راز دنیا بخش سوم
بسم الله الرحمن الرحیم
صفات دنیا
در اعداد ابجد، سه عدد هفت، هفتاد، هفتصد برابر با حروف: ز=7،ع=70و ذ=700 است.
صفت حرفِ ز(=7)، جهر است و آن، کتاب عمل است که هر کس به میزان زحمت و سعی و کوشش خود، کتاب شخصیت و جایگاه مقامش را در دنیا و آخرت معلوم میکند و آن آشکار است مانند دکتر، مهندس، کارگر و غیره.
حرف ع (=70)، از حروف استعلاء است یعنی در کنار اینکه کتاب ظاهر خویش را شامل میشود، درجه کیفیت و خلوص عمل را به مرتبه بالای خود میرساند.
حرف ذ (=700) یعنی جایگاه کسانی که مرتبه خود را در باطن کتاب و عمل خویش پیدا کرده و میکنند، بهشت یا جهنم را نشان میدهد.
جایگاه این سه حرف بدین صورت است: دنیا؛ حرف "زا" و برزخ؛ حرف "عین" و قیامت؛ حرف "ذال" است. هر عالم از عالم دیگر وزینتر و پُر محتواتر میباشد.
*مولای متقیان در خطبه 52 و 63 نهج البلاغه میفرماید:
"آگاه باشید! گویا دنیا پایان یافته، و وداع خویش را اعلام داشته است، خوبیهایش ناشناخته مانده به سرعت پُشت کرده میگذرد، ساکنان خود را به سوی نابود شدن میکشاند و همسایگانش را به سوی مرگ میراند{یعنی دنیا رو به فنا و نیستی نهاده و خوشی آن باقی نمیماند مانند جوانی و تندرستی، و به تندی(از اهلش) رو برمیگرداند}. آنچه از دنیا شیرین بود، تلخ شده و آنچه صاف و زلال بود تیرگی پذیرفت، و بیش از ته مانده ظرف آبِ ریخته شده از آن باقی نمانده است، یا جرعهای آب که با آن عطش تشنگان دنیا فرونخواهد نشست.
ای بندگان خدا! از سرایی کوچ کنید که سرانجامِ آن نابودی است، مبادا آرزوها بر شما چیره گردد، مپندارید که عمر طولانی خواهید داشت!
پس به خدا سوگند! اگر مانند شترانِ بچه مرده ، ناله سردهید و چونان کبوتران نوحه سرایی کنید و مانند راهبان، زاری نمایید، و برای نزدیک شدن به حق و دسترسی به درجات معنوی و آمرزش گناهانی که ثبت شده و مأموران حق آن را نگه میدارند، دست از اموال و فرزندان بکشید، سزاوار است زیرا در برابر پاداشی که برایتان انتظار دارم و عذابی که از آن بر شما میترسم، اندک است. به خدا سوگند! اگر دلهای شما از ترس آب شود، و از چشمهایتان با شدّت شوق به خدا یا ترس از او، خون جاری گردد و اگر تا پایان دنیا زنده باشید و تا آنجا که میتوانید در اطاعت از فرمان حق بکوشید، در برابر نعمتهای بزرگ پروردگار، به خصوص نعمت ایمان، ناچیز است".[1]
"آگاه باشید! دنیا خانهای است که کسی در آن ایمنی ندارد، جز آنکه به جمع آوری توشه آخرت پردازد و از کارهای دنیایی کسی نجات نمییابد{در دنیا از معصیت خدا بپرهیزید و به سبب کردار خود بر مرگهایتان پیش دستی کنید(در زندگی نیکوکردار باشید تا پس از مرگ، ایمن گردید)}
مردم به وسیله دنیا، آزمایش میشوند؛ پس هر چیزی از دنیا را که برای دنیا بدست آورند، از کفشان بیرون میرود و بر آن محاسبه خواهند شد، و آنچه را که در دنیا برای آخرت تهیه کردند، به آن خواهند رسید و با آن خواهند ماند.
دنیا در نظر خردمندان، چونان سایهای است که هنوز گسترش نیافته، کوتاه میگردد و هنوز فزونی نیافته، کاهش مییابد"[2].
و از حضرت رسول اکرم(ص) نقل شده که "روزی گوسفندی را در منزلش کشتند و همه را در راه خدا بخشیدند و گردن آن را برای حضرت گذاشتند. وقتی حضرت تشریف فرما شد به ایشان گفتند: همه را در راه خدا دادیم و فقط گردن آن برایتان مانده. و حضرت فرمودند: همه مانده است و یک گردن رفته است". خداوند متعال میفرماید: "ما عندکم یَنفَد و ما عند الله باق...[3]" یعنی آنچه نزد شماست فنا میشود و آنچه نزد خداست، باقی میماند. و در سوره شریفه الرحمن میفرماید:"کلّ مَن علیها فان و یبقی وجه ربّک ذوالجلال و الاکرام[4]". همه کس و آنچه دارند فانی میشود مگر آنچه برای ذوالجلال و الاکرام است که باقی میماند.
*دنیا برای مؤمنان قدرشناس، مزرعه است! چنانچه پیامبر(ص) میفرمایند: "الدنیا مزرعة الاخره[5]". در دنیا بذر افشانی میکنند و در قیامت، در سایه درختانی که بذرشان را خود کاشتهاند، لذت میبرند و از میوههایش تناول میکنند. آیا اگر در دنیا نمیآمدیم، میتوانستیم به مقام قدر خود یعنی خلیفة اللهی برسیم؟! پس بسی منّت بر ماست که بدنیا آمدیم. الحمدلله ربّ العالمین.
*و یکی از صفات دنیا، تکریر است یعنی اندکی از عمل در همین دنیا به انسان بر میگردد. و این صفت در حرف "ر" است. عدد ابجد حرف ر=200 است که برابر با عدد ابجد کلمه عقل است. شاید بتوان اینطور معنا کرد که دنیا مخصوص انسان است چون پروردگار عالم نعمت عقل را فقط به انسان کرامت نموده است و تمام نعمتهای زمینها و آسمانها را برای انسان و انسان را برای عبادت خودش خلق نموده است. نه آنکه نیازی به عبادت انسان دارد بلکه در مجرای عبادت (در دنیا) به او لیاقت و ظرفیت رسیدن به نزدیکترین مقام قرب را نسبت به خود عطا کرده است .
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
تعریفی از حرفِ " و ":
همانطور که قبلا بیان شد، تمام مسیر دنیا؛ از یک آمدن و به یک پیوستن است. درعبارت "انّالله و انّا الیه راجعون"، واو وصل میان عبارت، تعبیرِ دنیاست! همانا این واو، سیر میان صفا و مروه عمل است تا سلامت به رضای او برسیم.
|
مقسوم |
مقسوم علیه |
عدداصلی |
|
1 |
6 |
6 |
||
2 |
3 |
6 |
||
3 |
2 |
6 |
||
جمع |
جمع |
جمع |
||
|
6 |
11 |
18 |
|
عدد ابجد حرف و=6 است و عدد 6 به یک معنا، عدد کامل است زیرا جمع مقسومهایش با خودش برابر است و رمزِ حقیقت عدد 6 را مقسومهایش افشا میکند! پس مقسومهایش 1 و 2 و 3 میشود و این 3 عدد، مظهر ظهور تمام گنج اسرارعالم بالا برعالم دنیا است. و جمعشان هم 6 میشود(6=3+2+1) به همین علت 6 ، عدد کامل است.
جمع مقسوم علیههای عدد 6 میشود 11 (11=2+3+6) و عدد 11، تمام اسرار عالم بالا در دنیا است . پس فقط دنیا، سکوی پرواز به جانب قربِ هو(=11) است.
عدد اصلی یعنی 6 ، 3 بار تقسیم شده که در جمع میشود 18 (18=6+6+6) و 18 ، برابر با عدد ابجد کلمه حی ؛ صفت ذاتی پروردگار عالم است که همه در مجرای اسمِ حی او خلق شدهاند و در دنیا ذرهای نیست که ظهور پیدا کند و حی نشده باشد! و دنیا به عدد 18 غنی شده (1000×18) که به 18000 منزل ظهور پیدا کرده است.
پس عدد 6 سه بار تقسیم میشود که دنیا در سه ابعاد طولی و عرضی و ارتفاعی ظهور دارد و تماما در گنج عدد سه به چهارِ یوم قیامت وصل میشود ( سه=65=قیامت، این عدد در قسمتهای قبل کامل توضیح داده شد). درضمن که اندازهی مِلکِ دنیا را 6 دانگ زدند. و هرکس بخواهد مِلکی بخرد، 6 دانگ است پس بهشت هم باید 6 دانگ نصیب ما شود! چون توحید است و باید شریک نداشته باشد.
*اما حرفِ "و" به عدد 6 ، رمز ظهور خلقت است. درواقع حرف وصل و حرف عطف است؛ وصل است چون دو عالم ندیدنی را به فضل خداوند متعال بر انسان مکشوف کرده و وصل میکند چنانچه خداوند فرمود: انّا لله و انّا الیه راجعون.
و عالم دنیا در 6 روز خلق شد{ هوالذی خلق السموات و الارض فی ستّة ایام ...[6] } . ابتدا بصورت نقطه ارض و بعد از این نقطه، زمین را گسترده فرمود(دحوالارض)، پس حرفِ "و" میشود "واو" که عدد ابجد حروف واو=13 است که این عدد برابر جایگاه عددی حرف م؛ باب طهارت به عدد ابجدِ 40 میباشد. و همچنین عدد 13 ، برابر با عدد ابجد نام زیبای خدای سبحان؛"احد" جلّجلاله است، نشان دهنده اینکه همهی این مخلوقات از کلمه ارض و همه جلوه سبحان در مجرای سبوحیت و قدوسیت ذات اقدس احدیت و مجرای توحید است.
*عدد 6 به عربی، ستّه میباشد و عدد ابجد سته=465 است که برابر با نام زیبای "مهدویت" و جمع اعداد 1 تا 30 است[7]. یعنی برابر با تمام جزءهای قرآن مجید و تعداد روزهای هر ماه سال و برابر عدد ابجد حرفِ "ل"؛ مجرای توحید است که جایگاه عددی حرف ل=12 میباشد به جلوه 12 قسمت قرآن مجید و 12 ماه سال و 12 بروج آسمانی و 12 امام معصوم(ص)!
پس چنین است که قرآن عزیز، 114 سوره دارد که به قول پیامبر(ص) تمام محتوای آن در سوره مبارکه حمد و تمام آن در 19 حروفِ بسم الله الرحمن الرحیم جمع است. حال اگر 114 را بر 19 تقسیم کنیم، 6 میشود (6=19÷114) و جالب اینکه صد و چهاردهمین سوره قرآن (آخرین سوره)، سوره مبارکه ناس است که 6 آیه دارد. که اگر 114 را بر 6 تقسیم کنیم، 19 میشود(19=6÷114). همهی گنج در باطن و ظاهر قرآن عزیز آمده است!
پس درواقع اعداد و حروف؛ شناسنامههای معارف هر مخلوق و مخصوص، دنیا و مخلوقات در دنیا میباشد.
*عدد 6 به فارسی شِش خوانده میشود که عدد ابجد شِش=600 و برابر با عدد ابجد کلمه "عصمت" است (پس در گنج طهارت، ظهور دارد). و این عدد برابر عدد ابجد حرف "خ" است که صفت این حرف، خروره یعنی سخت گرفتن است. بنابراین دنیا، محلّ گیرکردن و گیردادن و به معنی امتحان و امتحان و امتحان است!
و اگر بخواهیم خوب و خیّر و خلاصه خادم ائمه معصومین(ص) و بنده خوب خدا باشیم[8]، باید از پشت صافیهای زیادی رد شویم. و خلاصه که "خ" یعنی خلاص شدن از بند وسواسها و خناسها و مخلص شدن که خداوند در این وادی عصمت، میخواهد ما هم در عمر کوتاهمان به مقام و جایگاه و در مجرای عصمت برسیم چون وقتی به دنیا آمدیم، پاک بودیم و بی گناه، باید وقت از دنیا رفتن هم به پاکی برسیم. دیگر اینکه آخرین لحظه عمر، جان به خرخره میرسد و اینجا سختترین لحظه عمر است. امیدوارم که خدا این لحظه را بر همه ما آسان فرماید.آمین
.*جالب است که اگر حروف شِش را با ضمه بخوانیم، شُش میشود که محل تنفس و محل ظهور حیات ما در دنیاست و تمام رگ هستی ما به نفَس ما وابسته است. و اینجا جاییست که خداوند شُشها را در قفسِ سینه، کنار قلب قرارداده است که خیلی معنا دارد!
*دیگر اینکه عدد 6 در دنیا، ماندنی نیست!(چنانچه اگر جنین 6 ماهه بدنیا بیاید ، نمیماند) و دنیا، زمین و آسمان هم با تمام عظمتش، میمیرد و سِجِلّش در هم پیچیده میشود (یَوم نَطوی السماءَ کطَیِّ السّجلِّ للکتب...[9])و ماه و ستارگان و ... میمیرند (...کلّ شیءٍ هالکٌ الا وجههُ...[10]). اما خداوند متعال برای انسان معانی را باز فرمود تا انسان در این عدد 6 ، برای آخرتش زنده و جاوید شود. چنانچه درباره امام حسین(ع) توضیح داده شد.
نکته: حروف کلمه انسان هم زیباترین و متوازنترین و کاملترین وجه را به خود گرفته است. چراکه یک "ان" در ابتدا، حرف "س" در وسط و در انتها هم یک "ان" قرار دارد. و جایگاه عددی هر سه بخش 15 میشود :
کلمه انسان : ان س ان
جایگاه عددی : 15 15 15 (45=3×15)
جمع ارقام : 6 6 6 (18=3×6)
(ان=1+14=15)، (س=15)، (ان=1+14=15) که 3 تا 15 تا میشود 45 تا؛ برابر با عدد ابجد کلمه آدم و جایگاه عددی کلمه انسان. جمع ارقام 15 هم میشود 6 پس 3 تا 6 تا میشود که عدد ابجد کلمه عصمت الله=666 است و ائمه معصومین(ص)؛ عصمت الله هستند.و 3 تا 6 تا میشود 18 تا (18=6×6×6) که برابر با عدد ابجد کلمه حی و سنّ خانم فاطمه(س) است .
عدد ابجد کلمه انسان=162 است که در جمع ارقامش 9 میشود (9=2+6+1). انسان که اشرف مخلوقات است، پروردگار عالم در جمع عددش او را 9 قرار داد و همهی عالمیان را برایش مسخّر فرمود و تمام دنیا را برایش قرار داد تا بهترینهای عالم باقی (رضوان الله اکبر) را برای خود به عدد 9 فراهم آورد!
عدد 162 بر 9 قابل قسمت است و 18 میشود(18=9÷162) که تمام دنیا تا آخرت، 6 منزل معنا شد و خودِ منزل دنیا، 18000 منزل است که برای هر انسان در قسمت بندی 9 گانهی اسمش به عدد 18، هر عددِ یک آن، 1000 تا 1000 تا برایش حساب میشود. و 18، همان 3 تا 6 تا است!
خلاصه کلمه انسان که جمع الجمع همه مخلوقات است؛ جامعِ جمع هر سه تا 6 تا است ( هم در جایگاه عددی و هم در عدد ابجد).
شصت و پنجمین سوره مبارکه قرآن از نظر فهرستی و ترتیب نزول
شصت و پنجمین سوره مبارکه قرآن از نظر فهرستی، سوره مبارکه طلاق است و از نظر ترتیب نزول به قلب مطهر پیامبر(ص)، سوره مبارکه جاثیه است. که در هر یک از این دو سوره مبارکه به نحوی گنج معارف دنیا را به چگونگی استفاده از آن بیان فرموده:
*سوره مبارکه طلاق:
به ظاهر کلمه طلاق برای ما به جدایی معنا شده، درحالیکه طلاق یعنی جداشدن از ماسوای الله و آزاد شدن از قیدهای وسواسها و خناسها. چنانچه در این سوره مبارکه حدود 3 بار در آیات، و من یتّق الله آمده است : و مَن یَتقِ الله یَجعل له مَخرجا[11] (هر کس از خدا بترسد یعنی تقوای الهی داشته باشد، برای او راهی برای بیرون شدن هست). و مَن یَتق الله یجعل له مِن اَمره یُسرا[12](هر کس از خدا بترسد یعنی تقوی پیشه کند، خداوند کارش را آسان میکند). و مَن یَتق الله یُکفرعنه سَیئاته و یُعظم له اجرا[13](هر کس از خدا بترسد یعنی تقوا پیشه کند، گناهانش را از او میزداید و او را پاداشی بزرگ میدهد).
سوره مبارکه طلاق در جزء 28 (که این عدد در مقام عددی ، عدد کامل است). و عدد ترتیب نزولش به قلب مطهر پیامبر(ص)، 99 است که برابر با عدد ابجد کلمه مانح و مناح ( بسیار بخشنده) و عدد ابجد حروفِ حامیم (حروف مقطعه حم بصورت بسیط) میباشد. خداوند کریم در آیه 11 این سوره مبارکه میفرماید: رسولا یتلوا علیکم آیات الله مبیّنات لیخرج الذین آمنوا و عملوا الصالحات من الظلمات الی النورو من یؤمن بالله و یعمل صالحا یُدخله جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا قد احسن الله له رزقا (پیامبری که آیات روشن خدا را برایتان میخواند تا کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، از تاریکی به روشنایی آورد و هر که را به خدا ایمان آورد و کار شایسته کند به بهشتهایی درآورد که در آن نهرها جاری است. همواره در آنجا بمانند و خدا روزیشان را بهترین رزق گرداند). اللهم الرزقنا .
خوب دقت کنید و توجه داشته باشید! پس پروردگار عالم در دنیا با نسخه حکیمانهاش، راه نجات را نشان میدهد. برای رسیدن به بندگی خالصانه باید از درون به حقیقتِ طلاق برای جداشدن از نفس اماره و حیوانیِ خودمان برای رسیدن به کمالات انسانی کوشش کنیم و شرطش؛ همان یتّق الله است یعنی خود نگهداری، یعنی پرهیز از آنچه که ما را به وسوسه میکشاند و خلاصه تقوای الهی پیشه کنیم . میفرمایند که دنیا خود را در غالب هوای نفسی دنیاییش با تمام ظاهرفریبیاش به امیرالمؤمنین علی(ع) عرضه کرد و آقا فرمود من تو را سه طلاقه کردم. یعنی همانطورکه میدانید فرد بعد از سه طلاق نمیتواند رجوع کند و باید مُحلّل بگیرد. و چون دیگر دنیایی نیست (که محلل شود)، پس دنیا در وجود آقا راه ندارد.
براستی اگر با دقت و نگاه سالم و نورانی به این مطالب بنگریم، متوجه میشویم که اگر هر زن و شوهری با سه مرحلهی "ومن یتق الله"، خودش را در باطن طلاق نفسی از هرگونه وسوسه و ظلمات جدا کند، آیا زندگیها بهشتی نمیشود؟! زندگی خانوادگی در دنیا، نقطه کانون زندگی هر انسانی است. و مهمترین مرحله زندگی هر کس در دنیا در خانواده شکل میگیرد و تمام مسئولیت با پدر و مادر است.
چنانچه پروردگار عالم در قرآن کریم، هر دو وجود را (به کلمه والدین) مورد خطاب قرار میدهد و به فرزندان سفارش احترام و محبت به آنها میفرماید. و در قرآن عزیز به تعداد آیات سوره مبارکه حمدش که 7 آیه دارد، 7 بار نام والدین را فرموده است. پس والدین هم وظیفه بس سنگینی در مقابل فرزندان دارند. چنانچه عدد ترتیب نزول این سوره مبارکه 99 است که برابر نام زیبای خداوند؛ "مانح" است یعنی بسیار بخشنده و به نام مبارک حامیم، دست رحمت رحمانیت خداوند بر سر خانوادههای سالم است.
*پس همانطورکه گفته شد ترتیب فهرستی این سوره 65 است یعنی انشاءالله خانواده (در کنار هم) به بهشت بروند. که خداوند در قرآن میفرماید: بعضی خانوادهها در بهشت دور هم جمع میشوند که زندگیشان مقام حسن و از نظر معنویت به جلوه زکی باشد و به درجه مقام اول برسد و نتیجه تربیت فرزندان، زندگی بهشتی و موفق آنها باشد.
*این سوره 12 آیه دارد که اگر در معنای عدد 12 دقت کنیم این عدد ظاهرا یعنی برای هر جوان با ازدواج صحیح، دوا،زده شد. و اگر اعداد 1 تا 12 را با هم جمع کنیم؛ یعنی از آیه 1 تا 12 این سوره را عمل کنیم، برابر 78 میشود که برابر با عدد ابجد نام زیبای "حکیم" است و همانطورکه میدانید دنیا در زوجیت غرق است چه حقیقی و چه مجازی یعنی همه در حکمت خداوند غرق است و ما باید تسلیم حکمت حکیم الحکما؛ پروردگار عالم باشیم.
*پیامبر(ص) فرمودند: بهشت زیر پای مادران است. و همچنین در جای دیگر نقل شده در آن زمان که آقایان برای جهاد راهی میشدند و پیامبر(ص) هم از مقامات و ثوابهای جهاد میفرمودند... ، عدهای از خانمها خدمت پیامبر(ص) رسیدند و اعتراض کردند که چرا ما این مقامات و شهادت و ثوابهای آخرت را نداشته باشیم؟ ایشان فرمودند: جهاد المرأ حُسن التبعل یعنی جهاد خانمها، خوب اداره کردن زندگی زناشوییشان است.
البته درست است که برخی از این حدیث، سوءاستفاده کردند اما اگر خوب دقت کنیم بهترین پیام و بالاترین پیامد پیروزی و نتیجه زندگی موفق الی یوم القیامه را به خانمها میدهد. یعنی شاید برای مردها شرایطی مهیا شود که در میدان جنگ حاضر شوند اما همهی خانمهایی که ازدواج میکنند، به میدان جهاد دعوت میشوند! پس خانمها باید بدانند که در میدانِ جهادشان، گاه کشته میشوند، گاه اسیر، گاه مجروح و گاهی هم پیروز.
پس اگر با آمادگی و تهیه اسلحه کامل ایمان و تقوی و صبر و علم به احکام الهی و حدود خدا در زندگی عمل کنند، برای هر جور نتیجهای آماده میشوند. و در هر حال و هر زمان (به هر نحوی) از دنیا بروند، شهید هستند و تمام زندگیشان و نفسهایشان، مقام شهید فی سبیل الله را دارد.
پس وقتی زن(خودش) بهشتی باشد، نتیجه عملش و بازتاب آثار زندگیش در وجود فرزندانش، بهشت است. آنگاه است که بهشتِ وجودِ خودش چنان ترفیع میگیرد که بهشت خانواده، زیر پای اوست!
بنابراین سوره مبارکه طلاق، تماما حکمت است! امیدوارم بتوانیم در دنیا به بهترین درجاتِ " من جاء بالحسنة فله عشر امثالها" برسیم. انشاءالله
*سوره مبارکه جاثیه:
همانطورکه بیان شد عدد ترتیب نزول این سوره مبارکه به قلب مطهر پیامبر(ص) 65 میباشد. عدد ترتیب فهرستی این سوره مبارکه در قرآن مجید، 45 و شامل 37 آیه است و با حروف مقطعه شروع میشود[14]. و در جزء 25 قرآن مجید قرار دارد.[15]
*جالب است که این سوره مبارکه، یکی از هفت سوره ایست که با حروف مقطعه"حم" شروع شده است[16] که به یک معنا در تفسیر آمده: حم، جلوه حمایت پروردگار عالم بر بندگانش است. اگر حروف حم را بصورت بسیط بنویسیم حامیم؛ عدد ابجدش میشود 99 که برابر با عدد اسماء الحسنی پروردگار عالم است و برابر با عدد ترتیب نزول سوره مبارکه طلاق به قلب مطهر پیامبر(ص) میباشد. پس از نظر معارف عددی، شاید به این بیان ظاهر شود که خداوند چه از نظر طولی(عددی) و چه از نظر عرضی(حروفی)، بندگانش را تحت حمایت قیّومیتش حمایت میکند؛ هم در دنیا و هم در آخرت.
*عدد فهرستی این سوره مبارکه در قرآن کریم، 45 و برابر با عدد ابجد اسم مبارک آدم(ع) است. پس باید این حمایت، سبب شود تا ما در دنیا در فهرست آدمیان قرار بگیریم.{ملا شدن چه آسان، آدم شدن محال(چه سخت) است}
*به شرط عمل به 37 آیه سوره مبارکه جاثیه و 37، برابر با عدد ابجد نام مبارک زکی است یعنی نورانی شدن، پاک شدن از ظلمات نفس و واقعا آدم شدن. یعنی تمام کدورتهای هوای نفس را با اسم مبارک زکی باید شست! و خلاصه پاک و تطهیرنگهداشتن ظرفِ دل که فقط جای محبت خداوند و پیامبر(ص) و اهل بیت مطهرش (ص) است. زکی یعنی چنان مقاوم شویم که تیرهای وسواس و خناس نتواند خرمن اعمال صالحمان را بسوزاند.
خداوند یکتا در آیه 28 این سوره مبارکه میفرماید: و تری کلّ أمّة جاثیه (میبینی آن روز که کلّ امتها به زانو در آمدهاند). جالب است که کلمه جاثیه از جثی میآید و در فارسی، جسی با سین یعنی پریدن و بلند شدن، یعنی سبک شدن. اما جثی با ث چقدر سنگین است! که انسان باید با تمام محمولههای عملِ یک عمرش، پرش کند. آنگاه خوشا به حال کسی که جستنِ سبک و پرواز داشته باشد{درحالیکه جثی با ث(جاثیه) یعنی به زانو درآمدن از فرط سنگینی!}
از طرفی عدد 37 ، برابر با عدد ابجد اسم مبارک خداوند؛ اول است که تا زکی نشویم به اول هم نمیرسیم. و خداوند فرمود: انّا لله و انّا الیه راجعون (اول و آخر اوست ؛ هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن[17]). اسمِ اول خداوند، گنج اسرار و علوم و خزانه حروف و اعداد و تمام زیباییهای ظاهری و باطنیِ ما تا قیامت است. چنانچه سقف حروف، 28 تاست و سقف اعداد، 9 تا که اگر با هم جمع کنیم 37میشود( 37=9+28). و اگر کسی بتواند عمل صالح و خالصانه به معنای این حروف و اعداد که نسخه حکیم خداوند یعنی قرآن، داشته باشد به درجه و مقام اول، نائل میشود.
پس عدد ترتیب نزول این سوره مبارکه به قلب مطهر پیامبر(ص) 65 (=دنیا) است یعنی این مهلت فقط از سکوی دنیاست و آدم شدن فقط در دنیاست، نورانی شدن و به درجه اول رسیدن و به رضای خدای اول، واصل شدن فقط در دنیاست.
عدد 37 هم برابر با جایگاه عددی نام زیبای "حسن(ع)" است و همانطور که قبلا بیان شد عدد 65 برابر با جایگاه عددی نام زیبای "امام حسن(ع)" است. و خداوند متعال میفرماید: من جاء بالحسنة فله عشر امثالها[18]. اگر با خودت عمل حسن را (تا قبر) بیاوری، پروردگار عالم ، عشر امثالها را عنایت میفرماید. پس نمره 20 برای بنده و شاگرد اول شدن، به درجه حسن(ع) رسیدن است و فقط در دنیاست که میتوانی به این درجات برسی.
پس کسانیکه سنگینی بارِ تکلیف الهی را در دنیا کشیدند و به زانو افتادند، اما صبر کردند و شاکر بودند و خسته نشدند تا قبول حسن را گرفتند، در قیامت از قبر تا بهشت چنان جستنی (پَرِشی) میکنند که به طرفة العینی وارد بهشت میشوند و در جایگاهشان با عزت و احترام مینشینند .اللهم الرزقنا
یادآوری میکنم که این سوره مبارکه در جزء 25 قرار دارد و عدد 25 برابر با جایگاه عددی کلمه حمد است که خیلی معنا در خود نهفته دارد! زیرا بندهی حامد و شاکر در دنیاست که تمام درجاتی که در بالا بیان شد، در آخرت نصیبش میشود و بالعکس.
*نکته: قابل ذکر است که سوره مبارکه انعام 165 آیه دارد که برابر است با عدد ابجد حروف لااله الا الله !
درواقع پروردگار عالم با لطف، اَنعام به بندگانش میدهد تا با استفاده در راه خدا، اگر انسان بنده خالص باشد، به اِنعام خداوند نائل میشود!
در ضمن اینکه عدد 165 معنی میشود به 65+100 : عدد 100 برابر با حرف ق یعنی نگهدارنده است و 65 هم برابر با عدد ابجد کلمه دنیا و وطن و مکه ! ما با بدن جسمانی (به دنیا) آمدیم. پس جسم ما، مرکب است و حیوانی، و روحمان انشاءالله انسانی است تا به اِنعام برسیم! باید از حیوانیت جدا و به کمال انسانیت برسیم. نام این سوره مبارکه اَنعام به معنی چهارپای حلال گوشت است که باید با نام خدا ذبح شود و خالق یکتا چهارپای حلال گوشت را رامِ انسان کرده است. پس اگر نفس حیوانی ما با نام خدا ذبح شود، بدن ما هم رام درگاه خدا میشود و فرمانبر و عبد خدا میگردد. انشاءالله
بیست و نهمین سوره مبارکه قرآن از نظر فهرستی و ترتیب نزول
بیست و نهمین سوره مبارکه قرآن از نظر فهرستی، سوره مبارکه عنکبوت و از نظر ترتیب نزول به قلب مطهر پیامبر(ص)، سوره مبارکه قریش است.
*سوره مبارکه عنکبوت:
این سوره مبارکه، بیست و نهمین سوره قرآن از نظر فهرستی است. همانطورکه متذکر شدم عدد 29 ؛ برابر با جایگاه عددی کلمه "دنیا" و "وطن" است. پس این سوره مبارکه به یک نحو معانی زندگی دنیا را در طریق مؤمنان و در مقابل جاهلان و کافران تبیین و تعریف میفرماید! و خالص از ناخالص، راستگو از دروغگو ، زشت از زیبا و نعمتهای بهشتی و عذابهای جهنمی تعریف شده است و توضیح چگونه زیستن و انتخاب وطن حقیقی را نشان میدهد!
در قرآن کریم نام 5 حیوان به سورههای قرآن ظاهر شده است:
1)بقره به معنای گاو ماده (دومین سوره) 2) نحل به معنای زنبور عسل(شانزدهمین سوره) 3)نمل به معنای مورچه(بیست و هفتمین سوره) 4)عنکبوت(بیست و نهمین سوره) 5)فیل(صد و پنجمین سوره)[19].
زندگی دنیا را به یک معنا به زندگی عنکبوت و دنیا را در سستی به تار عنکبوت (خانهای که از آب دهان عنکبوت ساخته شده) مثال زدهاند. که در آیه 41 این سوره مبارکه میفرماید: "مثل الذین اتخذوا مِن دونِ الله اولیاء کمثل العنکبوت اتخذت بیتا و إنّ اَوهن البیوت لبیت العنکبوت لو کانوا یعلمون".
همانطورکه اشاره شد خداوند متعال در سوره مبارکه انبیا میفرماید: "یوم نطوی السماء کطیّ السِّجلِّ للکتب...[20]" . پس روزی میآید که سجلّ دنیا هم درهم پیچیده میشود! یعنی دنیا با تمام خزائنش میمیرد؛ ماه و خورشید و ستارگان میمیرند... ! دنیا به عدد 6 (روز) خلق شده است. و عدد 6 ، عددی است که ماندنی نیست چراکه اگر جنینی 6 ماهه متولد شود، میمیرد. یعنی دنیا وجودی نیست که به آن تکیه کنیم! که پروردگار عالم میفرماید: "کلّ نفس ذائقة الموت...[21]" . همه مخلوقات و همه انسانها و همه موجودات در دنیا، مرگ را میچشند.
پس هرچقدر هم بخواهی برای زندگی دنیا مکان محکم تهیه کنی (حتی مثل قوم ثمود که در دل کوهها خانههایشان را ساختند اما با صیحه آسمانی همه مردند و خانههایشان بر سرشان خراب شد )، باز هم خالق یکتا زندگی دنیا را کوتاه و خانههایش را به اوهن البیوت تشبیه میفرماید.
اما خداوند متعال در همین کتاب آسمانی قرآن در سوره مبارکه توبه[22] میفرماید که پیامبر(ص) در زمان هجرت از مکه معظمه به مدینه منوره (که کافران تعقیبشان میکردند)، در غاری پناه گرفتند و به اذن خداوند جلوی محل ورودی غار یک عنکبوت تار تنید و ... که دشمنان منحرف شدند. و جانِ وجود نورانی پیامبر(ص) به ظاهر جسمانی و به باطن؛ جان قرآن عزیز و گنج رسالت و ولایت، صحیح و سالم به مدینه منوره انتقال یافت.
پس اگر دنیا و اسبابش؛ آنچه که خداوند متعال از نعمات مادی و معنوی در آن برای بندگانش عنایت فرموده، خوب و صحیح استفاده شود، همین خانههای سست ، پناه محکم برای آخرتمان میشود! و انسان با عمل صالح و سالم به عالم قیامت منتقل میشود. و آثار سالم و صحیح از خود باقی میگذارد و بقا پیدا میکند و به حیات طیب و زندگی بهشتی در رضوان الله اکبر میرسد.انشاءالله
در آیه 45 سوره مبارکه عنکبوت خداوند یکتا[23]، ذکر اکبرِ خود را معرفی میفرماید و معجزه نماز را که چگونه فرد را از خطرات وسواس و خناس و فحشا و منکر مصون میسازد. زیرا تار عنکبوت، دام است برای طعمههایش! و وسواس و خنّاس و منکرات و شیاطین هم، دامهای مختلف و متنوعی هستند برای انحراف بندگان خدا!
پیامبر(ص) فرمود: "الصلوة عمود الدین"."نماز ستون دین است". وجود مبارک ائمه معصومین(ص)، حقیقت نماز و ستون دین هستند. و حضرت فرمود که قرآن و عترت(ص) در کنار هم هستند. پس بدون شیعه و پیرو ائمه طاهرین(ص) شدن و عمل به احکام قرآن نمیتوانیم در مصونیت از خطرات دنیا قرار بگیریم و به میزان و تعادل عمل مقبول برسیم. جالب است عدد ابجد کلمه میزان که یکی از اسماء قرآن عزیز است برابر 108 میباشد که جمع ارقامش 9 میشود[24] (پس خود میزان یعنی در بلوغ قرار گرفتن). و جایگاه عددی کلمه میزان= 45 میشود که برابر با عدد ابجد اسم آدم(ع) است. پس نماز واقعی، ما را میزان و در آخر به کمال آدمیت میرساند.انشاءالله
*عدد ترتیب نزول سوره مبارکه عنکبوت به قلب مطهر پیامبر(ص)، 85 است که برابر با عدد ابجد اسم مبارک خداوند؛ "داعی" میباشد و یکی از القاب امام زمان(عج) هم، داعی الله است که خداوند یکتا بوسیله خلیفه برحقش، دائماً انسانها را به سوی خود میخواند(دعوت میکند) تا گمراه نشوند[25]. و عدد ترتیب فهرستی این سوره مبارکه 29(=دنیا=وطن) است که در دنیا، جایگاه وطنِ واقعی خودمان را با عمل صالح تعیین میکنیم.
*سوره مبارکه عنکبوت با حروف مقطعه الم شروع میشود[26] که خیلی معنا در خود نهفته دارد و رمز حقایق سوره مبارکه را با این حروف نورانی راهنمایی میفرماید! و 69 آیه دارد که برابر با عدد ابجد اسم مبارک خداوند؛ "حاکم" است. خیلی زیباست که خداوند حکیم میخواهد با کتاب نورانیش که حکمت است، ما به عقلمان، حاکم وجودمان باشیم! و انسان در مقام خلیفةالله است. اگر بخواهد این اسم با مسمّی باشد و برایش بماند، باید با بندگی خالصانه خداوند یکتا، حاکمیتش را تا قیامت و به بهشت برساند و خوار و ذلیل و کوچک نشود!
همچنین عدد 69 برابر با عدد ابجد اسم زیبای حضرت "زینب"(س) است. خانمی که اربعین پیروزی حق بر باطل و خون بر شمشیر و راه سبز نگه داشتن عُمرِ عمل را به قرب الهی و زنده شدن حقیقی، را به عمل صالح به همهی انسانهای آزاده نشان داد و راهنما گردید. جالب است که عدد ابجد کلمه "سبز" هم 69 میشود. پس انشاءالله عمل به 69 آیه مبارکه سوره عنکبوت، ما را به جایگاه سبز یعنی زنده و بدون عیب و به صورت حسن(ع)، به بهشتی حقیقی در قرب الهی میرساند که این همان معنای آیه مَن جاءَ بالحسنة فله عشرُ أمثالها[27]. اللهم الرزقنا
*سوره مبارکه قریش:
عدد ترتیب نزول این سوره مبارکه به قلب مطهر پیامبر(ص)، 29 است. و همچنین بیست و نهمین سورهی جزء 30 میباشد که 30، برابر با عدد ابجد حرف ل؛ مجرای توحید؛ لا اله الا الله است.
*این سوره مبارکه 4 آیه دارد که کلّ ارکان گنجِ الف وجود و اسرار آیت الکرسی است. و چهارچوب حدید الهی در میزان کتاب الله و عترتی صلوات الله علیهم اجمعین است چراکه پیامبر(ص) از قبیله قریش است.
*عدد ابجد کلمه قریش=610 است که جمع ارقامش 7 میشود[28] که حقیقت اسرار وجودهای مبارک در جمع گنج محمد و آل محمد(ص)، حمد است و همه، خزانهی گنج عشر هستند و خداوند متعال خواست که قدوم مبارک این برکت در دنیا برسد و ظاهر شود! و عدد 610 معنی میشود به 10+600 :
عدد 600 ؛ برای دنیاست چراکه اگر خلقت دنیا را به عدد 6 روز مطالعه کنیم: عدد ابجد کلمه شِش=600 میشود![29] عدد ابجد حرفِ خ=600 است و صفت این حرف، خروره یعنی گیر دادن است که فقط در دنیا، امتحان و گیر دادن است که هرکس با قبولی برود، دیگر از همه گیر و بندها آزاد میشود(الی یوم القیامه). اما هرکس که در دنیا از گیر و بند بندگی فرار کند، ازلحظه مرگ تا زمانی که خدا میداند، گرفتار گیر و بند عذابها و سختیهای قبر و قیامت و جهنم است.
عدد 10 ؛ درواقع همان گنج عشر است . و در دنیا باید به قبولی در امتحانات، به گنج عشر وصل باشیم تا قبول شویم. چنانچه همان اتممناها بعشر است تا ما را به اربعین لیلةِ عمرمان برساند.
*عدد ترتیب فهرستی سوره مبارکه قریش در قرآن کریم، 106 است که برابر با عدد ابجد حروف "نون" میباشد. شاید به همین دلیل از امام معصوم(ص) نقل است که برای اینکه غذای شما برکت کند، این سوره مبارکه را روی غذا بخوانید... . زیرا نون، برکت است!
اما دلیل زیبای دیگر اینکه حرف نون از حروف استثناست که وقتی پشت تمام حروف قرار میگیرد و روی همه به معنا اثر میگذارد: 6 تای آن را اظهار، 15 تا اخفا و یک حرف را قلب به میم میکند. در تجوید حرف نون دو مخرج دارد هم در دهان و هم در بینی(غنّه) و همچنین از نظر نوشتاری هم به دو صورت نوشته میشود: یکی صورت زمینیاش که حرفِ ن است و دیگری صورت آسمانیش که تنوین است.
عدد ابجد حرف ن=50 و برابر با عدد ابجد کلمه کُل است و جایگاه عددی حرف ن= 14 میباشد که اگر دروس را تا بحال با دقت مطالعه کرده باشید، به خوبی عظمت این سوره مبارکه و توضیحات پیرامونش را درک میکنید! که تا پشت انوار 14 نور مقدس(ص) قرار نگیریم، هرگز به معنای وجودِ خود نمیرسیم و عمرمان بیبرکت است و همانطور که بیان شد احوالمان در قبر و تا قیامت به گیر و بند و گرفتاری است.
بنابراین سوره مبارکه قریش پیام بسیار عمیقی در خود نهفته دارد! که اگر خانواده محترم پیامبر(ص) از قبیله قریش است، امت ایشان هم باید قریشی شوند تا از برکات وجودهای مبارک به اسم غنی و فتح واقعی در جایگاه وطن حقیقی یعنی بهشت؛ رضوان الهی و قرب نورانیش به روزی نور به وجود مبارکش؛ عند ربهم یرزقون نائل شویم. اللهم الرزقنا
*یکی از زیباییهای این سوره مبارکه این است که همانطورکه خداوند متعال فرمود: "لایلاف قریش. ایلافهم رحلة الشتاء و الصیف" ؛"برای اینکه قریش با هم انس و الفت گیرند. الفتی که در سفرهای زمستان و تابستان برقرار بماند". آن روز هم که عالم مثل برف زمستان؛ مثل پشم ریسیده شده پخش میشود، آن روز خیر و برکت برهمهی عالمیان ظاهر میشود. همانطورکه برای تغذیه در دنیا برکت است، ساعتی که آن غذا که روزی است هم زیرورو میشود، پس برکت آن برای مؤمنان ظاهر میشود.
و در ادامه میفرماید: "فلیعبدوا ربّ هذا البیت. الذی اطعمهم مِن جوع و آمنهم مِن خوف"؛ "پس باید یگانه خدای خانه کعبه را بپرستند.که به آنها هنگام گرسنگی، طعام داد و از ترس خطر آنان را ایمن ساخت".
پس نتیجه آنکه قوهی آن غذا باید بندگی خداوند شود!
آن روزی نتیجهی رزق رحمانیت بر همه آشکار میشود، که به صفت رحیمیت پروردگار عالم، روزی رحمت را تا قیامت دریافت میکند که آنجا؛ وطن حقیقی و رزق حقیقی است و این است که عدد ترتیب نزول این سوره مبارکه به قلب مطهر پیامبر(ص) 29 است! والله اعلم
[1] ) خطبه 52 (ص73) نهج البلاغه(ترجمه مرحوم دشتی)
[2] ) خطبه 63 (ص79) نهج البلاغه(ترجمه مرحوم دشتی)
[3] ) آیه 96 سوره مبارکه نحل
[4] ) آیات 26 و 27
[5] )شرح الکافی-الاصول و الروضه-(للمولی صالح المازندرانی)،ج7ص120، الحدیث الثانی و التسعون
[6] ) آیه 4 سوره مبارکه حدید
[7] ) (465=30+29+...+2+1)
[8] ) همه با حرف خ شروع میشود
[9] ) آیه 104 سوره مبارکه انبیا
[10] ) آیه 88 سوره مبارکه قصص
[11] )آیه 2
[12] آیه 4
[13] )آیه 5
[14] )بیست و ششمین سوره ایست که با حروف مقطعه شروع میشود.
[15] ) جایگاه عددی کلمه حمد=25 است
[16] )7 سوره مبارکه که با حم شروع میشود(سوره 40تا46): غافر، فصلت، شورا، زخرف، دخان، جاثیه، احقاف{سوره مبارکه جاثیه، ششمین سوره است که با حم شروع میشود!}
[17] )آیه 3 سوره مبارکه حدید
[18] ) آیه 160 سوره مبارکه انعام
[19] ) البته نام ششمین سوره قرآن مجید انعام به معنای چهارپا(یِ حلال گوشت) است که چون مستقیم نام برده نشده، در اینجا فقط 5 سوره مبارکه را نام بردیم .
[20]) آیه 104
[21] ) آیه 57 سوره مبارکه عنکبوت
[22] )آیه 40: "إلا تنصروهُ فقد نصرهُ الله إذ أخرجه الذین کفروا ثانی اثنین إذ هما فی الغار إذ یقول لصاحبه لاتحزن أنّ الله معنا فأنزل الله سکینته علیه و أیّده بجنود لم تروها و جعل کلمة الذین کفرواالسفلی و کلمة الله هی العلیا والله عزیزٌ حکیمٌ". "اگر شما او را (یعنی رسول خدا را) یاری نکنید البته خدا او را یاری خواهد کرد چنانکه هنگامیکه کافران، پیغمبر را از مکه بیرون کردند خدا یاریش کرد (و بر در غار کوه پردهی عنکبوتان و آشیانه کبوتران گماشت تا دشمنان که به عزم کشتنش آمده بودند او را نیافتند) آنگاه یکی از آن دو تن که در غار بودند (یعنی رسول) به رفیق و همسفر خود گفت: مترس که خدا با ماست. آن زمان خدا وقار و آرامش خاطر بر او فرستاد و او را به سپاه و لشکرهای غیبی خود که شما آن را ندیدهاید مدد فرمود و ندای کافران را پست گردانید و ندای خدا(دعوت اسلام) را مقام بلند داد که خدا را بر هر چیز کمال قدرت و دانایی است".
[23] ) "اتل ما اوحی الیک من الکتاب و اقم الصلوة إنّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر والله یعلم ما تصنعون" ."ای رسول ما آنچه را که از کتاب آسمانی قرآن بر تو وحی شد بر خلق تلاوت کن و نماز را (که بزرگ عبادت خداست) بجای آر که همانا نماز است که اهل نماز را از هر کار زشت و منکر باز میدارد ، همانا ذکر خدا بزرگتر (و برتر از حدّ اندیشه خلق) است و خدا به هرچه کنید آگاه است".
[24] ) (9=8+0+1)
[25] ) شاید به همین دلیل است که باید صدای اذان، بلند از مأذنههای مساجد پخش شود و مسجد، محلّ نماز شد!
[26] )پانزدهمین سوره ایست که با حروف مقطعه شروع میشود.
[27] ) آیه 160 سوره مبارکه انعام
[28] ) (7=0+1+6)
[29] ) شاید بفرمایید که شش به فارسی است. اما حروف هم در فارسی و هم در عربی یک ملکوت دارد