لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام پروردگار که سرّ اسماء اعظم خود را با سه حرف "الف"، "س" و "م" (اسم) فاش کرد. که عدد ابجد این سه حرف "101" است و از مجرای ولایت "با" و رسالت "سین" ظهور دارد (بسم).

بنام مولایی که در عین "غیب الغیوبی" ظاهر و در عین "ظهور" غایب است، و با صفات "رحمان" و رحیمش" کل نعمتهایش را بر ما منت نهاد.
ع شفائی



هدف از ایجاد این وبگاه، رسیدن به معرفت مولایمان، پروردگار عالم و ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) و حقایق و معارف قرآن است.
در این راه همواره، آن بزرگواران مددرسان بوده و با دست غیبی راه صحیح را گشوده اند و عنایاتی بسیاری به دست آمده است.

عنایت شود: نشر و استفاده نا صحیح از مطالب بدون ذکر منبع، شرعا صحیح نیست.

برای تهیه کتاب های مجاز منتشر شده توسط نویسنده و مولف مطالب فوق، میتوانید با شماره زیر ارتباط برقرار نمائی

09308839373 لطفا در ایتا یا واتزاپ پیام ارسال فرمائید





راز اسم انسان بخش دوم (بخش آخر)

پنجشنبه, ۱۱ آذر ۱۴۰۰، ۰۵:۰۶ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

معنی کلمه انسان در اعداد:

عدد ابجد کلمه "انسان" معادل با 162 است. حاصل جمع ارقام آن برابر با 9 است(9=2+6+1). هر انسان 9 فلک، 9 عالَم، 9ماه و 9 روز و 9 ساعت را طی می‌کند تا به این دنیا وارد شود. ظرف آدم برای رسیدن به کمال انسانیت ، می‌بایست در عشر امتحان الهی به 90 برسد، یعنی9×10=90 که برابر عدد ابجد "میم" است. "میم" ، تنها حرفی از حروف الفباست که قلب شده است. نون ساکن قبل از "باء"، به حرف "میم" قلب می‌شود و حرف "میم" را می‌سازد.

عدد 90 خود برابر با عدد ابجد حرف "ص" است. "صاد" خود ، چشمه‌ی حیات طیبه زندگی انسان در عالم عرش است که به فضل پروردگار عالم در قلوب انسان‌ها همان چشمه ، زمزم شده است. آنچه رزق رحمانیت و رحیمیت خالق یکتای مهربان است از این چشمه، به تمام وجود ما جاری می‌شود و صورت انسانی را در اعمال ما ظاهر و باقی می‌کند.

در آیه10 سوره مبارکه فاطر می‌‌خوانیم "...یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه..."؛ سعادتمند می‌شود و به درجه رفیع می‌رسد  انسانی‌که به حیات طیب می‌رسد.

جالب این است که جایگاه عددی کلمه "انسان" = 45 است، مجموع 4 و 5 برابر با 9 می‌شود. عدد ابجد اسم "آدم" نیز 45 است که در بطن خویش ، جایگاه انسانی را نهفته دارد. جایگاه عددی اسم "آدم" برابر با 18 است که 18 ، جایگاه عددی حرف "ص" است. و این عدد به روایتی معادل با سنّ حضرت زهرا(س)است‌ که آن حضرت، امّ الائمه(ص) نامیده شده است.

عدد ابجد "سین" که خود میزان و تعادل همه زیبائی‌ها بود 120 می‌شود که برابر با عدد ابجد اسم مبارک "علیّ (ع)" با یاء مشدد است . جایگاه عددی "سین"=  39 می‌شود که برابر جایگاه عددی کلمه "سبت" است(سبت به معنی روز شنبه از ایام هفته است) و عددابجد سبت =462 می‌شود (12=2+6+4) و12 ، برابر با جایگاه عددی حرف "ل"  به عدد ابجد 30 است. و30=جایگاه عددی نام مبارک اعلا(که خداوند از اسم اعلای خود، نام حضرت  را ، علی(ع) نهاد) . پس در کلمه انسان دو کفه هم تراز و هم کفو؛ علی (ع) و زهرا (س) نهفته است که آن، آبروی همه ما انسان‌ها است(به شرط صورت و عمل انسانی).

"ابرو باد و مه و خورشید و فلک در کارند       تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری"

"همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار                شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری"

"انی ما خلقت سماءً مبنیه و لا ارضاً مدحیهً و لا قمراً منیراً و لا شمساً مضیئهً و لا فلکاً یدور ولا بحراً یجری و لا فلکاً یسری الّا فی محبه هولاء الخمسه". "به درستی‌که من خلق نکردم آسمان بناشده را و زمین کشیده شده را و نه ماه روشنی دهنده را و نه آفتاب درخشنده را و نه فلک را که دور می‌زند و نه دریایی که جاری است و نه کشتی‌ای که سیر می‌نماید مگر به محبت و دوستی پنج تن آل عبا".(حدیث کسا) اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم.

کلمه "انسان" در قرآن به تعداد 368 مرتبه آمده است که اگر ارقام آن را با هم جمع کنیم می‌شود 17= 8+6+3 (17رکعت نماز واجب در شبانه روز داریم!)که در کلمه انسان هم ، جمع عدد ابجد "الف و نون" اول و آخرش هرکدام 51 است که آن نیز معادل رکعات نمازهای واجب و نوافل  در شبانه روز می‌باشد!

پس نتیجه می‌گیریم صورت انسانی پیدا کردن، به شرط نماز است آن هم نمازی که در تمام امور ، قلب انسان را خاشع و خاضع اوامر پروردگار عالم می‌کند. در ادامه می‌توان به این نکته اشاره کرد که از عجایب جایگاه  عددی اسم انسان این است که توازن و میزان عددی را هم در بر دارد. چنانچه در کلمه انسان می‌نویسیم:             

توازن عددی کلمه "آدم" در جایگاه عددی "انسان"

ا + ن

س

ا+ن

معادل با جایگاه عددی حروف بالای جدول

1+14

15

1+14

توازن هر سه بخش با جایگاه عدد حرف "سین" که برابر با3 ×15 = 45= عدد ابجد "آدم" و جایگاه عددی "انسان"

 

15

 

 

15

 

 

15

 

3 تا 6 برابر با 18،که همان جایگاه عددی "ص" و سنّ مبارک "حضرت زهرا(س)" است.

1+5=6

1+5=6

1+5=6

         

         

 

 

 

 

 

مخارج دهانی حروف کلمه "انسان"

الف اول، همزه است و مخرج آن حلقی است. عدد بسیط همزه ، 110 می‌باشدکه هرگاه روی الف ظاهر شود با عدد یکِ الف جمع و معادل 111 می‌شود و عدد ابجد کلمه" الف" هم 111 است و چه زیبا و پر معناست که الف با تمام معانیش که سِرّ و رمز حروف است ، همراه نفس درونش که همزه است خود را جلوه داده و تاج "کَرّمنای" انسانی بر سر هر انسان مؤمن است .

خالق مهربان ما با همزه و صفت نِبر آن تمام محتویات عقلی  ، حسّی ، کلامی ، ادبی ، علمی ، خلقی ، تشرّفات انسانی ، فکر و هوش ، دید بصیرتی ، سامع شدن ، رسیدن به حس ششم و خلاصه، الهی شدن را به انسان می‌رساند:" خلق الانسان، علّمه البیان" (سوره مبارکه الرحمن آیات 3و4)

مخرج دهانی حروف سین و نون ، هر دو ذُلَقی است (نوک زبانی)؛ با تماس نوک زبان به پایین دندان‌های پیشین ،حرف (سین) و  با بالای دندان‌های ثنایا ، حرف( نون)  ادا می‌شود.

حرف سین دارای صفت همس است اما صفت حرف نون ، جهر است. این بدان منظور بیان شد که نون ، جوهر سرّ انسان است که در لوح ظاهر می‌شود اما سین ؛ جانِ نون است و اخفاء است و صدای آرامی دارد. نکته ظریف دیگر اینکه: اولین نون در کلمه انسان ، به صورت اخفاء اداء می‌شود اما نونِ انتها، اظهار می‌شود.با توجه به قواعد تجویدی نون دارای دو مخرج است ؛ در دهان و در بینی. اخفاء و اظهارش هر دو سرّ وجودش را معنا می‌کند. اولین نون در کلمه انسان جوهریتی مخفی دارد، مثل نوزاد انسان که تمام صفاتش بالقوه است. در نون آخر انسان ، اظهار صورت می‌گیرد زیرا در حیات دنیایی تمام کمالات و سرّ اعمال او مخفی می‌ماند تا در آخرت بطور کامل اظهار شود.

در این دنیا هم، وقتی آدمی به مقام شامخ انسانی که خلیفه الهی است دست پیدا کند، میان دیگر انسان‌ها، اظهارمی‌شود یعنی امام عمل دیگران می‌شود مانند شهدا، صدیقین، اولیاءالله و صالحین. در نهایت ، صورت انسان؛ قائم بر حق و تصویر کلّ آفرینش است! الحمد لله ربّ العالمین.

عدد 9 در اسم انسان

عدد ابجدکلمه‌ی انسان=162 است که در جمع ارقامش 9 می‌شود. انسان که اشرف مخلوقات است ، پروردگار عالم در جمع عددش او را 9 قرار داد و همه‌ی عالمیان را برای او مسخر فرمود و تمام دنیا را برایش قرار داد تا بهترین‌های عالم باقی (رضوان الله الاکبر) را برای خود به عدد9 فراهم آورد. 162 بر 9 قابل قست است و 18 می‌شود (18 هم در اسرار اعداد، یکی از پر معناترین اعداد است)که جمع ارقامش 9 می‌شود. تمام دنیا تا آخرت 6 منزل معنا شده(منزل اول:صلب پدر  ،  منزل دوم:رحم مادر  ،  منزل سوم:دنیا  ،  منزل چهارم:قبر  ،  منزل پنجم:عالم برزخ ،  منزل ششم:عالم قیامت). منزل دنیا 18000 منزل است و برای هر انسان در قسمت بندی 9 گانه‌ی اسمش به عدد 18، هر عدد یک آن 1000تا 1000تا برایش حساب می‌شود.

جایگاه عددی کلمه‌ی انسان=45 است که برابر با عدد ابجد نام مبارک آدم(ع) است (البته این معنا برای جایگاه اسم انسانِ کامل منظور است) و 9=5+4 . 

خوب است بدانید انسانی که جمع عددش 9 است یعنی چه؟ یکی از زیبایی‌هایش این بود که جایگاه عددی نه =19 می‌شد و حقیقت 19 به گنج نام مبارک پروردگار عالم ؛ واحد (=19) می‌رسید. حال منظور راچگونه درک می‌کنید؟آیا برنمی‌گردد به معنای "الواحد لا یصدر الا الواحد" ؟! و این وجود انسانِ کامل است. پس در حقیقت ، در دنیا فقط انسان است که می‌تواند مورد خطاب کلام الهی قرار بگیرد و فقط انسان است که توفیق اختیار در اعمال خود را دارد و خداوند ربّ العالمین در سوره مبارکه بقره آیه 256(آیت الکرسی) می‌فرماید:"لا اکراه فی الدین" در انتخاب دین هیچ اجبار و اکراهی نیست، هرکس باید با رضای دل ، بندگی پروردگار عالم را انجام دهد، تا به مقام رضا به رضای خدا برسد و در آخرین نفس‌های عمر به میعادگاه حق با دعوت نامه‌ی "یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة " برسد.(آیه 27و28سوره مبارکه فجر).

دیگر این‌که در مقام رسیدن به بلوغ 9 کمالات بندگی، درواقع باید عدد 9 انسان شدن را از خداوند کریم دریافت نماید. آنگاه همان‌طور که نوزاد در دنیا ، بعد از 9 ماه کامل به دنیا می‌آید و تولد پیدا می‌کند و حیات جدید خود را در دنیا دریافت می‌کند ، انسان مؤمن هم در بلوغ عمر دنیائیش در گذران عمر به عدد 9 باید به مقام شهادت فی سبیل الله نائل شود. که پروردگار عالم در آیه 169 سوره مبارکه آل عمران می‌فرماید: "ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون" .حساب نکنید انسانی که در راه خدا کشته شد مرده است(یعنی آنقدر بالغ شد که فهمید باید در قربانگاه با اراده و نیت قلبی ،خودش لباس حیوانیت را از جان خود جدا کند) بلکه زنده است زیرا او با صورت انسانی، بدون ظلمت حیوانی وارد عالم قرب می‌شود ، پس متولد می‌شود و خداوند می‌فرماید نزد من روزی می‌خورد.پس مرده نیست! چون مرده غذا نمی‌خورد ولی شهید زنده است و رزقا حسنا نصیبش شده است. چرا گفتیم به بلوغ 9 رسیده؟ زیرا:

  1. همان‌طورکه جنین، 9 ماه در شکم مادر است تا سالم و کامل بدنیا بیاید ، به عدد 9 بلوغی هم باید در رحم دنیا به سر ببرد(اما در این بلوغ ، شاید راه صد ساله را یک شبه طی کند)

2 )در جایگاه عددی نه ، به عدد 19 رسید یعنی از حروف بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد که محلّ بسمل شدن است گذشت و در جایگاه مبارک شهادت فی سبیل‌الله جایگزین شد. عدد ابجدکلمه شهید=319 است . 300=عدد ابجد حرف(ش)که افشا کننده است و عدد 19 هم که جایگاه بلوغ عدد9 است. پس در زمان شهادت فی سبیل الله، مؤمن به جایگاه بلوغ 9 متولد می‌شود و 19 وجود خود را افشا می‌کند . درضمن اینکه یک انسان اگر به مرگ طبیعی بمیرد باید اول او را غسل دهند و کفن کنند، کارهای تدفین را برایش انجام دهند و توحید و معاد و نبوت و نام مبارک چهارده معصوم(ص)را تلقین بخوانند. اما شهید به عدد 19 از حروف نام پنج تن(ص) هم که خود 19 حرف است به عنوان شیعه و امت گذشته. دیگر اینکه عدد ابجد شهید =319 که اگر ارقامش را جمع کنیم 13 می‌شود (13=9+1+3) و عدد 13 ، برابر با جایگاه عددی حرف) است که عدد ابجد (م)=40 می‌باشد. یعنی او به یک طرفه العین از عالم سفل به عالم اسرار طهارت(40)و از آنجا به قرب الهی انتقال داده شد(اللهم الرزقنا)پس به طهارت رسید و قابل حضور در عالم قرب شد. درنتیجه خونش پاک می‌شود (خونی که در دنیا اگر ذره‌ای از بدن بیرون می‌آمد عین نجس بود) و وجودش میته نمی‌شود چون زنده شده (میته، عین نجس است) و چون زنده شده غسل نمی‌خواهد. درواقع قلب به میم شده است و تمام عمر نورانیش از ظلمات دنیا به سلامت خارج شده است . سوره مبارکه بقره آیه 257:"الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور" هر کس خدا را ولی خود بداند پروردگار عالم او را از ظلمات به سوی نور هدایت فرماید و از ظلمات نجات دهد.

شهید، لباس مجاهدتش نزد خدا برایش خلعت افتخار است (کفن نمی خواهد) و او نه در دنیا برهنه می‌شود و نه در آخرت ؛ هرگز بدون لباس محشور نمی‌شود و به تبع امام حسین(ع) با آبروی تمام به بهترین درجه قرب که خداوند متعال برایش قرار دهد جای می‌گیرد.

پس بلوغ9پیداکردن، وظیفه ماست که کمتر کسی به این درجه می‌رسد چون ما هنوز خودمان و نعمت‌های وجودیمان و عنایات مولایمان را نمی‌شناسیم. ائمه معصومین (ص) راه به بلوغ رسیدن را به ما یاد دادند. اما مردم ظالم در حقّ این عزیزان جفاکردند و آن‌ها را به شهادت رساندند ، در حالی‌که آن بزرگواران جز راه شهادت نپیموده بودند. خدایا ما را قدردان وجودهای مقدس قراربده. آمین

نکته: انسان از بدو تولدش در حقیقت نُه، یعنی  به جایگاه 19 متولد می‌شود . پس تمام سلول سلول بدنش، 9 است و هر نفسش، گذر از19 است. در زمانی که انسان به سنّ بلوغ می‌رسد، پروردگار عالم قابلیت ورود در ساحت پاک طهارت بندگی خودش را به او می‌دهد. آنگاه تازه به عمل و حقیقت عمل بلوغ یافته احکام منور می‌شود. و زندگی او برای هر نفس ، جهاد فی سبیل الله را طی مسیر می‌کند و با قربان کردن نفس حیوانی (دل هوای نفسی) و به بلوغ رسیدن به کمال انسانی زندگی آخرتی، در دنیا با هر نفسش، برایش نو،زده می‌‌شود(19) ؛ یعنی بهار در بهار(نورٌ علی نور). امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید: هر کس دو روزش مثل هم باشد مغبون (و برخی گفته اند ملعون) است. زیرا ایشان می‌‌‌‌‌داند در قیامت چه حسرتی برای انسان غافل می‌آید. امیدوارم برای ما نباشد. انشاء الله

عدد 9 در خلقت انسان کامل و حضرت آدم(ع)

پروردگارعالم، انسان را که اشرف مخلوقاتش است به عدد 9 خلق فرمود . که مقصود ما در درجه اول انسان‌های کامل شامل چهارده نور مقدس معصومین(ص) و پیامبران الهی و اوصیایشان هستند(وجود مقدسشان، سلطان ولایت بر همه مخلوقات از ظاهر و باطن است) و بعد به تنزل مقام، انسان‌های معمولی.

کلمه انسان از اسماء الهی است و یکی از زیباترین، متعادل‌ترین و میزان‌ترین کلمات است که شامل 5 حرف می‌باشد. عدد ابجد انسان=162 که در جمع ارقامش 9 می‌شود (9=2+6+1) بنابراین بر تمام اعداد و ارقام و حروف عالم سیطره وجودی دارد.چنانچه پروردگار مهربان ما در کلام کریمش می‌فرماید: ما همه آسمان‌ها و زمین را در تسخیر انسان قرار دادیم. و انسانی که بلوغ همه‌ی خلقتش است را برای عبادت و بندگی خودش قرار داد(البته به اختیار) و انسان را مقام ازلی و ابدی عنایت فرمود و تنها مخلوقی است که لیاقت انس و رسیدن به عالم قرب خداوند را داراست(به شرط اخلاص).

باری تعالی در خلقت وجود مقدس حضرت آدم(ع)، تمام نه افلاک یا عوالم؛همه را در یک ظرف جسمانی او قرار داد. که جمع تمام این عوالم در ظرفی قرار گرفت که قابلیت گیرایی آن را به ایشان داده بود و مذکّر نامیده شد یعنی ظرفِ ذکر. و تمام عالم که اسماء او هستند شد ، ظرف علّم الاسماء. پس در جمع عوالم نه‌گانه، این‌طور ظاهر می‌شود 1+2+3+4+5+6+7+8+9=45 که برابر با عدد ابجد کلمه آدم(ع)می‌باشد.اگر ارقام 45 را جمع کنیم 9 می‌شود(9=5+4) و 45 تقسیم بر 9 می‌شود5 (5=9÷45). پس حروف آدم ، سیر نگه‌داری و ظرف کلّ زیبائی‌های خلقت اسماء الهی شد و در مقابل تمام مخلوق ایستادگی کرد. آیه 72 سوره مبارکه احزاب:"انا عرضنا الامانة علی السماوات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان...". و در آیه 21 سوره مبارکه حشر پروردگار عالم می‌فرماید: این حمل سنگین(اشاره دارد به قرآن) به کوه‌ها دادم از ترس متلاشی شدند و هیچ‌کدام از مخلوق قبول نکردند"لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیة الله..." .

پس آدم به عدد 45، مقامِ نه را گرفت که 45=5×9 و 9=5+4 ، اولین انسان، پیامبرخلق شده؛کامل و صاحب منصب آدمیت؛پیامبر اولوالعزم یعنی جهان و تمام انسان‌ها از نظر جسمانی، فرزندان حضرت آدم(ع) و حوا(س) هستند و ایشان بر همه‌ی انسان‌ها ولایت دارند و مقام صفوة الهی گرفتند.خانم حوا(س) که خلق شد،پروردگار عالم به آدم(ع) فرمود که ایشان مؤنث تو است یعنی دومی شما و ایشان دفعتاً خلق شد به عدد9. اما اسم مبارکش حوا(س) نامیده شد که به عدد ابجد، 15 می‌شود و عدد15 ازجمع 1تا 5 تشکیل می‌شود(15=5+4+3+2+1). عدد 15 در نام مبارک خانم، مثل همان عدد نه که گفته شد می‌باشد، که عدد5 جمع کننده‌ی باطن 14 بود و در اصل سرّ عدد 15 خیلی معانی را شامل می‌شود؛ هم عدد 9 در بطنش است و هم میزان تمام حروف است چراکه:

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم مبارک حوا(س) با هم برابر است و 15 می‌شود که 15=جایگاه عددی(س) و عدد ابجد(س)=60 می‌باشد، چنانچه جمع ارقام15 ، برابر6 می‌شود (6=5+1) و عدد 6، رمز همه اعداد و پایه‌ی خلقت عالم دنیاست. بنابراین در خلقت از نظر جسمانی، همه‌ی مخلوقات از وجود ماده یعنی مؤنث ظاهر می‌شود. خداوند متعال در آیه 4 سوره مبارکه حدید می‌فرماید:"هو الذی خلق السماوات والارض فی ستة ایام..." . حرف (س) ، میزان همه‌ی حروف است (در کتاب راز انسان توضیح کامل داده شده است). زُبر و بینه سین با هم مساوی است؛ زبر[ س=60 ] ، بینه [ین=60 ]. پس (س)=(ین)=60 و سین=120 و 120، برابر با احزاب قرآن کریم و همچنین نام مبارک علیّ(ع) با یائ مشدد است.

جالب است که حرف(س) از حروف مقطعه، در سوره مبارکه یس هم آمده است که این سوره، "قلب قرآن " است. حرف (یا)، ندا است و حرف(س) خطاب پروردگار عالم به میزان‌ترین وجود عالم ؛ پیامبراکرم(ص) می‌باشد. یکی از اسماء قرآن، سین است ،نام حضرت علیّ(ع) با یاء مشدد برابر با سین می‌شود، خانم زهرا(س)، اُمّ السین است و در نام مبارک امام حسن(ع) و امام حسین(ع) ، اگر (ح) را برداریم همان سین می‌باشد. اسم انسان به شرافت سین که در وسط آن است، تمام برکات را از قلب حقیقی داراست و خداوند منان حرف سین را در وسط اسم انسان قرار داد. در ضمن اینکه نام مبارک (نسا)که عدد ابجدش=111 برابرعدد ابجد الف وجود و قامت کنز الهی و گیرنده تمام اسماء و صفات که در کتاب گنج الالف توضیح داده شد، است.

حرف (س) با عدد ابجد 60 ، درس دیگری هم به ما می‌دهد اینکه: عمر هر وجودی در دنیا از زمانی‌که نطفه‌اش بسته می‌شود و به هر نوع شروع به زندگی در دنیا به عنوان عمر می‌کند در ثانیه، عمر او شروع می‌شود و ثانی یعنی دومی که ماده و مؤنث است. و 60(=س)ثانیه می‌شود یک دقیقه و 60(=س)دقیقه می‌شود یک ساعت و... خلاصه انسان در حرف سین ، متولد می‌شود و در سین می‌میرد. در قبر نیز ، سینِ قلبش باید جوابگوی اعمالش باشد چون تعالیِ وجودی هر انسانی در دنیا با پاک نگه‌داشتن و خلوص قلبی درجه می‌گیرد و قلب انسان می‌شود "حرم الله" و این قلب هرگز نمی‌میرد و زنده و جاوید می‌ماند.

خداوند کریم انسان را در 4ماه و 10 روز در شکم مادر ، روح خدایی به او می‌دمد که شاید همان سین وجود است"انی نفخت فیه من روحی" همانا از روح خودم در انسان دمیدم. در کتاب مخزن العرفان(ازعلامه بانو اصفهانی) درباره‌ی خلقت خانم حوا(س) از امام صادق(ع)نقل شده که می‌فرمایند: خداوند عزّوجل از فضیلتِ طینت آدم(ع) ، حوا(س) را خلق فرمود.

پس سنّ بلوغ نه سالگی شامل حال همه‌ی خانم‌ها شد و تکلیف شرعی هر خانمی به نه سال تمام که وارد ده می‌شود (که همان باطن نه است )شروع می‌شود .

نکته: جنین در شکم مادر باید 40 هفته را طی کند تا به بلوغ 9 ماهگی برسد.  (عدد 40 را در کتاب عرفان اربعین متذکر شده‌ام). 40 هفته می‌شود 280 روز یعنی 9 ماهه می‌شود. اما 9 ماه تقریبا 270 روز(270=30×9). پس 9ماه کامل و 9 روز و 9 ساعت ،وارد دهِ روز بعدی می‌شود که 280 را کامل می‌کند. اگراعداد 1 تا 10 را باهم جمع کنیم 55 می‌شود (55=10+9+8+...+2+1) که 55 ، برابر است با عدد ابجد نه ،پس نوزاد باید هم به عدد ،9 را تمام کند و هم به بلوغ حروفی نه ،تا کامل به دنیا بیاید.

حقیقت این بلوغ برای یک نوزاد این است که خداوند کریم و مهربان بالاترین بلوغ تولد را درحقیقت اسراری به انسان داده است و زمینه‌ی بلوغ او را بعد از تولد، در دامن مادری قرار می‌دهد که او هم بلوغ 9 دارد و هم حامل 9 ماهه فرزند خود بوده، با این وصف است که او مربی بشریت است. با شیر دادن فرزند، جان شیرین خود را به او اهدا می‌کند و به نفس نفس او احیای زندگی دنیا و انشاء الله آخرت را می‌دهد. اگر مادرِ قابلی باشد و از نظر طهارت و شرع، تکلیف و وظیفه‌ی مادری خود را به خوبی انجام دهد، بلوغ ظاهری و باطنی و زندگی سالم بچه‌ها مدیون او خواهد بود.                                                                                                                   

پیامبر(ص)می‌فرماید:بهشت زیر پای مادران است. چون مادر در واقع زمینه ساز اصل و اساس و پایه‌ی انسانیت و مذهب و عقیده‌ی سالم در خانواده است و آرامش روح و جسم را به فرزندانش اهدا می‌کند. 

اعجاز عددی چهارده معصوم(ص)و رابطه آن باعدد 15

 (جایگاه عددی اسم الله جلّ جلاله = 30)

معصوم اول ؛ حضرت محمد(ص)

1+14=15

معصوم چهاردهم؛ امام زمان(عج)

معصوم دوم ؛ حضرت علی(ع)

2+13=15

معصوم سیزدهم؛امام عسگری(ع)

معصوم سوم ؛ حضرت فاطمه(س)

3+12=15

معصوم دوازدهم؛امام هادی(ع)

معصوم چهارم ؛  امام حسن (ع)

4+11=15

معصوم یازدهم؛امام جواد(ع)

معصوم پنجم ؛ امام حسین(ع)

5+10=15

معصوم دهم ؛ امام رضا (ع)

معصوم ششم ؛ امام سجاد (ع)

6+9=15

معصوم نهم؛امام کاظم(ع)

معصوم هفتم ؛ امام باقر (ع)

 

7+8=15

معصوم هشتم ؛امام صادق(ع)

15 ،برابر با جایگاه عددی حرف"س" و سین =کلّ قرآن است. سِّر عدد 15 در روابط بالا ؛ 15(قرآن) و 15 (معصومین دررابطه فوق) جلوه‌ی اسم الله جل جلاله است (15+15=30=جایگاه عددی اسم الله). 30=عددابجدحرف(ل) یعنی مجرای توحید است؛ لااله الا الله و 30= عدد ابجد "یک".

عددابجد "سی" برابر70(60 + 10 = 70) و معادل عدد ابجد "ع" است. جایگاه عددی "عین"= 40 و این عدد، اربعین همه کمالات است با رسیدن به حرف "م" و جایگاه عددی حرف "م" برابر با 13 است.

اعجاز عددی دوازده امام (ع) و رابطه آن با عدد 13

عدد 13 جایگاه حرف "م" است . و آن منشاء ملکوتی رزق که میکائیل است؛ می‌باشد . وجود 12 امام (ع) مجرای رزق رحمانیت و رحیمیت همه‌ی بندگان خدا  و  بیرون آورنده‌ی نور از بطن ظلمات هستند. با ولایت معصومین(ص)، نجات حقیقی میابیم و بی ولایتشان، هلاک الی الابد خواهیم شد.

نماز بی ولای او عبادتی است بی وضو            به منکر "علی" (ع) بگو نماز خود قضا کند

*درواقع حضرت علی(ع)و فرزندان معصومش .

سّر لیلة البیضاء از 13 تا 15 هر ماه و سّر تولد مولا علی(ع) 13 رجب از خانه کعبه و تشریف فرمائیشان به دنیای بیرون در 15 رجب است . و  13+15 = 28 یعنی کلّ حروف. آنان که بیشتر تفکر کنند؛ قدر خویش را بیشتر خواهند شناخت و شاکر واقعی می‌شوند

6                   و               (عدد ابجد اسم الله جل جلاله =66)             و     6

امام اول: حضرت علی(ع)

1+12=13

امام دوازدهم: حضرت مهدی(عج)

امام دوم: حضرت حسن بن علی(ع)

2+11=13

امام یازدهم: حضرت حسن بن علی(ع)

امام سوم:حضرت حسین بن علی(ع)

3+10=13

امام دهم: حضرت علی بن محمد(ع)

امام چهارم:حضرت علی بن الحسین (ع)

4+9=13

امام نهم:حضرت جواد الائمه(ع)

امام پنجم: حضرت باقر العلوم(ع)

5+8=13

امام هشتم:حضرت رضا(ع)

امام ششم: حضرت جعفر صادق(ع)

6+7=13

امام هفتم: حضرت موسی بن جعفر(ع)

۰۰/۰۹/۱۱
عذرا شفائی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی