لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام پروردگار که سرّ اسماء اعظم خود را با سه حرف "الف"، "س" و "م" (اسم) فاش کرد. که عدد ابجد این سه حرف "101" است و از مجرای ولایت "با" و رسالت "سین" ظهور دارد (بسم).

بنام مولایی که در عین "غیب الغیوبی" ظاهر و در عین "ظهور" غایب است، و با صفات "رحمان" و رحیمش" کل نعمتهایش را بر ما منت نهاد.
ع شفائی



هدف از ایجاد این وبگاه، رسیدن به معرفت مولایمان، پروردگار عالم و ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) و حقایق و معارف قرآن است.
در این راه همواره، آن بزرگواران مددرسان بوده و با دست غیبی راه صحیح را گشوده اند و عنایاتی بسیاری به دست آمده است.

عنایت شود: نشر و استفاده نا صحیح از مطالب بدون ذکر منبع، شرعا صحیح نیست.

برای تهیه کتاب های مجاز منتشر شده توسط نویسنده و مولف مطالب فوق، میتوانید با شماره زیر ارتباط برقرار نمائی

09308839373 لطفا در ایتا یا واتزاپ پیام ارسال فرمائید





حوای روحانی کتاب دوم بخش اول

جمعه, ۳ تیر ۱۴۰۱، ۰۷:۴۷ ب.ظ

  

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ممتحنة امتحنک الذی خلقک قبل ان یخلقک و کنت لما امتحنک صابرة و نحن لک اولیاء مصدّقون

 

با نام و یاد خدای قادر متعال که علیم و خبیر است و توکل به ذات اقدس و کبریاییش و با توسل به یگانه دُردانه‌ی خلقتش؛ عطیه‌ی عالم خلقت و سرّ مستودعش از او می‌خواهم پرده‌ای از حجاب‌های ظلمانی را بر ما کنار زده و ما را به نور انور اُمّ الانوار و اُمّ البیضاءِ عالم، منوّر فرماید. و ذره‌ای از معارفش را بر ما بفهماند. شاید که او را به وسعِ ضعیفمان بشناسیم.

به لطف و عنایت خدای مهربان در جلد یک این کتاب، معارفی را از منظر ملکوت حروف و اعداد، بسان حقیقتی نایاب تا حدودی پرده برداشتیم و اما در آفرینش این یگانه وجود محبوب عالم، حیران و مبهوت شدیم! امید است که این کتاب خدمتی به پیشگاه مبارک مولایم صاحب العصر و زمان صلوات الله علیهم اجمعین حساب شود و قلب نازنینش از ما راضی باشد.

لازم به ذکر است که شاید بعضی از این درس‌ها برای اول بار بر صفحه‌ی کتاب نگارش شده باشد اما مفاهیمش در بیشتر احادیث ناب و در کتاب‌های مرجع شیعیان از کلام مبارک معصومین صلوات الله علیهم اجمعین آمده است.

 

احدی الکبر  

وقتی درس را در معارف وجودی سرورمان؛ دردانه خلقت تا بالاترین نقطه دایره هستی مرور می‌کنیم آنجایی که او سِرّ مستودع فیها قرار می‌گیرد و در جلوه ذات اقدس احدیت بنابر آیه‌ی إنّها لاحدی الکبر[1]، احدی الکبر به باطن کوثر معنا می‌شود. چنانچه حقیقت کوثر، آب است و خداوند متعال در سوره مبارکه انبیا[2] فرمود: وجعلنا من الماءِ کلّ شیءٍ حی، آنچه خلق فرموده از باطن آب است. و حقیقت گنج دایره را خواندیم طاهره { چراکه عدد ابجد کلمه دایره=طاهره=220 [3]و جایگاه عددی کلمه دایره=طاهره40 است[4]}.

 

و در مقام عددی 9 اسم مبارک تسعه خانم فاطمه سلام الله علیها و در محوریت وجود مطهرش در مقام اُم ( درواقع کلمه اُم معنا می‌شود به مقصود و منظور و محور و اصل و پایه و آنگاه مادر ). بنابراین در حدیث کسا آمده است:

هم فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها؛ فاطمه است و پدر فاطمه، فاطمه است و همسر فاطمه، و فاطمه و پسرانش صلوات الله علیهم اجمعین. پس ایشان، در محوریت 5 نور مقدس صلوات الله علیهم اجمعین می‌درخشد!

 

اما منظور من حقیقت کوثر یعنی تمام گنج قرآن است که یکی از نام‌هایش کوثر می‌باشد و در 28 حرف ظهور پیدا کرده و کتابت شده است. اگر تمام حروف را که اسماء الله هستند در تمام عالم از همان مبدأ ظهور تا روز قیامت ببینیم، همه‌ی عوالم در حروف غرقند و حروف، واسطه‌ی ملکوتی معانی علوم آسمانی و زمینی هستند و آنها خط ارتباط گنج آفرینش و همه‌ی معارفند و خزانه قرآن اینچنین به معنا می‌نشیند: ولارطب ولا یابس الا فی کتاب مبین[5] ؛ هیچ تری و خشکی نمی‌ماند مگر اینکه در کتاب مبین (یعنی قرآن) آشکار شده !  و وجود مطهر حضرت فاطمه سلام الله علیها؛ خزانه‌ی گنج کوثر است.

 

* خانم دو عالم؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها؛ سیده نساء العالمین، قرة العین(نورچشم) نبی و بنت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و عطیه عالم است (انّا اعطیناک الکوثر[6]). در وجود مقدس 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین، 13 نور مقدس آقا هستند و فقط یک خانم است که وجود مقدس 14=13+1 می‌شود عدد یک؛ برابر الف و عدد 13؛ برابرجایگاه عددی حرف(م) است که در کنار هم می‌شود اُم= اُ+م (14=13+1) و عدد ابجد م=40 + ا=1 پس 41 برابر با اُم می‌شود و ایشان امّ الائمه و امّ المؤمنین است .

 

*وجود مقدسش، تنها فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله  بعد از مبعوث شدنشان است. و ایشان مادر یازده فرزند معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است. پس یک خودش و یازده نور مقدس فرزندانش می‌شوند 12 و همسر و هم کفوش؛ امیرالمومنین علی علیه السلام است. او که پروردگار عالم در مقامش، سوره مبارکه کوثر را نازل فرمود. و ایشان را تنها عطیه‌ی عالم نامید: انّا اعطیناک الکوثر. یکی از نام‌های مبارک قرآن، کوثر است و فاطمه سلام الله علیها؛ حقیقتِ آن است.

*اگر نکات کلیدی و زیبای درس را آموخته باشید متوجه مهندسی خلقت در عدد 5 و 9 درحقیقت وجود دردانه خلقت؛ حضرت صدیقه کبری؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌شوید که به عدد 9 که سلطان اعداد است چگونه سلطه وجود مبارکش در نام‌های 9 گانه و ریشه و اصل و صاحب عنصر اصلی به نام اُم را داراست  و در عدد 5 که حقیقت دایره خلقت است، احاطه وجودی دارد. وجود نازنینش در مرتبت حقایق خیر کثیر و کوثر وجود می‌باشد.

*حضرت زهرا سلام الله علیها در میان معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، مظهر احدیت خداوند است. لذا آیه‌ی شریفه‌ی "انّها لَاحدی الکُبَر[7]؛ همانا او یکی از پدیده‌های بزرگ است" به وجود ایشان تأویل شده است. فلذا امام صادق علیه السلام فرمودند[8]: حرّم الله عزّوجلّ علی علِیٍ النساء مادامت فاطمةُ حیّةً؛ خداوند عزّوجل زنان را تا هنگامیکه فاطمه سلام الله علیها زنده بود بر علی علیه السلام حرام نموده بود.

 

* وجود مقدس خانم سلام الله علیها؛ باطنِ اسم نساء است. و تنها کسی است که پروردگار عالم قبل از خلقتش او را امتحان کرد و او قبول شد و او صابر بود. پیامبر بزرگوار صلی الله علیه و آله می‌فرماید: فاطمة بضعة منّی؛ فاطمه پاره تن من است. این معنای ظاهری جمله است ولی عمق معنی اینست که فاطمه، بضاعت من است! ایشان که خود، ظاهر گنج الف است؛ فاطمه سلام الله علیها، میوه‌ی (الْف) هزار دانه‌ی الِف است. همانطورکه در کتاب عرفان آب کامل توضیح داده شد حقیقت وجود مقدسش، حقیقت آب است "و جعلنا من الماء کلّ شی حی[9]". در ظاهر هم  آب، مهریه اوست!

*و در ادامه این حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله آمده: ...و هی روحی التی بینَ جنبی...[10]. سرّپرستش و معرفت در وجود رسول الله صلی الله علیه و آله است. پس اصل الاصولی که رسول الله صلی الله علیه و آله تهدی إلی صراطٍ مُستقیم می‌کند، همان روحاً من الامر است که روحاً من الامری که دروجود رسول الله است و سرّ کثرت پرستش، همانی است که فرمود: فاطمة روحی التی بین جَنبیّ. این روح در هرجا که باشد، آنجا می‌شود مبارکه؛ حقیقت هستی است. شأن رسول الله صلی الله علیه و آله، بیان قرآن است و بیان قرآن، خودش هدایت به صراط مستقیم می‌کند. پس صراط مستقیم یعنی کلّ قرآن. هر آنچه که در قرآن است، شرح امام مبین است یعنی شرح صراط مستقیم و حیات طیبه است یعنی روحٌ من الامر یعنی آنچه که حیات است!

*ولایت به معنی گردانیدن و چرخانیدن است؛ همان که در توقیع شرف صدور یافته از ناحیه مقدسه امام زمان علیه السلام در دعای رجبیه از آن به "رتق و فتق" که همان قبض و بسط است، تعبیر شده است. و در چنین رابطه‌ای فعل صادره از شخص، درحقیقت فعل کسی است که بر او ولایت دارد. و چنین است که قبول ولایت وجود مبارک ولی الله علیه السلام تنها راه برون رفت از ظلمات منحوس عالم معنا مانند جهل و شرک و عمل بر اساس آن‌ها می‌باشد. و طریقه نیل به ولایت الهیه اهل بیت عصمت و طهارت، به دلالت آیه شریفه مودت، التزام و تقید به محبت (مودت) آنان مخصوصا مودت ساحت مقدسه آن بانوئی که نزدیک‌ترین نسبت را با ساحت مقدسه و مطهره نبوی یعنی صدیقه کبرا؛ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دارد. و حدیث نورانی نبوی که می‌فرماید: خدای تعالی به غضب آن حضرت غضبناک و به رضایت او راضی می‌شود[11]، در منزلت و منقبت آن حضرت جلوه‌ای از همین معناست.

*حدیث خلقت نوری پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین:

در کتاب بحارالانوار(ج25) از کتاب روض الجنان تألیف فضل الله بن محمود فارسی به حذف اسناد از انس بن مالک روایت کرده که گفت:

... پیامبر(ص) فرمود: چون خدا آغاز صنع خود را اراده کرد، نور مرا شکافت و از آن عرش را آفرید، پس نور عرش از من است و نور من از نور خداست و من، افضل ازعرشم.

سپس نور پسر ابیطالب(ع) را شکافت و فرشتگان{ملکوت و کرسی} را از آن آفرید و نور فرشتگان از نور پسر ابیطالب(ع) است و نور پسرابیطالب(ع) از نور خداست و پسر ابیطالب(ع) ، افضل از فرشتگان است.

پس نور دخترم فاطمه(س) را شکافت و از آن آسمان‌ها و زمین را آفرید، پس آسمان‌ها و زمین از نور دختر من فاطمه(س) است و نور دختر من فاطمه(س) از نور خداست و دختر من فاطمه(س) از آسمان‌ها و زمین، افضل است .

سپس نور حسن(ع) را شکافت و از آن آفتاب و ماه را آفرید، پس آفتاب و ماه از نور حسن(ع)  است و نور حسن(ع)  از نور خداست و حسن(ع)، افضل از آفتاب و ماه است.

پس نور حسین(ع)  را شکافت و از نور او بهشت و حور العین را آفرید و بهشت و حورالعین از نور حسین(ع) است و نور حسین(ع) از نور خداست و حسین(ع)، افضل از بهشت و حورالعین است...[12].

 

بنابر حدیث مبارک پس آنچه نزولات از آسمان است به نور حضرت زهرا سلام الله علیها خلق شده و آنچه در زمین خلق شده و می‌شود و خواهد شد و روییده می‌شود و به انواع نعمت‌ها ظاهر می‌شود همه، از نور مطهر زهرا مرضیه سلام الله علیها است.

پس اگر نور زهرا سلام الله علیها نبود، نه آسمانی بود و نه زمینی! درواقع هیچ ظهوری و هیچ زندگی و حیاتی نبود. پس اگر هفت طبقه‌ی آسمان را در مقابلِ هفت طبقه زمین قرار دهیم، مانند صدفی است که فقط یک دُرّ؛ دردانه در بطن آن تلؤلؤ می‌کند! عالم صدف است و فاطمه(س)گوهر اوست    عالم قلم است و فاطمه(س)جوهر اوست.

تفسیری از نام مبارک فاطمه سلام الله علیها و از القاب ایشان

*یکی از معانی نام مبارک فاطمه سلام الله علیها یعنی شق و ابتدا و إنشاء و فطم به معنای فصل و قطع و منع آمده است ( قطع کننده طمع دشمنان انس و جان از وراثت و خلافت نبویه و علویه)

پس اشتقاق نام مبارک فاطمه سلام الله علیها از نام فاطر خداوند کبیر متعال به وجود مبارک خانم هم اشتقاق کبیر یا اکبر است! و این اشاره به این است که حضرت زهرا سلام الله علیها مظهر صفت فاطریت حقّ جلا و علا و متأدب به آداب الله و متخلق به اخلاق الله است!

 

* در فصل فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها آمده است[13]: {وعلی الجوهره القدسیه فی تَعیّن الانسیه، صوره النفس الکلیه،جواد العالم العقلیه، بضعه الحقیقه النبویه، مطلع الانوار العلویه، عین عیون الاسرار الفاطمیه الناجیه المنجیه لمحبیها عن النار ثمره الشجره الیقین، سیده نساء العالمین المعروفه بالقدر،المجهوله بالقبر، قره عین الرسول الزهراء البتول علیها الصلوه و السلام}.

ترجمه: نیز تحیّات و زاکیات برآن جوهر قدسی باد که با تجرد قدسیّه در هیئت انسیّه عالم بشریت را زینت و تشکیل داده.آن حقیقت طاهره خود، صورت نفس کلی و جواد عالم عقلی است که در صورت سِرّیه بضعه‌ی حقیقت احمدی(ص) و مشرق انوار علوم علوی و سرچشمه‌ی اسرار مکنونه‌ی فاطمی است. چنانچه آن حقیقت قادسه در آغاز نزول مقدسات عالم عقلی بوده، در هنگام عودت و صعود نیز خود، از ادناس بشریت (چیزهایی که مردم را پست و کوچک می‌کند) رستگار، و آزاد کننده‌ی دوستان از آتش، جوهره‌ی قدسیه شیرین ثمر شجر معرفت و یقین و سترگ، سیده نساء عالمین است که قدر مراتب فضائلش معروف و مثوای جسد عنصریه‌اش مجهول است، نور دیده‌ی حضرت رسول صلی الله علیه و آله به نام نامی و لقب گرامی زهرای بتول علیها الصلوه و السلام. 

 

*وجود مطهر حضرت فاطمه سلام الله علیها، 9 اسم مبارک دارد که هر نام از اسماء اعظم است.  2 نام مبارک آسمانی : زهرا سلام الله علیها و منصوره سلام الله علیها است و 7 نام مبارک دیگر زمینی: فاطمه سلام الله علیها، بتول سلام الله علیها، صدیقه سلام الله علیها، محدثه سلام الله علیها، زکیّه سلام الله علیها، طاهره سلام الله علیها و راضیه سلام الله علیها می‌باشد.

 

*نام مخصوص ایشان، فاطمه سلام الله علیها می‌باشد و نامی است که از نام فاطر خداوند عزّوجلّ برگرفته شده است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حدیثی این مطلب را به دختر خود خبر می‌دهد؛ قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم لِفاطمة: شقّ الله لکِ یا فاطمه اسماً مِن أسمائه فهو الفاطر و أنت فاطمه[14]( پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمودند: خداوند برای تو نامی که از نام‌های خود مشتق گردیده، قرار داده است زیرا نام او فاطر است و تو فاطمه هستی). وجود مقدسش، واسطه خلقتست.

"فطرت الله التی فطر الناس علیها": این معنای فطرت با نام فاطر کاملا مطابق است که یا فاطر بحق فاطمه[15]. در تجلی عام در نهایت تجلی، رب یعنی فاطمه، یعنی الست بربکم، عهد مادر و عهد فاطمی است. الست بربکم به صورت ذاتی و مطلق، دلالت بر مقام حضرت مادر دارد. یعنی آنچه که در معنای اتمّ، از لفظ رب برداشت می‌شود، وجود حضرت ام ابیها، ام الائمه و الابرار، ام المؤمنین و وجود حضرت مشکوة عالم انوار است. ظهورات از بسم الله الرحمن الرحیم است بخاطر همین زهرا شد، نور داد به همه جا! در تعریف نور در فلسفه آمده: النور ظاهرٌ لنفسه نُظهرٌلِغیره.

حضرت ام ابیها، او مادر است و به معنای مطلق رب و پرورش دهنده هر آنچه که در عالم است، می‌باشد. او ام الائمه و الابرار است، هر آنچه که در عالم است پرورش یافتگان ائمه هستند، "...نحن صنائع ربّنا و الخلق بعد صنائعنا...[16]"

 

از القاب خانم دوعالم؛ برزخ بین النبوة و الولایة است. و واسطة قلادةُ الوجود. و نقطة دائرة المفاخر است. این القاب که از مفاخر معانی عالم اسرار است تا حدودی گنج اسرار وجودی خانم سلام الله علیها را بیان می‌کند:

 

*1)اینکه ایشان برزخ بین النبوة و الولایة است یعنی همانطورکه قبلا بیان شد وجود مبارک خانم سلام الله علیها، عنصر اصل شجره طیبه است. درواقع آن عنصر حیات است که تمام خزانه وجودی رسالت و ولایت را از ریشه تا تنه درخت و از آنجا به ظهور شاخه و برگ‌ها و درنهایت به گنج گل و میوه ظهور می‌دهد و این عنصر، بضاعت وجود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است و خزانه گنج تنه درخت که ولایت است و سرّ اینکه خودِ ریشه اسم حسن علیه السلام است و باطن میوه و ثمره، حسین علیه السلام. آنگاه بضاعت وجودش در شهادت حضرت محسن علیه السلام است که به شهادت، سفره احسان پروردگار عالم را در بیت فاطمه سلام الله علیها و امیرالمؤمنین علی علیه السلام تا قیامت می‌گشاید. 

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: بینهما برزخٌ لایبغیان[17]؛ (میانشان حجابی است تا درهم آمیخته نشوند). درواقع برزخ بین دو دریاست که معنا می‌شود دریای رسالت و دریای ولایت. آنگاه از میان این دو بحر که بواقع بحار جان‌ها می‌باشد و اسرار ظهور حیات همه‌ی هستی در دنیا و آخرت بیرون می‌آید؛ یخرج منهما الؤلؤ و المرجان[18]. لؤلؤ و مرجان کنایه به وجود مبارک امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام است.

درحقیقت همانطورکه ظاهراً هر خانمی صاحب حمل می‌شود، برزخ بین عالم بالا و دنیا می‌باشد. زیرا وجود خانم‌ها، محل کارخانه صنع خداوند کریم است! پس زن به جلوه‌ی وجود مبارک خانم دو عالم سلام الله علیها، واسطه خلقت می‌شود از خزانه‌ی عالم بالا به ظهور در دنیا!

 

پس آنچه ظهور می‌شود و حی می‌شود و صورت مخلوقی دارد (در دو دنیا)، به وجود مبارک خانم سلام الله علیها است که دردانه و ملیکه‌ی دو جهان می‌باشد. چنانچه آیه اول سوره مبارکه نساء می‌فرماید: ...خلقکم مِن نفسٍ واحدةٍ و خلق منها زوجها و بثَّ منهما رجالاً کثیراً و نساءً .( خداوند می‌فرماید: آن که شما را خلق کرد از یک نفس واحده و از آن یک تن خلق کرد زوج‌ها را و خلق کرد مردان و زنان بسیار).

 

حضرت در تمام عالم وجود، حکومت برزخی دارد. مثل اینکه هر سال از عمرمان را ظاهرا در یک سال زندگی می‌کنیم درحالیکه دو سال است: یکی سال شمسی با خصوصیات خودش و یکی سال قمری با خصوصیات خودش و بواقع هرگز این دو با هم مخلوط نمی‌شوند.

درواقع سال قمری در سال شمسی می‌چرخد زیرا 11 روز کمتر از سال شمسی است. پس مثلا ماه مبارک رمضان گاه در تابستان و گاه در پاییز و زمستان و گاه درعید نوروز است و خلاصه هرگز موقعیتش تغییر نمی‌کند. بندگان زرنگ خداوند یکتا از این دو سال که هر کدام دو دریای رحمت الهی هستند و برزخ بین آنها، هر دو را بخوبی در جایگاهشان جلوه می‌دهد، باید میوه لؤلؤ و مرجان بدست بیاوند؛ درواقع باطن اعمال حسنی و حسینی علیهم السلام!

خوب دقت کنید! ما دائماً در گردش شب و روز هستیم که هرگز با هم مخلوط نمی‌شوند و خداوند می‌فرماید: یولج اللّیل فی النهار و یولج النهار فی اللّیل[19]. برزخ بین نور و تاریکی شب کیست؟! که همه در گردش آسمان‌ها و زمین است و صاحب نور خلقتش فاطمه زهرا؛ سیدة النساء العالمین است.

پس دنیا، عالم اضداد است. آن کسی که میان‌دار باطن برزخی است که هرگز حق و باطل، خیر و شر، نور و ظلمات و امثال آن با هم آمیخته نمی‌شوند، صاحب برزخ است. پس اوست که در مقام حضوری و ظهوری و ولایی باید بین در و دیوار خانه‌اش که بیت‌الله حقیقی است پرده‌دار و خط نگهدار، حریم‌دار، حافظ حدودالله و حافظ حدود ولایت و رسالت باشد. پس درحالیکه امیرالمؤمنین علیه السلام در خانه است، اما باید اقدامی نکند!

 

*2)واسطه قلادة الوجود یعنی: قلاده، حلقه‌ی وصل کننده عوالم وجودی به قرب الهی و  وصل کننده ولایت و رسالت و همه‌ی وصل‌ها تا قیامت است. اینجا در بیتی است که در حدیث کسا، خانم را به این لقبِ نقطة الدائره المفاخر می‌خواند. او مرکز دایره است و وصل کننده مرکز به محیط و تمام مساحت است که خداوند متعال این خانواده را به جبرئیل امین علیه السلام اینطور معرفی می‌فرماید: هم فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها صلوات الله علیهم اجمعین

 

*3)نقطة دائرة المفاخر یعنی:

حال از نگاه دایره مهندسی خلقت، می‌دانیم تمام عالم به شکل دایره است و همانطورکه در ابتدا بیان شد عدد ابجد کلمه دایره =220 است که برابر با عدد ابجد نام مبارک خانم؛ طاهره سلام الله علیها می‌باشد و در جایگاه عددی هم با هم برابر هستند دایره= طاهره= 40  (یعنی اربعین) می‌شود.

از آنجاکه سقف اعداد تا 9 است، تمام دایره خلقت از نقطه مرکز تا کمان به شعاع 9 کشیده شده و خانم سلام الله علیها شعاع دایره‌ی زندگی مبارکش، 9 سال در بلوغ بیت رسالت است و 9 سال در بلوغ بیت ولایت. اینجاست که باید خوب متوجه شویم زندگی وجود مبارکش که به 2 تا 9 سال ظاهر می‌شود و 18 سال را نشان می‌دهد و عدد 18 برابر با کلمه حی[20] (صفت ذاتی پرودگار عالم) است.

درواقع بلوغ 9 به اضافه 9، قطر دایره و درواقع بزرگ‌ترین وتر دایره را نشان می‌دهد. آنچه باید دیده شود مساحت و محیط این دایره است که رمزی را باید در خود نهفته باشد تا نمایان شود! 

 

قبلا توضیح داده شده که حضرت فاطمه سلام الله علیها هم سومین وجود در مرتبت خلقت نوری در عالم اسرار است و هم در ظهور حقیقت کوثر که جان الف‌بای خلقت است؛ یعنی ظهور آب کوثر. عدد ابجد کلمه آب=3 است چنانچه خداوند کریم می‌فرماید: و جعلنا من الماء کل شیء حی[21]. خوب دقت کنید! و در حدیث قدسی آمده که خداوند اگر زهرا سلام الله علیها را خلق نمی‌کرد، وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت علی علیه السلام را هم خلق نمی‌کرد[22]. پس اوست که اُم ابیهاست.

*معنایی که از نام مبارک فاطمه سلام الله علیها شده این است که این اسم، مشتق از فـَطم است (به معنی فصل جدایی می‌باشد) که وجود مبارکش، استثناءِ عالم خلقت است. و درواقع دوستداران و پیروان واقعی حضرتش هم از گناه و بدی‌ها و آتش جهنم جدا می‌شوند. پس بالاترین منصب بنده به درگاه خداوند در مرتبه اول، فاطمی شدن می‌باشد.

*اگر نام زیبای فاطمه(س) را به صورت 3 بخش بنویسیم یعنی:

(فا)  (ط)  (مه)، و عدد ابجد هر بخش را محاسبه کنیم، در آخر به 3 تا 9 می‌رسیم: ( فا=81 و 9=1+8)    (ط=9)     (مه=45 و 9=5+4) که همان رفیع الدرجات(=999)[23] است. و 3 تا 9 تا هم می‌شود 27 (27=9×3)! که برابر است با جایگاه عددی کلمه سجده و عدد ابجد کلمه طول[24]. و خداوند متعال، خود را ذی الطول یعنی صاحب طول معرفی می‌کند. پس مجرای طول، رسیدن همه‌ی برکات صاحبِ جواد العالم العقلیه؛ فاطمة الزهرا؛ سیدة نساءالعالمین است.

اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم

 

از طرف دیگر 3 تا 9؛ درواقع نُه به حروف هستند(چون در باطن حروف نامِ خانم نهفته‌اند) و عدد ابجد کلمه نُه=55 است و 3 تا 55 تا می‌شود 165 که برابر با عدد ابجد لا اله الا الله است! [25] و جایگاه عددی حروفِ نُه=19 که 3 تا 19 تا می‌شود 57=زن![26]

*از جنبه دیگری هم می‌توان نام مبارک فاطمه سلام الله علیها را شرح داد:

اسم مبارک و فوق عرشی و احدی فاطمه سلام الله علیها از پنج حرف تشکیل شده که مشیر به خامس آل عبا صلوات الله علیهم اجمعین است.

"فا" ی نام فاطمه سلام الله علیها اشاره به حضرت ختمی مرتبت دارد چراکه عدد ابجد حرف ف=80 و برابر عدد ابجد کلمه "وجه الله"[27] است که اگر با عدد 12 که تعداد ائمه اطهار علیهم السلام است، جمع شود حاصل آن 92 می‌شود که برابر با عدد ابجد نام مبارک محمد صلی الله علیه و آله و سلم است[28]. دلیل این تجمیع آن است که در حدیث معصوم فرموده است: اولنا محمد اوسطنا محمد آخرنا محمد کلّنا محمد صلی الله علیه و آله و سلم فلا تفرقوا بیننا[29].

"الف" نام فاطمه سلام الله علیها معرف مقام احدی فاطمی است که فطم الخلق عن کنه معرفتها. الف در حروف، بی اسم و رسم و بسیط است و آن جناب در نماز به قیام علاقه داشت و چون به نماز می‌ایستاد از او نور سیاه که نور ذات است، تشعشع می‌کرد.

"طا" ی نام فاطمه سلام الله علیها مشیر به امیرالمؤمنین علیه السلام است که چون بین طا و الف نکاح واقع شود (طا+الف) 121 می‌شود که برابر با عدد ابجد "یا علی" است[30]. در حدیث است که اگر حضرت علی علیه السلام؛ نبود هیچ کفوی برای حضرت فاطمه سلام الله علیها نبود؛ لو لا علیٌّ ماکان لفاطمة کفواً ابدا.[31]

"میم" نام فاطمه سلام الله علیها مختص به امام حسن مجتبی علیه السلام است. چون عدد ابجد "امام حسن"[32]  برابر 200می‌شود و امام حسن علیه السلام فرزند حضرت فاطمه و علی علیهما السلام است. لذا عدد ابجد میم بصورت بسیط (میم+یا+میم=191) را با ط(=9) جمع کنیم، 200 می‌شود.

"ها"ی فاطمه سلام الله علیها متعلق به امام حسین علیه السلام است که خامس آل عبا است. عدد ابجد نام مبارک حسین[33]=128 را اگر با هاء(=7) جمع کنیم، 135 می‌شود که برابر با عدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها است.

صورت عرشی خانم سلام الله علیها

حدیث قشنگی است درباره بخشش گردنبند و گوشواره حضرت زهرا سلام الله علیها در عالم اسرار در سفر معراج پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم فرمودند در ساق عرش نظر کردم و دیدم تمام عرش زینت گرفته بود به جمال زیبای زهرا سلام الله علیها؛ در گوش‌های او، دو گوشواره و یک گردنبند به گردن ایشان بود که به 9 حلقه مزیّن بود؛ ایشان دو گوشواره را فرمود که "ابا محمد الحسن"علیه السلام و"ابا عبدالله الحسین" علیه السلام است و حلقه‌های گردنبند، 9 ذریه امام حسین علیه السلام است.(صلوات الله علیهم اجمعین)

 

درواقع باطن زیبائی‌های وجود خودِ خانم است که زینت وجود مبارکش شده است. پروردگار عالم در آیه آخر سوره مبارکه بقره می‌فرماید: "لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت" یعنی "هر اعمالی که از حاصل عمرتان کسب می‌کنید بر وجود خودتان ظاهر می‌شود". دو گوشواره خانم سلام الله علیها هم که یکی "ابا محمد الحسن" علیه السلام است زیرا آنچه وحی الهی به پدر بزرگوارش صلی الله علیه و آله و سلم رسیده ایشان بدون کم و کاست از حضرت شنیده و به طور حسن (یعنی بهترین وجه) در وجود مبارکش اثر کرده و عمل کرده است. در حلقه گوش دیگر "ابا عبدالله الحسین" علیه السلام است زیرا آنچه شنیده و تاثیر کامل کرده، به صورت عبادت خالصانه و زیبا برای پروردگارش به عمل آورده و بندگی کرده و نام مبارک "اَمَة الله" را دریافت کرده است.

 

 تعریف علم حضرت زهراسلام الله علیها

نکته مهم پُری ایمان وجود مبارکش است که چنانکه ایمان، نور است و حقیقت آن، علم. وجود مطهر فاطمه زهرا سلام الله علیها که خوارق عادات ( پاره کننده عادتها) و علم به مغیبات(یعنی غیبها) و فوز به درجات نیز از ایشان به ظهور رسیده. چه ایمان، همانا تصدیق حقایق عن القلب است (یعنی باطن قلب) و اعلی درجه آن عبودیتی که فرموده‌اند العبودیة جوهرة کُنهها الرّبوبیة .

درواقع علم حضرت زهرا سلام الله علیها نیز منشأش همین ایمان کامل و عبودیت محض است تا بجاییکه خودش از آن علم بی پایان به مولا گزارش می‌دهد که من علم ما کان و مایکون و ما هو کائن و مالم یکن الی یوم القیامة حین تقوم الساعة را آگاهی دارم. یعنی علم آنچه بوده و آنچه می‌شود و آنچه هست و آنچه را که تا روز قیامت در علم الساعة و چگونگی آنرا که هیچ کس نمی‌داند، را می‌دانم (به علم خداوندی) و فرمود یا ابالحسن المؤمن ینظر بنور الله تعالی[34]  یعنی مؤمن کامل نظر به نور خداوند متعال می‌نماید.

 

درنتیجه حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها با آن وجود ایمانی محض از بَدو تا ختم را داراست بطوری که آن علم منزه از زمان و مبرّا از مکان و نیز علم به امور نشدنی‌ها را به خود اختصاص داده است و این امور، فوق طورِعقل جزئیه ماست. که مصحف فاطمه سلام الله علیها، گنجینه علم مایکون ائمه طاهرین علیهم السلام است. همان کتابی که بعد از پدرش توسط جبرائیل امین علیه السلام بطور مستقیم و مداوم بر آن حضرت نازل شده و امیرالمؤمنین علی علیه السلام آن را مکتوب فرموده‌اند.

فلذا بعد از قرآن مبین، سومین خزانه علوم ائمه علیهم السلام محسوب می‌‍‌شود و مابقی آن خزائن مکنون علمی، جفر و جامعه است. حالا درس مذکور که در دایره خلقت گفته شد را خوب درک کنید!

چنانچه یکی از القاب مبارک خانم سلام الله علیها به صاحب الدولة الزهراء سلام الله علیها مشهور می‌شوند. و نیز به جهت عام آن مکرمه مجلله بر جمیع ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین حجت کبرای حق می‌باشد. آنجا که امام عسکری علیه السلام فرمودند: نحن حجة الله علی خلقه و جدتنا فاطمه حجةٌ علینا[35]. بنابراین امام باقر علیه السلام مادر معصومشان را برای تمام مخلوقات به عنوان مقام بلند و ارجمند مفروض الطاعه معرفی می‌فرماید: لقد کانت علیها سلام مفروضة الطاعة علی جمیع من خلق الله  من الجن و الانس و الطیر و الوحش  و الانبیاء و الملائکه.[36]  

*علامه مجلسی رحمة‌الله در کتاب جنة العاصمه می‌فرماید :

فطمتک بالعلم، ارضعتکَ بالعلم استغنیت و فطمت یعنی تو را به علم شیر دادم تا اینکه بی نیاز شدی و باز گرفته شدی . { زیرا به سبب علم و دانش آن بزرگوار ، خداوند او را از دیگران ممتاز گردانیده!}

و بوجه دیگر فرموده: و قطعتک عن الجهل بالعلم یعنی به سبب علم تو را از جهل  بریدم. ( فاطمه یعنی نور محض که هرگز ظلمت جهل در او راه ندارد )

و جعلت فطامک من اللبن مقروناً بالعلم . کنایه : عن کونها فی بدو ِ فطرتها عالمة بالعلوم الربانیه یعنی باز داشته شدن تو از شیر را به سبب علم قرار دادم. کنایه از اینکه در ابتدای خلقت، عالِم به علوم ربانّیه بوده است.

و در صورت معنای زیبای دیگر؛ فطمت را (در باب تفعیل) معنا می‌کند: جعلتک قاطعة الناس مِن الجهل یعنی تو را جداکننده‌ی مردمان از نادانی قراردادم. یا به این معنی باشد: لمّا فطمها مِن الجهل فهی تفطّم الناس منه؛ یعنی هنگامیکه او را از نادانی جدا ساخت، پس او هم مردم را از آن جدا می‌سازد.

 

چه، آن بضعه احمدیّه و دوحه محمدیّه صلوات اللهعلیهم اجمعین در مقام اطاعت ذات اَحدیت، به معنا رسیده است که به ایشان حدیدة المحماة یعنی آهن تفته؛ آهن سرخ شده ( کنایه از رسیدن به شدت اطاعت حدودالله و خالصانه) و او مثل اعلای الهیه می‌باشد.

پس در مقام علم و ذات علوم ، همه‌ی علوم در شیر او، و همه در بطن درخت طیبه به همه‌ی اعضای درخت تا شاخه و برگ و میوه‌هایش، عالم را منوّر کرده است. چنانچه حضرت، سِمَت قیّومیّتِ دینِ حنیف اسلام را به خود اختصاص داده. چنانچه در تأویل آیه مبارکه که خداوند فرمود: "...و ذلک دین القیّمه[37]"، آمده دین القیمه هی فاطمه علیها سلام و ذالک دین القائم علیه السلام.[38]

 

*نکته مهم: حالا خوب فکر کنید اگر امروز علم اینترنتی و دیجیتالی و علوم کامپیوتری همه‌ی فضا را در اقصی نقاط عالم و در نهایت علوم آسمانی _ زمینی _دریایی و در بطن کوهها و معادن و زیر زمین و ... پر کرده است. و ارتباط همه را اینچنین با سرعت به ما می‌رساند و امواج چه رادیویی و چه بصورت ماهواره‌ای در خدمت بشر ظاهر شده است. در بطن این علم؛ همان گنج ملکوت حروف و اعداد است و در عالم وجود همان خزانه سِرّ مستودع  که به لطف خداوند با بهم پیوستن حروف، ملکوت معنی و همه علوم به خواست خداوند ظاهر می‌شود. و ارتباط بی سیم ولایت، اصل ظهور علمی هستند که در اختیار ماست!

 

عصر ارتباطات معانی رسیدن به مهندسی معنوی خلقت در گنج نور اُم المظاهر، اسرار آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین؛ فاطمه زهرا؛ سیده نساء العالمین است! و در ظهور وجود حجت برحق خداوند؛ امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ولایت کبری اوست. چنانچه اصل ارتباط قلبی است. که شما در هر جا باشید می‌توانید با وجودهای مبارک ارتباط بگیرید. چون این عزیزان، کامل علوم و کامل احاطه وجودی و کامل حقیقت حروف و کلمات و اعداد و باطن گنج قرآن هستند که پیوسته و بلاانقطاع به گنج ذات اقدس الهی وصل می‌باشد و همه‌ی عالم خلقت الی یوم القیامت (از همه نظر) ریزه خوار سفره پربرکتشان هستند.

یعنی تمام علومی که بدست بشر کشف می‌شود (درواقع همه علوم)، از بطن ولایت بدست ما می‌رسد {که خزانه ولایت؛ امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف است}. زیرا ما به هر مرتبه علمی که می‌رسیم پرده‌ای از گنج علمی خزانه ولایت برای ما گشوده می‌شود!

 

اسرار عدد 7 و وجود مبارک حضرت فاطمه سلام الله علیها

*سه نکته قابل توجه برای عدد 7 می‌باشد:

1)خداوند کریم کلام مبارکش را در 114 سوره به قلب مطهر پیامبرصلی الله علیه و آله نازل فرمود که در حدیثی از ایشان آمده است که کلّ قرآن در سوره مبارکه حمد جمع است . و سوره مبارکه حمد، 7 آیه دارد! و به 10 نام خوانده می‌شود که یکی از نام‌هایش، اُم الکتاب است {جالب اینکه یکی از القاب حضرت فاطمه سلام الله علیها هم اُم الکتاب است!} و کتاب مبین می‌باشد.

 

2)اگر اعداد 1 تا 7 را با هم جمع کنیم 28 می‌شود (28=7+6+5+4+3+2+1) و عدد 28 برابر با جایگاه عددی حرف غ به عدد ابجد 1000است که حروف غین همان حروف نام مبارک غنی خداوند است( قبلا توضیح داده شد).

ولی منظور از بیان این مطلب این است که خانم زهرا سلام الله علیها که از انوار مطهرش 7 طبقه آسمان و 7 طبقه زمین خلق شده، وجود مبارکش تجلیِ نام مبارک غنی خداوند است. و عدد 1000 به حروف(هزار)، برابر با حروفِ زهرا سلام الله علیها است و هم معنی کوثر که خیر کثیر است و همه ‌سرمایه‌ی هستی و تمام زیبایی‌ها و خیرات و خوبی‌هاست.

 3)و آنچه در دنیا و آخرت هست از اوست. چنانچه در سوره مبارکه حجر[39] آمده که قرآن "سبعاً مِن المثانی و القرآن العظیم" است و درواقع قرآن، 2 تا 7 تاست و تمام آسمان‌ها و زمین هم 2 تا 7 تاست. درحالیکه تمام ظرف زمان که شد مادر عمر همه‌ی مخلوقات، در 7 روز هفته غرق است و هر سال 52 هفته دارد که برابر با عدد ابجد کلمه حمد[40] است!

 

*حالا برای درک بیشتر منزلت حضرت زهرا سلام الله علیها، خوب دقت کنید که عالم بالا و عالم زمینی در دو قوس قرارمی‌گیرد که جوهرِ آن، فاطمه سلام الله علیها است! چنانچه عالم به صورت دایره است و اسم آسمانی خانم، زهرا سلام الله علیها و نام زمینیِ ایشان، فاطمه سلام الله علیها است. پس ظرفِ آفرینش در زمین، ظهوردهنده‌ی انوارِ زهراییِ عالم بالاست!!!

بنابراین اینجا فاطمه سلام الله علیها، مرآتی است که هیچگونه ظلمت و گناه و ناپاکی و ضلالت و گمراهی و آتش جهنم و بدی و پلیدی و شر در آن راه ندارد. زیرا همانطور که در دنیا، اصول علم عکاسی و ظهور عکس این است که تصویر با نور بالا به صفحه‌ی حساسِ فیلم منتقل می‌شود، اما ظهورش در تاریکخانه‌ی عکاسی است. و دنیا هم،  جایگاهِ لیل است و حضرت فاطمه سلام الله علیها؛ حقیقتِ لیل است و اوست که بقول امام صادق علیه السلام، لیله قدر می‌باشد.

 

*اما نکته دیگر اینکه خداوند متعال در سوره مبارکه فصلت می‌فرماید[41]: خلق الارض فی یومین { یعنی خلق فرمود زمین‌ها را در 2 روز } و در آیه 12 همین سوره مبارکه می‌فرماید: فقضـٰهنَّ سَبع سماواتٍ فی یومین... { و آنگاه 7 آسمان را در دو روز پدیدآورد}. در علم اعداد، عدد 2 زوج محسوب می‌شود و خداوند کریم تمام مخلوقاتش را در زوجیت خلق فرموده و این عدد، پایه کثرات در دنیا و آخرت است.

*چنانچه کتاب آسمانی ما؛ قرآن کریم هم با حرف ب شروع می‌شود که عدد ابجدش 2 است {پس وقتی به فرموده پیامبرصلی الله علیه و آله تمام محتوای سوره مبارکه حمد در بسم الله و همه در حرف ب جمع است، یعنی خیلی مهم است(ب=2)!}

 

*در علم جدید مخصوصا کامپیوتر پایه اعداد بر 2 عدد است: صفر و یک که اسرار زیبایی در خود نهفته دارد!  خوب دقت کنید: اگر عدد 2 را بر 2 تقسیم کنیم جواب می‌شود یک و باقیمانده‌اش صفر می‌شود حال یک صفر داریم و یک عدد 1 .          2       2

                           1      0 

برای خواندن از سمت راست می‌خوانیم که می‌شود عدد 10 و به عربی عشر خوانده می‌شود. و در کتاب راز دنیا توضیح کامل داده شد که عالم دنیا در عدد 10 غرق است؛ کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا.

 

اما برای 7 آسمان و 7 زمین : پس خداوند اولا با جمع عدد 1 تا 7 می‌خواهد بندگانش را از دامن مادرِ دو عالم و از گنج محبت رحمانیت و رحیمیتش، در دنیا و آخرت غنی کند {پس چقدر باید شاکر و حامد مولای مهربانمان باشیم؟!}

ثانیاً اگر عدد 7 را بر 2 تقسیم کنیم، خارج قسمت 3 و باقیمانده 1 می‌شود، و در ادامه اگر 3 را هم بر 2تقسیم کنیم خارج قسمتش 1 وباقیمانده‌اش هم 1 می‌شود که وقتی کنار هم قرار دهیم 111 می‌شود:                         2    7

                                                                                                                     2    3    1            

                                                                                                                    1     1

اینجاست که به این علم زیبا، گنج وجود خانم را بهتر متوجه می‌شویم. چراکه عدد ابجد کلمه نسا برابر111 می‌شود و کلمه نسا برابر با حروف الف[42] (=111) گنج خزانه علوم و حروف است (قبلا توضیح داده شده است). پس با دقت مطالعه کنید تا بتوانیم علم روز را با احادیث نورانی معصومین صلوات الله علیهم اجمعین مطابقت دهیم و بهتر بفهمیم و انشاءالله پیرو صادقی باشیم.

میزان عددی در اسم زن(حقیقت این اسم در وجود خانم فاطمه سلام الله علیها است)

کلمه زن: که در قرار گرفتن ترازوی زُبُر(یعنی اصلِ جنس) و بیّنه( یعنی وزنه‌ی هم ترازمقابل جنس) با هم برابر است. کلمه زن به صورت بسیط زا+نون خوانده می‌شود: زا{ زبر= ز(7)، بینه= ا(1) } + نون { زبر=ن(50)، بینه=ون(56)} _ {زبر: 7+50=57} = {بینه: 1+56=57} پس جمع زبر و بینه اسم زن 114 می‌شود (114=57+57) که برابر است با تعداد سوره‌های قرآن و خانم فاطمه سلام الله علیها؛ کوثرعالم و جانِ کلّ قرآن است.

*این کلمه یکی از زیباترین معانی از نظر ظاهر و باطن را در بردارد که اگر زنان بدانند و خود را بشناسند، به وجود زن بودن خود افتخار می‌کنند. عدد ابجد کلمه زن =57 می‌باشد. عدد 57 برابر 3 تا 19 تاست. جایگاه انسان کامل و بلوغ خلقت درحقیقت 9 و عالم قرب در جایگاه عددی اسم اول=19 که برابر با عدد واحد=جایگاه عددی نُه (به حروف)است[43]. و عدد ابجد حروف نوزده=72= سجده[44]  و 9= 2+7 می‌شود.

 

*عدد ابجد و جایگاه عددی اسم مبارک حوا سلام الله علیها با هم برابر است و 15 می‌شود!

جالب‌ اینکه جمع ارقام 15 برابر با 6 می‌شود (6=5+1)، درحالیکه می‌دانید دنیا از نظر جنسیت، مؤنث مجازی است و خداوند کریم می‌فرماید که آسمان‌ها و زمین را در6 روز خلق کردم (خلق السموات و الارض فی ستة ایام[45]).

پس سِرّ زیبای خلقت جسمانی، در وجود حضرت حوا سلام الله علیها که منشأ و اُّمّ جسمانی همه‌ی انسان‌های دنیاست، ظهوردارد. درحالیکه در عالم سِرّ الاسرار کائنات، آنجا که فقط یک نور، خالق بی‌همتا را تسبیح و تکبیر و تحلیل و تحمید می‌کند؛ نورٌ واحد پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین است، در آنجا جمع کننده 1 تا 5 که می‌شود 15، وجود مبارک حوّای روحانی؛ خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها است که محوریت خانواده مطهر آل الله را فرمودند: هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها!

 

*قابل ذکر است که در دنیا، بلوغ جسمانی خانم‌ها به 9 سال و بلوغ جسمانی آقایان 15 سال است. حال خوب فکر کنید! از آنجا که خداوند آنچه را که خلق نموده کامل و بدون نقص از وجود سبحان خود که پاک و منزه از هر عیب و نقصی است، جلوه داده است پس در دنیا به عکسِ عدد خلقت در عالم بالا، عدد بلوغشان ظاهر می‌شود. چنانچه اگر عدد 15 بلوغ دنیایی آدم علیه السلام با عدد خلقتی ایشان که 9 بود جمع شود عدد 24 که جامع جمع تمام زیبایی‌های عالم است به عنوان خلیفة الله ظاهرمی‌کند { دستور احکام برای بلوغ مردها، چون فرزند آدم علیه السلام هستند} و اگر عدد 15 که بلوغ خلقتی حضرت حوا سلام الله علیها است را با 9 که بلوغ  دنیایی ایشان است جمع کنیم 24 می‌شود یعنی همان جمع جمیع زیبایی‌های عالم به عنوان خلیفة الله![46]

 

تعریف کلمه زن از نظر حروف

حروف کلمه زن:  1 حرف (ز)، آخرین حرف راز و (ن) همان نون ساکن وجود است که در عین پنهانی، آشکار و در عین ظهور، غایب است!

عدد ابجد حرف (ز)= 7 است که آن کتاب هستی است {کلّ باطن قرآن در7 آیه(سوره حمد) و7 حرف(بسم الله سوره حمد) است} آسمان‌ها 7 و زمین نیز 7 است، 7 نفس و 7 روز هفته و ... .

*دنیا از جنس ماده است پس آخرت هم، که گیرنده است و زاینده، ماده است. نکته‌ای در ماده است، نزول کتاب هستی زندگی(7)، در دنیای ماده نازل شده و در اینجا خوانده و عمل می‌شود و زایش آثارش برای هر شخص الی یوم القیامه است. شاید به همین دلیل است که ماده، خیر کثیر است و خیر ماندنی!

 

*حرف "زا": حرف (ز)، ازحروف جهریه است و باید با صدای بلند ادا شود(مثل خواندن سوره مبارکه حمد در نماز صبح و مغرب وعشا). از حروف ظلمانی است، طبیعتش بادی غربی، از دسته‌ی حروف مائیه (آبی) و ملک آن سرفائیل است. لازم به ذکر است که رنگ آبی متعلق به فاطمه زهرا سلام الله علیها است (در کارشناسی رنگها، اصل رنگ آبی  در دنیا نیست و دو رنگ شبیه یا نزدیک به رنگ آبی وجود دارد).

 

بنابراین حقیتِ دنیا، لیل است و مظهر سکون و آرامش و زن هم خود، چون ستر است و در حجاب ظهور دارد، باطنِ لیل می‌شود و او هم باید مظهر سکون و آرامش باشد. پس سکون در سکون، می‌شود صدای جهر او !

و این در تعریف حرف "ز" از کلمه زن بود و چون "ز" از حروف ظلمانیست و نون از حروف نورانی { جالب است که هر سه حرف نون (ن‌ون) هم نورانی هستند}، ظلمت همان حجاب است که بر ظاهر نون نورِ وجود زن پوشیده می‌شود تا در جایگاه بندگی خویش تجلی کند(ن، باطن جمال اوست).

 

*حرف( نون) : حرف نون از حروفی است که در بیشتر کلمات قرآن قرار گرفته و بیشترین حرفی است که در کتاب آسمانی به صورت ظاهر و تنوین نوشته شده‌است و با خود سِرّ معانی را اظهارکرده و نون به معنی جوهر و دوات، خیرات و گنج‌های وجود قرآن را ظهور داده‌است و شاید خود، جوهر کلام الله است.

در اسرار حروف، نون در جرگه‌ی عارفان بنام، و خاص حرف نون(آیت‌الله) است و ملک آن حولائیل است، طبیعتش خاکی جنوبی و از دسته حروف آسمانی یا هوائیه است.

 دو حرف در حروف عربی دو مخرج تلفظی دارد: (ن) و (م)؛ یک مخرج در دهان و یک مخرج در بینی که به آن غُنّه می‌گویند و حرف (ن) یکی از استثناهاست، که درحالیکه نوشته نمی‌شود ولی خوانده می‌شود یعنی بصورت تنوین می‌آید (صورت زمینی‌اش حرفِ ن است و صورت آسمانیش؛ تنوین است) و پشت تمام حروف الفبا کار می‌کند؛ پشت6 حرف حلقی(ح خ ه همزه ع غ) اظهار، پشت6 حرف(ی ر م ل و ن ) ادغام ، پشت یک حرف(ب) قلب به میم  و پشت 15 حرف(بقیه حروف) اخفا می‌شود. 

این حقیقت کلی درباطن، مخصوص بانوی دو عالم حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها می‌باشد و بقیه زنان درجلوه وجود ایشان قرار می‌گیرند. حال معنا را درک کنید و به این همه نعمت شاکر باشید!

جالب است که زیبایی‌های عدد 5 در عدد50 ظاهر می‌شود .عدد ابجد حرف ن=50 است که برابر با جایگاه عددی کلمه بهشت است. عدد ابجد کلمه "بهشت"= "707" که جمع ارقامش 14(14=7+0+7) و در نهایت 5 می‌شود(5=4+1). پس بندگان صالح خداوند در جایگاه بهشت قرار می‌گیرند بخاطراینکه گردنبند بندگی را با خود بردند و در جایگاه حروفی الفبا کلمه بهشت عددش "50" می‌شود یعنی حرف نون ساکن. و از طرفی عدد ابجد کلمه کُل=50 است، پس حرف ن، کُل را در بردارد.

جایگاه عددی حرف "ن" ="14" می‌باشد که جمع ارقامش 5(5=4+1) می‌شود که وجود مبارک حضرت فاطمه سلام الله علیها، ام الائمه علیهم السلام و ام ابیهاست. و برابرعدد حجاب می‌شود[47](حجاب=14). وقتی جایگاه یک بهشتی نون ساکن وجودش می‌شود آن، همان ریسمان "حبل اللهِ" چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است. که با اطاعت امر پروردگارعالم و شیعه و محب شدن اولیاء الله معصومین صلوات الله علیهم اجمعین به گنج وجود خود یعنی بهشت؛ محل رضای وجود خود که قلب خویش می‌باشد راه پیدا می‌کند، آنگاه در دنیا منقلب می‌شود، خانه خدا؛ کعبه دل تطهیر می‌شود و این همان نون ساکن است(ن=14 و 5=4+1) در جایگاه قلب که خود عدد "5" است(شکل ظاهری قلب هم مانند عدد 5 و حرف ه است) و در پشت اعمال روزانه از دید چشم، شنوایی گوش، زبان ، فکر، اعتقادات، مال، کار، وظایف مختلف، شب و روز و حتی در عبادات،به صورت اظهار، ادغام، اخفا ...کار می‌کند و قلب بودن خویش را آشکار می‌نماید!

عالم خلقت بر ( د ) وحدت وجود او خلق شده و حرف ( ن ) دنیا همانطور که گفته شد در جایگاه عددی حروف الفبا = 14 است یعنی همان سرّ عشر پس ولایت عددی 14 نور مقدس که منت پروردگار عالم است که بصورت جسمانی در دنیا حضور و ظهور پیدا کردند تا همه انسان‌های آزاده و عاقل را در ظلّ گنج الهی با شیعه و پیرو شدن وجودهای مقدسشان و نیز عمل به آیات قرآن  (حقیقت 14) به هدف خلقت یعنی خلیفة اللهی برسانند و در نتیجه انسان‌ها، بدون ظلمات حیوانی شوند و در ضمن ازنظر حروفی وعددی به حقیقت گنج الف وجودیشان در کلمه دنیا نایل شوند و نمره یک عدد الف خود را بستانند چون انسان نسبت به همه مخلوقات، درجه‌ی یک است ( اشرف مخلوقات است ) . اما به شرط امتحان عشر ؛ گذر از حرف (ی) دنیا با گرفتن مقام مهدویت

امیدوارم متوجه شده باشید که حرف نون ساکن در باطن کلمه دنیا،همان گنج 14معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است که ولایت مطلقشان از عالم سرّ در ارض دنیا اظهار می‌شود و تمام حروف خلقت از وجود ایشان به مفهوم و معنای واقعی خود می‌رسند. و انسان‌ها بالاخص در جایگاه انسانی که دارای اختیارند باید  شیعه و پیرو این عزیزان شوند تا اعمالشان در قیامت با ولایت و امامت این بزرگواران، مفهوم و معنای بهشت را دارا شود . والا جدایی از این عزیزان، جهنم است . قابل توجه که انسان از نظر زمانی و جسمانی، از نظر عمر گرانمایه‌اش و خلقتی، تمام رحمت‌های واسعه‌ی خداوندی پشت گنج نون ساکن و ثابت دنیا، بالفطره به او می‌رسد .

 

هر کس در قبر، باطن قلب وجودی خود را ظاهر می‌بیند و آنگاه قبر مؤمنان واقعی، جایگاه ظهور و بروز ایمان اشخاص زنده می‌شود؛ جای استجابت دعا و محل سجده به پروردگارعالم و خلاصه خانه طهارت و پاک شدن از گناه گنهکاران می‌شود. چون خوب قلب به میم شده و به رضای مولا رسیده است، او زنده است و نزد پروردگارش روزی می‌خورد و خلاصه باطن قبر در بهشت باز می‌شود که همان نون ساکن عمل است و همینطور جهنمیان در جهنم  که آنها هم به جایگاه قلب خود می‌رسند و متاسفانه آن باطن ، باعث عذاب خودشان است.

نون حقیقت ماده است که صفات و معانی و ظهورات مادی از آن ظاهر می‌شود. عدد ابجد کلمه ماده = 50 است و جایگاه عددی آن 23 می‌شود (5=3+2). 23 سال طول کشید تا پیامبرصلی الله علیه و آله  قرآن را تدریجاً برای هدایت مردم ابلاغ کند. دانشمندان می‌گویند که زاویه خورشید نسبت به زمین 23 درجه است تا در تمام سال دو روز مثل هم نباشد و فصل‌ها و تغییرات هوایی و جوی ظاهر شود. و روزی اشک که به عربی بکاء گفته می‌شود (عدد ابجد کلمه بکا=23 است) که برای قبولی توبه و ندامت ( توبه بهترین روزی انسان شده است) از گناه و اصلاح عمل و خضوع و خشوع به درگاه خداوند منان از چشم‌های ما سرازیر می‌شود و این اشک‌ها جهنم وجود را خاموش می‌کند.{جایگاه عددی حرف ث=23 است که عدد ابجدش 500 و ملکش حضرت میکائیل علیه السلام است که ملک روزی می‌باشد}

یکی از نام‌های مبارک قرآن، قاف است. و سوره‌ مبارکه قاف، پنجاهمین سوره از نظر ترتیب نوشتاری است که عدد 50=عدد ابجد(ن) و همانطور که نون ساکن پشت همه‌ی حروف کار می‌کند و بدون آن، حروف در جایگاه صورت معنایی خود قرار نمی‌گیرند، حرف (ق) هم در تمام موارد عمل به آیات الهی به عنوان تقوی، پشت تمام اعمال قرار می‌گیرد و صورت زیبای بندگی و خلوص را به انسان می‌دهد.

حرف (ق) به تنهایی یعنی نگهدار و معنی کامل را داراست، (ق) یعنی نگهدار و ریشه‌ی کلمه تقوی است. در دنیا هر ماده‌ای را می‌خواهند ماندگاری آن زیاد شود مثلا در مواد غذایی مواد نگهدارنده (ق) به آن اضافه می‌کنند، آهن را ضد زنگ می‌زنند، یخچال و فریزر نوعی نگهدارنده هستند و همینطور هر آفت زدایی برای وسایل گوناگون نگهدارنده است. خداوند کریم برای بندگانش می فرماید:"ذالک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین[48]" آن کتاب آسمانی هیچ شکی در هدایتش نیست فقط برای متقین.

وخداوند متعال انسان‌های متقی را در مرتبه‌ی عالی ایمان می‌داند و جایگاه متقیان مخصوص است "ان المتقین لفی علیین _ والعاقبة للمتقین". و بهشت جایگاه متقین است، برای آنها بلند مرتبه‌ترین مقام‌هاست. پس کسانیکه بخواهند اعمال و کردار خیرشان در قیامت دستشان را بگیرد و آنها را از عذاب الهی نگهداری کند تا در عالم آخرت غنی باشند، فقط باید تقوی پیشه کنند. پس باید در تمام اعمالمان از صبح تا شب و از شب تا صبح، حرف قاف را داشته باشیم تا آفات شیاطین و وسواس‌ها ، اعمالمان را ضایع نکنند تا در قیامت سالم به دستمان برسد و از ترس و هول لرزه‌ها و لغزش‌ها ما را حفظ کند.

 

همانطور که در دنیا غذای اصلی نان است به صورت عوام "نون " گفته می‌شود و برکت سفره است؛ عدد ابجد حروف "نون"= 106 می‌شود که 7=6+0+1؛ آیات سبعه و برکت قرآن سوره مبارکه حمد که هفت آیه دارد و یکی از نام‌های مبارک قرآن "ن" است که پروردگار عالم در سوره مبارکه قلم به "ن" قسم یاد کرده است "ن و القلم و ما یسطرون". عدد ترتیب فهرستی سوره مبارکه قریش در قرآن کریم، 106 است که برابر با عدد ابجد حروف "نون" می‌باشد.شاید به همین دلیل از معصوم علیهم السلام نقل است که برای اینکه غذای شما برکت کند، این سوره مبارکه را روی غذا بخوانید... . زیرا نون، برکت است!

بنابراین سوره مبارکه قریش پیام بسیار عمیقی در خود نهفته دارد! که اگر خانواده محترم پیامبرصلوات الله علیهم اجمعین از قبیله قریش است، امّت ایشان هم باید قریشی شوند تا از برکات وجودهای مبارک به اسم غنی و فتح واقعی در جایگاه وطن حقیقی یعنی بهشت؛ رضوان الهی و قرب نورانیش به روزی نور به وجود مبارکش؛ عند ربهم یرزقون نائل شویم. اللهم الرزقنا  

*یکی از زیبایی‌های این سوره مبارکه این است که همانطورکه خداوند متعال فرمود: "لایلاف قریش. ایلافهم رحلة الشتاء و الصیف"؛ "برای اینکه قریش با هم انس والفت گیرند. الفتی که در سفرهای زمستان و تابستان برقرار بماند". آن روز هم که عالم مثل برف زمستان؛ مثل پشم ریسیده شده پخش می‌شود، آن روز خیر و برکت برهمه‌ی عالمیان ظاهر می‌شود.همانطورکه برای تغذیه در دنیا برکت است، ساعتی که آن غذا که روزی است هم زیرورو می‌شود، پس برکت آن برای مؤمنان ظاهر می‌شود.

و در ادامه می‌فرماید: "فلیعبدوا ربّ هذا البیت. الذی اطعمهم مِن جوع و آمنهم مِن خوف" ؛ "پس باید یگانه خدای خانه کعبه را بپرستند.که به آنها هنگام گرسنگی، طعام داد و از ترس خطر آنان را ایمن ساخت". پس نتیجه آن که قوه‌ی آن غذا باید بندگی خداوند شود.

آن روزی نتیجه‌ی رزق رحمانیت بر همه آشکار می‌شود، که به صفت رحیمیت پروردگار عالم، روزی رحمت را تا قیامت دریافت می‌کند که آنجا؛ وطن حقیقی و رزق حقیقی است و این است که عدد ترتیب نزول این سوره مبارکه به قلب مطهر پیامبرصلی الله علیه و آله 29 است[49]! والله اعلم 

 

 و جایگاه عددی حروف "نون"= 34 می‌شود(7=4+3) و "34" برابر عدد ابجد کلمه "دل" است. و این بدان معناست که کتاب حق در دل انسان باز می‌گردد و آن معرفت حق است. پس اگر دل با معرفت شد، تمام اعمال انسان نشان معرفت او می‌شود. عدد 34 خود نیز برابر با عدد ابجد کلمه اجل است. محلی برای دو تفکر: اول اینکه همه اهل دنیا و مکان دنیا و جلوه‌های آن مانند ماه، خورشید و ستارگان همه می‌میرند یعنی اجل شامل کُل می‌شود. دوم آنکه گنهکاران غافل قبل از مرگ ظاهری، دلشان می‌میرد. با آنکه ظاهری در قید حیات دارند اما باطنشان مرده است. "صم بکم عمی فهم لا یعقلون". قبل از مرگ دل، توبه کنیم و از خدای خویش طلب مغفرت نمائیم تا احیا شویم. بسا که به مؤمنان خطاب می‌شود: "موتوا قبل ان تموتوا"." بمیرانید(هوای نفس حیوانی و رذائل وجودی را) قبل از مردنتان". تا حیات انسانی باقی بماند الی یوم القیامه. خدای مهربان لحظات و ثانیه‌ها را از درون نون ساکن(ن) پشت حرف باء ولایت 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین که باطن هفته هستند به ما می‌رساند تا زنده شویم و بدانیم آمده‌ایم که زندگی کنیم و زنده برویم و جاوید شویم چراکه خداوند حی، ما را خلق فرموده است! و بدانید ایام ، همه زنده به دست ما رسیدند و زنده می‌مانند(گرچه از ما می‌گذرند ولی تمام آثار حیات ما را جاوید می‌کنند: ...نکتب ما قدّموا و آثارهم[50]... می‌نویسیم اعمال شما  و آثار اعمالتان را. پس ندای آن‌ها را بشنویم که ما نیامده‌ایم که بمیریم، آمده‌ایم تا دائمی و مستقر و زنده‌ای شویم که خداوند کریم فرمود: ولاتحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون[51]. اللهم ارزقنا

 

*حقیقت وجود خانم دو عالم سیده نساءالعالمین سلام الله علیها است که او راضیه و مرضیه می‌باشد و زینت این بهشت ، حسنین علیهماهستند؛ سیدی شباب اهل الجنة {درواقع، چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین} همه درحلقه نون (بندگی) قراردارند که همان ظرف بهشت است. تمام خوبان عالم با رمز "راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی" وارد بهشت می‌شوند. شاید این سِرّ است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله می‌فرماید: "زهرا(س)، امّ ابیهاست" و شاید سِرّ دیگری فاش می‌شود!

پروردگارعالم به مریم سلام الله علیها، حضرت عیسی علیه السلام را عطافرمود، پس بدانید ای اهل عالم که پروردگار جلّ جلال شأنه به بهترین مخلوق خود (حبیب الله؛ مصطفای وجود) یک دختر عطا فرمود و یک سوره در شأن مقام ایشان نازل فرمود: "بسم الله الرحمن الرحیم. انّا اعطیناک الکوثر. فصلّ لربّک وانحر.انّ شانئک هوالابتر" و کلّ قرآن را کوثر نامید (خیرکثیر).

 

فاطمه زهرا سیده نساءالعالمین سلام الله علیها کوثر وجود و حقیقت به معنا رسیدن نور و هدایت کلّ قرآن است (او خود، نون ساکن وجود است) هنگامی‌که وجود انسانی بخواهد با عمل، ورود در آیات قرآن کریم داشته باشد، (نون ساکن وجودش که همان ظرف ایمان و عقیده و قلب گوهر وجودش است که همان جوهر قلم وجودش می‌باشد، باید پشت حرف باء بسم الله قرار بگیرد اگر توانست قلب خود را منقلب میم سازد، یعنی منِ حیوانی خود را (نفس اماره) پشت باء بسم الله ذبح کند آن‌گاه صورت انسانی یافته تا بتواند عامل به آیات قرآن گشته و سیرت خویش را که همان صورت عمل انسان است با زینت اخلاق قرآنی به فضل پروردگار عالم از ظلمات جدا کند و به نور هدایت بپیوندد (الله ولی الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الی النور...[52]).

 

معنی دیگر مثل عمل قلب در بدن است که خون کثیف سیاه را بعد از جدا کردن ظلمتش به خون سرخ وحیات بخش منقلب می‌کند. در اینجا اگر هرقدر کار قلب نقص داشته باشد آلودگی را در تمام گردش خون جریان داده و کلّ بدن را بیمارمی‌سازد(یعنی حرف نون ساکن قلب ما، در عمل بندگی خودش طبق نسخه‌ی حکیم یعنی قرآن، کامل قلب به میم نشده است)

کلّ عالم به وجود حضرت زهرا سلام الله علیها قلب شد(بدون نقص) و آثارش یازده وجود نورانی معصوم صلوات الله علیهم اجمعین جلوه کرد و همان‌طور که خودش بدون نقص است آثار و فرزندانش هم کلّ نور و هادی امّت هستند الی یوم القیامه. چون در دنیا فاطمه سلام الله علیها است که او بریده شده از همه‌ی بدی‌ها و پلیدی‌ها و ظلمات و رجس و جهنم است پس نور خالص می‌باشد.

 

*پس نتیجه می‌گیریم که زنان در جامعه و در خانواده، حکمِ حکیم را دارند که اگر در جای خود، عمل خویشتن را در حالت اخفاء و اظهار و ادغام و قلب شدن صحیح انجام دهند که انشاء الله همان بندگی خداست، گناه و حرام و ظلمات جای خود را به نور داده و حقیقت بهشت که همان آرامش واقعی است (لتسکنوا) جایگزین می‌شود.

 

*حضرت زهرا سلام الله علیها یک الگوی کامل (اسوه حسنه) است که در حقیقتِ سیدة النّساء تجلی کرده‌است(اسوه به معنای الگوی قابل تقلید برای همه). و الگوی دیگر، دختر ایشان؛ حضرت زینب سلام الله علیها است که به ایشان  امر شد در کنار امام حسین علیه السلام به طور علنی در جامعه‌ی زمان خود حضور پیدا کند و در کنار امام زمانش وظیفه سنگین حمایت از ولایت را داشته باشد و بعد از شهادت ایشان تا روز اربعین امام حسین علیه السلام، خانم با تمام زنان اسرای کاروان، به بهترین وجه بدون یک گناه و خطا و یا ترک واجبات انجام وظیفه کرد.

 

*علامه حسن زاده آملی درباره نون می‌فرماید[53]:

 "آنچه را که در این مقام بر تو تلاوت می‌کنیم تدبر فرما. عدد پنج که آن دایره ابجدی است گاهی آن را چنین که اشاره به دائره وجود و دو قوس نزول و صعود دارد.

خدای سبحان می‌فرماید: "یدبّر الامر من السماء الی الارض ثم یعرج الیه فی یوم کان مقداره الف سنة ممّا تعدّون[54]". "خداوند امر را از آسمان به سوی زمین تدبیر می‌کند سپس به سوی او عروج می‌نماید در روزی که مقدار آن هزار سال به شمار شماست"، پس همواره و پیوسته امر در روحانیات و جسمانیات دوری (دایره‌ای) (جمع شده است از روحانیات و جسمانیات) است و از میان این دو اشکال عجیب و غریب حادث می‌شود.

تجدد امثال و حرکت در جوهر طبیعی و گردش روز و شب و آنچه که در روز و شب پدید می‌آید تو را در این امر دوری(دایره‌ای) بودن وجود ارشاد می‌کنند، خدای سبحان فرموده است: "و القمر قدّرناه منازل حتّی عاد کالعرجون القدیم[55]". "سیر ماه را در منازلی تقدیر کرده‌ایم تا این که در گردش خود مانند چوب کهنه خشک خوشه خرما که باریک و زرد و کج می‌شود، درمی‌آید".

*نون دارای پنج مرتبه است:

مرتبه نخستین نون، تَعَیُّن اول است و آن جمع جمیع حقایق کیانی، ربّانی و حروف مؤثره وجوبی و حروف متاثره امکانی است و نون، امّ الکتاب اکبر است. حقیقت سرّی که در عالم اسرار قبول حمل را دارا شد و در عالم دنیا "سیدة نساء" (الدُره) عالمین گردید. عدد ابجد کلمه "نساء" بدون همزه 111 می‌شود که سرّ "الف" وجود است (نسا=111=الِف) و جایگاه عددی کلمه نسا=30می‌باشد(به اسرارعدد30) و اگر همزه را بصورت بسیط (ها+میم+زا+ها) بنویسیم عدد ابجدش 110 می‌شود که برابر عدد ابجد نام مبارک "علی"علیه السلام است.

{پس هر دو بزرگوار؛ حضرت فاطمه سلام الله علیها و حضرت علی علیه السلام، رتبه یک آفرینش و گنجِ الِف و الْْفِ وجود و در مقام اول و در جایگاه ظاهر و باطنِ 19 یعنی کلمه اول(به عربی) که جلوه‌ی نام خداوند(هوالاول و الآخر و الظاهر و الباطن) در عرصه آفرینش هستند .الی یوم القیامة }

                                                     نس       ا       ها میم زا ها       

1

 

                                                    110                  110          

 

                                       

                                              

                    

                                           111=110+1      1+110=111  

                                   

مرتبه دوم نون، دوات ماده حروف الهی و هیولای صور فعلی وجودی و عماد (ستون) ربوبی به (عین مهمله)است؛ که پروردگار ما پیش از خلقت خلق در آن بوده است.

مرتبه سوم نون، اصل وام(اصل و ریشه) حقایق کونی که احدیت جمع جمیع کائنات است می‌باشد. و حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله در بیان خود که فرمود: "اول ما خلق الله الدره". به این اصل "ام" اشاره فرموده است؛ و این نون، "ام الکتاب" امور در رق وجودی منشور است که غمای عبودیت معجمد است."

مرتبه چهارم نون، ام الکتاب مبین است و آن لوح محفوظ است که در اصطلاح اهل نظر، نفس کلی نامیده می‌شود. که وجود مبارک خانم سلام الله علیها، نفس کلی عالم خلقت است. و به منزله‌ی جوهر در قلم عالم وجود!

مرتبه پنجم نون، نون اقدار (قدرها) است و آن، ام الکتاب موضوع یعنی نهاده شده در روحانیت روح قمر است و آن، آسمان اسم خالق و مجتمع اضواء (نیرها) عالی و انواع گوناگون و اتصالات و انفصالات است و کتابِ "محو و اثبات" بین جزئیات از این مرتبه منقش است.(آنچه که قلم حق بر لوح هستی به امر خداوند می‌نویسد، چنانچه در ابتدای سوره مبارکه قلم می‌فرماید: نون و القلم و مایسطرون)

إمراه

 اِمراَه (مرآت): که زنان در زبان عرب به این نام خوانده می‌شوند. مراَه به معنی آینه است، و از سوی دیگر همان جمال است که در باطن به یک معنی برمی‌گردد و آن حقیقت وجود سر عالم خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها؛ کوثر وجود که حقیقت آب است که در زیر عرش جا دارد و عرش روی آب است[56]. و در سوره مبارکه انبیا می‌فرماید[57]: "...وجعلنا من الماءِ کلّ شیءٍ حی..." همه چیز از آب زنده می‌شود و چون این آب، جانِ آب (حقیقت آب) است، پس آنچه که علم مشیت الهی و اراده‌ی اوست، به عرش تعلق می‌گیرد پس آنگاه از آب میگذرد و به عوالم پایینی تجلی می‌کند و به هر قسمی که امر اوست، از آن آب، حیات خود را می‌گیرد و به ظهور در عوالم پایین‌تر جلوه می‌کند.

 

در عالم دنیا هم اول آب بود، بعد پروردگار عالم در  25 ذیقعده نقطه خشکی را به نام ارض خلق فرمود و سپس دحوالارض شد یعنی از آنجا به تمام جهان هستی کشیده شد. درواقع صورت جسمانی همه موجودات در آیینه‌ی آب در دنیا هم به ظهور، ظاهر شد!

همینطور در شکم مادر که جنین در کیسه آب قرار دارد و نطفه که ظهور خشکی جسمانی است روی آن رشد می‌کند. پس رحم مادر، ظرفِ آیینه‌ای است که خالق مصوّر، صورت خلقتش را در آن نقش بسته و بصورت مولود، تولد می‌دهد. و زن در مقام کارخانه خلقت صنع خداوند است. و وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها مجموعه‌ی تمام آیینه‌های عالم؛ همان کوثر وجود است و جان حقیقت آبِ زیر عرش! {که خداوند کریم فرمود: و جعلنا من الماء کل شیء حی}

خداوند کریم در 4 ماه و 10 روز در شکم مادر، به جنین انسان روح خدایی می‌دمد که شاید همان سین وجود است "انی نفخت فیه من روحی" همانا از روح خودم در انسان دمیدم.

 

*در کتاب مخزن العرفان[58] درباره‌ی خلقت خانم حوا سلام الله علیها از امام صادق علیه السلام نقل شده که می‌فرمایند: خداوند عزّوجل از فضیلتِ طینت آدم علیه السلام، حوا سلام الله علیها را خلق فرمود. به قسمت ذکر شده در قبل اشاره می‌کنم که به وجود خلقت حضرت آدم علیه السلام و حوا سلام الله علیها، خلقت عالم سِرّ یعنی وجود مبارک 5تن صلوات الله علیهم اجمعین که با 9 ذریه اباعبدالله الحسین علیه السلام، 14 نورمقدس علیهم السلام معرفی می‌شود و تمام هدف خلقت در ظهور جسمانی این 14 وجود مطهر علیهم السلام است که خداوند متعال حقیقت اربعین و گنج طهارت الی یوم القیامت را به همه انسان‌ها در دنیا عنایت می‌فرماید.

 

روایت گردنبند خانم سلام الله علیها[59]

در این قسمت روایت درباره گردنبند حضرت زهرا سلام الله علیها را بیان می‌کنم زیرا همانطور که گفته شد پروردگارعالم در سوره مبارکه اسرا می‌فرماید[60]: "طائره فی عنقه" ؛ اعمال انسان‌ها را در قیامت به صورت گردنبند به گردنشان می‌اندازد. یعنی اعمال از شما سرمی‌زند و سیر درونی آن، اگرعمل نیک باشد خوبی‌ها را جمع می‌کند و اگر بد باشد زشتی‌ها را و بعد به خود انسان برمی‌گردد. می‌خواهم زیبائی‌های گردنبند حضرت زهرا سلام الله علیها را بخوانید و درس بگیرید.

عمادالدین طبرسی در کتاب "بشارة المصطفی" به سند معتبر از "جابربن انصاری" روایتی نقل می‌کند که مضمونی از آن را بیان می‌کنم:

رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز عصر را بجا آورد و بعد از نماز بر جهت قبله قرار گرفت و صحابه، پروانه وار اطراف آن مشعل هدایت قرار گرفته بودند. که در این حال پیرمردی عرب، از شدت فقر و فاقه از منزل خود به تنهایی طی مسیر کرده و خود را به مدینه رسانیده بود. با جامه‌ای کهنه و مندرس، به خدمت آقا رسید. رسول خدا صلی الله علیه و آله از حال او پرسش کرد. عرض کرد یا رسول الله من پیرمرد پریشان حالی هستم. گرسنه‌ام مرا طعامی دهید، برهنه‌ام مرا بپوشانید، فقیر و بیچاره‌ام گره از کار من بگشایید. حضرت فرمود: چیزی در دست ندارم که چاره کار تو کند ولی دلالت می‌کنم تو را، برخیز و به منزل کسی برو که خدا و رسولش را دوست می‌دارد، درِ خانه‌ای است که هیچ کس از آنجا ناامید برنمی‌گردد. سپس به بلال فرمود تا او را به خانه فاطمه سلام الله علیها ببرد.

چون به در خانه رسید با صدای بلندی ندا کرد که سلام بر شما خاندان رسالت (صلوات الله علیهم اجمعین). فاطمه سلام الله علیها در پاسخ فرمود، بر تو باد سلام. کیستی؟ عرض کرد مردی از عرب، به خدمت پدرت سید بشر آمدم و از گرسنگی و برهنگی و بیچارگی خود شکایت کردم، مرا بدین خانه دلالت فرمود. اکنون بر من رحم کن. خدایت رحمت کند.

فاطمه سلام الله علیها چون این سخن را بشنید مُرَّسله‌ای در گردن داشت که دخترِ حمزة ابن عبدالمطلب به او هدیه کرده بود. آن را از گردن باز کرد و به اعرابی داد و فرمود این را بفروش. امید است که خدای تعالی بهتر از این را به تو عنایت کند. اعرابی گردنبند را گرفت به مسجد آمد. رسول خدا صلی الله علیه و آله را در میان اصحاب نشسته دید. عرض کرد یا رسول الله صلی الله علیه و آله، فاطمه سلام الله علیها این قلاده را به من احسان فرمود و گفت آن را بفروشم امید که مرا با پول آن، فرجی حاصل شود.

پیغمبر صلی الله علیه و آله گریست و فرمود چگونه خدا برای تو فرجی حاصل نکند و حال آنکه دختر محمد صلی الله علیه و آله؛ سیده زنان، این گردنبند را به تو داده است. عمار یاسر از اعرابی پرسید این مرسله را به چند می‌فروشی؟ گفت: به سیر شدن از نان و گوشت و یک بُرد یمانی که خود را با آن بپوشانم و یک دینار که خرجی راه خود بنمایم. عمار یاسر گفت: ترا دویست درهم هجریه و بیست دینار سرخ می‌دهم و به بُردی تو را می‌پوشانم و بیشتر، خویش تو را به اهل خود می‌رسانم و از نان گندم و گوشت تو را سیر می‌کنم. اعرابی گفت: چه بسیار است سخاوت تو. عمار از غنائم خیبر که رسول خدا صلی الله علیه و آله به او بهره‌ای داده بود، هنوز چیزی بجای داشت. اعرابی را برد و به هرچه گفته بود وفا کرد.

اعرابی به خدمت رسول خدا برگشت و پیامبر صلی الله علیه و آله از او پرسید: آیا سیر شدی و پوشیده گردیدی؟ عرض کرد: بلی یا رسول الله. غنی هم شدم. فرمود اکنون فاطمه سلام الله علیها را به دعای خیر جزا بده که با تو چنین کرد. اعرابی سر به آسمان بلند کرد و عرض کرد ای خدائیکه جز تو را عبادت نمی‌کنیم و تو پروردگار قدیمی که حدوث در تو راه ندارد و رازق ما در هر جهت می‌باشی، به فاطمه سلام الله علیها عنایت بفرما چیزی را که هیچ چشمی آن را ندیده و هیچ گوشی آن را نشنیده باشد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله گفتند: آمین. سپس فرمودند: خدای تعالی در دنیا به فاطمه سلام الله علیها عطا کرده است آنچه را اعرابی گفت . اینک منم پدر فاطمه سلام الله علیها و در عالم همانند من نباشد و علی علیه السلام،همسر فاطمه سلام الله علیها است که اگر علی علیه السلام نبود برای فاطمه سلام الله علیها کفوی وجود نداشت و ندارد. و حسن و حسین علیهما السلام؛ دو سبط و سید جوانان بهشت هستند. سپس فرمود می‌خواهید اضافه کنم بر شما از شئونات خاصّه دخترم فاطمه زهرا سلام الله علیها ؟ عرض کردند : بلی یا رسول الله.

فرمود: حبیبم جبرائیل علیه السلام مرا خبر داده است که چون فاطمه سلام الله علیها را در قبر گذارند، دو ملک از او پرسند که پروردگارت کیست؟ گوید الله، ربّی. از او پرسند که پیغمبر تو کیست؟ گوید پدر بزرگوارم. پرسند ولی تو کیست؟ گوید این مرد که کنار قبرم ایستاده است همسرم "علی بن ابیطالب". همانا خداوند تعالی موکّل کرده است جماعتی از ملائکه را بر فاطمه سلام الله علیها که او را از جلو و پشت و راست و چپ حفظ کنند و با او هستند در حال حیات تا او را مرگ برسد و بر او و پدر و شوهر و دو فرزندش صلوات بفرستند.

عمار یاسر آن گردنبند را از اعرابی خرید و با مشک خوشبو کرد و در بُرد یمانی پیچید و غلامی داشت به نام سهم که از غنائم غزوه خیبر خریده بود. او را طلبید و گردنبند را به او سپرد و گفت این جمله را بر رسول خدا صلی الله علیه و آله تسلیم کن و تو را هم به او بخشیدم. پیغمبر صلی الله علیه و آله هم او و گردنبند را به فاطمه سلام الله علیها بخشید.

 سهم نزد فاطمه سلام الله علیها رفت و گردنبند را تسلیم ایشان کرد و فاطمه سلام الله علیها هم فرمود که تو آزادی. در این هنگام سهم خندید و خانم سبب خنده‌اش را پرسید؟ عرض کرد ای دختر پیامبر صلی الله علیه و آله برکت این گردنبند مرا بخنده آورد که گرسنه‌ای را سیر کرد، برهنه‌ای را پوشاند، فقیری را غنی کرد و پیاده‌ای را سواره نمود، بنده‌ای را آزاد کرد و عاقبت به دست صاحبش برگشت[61].

 

*قصدم از گفتن این داستان (که اکثرا آن را شنیده‌اید) این بود که تاکید کنم اعمالی که از ما سر می‌زنند؛ بعد از طی مسیر خوب یا بد، درست یا غلط، زیبا یا زشت، دوباره به ما برمی‌گردند و به صورت مسئولیت بزرگ، حلقه به دور گردنمان می‌شوند. پس بکوشیم تا در دنیا، زیباترین گردنبند یعنی بندگی را انتخاب کنیم.

 

حدیث گردنبند حضرت زهرا(س) چند درس به ما می‌دهد:

1-"انّا لله و انّا الیه راجعون" .از او آمدیم در حالیکه هیچ بودیم، هست شدیم و دوباره به سوی او باز می‌گردیم . انشاءالله در حالیکه از سرمایه‌ای که او به ما داده بود بهترین استفاده‌ را کرده باشیم و امانت‌ها را صحیح و سالم به خودش باز گردانیم.

2-پروردگار عالم در آیه آخر سوره مبارکه "بقره" می‌فرماید: "لا یکلّف الله نفساً الا وسعها لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت" با سرمایه خود هر نوع کسبی کنی به خودت باز می‌گردد؛ خوب یا بد یا عالی. پس دو سر گردنبند باید بسته شود به گردن صاحب عمل! (چه در دنیا و چه پس از مرگ که آثارِعمل الی یوم القیامة به گردن صاحب عمل بسته است)

 

روایت چادر خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها

در زمان حیات خانم زهرا سلام الله علیها، روزی حضرت از شخص یهودی مقداری گندم یا جو گرفتند تا برای مستمندان نان بپزند و در مقابلش چادر خود را به ایشان امانت دادند. در نیمه شب زن یهودی برخواست و برای کاری به غرفه شوهر نزدیک شد،دید که نور عجیبی به آسمان می‌رفت و عطری خوشبو فضا را معطرکرده بود تعجب کرده و نزد شوهر آمده و گفت چه آوردی؟ ایشان فکرش نرسید و باور نکرد زن دست شوهر را گرفت و به غرفه برد مرد نگاهش افتاد به چادر حضرت زهرا سلام الله علیها و شروع کرد به گریه کردن و داستان را گفت، همانجا هر دو مسلمان شدند و فردا فامیل‌های خود را آوردند و هفتاد نفر آن‌ها مسلمان شدند.

 

*پروردگار عالم، یک بار پرده حجاب باطن را از روی چادر زهرا سلام الله علیها برداشت و حقیقت عمل خالص ایشان را که اطاعت محض پروردگار عالم است به پیروانش نشان داد یعنی چون آیه‌ی قرآن نور است و اسم مبارک قرآن هم نور پس به عمل کننده به آیات قرآن نورٌعلی نور می‌دهند و این نور هدایت است.

 

در قیامت هنگامی‌که خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها، شفاعت کبری بپا می‌کند و ندا می‌دهد: یا ایّها المحبّین، در حدیث می‌فرمایند: مثل مرغی که دانه‌های خوب را برمی‌چیند، مؤمنان در روز قیامت به کنگره‌های دامن ایشان وصل می‌شوند و وارد بهشت می‌شوند، و بعد از آن، محبّین اجازه پیدا می‌کنند که دوستان فاطمه سلام الله علیها را شفاعت کنند. بقیه‌ی گنه‌کاران در محشر شروع به ناله زدن می‌کنند که خدایا ما را فاطمی کن.

اسم فاطمه سلام الله علیها گرفته شده از فاطر(که اسم مبارک پروردگار؛ از اسماءالله و اسم اعظم است) می‌باشد. وجود مقدسش در دنیا و آخرت، واسطه رحمت الهی بین ذات اقدس الهی و معصومین صلوات اللهعلیهم اجمعین است، درواقع وجودی است که فوز عظیم را در دنیا برافراشته است. به شرط این‌که ما، در دنیا به مقام فاطمی رسیده باشیم!

 

*عزیزان!خواهران و برادران! پس باید در این دنیا فاطمی شویم و مدال با افتخار شفاعت خانم را نصیب خود گردانیم . فاطمیون دیگر با آتش جهنم کار ندارند. چون فاطمه ریشه‌اش فطم است یعنی بریده شده از آتش. پس باید از آتش دنیا جدا شویم و این آتش، همان گناه است. اینجا باید طاهر شویم، تقیه و نقیه شویم، راضیه و مرضیه شویم تا مورد رضایت مولایمان قرار بگیریم .

همین‌که از دنیا برویم و حجاب کنار رود، این حقیقت حیات آب که گفته شد جمال حق؛ خانم فاطمه سلام الله علیها، آینه‌ی واقعی است، در روبروی ما قرار می‌گیرد. اما چه می‌بینیم؟ صورت واقعی عمل در آن ظاهر می‌شود، خدا به داد ما برسد! امیدوارم خودمان را از صورت ظاهرمان زیباتر ببینیم!

آنجا خانم با لبخند  ما را شفاعت می‌کند و لا خوفٌ علیهم ولاهم یحزنون را با تمام وجود احساس می‌کنیم  و عمر کوتاه تمام می‌شود و زحمت حجاب ظاهر از ما می‌رود. و برای همیشه با بهترین لباس و ابرو و آرایش در کنار بهترین زنان عالم  قرار می‌گیریم. (انشاء الله)

از خدا می‌خواهیم که معرفت الله و معرفت ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین را به ما عنایت فرماید. پس می‌توان گفت:

خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها در مقام، مؤنث است اما اوّل است! او در مقام مؤنث است، اما آخر است! او در مقام مؤنث است، اما ظاهر است! او در مقام مؤنث است، اما باطن است!

 

 

[1] ) سوره مبارکه مدثر: آیه 35

[2] ) آیه 30

[3] ) عدد ابجد: دایره: (د=4)+(ا=1)+(ی=10)+(ر=200)+(ه=5)=220=طاهره: (ط=9)+(ا=1)+(ه=5)+(ر=200)+(ه=5)=220

[4] )جایگاه عددی:  دایره: (د=4)+(ا=1)+(ی=10)+(ر=20)+(ه=5)=40= طاهره: (ط=9)+(ا=1)+(ه=5)+(ر=20)+(ه=5)=40

[5] ) سوره مبارکه انعام ؛ آیه 59

[6] ) سوره مبارکه کوثر؛ آیه 1

[7] ) سوره مبارکه مدثر؛ آیه 35

[8] )آمالی طوسی؛ ص 43

[9] ) سوره مبارکه انبیا؛ آیه 30

[10] )اعتقادات الامامیه(للصدوق)ص 105: قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: إنّ فاطمة بضعة منّی و هی روحی التی بین جنبیّ ...

[11] آمالی صدوق؛ص384-احتجاج؛ج2.ص354

[12] )حدیث هشتم از کتاب جنة العاصمه؛ آیت الله میرجهانی طباطبایی

[13] ) شرح المناقب(ص170) از محی الدین عربی

[14] ) بحارالانوار؛ ج43.ص 15- زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها ص153

[15] )بحارالانوار ج44.ص245

[16] ) بحارالانوار ج53.ص178- الاحتجاج ج 2 ص 466

[17] ) آیه 20 سوره مبارکه الرحمن

[18] ) آیه 22 سوره مبارکه الرحمن

[19] ) آیه 6 سوره مبارکه حدید

[20] ) حی: (ح=8)+(ی=10)=18

[21] ) آیه 30 سوره مبارکه انبیا

[22] ) جنة العاصمه ص 148،مستدرک سفینة البحار:ج3.ص334 عن مجمع النورین:14، عن العوالم:44-شیخ محمد فاضل المسعودی ص231

[23] ) رفیع الدرجات: (رفیع=360)+(الدرجات=639)=999

[24] ) سجده: س=15 + ج=3 + د=4 + ه=5=27 =طول: ط=9 +و=6 + ل=12=27

[25] )نه: ن=50 + ه=5=55 لااله الا الله: (لا=31)+(اله=36)+(الا=32)+(الله=66)=165

[26] )نه: ن=14 + ه=5=19 زن: ز=7 + ن=50=57

[27] ) وجه الله : (وجه=14)+(الله=66)=80

[28] ) محمد(ص): (م=40)+(ح=8)+(م=40)+(د=4)=92

[29] ) بحارالانوار؛ ج26.ص 16

[30] ) (طا=11)+(الف=111)=121 یا علی: (یا=11)+(علی=110)=121

[31] )بحارالانوار ؛ج43.ص58

[32] )امام حسن(ع): (امام=82)+(حسن=118)=200

[33] )حسین(ع): (ح=8)+(س=60)+(ی=10)+(ن=50)=128

[34] ) بحار الانوار ج43 ص8

[35] ) تفسیر اطیب البیان ج13 ص235

[36] ) کتاب الامامه ص228

 

[37] ) آیه 5 سوره مبارکه بینه

[38] ) تاویل الآیات؛ص801

[39] )آیه 87

[40] )حمد: (ح=8)+(م=40)+(د=4)=52

[41] ) سوره مبارکه فصلت؛ آیه 9

[42] )نسا: (ن=50)+(س=60)+(ا=1)=111 = الف: (ا=1)+(ل=30)+(ف80)=111

[43] )اول: (ا=1)+(و=6)+(ل=12)=19= واحد:(و=6)+(ا=1)+(ح=8)+(د=4)=19= نه: (ن=14)+(ه=5)=19

[44] )نوزده: (ن=50)+(و=6)+(ز=7)+(د=4)+(د=4)+(ه=5)=72= سجده : (س =60)+(ج=3)+(د=4)+(ه=5)=72

[45] )سوره مبارکه حدید؛ آیه 4

[46] رجوع شود به کتاب مهندسی خلقت

[47] ) حجاب: (ح=8)+(ج=3)+(ا=1)+(ب=2)=14

[48] )سوره مبارکه بقره؛ آیه 2

[49] )جایگاه عددی کلمه وطن=29 (6+9+14) است

[50] )سوره مبارکه یس؛ آیه12

[51] )سوره مبارکه آل عمران؛ آیه 169

[52] ) سوره مبارکه بقره؛ ایه 257

[53] ) در کتاب شرح فصّ حکمه عصمتیه فی کلمة فاطمیه؛ ص237

[54] ) سوره مبارکه سجده؛ آیه 5

[55] )سوره مبارکه یس؛ آیه 39

[56] )سوره مبارکه هود؛ آیه 7

[57] )آیه 30

[58] ) از علامه بانو اصفهانی

[59] )از کتاب بشارة المصطفی (عماد الدین طبرسی)

[60] ) آیه 13

[61] ) کتاب ریاحین الشریعه جلد اول ص 181 تا 183

  

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۴/۰۳
عذرا شفائی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی