راز دنیا بخش اول
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا نمیخواهیم به حقیقتِ جاییکه خالق ما جَلّجَلالُه و سُبحانَهُ و تَعالی ما را ظهور داده و به دنیا آورده است معرفت و شناخت پیدا کنیم تا آنکه از زیبائیهایش بهترین استفاده را برده و با دستی پُر به آخرت برویم؟
پروردگار عالم تنها مخلوقی را که به آن بها داد و فرمود: "آنچه که خلق کردم برای اوست"، انسان کامل است. که فرمود: "لَولاک لما خَلَقتُ اَلافلاک...[1]". این کلام نورانی برای بهترین انسان عالم، پیغمبر بزرگوارمان و خانواده نورانیاش صلوات الله علیهم اجمعین است که به واسطهی وجود شریف این عزیزان، همه ما مشرّف به شرافت انسانی شدیم.
اگر دنیا را بشناسیم بهتر میتوانیم خود را در جوار این بزرگواران به فضل پروردگار عالم، به قرب رضای حق تعالی برسانیم. میفرمایند:" دنیا، محل تجارتِ تاجران واقعی است". یعنی دنیا را برای مؤمنان، جایگاه تجارت قرار دادهاند. قوله تعالی:"اِنَّ الله اشتَری مِن اَلمؤمنینَ اَنفُسَهُم وَ اَموالَهم بِاَنّ لَهُمُ الجَنَّه...[2]". خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، پس او بهترین مشتری برای اموال و انفس بندگانش است.
بارها در قرآن مجید میفرماید:" آخرتِ پرقیمت و بیانتهای خود را به دنیای اندک و کوتاه نفروشید و از دنیا، بهترین استفاده را ببرید". آیا فکر کردهاید که چرا عمر هفتاد- هشتاد ساله، اجر و پاداش یا جزا و عذابش در عالم آخرت، ابدی است؟ یعنی قیمت هر نفس عمر چقدر است؟!
به همین حدیث مبارک بسنده کنیم:" وقتی در قیامت شیعیان گنهکار میمانند، پروردگار عالم اذن شفاعت را به امیرالمؤمنین مولی الموحدین علی علیه السلام میدهد و ایشان تشریف فرما میشوند. در ترازوی عدالت الهی، یک نَفَس از نَفَسهای شب لیلة المبیت[3] را در یک کفه میگذارند و در کفهی دیگر همه گناهان شیعیان گنهکار را قرار میدهند و آن یک نفس، تمام گناهان را شفاعت میکند و کفه مقام آن از کفه تمام گناهان، سنگینتر میشود".
ای کسانیکه اهل تدبیر هستید کمی فکر کنید چرا یک نَفَس این قدر با ارزش است؟! حضرت با خوابیدن و در گرو گذاشتن جان و عمر خود به جای رسول الله(ص) ، جان قرآن و اسلام را ضمانت کرد[4]. تمام انسانها الی یوم القیامه که به دین مبین اسلام مشرّف شوند و قرآن در دست بگیرند و هدایت شوند، مدیون آن نفسهایی هستند که چنین احیایی سنگین دارد. همانطورکه پیغمبر بزرگوار(ص) درباره شمشیر زدن حضرت علی(ع) میفرماید:" از ثواب عبادت ثقلین بیشتر است چون او ثقل اکبر است."
آیا غیر از این است که تمام این زیبائیها در دنیا انجام شده و هرکس ارزش و بهای خود را در ذیقعدِ عمل خود در بهشت یا در قیامت پیدا میکند؟
پیامبران و امامان معصوم علیهم السلام که خود، پیشوایان ما بودند و هستند، چگونه زیستن و چگونه رفتن به عالم آخرت و چگونه به قربِ رضا و لقای حق رسیدن را به ما یاد میدهند تا قدر عمر خود را بدانیم. خود ایشان در دنیا، قدر بودند! پس هر کس قدر را شناخت، به قدر رسید! قدر، خود از اسامی قرآن و از اسامی حضرت حجت (عج) است. و همه در سوره مبارکه قدر نهفته و جمع است. فرمودند این جوانی و سلامتی و زیبایی و مال و نفس خود را به بهترین وجه خرج کنید و همانطور که پروردگار عالم، سالم و بینقص به شما عطا کرده است شما هم سالم و بینقص به او تحویل دهید و بفروشید که او بهترین خریدار است و از او بهترین مزد را خواهید گرفت.
[1] )جنةالعاصمه ص297 به نقل از کشف اللئالی(خطی)
[2] ) سوره مبارکه توبه آیه111
[3] ) شبی است که حضرت علی(ع) در بستر به جای پیامبر(ص) خوابید تا وجود نازنین حضرت به سلامت از مکه به مدینه تشریف فرما شود
[4] )آیه 207 سوره مبارکه بقره: و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رئوف بالعباد
معنی کلمه دنیا
ظاهر دنیا را اسفل السافلین میگویند. بعضی معنی دنیا را ماده دنی یعنی پست و بیارزش دانستهاند. در کلمه دنی اگر الف مقصوره زیر حرف ی، بالای آن نوشته شود؛ دنیٰ میشود "دَنیٰ فتًّدلی".چنان انسان اوج میگیرد که حتی ملائک به او نمیرسند و دنیا ، سکوی پرتاب مؤمن میشود، در نتیجه حدّ بالا رفتن، بستگی به خواهش دل و زیبایی عمل و آبروی مؤمن دارد. پیغمبر(ص) وقتی به عالم قرب تشرف پیدا کردند آنجا به ایشان فرموده شد: "ثمّ دنی فتدلی. فکان قابَ قَوسَین اَو اَدنی[1]." جائیکه ملائکههای مقرب راه نداشتند. حضرت 120 بار (2 بار جسمانی و 118 بار روحانی) عروج کرد، که اسرار آن را فقط خدا میداند و بس!
معنای باطنی دنیا، نزدیکتر شدن است. با ادب که در دالِ دنیا نهفته است! با تمام گنج معارف انسانی که در نون دنیا نهفته است! با انتخاب صحیح مهدویت که همان یاءِ دنیا است و در خدمت قرآن و اسلام به درجه خلیفة الله رسیدن که کمال مقام و قرب الهی و رضای صاحب الامر حضرت امام زمان (عج) است که همان الف دنیا است! انسان اهل معرفت اگر تیزبین باشد از حروف دنیا درسهای زیادی میگیرد.
[1] )آیات 8 و 9 سوره مبارکه نجم
شرح حروف کلمه دنیا
- دال دنیا مََلکش، دردائیل و عدد ابجدش 4 است. این حرف از دسته حروف ترابیه (خاکی) است و طبیعت آبی-شمالی دارد. دال در معنا وجود خالق را تثبیت و دلالت بر ظهور و پیدایش خود در مجرای توحید و آداب بندگی کردن را در مقابل خالق که فرمانروا و حاکم محض اوست بدون کرهاً و طوعاً دارا است.
پس ای عزیز! پروردگار عالم؛ ربّ مهربان ما، پیامبران و امامان معصوم علیهم السلام را قرار داد تا چگونگی بنده شدن و چگونگی بندگی کردن و ادب داشتن در مقابل مولایمان را بیاموزیم و اینکه چگونه با ادب به درگاه باری تعالی وارد شویم تا از ما راضی باشد.
عدد ابجد حرف د=4 است و عدد 4، عدد کامل و حاملِ گنج عشر است چون جمع اعداد 1 تا 4 میشود 10 یعنی عشر(10=4+3+2+1). پس دنیا شد؛ کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا.
2-نون ساکن از کلمه دنیا که طبیعتش خاکی-جنوبی و از دسته حروف هواییه (آسمانی) است و مَلکش، حولائیل است. حرف "ن" ساکن را میتوان چنین گفت که جان استعداد تراب در دنیاست و آن جوهریت حرکت و سِرّّ وصل دو عالم سکون ابدی و ازلی است. در تعریف "ن" ساکن همان بس که تنها حرفی است در الفبا که پشت تمام حروف کار میکند: 6تای آن را اظهار (ح خ ه غ ع أ ؛حروف حلقی) و در 6 حرفِ یرملون ادغام میشود (ی ر م ل و ن) و پشت یک حرف (ب) ، قلب به م میشود و پشت 15 حرف بقیه اخفا میگردد. راستی فکر کردهاید که این حرف چه سرّی دارد که دارای دو مخرج است: زبانی و در بینی که به آن غنّه میگویند و ظاهر نوشتنش به دو صورت در قرآن آمده است:
الف) به صورت نون ساکن. ب) به صورت تنوین.
اما این حرف در کلمه دنیا، استثنا است. زیرا نون ساکن، پشت حرف "یای" دنیا قرارگرفته اما به جای ادغام، اظهار میشود یعنی به دو مخرج غنه و زبان ، به صورت کامل ادا میگردد. نون در مقام اخفا پشت 15 حرف ، فقط بصورت غنه در بینی بیان میگردد .
عدد ابجد نون ساکن 50 و معادل عدد ابجد کلمه همه و کُل و لَکَ(یعنی برای تو) است (ن=50=همه=کُل= لَک). شاید دنیا اینطور معنا شده است که پروردگار همه مخلوقاتش را برای تو ای انسان، راکع و ساجد کرده است تا تو نیز برای خدا، راکع و ساجد شوی! درواقع همه مخلوقات، سجاده عبادت انسان شدند تا با یک "سبحان ربی الاعلی و بحمده" اش، کمالِ بلوغ همهی مخلوقات را به خالق، تعالی دهد!
جایگاه عددی حرف "ن" =14 است که حقیقت وجود 14معصوم (ص) است که در تمامی اعمال و کردار ما تاثیرگذار بوده و ما را به راه راست هدایت میکنند که خداوند متعال در حدیث کسا فرموده: انی ما خلقتُ سماءً مَبنیّة و لا ارضًا مَدحیّة و لا قَمرًا مُنیرا و لا شَمسا مُضیئة و لا فلکا یَدور و لا بَحرا یَجری و لا فُلکا یَسری الا فی مَحبّة هؤلاء الخمسة الذینهم تحت الکساء ... هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها ... . پس خداوند میفرماید که همه را برای آنان و به وجود آنان خلق کردم. ما هم ریزه خوار سفره رحمت آن عزیزان هستیم.
اللهم صلّ علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سرّ المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک
و جمع ارقام 14 برابر 5 میشود(5=4+1) که 5، حلقه بندگیست و همهی ما باید به آن مفتخر شویم تا پس از مرگ از تمام سختیها و عذابها آزاد شویم.
*جایگاه عددی کلمه حیات در الفبا 41 است و جایگاه عددی کلمه موت نیز 41 است. پس حیات و موت که مجموعا 82=41+41 میشود، امامِ عمل در دنیا و آخرت خواهد شد(عدد ابجد کلمه امام=82) زیرا حیات واقعی، انجام اعمال صالح است. و پاک شدن از گناه، عبور از موت به حیات است.
عدد ابجد کلمه حیات=419 است که در جمع ارقامش 14 میشود و عدد ابجد کلمه موت=446 است که بازهم در جمع ارقامش 14 میشود. پس حیات و موت در جمع میشوند: 28=14+14 که کامل کننده عمل در دنیا و آخرت خواهد شد! چراکه 28، عدد کامل است.
و حروف الفبا، 28 حرف است که 14 تای آن نورانی (حروف مقطعه قرآن) و 14 تای دیگر، حروف ظلمانی هستند. 28 حرف را به شمسی و قمری نیز تقسیم میکنند. حروف شمسی، قیامت و حروف قمری، دنیا را جلوه میدهد.
*عدد ابجد حروف نون =106 است و جمع ارقامش 7 میشود (7=6+0+1). یعنی هم همان کتابی است که در دنیا از طرف خداوند به دست بندگان رسید زیرا این کتاب است که با عمل به آیاتش ، تمام حروف و کلمات زندگی ما را معنی میدهد و در جایگاه حقش مینشاند. و هم کتاب عمل بندگان به سوی خدا میباشد که چگونه با کتاب آسمانی تطبیق میکند.
همچنین 100(=ق)+6(=و)=106(=قو) که قو، به معنای نگهدارید و این همان سفارش انبیا و اولیاء(ع) در دنیاست که میفرمایند:"اوصیکم بتقوی الله".
جایگاه عددی حروف نون =34 است. و برابر با عدد ابجد کلمه دل است. جمع ارقامش 7 میشود (7=4+3) و این بدان معناست که کتاب حق، در دل انسان باز میگردد و آن معرفت حق است. پس اگر دل با معرفت شد، تمام اعمال انسان، نشان معرفت او میشود!
عدد 34 برابر با عدد ابجد کلمه اجل نیز است. محلی برای دو تفکر: اول اینکه همه اهل دنیا و مکان دنیا و جلوههای آن مانند ماه، خورشید و ستارگان همه میمیرند یعنی اجل، شامل کُل میشود. دوم آنکه گناهکاران غافل، قبل از مرگ ظاهری، دلشان میمیرد یعنی با آنکه حیاتِ ظاهری دارند، اما باطنشان مرده است. "صمٌ بکمٌ عمیٌ فهم لا یرجعون[1]".
پس قبل از مرگِ دل، توبه کنیم و از خدای خویش طلب مغفرت نمائیم تا احیا شویم! بسا که به مؤمنان خطاب میشود: "موتوا قبل ان تموتوا"." بمیرانید(هوای نفس حیوانی و رذائل وجودی را) قبل از مردنتان". تا حیات انسانی باقی بماند الی یوم القیامه.
3-حرف یاء از کلمه دنیا، حرف انتخاب است. عدد ابجدش 10 و جایگاه عددیش نیز 10 است. طبیعتش خاکی- جنوبی و از دسته حروف هواییه(آسمانی) است، مَلک آن،سرکطاییل است.
تمام انسانها در تمام عمر در حقیقت حرف یاء یعنی درانتخاب هستند.10 در زبان عرب، عشر خوانده میشود و صاحب عشر، مولایمان ابا عبدالله الحسین(ع) است زیرا ایشان به عدد 10 به دنیا آمد(یک خودش و 9 فرزند نورانی در بطنش). و در نام مبارکشان هم ظهور دارد زیرا ایشان هم، حسن است و حرف یاءِ بین سین و نون، او را حسین جلوه داده است[2] که این یاء معادل 10 است و او صاحب عشر و برپا کننده عاشورا است .که برابر با "کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا" است.
بنابراین همه انسانها درعاشورای انتخاب خود در عمل و بندگی، امتحان میدهند. پس چگونه زیستن و چگونه رفتن را خود انتخاب میکنند.
همیشه و در همه اعصار، حجت خدا وجود دارد و این امتحان برای همه ماست و در این زمان، صدای "هل من ناصر ینصرنی" امام حسین(ع) از دهان فرزندش امام زمان(عج) شنیده میشود. باید با جان و دل به یاری دین و قرآن و امام زمان خود بکوشیم. (اللهم عجّل لولیک الفرج. اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه و الذابین عنه والمستشهدین بین یدیه)
4- "الف"، آخرین حرف از حروف دنیا است که به نظر میرسد در علم حروف، بالاترین نعمت پروردگار مهربان به ما بندگان فقیر، رسیدن به حرف الف است![3] جالب اینجاست که اولین سوره قرآن؛ سوره مبارکه حمد است که مقام الف را دارد زیرا پیامبر(ص) فرمود: کلّ محتوای قرآن در سوره مبارکه حمد است. و آخرین سوره قرآن، سوره مبارکه ناس است که عدد ابجد کلمه ناس= 111 است که برابر با عدد ابجد حروف الف است(ناس=111=الف). یعنی تمام قرآن، گنج الف است زیرا محتوای تمام کتب آسمانی هم در یک جلد قرآن کریم جمع است.
دل گفت مرا علم لدنی هوس است تعلیم کن اگر ترا دست رس است
گفتم الف، گفت دگر هیچ مگوی در خانه اگر کس است، یک حرف بس است
قرآن کریم با حرف ب؛ "بسم الله الرحمن الرحیم" شروع و به حرف س؛ ناس ختم میشود. پس تمام قرآن برای ما "بس" است. جایگاه عددی حروف الف ( ا،ل،ف) برابر با عدد 30 است. همان کلّ سی جزء قرآن که حقیقتِ الف است. حرف الف در اول 40 سوره از سورههای قرآن آمده است.
حرف الف؛ طبیعت آتشی- مشرقی دارد و از دسته حروف ناریه است. مَلک این حرف، حضرت اسرافیل(ع) است. این ملک مقرب مأمور دمیدن روح بر جسم تمامی هستی است. او کسی است که به امر خدا صور اسرافیل را میدمد تا تمام ذرات پراکنده شده اجسام به اصل بدنی خود بازگردند.
اینچنین دنیا به معنی واقعی خود میرسد! زیرا دنیای هرکس برای خود، محفوظ است. پس ای بیداردلان ببینید آیا غیر از این است که دنیا حی است و به اراده پروردگار عالم حیِ قادرِ سبحان آنچه به موجوداتش به اندازه وسع، استعداد و توان مالی و جانی داده است، محلّ رشد استعداد ذاتی ما در دنیاست.
در واقع ما زندهتر از زندگی در دنیا، با دست پُر و اعمال صالح و با الف ممدوده پرواز میکنیم، تا آخرت شروع حیات کاملی برای ما شود. پروردگار عالم در سوره مبارکه یس میفرماید: "...نکتب ما قدّموا و اثارهم... [4]؛ اعمال شما و آثار آن را مینویسیم."
عمل زنده را با خود میبریم. آثار اعمال ما، زنده میماند تا احیاء کننده دیگران باشد، تا در حیات ابدی بی بهره نمانیم. چه تلخ است برای گنهکارانی که آثار اعمالشان گریبان گیرشان خواهد شد. چه زیبا خواهد بود که هرچه بهتر و سریعتر و با جدّیت برای خویش، توشه جمع کنیم و بهترینها را برای خود برگزینیم.
نقل شده است حضرت موسی(ع) نیمه شبی با یاران خود به دیاری رسیدند که هیچ نور نبود حضرت به یاران فرمود هرکس میخواهد مقداری از خاک اینجا را برای خود بردارد. عدهای گفتند پیغمبر خدا لغو نمیگوید و هر چه توانستند، برداشتند. گروهی دیگر گفتند که خاک را چه ارزشی است؟! اما چون حضرت فرموده است مشتی برای خود برمیداریم. اما عدهای حرف حضرت را جدی نگرفتند و هیچ برنداشتند. از آن دیار که گذشتند، در روشنایی آسمان دیدند، برداشتهشان خاکِ طلا است. دسته اول بسیار شاد شدند و گفتند: کاش بیشتر برداشته بودیم. دسته دوم حسرت زیادی خوردند که چرا کم برداشتیم. و دسته سوم مأیوس و نادم از عمل خویش شدند. و دیگر راه بازگشتی نبود. مَثَلِ این روایت، مشابه سفر آخرت (دار الحسرت) است.
*الف کلّ حقایق، نعمتها، کرامات و مقامات مرضی پروردگار عالم است. رسیدن بنده مؤمن به درجهای که خداوند متعال به او خطاب میکند : "یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فدخلی فی عبادی و ادخلی جنتی[5]" امید است شامل همه ما و دوستانمان بشود.
*در قرآن مجید 115 بار نام "دنیا" و به همان مقدار نام "آخرت" ذکر شده است که عدد ابجد کلمه معاد هم برابر با 115 است. همین قدر بدانیم 115 یعنی: "ای انسان! میزان عمل خویش را در دنیا نگهدار که در آخرت میزانت بر صراط مستقیم نگه داشته میشود" و به خودت، عودت میکند(معاد). مجموع ارقام عدد 115 برابر با 7 است(7=5+1+1) یعنی کتاب و حمد!
[1] )آیه 18 سوره مبارکه بقره
[2] ) ادبیات عرب این یاء را یای مصغر در اسم میگوید یعنی برادر کوچکتر
[3] )در کتاب گنج الف، شرح کامل حرف الف آمده است
[4] )آیه 12
[5] آیات 27 تا 30 سوره مبارکه فجر
معنی عدد دنیا که معادل 65 است ؛سه
عدد ابجد کلمه دنیا= 65 است[1] که معنی میشود به 5+60 : 5؛ برابر با عدد ابجد حرف هاء است و 60 برابر عدد ابجد حرف سین است. که این دو حرف، کلمه سه را میسازند: س(=60) + ه (=5) = سه(=65) ؛ {دنیا=65=سه} پس دنیا به، سه به حروف ظاهر شد ! چون حروف است؛ عرضِ دنیاست و عدد؛ طول آن.
به تعبیر عارفان، دنیا سه روز است: کودکی، جوانی و پیری. شاعر میفرماید:
حاصل عمرم سه سخن بیش نیست خام بدم، پخته شدم، سوختم
در اسرار عدد سه، همین قدر بدانیم که نوزاد قبل از تولد، پشت سه ظلمت شکم مادر قرار دارد تا متولد شود. انسان سه حجاب به خود میگیرد تا بتواند زندگی کند: حجاب روح، حجاب نفس و حجاب جسم. عالم را به سه قسمت بزرگ تقسیم کردهاند: عالم قبل از تولد یا ملکوت، عالم بعد از تولد یا دنیا و عالم بعد از مرگ یا آخرت. عالم بعد از موت سه قسمت میشود: عالم برزخ ، عالم حشر یا قیامت و جایگاه آخر: بهشت یا جهنم. پروردگار عالم در سوره مبارکه واقعه انسانها را به سه دسته تقسیم کرده است( وکنتم ازواجا ثلاثه[2]) :
" اصحاب یمین"، "اصحاب شمال" و " مقربون". و در آخر مرتبه پاداش و جزای هر بنده به عملش سه قسمت میشود: "فامّا اِن کان مِن المقرّبین . فروحٌ و ریحانٌ و جنّتُ نعیم[3]"؛ اگر از دسته مقربین باشید روح و ریحان و جنت نعیم در انتظارشماست." و امّا اِن کان من اصحاب الیمین. فسلامٌ لک مِن اصحاب الیمین[4]"؛ اگر از دسته اصحاب یمین باشید، پس سلام و درود بر شماست."و امّا اِن کان مِن المکذّبین الضّالین. فنزلٌ مِن حَمیم .و تصلیةُ جهیم. اِن هذا لهوالحقُّ الیقین[5]"؛ و اگر از دسته منکرین و گمراهان باشد نصیب او حمیم جهنم است و جایگاهش آتش دوزخ است. این البته یقین، حق و حقیقت است.
بنابراین در عرفانِ عدد سه، نکات زیادی نهفته است:
*در ماه مبارک رمضان، سه شب لیلة القدر است.
*امیرالمؤمنین علی علیه السلام در 13 رجب وجود نازنینش در خانه مبارک کعبه متولد شد و سه روز در آن میهمان سرا پذیرایی شد و در روز 15 رجب قدوم مبارکش را به عالم ظاهر دنیا گذاشت. و شهادت ایشان هم (ازضربت تا شهادت)، سه شب طول کشید.
*بدن مطهر پیغمبر(ص) سه روز بر زمین ماند تا به خاک سپرده شد.
*در شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها، سه دهه عزاداری میشود که در مجموع سی روز است و جالب اینکه وقتی ارقام عدد ابجد دنیا(=65) را در هم ضرب کنیم 30 میشود(30=6×5) و 30 ، برابر با تعداد جزءهای قرآن است و قرآن ، خود هم کوثر است و زهرا(س)، باطن این کوثر است. {نکته: قرآن هم در عدد 65 قرار دارد چراکه اولین سوره قرآن مجید؛ سوره مبارکه حمد است که عدد ترتیب نزولش به قلب مطهر پیامبر(ص)، 5 میباشد و آخرین سوره قرآن؛ سوره مبارکه ناس است که به حرفِ س تمام میشود و عدد ابجد حرف س=60 است. پس شروع سورههای مبارک قرآن با عدد 5 (عدد ترتیب نزول سوره مبارکه حمد) و پایان آن با عدد 60 (عدد ابجد حرف س)، در جمع میشود 65!}
*بدن مطهر آقا امام حسین(ع) سه روز در خاک کربلا بدون سر ماند و تمام ستارگان، ماه و خورشید بدان سجده کردند و نوحه خواندند. بابی انت و امی و نفسی و اولادی و مالی.
*در سه نیمه از ماههای مبارکه رجب، شعبان و رمضان سه مولود نورانی، امیرالمومنین(ع)[6]، امام مهدی(عج) و امام حسن مجتبی(ع) به دنیا آمدند که سه ظهور دنیا را در سه وجه حجابش حسن کردند. امیرالمؤمنین ؛ ابالحسن (ع). امام مهدی(عج)؛ وصی الحسن. امام حسن مجتبی(ع) خود، حسن و بهار سبز نیمه رمضان است. و در این ماه تاج گذاری حسن(ع) به واقعیت فطر است.(الله اعلم)
*پس امتحان سختی در سه است. انسان وقتی از دنیا میرود، در سه نوبت یادش را زنده میکنند: در سومین روز از موت، در هفتمین روز از موت و در چهلمین روز از موت. هر سه روز اسرار عمل خود مؤمن است: در سومین روز اعمالش خوانده میشود، در هفتمین روز کتابش باز میشود و چهلمین روز در مقام عملش ماندگار میشود.
*عدد سه؛ رمز آفرینش در عالم بالاست! چنانچه خداوند یکتا، مجرای اولین خلقت نوریاش را وجود نور مبارک حضرت محمد(ص) قرار داد و از نور مبارک او که الف وجود بود. نور دوم؛ امیرالمؤمنین(ص) که مظهر حرفِ با است را خلق فرمود و در واقع همه الفبا 5 حرف است و پنج تن(ص)؛ اسرار الفبای خلقت هستند. و نور سوم خلقت؛ نور مبارک حضرت زهرا(س) است که مظهر حرف ج میباشد. زیرا جمع الف و با، آب میشود و به عربی ماء خوانده میشود که خداوند فرمود: وجعلنا من الماء کلّ شیء حی[7]؛ آنچه که خلق شد از آب است که به عربی ماء گفته میشود و عدد ابجد کلمه ما=41 و برابر حروفِ اُم است که مادر خلقت روحانی، حضرت زهرا(س) است و اوست که کوثر وجود و اُمّ ابیهاست و آنچه که خلق شده از اوست. چنانچه پروردگار عالم در آیه اول سوره مبارکه نساء میفرماید: یا ایهاالناس اتقوا ربّکم الذی خلقکم من نفس واحدة... ؛ ای مردم تقوا داشته باشید از پروردگارتان که شما را از یک تن بیافرید.{جالب اینکه جایگاه عددی کلمه ما=اُم=14 میشود!}
نکته مهم این است که عدد ابجد الف، 1 و عدد ابجد حرف ب، 2 است بنابراین در جمع میشوند آب(=3) که عدد 3؛ برابر حرف "ج "را نمایان میکند و "ج" یعنی جهیدن، جهان، زنده شدن و به حی رسیدن! پس ریزش نزولات آسمان به صورت باران و برف است(آب=3) که نزولات باران و برف درواقع در طول، ریزش دارند پس 3 به عدد هستند! و دنیا به عدد 3 ؛ سهِ حروفی ظرف گیرنده نزولات آسمانی است و سبز کننده، و حیات و زندگی در دنیا جلوه میکند! تعداد مولکولهای آب هم 3 تاست[8]!
پس خداوند متعال آبِ ظاهر را فرستاد تا زندگی نباتی ما تأمین شود، اما حقیقتِ آب؛ 114 سوره مبارکه قرآن است چراکه اگر حروف آب را بصورت بسیط بنویسیم : (الف=111)+(با=3) میشود 114؛ که همان به عربی(ما) جلوهی اُم شد که کوثر، حقیقت آب است. بنابراین حیات سبز آخرت، فقط با این آب حقیقی است که کلام الله میباشد.
*اگر خوب دقت کنید آبِ ظاهر، قدرت پاک کردن عین نجس را ندارد و فقط جایِ نجاست را پاک میکند. اما حقیقت آب، قرآن است که کافر را که عین نجس است با گفتن شهادتین از قلب پاک میکند. دختر و پسری که با هم نامحرم هستند با حروف و کلمات صیغهی عقد، به عین حلال میرسند و محرم میشوند.
پس دنیا؛ محلّ قلب به میم شدن است! قلب یعنی دگرگونی از ممات به حیات و عدد ابجد حرفِ م=40 است یعنی شرط رسیدن به طهارت این است که باید برویم پشتِ باء بسم الله قرآن و با نیت قلبی خالصانه، هوای نفسمان (قلب حیوانیمان) را قربانی کنیم، که در اینصورت قلب ما، به میم میرسد و میشود قلب انسانی و حیات طیب! درواقع اینها باطن عدد 65 دنیاست.
جالبتر اینکه سنّ افراد مسن وقتی میخواهند وارد بهشت شوند به 33 سال برمیگردد. چون در جایگاهِ شست و شویِ حقیقی قرار میگیرند! چراکه جایگاه عددی کلمه آب (به صورت بسیط ؛ الف+با) میشود 33 [9] ! و خداوند متعال در آیه 33 سوره مبارکه احزاب که سوره سی و سوم قرآن عزیز است، آیه تطهیرِ اهل بیت(ص) را نازل فرموده : ...انّما یُریدُ الله لِیُذهبَ عنکم الرِّجسَ اهلَ البَیتِ و یُطهّرکم تَطهیرا ؛... این است و جز این نیست که خدا چنین میخواهد که هر آلایشی را از شما خانواده نبوت{اهل بیت(ص)} ببرد و شما را از هر عیب، پاک و منزه گرداند. و اگر سیُ سه را به حروف بنویسیم؛ عدد ابجدش 135 میشود که برابر با عدد ابجد نام مبارک فاطمه (س) است ! {سیُ سه=135=فاطمه(س)}
عدد ابجد کلمه دنیا =65 و جایگاه عددی کلمه دنیا =29 :
عدد ابجد کلمه دنیا= 65 است این عدد که رمز روحی جسم کلمه دنیاست در مقام ظرف خزانهی اسرار عالم بالا و تعریف وحدانیت الهی معانی خیلی عظیمی دارد!
و جایگاه عددی کلمه دنیا=29 است.
1)عدد ابجد کلمه مکه=65=دنیا و جایگاه عددیش هم برابر 29 =دنیا است که جمع ارقامش 11 میشود. درحالیکه عدد 11 برابر اسم مبارک خداوند؛ "هو" و هم اسمِ "دوا" است که رسیدن به این دارو و به قربِ هو با "حج"(=11) میسّر میشود[10].
2)عدد ابجد کلمه وطن=65=دنیا و جایگاه عددیش هم برابر 29=دنیا است. چقدر زیباست که دو نقطه حیات به عدد 65 را خواندیم{وطن دنیا و وطن مکه}؛ وطن دنیا؛ ظاهرِ زندگی را به 18هزار منزل جلوه میدهد که موقت است و خلاصه انسان رفتنی است. اما وطن باطن، مکه است که منتهی میشود به اصل و مبنای خلقت؛ همان نقطه ارض و رضا(ع) و حج و هو که مغز معنا، رسیدن به اخلاص و توحید و حق است. و جان جانانش وجود مبارک ولی الله الاعظم حضرت صاحب الزمان مهدی موعود عج الله تعالی فرجه الشریف است که حقیقت جان کعبه میباشد.
و خداوند متعال آخرین سوره[11] که به قلب مبارک پیامبر(ص) نازل فرمود، سوره مبارکه نصر قرارداد و در این سوره؛ وعدهی فتح مکه را به ایشان عنایت فرمود و در عاقبت زحمات پیامبر(ص) را با "إذا جاء نصرالله و الفتح" مژدگانی داد.
در حقیقت هر مؤمنی که امت واقعی پیامبر(ص) و شیعه 14 نور مقدس(ص) و عامل به آیات قرآن باشد، برکاتی از این نصر را (با توجه به بقیه آیات مبارک که فرمود: "واستغفره انّه کان توابا" با توبه به درگاه خداوند تواب رحیم، یافته و انشاءالله به فتح مکه عمر خود میرسد!
همانطور که قلب هر مؤمنی، کعبه یعنی خانه خداست پس وطن حقیقیِ هر بنده مؤمن هم، باطن وطن دنیا و وطن حقیقی مکه است. برای همین سرزمین مکه متبرک به خانه خداست و معظمه نامیده میشود.
و همانطورکه خانه خدا، محل سجدهی بندگان خداست و قبلهی همه عالمیان است، خانه قبر هر مؤمنی که به درجه قبولی برسد هم محل نماز وصل به قرب الهی و محل نزول برکات و اجابت دعاها میشود زیرا او زنده باطن است و محل ارتباط و واسطه واقعی بندگان خدا به درگاه باریتعالی میشود. پس بکوشیم تا از کلمه دنیا و عدد دنیا و جایگاه عددی دنیا درس بگیریم.
3)عدد ابجد کلمه دنیا برابر با جایگاه عددی کلمه قیامت است( دنیا=65=قیامت)! زیرا که پایه و باطنِ قیامت، دنیاست و هرکس از دنیا، مسیر آخرتش را تعیین میکند و جایگاهش را انتخاب میکند که بهشت باشد یا جهنم ! در همین دنیا هم تا حدودی نتیجه اعمال خوب و بدمان را میبینیم.
و حتی هر فردی، آنچه را که میخواهد به عنوان ذخیره در قبرش میفرستد. چنانچه حدیث زیبایی از پیامبر(ص) میفرماید: القبر ینادی کلّ یوم بِخمس کلمات[12]؛ هر روز قبر 5 ندا به مردم دنیا میدهد: 1-انا بیت الفقر فاحملوا الی کنزا{من خانه فقر و تهیدستی هستم، برای خود گنج و ذخیرهای بیاور} 2-انا بیت الظلمه فاحملوا الی سراجا{من خانه تاریکی هستم، برای خود چراغی بیاور(که سوختش تمام نشود)} 3-انا بیت الوحدت فاحملوا الی انیسا{من خانه تنهایی هستم، برای خود مونسی(خوب) بیاور} 4-انا بیت الحصی و التراب فاحملوا فراشا{من خانه ریگ و خاکم، برای خود فرشی بیاور(رختخوابی نرم بیاور)} 5-انا بیت الحیّات و العقارب فاحملوا الی تریاقا{من خانه زندگی ماران و عقربها هستم برای خود پادزهر بیاور(که زهر آنها به شما اثر نکند)}.
و اما بعد قیل: و ما ذالک؟ {بعد پرسیدند که آنها کدامند؟} قال: التریاق؛ الصدقه. الفرش؛ العمل الصالح . الانیس ؛ فتلاوة القرآن و اما السراج؛ فصلوة الیل و اما الکنز؛ فکلمة الشهادة لا اله الا الله محمد رسول الله(ص) علیا ولی الله و اولاده المعصومین حجج الله(ص). {حضرت فرمود: تریاق(ضد سموم گزندگان قبر)؛ صدقات و بخششهای مالی و آنچه از واجبات که به مال باید ادا شود، که فقر را ازمیان بردارد. و فرش(بستر خانه قبر)؛ عمل صالح (اعمال نیکو و اخلاق خوب) است. مونس در آن خانه وحشت؛ تلاوت قرآن کریم (و به شرط عمل به آیات آن است). و چراغ این دخمهی ظلمانی؛ نماز شب است[13]. و گنجی که در آنجا بکار آید و تمام نشود؛ کلمه مبارک شهادتین است که به فعل توحیدی ظهور لااله الا الله محمد رسول الله(ص) و علیا ولی الله و اولاده المعصومین حجج الله(ص) است}.
و از سید اوصیاء نقل شده که افضل العباده الصبر و الصمت و انتظار الفرج[14] . یعنی بهترین عبادت؛ صبر و شکیبایی، صمت یعنی روزه باطنی (روزه از گناه) و انتظار فرج است. اللهم الرزقنا
4)عدد ابجد کلمه دنیا برابر جایگاه عددی کلمه قدرت است(دنیا=65=قدرت). و قدرت نمایی خداوند با خلقت با نظم و مدیریت بی نقصش بر همگان آشکار میشود و خداوند انسان را خلیفه خودش قرار داد و به او قدرت و تمکّن یعنی امکانات داد؛ چه از نظر هدایتی برای آخرت و چه پیشرفت و معاش زندگی در دنیا. پس انسان مؤمن وقتی آنچه که خدا به او قدرت داده در راه رضای خدا مصرف کند، قدرتش تا قیامت برایش محفوظ است و در بهشت به سلطنت حقیقیِ انسانی خود میرسد.
پس خداوند متعال قدرت عظیم خودش را، در دنیا به همه نشان میدهد و میفرماید آنچه بود و هست و خواهد شد، همه در یدِ قدرت اوست. و به انسان هم در مجرای قدرتش، توانایی داد تا بتواند با قدرتی که از خداوند گرفته، آنها را از بالقوه به بالفعل برساند. به انسان قدرت مال، قدرت علم، قدرت بدنی، قدرت مقامی و ... داد که با هر کدام به یک نحو امتحان میشود. و هر کس قدرتش را خرج رضای خدا کند، در قیامت هم در مقامات بهشتی، مقتدر و با آبرو وارد میشود. اللهم الرزقنا
5)جالب است که عدد ابجد دنیا برابر جایگاه عددی نام مبارک "امام حسن"(ع) است (دنیا=65=امام حسن(ع)). امام حسن(ع)؛ سبزپوش آل پیغمبر(ص) و کریم اهل بیت(ص) است. خوب دقت کنید! پروردگار عالم دنیا را در جایگاه حسن(ع) خلق فرمود زیرا آنچه به مخلوقاتش (مخصوصا انسان) داده است، همه در مجرای حسن یعنی بهترین است، چنانچه در خلقت انسان به خودش فتبارک الله احسن الخالقین[15] فرموده است. پس انسان هم در مجرای حسن خلق شده است . درواقع یعنی سبز! یعنی زنده! یعنی بدون نقص! یعنی حی و سالم! یعنی با سرنوشت و آینده و توانهای عالی ... .
*و زیباتر اینکه عدد ابجد نام مبارک "امام حسن"(ع)=200 برابر عدد ابجد کلمه عقل است. آیا این مهندسی، احسنت ندارد که انسان، دارای عقل است و خلیفة الله در دنیا است! و بدن انسان هم شامل 200 استخوان است.[16]
اما چقدر زیباست که خداوند کریم دنیا را در جایگاهِ باطنِ حسن(ع) خلق فرموده، پس شایسته است همهی انسانهایی که به دنیا میآیند، بندگیِ خوب یعنی نمره حسنِ خداوند را دارا شوند و عمل حسن به آخرت خود بیاورند. یعنی کسی که عاقل باشد به زندگی و عمل حسن دست پیدا میکند و نتیجه حسن، نصیبش میشود. چنانچه خداوند متعال میفرماید: من جاء بالحسنة فله عشر امثالها...[17]؛ هرکس با خودش عمل حسن بیاورد پاداش عشرُ امثالها دارد. پس قبولی، به نتیجهی حسن(ع) است.
*در ضمن جالب است که عدد 200 برابر عدد ابجد حرف ر میباشد که صفتش تکریر است یعنی تکرار میشود و این صفتِ دنیاست! یعنی مثل کوه که وقتی در کنارش فریاد بزنی، همانجا تکرار صدای خود را میشنوی، در این دنیا هم هر کس به ملکوت عمل خود میرسد. چنانچه خالق یکتا در قرآن کریم میفرماید: برای مؤمنین و متقین؛ ...والعاقبة للمتقین[18]. و برای ظالمین؛ فقطع دابر القوم الذین ظلموا و الحمدلله ربّ العالمین[19]؛پس سپاس پروردگار جهانیان را که ریشه ستمکاران برکنده شود. آدم ظالم در همین دنیا ریشهاش قطع میشود{بنابراین همینطور که پروردگار عالم از ظالمین انتقام میکشد، پس عاقل هرگز به خود ظلم نمیکند(گناه) و با کوچکترین اشتباه در دنیا، استغفار و جبران عمل میکند}.یا برای افراد مکذب میفرماید: قل سیروا فی الارض ثم انظروا کیف کان عاقبة المکذبین[20] ؛ بگو در زمین سیر کنید پس ببینید عاقبت تکذیب کنندگان( دروغگوها) چگونه بود.
*جایگاه عددی حرفِ ر=20 است و خداوند یکتا، نمرهی 20 اعمال خوب را، حسن فرموده است! چنانچه بهترین قرض را قرض الحسنه، بالاترین قبولی را قبول حسن، بهترین رزق را رزق حسن، بالاترین اُسوه را اسوه حسنه، بهترین عمل تا آخر عمر را عمل حسن، بهترین اخلاق را خلق حسن و ... مینامد. خلاصه پیامبر(ص) در شأن امام حسن مجتبی(ع)فرمود: اگر عقل، خود را بصورت مردی نشان دهد، آن صورت حسن(ع)است[21].
*حال خیلی زیباست وقتی که اعداد 1 تا 20 را با هم جمع کنیم میشود 210 که برابر با عدد ابجد نام زیبای "امام حسین"(ع) است! پس احتمال معنا آنجا که خداوند میفرماید: فله عشر امثالها، امام حسین(ع) است که به عدد عشر بدنیا آمده و میوه و ثمر درخت شجره طیبه است زیرا در میوه، دانه است و ایشان؛ حامل 9 ذریه معصوم(ص) در بطنش بدنیا آمده. پس یعنی اگر عمل حسن بیاوری، مزد حسین میگیری! اللهم الرزقنا
6)هر سال 365 روز است. خداوند یکتا در قرآن کریم 365 بار کلمه یوم را فرموده است. عدد 365 معنی میشود به 65+300 : 300، برابر عدد ابجد حرفِ "ش" است که صفت افشا کنندگی دارد. پس افشاکننده عدد 65(=دنیا) است که همهی این آفرینش زیبا و محیّر العقول، فقط در دنیا افشا میشود{ به عبارتی هرسال، افشاکننده عمر دنیای ماست}
*نکته: "علی بن عبدالعزیز گوید[22]: از امام صادق(ع) پرسیدم که سال چند روزاست؟ فرمود: 360 روز است، در 6 روز آن خدای عزّوجلّ دنیا را آفرید و آن 6 روز از سال کم شد و سال 354 روز گردید... . اما سال شمسی؛ به وجود مطهر پنج تن(ص) که شمس همهی عالمیان هستند، 360 با 5 جمع میشود و 365 روز است .که کلّ ظاهر و باطن دنیا و ایام، به سال قمری و شمسی به ساکنان دنیا عنایت میشود".
7)ستون مهرهها در بدن انسان شامل 29 مهره است[23]. اگر بخواهیم راست قامت بمانیم، باید 29 مهره در بدن ما سالم بماند. پس بدان که در وطن، کسانی مثل ستون پابجا و محکم میمانند که بتوانند برای خلق روی زمین تکیه گاههای امن باشند. آنگاه همیشه زنده و همیشه پابرجا هستند. اینها ساجدین و اینها رمز بین بندهها و خداوند هستند!
*همانطورکه یک مکتشف یا مخترع به جایی میرسد که به کشف یا اختراع چیز دست نیافتنی موفق میشود؛ پس او، واسطهی رمز میشود! همینطور پیامبر گرامی(ص)، واسطه رمز معجزه قرآن است و این عزیزان، ساکنین واقعی وطن در دنیا و آخرت هستند.
8)عدد 29 یعنی خودِ آقا امام حسین(ع) و به یک قول امام زمان(عج)! زیرا جمع اعداد 1 تا 20 میشود210 که برابر نام زیبای "امام حسین"(ع) است و عدد 9 هم که آقا حامل 9 ذریه معصوم(ص) بدنیا آمده است. و امام زمان(عج) که آخر جایگاه وطن به وجودش ظهور دارد یعنی بهشت و خود، نهمین فرزند معصوم از امام حسین(ع) است!
[1] ) (د=4)+(ن=50)+(ی=10)+(ا=1)
[2] )آیه 7 سوره مبارکه واقعه
[3] ) آیه 88 و 89
[4] ) آیه 90 و 91
[5] )آیات 92 تا 94
[6]) ایشان روز 13 رجب بدنیا آمدند ولی روز 15 رجب از خانه خدا خارج شدند
[7] ) آیه 30 سوره مبارکه انبیا
[8] )2 تا هیدروژن +یک اکسیژن H2o
[9] ) جایگاه عددی حروفِ (الف=30)+(با=3)= 33
[10]) توضیح کامل عدد 11 در ادامه بیان خواهد شد
[11] ) صد و چهاردهمین سوره
[12] )تحریر المواعظ العددیه:390
[13] ) اشاره به 11 رکعت نماز
[14] ) در کتاب کشکول
[15] )آیه 14 سوره مبارکه مؤمنون
[16] ) البته برخی جاها گفته میشود 206 تا که درواقع بدن 6 قسمت شده و به 200 تا وصل هستند.
[17]) آیه 160 سوره مبارکه انعام
[18] ) آیه 83 سوره مبارکه قصص
[19] ) آیه 45 سوره مبارکه انعام
[20] ) آیه 11 سوره مبارکه انعام
[21] )لو کان العقل رجلا لکان الحسن(فرائد السمطین، ج2،ص68)
[22] ) در کتاب خصال شیخ صدوق.ج2
[23] ) البته 24 مهره ، آزاد هستند و 5تا به هم چسبیدهاند... .