مهندسی خلقت (عدد 5 و عدد 9) بخش دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
همه معصومین(ص) ، بلوغ کامل 5 و9 هستند
قابل به ذکر است که همه معصومین(ص) ، بلوغ کاملِ 5 و9 هستند زیرا در سرّ نوری اولین ظهور و تجلی خلقت در عالم اسرار، 5 نور مقدس در بطن یک نور ظهور پیدا کردند که نورٌواحد(ص)، تجلی ذات اقدس احدجلّجلاله قرار گرفتند و همانطورکه بیان شد جمع اعداد 1 تا 5 برابر 15 میشود که در جایگاه حرف س قرار دارد و این حرف ، قلب عالم و قلب قرآن و میزان حروف است.
توجه! توجه! فراموش نکنید که 5تن(ص) درواقع همان 14 معصوم(ص) هستند زیرا در بطن امام حسین(ع) که پنجمین معصوم(ص) است ، 9 ذریه معصوم(ص) قرار دارد. وجود مبارک چهاردهمین معصوم(ص) هم ، امام زمان(عج) است که جمع ارقام 14 میشود 5 (5=4+1) پس باز به 5 میرسیم و این حلقه بسته عددی ، همان دایره عصر است که خداوند کریم در سوره مبارکه عصر قسم یاد فرمود به عصر: (والعصر).
از نگاه دیگر اینکه : جمع 1 تا 5 همان 15 است که جایگاه عددی حرف س به عدد ابجد 60 است که میزان حروف و میزان عالم ، قلب قرآن و آخرین حرف کلام الله مجید ؛ قرآن کریم است که با کلمه ناس تمام میشود(نام آخرین سوره قرآن هم ناس است) و همینطور همه ائمه(ص) ، جلوه 9 هستند که جمع اعداد 1 تا 9 میشود 45 . که جمع 15 و 45 هم میشود 60=س همان قلب عالم و قرآن (یکی از نامهای قرآن ، میزان است).
خداوند قادر و سبحان ، اولین خلقت جسمانی انسان را به وجود آدم(ع) و حوا(س) قرار داد (با توضیحات بیان شده) که جمع عدد ابجد آدم(ع)=45 و حوا(س)=15 میشود 60. خوب دقت کنید! تمام این درس به نوعی مهندسی خلقت است !چگونه پروردگار عالم ، خلقت خلیفههای برحقّش را میزان و قلب عالم قرارداد و قلب کنندهی عالمیان برای هدایت و به طهارت رسیدن از عالم ظلمات به نور!
پس با وجودیکه همه معصومین(ص) بلوغ کامل 9 و 5 هستند اما این اعداد در برخی از این عزیزان ظهور یافته است که در ادامه اشاره میشود:
رابطه عددی 5 و 9 در وجود مبارک فاطمه زهرا سیدة النساءالعالمین(س)
وجود دردانه عالم؛ فاطمه زهرا(س) در حقیقتِ انوار 14 نور مقدس(ص)، فقط یکی است. چنانچه در آیه 35(آیه نور) سوره مبارکه نور فرموده: ...کوکبٌ درّیٌّ ؛ او ستاره درخشنده دردانه صدف خلقت پروردگار عالم است. او یک خانم است و 13 نور مقدس دیگر آقا هستند(صلوات الله علیهم اجمعین). اما پیامبر(ص) فرمود: فاطمه ، اُمّ ابیهاست. ایشان امّ الائمه ، امّ الصدیقین ،امّ الشهدا و امّ النبیین است.
اُم یعنی مادر و عدد ابجدش 41 است {41=(40=م)+(1=ا)} و جالب اینکه جایگاه عددیش 14 میشود {14=(13=م)+(1=ا)} یعنی درحالیکه خواندیم 5 مدرکِ اُم بودن، مخصوص امّ ابیهاست پس جانِ کلام ، اُمّ الائمه(ص) میباشد. و درضمن عدد 14 ، برابر با عدد کلمه حجاب است و جمع ارقامش 5 میشود (5=4+1) ؛ حقیقت حجاب در باطن این بارگاه جلالت در سِرّالاسرار عظمت جمال الله الهی تجلی دارد که او مرآت حق و ظرف حقیقت کلّ گنج کنزالله آفرینش ، نفس واحده میباشد.
این ظرف است که خداوند متعال قبل از خلقت اسراریش ، امتحانش کرد و فرمود او را صابره یافتم {السلام علیکِ یا ممتحنة امتحنکِ الذی خلقکِ قبل ان یخلقکِ فوجدکِ لِما امتحنک صابره} و صاحبِ 9 اسم تسعه است و بلوغ 9 را در اسرار آفرینش و جلوه آب را که حقیقت حیات هستی است ، به او نسبت داد که معنا و اسم کوثر عنایت به اوست. پس عدد 5 ؛ در جمع الجمع ظهور نورالانوار پنج تن(ص) ، ظرف ظهوری و سرّ المستودع پروردگار عالم است.
خوب دقت کنید! خداوند متعال پنج نام مبارک را که اسماءِ خمسه است به ظهور در حروف و کلمات قرارداد که فقط یک اسم است که 5 حرف دارد و آن نام مبارک فاطمه ؛ سیدة النساء العالمین؛ حجة الله الحجج(ص) میباشد. جالب اینکه جزءِ 5 قرآن کریم بطور کامل در سوره مبارکه نساء قرار دارد و این سوره شامل 135 آیه است برابر با عدد ابجد نام فاطمه(س)! آیا این اتفاقی است؟!
و از جمع حروف این پنج اسم نورانی به عدد 19 میرسیم که برابر است با تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم که همه ، یک آیه مبارک شده و محتوای کلّ قرآن را دربرگرفته است! جمع ارقام 19 میشود 10(10=9+1) که در حروف بسم الله الرحمن الرحیم هم 10 حرف بدون تکرار و 9 حرف تکرار شده است که همه عالم در بلوغِ 9 رسیدن به آن 10 حرفِ بدون تکرار الهی هستند ، و هستیم تا به مدد الهی به اتممناها بعشر و در آخر، اربعین لیلة برسیم (انشاءالله).
امام صادق(ع) میفرماید: لیله قدر، مادرِ ما فاطمه زهرا(س) است. و ما ادراک ما لیلة القدر!!!
پس از نظر ظاهر ، نام مبارک خانم ؛ فاطمه(س) خود ، مظهر گنج 9 و 5 است زیرا این نام مبارک 5 حرف است و عدد ابجدش 135 میشود که در جمع ارقامش 9 میشود(9=5+3+1). و از نظر باطن ، همانطورکه بیان شد خانم به عدد 5 ، ظرف سِرّالاسرار خلقت است که اگر از 1 تا 5 را جمع کنیم میشود 15(=حوا) ؛ مقام عالم اسرارِ وجود مبارک خانم ، حوای روحانی است.
و حقیقت تمام دایره خلقت که این دایره حولِ شعاع 9 و قطرِ 18 میچرخد. به شعاع 9 {که بلوغ عددی خانم است} ، مساحت و حقیقتِ سُحت عالم ، افشا میشود. و در قطر به عدد 18 (=حی) تمام اسرار 9 سال در خانه رسالت و 9 سال در خانه ولایت ، تمام گنج حیات دنیایی و آخرتی گنج رسالت و ولایت را در وجود مبارک یازده ذریه معصومش(ص) ، به محیط دایره خلقت افشامیکند. ظرف نورانی که خداوند فرمود که قبل از خلقتش ، امتحان شده است : السلام علیکِ یا ممتحنة امتحنکِ الله الذی قبل ان یخلقک فوجدکِ صابره. پس سلام به آن خانمی که خداوند قبل از خلقتش ، ظرف او را امتحان کرد و ایشان را صابر یافت.آنگاه وجود مبارک پیامبر(ص) میفرماید: امّ ابیها.
آیا جالب نیست که در ظهور خلقتی در عالم بالا به یک ظرف و یک حرف و یک سِرّ افشای همهی حروف و معانی و اسرار و آنچه باید بشود، ظهور پیداکرد؟! که آن حرف ، الف است ؛ درحالیکه یک حرف است ( سه حرف خوانده میشود ، درحالیکه عدد ابجد ا=1 است اما عدد ابجد حروف الف=111 ؛ 3 تا 1 است!). پس ظهور 3 عدد یک که باطنِ ظهورِ 14 معصوم نورانی (ص) است. پس تمام گردش دایره به اسرار 3 ممیز 14 میگردد. و محیط و مساحت هر دایره در این سِرّ ، محاسبه میشود (14/3) و حضرت فاطمه(س) ، افشای این سرّ است الی یوم القیامه ! البته هر سه یکِ عالم وجود که در کنار هم به عدد 111 برابر حرفِ الف هستند(که درواقع یکِ وجود هستند)، افشاکنندهی این رمز هستند.
قال شیخ محی الدین (در کتاب مناقب.صفحه176) :
انّا انزلناه فی لیلة مبارکة ، اَی انزلنا الکتاب المبین و هو الفاروق الکُلّی فی الفاطمة الزهراء هی حوّاء روحانیٌّ. الله نور السموات و الارض مثل نوره کمشکوة اَی ، الفاطمة الزهراء فیها مصباح اَی. المُحمدیةٌ البیضاء . المصباح فی زجاجة. ای فی العلویِّة العلیاء و العلویة نَزلت فی المشکوة الزهرائیة نزولَ روح الکُلّ فی الجسم الکُلّ الذی فیه یُفرق کلّ امر حکیمٍ ای امام ٌ بعد امام الی یوم القیامة الی اَن قال فافهم فانّه من الرموز.
حاصل مقصود:از نزول قدر که معنی میشود در کتاب مبین، آن وجود جداشده کلی که فاروق کلی در وجود فاطمه زهرا(س) است چون او ، حوّای روحانی است و ظرف وجودش ، مشکوة میباشد. خداوند جلیل نازل فرمود آدم{جایگاه عددی نام مبارک فاطمه(س)=45=آدم}.کتابی را که علویّه عُلیا و فاروق کلی باشد در فاطمه زهرا(س) که حوّای روحانی است و مقصود مشکوة وارده در آیه نور ، فاطمه زهرا(س) است و منظور از مصباح (یعنی نور و شعله آن چراغدان) در این آیه ، نور فی هدایة محمدیة(ص) بیضاء {هدایت نورانی محمد(ص) و آل محمد(ص)} که عقل کُل و آدم کلامی است{فاطمه(س)=45=آدم} و غرض از لفظ زجاجه (همان لامپ روی شعله نوری چراغدان)، علویه عُلیا است که نازل شده در مشکوة زهرائیه. چون نزول روح کلی که در جسم کل جای میگیرد و از نزول روح در این جسم کل از آن مشکوة طاهره مقدسه امامی بعد از امام که ظاهر میشوند تا روز قیامت در آن وجود کل که جدا شده و فرق گذاشته شده از امر حکیم است. حال خوب بیندیشید! پس باطن این کلامها ، رمزی است از رموز و این مشکوة ، همان وجودی است که قبل از خلقتِ نوریش، امتحان شده است.
به هرحال حقیقت علویه مرتضویه بر صدف عصمت فاطمیه نازل شد با این نزول ، ائمه هدی(ص) در عالم وجود به تفضیل ظاهر شدند. از کتاب خصائص الحسنیه از فقه الحدیث : ولو لا انّ علیّاً انزله الله فی فاطمه ما ظهرت الائمة فی عالم الوجود تفضیلا. اگر خداوند حضرت علی(ع) را در حضرت فاطمه(س) نازل نمیکرد ، ائمه(ص) در عالم وجود ، ظهور تفضیلی نمییافتند.
این ظرف ، جمع عدد 1 تا 5 است و این حقیقت ، حوّای روحانی(س) است. عدد را به مدد معنای کلام آوردیم تا بتوانیم بیشتربه کُنه معنا برسیم زیرا که مشکوة وجود اوست که آل الله (ص) جلوه گر شدند ، مشکوة وجود اوست که عصمت الله الکبری است! {جالب اینکه عدد ابجد حروف "حوا روحانی" = 290 و برابر با عدد ابجد نام زیبای "مریم"(س) است}.
تناسب لیله با زوجه و لیله با لباس
آیه 47 سوره مبارکه فرقان : و هو الذی جعل لکم الیل لباسا ... اوست کسی که شب را برای شما مانند لباس قرار داد. خانم فاطمه(س) که خودش حقیقت لیله قدر است ، وصیت فرمود که علی جان لباس در بدنم بماند(از روی لباس مرا غسل بده و ...) چون این لباس ، نشانه حقیقت لیل اوست و تا آخر زمان باید انا انزلناه فی لیلة القدر بماند.
به یک معنا ، فاطمه(س) ؛ زهراست یعنی نورانی و درخشنده! نور برای اینکه تلألؤِ خود را ظاهر کند ، لباس مشکات میپوشد. مثل لامپ که شیشهاش ؛ لباس نورِ درونش میباشد تا درخشندگی نور بتواند مورد استفاده قرار گیرد.
و جالب است که اندازهی درخشندگی را ، تاریکی معلوم میکند! یعنی در جریان الکترونیکی برق ، یک فاز مثبت و یک نول منفی است. مثبتها ؛ نور و منفیها؛ ظلمت هستند. برای اینکه نور اندازهاش معلوم شود ، منفی یا ظلمت آن را زیاد یا کم میکنند. و اندازه به یک معنا یعنی قدر! و وجود مبارک خانم ، حقیقتِ لیل و ظرفِ اندازهی قدر است. که امام صادق(ع) فرمودند که خانم ، لیله قدر است.
پس خداوند متعال فرمود که شب ، لباس است برای روز. این لباس ، حکم همان مشکات را دارد تا اندازه و قدر را در خود نگهدارد و به تمام عالمیان ، اندازه و قدر را برساند. که خانم ، حاملِ همهی حملِ نور قدر است، درواقع مادرِ ائمه (ص) ؛ که وجودهای مبارک معصومین(ص) همه، نور و باطن قدرهستند. پس خانم ، هرگز بدون لباس نمیشود حتی وقت غسل دادن!
اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سرّ المستودع فیها (او ، سرّ مستودع است) بعدد مااحاط به علمک.
همانطورکه بیان شد نام زیبای فاطمه(س) 5 حرف دارد و تمام حروفش ، نورانی است.و در بطن این نام با عظمت ، کلمه مبارک طه قرار دارد و عدد ابجد طه=14 میشود. عدد ابجد نام مبارک فاطمه=135 است که در جمع ارقامش 9 میشود (9=5+3+1). و جالب اینکه وقتی 135 بر 9 تقسیم شود(15=9÷135) ، 15 میشود که برابر با نام مبارک حوا(س) است.
*عدد 135 معنی میشود به 100 + 35: عدد 100 برابر با عدد ابجد حرفِ ق یعنی نگهدارنده است و عدد 35 برابر با کلمه دال است که یکی از اسماء خداوند میباشد. یعنی وجود مبارک خانم ، نگهدارنده دلایل خلقت است که به عنوان اُم ، ریشهی همه گنج درخت شجره طیبه و حافظ و نگهدارنده باطن میوهها و ثمرههایش میباشد. درحالیکه خود ، دلیل بر خلقت پروردگار عالم است. اوست که محوریت خزانهی آل الله(ص) است ؛ هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها. و او واسطهی فیض و واسطه ظهور اسرار از عالم اسرار به عالم ظهور ، و واسطه رحمت ، و واسطه محوریت خزانهی همه مخلوقات به عالم دنیاست که او سرّ مستودع میباشد. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اسم زیبای فاطمه(س) که خداوند از نام مبارک فاطر خود عنایت فرموده ، یکی از استثناهای اسماء مبارک معصومین(ص) است. در تمام نامهای مبارک در ضرب عدد 1 تا 9 ، در جمع آخر حاصل ضرب به عدد 9 تمام میشود اما نام مبارک فاطمه(س) هم طولی هم عرضی و هم ارتفاعی (از سه بُعد) در جمع به عدد 9 برمیگردد (رجوع شود به کتاب بلوغ 9).
نکته: اگر نام زیبای فاطمه(س) را به سه بخش بنویسیم یعنی فا --- ط --- مه : عدد ابجد فا=81 و در جمع میشود 9 (9=8+1) ، عدد ابجد ط=9 ، عدد ابجد مه=45 و در جمع 9 میشود (9=5+4) . پس 3 بخشِ نام زیبایش میشود 3 تا 9 که کنار هم میشود 999 برابر عدد ابجد رفیع الدرجات(از اسماء مبارک خداوند).
در این راستا پروردگار عالم بلوغ دختران را به 9 سال تمام و به زنها توفیق حمل به 9 ماه را برای تولد فرزندان عنایت فرمود. یعنی خانمها در بلوغ 9، حامل 9 و زایش انسان که در جمع عددیش 9 میباشد، هستند. خانم فاطمه زهرا؛ سیدة النساء العالمین(س) 9 سال در بلوغ رسالت در منزل پدر و 9 سال در بلوغ ولایت در منزل حضرت علی(ع) قرار گرفت که به عدد 18 سال عمر مبارکش ، تمام عالم دنیا را زنده کرد. عدد 18 برابر کلمهی حی شد و او که صاحب قدر است، کوثر وجود و حقیقت آب و جان آفرینش ، قرار گرفت و خداوند فرمود : ... و جعلنا مِن الماءِ کل شیء حی(آیه 30 سوره مبارکه انبیا) ؛ و قرار دادیم همه چیز را زنده از آب.
معارف 5 و 9 در وجود مقدس امام حسین(ع)
جانِ همه این معارف در نام مبارک امام حسین(ع) معنا میشود که عدد ابجد نام مبارکش حسین(ع)=128 است یعنی 28+100 پس 100=ق ، نگهدارندهی 28 حرف که تمام محتوای قرآن از ظاهر و باطن است و عدد 28 در مقام اعداد ، عدد کامل است ، میباشد. آیا غیر از این است که حضرت خود ، به عدد 10 بدنیا آمده {یعنی یک خودش و 9 ذریه معصوم(ص) در بطنش} پس خود ایشان ، جانِ 28 است زیرا 10=8+2 و 10 ، گنج عشر و 4 روی 10 یعنی 14 است. چون حضرت ، پنجمین معصوم(ص) است که با 9 ذریه در بطنش میشود 14 (14=9+5).
از طرفی آقا که به عدد 10 بدنیا آمد ، خودش گنج عشر است و امام عاشورائیان به وراثت تمام 124000 پیامبر(ع) و 14 معصوم(ص). و در باطن عدد دَه به حروف ، عدد 9 را ظاهر کرد{(د=4)+(ه=5)=9} پس اگر عدد نام مبارک ایشان 128 است یعنی نگهدارنده تمام 19 حروف بسم الله الرحمن الرحیم ، یعنی نگهدارنده تمام 28 حرف الفبای قرآن از حروف و معانی و محتوای ظاهر و باطن دنیا و آخرت . و اگر آقا 128 است یعنی ما تا در انطباق 9 وجود او قرار نگیریم ( که 9=ط و صفت ط انطباق است) ، ورودی در تولد حقیقی به عدد گنج عشر یعنی همان شیعه و محب شدن 14 نورمقدس(ص) و قرآن عزیز نداریم و به قبول حسن نمیرسیم.
خوانندگان عزیز ! از آنجاکه میخواهیم و حتما خدای مهربان میخواهد که به عقل و فکر و دیدگاه ما عظمت مقام مولا را نشان بدهد ، این دروس نوشته میشود. امیدوارم که برای شما قابل درک باشد.
*عدد 28 ؛ برابر اسم زیبای خداوند "وحید" است و کلّ وحدت وجود ؛ توحید محض پروردگار عالم است. و خون اباعبدالله الحسین(ع) ، جز برای اعتلای رسیدن به شناخت توحیدی و موحّد شدن بندگان خدا نیست. و این عظمت است در گرفتن مدال در عاشورای اباعبدالله که حضرت به مقام ثارالله الهی واصل شده است. و مقام کامل و تام در مجرای رساندن مسئولیت ولایت و رسالت از اولین پیامبر بزرگوار ؛ حضرت آدم(ع) تا وجود مبارک حضرت خاتم النبیین محمد مصطفی(ص) و ائمه معصومین(ص) تا امام زمان(عج) در مبحث کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا دارد.
کلمه ارض : ظاهرا خشکی و خاک ، نامیده میشود. در بدو خلقت به صورت یک نقطه خشکی روی آب در کره زمین متولد شده است.و این نقطه در زیر خانه خدا قرار دارد. و خالق یکتا خشکی را از اینجا به تمام کره زمین کشیده است ؛ دحوالارض شده است. بنابراین همین ارض ، باطن کربلاست!
عدد ابجد کلمه ارض=1001 است که به عدد اسماء الحسنی پروردگار عالم در جوشن کبیر میباشد. درواقع مثل نطفه ، عمل کرده است که همهی محتوای کمال خلقت را در خود دارد. چنانچه اگر دقت کنید اولین حروف الفبای عربی ، الف است که عدد ابجدش یک است و آخرین حرف آن ، غ است که عدد ابجش 1000 است. پس اگر اول را با آخر جمع کنیم میشود 1001 (1000+1). پس درواقع ارض کربلا اینجا برای شما کاملا واضح میشود که کلّ محتوای خلقت از اول تا آخر ، از ظاهر تا باطن را در خود ظهور داده است و نگهدارنده آن ، امام حسین(ع) است با عدد 128! و از نقطه قتلگاه آقا به تمام کره زمین، خشکی کشیده است !
*چند نکته معنوی اینجا ثابت میشود : 1) اینکه آقا خود و فرزندان و یارانش ، سه روز لبهای مبارکشان از تشنگی خشک بود.2)همه با لب تشنه شهید شدند و این خاک و وادی ، تفتان نام دارد.3)فقط این تربت شد، شفا برای همه دلهای تشنه معارف و خداشناسی و بندگی خالصانه. 4)تربتش مُهر نماز مؤمنان شد 5)اینجا میعادگاه و ظهور قیامت شد برای آخرت که بهشتیان و جهنمیان بطور واضح آشکار شدند و در این وادی ، اربعین یعنی بهار شدن هدف خلقت سبز شد .شهادت به معنای تولد واقعی و به قرب الهی و رزق عند ربهم یرزقون رسید.
جایگاه عددی نام مبارک حسین(ع)=47 است و عدد 47 (40 تا 7 تا)، مبنای تولد ظاهری فرزندان در دنیا را هم نشان میدهد چنانچه برای اینکه هر بچهای کامل و سالم بدنیا بیاید در مدت 9 ماه حمل باید 40 هفته در شکم مادر بماند که 40 تا 7 تا میشود 280 روز،آنگاه دوران جنینی را بطور کامل و سالم پشت سر میگذارد و به یک بلوغ تولد نوزاد کامل در دنیا میرسد.
نکته دیگر اینکه اگر ارقام 47 را در هم ضرب کنیم 28 میشود(28=7×4) که تمام حروف به وجود مبارک امام حسین(ع) کامل معنا میشود و جمع ارقام 28 میشود 10 که گنجِ وجود مبارکش است که به عدد 10 بدنیا آمده! پس عدد 128{برابر با عدد ابجد نام مبارک حسین(ع)} حقیقتِ روح اسرار اعمال و عاشورای حیات بخش اوست الی یوم القیامة. در ضرب ارقام 128 به عدد 16 میرسیم (16=8×2×1) که جمع ارقام 16 میشود7(7=6+1) و 7، برابر است با تعداد آیات سوره مبارکه حمد.
درواقع وقتی به حمد میرسیم یعنی همهی خلقت از اول تا آخر که همه در بسم الله الرحمن الرحیمِ آن غرق است و این آیه شریفه ، 19 حرف دارد و اسماء مبارک پنج تن(ص) هم 19 حرف است که به نام حسین(ع) که پنجمین معصوم است این 19 حرف تمام میشود {محمد(ص)،علی(ع)، فاطمه(س)،حسن(ع)،حسین(ع)} و در باطن خودش به عدد 10 متولد شده (1 خودش +9 ذریه معصوم در بطنش) ، پس حقیقت سِرّ 9 روی 10 (=19) حروف بسم الله الرحمن الرحیم ، خودش است که در عاشورا هر کس به خلوص ، پشتِ حروف وجود مبارکش کشته شود ، به مقام شهادت یعنی تولد واقعی میرسد و زنده الی یوم القیامة میشود (آیه 169 سوره مبارکه آل عمران:ولا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربّهم یرزقون ؛ حساب نکنید کسانیکه درراه خدا کشته میشوند مردهاند بلکه زندهاند و در نزد خدا روزی میخورند) اللهم الرزقنا
و در جمع ارقام عدد ابجد نام مبارک امام حسین(ع)=128 و هم در جمع ارقام جایگاه عددی نام مبارکش(=47) به عدد 11 میرسیم:(11=8+2+1) و(11=7+4) و عدد 11 برابر اسم مبارک پروردگار عالم "دوا" است.که اباعبدالله الحسین(ع) ، روضههایش ، تربتش ،اشکهایی که برای مصیبتش ریخته میشود و ... همه ، برای جانهای تشنه ، دوا است.
و همچنین عدد 11 برابر با اسم مبارک هو است که اباعبدالله(ع) ، راهنمای به اخلاص رسیدن به گنجِ "هو" است. و عدد 11 برابر با کلمه حج است .خداوند کریم خواست تا ما با واقعه عاشورای امام حسین(ع) ، به معرفت حج واقعی و در نهایت به قربانگاه واقعی و به تعالی کمال انسانیت رسیدن و آدم شدن واقعی ، برسیم.
عدد 11 برابر حروف یا است. حرفِ یا ، حرف انتخاب است.و خداوند متعال در دنیا به انسانها اختیار داد تا خود ، دنیا و آخرتشان را انتخاب کنند. لا اکراه فی الدین قد تبیّن الرُّشد مِن الغَی (آیه 256 سوره مبارکه بقره) در دین هیچ اجباری نیست .هدایت از گمراهی مشخص شده است. بنابراین تمام مدت عمرمان در دنیا ما در،یا هستیم و باید در تمام لحظات زندگی و در تمام کارها (چه واجب و چه مستحب ، چه مکروه و چه مباح و کارهای روزمره مثل خواب و خوراک و...) آنچه رضای دلمان است انتخاب میکنیم.
حال اگر انشاءالله رضای دل ما ، راضی به رضای خداوند کریم باشد ، به قبولی میرسیم. و اگر انتخاب رضای دل خودمان باشد ، قبولی و مزدش ظاهرها و برای آن کسانیست که برایشان عمل کردیم (چون قربة الی الله نبوده) ، پس در قیامت مزدی ندارد! جالب اینکه خداوند یکتا در آیه 71 سوره مبارکه اسرا میفرماید : یوم ندعوا کلّ أُناسٍ بإمامِهم.... در قیامت همه به سوی امام عملشان ، خوانده میشوند. و مشخص میشود در عاشورای عمر ، پشت چه کسی بودیم : امام زمان(ص) یا اولیاء طاغوت؟!
وجود مبارک امام حسین(ع) حلقه 5 و 9 و محور 14 نور مقدس(ص) و صاحب سفینه نجات است و در این دریای دنیا دائما غرق شدگان را نجات میدهد {البته طبق صلوات ماه شعبان از امام سجاد(ع) ، همه ائمه طاهرین(ص) ؛ کشتی نجات هستند : الفلک الجاریه فی اللجج الغامره (کشتی روان در گردابهای بی پایان) یأمن من رکبها و یغرق من ترکها : هرکس سوار شود امنیت پیدا میکند و هر کس (کشتی را) ترک کند غرق میشود. اما در روایات است که کشتی امام حسین(ع) وسیعتر و سریعتر است}. ( حرف یا در کتاب راز دنیا بطورکامل توضیح داده شده است)
بنابراین خداوند متعال احیاء 128 را در ظهور وجود مبارک امام حسین(ع) به عدد 5 قرار داد زیرا او جمع کنندهی تمام مقامات است ، و جایگاهش را در قلب همه انسانها گذاشت زیرا که او قلب کنندهی همهی قلبهای زنگار گرفته و غبار گرفته است و اینکه خداوند کریم او را به سوّمین امام(ع) جایگاه داد که عدد 3 برابر با کلمه آب است و این همان اشکی است که از برکهی قلوب مؤمنین با منقلب شدن احوال ظاهری به باطن از چشمهایشان سرازیر میشود و حقیقت اربعین یعنی رسیدن به (م) که عدد ابجدش 40 است. انسانیّت انسانها به عمل در وجودشان سبز میشود.
پس امام حسین(ع) هم خود ، پنجمین معصوم(ص) است و هم در بدو تولدش 9 ذریه معصوم(ص) در بطن دارد. و در دنیا وجود مبارکش برپاکننده عاشورای عالم است و مظهر ظهور وراثت همه انبیا و اولیا و پیامبران و صدیقین و ائمه معصومین (ص) است به ظهور یوم عاشورا گردش چرخش دنیا در حیات ثاراللهی او حیات را افشا میکند و جان به همهی جانهای مخلوقات میدهد(الی یوم القیامة). پس ایشان که سومین امام (ع) در مظهر پنجمین معصوم(ص) که با 9 ذریه نورانی در بطنش میشود 14 ، قرار میگیرد. پس عاشورا هم ، افشاءِ 14/3 به وجود اباعبدالله الحسین(ع) است!
سوره مبارکه طه به عدد 9 و 5
لازم به تذکر است که همه 14 نور مقدس ائمه طاهرین(ص) ، نورٌواحد(ص) هستند و د رحقیقت وجودی ، انسان کامل و در مرتبه ظهوری ، آیینهی تمام نمای صفات و اسماء ذات اقدس احدیت هستند و به این معنی ، مرآت حق خوانده میشوند.از نظر عدد هم همه در حلقه 5 تن(ص) و در باطن ، در جمعِ 9 ذریه معصوم از اباعبدالله الحسین(ع) یعنی به اسرار 9 به اضافه 5 یعنی 14 معصوم(ص) هستند.در این سوره مبارکه زیباییهایی از گنج وجودهای نازنین ، از نظر حروف و عدد تفسیر و تأویل میشود.
عدد ابجد کلمه طه=14 است {(ط=9)+(ه=5)}. و تنها سوره ایست در قرآن کریم که عدد ابجدش 14 میشود.و خزانه اسرار را به ظاهر و باطن افشا فرموده است. جای بسی تأمل و تفکر است که چرا مثلا در دعای ندبه خطاب به امام زمان(ص) میخوانیم یابن طه ...، یابن یس... ! اگر کسی بخواهد تا حدّی معانی برایش روشن شود ، باید به این علوم آشنا شود.
بنابراین در حقیقت ظهوری اولین جلوهی 5 و 9 حضرت زهرا(س) است که مرتبه مقامی در این اعداد با توضیحات کامل خواهد آمد .فقط همینکه دقت کنید که نام مبارک فاطـمـه(س) ، حروف طه را در بر دارد. بعد در وجود مبارک امام حسین(ع) است به عنوان برپاکننده کلّ ظهور وراثت انبیا و معصومین (ص) ، دیگر در وجود همه 9 ذریه نورانی آقا که همه ، از فرزندانِ پنجمین معصوم { یعنی امام حسین(ع)} و از 9 ذریه نورانی در بطنِ او هستند.اما جلوه کامل این حروف مبارکِ طه از رمز قرآن ، در وجود نازنین ولی عصر امام زمان(عج) است که به تمام معانی ظاهری و باطنی ظاهر میشود.چنانچه فقط در اسم مبارکش دقت کنید ، عدد ابجد نام مبارک مهدی(ص) برابر 59 است که درواقع 5 و 9 میشود و در تعریف خوانده میشود نهمین فرزند از پنجمین معصوم. و جمع ارقامش هم 14 میشود (14=9+5) . امیدوارم این عجایبِ اعجاز را که تمام قرآن عزیز هم خوانده میشود طه ، به جان و دل درک کنید!
حضرت امام حسین(ع) ، طه است (ط=9 و ه=5 ؛ ایشان پنجمین امام است و 9 ذریه معصوم در بطنشان) و یکی از نامهای قرآن ، طه است . عدد ترتیب نوشتاری سوره مبارکه طه در قرآن کریم 20 است. توجه!توجه!توجه! جمع اعداد 1 تا 20 میشود 210 که برابر است با عدد ابجد نام مبارک "امام حسین(ع)" ! عدد 20 برابر اسم مبارک هادی و حرفِ ک است که کاف خوانده میشود و خداوند متعال کاف را یکی از اسماء خود قرار داد.پس عدد 128{=حسین(ع)} برای عالمیان ، کافی است و جمع ارقام 128 هم میشود 11 که برابراست با هو! و برابر است با جایگاه عددی حرفِ ک !(11=ک=20){همه معانی عدد 11 که قبلا ذکر شد را درنظر بگیرید}
پس در ترتیب نوشتاری سوره مبارکه طه در قرآن مجید به عدد 20 شد برابر با حرف ک که کاف خوانده میشود. این سوره مبارکه در ترتیب نزول به قلب مبارک پیامبر(ص) به عدد 45 است که برابر با عدد ابجد اسم مبارک آدم(ع) میباشد.درواقع تمام اسرار هدف نزول قرآن عزیز ، برای آدم شدن ما انسانها ماست!چون جایگاه عددی کلمه انسان برابر با آدم(ع) میشود {انسان=45=آدم} . درواقع تا آدم نشویم انسانیت در ما ظهور ندارد(در جایگاه انسان قرار نمیگیریم). جالب است که عدد 45 برابر است با ضرب عدد 9 در 5 (45=9×5) اینجا جای بسی فکر و تأمل است که تمام عاشورای اباعبدالله الحسین(ع) و این همه مصیبت برای وجود نازنینش و عزیزانش که عاشورا را جاودانه کرد ، آدم سازی است.
جالبتر اینکه سوره مبارکه طه ، 135 آیه دارد به عدد نام مبارک فاطمه(س) ؛ مادرِ اباعبدالله الحسین(ع) یعنی اُمّ الحسین(ع)! چگونه معنا کنم که کلام گنجایشش را داشته باشد؟! در حقیقت عدد 135 که در جمع برابر 9 میشود (9=5+3+1) ، از ضرب عدد 9 در 15 بدست میآید(135=15×9). و عدد 15 که برابر اسم مبارک حوا(س) است از جمع عدد یک تا 5 بدست میآید (15=5+4+3+2+1). در حقیقت معنی شده عدد 5 به تمام اسرار میشود 15 ، و 15 در بلوغ 9 عالم خلقت یعنی 15×9 برابر 135 میشود که یعنی نام زیبا و وجود مبارک فاطمه سیدةالنساءالعالمین(س) است.
*بنابراین بدانید که چرا معصومین(ص) ، یابن طه خوانده میشوند؟ پس اگر کسی بخواهد کلمات نورانی طه درک کند باید عامل و عالِم به 135 آیه سوره مبارکه طه را داشته باشد که همه در بلوغ 9 و 5 هستند.حال اگر بخواهید خوب درک کنید باید بدانید که همهی عالم در این دو حرف غرق هستند . و هیچکس به تکامل نمیرسد مگراینکه در تبعیت و شیعه شدن و در محاذی این دو حرف قرار بگیرد! چنانچه اگر به حرف ط دقت کنید ، متوجه میشوید که اسرار آن ، عدد 9 است که قبلا توضیح داده شد که شعاع دایره خلقت در بلوغ تکامل مهندسی تا سقف عدد 9 است. و خودِ دایره ، جلوه گنج 5 ؛ ولایت کبرای اسرار 5 نور مقدس(ص) عالم بالا و 14 معصوم(ص) به ظهور وجودی و نوری و گنج ولایتشان در دنیا الی یوم القیامة و حتی تا در بهشت و حتی گنهکاران در جهنم که جهنمیانی که در دنیا به بلوغ 9 ِ عمل نرسیدند باید به تنبیه عذابِ برزخی و قیامت ، به تکامل برسند.
و عدد نُه همان ، نَه برای رسیدن به خالص شدن و اخلاص است. که تا ذوب نشوند ، ناخالصیها از آنها جدا نمیشود. پس بیایید قبل از اینکه آنجا دچار عذابی شویم تا به اخلاص برسیم ، در عمر کوتاهمان در عاشورای عمل با شیعه شدن پشت امام معصوم(ص) ؛ صاحب 9 و 5 به بلوغ بندگی و خلوص برسیم. تا انشاءالله آنجا کامل شده و بدون عذاب به مقامِ لاخوفٌ علیهم و لاهم یحزنون برسیم. الله واعلم
اگر بخواهیم تمام وجودهای مبارک را به عدد 9 و 5 معنا کنیم ، دیگر در حوصله شما نمیگنجد. فافهم
ظهورعدد 5 و 9 در وجود مبارک امام علی ابن الحسین(ع)
پدر بزرگوار وجود مبارک امام سجاد(ع)، پنجمین معصوم میباشد{امام حسین(ع)} و ایشان در روز پنجم شعبان سال 38 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشود و در 25 محرم سال 95 هجری در مدینه به سن مبارک 57 سالگی و به دسیسه هشام ابن عبدالملک (لعنةاللهعلیه) مسموم و به شهادت رسید و قبر مبارکش در قبرستان بقیع در جوار 3 امام بزرگوار و پیامبر(ص) میباشد.
ایشان به عدد 9 به دنیا آمد (یک خودش +8 ذریه معصوم در بطنش). جمع عدد ولایی آقا(چهارمین امام) ومعصومیتش(ششمین معصوم)، 10 میشود(10=6+4) که او فرزند امامِ عاشورائیان است و خود، امام اربعینیان!
وجود مبارکش تنها امامی است{بعد از امیرالمؤمنین علی(ع)} که همسرش ذریه معصوم است {خانم فاطمه بنت الحسن ابن علی(ع)} و فرزندان آقا علی ابن الحسین (ع) از ذریههای امام حسن(ع) هم هستند.
و حلقه 5 به وجود آقا از پدر بزرگوارش ؛ امام حسین(ع) در اسرار حیات ولایت و رسالت ، آیینه تمام نمای ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) و رسالت رسول اکرم محمد مصطفی(ص) است که کتاب نورانی صحیفه سجادیه ایشان به نام زبور آل محمد(ص) معرفی شده است. دو جا اسم زبور آمده : یکی کتاب آسمانی حضرت داود(ع) {آیه 55 سوره مبارکه اسرا:... وءَاتینا داودَ زَبوراً} و دوم کتاب امام سجاد(ع) ؛ صحیفه سجادیه که زبور آل محمد(ص) نامگذاری شده است.
زبور ، جمعِ همه زُبُرهای عالم است. زُبُر یعنی وزنه. در ترازوی میزان الهی ، یک طرف زُبُر است و یک طرف بینهی این زبر. همانطورکه میدانید یکی از معجزات خداوند در زمان رسالت حضرت داود(ع) این بود که به امر خداوند ، حدید(یعنی آهن) به دست مبارکش آنقدر نرم و نازک شد که به صورت حلقههای نازک و کوچک درآمد و در کنار هم طوری گذاشته شد که با آن زره برای جنگیدن (در راه خدا) ساخته شد و به صورت لباس رزم به تن رزمندگان درآمد! درواقع لباس رزم ، لباس حدود خداست و خداوند چنان ، حدود خود را برای عاملان به حدودش ، آسان و نرم میکند که بتوانند جامهای بر بدنِ عمل خود بپوشانند و این لباس ، لباسِ تقوی است (یعنی ترمز باطنی برای نگهداری تمام حدود سلامت وجود انسان) پس این لباس رزم ، جنگیدن با نفس اماره است . اول باید بر خودمان پیروز شویم و عقل ، حاکمِ وجودمان گردد و بعد در مرحله دوم غل و زنجیر به گردن و دستها و پاهایمان به صورت حفظ حدودالله ببندیم.
*لازم به تذکر است که بدانیم که چرا در عاشورا بدن مطهر امام سجاد(ع) تب دار ظاهر شد؟! البته عظمت این تب ، نشان دهنده بیماری دین است زیرا عفونتهای گناه و فساد(در جامعه) باعث تب امام شده است که درواقع بدنِ دین بیمار شده زیرا حاکم جور؛ یزید ملعون میخواست ریشه دین حقیقی را بِکََند و دین دل بخواه خودش را جایگزین کند. اما به قول امام صادق(ع) تب ، باعث سلامت شدن بیماراست زیرا با گرمای زیاد بدن ، عفونتها ذوب شده و از بدن خارج میشود. بنابراین آقا امام حسین(ع) ، خود و فرزندانش به قربانگاه رفتند تا راه رسیدن به عالم قرب را برای شیعیان تا الی یوم القیامة از مجرای اربعین و رسیدن به قلب به میم باز کنند. ادامه این راه را امام سجاد(ع) با ظهور تبِ دین به بدن مطهرش و شفای این بیماری که سلامتش تا قیامت تضمین شود ، ظاهر فرمود ؛ با نگهداشتنِ حدود الهی که نشانه آن غل و زنجیر به گردن و بدن مطهرش در 40 روز و 40 وادی است! زنجیر از جنس آهن است و کلمه آهن به عربی ، حدید خوانده میشود به معنی حدود خدا. که امام سجاد(ع) نگهدارنده این حدود به ظاهر و باطن در 40 روز و 40 وادی و در حقیقت اربعین الی یوم القیامت حافظ حدودالله شد تا تنِ بیمار دین به جنگیدن با دشمنان دین ، سلامت کامل را به وجود امام زمانمان منتقل بفرماید و ما امروز مدیون بدن تب دار امام سجاد(ع) که زین العابدین است ، میباشیم . ایشان با کتاب صحیفه سجادیه که به زبور آل محمد(ص) معروف است ما را به حقیقیت و سلامت دین در دنیا و آخرت میرساند.(لطفا درالقاب مبارک آقا ؛ زین العابدین و سجاد خوب بیندیشید!)
*پنجمین گریه کننده عالم؛ امام سجاد(ع) که ایشان هم ادامه دهنده اشک مادرش فاطمه زهرا(س) است در ظلم و جوری که به اهل بیت امام حسین(ع) شد . سِرّ اربعین به وجود مقدس ایشان است چراکه امام چهارم میباشد و عدد 4 ، پایه 40 (اربعین) است.مگر نه اینکه ریشه کلمه اربعین از ربع یعنی ربیع و بهاراست.آیا غیر از این است که در بهار، بارش باران زیاد است؟! پس حکمت اشکهای آقا که از بکائین هستند ، وعدهی آن بهاری است که خزان ندارد و آن ، ظهور و انفجار نور هدایت فرزندشان ؛ وصی الحسن ؛ مهدی صاحب الزمان(عج) است.
بنابراین این است یکی از اسرارِاینکه حضرت باید در کربلا و روز عاشورا حضور داشته باشند و به خواست پروردگارعالم زنده بمانند و از کربلا تا کوفه و شام با کاروان اسیران و خانم زینب کبری(س) طی مسیر کنند(از عاشورا تا اربعین) و 40 وادی را منقلب کنند و ایشان آن خط نور را از روز عاشورا ؛ از کربلا تا کربلا (در اربعین) کشیدند (الی یوم القیامة)
پس اربعین و حقیقت اشک که همان بکا است با هم مناسبت دارد.عدد ابجد کلمه بکا =23 میباشد ؛ از یک طرف جمع ارقامش 5 میشود (5=3+2) که عدد خاص وجود پنجتن(ص) است {پنجمین معصوم ؛ امام حسین(ع) است} .و پیامبر(ص) در 23 سال گوهر کلام قرآن را به گوش جهانیان رسانید{پس ایشان هم زحمات جدّ بزرگوارشان را با بکا(اشک) به ثمر رساند}. از نظر علمی زمین شناسان میگویند: کره زمین نسبت به خورشید ، 23 درجه انحراف دارد و این زاویه باعث میشود که دو روز در سال مثل هم نباشد و فصلها و ایام و ... هر یک با خصوصیات خودش جلوهگر شود (سرما و گرما ، پاییز و بهار و... به وجود میآید ){رجوع شود به کتاب اربعین}. و دیگر اینکه کتاب نورانی ایشان زبور آل محمد(ص) است . و زبور، همان وزنهی وزینِ حفظِ حدودالله است. اگر بخواهد بدون آفت بماند باید آهنی یا حدیدی باشد ، آبْ دیده باشد! پس آبِ دیدگان نورانی ایشان ، حدیدِ حدود خداوند را آب دیده کرد که هرگز آفتی آن را متزلزل نتوان کرد تا ظهور مبارک مهدی موعود حجة ابن الحسن العسکری (عج).
مقام بلند ولایت ؛ آقا علی بن الحسین زین العابدین(ع) ، از اسرار اربعین بوده است! عدد ابجد نام مبارک "علی ابن الحسین"(ع) = 322 میشود. عدد 22 = جایگاه عددی کلمه عبد یعنی بندگی است و عدد 300 =عدد ابجد حرفِ ش است که صفت افشا کردن دارد. بنابراین یک معنی ازعدد322 این است که آقا ، افشای عبودیت و بندگی در هر زمان و هر موقعیتی است (زین العابدین). دیگر اینکه اگر ارقامش را با هم جمع کنیم 7 میشود(7=2+2+3) و هفت ، همان باطن حمد و سبع مثانی ، ولایت 14 معصوم(ص) است که وجود ایشان ، ادامه دهنده عمل به قرآن است تا قیامت!
و در جایگاه عددی نام مبارک "علی ابن الحسین"(ع)= 115 میشود (که برابر با عدد ابجد کلمه معاد است) و پروردگارعالم در کتاب انسان ساز قرآن ، 115 بار نام دنیا و 115 بار آخرت را یاد آوری کرده است. وجود ایشان، سِرّ اربعینی است که در تمام سیر عمر دنیا و حقیقت آخرت ، رهروان و شیعیان را رهبری میفرماید. او که با نفسهایش و با پایداری و استواری ایمانش و با صبر در مصائب و با بردباری و با حمل غل و زنجیرِ(حدودالله) و عاقلانه طیّ مسیر کردنش ، در اربعین جاودانهاش ارکان اربعین را الی یوم القیامه از درد و رنج به ربیع و حقیقت بهاری شدنش محکم و استوار کرد. پس اسرار اعداد وجود مقدسشان ، روح و جان عمل خالصانهی آنها را ظهور میدهد!
دیگر اینکه عدد 115 معنی میشود به 15+100 که 100 ، برابر است با عدد ابجد حرف ق یعنی نگهدارنده و 15 برابر است با جایگاه عددی حرفِ س که قلب قرآن است و میزان کننده تمام حروف در الفبا میباشد و برای بنده ، فقط در دنیا حاصل میشود که به این میزان برسد (رجوع شود به توضیحات عدد 15 و حرف س).
بنابراین عدد 115 یعنی نگهدارنده حیات قلب طپنده خون ثاراللهی حسین بن علی (ع) الی یوم القیامه ؛ هم در دنیا و هم در آخرت! (اللهاعلم) .تا به امروز که به دست قلب عالم امکان ؛ امام زمان(عج) است.{ یا ربّ الحسین(ع) بحقّ الحسین(ع) اِشف صدرالحسین(ع) بظهور الحجّة } .
حقیقت اسرار عدد 5 و 9 در وجود مبارک امام محمد باقر(ع)
ابا جعفر محمد ابن علی باقر علم النبیین(ع)، معصوم هفتم است و هنگام تولد به عدد 8 بدنیا آمد ( یک خودش و 7 ذریه معصوم در بطنش). وجود مبارکش امام پنجم ما شیعیان است. و عدد 5 یعنی تمام دایره خلقت و تمام خزانه گنج علم و اینکه از اسرار دیگرش ، بلوغی است که تنها به وجود مبارک ایشان تعلق دارد و آن لقبِ باقر(یعنی شکافنده) است و این بلوغ اسرار 9 وجود مبارکش است که آقا ، افشاکننده بلوغ 9 ِ ولایت است به شکافتنِ علمِ باطن قرآن که در سال 57 هجری بدنیا آمد و مدت عمر شریفشان هم 57 سال است که در سال 114 هجری (به عدد سورههای مبارکه قرآن مجید) به شهادت رسید.
و ایشان فرزند پدر بزرگواری است که خود ، صاحب 9 میباشد و به عدد 9 متولد شده {امام سجاد(ع) ؛ یک خودش + 8 ذریه نورانی در بطنش=9} .پس امام باقر(ع) گنج 5 و 9 را در همه برکات زمینی و آسمانی ، دنیایی و آخرتی ، الی یوم القیامة ظاهر کرده است.
ایشان بازکننده و مفتاح و شکافندهی همه اسرار علوم اولین و آخرین در ظاهر و باطن عالم است و علوم را از هم تفکیک نمود و هر علمی را در جای خودش به ارزش و بهایش معرفی فرمود (بخصوص خزانه گنج 114 سوره مبارکه قرآن کریم را)! 90 درصد احادیث نورانی از تفاسیر و تأویل و حلّ معماهای علوم پزشکی و ریاضی و نجوم و هیئت و علوم متفرقه از ایشان { و پسر بزرگوارشان ؛ امام صادق(ع)} نقل شده است.علوم اخلاقی و اجتماعی و دنیایی و آخرتی شیعیان را به زیبایی و کمال ، تبیین فرموده است.
پس خزانه 114 سوره یعنی کلّ همه علوم کامله! همانطورکه بیان شد آقا ، معصوم هفتم است که درواقع عدد 7 ، عدد گنج حمد خداوند است که باطن تمام محتوای قرآن عزیز است و ایشان کلّ گنج 114 سوره مبارک قران را برای شیعیان و بندگان مؤمن ، موشکافی فرمود.
ربّ زدنی علما وعملا و الحقنی بالصالحین و تواصو بالحق و تواصو بالمرحمة.
جمع عدد ولایی(=5) و معصومیت(=7) ایشان 12 میشود. جالب اینکه جمع اعداد 1 تا 12 میشود 78 که برابر است با عدد ابجد نام زیبای "حکیم" پروردگار عالم و خداوند، امام باقر(ع) را جلوه حکمت خویش در بین بندگانش قرار داد.
وجود مبارک امام باقر(ع) به نقل از روایات در عاشورای امام حسین(ع) حضور داشتند و سنّ مبارکشان 4 سال بوده است. خوب به اعداد توجه کنید! جمع 1 تا 4 میشود 10 و آقا ، عالِم به علم گنج عشر میباشد و در تمام مدت عمر مبارکش ، گنج عشرِ عالم سِرّ را به تمام اصول و حقایق شکافت و افشا فرمود.
یکی از زیباییهای کلمه عشر(که جالب است حروف کلمه عشر با عرش برابر است) ، به عدد ابجد570 ، که معنی میشود به 500 =ث که ملکش حضرت میکاییل(ع) ؛ ملک روزی است و 70=ع که عین یعنی چشم، چشمه . پس 570 به معنی باز شدن چشمه رزق علمی از جانب ایشان بر همه مردم است. و جایگاه عددی کلمه عشر=57 و برابر با سنّ مبارک آقا در دنیاست.
حقیقت اسرار عدد 5 و 9 در وجود مبارک امام موسی بن جعفر الکاظم(ع)
وجود مبارک موسی بن جعفرالکاظم(ع) ؛ نهمین معصوم(ص) است. درحالیکه هنگام تولد وجود مبارکش ، 5 ذریه نورانی در بطنش قرار دارد.پس ایشان هم مظهر گنج 9 و 5 در وجود مبارک چهارده معصوم(ص) است. چنانچه نام ایشان موسی(ع) است و کنیه ایشان اباابراهیم ، پس ایشان نام مبارک دو پیامبر اولوالعزم را داراست(5 پیامبر اولوالعزم داریم) :نام مبارک حضرت ابراهیم(ع) و حضرت موسی(ع). که حضرت ابراهیم(ع) ، بلوغ 9 ِمدال پیامبری را داراست و حضرت موسی(ع) هم معجزاتِ تسعه را داراست. و خداوند کریم نسل پیامبر بزرگوارمان ؛ حضرت محمد(ص) را از نسل فرزند ابراهیم(ع) یعنی حضرت اسماعیل(ع) قرارداد. جالب توجه است که ملک حرف ط که عدد ابجدش 9 است ، اسماعیل خوانده میشود و همه شیعیان ائمه(ص) ، باید در انطباق عمل یعنی شیعه واقعی ائمه طاهرین(ص) بودن ، قرار بگیرند.درحالیکه باید به بلوغ ملکوت عمل در انطباق به ملک حرف ط؛ اسماعیل بشوند.
پس اگر خوب دقت کنیم وجود مبارک حضرت موسی بن جعفر(ع) ، در مقام ولایی نام مبارکش ، موسی است یعنی از آب گرفته شده و در مقام رسالت؛ اباابراهیم(ع)! تمام قوم حضرت موسی(ع) را یهودی میخوانند اما شیعیان حضرت موسی بن جعفرالکاظم(ع) را موسوی میخوانند! حضرت در دنیا ، 14 سال را با غل و زنجیر در زندان هارون الرشید ملعون بودند و درحالیکه روزه بود(به یک قول) با آب مسموم ایشان را به شهادت رساندند(25 رجب سال 183هـ) . لعنةالله علی قوم الظالمین من الاولین و الآخرین الی یوم الدین.
ایشان به شهادت رسید اما حلقهی 5 که همان بصورت ظاهر، زنجیر بود را در پوست و گوشت نازنینش ، با خود به قبر برد و بلوغ 9 ِ معصومیتش را به تمام عالمیان اظهار کرد. سلام و درود خدا بر این امام همام و فرزندان و پدران و مادر بزرگوارش صلوات الله علیهم اجمعین.
حقیقت اسرار عدد 5 و 9 در وجود مبارک امام محمد ابن علی التقی الجواد(ع)
امام جواد(ع) امام نهم ما شیعیان است که درواقع بلوغ اسرار گنجِ جودِ پروردگار عالم از مجرای جواد(ع) به عالمیان ، در ظاهر و باطن دنیا و آخرت ، جاری و ساری شده است. پدر بزرگوارش ، امام رضا(ع) است که به عدد 5 به دنیا آمد : یک خودش و 4 ذریه معصوم(ص) در بطن نورانیش.
پس گنج 9 و 5 که در جمع 14 میشود(14=5+9) به لقب زیبای آقا یعنی جواد(ع) که عدد ابجد جواد= 14 است ، ظاهر میشود. درواقع این عدد برابر اسم مبارک خداوند ؛ وهاب (=14) است.که خداوند کریم ، جواد(ع) را به همه عالمیان هِبه فرموده است.
امام جواد(ع) در اسرار خلقت معرفی شده است (به حدیث شیخ محی الدین عربی) به مهندس ارواح والعقول و در حقیقتِ اسرار کاف و نون یعنی وصل کنندهی عالم کُن به فیکون
رمز 5 و 9 در کهیعص {سوره مبارکه مریم(س)}
آیه اول سوره مبارکه مریم(س) شامل 5 حرف مقطعه (کهیعص) است. عدد ابجد حروف مقطعه کهیعص=195 میشود که برابر با اعدد ابجد اسم مبارک "صادق" است. پس نشان میدهد که چرا این حروف به آقا ابا عبدالله الحسین(ع) و عاشورا و مصائب آن معنی شده زیرا در عاشورای عمل و در خطرِ از دست دادن جان ، صادق بودن ، مظهر راستی و ثبات قدم است .پس امام و یارانش محک تمام عاشورائیان عالم ، در میزان صداقت هستند.اللهم اجعلنی من الصادقین
دیگر اینکه شاید بعضی بگویند چرا نام مبارک مریم(س) که یکی از اسماء خانم فاطمه زهرا(س) هم است ، در قرآن آمده ولی نام مبارک فاطمه(س) نیامده؟! جالب است بدانید عدد ابجد این حروف نورانی کهیعص=195میشود که برابر با عدد ابجد نام مبارک "فاطمه ام ابیها"(س) است!!! یعنی قبل از اینکه تعریف وجود مبارک حضرت مریم(س) شود ، خانم با نام زیبای فاطمه ام ابیها معرفی میشود.و جایگاه عددی این حروف نورانی کهیعص=60 است که برابر با عدد ابجد نام مبارک ام ابیها(س) است. و عدد 60 برابر با عدد ابجد حرفِ س است که آخرین حرف کلام خدای مهربان (ناس) است و س ؛ قلب قرآن و میزان حروف و اسرار تمام خزانه پروردگار عالم است.
*و حرفِ ک (اولین حرف مقطعهاش) به نام کربلا معرفی شده است. پس اولین حرف در تعریف کربلا ، ک است که کاف خوانده میشود و کاف ، یکی از اسماء خداوند است(آیه 36 سوره مبارکه زمر:الیس الله بکاف عبده و یخوّفونک بالذین من دونه...) و در کربلا لبیک امام و یارانش به این ندای حق برای همیشه جاودانه ماند که فقط خدا برای ما کافیست.
عدد ابجد حرف ک=20 است و جمع اعداد 1 تا 20 میشود 210 که برابر با عدد ابجد نام مبارک "امام حسین"(ع) است.جایگاه عددی حرف ک=11 است که جمع ارقام عدد ابجد(=128) و جایگاه عددی (=47) نام مبارک حسین(ع) هم 11 میشود{ (11=8+2+1)،(11=7+4)}. و جمع ارقام 11 میشود 2 (2=1+1) که عدد ابجد حروفِ دو برابر 10 است (د=4 + و=6) و امام حسین(ع) به عدد 10 بدنیا آمده و صاحب گنج عشر و امام عاشورائیان است. و عدد 2 برابر حرفِ ب است و تمام گنج خزانهی قرآن عزیز به قول پیامبر(ص) در حرف بِ بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد غرق است. و امام حسین(ع) ، جلوهی این حرف است.
*و دومین حرف مقطعه در کهیعص ، حرفِ ه =5 است که امام حسین(ع) ، پنجمین معصوم(ص) میباشد.درواقع عدد 5 ، همان دایره خلقت و احاطه وجودی و ولایی آقا اباعبدالله الحسین(ع) است(چنانچه قبلا ذکر شد).
*وجود مبارک ایشان امام عاشورائیان است و به عدد 10 بدنیا آمد (یک خودش+9 ذریه معصوم در بطنش) که همان گنج عشر است و حرفِ ی متعلق به عدد 10 است (سومین حرف مقطعه در کهیعص).و این حرف با توضیحاتی که قبلا داده شد که عالم در حرفِ یا ، غرق است و دنیا ؛ در،یا است و ایشان ، سفینه نجات این دریاست. درضمن وجود مبارک ، انتخاب خدای مهربان است که به یک صورت همهی بندگانش را به انتخاب ایشان و ذریههای مبارک معصومش دعوت میفرماید.
*چهارمین حرف مقطعه در کهیعص ، حرفِ ع است که عین خوانده میشود و عدد ابجد عین=130 است : 100=ق یعنی نگهدارندهی 30 که قرآن عزیز در 30 جزء ظاهرشده است{همانطورکه در تعریف عدد ابجد نام مبارک حسین(ع) =128 بیان شد که یعنی نگهدارنده 28 (تمام حروف قرآن کریم از 28 حرف است)}. عدد ابجد حرف ع=70 که برابر با عدد ابجد سی به حروف(اشاره به سی جزء قرآن) است (ع=70=سی). با حرف عین ، چشمها بینا میشود و چشمههای حکمت در قلوب سرازیر میشود. جایگاه عددی حرفِ ع=16 که جمع ارقامش 7میشود و تعداد آیات سوره مبارکه حمد که باطن تمام قرآن را دارد، 7 آیه مبارکه است. شأنیت و مقام و ارزش از دنیا تا قیامت در حقایق قرآن و اهل بیت(ص) ظاهر میشود و جانِ حرف عین ، رسیدن به اربعین حقیقیِ آثار و اعمال است.حرف عین به یک معنا یعنی چشمه و پیامبر گرامی (ص) فرمودند هر کس برای خدا 40 روز خالص شود ، چشمههای حکمت از قلبش به زبانش سرازیر میشود.{مَن اخلص لله اربعینَ صباحا فَجّرَ یَنابیعَ الحِکمَة من قلبه علی لسانه ؛ بحارالانوار ج67 ص249}
آخرین حرفِ مقطعه در کهیعص ، حرف ص است. حدیثی نورانی در کتاب اسرار معراج از آقای عمادزاده نقل شده است که میفرماید وقتی حضرت رسول اکرم(ص) در معراج به ساق عرش تشریف فرما شد ، خداوند متعال فرمود چشمهای در عرش است به نام ص ، آنجا وضو بگیر و 2 رکعت نماز بخوان... . نام یکی از سورههای مبارکه قرآن ، ص است که از اعجازهای عددی بشمارمیآید (زیرا در تعداد معدودی از سورههای قرآن مجید ،عدد ترتیب نزول و عدد ترتیب نوشتاری آنها با هم برابر است) و این سوره مبارکه هم در عدد ترتیب نزول و عدد ترتیب نوشتاری برابر با 38 است و جایگاه عددی نام مبارک حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) 38 میباشد! یکی از نامهای قرآن کریم ، ص است چون قرآن ، چشمهی جوشان الهی است و در حقیقت باطن رسالت و ولایت است که تا با این دو چشمه که هر دو وجود مبارک ، عین الله ؛چشمههای الهی هستند شستشو نشویم به بهشت راه نداریم.
عدد ابجد حرف ص=90 و برابر با عدد ابجد حرف میم میباشد که هدف خلقت ، رسیدن به میمِ بسم الله الرحمن الرحیم است. حرف ص به صبر معنی شده است.پیامبر(ص) فرمود منزلت صبر نسبت به ایمان مثل سر است به بدن. پس هر کس به صادِ صبر نرسد ، ایمانش قیمتی ندارد و امتحانِ ایمان ، به صبر است.
و چنان در کربلا ، صاد را به صبر معنی کردند بخصوص صبر حضرت زینب(س) که ایشان امّ المصائب و عقیله بنی هاشم خوانده شد. در واقع خانم در سفرش از کربلا که عاشورا بپا شد تا بعد از 40 روز و طیّ مسیر در 40 وادی که به کربلا برگشت ، اربعین ( وباب طهارت) را بپا داشت (الی یوم القیامة). یعنی خون مظلومیت ابا عبدالله الحسین(ع) و یارانش را به بها رسانید و آنجا چشمهی ص ظاهر شد که اشک مؤمنین است!
زیرا کربلا ، قلب به میم شدن شهدا و به طهارت رسیدن بدنهای مبارکشان است (شروع حرف م ؛ مـیم ) و از آنجا حرکت کاروان اهل بیت آقا به کاروان سالاری امام سجاد(ع) و خانم زینب کبری(س) در 40 روز و 40 وادی ، باعث آشکار شدن حرفِ یا (انتخاب) در عاشورا و قیام توابین شد(حرف ی ؛ میـم). و دوباره برگشتند به کربلا (رسیدن به م ؛میم) که در واقع حروفِ م ی م روشن شد و میم=90=ص است که ص ، چشمه رحمت الهی است.
پس این 5 حرف کهیعص به حرف ص=90 تمام میشود و جمع ارقام 90 میشود 9 (9=0+9) ، در حروف الفبا (ابجدی)جایگاه عددی حرف ص=18 است (که برابر با کلمه مبارک حی است ؛ که این 5 حرف ، زنده است و زنده میکند و زندگی واقعی در آخرت را برای مؤمنین ، و عذاب و خواری را بر دشمنان دین رقم میزند) و جمع ارقامش 9 میشود(9=8+1).
بنابراین 5 حرف(کهیعص) در باطن، بلوغ 9 است و در حقیقت امام حسین(ع) که پنجمین معصوم(ص) است و 9 ذریه معصوم در بطن دارد پس 5 باضافه 9 میشود 14 و (5=4+1). پس این 5 حرف در هر زمانِ عمر دنیا ، مظهر و تعریف عاشورای همان زمان است که امام زمانش هم از فرزندان امام حسین(ع) میباشد و در زمان پدر و مادر و برادر و جدّ بزرگوارِ امام حسین(ع) هم، آنها امام زمان و معصوم میدانِ عاشورا بودند.
حضرت اباعبدالله الحسین (ع) ؛ محور معصومین(ص)است { از یک طرف خانواده محترمش ؛ 5تن(ص) و از طرفی فرزندان معصومش(ص)} پس همه ائمه طاهرین(ص) ، دارای گنج 5و9 هستند که این گنج به وجود مبارک امام حسین(ع)، ظهور یافته است. و امروز امام زمان ، حضرت مهدی(عج) است که در میدان عاشورای عمر یک تنه ایستاده و ندای هل من ناصر ینصرنی را سر میدهد.کیست که به صدق، به او ملحق شود و در راهش از جان بگذرد!
رمز 5 و 9 در حم.عسق {سوره مبارکه شوری}
درحالیکه خواندیم همه خزانههای عالم ، در گنج 5 و 9 ظهور دارند ولی اسرارِ نگو در آن به قدری زیاد است که شاید نتوان نوشت! جمع عدد 9 و 5 میشود 14 و 14، همان گنج عشر است(در کتاب عرفان عشر کامل توضیح داده شد).
در احادیث آمده که 5 حرف مقطعه کهیعص که سوره مبارکه مریم(س) با آن شروع میشود ، احوالات کربلاست (کلّ یوم عاشورا). و در مقابلش سوره مبارکه شوری هم با 5 حرف مقطعه شروع میشود که در دو آیه قرار دارد (حم.عسق) که احوالات کلّ ارض کربلا را توصیف میکند و اسرارش قیامتی را بپا میکند! و به یک قول ، حروف نورانی کهیعص ؛ ظهور قیامت دنیا درعاشورا و حروف نورانی حم.عسق ؛ چگونگی ظهور قیامت کبری در آخرت را ، به چشمِ دل مؤمنان (در همین دنیا) نشان میدهد! کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
عدد ابجد 5 حرف نورانی{که اسرارش حلقه 5 ؛ همان پنج تن(ص) و 9 ذریه امام حسین(ع) است که میشود وجود مبارک 14معصوم(ص)} حمعسق=278 میشود که برابر است با اسم مبارک زارع خداوند (...ام نحن الزارعون؛آیه 64سوره مبارکه واقعه).
عدد 278 معنی میشود به 200 و 78 :عدد 200 برابر با حرفِ ر در الفباست که صفتش تکریر میباشد یعنی در همین دنیا تا حدودی جواب کاشتههای خودمان را میگیریم ولی در جواب آثار کاشتههایمان تا قیامت به باروریش میرسیم و در ظلّ درختانش و لذت بردن از میوهها و ثمرههایش میمانیم! جایگاه عددی حرفِ ر =20 است که برابر با عدد ابجد حرفِ ک میباشد(کاف خوانده میشود) و حرف اولِ کلمه کربلاست. جالب اینکه جمع عدد 1 تا 20 (210=20+19+...+2+1) برابر با عدد ابجد "امام حسین"(ع) میشود.(امام حسین=210)
همچنین عدد 200 برابر است با عدد ابجد "امام حسن"(ع) به جایگاه عددی 65 که برابر با عدد ابجد کلمه دنیاست و زراعت ، فقط در دنیاست(الدنیا مزرعة الآخرة). (200=امام حسن=65=دنیا). میدانید که آقا ، سبزپوش آل پیامبر(ص) است و تمام حیات و زنده بودن و سرسبزی اعمال و قبول شدنش در نزد خداوند یکتا ، فقط به شرط نمرهی حسن است!
که درآیه 160 سوره مبارکه انعام میفرماید: مَن جاء بالحسنة فله عشرُ امثالها... . یعنی اگر عمل حسن (یعنی کاشت خوب و سبز و میوه دار و باطراوت و سالم) با خودت (تا دم قبر) بیاوری آنگاه عشرُامثالها(همان گنج عشر و باطن پیروزی حسینی و باطن 9 و 5 که همان 4 روی 10 و 14 نور مقدس هستند) را به تو میدهم. درواقع شاخه سبزِحسنی(ع) و میوه و گلِ حسینی(ع). پس اباعبدالله الحسین(ع) که خود ، عدد10 است همان عشرُامثالها میباشد و همان اتممناها بعشر است ! که تا به اتممناها بعشر نرسیم ، اربعین را دریافت نمیکنیم.
200 ، برابر با عدد ابجد کلمه قسم به جایگاه عددی 47 است که خداوند با 4 حرف(ت ، و ، ا ، ب) قسمهای خود را تاکید فرموده ؛ تالله ، والله ، الله ، بالله . اگر این چهار حرف را کنار هم بگذاریم ، میشود اسم مبارک خداوند به نام تواب که در قرآن کریم میفرماید:انا التواب الرحیم . من توبه پذیر مهربانم.مهربانی در آخرت! زیرا در آخرت است که خداوند به بندگان آمرزیده شدهاش ، لطف و رحمتش را در صفت رحیمیّتش سرازیر میکند و بهترین نعمتهایش را نصیبشان میفرماید.(اللهم الرزقنا)
همچنین 200 ، برابر با عدد ابجد کلمه صدوق به جایگاه عددی 47 است که برابر با جایگاه عددی نام مبارک حسین(ع) است که صدقش ، محک رسیدن به قرب خداوند است. پس محک قبولی اعمال ما در نزد خداوند ، صدق است و کسی که اعمالش در دنیا ، صادقانه و خالصانه برای خدا باشد ، مُهر قبولی را میگیرد که در قرآن کریم بالاترین قبولی در آیه 37 سوره مبارکه آل عمران ؛ قبول حسن نامیده شده است {یعنی در جایگاه حسین(ع)، قبول حسن(ع) اهدا میشود}
و 200 ، برابر با عدد ابجد کلمه عقل به جایگاه عددی 47 است. درواقع بالاترین موهبت الهی به انسان ، عقل است و در مقام خلقت میفرمایند: اول ما خلق الله عقلی. اگر سلطان کشور وجود انسانی ، عقل باشد هم در دنیا و هم در آخرت موفق است.عقل از عالم بالا تا دنیا ، 10 مرتبه دارد.هرچقدرانسان در مراحل علمی به عمل خالصانه و صادقانه برسد عقل ، قویتر و احاطهاش بر هوای نفس بیشتر میشود تا جاییکه عقل ، سلیمان کشور وجود گردد ، آنگاه شیطانها و وسواسها ... نه تنها مخرّب نیستند بلکه در خدمت سلیمانِ عقلی (درحالیکه در زنجیرِ عقلند) برای صاحب عقل خدمت میکنند.
و انسان ، صاحب اراده و قدرت باطنی میشود و در خلوص و بندگی به جایی میرسد که طبق حدیث زیبای عبدی اطعنی ؛ همانطورکه خداوند میفرماید: کن فیکون ، بنده هم تا حدّ قدرتی که خدا به او توفیق دهد ، بگوید بشو(کن) ، میشود(فیکون) . همانطورکه خداوند حیّ لا یموت است ، انسان مؤمن هم (با شهادت) به جایی میرسد که زنده دائم میشود و هرگز نمیمیرد ( و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون){همانطورکه معنا شد جایگاه عددی کلمه عقل=47 برابر با جایگاه عددی نام مبارک حسین(ع) است}. {47=قسم=حسین(ع)=صدوق=عقل}
200 ، برابر با عدد ابجد کلمه مُقنی است یعنی کسی که قنوت کننده است و ریشههای عملش به قنات یعنی مخزن چشمه دست پیداکرده و قانت شده است. جالب است که جایگاه عددی کلمه مُقنی=56 و برابر با عدد ابجد کلمه یوم یعنی روز است و همچنین برابر با جایگاه عددی نام زیبای مریم(س) است که خداوند در قرآن کریم به ایشان میفرماید: یا مریم اقنتی لربک واسجدی وارکعی مع الراکعین ؛ای مریم قنوت کن برای پروردگارت و سجده کن و رکوع کن با رکوع کنندگان (آیه 43 سوره مبارکه آل عمران).
اگر خوب دقت کنید ، باغبان تا درختش ، نهال است(در روز روشن) آن را آبیاری میکند اما وقتی تنومند شد یعنی ریشههایش به سفرههای آبی زیرِ زمین رسید (یعنی قنات) دیگر باغبانِ باغبانان عالم ؛ خداوند کریم چنان سیرابش میکند که درخت تا آنجا که وسعش میرسد ، خود را بالا بکشد و به خورشید تابناک ، نزدیک شود!
هر انسانی هم میتواند آینهی اسم مبارک مقنی شود البته به شرط خلوص و رسیدن به عدد 200 و به شرط جمع شدنش با عدد 78 (حمعسق=278) که 78 برابر با اسم مبارک زارع خداوند بود و همچنین عدد ابجد اسم مبارک حکیم پروردگار هم برابر 78 است.
جالب است که جمع اعداد 1 تا 12 هم برابر 78 میشود و عدد 12 برابر با اسم "حد" و "واجب" خداوند است که تمام سال را به 12 ماه ، حد زده است و شبانه روز به 2 تا 12 ساعت تقسیم شده و ... . درواقع حکیمِ عالم به این عدد ، برای همه مخلوقاتش (مخصوصا انسان) به 12 امام بزرگوار معصوم(ع) دوا ، زده است و به عبارتی ائمه معصومین(ص) ، حکیمِ جامعه بشریت و خلیفه برحقّ خداوندِ حکیم هستند.
از طرفی عدد اسم مبارک حکیم(=78) برابر عدد ابجد کلمه عدد است و عدد ، روحِ حروف میباشد. پس حروف مبارک حم.عسق ، خیلی رمزی ! و درواقع روح است بر جسمِ حروفِ کهیعص! زیرا حکمت ؛ بر دو قسم عقلی و نظری است و هر دو ، امر باطنی هستند و روح است که تعالی پیدا میکند تا حکمت را از حکیم دریافت کند. پس کسانیکه خداوند کریم به آنها حکمت عنایت فرموده، انگشت شمارند!
یکی از پرقیمتترین و پرارزشترین و بالاترین معجزات پروردگار عالم ، قرآن عزیز است که یکی از اسماء آن ، حکمت است و خداوند حکیم در 29 سوره مبارکهاش ، حروف مقطعه که حروف نورانی هستند را رمز قرار داده است که تعداد این حروف هم 78 تا به عدد ابجد نام مبارک حکیم است! پس خداوند حکیم ، حکمت خود را در حروف رمز کتاب حکمتش به بندگانش معرفی میفرماید.
حال خوب دقت کنید! در تعریف خواندیم که عدد 78 از جمع اعداد 1 تا 12 بدست میآید ، که تمام وجودهای مبارک 12 نور مقدس امامهای معصوم(ص) ، حکیمهای جامعه بشریت هستند و به وجود آقا امام زمان (ص) که دوازدهمین امام معصوم است ، تمام این رمزها بازگشایی میشوند. و تمام عالم در آن زمان به حکمتِ حکیم الحکمای پروردگار عالم ، در حدّ خودشان ، حکیم میشوند. زیرا در آن روز ، بیماریِ گناه نیست و جامعهی سالم و بدون هیچگونه بیماری اجتماعی – اقتصادی- بهداشتی-فرهنگی و دینی و ... ، کامل و تمام در خدمت سرورمان صاحب عصر و الزمان ؛ حضرت مهدی(عج) ، ظهور میکند.
*پس حروف مقطعه در دو تا 5 تا{(کهیعص)،(حم.عسق)} ؛ به 10 حروف نورانی، گنج عشر رمز یوم عاشورا و ارض کربلاست. و آن روز که زراعت حقیقی از دانههای نور هدایت به بار مینشیند ، مثل زمان حضرت نوح(ع) که نجات یافتگان در کشتی قرار گرفتند ، همه مردم در آن زمان فقط در سفینه نجات منجی عالم بشریت قرار میگیرند ! بنابراین همه خطرها به امنیت کامل میرسد.
اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المُسارعین الیه فی قضاء حوائجه و المُمتثلین لاوامره و المُحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه.(دعای عهد)
*بنابراین هر کس به معنی عددی 5 حرفِ حمعسق برسد ، هم برای دنیا و هم برای آخرتش حکیم میشود! بیایید به معانی گفته شده خوب بیندیشیم تا به درک واقعی حروف نائل شویم.
پس باید ارضِ دنیایمان را که کربلاست ، چنان گرم کنیم(گرما نشانهی حیات و زندگی است) که آثار اعمالمان هم ، تا قیامت زنده بماند و رشد کند و زنده به دست ما میوه و ثمر برساند(انشاءالله) . در واقع 5 حرف این حروف نورانی در بلوغ 9 ذریههای امام حسین(ع) است و تمام وصف زیبایی 5 و 9 را ظاهر میکند.
حرفِ ح از حروف مبارکه حمعسق
هشتمین حرف الفبای ابجدی ، ح میباشد و عدد 8 به عربی ثامن خوانده میشود که ریشهاش کلمه ثمن به معنی گرانبها و قیمتی (که در واقع در دنیا نمیتوانیم به قیمتش برسیم) است . حرفِ ح از حروف حلقی میباشد و صفتش ، بُحّه یعنی گلوگیر و سخت است و طبیعتش بارد (بردا و سلاما) ؛ خنک وسلامتی دهنده است. که یکی از موارد استفادهاش زمانیست که کسی تب کرده باشد ؛ در یک ظرف با تربت امام حسین(ع) ، 8 بار ح بنویسند و آب بریزند و به بیمار تب دار بدهند تا انشاءالله شفا گیرد. جالب است که هر دو نام زیبای امام حسن(ع) و امام حسین(ع) با حرفِ ح شروع میشود!
عدد 8 از جمله اعداد رمز ، در بین اعداد است. چنانچه اگر روی کره خاکی زمین دقت کنید ، 8 جایگاه نورانی گوهرهای ثمن پروردگار عالم ، خزانه و گنجهای روی زمین را ظاهر و حفظ میکند. این 8 جایگاه ، 8 مرکز ثقلِ زمین هستند که زمین به این وجودهای مبارک ، آنچه استعداد دارد به صورت رویش نباتات و معادن و نفت و ... و دریاها و آنچه برای زندگی انسانها لازم است ، بروز میدهد و از طرفی به این 8 نور مقدس است که زمین زیر پای گنهکاران ، طاقت میآورد و جسم گنهکاران را در خود ، قبول میکند. و زمین در خلوص بندگیاش تربت این عزیزان را در جایگاه سجده به ساجدین عرضه میدارد. و وجود این عزیزان ، محلّ وصل عالم اسفل السافلین به اعلا علیین میشود.
این 8 نقطه نورانی به عبارت زیر هستند : 1) خانه خدا در مکه معظمه. 2)مسجد النبی ؛ قبر مطهر پیامبر(ص) در مدینه. 3) قبور مطهر 4 امام معصوم(ص) ؛ امام حسن(ع) ،امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در بقیع در جوار قبر مطهر پیامبر اکرم(ص) در مدینه. 4) قبر مبارک امیرالمؤمنین علی (ع) در نجف اشرف. 5)قبر مبارک امام حسین(ع) در کربلای مُعلّی { معلی است چون از تربتش به عروج عالم قرب ظهور کرد}. 6) قبر مبارک امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) در سامرا. 7) قبر مبارک امام موسی کاظم(ع) و امام جواد(ع) در کاظمین. 8)قبر مبارک قبله هفتم ؛ ثامن الائمه امام رضا(ع) در وادی طوس مشهد مقدس. و به عدد 8 که ظهورِ ثمن عالم به امام رضا(ع)؛ثامن الائمه قرار گرفت که تمام عالم وجود از عالم سِرّ تا اسفل السافلین در محوریت خزانه رضا(ع) که رضای خداست ، در طواف و گردش هستند و تمام ساعات و تمام حروف و تمام اعداد و تمام معارف و تمام خزائن به گنج وجودش قیمت خود را دریافت کرده و در محوریتش به جایگاه اصلی خود میرسند و مزد میگیرند. چنانچه تمام عمر و در تمام ساعات و دقایق و حتی ثانیهها و تمام حروف عمل ما و شخصیت و حتی رسیدن به صورت و سیرت انسانی ما و در نهایت به جایگاه اصلی عمل ما در گرفتن حقیقت خلوص ، و اجر و پاداش ، همه در گرو اینست که رضای دل ما چقدر در زاویه نیت قلبی ، مُحاذی رضای خدا قرار داشته است.
بنابراین وقتی ما شیعیان را در قبر میگذارند ، دست و پاهایمان را به سوی امام رضا(ع) دراز میکنند، آنگاه صورتمان که درواقع صورتِ عمل ماست ، رو به قبله میگذارند. در حقیقت به شرطها و شروطهاست! پس مزد بندگی ما به شرط مُهر و امضای رضای خداست. و تا شرط رضا محقق نشود ، راه به رضوان الهی باز نمیشود. پس درواقع 8 جایگاه مقدس (نقطه نورانی) یعنی اینکه همه ائمه طاهرین(ص) ، ثمنِ عالم هستند.
جالب است که وجود مبارک امام رضا(ع) ؛ از 9 ذریه معصومِ(ص) امام حسین(ع) ، پنجمین فرزند است و به عدد 5 متولد شدند ؛ یک خود وجود مبارکش و 4 ذریه معصوم(ص) در بطنش.درواقع عدد ثمن 8 ، همان پنج تن (ص) است و همان 5 ِ وجود مبارک امام رضا(ع)که رضای همهی 14 معصوم(ص) است.
عدد معصومیت امام رضا(ع) ، 10 است { جالب است که عدد 10 از جمع 1 تا 4 حاصل میشود و 4 ذریه معصوم(ص) در بطن ایشان است!}. پس اگر بخواهیم در عاشورا( در جنگ حق علیه باطل) ، پیروز میدان باشیم باید ثمن ، غنیمت آن باشد.
جمع عدد ولایی(=8) و معصومیت(=10) امام رضا(ع) میشود 18(18=8+10) که برابر با کلمه حی است. پس زنده شدن واقعی زمانیست که به ثمنِ رضا واصل شویم. که امام حسین(ع) در لحظات آخر عمر شریفش در قتلگاه فرمود: رضاً بقضائک تسلیماً بأمرک... .اگر ارقام 18 را با هم جمع کنیم 9 میشود(9=8+1). در حقیقت امام رضا(ع) ، بلوغ 9 تمام اعداد را داراست. پس ایشان دردانهای است چون جمع باطن همهی معصومین(ص) ؛ یعنی شمس الشموس است! چون رضای خدا ، یک راه بیشتر نیست ؛ صراط مستقیم. پس در تمام اعمال ما از صبح تا شب ، در خواب و بیدار ، در تمام واجبات و مستحبات و ...شرط قبولی ، رضای خداست والا باطل است. این ثمنِ بلوغ اعداد است در 9 و 5 ِ وجود مبارک امام رضا(ع) که فرزندش ، نهمین معصوم(ص) است.
بنابراین حرف ح در حروف حمعسق ، خیلی پرمحتوا و زیبا است!
حرفِ م از حروف مبارکه حمعسق
عدد ابجد حرف م=40 است که به عربی ، اربعین گفته میشود و حقیقت بهار (ربیع) است چون از ریشه ربع میباشد و پایه و اصل و مبنای خلقت از عالم اسرار تا اسفل دنیا بر عدد 4 ؛ پایه 40 است.
جایگاه عددی حرف م=13 میباشد که این عدد برابر با اسم مبارک احد جلّجلاله است. خداوند میفرماید:انّا لله و انّا الیه راجعون.{ دنیا میشود حرف و=6 و چون نقطه خشکی کشیده شد(دحوالارض) ، پس میشود واو=13}
پس همه در اسرار طهارتِ م خلق شدیم و در پایان عمر هم باید به م برسیم ؛ که میشود میم {خانم زینب(س) با طی مسیر اربعین از کربلا به کربلا ، باطن میم را افشا فرمود}. رجوع شود به کتاب عرفان اربعین که زیباییهای نهفته در حرفِ م بطور کامل توضیح داده شده است.
ز احمد(ص) تا احد یک میم فرق است جهانی اندر این یک میم غرق است!
حرفِ ع از حروف مبارکه حمعسق
این حرف از حروف نورانی و حلقی است و در الفبا به صورت "عین" خوانده میشود.{در زیارت امام زمان(عج) میخوانیم:السلام علیک یا عین الله فی خلقه... . عین به معنی چشم و چشمه هم است ، عدد ابجد حروف عین=130 و جایگاه عددیش 40 میشود.پس جالب است کلمه ینابیع(چشمهها) به عین تمام میشود که جایگاه عددیش 40 است. و کلمه بیعت که ریشهاش بیع است و آخرین حرفِ بیع ، عین است یعنی بیعتی مقبول است که به جایگاه 40 (=جایگاه عین) ختم شود. و بهار به عربی ربیع خوانده میشود و بهار واقعی هم آخرین حرفش عین است که جایگاه عددیش 40 میباشد یعنی اربعین و این بهار است که بهشت است ومیشود جنّات تجری مِن تحتها الانهار! یعنی عین(چشمه) ، در بطنِ ربیع است. عدد ابجد حرفِ ع=70 و جایگاه عددیش 16 است. در قسمت حروف مبارکه کهیعص توضیحات حرفِ ع بیان شده است.
حرف س از حروف مبارکه حمعسق
حرف" س " قلب قرآن و یکی از اسرارآمیزترین حروف الفباست که در کتاب راز انسان به طور کامل توضیح داده شده است که در اینجا به اختصار بیان میکنم:
مقام حرف "س" در الفبا ، میزانترین حروف است زیرا زُبر و بینهی "سین" با هم برابر است {( زبر: س=60) = (بینه: ین=60)} و چنانچه میدانید قرآن کریم شامل 120 حزب است پس تمام قرآن ، سین است {سین=120=علیّ(ص)} و تمامش قلب است.
که خداوند متعال خطاب به وجود مقدس پیامبر(ص) که قلب عالم خلقت و آفرینش است در سوره مبارکه یس فرمود:" یس.والقرآن الحکیم" ، یا از حروف ندا است و سین همان باطنِ قرآن حکیم است{یعنی علی(ع) که در اسرار عالم قرب ، سرّ قلبِ باطن آشکار شد و حقیقت گنج مفتاح (ب)؛باءِ بسم الله ، که پیامبر(ص) فرمود: آنجا که آیات مبارک آمن الرّسول برایم قرائت شد صدای صوت قرآن ، صدای علی(ع) بود}.
وجود مطهر حضرت فاطمه(س) ؛سیدة النساء العالمین، "امّ السین" است. پیغمبر (ص) میفرمایند: "زهرا امّ ابیهاست و کوثر وجود".
یکی از اسماء قرآن، کوثر است. پس پیغمبر(ص)، ظرف اسرار قرآن و علی(ع)، ظهور نطق قرآن و زهرا(س)، کثرت معنای قرآن است. و تمام بواطن قرآن و آن چشمههایی که انوارش 11 معصوم(ص)، پردههای غیب عرفانش و صراطش و ظاهر و باطنش را به عمل معنا کردهاند.
از طرفی 60=عددابجد "ام ابیها" که جایگاه عددی آن 33 است وجایگاه عددی آب به صورت بسیط یعنی الف+با برابر 33 میشود {33= (3=با)+(30=الف)} و عددابجدش 114میشود{114=(3=با)+(111=الف)، بنابراین حقیقت قرآن که کوثر وجود است به عدد 114 سوره مبارکه ، حقیقت آب است و جایگاه عددیش33 ، که عدد ابجد 33 به حروف(سیُ سه) هم میشود 135 و برابر نام فاطمه(س) ! که کوثرعالم وجود ؛ امّ ابیها ؛ میزان حق و ظرف عالم امکان است. {سیُ سه=135= فاطمه(س) }. نکته مهم این است که در سوره 33 قرآن کریم ؛ سوره مبارکه احزاب آیه 33 ؛ آیه تطهیر برای 14 نور مقدس(ص) آمده است :
...انّما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا (خدا چنین میخواهد که هر آلایشی را از شما خانواده نبوت ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند). و کتاب قرآن هم ، طهارت کامل است که در آیه 79 سوره مبارکه واقعه میفرماید: لا یمسّه الا المطهّرون ؛ بدون طهارت ، قرآن را مس نکنید.
خداوند متعال، کتاب عظیم المرتبهی قرآن را انسان ساز و باطن وجودش را، انسان کامل قرار داد. باطن آن، صراط مستقیم و امام المبین است.
این حقیقت شامل حال انسان نمیشود مگر اینکه قلب انسانیاش احیاء شود تا تمام اعضاء و جوارح و عروق و احساساتش ، عمل انسانی انجام دهند. جای تفکر است که ربّ العالمین چه منّتی بر ما دارد که حرف سین را میان کلمه انسان قرار داد تا انسانها از قلب ، هدایت شوند. در حدیث مبارکی داریم: "قلب انسان کعبه؛ یعنی خانه خدا است" و فرمود: "قلب المؤمن عرش الرحمن"، قلب مؤمن عرش خدای رحمن است. چه وصف زیبایی است ! تمام سعهی وجودی انسان را از باطن این حدیث مبارک باز میکند. اگر انسان، رضای خدا را در نیّات و اعمالش فراموش کند، انسانیت خویش را نیز بدست فراموشی خواهد سپرد! و اگر توفیق توبه شامل حال او نگردد، قلب انسانیش میمیرد، و این مثابه مردن "سین" میزان انسانیش است. چرا که انسانیت بدون "سین" ، "اِنانیَتی" بیش نیست. و حتی طهارت انسان از بین میرود چنانچه انسان کافر ، عین نجس است.
تحقق این امر منوط به این است که قلبمان پیوند به قلب انسان کامل شود. به تعبیر دیگر نبضی باشد هماهنگ با قلب عالم و از یک هم صدایی و هم نوایی پیروی کند. آن رضا به بندگی کردن پروردگار عالم و با خلوص و شیعه و امّت شدنِ قلب زنده عالم؛ امام زمان؛صاحب الامر، مهدی (عج) است. باید در گردش و طواف این قلب ، سیرِ عمل ما باشد چراکه این قلب فقط برای رضای خدا میتپد و بس. جایگاه عددی مهدویت=60 است که 60= س و همهی مخلوقات دنیا در60(=س) خلق شده و ازهمین باب میمیرند. زیرا دردنیا، درظرف زمان قرار میگیریم که هر دقیقه 60 ثانیه و هر ساعت 60 دقیقه است .و زمان حکومت حضرت مهدی (عج) ، حکومت میزان و حکومت قلب عالم بر قلوب مؤمنین است. و حکومت قلبی همان حکومت سین است که جز میزان و عدل حکمی صادرنمیشود و حیاتش حیات طیب میباشد.
اما قرآن کریم که در دسترس همه ما است، وزنهی روبروی عترت (ص) است و حال که ما ظاهراً مولایمان را نمیبینیم، کلام حق ، نسخه حکیم محض است. پس پیروی آن ، رضای قلب مولایمان را به قلب عمل ما پیوند میزند. بنابراین کتاب آسمانی قرآن را قلبی است و آن سورهی مبارکه یس میباشد. حرف "یا" نداء است و حرف "سین" گیرندهی ندا. در رموز کلام حق ، حرف "سین" خطاب به پیغمبر بزرگوار و خاندان مطهرش صلواتاللهعلیهماجمعین است که آل یاسین خوانده میشوند.
جالب است که عدد ابجد کلمه آل یاسین=162 است که برابر با عدد ابجد کلمه انسان است. و جایگاه عددی کلمه آل یاسین=63 است که عمر مبارک پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) ، 63 سال است یعنی عددِ عمر مبارکشان در جایگاه آل یاسین قرار دارد! که 63 ؛ جایگاه عددی کلمه اربعین یعنی باب طهارت است{ خداوند متعال آیه تطهیر در شأن ائمه طاهرین(ص) (آیه 33 سوره مبارکه احزاب) و برای قرآن کریم ؛ لا یمسّه الا المطهرون (آیه 79 سوره مبارکه واقعه) را فرموده است}. پس همهی وجودهای مبارک ، قلب عالم و میزان خلقت هستند .چنانچه یکی از اسماء قرآن هم میزان است.
سین در باطنِ وجودی، حضرت حسین(ع) است. اگر حرف" ح" ابتدای این اسم شریف را نخوانیم ، فقط کلمه"سین" باقی میماند. سِّرحرف سین چیست؟ پیغمبر بزرگوار؛که حق تعالی او را "یاسین" خطاب کرد؛ میفرماید: "حسین منّی و انا مِن حسینی." حسین(ع) از من است و من از حسین(ع) هستم." . از اسرار زیبای جلوه باطن پیغمبر(ص) از درون امام حسین(ع)، سینِ وجود آن حضرت است ، در نتیجه وجود مقدس امام حسین(ع)، قلب 14 معصوم(ص) است.
حضرت اباعبدالله الحسین(ع) کسی است که عالیترین و بهترین نوع قلب زندگیِ حیوانی به انسانی را به حیات کلّ انسانها اعطا فرمود
این عمق معنای "سین" در کلمه انسان است! نکته اینکه: عملِ حجِ واقعی امام حسین(ع) درکربلا ختم شد. در آنجا، "سینِ" باطن وجود حضرت ، همان قلب بود و به عمل ظاهر شد در حالیکه دائماً در خون میتپید و هفتاد و دو یار با وفایش (درحالیکه بطور متوسط قلب در هر دقیقه 72 بار طپش دارد)طواف کننده این قلب شدند و هر آنکس که صدای طپش آن قلب؛"هل مِن ناصر ینصرنی" حضرتش را از زبان حجت زمان خود میشنود، به این حلقهی طواف ملحق میشود. در واقع مجرای تماس ، سیم اتصال قلب به قلب است.چنانچه قلب همه ما در سینه است یعنی سینِ وجودمان ، قلبمان است!
نکته:آخرین سوره در قرآن مجید ، سوره مبارکه ناس است که هم اسم سوره ؛ و هم آخرین کلمه ، ناس است که به حرفِ س تمام شده است و شامل 6 آیه میباشد که همه آیاتش به حرفِ س(=60) تمام میشود پس درواقع 6 تا 60 تا است که میشود 360 (360=60×6) یعنی تمام دایره خلقت در حمد و تمام 360 درجه دایره ، جمع در حرفِ س است و زیباتر اینکه عدد 360 معنی میشود به 300 که برابر عدد ابجد حرفِ ش است و صفت افشاکنندگی دارد و 60=س ، پس 360 یعنی افشاکنندهی حرفِ س ! و 360 برابر است با عدد ابجد حروف "شین" . بنابراین تمام این زیباییها ، اسرار گنج عدد 9 و 5 را در دایرهی شین به عدد 360 افشا میکند چراکه اگر ارقامش را با هم جمع کنیم 9 میشود(9=0+6+3) و شکل دایره ، همان عدد 5 است{که در قلب پنجمین معصوم ، امام حسین(ع) معنا شد} که 9 (یعنی 360 درجه) در بطنش میباشد! و عدد ابجد کلمه عصر=360 است و وجود مبارک امامِ هر زمان {و حالا، امام زمانمان(عج)} ، ولیِّ عصر میباشد.پس واقعیت کربلا در کلّ کره زمین است و واقعیت عاشورا در کلّ ایام عمر کره زمین ، که میشود کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا. بنابراین معنی حرفِ سین در حروف مقطعه حمعسـق ، تمام نشدنی است!
حرف ق از حروف متبرکه حمعسق
حرف ق از حروف مقطعه قرآن است و از حروف نورانی محسوب میشود و در دسته حروف قمری قرار دارد. و در اسرارش ، تعریف همه آداب و صفات زیبای حروف است. حرف ق از حروفی است که بر تمام حروف ، ولایت دارد و به تنهایی از اول تا آخر حروف است و به تنهایی تمام اسرار و اسماء را در بطن خود دارد و در اعداد ، امام و پیشرو میباشد به گونهای که تمام اعداد تا در جماعت به ولایت امامشان وصل نشوند ، در معنا و جایگاه و حقیقت و ارواح و اسرار خود قرار نمیگیرند! حرف ق ، به تنهایی کامل و از نظر معنا ، موجه است و توجیه کننده همه معانی میباشد.
زیباست که پروردگار عالم یکی از اسماء قرآن را قاف قرارداد. این حرف هم در خواندن یک حرفی (که ق گفته میشود) و هم سه حرفی(که قاف گفته میشود) کامل است این حرف در معنا ، رسول است و در مجرای صدق قراردارد و بین الحرمین معانی حروف و اعداد است به گنج قرآن و در عمل به آیات قرآن و بندگی خالصانه و صادقانه پروردگار عالم به قرب الی الله. این حرف ، قابلیت حی شدن و زنده شدن انسان را به کلام خدا و عمل به معانی آن را دارد.
عدد ابجد کلمه قاف=181 و جایگاه عددیش 37 است که جایگاه عددی کلمه کامل و کمال است. پس چون کلمه قاف در جایگاه عددی ، همان "کامل" است ، انسان را به عدد 37 یعنی اسم مبارک "اول" خداوند و کلمه "زکی" که نورانی شدن است و همچنین به جایگاه نام مبارک "حسن"(ع) که خداوند متعال فرمود: من جاء بالحسنة فله عشر امثالها (اگر عمل حسن یعنی سبز و و زنده و شاداب و سالم بیاوری ، میوه عشر امثالها را به تو میدهم) و به عبارتی "کمال" میرساند.
چند نکته برای عدد 37 (=جایگاه عددی حروف قاف): 1)عدد 37 نشانه حرارت بدن سالم است.2)هرگز در قیامت از سلامت بیرون نمیروی . 3)از قرب وجود مبارکِ اول(نام مبارک خداوند) جدا نمیشوی.4) شاگرد اول بندگی میشوی. 5)نورانی و زیبا میشوی یعنی میرسی به درجه یخرجهم من الظلمات الی النور.
جمع ارقام 181(=قاف) میشود 10 که در واقع گنج عشر است.عدد 181 در اسماء الحسنی پروردگار عالم برابر با عدد ابجد اسم مبارک "فعال" و اسم "فاعل" خداوند است. حال خوب فکر کنید!!!
حرف ق در سوره مبارکه قاف:
نام پنجاهمین سوره مبارک قرآن از نظر ترتیب فهرستی ، ق است. سوره مبارکه قاف ، مکی میباشد و در جزء 26 قرار دارد(26، برابر با عدد کلمه حدید است و قاف ، نگهدارنده حدود خداوند است) . و شامل 45 آیه است که عدد 45 برابر با عدد ابجد اسم مبارک آدم(ع) است(کسی که حدود خداوند را نگهدارد، آدم میشود) . هر یک از این اعداد و شناسنامه این سوره مبارکه اسراری در خود نهفته دارد که در زیر به آن اشاره میشود(ضمن اینکه قبلا اشاره شد که یکی از اسماء قرآن ، قاف است):
از نظر ترتیب فهرستی این سوره مبارکه ،عددش 50 و برابر با حرف ن است. که یکی از استثنائات حروف، حرفِ ن است زیرا درحالیکه دو مخرج(دهان و بینی) دارد و غنّه خوانده میشود، به دو صورت هم نوشته میشود: ن و تنوین. در قواعد عربی به این شکل تعریف میشود که حرف ن باید پشت تمام حروف قرار گیرد تا هر کدام را به معنا و مفهوم و جایگاه و حتی طرز قرائت ظاهری هم برساند.چنانچه 6 حرف را ادغام(یرملون) ، 6 حرف را اظهار و 15 حرف را اخفا و پشت یک حرف(ب) قلب به میم میشود یعنی دیگر ن خوانده نمیشود و م خوانده میشود (مثل "من بعد" که خوانده میشود "مم بعد"). عدد 50(=ن) برابر با عدد ابجد کلمه کُل است.پس خوب دقت کنید که این سوره چگونه باید در جان حروف و کلمات عمل ما نفوذ کند!
حرف (ق) به تنهایی یعنی نگهدار و معنی کامل را داراست، (ق) ریشهی کلمه تقوی است یعنی فعل وقی ، امر میشود و حروف اعلال(و) و (ی) آن میافتد و فقط حرف (ق) میماند یعنی نگهدار. روایت است هنگامیکه پروردگار عالم زمین را خلق فرمود ، بسیار میلرزید و با خلقت کوه قاف ، زمین آرام گرفت. در دنیا هر مادهای را میخواهند ماندگاری آن زیاد شود مثلا در مواد غذایی مواد نگهدارنده ؛ (ق) به آن اضافه میکنند ، آهن را ضد زنگ میزنند ، یخچال و فریزر نوعی نگهدارنده هستند و همینطور هر آفت زدایی برای وسایل گوناگون نگهدارنده است.
همچنین حرفِ ق هم در حروف عربی یعنی نگهدار و درواقع مثل ترمز عمل میکند. نیروی نگهدارنده ، تقوی معنی میشود و خداوند در آیه 2 سوره مبارکه بقره میفرماید: ذالک الکتاب لا ریب فیه هدًی للمتقین ؛ شک نداشته باشید که آن کتاب(قرآن کریم) هدایت میکند متقین را. پس به شرط تقوی ، عملها قبول میشود. در واقع انسان باید به وسیله این نیروی معجزه آسا از خطرات گناه و وسواس و خناس در امان بماند تا در قیامت از جهنم دور شود که جایگاه متقین ، بهشت است.اللهم الرزقنا
بنابراین تمام اعضای انسان همانطورکه نِ ساکن پشت حروفش باید کار کند تا به جایگاه معنی و حقیقت خود برسد ، همینطور است قِ تقوی ! پس چشم و گوش در مقابل دیدن و شنیدن گناه باید ترمز داشته باشد و دهان برای سخن گفتن و خوردن ، بینی برای بو کشیدن و پوست برای لمس کردن و خلاصه دست و پا و شکم و امیال و ... همه باید با ترمز تقوی نگهداری شود تا سالم بماند و در قیامت همه اعضای ما سالم و بینقص محشور شود و اعمال صادر از این بدن ، اندازه حدود خداوند را ظاهر کند و نورانی باشد.
سوره مبارکه قاف شامل 45 آیه است(برابر با عدد ابجد کلمه آدم).پس آیا با عملِ مقبول به آیات این سوره مبارکه ، صورت و سیرت آدمیت نصیب ما میشود؟ که خداوند متعال فرمود: والعاقبة للمتقین ؛ عاقبت بخیری فقط مال متقین است. و همچنین میفرماید که بهترین زاد و توشه هم تقوی است. و بهشت را جایگاه متقین قرارداده است چون صورت بهشتیان ، آدمیزاد است(هرگز حیوان ، ورودی در بهشت ندارد).
عدد ترتیب نزول این سوره مبارکه به قلب مطهر پیامبر(ص) 34 است که برابر با عدد ابجد کلمه دل میباشد که تنها جاییکه باید خانه تقوی باشد، دل است که اگر دل ، متقی بود ، تمام اعضا هم متقی شده و اعمال بنده ناشی از تقوی ، ظاهر میشود. دل با تقوی ، قلب سلیم است .دل با تقوی ، قلب میزان است.دل با تقوی ، خانه خداست چنانچه امیرالمؤمنین(ص) که مولود کعبه است ، مولای متقیان است که او از قلب کره زمین (همان دل) ، تولد پیداکرده است. و در حدیث آمده است که قلب المؤمن عرش الرحمان. و جایگاه عددی کلمه روح=43 است : تنزل الملائکة و الروح(آیه 4سوره مبارکه قدر)؛ محلِ عظمت حیات طیب و زندگی دنیا و باطن آخرت ، یعنی به جاودانگی رسیدن. و همچنین جایگاه عددی کلمه جوهر=43 است. آنچه از وجود ما صادر میشود چه در امور دنیوی و چه در امور اُخروی ازجایگاه دل و روح و جوهر است که ریشه جوهر ، کلمه جهر است یعنی از دل با صدای بلند ، باطنهای عمل ما هم در دنیا و هم در آخرت ظاهر میشود! دیگر اینکه جوهر ، آن جوهرهی باطنی است که از قلمِ وجود ما در لوح عمل کتابت میشود.و خداوند کریم میفرماید: (درقبر) ندا داده میشود إقرأ کتابک کفی بنفسک (آیه 14 سوره مبارکه اسرا) ؛ پس کتاب عمل کفِ نفس ، لوح عمل است.
در این سوره مبارکه؛ 57 بار حرف ق تکرار شده که 57=3×19 و 19 برابر با جایگاه عددی حرف ق است!
عدد ابجد حرف ق =100 و جایگاه عددیش 19 است.و آخرین حرفی است که مخرجش در دهان است. 100 در نوشتاری به دو صورت :با سین (سد) و با صاد (صد) نوشته میشود که هر دو مظهری از معارف عدد 100 هستند و حتی در جایگاه عدد 100 که 19 شد هم همان معنا را دربرمیگیرد.جالب اینکه جایگاه عددی کلمه سد هم 19 میشود!
همانطورکه بیان شد عدد 100 برابر حرف ق یعنی نگهدارنده است. سد هم در دنیا ، نگهدارنده خزانه آب است! و دانش سد سازی برای هر کشوری واجب است تا برای تامین آب مصرفی مردم ، سد بسازند. عدد ابجد کلمه سد=64 و برابر با عدد ابجد کلمات دین، ناجی و کلید است و همانطور که بیان شد جایگاه عددی کلمه سد=19 میشود. همانطورکه بهترین محصول سد در دنیا ، برق مصرفی هر کشور است و برق ، نور است و نیروی محرک برای تمام کارخانهها و دستگاهها و خلاصه راه افتادن جریان تولید و هدایت و پیشرفت در همه امورات با برق است. درواقع دین هم ، سد بزرگ معنویت بر گنج وجود هرانسان است که خداوند ، بهره برداری صحیح و رساندن به محصول نور هدایت را با دین به آنها میدهد. انسانها باید از وجودهای رسولان و امامان معصوم(ص) و کتابهای آسمانی که این علم را (به صورت دین) در اختیارشان میگذارند ، هم زندگی دنیا و هم آخرتشان را به نور واقعی بدون ظلمت منوّر کنند زیرا برق دنیا ، نور همراه ظلمت است (یک الکترون منفی و یک مثبت است)اما نور هدایت دین ، بدون ظلمت و خاموش نشدنی است.
درضمن اینکه دین، کلید و مفتاح گشاینده همهی مشکلات ظاهری و باطنی دنیا و آخرت است زیرا انسان ضعیف را به قدرت لایزال الهی و کلّ رحمت واسعه وصل میکند. و ناجی است که در هیچ مسیری نمیگذارد انسان در پرتگاه سقوط کند و نجات دهنده است و انسان را از ظلمات خارج میکند و به نور مهدویت رشد میدهد و در جایگاه ق میرساند و نگهداری میکند که همان ریشه تقوی است.
همانطورکه بیان شد جایگاه عددی کلمه سد و حرف ق (یکی از اسماء قرآن ، قاف است) ، 19 میباشد که حروف بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد که تمام محتوای کلّ قرآن در آن جمع است ، 19 حرف است. پس قرآن خود ، سد است در مقابل شیاطین و وسواس و خناس... . و همینطور اسماء مبارک پنج تن(ص) ، 19 حرف است. و این بزرگواران هم ، سدسازی عملی که جنگ با نفس امّاره است را با اجرای احکام دین به ما آموختند. زیرا این عزیزان ، اجراکننده تمام احکام الهی بدون هیچ نقص و غلطی هستند. چنانچه امیرالمؤمنین(ع) ؛ مولای متقیان و مولی الموحدین است و درواقع همهی معصومین(ص) ، چون معصوم یعنی هرگز آلوده به گناه نشده ، نمیشود و نخواهد شد.
اما صد آخرت (با صاد است) که عدد ابجدش 94 و جایگاه عددیش 22 میشود . 100 به عدد در طول قرار میگیرد و این صد به حروف در عرض قرار میگیرد. پس اگر ریزش رحمت الهی بخواهد از نظر نزول برکات رسالت و ولایت ، ما را تا قیامت از لغزشها نگه دارد باید صد با صاد ببندیم زیرا سد با سین در دنیا گاهی خراب میشود اما صد با صاد باقی است الی یوم القیامة (انشاءالله).زیرا محصول صد با صاد ، انسان را در جایگاهش در دنیا و آخرت طلا میکند . و از خصوصیات طلا این است که اگر سالها در لجن بماند ، هرگز فاسد نمیشود و خلوصش ماندنی و همیشگی است به همین علت قیمت میگیرد و همیشه زینت دست و صورت است زیرا عدد ابجد کلمه طلا= 40 است و در جایگاه عددی با صد برابر است (صد=22=طلا).
دیگر اینکه صد با صاد انسان را در جایگاه عبد میگذارد (صد=22=عبد) ، هرگز شیطان و وسواس و خناس به او راه ندارد. و صاحب ملکوتی میشود که هر روز ، ظلمات وجودش از او زائل و به نور خشوع و خضوع و علم و معرفت منوّر میشود.پس در دنیا خیلی زیباست که لازم است که به حرف ق(نگهدار زندگی) ؛ هم به حروف و هم به عدد برسیم! که این حرف ، ظهور کلمه صدق است چراکه حرفِ ق در عرض به حروف صد و در طول به عدد 100 است که میشود صد در 100یعنی صِدق !!!
بنابراین حروف حمعسق ، انسان را با گنج 9و 5 به تمام اسرار و زراعت دنیا و آخرت میرساند.
حرف ص ؛آخرین حرف کهیعص در مقابل حرف ق ؛ آخرین حرف حمعسق
در 5 حرف کهیعص ، آخرین حرف به ص رسیدیم که عدد ابجدش 90 است.درواقع مرتبه 90 برابر است با 9 تا 10 تا یعنی عدد 9 است که با تعالی مقامی در ضرب شدن به 10 مرتبه ، به 90 میرسد!اما بلوغ عددیش ، 9 است که اگر به حروف نوشته شود(نُه) ، عدد ابجدش 55 میشود که در جمع عدد 10 را میدهد(10=5+5) که همان مراتب حقیقی و تولد حروفی نُه است.جایگاه عددی نُه میشود 19 .پس در واقع عدد 19 ، پایان دهمین حرف از حروف مقطعه (کهیعص، حمعسق)است(ق=19). آیا معجزه نیست همهی این 10 حرف ، اسرار تولدی را افشامیکند که انسان برسد به یخرجهم مِن الظلمات الی النور!
پس اینجا با ق تمام میشود(حمعسق) که این نور نگهداری میشود و سدسازی میشود که دیگر خاموشی ندارد و اینجا تولد نور است و جدا شدن از کلّ ظلمات (اللهم الرزقنا) . همانطورکه بیان شد کهیعص به ص تمام میشود که عدد ابجد حرف ص=90 و برابر با عدد ابجد حروف "میم" است. وقتی به صورت سه حرفی بخوانیم (صاد) عدد ابجد صاد=95 میشود که خودش در ظاهر(95) ، جلوه 9 و 5 است و جمع ارقامش 14 میشود(14=5+9) و تمام اسرار 9 و 5 ، حقیقت کلمه صاد است که نام چشمهای درعرش پروردگار عالم میباشد و آن چشمهی نورانی به گنج عشر و تمام اسرار عالم عمّا(ندیدنی) ، از عالم عرشی به عالم دنیا در حقیقت نور و هدایت و به وجود 14 نور مقدس(ص) ظاهر میشود و تمام گنجِ این چشمه ، به عدد گنج عشر به چهار ستون عرشی ، در جمع عدد 1 تا 4 آن که برابر 10 میشود ، از سقف خضراییاش به تمام 4 ستونش به عالم دنیا تا عالم قیامت را به حقیقتِ ربیع بهاری سبز و منوّر کرده و اسرار را به کلمهی گنج عشر که همان حروف عرش است ، به دنیا ظاهر فرموده است!
و امام عاشورائیان ؛ امام حسین(ع) است که وجود مبارکش ؛ پنجمین معصوم(ص) است که در بطنش 9 ذریه معصوم(ص) قرار دارد یعنی ظهور گنج 14 است (14=9+5) درحالیکه خود ، گنج عشر است{1خودش+9ذریه معصوم(ص) در بطنش} و جالب است که حامل بزرگترین محمولهی عالم است از عرش به عشر!
و این سرّالاسرار دو سوره مبارکه مریم(س) و شوریٰ است و اسرار عاشورا و پیروزی حق بر باطل و زراعت گنج بهشت و رسیدن به ربیع حقیقی و زنده شدنی که خداوند کریم وعدهاش را در نزد خود میدهد (احیاء عند ربهم یرزقون) و رسیدن به اربعینی است که طهارت ، گوشت و پوست و استخوان و لباس میت را پاک میکند و نه غسل میخواهد و نه کفن. اللهم الرزقنا
که همه در 10 حرفِ : ک ه ی ع ص ح م ع س ق جمع است!
مطالبی که بیان شد یکی از اعجازهای عدد 5 (تعداد این حروف مقطعه هر کدام 5 حرف است) و 9 که به سرانجام رساننده بلوغ آنست، میباشد! درواقع هرکدام از حروف در دو سوره مبارکه ، کامل هستند و باطنِ 9 و 5 را دارا هستند. جمع عدد 9 و 5 ، 14 میشود پس 2 تا 14 تا 28تا میشود که در ظاهر 10 حرف است { جمع ارقام 28 هم 10 میشود 10=8+2}. پس تمام حروف و تمام معانی را دربرداند و در بلوغ 9 در دایره 5 کامل هستند!
عدد 5 و 9 در باطن قرآن
کتاب نورانی قرآن که بالاترین معجزه پیامبران الهی از طرف پروردگار عالم است (کلام الله) ، حامل گنج 5 و 9 است زیرا همانطورکه انسانِ کامل منشأ ظهور این گنج است و نفس این مهندسی میباشد قرآن هم ، باطنِ انسانِ کامل است (به عبارتی انسان کامل ، قرآنِ ناطق است).
در جمع عدد 5 و 9 ، عدد 14 بدست میآید و خداوند متعال در آیه 87 سوره مبارکه حجر میفرماید: و لقد آتیناکَ سَبعًا مِنَ المَثانی والقرآنَ العظیمَ .پس قرآن کریم ، وجود مبارکش 2 تا 7 تا یعنی 14 تا است و محتوای کلّ قرآن به فرموده پیامبر(ص) در سوره مبارکه حمد جمع است و این سوره مبارکه درحالیکه 7 آیه دارد اما باطنش که کلّ قرآن است ، 7 تا 2 تا یعنی 14 تا میباشد( در برخی تفاسیر هم آمده چون هر آیه سوره مبارکه حمد دو قسمتی است ، پس 7 تا 2 تا میشود) .
از طرفی هم ترتیب نزول سوره مبارکه حمد به قلب مطهر پیامبر(ص) پنجمین سوره است. در حالیکه عدد ابجد اسم مبارک قرآن=351 است و در جمع ارقامش 9 میشود(9=1+5+3) یعنی قرآن ؛نام بالاترین معجزهی عالم ، بلوغ 9 را از نظر اعجاز دارد و در ترتیب نزول سوره مبارکه حمد (که محتوای کلّ قرآن را دارد )، اسرار 5 است.و 7 تا 2 تا باطن 14 نورمقدس(ص) هستند(5=4+1).
پس سِرّالاسرار هستی به کلام الله پروردگار عالم به عدد 9 و 5 ، اظهار و افشا و مکشوف در دنیا و آخرت میشود.
باطن ضریح در عدد 9 و 5:
در کتاب اصول کافی (ج4،ص187،ح1) آمده است که امام صادق(ع) فرمود: خداوند به فرشتهای از فرشتگان خود دستور داد که در آسمان ششم برای او خانهای بسازد.اسم آن خانه ، ضراح میباشد و روبروی عرش قرار دارد. و خداوند آن را برای اهل آسمان قرار داده است. هر روز هفتاد هزار فرشته دور آن میچرخند و طلب آمرزش میکنند و برنمیگردند.
جالب است که در دنیا ، دور مزار مطهر ائمه معصومین(ص) ، ضریح میگذارند.
و عدد ابجد کلمه ضریح=1018 است که وقتی ارقامش را با هم جمع کنیم 10 میشود(10=8+1+0+1). و جایگاه عددی کلمه ضریح=64 است که برابر با عدد ابجد کلمه دین میباشد . درواقع به وجود مبارک ائمه طاهرین(ص) ، دین معرفی میشود و در دنیا به وجود این بزرگواران که گنج عشر هستند؛ به معنای 14 نور مقدس(ص) ، دین متولد و ظاهر شده است. و همهی امتحانهای دنیا (دنیایی که به 6 روز خلق شده) ، همین گنج عشر عالم است. و عاشورایی که امام عاشورائیان؛ ضریحش 6 گوشه است و 6 ماهه متولد شده و کوچکترین شهیدش در کربلا ، 6 ماهه است!
پس همه به دینداری امتحان میشوند و هر کس موفق شود باید به اتممناها بعشرِ عمرش در امتحان عاشورا و انتخابش به امامهای معصوم(ص) ، به اربعین طهارت و بهار واقعی برسد یعنی در بهشت قرار میگیرد. به اسرار عدد پنج تن (ص) و 9 ذریه اباعبدالله الحسین(ع) که با وجود قبور پاکشان در ضریحهای مبارکشان ، به عالم آسمانیِ ضراح وصل میشویم. انشاءالله
و طبق حدیث بالا ، ضراح در آسمان ششم بپاشده است. جالب است که عدد ابجد کلمه ضراح=1009 میباشد که در جمع ارقامش(10=9+0+0+1) ، همان 10 میشود.اول آنکه آنجا به بلوغ کاملِ طول(9 ، بلوغ اعداد است و عدد ، در طول قرار دارد) که خداوند خودش ذی الطول است یعنی صاحب طول. و عدد ابجد کلمه طول=45 برابر عدد ابجد اسم آدم(ع) است. پس به عدد اَلـف(یعنی1000) و بلوغ گنج طول را در عدد بهترین مخلوقاتش ؛ آدم(ع) جلوه داد.چنانچه اسم مبارک حضرت آدم(ع) به عدد 45 از جمع تمام عدد افلاک از یک تا 9 ظهور پیدا کرده است چون ظرف تمام عوالم است یعنی علّـم الاسماء!
جایگاه عددی کلمه ضراح=55 و برابر با عدد ابجد نُه (9به حروف) است. و جالبتر اینکه عدد 55 ، جمع کننده اعداد از 1 تا 10 است(55=10+ ... +1) و همچنین برابر با جایگاه عددی کلمه صدیق است. درواقع از مجرای صدق میتوان در بلوغ زیارتِ واقعی از ضریح به ضراح که زیارتگاه خانه خدا در آسمان ششم است ، واصل شد.
بنابراین با قصد و نیت از زیارت واقعیِ وجود مبارک معصومین(ص) به زیارت خانه خدا و زیارت لقاءالله میرسیم .اللهم الرزقنا
اسرارعدد 5 و 9 در دست
هر دست ، 5 انگشت دارد که 14 بند است و جمع ارقامش(5=4+1)هم 5 میشود. درواقع مهندسی خلقت و تمام اسرار ظهور کائنات ، به وجود مبارک پنج تن(ص) است. و در بطن وجود مبارک پنجمین معصوم یعنی امام حسین(ع) ، 9 ذریه معصوم(ص) است که 9 و 5 میشود 14. همانطورکه 5 انگشت و 14 بندش ، همه در یک دست قرار دارند ، درواقع همهی وجودهای مبارک پنج تن(ص){14 معصوم(ص)} ؛ یک نورواحد(ص) هستند.که همه ، خلیفههای برحق خداوند میباشند . و هادی و هدایت کننده مردم به توحید(عبادت خداوند یگانه) هستند. و همه ، یک دست حساب میشوند ، آنگاه خوانده میشوند: یدالله فوق ایدیهم . یا میفرمایند که وجودهای مبارک ؛ کُمَّـل اولیاء هستند یعنی آستین که دست حق از آن ظهور دارد.
کلمه دست به زبان عربی ، ید گفته میشود و عدد ابجدش 14 است. عدد ابجد کلمه دست=464 است و جمع ارقامش 14 میشود(14=4+6+4) که برابر با عدد کلمه ید است! و عدد 464 اینطور معنی میشود به 64+400 : عدد 400 برابر با عدد ابجد کلمه شمس است یعنی روشن کننده. و عدد 64 برابر با عدد ابجد کلمه دین و کلمه کلید و اسم مبارک خداوند ؛ ناجی است. که اگر خوب به معنی دقت کنید ، متوجه میشوید که خداوند متعال تمام گنج را که ، دین است و کلید است و نجات است ، در دست قرار داده است!
جایگاه عددی کلمه دست=41 میشود که برابر با عدد ابجد کلمه اُم است. درواقع دست است که ریشه و شاید ، مادرِ همهی اعضاءِ بدن است چون تمام گنج ، در دست افشا میشود؛ از نظر ظهور تمام خزانهی سلامتی و گیرندگی همهی امکانات وجودی و تحویل دهنده همه بالقوههای وجودمان به عمل و اینکه دست ، به واقع دستِ قدرت و استطاعت و وسعِ وجودِ نفسِ ماست! دست است که باید به دامن رحمت الهی وصل شود ، دست است که باید به حبل الله چنگ بزند{آیه 103 سوره مبارکه آل عمران:واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرّقوا ؛ چنگ بزنید به ریسمان الهی (که ائمه معصومین(ص) هستند) و متفرق نشوید}. و خداوند در آیه 256 سوره مبارکه بقره فرمود:فقد استمسک بالعروة الوثقی لاانفصام لها ؛ پس هر آینه تمسک جوئید به عروة الوثقی که هرگز پاره نمیشود.
خوب دقت کنید! پس هر دست ، 5 انگشت دارد و به صورت عموم(موارد استثنا را درنظر نگیرید) در کف یک دست ، عدد 18 و کف دست دیگر ، عدد 81 آمده است.جمع ارقام 18میشود 9 (9=8+1) و جمع ارقام 81 هم 9 میشود(9=1+8).
پس 5 ظاهر است در تعداد انگشتان هر دست و عدد 9 هم در کفِ هر دست است که در جمع میشوند 14(14=9+5).
منظورم از بیان این مطلب این است که ببینید چه قدرت و اسراری در دست نهفته میباشد؟!
همانطورکه بیان شد در کف هر دست به عدد 9 رسیدیم ، پس با درنظر گرفتن دو دست ، 18 میشود(18=9+9) که برابر اسم مبارک خدا ؛ حی است و اسم مبارک حی ، قطبِ اسماء الهی و اُمّ الاسماء است! پس با دست باید وصل به حق شویم. همانطورکه در مثل داریم : حقش را کف دستش گذاشتن. درواقع عمل را با دست تحویل میدهیم و مزدش را با دست تحویل میگیریم. خداوند یکتا در آیه 14سوره مبارکه اسرا میفرماید : إقرا کتابک کفی بِنفسک. پس(در قبر ندا داده میشود) بخوان کتاب (عملت را) و کفِ نفس را آشکار کن.
و دستهایمان به عدد 18(=حی) ، اعمال ما را زنده(حی) در قبر تحویل میدهند! و همانجا جزایش را هم به دستش ، حی یعنی زنده میدهند و تکلیف برایش روشن میشود و تا حدودی مزدش را هم نقد و زنده تحویل میگیرد.
عدد 18 ؛ نماد باطنِ اینکه خداوند دو دست به ما عطا فرموده ، میباشد! که عدد 2 (که ما 2دست داریم) برابر با حرف ب است و درواقع کلّ عالم و کلّ باطن قرآن به کلام پیامبر(ص) در حرفِ بِ بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد جمع است . و اکثر اعضاء بدن ما هم 2 تا 2تاست. و تمام عالم در زوجیت قرار دارد چنانچه یکتایی ، مخصوص خداوند احد جلّجلاله است.
همانطورکه بیان شد ، کفِ دست راست به عدد 18 (=حی) است که در جمع میشود 9 (9=8+1). درواقع 2 تا 9 تا میشود 18 تا ، و عالم دنیا 18000 منزل است که خداوند متعال هر عدد را برای ما (اگر قدرش را بدانیم) 1000 تا 1000 تا برکت گذاشته ! که خیلی معارف را در خود دارد.
و درواقع دنیا به 6 روز خلق شد. و خداوند وقتی میخواهد همهی ملکیت عالم را بطور کامل به خودش نسبت دهد ، به 6 روز خلق فرموده! یعنی تمام 6 دانگ خلقت فقط برای خودِ اوست : لِمَنِ المُلک جواب داده میشود لله الواحد القهار؛ همهی این ملک برای کیست؟ جواب : برای خداوند یکتای غالب و قدرتمند است.
اما کف دست چپ به عدد 81 برابر با عدد ابجد کلمه اُمّ (با میم مشدد) است. درواقع این عدد ، رمز و کلید تمام هستی است. چنانچه مادرِ هستی ؛ ام ابیها فاطمه زهرا سیده نساء العالمین (س) است. جایگاه عددی کلمه امّ=27 است که برابر با جایگاه عددی کلمه سجده است و کفِ دست یکی از 7 موضعی است که در موقع گفتن ذکر سجده باید روی زمین بیاید. و شاید به این معنا به دست چپ ظاهر میشود که هوای نفس ، عمل ما را به انحراف نکشد و به دست چپیها که اولیاء طاغوت هستند ، وصل نشود.
درواقع عدد 9 در ضرب به عدد 3 ، 27 را شامل میشود (9×3=27). و عدد 27 ؛ کلّ بلوغ اسرار عالم است که خداوند متعال ، روز مبعث پیامبر اکرم(ص) را در روز 27 ماه رجب که هفتمین ماه سال قمری است ، قرار داده است.
حضرت فاطمه(س) ، سومین رتبه معصومین را در عالم بالا و در هستی دارد و عدد 3 ِ وجود مبارک ، جمع کننده عدد الفبای خلقت است. درحقیقت الف و ب ، ظاهراً جمع گنج همه حروف و کلام در هر زبانی است و خداوند یکتا حروف را خود ، خلق فرمود و کلام را که به صورت صفت تکلم ظهور داد ، و یکی از صفات ذاتی خودش معرفی فرمود. پس ظاهراً الف ، با میشود آب که خداوند در آیه 30 سوره مبارکه انبیا فرمود: و جعلنا من الماء کلّ شیء حی . آنچه زنده کردم از آب است. کلمه ماء یعنی آب و حروفِ ما(ء)، همان اُم است. درواقع هرچیز که بخواهد زنده شود باید در الفبا (آ=1+ ب=2) ؛ که عدد ابجد آب میشود 3 ، ضرب شود تا زنده و حی گردد.
حال خوب دقت کنید ! تمام طول عدد به 9 ظاهر شده که خداوند کریم تمام این طول را کفِ دست ما قرار داد تا با دستگیره معصوم(ص) که همه ، انسان کامل و بلوغ 9 هستند ، ما هم به بلوغ واقعی خودمان برسیم. پس حالا وقتی بخواهیم این بلوغ در ما ، حی شود باید هر دو دست در راه خدا خدمت کند و ساجد شود. زیرا از جمع ارقام عدد 18 و 81 ، دو تا 9 ظاهر میشود { 9=8+1 ،9=1+8} که جمع 9 و 9 میشود 18 برابر با کلمه حی که اسم حی خداوند ؛ قطب الاسماء و اُم الاسماء است. و باید 9 ِ وجود ما در ضریب عددی 3 که آب و درواقع الفبای خلقت {5تن(ص)} که تعداد حروف کلمه الفبا هم، 5 تاست(5 انگشت!) و درواقع همه ، 14 نور مقدس(ص) (14 بند انگشت!) ضرب شویم. درواقع اسرار خلقت در ظهور سه وجود مبارک است : اول : وجود مبارک خاتم النبیین حضرت محمد(ص) . دوم : وجود مبارک امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) . و سوم: وجود مبارک سیدة النساء العالمین حضرت زهرا(س) که خداوند متعال خطاب به پیامبر(ص) فرمود:یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمة لما خلقتکما "ای احمد(ص) اگر تو نبودی ، افلاک را نمیآفریدم و اگر علی(ع)نبود ، تو را نمیآفریدم و اگر فاطمه(س)نبود، شما دو تن را خلق نمیکردم.(اسرارالفاطمیه؛شیخ محمد فاضل المسعودی ص231)
این سه وجود مبارک در باطن حروف اول :حضرت رسالت پناه ؛ گنج باطن الف که مخزن همهی اسرار کائنات و خلقت است. دوم :ظهور نطق همهی اسرار الف یعنی نفس پیامبر(ص) ، حضرت علی(ع) که ظهور با ، و جانِ بای بسم الله سوره مبارکه حمد است. سوم: چنانچه الفبا ظهور پیدا کرد ، در جمع عدد الف که 1 است و ب که 2 است ،عدد 3 ؛ برابر حرف ج که وجود حضرت زهرا(س) است ، ظاهر میشود.و عدد 3 برابر با کلمه آب میشود که همان الفبای خلقت است که پنج تن(ص) ظهور دارد. و خداوند کریم در آیه 30 سوره مبارکه انبیا فرمود: و جعلنا من الماء کلّ شیء حی .و جمع عدد ابجد حروف الف(=111) و با(=3) میشود 114 که حقیقت آب ، همان 114 سوره قرآن کریم است که به قلب مطهر پیامبر(ص) نازل شد و حضرت علی(ع) ناطق و کاتب آن و حضرت زهرا(س) ؛ سِرّ کوثرو حیات آن است الی یوم القیامة .
وجود مبارک حضرت زهرا(س) ،مضرب کلّ همهی عالم وجود ، و باطن همهی 9 هایِ عالم است و حامل حمل انسان کامل! پس ایشان است که 9 اسم تسعه دارد از اسماء الله! و بالاترین بلوغ عددی در نام زیبایش فاطمه(س) است که به عدد ابجد 135 میشود . درواقع اگر 9ضریب عدد 3 را با هم جمع کنیم(این 9 ضریب به عدد 3 شروع و به عدد 27 تمام میشود) ، 135 میشود که برابر با عدد ابجد نام زیبای فاطمه(س) است{3+6+9+12+15+18+21+24+27=135}. حال خوب متوجه میشوید که چرا عدد 81 برابر کلمه اُمّ شد! و جایگاه عددی اُمّ=27 ؛ برابر جایگاه عددی کلمه سجده میباشد{همانطورکه قبلا بیان شد کف دستها 2 عضو از 7 عضوی هستند که هنگام سجده باید روی زمین بیاید}
و خداوند کریم ، تمام قرآن کریم را که 30 جزء است در 27 رجب به قلب مبارک پیامبر(ص) نازل میفرماید. و آن روز ، روزِ بعثت یعنی تولدِ 30 جزء قرآن کریم است. چون در تولد بلوغ 9 ضریب اسرار عالم ، ضرب عدد 10 در 3، 30 جزء ظاهر میشود.درواقع بلوغ رسیدن به بعثت وجود مبارک پیامبر(ص) با 9 تا 3 تا ، 27 تا ظهور یافته است.
و کلّ 30 جزء قرآن کریم دفعتاً به قلب پاک و مطهر و نورانی پیامبر(ص) نازل شد. یعنی عدد 30 برابر است با 3 تا 10 تا ، درواقع تولد قرآن است که به عدد 9 روی 10 ظاهر میشود{مثل جنین که اگر 9 ماهش تمام شود ، و وارد ماهِ 10 متولد شود، آنگاه کامل و بی نقص است}. و 9 روی 10 یعنی 19 ؛ که سرّالااسرار 19 حروف نورانی بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد است (جمع کننده کلّ قرآن).
دیگر اینکه عدد 30 ، تمام کننده و تولد شده همه اهداف 124000 پیامبر گرامی یعنی فرستادگان خداست. چنانچه 313 پیامبر بزرگوار، صاحب کتاب آسمانی هستند که کلّ آن در 104 کتاب و تمام آن در 4 کتاب تورات و انجیل و صحف و زبور و تمام آن ، در قرآن عزیز است.
پس عدد 30 یعنی همه اسرار عالم خلقت و جواب آیه مبارکه عمّ یتسائلون عن النبإ العظیم ، فقط وجود مبارک امیرالمؤمنین علی(ع) است که 30 سال بعد از پیامبر(ص) متولد شده و 30 سال بعد از رحلت ایشان ، زندگی کرده است. پس ایشان صاحبِ 30 ، نبإ عظیم است، که ناطق و کاتب قرآن کریم میباشد. آیا این همه عظمت در گنج دستانِ من و شما نیست؟! افلا یتدبّرون!!!
تمامی حروف قرآن کریم از 28 حرف است.از آنجا که هر دست 14 بند انگشت دارد درواقع 28 بند انگشت در دستهایمان است ، پس کلّ حروف قرآن عزیز در دستهای ماست. و 28 که عدد کامل است ، جایگاه عددی کلمه کَف است که این کف دست باید برای خدا و به بندگی و اجرای فرامین قرآن ساجد شود و اطاعت محض داشته باشد!
نکته جالب دیگر اینکه کلّ 30 جزء قرآن مجید به سوره مبارکه ناس ختم میشود که از نظر ترتیب فهرستی قرآن ، صد و چهاردهمین سوره و از نظر ترتیب نزول به قلب مطهر پیامبر اکرم(ص) ، بیست و یکمین سوره است که اگر این دو عدد را با هم جمع کنیم(135=21+114) میشود 135 که برابر با عدد ابجد نام زیبای فاطمه(س) است!
در اسماء مبارک ائمه طاهرین(ص) ، تنها نامی است که 5 حرف است (ف+ا+ط+م+ه) و جمع ارقام عدد ابجدش ، 9 میشود (9=5+3+1) و وقتی 135 را بر 9 تقسیم کنیم 15 میشود(15=9÷135) که برابر با عدد ترتیب نزول سوره مبارکه کوثر و همچنین برابر با اسم مبارک حوا(س) است {حضرت فاطمه(س) ، حوای روحانی است}. و دیگر اینکه خداوند متعال آخرین سوره قرآن کریم را هم به اسم {که ناس است} و هم به آخرین حرف آیاتش ، به حرفِ س تمام فرموده است. درواقع سوره مبارکه ناس که 6 آیه دارد ؛ به 6 سین ختم شده که با سینِ نام خودش (ناس) ، 7 بار قرآن را به قلب عالم امکان ، کامل و ظاهر بیان فرمود (7سین!). و حرف سین ، میزان حروف است و عدد ابجدش 60 میباشد که برابر با نام مبارک ام ابیها(س) است.{س=60=ام ابیها}
درواقع در همین دنیا ، ما هم باید به بعثِ وجود خودمان در دامن مادر ربوبیت به جانِ کمال آدمیت برسیم. زیرا جایگاه عددی اسم مبارکش ؛ فاطمه=45 است که برابر با عدد ابجد اسم آدم(ع) است! {نکته: در کتاب شیخ صدوق آمده است که گفتن تسبیحات حضرت زهرا(س) بعد از نماز ، خیلی برکات و ثواب و عنایت دارد. و اگر با تسبیح تربت اباعبدالله(ع) گفته شود ، ثوابش مضاعف میشود.و بعد فرمود اما خانمها بهتر است با انگشتان خود تسبیحات را بگویند. آیا فکر کردهاید که چرا؟! زیرا خداوند متعال در جلوهی وجود مبارک سیدة النساء العالمین ؛ فاطمه زهرا(س) این عظمت و حقیقت را در دستِ مادر نهادینه فرموده است! پس اگر خانمها قدر خودشان را بدانند و محتوا و زیباییهای وجودشان را به دنیا نفروشند ، به جلوهی مادرِ دو عالم ، با دستهای خود تسبیحات را بگویند ، ثوابش بیشتر است. الحمدلله ربّ العالمین}. بنابراین باید دستها از دامن مادر واقعی جدا نشود که شرط آن این است که ما هم فاطمی شویم.
عددی که در کف دست دیگر است ، 81 میباشد که برابر با عدد ابجد کلمه اُمّ ( با میم مشدد) است که واسطه وصل شدنِ دست به دامن مربیِ عالم ، مادر است! و به حقیقت ، مربی عالم ؛ وجود مبارک خانم فاطمه زهرا(س) است که مادر روحانی همه انسانهاست و عمر مبارکش در دنیا 18 سال است.
اگر 18 و 81 را با هم جمع کنیم 99 میشود که برابر با عدد ابجد کلمه مبارک حم (بصورت بسیط:حامیم) است.آنگاه خداوند یکتا انسان را تحت حمایتِ معصومین (ص) به قرب خود میرساند. البته به شرط اینکه دست (با اخلاص) به دامان آن بزرگواران و مخصوص به امام زمان(ص) وصل باشد. درواقع جمع ارقام 99 میشود 18 و جمع ارقام 18 هم 9 میشود!پس یک دست روی سَرِ همهی مخلوقات است که 9 و 5 در جمع ، همان 14 میشود که برابر با کلمه ید (یعنی دست) است و میشود : یدالله فوق ایدیهم
اگر عدد 18 را از 81 کم کنیم ، میشود 63 که برابر با سنِ مبارک حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) است و برابر با جایگاه عددی کلمه اربعین است که دست درواقع باید عمل به درونش و به فعلش ، زندگی دنیا و آخرتمان را بهار کند. اربعین یعنی عدد 40 ؛ بابِ طهارت ! پس دست ، باید پاک باشد. دست ، نمایندهی قلب و چشم و گوش و تمام اعضا است که به حرام نرود.
عدد 100 و 19 در دست
بنابر مطالب گفته شده در بالا ، در هر دست ، کف دست مهم است که عدد 9 را حامل است و جایگاه سجده به خداوند یکتاست(دو موضع از 7 موضعِ سجده ، دو کف دست است). جالب است که عدد ابجد کلمه کف=100 میباشد که برابر با حرفِ ق یعنی نگهدارنده است و یکی از اسماء قرآن کریم هم قاف است و یک سوره به نام ق در قرآن است. حرف ق از حروف نورانی است و به تنهایی دارای معنا میباشد (یعنی نگهدارنده). و جالب است شرط قبول شدن ایمان ، نزد خداوند تبارک و تعالی ، داشتن تقوی است که ریشه کلمه تقوی ، ق است.
جایگاه عددی حرف ق=19 است که به قول پیامبر اکرم(ص) تمام محتوای قرآن در سوره مبارکه حمد و تمام آن در 19 حروف بسم الله الرحمن الرحیمِ آن است.
نکته: جمع عدد دو کف دستمان در نهایت 9 شد{ 9=8+1،18=9+9، 99=18+81} و خالق یکتا دو دست ما را به 10 انگشت خلق فرموده ، پس درواقع دو دست ما میشود 9 رو ی 10 یعنی 19!
28 حرف در دستها!
از طرفی هم گفتیم که هر دست 14 بند دارد ، پس 2 تا 14 تا میشود 28 تا و جایگاه عددی کلمه کف=28 است. و قرآن عزیز ، از 28 حرف است .یعنی هم به 28 حرف و هم به 19 حروف بسم الله الرحمن الرحیم ، کلّ قرآن در دست من و شماست!
دین در دستها!
از یک معنای دیگر هر دست ، یک شصت دارد و 4 انگشت یعنی میشود 64 که این عدد ، یکی از اسرار دست است!عدد ابجد کلمه دست=464 یعنی روشن کننده 64 که عدد 64 برابر با کلمه دین= کلید=ناجی است. پس تمام این الطاف را خداوند در دستهای ما قرار داده به شرط اینکه بفهمیم و قدرشناس باشیم.یعنی انسان دیندار ، کلید رستگاری و خوشبختی دنیا و آخرت را در دست دارد. و کلیددار بهشت و ناجی عالم دستش را میگیرد!(انشاءالله).
اگر ارقام 64 را با هم جمع کنیم 10 میشود(10=4+6) و 10 ، تعداد همه انگشتان دستمان است. و عدد ابجد حروف دَه=9 میشود. پس درواقع 9 روی 10 ؛ همان 19 و باطن گنج قران است که دیندار کسیست که عامل به عملِ خالصانه به آیات قرآن باشد. و باید دین را سالم در دستها نگهداری کنیم. چنانچه میفرمایند: دینداری در آخرالزمان مثل نگهداشتن آتش کف دست است (یعنی نگهداری دین در آخرالزمان خیلی سخت است).
رابطه عدد دست با نام زیبای امام حسین(ع)
طبق توضیح بالا هردست 64 است ، پس دو دست میشود 128 که عددی پرمحتوا میباشد. و برابر با عدد ابجد نام زیبای حسین(ع) است که عدد نام آقا هم ، نماد تمام زیباییهای اعمالش است. عدد 128 معنی میشود به 28+100 : عدد 100، برابر حرف ق است یعنی نگهدارنده دین ، نگهدارنده قرآن ، نگهدارنده ولایت و رسالت ، نگهدارنده خلوص و بندگی و نگهدارنده کلید و مفتاح بهشت و ناجی همه بندگان گنهکار ! که آقا ، سفینه نجات است. و عدد 28 آن ؛ تمام حروف و تمام اسرار کائنات از عالم سِرّ تا اسفل السافلین ، از ازل تا ابد است. و ایشان برای حفظ و نگهداری این گنج و تمام کردن رسالتش ، جان مبارک خود و عزیزانش را در کف اخلاص گذاشت و همه را در قربانگاه عشق به خالق هستی تقدیم کرد. و با جمله رضاً بقضائک تسلیماً بأمرک نشان داد که چگونه با رضایت کامل عاشورا را بپاکرد و حق را از باطل جدا فرمود.
اما عاشقان و خوانندگان عزیز! آیا آقا خودش پنجمین معصوم(ص) نیست؟ { باطنِ 5 انگشت} و به عدد 10 بدنیا نیامده؟{یک وجود مبارک خودش و 9 ذریه معصوم (ص) در بطنش} یعنی 9 روی 10 ، باطنِ 19! اسماء مبارک پنج تن(ص) رویهم ، 19 حرف است{م+ح+م+د+ف+ط+م+ه+ع+ل+ی+ح+س+ن+ح+س+ی+ن} و نوزدهمین حرف به حرفِ نِ اسم حسین(ع) { که پنجمین معصوم (ص) است} تمام میشود. پس او کلّ قرآن و تمام بسم الله الرحمن الرحیم است!
و او نگهدارنده کلّ 28 حروف قرآن است! و در کتاب راز دنیا بطور کامل توضیح داده شد که آقا خودش در عاشورا، کلید و مفتاح و تمام مجموعه رموز حروف مقطعات قرآن است به نام الکاشف رموز مقطعات قرآن . که با پاره پاره شدن و بریده شدن و شکافته شدن تمام رگها و اعضای بدن مبارکش ، اسرار حیات طیب را آشکار کرد و به تمام جهانیان این صحنه عاشورا را جاودانه کرد (کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا) تا قیام برحقِّ مولا و سرورمان ؛ نهمین فرزند اباعبدالله الحسین(ع) ؛ امام زمان (عج)!پس دستهای ما باید با امام زمانمان بیعت کند تا حقّ این همه برکات که خالق یکتا در دستهای ما گذاشته است ، ادا شود.
رابطه عدد دست با نام مبارک امام حسن(ع)
اما تکمیل (باطنِ) عدد دست ، زمانی کامل است که با خودمان تا قبر ، عمل حسن را به ملائک تحویل دهیم .چنانچه خداوند کریم در آیه 160 سوره مبارکه انعام میفرماید:مَن جاء بالحسنة فله عشر امثالها ؛ اگر با خود(تا قبر)، عمل حسن بیاوری پس به تو10 (گنج عشر) را مثل همه آن گنج ، به تو میدهم.
قبلا بیان شد که عدد ابجد کلمه کف=100 است و دو تا کفِ دست داریم .پس دو تا کف دستها میشود 200 (200=100+100) که برابر با عدد ابجد نام زیبای امام حسن(ع) است. یعنی باید در کف اخلاصِ عمل ، عملِ حسن بیاوری ، تا مزد حسینی بگیری! و شرط این است که هر دو دست ، نگهدارندهی امانات خداوند باشد یعنی کتاب الله و عترت طیبه صلوات الله علیهم اجمعین . یعنی علم و عمل خالصانه. یعنی حافظ حدود خداوند کریم بودن .یعنی دائما با تمسک و توسل ، به ریسمان حبل الله وصل بودن!
آیا زیبا نیست که باطن دست ، حسن(ع) و ظاهر دست ،حسین(ع) است؟!همینطور یادآوری میکنم که هر دست 64 بود که در جمع میشود 10(10=4+6) و 10 انگشت داریم یعنی عشر امثالها.اینجاست که آیه مبارکه معنا میشود که اگر عمل حسن(ع) در کف داشته باشیم ،عشر امثالها را خداوند به ما عنایت میفرماید{ عشر امثالها اشاره به میوه و ثمره حسین(ع) است}. و تمام حمایتِ بیکرانش را که همان حـ̃م است (حامیم=99) و کلید و نجات را به بندهاش عنایت میکند و او را درقبر به آرامگاه میفرستد.اللهم الرقنا
سِرّ وجود حضرت یوسف(ع) در چاه !
نقل شده است زمانیکه برادران حضرت یوسف(ع) ، حضرت را در چاه انداختند، به اذن و عنایت خداوند متعال ، وجود مبارکش بر روی جایگاه محکمی خارج از آب قرارگرفت. و حضرت در رویای صادقهاش وجود مبارک حضرت خضر(ع) را ملاقات کرد که با اشتیاق فراوان به دیدارش رسیده بود و فرمود که 1200 سال است که در انتظار شما هستم و از پیامبران پیشین بر شما درود و سلام آوردهام و هر یک ، مرا نسبت به شما سفارشی کرده است. و حضرت یوسف(ع) فرمود: شما هم مرا نصیحتی بفرما. و گردنبندی به ایشان عطاکرد که ظاهراً مانند سنگ سبزی در میان داشت و بر روی آن کلمه موعود نوشته شده بود. و به ایشان وعده آمدن پیامبر موعود را داد{حضرت یوسف(ع) هنگام مواجه با سختیها و مشکلات با این سنگ به آرامش میرسید.... جالب است که حضرت خضر(ع) هنگام ظهور حضرت مهدی(عج) در کنار ایشان هستند و ...}
نکته: هنگامیکه حضرت توسط برادرانش به چاه انداخته شد، وجود مبارک ایشان باید اسرار چاهِ دنیا را افشا میکرد. بنابراین خداوند یکتا وجود نازنینش را در چاه حفظ فرمود. نقل است که درحالیکه ایشان از خداوند درخواست کمک میکرد ، ملک وحی بر او نازل شد و فرمود که آنچه خداوند بخواهد به شما بدهد در دستهایتان قراردارد. نگاه کن!هر دست چند انگشت و چند بند دارد ؟ فرمود: 5 انگشت و 14 بند.پس ایشان گفت: همه اسرار در 5 و 14 است! از این عزیزان بخواه که نجاتت بدهند. که درواقع امداد غیبی را به ایشان فرمود و متذکر شد که این وجودهای مبارک در آخرالزمان خواهند آمد. بنابراین دنیا را به چاه مثال زد و فرمود شما باید ، در چاه میآمدی ( تا به عزیزی مصر برسی). و بزودی بیرون میآیی و هرکه از تو پرسید پدرت کیست ؟ بگو من فرزند چاه هستم! پس کاروانی که (برای رسیدن به آب) سر چاه رفتند ، حضرت را بیرون کشیدند و... او را به بردگی گرفتند و در مصر به عزیز مصر فروختند ... .
به یک قول معنا میشود که دنیا ، چاه است . انسان هم مثل یک دانه که اگر بخواهد سبز شود و به نتیجهی گل و میوه و ثمرهاش برسد باید در دل خاک قرار بگیرد ، باید در چاهِ دنیا زندانی شود تا زمینه رشدش فراهم شود. باید متذکر شوم که خداوند کریم میفرماید: ...اَم نحن الزّارِعون(آیه 64 سوره مبارکه واقعه) . به عبارتی معنا میشود آیا ما خود ، زارع شما نیستیم یعنی او خودش ، باغبانِ باغبانانِ عالم است. و از هر دانهای در دل خاک خبر دارد و میفرماید : ولا رطبٍ و لا یابسٍ الا فی کتابٍ مبین. بنابراین هر انسانی هم از بدو تولد در دنیا ، باید سبز شود و رشد کند تا در بلوغِ عمل ، قد بکشد .اما همینکه وارد سبزیِ عالم دنیا میشود باید بردهی باغبان باشد تا هَرَسها و تبرهای باغبان که شاخههای اضافیاش را میزند ، تحمل کند و در غیر این صورت به نتیجه و محصول مورد نظر باغبان نمیرسد.
پس یوسف(ع) تمام مراحل را طی کرد و در زندان دنیا ، از طرف خداوند کریم به علم تعبیر خواب آگاه شد .تا به عزیزی مصر رسید و تا جایی که تمام خانوادهاش بر او ساجد شدند و او مقام ولایت را در زمانش احراز کرد.بنابراین درواقع اشاره به عدد 14 بند دستهایش، به وجود چهاردهمین معصوم (ص) و چهاردهمین وجود مبارک ولایت کبری ؛ یوسف زهرا ؛ امام زمان(عج) جلوه میکند. درحالیکه چهاردهمین است اما در جمع ارقام 1 و 4 میشود 5 (5=4+1) چنانچه هر دست 5 انگشت دارد . اما وجودهای مبارک ، جلوه قدرت خداوند متعال و ربوبیت حضرت حق جلّجلاله هستند ، به مصداق آیه یدالله فوق ایدیهم.
نکته اینجاست که حضرت یوسف(ع) در چاه رفت . اما امام زمان(عج) ، باغبانی است که با ظهور نورانیش ، تمام دانههای انسانی که قابلیت رشد و سبز شدن دارند و در چاهِ دنیا ، در غفلت ماندهاند را بیدار کرده و سبزشان میکند و زمان حکومتش ، زمان بیداری است. حضرت یوسف(ع) علم تعبیر خواب را داشتند که تعبیر از عَبَرَ میآید به معنی عبور کردن عابر از معبر.یعنی درواقع حضرت بیدار بود و از میان خواب رفتگان عبور میکرد و واقعیتها را تعبیر میکرد. اما امام زمان(عج) دیگر نمیگذارد خواب رفتهای بماند و ایشان همه را به عبور از معبر حقیقی زندگی در مقام یخرجهم من الظلمات الی النور ، هدایت میفرماید. پس بر سر مستضعفین واقعی زمان که در انتظار حکومت حقّهی موعود هستند ، دست هدایت حق و دست قدرت لایزال ربّ العالمین و دست رحمت و محبت خداست که کشیده میشود. اللهم عجل لولیک الفرج. و ایشان خود ، نهمین فرزندِ پنجمین معصوم(ص) است و حکومتش ، بلوغِ 9 و عبادتش با زینت حلقه بندگی(5) خالصانه خداوند است.
پس عدد 9 و 5 ، درواقع 14 (14=5+9) و عدد 14 همان 5 است(5=4+1). و عدد 14 و 5 که به حضرت یوسف(ع) عنایت شد ، تمام گنج است که خداوند کریم در ته چاه دنیا ؛ اسفل السافلین ، به تمام بندگانش عنایت فرموده تا قبل از اینکه در چاهِ قبر ، خودمان را پیدا کنیم ، در همین دنیا به نجات اسم ناجیِ پروردگار عالم ، کلید عزیزی مصر را هم در دنیا نائل شویم و هم در آخرت! چراکه همه در دنیا ، همچون یوسف(ع) هستیم ، باید خود را پیدا کنیم و به مدد مولایمان امام زمان(عج) به یخرجهم من الظلمات الی النور برسیم. انشاءالله
پس درواقع در ظاهر، 5 انگشت در هر دست است و دو دست میشود 10 تا (به عدد) که به حروف میشود 9 (دَه=9) و همچنین در کف دست ، بلوغ 9 به عمل به ما عنایت شد.
و خداوند یکتا در قرآن کریم ؛ سوره مبارکه واقعه میفرماید که انسانها در قیامت به 3 دسته تقسیم میشوند: 1)اصحاب یمین به معنای دست راستیهاست ؛ عدد ابجد کلمه یمین =110 برابر با عدد ابجد نام زیبای علی(ع) است . ریشه کلمه یمین از یمن یعنی مبارک و بابرکت است { محل شکاف دیوار خانه خدا در هنگام ورود و خروج مادر بزرگوار حضرت علی(ع) به خانه کعبه را رکن یمانی مینامند}.
2)اصحاب شمال که دست چپیها هستند. کلمه شمال به عربی از شوم میآید و اصحاب شمال کسانی هستند که بر علیه ولایت حضرت علی(ع) و معصومین (ص) هستند و یا ولایتشان را قبول ندارند. 3) مقربین که برگزیدگانند.
بنابراین باید مواظب باشیم که دستمان به دامن حضرت زهرا(س) و عملمان به تشیع وجود حضرت علی(ع) و 11 ذریه نورانیش(ص) و امروز امام زمانمان (عج) ، وصل باشد.
"کیف اَصِفُ حُسنَ ثَنائکم و اُحصی جَمیلَ بلائکم و بِکم اَخرَجَنا اللهُ مِنَ الذّلّ و فرّجَ عنّا غَمراتِ الکُروبِ و انقذَنا مِن شفاجُرُفِ الهَلکاتِ و مِن النار بابی انتم و امّی و نَفسی...
اللهم انّی لو وَجدتُ شُفعاءَ اقربَ الیکَ مِن محمدٍ و اهلِ بیته الاخیار الائمة الابرار لجعلتهم شُفعائی فبِحقّهم الذی اوجَبتَ لهم علیک اسئلکَ اَن تُدخِلنی فی جُملَة العارفینَ بِهم و بحَقّهم و فی زُمرَةِ المَرحومینَ بِشفاعَتِهم انّک ارحم الراحمین و صلّی الله علی محمد و اله الطاهرین و سلّم تسلیماً کثیراً و حسبنا الله و نعم الوکیل".
زیارت جامعه کبیره