لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام پروردگار که سرّ اسماء اعظم خود را با سه حرف "الف"، "س" و "م" (اسم) فاش کرد. که عدد ابجد این سه حرف "101" است و از مجرای ولایت "با" و رسالت "سین" ظهور دارد (بسم).

بنام مولایی که در عین "غیب الغیوبی" ظاهر و در عین "ظهور" غایب است، و با صفات "رحمان" و رحیمش" کل نعمتهایش را بر ما منت نهاد.
ع شفائی



هدف از ایجاد این وبگاه، رسیدن به معرفت مولایمان، پروردگار عالم و ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) و حقایق و معارف قرآن است.
در این راه همواره، آن بزرگواران مددرسان بوده و با دست غیبی راه صحیح را گشوده اند و عنایاتی بسیاری به دست آمده است.

عنایت شود: نشر و استفاده نا صحیح از مطالب بدون ذکر منبع، شرعا صحیح نیست.

برای تهیه کتاب های مجاز منتشر شده توسط نویسنده و مولف مطالب فوق، میتوانید با شماره زیر ارتباط برقرار نمائی

09308839373 لطفا در ایتا یا واتزاپ پیام ارسال فرمائید





عرفان سجده بخش سوم

سه شنبه, ۱۴ دی ۱۴۰۰، ۰۹:۲۱ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

ولایت امام حسن(ع) در حقیقت 9  

اگر خاطرتان باشد ولایت نُه ، باطنِ ده بود یعنی عدد ابجد کلمه ده= 9 می‌شود و عدد ابجد کلمه نُه =55 که10= 5+5 می‌شود ، پس 9 روی 10 می‌شود 19 که برابر اسم مبارک واحد است و در جمع عددی ، 10 می‌شود(10=9+1). حال امام حسین(ع) خود ، گنج 9 روی 10 است(یعنی19) زیرا 9 ذریه در بطن اوست که با یک وجود مقدس خودش می‌شود 10(10=9+1). در واقع خود حامل 9 ذریه معصوم(ص) است. توجه فرمایید! تکلیف آقا خیلی سخت و محموله‌ی ایشان ، بار گرانی است که باید سالم به سر منزل هستی تا الی یوم القیامت برسد و بماند.

نکته: امام حسن(ع) گنج ده است. اولا ایشان سید الاسباط پیامبر(ص) و امیر المؤمنین(ع) و فاطمه زهرا(س) است و لقب مبارک ابا محمد نیز دارد {ابا به معنی زینت است، ایشان زینت و سبز کننده تمام رسالت پیامبر(ص) است}. ثانیا ایشان امام دوم شیعیان است که عدد ابجد دو=10 می‌باشد که تمام سرّ الاسرار گنج ، به وجود ایشان سبز و ظهور آن به زیباترین وجه؛حسن می‌شود یعنی به نیکوترین وجه ، ظهورش را بدون ذره‌ای نقص الی یوم القیامت متجلی ساخت. ثالثا ایشان معصوم چهارم است و همان چهار چوب گنج الهی که خداوند کریم به احسن تقویم ، ظهور داد و گنج 4 روی 10 و کلّ ولایت که همه به حسن ظهور داده شده و به وجود نازنین وصی الحسن (عج) ،کلّ زیبایی‌ها ظاهر می‌شود. عدد ولایی و معصومیت امام حسن(ع) ، 6  می‌شود(6=4+2) و 6= (و) می‌باشد که تمام عالم خلقت از عالم اسرار و کنز الهی به دنیا ، روی حرف (و) و دوباره بازگشت همه انسان‌ها به خداوند می‌باشد که "انّا لله و انّا الیه راجعون" این وصل ، حسن(ع) است به عدد 6 ، که خداوند کریم تمام دنیا را در 6 روز خلق فرمود(آیه 4 سوره مبارکه حدید:"فی ستّة ایام" ).

نکته مهم ! چرا عدد 10 روز عید قربان(در دهه ذیحجه) روزی است که روزه گرفتن حرام است!؟ در واقع روز قربانی کردن است ، پس کسی که قربانی شد در مجرای حسن قرار می‌گیرد و دیگر برای او روزه‌ای نیست ، زنده‌ی عالم آخرت ، دیگر روزه ندارد! پس عدد 10 ، بلوغ نُه بود که متولد شده است. امام حسن(ع) ، کریم اهل بیت و امام افطارکنندگان است{کتاب منتهی الامال،زندگی امام حسن(ع)}. همینطور است برای روز عید فطر که روزه در آن حرام است.

همانطورکه قبلا ذکر شد زُبر نام مبارک امام حسین(ع) ، 128 می‌شود یعنی نگهدارنده تمام گنج 28 حرف(و اعداد آن) که کلّ حروف  قرآن است و بیّنه نام مبارک ایشان ، 118 می‌شود که برابر عدد ابجد نام مبارک حسن(ع) است یعنی بینه وجود مقدس حسین(ع)( که خودش هم حسن است) ، باز هم حسن(ع) می ‌شود .والله اعلم

امام حسن(ع) و امام حسین(ع) حدود 7 سال با جدّ بزرگوارشان زندگی کردند به عدد ابجد سبع=132  که برابر عدد ابجد نام مبارک محمّد(ص) است و حقیقت و باطن 7 . و حدود 30 سال به عدد گنج حرف(ل)؛ مجرای توحید، با پدر بزرگوارشان زندگی کردند که ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) حقیقت گنج 30 است. و بعد از پدر بزگوارشان ، امام حسن(ع) 10 سال به عدد عشر ، ولایت کردند که ایشان باطن عاشورا را برای ظهور در کربلا به پا کرده است و سنّ مبارکش 47 سال است که 47 ، برابر با جایگاه عددی نام مبارک حسین(ع) است.

و امام حسین(ع) هم ولایتشان بعد از برادر بزرگوارش 10 سال است(امام عاشورائیان) که سنّ مبارکش 57 سال می‌شود.عدد 57 برابر است با 3 تا 19 تا که وجود مقدسش امام سوم است. و ایشان بالاترین مقام شهادت را به بلوغ 9 شهادت نشان دادند زیرا : 1- ایشان مقام سید الشهدایی را گرفتند  2-مقام ثاراللهی را گرفتند. عدد ابجد شهید=319 که 13=9+1+3 و 13=جایگاه عددی حرف(م) به عدد ابجد 40 ،چون شهید به حقیقت طهارت نائل می‌شود پس اربعین (40) ، باطن شهادت اوست. 3- عدد300=(ش) که صفت افشاکنندگی دارد بنابراین 319 یعنی افشاکننده‌ی گنج 19 و نوزده=72=سجده است. که امام سر به سجده گذاشت و برنداشت تا سر از بدن مبارکش جدا کردند و بر سر نیزه قراردادند(نیزه=72=سجده). درضمن اینکه جمع ارقام 72 برابر 9 می‌شود (9=2+7) که امام حسین(ع) که خود صاحب و حامل 9 بود ، آخرین عمل عبادی ایشان هم به بلوغ نُهِ سجده است و شهادتش نیز در سجده است، بنابراین حضرت ، باطن 19 را به حروف و عدد در سجده و شهادت ، به طورکامل در بلوغ 9  ، ظهور وجلوه دادند. و اگر ارقام 72 را در هم ضرب کنیم 14 می‌شود که ایشان تمام گنج را به تمام قامت به زمین قتلگاه در کربلا و روز عاشورا به زمین گذاشت و این بلوغ در شهادت آقا نتیجه‌اش این شد که ، فقط و فقط انسان مؤمن پشت سر امام معصومش از عین نجاست حیوانی به کمال طهارت انسانی نائل می‌شود که خداوند تبارک و تعالی به او مقام تولد را می‌دهد و می‌فرماید: "ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون" حساب نکنید کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند بلکه زنده‌اند(احیا شده‌اند) و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.

امیدوارم خوب متوجه شده باشید. بدن مبارک امام حسین(ع) غسل و کفن نمی‌خواست و نه نماز میت ، چون او ، زنده است. البته باید متذکر شوم که وجود معصومین(ص) در همه حال تطهیرند و احتیاج به طهارت ندارند اما ایشان این راه را برای ما گنهکاران باز کرد و در عمر کوتاه ما ، بهترین راه برای رسیدن به عالم قرب و کمال طهارت انسان شدن را در قربانگاه(قلب به میم) قرارداد. پس این شهادت به عدد 9 ، بلوغ حیات را به ما می‌رساند نه مرگ را(مردن و میته شدن)، یعنی تولد و زنده شدن واقعی است .

امام حسین(ع) به بلوغ عدد نُه و باطن 19 ، سرّ وراثت تمام انبیاء و اولیاء، صدیقین ، شهدا و ائمه معصومین(ص) را به عرصه‌ی جایگاه و ذیقعد انسانیت جایگزین فرمودند.

نکته: یکی از زیبایی‌های خلقت این است که پروردگار عالم به طور فطری همه انسان‌ها را در باطن طهارت خلق کرد و منّت گذاشت و فرمود:"انی نفخت فیه من روحی" این است و جز این نیست که از روح خودم در انسان دمیدم و انسان برگزیده شد تا خلیفه الله باشد و توفیق قرب الی الله پیدا کند و عبادت خداوند مهربان را انجام دهد و خدا را تنها معبود خود انتخاب کند. هنگام تولد با سر به دنیا آمدیم ، که سجده اول است و بعد از مرگ(طبق احکام دفن) با سر وارد  قبر می‌شویم ، که سجده دوم است.در واقع زندگی ، فاصله بین دو سجده است. پس ورود انسان از پشت نوزده حرف"بسم الله الرحمن الرحیم" که همان بلوغ 9 و عدد سجده(=72) است و در زمان از دنیا رفتن هم پشت نوزده حرف "حروف نام مبارک پنج تن(ص)" (همان بلوغ9 و سجده=72) است.

راستی یعنی چه؟! خداوند کریم همه بندگانش را از بلوغ 9 ، در بلوغ9 ، پس از حمل 9 ماه ، از مادری که خودش بلوغ 9 و حامل 9  است و پدری که جمع شده عوالم 9 گانه است ، بدنیا می‌آورد. حال خودش است که باید به عملی با بلوغ 9 برسد. در حالیکه تولدش از ورودی 19 مقام عدد و 19 حروف از اسماء مبارک پنج تن(ص){در واقع چهارده معصوم(ص)است} و بیرون رفتنش از ورودی بسم الله الرحمن الرحیم است زیرا کسیکه عملش به تکلیف وحی الهی است این فرصت را می‌یابد تا قلب به میم شود و بعد از رفتن از ورودی بسم الله جزء شهدا و صالحین و صدیقین باشد و با طهارت به عالم قرب برود. حال اگر برعکس شد ؛ انسانی که نعمت‌ها را ضایع کرده با منسب از حیوان پست‌تر "کالانعام بل هم اضلّ" وارد محشر می‌شود ، همانطور که یک حیوان حلال گوشت را اگر پشت بسم الله ذبح کنند {برای خوردن}حلال می‌شود و اگر بسم الله نگویند آنرا حرام کرده‌اند و وجودش میته و خوردنش به مسلمانان حرام می‌شود.

نکته دیگر: خداوند کریم با وجود حجت‌های خود ، زندگی سالم دنیا و آخرتِ مقبول را عنایت فرمود. چنانچه امیرالمؤمنین علی(ع) در شب نوزدهم ماه رمضان(ماه نهم قمری) در مسجد کوفه(عدد ابجد کوفه=111=الف) ، سر به سجده گذاشت و فرق مبارکش به دست ابن ملجم ملعون شکافته شد ؛ سجده‌ی اول عالم بوجود ایشان ظهور پیدا کرد. امام حسن(ع) پدر را از سجده بلند فرمود(فاصله بین دو سجده) و امام حسین(ع) در سجده دوم ، بعد از شهادت سر از سجده برنداشت تا ملعونین سر از بدن مبارکش جدا کردند. اینجا مقام قلب به میم و عالم اربعین و قرب الی الله و تولد واقعی انسانیت و رسیدن به "رزقا حسنا" و "عند ربهم یرزقون" است.

پس تمام زندگی ما پشت امام معصوم(ص) ، رنگ خدایی می‌گیرد که ایشان ساجد واقعی هستند و زندگی ما زمان بین دو سجده‌ی ورودی و خروجی ما{ با سر بدنیا می‌آییم و با سر در قبر می‌رویم} در دنیاست که باید با مدرک حسن تمام شود. خداوند کریم در سوره مبارکه انعام آیه 160 می‌فرماید:"من جاء بالحسنة فله عشر امثالها..." اگر با خود (تا قبر) عمل حسن بیاوری به تو ده ، مثل همان می‌دهم. همانطور که عالم دنیا عاشوراست پس باید به بلوغ 9 یعنی عشر اعمالمان برسیم.انشاءالله

روزی جبراییل(ع) 4 لباس خلعت ، کفن بهشتی را نزد پیامبر(ص) آورد و هر کفنی را فرمود که برای یک یک خانواده ایشان است:1-پیامبر(ص) 2-امام علی(ع) 3- حضرت زهرا(س) 4- امام حسن(ع). پیامبر(ص) پرسیدند پس برای حسینم(ع) کجاست؟ جبراییل(ع) فرمود که امام حسین(ع) نه غسل می‌خواهد و نه کفن.

خوانندگان عزیز! لازم به تذکر است که لباس شهید ، کفن او می‌شود. انسان هرچقدر هم مقامش بالا باشد اگر معمولی بمیرد بدن او را لخت می‌کنند و غسل می‌دهند ، خلاصه عیب او عیان می‌شود. اما شهید لباسش آبروست و بدنش هرگز نه در دنیا و نه در آخرت ، عریان نمی‌شود ، شب اول قبر ندارد و با اولین قطره خون شهید که بر زمین می‌ریزد خداوند کریم تمام گناهانش را می‌آمرزد {مگر گناهی که حق الناس باشد}.

تمام هدف خلقت پروردگار عالم برای انسان ، همین بلوغ کمال زندگی در دنیاست(سجده دوم حیاتش) که برای عالم آخرت با تمامِ کمالات انسانی و به عالم قرب متولد شود نه اینکه بمیرد و تازه در عالم برزخ با هزاران مشکل مواجه شود. همانطور که جنین در شکم مادر اگر به بلوغ 9 به سلامت کامل شده باشد زنده بدنیا می‌آید و تازه زندگی دنیائیش را شروع می‌کند؛ بدون هیچ مشکلی ، انسان مؤمن هم در رحم دنیا باید به بلوغِ عمل ، کامل شود تا به سلامت بلوغ عمل انسانی ، وارد عالم آخرت شود و به عالم  قرب الهی برود تا هیچ گونه مشکلی نداشته باشد. اگر نوزاد در دنیا ناقص بدنیا بیاید او را در دستگاه و خلاصه تحت درمان قرار می‌دهند تا کمبودهایش جبران شود ، انسان گنهکار که ناقص به عالم برزخ رفته ، خدا داناست که چقدر باید درمان شود و درمانش چیست تا برای قیامت ، سالم بپا شود(البته آیا سالم می‌شود و یا به قیامت کشیده می‌شود و یا به پاک شدن در جهنم؟!)

حال فکر کنیم و ببینیم که چقدر ارزش دارد که در این عمر کوتاه ، خود را در تربیت و تأدب و تحمل مشکلات و انجام صحیح فرائض قرار دهیم و با پای خود به قربانگاه معشوق برویم و هر لحظه نفس حیوانی خودمان را قربان نفس انسانی کنیم و پشت سر امام معصوم(ص) ، شیعه و پیرو شویم تا به کمال انسانی در آن عالم متولد شویم.آنگاه الی یوم القیامه در صحّت و سلامت ، بهترین و لذت بخش‌ترین زندگی انسانی را در جوار رحمت الهی خواهیم داشت. انشاءالله آقا و سرورمان امام حسین(ع) ، در دنیا و آخرت شفاعتمان کند.

استثنآت وجود مقدس امام حسین(ع)  

 امام حسین(ع) در چند مورد در ولایت وجود مقدسش استثنا است:

1-تولد وجود مقدسش که شش ماه بیشتر در حمل مادر گرامیش نبوده است. (در حالت عادی جنین تا شش ماه اگر بدنیا بیاید نمی‌ماند) اما خداوند کریم   بوجود ایشان دنیا را در شش روز خلق کرد و فانی می‌شمارد ولی برای آخرت شیعیان ، سکوی پرواز به عالم قرب و حاصل اعمال خیر را در دنیا جاودانه فرمود.

2-بعد از 10 روز از تولد برادر بزرگوارش ، خانم زهرا(س) حامل حمل امام حسین(ع) شده‌اند(کتاب منتهی الامال)

3-از بدو تولد ، ایشان به عدد 10 بدنیا آمد ؛ یک خودش و 9 ذریه در بطنش

4-همانطور که بیان شد شهادتش ، عالم را قلب به میم کرده و عین نجاست میته‌ی انسان را به عین طهارت کامل انسانی رسانید.

5-شهادت را یک تولد و احیاء حیات طیب به انسان‌ها بخشید.

6-خون در زمان شهادت پاک شد. 

7-وجود مقدسش نه غسل داشت و نه کفن  

8-تربت پاکش داروی همه دردها شد و خوردنش حلال{در صورتیکه خوردن تمام تربت‌ها حرام است} 

9-اربعین و حقیقت اربعین ، به وجود آقا و بطور کامل به وجود خانم زینب(س) و امام سجاد(ع) احیا شد و دائمی گردید و باطن اربعین تا زمان فرج آقا و ظهور حقیقت اربعین ، احیا شد. 

10- مدت عزاداری ایشان از همه‌ی عزاداری‌ها بیشتر است و مدت 2 ماه را به خود اختصاص داده(60 روز به عدد سین که میزان حروف و قلب قرآن است).   11-سیاه پوشیدن مکروه است ولی برای ایشان رحمت است و ثواب دارد.      12-ماه محرم ؛ ماه حرام و اولین ماه سال قمری است و به دهه‌ی عاشورا شروع می‌شود و تمام گنج ده یعنی 4 روی 10 را حامل است و بلوغ نُهِ حیات طیب را به همه‌ی انسان‌ها درس می‌دهد. در ضمن اینکه با دهه اول ، محبان در خیمه‌های آقا یعنی در وطن اصلی ، ساکن  می‌شوند.  

13- امام حسین(ع) حامل 9 ذریه است.    14-وجود مقدسش به عدد ده، گنج عشر را افشا کرده است (در عدد شهید توضیح داده شد)که امام عاشورائیان الی یوم القیامه است و تمام ایام شد عاشورا و تمام زمین‌ها کربلا:

"کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا"

مقام تاسوعا(در مقام سردار امام حسین(ع)؛حضرت عباس)

روز تاسوعا متعلق به آقا ابوالفضل(ع) است. در صورتیکه همه می‌دانیم ایشان علمدار روز عاشورا است و شهادتش قبل از شهادت امام حسین(ع) در روز عاشورا واقع شده است. پس این مقام تاسوعا ، بلوغ مقام ارزشی وجود مقدس ابوالفضل عباس(ع) است که به درجه‌ی عرفان حقیقت 9 رسیده است که توانست علمدار عاشورای برادرش امام حسین(ع) شود(که او حامل 9 است) و روز عاشورا ، 9 مقام تسعه را دریافت کرد : 1-علمدار کربلا  2-سپهسالار کربلا  3-باب الحوائج  4-ابوالفضل(ع)  5-سقای عطاشی(سیراب کننده همه‌ی تشنگان عالم الی یوم القیامه)  6- قمره العشره یعنی ماه (گنج) عشر  7- با وفا  8- صاحب بین الحرمین   9-صدیق . و درجه‌اش از تمام امام زادگان بالاتر رفت طوری که در حدیث آمده فردای قیامت همه‌ی امام زادگان بزرگوار به مقامش غبطه می‌خورند.

معصومین(ص) ، مقام صدیق را دارا هستند و یکی از خصوصیاتشان این است که بعد از شهادتشان دست انسان‌های معمولی نباید بدن مطهر این عزیزان را لمس کند چنانچه می‌دانید همیشه معصوم(ص) ، بدن معصوم(ص) را غسل داده و کفن می‌کند.حتی برای حضرت زهرا(س) ، امام علی(ع) اعمال غسل وکفن و تدفین خانم(س) را انجام دادند. در شب سوم عاشورا امام سجاد(ع) تشریف آوردند در کربلا و بدن پدر بزرگوارش را خود {با شرح‌هایی که می‌دانید}در بوریا قرار داد و به خاک سپرد. و در علقمه تشریف فرما شد و فرمود بدن عمویم عباس(ع) را هم باید خودم به خاک سپارم. و بدن مقدس ایشان به طور مستقل در علقمه به خاک سپرده شد و دست‌های مبارکش در جاهایی که از بدن مطهرش قطع شده بود به خاک سپرده شد. که امروز در سه جا حضرت ابوالفضل العباس(ع) را زیارت می‌کنیم: دو جا مقام دست‌های ایشان است و یک جا بدن مطهرش( یعنی هر دستش برای خودش علمدار است و هرگز علمش نمی‌افتد تا روز ظهور امام زمان(عج)؛ فرزند نهم امام حسین(ع) که آن روز هم مقام صاحب بین الحرمین دلهاست و علمدار است الی یوم القیامه. عدد ابجد عباس =133 و برابر با عدد ابجد نام مبارک ابا صالح است. او علمدار عاشورایی است که در تمام عمر دنیا ، کلّ یوم عاشورا وکلّ ارض کربلاست.

خواننده عزیز! عدد9 که سلطان اعداد بود و به صور مختلف توضیح داده شده است پس خوب دقت کن که علمداری که او مقام تسعه‌ی عاشورا را داراست هرگز علمش به معنای شکست بر زمین نمی‌افتد و امام عاشورا ؛ امام حسین(ع) که صاحب 9 ذریه است ، هرگز از امامت عاشورا بیرون نمی‌رود زیرا تمام فرزندان نورانیش در مقام تسعه‌ی او جان حقیقت رساننده‌ی کمال وراثت عاشورا را به عنوان هدایت عظما از جانب پروردگار عالم ، احیا و به کمال هدف و نتیجه‌ی نهایی می‌رسانند.

این دو بارگاه ، بارگاه نورانی مقامی است که در حال همه‌ی عاشورائیان و کربلائیان ، باید به دست پر فیض و برکت آقا ابوالفضل العباس(ع) محل ظهور و بروز احیاء حقایق و رساننده‌ی پیام حق باشد یعنی کسی که واسطه و باز کننده‌ی دو حرم است یعنی حرم قلب مردم  به حرم مبارک معصوم(ص)!

پس هر انسانی در وجودش ، بین الحرمین‌هایی دارد که شاید خودش هم نداند. مثل از گوش سر به گوش دل ، از چشم سر به چشم دل و از زبان سر به زبان دل ،  اینجا مجرای صدق است که اگر باز شود و باز بماند ، انسان به مقام یُبصر بها ،یُسمع بها و ینطق بها می‌رسد.

تمام گرفتاری‌های ما این است که این مجرا به خاطر دو رویی‌ها و نفاق‌ها ، گرفته است. چشم سر یک چیز می‌بیند و چشم دل چیز دیگر، گوش دل چیزی می‌شنود و گوش سر چیز دیگر و ... و این نفاق‌ها باعث شده که اصلاح اعمال و بیان احوالات نزد حکیم الحکما پیش نیاید و گاهی منجر به این کلام الهی می‌شود: صم بکم عمی فهم لا یفقهون . یا لا یعقلون . پروردگار عالم بر چشم و گوش و زبان دل پرده‌ای به نام غشاوه می‌کشد که این حقایق می‌میرد و انسان درحالیکه زنده‌ی جسمانی است ، حیوانی است ناطق که قلب انسانی او مرده است. خداوند متعال می فرماید: فیمُت=پس بمیر.

حال چشمی که برای امام حسین(ع) با معرفت ، گریه می‌کند (از باب خلوص) معلوم است که گوش شنوایی دارد تا دل می‌سوزد و با اشک ، احیا می‌شود و زنده می‌ماند. اما راه این احیا ، بدست باز کننده بین الحرمین دلهاست. زیرا ما لیاقت وصل مستقیم به معصوم(ص) را نداریم. وجود امامزاده ؛ ابوالفضل العباس (ع) که اذن گیرنده ، واسطه و گشاینده راه ما گنهکاران به امام معصوممان است. بنابراین هر دلی اگر بخواهد زنده بماند باید از سقّای عطاشی ،آب حیات بگیرد و جان خود را به سقایت او سیراب کند تا بتواند به امام زمانش وصل شود . ما روایات زیادی داریم از جمله داستان علی بن مهزیاد(که قبرش در اهواز است )، وقتی به زیارت امام زمان(عج) نائل آمد ، نشانه‌ی خیمه‌ی آقا در عرفات روضه‌ی حضرت ابوالفضل(ع) بود تا او امام زمانش را ملاقات کند. امیدوارم آقا لیاقت گشودن بین الحرمین دلهایمان را به مولایمان امام زمان(عج) عنایت فرماید. آمین

بلوغ 9 در وجود حضرت زهرا(س)  

وجود مطهر خانم زهرا(س) ، 9 اسم مبارک دارد که هر نام از اسماء اعظم است.  2 نام مبارک آسمانی : زهرا(س) و منصوره(س) ، 7 نام مبارک دیگر زمینی: فاطمه(س) ، بتول(س) ، صدیقه(س) ، محدثه(س) ، زکیّه(س) ، طاهره(س) و راضیه(س)  می‌باشد. در کتاب شرح المناقب(ص170) از محی الدین عربی در فصل فضائل حضرت زهرا(س) آمده است: {وعلی الجوهره القدسیه فی تَعیّن الانسیه،صوره النفس الکلیه،جواد العالم العقلیه، بضعه الحقیقه النبویه، مطلع الانوار العلویه، عین عیون الاسرار الفاطمیه الناجیه المنجیه لمحبیها عن النار ثمره الشجره الیقین، سیده نساء العالمین المعروفه بالقدر،المجهوله بالقبر،قره عین الرسول الزهراء البتول علیها الصلوه و السلام}.ترجمه: نیز تحیّات و زاکیات برآن جوهر قدسی باد که با تجرد قدسیّه در هیئت انسیّه عالم بشریت را زینت و تشکیل داده.آن حقیقت طاهره خود ، صورت نفس کلی و جواد عالم عقلی است که در صورت سِرّیه بضعه‌ی حقیقت احمدی(ص) و مشرق انوار علوم علوی و سرچشمه‌ی اسرار مکنونه‌ی فاطمی است. چنانچه آن حقیقت قادسه در آغاز نزول مقدسات عالم عقلی بوده ، در هنگام عودت و صعود نیز خود ، از ادناس بشریت (چیزهایی که مردم را پست و کوچک می‌کند) رستگار، و آزاد کننده‌ی دوستان از آتش ، جوهره‌ی قدسیه شیرین ثمر شجر معرفت و یقین و سترگ ، سیده نساء عالمین است که قدر مراتب فضائلش معروف و مثوای جسد عنصریه‌اش مجهول است ، نور دیده‌ی حضرت رسول (ص) به نام نامی و لقب گرامی زهرای بتول علیها الصلوه و السلام.  

حضرت فاطمه زهرا(س) ؛ مادر دو عالم و تک دردانه رسول الله(ص)که خداوند سبحان درباره وجود مقدسش سوره کوثر را نازل فرمود:"انّا اعطیناک الکوثر فصلّ لربّک وانحر انّ شانئک هو الابتر" .همچنین در کتاب مفاتیح الجنان از آقای قمی(رحمه الله) در زیارت خانم(س) در روز یکشنبه می‌خوانیم : السلام علیک یا ممتحنه امتحنک الذی خلقک قبل ان یخلقک و کنت لما امتحنک به صابره. سلام بر تو که آزمایش کرد تو را پیش از آنکه بیافریندت و بودی بر آنچه آزمایش شدی صبر کننده.

عدد ابجد نام مبارک حوا(س) همانطور که نوشته شد 15 بود و جمع ارقامش 6 می‌شود.عدد 15 ، از جمع عدد 1 تا 5 حساب می‌شود،در اصل 5 ، جمع کننده‌ی تمام اعداد است و همانطور که می‌بینید بسته است و تنها عددی است که به شکل دایره نوشته می‌شود و حرفی که عدد ابجدش 5 است، حرف (ه) می‌باشد که به صورت گرد یعنی دایره نوشته می‌شود. وجود مقدس حضرت زهرا(س) جمع کننده دایره‌ی خلقت می ‌باشد چنانچه در حدیث کسا آمده است:"هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها" . فاطمه(س) را هم در مرکزیت و هم در احاطه وجودی دایره خلقت قرار داده است که خوانده می‌شود فاطمه(س) و پدر فاطمه(س) و شوهر فاطمه(س) و فرزندان فاطمه(س) ، بقول آقای محی الدین عربی: خانم حوّای روحانی است.

عدد ابجد دایره برابر است با عدد ابجد طاهره(س)=220 و جایگاه عددی دایره و طاهره(س) =40 است. همانطور که در درس گنج الف بیان شد ، تمام خلقت در باطن طهارت خلق شده و ظهور و بروز دارد (الی یوم القیامه) و همه در دایره‌ی بندگی اوست ، همه در طواف رضای حق ، غرق هستند. امیدوارم که ما هم با انتخاب صحیح دایره‌ی زندگیمان در باب طهارت در طواف رضای او به قربانگاه واصل شویم و در این گردش ، ظلمات حیوانی وجودمان را جدا و به حقیقت انسانی به قرب او برسیم(انشاء الله). در واقع دایره ، حدود اوامر الهی است . باید بگویم حدود الله و بر هر کس ، واجب است که حدود خدا را نشکند و در تمام عمر ، حافظ حدود الله باشد.

اما عدد6 از جمع سه عدد ظهور دارد1+2+3=6 و پایه‌ی تمام اعداد ، 3 عدد است که اگر درس‌های قبل را مطالعه فرمایید متوجه می‌شوید که همان الف وجود است. عدد ابجد الف=111 یعنی سه تا یک : یکِ اول ،پیامبر(ص) که ایشان حقیقتِ الف وجود است و مقام ظرف گیرنده گنج الهی را دارد.

یکِ دوم، فاطمه زهرا(س) ؛ بضاعت این الِف وجود است که به الف یعنی 1000 خوانده می‌شود.

یکِ سوم، امیر المؤمنین علی(ع) است که به صورت همزه ، ناطق ِالف شد و تمام حروف را نقطه و صداگذاری فرمود ، و او نطق الله است. (درحالیکه همه معصومین(ص)، الف هستند و نورٌواحد و الف وجودند اما به صورت ظاهر و باطن) . پس هر کدام الف، الف، الف می‌شوند و در ابجد عدد کاملند که می‌شود 111 که در واقع کلّ اعداد و طبق مطالب بیان شده در اول درس،کلّ حروف را دربردارد یعنی هر کدام 3 می‌شود که با جمع 3 تا 3 عدد 9 ظاهر می‌شود {9=3(الف=111)+3(الف=111)+3(الف=111)}پس کلّ حروف و اعداد ، ظهور پیدا می‌کند. درضمن اینکه اگر 3 تا 3 را کنار هم بنویسیم ، 333 می‌شود که برابر با عدد ابجد اربعین است که حقیقت طهارت به وجود این عزیزان جاری و ساری است. دیگر اینکه درباره وجودهای مبارکشان آیه تطهیر نازل شده است؛آیه 33 سوره مبارکه احزاب:"انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا".

عدد 40 در عربی اربعین می‌شود و همانطورکه می‌دانید حقیقت خلقت در باطن 40 (=م) و 4 تا 10 تا یا 4 روی 10 ، در تمام هستی ظهور داشت و در واقع حقیقت بهار، حیات و بهشتند{در کتاب گنج الف کاملا توضیح داده شده است}. اما عدد ابجد کلمه اربعین=333 که جمع ارقامش 9 می‌شود(9=3+3+3) و اگر در هم ضرب شود 27 می‌شود(27=3×3×3) و برابر با جایگاه عددی کلمه سجده است که پیامبر(ص) عبدالله خالص است، روز 27 رجب مبعث وجود نورانیش در سنّ 40 سالگی است. درحقیقت جان اربعین ، عالم را تطهیر و در ولایت مطهرین یعنی چهارده نور مقدس است و ثبوت نورانی ظهور حق در دنیا بوجود ولی الله الاعظم چهاردهمین معصوم(ص) اظهار می‌شود و عالم دنیا از تمام گناه‌ها ، رجس‌ها و پلیدی‌ها ،پاک و تطهیر می‌شود.

جایگاه عددی کلمه اربعین=63 می‌شود که برابر با سنّ مبارک پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) است. خانم زهرا(س) که مغرب عالم است وجود مبارکش ظرف افول انوار رسالت و ولایت است در جایگاه عددی کلمه مغرب که 63 می‌شود.

صاحب مغرب وجود   

نماز مغرب متعلق به وجود مقدس خانم فاطمه زهرا(س) است و 3 رکعت می‌باشد و ساعت مغرب مثل عمر پر برکتشان ظاهرا کوتاه (ولی برکتش الی یوم القیامه)است و زود به عشا وصل می‌شود. عدد ابجد کلمه مغرب=1242 است که جمع ارقامش 9 می‌شود(9=2+4+2+1).{ملکی به نام سخائیل (یا سرفائیل) برائت نامه‌ای از آتش جهنم به اسم خداوند برای هر نماز مقبول می‌آورد و برای نماز مغرب ، به اسم "انا الله الجبار" است}.  

این یکی از زیبایی‌های مقام مغرب است که جمع کننده انوار خورشید در ظرف افول خود است که نتیجه‌ی آن نور قمر آسمان در لیل دنیاست و تمام حکمت باطن آن و گنج عشا در حقیقت آن جلوه‌گر می‌شود تا میوه‌ی کامل صبح را ظهور دهد که همان صبح  قیامت است(صباح الجنه) ، در این بلوغ که سحر، گیرنده قدر است و شکافنده‌ی نور و ظهور و بروز یوم(روز) است.

جایگاه عددی کلمه مغرب=63 که برابر با سنّ مبارک پیامبر(ص) و همچنین حضرت علی(ع) می‌باشد و حکمتش زیاد است زیرا هم برابر با جایگاه عددی کلمه اربعین(یعنی 40 ) است و هم به همه‌ی مؤمنین می‌آموزد که وجود مبارکشان در حقیقت طهارت زندگی مبارکشان به جایگاه غروب رسیده است، اما هر دو نور مبارک در ظرف مغرب عالم ، افول داشتند چنانچه سنّ هر دو بزرگوار 63 سال است که جمع ارقامش 9 می‌شود و 2 تا  9 تا می‌شود 18 که سنّ مبارک حضرت زهرا(س) است. {سن مبارک پیامبر(ص)=63 و 3+6=9 __ سن مبارک امام علی(ع)=63 و 3+6=9 __ 9+9=18 =سن مبارک حضرت زهرا(س)(ظرف گیرنده انوار رسالت و ولایت) }.

وجود حضرت زهرا(س) در اهل بیت مکرمشان ، یک است زیرا یک خانم و 13 آقا هستند یعنی چهارده نور مقدس(ص) که همه‌ی بزرگواران نورٌواحدند (1+13=14=جایگاه عددی اُم). ایشان در مقام خلقتی ، یک است همانطورکه در کلمه نساء معنی کردیم عدد ابجد نسا=111=الف و الف= 1(یک) است. دیگر اینکه در کتاب چهلچراغ(ص31) از کتاب اطیب البیان (ج13-ص225) از امام عسگری(ع) نقل شده :"نحن حجج الله علی خلقه و جدتنا فاطمه حجة الله علینا" ما همه حجت‌های خداهستیم بر مردم و مادر ما حجت است بر ما.

خوب دقت کنید! پس خود خانم(س) ، اول است و ایشان در عالم سرّ ، مقام دومی ندارد، بنابراین ایشان امّ ابیها نام گرفت و امّ ائمه ، امّ انبیا ، امّ المؤمنین و... همه‌ی این مقامات حاکی از این است که ایشان ، ریشه و اول است.

درضمن جمع اعداد 1تا 18 سنّ مبارک خانم(171=18+17+... +2+1) برابر با171 می‌شود که 171=عدد ابجد کلمه معانی و جمع ارقامش 9 می‌شود(1+7+1=9)پس وجود مقدس خانم تماما گنجینه اسرار است و اگر خوب بفهمیم و انشاءالله به خلوص عمل کنیم به ریشه‌ی طهارت و اخلاص دست پیدا می‌کنیم.

نکته : همانطور که در کلمه نسا خواندیم که میزان و الف وجود و کلمه‌اش شاخص ولایت و رسالت است .حال اگر حروف نساء را باز کنیم بطوریکه (نس) در یک طرف ، الف(ا) وسط ، و همزه بطور بسیط طرف دیگر الف باشد ، جمع هر طرف با الف وسط111 می‌شود :  نس      ا       ها میم زا ها        

1

                                                  

 

                                               110                      110

                                              

                                         111=110+1          1+110=111 

بلوغ 9 احکامی برای خانم‌ها

در خانم‌ها بلوغ ، عدد 9 است(9 سال تمام) یعنی 9 تمام وارد به ده می‌شود (9روی10) یعنی حقیقت 19 و تکلیف زندگی و حیات نو برای صاحبش زده شده است. عدد ابجد نوزده=72=سجده است پس در این سن، یک دختر خانم به بلوغی رسیده است که وارد حقیقت سجده به عنوان بلوغ بندگی می‌شود. ولی سن تکلیف آقایان ، 15 سال تمام است 15=6+9 .

میزان در اسم زن(اسم خانم(س))

عدد ابجد کلمه زن=57 که برابر با 3 تا 19 تاست. زبر و بیّنه‌اش هم با هم برابر است{زن=زا+نون__(ز(7)=زبر، ا(1)=بینه) + (ن(50)=زبر ، ون(56)=بینه)__ زبر7+50=57 ، بینه1+56=57} پس جمع زبر و بینه اسم زن 114 می‌شود که برابر است با تعداد سوره‌های قرآن و خانم زهرا(س) کوثر عالم وکلّ قرآن است.

جایگاه انسان کامل و بلوغ خلقت در حقیقت 9 و عالم قرب در جایگاه عددی اول=19 که برابر با واحد=جایگاه عددی نُه و نوزده=72=سجده و9= 2+7 است.

اسراری از نام مبارک فاطمه(س) و قلّه عالم

عدد ابجد نام مبارک فاطمه(س)=135=عدد ابجد قله. در واقع قله‌ی عالم امکان در کثرات خلقت ، همان نام مبارک واحد پروردگار عالم به عدد 19 است که ظهور عددی و حروفی را جلوه می‌دهد{19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم و 19 حرف اسامی پنج تن (ص)}.در واقع عدد ابجد نوزده =72=سجده شد که عالم در سجده بندگی ظهور پیدا کرد و خود عدد 19 ، جایگاه عددی نُه بود که عالم در بلوغ 9 خلق شده است و حقیقت آن در ظرف قله عالم که عدد ابجد قله=135 است برابر با نام مبارک فاطمه(س) که او اُم و قله و ظرف امتحان شده‌ی خلقت پروردگار عالم است و خود به عدد یک ؛ امّ ابیها و... ظهور دارد.

نکته: اگر نام زیبای فاطمه (س) را به سه قسمت بخش کنیم یعنی: فا+ط+ مه در جمع آخر به 3 تا 9 می‌رسیم:(فا=81 و 9=1+8) ، (ط=9) ، (مه=45 و9=5+4) که درواقع نُه به حروف هستند(چون در باطن حروف نامِ خانم نهفته‌اند) و عدد ابجد کلمه نُه=55 است و 3 تا 55 تا می‌شود 165 که برابر با عدد ابجد لا اله الا الله است! و جایگاه عددی کلمه نُه=19 که 3 تا 19 تا می‌شود 57=زن!(در قسمت قبل توضیح داده شد)

پس در واقع قله‌ی اسرار ظهوری خلقت به عدد 9 ، درس زیبایی دارد. در خلقت نوری خانم زهرا(س) خواندیم که ایشان کسی بود که قبل از خلقت همه اسرار ظرف آفرینش وجودش امتحان شد و خداوند جل جلاله فرمود ما او را صابره یافتیم و قبول شد ، پس خداوند در آیه یک سوره مبارکه نساء می‌فرماید: همه‌ی مخلوقات را از یک نفس واحد خلق کردیم و در واقع کلمه نسا همان الف وجود شد که تمام حروف و اعداد در بطن او ظهور پیدا کردند، پس همه در بلوغ نُه هستند . بنابراین بلوغ 9 ، همان تسخیر همه‌ی اعداد و حروف است که در انطباق قرار می‌گیرد و اگر امام عسگری(ع) می‌فرماید ما معصومین حجت‌های خدا بر مردم هستیم و مادر ما حجت بر ماست ، شاید این ظهور باطن است.

خانم در عالم دنیا 9 سال در منزل رسالت است و 9 سال در منزل ولایت و منزل نورانیش مهبط وحی و نزول آیات و مختلف الملائکه یعنی محل رفت وآمد ملائکه مقرب است. بعد از پیامبر(ص) ، جبراییل(ع) بر او نازل می‌شد و احادیث قدسی را به خانم(س) می‌فرمود و حضرت علی(ع) احادیث را می‌نوشت. او کسی است که وی را امّ الائمه ، امّ ابیها و... نام نهاده‌اند.

جابجایی ارقام 135 (عدد ابجد نام مبارک فاطمه(س))

در قسمت‌های قبل ذکر شد که در اسماء مبارک چهارده معصوم(ص) ، نام خانم تنها اسمی است که جمع ارقامش 9 می‌شود؛ فاطمه(س)=135 که 5+3+1=9 .

حال در صورت جابجایی ارقام 135 ،5  عدد دیگر به ما می‌دهد که واضح است جمع ارقام آنها هم 9 می‌شود. برای مثال: 1-153 که برابر است با عدد ابجد جلابیبهنّ (با نون مشدد). در آیه 59 سوره مبارکه احزاب،جلابیبهنّ به معنی چادر آمده است و در واقع همان عدد ابجد نام مبارک فاطمه(س) است که ارقامش جابجا شده و در جمع 9 می‌شود. پس بلوغ عبادی یک خانم شیعه، چادر واقعی یعنی حجاب اوست. عدد ابجد کلمه حجاب=14 است و در قرآن کریم در 14 آیه مبارک برای خانم‌ها به صور مختلف امر به حجاب آمده است.

عدد 14 درحقیقت جایگاه عددی حرف(ن) است که نون ، پشت تمام حروف الفبا کار می‌کند و به همه‌ی کلمات معنی و جان واقعی می‌دهد. یک مادر پاک دامن و عالمه می‌تواند دنیایی را با تاثیرات معنوی خود تکان دهد چنانچه امام خمینی فرمود: مادر با یک دست گهواره را تکان می‌دهد و با یک دست دنیا را تکان می‌دهد. در واقع آن ، نون ساکن وجود اوست که پشت حروف عمل خودش و فرزندانش معنی و مفهوم انسانیت را می‌تواند بروز و ظهور دهد. دیگر اینکه عدد 14 همان گنج 4 روی 10 و حقیقت اسرار خلقت است که پشت حجاب عالم دنیا ، راه رسیدن به قرب را نمایان می‌سازد.

نکته دیگر اینکه در دنیا هر دانه‌ای اگر بخواهد سبز شود باید در حجاب خاک قرار بگیرد یا در تاریکی ، تا برای کسب نور یا آب کم کم راه خروج از ظلمات به سمت نور را پیدا کند و مفلح شود. خداوند کریم انسان را که اشرف مخلوقاتش است در حجاب پیچیده در دنیا خلق فرمود ، یعنی انسانیت او در ظلمات حیوانیت نهفته است و باید تلاش کند با انوار رسولان و معصومین(ص)، تحت تربیت الهی و با پیروی و شیعه شدن به امامان معصوم(ص) خود را از ظلمات نفس حیوانی به نفوس انسانی که قابلیت رفتن به قرب الهی را دارد برساند. حجاب ظاهر ، هم برای آقایان و هم برای خانم‌ها در سوره مبارکه نور آمده است: "قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم..."(30) "و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و ..."(31). که همه برای رسیدن به رشد حقیقی و کمال معنویت انسانی است تا در این حجاب به بلوغ نُهِ عمل بتوانیم با شاخه و برگ و میوه‌ی انسانی در عالم  قرب به مقام "عند ربهم یرزقون" برسیم. انشاءالله

بنابراین تمام زحمات ما که البته همه رحمت است اولا شناخت حجاب ،ثانیا برداشتن حجاب از چهره قلبی خودمان ، ثالثا زیارت روی زیبای چهاردهمین نور ولایت و امامت حضرت مهدی(عج) که برای امتحان ما ، در پس حجاب است در حالیکه برای او هیچ حجابی وجود ندارد "اللهم ارنا الطلعة الرشیدة و الغرة الحمیده". این است هدف "سلام هی مطلع الفجر" رسیدن به محل طلوع فجر صبح صادق. انشاءالله   

پس جلابیبهنّ=153 و9=3+5+1 که باطن خود را به خوبی افشا می‌کند که حجاب واقعی برای خانم‌ها ، همان باطن 9 است و تمام اعمال یک خانم را تحت الشعاع عمل به آن قرار می‌دهد و برداشتن این حجاب ، کمال عمل خالصانه را برای آخرت از دست می‌دهد و بصورت بدن بدون پوست که چگونه زشت و بلا استفاده و درحال عذاب است ، زندگی بدون لذت و پر عذاب آخرت را برای خودش فراهم می آورد. پس باید در این حروف و اعداد مقدس خوب بیندیشیم!

بلوغ هر خانمی به عدد 9 سال تمام است و هر خانمی خود حامل فرزندانی است که 9 ماه در بطن او به کمال بلوغ نوزادی و تولد می‌رسند. پس زن ، درحقیقتِِ کمال خلق شده و از او اجتماع و انسانیت به کمال می‌رسد. چنانچه پیامبر(ص) می‌فرماید: بهشت زیر پای مادران است.       

نکته: سن مبارک خانم فاطمه(س) هم ، اسرارش همان 9 است. جمع ارقام 18 برابر 9 می‌شود (اگر در عدد 1 تا 9 ضرب شود، در نهایت جواب همه به عدد 9 می‌رسد). 18=جایگاه عددی حرف(ص) و اسرار بلوغ منازل عالم دنیاست.

اگر عدد 153 =جلابیبهنّ(چادر) را بر 9 تقسیم کنیم می‌شود 17 ، برابر با رکعات نماز در شبانه روز. شاید این یکی از اسراری است که خانم‌ها در نماز باید چادر و حجاب کامل داشته باشند(چه نامحرم باشد و چه نباشد).

2- 351=عدد ابجد قرآن که 9=1+5+3 یعنی بلوغ کامل تمام کتب آسمانی (حتی تمام کتاب‌های دیگر) در آن جمع است و باطن کتاب مبارک قرآن ، محیط بر تمام عوالم هستی از ظاهر تا باطن است و به کلام خالق یکتا آیه 59 سوره مبارکه انعام: "و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو و یعلم ما فی البرّ و البحرو ..." .

ما انسان‌های معمولی نمی‌توانیم با قرآن جمع شویم چون همجنس آن نیستیم. (قرآن ، حقیقت وجود انسان کامل است) اما باید درآیات و کلام مبارک الهی ضرب شویم یعنی به اوامر خدای مهربان ، گردن نهیم و نفس حیوانی را قربان کنیم تا به عمل خالصانه  قیمت بگیریم (بها و قیمت آن ، رضوان الهی است).

اگر عدد ابجد قرآن(351) را بر 9 تقسیم کنیم39 می‌شود که برابر با جایگاه سین(میزان همه‌ی حروف) است و قرآن ، میزان کننده‌ی عالم هستی و بلوغ رساننده کمالات انسانی به عالم اعلاعلیین است.

3- 315=عدد ابجد عمره. حج چه واجب و چه مستحب را عمره می‌گویند (عمره تمتع و عمره مفرده). عمره مؤنث است ، آخر حج به دو رکعت نماز و طواف نساء تمام می‌شود. 9=5+1+3 که همان عرفه و رسیدن به کمال است. (هِ)آخر عمره یعنی باید تمام حج ، حلقه شود (حلقه بندگی و بلوغ 9) و این حلقه نورانی به گردن حاجی بیفتد که تمام عمر از حج ، خارج نشود.

4- 513= عدد ابجد نام مبارک رقیه(س). رقیه یعنی تیتر ، عنوان و رقیه(س) تیترِ کربلا شد . او تمام اسرار و ظلم‌ها را(از کربلا تا شام) با گریه و سخن گفتن با سر مطهر پدرش افشا نمود و در کنار خطبه‌های امام سجاد(ع) و خانم زینب کبری(س) پرده از چهره سیاه یزیدیان برداشت.

همانگونه که به خاطر قد خمیده و صورت سیلی خورده و پهلوی شکسته و... ایشان را زهرای 3 ساله می‌نامند ، در عدد ابجد نام مبارکش هم ، برابر ارقام نام مبارک خانم فاطمه(س) است.

ازطرفی 513= تام سجده= یا منشی السحاب (از اسماء الحسنی خداوند متعال)،   یعنی: (سجده تمام که از این بلوغ بالاتر نداریم که شامل وجود مقدس خانم فاطمه(س) است) و (کسی که انشاء می‌کند به ابر که نزولات به چه صورتی و در کجا به دنیا بیاید که در باطن اسم مبارک فاطمه(س)است که خود، جانِ آب است).

5- 531=عدد ابجد کلمه تاسع (در عربی یعنی 9) است. این عدد ، فاعل تسع است و عوالم نُه‌گانه و ظهور معنایی را به نمایش می‌گذارد(عزیزان بدانند که فارسی ، باطن عربی است) و حقیقت و اسرار ملکوتی عدد 9 را کاملا هویدا می‌کند. اگر عدد 531 را بر 9 تقسیم کنیم 59  می‌شود که برابر با عدد ابجد نام مبارک مهدی(ص) است یعنی نهمین ذریه‌ی نورانی امام حسین(ع) که خودِ آقا حامل 9 ذریه ، متولد شده بود. همانطورکه در قسمت اسماء مبارک معصومین (ص) بیان شد اسم مبارک حضرت مهدی(عج)(=59) وقتی در عدد یک تا 9 ضرب می‌شود ، قسمت آخر به 531  می‌رسد که برابر تاسع است. حال اگر ارقام 59 را با هم جمع کنیم 14 می‌شود یعنی این باطن همه‌ی چهارده معصوم(ص) است و درضمن آقا ، چهاردهمین معصوم(ص) روی زمین است و اگر 1 و4 را جمع کنیم 5 می‌شود یعنی بسته شدن حلقه 14 معصوم(ص) ، اوست که با لقب ابوالقاسم و نام مبارک(م.ح.م.د) می‌آید. اما حکومت امام زمان (عج) به عدد 9 ، بلوغ تمام حقیقت حکومت ظاهری و باطنی از عالم سرّ تا اسفل السافلین دنیا و رساندن به هدف نهایی پروردگار عالم از ظهور اسرار و خلقت گنج وجودیش و همه اهداف پیامبران(ع) و اوصیاء آنها و صدیقین و اولیاء و شهدا و تمامی معصومین(ص) است. حقیقت حکومت نور بدون ظلمت ، انسانیت بدون حیوانیت در عالم ، سایه گستر می‌شود. و خداوند اعلا مرتبه تمام گنج‌های خلقتش را از دل کوه‌ها ، دریاها ، معادن و نزولات آسمانی بیرون می‌ریزد و تمام علوم را درآن زمان به عدد 9 بلوغ گنج عالم در اختیار آقا  قرار می‌دهد و تمام جنّ و انس به تواضع در مقابلش سر تعظیم فرود می‌آورند و شاید همان بهشتی که حضرت آدم(ع) در آن بدنیا آمده بود ، دوباره برای فرزندانش محل پذیرایی می‌شود اما این بار با ظهور امام زمان(عج) و حقیقت سرّگنج ولایت در عدد نُه و جان جایگاه نوزده (به تمام معانی)!

وجود مبارک آدم(ع) جمع کننده‌ی تمام اسرار نُه‌گانه عالم بود و او ظرف اسماء الحسنی عالم شد و خداوند بی‌همتا او را گنجینه‌ی معارف و اسماء خود قرار داد و آدم(ع) بدون کم و کاست همه را برای ذریه‌هایش پدری کرد و زحمت کشید و به ارث گذاشت. و هر پیامبر بزرگواری به نوعی این زحمات را به هدف نزدیک و نزدیک‌تر کرد تا حالا که تمام عوالم نُه‌گانه ، خود را به وجود آقا و سرورمان عرضه می‌کنند که او نُهِ عالم وجود است و همه بر او ساجدند و او نهمین فرزند امام حسین(ع) است{قبلا بطور کامل توضیحات داده شده است} .

امیدوارم ما در این گنج ظهور ، از یاران با وفای آقایمان باشیم ، البته یار آقا هم باید به بلوغ فهم و شعور ، ایمان و عملِ 9 رسیده باشد. پس اگر خداوند کریم به حکمت ، آدم(ع) را از بهشت به دنیا (لیل) آورد ، لباس‌های بهشتی را از او و خانم حوا(س) گرفت تا خود ، با تلاش مایحتاج دنیا و آخرت را تهیه کنند که دنیا ، باطن آخرت است و با عمل صالح بتوانند همه را هدایت کنند که هر کس خود باید بهشت را خلق کند و باید ریاضت بکشد تا معماهای آخرت خود را با راهنمایی معصوم(ص) حل کند و خود را به جایگاه ظهوری بهشتِ خود برساند و از ظلمات خارج شده و به نور مهدویت واصل شود.

خداوند اعلا مرتبه در آیه 111 سوره مبارکه توبه می‌فرماید:" انّ الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بانّ لهم الجنة... ". در همین آیه مبارکه آمده است که این وعده در کتب آسمانی تورات و انجیل هم آمده است که من ، بهترین مشتری برای شما هستم برای اموال و انفس شما به قیمت بهشت. (درحالیکه همه‌ی نعمت‌ها را خود ، به ما داده است) و بهشت یعنی رسیدن به بلوغ نُه ِعمل و بهشت جای مخلصان ، مؤمنان و طاهران واقعی است. پس بوجود مولایمان این هدف در دنیا ظهور پیدا می‌کند و وعده‌ی پروردگار عالم محقق می‌شود .(اللهم عجل لولیک الفرج و اجعلنا من انصاره و اعوانه و الذابین عنه والمستشهدین بین یدیه).

عالم سرّ و حقیقت عالم یعنی 4 روی 10 ، همه نور است. پس بلوغ ولایت آقا این است که آن نور در دنیا به کمال ، ظهور و به بلوغ حکومت نورانیت و خروج ظلمات محقق می‌شود و حتی افرادی که به نام یار آقا هستند یعنی 313 نفر، چون عدد ابجد سیصدوسیزده به حروف=256 که برابر عدد ابجد نور است،  می‌شود و تولد وجود مقدس آقا سال 256 هجری که برابر نور است می‌باشد و عدد ابجد نام مادر بزرگوارش نرجس(س)=313 می‌شود که همان برابر نور است. و حکومت وجود مقدسش زهرایی است در کتاب چلچراغ(ص32) به استناد از صفحه 180 جلد53 کتاب بحار الانوار ، حضرت ولی عصر(عج) می‌فرماید : "فی ابنة رسول الله (ص) لی اسوة حسنة". خیلی کلام پر مغز و پر معنایی است ، آقا نمی‌فرماید مادر ما ، بلکه می‌فرماید دختر رسول الله (ص) برای من اسوه یعنی الگوی حسنه است. معنا فرمودند که حکومت من زهرایی است زیرا نام مبارک زهرا (س) یعنی نورانی و درخشنده و از یک معنای دیگر خانم(س) بود که حقیقت نُه بود. پس حکومت آقا هم ، نُه است .آقا می‌فرماید در زمان ظهور ، حقّ مادر نورانی خود را از دشمنانش می‌گیرد .

به ظهور ایشان ، گنج اعداد و حروف تا شکفته شدن تمام گنج هستی یعنی به تمام اسرار (از عالم سرّ تا به عالم سفل) همه ظاهر می‌شود. پس شیعیان آخر الزمان هم ، مقامشان 9 است زیرا سیدِ امت رسول الله(ص) هستند چون امام زمان(عج) ، معصوم چهاردهم و امام دوازدهم هستند.

 

 

 

 

اللهم کن لولیک الفرج الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی ابائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا وحافظا وقائدا و ناصرا و دلیلا وعینا حتی تسکنه ارضک طوعا وتمتعه فیها طویلا

 

 

 

 

ضمیمه

مباحثی پیرامون عدد 19

1)اولین آیه قرآن کریم ؛ بسم الله الرحمن الرحیم شامل 19 حرف است.

2)تعداد سوره‌های قرآن کریم (114تا)، مضربی از 19 است.جمع ارقام 114 برابر 6 می‌شود که اگر برهم تقسیم کنیم جواب 19می‌شود! 19=6÷114

3) اولین سوره‌ای که بر قلب مطهر پیامبر(ص) نازل شد ، سوره مبارکه علق است که 19 آیه دارد.

4)سوره مبارکه علق نوزدهمین سوره‌ی جزء 30 است و اگر سوره‌ها را از آخر به اول قرآن بشماریم هم، نوزدهمین سوره می‌شود.

5)اولین بار که جبرائیل(ع) {روزمبعث (در غار حرا)} خدمت پیامبر(ص) رسید، 5 آیه اول سوره مبارکه علق را خواند که 19 کلمه است(برابر با 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم!).

6)دومین بار که جبرائیل(ع) فرودآمد ، 9 آیه اول سوره مبارکه قلم را آورد که شامل 38 کلمه است{به اندازه جایگاه عددی نام مبارک محمد(ص) و علی(ع)} و 2 تا 19 تا می‌شود 38 تا.

7)سومین بار که جبرائیل(ع) فرودآمد ، 10 آیه اول سوره مبارکه مزمل را آورد که شامل 57 کلمه است و 3 تا 19 تا می‌شود 57تا.

8)چهارمین بار که جبرائیل(ع) فرودآمد ، 30 آیه سوره مبارکه مدثر را آورد که خداوند متعال در آیه 30 فرموده : علیها تسعة عشر {ملائک مامور جهنّم ، 19 فرشته موکلند}

9)پنجمین بار که جبرائیل(ع) فرودآمد، سوره مبارکه حمد(فاتحةالکتاب) را به طور کامل آورد.که بیانیه کلّ قرآن ، جمع است در بسم الله الرحمن الرحیم که 19 حرف است .توجه کنید!آغاز می‌شود این بیانیه با 19 حرف بعد از نزول آیه‌ی : بر آن دوزخ ، 19 فرشته موکّلند. این مراتب، ارتباط آیه 30 سوره مبارکه مدثر (عدد19) و اولین بیانیه قرآن؛بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد(19 حرف) با سیستم اعدادی اعجازآمیز است که بر عدد 19 بنانهاده شده است. آیا جالب نیست که عددِ آیه‌ای که بیانگر 19 موکّل دوزخ است ، 30 می‌باشد و از طرفی کلّ 30 جزء قرآن {به فرموده پیامبر(ص)} در 19 حرفِ بسم الله الرحمن الرحیمِ (سوره حمد) جمع است؟! آیا بیانگر این نیست که این 19 حرف که محیط بر باطنِ کلّ عالم خلقت است ، فاروق اکبر است و در همه هستی ، جداکننده‌ی نور از ظلمات می‌باشد و هر حق را از باطل جدا می‌کند؟!

10) آفریننده ذوالجلال و عظیم الشأن با آیه 31 سوره مبارکه مدثر دلایل اینکه چرا عدد 19 را انتخاب فرموده ، بیان می‌فرماید : الف) بی ایمانان را آشفته سازد. ب)به خوبان یهود و نصارا اطمینان دهد که قرآن آسمانی است.  ج)ایمان مؤمنان را تقویت نماید.  د)هرگونه شک و تردید را از دل مسلمانان و خوبان یهودی و مسیحی بزداید.   ه)منافقین و کفار را که سیستم اعدادی قرآن را قبول ندارند، رسوا سازد.

11) آفریننده به ما می‌آموزد که این نظم اعداد ، نشان از قدرت مطلق او بر تمام حسابگری‌ها و حسابرسی‌های خلقت و بندگانش می‌باشد. و احاطه وجودی برهمه‌ی مخلوقات، با تمام حساب و کتاب ، بدون ذره‌ای نقص ، در دست اوست.

12)در تشهد وقتی می‌گوییم اشهد انّ محمدا عبده و رسوله ، شهادت به عبدِ خدا بودنِ حضرت ، جلوتر از رسوله آمده است.عدد ابجد کلمه عبد=76 و مضربی از 19 است (13=6+7 و 4=3+1 ----> 19=4÷76)  

13)عدد ترتیب نوشتاری سوره مبارکه ناس ، 114 است و شامل 6 آیه می‌باشد که اگر برهم تقسیم کنیم 19 می‌شود (19=6÷114)

نفَس

زندگی ما در دنیا به نفَسمان بسته است و نفَس یعنی حیات و زنده بودنمان در این دنیا! جالب است همانطورکه قلب کره زمین ، خانه خدای کریم است که به شکل مکعب می‌باشد و 6 وجه دارد ، خلقت هم روی عدد 6 (حرفِ و) است که خداوند متعال می‌فرماید:آسمان‌ها و زمین را در 6 روز خلق فرموده(آیه 4 سوره مبارکه حدید) و 6 به حروف فارسی شِش نوشته می‌شود و در بدن ما هم شُش قرار دارد که در واقع تمام شِش دانگ زندگی ما به شُش‌ها بستگی دارد! چراکه تنفس درست و خوب هوای پاکیزه ، تضمین خوب کارکردن قلب و مغز و به تبع ، همه‌ی سلول‌های بدن است. و در هر دم و بازدم ، قلب هم ممات را با هر تپشش به حیات منقلب می‌کند.

هرگاه در معرض امتحان واقعی قرار می‌گیریم باید نفَس گرو بگذاریم یعنی روی امر واجب (چه برای دین و آخرت ، چه برای زندگی شخصی و اخلاقیات و پیمان‌ها، چه برای امور اجتماعی و مالی و...) که خودمان را مسئول آن می‌دانیم باید تا پای جان بایستیم. چنانچه خداوند متعال به یهودیان که به مسلمان‌ها فخر می‌فروختند و می‌گفتند که بهتر از شما هستیم و دوستداران خدائیم (در آیه 6 سوره مبارکه جمعه ) می‌فرماید: قل یا ایّها الّذین هادو اِن زعمتم اَنّکم اولیاء لله مِن دون النّاس فتمنّوالموت اِن کنتم صادقین . پس هرکس که تا پای جان (برای دین و عقیده‌اش ) بایستد ، صادق است.

در شب لیلة المبیت که پروردگار عالم به پیامبراکرم(ص) امر به هجرت فرمود، وزنه‌ی ترازوی دین در مقابل جان مبارک پیامبر(ص) و قرآن عزیز ، هم وزنش جان مبارک و نفس‌های نورانی و وزین امیر ملک و ملکوت؛ امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب(ع) بود که در رختخواب پیامبر(ص) خوابید تا جان مبارک ایشان به سلامت به مدینه برسد. در حدیث آمده که در قیامت هنگامیکه خداوند کریم اذن شفاعت گنهکاران شیعه را می‌فرماید ، یک نفس از نفس‌هایی که حضرت علی(ع) در شب لیلة المبیت کشیده‌اند را در یک کفه ترازو و گناه همه‌ی گنهکاران مورد شفاعت را در کفه دیگر ترازوی عدالت می‌گذارند و آن نفس ، همه را شفاعت می‌کند. آیا صاحب آن نفس ، جانِ تمام قرآنی نیست که پیامبر(ص) برای اینکه رسالتش کامل شود به مدینه هجرت کرده است؟! و آن قرآن{به فرموده پیامبر(ص)}، در 19 حرفِ بسم الله الرحمن الرحیم (سوره مبارکه حمد) جمع نیست که حضرت علی(ع) {که فرمود:انا نقطة تحت الباء}، صاحب 19 حرف و تمام اسرار آن است؟!

عدد ابجد کلمه نفس=190 است که برابر با عدد ابجد مُعلن (اسم مبارک خداوند) است یعنی علنی شده. جالب است که 190 برابر است با جمع اعداد 1 تا 19!

نفَس و نفس در وجود انسان

جالب است که انسان یک نفَس (یعنی دم و بازدم) دارد و یک نفس . حروف هر دو مثل هم است(فرقشان در حرکت حرفِ ف است) اما در معنی: نفَس ، برای حیات دنیاست که تا نفَس هست ، زندگی دنیایی هم هست.و نفس درواقع ، نفَسِ آخرتی است! تمام شخصیت باطنی انسان وابسته به تهذیب و اصلاح نفس اوست و تمام زندگی آخرتی انسان وابسته به شکل باطنی نفسش است که بصورت عمل (در آخرت) ظاهر می‌شود.

علم عدد خیلی زیبا معنی می‌کند! جمع اعداد 1 تا 19 برابر 190 (=نفَس) می‌شود که معنای بسیاری در خود نهفته دارد :

1)تا اعداد 1 تا 19 جمع نشوند در حقیقت خلقت ، نفَس ظاهر نمی‌شود !

2)عدد 19 برابر با جایگاه عددی کلمه نُه است.که نوزاد وقتی می‌خواهد متولد شود به 9 ِعدد-طولی رشد کرده و به هنگام تولد باید به نُه ماه حروفی به ارضِ دنیا قدم گذارد! که عدد ابجد کلمه نُه=55 (برابر با عدد ابجد اسم مُجیب پروردگار عالم) و جمع ارقام 55 می‌شود10(10=5+5) یعنی 9 ِ عدد تمام می‌شود وارد 10 ، به بلوغ تولد می‌رسد یعنی 9 روی 10 ؛ درواقع عدد 19 کامل می‌شود. پس ورودی هر نوزاد از 19 است!

3)عدد نوزده یعنی شروع بهار زندگی و سبز شدن و طراوت و سلامتی و شادابی و حیات ، یعنی زندگی برای این نوزاد ، نو، زده می‌شود!

4)عدد 19 برابر با جایگاه عددی حرف ق به عدد ابجد 100 است که حرفِ ق به معنای نگهدارنده می‌باشد.پس اولین ظرف در دنیا برای نگهداری تولد، ظرفِ حرف ق است.

5)روایت است وقتی پروردگار عالم ، زمین را خلق فرمود به شدت می‌لرزید تا اینکه به اراده و مشیت و قدرت مطلق خودش ، کوه ق (قاف) را خلق فرمود و آنگاه زمین آرام گرفت.(ق=19)

6)درحالیکه کوه قاف را کوه افسانه‌ای می‌گویند، اما به تفسیر و تأویل آمده است که قاف، ولایت ائمه طاهرین(ص) است.

7)می‌گویند که بر قله این کوه هم مرغ افسانه‌ای سیمرغ لانه دارد.که در حقیقت 30 جزء قرآن عزیز است {که در باطن ، چهارده نور مقدس(ص)،قرآن ناطق هستند}.پیامبر(ص) در حدیث ثقلین می‌فرماید:انّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی... .

8)هرگاه حیوان حلال گوشتی را می‌خواهند ذبح کنند ، نفَس آن را پشت 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم قربانی می‌کنند. در واقع با چاقوی آهنی(حدید) ! حیوان ، حَد می‌خورد تا حلال شود. و حدید(آهن) ، حدود الهی را بر او تمام می‌کند تا نفَس کوتاهِ زندگی حیوانیش پشت 19 حروف ، به تنفس بلند انسانی و عمل انسانی زنده شود الی یوم القیامة ، چراکه نفَسِ عمل در انسان ، زندگیش ابدی است!

9)همانطورکه اشاره شد انسان ، نفَس و نفس دارد. درواقع نفَسش باید پشت 19 حرف (که تمام قرآن است) ، حیات عمل را ظاهر کند. و نفس ، سنگین‌ترین و سخت‌ترین نیروی باطنی در زندگی انسانی است که در اثر صحیح زندگی کردن و با شیعه شدن به ائمه اطهار(ص) {به سیرت و صورت} ، تضمین راه پیداکردن به قرب خداوند است. (نفس=190=جمع 1 تا 19)

10)پس با توجه به قسمت بالا ، در واقع پشت دو تا 19 قرار می‌گیریم تا به قرب الهی راه پیدا کنیم.

11)روزی عده‌ای از جنگ برگشته و نزد پیامبر(ص) آمدند و گفتند:یا رسول الله (ص) جنگ خیلی سختی بود و ما پیروز شدیم.حضرت فرمود: مرحبا اما این جهاد اصغر شماست و جهاد اکبر مانده.آنها با تعجب پرسیدند از این جنگ سخت‌تر کدام است؟ حضرت فرمود:جهاد با نفس ، جهاد اکبر است.

12)تولد انسان در عالم آخرت ، از راه بریده شدن صحیح از نفس حیوانی به حقیقت نفس نورانی انسانی است. در روایات آمده است : موتوا قبل ان تموتوا. (نفس خود را) بمیرانید قبل از اینکه شما را بمیرانند یعنی زنده شدن واقعی و آن توفیق ، نصیب نمی‌شود مگر به مجاهدت و تهذیب نفس و مراقبه و عمل‌های خالصانه.اللهم الرزقنا

13)یاران امام حسین(ع) در روز عاشورا ، نمونه رسیدن به این پیروزی کامل نفسی بودند.اینجا مقام شهادت ؛ قلب شدن مرگ حیوانی به زنده شدن زندگی انسانی است . یعنی آمده‌ایم که زنده شویم نه بمیریم! ولا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربّهم یرزقون(آیه 169 سوره مبارکه آل عمران)

14) چنانچه امام حسین(ع) به عدد 10 بدنیا آمده و 9 ذریه در بطنش است یعنی 9 روی 10 ؛ حقیقت 19است و حقیقت جمع عدد 1 تا 19 (=190) را در عاشورا به اسم زیبای خداوند یعنی مُعلن (=190) ، علنی کرد. از طرف دیگر تعداد حروف اسماء مبارک پنج تن(ص) رویهم 19 حرف است یعنی با نام امام حسین(ع) که پنجمینِ ایشان است ، 19 حرف تمام می‌شود.

15) عدد 19 به حروف هم باید کامل شود. عدد ابجد حروف نوزده =72 و برابر با عدد ابجد کلمه سجده است که امام حسین(ع) که خود ، 19 به عدد بود ؛ نوزده به حروف را هم تمام کرد و سر مبارکش را به سجده بندگی گذاشت و برنداشت تا سر از پیکر مطهرش جدا کردند.و 40 روز سرمبارکش بر نیزه بود که عدد ابجد کلمه نیزه هم 72 می‌شود (=سجده=نوزده) یعنی سرآقا حتی هنگامیکه روی نیزه بود هم از سجده خارج نشد!{اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد و آخر تابع له علی ذلک...}

16)پس درواقع دو سجده انجام شد و می‌دانید که هر دو سجده ، یک رکن می‌شود.

17)هر سجده برابر نوزده است (سجده=72=نوزده) و 2 سجده می‌شود 2 تا 19 تا یعنی 38 (38=2×19) که 38 برابر است با جایگاه عددی نام مبارک محمد(ص) و همچنین نام مبارک علی(ع) .

17)پس اگر سجده به رسالت و سجده به ولایت ، کامل انجام شود یک رکن است که قبولی آن ، قبولی سجده به خداوند کریم و بندگی خالص اوست.

18)وقتی اعداد را به ترتیب پشت سر گذاریم(...،3،2،1) تا 19 به حرفِ ق یعنی نگهدارنده می‌رسیم. و حرف ق ، ریشه تقوی است که خداوند متعال فقط عمل با تقوی را قبول می‌فرماید(آیه 2 سوره مبارکه بقره:ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین)

در ترتیب نوشتاری قرآن مجید هم از جمع 1 تا 19 ، به سوره مبارکه مریم(س) (نوزدهمین سوره) می‌رسیم که خداوند یکتا نمره قبولی نذر مادر حضرت مریم (س) را به قبول حسن می‌دهد (فتقبّلها ربّها بقبول حسن... . آیه 37 سوره مبارکه آل عمران) و این مولود نورانی ، مقام ولایت و طهارت را داراست ؛ و اذ قالت الملائکة یا مریم انّ الله اصطفاکِ وطهّرکِ واصطفاکِ علی نساءالعالمین (آیه 42 سوره مبارکه ال عمران).

و از جمع 1 تا 19 در جزءهای قرآن کریم به (آیه 21) سوره مبارکه فرقان می‌رسیم (شروع جزء 19). فرقان یعنی رسیدن به جانِ قرآن که جداکننده حق از باطل است و علی(ع) ، فاروق اکبر است و شمشیرش(حدیدش) ، ذوالفقار ؛ جداکننده حق از باطل است!

21)جالب است که بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد که یک آیه شده و جمع 113 بسم الله در بطن آن است ، 19 حرف می‌باشد که 10 حرف آن بدون تکرار و 9 حرف آن تکرار شده است. و تمام گنج در این 19 حرف، افشامی‌شود. چنانچه 10 حرفِ بدون تکرارش، همان گنج عشر ؛ 4 روی 10 یعنی وجود مبارک 14 معصوم(ص) است که بدون تکرار هستند و فقط این عزیزانند که خداوند متعال در شأن و مقامشان ، آیه تطهیر را نازل فرموده است{...انّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهّرکم تطهیرا .آیه 33 سوره مبارکه احزاب. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم }. و 9 حرف ، تکرارشده است که جمع عدد 1 تا 9 برابر نام مبارک حضرت آدم(ع) و کثرات فرزندانش الی یوم القیامة است که تکرار می‌شوند.(45=آدم=9+8+...+2+1)

 اما در 10 عدد تکرار نشده، آیا غیر از این است که وجود مبارک امام حسین(ع) که پنجمین معصوم(ص) است و 9 ذریه نورانی در بطن آقاست که ایشان به عدد 10 متولد شدند(1 خودش+9ذریه در بطنش).پس عددِ دهِ (10) وجودهای مبارک، 9 در بطنشان است که می‌شود 9 روی 10 ؛ درحقیقت 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم ، همان گنج عشر است و عدد 19برابر با اسم واحد جلّ‌جلاله و جایگاه عددی اسم مبارکِ اول خداوند است . جمع ارقام 19 می‌شود 10(10=9+1) ، پس تمام قرآن که در بسم الله الرحمن الرحیم (سوره مبارکه حمد) جمع است ، گنج عشر می‌باشد.  

پس عدد 19در جمع عددی برابر 10 میشود(10=9+1). در باطن اسرار خلقت پروردگار عالم ، ظهور خلقتش از گنج از اسم مبارک واحد تبارک و تعالی قرارداد که عدد اجد واحد=19 میباشد و اسماء مبارک نورواحد(ص) ، پنج تن(ص) را ظهور فرمودکه اگر حروف اسم مبارک محمد(ص) علی(ع) فاطمه(س) حسن(ع) حسین(ع) را با هم جمع کنیم 19 حرف میشود.

و در حقیقت در جایگاه اسم مبارکش ؛ اول تجلی داده است. عدد ابجد کلمه اول=37 و جایگاه عددیش 19 است که نوزده یعنی نو، زده شد!یعنی حقیقت بهار و نوروز حقیقی در تمام اسرار آفرینش. و اگر نوزده را به حروف بنویسیم عدد ابجدش 72 ، برابر با عدد ابجد کلمه سجده میشود. درحقیقیت خالص ترین بندگان خدا که عبدهای خالصش هستند، وجود مبارک 14 معصوم(ص)میباشند که حقیقت سجده هستند.

تعداد حروف اسماء پنج تن(ص) 19 (به عدد) شد و آخرین کسی که نوزده به حروف را در دنیا به تمام معنی ظهور داد، وجود مبارک ابا عبدلله الحسین(ع) است و جالب اینکه عدد 19 هم در شماره حروف اسماء پنج تن(ص) به حسین(ع) تمام میشود(آخرین اسم).

و ایشان که در کربلا تمام کنندهی حلقه 9 و 5 است در عاشورایش تمام گنج اتممناهابعشر را به عالمیان اعطا میکند .خودش پنجمین معصوم است و 9 ذریه نورانی در بطنش .و به عدد 10 بدنیا آمده(یک خودش+9ذریه نورانی در بطنش) که گنج عشر است و خودش ، امام عاشورائیان شده است. و از طرفی به معنای دیگر خودش 10 است و ظهور دهنده 9 ذریه ی گنج معصومش (ص) یعنی 19میشود.درواقع نوزده به حروف را در قتلگاه به نمایش زیارت همهی عالمیان قرار داد تا همه در سجدهی او ساجد شوند الی یوم القیامة. پس سر به سجده بندگی گذاشت که عدد ابجد سجده=72=نوزده شد. و سر را بلند نکرد تا ملعونهای ابدی سر را از بدن مطهرش جدا کردند.وروی نیزه گذاشتند که باز هم عدد ابجد کلمه نیزه =72=نوزده=سجده میشود یعنی تا قیامت سر از سجده بلند نکرد!

البته متذکر شوم که سر برسجده اول را وجود مبارک امیرالمؤمنین علی(ع)در محراب نماز در مسجد کوفه در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان گذاشت که نوزده به عدد و حروف را انجام داد اما فرق مبارکش شکافت(لعنت الله علی القوم الظالمین من الاولین و الاخرین) اما بقیه نماز را امام حسن مجتبی(ع) اقامه فرمودند و در عاشورا نماز به سجده امام حسین(ع) تمام شد و آن دو رکعت نماز مقبول قرآن است که در ادامه سلام به حکومت امام زمان(عج) و در ظهور نورانی اش به سلامٌ هی مطلع الفجر و حقیقت نماز صبح میرسد.اللهم اجعلنی من انصاره و اشیاعه والذّابین عنه واجعلنی من المستشهدین بین یدیه.

 

 

 

 

جایگاه عددی

  حروف

  عددابجد  

 

جایگاه عددی

  حروف

عددابجد

1

ا

1

 

15

س

60

2

ب

2

 

16

ع

70

3

ج

3

 

17

ف

80

4

د

4

 

18

ص

90

5

ه

5

 

19

ق

100

6

و

6

 

20

ر

200

7

ز

7

 

21

ش

300

8

ح

8

 

22

ت

400

9

ط

9

 

23

ث

500

10

ی

10

 

24

خ

600

11

ک

20

 

25

ذ

700

12

ل

30

 

26

ض

800

13

م

40

 

27

ظ

900

14

ن

50

 

28

غ

1000

 

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۱۰/۱۴
عذرا شفائی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی