راز حجاب بخش دوم (بخش آخر)
بسم الله الرحمن الرحیم
معارف کلمهی لباس برای زنان و مردان
کلمه جلباب که بیشتر مفسرین چادر معنی کردهاند(سوره مبارکه احزاب آیه59:...یدنین علیهنّ مِن جلابیبهنّ...) عدد ابجدکلمه جلباب=38 است که اگر ارقامش را با هم جمع کنیم میشود 11 و 11=هو=حج است. و در جایگاه عددیش میشود 20 معادل حرف (ک) که جایگاه عددیش در الفبا 11 است و 11=حج. پس یک خانم مؤمنه در لباس حجابش مُحرم میشود. یعنی همیشه در لباس احرام قرار دارد (حجاب یعنی جدا کردن حق از باطل).
لباس مردان، اگر پیروی از لباس پیامبر(ص)باشد، عبا میشود که عدد ابجد عبا=73 و جایگاه عددی آن در حروف الفبا 19میباشد که معادل 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم است . یعنی یک آقا با این لباس در حجاب حروف بسم الله قرار میگیرد. خوب فکر کنید! با این حجاب نفوذ شیطان از هر نظر منقطع میشود!
شاید روزی که لباس سفید کفن را به تن ما میپوشانند (به شرط قبولی لباس حجاب دنیا) عافیت باشد که آن حقیقت لباس تقوا است. عدد ابجد کلمه لَبَسَ که ریشهی کلمه لباس است، معادل 92 میباشد که برابر است با اسم مبارک محمد(ص). جایگاه عددی کلمه لباس= 30 میشود(یعنی پوشش واقعی با 30 جزءقرآن) عدد ابجد حرف (ل) = 30 و آن مجرای توحید است یعنی (لا اله الا الله)که عدد ابجد "یک" هم30 میشود (یک =10+20=30 ). فاطمه زهرا سیده نساءالعالمین(س) کوثر وجود و حقیقت به معنا رسیدن نور و هدایت کلّ قرآن است (او خود، نون ساکن وجود است) هنگامیکه وجود انسانی بخواهد با عمل، ورود در آیات قرآن کریم داشته باشد، (نون ساکن وجودش که همان ظرف ایمان و عقیده و قلب گوهر وجودش است، باید پشت حرف باء بسم الله قرار بگیرد اگر توانست قلب خود را منقلب میم سازد، یعنی من حیوانی خود را (نفس اماره) پشت باء بسم الله ذبح کند آنگاه صورت انسانی یافته تا بتواند عامل به آیات قرآن گشته و سیرت خویش را که همان صورت عمل انسان است با زینت اخلاق قرآنی به فضل پروردگار عالم از ظلمات جدا کند و به نور هدایت بپیوندد(آیه257سوره مبارکه بقره: الله ولی الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الی النور...).
معنی دیگر مثل عمل قلب در بدن است که خون کثیف سیاه را بعد از جدا کردن ظلمتش به خون سرخ وحیات بخش منقلب میکند. در اینجا اگر هر چقدر کار قلب نقص داشته باشد آلودگی را در تمام گردش خون جریان داده و کلّ بدن را بیمارمیسازد(یعنی حرف نون ساکن قلب ما، در عمل بندگی خودش طبق نسخهی حکیم یعنی قرآن ،کامل قلب به میم نشده است)
کلّ عالم به وجود حضرت زهرا(س) قلب شد(بدون نقص) و آثارش یازده وجود نورانی معصوم(ع) جلوه کرد و همانطور که خودش بدون نقص است آثار و فرزندانش هم کلّ نور و هادی امّت هستندالی یوم القیامه.
پس نتیجه میگیریم که زنان در جامعه و در خانواده حکمِ حکیم را دارند که اگر در جای خود، عمل خویشتن را در حالت اخفاء و اظهار و ادغام و قلب شدن صحیح انجام دهند که انشاء الله همان بندگی خداست، گناه و حرام و ظلمات جای خود را به نور داده و حقیقت بهشت که همان آرامش واقعی است (لتسکنوا) جایگزین میشود.
هر چقدر این اعمال نقص داشته باشند، جهنم هوای نفس شعلهور میشود و دود سیاه گناه آن ، راه رسیدن به حقیقت بندگی را به خود و دیگران میبندد(خود سوزی)! اما من به دختران و پسران عزیزم و به تمام زنان و مردان آزاده میگویم برای گرفتن مظلومیت حق خود ، راه را به اشتباه انتخاب نکنند و با بیرون رفتن از حدود بندگی مولای خود و گناه و عصیان کمبودهای خود را جبران نکنند و آخرت خویش را به خطر نیندازند.
پس حجاب صحیح همان عبادت و اطاعت پروردگار عالم است (برای زنان و مردان) و حجاب باعث مصونیت از خطرات ظاهری و سپر ایمان از تیر نگاه شیاطین و وسواس است. پروردگار عالم در قرآن کریم به زنان مؤمن میفرماید: حجاب خود را به طور کامل حفظ نمایید تا از آسیب قلبهای مردان مریض در امان باشید.
حضرت زهرا (س) یک الگوی کامل (اسوه حسنه) است که در حقیقتِ سیدة النّساء تجلی کردهاست(اسوه به معنای الگوی قابل تقلید برای همه). و الگوی دیگر،دختر ایشان ؛ حضرت زینب(س)است که به ایشان امر شد در کنار امام حسین(ع) به طور علنی در جامعهی زمان خود حضور پیدا کند و در کنار امام زمانش وظیفه سنگین حمایت از ولایت را داشته باشد و بعد از شهادت ایشان تا روز اربعین امام حسین (ع)،خانم با تمام زنان اسرای کاروان، به بهترین وجه بدون یک گناه و خطا و یا ترک واجبات انجام وظیفه کرد.
امروز همهی مسلمانان و شیعیان مدیون صبر و استقامت و پیامرسانی صحیح حضرت زینب(س) هستند که خبر مظلومیت خون پاک امامش را به گوش جهانیان الی یوم القیامت رسانید. امام سجاد(ع) میفرماید: در تمام زمان اسارت و در تمام مصیبتها ندیدم عمهام زینب(س) حتی نماز شبشان ترک شود فقط در شب یازدهم محرم روزی که عاشورا بر او تمام شد دیدم نماز شبش را نشسته خواند.
پس زنان مسلمان، چرا از این الگوهای بزرگ خود فاصله میگیرید؟! ما میتوانیم زنانمان را از اسارت فکرهای جاهلیت که هنوز هم در قلب خیلیها حاکم است با طرز صحیح و اسلامی نجات بخشیم و تربیت و رهبری کنیم. و سرافرازانه در کنار امام زمانمان (عج) ولایت و قرآنمان را حمایت کنیم .به شما جامعه زنان میگویم بیایید بر علیه فرهنگ شیطانی غربیها و شرقیها قیام کنیم با حجاب صحیح و سِرّ و راز باطن حجاب خود را به اوج ترقّی علمی و عملی رضای خدا برسانیم. تا همهی آنها ببینند چطور در اسارت هوسبازانی هستند،که بعد از استفاده همانند تفاله آنان را در زباله دان میاندازند!
زنها باید با رسیدن به قدرت درون خود ،ضعف ظاهر را بپوشانند. همیشه بدانید که قدرت با ضعیف است و سؤال از شاگرد و جستجو برای کاوشگر. محقق کسی است که به حقیقت واقعی میرسد. پس افتخار میکنیم که زن خلق شدهایم و امیدواریم بتوانیم که در این عرصه کمال تلاش خویش را به کار گیریم تا به هدف والای خلقتمان برسیم.
یک نوید به شما میدهم ، طبق اسرار علم اعداد و حروف هنگامیکه آقایمان امام زمان(عج) ظهور پیدا میکند 313 یار= (به عدد ابجد اسم نرجس) با او ظاهر میشوند که 50 نفر از آنان خانم هستند که ظاهراً شاید فکر کنید تعداد آنان خیلی کمتر از آقایان است اما با حقیقت حروف که گفته شد 50 برابر است با عددابجد حرف نون و جایگاه عددی بهشت(ن=50=بهشت) و جالبتر اینکه عدد ابجد کلمه کُل=50 است ،پس 50 نفر هستند، ولی درواقع کل هستند)"ان اکرمکم عند الله اتقیکم"(آیه13سوره مبارکه حجرات) بزرگوارترین و با افتخارترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست .
در معرفت این کلام باید بگویم که آبروی هر مرد با ایمانی خانوادهی اوست و آبروی هر مملکتی ناموس اوست. ناموس چیزی است که همه مردان با غیرت برای نگهداریش تا مرز جان ایستادگی میکنند وگاهی در این راه جان میبازند. امام علی(ع) در نهج البلاغه درخصلت شیعیان میفرماید: غیرت برای مردان، ایمان است و برای زنان مؤمن پوشش و حجاب صحیح است و براستی این کلمات گوهر است! بر هر خردمندی روشن است که هیچ بهرهای از دانشگاه دنیا برای انسانها از معرفت به پروردگار عالم، برتر و والاتر نیست و ارزش هر کسی به معرفت اوست چنان که معرفت خواجهی لولاک از همه بیشتر و قرب و مقامش نیز از همهی خلایق برتر است و والاتر. در حدیث قدسی آمدهاست: اگر زهرا(س) را خلق نمیکردم محمّد(ص) و علی(ع) را نیز خلق نمیکردم.
در اصل تشکیل جهان و خلقت انسان برای معرفت حضرت منّان است و حقّ تعالی با ارسال رسل و انزال کتب و اتمام حجت، اسباب معرفت را تکمیل و به کمال رسیدن را، با آیات خویش به متفکران معرفی نموده و در آیه53 سوره مبارکه فصلت فرموده:"سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق" بزودی آیاتمان را در بلندیها و در نفسهایشان به آنان مینمایانیم تا برایشان روشن شود که آن، به درستی حق است.
زن در بُعد روحی و جسمی از همان گوهری آفریده شده که مرد آفریده شدهاست که هر دو جنس در جوهر و ماهیت یکسان و یگانهاند و تمایز و فرقی در حقیقت و ماهیت میان زن و مرد نیست. قرآن به صراحت از این حقیقت پرده بر میدارد: آیه 1سوره مبارکه نساء:"یا ایها الناس اتّقوا ربّکم الّذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها..." ای مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را نیز از او آفرید و از آن دو، زنان و مردان بسیاری پراکند، پروا دارید. و آیه 189سوره مبارکه اعراف:"هو الّذی خلقکم من نفس واحدة و جعل منها زوجها لیسکن الیها..." اوست آن کس که شما را از نفس واحدی آفرید و جفت وی را از او پدید آورد تا بدان آرام گیرد. بنابر این زن در آفرینش از همان جوهر و گوهر مرد است و اندیشهی یکسانی و یگانگی ماهیت زن و مرد، اندیشه قرآنیست که از آیات الهی به روشنی بدست میآید.
از امام صادق(ع) از آفرینش حوا(س) سؤال شد که برخی میگویند :خداوند حوا را از دنده پایین و چپ آدم آفرید.امام(ع) فرمودند: خدا منزه و برترست از این نسبت، آن کس که چنین میگوید میپندارد که خداوند قدرت نداشت برای آدم همسری از غیر دندهاش بیافریند. پس میفرمایند : پروردگار عالم از فضائل طینت آدم(ع)، حوا(س) را خلق نمود.
پس خلقت هر وجودی در باطن اسمائی خود باید به مسمّای خلقتش برسد تا شاکر پروردگار خویش باشد.
إمراه
اِمراَه (مرآت): که زنان در زبان عرب به این نام خوانده میشوند. مراَه به معنی آینه است، و از سوی دیگر همان جمال است که در باطن به یک معنی برمیگردد و آن حقیقت وجود سر عالم خانم فاطمه زهرا(س)؛کوثر وجود که حقیقت آب است که در زیر عرش جا دارد و عرش روی آب است. درآیه30 سوره مبارکه انبیا میفرماید:"...وجعلنا من الماءِ کلّ شیءٍ حی..." همه چیز از آب زنده میشود و چون این آب، جانِ آب(حقیقت آب)است،پس آنچه که علم مشیت الهی و ارادهی اوست، به عرش تعلق میگیرد و به عوالم تجلی میکند و به هر قسمی که امر اوست، از آن آب ،حیات خود را میگیرد و به ظهور در عوالم پایینتر جلوه میکند. پیامبر(ص) میفرماید: در ساق عرش جمالی را دیدم که زینت عرش بود و آن صورتِ با آبروی زهرای مرضیه (س) بود با زینت دو گوشواره{حسن(ع)وحسین(ع)} و یک گردنبند (فرزندان ایشان) .که درس بزرگی است!
پس حیات ، ازمادّه برمیخیزدکه باطنش آب است وخود ،حیاتبخش میباشد.
ابراهیم(ع) سختترین امتحانات را داد و زحمت زیادی کشید، عمر پر رنجی را برای هدایت بشریّت تحمل کرد و مدالهای افتخار زیادی از پروردگار عالم کسب کرد. پیامبر بزرگوارمان را به ابراهیم (ع) منسوب میکنند و ایشان پیامبر اولوالعزم است. اما همراه او در آبادانی هدفش که بیت الله حرام است و باقی شدن دسترنجش (الی یوم القیامه) ، هاجر(س) است که با اینکه پیامبر نبود ولی با یقین قلبی و توکل کاملش پذیرفت که هاجرِ زمان باشد و احیاگر کعبهی عشق! زیرا او قبول کرد که در زمینی با فرزند دلبندش نزول اجلال کند که خشکترین سرزمینها بود ولی در نتیجه سعی بین صفا و مروهاش در7 نوبت (به عدد 7=ز، در اسم زن یعنی وجود خودش که 7همان،حمد است) زحمات ابراهیم(ع) زمان خود را نتیجه بخشید.که حقیقت هجرت او مروه است و یا همان آب زلالی که زیر پای اسماعیلش جوشید و او به کلام حق گویش فرمود :(زم زم یعنی بایست)
عاشقان علم حروف! عارفان! زم زم هاجر، انقلاب زنی است که نون ساکنش قلب شد و زم قرار گرفت(نْ پشت حرف ب قلب به میم میشود پس زن شد زم) اما کمال حقیقت زم زم، آبِ زیر عرش است، که بوسیله هاجر در جوار خانه خدا زیر پای اسماعیلش تجلی نمود.
مکّه از بکّه آمده یعنی برکه. برکه محلی شد پر برکت برای تمام جهانیان و مخصوص یکتاپرستان مسلمان و شیعیان،که به مقصد هستی برسند و هست شوند. که در کتاب دنیا بیان شد که عددابجددنیا= 65 است و جمع آن 11 میشود(11=6+5 ) که11=حج = هو است. و هاجر مقصد انبیا و اولیا را به تنهایی احیا کرد و کعبه بنا شد، قبله جلوه کرد و عظمت عرشی به کرسی نشت. و این همان اسماعیلی است (یعنی عمل قبول شده) که هر کس بتواند به زم زم وجودِ خود برسد وحیات طیب را از اینجا دریافت کند.
ای زنان مسلمان بیدار شوید!!!
ای کسانیکه هجرت نصیبتان میشود هر کجا رفتید، آنجا بیرون آورندهی زمزم حیات باشید. ای دختران! در ساحت پاک تحصیل علم و عمل در هر کجا رفتید، باطن خود را فراموش نکنید و حیات زمزم را در آنجا مستقر سازید. زمزم درحالیکه جریان دارد ولی مثل آبِ ایستاده است در شدتِ آرامش، فقط با حجاب میتوانید در مسئولیتهای مختلف اجتماع به این مقصد برسید. البته حجاب حقیقی نه اسمی!
روزیکه زینب(س) در شام خطبه مهمی را بیان میفرمود، به تمامی اهل آنجا (و به حقیقت اهل دنیا) اُسکُت فرمود، که در آن زمان نفسها در سینه حبس شد و باد و آب و حیوانات و جانوران بیصدا شدند و زینب(س)، حقیقت پیروزی حق بر باطل و مظلومیت خاندانش مخصوصاً برادرش حسین(ع) و امام زمانش حضرت سجاد(ع) را بر جان عالم ساکن کرد و برای همیشه یزید و یزیدیان را مفتضح و رسوا فرمود. حضرت زینب(س) هم، جریان خون حسین بن علی (ع) را در رگهای زمین و آسمان با آن دهانی که به رگهای بریده گذاشته بود، زمزم کرد.
زنان شیعه چگونه این عمر کوتاه را خشک و بی آب رها کنیم که اگر در این دنیا به حقیقت آب هستی نرسیم،پس از مرگ الی یوم القیامه در برهوت عمل ضجّه میزنیم چون دست عمل کوتاه میشود.
بدن یک زن همانطور که گفته شد تماماً چشم است، پس باید تمام وجودمان را با حجاب صحیح محفوظ نگهداریم{چادر، حجاب زن است و معادل پلک چشم مردان (که حجاب آنها میباشد) است}.
آنهایی که میگویند قلبمان پاک است و عمل نمیکنند بدانند که پاکی به گفتن زبان نیست بلکه به عمل مقبول و بندگی خداست. گناه، قلب را ظلمانی میکند تا حدی که پروردگار عالم میفرماید: از کثرت گناه قلب دچار قساوت میشود، یعنی پردهای بر آن کشیده میشود و آنها مصداق آیه18سوره مبارکه بقره "صمٌّ بکمٌ عمیٌ فهم لایرجعون" میشوند.
یکی از ویژگیهایی که پروردگار عالم از صفات بهشت به زن عنایت فرموده بکر بودن اوست. غیر از معنی مادّی که یعنی باید دست نخورده بماند و متعلق به یک نفر شود (که همان تملک نعمتهای بهشت است)، اما زیباتر آن است که چه مرد و چه زن به عنوان بندهی فرمان بردار پروردگارش، وقتی میخواهد عمل خود را به مولایش عرضه کند افتخار کند که تمام نعمات مستودع پروردگار عالم را بکر و دست نخورده (از نظر استفاده نکردن آن در جهت گناه) به صاحبش؛خداوند متعال تحویل دهد تا خداوند مهربان به صورت احسن در بهشت نعمتهای بکر و دست نخورده به ایشان تحویل دهند و زنها به عنوان این زیبایی باطن در این دنیا جلوه داده شدند.
چنانچه دامن پاک مادر ،آبروی خانواده است و چه زیباست که خداوند ،در تعریف برگزیدهی خود ؛مریم(س) میفرماید:"اَحصنت فرجها". اَحسن با تمام زیباییش در دنیا با(سین) است اما در اینجا با (صاد)؛ حرف استعلا تجلی کردهاست. حصن یعنی حصار و محدوده زندگی که حریم محکم زندگی زن و شوهر را نشان میدهد یعنی قلعهای که یک در دارد و فقط باید برای محرم باز شود و اگر کسی آنرا برای نامحرمی باز کند، تجاوز میشود به هر صورت (چشمی، گوشی ، زبانی، بی حجابی و بی بندوباری و....) . زن، نمونه و نماد کامل انسانیت است که باید به الف نساء بودن خود برسد تا اَحصن شود!
درلالی الاخبار از پیغمبراکرم(ص) نقل شده که فرمودند: کل مراه حفظ عفتها و عاشرت زوجها به طلاقت الوجه فهی خیر نساء امتی و تتفضل علی حورالعین کفضلی علی أدنی امتی یعنی هر زنی که حفظ عفت خود را بنماید و با شوهر خود با صورت باز و خرسندی زندگی نماید، پس او بهترین زنان امت من میباشد و فضیلت و برتری داده میشود در بهشت به حورالعین مثل فضیلت من بر پستترین امت من.
امّ سلمه عرض کرد یا رسول الله(ص) جهت فضیلت ما بر حوریهها چیست؟ فرمودند برای این است که شما در دنیا اهل نماز و روزه و امر زناشوئی و طهارت و نجاست بودید و تحمل وضع حمل و خانهداری نمودهاید و از این جهت عدلِ حق اقتضا میکند که شما را بر حوریههای بهشتی فضیلت دهد. در بعضی از روایات دیگر نقل شده که به قدری زنان دنیا در بهشت صباحت منظر پیدا میکنند که حوریههای بهشتی که از برای خدمت گذاری آنها میآیند با آنکه صورت زیبایی دارند(اما از دیدن زیبایی زنان بهشتی) از خجالت در پیش ایشان سر بلند نمیکنند و عرق از جبین آنها میریزد. زیرا اگر زنان بهشتی توجهای به دنیا بنمایند از نور صورت آنها نور خورشید مضمحل و نابود میگردد و اگر آنها آب دهان در دریاهای تلخ دنیا بیندازند شیرین و گوارا میشوند. موقعی که مؤمنین به زنان خود در بهشت نگاه میکنند به قدری به آنها فرح و خوشنودی دست میدهد که اگر خداوند در بهشت مرگ قرار داده بود آنها با یک نظر به صورت همسرانشان، از خوشحالی قالب تهی میکردند و میمردند ، ولیکن چون خداوند در بهشت مرگ قرار نداده ، آنها دائماً در آن نعمات غیرمتناهی به سر خواهند برد.
کلید بهشت را پروردگار عالم در قرآن به بندگان عنایت کرده و آن کلید، اطاعت از خود اوست. خداوند، زنان را خاضعتر، حساستر و مهربانتر از مردان خلق کرده است و با این خُلقهای زیبا، وظیفهی سکون و آرامش خانواده به آنها محوّل گشته و به همین خاطر شاید در خانواده کلید بهشت یعنی اطاعت بیشتر، در دست خانم خانواده است که با اطاعت از روی منطق صحیح از همسر در مجرای اطاعت خدا قرار میگیرد و شما میدانید هر کس برای اینکه کارش پیشرفت داشته باشد باید قانون کار را رعایت و از قوانین پیروی کند. و این کلید خوشبختی است پس فقط باید از غضب و نارضایتی پروردگار عالم ترسید. چه زن و چه مرد باید خود را در محضر خدا ببینند.
لازم به تذکر است که شاید بعضی از عزیزان عمل به آیات و وظیفه شرعی خود را با اینکه کاملاً قبول دارند ولی به این باور نرسیدهاند که جزا و پاداش چگونه است. بنابراین غفلتها، ایشان را از عمل واقعی شیعه بودن به امام معصوم(ص) و الگو واقعی که خانم دو عالم زهرا(س) است دور میکند. و توجیهاتی برای اعمال خود دارند که فقط دل ظاهری و دنیایی خودشان را راضی میکند! و بعد با کلمهی مبارک "خدا ارحم الرّاحمین است" به همان رویه ادامه میدهند.اما من باید بگویم همانطورکه بنابرتکلیف در احکام واجب، اگر یک ذره مانع در اندام وضو یا غسل وجود داشته باشد، حتی اگر شما زحمت زیادی هم بکشید و عملهایی مثل نماز و روزه را انجام دهید ولی روزیکه کتاب تکلیف باز شود میبینید روی اعمال، خطّ باطل خوردهاست! ایشان که میگوید خدا ارحم الراحمین است صحیح میباشد! اما خدای ارحم الراحمین میفرماید: چرا دقت نکردی؟ چرا نرفتی یاد بگیری؟ چرا نخواستی عمل خویش را اصلاح کنی؟ اما چون او مهربان است توفیق توبه به ما میدهد ، ایامی مانند محرم و صفر، ماه رجب و شعبان و رمضان و ایام متبرکهی دیگر مثل بابهای روضه و درس و نیز کتاب آسمانی قرآن و پیامبران و امامان معصوم (ع) را قرار داد و فرستاد تا ما کارهای خود را اصلاح نماییم.
برای دین خدا (11) امام معصوم(ع) و حضرت زهرا(س) شهید شدند،پس دلیل این همه زحمات برای چه بوده است؟ مگر غیر از این است که ما گنهکاران بیدار شویم و رضای خدا را برای آخرت احیا کنیم ، دانههای عمل صالح بکاریم و رضای مولایمان را بدست آوریم.انشاء الله
روایت است: در روزهای آخر عمر مبارک حضرت زهرا(س) وصیتهایی از ایشان شنیده میشد. از جمله که ایشان ناراحت بود از اینکه حجم بدن مبارکش بعد از شهادت در معرض دید نامحرمان قرار گیرد. سلمان فارسی (رحمه الله)نزد ایشان آمد و فرمود: در کشور ما تابوتهای دیواره دار است و شکل آن را کشید خانم خوشحال شد. اما شما میدانید که خانم وصیت کردند که علی جان مرا شب غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار و مردم مدینه را خبر نکن، قبر مرا پنهان بدار و در اخفای کامل مرا دفن کن و خلاصه به فرزندانش سفارش فرمود: گریه بلند نکنند. پس این سفارش تابوت برای ماست (که انشاء الله پیرو ایشان هستیم) که در حالیکه زنده هستیم نگذاریم حجم بدن ما با پوشش غیرصحیح در معرض دید نامحرم قرارگیرد. پس پوشش در حجاب به عنوان آن پوششی است که هیچگونه باعث تحریک نامحرم نباشد. نتیجهی معانی همه این درسها، همان وظیفهی سکون است که آن بندگی و اطاعت ما از پروردگار عالم است. که روزی، چه بخواهیم و چه نخواهیم، به سکون عمل میرویم!
ای بندگان خدا دلمان برای خودمان بسوزد
میدانید سوختن پوست خیلی دردناک است ولی سبحان تعالی میفرماید: در جهنم، پوست را نمیگذاریم عادت کند به سوختن. به تعداد گناهی که پوست به دیدن نامحرم انجام داده میسوزد و دوباره سالم میشود و بار دیگر... . اینکه بیننده تا چقدر تاثیر را به خود گرفته ،پوست کلفت میشود و در نتیجه سوخت آن ،چقدر دردناکتر میشود؟! همینطور آقایانی که در نگاه به نامحرم ،چشم های خود را حجاب نکردند به مقداری که لذّت نگاه در قلبشان تاثیر کرده، میسوزند و میخهای سوزان آهنی در چشمهای آنها فرو میبرند. این را گفتم برای اینکه یادمان نرود چون گناه، در محضر بزرگ مولای عالم؛ خداوند باری تعالی است پس هیچ گناهی را نباید کوچک فرض کنیم! و هر گناهکاری تنبیه میشود. پس بیاییم با یک اشک واقعی و پشیمانی از دل، توبه کنیم و اعمال خود را اصلاح کنیم و امام زمان خود را خوشحال نمائیم.
در قیامت هنگامیکه خانم فاطمه زهرا(س)، شفاعت کبری بپا میکند و ندا میدهد:یا ایّها المحبّین، در حدیث میفرمایند: مثل مرغی که دانههای خوب را بر میچیند،مؤمنان در روز قیامت به کنگرههای دامن ایشان وصل میشوند و وارد بهشت میشوند، و بعد از آن ،محبّین اجازه پیدا میکنند که دوستان فاطمه(س) را شفاعت کنند. بقیهی گنهکاران در محشر شروع به ناله زدن میکنند که خدایا ما را فاطمی کن. اسم فاطمه(س) گرفته شده از فاطر(که اسم مبارک پروردگار؛از اسماءالله و اسم اعظم است) میباشد. وجود مقدسش در دنیا و آخرت ، واسطه رحمت الهی بین ذات اقدس الهی و معصومین(ص) است،درواقع وجودی است که فوز عظیم را در دنیا برافراشته است. به شرط اینکه ما ،در دنیا به مقام فاطمی رسیده باشیم!
عزیزان!خواهران و برادران!پس باید در این دنیا فاطمی شویم و مدال با افتخار شفاعت خانم را نصیب خود گردانیم . فاطمیون دیگر با آتش جهنم کار ندارند. چون فاطمه ریشهاش فطم است یعنی بریده شده از آتش. پس باید از آتش دنیا جدا شویم و این آتش، همان گناه است. اینجا باید طاهر شویم، تقیه و نقیه شویم،راضیه و مرضیه شویم تا مورد رضایت مولایمان قرار بگیریم .
همینکه از دنیا برویم و حجاب کنار رود، این حقیقت حیات آب که گفته شد جمال حق؛خانم فاطمه(س)، آینهی واقعی است، در روبروی ما قرار میگیرد. اما چه میبینیم؟ صورت واقعی عمل در آن ظاهر میشود،خدا به داد ما برسد ! امیدوارم خودمان را از صورت ظاهرمان زیباتر ببینیم!
آنجا خانم با لبخند ما را شفاعت میکند و لا خوف علیهم ولاهم یحزنون را با تمام وجود احساس میکنیم و عمر کوتاه تمام میشود و زحمت حجاب ظاهر از ما میرود. و برای همیشه با بهترین لباس و ابرو و آرایش در کنار بهترین زنان عالم قرار میگیریم. (انشاء الله)
حروف حجاب
ح : از حروف حلقی و صفت آن بحه و سنگین است .ملکش تنکفیل و طبیعتش آبی شمالی و از دسته حروف ترابیه(خاکی) است.حرف اول حکم خداوند قهار و حرف اول کلمه حب خداوند رحمان و رحیم است. عدد ابجد حرف ح= 8 میباشد، و از دسته حروف بارد یعنی خنک کننده است، اگر کسی تب داشته باشد و 8 مرتبه این حرف را در ظرفی بنویسند و به بیمار بدهند انشاءالله شفا پیدا میکند.
ج : از حروف جوفی است و عدد ابجدش 3 میباشد و از حروف جهریه است. جیم طبیعتش بادی غربی و ملکش کارکائیل و از دستة حروف مائیه (آبی) است.در مجرای جلال و جبروت و وجه و نام مبارک جبّار جل جلاله ظاهر میشود.
الف : از حروف سرّی پروردگار عالم است. تمام اسرار را دارد و در بطن حقیقت خود یعنی در سکون تجلی کرده. هر گز اول کلمه نمیآید(مگر به صورت همزه) و در وسط و آخر کلمه میآید. الف گنج و کنز الهی است و تمام حروف از آن متجلی شده و مخصوص حقیقت انسانی و شاید قامت انسان کامل است.
دل گفت که علم لدنی هوس پس بدو گفت الف
گفت در خانه اگر کس است یک حرف بس است
ملک الف، اسرافیل است. عدد ابجد الف برابر یک است و تمام اسرار هم در عددش جمع میباشد. اگر الْف نوشته شود معادل عدد 1000 است و آن عددابجد حرف غ میباشد. و اگر عدد سه حرف الف=ا+ل+ف را جمع کنیم 111 می شود و عدد ابجد(آ) که یک است به حروف میشود {( یک =ی+ک ) (10+20 =30)} و عدد 30، برابر جایگاه عددی اسم مبارک الله و جایگاه عددی اسم مبارک اعلا و 30 جزء قرآن است. عدد ابجد سی به حروف(س و ی) میشود 70 که برابر است با حرف "ع" که عین،خود چشم است و چشمههای رحمت و عدد ابجد عین 130میشود: (ع+ ی+ن) = (50 +10 +70) که برابر است با عددابجد کلمه "سلم" (ریشه تسلیم و اسلام). دوستی واقعی، همه در حرف الف جمع است (امیدوارم نتیجه تمام محبتهای خدا را که در قلب انسان کامل ؛زهرا(س) جمع است را به الف، ادراک نماییم چراکه(نسا = الف=111) و او سیده النساء(الف) العالمین است. الف از طبیعت آتشی شرقی و از دسته حروف نورانی است، ملکش اسرافیل دمنده روح به قالب مرده انسانها و زنده کننده هستی به امر پروردگار عالم است (وجعلنا من الماء کل شیءٍ حی) پروردگاری که هرلحظه در جان ما احیاگر انفس و نفسهای ماست. الف، اگر به صورت همزه وارد شود از حروف حلقی است.
حرف ب : ب از حروف انفتاح و خود، باب است در بسم الله الرحمن الرحیمِ سوره مبارکه حمد و متعلق است به امیرالمؤمنین علی(ع). درواقع تمام زیبایی این احکام و این درس از اول تا اینجا که قطره و ذرهای از معارف حجاب است به این کلمهی زیبا ختم میشود. که وقتی گفته شد لباس مردان عبا باشد و جایگاه عددی کلمهی عبا برابر 19 و معادل تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم میباشد و در زنها، عدد لباسشان (جلباب) 11 شد{جلباب=38 و8+3=11} که تجلی بیشتر آن در عدد اسم علی(ع) 110 است که وقتی از سمت راست آن را بخوانیم 11 میشود. و جمع ارقام11 برابر2میشود و عددابجد حرف ب= 2 میباشد یعنی دو درِ رحمت الهی که باب الله است که آن میسر نمیشود مگر اینکه سعی کنیم به حجاب خانم فاطمه زهرا(س) که باب الجنه و کوثر وجود و آینهی نور قرآن است، برسیم.
فردای قیامت زنان و مردانی که برای رضای خدا و در مجرای پیروی و شیعه بودن ،حجاب واقعی (به عمل)داشتند(عدد حجاب = 14 )، تاج نور بر سرشان میآید و آنجا با افتخار در جوار ائمه معصومین(ص) قرار میگیرند. اللهم الرزقنا
ملک حرف (ب) ،جبرائیل(ع) است که پیام آور از عالم سِرّ به عالم سِفل دنیا است. او که به امر خداوند متعال حجاب را کنار زد و خود مجراء علم الهی و پیام آور قرآن کریم به قلب مبارک پیغمبر(ص) است و تنها کسی که غیر از پیغمبر(ص)در دنیا گیرنده وحی بود و جبرائیل(ع) بر او نازل شد فاطمه زهرا(س) است.
شاید اینها همه سرّ حجاب باشد! و چه بزرگ رحمتی است برای مرد و زن و آن کلید بهشت، محرم شدن در مجرای حج واقعی و به هو رسیدن است.
لباس کفن
لباس را تعریف کردم اما آخرین لباس ما کفن است. عاشقانِ علم حروف بدانید این لباس سفید اگر واقعاً برای ما عافیت باشد لباس تقواست، که ما را از نوک سر تا نوک پا کاملاً میپوشاند و مرد و زن یک شکل پیچیده میشوند. اما این لباس در باطن پرده برداری میکند از تمام حجابهای دنیا! آن وقت لباس رحمت و ستّار العیوب ما الی الیوم القیامه میشود و یا خدایی نکرده لباس عذاب و آتش میگردد.بستگی دارد که چگونه آنرا برای خود فرستادهایم! برای ائمه(ص) از بهشت، کفن آوردند یعنی هر کس عمل بهشتی بفرستد خودش با کردارش تار و پودش را زده و با رنج و صبر در اجرای احکام الهی این لباس را میبافد. آنگاه که ما از دنیا میرویم محتوای آن را برای ما میفرستند که همان لباس التقوی احسن لباس میباشد.
اما عدد ابجد کفن میشود 150و برابر است با عددابجد اسم مبارک علیم. پروردگار عالم این لباس را که اعلام عمل به علم احکام ما میداند(و این اعمال نزد پروردگار علیم ضبط شده)و صورت باطن را به ما مینمایاند.
شاید شما بگوئید بعضی در آب غرق میشوند، بعضی را میسوزانند و شاید اصلا مانند ادیان دیگر با لباس خودشان آنها را دفن میکنند. اما پروردگار، علیم است که آب یا آتش یا هر چیز دیگر را که به او میپوشانند و جلوه میدهند برایش بهشت یا جهنم، آرامش یا عذاب است. اما اگر صفرعدد 150 را درنظرنگیریم، میشود 15 و آن جایگاه عددی حرف (س)؛ قلب قرآن است. پس چنانچه کفن پوشاننده مؤمن باشد میزان آرامش دهندگی و ستر است و برای گنهکار و کافر میزانکنندهی حدّ عذاب برای اوست پس بکوشیم تا لباس عافیت و تقوا نصیبمان شود.انشاء الله
یکی از اسرار اینکه لباس کفن باید ندوخته باشد این است که دوخت در عالم دیگر انجام میگیرد زیرا آنجا معلوم میشود که چه الگوئی برای لباس خود فرستادهایم تا طبق آن، برایمان بریده و دوخته شود؟! راستی الگوی غربیان جز برهنگی و بیحیایی چیز دیگریست؟! آیا میتوانید در قیامت به درگاه خداوند متعال اینطور وارد شوید؟!
اما جایگاه عددی کلمه کفن میشود 42، که برابر جایگاه عددی اسم مبارک بتول است و همان مرآت و آینه است که گفته شد.(الحمدلله ربّ العالمین)
پس هر اشکالی که در صورت عمل باشد، در آینه دیده میشود و آنجا دیگر نمیتوان اصلاح عمل کرد. دیگر دست عمل کوتاه شده و از آنجا باید به جایگاه عذاب برود. اما خوشحال کسی است که با صورت زیبا و کامل و با لب خندان برود و با شرافت پذیرایی و به بهشت دعوت میشود.
در نهایت نتیجه میگیریم که حجاب یعنی بندگی محضِ حضرت حقّجل جلاله.
خالی از لطف نیست که کتاب حجاب را با گوشهای از مطالب درج شده در کتاب عرفان سجده(بلوغ عدد9 و قله عالم امکان) به اتمام برسانم. (به عزیزان تشنهی کسب معرفت بیشتر، مطالعهی این کتاب را توصیه مینمایم)!
صاحب مغرب وجود
نماز مغرب متعلق به وجود مقدس خانم فاطمه زهرا(س) است و 3 رکعت میباشد و ساعت مغرب مثل عمر پر برکتشان ظاهرا کوتاه (ولی برکتش الی یوم القیامه است) و زود به عشا وصل میشود. عدد ابجد کلمه مغرب=1242 است که جمع ارقامش 9 میشود(9=2+4+2+1).{ملکی بنام سخائیل(یا سرفائیل)برائت نامهای از آتش جهنم به اسم خداوند برای هر نماز مقبول میآورد و برای نماز مغرب ،به اسم "انا الله الجبار" است}.
این یکی از زیباییهای مقام مغرب است که جمع کننده انوار خورشید در ظرف افول خود است که نتیجهی آن نور قمر آسمان در لیل دنیاست و تمام حکمت باطن آن و گنج عشا در حقیقت آن جلوهگر میشود تا میوهی کامل صبح را ظهور دهد که همان صبح قیامت است(صباح الجنه) ،ودراین بلوغ، سحرگیرنده قدر است و شکافندهی نور و ظهور و بروز یوم(روز)است.
جایگاه عددی کلمه مغرب=63 که برابر با سن مبارک پیامبر(ص) و حضرت علی(ع)میباشد و حکمتش زیاد است زیرا هم برابر با جایگاه عددی کلمه اربعین(یعنی 40 است) و هم به همهی مؤمنین میآموزد که وجود مبارکشان در حقیقت طهارت زندگی مبارکشان به جایگاه غروب رسیده است،اما هر دو نور مبارک در ظرف مغربِ عالم افول داشتند چنانچه سن هر دو بزرگوار 63 سال است که جمع ارقامش 9 میشود و 2تا 9تامیشود18 که سن مبارک حضرت زهرا(س) است. {سنّ مبارک پیامبر(ص)=63 و 3+6=9 __ سنّ مبارک امام علی(ع)=63 و 3+6=9 __ 9+9=18 =سنّ مبارک حضرت زهرا(س)(ظرف گیرنده انوار رسالت و ولایت) }.
وجود حضرت زهرا(س) در اهل بیت مکرمشان ،یک است زیرا یک خانم و 13 آقا هستند یعنی چهارده نور مقدس(ص) که همهی بزرگواران نورٌواحدند(1+13=14=جایگاه عددی اُم). ایشان در مقام خلقتی یک است همانطورکه در کلمه نساء معنی کردیم عدد ابجد نسا=111=الف و الف= 1(یک) است. دیگر اینکه در کتاب چهلچراغ(ص31)از کتاب اطیب البیان (ج13-ص225)ازامام عسگری(ع) نقل شده :"نحن حجج الله علی خلقه و جدّتنا فاطمه حجّة الله علینا" ما همه حجّتهای خداهستیم بر مردم و مادر ما حجّت است برما.
خوب دقت کنید! پس خود خانم(س) اول است و در عالم سرّ ،ایشان مقام دومی ندارد،بنابراین ایشان امّ ابیها نام گرفت و امّ ائمه،امّ انبیا،امّ المؤمنین و...همهی این مقامات حاکی از این است که ایشان، ریشه و اول است.
درضمن جمع اعداد 1تا 18 سن مبارک خانم(171=18+17+... +2+1) برابر با171 میشود که عدد ابجد کلمه معانی= 171 و جمع ارقامش 9 میشود(1+7+1=9)پس وجود مقدس خانم تماماً گنجینه اسرار است و اگر خوب بفهمیم و انشاءالله به خلوص عمل کنیم به ریشهی طهارت واخلاص دست پیدا میکنیم.
نکته : همانطور که در کلمه نسا خواندیم که میزان و الف وجود و کلمهاش شاخص ولایت و رسالت است،حال اگر حروف نساء را باز کنیم بطوریکه (نس) در یک طرف ،الف(ا) وسط،و همزه به طور بسیط طرف دیگر الف باشد، جمع هر طرف با الف وسط111 می شود :
نس ا ها میم زا ها
110 1 110
111=110+1 1+110=111
بلوغ 9 احکامی برای خانمها
در خانمها بلوغ ،عدد 9 است(9 سال تمام) یعنی 9 سال تمام وارد به ده میشود(9روی10)یعنی حقیقت 19 و تکلیف زندگی و حیات نو برای صاحبش زده شدهاست.عددابجد کلمه نوزده=72=سجده است پس در این سن، یک دخترخانم به بلوغی رسیده است که وارد حقیقت سجده به عنوان بلوغ بندگی میشود. ولی سنّ تکلیف آقایان، 15 سال تمام است .
میزان در اسم زن(اسم خانم(س))
عدد ابجد کلمه زن=57 که برابر با3 تا 19 تاست. زبر و بینهاش هم باهم برابر است{زن=زا+نون__(ز(7)=زبر،ا(1)=بینه)+(ن(50)=زبر،ون(56)=بینه)__ زبر7+50=57،بینه1+56=57} پس جمع زبر و بینه اسم زن 114 میشود که برابر است با تعداد سورههای قرآن که خانم زهرا(س) کوثرعالم وکلّ قرآن است.
جایگاه انسان کامل و بلوغ خلقت در حقیقت 9 و عالم قرب در جایگاه عددی اول=19 که برابر با واحد=جایگاه عددی نُه و نوزده=72=سجده و 2+7=9 است.
اسراری از نام مبارک فاطمه(س)و قلّهی عالم
عددابجد نام مبارک فاطمه(س)=135=عدد ابجد کلمه قله. درواقع قلهی عالم امکان در کثرات خلقت همان نام مبارک واحد پروردگارعالم به عدد 19 است که ظهور عددی وحروفی را جلوه میدهد(19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم و 19 حرف اسامی پنج تن(ص)).درواقع عدد ابجد نوزده =72=سجده شد که عالم در سجده بندگی ظهور پیدا کرد و خود عدد19 برابر جایگاه عددی نُه بود که عالم در بلوغ 9 خلق شده است و حقیقت آن در ظرف قله عالم که عدد ابجد قله=135است برابر با نام مبارک فاطمه(س) که او اُمّ و قله و ظرف امتحان شدهی خلقت پروردگار عالم است و خود به عدد یک؛امّ ابیها و... ظهور دارد.
پس درواقع قلهی اسرار ظهوری خلقت به عدد 9 درس زیبایی دارد. در خلقت نوری خانم زهرا(س) خواندیم که ایشان کسی بود که قبل از خلقت همه اسرار ظرف آفرینش وجودش امتحان شد و خداوندجل جلاله فرمود ما او را صابره یافتیم و قبول شد ، پس خداوند در آیه یک سوره مبارکه نساءمیفرماید:همهی مخلوقات را از یک نفس واحد خلق کردیم و درواقع کلمه نسا همان الف وجود شد که تمام حروف و اعداد در بطن او ظهور پیدا کردند، پس همه در بلوغ نُه هستند .بنابراین بلوغ 9 ،همان تسخیر همهی اعداد و حروف است که در انطباق قرار میگیرد و اگر امام عسگری(ع) میفرماید ما معصومین حجتهای خدا بر مردم هستیم و مادر ما حجت بر ماست،شاید این ظهور باطن است.
خانم در عالم دنیا 9 سال در منزل رسالت است و 9 سال در منزل ولایت و منزل نورانیش مهبط وحی و نزول آیات و مختلف الملائکه یعنی محل رفت وآمد ملائکه مقرب است. بعد از پیامبر(ص)، جبراییل(ع) بر او نازل میشد و احادیث قدسی را به خانم(س) میفرمود و حضرت علی(ع) احادیث را مینوشت. او کسی است که وی را امّ الائمه،امّ ابیها و... نام نهادهاند.
اللهم صلّ علی فاطمه و ابیها و بعلها وبنیها و سرّالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک.
پایان