علم الشین و علم الساعة (قسمت دوم)
بسم الله الرحمن الرحیم
مقام عدد 53 در حرف شین
آیا همه عالم در بلوغ 9 و در سقف عددی 9 نبود؟ پس همه عالم دنیا ، عالم شهادت است. و خداوند کریم میخواهد پیامبر بزرگوار ما حضرت محمد صلی الله علیه و آله در عالم اسرار نام مبارکش ، احمد صلی الله علیه و آله باشد که جلوه ذات اقدس احدیت خود اوست . عدد ابجد نام مبارک احمد=53 میشود که برابر با جایگاه عددی کلمه شهادت است. آیا این زیبا نیست رکن اصلی طهارت یک کافر در ورود به اسلام بعد از شهادت به توحید (اشهد ان لا اله الا الله) ، شهادت به رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله است ( اشهد انّ محمداً رسول الله). اللهم صلّ علی محمّد وآل محمّد .نکته مهم اینجاست که جایگاه عددی "ابا الاوصیا" هم 53 میشود که وجود مبارک حضرت علی علیه السلام است. پس جانِ شهادت دوم میشود شهادت سوم : (اشهد انّ امیرالمؤمنین علیاً ولی الله)
خوب دقت کنید عدد 3 و 5 دخیل در شهادت هستند. وجود مطهر امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام ، مظهر نفسِ وجود مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله در بطن شهادت است که اولین شاهد و مؤمن و مسلمان در روز مبعث و اولین شهادت دهنده وجود مبارکش است. عدد ولایی و معصومیت حضرت علی علیه السلام 3 میباشد؛ امام اول و معصوم دوم. و در خانواده پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین است. پس حقیقت عدد 3و 5 را در نفس پیامبر صلی الله علیه و آله افشامیکند. وجود حضرت فاطمه سلام الله علیها که خود ، سومین وجود در مرتبت خلقت نوری است و نام مبارکش 5 حرف است و محور پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین میباشد. پس 3 ضرب در 5 میشود 15؛ اسرار نام مبارکش به حوای روحانی است. عدد ابجد نام مبارک فاطمه(س)=135 است که ضرب ارقامش 15 میشود(5×3×1)، اگر عدد ابجد نام مبارک خانم با ة محاسبه شود، 530 میشود {دقت کنید بوجود عدد 3 و 5 در هر دو حالت}
پس تمام خزانه حقیقت اسرار پدر بزرگوارش به رسالت و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام به نام کوثر، به وجودش افشا و اظهار شده است. بنابراین خدا میخواهد بدانیم که حقیقت و کامل کنندهی این سه شهادت، شهادت چهارم میشود بوجود حضرت فاطمه سلام الله علیها که مظهرِ همهی شهادتهاست!
اشهد أنَّ فاطمة الزهرا عِصمة الله الکبری حُجَّة الله علَی الحُجج
و درحقیقت دو گنج فرزندانش ؛ امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام که امام حسن علیه السلام به عدد چهارمین وجود در مرتبت خلقت نوری ، حرفِ د ظاهر شد که عدد ابجد حروف دال =35 میشود که تمام 3 و 5 را با کنیه مبارکش یعنی ابامحمد صلی الله علیه و آله ، سبز کرد. و وجود مبارک امام حسین علیه السلام هم مظهر ظهور عدد 3 و 5 است که ایشان سومین امام و پنجمین معصوم هستند. وراثت تمام انبیاء و اولیاء را با شهادت و گستردگی باب طهارت و برپاداشتنِ کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا ، اسرار احمدی صلی الله علیه و آله و علوی و فاطمی و حسنی و حسینی و تا مهدویت ( صلوات الله علیهم اجمعین) بر جهانیان به ظهور گنج حرفِ شین اثبات و اظهار نمود.و این حدیث زیبا را معنی فرمود که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: حسین مِنّی و انا مِن حسین.
نماز هم در 5 نوبت واجب شده است و به فرموده امام صادق علیه السلام در 3 نوبت میتوان خواند.آیه 103 سوره مبارکه نساء : ...فأقیموا الصلوةَ اِنّ الصلوةَ کانَت علی المؤمنینَ کتاباً مَوقوتاً؛ نماز را تمام ادا کنید که نماز بر مؤمنین در وقتهای معین واجب گشته است. چنانچه در این آیه مبارک خداوند به وقت نماز تأکید میفرماید، وقت یعنی ساعت پس در 24 ساعت ، 5 نماز را در 3 وقت (یا میتوانیم در 5 نوبت) میخوانیم . درواقع باید عقربههای ساعت عمرمان را روی نماز تنظیم کنیم زیرا نماز ستون دین است و محور گردش تمام اعمال است و به شرط قبولی نماز ، بقیه اعمالمان هم پذیرفته میشود. درواقع نماز در عدد 53 (=جایگاه شهادت)، حقّ رسالت و ولایت را ادا میکند و انسان بندگی خود را در بلوغ 9 ِ علم ساعت به وقت افشا میکند.
اسرار عدد 6
عدد 6 به حروف در فارسی ؛ شـِش و در عربی ؛ ستـّه ، سدس یا سادس خوانده میشود. و درواقع باطن معانی هر دو در آخر به یک معنا میرسد چنانچه:
1)عدد 6 به عربی (سِته): عدد ابجد حروف سته=465 میشود و این عدد ، رمز زمان ظهور حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه است زیرا این عدد از جمع اعداد از 1 تا 30 (که 30 جزء قرآن به تمام باطن در زمان ایشان ظاهر میشود) تشکیل میشود و برابر با نام زیبای مهدویت است! (465=30+29+28+...+3+2+1) {جالب است که ایشان نهمین فرزند اباعبدالله الحسین علیه السلام است یعنی باز هم رابطه 9 و 6(=سته=465)}. و جایگاه عددی کلمه مبارک مهدویت =60 میشود که برابر با عدد ابجد حرفِ س است و حرفِ س ، قلب قرآن و میزان است و حکومت آقا ، حکومت بر قلبهاست و میزان حکومت جهانی در کلمه مهدویت است! پس عدد 60 در جمع ارقامش ، برابر عدد 6 میشود (6=0+6) و دقت کنید که جمع ارقام 465(=سته) هم در آخر میشود 6 ! (6=5+1=15=5+6+4) !
*جایگاه عددی حروف سته=42 است که جمع ارقامش 6 میشود (6=2+4). نکته مهم این است که جایگاه عددی حروف شِش (عدد 6 به فارسی) هم 42 میشود! و همچنین برابر است با جایگاه عددی اسم جلاله الله (با لام مشدد) و اسماء الحسنی الهی : باعث= حکیم= صادق= منان= برهان= مطلوب. همانطورکه بیان شد شروع قرآن کریم با سوره مبارکه حمد است که 21 حرف الفبا در این سوره آمده (21=ش) و آخرین سوره قرآن سوره مبارکه ناس است که عدد ترتیب نزولِ قلبی آن به قلب مطهر پیامبرصلی الله علیه و آله 21 (=ش) است. پس تمام قرآن در جایگاه عددی حرفِ ش برای همه مردم افشا میشود. نکته مهم این است که اگر این 2 تا 21 اول و آخر قرآن را جمع کنیم 42 (21+21) میشود. و عدد42، برابر با جمع عدد ابجدِ اولین حرف و آخرین حرفِ بسم الله الرحمن الرحیم {ب=2 + م=40} است و طبق فرمایش پیامبرصلی الله علیه و آله محتوای تمام قرآن در بسم الله سوره مبارکه حمد جمع است.
و جالب است که عدد 42 برابر با جایگاه عددی نام زیبای حیدر علیه السلام و جایگاه عددی نام زیبای حسنه و بتول سلام الله علیها!
2)عدد 6 به فارسی(شِش): عدد ابجد حروف شِش=600 است که جمع ارقامش 6 (6=0+0+6) میشود و برابر با عدد ابجد کلمه متقین و عصمت و عدد ابجد کلمه فصلت است { جالب است که سوره مبارکه فصلت در جزء 24 (6=4+2) قرآن مجید قرار دارد}. ازطرفی عدد 600 (=شِش) برابر با حرفِ خ به جایگاه عددی 24 میباشد. {در قسمت مقام دنیا در عدد 6 توضیح کامل آمده است}. جایگاه عددی حروف شِش= 42 میشود که در بالا توضیح داده شد.
مقام دنیا در عدد 6
نکته جالب این است که در دنیا هر ملکی اندازه کلّ ملکیتش چه بزرگ باشد و چه کوچک ، سندش را به شش دانگ میزنند.و حتی در آخرت هم سند ملکیت بهشت و جهنم به 6 دانگ است. پس درواقع هم دنیا بر پایه 6 است و هم آخرت بر پایه 6 است! و میتوان گفت علت اینکه خداوند متعال دنیا را در 6 روز خلق فرمود برای نشان دادن کلّ مالکیتِ عالم خلقت (6 دانگ) به خودش است! و اباعبدالله الحسین علیه السلام هم با تحویل دادن 6 دانگِ تمام وجودش و بندگی کامل و خالصانهاش 6 دانگِ بندگی را افشا کرد و پروردگار عالم هم همهی برکات را به ایشان عنایت فرمود و او را 6 ماهه متولد فرمود.
نکته: شاید رمز اینکه اجناسی که به عدد میخریم ، هر دستش 6 تاست و معمولا 2 دست میگیریم که هر دست نقص پیداکرد از آن یکی جبرانش کنیم یعنی هم دنیا بر پایه 6 است و هم آخرت، پس باید هر دو را بدست آوریم! و اگر دو عدد 6 و 6 را کنار هم بگذاریم میشود 66 که برابر با نام مبارک الله جلّجلاله است. این همه، زیباییهای شناخت و رسیدن به قرب اوست! و خداوند کریم به بندهاش که در دنیا با 6 دانگ وجودش بندگی مخلصانه کرده باشد، در آخرت 6 دانگ بهشت و رحمتش را به فضل بینهایت عطا میفرماید.
**خوب دقت کنید! اول اینکه مقام دنیا خیلی بالاست زیرا که جایگاه شهادت است و دوم اینکه افشاءِ اسرار عدد 6 (در دنیاست) که خداوند کریم در سوره مبارکه حدید آیه 4 فرمود : خلق السموات و الارض فی ستة ایام ؛ خلق کردم آسمانها و زمین را در 6 روز . اما این دو تعریف جای توضیح بیشتری دارد که شنیدنی و خواندنی است و جای تأمل و تفکر دارد ! عزیزان امیدوارم که با جان دل این مباحث را بخوانید و بیندیشید:
**1)اول اینکه دنیا ، جایگاه شهادت است .
آیا اینجا تفکر و تأمل ندارد که یکی از اسماء دنیا، عالمِ شهادت است و خداوند بالاترین مقامات زندگی انسانی را در پایان عمر به شهادت تعریف میکند! و آن زمانی است که انسان به بلوغ مقام فکری و عقلی و ایمانی و تربیتی و عملی در شریعت و طریقت و حقیقت شیعه و پیرو امام معصومِ صلوات الله علیهم اجمعین زمانش برسد.و انتخاب زیبای خود را در حیات دنیوی برای خروج صحیح (از دنیا) ، به تولد و زنده شدن واقعی برساند. و حیات وجود جسمانیش را در شهادت تقدیم خالق مهربانش کند . پس چنانچه اگر حق زندگی ما در دنیا بخواهد ادا شود، سزاوار است که انسان در آخر به مقام شهادت نائل شود! همانطورکه میدانید در مقام شهادت، دیگر بدنش غسل میت نمیخواهد ؛ بدنش پاک و لباسش و خونش پاک است یعنی زنده حقیقی و رسیدن به اربعین حقیقی؛ جنّاتٍ تَجری مِن تحتها الانهار. اینجاست که خداوند کریم میفرماید: ولاتحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربّهم یرزقون ؛ نپندارید کسانی که در راه خدا شهید شدند مردند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و نزد پروردگارشان متنعّم خواهند بود.(آیه 169 سوره مبارکه آل عمران)
پس کلّ دنیا در مقام شهادت میشود کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا. پس تا آخر عمر دنیا ، راه شهادت باز است و دعوت نامه برقرار است که هرکه دارد هوس کرب و بلا بسم الله.
نکته جالب اینکه عدد ابجد کلمه شهید=319 است و جایگاه عددیش 40 میشود. پس شهادت، انسان را به صدق و از صدق به خلوص میرساند و این معنی افشای حرفِ شین است!
*شهادتین در حقیقت حرف ش :
انسان در مبنای گروه بندی موجودات بقول درس منطق، حیوان ناطق است {که میفرماید : الاِنسان ما هو؟ جواب میدهد: حیوانٌ ناطق}. اما در کرامت تعالی انسان داشتن منزلت عقل میباشد. و فهم و شعور و بینش و تعلیم و تعلّم و تربیت و هدایت شدن و مزیّن به اخلاق پسندیده گردیدن و خلاصه تعالی پیداکردن به حقایق انسانی او را نسبت به همهی مخلوقات و موجودات متمایز میگرداند.
پس انسان احتیاج به مربی و تربیت کننده دارد و این نیاز درونی او را به داشتن اعتقادات و دین و مذهب و نیروی ماورائی از دنیا گرایش میدهد. و خداوند این مکارم را در انسان برگزیدهی خود قرار داد که انسان کامل است و او را آیینه صفات و اسماء خویش و هادی و مربی جامعهی جاهلیت و بشر بدون تربیت قرار داد و انسان را در خورِ مقام خلیفة اللهی خویش فرمود.
باری! این بزرگواران که رسولان و انبیاء الهی و خلاصه چهارده نور مقدس ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین هستند برای هدایت انسانها از هیچ فداکاری فروگذار نبودند تا جاییکه جان خود را در این راه گذاشتند. اما از آنجا که خداوند کریم، هم رحیم است و هم عادل ، برای انسان مؤمن و مطیع فرمان خود و رسولش، آخرتی بسیار باشکوه و وصف ناشدنی در بهشت و برای انسانهای نافرمان، زندگی سخت و دردآور و عذاب در جهنم قرار داد. شاید مقداری از آن را در دنیا به انسانها نمایان میکند که چگونه در دایره زندگی، خوبیها و بدیها به خود انسان برمیگردد؟!
پس افشای این عاقبت که خداوند در آیه 137 سوره مبارکه آل عمران فرمود: قد خلت مِن قبلکم سننٌ فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبةُ المکذّبین؛ همانا پیش از شما مللی بودند و رفتند در اطراف زمین گردش کنید تا ببینید عاقبت آنانکه وعدههای خدا را تکذیب کردند چه شد؟ (چگونه هلاک شدند). و همچنین در بسیاری از آیات مثل آخر آیه 128 سوره مبارکه اعراف میفرماید: والعاقبةُ للمتّقین؛ و سرانجام نیک از آن پرهیزکاران است.
یعنی آخر کار که حلقهی دایره زندگی هر کس میخواهد بسته شود، عاقبتش افشا میشود! درواقع مهر و امضای قبولی مؤمن، رسیدن به اقرار شهادتین در آخرین لحظات عمر است. همانطورکه میدانید هر انسانیکه بخواهد تحت لوای دین اسلام قراربگیرد باید در بدو ورود، شهادتین بگوید یعنی دین او و اعتقاد قلبی او که درونی است، باید افشاشود. زیرا از نقطه شروع حیات حقیقی که قبول به تمام امور آخرتی است باید دایره زندگیش با شعاع بلوغ عدد 9 کشیده شود و آن هم حرفِ شین است یعنی ورود در زندگی انسانی!
درواقع شهادتین اول شهادت به توحید است: اشهد ان لا اله الا الله و دوم شهادت به رسول گرامی دین اسلام است : اشهد انّ محمّداً رسول الله. اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم
این دو شهادت، بابِ افشای گرویدن به دین مبین اسلام و باب بازشدن اربعین حقیقی آدمیت است. و مثل دو پیکرهی در میماند که حقِ ورود کسانیکه با این دو شهادتین تطهیر شدهاند، فقط در دنیاست. اما نکته مهم اینکه این در الی یوم القیامة باید به روی انسان باز بماند تا ورود به باب بهشت را پیدا کنیم( که آنجا جایگاه طاهران است و آنجا حقیقت اربعین عمل است) و اینجا شهادت سوم واجب است: اشهد انّ علیّاً و اولاده حجج الله؛ شهادت بر ولایت مولا و سرورمان علی بن ابیطالب و یازده ذریه معصومش صلوات الله علیهم اجمعین . حال خوب دقت کنید! اسرار این شهادتین هر روز 5 نوبت در اذان (و هم دراِقامه) قبل از ورود به عبادت مهم مثل نماز، باید افشا و خوانده شود.{نکته: فوائد شنیدن اذان: 1-شنیدن اذان انسان را اهل آسمان قرار میدهد. پیامبر صلی الله علیه و آله میفرماید: همانا اهل آسمان از اهل زمین چیزی نمیشنوند مگر اذان. 2- شنیدن اذان اخلاق را نیکو میکند. امام علی علیه السلام میفرماید: کسی که اخلاقش بد است در گوش او اذان بگویید. 3-شنیدن اذان انسان را از سعادتمندان میکند. پیامبر صلی الله علیه و آله میفرماید: کسی که صدای اذان را بشنود و به آن روی آورد، نزد خداوند از سعادتمندان است. 4- شنیدن اذان سبب دوری از شیطان میشود. پیامبر صلی الله علیه و آله میفرماید: شیطان وقتی ندای اذان را میشنود، فرار میکند.}
همانطورکه بیان شد انسان کافر که عین نجس است با نیت قلبی و خواندن شهادتین پاک میشود و مسلمان میگردد. ما بندگان خدا بی گناه و بیاشتباه نیستیم، پس برای طهارت درونی و اذنِ ورود در حقیقت نماز، با گفتن اذان و اقامه انشاءالله تمام ظلمات درونی پاک میشود و مجرای وصل زیباتر و نورانیتر میشود! (پس شهادتها در اذان از صبح تا ظهر، و ظهر تا عصر، وعصر تا مغرب، و مغرب تا عشا، و عشا تا صبح، انسان را از کفرانها پاک میکند).
همینطور روز جمعه که جمعِ جمیع هفته در آن است و به نام صاحب جمعه؛ حضرت ولی الله الاعظم امام زمان عجل الله تعالی فرجه میباشد، پس فرمودند که غسل جمعه انجام شود و در دعای قبل از غسل آمده : اشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له و اشهد انّ محمداً عبده و رسوله. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد. اللهم اجعلنی مِن التوابین و المتطهرین. یعنی غسلی که تمام ظلمات هفته را از درون و قلب ما میزداید، غسل جمعه است.
و ذکر شهادتین بطور کامل در تشهد نماز آمده است. پس هم با نیت، هم با خواندن و هم با تغسیل، انشاءالله همه ظلمات از انسان پاک میشود (مثل اینکه برای شروع هفته، پاکِ پاک شده باشید) و در آخر عمر خوشا به حال کسیکه با شهادتین از دنیا برود یعنی انسان مؤمنی که خدا به او توفیق دهد که شهادتین را بگوید، تمام گناههای که ندانسته انجام داده و ظلماتش، پاک شده و به طهارت درونی رسیده و پروردگار عالم به لطفش او را در زمره آمرزیدهشدگان قرار میدهد.
عدد ابجد کلمه اَشهد=310 میشود که برابر با عدد ابجد کلمه عُمر است. پس ببینید که شهادتین، شستشو دهندهی همهی غلطهای عُمرِ او میشود! و جایگاه عددی کلمه اَشهد=31 است که برابر با عدد ابجد حروف لا یعنی لا اله الا الله است؛ یعنی نفیِ غیر خداها و تائید به شهادت به الله جلّ جلاله . امیدوارم آخرین حلقهی حرفِ ش برای ما تائید شود. انشاءالله.
میفرمایند که مستحب است وقت خواب، شهادتها را بگوییم یعنی گناهها و کفرانها از صبح تا شب پاک شود. و خلاصه از صبح تا شب با اذکار شهادت بصورتهای مختلف (واجب و مستحب)، از نجاستها به طهارت میرسیم .
مقام شهادت(گواه)
پیرو مقام شهادت در قرآن کریم سوره مبارکه آل عمران آیه 18 خداوند متعال میفرماید: شهد الله اَنّه لا اله الا هو و الملائکة و اولوالعلم قائماً بالقسط لا اله الا هو العزیز الحکیم یعنی خدا به یکتایی خود گواهی دهد که جز ذات اقدس او خدایی نیست و فرشتگان و دانشمندان (اولوالعلم؛عالمان واقعی) نیز به یکتایی و اینکه او برپادارندهی عدل است شهادت دهند، نیست خدایی جز او که توانا و حکیم است.
از امام باقر علیه السلام درباره این آیه مبارکه پرسیدند، حضرت جواب فرمود: خداوند متعال در این آیه مبارکه خودش به وجود خودش شهادت میدهد و او همانگونه است که خودش درباره خودش فرموده است. اما عبارت "والملائکة" او فرشتگان را به خاطر اینکه تسلیم پروردگارشان هستند، گرامی داشته است.آنها راست گفتند و شهادت دادند همچنانکه خداوند بر خودش شهادت داد . اما در عبارت "و اولوالعلم قائماً بالقسط" مقصود از این عبارت نورانی، پیامبران و جانشینان آنها هستند و آنها کسانی هستند که برای ایجاد قسط بپاخاستهاند، قسط همان عدالت در ظاهر است و عدالت در باطن ، وجود مبارک علی بن ابیطالب علیه السلام است. و میفرمایند هر مؤمنی در هر جایگاه عبادت و کارهای خیر دست خود را بر دیوار آن مکان نهد و آیه شریفه را بخواند انشاءالله فردای قیامت آن جایگاه برای او شهادت میدهد.
درواقع افشای اعمال از وجود خودمان شروع میشود تا در تک تک اعضا ظهور داشته باشد.آنچه در عالم بالا بصورت سِرّ خلق شده ، در ظهور به عوالم پایینی (یعنی اسفل السافلین) قرار میگیرد اما تا در دنیا نمیآمد ، مشاهده نمیشد و به ظهور وجودی از نظر مادی نمیرسید.
پس خلقت خالق بیهمتا در عالم دنیا ، مشهود است و از هر ذرهای چه بصورت جمادات و چه نباتات و چه حیوانات و یا انسان و یا حتی همهی موجوداتی که با چشم غیرمسلح دیده نمیشوند و یا اصلا شاید فقط احساس میشوند مثل گازها و هوا و ... ، همه به یک صورت در دنیا به مقام شهودی و ظهوری میرسند.
حالا خوب دقت کنید که چگونه عالم بظهور در حرف شین است؟!
شاید این یکی از اسراری است که خداوند یکتا در آیه20 و 21 سوره مبارکه فصلت میفرماید: حتی اذا ماجاءوها شَهدَ علیهم سمعهم و ابصارهم و جُلودهم بماکانوا یعملون(20).و قالوا لجلودهم لِم شَهدتم علینا قالوا انطقنا الله الذی انطق کلّ شیءٍ و هو خلقکم اوّل مرّةٍ و الیه ترجعونَ (21) تا چون همه بر دوزخ رسند آن هنگام گوشها و چشمها و پوست بدنهایشان بر جرم و گناه آنها گواهی دهند. و آنها به اعضای بدن خود گویند چگونه بر ضد ما شهادت دادید؟ و آن اعضا جواب گویند: خدایی که همه موجودات را به نطق آورده ما را نیز گویا گردانید و او شما را نخستین بار بیافرید و باز بسوی او برمیگردید. و یا در آیه 65 سوره مبارکه یس میفرماید: "الیوم نختم علی افواههم و تکلّمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بماکانوا یکسبون ؛ امروز است بر دهان آن کافران مُهر خموشی نهیم و دستهایشان با ما سخن گوید و پاهایشان به آنچه کردهاند گواهی دهد". این کلام مبارک نشان میدهد که تمام عالم وجود و آنچه در ظاهر و باطن ماست میگویند که "ماسمیعیم و بصیریم و هُشیم با شما نامحرمان ما خامُشیم" و همه، مأموران مخفی خداوند هستند و همه چشم و گوش حقّند، پس به اذن او در مقام شهادت برپا میخیزند و گواهی میدهند.
بنابراین آن روز زبان نطق دنیایی بسته میشود و تمام وجود در مقام شهادت ، گواهی میدهند.
پس خوب بفهمیم که عالم محضر خداوند قادر متعال است و در مجرای ذات اقدس، امام و حجت بر حقّ پروردگار؛ وجود مبارک صاحب الامر و الزمان اباصالح المهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف میباشد. پس ذره و نقطه و نکتهای در ظاهر و باطن و در قلوب و اسرار ما نمیماند مگر اینکه بر همه آنها آگاهی و ولایت مطلق دارند.
حال اگر خوب دقت کنیم همانطورکه یکی از آلات موسیقی، دایره است که روی آن با پوست حیوان (دبّاغی شده) پوشیده شده و بر آن میزنند تا صدایش درمیآید(دایره میزنند)، تمام زندگی ما هم دایره است و دایره با پوست حیوانیت صدادار میشود. بترسیم روزی که به این دایره زده میشود تا شهادتهای خود را ظاهر کند !
اللهم یا ستار العیوب سَتـِّر عیوبنا یا ارحم الراحمین
برای عقد هر سند و معامله هم برای اینکه محکم بماند ، شاهد و گواه میآورند. یعنی شهادت، باعث استحکام سندیت هر حُکم میشود{آیه 282 سوره مبارکه بقره که بزرگترین آیه قرآن است درباره معامله و نوشتن سند و گرفتن شاهد است... .}. پس سند قبولی اعمال، با شهادتین و شهادت بر ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام و ذریههای معصومش و امروز؛ امام زمان صلوات الله علیهم اجمعین است.
**2) امام شهدا :
وجود مبارک اباعبدالله الحسین علیه السلام در مقام سیدالشهدایی قرار دارد که تولد و شهادت وجود نازنینش استثنا است. چنانچه میدانید ایشان 6 ماه در حمل مادر بزرگوارشان بودند. پس عدد 6 ، افشای وجود مبارک آقاست! خوب دقت کنید که عدد 6 به حروف در فارسی ، شـِش میشود که دو تا حرفِ ش است و درواقع شین.
پس بلوغ 9 در باطن شین قرار گرفت ( به تعداد حروف و نقطههای حرف شین که 9 میشود) و امام حسین علیه السلام از بدو تولد به عدد 10 بدنیاآمد {یک وجود مبارک خودش + 9 ذریه معصوم صلوات الله علیهم اجمعین در بطنش (10=9+1)}.
|
پس او حامل بلوغ گنج 9 (شین) و افشاکننده اسرار دایره خلقت است! اسرار دایره زندگی مبارکش که محیط بر همهی عوالم هستی است حیات را در عدد 6 ظهور داد و بلوغ هدایت را به 9 ذریه معصومش صلواتاللهعلیهماجمعین
ش |