لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام پروردگار که سرّ اسماء اعظم خود را با سه حرف "الف"، "س" و "م" (اسم) فاش کرد. که عدد ابجد این سه حرف "101" است و از مجرای ولایت "با" و رسالت "سین" ظهور دارد (بسم).

بنام مولایی که در عین "غیب الغیوبی" ظاهر و در عین "ظهور" غایب است، و با صفات "رحمان" و رحیمش" کل نعمتهایش را بر ما منت نهاد.
ع شفائی



هدف از ایجاد این وبگاه، رسیدن به معرفت مولایمان، پروردگار عالم و ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) و حقایق و معارف قرآن است.
در این راه همواره، آن بزرگواران مددرسان بوده و با دست غیبی راه صحیح را گشوده اند و عنایاتی بسیاری به دست آمده است.

عنایت شود: نشر و استفاده نا صحیح از مطالب بدون ذکر منبع، شرعا صحیح نیست.

برای تهیه کتاب های مجاز منتشر شده توسط نویسنده و مولف مطالب فوق، میتوانید با شماره زیر ارتباط برقرار نمائی

09308839373 لطفا در ایتا یا واتزاپ پیام ارسال فرمائید





عرفان عدد صفر تا ده (بخش اول)

جمعه, ۱۷ دی ۱۴۰۰، ۰۴:۵۸ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین الحمدلله الذی خلق السموات و الارض و جعل الظلمات والنور.

حمد و ستایش مخصوص پروردگار عالمیان است که خلق کرد آسمانها و زمین را و قرار داد ظلمات و نور را. حمد وستایش مخصوص اوست که گنج آفرینش خود را به محبت بی انتهایش گشود وخلایق خود را به نور معرفت خویش آشنا ساخت . حمد وستایش مخصوص پروردگار عالمیان است که خلیفه های برحق خود را برای آشنایی مردم به گنج وجودشان فرستاد که چگونه استفاده کردن از این گنج ، برای رسیدن به سعادت دنیا وآخرت و در نهایت به قرب و رضای خداوند یکتارا به همه ی انسانها آموختند. راز خلقت را پروردگار عالم برای شناخت خود و در عالم باطن به محبت خود در نهایت بی نیازی به مخلوقش متجلی ساخت و تماماً بواسطه ظهور اسرار ، خویش را در نهایت تقدّس، تسبّح، تطهّرو تنوّر معارفش را که شامل اولین خلقتش است (شاید بتوان گفت اول و آخر خلقتش است) ظاهر نمود. چون فرمود: انّی کنت کنزاً مخفیاً فاحببت و ان اعرف. این است و جز این نیست که من گنج مخفی بودم پس دوست داشتم خود را بشناسانم. گنج خلقت خود را در نهایت محبت جلوه داد. همه ی زیباییهای خلقتش را یکجا به انسان کامل اعطا فرمود و وجود مقدس انسان کامل را ظرف گنج خویش؛آینه و مرآت خود قرار داد.از احادیث قدسی است: الواحد لا یصدر الا الواحد. خداوند احد جز یک خلقت از ذات اقدسش صادر نفرمود وآن ظهورمصدریّت همه ی مخلوقاتش است.

بنابراین حدیث عشق از یک آغاز گردید ،پس عدد و حروف تواماً روح و جسم کلام شدند و انسان کامل، کلمه خدا قرار گرفت وذات اقدسش او را مرآت یعنی آینه ی تمام نمای صفات و اسماء خویش قرار داد و ایشان کُمّل اولیاء شدند.وجود مقدسشان را نور ثابت و نور تام وحتی کل نور قرار داد ، وجودهای مقدس 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین همه در سرّ وجود ، نورٌ واحد هستند( همانطور که در کتاب گنج الف توضیح داده شد سرّ الاسرا ر راز خلقت ، علمی است که او خواست تا حدودی در دنیا پرده برداری شودواز زبان وجودهای آسمانی ونورانی ائمه(ص) که خود حقیقت سرّ این خلقت هستند وخلیفه های بر حق پروردگار عالمند، به گوش عاشقان معارف برسانند).

پروردگار عالم، انسان را آینه صفات خود قرار داد تا خالق خود را بشناسند و با عبادت خالصانه، راه رسیدن به او را پیدا کنند زیرا در کلام کریمش فرمود:انا لله وانا الیه راجعون،از سوی خدا آمده اید و بسوی او باز میگردید.اما تا راه معارف را پیدا نکنید عاشق او نمیشوید،تا شیعه وپیرو مقربین درگاهش نشوید راه به او ندارید و تا علم به کتاب آسمانی نداشته باشید راه آسمانی شدن را پیدا نمیکنید. بنابراین پروردگار عالم ، خود را با اسماء و صفات ذات اقدسش معرفی میفرماید و فقط به انسان قابلیت درک و فهمیدن انوار مقدس اسمائش را عنایت کرده است. به انسان بهترین ارزشهای خلقتی مثل عقل ، فهم و شعور را عنایت فرموده و به او بصیرت ( بینایی ) ،سمع ( شنوایی)، قدرت و حیات داد، زندگی او را در دنیا مقدمه ی حیات جاودانه در آخرت قرار داد. دنیا را برایش سکوی پرواز به اعلا رفتن نها د. بنابراین انسان را درقید بندگی و حدود و ثغور احکام و تکلیف و امتحانات و ابتلائات ، ضعف و ناتوانی و خلاصه جوانی و پیری و محدوده ی عمر قرار داد تا خالص و ناخالص از هم جدا شوند و انسان به کمال انسانیت و خداگونه شدن برسد تا لیاقت انس با پروردگار خویش را داشته باشد، تا واقعاً به هدف خلقتی خود؛ خلیفه اللهی برسد.

 اراده و مشیت پروردگار عالم بر این قرارگرفت که در حقیقت خلقت در عالم حب که ساحت پاک قدّوسیت و سبّوحیت اوست ،ظهور سرّحقیقت محمدی (ص ) را از نور ذات خود تجلی نماید. این عالم که تقدس محض است در جایگاه طهارت بظهور رسیده و تمام خلقت در جان طهارت از این حقیقت که واحد است ظهور و خلق شده ، پس خداوند باریتعالی آنچه خلق کرده در مجرای قدّوسیت و سبّوحیت خود است. بنابراین انسان باید بداند که اگر بخواهد راه به عالم قرب پیدا کند فقط از مجرای سبحان و عالم تنزیه است ، پس او هم باید تنزیه شود بمعنی تطهیر. احکام الهی بالاترین منت پروردگار عالم به انسان است که با انجام تکلیف احکام و عمل به فروع دین، حقیقت اصول دین را برای خود محکم و استوار و به یقین حفظ میکند. صفات ذاتی پروردگار عالم؛ آن صفات الاهیه (7)است:1-الحی (حی )2-العلیم (علم ) 3-المرید ( اراده ) 4-القادر(قدرت) 5-المتکلم (علم کلام) 6-الجواد(جود) 7-المقسط(عدل)صحت متکلم.

چون این درس حقایق و معارف ولایت مطلق را از نظر حروف و اعداد بررسی میکند این صفات مبارک پروردگار عالم مورد نظر ماست . خداوند تبارک وتعالی گنج ذات اقدسش را از علم ذاتی خود با خلق حروف و اعداد بصورت کلمات ، اسماء و صفات ذات خود را در حقیقت نوری ظاهر و متجلی فرمود و مخلوقات خود را در غالب کلمات و معانی حروفی به اسرار ظاهر و باطن معرفی نمود. ملکوت و اسرار ملکوت عوالم و افلاک و مراتب خلقتی در هر یک از مدارهای خلقتی شکل و محتوای خود را گرفت اما برای تعریف در غالب الفاظ و حروف ، بصورت گنج مخزون و مکنون برای انسانها در شکل و صورت حروف و اعداد تدوین وتدبیر شدند. پس بقول پیامبر بزرگوارمان(ص) هر حرف، اسماء الله است و هر یک حرفی از حروف کلام خداوند عالم الغیب است که در هر زمان پروردگار عالم گنجینه ی معارف خود را بوسیله ی رسولان امین خود به مردم زمانشان به یک نحو گشوده است و آنها را دعوت به معارف خود کرده و راه شناخت و بندگی و تعالیشان را به آنها آموخته است.به برخی از آن بزرگواران،کتاب آسمانی عنایت فرموده و به انسان قابلیت آموختن کلام و نور فهمیدن ودرک کردن را عنایت فرموده است .

ما انسانهای این زمان مفتخریم که پیامبر آخرالزمان محمد مصطفی(ص) ، رسول و نبیّ ماست،چراکه ایشان سیدالمرسلین و خاتم النبیین است. وجود مقدسش نور تام و مظهر ظهور تمام گنج و خزائن پروردگار عالمست و ظرف مطهرش گیرنده ی بالاترین معجزه الهی ؛ قرآن مجید است که این کتاب آسمانی هم کلام الله است و هم کتاب الله( تمام کتابهای آسمانی پیشین فقط کتاب الله بوده اند ).خداوند سبحان در کلام کریمش(قرآن) در چندین آیه مبارکه فرموده که مردم دانشمند و پرادعا را دعوت کرد که هر کس میتواند یک سوره یا ده آیه و یا حتی یک آیه مانند قرآن بیاوردآنگاه اعجاز قرآن را رد کنند،اما همانطور که واضح است تا بحال وتا قیامت هیچ کس نتوانسته و نمیتواند، چون در کلام خالق هیچ کس نمیتواند نفوذی داشته باشدزیرا او فرمود :ما خود،قرآن را حفظ میکنیم.بنابراین ما امت آخرالزمان هم، برهمه ی امم پیامبران گذشته پیشی گرفتیم زیرا خداوند متعال انسانهای این زمان را قابل دانست که با کلام خودآنهارا راهنمایی کند.یعنی این انسانها عقل و فهم وشعورشان تا حدودی به این اعجاز بزرگ میرسد(که به وسعشان متوجه شوندودرک کنند)

حال میخواهم به حول و قدرت پروردگارمهربانم، زیباییهای گنج خلقت را ازدریافت معارف اهل بیت عصمت و طهارت(ص) وقرآن کریم از نظرحروف واعداد تا حدودی حجابش را کنار زده تا نور کلی ولایت حقیقی را بهتر بشناسیم وبا فهمیدن این عرفان شایدبه قرب ورضایت حجت حق؛مولا وصاحبمان آقاحجه ابن الحسن عسگری عجل الله تعلی فرجه الشریف برسیم ویا ذره ای باعث سرور قلب سرورمان  شویم.

درس عدد ده (10 )

همانطور که همگی واقف هستید آنچه در عالم هستی وجود دارد به اراده و مشیّت یک خالق خلق شده و نظم و هماهنگی بدون لغزشی دارد، هیچگونه ناهماهنگی در آن وجود ندارد و این خود تفکر و تعمق زیادی میخواهدکه انسان خود را بشناسد و تمام معارف اطراف خود را بفهمد وچنانچه به هیچ بودن خود رسید آنگاه پروردگار قادر متعالش را بشناسد و فقط بنده و عبد خالص او شود. زیرا او تنها عزیزی است که بی نیاز و صمدست و راه بندگی را راه سعادت و به تعالی رسیدن ما قرار داده است.همانطور که پروردگار عالم برای حروف الفبایی قرار داده که 28 حرف است، پس سیر 28 حرف تمام کلمات و معانی را در خود جای داده و همگی در کتاب آسمانی قرآن مجید وعزیزمان جمع است.

 برای اعداد هم همانطور که در کتاب الف ذکر کرده ام،آنرا به خود اختصاص داده است.عددرا به یک ذات اقدس خود یعنی احدیّت خویش آغاز فرمود و آنرا برابرحرف الف گذاشت.الف=یک (واحد) در یک واحدیّت خویش همه ی اعداد را جلوه داد و( در حرف الف، همه ی اعداد وحروف را جلوه داد)عدد یک را به خود نسبت داد ودر سوره ی مبارکه توحید فرمود:" قل هوالله احد ". بنابراین عدد از یک شروع شد و صورت عددی تا نه صورت گرفت و در عدد ده تمام آغازین و انجامین اعدادپایه گذاری و اظهار شد(10). اما در شماره گذاری ایام تا هفت عدد خوانده شد. واسرار اعداد، همه بر پایه ی سه عدد که ماقبل آن صفر است به عدد یک و دو و سه قرار گرفت و اینچنین گنج خلقت تعریف شد.پروردگار عالم با معارف اسرارگنج حروف و اعداد، کل معارف خلقت خویش را در معارف کلام خود ؛قرآن کریم قرار داد و عابد خالص خود را با شناخت نزد خویش فراخواند و همه ی نعمتهایش را در تسخیر انسان کامل که عبد خالص خدا و خلیفه ی اوست ، قرار داد(و به هر بنده اش به اندازه ی وسعش عنایت فرمود).

عدد ده ، سرّ ظهور فردانیّت به زوجیّت و از زوجیّت به وحدت وجود را عنایت فرمود.عدد ده ، خزانه دار کلّ اعداد و حروف است.. در واقع حقیقت عدد ده متعلق به عزیزان معصوم (ص) است. زیرا این بزرگواران خزانه داران و ظرف گیرنده ی کل نور و کل فیض علی الاطلاق ذات اقدس احدیّت هستند، اما وجود مقدس امام حسین(ع)که معصوم پنجم است ظهور دهنده گنج ده است وهمانطور که میدانید ایشان  ظهور دهنده  وارث همه انبیاء و اولیاء و اوصیاء و معصومین(ص)در روز عاشوراست ؛روزی که همه ی دههای عالم برپا میشود.و هنگام تولد در وجود مقدسش 9ذریه معصوم بوده که با خودش  عدد ده رادارد (10=9+1)و در واقع ایشان بر پا کننده ی عاشورا و امام عاشوراییان است.  

 در حقیقت باز شدن این گنج اسراری که مربوط به همه ی انسانهای روی زمین است،فهمیدن ودرک کردن و رسیدن به مطلبش بر هر انسان مومن و معتقد به دین اسلام واجب و ضروری است.پس هر کدام از اعداد به یک منظوری در ردیف یک تا ده جایگذاری شده اند و هر کدام به یک نحو کامل کننده ی یکدیگر و ظهور دهنده ی گنج خود واعداد بعد از خود هستند،همانطور که در کتاب اسناد حروف ابجد ذکر شدکه پیامبر عظیم الشان (ص)میفرماید:اعداد،روح حروف هستند.

بنابراین اینجانب باذن سرورم؛صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف میخواهم برای خوانندگان عزیز معارفی از این اسرار را با استفاده از آیات قرآن کریم بازگو و با ذکر احادیث معتبر، معارف ولایت معصومین(ص) را از نظر علم حروف واعداد بیان کنم.تا شاید بهتر بتوانیم به وظایف شیعه بودن خود نسبت به مولایمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه ی معصومین (ص)انجام وظیفه کنیم و بنده ی خوب وخالص برای ربّ العالمین؛پروردگار مهربان خود باشیم. باشد که به رضای حجت حق و از آنجا به رضای حق برسیم.انشاالله

صورت عوالم به ظهور عددی         

با کمک اعداد، ولایت مطلق این وجودهای مقدس را میتوانیم بهتر بشناسیم و درک کنیم. ودر پذیرش و قبول کردن قلبی به مرتبه ی عین الیقین، علم الیقین و حتی حق الیقین برسیم. اسم مبارک پروردگار یکتاکه در عالم اسماء ظهور پیدا کرد نام مبارک "احد " است. که خود در سوره مبارک توحید که بقول احادیث معتبر، شناسنامه ی ربّ العالمین است فرمود: قل هو الله احد،پیغمبرم بگو او خداوند،احد است.ظاهراًبمعنای یکی اما بی همتاست؛یکی که دو و سه و ...ندارد.کنز یا گنج احدیّت خود را بعد نام مبارکش؛اسم الله فرمودو بعد اسم مبارک صمدش را(الله الصّمد). در بسم الله الرحمن الرحیم بعد از نام مبارک الله، رحمت رحمانیت و رحیمیت خود را ظهور داد و در عالم اسماء به چهار نام مبارک ،کل اسماء خویش را متجلی ساخت. نام مبارک الله جل جلاله شانه،نام مبارک سبحان (چون باطنی جز باطن سبحان در عوالم خلق نشده )و نام مبارک تبارک که هر چه ازذات عزیزش ،برای مخلوقاتش متجلی میشود و به ظهور می آید همه مبارک و تبرک و با برکت است.اگر خوب فکر کنید مولای خود را با سجده ی شکر جانانه یاد میکنید. پس در حقیقت خلقت عددی هم با نام زیبایش احد که گنج اسرار همه ارواح حروف است یعنی اعداد ابجد ظهورپیداکرد.

معنی اسم مبارک احد ،یک است .اما عدد ابجد نام مبارک احد13میشود(13=4+8+1)در حقیقت ، 13 هم عدد ابجد اسم مبارک احد است وهم جایگاه عددی آن،یعنی ثابت است وتغییرناپذیر و عدد اول است که جز به خودو یک به هیچ عددی قابل قسمت نیست،در ضمن اینکه قدّوسیت وسبّوحیت همه ی اعدادرا هم در گنج وجود خود ظاهر کرده چون در جایگاه عددی در 28حرف ،عدد13= جایگاه حرف (م) است که عدد ابجد(م)=40 میباشد و حقیقت 40 عدد طهارت است و اربعینی شدن همه موجودات و تربیع ظهوری آنها یعنی بهاری شدن ، سبز شدن و به نتیجه رسیدن خلقت در نهایت بی نیازی خالق که فقط صرف کمال هر مخلوقی است ،در ظاهر وباطن متجلی ساخت. کلمه اربعین یعنی بارور شدن در سیر کمال و ربیع تجلی جمال هر موجودی است به کمال ظاهری وباطنی. پس اگر در ظاهر عدد 13 ( نام مبارک احد ) ارقامش را جمع کنیم=4میشود(4=3+1 )و عدد 4 پایه ی عدد40 است و 4 ،ارکان خلقت است که پروردگار عالم درآیه255سوره مبارکه بقره در آیت الکرسی که سیدآیات قرآن است فرموده:الله لا اله الا هو الحی القیوم لا تاخذه سنه ولا نوم له ما فی السموات ومافی الارض من ذا الذی یشفع عنده الا باذنه یعلم مابین ایدیهم و ما خلفهم و لا یحیطون بشیء من علمه الا بما شاء وسع کرسیه السموات و الارض ولا یؤده حفظهما و هو العلی العظیم . کرسی معنی میشود به سلطه سلطنت تام و کامل پروردگار عالم که بر همه ی مخلوقاتش تسلط کامل دارد و همه در علم و ید قدرت او مقهور هستند.

 

حقیقت عدد ده همان گنج 4روی 10 است

بقول علمای علوم مختلف که عدد(4)راعددمقدس وکامل میدانند مثلا دربخش ریاضی و هندسه علمایی چون اقلیدس،  افلاطون، فیثاغورس و... . اقلیدس میفرماید:عدد 4 رمز کل 1 تا 10 را در خود نشان میدهدبطور مثال 10=4+3+2+1میشود . افلاطون ،اساس دنیا را در حقیقت عدد 4 و آنرا عدد الهی میداندزیرا در جمع عددی 10 میشود و در زبان یونانیها عدد 10 را به شکل دو خط متقاطع(×)میدانند.جالب است بدانید افلاطون هم عقیده دارد که خداوند ،جهان را بر دو خط متقاطع همان شکل (×)آفریده است و جالب تر اینکه دانشمندان علم نجوم ، دو محور برروی کره زمین متصور هستندکه یکی از آنها دایرةالبروج را مشخص میکند و دیگری استوای آسمانی است. استوای آسمانی تصویر استوای زمین بر روی آسمان است.تقاطع این دو محور،همان تقاطع اعتدالین هستند و به این علت ، افلاطون اساس دنیا را همین دو خط متقاطع میداند و از طرف دیگر عدد4 را هم عدد الهی میداند.

فیثاغورسیان نظرشان اینطور بودکه میگفتند:4 عدد الهی است. خطاب به عدد 4 داشتند که ای چهار مقدس ،توئی که شامل ریشه و منشاخلقت  جاری ابدی هستی، زیرا عدد الهی با واحد پاک و منزه شروع میشود تا به چهار مقدس برسد و از آن پس او مادر همه چیز یعنی ده مقدس خستگی ناپذیر و کلید همه ی مشکلات را بوجودمی آورد.این دعای فیثاغورسیان بود که به چهار مقدس که نماینده ی چهار عنصر آب ،آتش ،باد و خاک بود خطاب میشد.ده مقدس از جمع 4عدد مقدس بوجود می آید10=4+3+2+1 {این مفهوم قابل ذکر است که ما عرفان اعداد را از نظر اسلام و مفهوم واقعی آنرا از نظر سرّحقیقت خلقت و وجود مبارک اولیاء دین در جایگاه خلیفه ی الهی بررسی وتحقیق ومطالعه میکنیم تا به معرفت واقعی پروردگار؛خالق یکتای خود و ائمه اطهار(ص)برسیم تا در نهایت خود را به کمال بندگی و هدف خلقتمان برسانیم.انشاالله}

خلقت جسمانی انسان از 4عنصر است.هر سال 4فصل دارد.قلب انسان 4 رگ اصلی دارد.4ملک مقرّب خلق شده است.از عالم سرّ به دنیا 4 عالم ظهور دارد؛ عالم اسماء ، عالم عرشی ، عالم کرسی، عالم بیت المعمور . و از عالم دنیا به بالا 4 عالم است؛  عالم ملک ، عالم ملکوت ، عالم ذر ،عالم لاهوت . حروف به 28 عدد ظاهر شد و در حالیکه به 4 دسته تقسیم شد:حروف نورانی، حروف آبی ، حروف خاکی، حروف بادی . ستاره ها به 4 دسته تقسیم میشوند. آب و هوا به 4 دسته تقسیم شده است:سرد و خشک، گرم وکویری، سرد وکوهستانی،گرم و مرطوب. بدن انسان 4 ستون دارد(رایج است بین مردم که مثلا میگویند4ستون بدنش سالمه...). خانه خدا 4 رکن دارد . منزل هر کس4ستون وخلاصه قبرهر انسان 4گوشه دارد . عملیات ریاضی به 4 عمل اصلی انجام میشود:جمع ، منها ،ضرب،تقسیم .

پس همه ی این چهارها نشان دهنده ی حقیقت گنج الهی یعنی 10 میباشد و در اصل4روی ده ؛یعنی 14که وجود مقدس چهارده معصوم(ص)است که پروردگار عالم ،سرّ خلقتش را به گنج وجود 14 که همان پنج تن (ص) است (به دلیلی که در صفحات قبل ذکر شده است)قرار داد. ضمن اینکه اگر ارقام عدد14 را با هم جمع کنیم پنج میشود(5=4+1) پس ذره ای در عالم نمی ماند  مگر اینکه در حقیقت وجود(14)خلق شده باشد وتحت ولایت 14 معصوم(ص) قرار گرفته باشد. بنابراین سرّعدد10یکی از پررمزترین اعداد عالم بشمار می آید و کنزالله  است.چراکه  (10=4+3+2+1 )

عدد 10 در معانی علمی(صفر ویکِ ده) و اعشاری

ما میدانیم که سیستم ده دهی توسط بشر در ابتدایی ترین اعصار باستان مورد استفاده بوده است. زیرا تمامی بخشهای نجومی و هندسی و حتی زبان رمزی کشیش ها بر اساس عدد 10 ساخته شده که خود تلقی از دو اصل مذکر و مونث است . عدد 10 که عدد مقدس هستی بود ، بعنوان رازی در تعلق حلقه های درونی حفظ شده بود. این تقدس در رابطه با هر دو رقم 10یعنی واحد(مذکر) و صفر(مونث) یا دایره به آن اطلاق شده است (10 صفر واحد).

طبیعتاً سیستم ده دهی یا اعشاری در دوران ابتدایی به مثابه ی اسرار حفظ میشد زیرا رهبران ، هسته های مخفی آن را قدرتی می پنداشتندکه از بالا دریافت شده بود.

قانون اعداد به حیطه ی شانس تعلق ندارد. اعداد ، ضریبهای پر قدرتی در بکار بستن قانون الهی میباشند و به این علت هیچگونه از انواع گوناگون تاسیسات و تشکیلات بشری که در جهت افزایش منافع فردی به بهای رنج دیگران بنا شده ، درنهایت موفق نخواهد بود. عدد ده بخودی خود ظاهر نشده بلکه ، سبب و مسبب آمده اندتا عدد ده ظهور پیدا کرده است(همانطور که در درس عدد یک توضیح داده شده است).

عرفان عدد ده        

پروردگار عالم با معرفی نام مبارک احد جل جلاله  عدد را ،خود آغاز کرد.فرمود: قل هوالله احد و با معرفی خود ، عدد یک را ظهور داد.{عدد ابجد احد=13میشود که اگر ارقام 13 راباهم جمع کنیم4 میشود(4=3+1)که پایه و ارکان چهارچوب خلقت و در بردارنده ی ظهور همه ی مخلوقات به حروف واعداد آن است الی یوم القیامه} ودر واقع تمام مظاهر خود را در آئینه ی "یک" جلوه گر نمود و فرمود: انّی کنتُ کنزاًمخفیاً فاحببت و ان اُعرف. الواحد لا یصدر الا الواحد.

همانطور که فرمود: (فاحببت ) اول عالمی که خلق کرد عالم حُب بود و عدد ابجد کلمه حُب=10 است. پس با اسم زیبای احد، نمای عددیک مقوم اعداد و مقوم حروف و کنز وگنج خود را معرفی کرد که یگانگی خویش را طوری بیان فرمود که هرگز دو نمیشود. پس از گنج احدیت ، اسم مبارک واحد را در عالم حُب ظهورداد (ظهور گنجی از گنج).عدد ابجد کلمه احد=13 و عدد ابجد کلمه واحد=19 است،که هر دو باطن عدد 10وسرّظهور عدد10هستند(10=9+1).باب عدد19،سرّی است که در تمام رگها و عروق عالم بصورت جان قرآن جاری وساری است چراکه تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم =19 است. و حروف اسماء پنج تن (ص)هم 19حرف است.فاصله ی بین 19(نام مبارک واحد) و 13(نام ذات اقدس الهی احد) 6میشود(6=13-19) وگنج خلقت در ارض(زمین)به عدد6ظاهر شده است؛ طبق آیه 4سوره مبارکه حدید(هو الذی خلق السموات و الارض فی سِتّة ایام... ) 

عدد ابجد کنز برابر77 است{جمع ارقامش=14وبه عبارتی 5=4+1 است} و جایگاه عددی کنز41{5=1+4}میشودکه برابرعددابجد کلمه اُم است یعنی مادر ویا بهتر بگویم یعنی ریشه ؛ که خود کنز الله است . عدد13(احد جل جلاله)گنج وکنز همه اعداد وعدداول است. در واقع ریشه ی اعداد یا مقوم اعداد،صفر است که بصورت دایره میباشد و خود به یک معنا باطن اسم مبارک احد است که قوه و کنز ظهور کثرت خلقت میباشد.و آنگاه که خداوند متعال اراده فرمود که واحد ظهور پیدا کند، با قوت دادن صفر در (10)جلوی یکِ واحد، مقامش را به ابدیت وخاصیت و قوت و قدرت بخشید درکثرت قدرت. وپشتوانه یک را همیشه برای برگشت به وحدتش قرار داد(یک ، بصورت خط کوتاه یعنی قامت همزه است. علی(ع)فرمود:انا سرّالنقطه و سرّالخط)و قدرت مطلق خویش را دائماً به همه ی مخلوقات خود یادآوری فرمود.

پس عدد 10رابط است با اعداد ماقبل خود که یکان است و اعداد دهه های بعد از خود که زوجیت است. وقتی به حروف نوشته میشود(ده)عدد ابجدده=9میشود(9=5+4)یعنی از 9 گذشته تا ده شود. در تعریف عدد9 گفته شد که سقف اعداد تا 9 است و 9سلطان اعداد است و عالم درعدد 9 غرق است وبلوغ عددی میباشد(توضیحات بیشتر در جای خود داده میشود). اگر کلمه ده را بسیط بنویسیم (دال+ها)عدد ابجدش برابر41میشودکه 41=عدد ابجد اُم است درنتیجه عدد ده ریشه یا مادر( اُم )اعداد است. اگر ارقام عدد 41را که همان جایگاه کنز است با هم جمع کنیم(5=4+1)عدد 5 بدست می آید{5 = سرّحلقه بندگی ،سرّحقیقت خلقت،سرّحقیقت محمدی(ص)}

درواقع شاید این همه زیبایی در عدد10 برای این باشد که چون معرفت به واحد نصیب شد حالا صفرهاکه بالقوه بودند درپیشاپیش عدد ده میتوانند جلوه گری کنند واعداد را تا بینهایت بکشانند(آنگاه انسان ابدی و ازلی بودن خود درجلوه تقدس ذات اقدس الهی یعنی خلیفه الهی را به نهایت ارتقاء مقام در عالم قرب میجوید تاانشاالله برسد) البته هر قدرهم که تعداد صفرها زیاد باشد اما درنهایت درجمع ارقام به همان یکِ واحد(که ذات اقدس الهی است) میرسیم برای مثال:100000000 جمع ارقامش 1 میشود. (هر آنچه داریم ازلطف وعنایت اوست وگرنه ما همان صفریم که اگر بقوت یکِ وحدانیت نبود ،هیچ ارزشی نداشتیم).     

چهار گنج خلقت در عرفان عدد 10    

حقیقت روح 2000سال قبل از خلقت جسم ظهور پیدا کرده است. پیامبر بزرگوارمان(ص) فرمودند:اعداد روح حروف هستند. وقتی اعداد از یک تا چهار با هم جمع میشوند ،عددده حاصل میشود10=4+3+2+1 . در واقع پنج عدد(5-6-7-8-9)در بطن این چهار عدد محصور و در درجه بندی ظاهر میشوند. این چهار عدد را  اب.جد میگویند که در واقع پدر ومادر اعداد و حروف هستند.پس تمام اعداد و حروف در بطن  اب.جد  قرار می گیرند.

حال اگر یک چهار ضلعی بکشیم ودر هر گوشه اعداد1-2-3-4 را مقابل هم بنویسیم، قطرهای این چهار گوش در جمع اعداد گوشه هایش عدد 10=5+5 {10= (4+1) + (3+2) }را به ما می دهد. و در هر ضلع ،اگرعدد ابتدا وانتها ی ضلع را جمع کنیم،اعداد3و6و7و4

ظاهرمیشود{(3=2+1)،(6=4+2)،(7=3+4)،(4=1+3)}. واز جمع دو ضلع روبرو  باهم 10 حاصل میشود {(10=7+3)،(10=6+4)}                

2                                       

 

 

 

در اصل اعداد از یک تا هفت و حروف الف- ب- ج-د-ه-و-ز(حروفی که عدد ابجدآنها از1تا7 است) ظاهر میشوند؛اینجا عدد هفت سرّ اعداد است. زیرا با جمع عددی یک تا هفت کلّ 28 حرف ظاهر میشود (28=7+6+5+4+3+2+1 )

20

 

حال اگر عالم دوم چهار گوش را که عالم کرسی است (آیت الکرسی) به عدد 10-20-30 و 40 بنویسیم ، در جمع عددی 100میشود(100=40+30+20+10) که100=عددابجد حرف(ق) و 10×10=100میشود(اینجا تربیع عدد10 است) حال اگر مانند بالا جمع کنیم عددهای 50و60و70 را در کناره ی قطرهای چهارگوش بدست می آوریم. پس در این قسمت حروف ی- ک ل- م- ن- س- ع (حروفی که عدد ابجد آنها از 10 تا 70 است)

اگرعالم سوم چهار گوش ( بیت المعمور) را رسم کنیم و به عدد 100و200و300و400 بنویسیم در جمع عددی 1000 میشود(1000=400+300+200+100) که کل حروف را دربردارد و به عرفان کل عدد محقق میشود.اگر مانند بالا عمل کنیم،حروف ق- ر- ش ت- ث- خ-ذ ظاهر میشود و عدد1000=عدد ابجد حرف (غ) که حرف غ آخرین حرف از الفبای عربی است وجایگاه عددی غ=28 میشود.که اگر ارقام 28راجمع کنیم به حقیقت 10باز میگردیم(10=8+2)که جمع ارقام 10 برابریک میشود(1=0+1) یعنی همه ی کثرات به وحدت یک میرسد.

200

 

حروف( غین )برابرحروف کلمه (غنی)؛اسم مبارک پروردگار عالم است به عدد ابجد1060 وجایگاه عددی 52 که 52 = عدد ابجد کلمه حمد است .پس این نکته بسیار جالب است که عالم به عدد1000 وحرف غین ، اسم مبارک غنیِ خداوند و همینطور کلمه ی حمد  را جلوه میدهد.

در قرآن کریم خداوند سوره ی حمد را سبع مثانی یعنی7تا2تاکه 14تامیشود،میخواند(آیه 87 سوره حجر:و لقداتیناک سبعاًمن المثانی والقران العظیم)پس جان ِعدد4روی 10ظاهر میشودوکل بواطن را در خود ظاهر میکند،یعنی 14=4+10 پس14عددسرّی و برابرکلمه حجاب است و آیات حجاب در 14 آیه قرآن آمده است.و14=جایگاه عددی حرف( ن) است که عدد ابجد (ن)=50است. پروردگار عالم در سوره مبارکه ی قلم به نون قسم می فرماید(آخرین سوره مبارکه ای است که حروف مقطعه دارد وچهاردهمین حرف بدون تکراردر سوره هایی که حروف مقطعه دارند،است).

در حقیقت حرف(ن)14اسرار باطنی و14اسرارظاهری و کل حروف را در برگرفته است چنانچه حروف الفبا 2 تا14 تا یعنی 28 تا میشود.14حرف نورانی و14 حرف ظلمانی است. حروف نورانی همان حروف مقطعه قرآن هستند که مفسّران باکنارهم قراردادن این 14 حرف ، جمله ی  "علیٌ صراط حق نمسکه " راخوانده اند " علی(ع) صراط حق است پس بدان تمسک جویید ".

14حرف شمسی و 14حرف قمری است. 14حرف بانقطه و14حرف بدون نقطه است (در 14حرف نورانی مقطعه قرآن ،12 تا بدون نقطه و2حرف با نقطه است )

دقت کنید جمع ارقام 14برابر 5 میشود (5=4+1)که اقطار چهارگوش اول هم مساوی5 بودو این برمیگردد به  سرّوجودمطهر امام  حسین(ع)که ایشان محور14معصوم(ص)قرار میگیرد و از طرف خانواده ی مکرمشان پنجمین معصوم هستند و از طرف فرزندان ،حامل 9ذریه اند.پس وجودشان محوری میشود14=9+5 و5=4+1 ایشان خامس آل عبا(ص) هستند.

مفهوم جایگاه عددی در حروف الفبا

در تحقیقات به عنایات پروردگار عالم به جایگاه عددی حروف در 28 حرف دست پیدا کرده ایم .که هر حرفی به عدد ابجد 20 تا 1000 در 28 حرف  صاحب  جایگاهی است که جمع ارقام آن با جمع ارقام ابجدآن یکی میشود ودر واقع خاصیت و مقام ظهوری و معنای آن از جایگاه دریافت میشود. در چهارضلعی سه عالم فوق همانطور که ذکر شد،قطرها چه از طرف عمودی وافقی وچه از راس اضلاع همه در جمع عددی 10و100و1000میشوند.که درواقع کل وجود در ید قدرت عدد10و100و1000 است که همه به وحدت یک قدرت مطلق خداوندی اداره میشود؛پس ذره ای ازخلقت نیست که در عشر نباشد.

درجایگاه اعداد در الفبا ،اعداد از یک تا 28 میشوند ودر مقابل حروف توازن خود را نشان میدهند مثلا حرف غ = 1000 در جایگاه عددی 28 میشود.اما نکته  مهم این است که اگر ارقام 28 را جمع کنیم 10 میشود(10=8+2) این خود نمایشگر اصل عدد است که همانطور که نوشته شد از عدد یک تا 10 عدد ابجد و جایگاه عددی حروف با هم مساوی هستند. یعنی حرف الف که عدد ابجدش یک است جایگاه عددیش هم یک است . پس حروف ابجد،هوز، حطی عددابجد یک تا ده را به ترتیب دارند که با جایگاهشان مساوی است. این ده حرف و ده عدد،رمز حروف الفبا هستند و گنج عشر و تمام زیباییهای معارف را در خود جمع کرده اند بطوری که عدد ده همانطور که قبلا ذکر شد تمام زوجها وفردها و تمام جنسیتها یعنی مؤنث ومذکر رادر خود دارد وعددی بسیار کامل وجامع وعجیب است .

این اعداد یک تاده هم بصورت افقی وهم بصورت عمودی در گنج عالم بالا ظهور دارد. ازنام مبارک احدجل جلاله که کنز الله است به عددابجد13 که جایگاه عددی حرف م ظهور دارد وجمع ارقامش 4 میشود(4=3+1)و عدد 4 جمع کننده ی همه ی اعداد یک تاده شد یعنی (10=4+3+2+1)و اینجا گنج عشر و دهه ی طُهر وحقیقت اسمائی و صفاتی  وجودهای نورانی و مقدس چهارده معصوم(ص) خلق شده اند که به نام مبارک پنج تن (ص) جمع کننده اسرار کائنات و نفس واحده گردیده اند و تمام خلق از این نور مبارک خلق شده است(سوره مبارکه نساء آیه یک:"یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها وبث منهما رجالا کثیرا ونساء . . ." )

تجلی نام مبارک احد ، به نام مبارکش واحد است که این اسم نورانی مظهر کل کثرات است که به عدد ابجد19 ظاهر میشود که جمع ارقامش ده میشود (10=9+1) پس عدد گنج و کنز عشر به عوالم ظهوری کثرات را تجلی می دهند و این گنج هم همان وجود مطهر معصومین صلوات الله علیهم اجمعین و گنج قرآن است که به عدد 19 حروف در ظاهر و باطن قرار میگیرند. عدد بسم الله الرحمن الرحیم ( 19 حرف ) و تعداد حروف نامهای مبارک پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین ( 19حرف ) که در درسهای بعدی بطور کاملتر توضیح داده خواهد شد . تمام گنج یک تا ده را خداوند کریم در حرف یای کلمه دنیا قرار داد و این گنج عشر و دهه طهر و وجود مقدس چهارده معصوم (ص)عالم دنیا را مزین کردند ؛ دنیا شد کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا ؛

نکته:احد=13=(4=3+1)=(4+3+2+1=10

                      واحد = 19 = (9+1 =10

تمام گنج در حرف یای دنیاکه ی=10 ،پس سه دهه طهر ظاهر شد که روی هم عدد 30 را در خود جمع کرده است در واقع اصل عدد یکِ خداست که همه در مجرای توحید همه ی مخلوق را بخود میخواند : انا لله و انا الیه راجعون . عدد30 رمز عدد 13گنج احدیت است زیرا:

1 اینکه اگر یک را به حروف بنویسیم عددابجدش 30 میشود  {30=10+20 (20=ک)(10=ی)} همان منظور توحید است .

2   30 برابرعددابجد حرف ل است و حرف ل بتنهایی یعنی برای  ملکیت خداوند کریم و مالک بودنش را ( مالک یوم الدین ) در دنیا و آخرت در خودنشان میدهد و جالب است جایگاه عددی حرف ل= 12 است . خداوند قادر منان انسان را در تمام ساعات و دقائق عمرش در حرف 30 = ل قرار داد . چنانچه (30=یک ) یک سال برابر 12 ماه ( 12 جایگاه عددی حرف ل است )و هرماه 30 روز است و اگر ارقام عدد 12 را باهم جمع کنیم میشود 3 (3=2+1) ؛ پس هر فصل 3 ماه دارد و یک سال 4 فصل که عدد 4 برابر گنج عشر است . پس همه مخلوقات چه زمینی و چه آسمانی در حرف ل مجرای توحید غرقند و آن حمد خداوند کریم است .

3 عدد 13 در اصل خوانده میشود سیزده به حروف، یعنی برای عالمیان بالاترین تحفه؛ سی زده شده است .  (که همان گنج سه تا اعداد یک تا ده است)

4- اگر عدد سی رابه حروف بنویسیم عددابجدش میشود 70 {70=60+10 (10=ی)(60=س)}که70 برابرعددابجد حرف ( ع ) است و برابرعددابجد نام مبارک یا مهدی (عجل الله تعالی فرجه) و برابر عددابجد احکام است . در واقع اگر کسی بخواهد بنده و عبد خالص خداوند کریم شود و به قرب او برسد باید موحد شود و راه ندارد مگر از باب طهارت و آن میسر نمیشود مگر با عمل به احکام قرآنی که در 30 جزء تدوین و مکتوب شده است .

5 اگر بخواهیم در قرآن وارد شویم باید از ظاهر به باطن برویم یعنی از ظلمتوارد نور شویم . ظلمات ؛ حیوانیت ها و کفرها و نجاست ها و پلیدی ها است که آن با گفتن دو شهادت : اشهد ان لا اله الا الله  (جل جلاله ) و اشهد ان محمدا رسول الله ( صلوات الله علیه وآله و سلم ) از نجاست ظاهری و کفر پاک میشویم ولی شرط با طهارت رفتن به عالم آخرت شهادت سوم است ( همان اتممناها بعشر ) اشهد ان امیر المومنین علیا ولی الله (علیه السلام ) است . این شهادت را مستحب دانسته اند چنانچه علمای سنی مردم را از گفتن آن نهی میکنند اما رمز اینست که دنیا محل انتخاب است و شیعه شدن به ولایت شرط به طهارت رسیدن در محل طاهران در بهشت است پس هر کس باید خود انتخاب اتممناها بعشر را داشته باشد .

6 سه تا دهه راخداوند به ماداده است. کتاب آسمانی قرآن در 30 جزء را آسان در دسترس ماقرار داد.اما دهه ی طُهر رانگه داشتن،یعنی عمل خالصانه ومعرفت به تمام این زیبائیها را باید خودمان برای خود،که درقیامت باب طاهران است بفرستیم. پس با این دهه اتممناهابعشر ، رسالت آمدن ما به این دنیا و به سلامت وارد شدن ما به عالم آخرت و درجایگاه قرب به عدد یک تاده عمل خالصانه مارا به اربعین عمل یعنی بهار گنج الهی می رساند.

7 خداوند کریم درسوره مبارکه انعام آیه 160 می فرماید:"من جاء بالحسنة فله عشر امثالها . . ."اگر باخودت عمل نیکو (سلامت گنج عشری که به ما داده شد)باخودت آوردی ،خداوند کریم پسِ آن 10 (اتممناهابعشر) را به ما عطا می فرماید تا ما به طهارت اربعین وارد عالم آخرت شویم.

نکته:در الفبای فارسی هم حرف اول الف وحرف آخر (ی) است که در عربی به عدد ابجد 10 خوانده میشود وگنج عشراست. 

درنتیجه اعداد یک تا ده به ما نشان میدهد که وقتی به 10 رسید اگر ارقام 10 راجمع کنیم یک میشود(1=0+1) پس ،از یکِ خدا آمده ایم و به یکِ اوبرمیگردیم.آنروز که آمدیم پاک وسفید و بی غلّ وغش بودیم، خوش به حال کسی که دربرگشت هم به همان حال عود کرده باشد. این سخن گهربار حضرت علی(ع)است که هر روزی که گناه نکردید عید واقعی شماست. یعنی گناه نکردن ،عود کردن به طهارت اولیه خودمان است و این عیدی بزرگ است.روز قیامت چه بخواهیم وچه نخواهیم همه به یکِ وجود خودمان با تمام کوله بار میرسیم. آنروز خودمان هستیم و حساب وکتاب که به ما عود میکند وآنروز روزمعاد است .

جالب است که عدد ابجدقیامت =551 میشود وجمع ارقامش 11 (11=1+5+5) که 11=عددابجد کلمه مبارک هو و حج است. آنجا معلوم میشوددر دنیا گرد چه چرخیده ای و نفست را قربان اَمر خداکرده ای یا امر خدا را قربان نفست کرده ای؟ در هر صورت به( هو ) میرسی. جایگاه عددی قیامت = 65 میشود که برابر عددابجدکلمه دنیا است که قیامت جایگاه تجلی زندگی دنیای ماست.

نکته قابل ذکر دیگر اینکه تمام اعداد عمر ما که کلّ کثرات ظاهری و باطنی ونفسی ومالی واولادی و . . . را درخود دارداگرباهم جمع شود وبازهم جمع شود در جواب به عدد یک رقمیِ یک تا ده برمیگردد که همان سرّ وجود است :

 سوره مبارکه الرحمن آیات 26و27 :"کل من علیها فان ویبقی وجه ربک ذوالجلال والاکرام"

گنج عدد 10در باطن عدد7 بوجود امیر ملک وملکوت امام علی ( ع )

همانطورکه قبلا اشاره شد پیامبر عظیم الشان اسلام ؛حضرت محمد (ص) فرمودند:کل محتوای قرآن درسوره ی مبارکه حمد قرار دارد . که شامل 7 آیه است . این آیات را سبع مثانی میگویند(طبق آیه 87سوره مبارکه حجر) . بعد حضرت می فرماید: کل سوره ی حمد در آیه مبارکه بسم الله الرحمن الرحیم است (که 19حرف است و 10=9+1 ). فقط در سوره ی مبارکه حمد،  بسم الله یک آیه محسوب میشود که این نشان دهنده ی عظمت این سوره مبارکه است.  و حضرت در  ادامه میفرمایند: کل محتوای سوره در 7حرف بسم الله  جمع میشود و کل محتوای بسم الله در حرف (ب)است{ این حرف 7صفت دارد}. مجددا میفرمایند :کل محتوای قرآن کریم در نقطه ی زیر بسم الله است و امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) نقطه زیر بسم الله است.که امام علی (ع) خود نیز فرمودند:انا نقطه تحت الباء (من نقطه زیر باء هستم) .

زیرا اوست که ارباب ملکوت 7 آسمان  و 7 زمین ، مربی ملکوت و 4ملک مقرب است که از نور مطهر او خلق شده اند که همان اعداد 10=4+3+2+1 میباشد. و عدد ابجد نام مبارکش 110 است که 100=عدد ابجد حرف قاف یعنی نگهدارنده ، و او نگهدارنده ی عدد10 میباشد. پس خوب فکر کنید تا امام خویش را بشناسید . کلام در وصف ایشان قادر به تکلم نیست ، او ناطق کلام الله است  و او نطق الله است .

به وجود ایشان ، خدای مهربانمان را می شناسیم و از این عالم سفل به مرتبه ی اعلای انسانی و بندگی خداوند سبحان میرسیم . پروردگار عالم فرمود: من اعلا هستم و از نام خود ،  نام او را علی  (ع) گذاشتم.

هر دانه ای اگر بخواهد مفلح شود و سبز شود باید یاعلی بگوید ، علی (ع) مددش دهد تا رستگار شود.

عدد 10 در کلمه ی دنیا از عالم حُب

پروردگار عالم همانطور که اراده ومشیتش قرارگرفت که خود را بشناساند ، مخلوقاتش را بدون نیاز خلق فرمود و اول عالمی که به ظهور ایجاد نمودعالم حبّ بود(عدد ابجد کلمه حب = 10 )عالمی که ظرف معرفت شد و صورت نوری گنج عالم در آن ظهور پیداکرد. بنابراین صورت نزولی آن را در عالم دنیا قرار داد. یعنی در خانه متبرک کعبه و درواقع در جانِ آن (ولایت عظمای چهارده معصوم(ص)) یعنی در وجود مطهر و مقدس امیر المؤمنان علی(ع)؛مولود کعبه و یازده فرزند نورانیش(ع) . چنانچه درباره وجودمکرمش پیامبراکرم(ص) می فرماید : ولایت             امیرالمؤمنین(ع)حصنی فمن دخل حصنی امن منعذابی. ولایت مولا علی(ع)قلعه حصن محکمی است که هر کس لیاقت ورود در آن پیدا کند از عذاب خداوند در امان است در دنیا وآخرت. اما به شرط محبت قلبی به محمد(ص) و آل محمد(ص).

همانطور که گفتیم قلب، خانه خدا در بدن مؤمن است. قلب باید کانون محبت و سلم و دوستی با اهل بیت پیامبراکرم(ص) باشد تا بتواند واقعا خانه خدا در وجود ما باشد. و این قلب ظرف رضای خداست که اگر قلبی در محوریتِ قلب حجت خدا باشد ،هرگز به انحراف کشیده نمی شود و مخلص می شود.

حدیث به نقل از الجواهرالسنیه شیخ حر عاملی(ص303)__ سلیم از عبدالله بن عباس نقل می کند: مردی خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد و عرض کرد آیا محبت علی(ع) برای من فایده ای دارد؟حضرت فرمود:« وای برتو! هر کس او را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر کس مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته و هر کس خدا را دوست داشته باشد خداوند او را عذاب نمی کند. » .

حضرت رسول(ص) از مردم هیچ مزدی نخواستند بجز محبت به خانواده مطهرشان (الا المودة ذی القربی)

ابی بصیر و او از حضرت باقر(ع) و یا حضرت صادق(ع)نقل می کند(در کتاب اسرار معراج از آقای عمادزاده) : که هرگاه میت را در قبر گذاشتند با او شش صورت وارد قبر می شود که یکی از آنها از سایر صورتها نیکوتر و خوش رو تر می باشد. پس یکی از صورتها در طرف راست و دیگری در طرف چپ و یکی در جلو میت و دیگری در پشت سر او و یکی بالای سر و دیگری پایین پای او قرار می گیرد. پس آن صورت که در بالای سر قرار گرفته از سایر صورتها می پرسد شما کیستید؟آن صورتی که در طرف راست میت است می گوید من نماز می باشم و صورتی که در طرف چپ میت است می گوید من زکوة هستم و آن صورتی که در جلورو ایستاده می گوید من روزه می باشم(روزه ی مقبول سپر آتش جهنم است) و آن صور تی که در پشت سر قرار دارد می گوید من حجوعمره او می باشم و آن صورتی که در پایین پا می باشد می گوید من برّ و نیکیِ او می باشم که در حق برادران خود کرده است . پس آن صورتها از صورتی که در بالای سر قرار گرفته می پرسند تو که از ما خوش روتر و خوشبوتری  کیستی؟ می گوید من ولایت و دوستی آل محمد(ص) می باشم. و در کتاب اصول کافی از حضرت صادق(ع)نقل شده که فرمودند:از میت در قبر از پنج چیز سؤال می کنند؛ از نماز ، زکات، حج،روزه و دوستی ما اهل بیت (ص). پس ولایت ما به آن چهار چیز دیگر می گوید اگر از شما چیزی ناقص آمد بر من است که او را تمام کنم.

پس باطن محبت که همان گنج حُب خالصانه و حقیقت دهه طُهر و همان محبت چهارده معصوم(ص)است ، همان عنایت هبه ی پروردگار عالم است که باعث وصل شدن و گشایش و نجات هر انسان مؤ من و معتقد است در دنیا وآخرت که از عالم سرّ به وجود مقدس معصومین(ص)و از مجرای وجود علی ابن ابیطالب(ع)که مولود کعبه است به تمام قلوب پاکان و مؤمنان خالص و از آنجا به لطف و فضل خداوند منان در قبر و تا قیامت باعث این می شود که ما مشمول رحمت و فضل و شفاعت الهی قرار گیریم.

همانطور که در حدیث کسا خداوند به ملک امین؛جبرائیل (ع)می فرماید و این ملک به خدمت پیامبر اکرم(ص)می آید ... فهبط الامین جبرائیل و قال السلام علیک یا رسول الله (ص) العلی الاعلی یقرئک السلام و یخصک بالتحیه و الاکرام و یقول لک وعزتی  وجلالی انی ما خلقت سماءمبنیّه و لا ارضا مدحیه و لاقمرا منیرا ولا شمسا مضیئه و لافلکا یدور و لابحرا یجری و لافلکا یسری الا لاجلکم و محبتکم. پس جبرائیل(ع)فرود آمد و سلام داد به پیامبر(ص) و عرض کرد خدای علی اعلی سلامت می رساند و مخصوص می گرداند تو را به تحیت و اکرام و می فرماید به شما که سوگند به عزت و جلالم به درستی که من خلق نکردم آسمان بنا شده را و نه زمین کشیده شده را و نه ماه نور بخشنده را و نه خورشید روشنی دهنده را و نه فلک دور زننده را ونه دریای روان را و نه کشتی سیار را مگر برای خاطر شما و دوستی شما(اهل بیت عصمت وطهارت(ص)).

که تمام این محبت، رسیدن به شدیدترین محبت که محبت به خداوند منان وکریم و سبحان است.   وَالَّذینَ امَنوا اَشَدُّ حُبًّا لِلّه (سوره بقره-آیه 165 ) وکسانیکه به خدا ایمان آورده اند بالاترین و شدیدترین محبت را نسبت به خداوند دارند. وآن قدر شناسی از محبت بی کران اوست که همه ی مخلوق را در رحمت رحمانیت و رحیمیتش در دنیا و آخرت غرق کرده است.

همانطور که در زیارت عاشورا می خوانیم:انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم . این است وجز این نیست که من با هر کس شما دوست باشید دوستم و با هر کس بجنگید می جنگم  و با هر کس محبت دارید من هم محبت می کنم  و با هر کس دشمن باشید من دشمن هستم.آری! این دوستی واقعی است.

 در حالیکه کلمه ی دنیا خود با 4 حرف ،حامل تمام زیبایی گنج عوالم شد و از آن زیباتر بدن جسمانی انسان کامل ، و به تبع آن تمام انسانها به وسع وجودیشان ظرف گیرنده ی کلّ عوالم وکلّ اسماء وصفات وتمام آنچه خداوند تبارک تعالی وقتی جسمیت آدم (ع)را خلق نمود فرمود: فتبارک الله احسن الخالقین. به خود تبریک فرمود که بهترین صورت و بهترین زیباییهای خلقتش شد و فرمود من انسان را به صورت خودم که همان صورت اسمائی و صفاتی است خلق نمودم و او را خلیفه ی خود در زمین قرار دادم " انی جاعل فی الارض خلیفه"همانا این است و جز این نیست که من قرار دادم او را خلیفه و جانشین خودم در زمین .

کل حقیقت سرّ عدد 14یعنی گنج 4روی 10،ولایت و خلافت مطلق از جانبپروردگار عالم مخصوص به 14 معصوم(ص)است {ائمه معصومین(ص) انسانهای کاملند}و این عزیزان استثنا از همه ی خلقت هستند حتی پیامبران واوصیائشان(ع)از انوار مقدس ایشان خلق شده اند. وخداوند درباره ی این 14نور مقدس در آیه 33 سوره مبارکه احزاب میفرماید:"انّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهّرکم تطهیرا" (اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم)این است و جز این نیست که من اراده کرده ام که از اهل بیت پیامبراکرم(ص)تمام پلیدیها را پاک کنم ؛پاکی که هرگزدر آن آلودگی نخواهد آمد(الی یوم القیامه). در واقع پروردگار عالم که کل ظهور و تجلیاتش را در عالم سرّ در باطن سبّوحیت و قدّوسیت ذات اقدسش متجلی فرموده بود،این حقیقت تطهیر را در جان ذره ذره های عالم با تسبیح وتهلیل وتکبیر و تنزیه ظهور داد.وفرمود: " یسبّح لله ما فی السموات و الارض"تسبیح میکنندبرای خدا تمام آسمانها وزمین وآنچه درآنهاست. وجود مقدس 14معصوم (ص)را الی یوم القیامت به طهارت اظهار فرمودیعنی ذره ای در این عالم خلق نشده مگر در باطن طهارت ، حال خواننده ی عزیز از شما می پرسم؛در این( دنیا ) که خود کلمه ی استثنایی است و حرف (ی)دنیا که برابر عدد(10) گنج الهی است و در خواندن کلمه ی دنیا کاملاٌ اظهارمیشود،آیا ذره ای وجود دارد که از بطن حقیقت ولایت جدا باشد؟

کلمه دنیا در گنج عشر

در کتاب راز دنیا بطور کامل توضیح داده ام. بر طبق درس تجوید ،نون ساکن پشت حروف یرملون باید ادغام شود.در حالیکه در کلمه ی دنیا نون ساکن پشت (ی) کاملاٌ اظهار میشود(کلمه ی دنیا از کلمات استثنا است)عدد ابجد حرف(ن)=50 و جایگاه عددیش در حروف الفبا = 14 میباشد. و یکی از اسرار حروف در مقام عددیش، جایگاه آن است زیرا با ذیقعد هر حرف ،حقیقتِ اسراری آن ظاهر میشود. عدد14 که سرّ گنج کائنات است در حقیقت باطن جایگاهی حرف (ن) است. یعنی همان گنج ِعشر، همان گنج 4روی 10 وهمان سرّعدد5 . امیدوارم خوب معنای کلمه دنیا را درک کنید. حرف (ن) یکی از سرّی ترین حروف الفبا ست زیرا پشت ِتمام حروف قرار میگیرد ؛ پشت 6حرف  اظهار میشودکه حروف حلقی هستند(ه ء ح-ع-غ-خ) ، پشت 6 حرفِ یرملون که قرار بگیرد ادغام میشود(ی-ر-م-ل-و-ن) ، پشت 15حرف که قرار بگیرد اخفا میشود(س-ش-ص-ض-ط-ظ-ت-ث-ف-ق-ج-ز-ک-د-ذ)و پشت ِ یک حرف (ب)که قرار گیرد قلب میشود یعنی دگرگون میشود و از حالت نون به میم تبدیل میشود(در اصطلاح میگوئیم قلب به میم میشود) .

پس اگر در دنیا نمی آمدیم به حقیقت گنج وجود و اسرار حروف عملمان نمی رسیدیم. وقتی در دنیا وارد میشویم از ثانیه ای که نطفه ی ما بسته میشود ، تمام حیات ما پشت نون ساکن دنیا قرار میگیرد و به صُوَر مختلف معنا و حیات واقعی را پیدا میکند( در هر زمان به یک نحو) ؛ در شکم مادر، در تولد و زندگی کودکی،درنوجوانی و جوانی و در بقیه عمر، عالم خود را دارد و در هر زمان صورت اصلی ِعمل زمان خود را برای ما نشان میدهد.

اما یکی دیگر از اسرار نون، شکل ظاهری منحصر به فردی است که به صورت تنوین دارد-ٌ--ٍ---ً- (به صورت دو زبر، دوزیر، دوپیش) و در تمام حروف ظاهر میشود و همان معانی و کاربردها را شامل میشود.دیگر اینکه 2مخرج کلامی دارد؛ یکی در بینی که غُنه خوانده میشود و یکی در فک پایین جایی که زبان به پشت دندانهای زیرین اصابت میکند. در واقع حروف الفبای عربی 28تاست(2 تا 14 تا=28 )پس در عالم اسرار صورت نورانی کنز الهی ، صورت باطنی نون را شامل است یعنی تنوین و در خلقت روی زمین در دنیا مخرج دهانی را شامل میشودو حامل گنج(14) یعنی 4روی 10 را در دنیا ظاهر میکند. پس تمام سرّ خلقت در یک کلمه قرار دارد و آن هم (ن و ن) است که در واقع در جایگاه حروفی میشود 14و14= 28 در همه ی مخلوقات عوالم ظاهر میشود. خانه خدا روی محلی ساخته شده است که ذیقعد تولد خشکی روی آب است و آن روی حرف (و)میباشد چون پروردگار عالم فرمود:انّا لله و انّا الیه راجعون. حرف (و)حرف وصل است و عالم ماقبل را به عالم مابعد وصل میکند. واو وقتی است که خشکی کشیده شده یعنی دحو الارض شده است (واو =13 ) پس کره زمین عدد 13 را حامل شد که همان 4=3+1 یعنی گنج ذات احدیت10=4+3+2+1 یعنی 4 روی 10 وحقیقت ولایت ،اسرار لایتناهی پروردگار عالم بر عالم اسفل السافلین جلوه کرد. شاید بتوان این طور تعریف کرد که انسان معمولی فاصله اش تا انسان کامل از اسفل السافلین تا لایتناها است . آن بزرگواران نور بدون ظلمت هستند وما ظلمت ونور { نور ما همان روح قدسی پروردگار عالم است ( انی نفخت فیه من روحی ) وظلمات ، جسمیت و حیوانیت ما است}.

خشکی در واقع ساحل نجات و محل به کمال رسیدن انسان و سکوی پرواز از عالم سفل به عالم اعلا علیین است . خلاصه خشکی جسم است برای آرامش روح انسانی و به کمال رساندن آن و حقیقت ذیقعد هر موجود زنده ای در این دنیاست .

کلمه دنیا با حرف( د ) شروع میشود ( د = 4 ) در ضمن اینکه کلمه دنیا 4 حرف است به معنای کامل رابع و حقیقت عشر و 4 روی 10 و طهارت 40 و تمام گنج رحمت الهی . عدد ابجد حرف د = 4 است و عدد 4 یعنی خزانه گنج الهی که از روی چهارچوب خلقتی بر 4 ستون عددی حرف ( د ) دنیا ظهور پیدا کرده یعنی گنج عشر و در واقع 4 روی 10 ظاهر شده است . عالم خلقت بر ( د ) وحدت وجود او خلق شده . حرف ( ن ) دنیا همانطور که گفته شد در جایگاه عددی حروف الفبا = 14 است یعنی همان سرّ عشر پس ولایت عددی 14 نور مقدس که منت پروردگار عالم است که بصورت جسمانی در دنیا حضور و ظهور پیدا کردند تا همه انسانهای آزاده و عاقل را در ظل گنج الهی با شیعه و پیرو شدن وجودهای مقدسشان و نیز عمل به آیات قرآن  (حقیقت 14 ) آنها را به هدف خلقت یعنی خلیفة اللهی برسانند ودر نتیجه انسانها ، بدون ظلمات حیوانی شوند ودر ضمن ازنظر حروفی وعددی به حقیقت گنج الف وجودیشان در کلمه دنیا نایل شوند و نمره یک عدد الف خود را بستانند چون انسان نسبت به همه مخلوقات ، درجه ی یک است ( اشرف مخلوقات است ) . اما به شرط امتحان عشر ؛ گذر از حرف  (ی) دنیا با گرفتن مقام مهدویت

امیدوارم متوجه شده باشید که حرف نون ساکن در باطن کلمه دنیا ،همان گنج 14معصوم(ص) است که ولایت مطلقشان از عالم سرّ در ارض دنیا اظهار میشود و تمام حروف خلقت از وجود ایشان به مفهوم و معنای واقعی خود میرسند. و انسانها بالاخص در جایگاه انسانی که دارای اختیارند باید  شیعه و پیرو این عزیزان شوند تا اعمالشان در قیامت با ولایت و امامت این بزرگواران ، مفهوم و معنای بهشت را دارا شود . والا جدایی از این عزیزان، جهنم است . قابل توجه که انسان از نظر زمانی و جسمانی ، از نظر عمر گرانمایه اش و خلقتی ، تمام رحمتهای واسعه ی خداوندی پشت گنج نون ساکن و ثابت دنیا، بالفطره به او میرسد .

حرف (ی) = 10 یعنی گنج عشر میباشد ، در اصل 4 روی 10 . این دهه ، دهه یطُهراست . پس نتیجه میگیریم در کلمه دنیا ؛ ( د ) = 4 که 10 = 4 +3+2+1 پس 4روی 10 = 14 ____عدد ابجد ( ن ) = 50 و جایگاه آن = 14 برابر 10=4+3+2+1 پس 4روی 10 = 14 ___( ی ) = 10 برابر 10=4+3+2+1 یعنی 4 روی 10 = 14 __ ( الف ) =1 = یک برابر گنج الف یعنی رسیدن به عدد واحدیت ( واحد = 19 ) است . جمع ارقام 19 برابر 10 میشود ( 10=9+1 ) یعنی 4 روی 10 = 14  . درواقع کلمه دنیا بصورت کلی کلمه که چهار حرف است و یکبار چهار حرف دنیا بصورت ( د ن ی ا ) در گنج عددی حرفی هرکدام کامل و به سرّ عوالم 4 روی 10  در جمع حروفی آن ظهور دارد . پس در واقع حقیقت دنیا به 5 معنا ، 14 است ( چهار معنی تک تک حروف و یک معنی کل کلمه دنیا که 4 حرف است ) 70 = 14 × 5 که تمام دنیا لیل است زیرا عدد ابجد لیل = 70 است و همچنین عدد ابجد حرف ( ع ) = 70 و دلالت به عین ولایت حضرت علی(ع)  وحضرت فاطمه (س) و فرزندان گرامیشان دارد . لیل در دنیا یعنی شب ، عالم دنیا ظلمانی و اسفل السافلین است شاید یک دلیل ظلمانی بودنش که خاک است ( یعنی جسمیت ) این می باشد که فقط کره زمین جاذبه دارد و دنیا رنگ سیاه را به خود گرفت ( رنگ سیاه جذب کننده تمام رنگهاست ) و رنگ کامل است ، پس جذب کننده تمام نعمتهای عالم سرّ و آسمانها و زمین است که نزولات رحمت الهی را به تمام ظرفیت بصورت استعداد جذب میکند و از زمین است که تمام گنج الهی بصورت چهار فصل در سال ظاهر میشود و تمام گنجهای خاک را بصورت طبیعی از خود با رشد نمو ( یعرج فیها ) میکند و باطن آن آمدن تمام مرسلین و اوصیای الهی و کتابهای آسمانیست که در دنیا نازل میشود .

در ضمن جان طهارت به عدد پنج تن ( ص ) همان عدد 14 که برابر 40=10×4 . عدد ابجد قسم = عقل = (ر) = 200 که 200=40×5 است ، همانطور که در بالا ذکر شدحقیقت دنیابه 5معنا14 است(70=14×5) وبه عبارت دیگر میتوان گفت 200=40×5 ، که حقیقت طهارت و دهه ی طهر ظاهر شده(دنیا 4حرف است و 4 پایه 40 ) و همان 4 روی 10 ،40=10×4 .

عالم در گنج ولایت غرق است

 از مبحث بالا چند درس میگیریم :

  1. وجودهای مقدس بلاواسطه رزق وحی که پاکترین و نورانی ترین روزی است ( رزقاً حسناً ) از پروردگار عالم میگیرند ( واز وجود مقدسشان که واسطه ی خلق هستند ) به تمام مخلوقین از جماد و نبات و حیوان و انسان و ... میرسانند . پس ساحت مقدس ایشان همیشه طاهرند و با زبان ساده بگویم که هرگز بدون وضو و غسل نمیشوند ، شاید بپرسید چرا ؟ زیرا این عزیزان انسان کاملند و عاری از هر نوع نجاسات حیوانی هستند ( طبق آیه 33 سوره مبارکه احزاب ؛ آیه تطهیر )

2-خداوند در آیه ی مبارکه ی آیت الکرسی میفرمایند : لا تأخذه سنه ولا نوم . یعنی هرگز خواب که هیچ ، بلکه چرتشان هم نمیرود . برای ما انسانهای معمولی خواب یکی از مبطلات وضو است زیرا ما از خود بیخود میشویم . حال که وزنه ی سنگین خلقت بوجود این عزیزان بستگی دارد آیا میشود لحظه ای چرت داشته باشند ؟ پس همه ی عالم زیرورو میشود!

3-وقتی در زیارت صبح روز جمعه ( در مفاتیح الجنان ) میخوانیم : آمنت بسرّ آل محمد علیهم السلام، یعنی چه؟ باید هر مسلمان شیعه اعلام کند ایمان دارم به خداوند متعال و ایمان آوردم به پیامبر و خانواده محترمش (ص) و ایمان آوردم به سرّ اهل بیت پیامبر (ص) .

 

4- وقتی به آقا امام زمان (عج) سلام میدهیم میگوئیم : سلام بر امام انس و جان والسلام علیک یاخلیفة الرحمن السلام علیک یا امام زمان (ع) امیدوارم خوب دقت کنید ؛ پس اوست که امام زمان است یعنی زمان، پشت ِ ولایت او روزیِ رزق میگیرد و ولایت بر انسانها و جان آنان دارد و او خلیفه برحق پروردگار عالم برما انسانها و همه ی موجودات و مخلوقات است ( بقیة الله ولی الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف )

5-در حقیقت وجود مقدس معصومین (ص) امامان مبین و قرآن ناطق ما شیعیان و کتاب آسمانی ما قرآن مجید امام صامت ، صراط مستقیم و نور هدایت از جانب پروردگار عالم برای ما هستند .خداوند در کتاب کریمش میفرمایند: لا یمسّه الا المطهرون ( آیه 79 سوره مبارکه واقعه ) بدون طهارت قرآن و همینطور ساحت مقدس معصومین(ع) را مسّ نکنید یعنی تماس نگیرید . همانطور که بدون وضو و طهارت دست زدن به آیات مبارک قرآن حرام است ، دست زدن به اسماء مبارک پروردگار عالم که تمام معصومین(ص) اسماء الله و همه آل الله هستند نیز بدون وضو و طهارت حرام است .

6- جای بسی افتخار است برای ما شیعیان که پیرو چنین رهبران و امامان پاک و معصوم هستیم که با شیعه ی واقعی شدن این عزیزان میتوانیم بنده و عبد خالص پروردگار عالم شویم ، یعنی از رضای قلب ولی زمانمان حضرت مهدی(عج) به رضای پروردگار بی همتای خود برسیم . اللهم الرزقنا .

همین جا متذکر میشوم که خداوند متعال در آیه ی آخر سوره مبارکه کهف میفرمایند : قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما الهکم اله واحد فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا ولا یشرک بعبادة ربه احدا

پیغمبرم بگو اینست و جزاین نیست که من هم مثل شما بشر هستم اما رزق من وحی است از سوی پروردگار یکتا... .

انسانها باید بدانند که هیچگاه مرتبه مقام معظم 14معصوم(ص)را با خود مقایسه نکنند زیرا همانطور که ذکر شد این بزرگواران در مقامشان آیه تطهیر نازل شده و از ظاهر و باطن تطهیر هستندیعنی در بدن مطهرشان نجاست نیست و پروردگار عالم لباس جسمانی از جنس طهارت بر روح مطهرشان قرار داد نه مثل بدن ما که اگر ذره ای شکافته شود عین نجس خون از آن بیرون بیاید نجس است . تمام قرآن حقیقت وجود مقدس آنهاست، ایشان رزق نورانی وحی را حامل هستند ودر مقام قرب ، هرگز تنزل ندارند چون هادی انسانها در مرتبه اسفل السافلین دنیا هستند. در ضمن اینکه زوجیت آنها را مثل خود نپندارید و سخنی نگوییدکه مسئول هستید.ایشان از تمام هوسرانیها و دنیا پرستیها مبرّا هستند{مثل خانم مریم(س) که تمثیل بارز پروردگار عالم در سوره مبارکه مریم است که ایشان برگزیده و تطهیر است.فرزندش بدون پدر متولد شده و حضرت عیسی (ع)در بدو تولد پیامبر بود و کتاب وپیامبری خود را اعلام کرد:انی عبدالله اتانی الکتاب (این است و جز این نیست که من بنده ی خدا هستم  وبا خودم کتاب آسمانی آوردم) } .

 وقتی پیامبر مکرم اسلام(ص) مسجد النبی را ساخت ، مسلمانان آن زمان بخاطر اینکه سریع در خدمت ایشان حاضر شوند درهای منازلشان را در مسجد باز کردند. وحی نازل شد که پیامبرم بگو همه درهای خانه هایشان را از مسجد ببندند زیرا با نجاست نباید وارد مسجد شوند و فقط یک در ؛ آن هم درِخانه ی امیرالمؤمنین علی (ع) و فاطمه زهرا(س) باز باشد زیرا آن منزل ، محل رفت و آمد  ملائکه و نزول وحی الهی و حقیقت تطهیر است(که آن در، امروزه در مسجدالنبی (ص)باب الجنةنام دارد) و امیرالمؤمنین علی(ع) مولودکعبه،در بهترین ومقدس ترین نقطه ی روی زمین یعنی خانه ی خدا (کعبه)تولدیافته است وبرای  وجود مطهر حضرت زهرا(س) نیزاز طرف پروردگار عالمیان به پیامبر عظیم الشان (ص) امر میشود که 40روز روزه بگیر وشبها به عبادت باش تا بالاترین و بهترین عطیه ی عالم را به شما دهم یعنی خانم دو عالم ؛ فاطمه زهرا (س). درتعجبم که برخی افراد چگونه میتوانند خانواده ای که آل الله هستندرا با خود مقایسه کنندو خیلی حرفها بزنندکه باید استغفار کنند. امیدوارم بتوانم ذره ای از وظایفم را نسبت به موالی خود یعنی معصومین (ص) ادا کنم. خواهشمندم درس را خوب مطالعه کنید تا بخوبی درک کنید که این فهمیدن وظیفه ی هر مسلمان شیعه و متعهد است.

حال ببینید دنیا چه عظمت وجودی دارد و این نام پر معنا و زیبا چه گنجی را در خود نهان داشته است ! همیشه همه ی انسانها در طلب گنجی بوده اند وهستند وخواهند بود تا به آرزوهایشان برسند. اما نمیدانند که پروردگار عالم این گنج را در4ماه و ده روزگی جنینی(یعنی 4روی 10)در  وجودشان ارزانی داشته وبا ورود در دنیا به حیات دنیایی هم وارد گنج میشوند و با رسیدن به حقیقت بندگی در ظلّ تشیع برمحمد و آل محمد(ص) به این گنج واصل میشوند.پس هر کس که در دنیا زرنگ باشد یعنی اطاعت محض پروردگار عالم را انجام دهد به گنج دست پیدا میکند تا الی یوم القیامت به بالاترین و بهترین ارزشها و مقامها و تمام آرزوهایی که فکر آن هم در سر نمی گنجد می رسد؛ یعنی به قرب الی الله و به روزی نورانی ِعند ربهم یرزقون و به اذن خداوند رحمن و رحیم به جایگاهی که جز خاصان به آن راه ندارند میرسد(فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر)

تعریف عدد10 از نظر حرف( ی ) وتعریف عددی وجود مقدس امام حسین (ع)

قبل از شروع این مبحث ،به حدیثی از کتاب شرح مناقب از استاد محی الدین عربی (صفحه 208)درباره وجود مقدس امام حسین (ع) اشاره میکنم. قال الشیخ محی الدین : " و علی المتوحّد بالهمّة العلیا، المتوسّد بالشّهود و الرّضا، مرکز عالَم الوجود سرّ الواجد والموجود، شخص العرفان العَیان ، نور الله و سرّه الاتمّ، المتحقق بالکمال الاعظم نقطة دائرة الازل والابد، المتشخّص باَلِِفِ الاحد فاتحة کتاب الشّهادة والی ولایةالسّیادة الاحدیّة، الجمع الوجودی الحقیقة الکلّیة الشّهودی کهف الامامة صاحب العلامة کفیل الدّین ِ، الوارث لخصوصیّات سیّدالمرسلین، الخارج عن محیط الاَین والوجود، انسان العین لُغزالانشاء، مضمون الابداع مُذوّق الاذواق ومُشوّق الاشواق ، مطلب المحبّین و المقصد العشّاق المقدّس ،عن کلّ الشّین، ابی عبدالله الحسین الشّهیدصلوات الله وسلامه علیه ".

حاصل ترجمه : صلوات نامیات ِ حضرت حق تعالی شانه وتحیات زاکیات ِملائکه و حاملین عرش برآن ذات پاک و گوهر تابناک باد.که در میان افراد کائنات با همّت علیای خود،متوحّد ودر مقامات قرب حق بوساده ی شهود(روی نازبالش استراحتگاه مشهوداست یعنی بالاترین مقام آرامش در پیشگاه قرب الهی) و رضا متوسد(به آرامش کامل کنایه از این که سر به بالین استراحت ابدی گذاشت)است، اوست مرکز عالم وجود(همان محوریّت که مذکورشد) و حقیقت واجد وباطن موجود است، شخص مجسّم معرفت و حقیقت آشکار ، نور حضرت کردگار ، سرّ اتمّ الهی ودارای کمال اعظم (بلوغ نه وباطن ده، که همان گنج عشر یعنی 4روی 10 وجود 14 میباشد)غیرمتناهی مرکز دایره ی ازل و ابد که در اوّلیه وجود متلبّس است به لباس تشخّص (که کفن او لباسش بود) الِفِ احد (همان الف وجود)آغاز کتاب ناسوت (یکی از اسماء دنیا) شهادت والی ولایت ملکوت، سیادت در مقام جمع الجمع وجودی(که صاحب نُه ذریه است) صدر نشین محفل احدیّت (بعنوان گنج عدد 10) در منزل الفرق شهودی حقیقت کلیه (کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا) موجود بهر کثرت کهف امامت (الکهف الحصین =پناهگاهی که هرگز ویران نمیشود)صاحب علامت نگهبان (ثاراللهی) دین ،وارث مختصّات حضرت سیدالمرسلین(ص)خود رتبه ی آن ذات پاک،بالاتر از رفعت افلاک است  و بیرون از عالم زمان و خارج از فضای مکان (یعنی بهشت) و در معنی چشم بینای حقیقت هستی (عین الله) انسان (چگونه شرح این حقیقت را توانم داد؟!که لُغز یعنی معمای عالم ایجاد و یا گشاینده ی معمای کلام الهی است) و حاصل مضمون نشاه ابداع(کل حروف واعداد) ذوق بخشنده ی ذوقها(یا افراد باذوق) و بشوق آورنده ی اشواق مطلب احباب (دوستداران)و مقصد عشاق، منزه است از هرگونه نقص و شین( حرف شین صفت افشاکنندگی داردکه عدد ابجد شین=360 پس در واقع افشاکننده ی (س) است زیراعدد 300که همان عدد ابجدحرف(ش) است، افشاکننده میشود برای عدد60که برابربا عدد ابجد حرف (س)است و حرف (س) قلب قرآن است و ابا عبدالله الحسین نیز قلب کننده ی عالم از نون ساکن به میم است چون خود باب الفتوح کتاب الله است و هم با شهادتش پاک کننده گی عین نجاست حیوانیت ما انسانها را به کمال طهارت عین پاکی انسانیت عنایت فرمود.هم چون ثارالله است و قلب قرآن به نام سین است زیرا این خون ، مایع حیات ِ طیبِ انسانهاست و پیام آورنده ی همه ی زیبائیهای قرآن است . همانطور که قلب دائماٌ در خون میطپد ومرگ را به حیات ،قلب میکند اباعبدالله الحسین (ع) هم تمام عاشقان را از مرگ عمل به حیات آخرتی و رضای خدا میرساند). به نام نامی و لقب گرامی ابی عبد الله الحسین الشهید(ع) ارواحنا له الفداء. 

 منظورم از معانی حدیث شرح کامل حقیقت این درس است . امام حسین(ع)معصوم پنجم ماشیعیان است(به عدد5) و ایشان صاحب 9 است(9ذریه در بطنشان قرار گرفت) پس 14=9+5 که جمع ارقام 14 هم برابر5 میشودو از طرفی به عدد 10 به دنیا آمدند(بلوغ حیات انسانی و تولد زنده در آخرت)یک خودشان +9 ذریه در بطنشان و به معنای دیگر عدد 9روی 10 هم هستند یعنی 19که(10=9+1)میشود (19=عدد ابجد کلمه مبارک واحد) . عدد 10 به عربی ،عشر خوانده میشود وایشان خود ،در ظهر عاشورا برپاکننده ی همه عاشوراهای عالم برای تمام انسانهاست(الی یوم القیامت).جالب است که حروف کلمه عرش با عشر یکی است و ایشان است که با عدد 10 خویش ،وصل کننده ی عالم عرش به عشر ِدنیاست. یعنی عالم اعلی را به عالم سفلی تجلی داد. راه رساندنِ تمام ِگنج و سرّالاسرارذات احدیّت پروردگار عالم را به تمام انسانها و در عالم سفل(دنیا) به باب طهارت ظهور داد تا به مقام "عند ربّهم یرزقون " ( نزد پروردگار عالم روزی بگیریم) هادی و امامِ راه باشد و این هدف متعالی را محقق ساخت.

عدد ابجد کلمه عرش وعشر =570 است ، 500=عدد ابجد حرف (ث) که ملکش میکائیل (ع) ملکِ روزی است . امام حسین (ع) هم رزقِ خونِ حیات الهی هستند چرا که ایشان مقام ثارالله را دارا هستند. 70=عدد ابجد حرف (ع) که در قرآن کریم در هفتاد آیه مبارکه وبا هفتاد معنا ظاهر شده است. عین یعنی چشم وچشمه،که هم چشم به باطنِ انسانهای بینا داد و هم چشمه ی حیات به همه ی لب تشنگان حقیقت و طریقت.پس در این دنیا نیاز به عین(چشم) است وعددِ500=ث ،روزیِ رزقِ این عین است، چشم بینایی که راه را از چاه تشخیص میدهد. از طرفی 70= عدد ابجد کلمه (احکام) الهی است که تمام اوامر الهی بصورت امر به معروف و نهی از منکررا در خود جای داده است. در ضمن 70=عدد ابجد کلمه (لیل) نیز میباشد که دنیای سفل،لیل است و در قرآن کریم آیاتی درباره ی لیل آمده وپروردگار عالم  اهمیّت آنرا ذکر میفرماید. پس همانطور که از کلمه (عرش) برمیاید،بالاترین مقام و مرتبه ی عالم بالاست جایی که اراده و مشیّت پروردگار عالم به عالمِ عرش میرسد بعد ،کرسی و عوالم پایینی تا در عالم دنیا و عددِ عشر(10)گیرنده ی همه این نزولات و برکات است یعنی در حرفِ(ی)دنیا که برابر10 است . ظرفِ قابلی که با امامت امام حسین(ع) وهمه ی معصومین(ص)راه را از دنیا با عمل خالصانه تعالی میدهدتا در نزد پروردگار به مقام عند ربّهم یرزقون ،برسند و باقی وابدی شوند. نکته: عدد ابجد کلمه "یا مهدی (ص) " برابر با 70 میباشد پس عشر،مداومت دارد تا زمان آقا و مولایمان امام زمان (ص) و همیشگی است.

جایگاه عدد ی کلمه عرش  و عشر =57  است که اگر جایگاه عدد ی عرش و عشر راباهم جمع کنیم 114 میشود(114=57+57) که برابر کلّ سوره های قرآن است . سن مبارک امام حسین(ع) 57 سال است {سن مبارک امام حسن(ع) 47 سال است که برابر جایگاهِ عددی نام مبارک امام حسین(ع) میباشد و عدد ابجد وجایگاه نام مبارک امام حسن(ع) در جمع عددی 10 میشود(10=8+1+1 و10=7+3)} ، آقا امام سجاد(ع) نیز که در عاشورا حضورداشتندو نام مبارکشان علی=110 است وجمع عدد ولایی و معصومیتشان 10 میشود10=6+4 در سن 57 سالگی به شهادت رسیدند ، وجود مقدس امام باقر(ع)که در عاشورا حضورداشته و 4سال از سن مبارکش میگذشت ایشان در سال 57 هجری.ق بدنیا آمدندوطول عمر مبارکشان نیز 57 سال بود(سال114 هجری.ق  به شهادت رسیدند) . اگر ارقام 57 را باهم جمع کنیم 12 میشود12=7+5 و 12برابر جایگاه عددی حرف(ل)است که حرف (ل) مجرای توحیدست و چنانچه ارقام 12را جمع کنیم 3میشود3=2+1 وعدد 3 برابرآب است که شوینده و طاهر کننده عینِ نجاستها  به عینِ طهارت است(رجوع شود به کتابها ودروس گذشته) . پس عددِ10 که سرّ وجودی اسرار اهل بیت عصمت و طهارت(ص) است،شوینده ی عینِ نجاست حیوانیت ما به عینِ انسانیت است تا رستگار شویم ، زیرا در پیشگاه پروردگار سبحان فقط انسان میتواند عبادت کند و در قیامت تنها به صورت و سیرت انسانی میتوانیم وارد بهشت شویم و این میسّر نمیشود مگر به شیعه و پیرو شدن واقعی چهارده معصوم(ص).

حرف (ی) به عدد عشر درنام مبارک امام حسین(ع)

عدد ابجد و جایگاه حرف(ی)=10 است. وجود مقدس امام حسین (ع) نام مبارکش حسن (ع) است چنانچه پیامبر اکرم (ص) می فرمود:حسنین(ع) .یعنی دو وجود مقدس ، حسن(ع) هستند (امام دوم و امام سوم) در دستور زبان عرب هرگاه دو برادر نامشان یکی باشد در نام برادر کوچکتر یک حرف (ی) یای مصغر بین دو حرف آخراضافه میکنندتاکوچکتروبزرگترمعلوم شود{شاید یکی از اسرار اسم دنیا که استثناست(حرف ن  پشت ی اظهار میشود) اینست که دنیا با گرفتن حرف(ی) کوچکترین و پایین ترین عالم خلقتی است چنانچه خداوند درآیه 5 سوره ی مبارکه تین اشاره میفرمایدکه دنیا اسفل السافلین است}مثل نام امام حسین (ع) که درواقع همان حسن(ع) است.این ظاهر کار است ودرعرفان میگویند این حرف (ی) نشانه ی عشر وجود آقا امام حسین(ع) است .پس ایشان برپاکننده ی عاشوراست و او صاحب عشر است . همانطورکه قبلا گفته شد درواقع نام مبارک فرزندان رسول الله (ص) و حضرت علی(ع) وفاطمه زهرا(س) فقط حسن (ع) است وتا آقا امام زمان (عج)که وصی الحسن(ع)است . یعنی حضرت علی(ع)ابالحسن(ع) پدر امام حسن(ع) ، خانم فاطمه زهرا (س) حسنه(حسنیه) ، آقا رسول الله (ص) اسوه حسنه و نام مبارک امام حسین (ع) با نه ذریه اش حسن است . درنتیجه همه ی خانواده محترم پیامبر(ص) ، حسن است.

حرف (ی)به عدد عشر در کلمه دنیا __ عاشورا

گفتیم که در کلمه ی دنیا استثنائاٌ بجای اینکه حرف نون ساکن پشت حرف(ی) ادغام شود اظهار میشود ؛ در واقع باید دُیّـا خوانده میشد اماحرف (ن)کاملا اظهار شده و دنیا خوانده میشود. پس نشان میدهد که حرف (ی)که یا خوانده میشود،عشر یعنی ده بودن عمر دنیا را کاملا اظهار میکند.در حدیث مبارک آمده "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا " یعنی تمام عمر دنیا عشر است و در آن عاشورای بندگان خدا برپامیشود و کل ارض زمین هم محل برپاشدن عاشورا یعنی کربلاست.

نکته: عددابجد کلمه عاشورا =578 که جمع ارقامش 20میشود20=8+7+5

و20=عددابجد حرف ) {خداوند کریم در اول سوره مبارکه مریم 5 حرف مقطعه را می فرماید که اول آن (ک) کاف خوانده میشود ویکی از اسماء خداوند، کافی است}وجایگاه عددی کلمه عاشورا=65 است که جمع ارقامش 11میشود(11=5+6) و 11=جایگاه عددی حرف (ک) =عددابجد حج  و هو{2=1+1و2=ب} همچنین 65=عددابجد کلمه دنیا، پس عاشورا در جایگاهش فقط دنیاست که اتفاق میفتد و برای همه ی بندگان خداست. همه باید عاشورائی باشیم واز حریم اسلام وقرآن وعقیده وایمان به خدای یکتا پشت وجود مطهر آقا امام زمان (ع) ایستاده وبا دشمنان دین وقرآن با علم ،باعمل خالصانه،با تربیت صحیح ،بانماز،باحجاب ، با اسلحه ی بندگی وخلوص تاپای جان بجنگیم.

مؤمن باید مثل مولایمان امام حسین(ع)باشد که هنگامیکه در قتلگاه سرش را بلند کرد ودید عده ای با سنگ، عده ای باتیر ونیزه  و خلاصه باکلامهای مخالف حمله کرده اند برای دفاع از دین جدش پیامبراکرم (ص) و ولایت پدرش امام علی(ع) وطهارت مادرش خانم فاطمه(س) ورضای خدای مهربان سینه ی خودرا سپر همه ی بلاها کرد و اجازه داد تا تیرها وسنگهاونیزه ها و ...براو ببارند، زیرا تا ایشان اذن نمیداد هرگز این اجسام که خود تحت ولایت آقا هستندجسارت نمیکردند زیرا همه ی این جمادات و نباتات و ملکوت میگویند:     

ماسمیعیم وبصیریم وهشیم     باشما نامحرمان ماخاموشیم

پس اگر بخواهیم هیچگاه وسواسها وخناسها برما غالب نشوند باید پاسدار حریم حدود الهی اول در وجود خودمان وحریم قلبمان و بعددرخانواده وتا هرچه میتوانیم دراجتماع باشیم  شاید بتوانیم ارادتمان را به ساحت مقدس آقایمان ابراز کنیم. این عمل فقط در جایگاه عاشورا در دنیاست.

جالب است بدانید همانطور که قبلا ذکر شد جایگاه عددی کلمه قیامت هم 65 میشود{ 11=5+6 و11=جایگاه عددی حرف(ک) ، 2=1+1 و 2= (ب)} عاشورا قیامت صغری در دنیاست . هرکس میخواهد در قیامت روسفید باشد باید در عاشورای دنیا به درجه ی سرباز اسلام و قرآن و شیعه ی امام زمان (ص)  و مُهر مهدویت و انشاالله شهادت فی سبیل الله وزیارت لقاء الله با روسفیدی نائل شود.پس نتایج زیر حاصل میشود:

1-انسان دائماٌ در ابتلا و امتحان است.   2-انسان در سختی ها شناخته میشود.   3- جوهر انسان در زحمتها و رنجها سنجیده میشود.   4- خالص بودن هرکس در محک با ناخالصیهاست.   5- جان عدد 10 همان حقیقت 14 و 5 است که حلقه ی بندگی میشود و انسان باید در دنیا به این حلقه مزیّن شود تا در آخرت به آن برسد.   6- پروردگار عالم در آیه 160 سوره مبارکه انعام می فرماید : "من جاء بالحسنه فله عشر امثالها " اگر با خود (تا قبر) عمل حسنه بیاوری من ده ، مثل (گنج) عشر را به تو پاداش میدهم.(یعنی همه ی برکات و نعمات تمام نشدنی خداوند کریم) اگر کسی عمل حسن(ع) بیاورد ،حسین(ع) نتیجه میگیرد. عدد ابجد نام مبارک حسن(ع)=118 است که اگر ارقام آن را باهم جمع کنیم =10 میشود(10=8+1+1)پس در جان حسن(ع) حقیقت ِ 10 شکفته  شده وپایه ی 10 میباشد. عدد ابجد حسین(ع)=128 است و (11=8+2+1)که به معنای رسیدن به حج واقعی و معنای هو است(11=حج=هو)

7-در واقع پروردگار عالم به انسانهای فقیر و هیچ خود منّت نهاده که به اسم غنیّ خود ، آنها غنی شوند و به عالم باقی بروند.وقتی وعده ی عشر امثالها را می دهد یعنی کل بواطن را به او میدهد.

8-از عرش خداوند سبحان به زیر آمدیم تا دوباره به عرش با عمل صالح برسیم(در مجرای تنزیه)

9- عدد ده جایگاه ذیقعد، به یقین رسیدن و به ساحل نجات رضای خدا رسیدن است.

10-خشکی ذیقعد زیر خانه ی خدا به کربلا کشیده شده تا به هدف آفرینش خداوند باری تعالی با درجه ی قلب به میم و رسیدن به40 در جایگاه شهید با طهارت کامل جلوه کند.

11=همه ی انسانها در نتیجه ی شیعه شدن به وجود چهارده معصوم (ص) و صادق بودن در عمل به قرآن و پیروی معصومین(ص)میتوانند به کمال و سعادت دنیوی و اخروی خود برسند.

حقیقتی از گنج سوره ی فجر در خصوص لیالٍ عشر     

سوره مبارکه ی فجراز نظر ترتیب نزول دهمین سوره ایست که به قلب پیامبراکرم(ص) نازل گردیده است.پروردگار عالم در این سوره قسم یاد میکند به" لیالٍ عشر" ، قسم به شبهای دهگانه.درهر ماه قمری از 13تا 23 آن، دهه  فجر خوانده میشود و در این ده شب 3 شبلیلة البیضیعنی شبهای نورانی خوانده میشود؛شبِ 13 و شبِ14 وشبِ15 که قرص ماه بصورت بدر کامل در آسمان نورافشانی میکند.

اما حقیقت و سرّ قسم پروردگار عالم به عدد عشر آنهم بر شبهای عشر چه معنی میدهد؟ در ترتیبنزول دهمین سوره است یعنی چه؟ و چقدر زیباست که نهمین سوره از جهت ترتیب نزول بر قلب پیامبر(ص)، سوره مبارکه ی لیل است. همانطور که گفته شد عدد 9 باطن عدد 10 بود (از جهت ترتیب نزول ؛ لیل، باطن فجراست). سوره مبارکه ی فجر 30 آیه دارد و از جهت ترتیب نوشتاری سوره 89 قرآن و مکی است .در واقع این سوره ی مبارکه حقیقت اسراری باطن عاشورای دنیاست و قسم پروردگار عالم به لیال عشر خیلی مهم است زیرا باطن ِ کلی فعلیت دنیا را تا به سلامت رسیدنش به آخرت نشان میدهد. خداوند عالم به شفع و وتر قسم میفرماید. شفع به ترازوی عمل معنا میشود که وزنه ی سنگین آن ، معصومین(ص)هستند و کفه ی دیگر عمل ناچیز ماست.لطف وفضل خدای مهربان به ما این است که فرمود :"لا یکلّف الله نفساٌ الّاوسعها" و به اندازه  وسعمان از ما عمل می خواهد. شاید اینطور بتوانیم تعبیر کنیم که وقتی می خواهیم وارد مدارج عالی بشویم از ما مدرک شناسایی می خواهند،اما می گویند که شما فتوکپی بیاور تا اگر مدارک با اصل مطابقت کرد مدارک شما قبول میشود. واقعیت انسانِ کامل است و فتوکپی ما هستیم. بزرگواران معصوم(ص)هستند که به اذن الله بندگان خدا را شفاعت می کنند و گناهان و اشتباهات آنها را به مغفرتِ الهی واصل میکنند. پس در حقیقت ما بدون معصومین(ص)نمی توانیم به رضوان الهی راه پیدا کنیم و نمی توانیم در دنیا به معارفِ بندگی پروردگارمان و به کراماتِ انسانی خودمان برسیم.

پس اول وظیفه ی ما اینست که در لیالِ عشر به حقیقت ِ میزان شدن به شفع یعنی به شفاعتِ شافعین برسیم . اما وتر، که ظاهراٌ فرد است اما حقیقتِ وتر یعنی تَری، محلی که باطن رزق ظاهری و باطنی به انسان وصل میشود.مثل جنین که در شکم مادر بوسیله ی بند ناف تغذیه میشود.اما آن قسمتِ بند ناف که به رحمِ مادر وصل میشودرا ( وتر ) میگویند و تَریِ حیات از آن قسمت به بدن جنین منتقل میشود، پس هرقدر این قسمت سالمتر باشد رزقِ بدنی به جنین بهتر میرسدتا او سالم و کامل به دنیا بیاید.در نتیجه انسان هم در رحمِ دنیا ، برای سالم رسیدن به آخرت باید به وترِ حقیقی وصل باشد و آن محلّ رزقی است که از قلب به قرآن و امام زمان (ص)تغذیه میشودهر قدر ،این تریِ حیاتِ رزقِ رحمانیت ورحیمیت کاملتر و سالمتر باشد، انسانِ مؤمن سالمتر به حیاتِ آخرت میرسد. انسان باید دائماٌ مواظبت ومراقبت در صحتِ این تریِ باطن داشته باشد و با گناه نکردن و بهتر دانستن معارف ِ وجودی این راه را همیشه بدون آفت و سالم نگهدارد.

اما حقیقتِ شفع که عدد زوج است ،10 است و حقیقتِ وتر که عدد فرد است ، 9 میباشد. جالب است که امام حسین (ع)که خودش حقیقتِ 10  است ، 9 ذریه در بطن اوست که حقیقتِ وتر ِ جریان ولایتِ معصومین (ص) بعد از خود است. پس عدد 9 که سلطان اعداد و بلوغ کامل رساندن  حقیقت وجودی انسان( برای تولد و سن تکلیف دختران) است ،کاملِ آن در وجود مقدس امام زمان(ص)میباشد که نهمین فرزند نورانی امام حسین(ع) هستند که کلّ وراثت ووصایت حُسنِ ائمه (ص) را این عزیز ،در دنیا بصورت کامل ظهور میدهد و مثل این است که جانِ رضوان الهی و هدف تمام پیامبران ماسلف به نور مقدس چهاردهمین معصوم(ص)و بدست ایشان ظهور پیدا میکند. آن روز ، روزِظهور نوراست اما نور بدون ظلمت(توضیح کامل در پایان کتاب) پس نوری که تمام ظلمات در مقابلش رفتنی و نابود ومنهدم میشوند،آن نور همان رزق وحی الهی است، همان جانِ رزقی که شجره ی طیبه بوجود پیامبر اکرم(ص) در عالم سرّ گیرنده و جذب کننده ی آن است یعنی گل وتر وجود، آنروز با نام مبارک {م- ح- م- د}(ص) وجود آقا در دنیا افشا میشود.

در زیارت عاشورا میخوانیم:"السلام علیک ایها الوتر الموتور" . جالب است بدانید که اگر عدد ده را به حروف بنویسیم میشودنه.یعنی حقیقت رسیدن به شفع و وتر ،گذشتن از باطن ده (شفع) رسیدن به بلوغ وتر (نه) میباشد. عدد ابجد شفع برابر450 است که  جمع ارقامش 9 میشود(9=0+5+4) و جایگاه عددی آن برابر جایگاه عددی قرآن یعنی 54 میشود(9=4+5). عدد ابجد وتر برابر606 که(12=6+0+6) وجایگاه عددی آن48 میشودکه برابر جایگاه عددی( فاتح) و(هشت) است (12=8+4).

پروردگارعالم در این سوره ی مبارکه عاقبت مکذبین و طاغیان اقوام گذشته را میفرماید و نکته مهم این که مخلوقات، مخصوصاٌ بندگانش را هشدار میدهد که " انّ ربّک لبالمرصاد " ( آیه 14)یعنی شما همه در تمام زمان عمرتان در تیررس نگاه و نظر ظاهری وباطنی من هستید و من به ذات قلب شما از هر نظرعالم هستم. پس ثروتمندی   وفقر را یک امتحان میداند و انجام فرائض و تکالیف را گوشزد میفرماید و برای عذاب عاصیان و نافرمانان ،سخت ترین عذاب را می شماردوبرای بهترین بندگانش دعوت نامه ی پذیرایی در بهترین ضیافتگاه خود را میفرماید"فادخلی فی عبادی وادخلی جنّتی "  و جالب اینکه درآیه مبارکه24 میفرمایدکه گنهکار میگوید "یقول یا لیتنی قدّمت لحیاتی" ای کاش برای زندگی(منظور در آخرت)(عبادت خالصانه و کار نیک) پیش میفرستادم. حرف (ی) در کلمه لحیاتی، حیات عشر آخرت را نشان میدهد و پروردگار عالم با حرف (ی) در کلمات فادخلیی-عبادی-وادخلی-جنّتی سوره ی مبارکه را تمام می فرماید(ی=10).در حالیکه این سوره 30 آیه داردوبرابرعدد ابجد حرف(ل)و (یک)میشود که در واقع مجرای توحید و مبدأ و معاد را با کلمات انّا لله و انّا الیه راجعون جلوه میدهد . پس عظمت این سوره ی مبارکه و پیام وحقایق آن بیشمار است چنانچه در هر زمانی به ابتلائات و فتنه ها،آنروز برای بندگان خدا امتحانِ عشر است.

  عدد ابجد کلمه فجر = 283  است که 13=3+8+2 و4=3+1 عددِ 4 پایه 40 و همان 4روی 10 (باب طهارت نور) است.که باب طهارت جایگاه عددی کلمه فجر40 میشودیعنی همان گنج 4روی 10 .

عدد ابجد والفجر=320 و جایگاه عددی آن = 59 میشود که برابراست با عدد ابجد نام مبارک مهدی (عج الله) تک گل همیشه بهار باغ ولایت ورسالت و نیز عالم، که حقیقت ِفجر را متجلی میسازد .که جمع ارقام 59 برابربا 14 میشود14=9+5 و 5=4+1 و همینطور جمع ارقام 320 برابر5 میشود 5=0+2+3.  عدد ده همان 4روی 10 یعنی 14 و 4 تا 10 =40 است پس حقیقت ِفجر ، دهه ی طُهر می باشد.این حقیقت ِ ظهور پر کرامت و رحمت پیامبراکرم(ص)و فرزندان گرامیش است.

عدد ده در گنج دهمین سوره مبارک قرآن ؛ سوره یونس (ع )

سوره مبارک یونس از نظر ترتیب نوشتاری در کتابت قرآن کریم بدست حکیم الحکماء امیرمؤمنان علی ( ع)  دهمین سوره از نظر نوشتاری در قرآن است که این یکی از حکمتهای پروردگار عالم است . همانطور که تا اینجای درس از عدد  ده  درسهایی را آموختیم از این سوره مبارکه و وجود پیامبر عظیم الشان حضرت یونس ( ع ) بصورت مجمل چند نکته ای را به بضاعت ضعیفم مینویسم.

همانطور که درس درباره عدد ده است و میدانید این عدد برابر حرف( ی )است وگفتیم دنیا در حرف (یا) اظهار شد و حرف (یا) :1- حرف انتخاب بود 2- صاحب گنج عشر 3- شد کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا  4- تمام دنیا قرارگرفت در(یا) ی دنیا. پس به حکمت خداوند کریم در این در(یا)ی دنیا ؛ خداوند سبحان بوسیله پیامبر بزرگوارش یونس (ع) به امت خودش و تمام انسانها درس بزرگی را آموخت که اگر هرکس بخواهد از دریای دنیا بسلامت خارج شود باید یخرجهم من الظلمات الی النور بشود . حضرت یونس (ع) در حدود 825 سال قبل از میلاد در سرزمین نینوا در کربلا اطراف کوفه ظهور کرد و هم اکنون قبر مبارکش نزدیک کوفه در کنار شط میباشد که مرقدش بنام یونس (ع) معروف است .

قوم یونس (ع) قبل از اینکه ایمان بیاورند ؛ ایشان را بسیار مورد آزار و اذیت قرار میدادند . حضرت در سن 33 سالگی مأمور به رسالت شد و 33 سال زحمت کشید که دراین مدت فقط دو نفر ایمان آوردند یکی بنام روبیل که عالِم بود و دیگری تنوخا که عابد بود ولی بیسواد . وقتی حضرت از خداوند خواست که مردم راعذاب کند پروردگار عالم در چهارشنبه روزی در نیمه ماه شوال وعده عذاب را داد .یونس (ع) تا روز عذاب صبر نکرد و خود از نینوا بیرون شد و بطرف ساحل دریا رفت ؛ ناگاه کشتی آمد و حضرت در خواست کرده وارد کشتی شد . مقداری که در وسط دریا رفتند دیدند نهنگ بزرگی دهان باز کرده و به آنها هجوم می آورد. گفتند بین ما یک نفر گنهکار است که باید قربانی شود ؛ قرعه کشیدند که بنام یونس( ع)  در آمد ؛ حضرت را به دریا انداختند که نهنگ ایشان را بلعید . از امام صادق (ع) حدیثی نقل است که ایشان فرمودند : حضرت یونس (ع) 28 روز در شکم ماهی بوده و بعضی تا 40 روز هم میفرمایند . خلاصه آقا در آنجا پشت سه ظلمت ثلاثه قرار گرفتند ؛ ظلمت دریا ، ظلمت شکم ماهی و ظلمت شب که ایشان به مناجات و انابه پرداخت . ذکر یونسیه را تلاوت میکرد(قسمتی ازآیه 87 و88 سوره مبارکه انبیا) :

أن لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذالک ننجی المؤمنین ،ای خدای بزرگ که جز تو هیچ معبودی نیست ، تواز هر عیب و نقص پاک و منزهی ومن از ستمگران میباشم ، پس ما دعای اورا اجابت نمودیم و اورا از غم واندوه نجات دادیم و اینچنین نجات میدهیم مؤ منین را . خداوند سبحان در سوره مبارکه صافات در آیه های 143 و 144 میفرمایند :"فلولا انه کان من المسبحین للبث فی بطنه الی یوم یبعثون " واگر او از تسبیح کنندگان نبود تا روز قیامت در شکم ماهی میماند . کتاب بحار ج 14 صفحات 393 الی 395

لازم به تذکر است که در روایتی آمده : " خداوند به ماهی امر فرمود که هیچ استخوانی از حضرت یونس را مشکن و هیچ پیوندی را از او قطع مکن " ناگفته نماند که زنده ماندن حضرت یونس (ع) فقط به اعجاز پروردگار عالم بوده است و نمیتوان آنرا امری طبیعی نامید . یکی از زیبائیهای سوره یونس (ع) که بعدد ده در ترتیب نوشتاری آمده است این بود که آقا در شهر نینوا بدنیا آمده ( که همان کربلاست ) ، مأموریت رسالتش هم دراین شهر بوده و دیگر اینکه در مدت 33 سال رسالتش فقط دو نفر هدایت شدند ، یکی عالِم مؤمن و دیگری عابد جاهل . وقتی حضرت خبر عذاب را به عابد جاهل داد او خوشحال شد و گفت زودتر عذاب بیاید این قوم گنهکار را عذاب کند ، اما عالِم مؤمن گفت یا یونس از خداوند بخواه آنها را هدایت کند و عذاب نشوند . وقتی نشانه های عذاب آمد یونس (ع) بطرف دریا رفت ، اما عالِم مؤمن به روی یک بلندی رفته وعده عذاب و سختی آنرا به مردم گفت و به همه فرمود بیائید توبه کنید شاید خداوند شماها را ببخشد ، خداوند کریم بعداز ناله ها و توبه ها ی آنان آنها را بخشید . یونس(ع) ترک اولی کرد ، شاید خواست زودتر نجات پیدا کند ، پس برای او که پیامبراست همه چیز عیان است و وارد شکم ماهی شد ، چهل روز دعای یونسیه را میخواند و انابه میکرد تا خداوند کریم به نهنگ امر فرمود اورا بطرف ساحل از دهانش بیرون بیندازد ، خداوند کریم بدن ضعیف اورا در ساحل با رویاندن بوته کدو که خنک است و برگهای پهن دارد پذیرائی فرمود تا یونس خوب شد و دوباره به اومأموریت داد تا به نزد قومش که یکصد هزار نفر(یابیشتر)و در نینوا بودند برود(آیات140 الی148 سوره مبارکه صافات) . این قوم تنها قومی است که با توبه به موقع ، خداوند آنها را بخشید و زندگی سالم و خوبی به آنها عطا فرمود(آیه 98 سوره مبارکه یونس:"فلو لا کانت قریة امنت فنفعها ایمانها الا قوم یونس لما امنوا کشفنا عنهم عذاب الخزی فی الحیوة الدنیا ومتعناهم الی حین" ).چرا باید هیچ شهر وقوم هیچ پیغمبری جز یونس(ع)دروقتیکه ایمانشان سود میبخشد ایمان نیاورند وتنها بین اقوام قوم یونس(ع)باشدکه چون ایمان بخداآوردندماعذاب ذلت رادرزندگانی دنیا ازآنها برداشتیم وتا زمان معین آنها رامتمتع و بهره مند گردانیدیم.

در واقع سوره مبارک یونس در مرتبه 10 یکی از زیبائیهایش اینست در حالیکه دنیا در حرف یا است پس عالم دنیا در(یا) است . اگر یادتان باشد از عالم بالا خداوند کریم گنج عشر را با جمع عددی 4 روی 10 آفرینش خود ظاهر فرمود . عدد 14 جایگاه حرف (ن) است . در عالم دنیا که تماما زمین آب بود یعنی غرق در(یا) بوده است ، خداوند خشکی را روی آب خلق فرمود و آن نقطه را زیر خانه خودش قرار داد . ونام آن خشکی را ارض قرار داد و تمام زمین را از آن نقطه دحو کرد یعنی کشیده فرمود . پس همانطور که میدانید طبق سوره مبارکه حدید آیه 4 خداوند تمام دنیا را در شش روز خلق کرد . پس عدد 6 برابر حرف(و) قرار گرفت و در کلمه دحو الارض کشیدگی زمین حرف(و) به واو رسید ، عدد ابجد حرف واو برابر 13 است و 13 جایگاه حرف (م) و عددابجد(م) برابر 40 است پس کره زمین در جان طهارت آب و خاک خلق شد و این خلقت هردو پایه خلقت جسمیت انسان گردید . حال 40 همان پایه 4 است زیرا اگر 3و1 عدد 13 را باهم جمع کنیم میشود 4 و عدد 4 در جمع میشد ( 10=4+3+2+1 ) ، پس 4 روی 10 اظهار کلمه نون ساکن دنیا پشت حرف ( یا ) دنیا اینگونه است که خداوند جایگاه حرف نون یعنی 14 نور مقدس معصوم(ص) را از نظر جسمی در دنیا ظاهر فرمود . عدد 14 در دنیا هم جایگاه حرف (ن) قرار گرفت پس اگر خوب دقت کنید حرف نون سرّ الاسرار گنج از عالم بالا تا سفل دنیا است بدین صورت اینجا مرتبه"قاب قوسین او ادنی"  راکه خداوندکریم پیامبر اکرم (ص)را به عالم معراج برد که دو سرِکمان قوس صعودی به قرب الهی نزدیکترین مکان است(الله اعلم).

خداوند کریم درچهاردهمین سوره ی مبارکه ای که حروف مقطعه ی بدون تکرار است؛سوره قلم به حرف نون قسم میفرماید. پس هر کس در دنیا پشت 3 (ثلاث)ظلمت قرار میگیرد(ظلمت دنیا ،ظلمت جسم، ظلمت نفس) وبه عبارتی ظلمت رحم مادر تابدنیا بیاید و دردنیا تا وقتی که بخواهد با انتخاب صحیح به کمال انسانی ارتقاء پیداکند و به قرب الهی برسد باید در رحم دنیا که پشت سه ظلمت ثلاث است به صورت وسیرت انسانی به سلامت از در(یا)ی دنیا به ساحل نجات برسد. آنگاه خداوند کریم او را پذیرایی می فرماید تا تنِ ناتوانش مثل یونس(ع)در ساحل زیر بوته ی کدوی بهشتی قرار بگیرد. جالب است بدانید که عدد ابجد کدو=30میباشد و خداوندکریم برگهای رحمت 30 جزء قرآن را بر سرما باز کرده است تا ما بتوانیم جسم ناتوان عملمان را به نورش پرورش دهیم. آنگاه خداوند مثل قوم یونس (ع) که پاک شده وبخشیده شده منتظر پیامبر بزرگوارشان بودند، خداوند کریم عملهای ناقص و ناچیز مارا بخشیده وتوفیق برگشت به حقیقت انسانی وکمال ورضوان وقرب را نصیبمان می فرماید.این امتحان سنگین عشر هر انسانی است که بدنیا می آید.پس باید در جان وجودمان فقط با خدا وخلیفه های برحقش انس بگیریم ودرظلمت دنیا دست از عبادت وبندگی نکشیم ودائما نجات خود را از او بخواهیم. کسانیکه از ظلمت رحم دنیا اینجا متولد نشوند و به ساحل نجات یقین و ایمان نرسند ،اگر عمرشان تمام شود از ظلمت در(یا)ی دنیا وارد ظلمت قبر میشوند و چشم باز نکرده وارد چاه قبر میشوند آنگاه پرده ها برایشان برداشته میشود که هیهات! دیگر راه بازگشتی نیست. گنهکاران درلحظه ی آخر وقتی برزخ را می بینندطبق آیه99و100سوره مؤمنون شروع به التماس کردن می کنندکه ربّ ارجعونی ،مابنده ی خوب میشویم تا آنچه را ترک کردیم اصلاح کنیم! ندامی آید: (کلّا )هرگز راه برگشت نیست . بکوشیم تا درعشر امتحان به جلوه مقام یونس(ع)بعنوان پیامبر بزرگوارمان برسیم .انشاالله

آغاز جزء ده قرآن مجید در سوره مبارکه انفال  

مقام جزء ده در باطن گنج وجود مقدس امام حسین(ع) ؛ خامس آل عبا (ص)باآیه خمس شروع میشود. جزء ده در سوره مبارکه انفال بازمیشود. این سوره که درجزء 9 شروع میشود همان گنج 9 باطن ِ ده را ظاهر میکند. دیگر اینکه 19 برابرعددابجد کلمه مبارک واحد ؛نام مبارک خداوند کریم است. انفال درواقع ریشه اش ، فال است که همان حروف الفِ وجود می باشد که جان وجود گنج عشر به عدد (10=9+1 ) همان باطن چهارده معصوم(ص) . در تفسیر، انفال را مالها یا گنجهای خدادادی معنی میکنند که خداوند میفرماید : این اموال مثل معادن ، دریاها ، نفت و آنچه خداوند مال الله قرار داده است ، برای خدا و پیامبر خدا و معصومین ( ص ) است چون ولایت کبری مخصوص معصومین(ص)  در ظل ولایت مطلق پروردگار عالم است . پس خداوند کریم انفال را به هر انسانی که بدنیا می آید در بطن وجود او به ایشان داده است که همان گنج "انی نفخت فیه من روحی " است . از این گنج همه باید خوب مواظبت کنند که سرمایه و راه نجات از ظلمات نفس به حیات نورانی انسان است . البته به شرط مخلص شدن و عبد و بنده ی خالص خداوند شدن که صاحب انفال است . این بلوغ 9 وجود این سوره مبارکه و تولد در جزء 10 خیلی جالب است که اولین آیه ای که به جزء 10 وارد میشود آیه مبارکه امر به خمس دادن است .

نکته : خوب دقت کنید ! خیلی زیباست ! کسانیکه درس را خوب درک کرده اند متوجه میشوند که خداوند امتحان بندگان خودرا در چند چیز از جمله مال و نفس قرار داده است " ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه ..."(آیه  111  سوره مبارکه توبه) من بهترین مشتری هستم برای مالهای شما و نفسهای شما به قیمت بهشت یعنی رضوان الهی . پس برای هر انسان مکلف ، خداوند خمس مال قرار داد . یعنی یک روز از سال قمری را برای خود تعیین کند وسال خمسی نام گذارد و بعد مال خود را حساب کند ویک پنجم آنچه که خمس به آن تعلق میگیردرا با شرایط احکام بپردازد ( مراجعه شود به توضیح المسائل )

خمس در واقع باب طهارت مال است ، اگر تمام زندگی را شستشو کرده باشید وسائل ، لباسها و خلاصه تمام لوازم اما اگر به آن خمس تعلق بگیرد و نپرداخته باشید ، نماز باطل ، روزه باطل حتی حج هم باطل میشود زیرا بابی که طهارت عمل را تضمین میکند تا از عالم ظلمانی دنیا تمام و کمال و به فضل خداوند کریم ، بهتر به عالم بهشت منتقل شود و باب طهارت کامل رضوان را برای ما بگشاید ، رضایت دادن کامل دل به خمس دادن است .

ابتدای جزء 10 آیه 41 سوره مبارکه انفال : "واعلموا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه و للرسول ولذی القربی و الیتامی والمساکین وابن السبیل ان کنتم امنتم بالله و ما انزلنا علی عبدنا یوم الفرقان یوم التقی الجمعان والله علی کل شیء قدیر"

اما خمس چیست؟ وجودمقدس امام حسین(ع)که خود حامل 9ذریه بدنیا آمد و صاحب عدد 10 وگنج عشر است وامام عاشورائیان و در حلقه انوار مقدس معصومین (ص)،پنجمین معصوم(ص) می باشد و ایشان کسی است که خامس (یعنی فاعل خمس از هر نظر) آل عبا (ص) نامیده شده است. دادن خمس مال حداقل ترین عمل برای خداوند است ، مولایمان مالش و جانش و  فرزندانش حتی نوزاد شش ماهه علی اصغرش و جوان برومند علی اکبر(ع) و تمام اقوام نورانیش و 72یار باوفایش را به قربانگاه برد و جاودانه گردید (سلام ودرود خدا به اباعبدالله الحسین(ع)و فرزندان ویارانش ولعنت خدا برقاتلان ودشمنانش الی یوم القیامت).

خواننده های عزیز!به باب طهارت خوب دقت کنید و مال انفال را در عالم بهشت و زندگی جاودانه جستجو کنید ، در رکاب امام معصوم (ص) در هر زمانی جنگیدیم انشاالله برای ما این معنی ( انفال ) را دارد . کسانی که به تبع اباعبدالله الحسین (ع) در میدان جنگ کشته شوند همان قلب به میم میشوند ( م =40 ) خونشان پاک میشود ، لباسشان پاک میشود ، نه غسل میخواهند ونه کفن ونه هیچ عملی که برای میت انجام میشود بلکه خداوند کریم در مقامشان میفرماید : " ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون " حساب نکنید کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه زنده اند و در نزد قرب الهی روزی میخورند . اللهم الرزقنی

اینجاست که هرکس ثروت انفال وجود خودرا به خداوند کریم بفروشد خداوند مقام آیه فوق را نصیبش میفرماید و اورا زنده جاوید و به او در قرب خود رزق حسن عنایت میفرماید . پس گنج عشرهمان انفال است. حال اگر همه به وظیفه شرعی خود عمل کنند ( که جبری در آن نبوده و اختیاری است ) واز روی خلوص ، خمس مال خودرا بدهند جامعه اسلامی از این مال زکی و نورانی میشود و فقرا بی نیاز میگردند و آرامش در همه ی خانواده ها سایه گستر میشود .

زیارت عاشورا ( در تاثیر گنج عشر و امتحان عاشورای عمر ما )                

یکی از زیبائیها که در زندگی تمام پیامبران قبل از حضرت محمد ( ص ) وجود دارد این است که همه به نوعی باطن عاشورا را درک کردند { در کتاب امام حسین ( ع ) بقلم آقای عمادزاده } . باطن گنج عشر در واقع خانه ی خداست که وجود ظاهریش مُحاذی با تمام ستونهای عالم بالا از عوالم ملکوت ، بیت المعمور ، عالم کرسی ، عالم عرش و گنج اسماء مبارک نام احد جل جلاله و واحد سبحانه وتعالی میباشد و گنج ظهوری وجود مقدس چهارده معصوم(ص)  است . خداوند کریم با تولد مولود کعبه امام علی (ع) خیلی از حجابها را کنار زده و همانطور که در روایات از ائمه ( ص ) آمده است هنگام ظهور امام زمان (عج) آقا به دیوار کعبه تکیه میزنند و در آنجا بانگ الله اکبر میفرمایند که تمام سلول سلول عالم و تمام وجودها با ایشان هم صدا میشوند که این یکی از نشانه های ظهور است که ولایت کبری خود را افشا میکند .

پس گنج عشر در وجود ما ، همان سرمایه ای که گفته شد " انی نفخت فیه من روحی " در قلب ماست . نکته : همانطور که خداوند کریم خشکی زیر خانه خدارا اول بار روی آب خلق فرمود و بعد دحو الارض فرمود ( کلمه ارض همان حروف رضا است ) جنین در شکم مادر روی آب ، اولین نقطه خشکی بدنش قلباوست که خلق میشود وبا طپشش حیات خود را اعلام میکند و از آنجا بقیه بدن کشیده میشود . در واقع ارض قلب محل رضای خداست و آن خانه خدای وجود ماست که در حدیث پیامبر(ص) میفرماید :" قلب المؤمن عرش الرحمن". کعبه دل قلب ماست ، اینجا محل محبت و مودت خالصانه به چهارده معصوم (ص) است . برای اینکه درعشر دنیا حدود خدا را به خوبی رعایت کنیم و از مفسده ها ، حمله شیاطین ، وسواسها و خناسها به سلامت بمانیم باید دائما پشت امام عاشورائیان ؛ امام حسین ( ع ) و در واقع تا فرزندش امام زمان(عج)  قرار بگیریم . خوب است زیارت عاشورا را که همه ائمه (ص) تاکید فرموده اند فراموش نکنید . در واقع تنها زیارتی که آخرش به سجده تمام میشود و دو رکعت نماز دارد . به قول معصومین (ص) زیارت عاشورا حدیث قدسی است که خداوند به جبرئیل امین و ایشان به پیامبر بزرگوار (ص) فرموده است و حضرت به همه فرزندان نورانیش .

 پس دائما باید به حقیقت پیرو خزانه دار عالم،امام زمانمان(عج) باشیم تاخداوند به آبروی ایشان مارا از ظلمت به نور هدایت فرماید. جالب است که قرآن کریم که 30جزء دارد ،اگر از1 تا 30 را با هم جمع کنیم 465 میشود که برابر با عددابجد کلمه مهدویت است (465=30+29+28+ . . .+3+2+1) . این مدرک مهدویت باید شامل حال ما شود تا عشر دنیای عمرمان با تائید مولایمان وبه سلامت وبا طهارت به آخرت برویم.انشاالله

 عدد ده در گنج و کنز سرّالهی و ولایت چهارده معصوم (ص)

وجود مقدس رسول اکرم(ص) میفرماید: "إنّ اوّل ابدع الله سبحان و تعالی و هو نفوس المقدّسة المطهّرة و انتقها بتوحیده ثمّ بعد ذلک خلق سائرخلقه "اول چیزی که خداوند ابداع فرمودهمجموعه ای از نفوس مقدس است این نفوس مطهره گویا شدند به توحید خداوند تبارک و تعالی بعد سائر خلایق دیگر را آفرید. (روایت از فیض کاشانی در کتاب عروه العیون که در یکی ازآخرین کتابهای ایشان نوشته شده است) .

این بزرگواران نفوسِ کلی میشوند.آن حقیقت کلی است در بیان دیگر از امیر المؤمنین علی(ع)است آن حقیقت که خلق اول بودو صورِیک صورتهایی بوده "صور عاریة عن المواد وعالیة عن القوة و الاستعداد" آن یک صورتهایی است که آن صورتهاعاری از عالم ماده وبالاتر از قوه و قوه ی استعداد است وآن حقیقت فعلیت محض است، اصلاٌ قوه فعل الله حقیقی است و فیض حقیقی یعنی آنجا قوه کار نمیکند که تمام آن دیگر خدا و فیض خداوند از آن حقیقت است و زیرمجموعه ی آن قرار میگیردوآن فیض الله اکبروفعل الله الاعظم حقیقتِ نوری محمد وآل محمد(ص)است که آن وجه الله میباشد{عدد ابجد وجه الله برابر80 است که 80=عدد ابجد حرف(ف) و جایگاه عددی(ف) =17 است که8=7+1میشود. جایگاه عددی وجه الله برابر44 است که جمع ارقامش 8 میشود}

بعد از آن حقیقت ، روح شیعه را آفریدبه 1000سال"إنّ الله عزوجل خلق الارواح قبل اجساد به الفی عام"   همانا خداوند عزوجل 1000سال قبل از خلقت جسمتان ،روح شما را خلق کرد.بعد روحتان حصول مزاج میکند. مزاج یعنی استعداد نفسانی آن نفس جزئیه شما به تناسب آن تحصیل مزاج برای بدنیا آمدنِ دنیا که چند سال عمرکند؟چگونه باید به دنیا آید؟

دشمنان دین از تهی مغزی خودشان چوبها خوردند و به لعنتهای ابدی رسیدند و هلاک شدندزیرا هرگز از ظلمات وجودشان پا به عرصه ی نور نگذاشتند وهمیشه محروم از استفاده ی انوار مقدس این عزیزان شدند برای همین خواستند با هوای دهانهای ضعیفشان نور خدایی را خاموش کنند

   دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت    آری آن جلوه که خاموش نگشت نور خداست  

 اما هر یک از معصومین(ص) مطلع فجر هستند و حقیقت لیال عشر را بنحوی ظاهر کرده اند:

وجود مقدس پیامبر اکرم (ص){اولین طلوع فجر در عالم خلقت، وجود مقدس رسول اکرم(ص)است} که در هنگام تولد خودشان یک بودندو حامل 13 نور مقدس که 14 میشدند(14=3+1) پس گنج 4 روی 10 را ظاهر کردندو حقیقت ظُهر عشر عالم به زمین رسید و مظهر کل ّنور، نور ِ تام و حقیقت اربعین و تجلی ِ بهار یعنی ربیع الاول شدند.

امیر المؤمنین امام علی(ع){طلوع فجر بوجود ایشان است}

در روز 13 رجب ؛شروع ایام فجر ماه رجب در خانه ی مبارک کعبه بدنیا آمدند. عددابجدنام مبارکشان علی(ع)= 110 برابر عددابجد کلمه ی یمین میباشد و100برابر عدد ابجد حرف (ق) است یعنی نگهدارنده و 10 همان گنج عرش و گنج عشر بودکه به ولایت ایشان تثبیت و حفظ میشود. ایشان امیرِ مومنین و امامِ مبین هستند.

خانم فاطمه زهرا (س)

حامل عشر است و اوست که حملها الانسان است و فقط اوست که حمل عشر را در دنیا حامل بوده و این گنج را به سلامت ظاهر فرمود؛ هنگامیکه خانم حامل وجود مقدس امام حسین(ع)بود . چون امام حسین(ع)به عدد10به دنیا آمدند(یک خودش+9ذریه نورانی در بطنش) پس خانم حامل 10 طُهر است و طبق کتاب منتهی الآمال از شیخ عباس قمی(رحمه الله علیه) :بعد از تولد امام حسن(ع)،یک دهه ی طُهر تا حمل امام حسین(ع) فاصله است.

امام حسن (ع)

معصوم چهارم هستند و عدد 4 همه ی یک تا 4 است ،پس حامل حمل گنج به عدد 10=4+3+2+1یعنی 4روی 10 و 4تا 10تا میباشند. مولا امام دوم هستند که عدد ابجدِ( دو ) به حروف 10 میشود(10=4+6) . جمع عدد ولایی و معصومیت امام حسن(ع)برابر 6  است که رمز حیات دنیا و مفتاح بهشت آخرت است .

امام حسین(ع)

هم خودش عشر است و هم امام همه ی عاشورائیان عالم است . اوست که حمل سنگین گنج عرش را بر عشر دنیا ظهور میدهد و برای رساندن پیام چنین گنجی برای عاشورائیان الی یوم القیامه ، ثارالله شد و او سید الشهدا (ع) است. ایشان در رتبه معصومین(ص)پنجم هستند با 9ذریه در بطنشان که 14میشود(14=5+9) بنابراین ایشان محور معصومین(ص){محور سال شمسی} هستند و 5=4+1حلقه پنج تن(ص) بسته میشود واز طرفی در رتبه امامت سوم هستند با 9ذریه دربطنشان که 12میشود(12=3+9) پس ایشان محور ولایت{محور سال قمری} نیز هستندو 3=2+1 وبه عدد 3 مثل پدر بزرگوار و مادر گرامیشان که حقیقت وجانِ آب هستندآبی که جان طهارت و شستشو دهنده  عین نجاست حیوانی به عین طهارت انسانی است .البته هر کدام از این بزرگواران معصوم(ص) به نوعی مانند آب احیاکننده،تطهیرکننده، منور کننده و هدایت کننده هستند.امام حسین(ع) در جمع رتبه معصومیت وولایت 8 میشوند(8=5+3) محلّ امتحان و به رضای خدارسیدن.

امام علی ابن الحسین(ع)

که خود، امام چهارم است حامل گنج 4روی 10 میباشد و معصوم ششم است که جمع عدد ولایی ومعصومیتشان 10 میشود (بارور کننده ی باطن عاشورا ) که او امام اربعینیان است یعنی گنج 4تا 10تا که 40 میشود. ایشان به عدد 9 متولد شدند (یک خودشان +8ذریه در بطنشان) و 5 معصوم(ص) قبل از ایشان هستندکه میشود14=5+9 .همسر گرامی امام سجاد(ع) ، خانم فاطمه بنت الحسن (ع) است به همین دلیل مقام تشرّف امام باقر(ع)و فرزندانش را "دو شرفه " می نامند.

امام باقر؛ ابا جعفر باقر العلوم (ع)

معصوم هفتم و امام پنجم ،در حلقه پنج هستند و جمع عدد ولایی ومعصومیتشان 12 میشود12=5+7 . ایشان به عدد 8 بدنیا آمدند(یک خودشان+7ذریه در بطنشان)و6 معصوم(ص) قبل از ایشان بودندکه میشود 14=6+8  و به عدد 14 حلقه به 5 میرسد(5=4+1 )  .

امام جعفر صادق(ع)

آقا ابا عبدلله امام صادق(ع) به عدد 7 بدنیا آمدند(یک خودشان +6ذریه در بطنشان) و سبع مثانی رادوباره ظاهر کردند(البته همه ی معصومین(ص)سبع مثانی هستند و نور واحد) و 7 معصوم قبل از ایشان بودند که میشود14=7+7 سبع مثانی یعنی 7تا2تا. سرّالاسرار عدد ده است که 4روی 10 شد. جالب است که بدانید با تولد نورانیش با جد بزرگوارش (ص) کلّ عدد 28 ظاهر میشود؛ حضرت رسول (ص)سبع مثانی میشود 14 شمسی رسالت و امام صادق (ع)میشود سبع مثانی قمری ولایت 28=14+14یعنی کلّ حروف و اعداد وکلّ اسرار.این حقیقت ربیع است برای پیروان حقیقی رسالت و ولایت معصومین(ص) الی یوم القیامت . 

امام موسی ابن جعفر الکاظم(ع)

به عدد 6 بدنیا آمدند(یک خودشان + 5ذریه دربطنشان)6 عددِ سرّی است (در مقام ذیقعدعدد13 ؛عدد ابجد حرف( و) =6  است و در کشیدگی دحو الارض (واو ) میشود که عدد ابجد واو=13 و 13=جایگاه حرف (م)و عدد ابجد (م)=40 است که همان 14 است) و 8 معصوم(ص)قبل از ایشان بودند 14= 6+8 و همان حلقه 5 (5=4+1) به ایشان ظاهر میشود(فرزندان امام حسین(ع)).

امام علی ابن موسی الرضا(ع)

امام رضا(ع)به عدد 5 بدنیا آمدند(یک خودشان +4ذریه در بطنشان) و 9 معصوم (ص)قبل از ایشان بودند14=5+9 . لازم به تذکر است که مثل پدر بزرگوارشان عدد پنج به ایشان بسته میشود. فرزندانِ بعد از امام رضا(ع) را "ابن الرضا" میگویند.همانطور که امام حسین(ع)محوریت سال شمسی و قمری را به عدد 14و12 دارند، ایشان هم محوریت 12 امام (ع) و هم 14 معصوم(ص)را دارند(محوریت سال قمری و شمسی رادارند) آقا امام هشتم هستند با 4ذریه معصوم(ص) خود 12میشوند(12=4+8) ، به عدد 5 بدنیا آمدند+9معصوم (ص)قبل از خودشان=14 . سال قمری 354 روز است که در جمع 12 میشود(12=4+5+3) و 11 روز از سال شمسی کمتر است به همین علت ماه قمری در سال شمسی چرخش دارد. در احکام  مذهبی ما سن بلوغ به فتوای بیشترِعلما به سال قمری است، سال خمسی به قمری است. پس هر مومنی که یک روز ازسال قمری را سال خمسی خود قرار دهددر تمام سال شمسی می چرخد وتمام سال رادر طیِ عمرخودبه باب خمس باز میکند.امور احکامی همه برای رضای خداوند است و اگر غیر از آن باشد عبادت قبول نمیشود و با رضای خدا به خدا نزدیکتر میشویم و انشاالله به قرب الی الله میرسیم.

 پس محور سال قمری امام رضا(ع)است که تمام عالم به گرد ِرضا می چرخد و در واقع آهنگ نیّت همه ی اعمال درتمام لحظات زندگی رضای خداست و حج واقعی است که هر انسانی باید با مدرک حاجیِ واقعی در قبر وقیامت برسد و عمرِخود را در راه رضای خدا به پایان برساند در واقع اینکه در قبر، صورت انسان مسلمان را رو به قبله میکننداما تمام اعضایش را رو به امام رضا(ع)قرار می دهند تا این بدن ، اعمال قبول شده ی در راه رضای خدا را با رو سپیدی بهخدای خویش عرضه کند.در واقع آنجا خلوص و طواف و قربانیِ نفس ،خود معلوم میشود. در مناجات شعبانیه میخوانیم"الهی . . . فلا تفضحنی  یوم القیامه علی رؤس الاشهاد" خدایا درآن روزی که همه ی سرهای شاهد مرا میشناسند، مرا مفتضح نفرما.

امام جواد الائمه اباجعفرمحمد تقی (ع)

تنها امامی هستند که عدد وجایگاه نام مبارکشان 14 است. ایشان معصوم یازدهم و امام نهم هستند و به عدد 4 بدنیا آمدند(یک خودشان +3ذریه در بطنشان) و 10 معصوم(ص)قبلشان هستندکه میشود14(14=10+4). در واقع ایشان در مجرای جودِ (عدد ابجد جود13 است)جوادی ،کلّ اسرار و رحمتها را با خود به بندگانِ خدا عرضه نموده است . شاید گنج پروردگار عالم از وجود مبارک ایشان به همه ی مخلوقات عنایت میشود وبرای انسانها برکات خاص انسانی ریزش میکند . عدد ولایی و معصومیت امام جواد (ع) 20 است :

( 20=11+9) که20 برابر عدد ابجد حرف ( ک ) است . عدد ابجد کاف= 101 میشود که یکی از اسماء اعظم پروردگار عالم است ( خداوند کریم یکی از نامهای مبارکش را کافی میفرماید ).حرف کاف از حروف نورانی و مقطعه قرآن است که در اول سوره مبارکه مریم آمده است " کهیعص " در بعضی تفاسیر کاف را به منزله کربلا معنا کرده اند . کل عالم اسرار به جواد ( 14 ) و مجرای فیض دهنده جود ( 13 ) جلوه دارد آیا حق نیست که میوه ی دل امام رضا ( ع )  امام جواد ( ع ) باشد ؟!

جالب است که بدانید در سرّ عدد 12 ؛ که جایگاه عددی حرف ( ل ) به عدد ابجد 30 میباشد. یکسال 12 ماه دارد و هر ماه حدوداً 30 روز است و در کتاب آسمانی ما قرآن کریم 12 بار نام ماه (که درزبان عربی شهرگفته میشود ) آمده است و تنها ماهی که معرفی شد ماه رمضان ( شهر رمضان ) است که در کتاب گنج الف و همین درس بیان شد که عالم در حقیقت عدد 10 که در واقع 4 روی 10 است غرق میباشد . این وادی کاملاً حقیقت روزه است و عالم در تسبیح غرق است وبرای خداوند سبحان بندگی میکند . دیگر اینکه همه ی 12 ماه و هر ماه 30 روز ، در واقع یک سال را تشکیل میدهد که عدد ابجد یک 30 میشود(30=10+20 ) پس همه به یک توحید ، کمالات خودرا به نمایش میگذارند .

سال شمسی 365 روز است که جمع ارقامش 14 میشود ( 14=5+6+3 ) و چهار فصل دارد که در واقع 4 فصل، بازکننده باطن 4 روی 10 یعنی 14 شمسی است . اما چه سال شمسی و چه قمری در حقیقت اسرار وجود امام رضا ( ع ) قرار دارد که به وجود مبارکش تربت رضوان الله بهشت در دنیا آمد و جایگاه بدن  مطهرش شد . محور گردش ، رضا ست که او رضای خدا است و بدون رضا به قرب خداوند کریم راه نیست .اینجاست که مشهد یعنی جایگاه شهود. همانطورکه ذکر شد ایشان هم مثل امام حسین ( ع ) محوریت14 ( 14=9+5) و 12 ( 12=8+4 ) را دارد پس عالم دائما به گرد رضای خدا در گردش است . خوشا به حال انسانی که با اختیار، دل خود را قربانی رضای خدا کرده وتمام نگاه قلبیش در دنیاو آخرت به نقطه ی رضای خدا باشد که انشاالله چنین کسی به قرب او نائل میشود . " اللهم الرزقنی "

 

وجود مقدس آقا اباالحسن علی ابن محمد نقی ( ع ) 

پنجمین مقامی هستند که کنیه ابالحسن را دارند و نام مبارکشان علی (ع) است . ایشان به عدد 3 بدنیا آمدند ( یک خودشان + دو ذریه در بطنشان ) و 11 نور مقدس قبل ایشان هستند که میشود 14 ( 14=11+3 ) و ایشان تجلی هدایت را به عدد 4 روی 10 ظاهر فرمودند.وجود مقدسشان از نظر اعداد خیلی به جد بزرگوارشان امام حسین (ع) شبیه است ، به عدد 5 پنجمین لقب اباالحسن را دارا هستند و به عدد 3 بدنیا آمده اند و به عدد 12 مرتبه ی معصومیتشان است که امام حسین (ع) نیز سومین امام هستند و 9 ذریه در بطن دارند ( 12=3+9 ) . ایشان امام دهم ومعصوم دوازدهم هستند که مقام ولایی و معصومیتشان 22 ( 22=10+12) میشود .

عدد 22 یکی از پرمعنا ترین اعداد است ، از برای مثال : 1- جایگاه عددی طلا 22 و عدد ابجد آن 40 میباشد . طلا فلز قیمتی است که هیچگونه آفتی آنرا ضایع نکرده و نفوذ ناپذیر است . هدایت امام هادی (ع) کیمیایی است که فلز بی قیمت مارا اگر شیعه و پیرو واقعی ایشان باشیم طلا میکند ( هدایت یعنی نفوذناپذیری از گناه و هر آفتی ) البته با توبه نصوح . مثل این باشد که جوینده ی طلا باید دائما در جستجو و تلاش برای پیدا کردن طلا باشد تا غنی شود ، امام هادی (ع) از وجود مبارکش هدایت خالصانه بدون ظلمت را تجلی داد و در حقیقت ایشان هدایت کننده ی تمام شیعیان در تنگنای ظلمت هستند و جداکننده ی حق از باطل میباشند . 2- بیست و دومین سوره مبارکه قرآن حج است و عدد ابجد کلمه حاجی 22 میشود و از لحاظ جغرافیایی بیست و دومین قسمت کره زمین ، سرزمین مکه است . جمع ارقام 22 برابر 4 میشود که پایه عدد 40 است یعنی حقیقت هدایت شدن و به طهارت رسیدن پس میوه ی دل امام هادی (ع) به حق ، امام حسن زکی (ع) است یعنی سبز کننده و درجه قبولی همه ی آیات و احکام و اوامر پروردگار عالم است .

در ضمن حضرت ، امام ِ دهم هستند در حقیقت به یک نحو ظاهر کننده ی گنج عشر که همان 4 روی 10 و کل حقیقت و اسرار عشر میباشد و بروز دهنده حقیقت 10 است ، اوست که هر بنده ای در مقام شیعه شدنش باید ساکن شود و راه را پشت وجود مقدسش به سرمنزل سعادت برساند . عدد 10  ( عشر ) امتحان همه ی بندگان خداست . عمل به احکام ، عمل به آیات قرآن و رهرو واقعی امام زمان (عج) است و حقیقت عاشورا به هدایت واقعی امتحان میشود پس وجود مقدس امام هادی (ع) یکی از ارکان ولایت است . یک فرزند نورانی ایشان امام حسن عسگری (ع) ویک فرزند جعفر کذّاب است ، دوشاخه بهشتی و جهنمی در حقیقت هدایت واقعی ظاهر میشود . خوب فکر کنید پروردگار عالم در سوره مبارکه انعام ( قسمتی از آیه 158 ) میفرمایند :

 "یوم یأتی بعض آیات ربک لا ینفع نفسا ایمانها لم تکن آمنت من قبل او کسبت فی ایمانها خیرا .... "  روزی که بعضی آیات قهروغضب خدابرآنها برسد درآنروز هیچ کس را نفع نمیدهد ایمان ( وهدایت ظاهری شاید شناسنامه ای یا زبانی برای انسان نفعی نمیدهد ) اگر قبلا ایمان نیاورده و یا در ایمان کسب خیر و سعادت نکرده باشد  (مگر اینکه ازاین ایمان و هدایت کسب خیر و عمل صالح شود ) . پس به وجود ایشان نور از ظلمت جدا میشود ونور حقیقی فرزند برومندش امام عسگری (ع) است که حسن زکی (ص) میشود .

آقا ابا محمد حسن ابن علی العسگری (ع)

امام یازدهم و معصوم سیزدهم هستند . غیر از اینکه در تاریخ درباره زندگی پر مشقت و دوران ولایت این امام همام بسیار نوشته شده ، احادیث زیادی نیز از معصومین(ص) نقل شده است که ایشان در مکانی مثل پادگان در محاصره دشمن بودند و لشکر دائما در اطراف ایشان بوده برای همین لقب مبارکشان عسگریست (عسکر یعنی لشکر) . ایشان دومین عزیزی هستند که ابامحمد (ص) لقب گرفته اند ، معنی ابا به یک قول یعنی پدر و بقولی بمعنی زینت پیامبر (ص) است ، شاید اینطور معنی شود ؛ آنچه اراده و مشیت پروردگار عالم برای معرفی ظهور کامل کنز ذات اقدسش بوده تا درعالم سفل دنیا محقق شود از سیر ظهور و ورود 124000 پیامبر (ص) گذشته تا 12 امام معصوم (ع) و ام الائمه(س) که سبز شود و شاخه ومیوه هایش عالم دنیارا به صفات زیبایی بهشت سبز کند . ولایت امام حسن عسکری (ع) همه ی زینت رسالت پیامبر اکرم (ص) و کتاب آسمانی او قرآن است یعنی ظهور جایگاه تک گل محمدی (ص) و گل همیشه بهاری که با اوتا قیامت دیگر خزانی نمی آید .

وجود مقدس امام حسن عسگری(ع)به عدد 2بدنیاآمدند(یک خودشان+وجودمقدس وصی الحسن مهدی صاحب الامر(ص) در بطنشان) و 12معصوم قبل از ایشان هستند که میشود14(14=12+2)و حقیقت 4روی 10 از این وجود مقدس به کمال زمان و رسالت مهم ایشان ظهور پیداکرد،در حقیقت حلقه ی 5 را به کمال وجمال ظهورداد. اما عدد 2 وجود مقدس آقا برابر عدد ابجد حرف( ب )باب القرآن است یعنی بسم الله وانسان فقط از این باب میتواند ورود در قرآن وشیعه شدن به چهارده معصوم (ص)را داشته باشد ،سرّعدد دو است که امتحان سختی برای ایشان و شیعیانشان است زیرا همانطور که قبلاٌ بیان شد عدد دو به حروف همان عدد 10 است (10=4+6)و عشرِ امتحان که چگونه در ظلمتکده ی آخر الزمان به جلوه ی هدایت شاخه سبز و پر میوه ی گل محمدی (ص)از وجود مبارکش ظاهر شد. همانطور که دانه در دل خاک،لشکر خاک با ظلمات زیاد احاطه اش کرده و هزاران آفت آنرا تهدید میکند ولی به خواست خداوند میتواند خاک وظلماتش را بشکافد و خود را به نور برساند تا سبز شود و قوّت خود را جلوه دهد، در این زمان هم تا شیعه ی واقعی امام حسن عسگری(ع)نشویم نمیتوانیم در عشرِدنیا به سبزی حسن برسیم و به گل ِمهدویت وصل شویم. پس هر کس مثل قتلگاه امام حسین(ع)برایش تداعی میشودکه زیر هزاران تیر دشمن شیاطین و وسواس وخناس است که باید سینه سپر کند،اگر میخواهد دینش سالم بماند و بادینِ سالم به آخرت وارد شود باید با دشمن بیعت نکند و حیوانیت خود را قربان انسانیت خود کند. این عاشورای عمل هر انسان و انتحان لحظه به لحظه ی عمر ماست.

اما ایشان معصوم سیزدهم ،جلوه ی کنز و طهارت گنج الهی هستند که 13=جایگاه حرف(م) است که عدد ابجدآن 40میشودپس ایشان تمام ثمرات کنز را به طهارت هدایت ،ظاهر می فرماید و امام یازدهم هستند که این عدد هم یکی از اعداد سرّی پروردگار عالم است. ظاهر عدد 11 برابر عدد ابجد (یا)است که شامل حرف آخر(ی) وحرف اول(ا)حروف الفبای فارسی است و حرف نداست و واسطه ی وصل شدن است. در واقع عدد11برابر عد ابجد کلمه (هو) و (حج) است. پس،از   ایشان به مقصد و منظور همه ی انبیاء و اوصیاء ومعصومین(ص)میرسیم .

تمام حقایق نام مبارک حسن(ع) است وبه نتیجه رساننده،حُسن حسنی است زیرا همانطور که وجود مقدس امام حسن مجتبی(ع) ریشه ی دین را اصلاح کردندتا شاخه ومیوه ی سالم دین به بار آید،در زمان امام حسن عسگری(ع) همان شاخه ی سبز دین است که با سختیهای زیاد ،ولایت ایشان به جان گل ولایت مهدویت (ص)ظهور میفرماید.پس حقیقت نماز عشاکه متعلق به امام حسن مجتبی(ع)است تا رسیدن به صبح پیروزی که حقیقت نماز صبح متعلق به امام حسین(ع)است ،طی مسیر عالم عشا تا صبح باطن و سیر زیبای تجلیات و تحولات و تکوینات عالم ازحسن(ع)تاحسن(ع)است(چون نام مبارکِ امام حسین(ع)، همان حسن(ع) است)به معنای دیگر میتوان گفت رسیدن به ولایت امام حسن عسگری(ع)است که میوه ی صبح زیبای آن، ظهورِمهدویت(ص)است، یعنی از ولایت امام حسن مجتبی(ع) تا امام حسن عسگری(ع) که با خودِوجودهای مقدسشان 10 امام بزرگوارمیشوند که باز هم حقیقت گنج عشر و از حقایق سرّتا ظهور هستند.

نکته: هفته 7روز است اما به عدد 5شنبه عدد را ظاهرمیکند.درواقع شنبه صفرِپشت عددیکشنبه است و جمعه جمع کننده ی تمام ایام هفته که متعلق به امام زمان(ص)است زیرا ایشان وصی الحسن (ع)میباشد.وصایت ایشان ظهوردهنده ی تمام مسیر عشا تا صبح هدایت حسن(ع)تاحسن(ع)است. بنابرقول معصومین(ص)روز 5شنبه متعلق به امام حسن عسگری(ع)است که در مفاتیح الجنان (ازشیخ عباس قمی رحمه الله )زیارت ایشان درروز5شنبه ذکر شده و درواقع گنج عشرکه همان 4روی 10و14بودکه از جمع ارقامش عدد 5ظاهر میشد(5=4+1)به وجود مقدس پنج تن (ص)،درواقع به وجود امام حسن عسگری(ع)تمام پرده ها و حجابهای حقایقِ نورانی را کنارزده و قدومِ مبارک آن مولود موعود(ص)را به عرصه ی ظلمانی دنیا گذاشته وتمام عالم وعالمیان رافراگرفته وباظهور پرفروغش حکومت نورانی خویش رابرپامیکند(اللهم عجل لولیک الفرج).

 جالب است که امام حسن عسگری(ع)دومین امامی هستند که نام حسن(ع)بالقب ابامحمد(ص) را دارند. عدد ابجد دو =10میشود و حقیقت این گنج افشاء امتحان سخت مردم آخرالزمان است که دینداری به منزله ی آتش کف دست میماند و نگهداشتن دین کار هر کسی نیست. پروردگار عالم در سوره ی مبارکه واقعه(آیات13و14) بر مردم آخرالزمان در مرتبه مقربین میفرماید" ثلّة من الاولین وقلیل من الاخرین"  پس تعداد کمی از مقربین در آخرالزمان هستند(اللهم الرزقنا) کسانی موفق به شیعه بودن و منتظرِواقعی میشوندکه شیعه واقعی تا امام حسن عسگری(ع)باشند تا پرده ظلمت برای آنها هم بازشود و خلاصه در امتحان عشر خود و درزمان آقا به سلامت بیرون آیند و زمینه ی ظهور ایشان را به اندازه ی وسعشان فراهم کنند(اللهم الرزقنا)

پس گنج عدد10با تمام زیبائیهایش عالم دنیا را به ظهور "کل یوم عاشورا وکل ارض کربلا" کاملاٌ نشان داد و امام هرزمان، امامِ عاشورائیان ِآن زمان است. اما در آخرالزمان که همه ی زیبائیها را تماماٌ خداوند کریم به مردم نشان داده و حجت را تمام کرده است کلّ محتوای قرآن ،امامِ راه و نور هدایت مردم آخرالزمان است تا به مولایشان وصل شوند. جالب است که اگر اعدادِ یک تا سی را که تعداد جزء های قرآن است را با هم جمع کنیم465 میشود(465=30+29+ . . .+3+2+1) که 465برابر عدد ابجد " مهدویت " است و مجموع ارقام آن 15میشود(15=5+6+4) که 15=جایگاه عددی حرف(س) توضیح کامل در کتاب انسان ذکرشده است. جایگاه عددی کلمه"مهدویت" برابر60 است و 60= عدد ابجد حرف (س) که حرف(س) قلب قرآن است و هدایت از قلب به قلب است . پس عاشورائیان آخرالزمان با ایمان قلبی از راه قرآن میتوانند وصل به مهدویت شوند .    

سرّوجودمقدس امام حسن عسگری(ع)و زندگی ایشان به زعم این حقیر خیلی زیبا وپر از اسرار است؛ازدواجشان با خانم نرجس خاتون(س)و زندگی پر برکتشان در پادگان دشمن وبین لشکرسرّی است و همینطور عدد ولایی و معصومیت آقا پرمعنا و پرمغزاست که رویهم 24 میشود(24=11+13) و عدد 24=جایگاه حرف(خ)که عدد ابجدآن =600 است و برابر عدد ابجد کلمه شرق میباشد.عدد24 عدد کاملی است مثل 24ساعت یک شبانه روز ، درحالیکه در تمام دنیا شبانه روز بیشتر از 24ساعت ندارد و ساعات ودقایق به 2 تا 12 تا طی مسیر خود را در 24ساعت تمام میکند. ایام به عنوان یوم یعنی یک روز ثبت میشودو عدد ابجد روز=213 است {213=نام مبارک زهرا(س) میشود و نام مبارک زهرا(س) از لحاظ حروفی برابر کلمه (هزار) است} و جمع ارقام 213برابر6میشود(6=3+1+2) و در جمع عددی 24ساعت هم6=4+2 حاصل میشود که همان سرّخلقت تمام دنیا (در6روز) است،درواقع خزانه ی گنج ولایی به 2 تا6 تا =12 تا تمام ساعات و دقائق و ثانیه ها راظهورمیدهد.            

وجود مقدس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

نهمین فرزند امام حسین(ع) و دوازدهمین امام شیعیان و چهاردهمین معصوم(ص) ، رهبر و هدایت کننده ی تمام کسانی است که به راه مهدویّت تمسّک جویند. نام مبارک آقا مهدی(ع) است که حرف یای آخرنام مبارکش مظهر ظهور حقیقت هدایتی است که نور است(جان عدد10)،اما نور بدون ظلمت (ده ِ حرف ی به حروف برابر 9 میشود9=5+4 ) پس همه ی حقایق و همه ی انوار و علوم و همه ی مکنونات زمینها و آسمانها  وجانها به وصایت او که وصی الحسن (ص) است (یهتدی به المهتدون)ظهور و وصول پیدا میکند. عدد ابجد نام مبارکش مهدی(ع)=59  است یعنی نهمین فرزند از پنجمین معصوم(ص). اگر ارقام 59 را با هم جمع کنیم14میشود(14=9+5)و 5=4+1 عالمی که از4 روی 10 ظاهر شداز عالم اسرار تا به ظهور دنیا به دست و وجود مبارک آقا و سرورمان امام زمان (ع) ، 4روی 10 به طور کامل ظاهر میشود و تمام گنجهای نهانی را افشا میکند و بهشت را همانطور که هدف خلقت پروردگار عالم بود و اول بار حضرت آدم (ع) و حوا(س)را در بهشت خلق کرد، در روی زمین برقرار میفرماید.(به امیدآنروز،اللهم الرزقنا) . پس شرط هدایت ، هدایت ِ مهدویت است . در واقع 2 تا 14تا را کاملاٌ درک میکنیم وبه 28 که جایگاه حرف غ است به اشاره غنی در دنیا واصل میشویم.

اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه وعلی ابائه فی هذه الساعة وفی کل الساعة ولیا وحافظا وقائدا وناصرا ودلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا وتمتعه فیها طویلا

(ادامه مبحث در جلد دوم)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۱۰/۱۷
عذرا شفائی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی