گنج نماز بخش اول
"اللهم اخرجنا مِن الظلمات الوهم و اکرمنا بنورالفهم اللهم افتح علینا ابواب رحمتک
و انشر علینا خزائن علومک برحمتک یا ارحم الراحمین"
ارکان نماز در باطنِ شجره طیبه معارف و اسرار نهفته در رکوع اسرار تسبیحات اربعه و سوره مبارکه حمد
اسرار اقامه نماز (چرا برای نماز باید اقامه ببندیم؟)
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: "قد اقم الصلوة"؛ اقم یعنی بپا داشتن و در واقع اقم الصلوة یعنی کاشتن حقیقت نماز (مثل دانه)، در بطن قلب (مثل دانه گیاه که در دل خاک کاشته می شود!) است و هنگامی به اقم می رسیم که نماز از یک سو باطن سجده که همان اطاعت خالصانه خداوند است؛ به صورت ریشهی درخت در قلب و از سویی عمل های خالصانه به احکام الهی به صورت تنه درخت در اعضا و جوارح و هم چنین اثر سبزی نماز که تنهی عن الفحشاء و المنکر است؛ به صورت شاخه و برگ در اعمال ظاهر شود. در نتیجه میوه این درخت که دردانه صدف اعمال است (خوشا به حال هر کس که به آن دست یابد) همان ولذکرالله اکبر می باشد!
در واقع تمام قرآن عزیز، دو رکعت نماز مقبول است زیرا 4 سوره مبارک به نام عزائم دارد که سجده واجب دارند و دو رکعت نماز هم، 4 سجده واجب دارد. بنابراین یکی از اسماء قرآن، ذکر اکبر است و شما که تا حدودی با اعداد آشنا شدید می دانید که عدد 4 سجده خیلی پر معناست! یکی اینکه هر بیتی و هر جایگاه امنی که سقفی دارد؛ 4 ستون واجب یا چهار چوب محکم دارد و جمع اعداد 1 تا 4 برابر با 10 است (1+2+3+4=10) که در واقع همان گنج عشر و وجود مبارک 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین، است (4 روی 10 می شود 14). عدد عشر، همان 10 است و کسی که عشر را ظهور داد وجود مبارک اباعبدلله الحسین علیه السلام است (امام عاشورائیان) که به نماز وسطی سفارش فرموده اند و در بیشتر احادیث، به نماز صبح تفسیر شده است (رجوع شود به توضیحات نماز صبح در اوقات نماز) اما حقیقت شجره طیبه به خون مبارک امام حسین علیه السلام، (که ثارالله خوانده می شوند) احیاء شده و میوه و ثمرش، وجود مبارک امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد. این شجره طیبه، حکومت حقه بهشت است که (بدست ایشان) برقرار می شود (ان شاء الله) و این حقیقت، حقیقت نماز مقبول و جان نماز است.
حال خوب دقت کنید که نماز همیشه در حال قیام است و همه ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، جان نماز هستند. این معنا و باطن معصومیت است و شیعیان فقط با نماز می توانند مامومین نماز در شیعه شدن پشت امام معصوم صلوات الله علیهم اجمعین باشند.
خوشا آنان که دائم در نمازند
اما نماز که اقم شد به صورت درخت، خداوند متعال در قرآن کریم سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام، آیه 24، این درخت را معرفی فرمود: " أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ " فرمود، این درخت نورانی اصلش ثابت است (که ریشه آن است)؛ پایه هر درختی، ریشه آن است که هر چقدر در جای پاک و سالم، تغذیه سالم و صحیح به آن برسد؛ رشد درخت بهتر و کاملتر است.
اما امّت یعنی چه؟ در عربی به ریشه، ام می گویند و ریشهی درخت طیبه، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است. پس اگر کسی بخواهد ریشه ی درخت عملش ثابت و سالم باشد و برایش بماند؛ باید به ریشه درخت اصلها ثابت گره بخورد تا امّت شود! آیا تغذیه این درخت، یوحی نیست؟! (قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَـهُکُمْ إِلَـهٌ وَاحِدٌ ... : الکهف 110) آیا این غذا، غیر وحی الهی است؟! پس اگر قرآن به وجود رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آمده است؛ وحی الهی و جنسش از نور است؛ پس باید عمل هر یک از افراد امّت، فقط از این رزق نورانی تغذیه شود! آیا نماز، معراج مومن نیست؟ حال درخت، معیار بندگی است و مظهر تغذیه درخت، آب است. آب همان قرآن است ({الف= 111}+ {ب=3} =114) ابجد کلمه "آب" برابر با تعداد سوره های قرآن کریم است.
خوب دقت کنید! از این درخت، نور ساطع می شود و خداوند مظهر آب دنیا را هم نور برق قرار داد. درخت، قانت است! در زمستان که برگ درختان می ریزد، همه شاخه ها به طرف آسمان است. (گویی دستان خالی خود را به طرف آسمان گرفته اند و در حال قنوتند!)، درخت وقتی میوه دار می شود، مظهر تواضع است. درخت، نشان قیام است. درخت، نشان مقاومت در سختی هاست؛ زمستان سرد و تابستان گرم و در مقابل باد و بوران می ایستد. درخت، مظهر ایثار است؛ در حالیکه خودش سموم هوا را می خورد اما هوای پاک با اکسیژن را به انسان ها می دهد. درخت، مظهر حیات است و در حقیقت حامل حیات آیندگان است.
دیگران کاشتند و ما خوردیم ما بکاریم تا دیگران بخورند
پس اقم الصلوة یعنی چه؟ درخت، مظهر طهارت است. در احکام، درخت پاک است و اگر نجاستی به آن برسد چون شبنم دارد و نور خورشید بر آن می تابد، خودش، طاهر می شود.
درخت، اهل شب زنده داریست! هر شب سحرگاه تمام رزق میوه، رنگ، مزه، سبزی، زردی و شبنم برایش زده می شود. شبنم، احوال شب زنده داران است که چشم هایشان از خوف خداوند و گناهانشان خیس می شود و درخت، مستقیم زیر نور خورشید، شبنم اش خشک می شود و طهارت پیدا می کند و ان شاالله احوال همه ما شود که نماز ما را به طهارت دائم ببرد. درخت، چوب است و در دریای دنیا غرق نمی شود. این زیبایی درخت طیبه است که شما می بینید، گنبد و بارگاه ملکوتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سبز است. این گنبد خضرایی، جلوه عرشی اوست! کلمه عرش یعنی سقف چوبی و پروردگار عالم همه مخلوقاتش را از عرش به فرش دنیا آورده، همه از او سبز شدند و کشتی نجات در دریای دنیا، ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین هستند که در صلوات شعبانیه فرمودند: "وَاللّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ"؛ یعنی لازم است که همه اگر می خواهند اهل نجات باشند، سوار این کشتی شوند و اگر سوار نشوند " یَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا"؛ حتما بدانند که غرق می شوند. پس نماز سفینه نجات هر نمازخوان واقعی است که به کشتی که "کل فی فلک" است ملحق می شود (اگر حروف این سه کلمه را از آخر به اول برگردانیم باز همان "کل فی فلک" می شود! این چرخش حروف، گردش تمام عالم در این فلک یعنی کشتی است.) االهم الرزقنا
پس درخت مظهر سبزی، زندگی، نشاط، سلامتی، سایه و رحمت است. سبزی یعنی حسن علیه السلام و خداوند در آیه 160 سوره مبارکه انعام می فرماید: مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ...؛ اگر با خودت عمل حسن یعنی سبز و زنده و مظهر قبولی بیاوری (کنایه تا در قبر) به تو ده تا مانندش را می دهم. این حقیقت بپا داشتن نماز واقعی و مقبول است. ان شاالله
درخت مظهر بخشش و کرم است، میوه هایش را بدون منت در اختیار صاحبش میگذارد. درخت هیچ فضولاتی ندارد و این یکی از زیباترین ویژگی های درخت است. درخت در هر زمان عمرش، به یک نحو فایده می رساند و در زمان مرگش از چوب آن برای سوخت و گرما استفاده می شود.
اگر خوب دقت کنید تمام این مراحل را در حقیقت نماز و در کمال اطاعت سجده مییابید که احسن این زیبایی ها در جلوه جمال و کمال نماز در وجود انسان مومن ظهور پیدا میکند.
سرّ عدد 5 در درخت و ارکان نماز!
پس درخت در 5 ابعاد شکل ظاهریش(ریشه،تنه،ساقه،برگ و میوه) تعریف میشود که هر کدام محتوای خودش را معنی میکند. و این درخت ، اقامه نماز شد. پس نماز هم به 5 نوبت و 5 ارکان معنی میشود. نکته اینجاست که عدد 5 ، چقدر مهم است که راز خلقت را در عالم اسرار به وجود مبارک پنج تن(ص) و راز نماز را در 5 وعده نمایان میفرماید؟! زیرا نماز بدونِ امام ، مقبول نیست. پس تأسی نماز ، پشتِ وجودهای مبارک ، حقیقت نماز است.
*عدد ابجد کلمه شجر=503 است که جمع ارقامش 8 میشود (8=3+0+5) و درخت ، مظهر رضای خداست. جایگاه عددی کلمه شجر= 44 میشود و جالب است که برابر با عدد ابجد کلمه مَد است. چراکه هنگامیکه درخت به میوه و ثمره خود میرسد ، زندگیش مُمتد و مُمدّ حیات میشود. پس ان شاء الله درخت عمل هم تا قیامت ، زنده و سرپا و ممد حیات و ممتد میشود و صاحبِ عمل ، زیرِ چترِ مَدّ آن ، به آرامش و آسایش ابدی میرسد.
در این قسمت بهتر است که ابتدا معارفی از عدد 5 را یادآوری کنم:
* اسرار گنجِ عدد 5 : (توضیحات کامل در کتاب گردنبند بندگی آمده است)
عدد 5 ، تنها عدد بسته در اعداد است و به عدد 5 ، حلقه اعداد بسته میشود و در واقع کلّ اعداد در این حلقه ، ظاهر و معنی میشوند و در جایگاه خویش قرار میگیرند. چنانچه پروردگارعالم ظهور این عدد را در اسرار و ظهورات و حتی ظاهر وجود خودمان و در قسمت بندیهای کره زمین و ... به همه مخلوقات احاطه داده است.
و از درون ، به یکِ واحدیت دلالت کرده و پایه و اساس و مجرای توحید میشود! همانطور که خداوندعزّوجلّ خود را به یکتایی و احدیت معرفی کرد و فرمود: قل هو الله احد" ؛ پس عدد "یک"، خاصّ اوست. عرفا فرمودند که خداوند عزّوجلّ خود ، "یک" است و یک خلقت هم ظهور داد که در عالم سِرّ معرفی شد به سِّر حقیقت محمدی (ص).
پس خداوند متعال در عالم سرّ هم ، یک نور را خلق فرمود که آنرا نورٌواحد(ص) خواندهاند. این نور مقدس در رتبه اول، نور پنج تن(ص) است : سِرّ به پنج اسم مبارک تجلی کرد و اینجا شد عدد پنج، و عددها به وجودهای مقدسشان ظاهر شد: حضرت محمد(ص)؛ عدد 1 و حضرت علی(ص)؛عدد 2 و خانم فاطمه زهرا(س)؛ عدد 3 و امام حسن مجتبی(ع) ؛ عدد 4 و امام حسین(ع)؛ عدد 5. که در بطن امام حسین(ع) ، نور 9 ذریه معصوم(ص) قرار دارد و 14=5+9 ؛ که چهارده معصوم(ص) میشود.
پس در ظاهر،پنج تن(ص) و درواقع یک نورٌواحد(ص) هستند. و اگر ارقام 14 را با هم جمع کنیم 5 میشود (5=4+1) که فرمود: کلّهم نورٌواحد (ص). پس درحالیکه این دایره ، جمع کنندهی تمام دوایر خلقتیست به عدد 5 نور مقدس(ص) ، اما میشود یک دایره و یک نور ؛ نورٌ واحد(ص)!
عدد "یک" که همه به یک نور ظهور دارند و کثرات در حقیقت و جان این سِّر قرار گرفته و خلق شدند. پس دوباره یک روز ، کثرت به وحدت برمیگردد و سِرّ اعداد و حروف ، رسیدن به معرفت توحید و وصل شدن و بندگی کردن و رسیدن به مقام رضا و قرب الی الله است.
*جالب است که عدد ابجد حرف ه=5 میباشد. در حروف هم ، حرفِ "ه" بسته و به صورت همان 5 ، ظاهر شده است و هم شکل عدد پنج تقریباً به صورت دایره است که تمام عالم به شکل دایره و حرکت دورانی دارند و به گرد محور قائمِ رضای او مطوّف هستند! تمام کرات و تمام مدارات و تمام کهکشانها و حتی کره زمین و تمام دریاها و اقیانوسها ، همه به شکل دایره هستند و گردش هر چیز بطور دایره است! و در کلام سبحان است: سبّح لله ما فی السموات وما فی الارض. پس تمام مخلوقات و موجودات ظاهری و باطنی برای پروردگار خویش تسبیح میگویند و در گرد رضای او طواف میکنند. و همه به قول قرآن کریم "بدون هیچ کراهتی اطاعت محض رضای پروردگار خویش میکنند".
فقط انسان است که بندگی مولا ، به اختیارش گذاشته شده و راه را برایش روشن و آخرتش را تبیین کرده و پیامبران و حجتهای خدا {امامان معصوم(ص)} یک به یک آمدند تا انسانها را راهنمایی کرده و در زمان ما به ولایت مولایمان امام زمان(عج)، رهبری و هدایت میشویم.
پس تصویری که در دنیا همهی اشکال را در خود غرق کرده ، دایره است و اسرار عددی دایرهی دنیا هم به عدد 5 است چنانچه کره زمین ؛ 5 قاره و 5 اقیانوس دارد ، هر هفته که 7 روز است اما به 5 روز خوانده میشود . 5 عالم داریم و انسان 5 روح دارد و ... .
*اما تعریف عرفانی دایره ، همان صورت ظاهرِِ حلقه بندگی است. حلقه ، نشانه عهد و پیمان است چه به ظاهر و چه به باطن ، چه در دنیا و چه در آخرت. کسانی که حلقه بندگی خدا را در دنیا پاره کردند در آخرت ، غُل و زنجیرهای آتشین ، آنها را در بر میگیرد.
حرف ه ، مخرج کلامش روی قلب است (آخرین مخرج حروف حلقی است) و به قول عارفان این حرف متعلق به خامس آل عبا ؛ ابا عبدالله الحسین(ع) است. حضرت پنجمین معصوم(ص) هستند و حلقه معصومین در عالم سِرّ به ایشان بسته شد {و در وجود محترم ایشان ، 9 ذریه معصوم(ص) قرار داشت} .
*عدد 5 ، گنج است زیرا عددِ تنها حرفیست که مخرجش از روی قلب است و قلب ، گنج حیات است و شکل ظاهریش نمای 5 را دارد و دیگر اینکه هر لحظه ممات را به حیات بر میگرداند (قلب میکند) چنانچه کلّ اعضا و جوارح را جان میبخشد و سیراب میکند و جریان زندگی را در ظاهرِ چرخش خود ادامه میدهد. اما این 5 ، حلقه اطاعت از جان دهندهای است که قلب به اذن او میتپد.
این حلقه ، درون است اما حیات عمل برای بنده شدن از این گنج ظاهری و باطنی ، حلقه بندگی را به اطاعت در حیات ظاهر طلب میکند و آن گردنبند بندگی(5) است به گردن خویش ، برای بندگی مولا !
*اگر اعداد 1 تا 5 را با هم جمع کنیم ، میشود 15=5+4+3+2+1 که عدد ابجد اسم مبارک خانم حوا(س)=15 است .سرّ زیبای خلقت جسمانی، در وجود حضرت حوا(س) که منشأ و اُّمّ جسمانی همهی انسانهای دنیاست ، ظهور دارد. همانطور که درعالم سرّ، گنج خلقت به عدد 5 ظهور پیداکرد؛ درحقیقت سرّ پنج نور مقدس(ص) ، که محوریت خانواده مطهر آل الله را فرمودند:هم فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها . و خانم فاطمه زهرا(س) ؛ حوای روحانی است!
و جایگاه عددی حرف "س" هم در حروف الفبا برابر 15 است (عدد ابجد حرف س= 60 است) . و سین ، میزان حروف و در قرآن کریم سوره مبارکه یس ، قلب قرآن است .
*همانطور که عدد "5" و حرف متعلق به آن یعنی حرف "ه" را به شکل دایره میبینیم ، در وسط این دایره یک نقطه مرکزی ظاهر میشود که این نقطه ، "سِرّالاسرار" این دایره است که گرداننده پرگار خلقت که خود محاط بر آن است آن را نقطه رضای خود قرار داد و همه مخلوقات را بر گِرد آن به چرخش درآورد! اینجا نقطه طلایی سِرّالاسرارِ الهی است که در محاذی "سِرّ نورٌ واحد"(ص) ظهور دارد و چرخش را در تسبیح و تهلیل و تحمید و تکبیر ظهور میدهد. از عرش مقدس تا خانه خدا ظهور دارد اما همه به صورت دایره ، به گرد آنها میچرخند و میگویند: "سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر".
**بنابراین محتوای نماز، احاطه وجودی در ظاهر و باطن انسان پیدامیکند. و صورتِ حقیقیِ شکل نماز ، صورتِ انسانِ کامل است. پس هرکس به حقیقت نماز برسد ، به سیرت انسان در دنیا و آخرت ظاهر میشود . چنانچه خالق یکتا صورت مؤمن را در آیه آخر(29) سوره مبارکه فتح اینگونه توصیف میفرماید: محمدٌ رسول الله والذین معه اشدّاءُ علی الکفار رُحَماء بینهم تراهم رُکّعاً سُجّداً یَبتغون فضلا مِن الله و رضواناً سیماهم فی وُجوهِهم مِن اثر السجود ... . محمد(ص) فرستاده خداست و یاران او بر کافران بسیار سخت دل و با یکدیگر بسیار مهربان و مشفق هستند. آنانرا در حال رکوع و سجود و نماز بسیار بنگری که فضل و رحمت خدا و خشنودی او را به دعا میطلبند بر رخسارهایشان از اثر سجده ، نشانها (ی نورانیت) پدیدار است... .
باطن ارکان نماز در اقم الصلوة
چنانچه در اقامه خواندیم ، اَقم الصلوة به منزله کاشتن دانه در دل نفس است و آنگاه پرورش آن با انجام اعمال خالصانه احکام ، تا درختی شود و شاخه و برگ بگیرد و سبز شود و ان شاء الله در آخرت ، به میوهی نماز دست پیدا کنیم.درخت هم مثل نماز 5 رکن دارد ؛ 5 قسمت یا برنامهی اصلی یعنی 5 ریشه اصلی دارد: *اول در نماز : نیت است که ریشه و بُن (که از کاشتِ دانه شروع میشود) درخت است که در کجا و برای چه مقصودی و چه انتخابی است و درحقیقت برای حیات دانه ، چقدر جایگاه ثابت و سالم و محکمی است.
*دوم : تکبیرةالاحرام است که با صدا و حرکت و دست و قیام در ترتیب احکامی ظهور و شروع را اقامه میکند. پس رشد تنه درخت است که بصورت نهال و شاخه سبزی در آغاز از خاک نفسی ، اظهار قیام میکند و به حول و قوه خداوند کریم شروع زندگیاش را در ظاهر اعلام میکند. و با ذکر حمد و سوره ، تغذیه نور را دریافت میکند.
*سوم : قیام متصل به رکوع است. درحالیکه بعد از تکبیرةالاحرام شروع به خواندن سوره مبارکه حمد و سوره میکنیم اینجا در قیام ، تمام خزانه گنج خداوند است که به حمد و شکر و خلوص در تک تک اعمال از ریشه جان درعقیده به لفظ و زبان و به ظاهر بصورت شاخه سبز از درون تنه میخواهد رزق نور بگیرد و شکفته شود.
پس قسمت اتصال شکفتن ساقه تنه درخت به شاخهای که به رکوع ظاهر میشود ، محل اتصال به قیام درخت حتما باید سکون یا وقف داشته باشد که اینجا رکن نامیده میشود (قیام متصل به رکوع) که حتماً باروری ظهور شاخه حامل حمل همهی حمدی باشد که به او میرسد.
*چهارم : رکوع است .اینجا گنج بهاری شدن و طلیعه به اربعین عمر رسیدن ، به ثمرهی گنج دانه درون اظهار میشود! درحقیقت نماز به رکوع ، شماره میشود و به رکعتهایش خوانده میشود. و در هر رکعت مخصوص ، رکعت اول ، 5 رکن جاری میشود . پس در هر رکعت ، یک رکوع بیشتر نیست و آن هم یک رکن است که شک در آن جای ندارد (زیرا اگر شک کند و بخواهد دوباره رکوع انجام دهد ، دو تا رکوع میشود که نماز باطل است).
رکوع ، قسمت مهم نماز است برای همین شک در تعداد رکعات طبق احکام 9 شک صحیح ، اصلاح شدنی است و الا دچار بطلان میشود.در احکام رکعات ، کثیرالشَک یا اعتنانکن نداریم ؛ چنانچه اگر کسی نداند چند رکعت نماز خوانده ، یعنی رکعات نمازش را فراموش کند ، نماز باطل میشود.
*ریشه کلمه رکوع از رکع است که عدد ابجد رکع=290 و برابر با عدد ابجد نام زیبای مریم(س) میباشد. و آیه 43 سوره مبارکه آل عمران میفرماید: یا مریمُ اقنتی لربّک و اسجدی و ارکعی مع الراکعین. زیرا یکی از معنایش این است که در جماعت اگر کسی بخواهد شرکت کند ، باید حتما به رکوع امام جماعت برسد. پس به خانمی که خود ، خادم مسجدالاقصی است و حقیقت رکوع است ، امر شد که در رکوعِ راکعین در مسجدالاقصی که تمام پیامبران بزرگوار آنجا رکوع کردهاند، شرکت کند.
پس اتصال نماز فرد به جماعت ، رکوع است.جالب است که رکن چهارم نماز، رکوع است! پس در علم عدد خواندیم که عدد 4 ، پایهی 40 و اصل همه مهندسی خلقت است که جمع اعداد 1 تا 4 میشود 10 و درواقع گنج عشر و حقیقت 4 روی 10 و وجود مبارک چهارده معصوم(ص) است. چنانچه امیرالمؤمنین علی(ع) در هنگام رکوع ، انگشتری خود را به فقیر عنایت فرمود { آیه 55 سوره مبارکه مائده:انّما ولیّکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یُقیمون الصلوةَ و یُؤتون الزکوةَ و هم راکعون.
و به واقع حضرت ، گنج عشر را بصورت انفاق درس داد نه تنها آن روز به فقیر ، بلکه تا قیامت به تمام شیعیان این گنج را عنایت فرمود. و اینجاست که سرّ بخشش انگشتری امیرالمؤمنین(ص) را در رکوع درمییابیم!
زیرا که انگشتر با نگین پادشاهی ؛ حکومتِ دنیا و رزقِ حیاتِ دنیوی (یعنی متنعّم شدن از نعمتهای دنیایی) است و ایشان از متنعّم شدن به نعمتِ حیاتِ حقیقی و رزقِ اُخروی و حیاتِ قربِ الهی ، از انگشتری بی نیاز است و آن را به گدای ِ دنیا ، بخشش میکند! که واقعیت ، جانِ حیاتِ حقیقی الی یوم القیامة را به رکوع درس میدهد. و این اتصال رکوع برای ما بندگان به مولایمان امام زمان(ص) ، و امام زمان(ص) ، به قرب و رضای خداست.
در ادامه بطور کامل به باطنِ و اسرار نهفته در رکوع میپردازیم.
*پنجم :سجده است . لطفا به مبحث سجده در جلد اول کتاب گنج نماز رجوع شود. در اینجا بطور خلاصه توضیح داده میشود:
سجده یعنی اطاعت محض خداوند و در حرکت به آن ، کسره میگویند. کسره تواضع ، کسره خشوع. بنابراین کسره در واقع مثل درختی که میوههایش رسیده میشود ، سر تواضع پایین میآورد و سجده شکر بجا میآورد که خدا بارورش کرد ، آبرویش داد و او را حامل خیر و برکت کرد.
پس در انسان ساجد هم باید کبر و غرور و حسد و منیّتها و خلق بد ، با سجده واقعی از او کسر شود . با سجده واقعی انسان به خودش میپردازد و ظلماتش را کسر و به نور مزیّن میشود. پس سجده واقعی ، انسان را به درجهی یخرجهم من الظلمات الی النور میرساند. اللهم الرزقنا.
عدد ابجد کلمه سجده= 72 میباشد وعالم در 72(=سجده) غرق است که حقیقت وجود 7 تا 2 تا است و جایگاه عددی کلمه سجده =27 میشود که روز بعثت پیغمبر بزرگوار(ص) در 27 ماه رجب است و در آن روز، جایگاه حقیقت اطاعت و بندگی از قلب مطهرایشان ظاهر گردید یعنی قرآن، کتاب آسمانی و نسخه حکیم ؛ پروردگارعالم (سبحانه و تعالی)! خلاصه در نمازهای واجب کمتر از دو رکعت نداریم و در هر رکعت واجب است یکبار سوره مبارکه حمد خوانده شود پس در 2رکعت میشود (2تا 7تا).
در هر رکعت دو بار سجده انجام میشود و در هر سجده7 موضع بدن واجب است به زمین برسد(2تا 7 تا) (پیشانی-دو کف دست-دو زانو-دو انگشت شصت پا).
در خلقت عالم 7طبقه آسمان و در زمین 7 طبقه زمین است و هر دو میشود (2تا 7 تا) و همه تسبیح گو هستند.
هفته 7 روز و یک سال شامل 52 هفته است. عدد 52 برابر است با کلمه حمد (سوره مبارک حمد، سبع مثانی است) پس یکسال 52 تا 7 تا است.
در وجود انسان 7 نفس نورانی است و 7 نفس ظلمانی. نفوس نورانی برای تعالی پیدا کردن آسمانی است و نفوس ظلمانی ، لازمه زندگی در زمین است یعنی کمال ما ، در2تا 7تا است .بنابراین همه عالم در عدد 14 محاط هستند، همه ریزه خوار سفره حجة الله الاعظم، امام زمان صلوات الله علیهم اجمعین میباشند.
امیدوارم متوجه باشید که همه ما در سبع مثانی یعنی در حمد غرق هستیم (الحمدلله ربّ العالمین) و ایام ، نموداری از اطاعت محض پروردگار عالم است که در واقع همه ساجد او هستند.
پس نماز ، معنای کامل این توصیفات است و همهی نماز ، در سجده به معنی واقعی خود میرسد. ذکر مبارک سجده" سبحان ربی الاعلی و بحمده" میباشد. معنی ظاهری آن این است که پاک و منزه است پروردگار من که بلند مرتبه است و حمد و ستایش مخصوص اوست. ولی عرفان ، معنی عمیقتری به ما یاد میدهد! پاک و منزه است پروردگار من که حمد و ستایش مخصوص اوست که او ربی الاعلی است زیرا اوست که هر لحظه ، جماد را به نبات و نبات را به حیوان و حیوانیت را به انسان ، تعالی میدهد .
و انسان در حال اطاعت کامل یعنی سجده واقعی ، عروج انسانی پیدا میکند و وجود مقدس امام حسین(ع) ، راز سجده را با شهادتش در قتلگاه افشا میکند. ایشان در حلقه بندگی به عنوان پنجمین معصوم(ص)، راز وراثت انبیاء و اولیا و جد و پدر و مادر و برادر بزرگوارش را به ظهور گذاشت و بالاترین درجهای که یک انسان کامل میتواند دریافت کند را جلوه داد و آن ، قلب شدنِ نفسِ حیوانی به حقیقتِ انسانی است.
پس هر مؤمنی در اثر اطاعت مقبول همیشه ساجد است یعنی او همیشه 72 یار ملکوتی کمک و همراه دارد که در هر جا که باشد او را یاری میدهند تا در میدان جنگ زندگی(حربگاه) ؛ با شیاطین و وسواسها و خنّاسها مبارزه کند و آنها را ریشه کن کند.انشاءالله
رابطه ارکان نماز و شجره طیبه:
همانطورکه خواندیم هریک از نمازها در باطن ، به یک وجود معصوم(ص) متعلق است پس رکن اول که نیت است در مقام شجره طیبه ، ریشه درخت محسوب میشود و متعلق به حضرت رسالت پناه(ص) است که بلاواسطه رزق نور وحی را از ذات اقدس الهی دریافت میکند. دوم تکبیرةالاحرام ، تنه درخت شجره طیبه و متعلق به وجود مبارک شاه ولایت مولای متقیان امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) است.
و دررکن سوم ، قیام متصل به رکوع متعلق به وجود مبارک سیدة نساءالعالمین فاطمه زهرا(س) است کسی که واسطه خلقت و گنج رساننده تمام محتوای رسالت و حقیقت ولایت در سِرّ سبزی شجره طیبه ، از ریشه به تنه و از تنه به شاخهها و برگها تا رسیدن به میوه و همهی دانهها الی یوم القیامت چراکه کوثر است و اسرار سبزی و سیراب شدن جانهای تشنه و اسرار حیات که خداوند در سوره مبارکه انبیا آیه 30 فرمود : ...و جعلنا مِن الماء کلّ شیء حی (و از آب هر چیزی را زنده گردانیدیم).
پس خانم، بضعة منّی حضرت رسالت پناه(ص) و میوه هزاردانه به نام مبارک فاطمه(س) است که هرگز در او آفت و تباهی و رجس و ظلمات و جهنم راه ندارد زیرا او بهشت است {رمزی که خانم پشت درِ ولایت رفت زیرا که آب روی آتش یعنی خاموش کننده ، فقط فاطمه(س) است} .
و اوست که مادر حسنین(ص) است.اینجاست که محلّ وتر یعنی تری حیات از تنه به شاخهی شجره طیبه میباشد! و این اتصال ، قیام متصل به رکوع است که بدون انجام آن ، رکوع باطل و نماز باطل است ! چون نه سبزی میآید و نه شاخه و برگی و نه میوه و ثمرهای و نه تداوم حیات! پس آنگاه به شکرانه تمام برکات از نیت تا تکبیرةالاحرام و حامد شدن و بعد از قیام متصل به رکوع ، وارد رکن رکوع میشویم:
اما رکوع که رکن چهارم است تعلق به وجود مبارک امام حسن مجتبی(ع) دارد.و
عدد 4 ، برابر حرفِ د است که شکل ظاهر(د) ، آن هم رکوع است و دلیل خلقت است و آقا ، سبزپوش آل پیامبر(ص) نامیده میشود و جلوه حیات سبز عالم خلقت و تجلی اسم حی پروردگار عالم در صفتِ رحمانیت خالق یکتا و بیهمتاست. درواقع یکی از اسماء خداوند ، دال است.
پس در حقیقت اسرار نماز در رکوع ظاهر شد زیرا گنج ریشه و تنه و اسرار درون ریشه و تنه ؛ همان حملِ ظهور شاخه از تنه درخت ؛ جایی که محلّ وتر و اتصال حیات شد تا سبزی خود را نشان دهد و جایگاهی که رزقِ باروری میوه را بر شاخه ضمانت میکند و باعث تداوم حیات میوه در دانههایش میشود.
رکن پنجم ، سجده است که متعلق به وجود مبارک امام حسین(ع) ؛ پنجمین معصوم(ص) است که نام مبارک ایشان هم حسن(ع) است. پس از رکوع حسن(ع) ، به حقیقت سجدهی حسین(ع) میرسیم! درحالیکه سجده ، تمام کنندهی پنجمین رکن است {رجوع شود به قسمت سجده در جلد اول کتاب گنج نماز که توضیحات کامل بیان شده است} ، درواقع قطعاً حقیقت دیگری را خداوند کریم میخواهد از این قامت بلند و گنج (درخت) شجره طیبه به تمام مخلوقاتش (مخصوص انسانها) عنایت فرماید و آن میوهی درخت نور است.
درحالیکه درخت از عالم اسرار به تعریف کلام الهی در سوره مبارکه ابراهیم (ع) آیه 24میفرماید که ... کشجرةٍ طیبةٍ اصلها ثابتٌ و فرعها فی السماء. اصل ، به تعبیری ریشهی این درخت است که ثابت و از گنج ذات احدیت جلّعظمته ، بلاواسطه رزق وحی میگیرد و تنه و شاخههایش همه در عوالم بالاست که میفرماید فرعها فی السماء و شاخههایش در آسمانهاست.
حال دقت کنید به پنجمین وجود مبارک معصوم ؛ اباعبدالله الحسین(ع) که 9 ذریه معصوم(ص) در بطنش است ، میوهی این درخت بر شاخههای سبز حسن(ع) از شجره طیبه ظاهر میشود. و به منت خداوند کریم ، این شاخه و میوه آنقدر به دنیا سرازیر میشوند و درواقع ساجد میشوند تا در روز عاشورا و در سرزمین کربلا (کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا) این میوه بصورت سجده ، سر بر زمین قتلگاه میگذارد ؛ جائیکه قرار است میوه از شاخه جدا شود!
حال ببینید چه واقعه عظیمی اتفاق افتاد که باید بهترین و والاترین انسانهای روی زمین ، خودش و اهل بیتش و یارانش ، شهید شوند و خانم زینب کبری(س) و امام اربعینیان ؛ علی ابن الحسین(ع) و 84 زن و کودک به اسارت بروند! لعنت الله علی القوم الظالمین
آیا وقتی درختی میوه میدهد ، خاضعانه سرش پایین نمیآید؟! و حتی هر چه میوه سنگینتر و شاخه پربارتر باشد ، میوه ساجدتر میشود. پس ، از میوهی درخت شجره طیبه ، سنگینتر و پربارتر و خاضعتر و خاشعتر کجا سراغ داریم؟! که خداوند تمام خزانه و گنج عالم اسرارش را در زمین(ارض) اسفل السافلین به تمام و کمال به وراثت تمام انبیا و اولیاء و ظهور دو خورشید رسالت و ولایت و تمام گنج هدایت به بلوغِ 9 عالم هستی {که در بطن میوه جان هستی ؛ حسین ابن علی(ع) ، 9 ذریه معصوم(ص) است} ، سر به سجده میگذارد و جانم به قربانش سر بر نمیدارد تا قاتل ملعونش ؛ سنان ، از قفا با 12 ضربه از استخوان سر را جدا میکند. لعنت خدا بر قاتلین و ظالمینش الی یوم القیامة.
اما عاشقان چگونه بگویم که وقتی بخواهند میوه را جدا کنند ، خواه ناخواه شاخهها میشکند و برگهای اطرافش میریزد! در کربلا کنار اباعبدالله الحسین(ع) ، 18 تن از اهل خانوادهاش (فرزندانش و برادرها و برادرزادهها...) شاخههای سبزی بودند که اطراف آقا ، ساجد شدند و به جماعت وجود مبارکش ، سر از بدن مبارکشان جدا شد. و رویهم 72 یار باوفا که همه در مقام سجده به تبع از امامشان سَر ، قربان خداوند کردند . که عدد 72 برابر با عدد ابجد کلمه سجده است.
پس میوه درخت بندگی ، رسیدن به مقام سجده است که خداوند متعال در آیه 49 سوره مبارکه نحل میفرماید: وللهِ یسجُدُ ما فی السموات و ما فی الارض مِن دابّةٍ و الملائکةُ و هم لا یستکبرون. بنابرین آنچه مابین زمین و آسمانهاست (تمام عالم خلقت) ، ساجد درگاه خداوند هستند. و انسان ، روزیکه متولد میشود به عنوان میوه انسانی از شاخهی اشرف مخلوقات با سجده بدنیا میآید و بعد از مرگ ، در بلوغ عمل بندگی باز هم به سجده وارد قبر میشود.
امیدوارم ما شاکر این همه نعمتهای بیمنّت پروردگار خویش باشیم و به اختیار سر بر سجده بگذاریم و ان شاء الله برنداریم تا از دنیا برویم.اللهم الرزقنا
*نکته مهم: همانطورکه خداوند متعال در آیه 45 سوره مبارکه عنکبوت میفرماید: ... اِنّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر... .
درمییابیم همانطورکه درخت ، همهی سَمهای هوا را میخورد و اکسیژن پس میدهد و باعث تهویه و سلامت و پاکسازی آب و هوای طبیعت است و باعث دوام سبزی و سلامتی جامعه است ، فردِ نمازخوان(واقعی) هم درواقع با به طهارت رسیدن ریشه اعتقادی ایمانش در قلب ، نمازش باعث میشود که از همه بدیها دور شود و فحشا و منکر از او جدا شود و به طهارت و سیرت انسانی برسد.
پس هر انسان مؤمن نمازگزار واقعی ، خودش مظهر ذکر خدا شده و باعث پاکسازی و تهویه جامعه اطراف خود میشود و درواقع عملش ، به ذکر اکبر تجلی میکند. و نماز ، امام ِ تمام اعمالش میشود. ان شاء الله
بنابراین با نماز به باطنِ آیه 22 سوره مبارکه ق میرسیم: لقد کُنت فی غفلةٍ مِن هذا فَکَشفنا عَنک غِطاءَک فبصرُک الیوم حدید (و تو از این روز سخت در غفلت بودی تا آنکه ما پرده از کارت برانداختیم و چشم بصیرتت بیناتر گردید). درواقع پردهها از جلوی چشمش کنار میرود زیرا نماز ، جانِ حدود خداست و بر وجود ما جاری میشود.
اسماء و انوار طیبه 14 نور مقدس(ص) به باطن شجره طیبه
جابر جعفی ازامام محمد باقر(ع) نقل نموده (کتاب معراج.ص191) که فرمود رسول خدا(ص) اسامی معصومین(ص) را در ساق عرش به نور جلی مشاهده کرد و تنصیص فرمود(به حقیقت دید) قبل از آنکه آنها بدنیا آمده باشند. فرمود به من وحی شد به جانب راست عرش بنگر. چون نگریستم صورت علی و حسن و حسین و علی بن الحسین و محمدبن علی و جعفربن محمد و موسی ابن جعفر و علی بن موسی و محمدبن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و مهدی (صلوات الله علیهم اجمعین) را دیدم که در دریاهای نور، نماز میگزاردند. خطاب شد اینها حجّتهای من روی زمین و دوستان من هستند و آخرینِ آنها هم منتقم دشمنان ما خواهد بود.
حقیقت نماز به وجود حضرت رسول اکرم(ص) در معراج
آقای عمادزاده در کتاب معراج پیامبر(ص) {صفحه 191} آورده است : از امام موسی ابن جعفر(ع) سؤال شد چرا باید در هر رکعت نماز، یک رکوع و دو سجده نمود؟ فرمود: جدّم رسول خدا(ص) را چون به معراج بردند ، اول نمازی که ادا فرمود در ساحت کبریایی حق در عرش بود. خطاب شد ای محمد(ص) ! نزدیک چشمه صاد بیا و مساجد خود را بشوی و پاک گردان (منظور وضو است) و نماز بگزار. پیامبر(ص) فرمود که سرِ چشمه صاد رفتم و وضو کامل گرفتم ( مواضع سجود را که به مساجد معروف است ، شستم) و به نماز ایستادم. آنگاه مانند نماز دو رکعتی صبح که میخوانیم، به من تعلیم فرمود و بجاآوردم} . تکبیرةالاحرام گفتم ، خطاب شد بخوان : بسم الله الرحمن الرحیم تا آخر سوره حمد ، خواندم. سوره توحید را هم خواندم و سه بار گفتم کذالک الله ربی .
پس امر شد به رکوع بروم، رکوع نمودم. عنایتی شد و خطاب شد به قلبت و یا شاید به درون قلبت یا سینهات نگاه کن و حضرت ، عرش را در سینه خود مشاهده فرمود. سه بار گفتم سبحان ربی العظیم وبحمده. از رکوع سربرداشتم آنگاه به سجده رفتم و ذکر سجده را به طریقی که تعلیم شد گفتم:سبحان ربی الاعلی و بحمده. چون سر برداشتم ، مرعوب قدرت جلال و جمال حق شدم ، بی اختیار باز به سجده رفتم و دوباره همان ذکر را گفتم. چون رکعت دوم را به همین منوال گزاردم و تشهد گفتم و سلام نمودم ، خطاب شد: السلام علیک ایها النبی و رحمةالله و برکاته. گفتم السلام علیکم و رحمةالله و برکاته. پس امر به یک رکوع و یک سجده بود اما من برای تذکر عظمت الهی ، دو بار سجده کردم پس دو سجده واجب شد.
اما تعریف چشمه صاد:
از امام موسی کاظم(ع) پرسیدند: چشمه صاد که پیامبر(ص) از آن وضو گرفت چیست؟ فرمود آن چشمه ایست که در یکی از قوائم عرش جاریست و آن چشمه را صاد و ماءالحَیوات یعنی آب زندگانی گویند. و معنی "ص والقرآن ذی الذکر" همان آب حیات معنوی است که قرآن نیز آب حَیَوان و زندگی است که به خوانندگان خود میبخشد و به نام قرآن نیز آمده است.