلا المطهرون، بدون طهارت نباید قرآن را مسّ کرد(برای تماس جسمی هم باید طهارت داشت).

ازطرف دیگر 31=ال می‌شود و سی و یکمین سوره در فهرست قرآن کریم، سوره مبارکه لقمان است که خداوند حکیم بنده خالصش؛ لقمان را به حکمت در دنیا نائل فرمود و در این سوره از زبان نورانی او موعظه‌های مهم را به بندگانش می‌فرماید تا انسان‌ها به کمال حکمت خداوند برسند. و سی و یکمین سوره در ترتیب نزول به قلب مطهر پیامبر(ص)، سوره مبارکه قیامت است که خوشا به حال هر کس که موحّد و مؤمن و قلب شده در حرفِ میم محشور شود. اللهم الرزقنا

پس 31=ال شد که الف و لام(ال) به 14 معنا در قرآن آمده است و شروع قرآن هم بعد از بسم الله الرحمن الرحیم در سوره مبارکه حمد با "ال" در کلمه "الـحمد" است که الف و لام ِ استغراق است و همه عالم در حمد غرق هستند. گاهی هم اگر(ال) بر سر اسم بیاید آن را معرفه می‌کند(مثلا الرجل). درواقع تمام 28 حرف الفبا باید پشت (ال) قرارگیرند تا جایگاه معرفتی خود را بیابند! چنانچه 14 حرف پشتِ(ال)، شمسی می‌شوند و 14 حرف، قمری. درحقیقت خداوند کریم در دومین سوره مبارکه قرآن(بقره) با اشاره به حروف مقطعه، اسرار پشت پرده‌ی معانی و حکمت قرآن را با ذکر الـ̃م افشا می‌فرماید زیرا در بطن (ال)، م قرار دارد. پس چنانچه در بالا ذکر شد، همه‌ی عالم در این حروف غرقند!

 

 

 

در حقیقت این دو حرف، اصل و مبنا و مبدأ و غایت(انتها) هستند. درواقع وجود مبارک رسالت، قوس نزولی است که صاحب حرف الف است و باطن قوس صعودی، ولایت است که صاحب حرفِ ل، وجود مبارک حضرت علی(ع) و اولاد طاهرینش(ص) می‌باشند. پس همه‌ی عالم در این الف و لام غرق است و به وجود مبارک این عزیزان عَلَم می‌شوند و درواقع شناسایی هر وجود به این بزرگواران است. و خلاصه تمام محتوای حروف و کلمات و اسماء و صفات متجلی از ذات اقدس احدیت در این دو حرف است! و از طرفی این دو حرف، شکل دایره عالم است و تشکیل حرفِ لا را می‌دهند          که حقیقت کلمه‌ی طیبه لا اله الا الله می‌باشد( که 12 حرف است) و

 

دایره عالم 12 قسمت است و ساعات در دو تا 12 تا قرار دارد.

عدد 13 در سوره‌های مبارکه قرآن:

سیزدهمین سوره از نظر ترتیب فهرستی: سوره مبارکه رعد است( دقت کنید! جایگاه عددی کلمه رعد= 40= م=13 می‌شود!) به عدد ترتیب نزولی 96 که برابر است با عدد الله جلّ‌جلاله(با لام مشدد)= وفی= آمنه= نوم= مولودی. این سوره مبارکه در جزء 13 و با حروف مقطعه المر شروع می‌شود{ هفتمین سوره قرآن است که با حروف مقطعه شروع می‌شود؛ پس 13×7 می‌شود 91 برابر با عدد کمال، کامل و کلام و درحقیقت این سوره مبارکه طبق روایات، متعلق به امیرالمؤمنین علی(ع) است} و شامل 43 آیه شریفه است برابر با عدد ابجد جلی و جایگاه عددی کلمات قدر= آل الله(ص)= اباصالح(ع)= مشهد= حلیم = قسط(سقط)= کبیر . و در دایره سور قرآن روبروی سوره مبارکه تکاثر قرار دارد( سیزدهمین سوره از انتهای قرآن). 

*سیزدهمین سوره در ترتیب نزول: سوره مبارکه عصر است به عدد ترتیب فهرستی 103 که برابر با عدد ابجد کلمه منجی است! این سوره مبارکه بیست و ششمین سوره‌ی جزء 30 است که شامل 3 آیه شریفه می‌باشد. و در دایره سور قرآن روبروی سوره مبارکه یوسف(ع) قرار دارد.

*جزء 13 شامل 154 آیه شریفه است که از آیه 53 سوره مبارکه یوسف(ع) شروع می‌شود و در ادامه سوره‌های مبارکه رعد و ابراهیم(ع) بطور کامل در این جزء قرار دارند. این جزء با حرفِ(و) شروع و به حرفِ(ب) تمام می‌شود.درواقع حرفِ و، واو خوانده می‌شود که عدد ابجدش 13 است! و حرفِ ب در مقام اربعین؛ جایگاه 13، قلب به میم کننده‌ی حرفِ ن است.

* سوره مبارکه ممتحنه شامل 13 آیه شریفه است به عدد ترتیب فهرستی60 و ترتیب نزول 91( یادآوری می‌کنم که جمع اعداد 1 تا 13 می‌شود 91!)

*سیزدهمین سوره‌ای که با حروف مقطعه شروع می‌شود؛ سوره مبارکه نمل است(طس) و سیزدهمین سوره‌ی جزء 30، سوره مبارکه بلد می‌باشد. بلد، شهر مکه است و مقصد خانه خداست که خانه توحید به ذات اقدس احدیت می‌باشد.

* عدد ترتیب فهرستی سوره مبارکه فلق  و عدد ترتیب نزول سوره مبارکه توبه  113 است( شرح سوره توبه به عدد113 بیان شد) برابر عدد ابجد نام مبارک باقی. سوره مبارکه فلق از سوره‌های عزائم است و در پناه رحمت خداوند قرار گرفتن است از شرّ اشرار و حسودان و شرّ حیوانات موذی و انسان‌های فاسق و فاجر که برای ضربه زدن در کمین هستند.

 

13  1

نکته مهم در عدد 13 اینست که پایه عدد 14 می‌باشد. زیرا جمع ارقام 13 می‌شود 4(3+1) و جمع اعداد 1 تا 4 می‌شود 10 که همان گنج عشر و دهه‌ی طُهر می‌باشد و در مقام 4 روی 10 برابر عدد 14 ؛ وجود مبارک 14 معصوم(ص) است. واز طرفی اگر دایره عدد 13 را بکشیم؛ از 1 شروع و به 13 ختم می‌شود:

 

پس 14=13+1 می‌شود. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۰۲ ، ۲۰:۴۰
عذرا شفائی