راز دنیا بخش چهارم
بسم الله الرحمن الرحیم
*سوره مبارکه فتح
تنها سورهای که در قرآن کریم شامل 29 آیه است. عدد ترتیب نزول این سوره مبارکه به قلب مطهر پیامبر(ص)111 میباشد. نمیدانم چگونه این حقایق را بنویسم! همین قدر به بضاعت ضعیفم بیان میکنم: عدد ابجد حروف الف=111 است[1]. باطن حرفِ الف، اسرار حروف الم است[2]. و در سوره مبارکه فتح، اسرار عدد نزول قلبی{آن به قلب مطهر پیامبر(ص)} به فتح واقعی رسیدن را، قامت الفِ وجود میخواند. درحالیکه حرف الِف؛ خزانه و گنج تمام حروف است.
*سوره مبارکه فتح؛ سومین سوره در جزء 26 قرآن کریم است[3].که عدد ابجد کلمه حدید=26 میباشد و کلمه حدید، صفت مبالغه حدود خداوند است. و چهارچوب هر خانهای در حدیده کردنِ محدودهی آن است(که تیرآهن میزنند).
*همانطور که بیان شد جایگاه عددی کلمه دنیا=29=وطن است. پس دنیا، وطنی شد که همهی خزانه گنج الفِ وجود انسانها در توان وتقدیر به دستشان میرسد و اگر خوب استفاده کنند به فتح الی یوم القیامت میرسند. و در چهارچوب خانه قبر با عمل یک انسان فاتح وارد میشوند؛ به صورت الفِ وجود که تمام اضافات از او جدا شده است و صورت و سیرت آدمیت را با خود آورده است!
جایگاه عددی حروف الف=30 میشود که برابر با عدد ابجد حرفِ ل است که در واقع مجرای توحید؛ لا اله الا الله میباشد. جالب است که جایگاه عددی حرفِ ل=12 است و کلمه نورانی لا اله الا الله هم از 12 حرف تشکیل شده است. و خداوند کریم دائم ما را به سوی خود میخواند!چنانچه هر سال 12 ماه است و هر ماه 30 روز![4] و قلب کره زمین، خانه توحید؛ خانه خداست! و قبله همه مسلمین و محلّ سجده همه انبیا و اولیا و ملائک و مقرّبین و محل تولد گنج ولایت و اسرار توحید و خزانهی الفِ وجود، و اولین ظهورعدد و نقطه باء بسم الله، اولین حرف یعنی باب بازکننده گنج قرآن یعنی مفتاح و کلید و باب فتح خزانه اسرار کلام الله قرآن مجید؛ اسدالله الغالب؛ مولی الموحدین و مولای متقیان؛ علی ابن ابیطالب صلوات الله علیهم اجمعین است.
*آیا جالب نیست که عدد ترتیب فهرستی سوره مبارکه فتح در قرآن مجید، 48 است که برابر با جایگاه عددی کلمه فاتح میباشد؟! پس انشاءالله با عمل به 29 آیه این سوره مبارکه، فاتح بر نفسِ خود میشویم و به گنج الِف وجودمان دست پیدا میکنیم. که گنجِ الفِ وجودمان هم کلمات مبارک عشرُامثالها میباشد![5] زیرا آخرین آیه این سوره مبارکه(آیه بیست و نهم) ، تمام 28 حرف یعنی خزانه الف را داراست! و اگر ارقام 28 را جمع کنیم(8+2)، 10 (گنج عشر) میشود. ازطرفی به آخرین حرف یعنی غین میرسیم که عدد ابجدش 1000 (اَلْف) است(28=غ=1000). پس انشاءالله وقتی با عمل از اول تا به آیه آخر سوره مبارکه فتح رسیدیم، غنی میشویم!
پس فتحِ واقعی آن است که به عدد یکِ الِف متولد شدیم، اما با دسترسی و استفاده از تمام گنج به حروفِ الْفْ یعنی 1000، به خانه و وطن اصلی؛ قبر میرویم {پس در جمع میشود 1001، برابر با عدد ابجد کلمه ارض و نام مبارک رضا(ع)}.
حرفِ غ را غین میخوانیم که همان حروف غنی پروردگار عالم است. مؤمنان و مخلصان از دنیا که به سلامت بروند، انشاءالله در اسم غنی پروردگار در رحمت رحیمیتش غرق میشوند. جانم به قربان خدای مهربان که چگونه بنده ضعیفش را پذیرایی میفرماید.
در حدیث است که هر کس آیه آخر سوره مبارکه فتح را هر روز صبح و شب تلاوت کند، اگر در آن روز بمیرد به مقام شهید نائل میشود. اللهم الرزقنا
*اما فتح واقعی چیست و کجاست؟ عدد ابجد کلمه فتح=488 است که جمع ارقامش 20 میشود (20=8+8+4) و عدد 20 در دنیا، بهترین نمرهایست که وقتی شاگرد هیچ غلطی نداشته باشد، معلم به او میدهد. درواقع 488 ؛ روشن کنندهی معنی نهایت حل شدن یا ذوب شدن در بندگی خدا و به درجه حبیب الهی رسین است و در همین دنیا به فتح اکبر رسیدن، به منصبِ آدمیت رسیدن، زنده شدن و وطن پیدا کردن در قرب الهی و روزی خوردن نزد پروردگار عالم. به نام مخلصین و مقرّبین و نعم الاوّاب رسیدن و خلاصه شهید شدن فی سبیل الله.
"و لاتحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتًا بل احیاءٌ عند ربّهم یرزقون[6]"؛ "نپندارید کسانی که در راه خدا شهید شدند، مردهاند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و نزد پروردگارشان متنعّم خواهند بود(روزی میخورند)".
حال میخواهید بدانید او کیست که سیدالشهدا شده و مقام ثارالله را گرفته است؟! اگر اعداد 1 تا 20 را با هم جمع کنیم 210میشود[7] که برابر با عدد ابجد نام زیبای "امام حسین"(ع) است! که ایشان به درجه فتح حقیقی رسید (یعنی پیروزی حق بر باطل و خون بر شمشیر) و همهی شیعیان را با وجود مبارک فرزندان معصومش(ص) صدا میزند؛ هل مِن ناصر ینصرنی؟! که امروز این ندای مولا و سرورمان؛ امام زمان (عج) است که آقا خود، داعی الله است چنانچه در زیارت آل یس میخوانیم: السلام علیک یا داعی الله و ربّانی آیاته... .
آیا غیر از این است که حضرت در عاشورا، همه را به رسیدن به گنج الِفِ وجود و به باطنش؛ مجرای توحید لام و به طهارت میم که قلب به میم شدن است، میخواند؟! چون خود، اسرار وطن را در کربلا افشا کرد؛ کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا! پس در وطنِ کربلا باید امتحان عاشورایی بدهیم تا فاتح میدان بندگی خالصانه برای خداوند متعال در دنیا باشیم.اللهم الرزقنا
خوانندگان عزیز! در پایان توصیه میکنم که برای درک بهتر اسرار دنیا، کتاب گنج عشر را هم مطالعه کنید.خالی از لطف نیست که قسمتی از مطالب آن کتاب را در اینجا هم بیان کنم:
عدد 10 در کلمهی دنیا از عالم حُب
پروردگارعالم همانطور که اراده و مشیتش قرارگرفت که خود را بشناساند، مخلوقاتش را بدون نیاز خلق فرمود و اول عالمی که به ظهور ایجاد نمود عالم حبّ بود(عدد ابجد کلمه حب = 10)؛ عالمی که ظرف معرفت شد و صورت نوری گنج عالم در آن ظهور پیداکرد.
بنابراین صورت نزولی آن را در عالم دنیا قرار داد. یعنی در خانه متبرک کعبه و درواقع در جانِ آن{ولایت عظمای چهارده معصوم(ص)}یعنی در وجود مطهر و مقدس امیرالمؤمنان علی(ع)؛ مولود کعبه و یازده فرزند نورانیش(ع). چنانچه میفرمایند: ولایت امیرالمؤمنین(ع)حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی. ولایت مولا علی(ع) قلعه حصن محکمی است که هر کس لیاقت ورود در آن پیدا کند از عذاب خداوند در امان است (در دنیا و آخرت). اما به شرط محبت قلبی به محمد(ص) و آل محمد(ص).
همانطور که گفتیم قلب، خانه خدا در بدن مؤمن است. قلب باید کانون محبت و سلم و دوستی با اهل بیت پیامبراکرم(ص) باشد تا بتواند واقعا خانه خدا در وجود ما باشد! و این قلب، ظرف رضای خداست که اگر قلبی در محوریتِ قلب حجت خدا باشد، هرگز به انحراف کشیده نمیشود و مخلص میشود.
پس باطن محبت که همان گنج حُب خالصانه و حقیقت دهه طُهر و همان محبت چهارده معصوم(ص)است، همان عنایت هبهی پروردگارعالم است که باعث وصل شدن و گشایش و نجات هر انسان مؤمن و معتقد است در دنیا و آخرت که از عالمِ سرّ به وجود مقدس معصومین(ص) و از مجرای وجود علی ابن ابیطالب(ع) که مولود کعبه است به تمام قلوب پاکان و مؤمنان خالص و از آنجا به لطف و فضل خداوند منّان در قبر و تا قیامت باعث این میشود که ما مشمول رحمت و فضل و شفاعت الهی قرار گیریم.
که تمام این محبت، رسیدن به شدیدترین محبت که محبت به خداوند منّان و کریم و سبحان است.وَالَّذینَ امَنوا اَشَدُّ حُبًّا لِلّه[8]؛ و کسانیکه به خدا ایمان آوردهاند، بالاترین و شدیدترین محبت را نسبت به خداوند دارند. و آن قدرشناسی از محبت بیکران اوست که همهی مخلوق را در رحمت رحمانیت و رحیمیتش در دنیا و آخرت غرق کرده است.
همانطور که در زیارت عاشورا میخوانیم: انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم . این است و جز این نیست که من با هر کس شما دوست باشید، دوستم و با هر کس بجنگید میجنگم و با هر کس محبت دارید من هم محبت میکنم و با هر کس دشمن باشید من دشمن هستم. آری! این دوستی واقعی است.
در حالیکه کلمهی دنیا خود با 4 حرف، حامل تمام زیبایی گنج عوالم شد و از آن زیباتر بدن جسمانی انسان کامل، و به تبع آن تمام انسانها به وسع وجودیشان ظرف گیرندهی کلّ عوالم و کلّ اسماء و صفات و تمام آنچه خداوند تبارک تعالی وقتی جسمیت آدم(ع) را خلق نمود، به خود تبریک فرمود که بهترین صورت و بهترین زیباییهای خلقتش شد (فتبارک الله احسن الخالقین[9]). و فرمود من انسان را به صورت خودم که همان صورت اسمائی و صفاتی است خلق نمودم و او را خلیفهی خود در زمین قرار دادم (انی جاعل فی الارض خلیفه[10] ؛ همانا این است و جز این نیست که من قرار دادم او را خلیفه و جانشین خودم در زمین) .
کلّ حقیقت سرّ عدد 14 یعنی گنج 4 روی 10، ولایت و خلافت مطلق از جانب پروردگار عالم مخصوص به 14 معصوم(ص) است{ائمه معصومین(ص) انسانهای کاملند} و این عزیزان استثنا از همهی خلقت هستند. حتی پیامبران(ع) و اوصیائشان از انوار مقدس ایشان خلق شدهاند. و خداوند دربارهی این 14 نور مقدس(ص) میفرماید:"انّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهّرکم تطهیرا[11]" (اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم) این است و جز این نیست که من اراده کردهام که از اهل بیت پیامبراکرم(ص) تمام پلیدیها را پاک کنم؛ پاکی که هرگز در آن آلودگی نخواهد آمد(الی یوم القیامه).
درواقع پروردگار عالم که کلّ ظهور و تجلیّاتش را در عالم سرّ در باطن سبّوحیت و قدّوسیت ذات اقدسش متجلی فرموده بود، این حقیقت تطهیر را در جان ذره ذرههای عالم با تسبیح و تهلیل و تکبیر و تنزیه ظهور داد. که فرمود:"تُسبّح له السمواتُ السَبعُ و الارضُ و مَن فیهنّ و إن مِن شیءٍ إلا یُسبّحُ بِحمده و لکن لاتَفقهونَ تَسبیحهم...[12]". بنابراین تسبیح میکنند برای خدا تمام آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست. و وجود مقدس چهارده معصوم(ص) را الی یوم القیامت به طهارت اظهار فرمود یعنی ذرهای در این عالم خلق نشده مگر در باطن طهارت! حال خوانندهی عزیز از شما میپرسم که در این( دنیا) که خود کلمهی استثنایی است[13] و حرف (یِ)دنیا که برابر عدد10 ؛ گنج الهی است، آیا ذرهای وجود دارد که از بطن حقیقت ولایت جدا باشد؟!
*پس اگر در دنیا نمیآمدیم، به حقیقت گنج وجود و اسرار حروف عملمان نمیرسیدیم! وقتی در دنیا وارد میشویم از ثانیهای که نطفهی ما بسته میشود، تمام حیات ما پشت نون ساکن دنیا قرار میگیرد و به صُوَر مختلف، معنا و حیات واقعی را پیدا میکند! در هر زمان به یک نحو ؛ در شکم مادر، در تولد و زندگی کودکی، در نوجوانی و جوانی و در بقیه عمر، عالم خود را دارد و در هر زمان صورت اصلی ِعمل زمان خود را برای ما نشان میدهد.
در واقع حروف الفبای عربی 28تاست(2تا14تا=28). پس در عالم اسرار صورت نورانی کنز الهی، صورت باطنی نون را شامل است یعنی تنوین و در خلقت روی زمین در دنیا مخرج دهانی را شامل میشود و حامل گنج(14) یعنی 4روی 10 را در دنیا ظاهر میکند. پس تمام سرّ خلقت در یک کلمه قرار دارد و آن هم (ن و ن) است که درواقع در جایگاه حروفی میشود 14و14= 28 ؛ پس در همهی مخلوقات عوالم ظاهر میشود.
خانه خدا روی محلی ساخته شده است که ذیقعد تولد خشکی روی آب است و آن روی حرف (و) میباشد چون پروردگارعالم فرمود: انّا لله و انّا الیه راجعون. حرف (و)؛ حرف وصل است و عالم ماقبل را به عالم مابعد وصل میکند. واو وقتی است که خشکی کشیده شده یعنی دحو الارض شده است (واو =13).
پس کره زمین عدد 13 را حامل شد که همان 4=3+1 یعنی گنج ذات احدیت 10=4+3+2+1 یعنی 4 روی 10 و حقیقت ولایت، اسرار لایتناهی پروردگار عالم برعالم اسفل السافلین جلوه کرد. شاید بتوان این طور تعریف کرد که انسان معمولی فاصلهاش تا انسان کامل، از اسفل السافلین تا لایتناهی است. آن بزرگواران؛ نور بدون ظلمت هستند و ما ظلمت و نور هستیم{ نور ما همان روح قدسی پروردگار عالم است (انی نفخت فیه من روحی) و ظلمات، جسمیت و حیوانیت ما است}.
خشکی در واقع ساحل نجات و محلّ به کمال رسیدن انسان و سکوی پرواز از عالم سفل به عالم اعلاعلیین است . خلاصه خشکی، جسم است برای آرامش روح انسانی و به کمال رساندن آن و حقیقت ذیقعد هر موجود زندهای در این دنیاست .
سِرّ گنج 4 روی 10 در حروف دنیا
کلمه دنیا با حرفِ(د= 4) شروع میشود. در ضمن اینکه کلمه دنیا 4 حرف است به معنای کامل رابع و حقیقت عشر و 4 روی 10 و طهارت 40 و تمام گنج رحمت الهی . عدد ابجد حرف د = 4 است و عدد 4 یعنی خزانه گنج الهی که از روی چهارچوب خلقتی بر 4 ستون عددی حرف ( د )، دنیا ظهور پیدا کرده یعنی گنج عشر و درواقع 4 روی 10 ظاهر شده است. عالم خلقت بر ( د ) وحدت وجود او خلق شده!
حرف (نِ) دنیا همانطور که گفته شد در جایگاه عددی حروف الفبا برابر14 است یعنی همان سرّ عشر پس ولایت عددی 14 نور مقدس(ص) که منت پروردگار عالم است که بصورت جسمانی در دنیا حضور و ظهور پیدا کردند تا همه انسانهای آزاده و عاقل را در ظلّ گنج الهی با شیعه و پیرو شدن وجودهای مقدسشان و نیز عمل به آیات قرآن(حقیقت 14)، آنها را به هدف خلقت یعنی خلیفة الهی برسانند و در نتیجه انسانها، بدون ظلماتِ حیوانی شوند و در ضمن از نظر حروفی وعددی به حقیقت گنج الف وجودیشان در کلمه دنیا نایل شوند و نمره یک عدد الِف خود را بستانند چون انسان نسبت به همه مخلوقات، درجهی یک است( اشرف مخلوقات است). اما به شرط امتحان عشر؛ گذر از حرف (یِ) دنیا با گرفتن مقام مهدویت !
امیدوارم متوجه شده باشید که حرف نون ساکن در باطن کلمه دنیا، همان گنج 14معصوم(ص) است که ولایت مطلقشان از عالم سِرّ در ارض دنیا اظهار میشود و تمام حروف خلقت از وجود ایشان به مفهوم و معنای واقعی خود میرسند. و انسانها بالاخص در جایگاه انسانی که دارای اختیارند باید شیعه و پیرو این عزیزان شوند تا اعمالشان در قیامت با ولایت و امامت این بزرگواران، مفهوم و معنای بهشت را دارا شود. و الا جدایی از این عزیزان، جهنم است . قابل توجه که انسان از نظر زمانی و جسمانی، از نظر عمر گرانمایهاش و خلقتی، تمام رحمتهای واسعهی خداوندی پشت گنج نون ساکن و ثابت دنیا، بالفطره به او میرسد.
حرف (ی) = 10 یعنی گنج عشر میباشد، در اصل 4 روی 10 . این دهه، دههی طُهر است. پس نتیجه میگیریم در کلمه دنیا :
( د )= 4 که 10 = 4 +3+2+1 یعنی 4 روی 10 = 14 .
( ن ) = 50 و جایگاه آن = 14 یعنی 4روی 10 = 14 .
( ی ) = 10 برابر 10=4+3+2+1 یعنی 4 روی 10 = 14 .
( الف ) =1 = یک برابر گنج الف یعنی رسیدن به عدد واحدیت (واحد = 19) است. جمع ارقام 19 برابر 10 میشود (10=9+1) یعنی 4 روی 10 = 14 . درواقع کلمه دنیا بصورت کلی کلمه که چهار حرف است و یکبار چهار حرف دنیا بصورت ( د – ن – ی – ا ) در گنج عددی حرفی هرکدام کامل و به سرّ عوالم 4 روی 10 در جمع حروفی آن ظهور دارد. پس درواقع حقیقت دنیا به 5 معنا، 14 است[14] 70 = 14 × 5 که تمام دنیا، لیل است زیرا عدد ابجد کلمه لیل = 70 است و همچنین عدد ابجد حرف ع= 70 و دلالت به عین ولایت حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و فرزندان گرامیشان دارد .
لیل در دنیا یعنی شب، عالم دنیا ظلمانی و اسفل السافلین است شاید یک دلیل ظلمانی بودنش که خاک است (یعنی جسمیت) این میباشد که فقط کره زمین جاذبه دارد و دنیا، رنگ سیاه را به خود گرفت ( رنگ سیاه؛ جذب کننده تمام رنگهاست) و رنگ کامل است، پس جذب کننده تمام نعمتهای عالم سِرّ و آسمانها و زمین است که نزولات رحمت الهی را به تمام ظرفیت بصورت استعداد جذب میکند و از زمین است که تمام گنج الهی بصورت چهار فصل در سال ظاهر میشود و تمام گنجهای خاک را بصورت طبیعی از خود با رشد نمو( یعرج فیها) میکند و باطن آن آمدن تمام مرسلین و اوصیای الهی و کتابهای آسمانیست که در دنیا نازل میشود .
در ضمن جان طهارت به عدد پنج تن(ص) همان عدد 14 که برابر 40=10×4 . عدد ابجد قسم = عقل = (ر) = 200 که 200=40×5 است، همانطور که در بالا ذکر شد حقیقت دنیا به 5معنا14 است(70=14×5) و به عبارت دیگر میتوان گفت 200=40×5 ، که حقیقت طهارت و دههی طُهر ظاهر شده(دنیا 4حرف است و 4 پایه 40 ) و همان 4 روی 10 ؛ 40=10×4 .
عالم در گنج ولایت غرق است
از مبحث بالا چند درس میگیریم :
- وجودهای مقدس بلاواسطه رزق وحی که پاکترین و نورانیترین روزی است(رزقاً حسناً) را از پروردگار عالم میگیرند( و از وجود مقدسشان که واسطهی خلق هستند) به تمام مخلوقین از جماد و نبات و حیوان و انسان و ... میرسانند. پس ساحت مقدس ایشان، همیشه طاهرند و با زبان ساده بگویم که هرگز بدون وضو و غسل نمیشوند، شاید بپرسید چرا ؟ زیرا این عزیزان؛ انسان کاملند و عاری از هر نوع نجاسات حیوانی هستند.[15]
2-خداوند در آیهی مبارکه آیت الکرسی میفرماین : لا تأخذه سنة و لا نوم . یعنی هرگز خواب که هیچ، بلکه چرتشان هم نمیرود. برای ما انسانهای معمولی، خواب یکی از مبطلات وضو است زیرا ما از خود بیخود میشویم. حال که وزنهی سنگین خلقت بوجود این عزیزان بستگی دارد آیا میشود لحظهای چرت داشته باشند!؟ پس همهی عالم زیر و رو میشود!
3-وقتی در زیارت صبح روز جمعه میخوانیم[16]: آمنت بسرّ آل محمد(ص)، یعنی چه؟ باید هر مسلمان شیعه اعلام کند ایمان دارم به خداوند متعال و ایمان آوردم به پیامبر و خانواده محترمش(ص) و ایمان آوردم به سرّ اهل بیت پیامبر(ص) .
4-وقتی به مولایمان حضرت مهدی(ص)؛ امام زمان(عج) میگوئیم، یعنی اوست که امامِ زمان است یعنی زمان، پشتِ ولایت او روزیِ رزق میگیرد و ولایت بر انسانها و جان آنان دارد و او خلیفه برحق پروردگارعالم بر انسانها و همهی موجودات و مخلوقات است. ( بقیة الله ولی الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف )
5-در حقیقت وجود مقدس معصومین(ص)؛ امامان مبین و قرآن ناطق و کتاب آسمانی ما قرآن مجید؛ امام صامت، صراط مستقیم و نور هدایت از جانب پروردگار عالم برای ما هستند. خداوند در کتاب کریمش میفرماید: لا یمسّه الا المطهرون[17] بدون طهارت، قرآن و همینطور ساحت مقدس معصومین(ص) را مسّ نکنید یعنی تماس نگیرید. پس همانطور که بدون وضو و طهارت دست زدن به آیات مبارک قرآن حرام است، دست زدن به اسماء مبارک پروردگار عالم که تمام معصومین(ص)؛ اسماء الله و همه آل الله هستند نیز بدون وضو و طهارت حرام است .
6- جای بسی افتخار است برای ما شیعیان که پیرو چنین رهبران و امامان پاک و معصوم هستیم که با شیعهی واقعی شدن این عزیزان میتوانیم بنده و عبد خالص پروردگارعالم شویم، یعنی از رضای قلب ولی زمانمان حضرت مهدی(عج) به رضای پروردگار بیهمتای خود برسیم. اللهم الرزقنا .
همین جا متذکر میشوم که خداوند متعال در آیهی آخر سوره مبارکه کهف میفرماید: قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما الهکم اله واحد فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا ولا یشرک بعباده ربه احدا ؛ پیغمبرم بگو اینست و جزاین نیست که من هم مثل شما بشر هستم اما رزق من وحی است از سوی پروردگار یکتا... .
انسانها باید بدانند که هیچگاه مرتبه مقام معظم چهارده معصوم(ص) را با خود مقایسه نکنند زیرا همانطور که ذکر شد این بزرگواران در مقامشان آیه تطهیر نازل شده و از ظاهر و باطن تطهیر هستند یعنی در بدن مطهرشان نجاست نیست و پروردگار عالم لباس جسمانی از جنس طهارت بر روح مطهرشان قرار داد نه مثل بدن ما که اگر ذرهای شکافته شود عین نجس خون از آن بیرون میآید و نجس است .
تمام قرآن؛ حقیقت وجود مقدس آنهاست. ایشان رزق نورانی وحی را حامل هستند و در مقام قرب، هرگز تنزل ندارند چون هادی انسانها در مرتبه اسفل السافلین دنیا هستند. در ضمن اینکه زوجیت آنها را مثل خود نپندارید و سخنی نگویید که مسئول هستید. ایشان از تمام هوسرانیها و دنیا پرستیها مبرّا هستند. مثل حضرت مریم(س) که تمثیل بارز پروردگار عالم در سوره مبارکه مریم است که ایشان برگزیده و تطهیر است. فرزندش بدون پدر متولد شده و حضرت عیسی (ع) در بدو تولد پیامبر بود و کتاب و پیامبری خود را اعلام کرد: انّی عبدالله ءاتانی الکتاب و ...[18] (این است و جز این نیست که من بندهی خدا هستم و با خودم کتاب آسمانی آوردم) .
*حال ببینید دنیا چه عظمت وجودی دارد و این نام پر معنا و زیبا چه گنجی را در خود نهان داشته است ! همیشه همهی انسانها در طلب گنجی بودهاند و هستند و خواهند بود تا به آرزوهایشان برسند. اما نمیدانند که پروردگار عالم این گنج را در4 ماه و ده روزگی جنینی(یعنی 4روی 10) در وجودشان ارزانی داشته و با ورود در دنیا به حیات دنیایی هم وارد گنج میشوند و با رسیدن به حقیقت بندگی در ظلّ تشیع بر محمد و آل محمد(ص) به این گنج واصل میشوند.
پس هر کس که در دنیا زرنگ باشد یعنی اطاعت محض پروردگار عالم را انجام دهد به گنج دست پیدا میکند تا الی یوم القیامت به بالاترین و بهترین ارزشها و مقامها و تمام آرزوهایی که فکر آن هم در سر نمیگنجد میرسد؛ یعنی به قرب الی الله و به روزی نورانی ِعند ربهم یرزقون و به اذن خداوند رحمن و رحیم به جایگاهی که جز خاصان به آن راه ندارند میرسد(فی مَقعد صِدقٍ عند مَلیکٍ مُقتدرٍ[19])
حرف (ی)به عدد عشر در کلمه دنیا -عاشورا
گفتیم که در کلمهی دنیا استثنائاٌ بجای اینکه حرف نون ساکن پشت حرف(ی) ادغام شود اظهار میشود؛ در واقع باید دُیّـا خوانده میشد اما حرف (ن) کاملا اظهار شده و دنیا خوانده میشود. پس نشان میدهد که حرف (ی) که یا خوانده میشود، عشر یعنی ده بودن عمر دنیا را کاملا اظهار میکند. در حدیث مبارک آمده "کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا " یعنی تمام عمر دنیا، عشر است و در آن عاشورای بندگان خدا برپامیشود و کلّ ارض زمین هم محل برپاشدن عاشورا یعنی کربلاست.
نکته: عدد ابجد کلمه کربلا=253 است یعنی خزانهی نگهدارِ حضرت محمد(ص) به نام آسمانیش یعنی احمد(ص) (احمد=53)! و جایگاه عددی کلمه کربلا=46 است که برابر با عدد ابجد اسم مبارک خداوند؛ ولی میباشد.
جمع ارقام 253 میشود10(10=3+5+2) و جمع ارقام 46 هم10میشود(10=6+4). بنابراین(حروفِ) کربلا در جمع (ارقامش)، جایگاهِ عاشورا به عدد 10 است(عشر یعنی10)!!!
عددابجد کلمه عاشورا =578 که جمع ارقامش 20میشود20=8+7+5
و 20=عددابجد حرف (ک) {خداوند کریم در اول سوره مبارکه مریم 5 حرف مقطعه را میفرماید که اول آن (ک) کاف خوانده میشود و یکی از اسماء خداوند، کافی است} و جایگاه عددی کلمه عاشورا=65 است که جمع ارقامش 11میشود(11=5+6) و 11=جایگاه عددی حرف (ک)= عددابجد حج و هو {2=1+1 و 2=ب} همچنین 65=عددابجد کلمه دنیا، پس عاشورا در جایگاهش فقط دنیاست که اتفاق میفتد و برای همهی بندگان خداست.
همه باید عاشورائی باشیم و از حریم اسلام و قرآن و عقیده و ایمان به خدای یکتا، پشت سر وجود مطهر آقا امام زمان (عج) ایستاده و با دشمنان دین و قرآن با علم، باعمل خالصانه، با تربیت صحیح، بانماز، باحجاب، با اسلحهی بندگی و خلوص تا پای جان بجنگیم.
مؤمن باید مثل مولایمان امام حسین(ع) باشد که هنگامیکه در قتلگاه سرش را بلند کرد و دید عدهای با سنگ، عدهای با تیر و نیزه و خلاصه با کلامهای مخالف حمله کردهاند، برای دفاع از دین جدش پیامبراکرم(ص) و ولایت پدرش امام علی (ع) و طهارت مادرش خانم فاطمه(س) و رضای خدای مهربان، سینهی خود را سپر همهی بلاها کرد و اجازه داد تا تیرها و سنگها و نیزهها و ... براو ببارند، زیرا تا ایشان اذن نمیداد هرگز این اجسام که خود، تحت ولایت آقا هستند جسارت به ایشان نمیکردند زیرا همهی این جمادات و نباتات و ملکوت میگویند:
ماسمیعیم و بصیریم وهشیم باشما نامحرمان ما خاموشیم
پس اگر بخواهیم هیچگاه وسواسها و خناسها بر ما غالب نشوند باید پاسدار حریم حدود الهی اول در وجود خودمان و حریم قلبمان و بعد در خانواده و تا هرچه میتوانیم در اجتماع باشیم تا شاید بتوانیم ارادتمان را به ساحت مقدس آقایمان ابراز کنیم. این عمل فقط در جایگاه عاشورا در دنیاست.
چنانچه خداوند متعال میفرماید که خود و اهل بیتمان را امر به اجرای احکام الهی کنیم: "یا ایها الذین آمنوا قُوا أنفسَکم و أهلیکم ناراً وقودها الناسُ و الحجارةُ علیها ملائکةٌ غلاظٌ شدادٌ لایَعصونَ الله ما أمَرهم و یفعلون ما یُؤمرون[20]؛ ای کسانیکه به خدا ایمان آوردهاید، خود را و خانواده خود را از آتش دوزخ نگهدارید، چنان آتشی که مردم(دل سخت کافر) و سنگ خارا آتشافروز آنست و برآن آتش، فرشتگانی سختدل مأمورند که هرگز نافرمانی خدا را نخواهند کرد و آنچه به آنها حکم شود(فوراً) انجام دهند".
جالب است بدانید همانطور که قبلا ذکر شد جایگاه عددی کلمه قیامت هم 65 میشود { 11=5+6 و11=جایگاه عددی حرف(ک) ، 2=1+1 و 2= (ب)} و عاشورا، قیامت صغری در دنیاست. هرکس میخواهد در قیامت، روسفید باشد باید در عاشورای دنیا به درجهی سرباز اسلام و قرآن و شیعهی امام زمان(ص) و مُهر مهدویت و انشاءالله شهادت فی سبیل الله و زیارت لقاءالله با روسفیدی نائل شود. پس نتایج زیر حاصل میشود:
1-انسان دائماً در ابتلا و امتحان است. 2-انسان در سختیها شناخته میشود. 3- جوهر انسان در زحمتها و رنجها سنجیده میشود. 4- خالص بودن هرکس در محک با ناخالصیهاست. 5- جان عدد 10 همان حقیقت 14 و 5 است که حلقهی بندگی میشود و انسان باید در دنیا به این حلقه مزیّن شود تا در آخرت به آن برسد. 6- پروردگار عالم میفرماید: "من جاء بالحسنه فله عشر امثالها[21] " اگر با خود (تا قبر) عمل حسنه بیاوری من ده، مثل (گنج) عشر را به تو پاداش میدهم(یعنی همهی برکات و نعمات تمام نشدنی خداوند کریم) اگر کسی عمل حسن(ع) بیاورد، حسین(ع) نتیجه میگیرد.
عدد ابجد نام مبارک حسن(ع)=118 است که اگر ارقام آن را با هم جمع کنیم میشود 10 [22]. پس در جان حسن(ع) حقیقتِ 10 شکفته شده و پایهی 10 میباشد. عدد ابجد حسین(ع)=128 است و جمع ارقامش 11 میشود[23] که به معنای رسیدن به حج واقعی و معنای هو است.[24]
7-در واقع پروردگار عالم به انسانهای فقیر و هیچِ خود منّت نهاده که به اسم غنیّ خود، آنها غنی شوند و به عالم باقی بروند. وقتی وعدهی عشر امثالها را میدهد یعنی کلّ بواطن را به او میدهد.
8-از عرش خداوند سبحان به زیر آمدیم تا دوباره به عرش با عمل صالح برسیم (در مجرای تنزیه)
9- عدد ده جایگاه ذیقعد، به یقین رسیدن و به ساحل نجات رضای خدا رسیدن است.
10-خشکی ذیقعد زیر خانهی خدا به کربلا کشیده شده تا به هدف آفرینش خداوند باری تعالی با درجهی قلب به میم و رسیدن به 40 در جایگاه شهید با طهارت کامل جلوه کند.
11-همهی انسانها در نتیجهی شیعه شدن به وجود چهارده معصوم(ص) و صادق بودن در عمل به قرآن و پیروی معصومین(ص) میتوانند به کمال و سعادت دنیوی و اخروی خود برسند.
[1] ) مراجعه شود به کتاب گنج الف
[2] ) سوره مبارکه عنکبوت که عددترتیب فهرستیاش 29 است، با حروف مقطعه الم شروع میشود.
[3] )یادآوری میکنم که سوره مبارکه جاثیه که عدد ترتیب نزولش 65 است، بیست و ششمین سورهایست که با حروف مقطعه شروع میشود
[4] ) (12=ل=30 و ل ؛ مجرای توحید است)
[5] ) عدد ترتیب نزول این سوره مبارکه به قلب مطهر پیامبر(ص) ، 111=الِف است
[6] ) آیه 169 سوره مبارکه آل عمران
[7] ) (210=20+19+ ... +2+1)
[8] ) سوره مبارکه بقره-آیه 165
[9] )سوره مبارکه مؤمنون-آیه 14
[10] )سوره مبارکه بقره-آیه 30
[11] )سوره مبارکه احزاب-آیه 33
[12])سوره مبارکه اسرا-آیه 44
[13]) در خواندنش، نون کاملاٌ اظهارمیشود!
[14] ) چهار معنی تک تک حروف و یک معنی کلّ کلمه دنیا که 4 حرف است
[15] ) طبق آیه 33 سوره مبارکه احزاب ؛ آیه تطهیر
[16] ) مفاتیح الجنان
[17] ) آیه 79 سوره مبارکه واقعه
[18] )سوره مبارکه مریم(س)-آیه 30
[19] )سوره مبارکه قمر-آیه 55
[20] ) آیه 6 سوره مبارکه تحریم
[21] ) آیه 160 سوره مبارکه انعام
[22] ) (10=8+1+1)
[23] ) (11=8+2+1)
[24] ) (11=حج=هو)