لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام پروردگار که سرّ اسماء اعظم خود را با سه حرف "الف"، "س" و "م" (اسم) فاش کرد. که عدد ابجد این سه حرف "101" است و از مجرای ولایت "با" و رسالت "سین" ظهور دارد (بسم).

بنام مولایی که در عین "غیب الغیوبی" ظاهر و در عین "ظهور" غایب است، و با صفات "رحمان" و رحیمش" کل نعمتهایش را بر ما منت نهاد.
ع شفائی



هدف از ایجاد این وبگاه، رسیدن به معرفت مولایمان، پروردگار عالم و ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) و حقایق و معارف قرآن است.
در این راه همواره، آن بزرگواران مددرسان بوده و با دست غیبی راه صحیح را گشوده اند و عنایاتی بسیاری به دست آمده است.

عنایت شود: نشر و استفاده نا صحیح از مطالب بدون ذکر منبع، شرعا صحیح نیست.

برای تهیه کتاب های مجاز منتشر شده توسط نویسنده و مولف مطالب فوق، میتوانید با شماره زیر ارتباط برقرار نمائی

09308839373 لطفا در ایتا یا واتزاپ پیام ارسال فرمائید





مهندسی خلقت (عدد 5 و عدد 9) بخش اول

جمعه, ۲۴ دی ۱۴۰۰، ۰۴:۰۱ ب.ظ

  

 بسم الله الرحمن الرحیم

اسرار اعداد ، مفروضات ذهنی نیستند بلکه حقایق معماهای سرّی عالم را معلوم می‌کنند. خداوند سبحان که علّم الاعلام و کشّاف مکشوفات است چنان انسان را در تحیّر قرار می‌دهد که تمام این نظم و انظباط در کمال محض و بلوغ کامل است و همه ، نشانه‌های اویند و در حقیقت همه ، آیات حقّند!

در توضیحات عدد 5 بیان شد(در کتاب گردنبند بندگی) که این عدد ، تنها عدد بسته در اعداد است اما اینجا معلوماتی از جنس حقیقت نوری از گنج اسرار نورٌواحد(ص) را چنان آشکار می‌کند که این بلوغ در حسب ظاهری جلوه‌ی عدد 9 می‌باشد!

و در جمع این دو عدد (14=9+5){که همان 14 نور مقدس ائمه(ص) هستند)} ، رمزهای آفرینش در مهندسی خلقت هویدا می‌شود چه در کائنات و چه در خلقت حضرت آدم(ع) و حوا(س) و چه در خلقت شب و روز و سال و ماه و حتی چینش و ترتیب عالم ظاهری و باطنی یعنی هم در دنیا وهم در آخرت!

بنابراین همانطورکه از شروع اسرار خلقت در مهندسی آن گنج 5 و در بطنش 9 ظهور داشت و در جمع ، در یک حلقه و یک نور به نام نورٌواحد(ص) تجلی داشتند ، در آخرالزمان و در هنگام بسته شدن سِجلِّ دنیا ، دوباره حلقه 5 به وجودِ مبارک نهمین فرزندِ پنجمین معصوم(ص) یعنی امام زمان(عج) به عدد ابجد نام زیبا و مبارکش ؛ مهدی(عج) که 59 است دو عدد درکنار هم می‌آیند و در نهایت جمع 5 و 9 می‌شود 14 که ایشان خود ، چهاردهمین معصوم (ص) است و جمع ارقام 14 می‌شود 5 که حلقه ظهور تمام اهداف خلقت پروردگار عالم بسته می‌شود.

پس ای شیعیان! حلقه بندگی ما ، تاج افتخارمان است! و چگونه است که عدد ترتیب نزول سوره مبارکه قیامت به قلب مطهر پیامبر(ص) ، 31 (=لا ؛مجرای توحید) است یعنی قیامت ، هنگامیکه 30 جزء قرآن را حلقه کنند به جزء یک می‌رسد یعنی 31=1+30 (31=لا) و حلقه لا اله الا الله را ظهور می‌دهد!  

همانطور که قبلا بیان شد عدد 5 متعلق به حرف ه است که هر دو به شکل دایره هستند . پس تصویری که در دنیا همه‌ی اشکال را در خود غرق کرده ، دایره است و اسرار عددی دایره‌ی دنیا هم به عدد 5 است چنانچه کره زمین ؛ 5 قاره و 5 اقیانوس دارد ، هر هفته که 7 روز است اما به 5 روز خوانده می‌شود . 5 عالم داریم و انسان 5 روح دارد و ... (رجوع شود به توضیحات عدد 5).

از آنجاییکه  حرف ، جسم است وعدد ، روح حرف است بنابراین تمام این پنج‌ها هم جسمشان (که حرف ه است) دایره می‌باشد و هم روحشان(که عدد 5 است) دایره می‌باشد زیرا همه در دایره‌ی خلقت ، هو ، محصورهستند و برهمه‌ی خلقتش ، وَسم(یعنی مُهر) الله جلّ‌جلاله زده شده است! چون همه در یک دایره‌ی کلّی قرار دارند و آن دایره ، نورٌ واحد(ص) است که آن دایره به حرف هِ هم منتسب می‌شود زیرا فقط هِ است که به جای اسم (هو) می‌نشیند و ایشان ، آینه و مرآت خداوند هستند. زیرا می‌دانید که در دستور زبان عربی تنها حرف ضمیری(یعنی جانشین اسم) که اگر حرکت حرف ماقبل آن فتحه ، ضمه و یا کسره باشد ، صدای کوتاهش به صدای بلند تبدیل می‌شود (یعنی اشباع) ، حرف ه است و اگر حرکت حرف پشت ه ، ساکن باشد صدای حرف ه بلند نمی‌شود که هیچ ، کوتاه هم می‌شود!

فقط وجود مبارک پنج تن(ص) که در واقع همان 14 نور مقدس ائمه(ص) هستند (5=4+1) ، جانشین اسم خداوند شدند زیرا پروردگار یکتا این عزیزان را آل الله خوانده و فرموده است که حجت الله و خلیفة الله اعظم هستند. پس با حرکت صحیح یعنی عمل خالصانه به آیات مبارک قرآن و شیعه‌ی واقعی ائمه طاهرین(ص) شدن است که صدای اعمال هیچ ِما به صدای بلند یعنی اشباع می‌رسد و به فضل الهی به بهشت انتقال پیدا می‌کند.

اما همانطور که می‌دانید عدد 5 در بین معصومین(ص) متعلق به امام حسین(ع) است (پنجمین معصوم) که 9 ذریه معصوم(ص) در بطن ایشان می‌باشد. پس اینجا اسرار آشکار می‌شود که 14=9+5 ؛ 14 معصوم(ص) که جمع ارقام 14 هم 5 می‌شود و این حلقه الی یوم القیامت بسته می‌ماند.

این حلقه عبودیت و بندگی است و فقط این عزیزان ، حدود بندی خلقت و حدود ظاهری و باطنی عالم هستند. بدون غلط و اشتباه ، چه عمدی و چه سهوی . بنابراین هم معصوم هستند و هم خداوند کریم آیه تطهیر را در شأنشان نازل فرموده است(آیه 33 سوره مبارکه احزاب: انّما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا)  

در حالیکه وجود مبارک پنج تن(ص) در یک حلقه هستند و آن نورٌواحد(ص) است. پس در واقع در باطن ، یک ؛ که همان وحدتِ وجود است و ظهور اسم مبارک واحد جلّ‌جلاله می‌باشد، هستند. که توحید محض و تعریف خالق یکتاست.

اما در اسم مبارک هو که از دو حرفِ ه (که همان 5 است) و حرفِ و (که در دنیا خداوند تمام اسرار خلقت خود را به ظهور جسمانی عنایت می‌فرماید و آن خلقت زمین‌ها و آسمان‌ها و آنچه در بین آنهاست که در 6 روز می‌باشد (طبق آیه 4 سوره مبارکه حدید). و عدد 6=و است و خداوند متعال دو عالم ندیدنی را با این کلمات مبارکش ظاهر می‌کند که انّا لله و انّا الیه راجعون . حرفِ و در واقع پلی است بین دنیا و آخرت که حضرت رسول اکرم(ص) در حدیثی فرمودند : دنیا پلی است که از یک جهت می‌آیی و از جهت دیگر بیرون می‌روی.

پس شناسایی خداوند در عالم بالا ؛( ه ) و در دنیا ؛ ( و)  ، همه‌ی آیات او و اشاره به مشارٌالیه هو می‌باشد که عدد اسم مبارک هو=11 برابر با عدد کلمه دوا است. اما درواقع حرفِ ه ، خوانده می‌شود ها ، که عدد ابجد ها=6 است {یعنی 5 همان 6 است (ه=5)---(ها=6)} که ظهور و معرفیِ هو ، است.

حال اگر کلمه هو را به صورت بسیط بنویسیم (ها + واو) ، عدد ابجدش 19 می‌شود که برابر اسم مبارک واحد جلّ‌جلاله است. جمع ارقام 19 برابر با 10 می‌شود (10=9+1) که همان گنج 4 روی 10 است پس می‌شود 14 و جمع ارقام 14 هم 5 می‌شود(5=4+1) و در یک نور ؛ نورٌواحد(ص) و در حرف ، همان ه می‌شود (که در مقام اشباع ، هو خوانده می‌شود).

در حقیقت بلوغ 9 هم در ظهور، چون سقف تمام اعداد است برابر گنج تمام حروف می‌شود. پس عدد 9 به بلوغ رسیدن کامل عددی است تا بتوانیم در حلقه‌ی 5 (بندگی) دائما مستقر بمانیم.

اسرار عدد 9 (توضیحات کامل در کتاب بلوغ سجده آمده است)

عدد 9 در اعجاز عددی، سلطان اعداد است. وقتی هر عددی را در 9 ضرب کنیم ، حاصل جمع ارقامش در آخر 9 می‌شود و اگر عدد در جمع به 9 برسد بر 9 قابل قسمت است. مثل: 54=6×9 (9=4+5) ،81=9×9(9=1+8) ، 99=11×9 (18=9+9  و 9=8+1) و ... .

نکته جالب دیگر این است که وقتی 9 را به عددی اضافه و یا کم کنیم ، جمع ارقام جواب با جمع ارقام آن عدد ، یکی می‌شود. مثال : عدد ابجد نام مبارک زهرا(س)=213  (6=3+1+2) و 222=9+213  (6=2+2+2) {222=حیدر ، اگر جمع ارقام را که 6 شد کنار هم بنویسیم ، عدد ابجد نام مبارک الله جلّ‌جلاله می‌شود ؛66= الله }  و 204=9-213  (6=4+0+2) {عدد ابجد ربّ=204} ، یا عدد ابجد نام مبارک محمد(ص)=92 (11=2+9 که 2=1+1) و 101=9+92  (2=1+0+1) {101=امین ، اگر جمع ارقام را که 2 شد کنار هم بنویسیم برابر با جایگاه عددی کلمه عبد می‌شود ؛22=عبد} و 83=9-92 (11=3+8 که 2=1+1) { اگر 11 و 11 را کنار هم بنویسیم برابر با عدد ابجد کلمه ظهور می‌شود؛1111=ظهور} و ... .

در حقیقت حروف نُه ، کلّ و تمام حروف است چرا که جایگاه عددی (ن)=14 و (ه)=5 (که 5 نیز به عبارتی همان14 می‌شود5=4+1) پس 28 حرف را شامل می‌شود (28=14+14) که همان بلوغ باطنی عدد نُه می‌باشد زیرا جمع ارقام 28 ، عدد 10 می‌شود(10=8+2).

بنابراین : عدد ابجد نُه=55 و 10=5+5 {یعنی همان گنج 4 روی 10 (10=4+3+2+1) و دهه طُهر، حقیقت 14 و گنج 40 ؛ باب طهارت}

جایگاه عددی حروف نُه=19 و 10=9+1 . پس ، از عالم اسماء خداوندی ، 19 برابر است با نام مبارک واحد=نُه(9) ، تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم= 19=نُه(9) ، جمع حروف اسامی مبارک پنج تن(ص)=19=نُه(9) بنابراین می‌شود3 تا 9 تا برابر27تا که روز مبعث پیامبر(ص) ،27 رجب است.

عدد که روحِ حروف است جای تفکر دارد که چگونه 9 عدد (سقف اعداد تا بینهایت است ولی سلطان و بلوغ اعداد ، 9 است) به تمام 28 حرف ، غالب می‌شود؟! و حیات واقعی و استعداد آنها را افشا و به معانی ظهوری و باطنی در دنیا و آخرت می‌رساند!

و خداوند کریم یکی از اسماء خود را اسرع الحاسبین می‌فرماید. حساب کننده‌ی تمام  حروفِ عمل است که در جمع آخر به چه معنایی و چه جایگاهی رسیده است زیرا جایگاه حروف ، در اعداد مشخص می‌شود. عدد 28 ، حروف کنز و گنج الهی را آشکار کرده و چون 28 ، عدد کامل است مشخص می‌کند که چگونه روح عددی در تمام حروف جریان دارد. اگر ارقام 28 را با هم جمع کنیم 10 می‌شود (10=8+2) ، درحالیکه 10 ، بالاتر از سقف اعداد یعنی 9 است اما اگر 10 را به حروف بنویسیم عدد ابجدش 9 می‌شود{(د=4)+(ه=5)=9} پس درواقع همان عدد 9 است که وقتی کامل و پُر می‌شود ظهور 10 را در خود افشا می‌کند .

نکته جالب اینکه 28 حرف ، تمام حروف الفبای قرآن کریم است و قرآن هم ، سفره‌ی کریم می‌باشد که با عدد ، کامل است(28؛ عدد کامل است) . چنانچه خداوند متعال در انتهای آیه 59 سوره مبارکه انعام می‌فرماید: ... و لا رَطبٍ و لا یابسٍ الا فی کتابٍ مبینٍ (هیچ تری و خشکی نیست الا اینکه در این کتاب نورانی است).و هم اینکه قرآن به نام مجید است که به تمام معنای ظاهری و باطنی ، بالاترین بزرگی و عظمت را در اعجاز کلامی و در اعجاز روحی و جسمی و دنیایی و آخرتی را داراست و به عمل کننده‌ی قرآن هم مجد و بزرگی می‌بخشد (در دنیا و آخرت) و هم تاج کرّمنا را از کریمیّتش بر سرش می‌گذارد.{ عدد ابجد کلمه مجید=57 است که برابر با سنّ مبارک امام حسین(ع) می‌باشد}

همانطور که بیان شد جمع ارقام 28 برابر 10 می‌شود(که همان تولد حقیقی انسانیت به گنج عشراست) و عدد ابجد ده به حروف ، 9 می‌شود. در واقع حقیقت کلّ قرآن مجید(28 حرف) ، برابر عدد 9 روی 10 و برابر 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم (سوره مبارکه حمد) می‌باشد در حالیکه در این 19 حرف ، 9 حرف تکرار شده و 10 حرف ثابت است!(رجوع شود به کتاب مهندسی خلقت)

اسرارعدد پنج (توضیحات کامل در کتاب گردنبند بندگی آمده است)

عدد 5 ، تنها عدد بسته در اعداد است و به عدد 5 ، حلقه اعداد بسته می‌شود و در واقع کلّ اعداد در این حلقه ، ظاهر و معنی می‌شوند و در جایگاه خویش قرار می‌گیرند. 5 تقریبا ، به شکل دایره است که تمام عالم به شکل دایره و حرکت دورانی دارند و به گرد محور قائمِ رضای او مطوّف هستند. تمام کرات به شکل دایره هستند و گردش آن در مدار حرکتی خود به شکل دایره است و در کلام سبحان است: "سبّح لله ما فی السموات و الارض". تمام مخلوقات و موجودات ظاهری و باطنی برای پروردگار خویش تسبیح می‌گویند و در گرد رضای او طواف می‌کنند.

عدد پنج ؛ یکی از اسرارآمیزترین اعداد است که کلّ اعداد را در برگرفته و از درون ، به یکِ واحدیت دلالت کرده و پایه و اساس و مجرای توحید می‌شود. چنانچه پروردگارعالم ظهوراین عدد را در اسرار و ظهورات و حتی ظاهر وجود خودمان و در قسمت بندی‌های کره زمین و ... به همه مخلوقات احاطه داده است. عدد 5 ، تنها عدد بسته در اعداد است و جالب است که عدد ابجد حرف "ه" می‌باشد. در حروف هم حرف "ه" بسته و به صورت همان 5 ، ظاهر شده است و هم شکل عدد پنج تقریباً به صورت دایره است. تمام کرات و تمام مدارات و تمام کهکشان‌ها و حتی کره زمین و تمام دریاها و اقیانوس‌ها ، همه به شکل دایره هستند و گردش هر چیز بطور دایره است. جای بسی تأمل است!

همه مخلوقات به گرد نقطه رضای او می‌چرخند و همه به قول قرآن کریم "بدون هیچ کراهتی اطاعت محض رضای پروردگار خویش می‌کنند". فقط انسان است که بندگی مولا را به اختیارش گذاشته و راه را برایش روشن و آخرتش را تبیین کرده و پیامبران و حجت‌های خدا {امامان معصوم(ص)} یک به یک آمدند تا انسان‌ها را راهنمایی کرده و در زمان ما به ولایت مولایمان امام زمان(عج)،رهبری و هدایت می‌شویم.

همانطور که خداوندعزّوجلّ خود را به یکتایی و احدیت معرفی کرد و فرمود: "قل هو الله احد" ؛ پس عدد "یک"، خاصّ اوست. عرفا فرمودند که خداوند عزّوجلّ  خود ، "یک" است و یک خلقت هم ظهور داد که در "عالم سِرّ" معرفی شد به "سِّر حقیقت محمدی" (ص). سِرّ به پنج اسم مبارک تجلی کرد، اینجا شد عدد پنج، و عددها به وجودهای مقدسشان ظاهر شد. حضرت محمد(ص)؛ "عدد 1" و آقا علی بن ابیطالب(ص)؛ "عدد 2" و خانم فاطمه زهرا(س)؛"عدد 3" و امام حسن مجتبی(ع)؛ "عدد 4 " و امام حسین(ع)؛ "عدد 5".

پس درحالیکه این دایره ، جمع کننده‌ی تمام دوایر خلقتیست به عدد 5 نور مقدس(ص) ، اما می‌شود یک دایره و یک نور نورٌواحد(ص)! و در حدیث قدسی از پیامبر(ص) آمده که خداوند واحد فرمود:الواحد لا یصدر الا الواحد؛خداوند یکی است و از مصدریت خلقتش جز یک ، صادر نمی‌شود.

اگر این 5 عدد را جمع کنیم ، می‌شود 15=5+4+3+2+1 که 15= عدد ابجد اسم مبارک خانم "حوا"(س) است و جایگاه عددی حرف "س" در حروف الفبا برابر 15 است (عدد ابجد س= 60 است) . چون سین ، میزان حروف و در قرآن کریم "یا سین" ، قلب قرآن است و ایشان ، مادرِ جسمانی همه انسان‌هاست ؛ پنج در جان این سِرّ، متجلی است و باطن "5" ؛ حلقه اسرار است. 9 ذریه امام حسین(ع) در بطن او در تسبیح و تقدیس و تکبیر پروردگارعالم است که جان "9و5" می‌شود "14" ؛ نور مقدس 14 معصوم(ص) که اگر ارقام 14 را با هم جمع کنیم 5 می‌شود(5=4+1)  که فرمود: " کلّهم نورٌواحد(ص).

عدد "یک" که همه به یک نور ظهور دارند و کثرات در حقیقت و جان این سِّر قرار گرفته و خلق شدند. پس دوباره یک روز ، کثرت به وحدت برمی‌گردد و سِرّ اعداد و حروف ، رسیدن به معرفت توحید و وصل شدن و بندگی کردن و رسیدن به مقام رضا و قرب الی الله است. حال اگر از اعداد درسی گفته می‌شود برای این است که معارف و حقایقی ظاهر شود که جان تشنه ما را به سرچشمه توحید و مولای یکتا برساند و ما را بر سر حوض کوثر ؛ جانِِ عدد 5 سیراب کند.انشاءالله

همانطور که عدد "5" و حرف متعلق به آن یعنی حرف "ه" را به شکل دایره می‌بینیم ، در وسط این دایره یک نقطه مرکزی ظاهر می‌شود که این نقطه ، "سِرّالاسرار" این دایره است که گرداننده پرگار خلقت که خود محاط بر آن است آن را نقطه رضای خود قرار داد و همه مخلوقات را بر گِرد آن به چرخش درآورد! و این نقطه معارفی دارد که باید خوب در آن بیندیشید...!

اینجا نقطه طلایی سرّالاسرارِ الهی است که در محاذی "سِّر نورِ واحد"(ص) ظهور دارد و چرخش را در تسبیح و تهلیل و تحمید و تکبیر ظهور می‌دهد. از عرش مقدس تا خانه خدا ظهور دارد اما همه به صورت دایره ، به گرد آنها می‌چرخند و می‌گویند: "سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر".

عدد 5 و 9 در حقیقت بندگی

عدد 9 در بلوغ ، حامل ظرف 9 فلک است و تمام عوالم در جلوه‌ای از عدد 9 قرار می‌گیرند. در نُه به حروف اگر روی حرف ن ، فتحه بیاید ؛ نَه خوانده می‌شود که از طرفی یعنی لا ( به عربی). در واقع همه عوالم خلقت در این حرف غرقند زیرا همه توحید محض است یعنی لا اله الا الله. عدد ابجد حروف لا=31 (4=1+3) و جایگاه عددی لا=13 (4=3+1) برابر با نام مبارک احد جلّ‌جلاله است. و از طرف دیگر یعنی در دنیا قدرت و توان گفتنِ نَه به هواهای نفسانی ، خیلی بلوغ می‌خواهد! و ایستادگی کردن در مقابل گناه ، جسارت و قدرت عقلی کامل می‌خواهد.

پس نَه ، بلوغ 9 ِ به اخلاص رسیدن است. چنانچه سوره مبارکه توبه ؛ نهمین سوره قرآن کریم است (اول آن بسم الله ندارد). لباس حدودالله پوشیدن یعنی در مقابل حمله شیطان‌ها و وسواس‌ها به حدود قلب (که خانه خدای وجودمان است)، لباس رزم پوشیدن است تا قلب از حمله‌ی اغیار سالم بماند و آن حرم ، جز جای محبت و حضور خداوند یکتا نباشد.

اینجا مستلزم آن است که حلقه 5 بندگی به دست و پا و گردن بیندازیم. بنابراین جانِ دفاع از قلب ( که به شکل 5 است) هم ، بلوغ 9 معرفت به حقیقت توبه و طهارت را می‌خواهد. پس این دو عدد کنار هم می‌شود:

1) 95که برابر با عدد ابجد کلمه صاد است که چشمه حکمت و رحمت الهی از قلب خالص سرازیر می‌شود. 2) 59 که برابر با عدد ابجد نام مبارک مهدی(عج) است که باب هدایت را پذیرا می‌شود. 3)یک 5 و 9 هم در خلقت حضرت آدم(ع) و حوا(س) می‌باشد. که نام حضرت آدم(ع) به عدد ابجد 45 ؛ از جمع اعداد 1 تا 9 ظهور دارد (45=9+8+...+2+1). و عدد ابجد خانم حوا(س) که 15 است از جمع اعداد 1 تا 5 حاصل می‌شود(15=5+4+3+2+1) . این دو عدد ، در سنّ بلوغ دنیایی پسرها و دخترها برای انجام تکلیف دینی ، برعکس است که 15 سال تمام برای پسرها و 9 سال تمام برای دخترها است.آیا این زیبایی‌ها ، حکمت خالق یکتا نیست؟! لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم

این مهندسی درباره هر انسان مکلفی ظهور دارد زیرا از روزی که ما به تکلیف می‌رسیم ، سَرِ یک بندی را به ما می‌دهند که آن ؛ بندِ بندگی خداست و به هر تکلیفی که انجام می‌دهیم (اگر انشاءالله به خلوص و قبولی باشد) آویزی از نور به آن بند وصل می‌شود .

و این آغاز تکلیف در حلقه بندگی 5 است که تمام باطن عمل ما از وحی قرآن و وجود مبارک ائمه طاهرین(ص) که در حلقه 14 نور مقدس(ص) (5=4+1)  ، همان 5 به ما عنایت شده و می‌شود و انشاءالله تا آخر عمر ، سراسرِ آن بند با آویزهای اعمال مقبول و نورانی پُر شود تا روزی که ما به بلوغ 9 ِعمر خودمان برسیم و تولد عمل زیبایی برایمان جلوه می‌کند که در آخر عمر ، دو سر بند را به گردن ما می‌بندند و آن مظهر 59  یعنی مهدویت می‌باشد (59=مهدی). آنگاه با آن گردنبند به قول خداوند کریم طائره فی عنقه به عالم برزخ می‌رویم (آیه 13سوره مبارکه اسرا: و کلّ انسان الزمناه طائره فی عنقه و نخرج له یوم القیامة کتابا یلقاه منشورا)

نکته جالب اینکه مقام 59 مهدویت(5و9) به شرطی است که به تمام این حلقه ، عمل به آیات قرآن عزیز از جزء 1 تا 30 باشد زیرا جمع اعداد 1 تا 30 می‌شود 465 که برابر است با عدد ابجد کلمه مهدویت!

عدد 465 معنی می‌شود به 65+400 : که 65 برابر است با عدد ابجد کلمه دنیا و به عدد 400(=عدد ابجد کلمه شمس) ، تمام باطنِ گرنبند مهدویت که جانش هدایت شده از قرآن و ائمه طاهرین(ص) است، ظاهر می‌شود.(اللهم الرزقنا)

عدد 5 و 9 در جلوه دایره هستی

در عالم خلقت جایی نمی‌بینیم که در دایره نباشد که تجلی عدد 5 می‌باشد ( 5 ، تنها عددیست که بسته و به شکل دایره است) و تجلی حرفِ م در جایگاه و مرکز دایره است (چراکه جایگاه عددی کلمه دایره=40=م می‌باشد) این منظور که در مهندسی فقط تعریف توحید محض و معرفی خدای مهربان است که هرگز خلقت از یکِ احدیت جدا نمی‌شود (چراکه جایگاه عددی م=13=احد جلّ‌جلاله).  

وقتی عالم را دایره ببینیم ، دایره 360 درجه است که جمع ارقامش 9 می‌شود (9=0+6+3). اعجاز مهندسی خلقت در تکامل عددی و حتی حروفی این دو عدد، در تمام زمینه‌های علمی و معرفتی ، انسان را به تحیّر می‌برد و به تعقل و تفکر وامی‌دارد! اگر 360 را بر 9 تقسیم کنیم می‌شود 40 (40=9÷360) که بلوغ دایره زندگی در عمل خالصانه باید ما را به 40 ِ اربعین و طهارت برساند.

این اسرار سیر تکامل به بهشت رسیدن و به رضای خدا رسیدن(هم در دنیا و هم در آخرت) است. زیرا بهشت هم ، محلّ تجمع گنج دایره بندگانیست که به بلوغ 5 و 9 رسیدند و حقیقت بهشت ، وجود مبارک 14 معصوم(ص) و حقیقت قرآن کریم و حقیقت به انسانیت رسیدن و حقیقت عددی پنج تن(ص) و در آخر، نورٌواحد(ص) است که عالم قرب و حضور و ظهور است.اللهم الرزقنا

*حال اگر عدد 360 به حروف نوشته شود ، به سیصد + شصت معنی می‌شود:

عدد ابجد سیصد=164 و برابر با عدد ابجد کلمه نقطه است که این نقطه ( . ) ، همان نقطه آفرینش ارض و باءِ بسم الله الرحمن الرحیم است. 164 معنی می‌شود به 64+100 :که 64 برابر است با عدد ابجد کلمات دین=ناجی=کلید و 100=ق یعنی نگهدارنده . پس 164 یعنی نقطه‌ی نگهدارنده دین که کلید دار و ناجی آن و نگهدارنده‌اش، حضرت علی(ع) و یازده ذریه نورانی‌اش(ص) هستند{وقتی حضرت علی(ع) در خانه کعبه متولد شد، درواقع خودش و 11 ذریه نورانی در بطنش بودند}. پس سیصد به حروف افشاکننده همه‌ی اسرار آفرینش از نقطه ارض(زیر خانه خدا) بوده است.

و عدد ابجد حروف شصت=790 است که در جمع ارقامش ، عدد 16بدست می‌آید (16=0+9+7) و در آخر 7 می‌شود(7=6+1) که عدد حمد است. پس تمام این دایره ، افشاکننده حمد پروردگار عالم است که حمد کل ، معرفی حامد و محمود است.

پس عدد ابجد سیصدُ شصت=954 است که در جمع  18 می‌شود(18=4+5+3) و این عدد برابر با کلمه حی است که جلوه صفت ذاتی پروردگار است و در جمع ، 9 می‌شود(9=8+1). پس دایره می‌شود 5 و حروفش می‌شود 9 !

در جایگاه عددی سیصدُ شصت=108 است که برابر کلمه حق می‌باشد و در جمع 9 می‌شود (9=8+0+1). پس حق هم ، 9 و 5 است یعنی 14 نور مقدس(ص) !

اما اگر بنویسیم سیصد و شصت ؛ عدد ابجدش 960 می‌شود یعنی به بلوغِ عدد 900 ، حرفِ س(که عدد ابجدش 60 است) معرفی شده است! و حرفِ س از حروف میزان و قلب قرآن است.

و در جایگاه عددی سیصد و شصت=114 می‌شود که برابر تمام سوره‌های مبارک قرآن عزیز است. پس مگر نه اینکه عالم در حمد ، غرق است . و تمام محتوای قرآن هم در سوره مبارکه حمد است و حال هم بیان شد که 114 سوره مبارکه قرآن ، تمام دایره خلقت است ، پس ما در کلّ قرآن کریم غرق هستیم!!! امیدوارم با این تعاریف ، بیشتر به احوالات و اعمالمان واقف شویم.

دایره هستی در کلمه عصر

در حقیقت عصاره باطنی ظهر، عصر است. زیرا آنچه پروردگار یکتا در دایره هستی از اسرار به افشاء و ظهورات و از بطن خلقت هستی  ظاهر می‌فرماید به عصر ، تکامل پیداکرده و در عصر و به وسیله عصر ، ذخیره شده و با صورت نفسی و صورت و سیرت عمل با سعه‌ی وجودی خلوص و نیت هر شخصی از درون قلب به حقیقت معنا می‌رسد.

پس عصر، نفسِ ظهر است و صاحبِ ظهر، وجود مبارک رسول گرامی حضرت محمد مصطفی(ص) و صاحب عصر که نفس حضرت است و باطنِ گنجِ وجود مبارکش را افشا می‌کند و به معنای عمل درعصاره حقیقی به عالم آخرت می‌نمایاند ، امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب(ع) است {و11ذریه نورانیش(ص)} .

جالب است که عدد ابجد کلمه عصر=360 می‌شود. همانطورکه در قسمت قبل بیان شد عدد ابجد سیصد و شصت به حروف برابر960 و جایگاه عددیش هم 114 می‌شود.پس کلّ قرآن که حقیقت عصر به حروف است ، با 114 سوره ظاهر شده است.حال خوب دقت کنید (حروف ، در عرض و اعداد ، در طول قرار دارند) : عرضی: 72=5÷360  و 72=سجده=نوزده(جانِ کلّ قرآن در 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد است).  طولی : 40=9÷360 و 40=طلا=م و 40 یعنی اربعین و طهارت (لایمسّه الا المطهرون). آیا جای تفکر ندارد و افشای حقایق نیست ؟!

*به راستی 360 یعنی چه؟! عدد 300=ش که صفت افشاکنندگی دارد پس 60 را (از 360) افشا می‌کند.و عدد 60=س است که سین ، قلب قرآن عزیز است و حرف میزان می‌باشد. سین، مادرِ حروف است. سین، احیاءِ حروف است. حرف سین ؛ هم صاحبِ طول است در عمر و هم صاحب عرض است که در زیارت امام زمان(عج) می‌خوانیم: و ناشر العدل فی الطول و العرض یعنی ای گستراننده عدالت در طول و عرض جهان و حجت پایدار عدل یعنی میزان یعنی قسط و وجود مبارک آقا صاحب الزمان(عج) ، حقیقت قلب عالم امکان است و ظرف سین است، ظرف گیرنده وحی الهی و میزان کننده تمام لحظه به لحظه طولی و عرضی عالم هستی در دنیا و حتی در آخرت است!

پس تمام دایره و تمام این اعداد و ارقام که روحِ حروف هستی هستند، افشاکننده این حقیقت است که خداوند کریم ، خلیفه خود را افشامی‌کند تا خودش که غیب الغیوب است ، شناخته شود.

و عدد 60 =س طوری افشا می‌شود که تمام موجودات ، همه در عدد 60 زمانی غرقند و عمر هر کس در دنیا به 60 ثانیه و 60 دقیقه افشا می‌شود.جایگاه عدد 60 به حرفِ س برابر 15 است که قبلا اشاره شد 15=حوا(س) و عدد 15 از جمع اعداد 1 تا 5 بوجود آمده ، پس درواقع س، 5 است!(س=15=5+4+3+2+1). ازطرفی اگر ارقام 15 را با هم جمع کنیم 6 می‌شود(6=5+1).

عدد ابجد کلمه ساعت=531 و برابر با کلمه تاسع(به عربی یعنی 9) است که جمع ارقامش هم 9 می‌شود(9=1+3+5)پس خوب دقت کنید! ثانیه‌ها و دقیقه‌ها و ساعت‌ها هم ، 5 و 9 هستند! و هر کدام دایره عمر بندگان خدا را ولایت دارند و تمام ارزاق مربوط به آنها را چه معنوی و چه مادی به ایشان می‌رسانند. و طول به عمرشان و عرض به عملشان و اسرار وجودشان و ثمره و میوه و هنرها و اعمالشان می‌شوند و صاحبِ عصر و الزمان مولایمان مهدی(عج) است که آقا هم ، خودش 5 و 9 است.(14=9+5)

بنابراین درواقع شین ، افشاکننده سین عالم است. افشای سین خیلی معنا دارد! چرا کلام الله مجید؛ قرآن کریم به حرفِ س و به نام سوره مبارکه ناس که آخرش سین است ، تمام می‌شود؟! در دنیا خداوند متعال یک سینه به ما عنایت فرموده که درونش سین است ؛ ظاهرش قلبِ حیوانی و باطنش صدر. و سینِ انسانی است که خانه خداست! پیامبر(ص) فرمود: قلب المؤمن عرش الرحمان.

*قلب یعنی دگرگون کننده ، همانطورکه می‌دانید قلب در هر طپش ، با انقباض خود ، خون سیاهرگی را دریافت و آن را در دستگاه گردش خونش به خون سرخ و حیات‌بخش ، دگرگون (منقلب) کرده و با انبساطش وارد سرخرگ‌ها و تمام رگ‌ها و عروق و سلول‌های بدن می‌کند یعنی هر لحظه ، ممات را به حیات برمی‌گرداند. دقت کنید ! امروزه برای تشخیص خوب و درست بیماری یک فردِ مریض ، پزشکان ابتدا خونِ بیمار را آزمایش می‌کنند. چون قلبِ بیمار به خوبی ، قلب  نکرده (عمل خود را انجام نداده)  یعنی میزانش کامل نبوده و هر بار مقداری از مواد دفعی سیاهرگ همراه با خون تمیز وارد رگ‌ها شده یعنی درواقع مرگ را نتوانسته کاملاً دفع کند و موت ، به مرور وارد بدن شخص سالم می‌شود و به صورت‌های مختلف در اندام‌ها اجتماع کرده و به یک اسمی خود را به نام بیماری‌های مزمن نشان می‌دهد. آنگاه پزشک برای بیمار ، دارو می‌نویسد تا کمک به کار قلب کند و خون به میزان سلامتی برسد و کاملا بیماری از رگ‌ها و عروق شخص بیمار ، دفع شود و سالم گردد.

حال خوب دقت کنید! در این عدد 360 ، خداوند کریم به نام کلمه عصر می‌خواهد عالم را به قلبی معرفی کند که سینِ وجودش در مقام ترازوی میزانِ زبر و بینه ، کاملاً 60(س) و 60(ین) است و در جمع 120 می‌شود. پس سین برابر با اسم مبارک خداوند به نام "احسان" است (سین=120=احسان ؛ احسان پروردگار عالم را به ما منت می‌گذارد) . این قلب ، متعلق به ولیّ عصر(ص) است که معصوم است یعنی ذره‌ای ظلمت و بیماری و نجاست و خطا در آن نیست و میزانِ میزان است.

چنانچه امامِ صامت یعنی قرآن عزیز هم قلبی دارد به نام سوره مبارکه یس ، و همانطورکه اشاره شد به سوره‌ای به نام ناس که حرف آخرش؛ س است و در نهایت به حرفِ س هم ختم می‌شود. زیرا این قلب ، مطهر است و خداوند یکتا  در آیه  79 سوره مبارکه واقعه می‌فرماید: لا یمسّه الا المطهّرون . و برای 14 نور مقدس(ص) در آیه 33 سوره مبارکه احزاب می‌فرماید: ...انّما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا (خدا چنین می‌خواهد که هر آلایشی را از شما خانواده نبوت ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند)

*پس چرا خون ابا عبالله الحسین(ع) شد ثارالله؟ چون دایره حیات هستی را چنان حیات سالم و بی‌نقص و میزان بخشید که در کمال اسمی ، ثارالله است زیرا تمام پیام‌های الهی ؛ کلّ آیات قرآن را بدون کم و کسر در تمام ثانیه‌ها (که 60 است) و دقیقه‌ها(که 60 است) و درجایگاه 15 و 15 (جمع عدد 1 تا 5 است) و ساعت که همان عدد 9 شد(حروف تاسع با ساعت یکی است) و امام حسین(ع) ؛ مظهر 9 و 5 است.

 و همه معصومین(ص) ، مظهرِ این قلب یعنی "س" هستند و حضرت علی (ع) ، حرفِ ب بسم الله است که قبل از ورودی در قرآن ، باید در تصفیه خانه‌ی ولایت علی ابن ابیطالب و فرزندانش(ص) ، قلب به میم شویم تا بتوانیم در این قلب ، اعمالمان را منطبق با آیاتِ خدا ، پشتِ امام معصوم(ص) ، به س یعنی میزان عمل و این قلب سالم برسانیم و حیات واقعی را کسب کنیم تا مشمول باطن آیات سوره والعصر شویم تا به خسران دنیا و آخرت نرسیم که در این سوره می‌فرماید: والعصر. انّ الانسان لفی خسر. الا الذین آمنوا و عملوا الصّالحات و تواصوا بالحقّ و تواصو بالصّبر.

یعنی اول باید به علی(ص) تصفیه شویم که می‌فرمایند :علیٌ مع الحق و الحقّ مع العلی. و بعد با استعانت به صبر ، به سین عالم وجود و به قلب عالم امکان ؛ وجود مبارک صاحب العصر و الزمان(عج) برسیم. انشاءالله.

پس دایره با 360 درجه که حامل گنج 9 و 5  است ( شکل دایره ، 5 و شعاع دورانی آن ، 9  می‌باشد9=0+6+3) ، صاحب اسرار ظاهر و باطن خلقت و مبیّن اصول الهی است و مهندسی منظم پروردگار عالم را در سایه لطف ناظم ، ظاهر می‌کند. (رجوع شود به شکل ابتدای کتاب)

حال اگر این دایره را که 360 درجه است به قسمت‌های مختلف تقسیم کنیم ، در آخر به 9 می‌رسیم . مثلا: 180=2÷360 و 9=0+8+1 ، 72=5÷360 و 9=2+7 و.... جا دارد که در اینجا نکاتی پیرامون باطنِ  72=5÷360 بیان شود:

اسرار باطن عدد 72(=5÷360) و وجود مبارک امام حسین(ع)

1)عدد 72 برابر با عدد ابجد کلمه سجده و عدد 5 ، باطنِ دایره‌ی خلقت است پس عبد خالصِ خداوند دائما در سجده بندگی(که پنجمین رکن نماز است)، می‌باشد بدون هیچ کراهتی! و لله یسجد ما فی السموات و الارض 

2)و عدد 72 برابرعرضِ حروفی عددِ 19(نوزده به حروف ؛ نوزده=72) است چنانچه ذبح نفس حیوانی به حقیقت انسانی است.

3)و به عدد 2 تا 7 تا به تعداد 2 سجده واجب که یک رکن در نماز است و در هر سجده باید 7 موضع بدن ، ساجد خداوند شوند .

4) سه شبانه روز برابر با 72 ساعت است درواقع عدد 72 برابر 3 تا 24 ساعت شبانه روز می‌شود یعنی تمام محتوای دنیا چرا که دنیا ، سه روز است! زیرا عدد ابجد کلمه دنیا=65 است که معنی می‌شود به 60(=س)+5(=ه) که رویهم می‌شود سه! پس تمام حقیقتِ دنیا در سجده اطاعت خداوند یکتا است.

مظهر ظهور این گنج ، اباعبدالله الحسین(ع) می‌باشد که معصومِ پنجم و امام سوم است و در بطنش 9 ذریه معصوم(ص) دارد. و در گردشِ دوران دایره‌ی دنیا با 2 معرفت ، تمام گنج هستی را به ظهور می‌رساند:

*همانطورکه سال قمری 354 روز است و در جمع ارقامش 12 می‌شود (12=4+5+3) و حضرت ، امام سوم است با 9 ذریه در بطنش می‌شود 12 (12=9+3) . سال شمسی هم 365 روز است که در جمع ارقامش می‌شود 14 (14=5+6+3) و حضرت ، پنجمین معصوم(ص) است با 9 ذریه در بطنش می‌شود 14 پس امام حسین(ع)هم مظهر محوریت 12 امام(ع) و هم 14 معصوم(ص) است. درحالیکه کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلاست و ایشان ، امام عاشورائیان است که به عدد 10 بدنیا آمده (1خودش + 9 ذریه نورانی در بطنش).

*پس امام با 72 تن یار واقعی در عاشورای دنیا جنگید{که 72 ساعت یعنی 3 روز و سه=دنیا (خوب فکر کنید که 3 روز آب را بر خیام امام بستند ، یعنی چه؟!) و در حال سجده (= 72) ، سر مبارکش را از بدن جدا کردند و بر فراز نیزه(=72) گذاشتند. 40 روز هم روی نیزه منزل داشت یعنی هرگز از سجده بنگی بلند نشد(نیزه =72= سجده).لعنت ابدی خداوند بر قاتلین وظالمین حق محمد و آل محمد(ص)

*نکته دیگر اینکه ایشان ؛ امام سوم است و عدد 3 برابر با عدد ابجد کلمه آب است. و حقیقت آب که الف و با است به عدد ابجد می‌شود 114 که برابر با تعداد سوره‌های قرآن مجید است{(الف=111)+(با=3)=114}.

و امام 3 روز آب دنیا را ننوشید! چنانچه می‌گویند هر جا آب هست آبادانی هم هست اما کربلا ، خشک و تفتان است زیرا امام ، تشنگی برای حقیقتِ آب را به همه فهماند و سبزی و آبادانی دنیا را بدون آخرت ، بی ارزش جلوه داد و سرسبزی بهشت و رضای خدا را که هرگز خزان ندارد، آدرس داد که آنجا به دست جدّم آب کوثر را بنوشید و سیراب شوید .

*خود عدد 360 ، دو عدد 3 و 6 را داراست که در جمع 9 می‌شوند(9=6+3) پس رمز 360 دایره هستی ، حقیقت بلوغ و اسرار ظاهر و باطن است. و جالب اینکه اگر 3و 6 و 9 را درهم ضرب کنیم (162=9×6×3) به عدد ابجد انسان(=162) می‌رسیم! و ابا عبدالله الحسین(ع) تمام این سه بلوغ(3،6و9) را داشت و به همه‌ی عالمیان نشان داد : 6 ماهه بدنیا آمد و قبر مبارکش 6 گوشه است ، 9 ذریه نورانی در بطنش {در دعا می‌خوانیم: وتسعة المعصومین مِن ذریة الحسین(ع)} و خود ، امام سوم است. و در دنیا همه را برای رضای خدا خرج کرد و انسانیت را الی یوم القیامة زنده فرمود.

پس همه در بلوغِ 9 به توحید خالصانه می‌رسند و فقط انسان است که می‌تواند به بلوغ 9 و در حدّ خودش به مقام تاسوعا برسد تا در حلقه پنج بندگی در عاشورای عمل به مقام شهادت فی سبیل الله پشت امام معصومش قراربگیرد. چنانچه عالم دنیا شد :کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا پس تا تاسوعایی نشویم ، نمی‌توانیم عاشورایی بشویم. اما تاسوعا یعنی چه؟!

تاسوعا: یعنی برپاکننده‌ی همه نُه‌های عالم! در واقع همانطورکه بیان شد عدد 9، بلوغِ کمال آدمیت است پس تا آدم نشویم به بلوغ انسانیت نمی‌رسیم. چون در مقام عدد ، اسم انسان عدد ابجدش 162 است و جایگاه عددیش 45 است که برابر با عدد ابجد نام مبارک آدم(ع) می‌باشد!

و روز تاسوعا به سپه سالار کربلا ؛ به علمدار کربلا ؛ به سقای عطاشی کربلا ؛ به باب الحوائج کربلا ؛ به قمر منیر بنی هاشم کربلا ؛ به یار صدیق کربلا ؛ به باوفاترین یار کربلا ؛ به سردار رشید کربلا یعنی به حضرت ابوالفضل العباس(ع) متعلق است (که ایشان ، صاحب 9 مدال تسعه در کربلاست).

ریشه اسم مبارک عباس از عَبَس است یعنی رو ترش کردن ، اخم کردن که آقا به دنیای هوای نفس ، به دنیای مقام و مال و جاه و ظاهرسازی و ریا و دروغ  و نیرنگ و خودستایی و خودفریبی ، چنان عبوس شد که هرگز دنیاطلب‌هایی مثل ابن سعد و شمر نتوانستند ذره‌ای در ایمان و اعتقادش نفوذ کنند. به همین دلیل اسم مبارک ایشان شد عباس؛ که صفت مبالغه عبس است.

ایشان عبد صالح پروردگار یکتاست که خداوند کریم ، در این بلوغ غنی‌اش کرد و باب الحوائج  سائلان همه‌ی دنیا  و حتی دستگیر و شفاعت کننده برای آخرت شد. او دستش را در راه خدا داد و خداوند به او دو بال پرواز عنایت فرمود که در قیامت تمام امام زادگان به وجود مبارکش غبطه می‌خورند. ایشان در بلوغِ 9 مثل مولایش ، بی‌اعتنا از آب دنیا و سرسبزی‌اش گذشت و آب را روی آب ریخت! و سقّای حقیقتِ آبی شد {(الف=111) + با(=3)=114سوره قرآن} که تا قیامت ، هر تشنه واقعی در خدمتش بیاید ، سیرابش می‌کند زیرا این وصایت را از پدر بزرگوارش که ساقی کوثر است ، دارد. در کربلا مقام سقّایی را گرفته است و صاحبِ مَشکیست که همیشه مملو از آب (حقیقت قرآن و معرفت و هدایت و انسانیت) است و تا این بلوغ را نگیریم ، نمی‌توانیم درعاشورای عمرمان ، عاشورایی شویم.اللهم الرزقنا 

و عَلـَمِ علمدار کربلا در عاشورای دنیا افراشته و پا برجاست تا تشنگانِ حقیقت ، زیرِ این عَلـَم و پرچم جمع و از مشکِ ساقی سیراب شوند(به دنبال سراب نروند) تا انشاءالله بدست امام زمان (عج) که آقا نهمین فرزند از پنجمین معصوم(ص) است {و آقا افشاکننده گنج 9 و 5 است. عدد ابجد نام زیبایش هم معرفی کننده این حقیقت است (مهدی=59)}، برسد! 

بنابراین حضرت ابوالفضل العباس(ع) ، علمدارِ عاشورای دنیاست تا روزی که ظهور صاحب العصر و الزمان(عج) برسد. و ایشان همچنان در منصبِ خود می‌ماند! چون مقامِ 9 ِعلمدار در خدمت نهمین فرزند اباعبدالله الحسین(ع) ، قرار می‌گیرد.

رسیدن به حقیقت اربعین از دایره 5 و 9

بلوغ تقسیم بندی این دایره زمانی است که 360 درجه تقسیم بر 9 می‌شود و هر قسمت ، 40 درجه می‌شود(40=9÷360). این عدد در جایگاه عمل در دنیا و آخرت ، انسان را به بهار بندگی و بهار ثمره و میوه همه‌ی نعمات دایره هستی و خلوص و توحید محض و رضای حجت خداوند و رضای خدا و عاقبت بندگی و خلوص و تقوای واقعی و در انتها به شهادت فی سبیل الله و زیارت لقاءالله با روسفیدی می‌رساند. و در حلقه 9 و 5 درواقع با طهارت حقیقی و تمام شدن زندگی در اتممناهابعشر به میقات و وعده‌گاه موسایی( و واعدنا موسی...) ؛ اربعین لیله می‌رساند. اللهم الرزقنا

و این همان ، اربعین اباعبدالله الحسین(ع) است! درواقع اینجاست که خیلی از مجهول‌ها ، معلوم می‌شود!

*اول اینکه از بعد از عاشورا که اتممناها بعشرِ همه‌ی عالمیان است ، آغاز سفر از کربلا در 40 روز و به تمام شدن به کربلا ، نشان داده می‌شود. چون دایره‌ی عالم ؛ کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا را به 40 روز اسارت خانم زینب کبری(س) و امام سجاد(ع) و اهل کاروانش کاملا مشخص می‌کند. چراکه در شروع حرکت با بدترین نوع اسارت و توهین و بی ادبی است. و در انتها با انقلاب کامل و منقلب شدن به طهارت مقامی و مبرّا شدن از همه‌ی اتهام‌ها و پیروزی کامل خون بر شمشیر و رسوایی کامل دشمنان اسلام و قرآن و دین ، خاتمه پیداکرد!

*دوم اینکه سپهسالاری این کاروان با خانم زینب(س) است. که عدد ابجد اسم مبارکش 69 و برابر با عدد ابجد کلمه سبز و حاکم است (زینب=69=سبز=حاکم) که ایشان اهداف اباعبدالله الحسین(ع) را از دانه به گل و میوه حیات اسلام و دین و قرآن تا کربلا سبز و حاکم فرمود.

*سوم اینکه امام معصوم این زمان که همراه کاروان هم بودند ، وجود مبارک امام چهارم (که عدد 4 ، پایه‌ی 40 است) ؛ علی ابن الحسین زین العابدین(ع) است که با نگهداری حدود الهی{بدن مبارکش تب دین را تحمل کرد و با غل و زنجیر، حدود الهی را نگهداشت(رجوع شود به کتاب اربعین)}، گنج رسالت و ولایت را به بلوغ 9 {چون خودش به عدد 9 متولد شده: 1خودش + 8 ذریه نورانی در بطنش} از پدرش که پنجمین معصوم(ص) است تا ظهور نهمین فرزند از پنجمین معصوم یعنی امام زمان(عج) به شاخه سبز درخت شجره طیبه ، گل و میوه نشاند!

پس هرگز دایره عالم ، از کربلا جدا نمی‌شود(کلّ ارض کربلا) و هرگز یوم عاشورا به پایان نمی‌رسد( کلّ یوم عاشورا) تا ظهور و انقلابِ مولا و سرورمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف.

قبلا خواندیم عدد ابجد کلمه دایره=220 و جایگاه عددیش 40 است. حال اینجا متوجه می‌شویم که این گردش ، در طواف بلوغِ 9 است که اربعین را در جایگاه(=40) ، حاصل می‌کند!  پس اینجاست که معلوم می‌شود چرا عالم که در دایره است اما خانه کعبه به شکل مربع است ؟!

خیلی زیباست ! درواقع به امر خداوند حکیم ، در جایگاه نقطه مرکزی خلقت {عالم خلقت به شکل دایره است و جایگاه عددی کلمه دایره=40} ، خانه خدا که بصورت مکعب و هر وجهش ، مربع است به باطنِ اربعین(=40 ، پایه‌ی 40 می‌شود 4) و به 4 رکن ، ساخته شده است.

*کلمه مربع از ریشه ربع یعنی عدد 4 است ، پس باطنِ مربع از ربیع است یعنی مرکز بهارعالمِ زمین است زیرا این مکان ، قلبِ کره زمین می‌باشد! پس جانِ بهار و ربیع نشانِ این است که این بیت ، زنده است و حیات عالم خلقت هم ، به این نقطه وصل است. یعنی همه چیز از خداوندِ حیّ و قیّوم ، حی است.

پس اینجا قبله‌ی تمام عالمیان و درواقع قلبِ همه‌ی عالم وجود است که خداوند متعال ، بندِ حیات هستی (همانند بندناف که باعث حیات جنین در رحم مادراست) را در این (رحمِ)دنیا به بیت خودش که تمام اسرارعالم  و جلوه‌ی وجود مبارک 14 معصوم(ص) است ، وصل فرموده است.

درواقع هربنده‌ای که در مقابل قبله عبادت می‌کند ، رابطه‌ی قلب به قلب است زیرا قلب و جانِ مؤمن با توجه واقعی به جانِ قبله که وصل شدنِ بی‌واسطه به خداوند کریم است ، تربیع می‌شود و این بند وصل از رضای قلب بنده به رضای خداست{در محوریت ، رضا(ع) است} و عملِ صادر شده از انسانِ عبادت کننده ، بهار می‌شود و به حقیقت طهارت و بهار واقعی ؛بهشت دنیا و آخرت(رضوان‌الله) متصل می‌شود.

*هر مربع ، 4 ضلع دارد و برای محاسبه مساحت ، یک ضلع ضربدر خودش می‌شود یعنی مربع در مساحت ، تربیع عدد ضلع در توان 2(=ب) است. که حرفِ  ب همان بِ بسم الله سوره مبارکه حمد و جانِ ولایت امیرالمؤمنین(ص) است. اندازه هر ضلع خانه کعبه حدوداً 14 متر است که در توان 2 می‌شود 196 که برابر با عدد ابجد کلمه عین الله است! (14×14=196=عین الله).

*برای یافتن حجمِ کعبه ، عدد یک ضلع در توان 3(=ج) را حساب می‌کنیم که عدد ابجد کلمه دنیا برابر سه به حروف شد(دنیا=65=سه){در حروفِ کلمه ریاض و ریاضی دقت کنید! تمام علمِ ریاضی در (باطنِ)شهرِ ریاض که مرکزیتش ، خانه خداست ظاهر شده یعنی در مکه مکرمه! (پایتخت کشور عربستان ، شهر ریاض است)}

 

 

سرّ شروع ظهور خلقت از 5 و 9 

همانطورکه بیان شد عالم در دایره ظهور کرد و شروع ظهور خلقت در اسرار گنج 5، خود به شکل دایره است و در باطنش 9 ظاهر شد که در جمع 9 و 5 ، عدد14 که حقیقت گنج عشر و وجود مبارک 14 نورمقدس(ص) و در عالم اسرار ، پنج تن(ص)  در جمع یک نور مطهر به نام نورٌواحدصلوات الله علیهم اجمعین تجلی کردند. بنابراین فقط ائمه طاهرین(ص) هستند که هم 9 کاملند و هم 5 کامل یعنی انسان کامل!(چنانچه جایگاه عددی کلمه انسان=45 و برابر با عدد ابجد اسم مبارک آدم(ع) است) و در جمع ، 14 نور مقدس(ص) هستند.

خداوند کریم هم در قرآن عدد 14 را به سبعاً مِن المثانی نام برده است یعنی 2 تا 7 تا برابر 14 تا (آیه 87 سوره مبارکه حجر).اما همه در ظهور یک حلقه هستند و ائمه اطهار(ص) ، این حلقه بندگی را خالصانه و بدون ذره‌ای ظلمات ، در تمام زندگی دنیایی خودشان به نام معصوم ؛ اسوه حسنه ؛ الگوی هدایت و حجت و ولی خدای مهربان برای همه انسان‌ها به طور کامل به نام عبدالله ظاهر کردند.

چقدر زیباست که عدد ابجد کلمه حلقه=143 است که در جمع ارقامش 8 می‌شود که ثمن حقیقی عالم است به نام کنزالله(=143) و تمام معصومین(ص) که بهاءالله (بها=8) هستند ، کنزالله عالمند! و جایگاه عددی کلمه حلقه=44 است که برابر با عدد ابجد کلمه مَد می‌شود که این حلقه نَه در دنیا که حتی در آخرت و حتی در بهشت ، پاداش حلقه بندگی را به تمام گنج ، زینت به گردن و دست و پای مؤمنان شده و از آن حظ و بهره می‌برند. و جهنمیان که در دنیا حلقه بندگی خداوند یکتا را قبول نکردند و عبد طاغوت شدند ، متاسفانه غل و زنجیر آتشین را به گردن و دستها و پاهایشان حمل می‌کنند و عذاب می‌کشند. پس حلقه هرگز باز نمی‌شود و به صورت مَدّ طویل است که ما در دنیا و آخرت در ظلّ آن قرار می‌گیریم.بنابراین انتخاب با خودمان است که یا در دنیا با اختیار(و انتخاب خودمان) ، در بندِ بندگی خدا باشیم و یا در آخرت ، این بندِ آتشین را به گردن و دست و پایمان می‌اندازند؟!

در کتاب راز انسان اشاره شد که درحلقه 12 امام(ع) به 66 (6 و6) و در حلقه 14 معصوم(ص) به 77  (7 و7) می‌رسیم. جمع این دو عدد 143 می‌شود :

143=77+66 که فقط این انوار مقدس هستند که کنزالله(=143) عالمند و همه‌ی مخلوقات ، ریزه خوار سفره نورانیشان هستند (به عبارتی تمام قوس نزولی و صعودی عالم در دنیا و آخرت هستند). نکته زیبای دیگر اینکه تمام محتوای قرآن عزیز در سوره مبارکه حمد (سبعا من المثانی) جمع است و تعداد حروف سوره مبارکه حمد 143 تاست به عدد اسم مبارک کنزالله و جالب است که کتاب الله و عترتی (در حدیث ثقلین) معنی می‌شود. بنابراین سوره مبارکه حمد (طبق توضیح بالا) ، کنزالله است.

برای اینکه خوب متوجه شوید ، دو جدولی که نام ائمه طاهرین(ص) روبروی هم قرار می‌گیرد ، در زیر آمده است {البته در اصل ، حلقه 12 امام(ع) را به صورت 2 کمان که 6 امام(ع) در یک طرف و 6 امام(ع) روبروی آن و حلقه 14 معصوم(ص) را هم به صورت  2 کمان که 7 معصوم(ص) در یک طرف و 7 معصوم(ص) روبروی آن قرار دارند، تصور کنید}:

معصوم اول ؛ حضرت محمد(ص)

1+14=15

معصوم چهاردهم؛ امام زمان(عج)

معصوم دوم ؛ حضرت علی(ع)

2+13=15

معصوم سیزدهم؛امام عسکری(ع)

معصوم سوم ؛ حضرت فاطمه(س)

3+12=15

معصوم دوازدهم؛امام هادی(ع)

معصوم چهارم ؛  امام حسن (ع)

4+11=15

معصوم یازدهم؛امام جواد(ع)

معصوم پنجم ؛ امام حسین(ع)

5+10=15

معصوم دهم ؛ امام رضا (ع)

معصوم ششم ؛ امام سجاد (ع)

6+9=15

معصوم نهم؛امام کاظم(ع)

معصوم هفتم ؛ امام باقر (ع)

 

7+8=15

معصوم هشتم ؛امام صادق(ع)

7   و  7 (عددابجد کلمه هوالله=یاالله=77)                                                                                                                       

 

 

                                   6         و         6 (عدد ابجد اسم الله جلّ‌جلاله=66 )

امام اول:  امام علی(ع)

1+12=13

امام دوازدهم: امام مهدی(عج)

امام دوم:  امام حسن (ع)

2+11=13

امام یازدهم: امام عسکری(ع)

امام سوم:  امام حسین (ع)

3+10=13

امام دهم: امام هادی (ع)

امام چهارم: امام سجاد (ع)

4+9=13

امام نهم:  امام جواد (ع)

امام پنجم: امام باقر (ع)

5+8=13

امام هشتم:  امام رضا(ع)

امام ششم:امام صادق(ع)

6+7=13

امام هفتم:امام کاظم (ع)

                                    

عدد 5 و 9 در خلقت زمین‌ها و آسمان‌ها

همانطورکه تمام عالم در حمد خداوند غرق است ؛ که ما می‌دانیم 7 طبقه آسمان بالای سَر ما و 7 طبقه زمین زیر پای ماست و ما در صدف سبعاً مِن المثانی (در واقع جانِ قرآن)هستیم. اما اگر خوب دقت کنید 2 تا 7 تا می‌شود 14 تا و جمع ارقامش 5 می‌شود(5=4+1) و خداوند متعال ، عالم را در 9 فلک خلق فرموده است. پس همه‌ی خلقت در بلوغ 9 و 5 ظهور دارد!

ما دائماً در 7 روز هفته غرق هستیم (آیا کسی می‌تواند از هفته خارج شود؟!) درحالیکه این عدد ، طول هفته است ، در عرض ؛ سال هم 52 هفته است که عدد ابجد کلمه حمد=52 می‌باشد و جمع ارقام 52 هم 7 می‌شود(7=2+5) {جمع عدد ابجد حرف اول و آخر سوره مبارکه حمد هم 52 می‌شود(ب=2)+(ن=50)=52}. از طرفی درحالیکه در یک هفته هستیم اما روزهای هفته متعلق به 14 معصوم (ص) است یعنی سبعاً مِن المثانی و القرآن العظیم. و در جمع ارقام 14 می‌شود 5 (5=4+1). و روزهای هفته را به 5 عدد می‌شماریم (1 شنبه،2شنبه تا 5شنبه ) . پس درواقع بلوغ هفته ، 9 است و ظهور 5 می‌شود 14(5=4+1) و روز آخر هفته ؛ جمعه متعلق بوجود مبارک حضرت مهدی صاحب عصر و الزمان(عج) است که ایشان چهاردهمین معصوم(ص) و نهمین فرزند از پنجمین معصوم {امام حسین(ع)} می‌باشد یعنی 9 و 5 !اللهم عجّل لولیّک الفرج

عدد 5 و 9 در وجود انسان

سوره مبارکه حمد با حرفِ ب(بسم‌الله) شروع و به حرفِ ن(ولاالضالین) ختم می‌شود (ب ن). جالب اینجاست که همه فرزندان آدم ، بنت(دختر) و یا اِبن(پسر)  خوانده می‌شوند : دختر را بنت می‌گویند (همان ب ن که تاء تانیث گرفته) و پسر را اِبن می‌گویند(درعربی وقتی حرف اول کلمه ساکن باشد ، الف مکسوره در ابتدا می‌گذارند تا بتوانند بخوانند. پس کلمه اِبن هم ، همان ب ن است).

بنابراین وجود همه انسان‌‌ها در حمد غرق است ، درحالیکه می‌دانیم وجود مبارک ائمه طاهرین(ص) کلّ قرآن و کلّ باطن حمد هستند!چنانچه نام آسمانی پیامبر(ص) ؛ احمد(ص) و نام زمینی ایشان ؛ محمد(ص) است و ریشه هر دو نام ، حمد است پس ایشان در عالم بالا و روی زمین جلوه‌ی باطن سبعاً مِن المثانی می‌باشد ؛ درواقع یعنی باطن کلّ 14 معصوم(ص) ! که ما در صلوات می‌خوانیم :

                  اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم.

و در هفته هم ، روز اول که شنبه است به حضرت محمد(ص) و وسط هفته به حضرت اباجعفرمحمدبن‌علی‌الباقرعلم‌النبیین(ع) و آخر هفته به وجود مبارک امام زمان(عج) که هم نام جدّ بزرگوارش؛حضرت محمد(ص) است (م ح م د) ، تعلق دارد که پیامبر(ص) می‌فرماید:

                اوّلنا محمد(ص) و اوسطنا محمد(ص) و آخرنا محمد(ص)

بنابراین اگر ما انسان‌ها توفیق تشیّع و پیروی کردن از این 14 نور مقدسصلوات الله علیهم اجمعین و پیروی از آیات مبارک قرآن کریم را داریم به این دلیل است که خداوند متعال وجود ما را هم ، جلوه‌ی حمد و سبع مثانی‌اش قرار داده است. شاید که ما شکرگزارش باشیم. 

عدد ابجد کلمه انسان=162 است که در جمع ارقامش عدد 9 (بلوغ اعداد) را ظاهرمی‌کند(9=2+6+1). عدد 9 ، سلطان اعداد است و سقف همه اعداد ، هرکه به 9 می‌رسد (در ضرب و تقسیم و جمع) به 9 قابل قسمت می‌شود {رجوع شود به کتاب بلوغ سجده و عدد 9). مثلا 18=9÷162 وقتی عدد در جمع ، 9 شد در تقسیم هم به 9 قابل قسمت است و در جواب عدد 18 بدست آمد که برابر کلمه حی است و در جمع ارقامش باز هم عدد 9 حاصل می‌شود(9=8+1)!

این قابلیت نشان می‌دهد که خداوند یکتا مخلوقی را که انتخاب فرمود تا خلیفه خودش قراردهد، عالم دنیا را به ظاهر و باطن مُسخّرش گردانیده و حکومت واقعی را در زمین به انسان عنایت فرموده و تمام دریاها و کوه‌ها و جنگل‌ها و حیوانات و پرندگان و حتی درندگان و کرات آسمانی (تا حدودی) و مخلوقات زمینی را در سلطه انسان قرار داد. و با نعمت عقل که برترین نعمت الهی است و به مدد و عنایت خودش و فرستادگانش ، بهترین راهکار استفاده را از این نعمات به او آموخت (البته انسان‌های عاقل) !

جایگاه عددی کلمه انسان =45 می‌شود که برابر با عدد ابجد اسم آدم(ع) است.

حال خوب دقت کنید! از آنجا که عدد ، روح حروف است . و کلمه انسان از 5 حرف تشکیل شده و عددش (162) در جمع 9 می‌شود و در جایگاه عددیش عدد 45 از ضرب 5 در 9 بدست می‌آید!

وجود مبارک انسان کامل ، مظهر اولین خلقت خالق یکتا است که در اسرار نوری و عقلی و روحی ، احاطه کامل (کلّی و نفسی) بر همه مخلوقات دارد و حضرت آدم(ع) ؛ اولین خلقت جسمانی انسان ، مظهر ظهور از آن کلّ نور انوار یعنی نورواحد(ص) و به یک جلوه سرّ حقیقت محمدی(ص) است.

حضرت آدم(ع) در جایگاه قرار گرفت(جایگاه عددی انسان=آدم) که تمام ذریه‌ها در جایگاه صلب او و در مظروف رحمی و حامل حمل حضرت حوا(س) جلوه کردند!

حضرت آدم(ع) به عدد 45 از جمع عدد 1 تا 9 (45=9+8+...+2+1) ، همه افلاک و عوالم را آیینه شد که علّم آدم الاسماء کلّها(آیه 31 سوره مبارکه بقره) و حضرت حوا(س) به عدد ابجد 15 از جمع اعدا 1 تا 5 (15=5+4+3+2+1) ، ظرفِ صورت نمایی و حی شدن تمام مظاهر نسل آدم شده است. و این دو زوج در حال ضرب عددی یعنی ارواح نورانی بزرگواران ، خرجِ عالم بشریت شدند تا همه در سلسله رسیدن به بلوغ 9 تکلیفی و 5 حلقه بندگی به سیرت انسانی در پیروی و شیعه شدن واقعی فرستادگان الهی ، انسان‌های کامل شوند تا در نهایت همه فرزند خلف پدر جسمانی خودمان ؛ حضرت آدم(ع) و مادر جسمانیمان حضرت حوا(س) شویم به شرط ضرب شدنِ نُهِ تکلیف در پنجِ حلقه بندگی تا به عمل و صورت حقیقی آدم شویم (45=5×9) آنگاه ما ، در جایگاهِ انسان هستیم!

خیلی زیباست! پس عدد ابجد اسم آدم(ع) برابر با جایگاه عددی کلمه انسان می‌شود 45 و در جمع ارقامش 9 ، و جمع ارقام عدد ابجد کلمه انسان هم 9 می‌شود (9=2+6+1) پس درواقع 9 و 9 که می‌شود 18 و برابر کلمه حی است و اگر 162(=انسان) را بر 9 تقسیم کنیم 18(=حی) می‌شود که در حدیث آمده عالم دنیا 18000 منزل است یعنی هر یک عدد 18 برابر 1000 است چون قدرِعالم دنیا، انسانِ کامل است! و خداوند یکتا در سوره مبارکه قدر فرمود:و ما ادراک ما لیلة القدر.لیلة القدر خیر من الف شهر؛ شما نمی‌توانید شب قدر را درک کنید .شب قدر بهتر از 1000 ماه است. پس دنیای هر کس به اندازه تعدادِ سال عمرش است اگر بفهمد. خیر من الف شهر !!! این درک و این معنای زیبا در زندگی پر اسرار بانوی دو عالم ؛ فاطمة الزهرا ؛ سیدة النساء العالمین ، درک می‌شود.

اسرار 5 و 9 در اسم انسان

عدد ابجد کلمه انسان=162 است که این اسم و این عدد یکی از کامل‌ترین و پرمحتواترین اسماء واعداد می‌باشد.

در حروف، یکی از میزان‌ترین اسماء الهی است که خداوند به انسان منّت نهاده و او را این چنین نامگذاری فرموده است: یک الف و نون در ابتدا و سین در وسط و یک الف و نون در انتها ( ان س ان). اول و آخر که مثل هم است و در وسط ، حرفِ س قرار دارد که میزان حروف است چون زُبُر و بینه‌اش با هم برابراست ؛ زُبرِ سین : س=60 و بینه‌اش : ین=60 (سین=120) . در قرآن کریم سوره‌ای به نام یس وجود دارد که قلب قرآن نامیده می‌شود و این حرفِ سین ، خطاب به پیامبر عظیم الشأن اسلام ؛ حضرت محمد مصطفی(ص) است که میزان خلقت و اشرف و اکرم همه مخلوقات است. و این نام زیبای انسان کامل ، مخصوص خودش و خانواده نورانی‌اش می‌باشد و ما انسان‌ها به طفیل وجود مبارکشان ، انسان نامیده شده‌ایم و به شرط رسیدن به میزان عمل در کتاب وحی الهی انشاءالله به سیرت و صورت واقعی انسان برسیم و محشور شویم (به طور کامل در کتاب راز انسان توضیح داده شده است) .

*اما عدد 162 معنی می‌شود به 100+62 : 100 ، برابر عدد ابجد حرفِ ق یعنی نگهدارنده است و 62 ، برابر با عدد ابجد اسم مبارک واجب الوجود و نام مبارک حمید و باطن  پروردگار عالم است و خیلی زیباست که برابر با جایگاه عددی کلمه کنزالله است و عدد 62 برابر با جمع عدد حرفِ اول و آخر قرآن کریم است یعنی (ب=2) + (س=60) پس کنز یعنی کلّ قرآن کریم که بس است برای عالمیان! پس انسان کامل ، نگهدارنده گنج خداوند که کنزالله خودِ انسان کامل است و انسان این بار امانت را باید صحیح و سالم نگهدارد ، تا قیامت هم به صورت انسانی محشور شود چون سین ، قلب قرآن است ، انسانِ کامل هم قلب عالم امکان است و ما انسان‌ها باید با قلب سالم متوجه رضای خدا و رضا به رضای او باشیم.

پس انسان کامل خود، گنج 5 و 9 است  زیرا در جمع ارقام 162 (=انسان) به 9 می‌رسیم (9=2+6+1) و کلمه انسان از 5 حرف تشکیل شده است! پس هم حروف،  رمز است و هم عدد ابجد! و جمع 5 و 9 می‌شود 14 که درواقع وجود 14 معصوم(ص) ، انسان کامل هستند.

همانطورکه عالم در گنج 5 و 9 غرق  است خداوند یکتا تمام محتوای خلقتش را در بطن انسان قرارداد و همه مخلوقات را از کنزالله انسان کامل خلق فرمود و مهندسی خلقت به سِرّ کامل اسرار در همه عالم به 5 و 9 ظهور پیداکرد. چنانچه به عدد 14 ، آسمان‌ها و زمین خلق شدند(7 طبقه آسمان و 7طبقه زمین که می‌شود 2 تا 7 تا یعنی 14 تا) و... .(در کتاب نورواحد(ص) توضیح کامل داده شده است).

اسرار عدد9 و 5 در سنّ بلوغ زن‌ها و مردها 

اسرارعدد 9 و 5 در خلقت حضرت آدم(ع) و حوا(س) بیان شد.اما نکته جالب اینجاست که خلقت حضرت آدم(ع) به ظهور عددی و حروفی از جمع تمام افلاک و عوالم 9گانه بود که جمع 1 تا 9 برابر45=آدم(ع) شد و حوا(س) به عدد ابجد 15 ، جمع اعداد 1 تا 5 را ظهور داد که به وجود مبارک ایشان ، دایره خلقت جسمانی ظاهر شده است.

خانم‌ها درحالیکه حقیقت خلقتشان به عدد 5  است اما سنّ تکلیفشان 9 سالگی است پس می‌شوند 14 (14=9+5) و این گنج طهارت و حقیقت انسانی وجودشان و حدّ تکلیف و وصل شدن به قلب عالم امکان ؛ چهاردهمین معصوم(ص) است.

آقایان در 15 سالگی تکلیف می‌شوند (یعنی جمع عدد 1 تا 5)! آیا جالب نیست که خداوند متعال چگونه این زیبایی‌ها را در حدّ بلوغ  و تکامل انسان به رسیدن به سن تکلیف ، اسرارش را افشا می‌فرماید که 5 ، باطن سنّ تکلیفشان و 9، حقیقت خلقت حضرت آدم(ع) که جمع 5 و 9 می‌شود14 که همان رسیدن و وصل شدن به ساحت پاک و مطهر امام زمان(عج) است. چراکه باید اول امام معصوم(ص) را درک کنیم تا راه به عالم قرب معبود جلّ عظمته داشته باشیم.

از زاویه دیگری هم می‌توان توجه کرد: سن بلوغ خانم‌ها 9 بود و حقیقت خلقتی ایشان 15 ، پس جمع 9 و 15 می‌شود 24 ؛همان عدد جامع! و برای آقایان هم همینطور ؛ حقیقت خلقتیشان 9 و سنّ تکلیفشان 15 که در جمع 24(عدد جامع) می‌شود.(عدد 24 بطور کامل در کتاب مهندسی خلقت توضیح داده شده است)

آیا زیبا نیست؟! ربّی که خودش می‌داند چگونه مخلوقاتش را خلق فرموده ، کتاب آسمانی را که برای هدایت انسان‌ها (به وسیله رسول گرامی‌اش) فرستاده ، جامعِ جمعِ کمالات است چراکه 114 سوره دارد و 114 برابر است با عدد ابجد کلمه جامع! ما باید به بنده بودن برای  چنین خداوند کریمی بنازیم! که چگونه ما را مظهر جامع جمیع کمالات و جمالات زیبا و اسماء و صفات خود قرار داد. با چه زبانی می‌توانیم شکرش را به جای آوریم؟!ما که از خود چیزی نداریم و هیچ هستیم ، او خود به ما آموخت که بگوییم: الحمدلله ربّ العالمین.

دقت کنید!در ظاهرِ اعداد ، معارفِ باطن اسرار نهفته است.زیرا عدد کامل 5 و 9 که تمام اسرار عالم آفرینش در جلوه عدد 14 (14=9+5) را در دنیا به وجود 14 نور مقدس(ص) به تمام انسان‌ها منت گذاشته و اگر بخواهیم به آن برسیم باید به بلوغ 9 راه پیدا کرده باشیم. پس آنگاه عدد 14+9 می‌شود 23 ! که تمام روزیِ نورانی گنج قرآن کریم به تمام انسان‌ها (الی یوم القیامة) ، در عرض 23سال عمر مبارک پیامبر(ص) بعد از مبعوث شدن است {جایگاه عددی حرف ث=23 و عدد ابجدش 500 و مَلک آن حضرت میکائیل(ع) است که ملک روزی می‌باشد}.

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد وعجّل فرجهم

 

سرّ ظهور همه اعداد از 5 و 9

 

555

Oval: 555اما گفتیم که سقف اعداد از 9 بیشتر نیست و تمام اعداد از ظهور این 9 عدد هستند به این صورت که اگر تمام اعداد 1 تا 9 را (در یک خط) بنویسیم و دو تا دو تا ، عدد اول و آخر را جمع کنیم ، در وسط آنها عدد 5 می‌ماند که حتی ظهور عدد 9 را هم در خود دارد (بدون اینکه با هیچ عددی جمع شود) و همه اعداد از آن ، ظاهر می‌شوند!

 

9     8      7     6     5     4     3     2      1

دقت کنید که از جمع دو به دوی اعداد ، عدد 10 ظاهر می‌شود:

10=9+1 ، 10=8+2 ، 10=7+3 ، 10=6+4  ؛ درواقع گنجِ عدد 9 ، 4 تا 10 را نشان داد که می‌شود 40 یعنی اربعین! پس با رسیدن به بلوغ 9 ، حقیقت اربعین ظاهر می‌شود! عدد 9 در عربی ، تاسع گفته می‌شود و عدد ابجد کلمه تاسع=531 است که جمع ارقامش 9 می‌شود! و جایگاه عددی کلمه تاسع=54 و برابر با جایگاه عددی نام زیبای قرآن است. درحالیکه بالاترین بلوغ کتاب‌های آسمانی ، قرآن است و بلوغ 9 را هم به همه پیروان حقیقی‌اش می‌دهد یعنی به 40 ؛ اربعین و طهارت می‌رساند.

همانطورکه می‌دانید در اعداد ابجد 1 تا 10 به حروفِ ابجد هوز حطی ، عدد ابجد و جایگاه عددیشان ثابت است(با هم برابر است) و تغییر نمی‌کند.تمام اسرار حلقه این بود که عدد 10، ظاهر شود. در عالم بالا ، 5 نور مقدس(ص) جلوه کردند و در اسرار عددی ابجد، اول نور مبارک پیامبر(ص) است که اسرار الف در حروفند چون خزانه حروف در حرفِ الف ، جلوه کرده است و در عدد ، الف برابر 1 می‌باشد و ملکش حضرت اسرافیل(ع) است.مَلکِ دمیدن به سور اسرافیل و زنده شدن مردگان در روز قیامت از قبرها.

دومین نور مبارک ، حضرت علی بن ابیطالب(ص) که باطن گنج حرف ب می‌باشد و عدد ابجد آن برابر 2 و ملکش حضرت جبراییل(ع) است.ملکِ آورنده وحی به پیامبر(ص)

سومین ظهور نوری خانم فاطمه زهرا؛سیدة النساءالعالمین(س) است که باطن گنج حرف ج می‌با‌شد که عدد ج=3 است و ملکش کارکائیل ، احیاءِ حیات به عالم دنیا از حقیقت آب زندگانی چه در دنیا با نزولات رحمت آسمانی (آب ظاهر) و چه نزولات رحمت حقیقت آب یعنی آیات قرآن (آب باطن) که 114 سوره مبارکه قرآن {آب: (الف=111)+(با=3)=114} است.

چهارمین ظهور نور مقدس امام حسن مجتبی(ع) است که با نور سبز ، عدد 4 و حرف د را ظهور می‌دهد و ملکش دردائیل ، دلیل خلقت بر همه عالمیان دنیا و آخرت ، است.

تا اینجا حروف به الف ،ب ، ج ، د یعنی ابجد ظاهر شدند و از جمع اعداد 1 تا 4 ، (10=4+3+2+1) عدد 10 بدست می‌آید که حرف ی را ظاهر می‌کند (ی=10) که وجود مبارک پنجمین معصوم؛ امام حسین(ع) اسرار 9 و 5 را افشا می‌کند.یک خود ایشان + 9 ذریه معصوم(ص) در بطنشان ، عدد 10 را به حرفِ ی ظاهر می‌کند که گنج ابجدی و اسرار رسیدن به عدد 10 و اینکه تمام عمر دنیا شد کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا و خودِ آقا شد امام عاشورائیان (عشر یعنی 10) . در اینجا وجودهای مبارک در گنج 5 تن(ص) ، 14 معصوم(ص) هستند و درواقع عدد 10 ، ظهور تمام خزانه‌ی اعداد و حروف است و اسرارش به 9 و 5 وجود مبارک امام حسین(ع) افشا شد!

پس درحالیکه 5 نور مقدس هستند با اباعبدلله(ع) که خودش پنجمین معصوم(ص) است و 9 ذریه معصوم در بطنش (تسعة معصومین مِن ذریة الحسین) ، گنج 5 و 9 را افشا می‌کنند. و از طرفی 14=9+5 و 5=4+1 .اینجا خوب دقت کنید ! پس ، از عدد 5 که حلقه کنز الهی خداوند به نام نورٌ واحد(ص) هستند ، همه‌ی عالم خلقت در تمام دنیا و آخرت ظهور پیداکردند ولی هرگز هیچ وجودی با این عزیزان جمع نمی‌شوند (همانطور که در بالا اشاره شد)، فقط خرج می‌شوند!

پس در بالا دیدید که 4تا10بدست آمد یعنی 4 روی10 یعنی همان 14معصوم (ص) { خودِ کلمه معصوم هم جالب است ! دقت کنید 4 حرفِ (معصو)به هم چسبیده‌اند و حرفِ م جداست.عدد ابجد حرف م=40 است و درواقع باطن جمع 1 تا 4 است که با اسرار حروف معصوم آشکار می‌شود} .درواقع همان 4 تا 10 تاست که می‌شود 40 تا!

وقتی عدد به 10 رسید یعنی حرفِ ی . در الفبای فارسی اولین حرف الف و آخرین حرف ، ی است که در واقع در ابجد هوز حطی هم که 10 عدد ثابت را از 1 تا 10 دارند هم ، حرف اول ، الف و حرف آخر ، ی است. کلّ حروف عربی هم 28 حرف است که در جمع 10 می‌شود10=8+2 و عدد 10 برابر حرفِ ی است و درواقع اول و آخر حروف ، "یا" را ظاهر می‌کند.پس تمام حروف هم در عاشورا غرق است و عالم ، در یا است. و از طرفی عدد ابجد نام مبارک حسین(ع)=128 (نگهدارنده 28 حرف قرآن و به عبارتی ، گنج عشر) که ظهور دهنده گنج 5 به عنوان پنجمین معصوم(ص) و 9 به عنوان 9 ذریه معصوم(ص) در بطنش که در جمع می‌شود کلّ 14 معصوم(ص)(14=9+5). و در تولد جسمانی ، آقا اباعبدلله الحسین(ع) عدد 10 را ظاهر می‌کند(یک خودش+9ذریه نورانی در بطنش) که برابر حرفِ ی است ، وقتی حرف اول و آخر کنار هم قرار گیرد می‌شود : یا .نکته جالب اینکه هرگاه منادی ندا می‌دهد با حرف یا و ای است. و هرگاه بخواهیم دعا کنیم ، واسطه اسماء خداوند کریم یا ائمه طاهرین(ص) ، حرفِ یا است. حال خودتان خوب فکر کنید! که این چه وزنه‌ای است که واسطه قرار می‌گیرد تا ما به جواب و اجابت دنیا و آخرت برسیم؟! یا کریم.

و خداوند عالم ، تمام دنیا را در حرف یا قرار داد و حدیث مبارکِ کلّ یوم عاشورا (عشر یعنی 10=ی که خوانده می‌شود یا) و کلّ ارض کربلا را معرفی فرمود. و آقا امام حسین(ع) ، مظهر ظهور وراثت تمام انبیا و همه معصومین(ص) در ظهر عاشورا گردید.

مَلکِ حرف ی ، سرکطائیل است که اسرار وجودش ، استثناست که به حرف ی ظاهر می‌شود.همانطورکه عالم دنیا در اسرارش به همه انسان‌ها ، شخصیت و رتبه و مقام دنیایی و آخرتی می‌دهد. و این حرف هم ، قائم بر قدرت ذات اقدس الهی دارد که اشاره به یدالله است ؛ همان نیرو و قدرت خداوند بر آفریدگان است. (یدالله فوق ایدیهم).

بدان که خداوند ، حرف یا را از عالم شهادت و جبروت قرارداد. و مخرجش ، مخرج حرف شین می‌باشد(بر خودش متکی است). و عددش برای افلاک دوازده‌گانه رمز قرار داده و فلکش ، فلک دوم است و سال‌های گردشش گفته آمد. در خاصه بودنش ، و خاصة الخاصه ، امتیاز می‌یابد و آن را غایب و مرتبه‌اش را هفتم ، درواقع حامل گنج حمد خالق یکتاست. زیرا در عربی حرف ی را یا می‌خوانند و خود ، در مرتبه حروف ، اول و آخر حروف است. همانطورکه می‌دانید کلّ حروف در عربی 28 حرف است که عدد 28 ، عدد کامل است و اگر ارقامش را با هم جمع کنیم 10 (=ی)می‌شود(10=8+2). بنابراین عدد 10 ، دارای حقایق و مقامات و منازلات امتزاج یافته است(درونش هم فرد است و هم زوج و عدد استثناست) و کامل 4 تایی است (که از جمع عدد 1 تا 4 بدست می‌آید: 10=4+3+2+1)

حال که این ملکوت و اسرار را متوجه شدید، پس بدانید درحالیکه ائمه معصومین(ص) ، همان گنج 5 و 9 و 14 هستند ، خزانه‌ی عدد 10 و حرفِ یا هم هستند ؛ به تمام اسرار ، چون نوٌ واحد(ص)هستند.اما  پروردگار عالم مأموریت ظهورِ این اسرار را به امام حسین(ع) داد و ایشان را به عدد 10 در دنیا متولد فرمود{1 خودش و 9 ذریه معصوم(ص) در بطنش} و عالم دنیا را در مرتبه شهود اسرار عالم بالا به وجود ایشان ظاهرفرمود و تا ظهور نهمین فرزندش ؛ امام زمان(عج) که تمام اسرار ظاهر می‌شوند.

دیگر اینکه ظهور عدد 10 را از گنج اعداد 1 تا 9 خواندیم. که دو عدد اول و آخر با هم جمع شدند چون عالم ، دایره است ، اول به آخر وصل می‌شود(در تمام امورات ظاهری و باطنی چنانچه خداوند فرمود: انّا لله و انّا الیه راجعون). و چون عدد 5 در محوریت ، درحالیکه حاملِ همه اسرار و اعداد و حروف است ، اما با هیچ مخلوق جمع نمی‌شود! که وجود 14 نور مقدس(ص) هستند.که خداوند متعال آیه تطهیر را در شأن این خاندان نازل فرمود( آیه 33 سوره مبارکه احزاب : ...انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛ این است و جز این نیست که خدا چنین می‌خواهد که هر آلایشی را از شما خانواده نبوت ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند).

دیگر اینکه وقتی عدد 10 بر روی 9 عدد ظاهر شد یعنی گنج 9 رو ی 10 یعنی  19 ظاهر می‌شود! که تمام قرآن عزیز در بطن 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد ظهور پیداکرد.و در مقابل اسماء مبارک پنج تن(ص) هم  19 حروف را به خزانه کتاب الله و عترت طاهره نشان دادند: م ح م د ع ل ی ف ا ط م ه ح س ن ح س ی ن ؛ که به حرف نِ اسم مبارک حسین(ع) ، 19 حرف کامل شد.

خوب دقت کنید! این اعداد ، طولی هستند و عرضشان ، حروف است. چنانچه وقتی عدد 10 را به حروف بنویسیم(ده) عدد ابجدش ، 9 را ظاهر می‌کند: (د=4)+(ه=5)=10. و عدد ابجد حروف نوزده=72 می‌شود که برابر با عدد ابجد کلمه سجده است. که امام حسین(ع) در عدد 10 که خودش است ، باطنِ 9 ذریه نورانی هم در بطنش و به گنج بلوغ الی یوم القیامة هدایت‌گر است. هم وجود مبارک خودش در حال سجده ، عالم را به عدد و حروف 19 و اسرارش ، به قرب الهی و مقام حیات طیب ، (یصعد الکلمُ الطیب و العمل الصالح یرفعه؛آیه 10 سوره مبارکه فاطر) و زنده شدن و روزی خوردن نزد خداوند (و لا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون؛آیه 169 سوره مبارکه آل عمران) ، و تولد انسانیت و کمال آدمیت و به درجه صد خلوص نائل می‌شود. و مقام سیدالشهدایی و حیات خون نازنینش مقام ثارالهی را احراز می‌کند.و اینجا جایگاه اتممناها بعشر تمام انسانهاست. 

خوشا بحال کسی که در خدمت امام زمان وقتش ، مثبت عدد 10 را بگیرد. زیرا قبلا بیان شد که همه عالم  در اعداد ، که مهندسی خلقت هستند ، غرق است. اما امام زمان(ص) ، علامت این اعداد هستند. پس اگر با ولیّت بودی ، آقا مقام مثبت را به امتحان عشر دنیایت می‌دهد.آنگاه است که آیه 160 سوره مبارکه انعام (که 165 آیه دارد که برابر عدد ابجد کلمه مبارک لااله الا الله است) شامل حالش می‌شود : من جاء بالحسنة فله عشر امثالها(در کتاب راز دنیا توضیح کامل آمده است). اللهم الرزقنا . و اگر انسان در این امتحان ، با طاغوت‌ها باشد (انشاءالله که برای هیچ کدام از ما نباشد)، متأسفانه منفی 10 را می‌گیرد.آنگاه است که خداوند می‌فرماید: والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون(آیه 257 سوره مبارکه بقره)

نکته: وقتی حرفِ ی ، یا خوانده می‌شود عدد 11 را به خود می‌گیرد که برابر با اسم مبارک خداوند ؛ هو و دوا کلمه حج است(یا=11=هو=دوا=حج). درواقع مقصد عدد 10 را واضح می‌کند که همه ، رسیدن پاک و سالم به هو ، است.و همه اسرار ، معرفی هو است و همه ، در رضای هو است . و آنچه خداوند کریم امر فرموده {اگرچه عاشورا را در نظر بیاورید و قربانگاه اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش و عزیزانش و حتی شش ماهه‌اش و اسارت خواهر و دخترانش و زنان اهل کاروانش و ولایت فرزند نورانیش در نهایت بیماری و تب } همه ، دوای دردِ انسانهاست تا افراد شاکر و حامد و صابر در اجرای اوامرِ الهی ، عمر نامحدود را در بهشت الهی با لذت و سلامتی و تمام نعمات و برکات و مقامات که خداوند کریم در آن عالم به آنها عنایت می‌فرماید ، بگذرانند و حظ ببرند و به کمالات نورانیش برسند. و دیگر اینکه در دنیا راهی نیست مگر در معرکه طواف ، دورِ امرِ خداوند یعنی خلیفه‌های برحقش ؛ ائمه معصومین(ص) بگردیم تا ظلمات وجودمان خارج و به نور مبارک ایشان ، حَل شویم تا حاجی واقعی شویم و اسماعیل عمل را به قربانگاهش ببریم و تیغِ تبری بر رضای هوای نفسانی دل بکشیم ، تا آنگاه به قبول حسن برسیم. انشاءالله  

اعداد دیگر چگونه ظاهر می‌شوند؟

حال یک بار دیگر برگردیم به اعداد 1 تا 9 که به ترتیب نوشتیم و در جمع آنها به 10 رسیدیم و دیدیم که 5 در وسط اعداد ماند و با هیچ عددی جمع نشد. اما اگر بخواهیم ببینیم که اعداد دیگر چگونه ظاهر می‌شوند باید 5 را در وسط درنظر گرفته و از هر دو طرف ، اعداد را با آن جمع کنیم :

5

Oval: 5 9       8       7        6        5        4       3      2       1

 

         14      13     12      11           9          8        7       6

               20     20         20         20          

که جواب‌ها اینگونه می‌شود: 

14=9+5 ،13=8+5، 12=7+5، 11=6+5، 9=4+5، 8=3+5، 7=2+5، 6=1+5

حال اگر از اول به آخر جواب‌ها را با هم جمع کنیم ، 4 تا عدد 20 بدست می‌آید . پس خوب دقت کنید که عدد 5 ، باعث ظهور عدد 20 می‌شود!

20=14+6  ،  20=13+7  ،  20=12+8  ،    20=11+9

باز هم عدد 5 را در وسط در نظر گرفته و با اعدادی که در جمع بالا بدست آوریدم جمع می‌کنیم یعنی:

19=14+5،18=13+5،17=12+5،16=11+5،14=9+5،13=8+5،12=7+5، 11=6+5

14     13     12      11      5      9      8      7      6

 19    18      17       16            14     13    12    11

                 30     30     30            30

و در ادامه اگر از اول به آخر جواب‌ها را جمع کنیم ، 4 تا عدد 30 بدست می‌آید:

30=19+11  ،  30=18+12  ،  30=17+13  ،  30=16+14

باردیگر عدد 5 را در وسط درنظر گرفته و با مجموع عددهای بدست آمده در بالا جمع می‌کنیم یعنی:

24=19+5 ، 23=18+5 ، ...... ،17=12+5 ، 16=11+5 

      19     18      17      16     5       14       13      12     11

 24     23        22       21               19         18       17      16

         

            40                    40                  40                 40

و وقتی عدد 5 را مانند قسمت‌های قبل با جواب‌ها جمع کنیم ، 4 تا عدد 40 بدست می‌آید: 40=24+16 ، 40=23+17 ، 40=22+18 ، 40=21+19

جمع اعدادِ 10 و 20 و30 و 40 می‌شود 100 (40+30+20+10) و اگر از عدد 100 به بعد هم طبق عملیات بالا با عدد 5 جمع کنیم و در آخر جواب‌ها را جمع کنیم ، 4 تا 100 ، 4 تا 200 ، 4 تا 300 و 4 تا 400بدست می‌آید که جمع 400+300+200+100 می‌شود عدد 1000 یعنی همه‌ی حروف و کامل اعداد ظاهر می‌شود (آخرین حرف یعنی حرف غ به جایگاه عددی 28 و عدد ابجد 1000 است) ، درحالیکه عدد 5 و 9 ثابت هستند و این خزانه اسرارالهی است!

نکته : خیلی زیباست که اگر 4 تا 10(=40)، 4 تا 20(=80) ، 4 تا30(=120) و 4 تا 40(=160) را با هم جمع کنیم ، عدد 400 را نشان میدهد (400=160+120+80+40).

و از جمع 4 تا 100(=400) ، 4 تا 200(=800) ، 4 تا 300(=1200)و 4 تا 400(=1600)،عدد 4000 بدست می‌آید:(4000=1600+1200+800+400).

عدد 400 در جایگاه عددی می‌شود 22 و عدد 4000 در جایگاه عددی می‌شود 31 که جمع 22+31 می‌شود 53 برابر با عدد ابجد نام زیبای احمد(ص) ؛ تمام گنج الف و سرِّ اسرار نورٌواحد(ص) !

{برای بدست آوردن جایگاه عددی یک عدد ، تعداد صفرهای عدد را نوشته و سپس از عدد کم می‌کنیم مثلا: عدد 400 دو تا صفر دارد ، می‌نویسیم 2 و از 4 کم می‌کنیم ، می‌شود 2 پس جواب 22 می‌شود. یا در 4000 : 3 تا صفر دارد که می‌نویسیم 3 و از 4 کم می‌کنیم می‌شود 1 ، پس جواب 31 می‌شود و ...}

به این ترتیب متوجه شدیم که چگونه حروف واعداد ، همه از خزانه 5 به ظهور عدد 9 به بلوغ خود جلوه کردند!

 

سرّ عدد 5 و 9 در28 حرف  

همانطورکه اشاره شد 10 حرف اول ابجد ، عدد و جایگاه ثابت(یکی) است. جالب است درحالیکه تمام کلام قرآن عزیز از 28 حرف تشکیل شده است اما جمع ارقامش 10 می‌شود(10=8+2) و پیامبر(ص) فرمودند: تمام محتوای قرآن در سوره مبارکه حمد {که باطن حمد ، خودِ وجود مقدسش است که اسم آسمانیش احمد(ص) و اسم مبارک زمینی‌اش ؛ محمد(ص) است که ریشه حروفی هر دو نام مبارک ، حمد می‌باشد} و تمام محتوای حمد در بسم الله الرحمن الرحیم آن (که یک آیه محسوب شده) می‌باشد.

بسم الله الرحمن الرحیم ؛ 19 حرف دارد{برابرِ جایگاه عددی 9 به حروف؛ نُه=19}.و سوره مبارکه حمد ، پنجمین سوره است که به قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شده است. پس می‌توان گفت از آنجاییکه کلّ قرآن که از 28 حرف است در سوره مبارکه حمد ، و تمام آن در بسم الله الرحمن الرحیم است که شد 9 و 5 ، بنابراین کلّ 28 حرف هم می‌شود گنج 9 و 5! ازطرفی تمام قرآن در گنج سبعاً مِن المثانی یعنی 7 تا 2 تا است که می‌شود 14 تا و جمع ارقامش ، 5 (5=4+1) می‌شود .همانطورکه ریشه نام مبارک پیامبر(ص) در عالم اسرار ؛ احمد(ص) و در دنیا ؛ محمد(ص) ، حمد است که خودِ ایشان ، سبعاً مِن المثانی است.

از 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم ؛ 10 حرفش ثابت است و 9 حرف تکرار شده .پس 10 حرف ثابت است که عدد و جایگاه آن در 28 حرف ، یکی می‌باشد و آن حروفِ "ا=1،ب=2،ج=3،د=4،ه=5،و=6،ز=7،ح=8،ط=9،ی=10" است (ابجد هوز حطی). از بعد از عدد 10 ، عدد ابجد ، 10 تا 10 تا بالا می‌رود تا به 100 می‌رسد (یعنی 20 ، 30، 40 و...) و از عدد 100 به بالا ،  100 تا 100 تا بالا می‌رود (یعنی 200 ، 300 ، 400 و ...) که تا 1000 عدد گذاری می‌شود. پس همین گونه هم  در اسرار اعداد 1 تا 9 در محوریت 5 ، همه اعداد به ترتیب ابجدی ظاهرمی‌شوند!

عدد 5 و 9 در کلمه رَحِم

همانطورکه عالم در دایره قرار دارد و به یک نحو دایره ، مادرِ همه‌ی مخلوقات است! چون دایره بر همه‌ی ذرات هستی ، محیط است. و به یک نحو رحم هم ، دایره است. و در بدن یک خانم ، رحِم درواقع کارخانه آدم سازی است! و از عجائب رحم این است که با تمام سلول‌ها و رگ‌ها و غدد و آنچه در بدن مادر است ، در ارتباط است و از همه ، ارتزاق می‌کند. چنانچه با بسته شدن نطفه ، جنین از تمام مواد مغذی و ویتامین‌ها و املاح و انرژی‌های ظاهری و حتی باطنی مادر ، استفاده می‌کند.

همانطورکه بیان شد دایره به شکل عدد 5 است {جالب است که خودِ رحم هم تقریبا به شکل دایره است (درواقع شکل گلابی وارونه گفته می‌شود ؛ مثل 5 برعکس است) } و دورانِ تکامل جنینی به نوزادی هم ، 9 ماه است.

حال هدف از اینکه ما به عدد می‌خوانیم ، این است که جانِ معنا را از تمام آنچه در خلقت آسمانی و زمینی است ، باخبر شویم و بدانیم که هر انسان زنده در دنیا ، به واقع در رحمِ دنیا زندگی می‌کند و از تمام ذرات و انوار و انرژی‌ها ، چه در عالم اسرار و چه در کهکشانها و ... و چه در زیرِ زمین از معادن و و مواد معدنی و چه  در هوا از اکسیژن و گازهای مختلف و ... برخوردار است.

شاید به همین دلیل است که امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید:گمان نکن که تو جرم کوچکی هستی(صغیری) بلکه تو یک عالم کبیری! زیرا آنچه در جهان خلقت ، خلق شده همه در یک قامت انسان ، خلاصه شده است.و پیامبر اکرم(ص) فرمود:مَن عرف نفسه فقد عرف ربّه .پس اگر خود را بشناسیم ، ربّ مهربانمان را می‌شناسیم.

بنابراین کلمه رحِم که باب رحمت الهی است ، به عدد و حروف هم ، خزانه زیبای دیگری از معانی را برای ما افشا می‌کند. از آنجا که معانی حروفی بدون عدد نمی‌تواند تمام گنج و خزانه‌ی معارفش را توصیف کند ، ابتدا عدد کلمه رحم را بررسی می‌کنیم:

 عدد ابجد کلمه رحِم=248 است که جمع ارقامش(14=8+4+2) 14  و در آخر (5=4+1) ، 5 می‌شود که این همان (معرفی کننده)، شکلِ رحم و احاطه وجودش است!

زیباست وقتی که عدد ابجد حروف کلمه رحم را بصورت بسیط یعنی باز شده حساب کنیم 300 می‌شود{ (را=201)+(حا=9) + (میم=90)=300} که 300 ، برابر با عدد ابجد حرفِ ش است که صفت افشاکنندگی دارد و اگر شین خوانده شود عدد ابجدش 360 می‌شود (برابر با زوایای کلّ دایره هستی) و ظرف عصر عالم است(عصر=360) پس رحم ، کلّ معانی که در قسمت 5 و 9 در 360 درجه دایره‌ی هستی بیان شد را داراست(لطفا رجوع شود به آن قسمت).

زُبُر و بینه کلمه رحم (را+حا+میم) : زبُر رحم=248 (ر+ح+م) و بینه‌اش می‌شود 52 (ا+ا+یم) که برابر با عدد ابجد کلمه حمد است. بنابراین بینه‌ی رَحم خداوند که ظهورِ رَحِم است ، حمد خداوند می‌باشد. در جمع ارقام زُبُر در نهایت به 5 (5=4+1،14=8+4+2) و در جمع ارقام بینه به 7 (7=2+5)می‌رسیم.

خوب در رحمِ دنیا دقت کنید! آیا هفته 7 روز نیست و سال هم 52 هفته ندارد؟! پس درحالیکه کلمه رحم در جمع ، 5 می‌شود و روزهای هفته به 5 عدد خوانده می‌شود: 1شنبه ، 2شنبه و... .  و عدد 5 ، همان دایره و رحم نورانی و رحم ظلمانی است زیرا از جمع 1 تا 5 عدد 15 بدست می‌آید که  برابر اسم مبارک حوا(س)؛ هم روحانی و هم جسمانی که حاملِ همه‌ی 9 های عالمند! آیا پیامبر(ص) نفرمودند که تمام محتوای قرآن در سوره مبارکه حمد جمع است؟! و خانم فاطمه زهرا(س) را اُمّ ابیها نخواندند؟!

سوره مبارکه حمد 7 آیه دارد و عدد ابجد کلمه حمد=52 (7=2+5) است که می‌شود 2 تا 7 یعنی 14 و در جمع می‌شود5 (5=4+1) و عدد ترتیب نزول این سوره مبارکه به قلب مطهر پیامبر(ص) ، 5 است! حال خوب بیندیشیم که بیّنه‌ی آمدن ما ، در رحم دنیا فقط حمد است که پروردگار مهربان ، حمدش را بصورت جسمانی 14 معصوم(ص) ، امامان و پیشوایان ما قرار داد. و نام زیبای محمد(ص) (به ریشه‌ی حمد) را به وجود مبارک همه معصومین(ص)  جلوه داد و پیامبر(ص) فرمودند: اوّلنامحمد(ص)  اوسطنامحمد(ص)  و آخرنامحمد(ص).

جایگاه عددی کلمه رحِم=41 است که برابر با عدد ابجد اُم می‌شود ( جایگاه رحِم هم در وجود مادر است ؛ چه جسمانی و چه روحانی! و دقت کنید که اُم ابیها ، اُم الائمه(ص) ، اُم النبیین و ... کیست!!!)

حروف کلمه رحِم همان حروف زیبای رَحْم است که شامل رحمتِ رحمانیت و رحیمیت پروردگار عالم است. زیرا خداوند در بنیان خلقت ، ظرف آفرینش را رحمت قرار داده ، پس آن ناظم دانا خیلی نگاه‌ها را تنظیم می‌کند که انسان بداند جز به مرحمت خالقش خلق نشده و جز به مرحمتش به کمال نمی‌رسد و جز به مرحمتش به پاداش دنیایی و آخرتی دست پیدانمی‌کند.

دنیا در زندگی ظاهری ، نمایش رشد و نمو نباتی انسان و همه موجودات زمینی است و درغایت اراده خالق انسان رشد در دنیا که مرحله‌ای از ظهور صورت عالم بالایی‌اش است به صورت جسمانی در رحمِ مادرهاست. اما تولد و به کمال رسیدن مراحل دیگری است (در واقع 5 رحم برای رسیدن به نهایت رشد در ظاهر و باطن لازم است) در عالم بعد از دنیا یعنی آخرت و آن هدف و نتیجه تمام زیبایی‌های خلیفة الهی یک انسان است!

رحم اول: خداوند یک رحم نوری در عالم بالا ظهور داد { جمع 5 نور مقدس شد نورواحد(ص) و جمع 1 تا 5 شد 15=حوا (روحانی) ؛ خانم فاطمه زهرا(س) یعنی نفس واحده} که تمام مخلوقاتش به آن خلق شدند{سوره مبارکه نساء آیه 1:یا ایّها النّاس اتّقوا ربّکم الّذی خلقکم مِن نَفس واحدة و ... } . آن ظرف وجود مبارک نورانی که خداوند متعال قبل از خلقتش او را امتحان کرد و قبول شد به صبر! چنانچه در زیارت خانم میخوانیم: یا ممتحنة امتحنکِ الله الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدکِ لما امتحنکِ صابرة ( ای آزموده ، آزمودت خداییکه آفریدت ، پیش از آفرینش تو را و یافت تو را  در آزمایش ، بردبار)

رحم دوم: یک رحم جسمانی در دنیا ظهور داد که وجود حضرت حوا(س) است که مادر جسمانی همه انسان‌هاست. ایشان بدون پدر و مادر خلق شده است.

رحم سوم: رحم مادران خودمان که تمام خصوصیات ما به تولد در دنیا کشیده می‌شود. و از هنگامیکه به سنّ تکلیف شرعی می‌رسیم ، رشد حیاتِ انسانی ما به حدود و احکام الهی با انجام دادن صحیحِ تکالیف ، سیرت انسانی ما را می‌سازد.

رحم چهارم: دنیاست . که بعد از تولد(در طول عمر) ، باید به کمالات ظاهری و باطنی و دینی و مقامات و درجات دنیایی و آخرتی برسیم.همانطورکه برای حیات و رشد جسمانی ، از ماه و خورشید دنیا استفاده می‌کنیم ، باید از خورشید رسالت و ماه ولایت هم ، تکامل علم و عمل و کمالات آخرتی را بگیریم .

همانطورکه برای رسیدن به مدارج دنیایی ، نیاز به تعلیم و تربیت داریم برای نایل شدن به مقام بندگی باید مؤدب به آدابِ نسخه حکیم الحکما ؛ پروردگار عالم شویم که این نسخه  ، قرآن کریم است. و خلاصه در دنیا  جسم ، پیر و فرسوده می‌شود اما در معنویت انسان عاقل با ادب در بندگی و کسب مقامات روحانی ، جوان می‌شود و در طیّ مسیر عمر ، نورانی‌تر و خاضع‌تر و خاشع‌تر می‌شود.

همانطورکه خلق یکتا در آیه 68 سوره مبارکه یس می‌فرماید: و مَن نُعمّرهُ نُنَکّسهُ فی الخلق افلا یعقلون. و هرکه را سالمند گردانیم(عمر دادیم) ، بِکاهمیش در آفرینش (شکستگی در آن یعنی پیری)... . اما در جای دیگر فرمود : والعاقبة للمتقین. و در نهایت فرمود: (آیه 169سوره مبارکه آل عمران) و لا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون(و مپندارید کسانیکه در راه خدا کشته شده‌اند ، مرده‌اند بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند) ، که انسان در نهایت کمال ، به حیات واقعی و به روزیِ نورانیِ عند ربّهم یُرزقون می‌رسد.این دنیا شد محلّ تجارت { امام هادی(ع):الدنیا سوقٌ ربحَ فیها قومٌ و خسِرَ آخرون؛ دنیا بازاری است که گروهی در آن سود می‌برند و گروهی زیانکار می‌شوند (سرمایه‌ی خود را از دست می‌دهند و تجارتی در خورِ آن سرمایه ، انجام نمی‌دهند) }. و الدنیا مزرعة الآخرة ؛ دنیا ، مزرعه آخرت است.

نکته: در رحمِ مادر ، تکامل ما اختیاری نیست و خالق یکتا به کرم و محبتش ، زیبایی‌ها و سلامتی و نعمات و رزق شیر و محبت پدرو مادر و ... را به ما عنایت می‌فرماید. اما در رحم دنیا خود باید برای آخرت ، چشم و گوش و بدن سالم بفرستیم و حتی وسایل و لوازم  زندگی خود را با بندگی خدا ، به بهای ثمن رضای خدا بخریم و بفرستیم. حتی در آیه 164 سوره مبارکه صافات فرمود هر کس قبل رفتن ، جایگاهش را مشخص می‌کند و معلوم است (و ما مِنّا إلا له مقام معلوم). پس هر جا را دوست داریم باید به بهای خلوص و بندگی و رضای خدا و رضای حجت خدا ، خودمان بخریم ! این کمال رحمِ دنیاست که خداوند کریم تمام لوازم و سبب و مسبب‌ها را در اختیارمان گذاشته ، حال اختیار با خودمان است که چگونه 5 و 9 جایگاه آخرتمان را در عالم برزخ و قیامت ، انتخاب کنیم! که چه بلوغی را می‌خواهیم؟! اگر می‌خواهیم در جوار 14 نور مقدس(ص) باشیم ، باید در عاشورای  5 و 9 حسینی (ع) ، نمره قبولی داشته باشیم.     

رحم پنجم: در عالم برزخ. برزخ، همان قبرماست زیرا خداوند متعال در آیه   12 سوره مبارکه یس می‌فرماید:...نکتُبُ ما قدّموا و آثارهم... (ما می‌نویسیم عمل‌های شما را و آثار آن‌ها را). چون در زندگی کوتاه دنیا فقط مثل این است که دانه می‌کاریم اما رشد و نموش و تاثیرش برای خانواده و جامعه بشری و میوه و ثمرش تا کجا و چگونه و چقدر است که خداوند کریم آن را تا عمر عالم برزخی به نهایت می‌رساند. مثل یک دانه پرتقال که باغبانی آن را بکارد. درخت می‌شود و وقتی به ثمر می‌رسد ، تعداد زیادی میوه‌ می‌دهد که درونشان دانه‌های فراوانیست .حال تا آخر الزمان چقدر دانه و میوه تولید می‌شود؟! خداوند یکتا می‌داند و این رشد کامل عملِ بنده است.

در قرآن کریم آیه 11سوره مبارکه غافر می‌فرماید: قالوا ربّنا أمتّنا اثنتین و أحییتنا اثنتین ... . انسان 2 بار زنده می‌شود و می‌میرد. یک بار در دنیا متولد می‌شویم و مرگ جسمانی داریم. یک بار هم به عمل در قبر زنده می‌شویم و تا کمال آثار عمل و ورودی به قیامت ، مرگِ مثالی و آثارِ عملی برایمان می‌آید.

وقتی هر کس از قبر که رحم (به عدد 5) است زنده می‌شود ، عمل به بلوغ 9 بر او ظاهر می‌شود. که خداوند متعال در آیه 286 سوره مبارکه بقره می‌فرماید: لها ما کسبت و علیها مااکتسبت ؛ (و روز جزا) نیکی‌های هر شخص به سود خودِ او و بدیهایش نیز به زیان خود اوست. پس آنگاه که از قبر بلند می‌شوند تمام بلوغ 9 و 5 بر او ظاهر می‌شود. در آیه 21 سوره مبارکه طور می‌فرماید:...کُلّ امرئٍ بِما کسَبَت رَهین؛ ... که هر نفسی در گرو عملی است که بر خود اندوخته است. و آیه 41 سوره مبارکه الرحمن می‌فرماید : یعرف المجرمون بسیماهم فیؤخذ بالنّواصی و الاقدام ؛ (آن روز) بدکاران به سیمایشان شناخته شوند ، پس موی پیشانی آنها و پاهایشان را بگیرند( در دوزخ افکنند).  و همینطور برای مؤمنین در آیه 12 سوره مبارکه حدید می‌فرماید: یوم تری المؤمنین و المؤمنات یَسعی نورُهم بین أیدیهم و بِأیمانهم بُشریٰکم الیوم جناتٌ تجری مِن تحتها الانهارُ خالدین فیها ذلک هو الفوزُ العظیم ؛ روزیکه مردان و زنان مؤمن شعشعه نورِ (ایمان)شان پیش رو و سمت راست آنها بشتابد و مژده دهد که امروز شما را به بهشتی که نهرها زیر درختانش جاریست بشارت باد که در آنجا جاودان خواهید بود و این همان سعادت و پیروزی بزرگ شماست. و در آیه 52  سوره مبارکه یس می‌فرماید: قالوا یا ویلنا مَن بَعَثنا مِن مرقدنا هذا ما وعد الرحمنُ و صدقَ المُرسلون؛ و (از روی حسرت و پشیمانی) گویند ای وای بر ما !که از خوابگاه مرگ ما را برانگیخت؟! این همان وعده خدای مهربانست و رسولان که (از این روز سخت خبر داده‌اند) همه راست گفتند. آنجا وقتی از خوابگاه برخیزند ، با تمام بلوغ که در ظاهر و باطنشان افشاشده ، برمی‌خیزند (لها ما کسبت و علیها ماکتسبت)

پس پروردگار عالم ، خودِ دنیا را هم یک رحم قرارداد که آیینه رشد و کمال هم رحمِ عالم نورانی و هم عالم جسمانی باشد تا حقیقت دو برکت که توأم با دو رحمت خداوند (رحمت رحمانی و رحمت رحیمیت خداوند)  باعث می‌شود که تداوم و کمال کامل شدن را در دنیا و آخرت درک کند. و انسان از دنیا رفته را مرحوم می‌گویند پس رحم ، ظرف پر اسرار خلقت است!

نکته قابل توجه : *رحم اول : در رحم نورانی ، رزق رحمت رحمانیت پروردگار عالم به مخلوقش (از انواع نعمت‌ها و برکات)  است که او را خلق فرموده و او در این دنیا ، مرزوق است تا از دنیا برود.

*رحم دوم : رحم جسمانی است که از بند ناف شکم جنین به رحم در شکم مادر وصل است و تغذیه می‌شود(مجرای وصل ؛ شکم به شکم) تا زنده و سالم به تکامل برسد ، تا تولد پیداکند.

*رحم سوم: در رحم دنیا ، دهان نوزاد به دهانه رزق دنیا وصل می‌شود(مجرای وصل ؛ دهان به دهان) . همانطورکه بیان شد انسان با استفاده از نزولات آسمانی تا معادن و گنج‌های دلِ کوه‌ها و اعماق زمین تا در دریاها و فضا و خورشید و ماه و ستاره‌ها و سیارات و همه موجودات و مخلوقات و خلاصه شب و روز و نهایت استفاده از بالقوه‌های وجودش تا به کمال قوا ، بالفعل شود و به مراتب بالای علمی و هنری و ارزشها و کمال انسانی ؛ مادی و معنوی برسد.

*رحم چهارم: نورانیت و استفاده از هدایت معنوی پروردگار عالم {که رسولان و پیامبران (ع) و معصومین(ص) و کتاب‌های آسمانی را برایمان فرستاد} تا به بلوغِ تولدِ نوزادِ عملِ صالح نایل شویم. که اینجا تغذیه از قلب عالم امکان ؛ صاحب الزمان (عج) به قلب مؤمنین است و مجرای وصل رضای خداست که بنده باید رضای دلش در محور رضای خدا و منطبق با آن شود تا از انحراف و سرکشی و طغیان محفوظ باشد و شیعه و محبّ واقعی شود (مجرای وصل ؛ قلب به قلب).

در اینجا خورشید و ماه ، رسالت و ولایتند و ستارگان ؛ امامزاده‌های نورانی ، افراد صدیق و شهید و مؤمنینی که با اعمال صالحشان و آثار نورانیشان ، مدد برای بندگان خدا هستند تا به کمال حقیقی برسند.

*رحم پنجم: اما در قبر، مجرای رحم برای رسیدن به تکامل بنده ، رحمتِ رحیمیتِ خداوند کریم است. خوشا به حال کسیکه این مجرا ، برایش مجرای وصل باشد که آنگاه نوزادِ عمل برایش می‌شود نورٌ علی نور و در بهجت و نعمت و تحت عنایت و پذیرایی خالق خود قرار می‌گیرد و هرگز برایش مشکلی نیست به کلام نورانی خداوند :لا خوفٌ علیهم و لاهم یحزنون. این همان بلوغِ 9 ِ نوزادی است که در رحم ِ 5 ِ نورانی بدون نقص و کامل در دنیای دیگر متولد می‌شود. اللهم الرزقنا   

عدد 5 و 9 در بیت ولایت

وجود نورانی و مبارک حضرت زهرا(س) خود ، بانوی آن منزل نورانی که جایگاه نزول وحی الهی است می‌باشد. که در اصل ظرف وجود نورانی اهل این منزل همه جایگاه و حقیقت وحی الهی و باطن قرآن عزیز و کلمة الله الاعظم و کلمه‌های طیبه پروردگار عالم هستند.بانوی دو عالم تنها وجود خانم در بین 14 نور مقدس(ص) است ؛ درواقع 13 معصوم(ص)،آقا و یک معصوم(ص)، خانم است.

تمام دایره خلقت در این نقطه نورانی منزل آل الله(ص) جمع شده است که محل محبط وحی و مختلف الملائکة یعنی محل رفت و آمد ملائکه و مجرای وصل عالم اسفل السافلین به اعلا علیین و عالم قرب و تمام اسرار ماکان و ما یکون و کأین (آنچه شده است و آنچه هست و آنچه می‌شود) است.

عدد ابجد کلمه دایره=220 و برابر با عدد ابجد کلمه طاهره است که این دایره ، صدیقه طاهره(س) است . جایگاه عددی کلمه دایره= 40 =طاهره است و عدد 40 یعنی اربعین ؛ یعنی حقیقت همیشه بهار که  این منزل ، محلّ طهارت و حقیقت خانه خدا و مسجدِ بالاترین سجده کنندگان خداوند است .

همانطورکه می‌دانید برای اولین و آخرین بار در دنیا فقط در مدت 8 سال در شهر مبارک مدینه ، 5 نور مقدس در این منزل جمع بودند و عدد 8 به عربی ، ثامن خوانده می‌شود و از کلمه ثمن گرفته شده که گرانبهاترین و وزین‌ترین وزنه‌های قیمتی عالم در این منزل بوده‌اند. در حدیث کسا خوانده می‌شود:

    هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها.(اللهم صلّ علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم)

بنابراین عدد 5 ، باطن این منزل بود{به وجود مبارک پنج تن(ص)} که به طول 9 سال ، خانم فاطمه زهرا(س) بانوی این خانه ، گنج 9 و 5 را ظاهر فرمود. درحالیکه 5 نور مقدس(ص) جمع بودند ، اما در بطن آقا امام حسین(ع) که پنجمین معصوم(ص) است 9 ذریه معصوم(ص) قرار داشت یعنی می‌شود چهارده معصوم(ص) 14=5+9 .

نکته جالب اینکه اهلِ این بیت ، حقیقت حمد پرودرگار عالم هستند .و عدد ترتیب نزول سوره مبارکه حمد که جمع کننده تمام محتوای قرآن عزیز است ، 5 می‌باشد. و  سوره مبارکه کوثر که خداوند متعال در شأن و مقام بلند و نورانی خانم فاطمه زهرا(س) نازل فرموده ، عدد ترتیب نزولش به قلب مطهر پیامبر(ص) ، 15 است یعنی جمع 1 تا 5(باطن حمد) می‌شود 15 (15=5+4+3+2+1) و تمام قرآن عزیز به یک معنا ، نامش کوثر است. از طرفی هم ضرب عدد  5  در 3  می‌شود 15 ! که وجود مبارک خانم فاطمه(س) ،  سومین مقام معصومیت را دارد.

آیا این نکته قابل توجه نیست که اگر اعداد 1 تا 15 را با هم جمع کنیم می‌شود 120 و این عدد برابر کلّ احزاب قرآن و برابر عدد ابجد حرف کلمه سین است و سین ، قلب قرآن است. عدد 15 هم برابر با جایگاه عددی حرف س به عدد ابجد 60 است و جالب توجه اینکه عدد ابجد نام مبارک ام ابیها هم 60(=س) می‌شود! که این عدد ، کلید حیات و عمر و طول زندگی تمام موجودات و ظرف حیات طپنده‌ی دنیاست. چنانچه عمر به ثانیه شروع می‌شود و 60 ثانیه برابر یک دقیقه و 60 دقیقه برابر یک ساعت است و یک  شبانه ‌روز  24 ساعت است که برابر با عدد ابجد کلمه وحی و همچنین اسم مبارک خداوند؛ احاطه است. و 24، عدد جامع می‌باشد . و جمع ارقامش 6 می‌شود 6=4+2 که جمع ارقام 60(=س) هم 6 می‌شود و عدد 6 ، بنیان ظاهری و باطنی خلقت است چنانچه خداوند یکتا درآیه4 سوره مبارکه حدید می‌فرماید:هوالذی خلق السموات و الارض فی ستة ایام... .

و کتاب نورانی قرآن عزیز هم به حرف س (کلمه ناس) تمام می‌شود. حرف سین ، میزان حروف در الفباست و وجود مقدس 14 معصوم(ص) را آل یاسین می‌نامند زیرا میزان‌ترین و پاک‌ترین و مطهرترین انسان‌های عالم و الگوی بشریت هستند (الی یوم القیامة). عدد ابجد کلمه آل یاسین=162 و برابر با عدد ابجد کلمه انسان است که فقط این وجودهای مقدس، انسان کامل هستند. جمع ارقام 162 می‌شود 9 و ایشان ، بلوغ 9 انسانیت هستند.

در این دنیا هر کس به شریعت اسلام عمل کند و احکام و واجبات را با نیّت قلبی خالص برای رضای خدا انجام دهد این اعمال ، زندگی دنیایش را میزان می‌کند و به س می‌رسد. و اگر اعمالش با خلوص به آن عالم برسد و شایسته‌ی پاداش پروردگارعالم شود ، آنجا در بهشت به سین می‌رسد ، آنجا محلّ رسیدن عملِ باطنی قلبی به عالم قلب به میم و میزان کامل رضوان الهی است.

بنابراین قلب هر مؤمنی خانه خداست.شکل ظاهری قلب مثل 5 است.دختران در سنّ 9 سالگی مکلّف به انجام احکام واجب الهی می‌شوند.پس با بلوغِ  9 می‌توانیم وصل به قلب عالم امکان ؛ امام زمان(عج) شویم و وجه قلبمان را روبروی قلب کره زمین ؛ خانه خدا ؛ کعبه عشق‌ها و معرفت‌ها کنیم تا به تشیّع14نور مقدس(ص)  (14=5+9) ، در دنیا و آخرت وصل شویم

  

  

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۱۰/۲۴
عذرا شفائی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی