حوای روحانی کتاب دوم بخش سوم
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا ممتحنة امتحنک الذی خلقک قبل ان یخلقک و کنت لما امتحنک صابرة و نحن لک اولیاء مصدّقون
باطن عدد 14/3 و 360 درجه
بنابراین وجود مبارکش 3 است و ممیز میگیرد به ظهور 14 نور مقدس صلوات الله علیهم اجمعین، چون ایشان ظرف اسرار نوری باطن خلقت هستند که قبل از خلقت امتحان شدند، پس رمز میشود 14/3 ! آنگاه محیط و مساحت به شرط ضرب شدن در 14/3 نمایان است[1].
درضمن وقتی دایره در شعاع 9 است و جایگاه مرکز دایره به عدد 40 ظاهر شد، پس 9 تا 40 تا میشود 360 که تمام دایره حیات در گنج 360 است. پس کلمه اُم، تمام محیط و مساحت عالم خلقت است و ذرهای در آفرینش نیست که در این دایره ، ظهور و افول نداشته باشد . اوست که مادر است { ما، در آن هستیم} همینطور از آن خلق شدیم هم آب و هم خاک و همینطورکه دوباره به خاک بازمیگردیم . این ذرهای اززیباییهای مهندسی خلقت است! [2]
*از منظر دیگر عدد 14/3 را میتوان اینطور تفسیر کرد { درواقع ظاهر و باطن هستند} :
وجود مطهر امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، دایرهی کلّ یومٍ عاشورا را نمایش داد. چنانچه با تمام قامت در قتلگاه رسیدن به قرب الهی ، به حالت سجده قرار گرفت و شمر و سنان ملعون ، با تمام شقاوت سر مبارکش را ا ز قفا از بدن مطهرش جدا کردند. اما حضرت ، سَرِ بندگی از زمین برنداشت !
تا این سَر، نقطه پرگار عاشورای هستی شود و قامت پاکش که حامل نُه ذریه معصوم صلوات الله علیهم اجمعین بود به تمامِ عدد به بلوغ کامل هستی، کمان دایره را شروع و از روز عاشورا با ولایت آقا علی بن الحسین علیه السلام؛ امام اربعیان و سالاری اسرار به وجود حضرت زینب سلام الله علیها، سبز کننده گنج اربعین به عدد 40 روز و 40 وادی این کمان دایره را از کربلا به کربلا رسانید. چنانچه سِرّ اربعین افشا شد! که نتیجه زحمات و مصیبات این عزیزان به بهار سبز هدایت رسید زیرا اربعین از ریشه ربع و حاصلش ربیع یعنی بهار بندگی و اخلاص و به ظهور نور هدایت رسیدن است.
پس میتوان گفت که عدد 3 ، وجود مطهر امام حسین علیه السلام است که سومین امام میباشد و ممیز زده میشود چون ایشان، محور 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است زیرا همانطورکه گفته شد ایشان پنجمین معصوم است که با 9 ذریه معصومش میشود 14 (14=9+5) . این اسرار 14/3 هستی است! و تمام سیر حیات هستی دنیا باید در این دایره، حیات آخرت خویش را به اربعین بهشت برساند زیرا عدد ابجد کلمه دایره=220 و برابر با عدد ابجد اسم مبارک طاهره(فاعل طُهر) است و جایگاه عددی دایره در مرکز آن میشود 40 به عربی یعنی اربعین و از لحظه شهادت سیدالشهدا، اربعینشان شروع میشود. آیا جای تفکر ندارد؟!
ارتباط دایره اول و سوم طبایع حروف و وجود خانم سلام الله علیها
دایره اول: طبیعت آتشی یا نورانی با خصوصیت حارّ(گرم) :
ا(=1) ، ه(=5) ،ط(=9) ، م(=40) ، ف(=80) ، ش(=300) ،ذ(=700)
در جمع عدد ابجد حروفش (1135=700+300+80+40+9+5+1) 1135 میشود که جمع ارقامش 10 میشود یعنی تمام گنج عشر! و عدد 1135 معنی میشود به 135+1000 که عدد 1000 ؛ بلوغ تمام و کامل دایره در احاطه به کلّ دوایر است و عدد 135 برابر با عدد ابجد نام زیبای فاطمه سلام الله علیها است که او؛ امّ ابیهاست! {جالب است که عدد ابجد کلمه دایره(=220) با نام زیبای خانم یعنی طاهره برابر است} .
در جمع جایگاه عددی حروفش(91= 25+21+17+13+9+5+1) میشود 91 که جمع ارقامش هم 10 میشود و عدد 91 ؛ برابر عدد ابجد اسم مبارک خداوند؛ کامل است و همچنین برابر عدد ابجد کلمه سال و کلام است. و در این دایره کلّ جایگاه عددی حروفش، فرد است با حرف الف به عدد 1 شروع و به حرف ذ به جایگاه عددی 25 تمام میشود: الف؛ یکِ توحید و تمام خزانه حمد پروردگار عالم است و عدد 25 برابر با جایگاه عددی کلمه حمد و همچنین برابر جایگاه عددی کلمه کُن میباشد(کُن فیکون) .
نکته: اما همینطورکه در دایره ملاحظه میکنید؛ همیشه نقطه شروع به نقطه پایان وصل میشود. پس اگر جایگاه عددی این 7 حرف را از اول به آخر به هم وصل و جمع کنیم 26 میشود و عدد 13(=م) در وسط میماند: (26=25+1) (26=21+5) (26=17+9)
ذ(=25) +ش(=21) +ف(=17) +م(=13) +ط(=9)+ه(=5) +ا(=1)
26
خوب دقت کنید! دایره اول حروف، دسته نوری بود به دایره آخر(خاکی) که ظهور نور میباشد، وصل است که آن دایره جلوه اسم مبارک چهل چراغ نور در گنج ولایت و رسالت؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها را جلوه میدهد! چنانچه تمام حروف نام زیبای فاطمه سلام الله علیها در دایره اول است که تنها وجودیست که در بین اسماء مبارک ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین، همهی حروفش در دسته حروف نوری است!
جایگاه عددی نام مبارک فاطمه(س)=45 و برابر با عدد ابجد نام آدم علیه السلام است که آب و خاک (گِل)، مایه حقیقت خلقت جسمانی حضرت آدماست. پس در زمین، وجود حضرت آدم علیه السلام به صورت ظهور ظهور از جلوهی اسرار عوالم نوری و خاکی میباشد. و تمام 4 طبیعت که آب، باد، خاک و آتش در وجودش است و او اولین خلیفة الله روی زمین است .
جمع عدد ابجد حروف دایره اول که نوری بود 1135 میشود که خیلی معنا دارد! یعنی پروردگار عالم به عدد 1000 ، وجود مبارک خانم فاطمه(س)(=135) را در دنیا معرفی میکند. و به قول امام صادق علیه السلام، لیلة القدر معرفی میشود و خداوند آن شب را خیرٌ من الف شهر معرفی میفرماید که مقامش از هزار شب بیشتر است، همان وجود مبارک زهراسلام الله علیها است که حروفش برابر حروف هزار است!
این همان دایره خلقتی است{ عدد ابجد کلمه دایره=220 و برابر با عدد ابجد نام زیبای طاهره است و جایگاه عددیشان هم برابر 40 است که حقیقت مهندسی خالق یکتاست} که خداوند قبل از خلقتش او را امتحان فرمود؛ فوجدکِ صابره؛ فرمود که او را صابر یافتم. صابر یعنی فاعل صبر یعنی طاقت این همه ظهور گنج را دارد. و خانم شد کوثر وجود! وجعلنامنالماءکلّشیءحی .
و بنابر روایات در زمان حکومت حضرت مهدی علیه السلام، اولین حقی که آقا احقاق میکند، حق مادر بزرگوارشان است و جایگاه قبر مبارک مادرشان را افشا میفرماید. که این خیلی مهم است! و حضرت میفرماید: وابنة رسول الله لی اسوة الحسنة؛ دختر رسول الله(ص) برای من (در حکومت)، بهترین اسوه حسنه است یعنی حکومت آقا، زهرایی است و حکومتش، حکومت نوراست . پس تمام دایره حقیقت خلقت در گنج فاطمه زهرا سلام الله علیها ، به دست فرزندش افشاء اسرار میشود.
*دایره سوم:طبیعت آبی یا مائی با خصوصیت رطوبت :
ج(=3)،ز(=7)،ک(=20) ،س(=60) ،ق(=100) ،ث(=500)،ظ(=900)
در جمع عدد ابجد حروفش (1590= 900+500+100+60+20+7+3) میشود 1590 و جمع ارقامش 15 میشود(15=0+9+5+1). که اگر اعداد 1 تا 15 را با هم جمع کنیم 120 میشود و قرآن مجید 120 حزب دارد و برابر با عدد ابجد نام زیبای احسان پروردگار عالم است.
در جمع جایگاه عددی حروفش (105=27+23+19+15+11+7+3) 105 میشود که برابر با عدد ابجد اسم مبارک عادل خداوند است و همچنین برابر با کلمه اعدل میباشد.
نکته : اگر جایگاه عددی حروف اول و آخر را با هم جمع کنیم 30 میشود و عدد 15(=س) در وسط میماند:
(30=27+3) (30=23+7) (30=19+11).
ج(=3)،ز(=7)،ک(=11) ،س(=15) ،ق(=19) ،ث(=23)،ظ(=27)
30
حرفِ س ، میزان حروف و قلب قرآن است(قرآن کریم 30 جزء دارد و به حرفِ س تمام میشود، در جمع عدد ابجد حروفِ این دایره هم به 120 حزب قرآن رسیدیم!).
آیا این دایره با گنج وجود خانم فاطمه سلام الله علیها تطبیق ندارد؟! که او مظهر آب و کوثر وجود است. جالب است که اگر مضربهای 3 تا 27 را با هم جمع کنیم میشود 135 ، برابر با عدد ابجد نام زیبای فاطمه سلام الله علیها!!!
اسرار نماز 5 گانه در 3 نوبت
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید[3]:"اتل ما اوحی الیک من الکتاب و اقم الصلوة انّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر و الله یعلم ما تصنعون"."بخوان ای پیغمبر آنچه را که وحی کردیم به سوی تو از قرآن و برپادار نماز را که البته نماز باز میدارد انسان را از کار زشت و ناپسند و هر آینه یاد خدا بودن بزرگتر است از سایر عبادات (که یاد خدا و ثواب و عقابش همیشه انسان را از گناه باز میدارد و انسان را به طاعت وامیدارد. ولی عبادت با غفلت از خدا چندان اثر ننماید) و خدا میداند آنچه را که میکنید".
خواننده عزیز امیدوارم با دقت توجه کنید! زیرا این ندای نورانی از پروردگار عالم به بنده خود میباشد. از روی شماره آیه(45) برداشت میشود که ندا به کسانیست که در دنیا عمل انسانی و پیروی و اطاعت و عبادت مولا را انتخاب کردهاند. چراکه 45، برابر با عدد ابجد اسم آدم و برابر با جایگاه عددی کلمه انسان و خلاصه برابر با جایگاه عددی نام مبارک فاطمه سلام الله علیها است. پس طرف خطاب، انسان کامل یعنی پیغمبر بزرگواصلی الله علیه و آله است و از ایشان به قلبهای سالم و بندگانی که میخواهند صورت عمل انسانی داشته باشند.
چرا عدد این آیه در جایگاه اسم مبارک فاطمه سلام الله علیها است؟ زیرا معنی نام مبارک خانم از ریشه فطم است یعنی از آتش جهنم و تمام پلیدیها بریده است. پس در این جایگاه ، نماز بپا میشود که ریشه در بطن بهشت دارد و امر این است که این ریشه را در بطن ایمان و عقیده و قلب سالم خود بپادارید!
وجود مبارک امام صادق علیه السلام فرمودند که 5 نوبت نماز در 3 نوبت خوانده شود. اما درواقع باطن 3 نوبت هم همان 5 نوبت است!
اگر خوب دقت کنید در گردش ساعت شبانه روز، ساعت 3 (بعدازظهر)، شناسایی دیگرش 15 خوانده میشود. چند نکته در این اعداد نهفته است:
همانطورکه بیان شد عدد 5، عدد بسته است و قرار گرفتن درحلقه بندگی واقعی برای هر بنده با خواندن نماز پنجگانه و رسیدن به حقیقتش است به شرط اینکه نمازمان پشت امام معصوم صلوات الله علیهم اجمعین باشد یعنی امامِ نماز را پیشاپیش نماز ببینیم. چراکه نماز بی ولای اوعبادتی است بی وضو
به منکرعلی(ع) (وذریههای معصومش(ص)) بگو نماز خود قضا کند
جمع اعداد 1 تا 5 برابر 15 میشود 15=5+4+3+2+1 که برابر با جایگاه عددی حرفِ س به عدد ابجد 60 است. که حرفِ س، قلب قرآن و میزان حروف است. و هر ساعت، 60 دقیقه و هر دقیقه 60 ثانیه است.
و خداوند یکتا فرمود[4]: ... انّ الصلوة کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا. یعنی در وقت قرارگیرد میزان و طبق دستور الهی (با تمام شرایط). پس حقیقت نماز، دائما در تمام عالم در زمان و مکان جاری است.
درواقع ساعت 15، عدد 3 هست که در 5 نوبت ضرب شده و عدد 15 را نشان میدهد (15=3×5 ،15=س ؛میزان). که حیات تمام هستی در گرو عدد3 است و برابر عدد کلمه آب است. درواقع هر چیزی برای اینکه به حیات واقعی و دائمی خود برسد و سبز بماند، باید در 3 (=آب) ضرب شود تا به میزان حیات حقیقی برسد.
حقیقت آب، کوثر وجود است یعنی خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها و یکی از نامهای قرآن هم کوثر است. اگر حروف آب را به صورت بسیط بنویسیم الف و با، عدد ابجدش 114 میشود(114=3+111) و 114، برابر تعداد سورههای قرآن است. پس حقیقت آبی که همهی انسانها را سیراب کرده و احیاء دنیا و آخرت میکند، قرآن و نماز است[5].
جایگاه عددی الف و با (به صورت بسیط) میشود 33(33=3+30) که برابر جایگاه عددی نام مبارک زهرا سلام الله علیها است. جمع ارقام 33 میشود 6 (6=3+3) ( 6 برابرایام خلقت کلّ دنیا). و عدد ابجد حروف سیُ سه =135 میشود که برابر با عدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها است.
*آب، تطهیر کنندهی عین نجس به عین پاک است. آبِ ظاهر، نشانی از آبِ باطن دارد. پس با عرفان آب، خود را شستشو دهیم تا حیوانیت از ما جدا شده و به حقیقت انسانی برسیم! به همین علت نماز واقعی، تنهی عن الفحشاء و منکر میشود.
و اینجاست که معنای روایتی از پیامب صلی الله علیه و آله را متوجه میشویم که به مردم فرمودند: اگر بر در خانه یکی از شما نهری از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد آیا چیزی از آلودگی و کثافت در بدن او میماند؟ در پاسخ عرض کردند: نه. فرمود: نماز، درست همانند این آب جاری است، هر زمان که انسان نمازی میخواند گناهانی که در میان دو نماز انجام شده است از میان میرود.
*حال اگر در ساعت، به صورت قطر از عدد 3 به عدد روبرویش وصل کنیم، عدد 9 میشود { شاخص نماز عصر حدودا در ساعت 3 و شاخص نماز عشا حدودا در ساعت 9 است}. در شکیات نماز واجب، 9 شک صحیح وجود دارد تا نماز کامل و بدون اشکال تحویل داده شود.
و در شناسایی عددی دیگرِ 9، 21 خوانده میشود که برابر با جایگاه عددی حرفِ ش است (صفت تفشی دارد) پس صفتش، افشاء حقیقت نمازی است که در میزانِ سین به عدد 15(=س) انشاءالله به نتایج ظاهری و باطنی نماز افشا میشود و نمازگزار به میزان اعمال دست پیدا میکند. البته از درون قلبش، تا به اعضا و جوارح و همه اعمالش افشا شود. انشاءالله
*نماز ظهر و عصر و عشا 4 رکعت دارند، و این عدد، همان گنج اربع (10=4+3+2+1) یعنی همان نورٌواحد و گنج 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است، و نماز مغرب 3 رکعت است که حقیقت کلّ اسرار باطن اعداد روی سه عدد میباشد و عدد سه، رمز همهی نمازهاست و همهی نمازها در نماز مغرب قرار دارند که ظرف افول نور خورشید ولایت و رسالت است جالب است بدانید که نماز مغرب متعلق به خانم دو عالم فاطمه زهرا؛ سیده نساء العالمین است او که ظرف مغرب افول دو خورشید رسالت و ولایت است.
اسرار نماز مغرب و صاحب مغرب وجود
*نماز مغرب: متعلق به وجود حضرت فاطمه سلام الله علیها است که معصوم سوم و مرتبه خلقت نوری ایشان درعالم سِرّ به عدد 3(=ج)است. اما کلمه مغرب یعنی ظرف گیرندهی غروب یعنی افول نور خورشید (اسم مفعول غروب است).
حقیقت نماز ظهر، خورشید رسالت و حقیقت نماز عصر، خورشید ولایت است پس در حقیقت در ظرفِ مغرب عالم امکان ؛ وجود مبارک سیدة النساء العالمین؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها، دو خورشید افول دارد و او ظرفِ کامل است که حقیقت جمعِ عدد الف و با میباشد؛ عدد ابجد حرفِ ا=1 و حرفِ ب=2 است که در جمع میشود 3 (3=2+1) .عدد 3 برابر حرفِ ج است که جهیدن و جهان شدن و جان گرفتن را ظهور میدهد و تمام هستِ عالم به وجود حرفِ ج که ظهور حقیقت آب است(آب=3) ، حی میشود ؛"و جعلنا من الماءِ کلّ شیءٍ حی[6]". پس همه چیز از آب زنده شد!
و با دو معنی زیبا ، مغرب را معرفی میکند :
1) نماز مغرب 3 رکعت است و صاحبش، کوثر عالم وجود؛ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میباشد (و سوره مبارکه کوثر هم 3 آیه دارد)
هر جا آب باشد، آبادانی و سبزی میآید پس بعد از نماز مغرب، نماز عشاست که متعلق به سبزپوش آل محمد(ص) است!
2)ساعت مغرب مثل عمر پر برکتشان ظاهرا کوتاه (ولی برکتش الی یوم القیامه)است و زود به عشا وصل میشود.
عدد ابجد کلمه مغرب=1242 است که جمع ارقامش 9 میشود (9=2+4+2+1).{مَلکی به نام سخائیل (یا سرفائیل) برائت نامهای از آتش جهنم به اسم خداوند برای هر نماز مقبول میآورد و برای نماز مغرب، به اسم "انا الله الجبار" است}.
این یکی از زیباییهای مقام مغرب است که جمع کننده انوار خورشید در ظرف افول خود است که نتیجهی آن نور قمر آسمان در لیل دنیاست و تمام حکمت باطن آن و گنج عشا در حقیقت آن جلوهگر میشود تا میوهی کامل صبح را ظهور دهد که همان صبح قیامت است (صباح الجنه)، در این بلوغ که سحر، گیرنده قدر است و شکافندهی نور و ظهور و بروز یوم(روز) است.
*جایگاه عددی کلمه مغرب=63 که برابر با سنّ مبارک پیامبرصلی الله علیه و آله و همچنین حضرت علی علیه السلام میباشد و حکمتش زیاد است زیرا هم برابر با جایگاه عددی کلمه اربعین (یعنی 40 ) است و هم به همهی مؤمنین میآموزد که وجود مبارکشان در حقیقت طهارت زندگی مبارکشان به جایگاه غروب رسیده است.
اما هر دو نور مبارک در ظرف مغرب عالم ، افول داشتند چنانچه سنّ هر دو بزرگوار 63 سال است که جمع ارقامش 9 میشود و 2 تا 9 تا میشود 18 که سنّ مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها است (ظرف گیرنده انوار رسالت و ولایت).{سن مبارک پیامبر(ص)=63 و 3+6=9 ، سن مبارک امام علی(ع)=63 و 3+6=9 ، 9+9=18 . جالب است که اگر ارقام 63 را در هم ضرب کنیم هم 18 میشود! (18=3×6)}
حقیقت نماز مغرب:
مغرب یعنی ظرف افول نور خورشید و به معنای دیگر ظرف کاملی که خاصیت و قابلیت جذب کلّ نور خورشید را دارد و ذرهای نور را ضایع نمیکند. و دیگر اینکه جایگاه غروب ، تمام شدن نور خورشید در مخلوقات است. هر وجودی یک طلوع دارد که تولد است و یک غروب که مرگ است.
طلوع اشراق ظهورآن مخلوق است تا خود را کامل جلوه دهد و مغرب، کاسته شدن نور است تا تمام شود. مثل نوزاد که رشد میکند تا جوان شود و به زایش و کمالات وجودی میرسد و آنگاه کم کم مُسن شده و پیر میشود و زمان رفتن فرامیرسد. در واقع خانه قبر جای افول و مغرب هر انسان است ، حال معلوم میشود که هر کس نور طلوع و اشراق وجودی خود را چه کرده و به چه مصارفی صرف کرده است؛ درست مصرف کرده یا نه؟
برای هر انسان یک طلوع و غروب دیگری هم هست. پروردگار عالم درآیه17 سوره مبارکه الرحمن میفرماید:"ربّ المشرقین و ربّ المغربین"، پروردگار مهربان ربّ دو مشرق و ربّ دو مغرب است. و آن انوار مشرق و طلوع خورشید ولایت و رسالت است که تمام انسانها را به سوی وحدت وجود و توحید راهنمایی و هدایت میفرماید؛ لا اله الا الله.
در این زمان که مولای ما غایب است و ظاهراً ایشان را نمیبینیم، همهی ما ریزه خوار سفره رحمت ایشان هستیم و ایشان مثل خورشید پشت ابر، اشراقات هدایت را به تمام انسانها میرساند و کتاب مبارک قرآن که هادی همه دلها و نسخه حکیم الحکما؛ پروردگارعالم است نیز در دسترس همه ماست.
حال من میپرسم دوستان، از صبح که خورشیدِ ظاهر طلوع میکند انوارش چه میشود و کجا میرود؟ اگر ما صدای سلولهای بدنمان و تمام جمادات و نباتات و حتی فضای اطراف خود را میشنیدیم اینها میگفتند: ما به اندازه ظرف خودمان برای نیازمان کسب نور و جذب نور کرده و احیای خود را گرفتیم. پس نور به صورت انرژی و حیات و هدایت و معاش، شکل حقیقی خود را نشان میدهد و این تعریف حقایق مغربی است که در هر وجودی افول نور شده است.
پس ما در هنگام مغربِ عمر باید از این انوار، تحفه بهشت و رضای خدا را ببریم. و بهره کامل انرژی برای زندگی الی یوم القیامه را گرفته باشیم و باید آن سوختی را که چراغ قبر ما و نور و صراط ما و حتی بهشت ما میشود و همیشه منور و مزین و گرم کننده است، توشه گرفته باشیم. زیرا نتیجه مغرب صحیح و کامل برای زندگی مؤمنان پس از مرگ ، احیاء کامل زندگی دنیا است به صورت حیات طیب! پروردگار عالم میفرماید[7]: "یَصعَدُ الکلِمُ الطّیّبُ و العملُ الصّالحُ یرفعُهُ" . بنده مؤمن در حیات صحیح به درجه کلمه طیب از مولای خود میرسد و هم در این دنیا و هم آن دنیا ، رفعت درجه پیدا میکند.
اما نام مبارک پروردگار عالم که برای نماز مغرب بوسیلهی ملک به عنوان برائت از آتش جهنم به شخص نمازگزار واقعی عنایت میفرماید، اناالجبار میباشد یعنی من خداوند جبران کننده هستم. انشاءالله خداوند کریم عمل ناقص ما را درهنگام افول به جایگاه ، جبران کرده و غلطهای ما را اصلاح کند.
حقیقت مغرب، وجود مطهر و مقدس خانم دو عالم؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها است. (وقت مغرب کوتاه است و عمر مبارک ایشان هم کوتاه) زیرا دامن پاک و مطهر و قلب مبارک او، ظرف تامّ و تمامِ گیرنده افول دو خورشید ولایت و رسالت بود. او که در حقیقت از وجودش، 11 موالید مطهر و نورانیِ امامان معصوم صلوات الله علیهم اجمعین تجلی کردند و هر کدام نور هدایت و امام راه تمام شیعیان عالم شدند و بانوی دو عالم، سیده نساء العالمین، کسی هستند که پدر بزرگوارشان درباره ایشان فرمودند: فاطمه پاره تن من است و نور دو چشم من است.
وجود خانم در این دنیا، حقیقت لیل (شب) است که در کتاب راز حجاب تا حدودی شرح داده شده است. ما به عنوان شیعه و پیرو خانم دو عالم باید، حقیقتِ مغرب خود را از افول انوار مشرق عمرمان از ولایت و رسالت به صورت عمل صالح و باقیات الصالحات صحیح و آثار نورانی جلوه دهیم.
سایه در عصر، خود را نشان میدهد و هر چه به طرف مغرب میرویم سایهی اجسام بزرگ و بزرگتر میشود. چون سایه به منزله سجده بر صاحب سایه است (چون سایه اطاعت جسم را میکند). پس سایه چنان بزرگ میشود تا به طرف مغرب که تمام زمین، سایه میشود. انگار خورشید، در سایه غروب میکند! یعنی سایه، نتیجه عمل کردن به ظهرِ وجود است و همانطور که ظهر، تامّ بود سایه تمام میشود، یعنی جذب کامل! درواقع نفس ظهر جلوه میکند.
پس ما فقط با نماز مغرب مقبول میتوانیم ادای دِیـْنِ ظهور ظهر و عصر را انجام دهیم.
پروردگارا به خاطر تمام نعمات ظهر و عصرت تو را شکرمیکنیم، و از تو میخواهیم ما را شکرگزار مغربت قرار دهی تا این مغرب را در قیامت به زیبایی نماز عشا و آنگاه نماز صبح تحویل دهیم.آمین
*غروب روزجمعه[8]:
اهل معنا و معرفت میفرمایند: سحرگاه به عنوان وقت متعلق به حضرت زهرا سلام الله علیها فرصت «مشی إلی الله» است و عصر و غروب جمعه که تعلق به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد، وقت «جذب فیض من الله است».
حضرت زهرا سلام الله علیها نیز میفرمایند: شنیدم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمودند[9]: « إنّ فی الجمعة لَساعة لایُراقبها رجلٌ مسلمٌ یَسأل الله عزّوجلّ فیها خیراً إلا أعطاه إیّاه؛ همانا در جمعه لحظهای هست که هیچ مسلمانی بر آن مراقبت نمیکند و در آن لحظه از خدا خیری نمیخواهد مگر اینکه آن را به او عطا میکند». عرضه داشتم : ای پیامبر خدا! کدام لحظه؟ فرمود: « إذا تدلّی نِصفُ عینِ الشمس للغروب؛ هرگاه نیمی از قرص خورشید غروب کرد». راوی میگوید: فاطمه علیها السلام به غلامش میگفت: برو بالای بلندی و هرگاه نیمی از خورشید را دیدی که به غروب نزدیک شد، به من خبر ده تا دعا کنم.
مهم اینکه حلقه وصل این دو وقت و نیز نقطه اتصال مشی و جذب، سوره قدر است چراکه بنابر ادله روایی، صدیقه کبری علیها السلام، صاحب حقیقت و باطن سوره مبارکه قدر است، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز صاحب رقیقت و ظاهر این سوره خواهد بود.
پس چه نیکوست که مؤمنین این وقت را مراقبت نموده، به سیره فاطمی ملتزم شوند و در این بستر زمانی که ملکوت آن به انفاس قدسی آن بانوی عرشی منوّر است، سوره مبارکه قدر را به نیابت از حضرت زهرا سلام الله علیها بخوانند و به محضر أنور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه کنند. چنانکه در روایت آمده است: در روز جمعه صد نفحه از رحمت الهی نازل میشود که نود و نه عددِ ان از برای کسی است که سوره قدر را در عصر جمعه صد مرتبه قرائت کند.
شاید که منظور نظر کیمیا اثر آن حضرت قرار گیریم و فرج انفسی برای همهی نفوس مستعده محقق شود و به امید فرج آفاقی نیز چشم براهیم که خورشید را برای ظهور آفریدهاند.
گنج طه در وجود خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها
*در لوح عدد 5 هم به خوبی مشخص شد که تمام اسرار در گنج عدد 5 و ظهور عدد 9 و در ابعاد عدد 3 است! و مجموعه گنج در اسرار کلمه طه ظهور دارد. پس کلمه طه بر همهی عالمیان ولایت کبری دارد و آنچه به ظهور ظاهر و باطن میآید از این گنج است.
چنانچه عالم دایره شد و دایره در 360 درجه ظاهر شده است! اگر دقت کنیم شعاع دایره 9 است(چون سقف اعداد 9 است). و وقتی ارقام 360 (درجه دایره) را با هم جمع کنیم 9 میشود(9=0+6+3) {در حقیقت عدد درون دایره : یک 3 است و یک 6 و در جمع ، 9 }. پس اگر بخواهیم حقیقت کلّ دایره خلقت را بدانیم ، 3 را در 6 و 9 ضرب میکنیم که میشود 162، که برابر با عدد ابجد نام زیبای انسان است که تمام ابعاد را دارد، درحالیکه از 5 حرف تشکیل شده است!
چنانچه خواندیم شکل دایره، نماینده تنها عدد بسته 5 بود.پس دایرهای که شعاعش 9 و کمانش 5 باشد ظهورش، عدد انسان (ِکامل) و جایگاهش(انسان=45) همان 9 ضرب در 5 که میشود 45 است و همچنین برابر با عدد ابجد نام زیبای آدم است. نکته جالب اینجاست که جایگاه عددی نام زیبای فاطمه سلام الله علیها هم 45 میشود! که فاطمه سلام الله علیها؛ حقیقتِ کلّ دایره یعنی باطنِ رحمِ عالم خلقت است و عصمت الله الکبری است، بلوغش 9، تعداد حروف نام مبارکش{فاطمه(س)} 5 و جایگاه عددی نام مبارکش 45 ؛ برابر با نام آدم علیه السلام میباشد.
*خوب توجه کنید! پس اسرار ظهور عالم سِرّ، در حقیقت گنج آن ظرفی است که صاحب کلّ حیات کوثرِ وجود است که قبل از خلقتش، امتحان شده و قبولی گرفته و کلّ نور است!{ یا ممتحنة امتحنکِ الله الذی خلقکِ قبل اَن یخلقکِ فوجدکِ لما امتحنکِ صابرةً... ای آزموده.خدائیکه آفریدت آزمودت پیش از آفرینشت و یافتت درآزمایش بردبار}
درحقیقت خلقت نوری در عالم اسرار بوجود مبارک پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین و ظهور 9 ذریه در بطن اباعبدالله الحسین علیه السلام، حقیقت گنج طه است که در نام فاطمه سلام الله علیها ظهور دارد و تمام حروف نام مبارک خانم در دایره حروف نورانی است (ف ا ط م ه) { 28 حرف را به 4 دسته تقسیم کردهاند: حروف نورانی، حروف هوایی، حروف آبی و حروف خاکی} و در گنجِ حقیقتِ این معناست که پیامبرگرامی اسلام؛ حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله میفرماید : فاطمه(س)، اُمّ ابیهاست. و ایشان؛ اُم الائمه و اُم الانبیا میباشد.
اسرار عدد 6 و حرفِ ش
عدد 6 به حروف در فارسی؛ شـِش و در عربی ؛ ستـّه ، سدس یا سادس خوانده میشود. و درواقع باطن معانی هردو در آخر به یک معنا میرسد. چنانچه عدد ابجد حروف سته=465 میشود و این عدد ، رمز زمان ظهور حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف) است زیرا این عدد از جمع اعداد از 1 تا 30 تشکیل میشود (465=30+29+28+...+3+2+1)، که 30 جزء قرآن به تمام باطن در زمان ایشان ظاهر میشود و برابر با نام زیبای مهدویت است! {جالب است که ایشان نهمین فرزند اباعبدالله الحسین علیه السلام است یعنی باز هم رابطه 9 و 6(=سته=465)}. و جایگاه عددی کلمه مبارک مهدویت =60 میشود که برابر با عدد ابجد حرفِ س است و حرفِ س، قلب قرآن و میزان است و حکومت آقا، حکومت بر قلبهاست و میزان حکومت جهانی در کلمه مهدویت است!
*اما معنای حروف شـِش: حرفِ ش درعربی و فارسی هر دو یک ملکوت را دارد. بلوغ حروف است زیرا تمام عالم هستی در این حرف غرق است. و چون حرف ش، صفت تفشی (یعنی افشاکردن) دارد، افشاکننده تمام اسرار عالم بالا در روی زمین و حتی در تمام کرات و حتی درون دریاها و معادن و مخازنِ هستی میباشد.
عدد ابجد حرف ش=300 است که برابر با عدد ابجد کلمه صراط و عدد ابجد کلمه فکر میباشد. و اگر دایره ساعت را از 1 تا 24 با هم جمع کنیم (300=24+23+22+ ... +3+2+1) میشود 300 . و وقتی که بصورت سه حرفی خوانده شود یعنی شین ، عدد ابجدش 360 میشود. در تعریف مقامات حروف؛ هم تعداد حروف به عدد خوانده میشود و هم تعداد نقطههای آن حروف زیرا مبین حقیقت اسرار هر حرف، نقطهدار یا بی نقطه بودن آن است. و تعداد نقطههای حرف هم به شماره در تعداد حروفش تعریف حقیقی آن حرف است.
پس دلیل اینکه میگوییم حرفِ ش، بلوغ معنای همهی حروف است، این است که در جایگاه افشای مقامات و معانی حروف واقع میشود. درحالیکه همهی عالم در شکل دایره قرار دارد و تمام دوایر در دایرهی کلّ هستی جای میگیرد. میدانیم که دایره چه بزرگ باشد و چه کوچک ، 360 درجه است که برابر با عدد ابجد حروف شین میشود ( حرفِ ش ، شین خوانده میشود). حال خوب توجه کنید که هستی در آغاز به یک، شروع شده و همه در جلوهی وحدانیت پروردگار عالم، توحید را افشامیکند!
شرح دایره هستی به حرفِ شین
*پس دایرة الدوائرِ هستی :
*1)در عدد به یک "ش" جلوه میکند یعنی یک حرف.
*2) همانطورکه در کتاب عرفان عدد 10 بطور کامل توضیح داده شد : سِرّ شناخت پروردگار عالم به اسم مبارک اَحد جلّجلاله به عدد ابجد 13 است که برابر با جایگاه عددی حرفِ م به عدد ابجد 40 است . و در ظهور اسمائی به عدد 4 ارکان و جلوه طهارتِ 40 به نام اسم مبارک سبحان (جایگاه عددی سبحان=40) که تنزیه و تسبیح را در کلّ اسامی پروردگار عالم که شمارش نمیشود ، جلوه فرمود. اگر ارقام 13 را با هم جمع کنیم میشود 4(=3+1) که حرف ش ؛ خودش یک و 3 نقطه دارد رویهم میشود 4 ! پس در دایره هستی ، 4 ارکان افشا میشود.
*3) اگر به سه حرف شین بنویسیم درواقع در2 قسمت ظاهر میشود: ش- ین یعنی حرفِ ش میشود زُبُر و حروفِ ین میشود بینه. چقدر زیباست که در ترازوی حقیقی معنی این حرف ، در مقام عددی عدد 300 (=ش) روبروی عدد 60(ین) قرار میگیرد (که برابر با عدد ابجد حرفِ س است) ، درواقع حرفِ ش در مقابل حرفِ س میباشد! یعنی حرفِ ش ، وزنهی بیان کننده حرفِ س است.
چنانچه میدانید حرفِ س؛ قلب قرآن و میزان حروف، قلب عالم امکان، سِرّالحروف و مقام جمع الجمعی حروف است. چنانچه حیات هر وجودی به قلب آن و قلب قران؛ سوره مبارکه یس و قلب همهی هستی؛ وجود مبارک حضرت مهدی علیه السلام است که ایشان قلب عالم کون و مکان و قلب عالم امکان و قلب عالم هستی الی یوم القیامة میباشد. و در مقام جمع الجمعی تمام خانواده محترم ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین، آل یاسین خوانده میشود و در زیارت آل یاسین، مقامات وجودی را بیان میفرماید و حقایق هستی (چه در دنیا و چه در آخرت) تعریف میشود.
*4) حرفِ شین به عدد 9 تعریف میشود زیرا 3 حرف است و 6 نقطه دارد که رویهم میشوند 9. حال خوب دقت کنید! تمام دایره از نقطه مرکزی که شروع خلقت خشکی روی زمین است {که به کلمه ارض خوانده میشود} به شعاع 9 (چون سقف اعداد از 9 بیشتر نیست) ، محیط دایره {که دحو الارض خوانده میشود} کشیده میشود.
*پس به عدد 9(تمام شناسایی حروف شین با نقطههایش) و عدد 3(سه حرفِ ش-ی-ن) و عدد 6 ( 6 نقطهی حروف شین) اسرار این دایره افشا میشود که به سه عدد 9 و 3 و 6 میباشد. اگر این اعداد را در هم ضرب کنیم (6×3×9)میشود 162 که برابر است با ظهور و خلقت اشرف مخلوقات ؛ وجود مبارک انسان (البته انسان کامل) که خداوند کریم در کلام مبارکش میفرماید[10]: "فتبارک الله احسن الخالقین". و انسان در مقام عبودیت میتواند عابد خداوند جلّعظمته باشد یعنی عبدالله باشد و با بندگی خالصانه به پیشگاه نورانی و سبحان پروردگارش راه یابد یعنی به مقام عند ربهم یرزقون برسد.
مقام دنیا در عدد 6
**خوب دقت کنید! اول اینکه مقام دنیا خیلی بالاست زیرا که جایگاه شهادت است و دوم اینکه افشاءِ اسرار عدد 6 (در دنیاست) که خداوند کریم فرمود[11]: خلق السموات و الارض فی ستة ایام ؛ خلق کردم آسمانها و زمین را در 6 روز. اما این دو تعریف جای توضیح بیشتری دارد که شنیدنی و خواندنی است و جای تأمل و تفکر دارد ! عزیزان امیدوارم که با جان دل این مباحث را بخوانید و بیندیشید:
**1)اول اینکه دنیا، جایگاه شهادت است . زیرا آنچه در عالم بالا بصورت سِرّ خلق شده، در ظهور به عوالم پایینی قرار میگیرد اما تا در دنیا نمیآمد، مشاهده نمیشد و به ظهور وجودی از نظر مادی نمیرسید. پس خلقت خالق بیهمتا در عالم دنیا، مشهود است و از هر ذرهای چه بصورت جمادات و چه نباتات و چه حیوانات و یا انسان و یا حتی همهی موجوداتی که با چشم غیرمسلح دیده نمیشوند و یا اصلا شاید فقط احساس میشوند مثل گازها و هوا و ... ، همه به یک صورت در دنیا به مقام شهودی و ظهوری میرسند.
شاید این یکی از اسراری است که خداوند یکتا در سوره مبارکه فصلت میفرماید[12]: حتی إذا ما جاءوها شهد علیهم سمعهم و ابصارهم و جلودهم بما کانوا یعملون؛ تا چون بر دوزخ رسند آنهنگام گوشها و چشمها و پوست بدنهایشان بر جرم و گناه آنها گواهی دهند. و یا در سوره مبارکه یس میفرماید[13]: "الیوم نختم علی افواههم و تکلّمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بماکانوا یکسبون؛ امروز است بر دهان آن کافران مُهر خموشی نهیم و دستهایشان با ما سخن گوید و پاهایشان به آنچه کردهاند گواهی دهد".
بنابراین آن روز زبان نطق دنیایی بسته میشود و تمام وجود در مقام شهادت، گواهی میدهند. پس فقط دنیاست که عالم نطق است. و همه در نقطه ظهور میکند. چنانچه پرگار آفرینش از نقطه، کمان دایرهی حدود الهی را میکشد. و جنین در دایره رحم مادر بصورت نطفه، دایره زندگیش دحوالارض میشود! نگاه از نقطه سیاهی چشم دیدگاه ظاهری و باطنی را میبیند و میاندیشد و فکر میکند و تصمیم میگیرد و عمل میکند. و همه درنقطه قلب به تغییراتی اساسی، به واقع قلب به میم میشود.
آیا اینجا تفکر و تأمل ندارد که خداوند بالاترین مقامات زندگی انسانی را در پایان عمر به شهادت تعریف میکند! و آن زمانی است که انسان به بلوغ مقام فکری و عقلی و ایمانی و تربیتی و عملی در شریعت و طریقت و حقیقت شیعه و پیرو امام معصومِ زمانش برسد. و انتخاب زیبای خود را در حیات دنیوی برای خروج صحیح (از دنیا)، به تولد و زنده شدن واقعی برساند. و حیات وجود جسمانیش را در شهادت تقدیم خالق مهربانش کند. اینجاست که خداوند کریم میفرماید[14]: ولاتحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربّهم یرزقون ؛ نپندارید کسانی که در راه خدا شهید شدند مردند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و نزد پروردگارشان متنعّم خواهند بود.
پس کلّ دنیا در مقام شهادت میشود کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا. پس تا آخر عمر دنیا، راه شهادت باز است و دعوت نامه برقرار است که هرکه دارد هوس کرب و بلا بسم الله.
**2) امام شهدا: در مقام سیدالشهدایی، وجود مبارک اباعبدالله الحسین علیه السلام قرار دارد که تولد و شهادت وجود نازنینش استثنا است. چنانچه میدانید ایشان 6 ماه در حمل مادر بزرگوارشان بودند. پس عدد 6، افشای وجود مبارک آقاست! خوب دقت کنید که عدد 6 به حروف در فارسی، شـِش میشود که دو تا حرفِ ش است و درواقع شین. پس بلوغ 9 در باطن شین قرار گرفت و امام حسین علیه السلام از بدو تولد به عدد 10 بدنیاآمد {یک وجود مبارک خودش + 9 ذریه معصوم(ص) در بطنش (10=9+1)}. پس او حامل بلوغ گنج 9 است. بنابراین اسرار دایره خلقت زندگی مبارکش که محیط بر همهی عوالم هستی است حیات را در عدد 6 ظهور داد و بلوغ هدایت را به 9 ذریه معصومش صلوات الله علیهم اجمعین.
|