لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام پروردگار که سرّ اسماء اعظم خود را با سه حرف "الف"، "س" و "م" (اسم) فاش کرد. که عدد ابجد این سه حرف "101" است و از مجرای ولایت "با" و رسالت "سین" ظهور دارد (بسم).

بنام مولایی که در عین "غیب الغیوبی" ظاهر و در عین "ظهور" غایب است، و با صفات "رحمان" و رحیمش" کل نعمتهایش را بر ما منت نهاد.
ع شفائی



هدف از ایجاد این وبگاه، رسیدن به معرفت مولایمان، پروردگار عالم و ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) و حقایق و معارف قرآن است.
در این راه همواره، آن بزرگواران مددرسان بوده و با دست غیبی راه صحیح را گشوده اند و عنایاتی بسیاری به دست آمده است.

عنایت شود: نشر و استفاده نا صحیح از مطالب بدون ذکر منبع، شرعا صحیح نیست.

برای تهیه کتاب های مجاز منتشر شده توسط نویسنده و مولف مطالب فوق، میتوانید با شماره زیر ارتباط برقرار نمائی

09308839373 لطفا در ایتا یا واتزاپ پیام ارسال فرمائید





معارف عدد دو در باطن حرف باء بخش دوم

جمعه, ۱۷ دی ۱۴۰۰، ۰۸:۲۲ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

و قل الحمدلله سیُریکم آیاته فتعرِفونها و ما ربّک بغافلٍ عمّا تَعملونَ.

 

*عدد 11 در سال قمری و شمسی

گردش سال شمسی به 365 روز است که جمع ارقامش 14 می‌شود (14=5+6+3) و سال قمری 354 روز است که جمع ارقامش 12 می‌شود (12=4+5+3) ، تمام سال در گنج 14 و12 چرخش دارد.

بین سال شمسی و قمری 11 روز فاصله است.درحالیکه عدد 11 به حقیقت ،  معانیِ ذکر شده بین دو چرخش را احیا می‌کند و عالم دنیا را به اراده‌ی خالق قدرتمند و قادرش با معرفی خودش به نام هو=11 در گردش حج=11 به تعالی کمال الی یوم القیامت در قرب خودش(عند ربهم یرزقون) می‌خواند. درواقع رزق هرکدام را به باطن شمسی و قمری ، به روزها و ساعاتش عنایت می‌کند.

همانطورکه می‌دانید در سال قمری حدود احکام الهی اجرا می‌شود و احکام باید به امام احکام وصل باشد . پس انتقال عمل صالح با امام صالحین راه به بهشت پیدا می‌کند . این تنها مبنا و راهیست که انسان از دنیا می‌تواند به طهارت وارد بهشت شود . امیدوارم خوب و با دقت این مباحث زیبا را بخوانید و استفاده کنید.

پس ما درحالیکه در یک روز زندگی می‌کنیم ولی درواقع در دو روز هستیم و از محتوای 2 روز یعنی دو دریا استفاده می‌کنیم. یعنی عالم ، غرق در دو دریاست! چنانچه خداوند در آیات 19 تا 22 سوره مبارکه الرحمن می‌فرماید: مرجَ البحرینِ یلتقیانِ. بینهما برزخٌ لایبغیان. فبایّ الاء ربّکما تکذّبان. یخرجُ مِنهما اللؤلؤ و المرجانُ." اوست که دو دریای (شور و آب گوارا) را بهم آمیخت (بنحوی که) در بین آن دو (به قدرت الهی‌اش) آنچنان مقرر داشت که آب شور و گوارا به همدیگر ممزوج نمی‌شوند. پس کدامین نعمت‌های خدایتان را منکر می‌شوید؟ از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان پدید آورد". {این آیه مبارکه متعلق به حضرت علی علیه‌السلام و حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها است و لؤلؤ و مرجان وجودهای مبارک امام حسن علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام هستند}.

پس دو دریا در کنار هم است که یک برزخ یعنی پرده‌ی نامرئی آن دو را جدا می‌کند طوری که هرگز با هم مخلوط نمی‌شوند درحالیکه هرکس می‌تواند از میان آن دو ، لؤلؤ و مرجان خارج کند. لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم

*اما درواقع این زیبایی‌ها از بابِ حرفِ ب ، تعریف می‌شود! زیرا جمع ارقام 11، 2 = ب می‌شود و همانطورکه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ذکر شد : تمام محتوای قرآن در بسم الله و تمام آن در باء بسم الله است.

 پس گردش و تحولات و تمام خلقت‌ها و زنده شدن‌ها و مردن‌ها ، همه و همه از باطن حرف ب در عدد به 2 و  به حروف ؛ دو=10 می‌باشد که همان گنج وجود 12 امام علیهم السلام و 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است { اسرار 12 و14  در تعریف عدد 26 که سرّ عدد ولایی و معصومیت امام زمان عجل الله تعالی فرجه  و حدود الهی (حدید=26) می‌باشد (رجوع شود به کتاب مهندسی خلقت)}

و حضرت علی علیه السلام در حدیث معرفت نورانیت می‌فرماید : انا مظهر کیف الاشیاء ( من هستم ظاهرکننده کیفیت همه‌ی اشیاء) . انا خازن السموات و الارض (من هستم خزانه دار همه‌ی آسمان‌ها و زمین) . انا الذی اعلم مایحدث فی اللیل و النهار امراً بعد امر و شیئاً بعد شیء الی یوم القیامه ( من کسی هستم که می‌داند آنچه حادث می‌شود در شب و روز از آنچه که امر می‌شود از پروردگار عالم و آثارش و امور بعدش و آن چیزهایی که باید بشود و صورت گیرد بعد از چیز دیگر تا روز قیامت ).

حال اگر خوب فکر کنید معنای ولایت کبری را درک می‌کنید زیرا اوست که ظَهَر الاولیاء است. یعنی آنچه در عالم هستی آمده و می‌آید و خواهد آمد ، از وجود او است. و خداوند در آیه 2 سوره مبارکه بقره می‌فرماید : ذالک الکتاب لاریب فیه هدیً للمتقین. ذالک ، اشاره به دور است یعنی خوانده می‌شود ؛ آن کتاب . پس همه در آن کتاب ؛ وجود مبارک حضرت علی علیه السلام و ذریه‌های معصومش و خانواده نورانیش صلوات الله علیهم اجمعین می‌باشد.

و اگر خوب دقت کنید و دایره وجود مبارک ائمه طاهرین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین را در نظر بگیرید ، روبروی وجود مبارک حضرت علی علیه السلام در ولایت 12 امام معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، وجود مبارک امام حسن عسکری علیه السلام می‌باشد که خداوند کریم قادر متعال می‌خواهد که ایشان فقط یک فرزند معصوم داشته باشد و او هم بشود کمال ظهور از جدهای بزرگوارش تا قیامت ، زیرا امام حسن عسکری علیه السلام به عدد 2 بدنیا تشریف فرما شدند ( یک خودش + یک در بطنش ؛ فرزند نورانی‌اش حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) . پس او هم ، باطن مظهر الباء و مظهر العجائب می‌باشد! { در انتهای کتاب توضیح کامل آمده است}   

چنانچه عدد 12 را از 14 کم کنیم 2 عدد می‌ماند ، در واقع دو وجود معصوم؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت زهرا سلام الله علیها که هر دو بزرگوار در ظاهر و باطن ، اول و آخر این گنج هستند.

از اسرار این عدد به ظاهر ساده ، درمی‌یابیم که بدون ظهور عدد 11 ، هیچ وجودی به موجودیت نمی‌رسد! و اگر فاصله گردش در چرخه‌ی سال را دریافتید بدانید که چرخاننده ، فقط اوست (هو=11) و همه‌ی عالم در محضر پروردگار عالم و همه آیات او برای شناساندن ِخودِ اوست تا بنده بداند چه مولایی وصف ناشدنی دارد.

*جالب است که اگر عدد 11 را به حروف بنویسیم (یازده) ، عدد ابجدش می‌شود 27 که این عدد ، کلید گشاینده اسرار در عالم دنیا و ظرف ظهور گنج نور می‌باشد. چنانچه در 27 ماهِ هفت (گنج حمد) یعنی ماه پربرکت رجب ، پروردگار عالم جانِ خزانه و اسرارش و مفاتیح غیبش را در تولد و ظهور نور در قلب مبارک صاحب ظرفِ کلیه‌ی اسرار ؛ محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم نازل فرمود و بعث انقلاب کامل یخرجهم من الظلمات الی النور را افشا فرمود. کسی نمی‌داند این قدر و لیله قدر را که چه اتفاق عظیمی در طول و عرض عالم در دنیا واقع شد!

بقول پروردگار عالم که فرمود: انّا انزلناه فی لیله القدر.و ما ادراک ما لیله القدر.لیله القدر خیر مِن الف شهر. تنزّل الملائکة و الروح فیها بإذن ربّهم مِن کلّ أمر. سلامٌ هی حتی مطلع الفجر؛ ما قرآن عظیم الشأن را در شب قدر نازل کردیم.و چه تو را به عظمت این شب آگاه توان کرد؟ شب قدر(به مقام و مرتبه) از هزار ماه بهتر و بالاتر است.در این شب فرشتگان و روح(یعنی جبرائیل علیه السلام) به اذن خدا (بر امام زمانعجل الله تعالی فرجه از هر فرمان و دستور الهی و سرنوشت خلق) نازل گرداند. این شب رحمت و سلامت و تهنیت است تا طلوع صبحگاه. پس روز ظهور موعود ، حقیقتِ مطلع الفجر بر همگان آشکار می‌شود.    اللهم عجّل لولیک الفرج

 و جمع ارقام 11 می‌شود 2=ب(2=1+1)  ؛ که حرفِ ب ؛ مفتاح و کلید مطلع فجر گنج قرآن ، باب معنا و ملکوت اسرار را در انقلاب معنا از دنیا تا بطن نعمت‌های بهشتی و قرب الهی و بالاترین مقام انسانی از عالم اسفل السافلین تا اعلاعلیین ، به نام باب الله و باب الجنه رمزگشایی می‌فرماید.

نکته: اینجا مطلب زیبایی است که قابل تأمل و تدبر است! خوب دقت کنید که شبِ قدر را (کلمه لیل یعنی شب) احیا می‌گیریم. و خداوند کریم در سوره مبارکه قدر می‌فرماید: انّا انزلناه فی لیله القدر. این دو کلمه شب و لیل هر دو زیبا و پرمعنی است .خداوند در آیه  138 سوره مبارکه صافات می‌فرماید : و بالیل افلا تعقلون. خداوند با حرف با که هم قسم است و تأکید و هم باب الله می‌باشد ، متذکر می‌شود که شاید با عقل بتوانیم درک کنیم.

در کلمه شب هم که به فارسی است ؛ هر دو حرفِ ش و ب از بلوغ کامل برخوردارند:

حرف ش به تنهایی مقام افشاکنندگی دارد . درحالیکه طلوع فجر است در دل تاریکی و در حقیقت ظرف افشای اسرار عالم بالاست در دنیایی که کاملاً لیل خوانده می‌شود {رجوع شود به مبحث حرف شین در جلد دوم حوای روحانی } . و حرف دوم کلمه شب یعنی ب ؛ کاملا واضح است که باب اللهِ قدر از ظهور باطن آن می‌باشد. حال خوب درک می‌کنید که شب اول قبر یعنی چه؟! و چرا هرگز برای قیامت ، شب نیامده بلکه در قرآن مجید به یوم القیامت خوانده شده یعنی روز قیامت. پس عالم درحقیقت لیل و یوم است! شب قدر در مقابل روز قیامت است.

خداوند می‌فرماید که در شب قدر تنزل الملائکه و الروح ؛ ملائکه و روح در شب قدر به عالم زمین می‌آید. و درباره قیامت در آیه 4 سوره مبارکه  معارج می‌فرماید : تعرج الملائکة و الروح الیه فی یوم کان مقداره خمسین الف سنه ؛ ملائکه و روح به سوی عرش خدا بالا روند در روزیکه مدت آن پنجاه هزار سال خواهد بود.

پس درباره روز قیامت می‌فرماید که ملائکه و روح بالا می‌روند و درباره شب قدر فرمود که ملائکه و روح پایین می‌آیند ؛ یعنی این شب، آن روزش است و آن روز ، این شبش می‌باشد! معمولاً شب را با ماه می‌سنجند چون در شب ، ماه پیداست. حرکت ماه نیز ماهیانه است یعنی ماه در طول یک ماه ، یک حرکت 360 درجه‌ای ، دایره می‌چرخد.

و خداوند در کلام کریمش در سوره مبارکه قدر می‌فرماید شب قدر بهتر از هزار ماه است ( لیله القدر خیرٌ مِن الـْف شهر) . و روز را که قیامت باشد با خورشید می‌سنجند و حرکت خورشید ، سالیانه است .

لذا خداوند متعال برای روز قیامت می‌فرماید فی یوم کان مقداره خمسین الف سنه ( نمی‌فرماید به چندین ماه! ) اما در دنیا که لیل است با ماه می‌سنجد و می‌فرماید الـْف شهر.

این کلام را نوشتم که ببینید وجود قمر ، باطن ولایت است و تمام خزانه قرآن به خزانه وجود مبارک ظرف قرآن آن بزرگواران یعنی 12 امام معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین تجلی و ظهور می‌کند .

پس در حقیقت اسرار باءِ بسم الله و امیرالمؤمنین علیه السلام و باب الله عالم است. و ارزش شب قدر چنان است که اندازه 1000 ماه معادل 83 سال عمر یک انسان است.

{ در باطن گردش قمر شاید این معنا را بتوان دریافت کرد که چگونه است وقتی در کتاب منتهی الآمال شیخ عباس قمی رحمه الله آمده که می‌فرمایند معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین در بدو تولد ، هر یک ساعت ، یک روز و هر یک روز عمر شریفشان یک هفته و هر یک هفته ، یک ماه و هر ماه به اندازه یک سال رشد جسمانی داشته‌اند ! الله اعلم }          

پس قیامت ، روزِ معلوم شدن استفاده از شب قدر است و گرفتن اجر و مزد هر کس به اندازه‌ی قدرشناسی او از شب‌های قدر عمرش است ! پس (یوم القیامه) ترازوی خمسین الف سنه در مقابل خیرٌ من الف شهر است. پس رحمت بی‌نهایت خداوند در تکرار تمام عمر یک انسان و گرفتن برکات و عنایات خیرٌ من الف شهر در مقابل یک روز قیامت است. پس انسان در مدت عمرش وقت کافی دارد که هر سال بهتر از سال قبلش باشد.

اما یادآور می‌شوم یوم القیامت روزی است که نَه ماه پیدا است و نه خورشید ، اما قیامت ، روز است!!! زیرا در قیامت جُمع الشمس و القمر ؛ شمس و قمر جمع می‌شوند چون حقیقت شمس و قمر ، معصومین صلوات الله علیهم اجمعین هستند.

خداوند در آیه  41 سوره مبارکه الرحمن می‌فرماید : یُعرف المجرمون بسیماهم... ؛ هر کس به چهره‌اش معلوم می‌شود. وهمچنین در آیه 22 سوره مبارکه ق می‌فرماید : ...فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیومَ حدیدٌ. پرده‌ها کنار می‌رود . همه چشم‌ها تیزبین می‌شود. پس اسرار مردم افشا می‌شود. اینها معنای روز است اما خداوند در دنیا با باطن لیل ، اسرار بنده‌هایش را سِتر می‌کند (می‌پوشاند) و خودش را ستار العیوب معرفی می‌فرماید .

*سال قمری ، سرّ سال شمسی است :

چنانچه قمر(ماه) به دور شمس(خورشید) می‌گردد پس قمر است که تحولات نوری شمس را معنا می‌کند و باب دنیا را به حقیقت باب آخرت ، به صورت‌های مختلف در لباس احکام و عبادات و بندگی ، صاحب قدر و منزلت و شأنیت می‌کند . در حرکت انتقالی ، کره‌ی زمین گردش به دور محور خود را که حرکت وضعی می‌گویند و به 24 ساعت (یک شبانه روز) است ، به چرخش دور شمس (خورشید) که 365 روز(یک سال) است ، انتقال می‌دهد. این تعریف ، حرکت وضعیِ هر شخص را برای انتقال به عالم آخرت واضح و آشکار می‌سازد!

حال باید بشناسیم که شمس و قمر کیست؟!

وجود مبارک چهارده معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، شمس وجود و 12 امام علیهم السلام ، قمر وجود هستند ، درحالیکه 12 نور مطهر در هر دو وجودهای مبارک معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین و امامان علیهم السلام ، ثابت است اما در تعریف ، همان رساندن پیام حق است که اول ، حرکت وضعی هر شخص را به او می‌شناساند که باید تکیف خود را در دنیا بداند و از هر نظر ؛ اعتقادی ، مذهبی ، احکامی و تمام اصول و پایه‌هایی که چهارچوب ساختمان شخصیتی‌اش را که در چه وضعیت است ، مشخص کند و بعد آن را به آخرت انتقال دهد. البته هر شخص عاقل باید به بهترین وضعیت ، خود را شکل و زینت دهد تا در آن سرا (آخرت) حسرت نصیبش نشود! 

درواقع سال قمری در محوریت باب الله ولایت 12 امام علیهم السلام به قدر می‌رسد و سال شمسی در محوریت باب الله 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین به انوار هدایت و قرب الهی می‌رسد.

*جالب اینکه شناسنامه‌ی دنیایی ما هم به 2 مشخصه نوشته می‌شود: نام و نام خانوادگی یعنی فامیلی. زیرا نام ، حالت شخصیت وضعی فعلی در خانواده است و نام فامیل ، نام انتقالی به نسل‌های بعدی! پس معرفی ما به 2 شناسه نوشته می‌شود که همان حرف ب است!

*عدد 11 در اعضای بدن 

همانطورکه در ابتدا بیان شد فقط ذات اقدس پروردگار عالم ، فرد است و یکی است که هرگز عدد 2 و3 و ... ندارد. او بی‌همتاست و ذات اقدسش ، و لم یکن له کفوا احد است. بنابراین تمام مخلوقاتش ، زوج هستند.

بدن یک انسان از بدو تولد با دو مقوله ظاهر می‌شود : یک جسم و یک روح است که با هم توأم شده و یک شخص به ظاهر و صورت نوزاد متولد می‌شود (حتی در شکم مادر ،  زمانی که به صورت لخته خون است و یا حالت جنینی خود را طی می‌کند). پس هر وقت روح از بدن خارج شود ، دیگر جای زندگی در دنیا را نداریم ، فوراً بدن را به خاک می‌سپارند. زیرا انسان بدون روح ، زنده نیست و نمی‌تواند زندگی کند.

اعضای بدن هم زوج هستند. خوب دقت کنید! دو دست و دو پا کنار بدن مثل عدد 11 می‌باشند. قلب شامل 2 بطن و 2 دهلیز است. 2 تا ریه . 2 تا کلیه . 2 روده ؛ کوچک و بزرگ . معده دو قسمتی است. سَر هم که یکی است اما اعضایش دو تا دو تا هستند: 2 تا چشم ، 2 تا گوش ، 2 تا سوراخ بینی ، 2 لب . خلاصه همه‌ی اعضا از ظهورِ (ب=2) و جانش 11 و حقیقتش ، اسرار معرفت خالقش می‌باشد تا با انتخاب صحیح ، تمام هستی خود را قربان او کنیم ، تا به درجه یخرجهم مِن الظلمات الی النور برسیم!

*صاحب عدد 11 ؛ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

در واقع تمام معانی که این حقیر تا اینجا بیان کردم ، در جانِ وجود خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها ، به مفهوم ظاهر و باطن ، اول و آخر آشکار می‌شود. خانم زهرا سلام الله علیها تنها کسی است که در دنیا این ظهور را به همه‌ی عالمیان عنایت فرمود! چراکه زمانیکه خانم ، حمل امام حسین علیه السلام را داشتند صاحب عدد 11 بودند زیرا یک؛ خودِ خانم + حامل امام حسین علیه السلام به عدد 10{ 1 خودش + 9 ذریه معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین در بطنش} می‌شود 11  و عدد 11 ، برابر با کلمه‌ی دوا (یکی از اسماء الله است ؛ یا من اسمه دوا و ذکره شفا).

پس خانم سلام الله علیها به عدد 11 (ب=2=1+1) ، داروی همه‌ی دردهای دنیا و آخرت را به بندگان خدا داد و خود ، واسطه‌ی خلقت است { از القاب خانم سلام الله علیها ؛ برزخ بین النبوه و الولایه است و همچنین واسطه قلاده الوجود یعنی واسطه اتصال حلقه‌های هستی است }

چنانچه عدد کلمه یا=11 می‌باشد و هر کس بخواهد حاجت خود را از خداوند درخواست کند باید با حرف "یا" یعنی عدد 11 که در واقع واسطه ، خانم زهرا سلام الله علیها است ، آن را بیان کند. {چنانچه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فقیر که به خدمتش می‌آمد او را بر در خانه حضرت زهرا سلام الله علیها می‌فرستاد}. حالا هم هر جا که مراسم روضه خوانی باشد {حتی برای امام حسین علیه السلام } روزِ آخر مراسم ، درِ خانه حضرت زهرا سلام الله علیها می‌روند تا کامل حاجت روا شوند زیرا هُم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها ، زیرا فاطمه سلام الله علیها ، مرکز و وصل کننده است. { از القاب خانم سلام الله علیها ؛ نقطه الدائره مفاخره و نیز مجمع البحرین می‌باشد }

امام حسین علیه السلام به عدد 10 بدنیا آمد و  حرف ی =10  که در عربی ، یا  خوانده می‌شود. شاید برای همین است که تربت امام حسین علیه السلام دوای همه‌ی دردهای دنیایی و آخرتی شیعیان می‌باشد (یا=دوا=11).

تولد وجود مقدس امام حسین علیه السلام در بین همه‌ی معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، استثناست {6 ماهه بدنیا آمدند ، آخرین حلقه‌ی پنج تن آل عبا صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین که در بطنش 9 ذریه معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است و ...} و همینطور شهادتش که به قلب به میم تمام می‌شود یعنی اربعین، یعنی طهارت خون و بدن شهید در شهادت فی سبیل الله (در میدان نبرد حق علیه باطل اگر شهید شد خون و بدن و لباسش پاک است و غسل و کفن نمی‌خواهد) که خداوند کریم می‌فرماید: و لاتحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربّهم یرزقون (آیه 169 سوره مبارکه ال عمران)؛ حساب نکنید کسانیکه در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.

*نکته جالب این است که یا ، شامل حرف اول و آخر حروف الفبا در فارسی است و در جدول ابجد هم ، 10 حرفی که عدد ابجد و جایگاه عددیشان با هم برابر است ؛ اوّلش ، الف و آخر هم ، ی است { ابجد هوز حطی}.

 

 

11، در وجود حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها:  

وجود مقدس حضرت علی علیه السلام و خانم  زهرا سلام الله علیها ، در تمام وجوه هم کفو یکدیگر هستند. امام علی علیه السلام به عدد 12 در خانه خدا بدنیا آمد ؛ یک خودش و 11 ذریه معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین در بطنش. خانم زهرا سلام الله علیها هم به عدد 12 بدنیا آمد ؛ یک خودش و 11 ذریه معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین در بطنش. پس وجود هر دو عزیز به عدد 12 و 12 کنار هم ، تمام جان ِ 24 ساعت عمر دنیا و آخرت هستند.

همانطورکه در کتاب مهندسی خلقت توضیح داده شد ، 24 عدد جامع و باطن کلّ قرآن است که خانم زهرا سلام الله علیها ، کوثر وجود ؛جانِ قرآن است و حضرت علی علیه السلام ، بِ بسم الله و کاتب قرآن است. خانم زهرا سلام الله علیها ، صاحب حوض کوثر و علی علیه السلام ،  ساقی کوثر است. امیدوارم ما از محبین و شیعیان واقعی ایشان و فرزندانشان باشیم در دنیا و آخرت و انشاء الله در زمره یاران و اعوان و انصار و مستشهدین بین یدیه فرزندشان ؛ امام زمان علیه السلام قرار گیریم.

*عدد ابجد کلمه کوثر

عدد ابجد کلمه کوثر=726 است که در جمع ارقامش 15 می‌شود(15=6+2+7) و عدد ترتیب نزول سوره مبارکه کوثر به قلب مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، 15 است و عدد ابجد نام حوا سلام الله علیها =15 می‌شود که خانم فاطمه سلام الله علیها ، حوای روحانی است.  و همچنین عدد 15 برابر است با جایگاه عددی حرفِ س به عدد ابجد 60 .

جالب است که حقیقت معنا را در جایگاه عددی کلمه کوثر می‌بینیم که 60 می‌شود و 60=س و عالم در ظرف زمان ؛ ثانیه شروع می‌شود(60 ثانیه می‌شود یک دقیقه و 60 دقیقه می‌شود یک ساعت).

خیلی زیباست که عدد ابجد نام مبارک ام ابیها=60 می‌شود .این نام مبارک خانم سلام الله علیها ، اسرار کوثر وجود است که هرکس خود باید تا آنجایی که توفیق دارد به آن برسد. از خدا می‌خواهیم که معرفت الله و معرفت ائمه معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین را به ما عنایت فرماید. پس می‌توان گفت:

خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها در مقام ، مؤنث است اما اوّل است ! او در مقام مؤنث است اما آخر است ! او در مقام مؤنث است اما ظاهر است ! او در مقام مؤنث است اما باطن است!   فاطمه سلام الله علیها ، فاطمه سلام الله علیها است... !

عدد 726 معنی می‌شود به 26 +700 : عدد 700 ، دورنمای آینده را نشان می‌دهد و عدد 26=حدید است که صفت مبالغه حدود (حد) می‌باشد. جمع عدد ولایی و معصومیت امام زمان علیه السلام هم 26 می‌شود (26=12+14) که در زمان حکومت ایشان ، تمام حدود بندی واقعی دین ظاهر می‌شود و جانِ کلام ، حقّ کوثر به معنای حیات جاویدان و طیبه و ظرف حیات ظاهر می‌شود.

پس عدد 2 ، ظرف معرفت یکِ احدیت خداوند یکتا است. و همانطور که قبلا اشاره شد خانم فاطمه سلام الله علیها ، تجلی ذات اقدس در نام احدیت اوست!

*باب الله  

در واقع وجود مبارک حضرت علی علیه السلام ، مقام دوم را (در خلقت عالم بالا) دارد و هم کفو ایشان ؛ حضرت زهرا سلام الله علیها ، مقام مؤنث را در معصومیت دارد چرا که اگر از 14 نور مقدس معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، 12 نور امام علیهم السلام را کم کنیم ، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت زهرا سلام الله علیها می‌ماند. و ایشان مؤنث اسرار خلقت است پس کوثر ، میوه‌ی هزاردانه و تمام گنج ِ دو به حروف است و تمام گنجِ 2 به عدد ، حضرت علی علیه السلام است که هر دو عزیز ، هم کفو و هر دو ، باب الله هستند که خانم زهرا سلام الله علیها ؛ رکنِ ثابتِ دَر و امام علی علیه السلام ؛ رکن متحرکِ دَر است که هر دو با هم ، در حرم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، باب منزلشان خوانده می‌شود باب الجنه ! خداوند متعال به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که فقط این یک در ، در مسجد النبی باز باشد ، اینجا محبط ملائکه است ؛ جای نزول وحی! 

*نکته: امام معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، بیت الله حقیقی است . در کتاب بر آستان جانان {از استاد حاج آقا موسوی} آمده است :

حضرات معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین در روایات فراوانی که شُبه‌ی تواتُر در آنها وجود دارد خود را "باب الله" و "بیت الله" معرفی نموده‌اند. برای نمونه فرات کوفی در تفسیر خود ، سند را به أسبغ بن نباته می‌رساند که روزی ابن کَوّاد به محضر امیرالمؤمنین علیه السلام شرفیاب شد و عرضه داشت : أخبرنی عن قول الله تعالی: لیس البرُّ بأن تأتواالبیوتَ مِن ظهورها و لکنّ البرَّ مَنِ التّقی وأتواالبیوتَ مِن اَبوابها (آیه 189 سوره مبارکه بقره)

به من خبر بده از قول خداوند تعالی که می‌فرماید :نیکی آن نیست که از پشت به خانه‌ها درآیید ، لکن نیکی آن است که تقوی پیشه نمائید و از درب‌ها به خانه‌ها درآیید. حضرت فرمودند: نحنُ البیوت التی اَمَرَ الله اَن یُؤتی مِن اَبوابها و نحنُ باب الله و بیتُهُ الذی یُؤتی مِنه فَمَن یأتینا و آمَنَ بِوِلایَتَنا فقد أتی البیوتَ مِن اَبوابِها و مَن خالَفَنا و فضَّلَ علینا غَیرَنا فَقَد اَتی البیوتَ مِن ظُهورِها.

یعنی ما آن خانه‌هایی هستیم که خداوند امر فرموده تا از درهای آن وارد شوند {*توضیح بعد از این معنا را حتما بخوانید}  و ما (باب الله) درِ خانه خدا هستیم که از آن وارد می‌شوند {همان شکاف خانه خدا که فقط معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، ورودی و خروجی داشته و دارد که رکن یمانی است} پس هر کس بر ما وارد شود ، و به ولایت ما ایمان بیاورد ، همانا از در به خانه وارد شده است { از پشتِ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم } و هر کس با ما مخالفت کند و غیر ما را برتری دهد ، همانا از پشت به خانه وارد شده است { روبروی بسم الله الرحمن الرحیم می‌ایستد}

پس بیت الله حقیقی را خوب بشناسید و هرگز از این در جدا نشوید

*توضیح: بیت الله الحرام در مکه است و محلّ اِحرام پوشیدن و طواف است. و بیت الله ، قبله نماز همه‌ی نمازگزاران ، نقطه شروع خلقت زمین‌ها و آسمان‌ها و نقطه وصل عالم اسفل السافلین به اعلاعلیین ، محل تولد مولود کعبه ؛ علی بن ابیطالب علیه السلام است. که خداوند کریم ، مظهرِ روح بیت خودش را به همه‌ی عالمیان ظهور داد تا بدانند بدون علی علیه‌السلام و فرزندان معصومش صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، راه به اعلا ندارند چون خداوند فرمود نام من اعلاست و نام علی علیه السلام را از نام خود قرار دادم.

پس خانه خدا ، مرکز جذب تمام قلوب مخلصین است و حقیقت آن ، محل محبت به محمد صلی الله علیه و آله و سلم و آل محمد صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است.چنانچه در حدیث می‌فرمایند کسی که در قلبش محبت امیرالمؤمنین و اولادش صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین باشد ، آن قلب به آتش جهنم نمی‌سوزد.

پس حقیقت جانِ بیت الله الحرام در شهر مدینه است یعنی بیت امیرالمؤمنین علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها ، تنها دری که به اذن خداوند در مسجدالنبی ، اجازه بازشدن دائم را داشت و این بیت ، محلّ رفت و آمد ملائکه و نزول وحی الهی است. درواقع بیت الجنه است و بابش ، باب الجنه می‌شود.

حال عاشقان ولایت خوب دقت کنید! آیا غیر از این است که تمام اسرار عالم بالا ، اینجا به ظاهر و باطن در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و خانه علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها و فرزندان این بیت نورانی ؛ امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام {که در بطن امام حسین علیه السلام ، 9 ذریه معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است} معنی می‌شود؟! و همه در مدینه النبی قرار دارد.

 اینجا که حضرت رسالت پناه ؛ محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم فقط 10 سال از زندگی نورانیش را در مدینه بوده یعنی اتممناها بعشر به سنه (یعنی سال) که در سال آخر یعنی دهمین سال در غدیرخم ؛ در پایان حجه الوداع امر معرفی وصیش امیرالمؤمنین علی علیه السلام را اجرا فرمود{آیه 67 و 3سوره مبارکه مائده:یا ایّها الرّسول بلّغ ما اُنزل الیک مِن ربّک و اِن لم تفعل فما بلّغت رسالته... (67) و  ... الیوم اکملتُ لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا... (3)} .

حال ببینید که این باب ، چقدر محترم است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از پشت در به اهل آن منزل نورانی سلام می‌فرمود؛ دری که عددش 4 است(2 به عدد و2 به حروف)!!! یعنی 2 ، دو تا می‌شود 4 تا ؛ این واقعیت 2، دوتای عالم است ! هر روز اول، اینجا تشریف می‌آورد ، سینه‌ی زهرایش را می‌بوسید و می‌فرمود که بوی بهشت را از وجود ایشان استشمام می‌کنم.

*این همه عظمت و بزرگی جمع جمیع جامع کلمه است در انسان کامل ؛ وجود امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السلام ، او که آیات عظمت جلال خداوندی است. در حدیث زیبایی از معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین آمده است که" اگر تمام درختان عالم را قلم کنند و تمام دریاها را مرکب و تمام زمین‌ها را کاغذ ، همه تمام می‌شوند و صفات و فضایل مولا علی علیه السلام تمام شدنی نیست". زیرا ذره‌ای در دنیا خلق نشد مگر اینکه ملکی در آن است و تمام  ملکوت از وجود مبارک آقا خلق شده است. پس هیچ ذره‌ای نه در دنیا و نه در آخرت ، بدون علی(ع) و فرزندانش نیست! و ایشان در معصومیت ،عنوان دومین مرتبت خلقت نوری را داراست.

ظهور عالم در مبنای عدد 2

بعد از معارفی که درباره عدد 2 در گنج ولایت و حقایق خلقت و آثار آن بیان شد ، این نتیجه گیری حاصل می‌شود که مبنای ظهور عالم بر عدد 2 قرار گرفته { به عبارتی یعنی همان زوجیت }. و امروزه با پیشرفت در مباحث کامپیوتری و علوم اینترنتی و دیجیتالی و رسیدن  به مراتب عالیه علم ریاضیات و زیرمجموعه‌های این علوم ، دریافته‌اند که این معلومات بر مبنای عدد 2 باز می‌شود و به نحوه‌های مختلف گسترش پیداکرده و هر روز به آن افزوده می‌شود.

اما در این کتاب سعی شده که با شناخت معارف حقیقی عدد 2 بر مبنای ولایت و گنج اسرار خلقت به فتح باب حقیقی که باب الله است ، معلومات عالَم‌های ندیدنی را به چشم سر و چشم دل بازگشایی کند. و این عدد (2) با حرفش (ب) ، مثل یک روح و جسم بصورت زنده جلوه نمایی می‌کند!

حال خوب دقت کنید! اعداد ثابت 1 تا 10 در حروف ابجد ، هوز ، حطی {در الفبای ابجدی ؛ عدد ابجد و جایگاه عددیشان با هم برابر است : ا=1 ، ب=2 ، ج=3 ، د=4 ، ه=5 ، و=6 ، ز=7 ، ح=8 ، ط=9 ، ی=10}  تماماً نشان دهنده معانی زیبا که حامل محتوی کامل و جامعِ معارف معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است ، می‌باشد.

چنانچه بیان شد کلّ یوم عاشورا ؛ ریشه کلمه عاشورا ، عشر است و عشر یعنی 10. پس عالم در عدد 10 غرق است ! و توضیح داده شد که خشکی روی آب و در مکه و در زیر خانه خداوند سبحان متولد شد و از آنجا به تمام کره زمین کشیده شد (دحوالارض). و به امر پروردگار عالم و به دست حضرت آدم علیه‌السلام و حوا سلام‌الله‌‍‌علیها خانه خدا را روی آن نقطه (ارض) ساختند.

و به یک قول باءِ بسم الله است چراکه خداوند کریم از باطن خانه خدا ، با شکافتنِ دیوار کعبه ، وجود ولی الله الاعظم امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه‌السلام ؛ مولود کعبه را معرفی و افشا فرمود. و درکفِ خانه کعبه ، قدوم مبارک آقا ظاهر شد . پس کف خانه خدا که در روی آن نقطه (ارض) است ، حرفِ ب را نشان می‌دهد که حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید : انا نقطه تحت الباء . پس با دحوالارض ، آن ظرف باء و نقطه‌اش به تمام عالم کشیده شدند! و عدد حرفِ ب برابر با 2 است یعنی نقطه‌ای در عالم بدون ولایت حضرت علی علیه السلام و فرزندان معصومش صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین نیست.  

 

2 2-

 

 

0

Flowchart: Connector: 0

1

Flowchart: Connector: 1

 

1

2

وقتی عدد 2 را بر مبنای 2 حساب کنیم (بر 2 تقسیم کنیم) جواب 1 و باقیمانده‌اش هم 0  می‌شود                                  اگر جواب را از طرف راست کنار هم قرار دهیم ، صفر و یک می‌شود که مبنای عمل کامپیوتر و دیجیتال است. و اگر از طرف چپ کنارهم بگذاریم عدد 10 می‌شود.

 

خوب دقت کنید! پس همه عالم می‌شود (عدد 10) کلّ یوم عاشورا  و عدد ابجد نام مبارک حضرت علی علیه‌السلام می‌شود 110 یعنی 10+100 که عدد 100 برابر با حرفِ ق یعنی نگهدارنده است و عدد 10 همین گنجِ عشر است. بنابراین حضرت علی علیه‌السلام با عدد نام مبارکش (=110) ، نگهدارنده تمام خزائن دهگانه عالم در ملک و ملکوت در دنیا و آخرت است.

و عدد 2 ، مبنای ظهور در عالم خلقت (به نام زوجیت) است و باطن ظهور در عالم آخرت می‌باشد که مزد و پاداش و دسته بندی بندگان خدا در قیامت هم دو دسته است : اصحاب یمین و اصحاب شمال و جایگاهشان هم در دو جا ؛ بهشت و جهنم است.

در حقیقت همانطورکه زایش از زوجیت اظهار می‌شود ؛ هر موجودی چه جماد و چه نبات و حیوان و انسان ، در قانون زوجیت خلق شده زیرا هر موجودی یک روح دارد و و یک جسم که اگر با هم توأم نشوند ، نمی‌تواند در دنیا زندگی کند. چنانچه اگر روح در غالب جسم قرار نمی‌گرفت ، بصورت روح ظهور نداشت و آنگاه هم که در دنیا روح از جسم مفارقت می‌کند (جدا می‌شود) بدن به تنهایی فاسد می‌شود و دیگر حیات خود را از دست داده و باید از میان برداشته شود. پس نه روح می‌تواند به تنهایی باشد و نه جسم ! و هرگاه در یک غالب باشند ، هر موجودی در دنیا می‌تواند حیات خود را اعلام کند.

همینطور حروف و اعداد هستند که یک وجود زنده‌اند. چنانچه در بطن هر حرفی یک مَلک کار می‌کند و باطن آن ملک ، عدد است که روحِ حرف خوانده می‌شود. و در اینصورت است که حروف در غالب کلمات ، کثرت معانی را ظاهر می‌کنند. درواقع نیاز انسان‌ها با تکلم و بیان کردن احتیاجات برطرف می‌شود.

حال خوب دقت کنید ! از عدد یک که متعلق به حرف الف است شروع می‌کنیم و ده حرف ثابت را به 10 عدد ثابت در مبنای عدد 2 ؛ به معنی واقعی می‌خوانیم:

*عدد یک در مبنای 2 :

عدد 1 تقسیم بر 2 می‌شود 0 (صِفر) پس باطنِ عدد 1 ، صفر است. درحقیقت تمام قوا در صفر است .همانطورکه متر بدون صفر ، اندازه گیریش صحیح نیست. صفر ، گنج تمام حقایق و در بطن صفت سکون را دارد. بنابراین عدد یک که برابر  حرف الف است ، دارای صفت سکون است و مجموعه گنج تمام حروف در الف قراردارد . و 6 صفت از صفات ذات اقدس الهی را داراست. {توضیح کامل حرف الف در کتاب گنج الف بیان شده است} 

ملک حرف الف ، ملک مقرب ؛ حضرت اسرافیل علیه‌السلام است ؛ ملکی که به امر پروردگار عالم ، مأمور دمیدن نفحه صور و حیات موجودات است.

چنانچه مذکور شد اسرار حیات را به ظاهر و باطن و حتی در دنیا و آخرت با صدا و حرکت یعنی عمل و عکس العمل جلوه می‌دهد. و ارتباط عالم امر به عالم ناسوت و عالم اعلا به عالم اسفل را برقرار می‌کند. و انوارش راه گشای بنده مؤمن به عالم بهشت و در ترجمه حقیقی عمل بصورت حق الیقین در ترازوی عدالت و مخصوص به فضل پروردگار عالم ، گرفتن ارتقاء و انتفاع درجات و جزا و پاداش الی یوم القیامه و تا ابدیت است.

همانطورکه می‌دانید معیار درجه سلامتی در دنیا برای چشم و گوش و حافظه و حتی iqu(آیکیو) ، عدد 10 است. مرتبه حیا و ایمان هم عدد 10 است. مرتبه اخلاق هم 10 است و مرتبه مزد عمل برای دیگران هم عدد 10 است چنانچه می‌فرمایند 9 دانگ دین ، اخلاق است یعنی 10 قسمت است ، یکی از آن عمل به احکام است و 9 قسمت آن اخلاق است که عمل را بارور می‌کند و صحیح و سالم به عالم آخرت می‌فرستد. یا کسی که برای دیگران خیر می‌خواهد یا برای اموات خیری می‌فرستد ، 9 دانگ ثوابش برای خودش است و یک دانگ برای آن شخص فرستاده می‌شود.

 

2

 

0

Flowchart: Connector: 0

1

Flowchart: Connector: 1

2 2-

*عدد 2 در مبنای 2                         

چنانچه بیان شد عدد 2 در تقسیم عددی به مبنای 2 ، خارج قسمتش می‌شود 1 و باقیمانده‌اش 0   که وقتی کنار هم از راست به چپ بخوانیم ، می‌شود 10 و از چپ به راست ، مبنای مهندسی خلقت در عالم را اعلام می‌کند یعنی صفر و یک . درواقع تمام حقایق علوم در صفر و یک است. زیرا هر دو ثابت هستند . چنانچه اگر تمام اعداد را تا بینهایت در صفر ضرب کنیم ، جواب صفر می‌شود و اگر جمع و منها و یا تقسیم کنیم ، تغییری در عدد نمی‌دهد و همچنان ثابت است .  { مثال : 1000=0+1000 ، 1000=0-1000 ، 1000=0÷1000 ، 0=0×1000 } 

همینطور اگر هر عددی در عدد یک ضرب و یا تقسیم شود ، باز هم همان عدد می‌شود{ مثال : 1000=1÷1000 ، 1000=1×1000}.اما در جمع و منها تغییر می‌کند. زیرا عدد 1 برابر با حرف الف است که زُبُرِ الف درحقیقت وجود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و بینه‌اش ، ولایت است.

اگر با الفِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جمع شویم { منظور توحید است} ، وارد بهشت می‌شویم و اگر هم جدا شویم (منها شویم) ، جایگاهمان جهنم می‌شود. در ضرب عدد با 1 ، عوض نمی‌شود چون درواقع خرجِ خودمان می‌کنیم و مزد به خودمان برمی‌گردد (او غنی و بی‌نیاز است). در تقسیم هم عوض نمی‌شود چنانچه پیامبرصلی الله علیه و آله اجمعین ، ابالقاسم هستند پس روزی و قسمتِ خودمان است و هیچ کس قسمتِ دیگری را نمی‌تواند صاحب شود.

  ا لـف : زبُر=ا(=1) {الف ، عددش 1 است و ثابت است}  ،   بینه =لف(=110) {ظهورِ الف است که جمع و منها می‌شود} . عدد 110 برابر با عدد ابجد نام مبارک حضرت علی علیه السلام است که بینه الِف وجود پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم است.

پس مبنای اعداد در صفر و یک است. درواقع عدد 10 هم معجون اسرار صفر و یک است چنانچه در ماهیتش هم زوج خوانده می‌شود و هم فرد :زوج است اگر 10 باشد و فرد است اگر از سمت راست خوانده شود (یعنی صفر و یک ). پس دنیا در اسرار عدد 10 که گنج عشر و به یک قول اتممناهابعشر و دهه طُهر خوانده شده ، معنی می‌شود { رجوع شود به کتاب عرفان عدد 10}

در جان عدد صفر ، حقیقت حقیقی ذات اقدس الهی را که خود اشاره به مشارٌالیه هو می‌نماید را می‌توان فهمید! زیرا همه مخلوق آنگاه که برای او ضرب شوند یا ذوب شوند و حل شوند و درواقع آنچه که دارند را به صاحبش که خداوند کریم است می‌فروشند . چون او می‌داند که چه گوهری خلق کرده و آنگاه در آیه 111 سوره مبارکه توبه می‌فرماید : انّ الله اشتری من المؤمنین اَنفسهم و اموالهم بِأنّ لهم الجنه یُقاتلون فی سبیل الله فیَقتلون و یُقتلون وعداً علیه حقاً فی التورات و الانجیل و القرآن و مَن اوفی بعهده مِن الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم  "همانا خدا خریداری کرده از مؤمنان جان و مال ایشان را به بهای بهشت که آنها در راه خدا جهاد کنند و دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند این وعده‌ی قطعی است بر خدا و عهدیست که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده و از خدا باوفاتر به عهد خود کیست؟ای اهل ایمان به خود بشارت دهید در این معامله که با خدا کرده‌اید که این به حقیقت سعادت و پیروزی بزرگیست". پس او چون غنی به ذات است همه هیچ‌اند و او ، همه! پس خودش خریدار است ، مزد را به بنده اش می‌دهد الی یوم القیامه

چنانچه در مقابلش و در کنارش همه مضمحل و هیچ هستند و هرگز شریک و همتایی ندارد. اوست که صاحب قُویٰ و صاحب علم و حی و سمیع و بصیر و متکلم و قادر و قهار و جبار و متکبر است و اوست که صاحب اراده و مشیت و خالق هستی است.

که فقط می‌توان گفت لا اله الا الله ! چنانچه وقتی کسی از دنیا می‌رود در امواج دریای لا اله الا الله حل می‌شود. و همه او را با این ذکر مبارک مشایعت می‌کنند . و در زیارت اهل قبور هم اینچنین است که می‌گوییم : السلام علیک یا اهل لا اله الا الله . مِن اهل لا اله الا الله . یا اهل لا اله الا الله یعنی سلام بر شما که اهلیت پیدا کردید از لا اله الا الله و تمام وجودشان غرق شده در لا اله الا الله یعنی وصل به بینهایت شدند. و صفر بودند و دوباره به صفر وجود رسیدند ؛ انّا لله و انّا الیه راجعون .

خداوند است آن ذات بی نشان و آنگاه که خود را در تجلی احدیت می‌نامد ، عدد یک به ظهور می‌نشیند و او اَحد جلّ‌جلاله است که هرگز 2 و 3 و ... نمی‌شود.

پس عدد یک هم ثابت است . عدد یک همان الِف وجود هم معنی می‌گیرد. زیرا الِف ، 6 صفت ذاتی الهی را داراست. پس همه‌ی خزانه گنج ظهور از واحدیت که از گنج اَحد جلّ‌جلاله ذات اقدس الهی است ، می‌باشد. بنابراین اگر عالم در یک ضرب شود ، عدد تغییری نمی‌کند ؛ همه از خزانه‌ی یک ظهور دارند و در وجودش ثابت هستند و حتی در تقسیم!

چنانچه خداوند در آیه 7 سوره مبارکه مجادله می‌فرماید : الم تر اَنّ الله یعلم ما فی السموات و ما فی الارض مایکون مِن نجوی ثلاثةٍ اِلا هو رابعهم و لا خمسةٍ اِلا هو سادِسُهم و لا اَدنی مِن ذلک و لا اکثر الا هو معهم اَین ماکانوا ثُمّ یُنبّئهم بما عملوا یوم القیمة اِنّ الله بکلّ شیءٍ علیمٌ ." آیا ندیدی که آنچه در آسمانها و زمین است خدا بر آن آگاه است هیچ رازی را سه کس با هم نگویند جز آنکه خدا چهارم آنها است و نه پنج کس جز آنکه او ششم آنهاست و نه کمتر از این و نه بیشتر جز آنکه هر کجا باشند خدا با آنهاست (که خدا احاطه بر جزئیات عالم دارد) پس در روز قیامت همه را به نتیجه اعمالشان آگاه خواهد ساخت که خدا به همه امورِ عالم  داناست". چنانچه در آیات 4 و 5 سوره مبارکه حدید می‌فرماید: ... یعلم ما یلج فی الارض و ما یخرج منها و ماینزل من السماء و مایعرج فیها و هو معکم این ما کنتم والله بما تعملون بصیر. له ملک السموات و الارض و الی الله ترجع الامور ؛ و او هر چه در زمین فرود آید و آنچه از آن خارج شود و آنچه که از آسمان نازل شود و آنچه که بالا رود همه را می‌داند و هر کجا باشید او با شماست و به هر چه می‌کنید به خوبی آگاه و بینا است. ملک اوست آسمان‌ها و زمین و رجوع تمام امور عالم بالا بسوی اوست.

*بنابراین خوب دقت کنید! عالم در صفر و یک غرق است که مبنای ظهور صدا و حرکت عدد 2 در مقام زوجیت است و آن باء بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد است که وجود نازنین ولایت ؛ سرّ ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب ؛ اسدالله الغالب صلوات الله علیه و آله اجمعین است.

و آنگاه که هر وجودی از بلوغ 9 متولد می‌شود ، پا در صفر و یکِ وجوش می‌گذارد. درواقع صفرِ بالقوه وجودش را که از خداوند کریم است در جلوی یکِ ظهور تولدش می‌گذارد ، آنگاه بالقوه به تدریج بالفعل می‌شود. و از یک ظهور تولد کثرت عددی در نوزاد شروع می‌شود . و تمام دقایق و ثانیه‌ها به عنوان عمر ، باب روزی ظاهری و باطنی برایش می‌شوند.

این مبحث پایه ادراک حیات است در مهندسی خلقت ، هم در دنیا و هم درآخرت! چنانچه شروع حمل مادر با عدد 1 تا پایان 9 ماه را بصورت دایره بکشیم ، عدد 19 ظهور می‌کند (عدد 1 و 9 در کنار هم می‌شود 19).   

پس خروجی نوزاد از پشت عدد 19 ؛ باطن (19 حروفِ)  بسم الله الرحمن الرحیم است که از عین نجاست مَنیّ یُمنی به طهارت حقیقی متولد می‌شود ، درواقع قلب به میم می‌شود و خلقتش در شکم مادر از عدد 40 (اربعین) شروع شده و در دنیا هم به عدد 40 شروع می‌شود (عدد ابجد حرف م=40) .

 

2

3

2-

و اگر عدد 9 و 1 را با هم جمع کنیم برابر 10 می‌شود و اگر از طرف راست بخوانیم همان صفر و یک می‌شود و باطنِ بِ بسم الله (همانطورکه قبلا توضیح داده شد) . حالا نوزاد توفیق پیدا می‌کند با بلوغ جسمانی و عقلانی تا آنجا که وسع دارد ( یعنی بالقوه‌های وجودش بالفعل شود ) و در جلوی عدد یکِ وجودش ، صفر بگذارد و قیمت خود را بالا ببرد. زیرا خالقش او را می‌بیند و هرچه بخواهد عمل او را معامله می‌کند و در مقابل بهشت را با تمام نعمت‌هایش به بنده‌اش می‌دهد الی یوم القیامه. اللهم اجعلنی مِن الشاکرین  

 

1

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۱۰/۱۷
عذرا شفائی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی