لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام پروردگار که سرّ اسماء اعظم خود را با سه حرف "الف"، "س" و "م" (اسم) فاش کرد. که عدد ابجد این سه حرف "101" است و از مجرای ولایت "با" و رسالت "سین" ظهور دارد (بسم).

بنام مولایی که در عین "غیب الغیوبی" ظاهر و در عین "ظهور" غایب است، و با صفات "رحمان" و رحیمش" کل نعمتهایش را بر ما منت نهاد.
ع شفائی



هدف از ایجاد این وبگاه، رسیدن به معرفت مولایمان، پروردگار عالم و ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) و حقایق و معارف قرآن است.
در این راه همواره، آن بزرگواران مددرسان بوده و با دست غیبی راه صحیح را گشوده اند و عنایاتی بسیاری به دست آمده است.

عنایت شود: نشر و استفاده نا صحیح از مطالب بدون ذکر منبع، شرعا صحیح نیست.

برای تهیه کتاب های مجاز منتشر شده توسط نویسنده و مولف مطالب فوق، میتوانید با شماره زیر ارتباط برقرار نمائی

09308839373 لطفا در ایتا یا واتزاپ پیام ارسال فرمائید





۳ مطلب با موضوع «زن» ثبت شده است

  

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ممتحنة امتحنک الذی خلقک قبل ان یخلقک و کنت لما امتحنک صابرة و نحن لک اولیاء مصدّقون

باطن عدد  14/3 و 360 درجه

بنابراین وجود مبارکش 3 است و ممیز می‌گیرد به ظهور 14 نور مقدس صلوات الله علیهم اجمعین، چون ایشان ظرف اسرار نوری باطن خلقت هستند که قبل از خلقت امتحان شدند، پس رمز می‌شود 14/3 ! آنگاه محیط و مساحت به شرط ضرب شدن در 14/3 نمایان است[1].

درضمن وقتی دایره در شعاع 9 است و جایگاه مرکز دایره به عدد 40 ظاهر شد، پس 9 تا  40 تا می‌شود 360 که تمام دایره حیات در گنج 360 است. پس کلمه اُم، تمام محیط و مساحت عالم خلقت است و ذره‌ای در آفرینش نیست که در این دایره ، ظهور و افول نداشته باشد . اوست که مادر است { ما، در آن هستیم} همینطور از آن خلق شدیم هم آب و هم خاک و همینطورکه دوباره به خاک بازمی‌گردیم . این ذره‌ای اززیبایی‌های مهندسی خلقت است! [2]

 

*از منظر دیگر عدد 14/3 را می‌توان اینطور تفسیر کرد { درواقع ظاهر و باطن هستند} :

وجود مطهر امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، دایره‌ی کلّ یومٍ عاشورا را نمایش داد. چنانچه با تمام قامت در قتلگاه رسیدن به قرب الهی ، به حالت سجده قرار گرفت و شمر و سنان ملعون ، با تمام شقاوت سر مبارکش را ا ز قفا از بدن مطهرش جدا کردند. اما حضرت ، سَرِ بندگی از زمین برنداشت !

 تا این سَر، نقطه پرگار عاشورای هستی شود و قامت پاکش که حامل نُه ذریه معصوم صلوات الله علیهم اجمعین بود به تمامِ عدد به بلوغ کامل هستی، کمان دایره را شروع و از روز عاشورا با ولایت آقا علی بن الحسین علیه السلام؛ امام اربعیان و سالاری اسرار به وجود حضرت زینب سلام الله علیها، سبز کننده گنج اربعین به عدد 40 روز و 40 وادی این کمان دایره را از کربلا به کربلا رسانید. چنانچه سِرّ اربعین افشا شد! که نتیجه زحمات و مصیبات این عزیزان به بهار سبز هدایت رسید زیرا اربعین از ریشه ربع و حاصلش ربیع یعنی بهار بندگی  و اخلاص و به ظهور نور هدایت رسیدن است.

پس می‌توان گفت که عدد 3 ، وجود مطهر امام حسین علیه السلام است که سومین امام می‌باشد و ممیز زده می‌شود چون ایشان، محور 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است زیرا همانطورکه گفته شد ایشان پنجمین معصوم است که با 9 ذریه معصومش می‌شود 14 (14=9+5) . این اسرار 14/3 هستی است! و تمام سیر حیات هستی دنیا باید در این دایره، حیات آخرت خویش را به اربعین بهشت برساند زیرا عدد ابجد کلمه دایره=220 و برابر با عدد ابجد اسم مبارک طاهره(فاعل طُهر) است و جایگاه عددی دایره در مرکز آن می‌شود 40 به عربی یعنی اربعین و از لحظه شهادت سیدالشهدا، اربعینشان شروع می‌شود. آیا جای تفکر ندارد؟!

 

ارتباط دایره اول و سوم طبایع حروف و وجود خانم سلام الله علیها

دایره اول: طبیعت آتشی یا نورانی با خصوصیت حارّ(گرم) :

ا(=1) ، ه(=5) ،ط(=9) ، م(=40) ، ف(=80) ، ش(=300) ،ذ(=700)

 

 

 

 

 

در جمع عدد ابجد حروفش (1135=700+300+80+40+9+5+1)  1135 می‌شود که جمع ارقامش 10 می‌شود یعنی تمام گنج عشر! و عدد 1135 معنی می‌شود به 135+1000 که  عدد 1000 ؛ بلوغ تمام و کامل دایره در احاطه به کلّ دوایر است و عدد 135 برابر با عدد ابجد نام زیبای فاطمه سلام الله علیها است که او؛ امّ ابیهاست! {جالب است که عدد ابجد کلمه دایره(=220) با نام زیبای خانم یعنی طاهره برابر است} .

در جمع جایگاه عددی حروفش(91= 25+21+17+13+9+5+1) می‌شود 91  که جمع ارقامش هم  10 می‌شود و عدد 91 ؛ برابر عدد ابجد اسم مبارک خداوند؛ کامل است و همچنین برابر عدد ابجد کلمه سال و کلام است. و در این دایره کلّ جایگاه عددی حروفش، فرد است با حرف الف به عدد 1 شروع و به حرف ذ به جایگاه عددی 25 تمام می‌شود: الف؛ یکِ توحید و تمام خزانه حمد پروردگار عالم است و عدد 25 برابر با جایگاه عددی کلمه حمد و همچنین برابر جایگاه عددی کلمه کُن می‌باشد(کُن فیکون) .

 

نکته: اما همینطورکه در دایره ملاحظه می‌کنید؛ همیشه نقطه شروع به نقطه پایان وصل می‌شود. پس اگر جایگاه عددی این 7 حرف را از اول به آخر به هم وصل و جمع کنیم 26 می‌شود و عدد 13(=م) در وسط می‌ماند: (26=25+1)  (26=21+5) (26=17+9)

 

                     ذ(=25) +ش(=21) +ف(=17) +م(=13) +ط(=9)+ه(=5) +ا(=1)

                                                                     

                                                               26

خوب دقت کنید! دایره اول حروف، دسته نوری بود به دایره آخر(خاکی) که  ظهور نور می‌باشد، وصل است که آن دایره جلوه اسم مبارک چهل چراغ نور در گنج ولایت و رسالت؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها را جلوه می‌دهد! چنانچه تمام حروف نام زیبای فاطمه سلام الله علیها در دایره اول است که تنها وجودیست که در بین اسماء مبارک ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین، همه‌ی حروفش در دسته حروف نوری است!

جایگاه عددی نام مبارک فاطمه(س)=45 و برابر با عدد ابجد نام آدم علیه السلام است که آب و خاک (گِل)، مایه حقیقت خلقت جسمانی حضرت آدماست. پس در زمین، وجود حضرت آدم علیه السلام به صورت ظهور ظهور از جلوه‌ی اسرار عوالم نوری و خاکی می‌باشد. و تمام 4 طبیعت که آب، باد، خاک و آتش در وجودش است و او اولین خلیفة الله روی زمین است .

 

جمع عدد ابجد حروف دایره اول که نوری بود 1135 می‌شود که خیلی معنا دارد! یعنی پروردگار عالم به عدد 1000 ، وجود مبارک خانم فاطمه(س)(=135) را در دنیا معرفی می‌کند. و به قول امام صادق علیه السلام، لیلة القدر معرفی می‌شود و خداوند آن شب را خیرٌ من الف شهر معرفی می‌فرماید که مقامش از هزار شب بیشتر است، همان وجود مبارک زهراسلام الله علیها است که حروفش برابر حروف هزار است!

این همان دایره خلقتی است{ عدد ابجد کلمه دایره=220 و برابر با عدد ابجد نام زیبای طاهره است و جایگاه عددیشان هم برابر 40 است که حقیقت مهندسی خالق یکتاست} که خداوند قبل از خلقتش او را امتحان فرمود؛ فوجدکِ صابره؛ فرمود که او را صابر یافتم. صابر یعنی فاعل صبر یعنی طاقت این همه ظهور گنج را دارد. و خانم شد کوثر وجود! وجعلنامن‌الماءکلّ‌شیءحی .                                                 

و بنابر روایات در زمان حکومت حضرت مهدی علیه السلام، اولین حقی که آقا احقاق می‌کند، حق مادر بزرگوارشان است و جایگاه قبر مبارک مادرشان را افشا می‌فرماید. که این خیلی مهم است! و حضرت می‌فرماید: وابنة رسول الله لی اسوة الحسنة؛ دختر رسول الله(ص) برای من (در حکومت)، بهترین اسوه حسنه است یعنی حکومت آقا، زهرایی است و حکومتش، حکومت نوراست . پس تمام دایره حقیقت خلقت در گنج فاطمه زهرا سلام الله علیها ، به دست فرزندش افشاء اسرار می‌شود. 

*دایره سوم:طبیعت آبی یا مائی با خصوصیت رطوبت :

 

 

 

 

 

ج(=3)،ز(=7)،ک(=20) ،س(=60) ،ق(=100) ،ث(=500)،ظ(=900)

در جمع عدد ابجد حروفش (1590= 900+500+100+60+20+7+3) می‌شود 1590  و جمع ارقامش 15 می‌شود(15=0+9+5+1). که اگر اعداد 1 تا 15 را با هم جمع کنیم 120 می‌شود و قرآن مجید 120 حزب دارد و برابر با عدد ابجد نام زیبای احسان پروردگار عالم است.

در جمع جایگاه عددی حروفش (105=27+23+19+15+11+7+3)  105 می‌شود که برابر با عدد ابجد اسم مبارک عادل خداوند است و همچنین برابر با کلمه اعدل می‌باشد.

 

نکته : اگر جایگاه عددی حروف اول و آخر را با هم جمع کنیم 30 می‌شود و عدد 15(=س) در وسط می‌ماند:

(30=27+3)  (30=23+7) (30=19+11).

                        ج(=3)،ز(=7)،ک(=11) ،س(=15) ،ق(=19) ،ث(=23)،ظ(=27)

                                                 

                                                           30

 

 

حرفِ س ، میزان حروف و قلب قرآن است(قرآن کریم 30 جزء دارد و به حرفِ س تمام می‌شود، در جمع عدد ابجد حروفِ این دایره هم به 120 حزب قرآن رسیدیم!).

آیا این دایره با گنج وجود خانم فاطمه سلام الله علیها تطبیق ندارد؟! که او مظهر آب و کوثر وجود است. جالب است که اگر مضرب‌های 3 تا 27 را با هم جمع کنیم می‌شود 135 ، برابر با عدد ابجد نام زیبای فاطمه سلام الله علیها!!!

 

اسرار نماز 5 گانه در 3 نوبت

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید[3]:"اتل ما اوحی الیک من الکتاب و اقم الصلوة انّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر و الله یعلم ما تصنعون"."بخوان ای پیغمبر آنچه را که وحی کردیم به سوی تو از قرآن و برپادار نماز را که البته نماز باز می‌دارد انسان را از کار زشت و ناپسند و هر آینه یاد خدا بودن بزرگ‌تر است از سایر عبادات (که یاد خدا و ثواب و عقابش همیشه انسان را از گناه باز می‌دارد و انسان را به طاعت وامی‌دارد. ولی عبادت با غفلت از خدا چندان اثر ننماید) و خدا می‌داند آنچه را که می‌کنید".

خواننده عزیز امیدوارم با دقت توجه کنید! زیرا این ندای نورانی از پروردگار عالم به بنده خود می‌باشد. از روی شماره آیه(45) برداشت می‌شود که ندا به کسانیست‌ که در دنیا عمل انسانی و پیروی و اطاعت و عبادت مولا را انتخاب کرده‌اند. چراکه  45، برابر با عدد ابجد اسم آدم و برابر با جایگاه عددی کلمه انسان ‏و خلاصه برابر با جایگاه عددی نام مبارک فاطمه سلام الله علیها است. پس طرف خطاب، انسان کامل یعنی پیغمبر بزرگواصلی الله علیه و آله است و از ایشان به قلب‌های سالم و بندگانی که می‌خواهند صورت عمل انسانی داشته باشند.

چرا عدد این آیه در جایگاه اسم مبارک فاطمه سلام الله علیها است؟ زیرا معنی نام مبارک خانم از ریشه فطم است یعنی از آتش جهنم و تمام پلیدی‌ها بریده است. پس در این جایگاه ، نماز بپا می‌شود که ریشه در بطن بهشت دارد و امر این است که این ریشه را در بطن ایمان و عقیده و قلب سالم خود بپادارید!

وجود مبارک امام صادق علیه السلام فرمودند که 5 نوبت نماز در 3 نوبت خوانده شود. اما درواقع باطن 3 نوبت هم همان 5 نوبت است!

اگر خوب دقت کنید در گردش ساعت شبانه روز، ساعت 3 (بعدازظهر)، شناسایی دیگرش 15 خوانده می‌شود. چند نکته در این اعداد نهفته است:

همانطورکه بیان شد عدد 5، عدد بسته است و قرار گرفتن درحلقه بندگی واقعی برای هر بنده با خواندن نماز پنجگانه و رسیدن به حقیقتش است به شرط اینکه نمازمان پشت امام معصوم صلوات الله علیهم اجمعین باشد یعنی امامِ نماز را پیشاپیش نماز ببینیم. چراکه   نماز بی ولای اوعبادتی است بی وضو 

                                                      به منکرعلی(ع) (وذریه‌های معصومش(ص)) بگو نماز خود قضا کند

 

جمع اعداد 1 تا 5 برابر 15 می‌شود 15=5+4+3+2+1 که برابر با جایگاه عددی حرفِ س به عدد ابجد 60 است. که حرفِ س، قلب قرآن و میزان حروف است. و هر ساعت، 60 دقیقه و هر دقیقه 60 ثانیه است.

و خداوند یکتا فرمود[4]: ... انّ الصلوة کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا. یعنی در وقت قرارگیرد میزان و طبق دستور الهی (با تمام شرایط). پس حقیقت نماز، دائما در تمام عالم در زمان و مکان جاری است.

 

درواقع ساعت 15، عدد 3 هست که در 5 نوبت ضرب شده و عدد 15 را نشان می‌دهد (15=3×5 ،15=س ؛میزان). که حیات تمام هستی در گرو عدد3 است و برابر عدد کلمه آب است. درواقع هر چیزی برای اینکه به  حیات واقعی و دائمی خود برسد و سبز بماند، باید در 3 (=آب) ضرب شود تا به میزان حیات حقیقی برسد.

حقیقت آب، کوثر وجود است یعنی خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها و یکی از نام‌های قرآن هم کوثر است. اگر حروف آب را به صورت بسیط بنویسیم الف و با، عدد ابجدش 114 می‌شود(114=3+111) و 114، برابر تعداد سوره‌های قرآن است. پس حقیقت آبی که همه‌ی انسان‌ها را سیراب کرده و احیاء دنیا و آخرت می‌کند، قرآن و نماز است[5].

جایگاه عددی الف و با (به صورت بسیط) می‌شود 33(33=3+30) که برابر جایگاه عددی نام مبارک زهرا سلام الله علیها است. جمع ارقام 33 می‌شود 6 (6=3+3) ( 6 برابرایام خلقت کلّ دنیا). و عدد ابجد حروف سیُ سه =135 می‌شود که برابر با عدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها است.

 

*آب، تطهیر کننده‌ی عین نجس به عین پاک است. آبِ ظاهر، نشانی از آبِ باطن دارد. پس با عرفان آب، خود را شستشو دهیم تا حیوانیت از ما جدا شده و  به حقیقت انسانی برسیم! به همین علت نماز واقعی، تنهی عن الفحشاء و منکر می‌شود.

و اینجاست که معنای روایتی از پیامب صلی الله علیه و آله را متوجه می‌شویم که به مردم فرمودند: اگر بر در خانه یکی از شما نهری از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد آیا چیزی از آلودگی و کثافت در بدن او می‌ماند؟ در پاسخ عرض کردند: نه. فرمود: نماز، درست همانند این آب جاری است، هر زمان که انسان نمازی می‌خواند گناهانی که در میان دو نماز انجام شده است از میان می‌رود.

 

*حال اگر در ساعت، به صورت قطر از عدد 3 به عدد روبرویش وصل کنیم، عدد 9 می‌شود { شاخص نماز عصر حدودا در ساعت 3 و شاخص نماز عشا حدودا در ساعت 9 است}. در شکیات نماز واجب، 9 شک صحیح وجود دارد  تا نماز کامل و بدون اشکال تحویل داده شود.

و در شناسایی عددی دیگرِ 9، 21 خوانده می‌شود که برابر با جایگاه عددی حرفِ ش است (صفت تفشی دارد) پس صفتش، افشاء حقیقت نمازی است که در میزانِ سین به عدد 15(=س) انشاءالله به نتایج ظاهری و باطنی نماز افشا می‌شود و نمازگزار به میزان اعمال دست پیدا می‌کند. البته از درون قلبش، تا به اعضا و جوارح و همه اعمالش افشا شود. انشاءالله

*نماز ظهر و عصر و عشا 4 رکعت دارند، و این عدد، همان گنج اربع (10=4+3+2+1) یعنی همان نورٌواحد و گنج 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است، و نماز مغرب 3 رکعت است که حقیقت کلّ اسرار باطن اعداد روی سه عدد می‌باشد و عدد سه، رمز همه‌ی نمازهاست و همه‌ی نمازها در نماز مغرب قرار دارند که ظرف افول نور خورشید ولایت و رسالت است جالب است بدانید که نماز مغرب متعلق به خانم دو عالم فاطمه زهرا؛ سیده نساء العالمین است او که ظرف مغرب افول دو خورشید رسالت و ولایت است.

 

اسرار نماز مغرب و صاحب مغرب وجود  

*نماز مغرب: متعلق به وجود حضرت فاطمه سلام الله علیها است که معصوم سوم و مرتبه خلقت نوری ایشان درعالم سِرّ به عدد 3(=ج)است. اما کلمه مغرب یعنی ظرف گیرنده‌ی غروب یعنی افول نور خورشید (اسم مفعول غروب است).

حقیقت نماز ظهر، خورشید رسالت  و حقیقت نماز عصر، خورشید ولایت است پس در حقیقت در ظرفِ مغرب عالم امکان ؛ وجود مبارک سیدة النساء العالمین؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها، دو خورشید افول دارد و او ظرفِ کامل است که حقیقت جمعِ عدد الف و با می‌باشد؛ عدد ابجد حرفِ ا=1 و حرفِ ب=2 است که در جمع می‌شود 3 (3=2+1) .عدد 3 برابر حرفِ ج است که جهیدن و جهان شدن و جان گرفتن را ظهور می‌دهد و تمام هستِ عالم به وجود حرفِ ج که ظهور حقیقت آب است(آب=3) ، حی می‌شود ؛"و جعلنا من الماءِ کلّ شیءٍ حی[6]". پس همه چیز از آب زنده شد!

و با دو معنی زیبا ، مغرب را معرفی می‌کند :

 1) نماز مغرب 3 رکعت است و صاحبش، کوثر عالم وجود؛ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌باشد (و سوره مبارکه کوثر هم 3 آیه دارد)

هر جا آب باشد، آبادانی و سبزی می‌آید پس بعد از نماز مغرب، نماز عشاست که متعلق به سبزپوش آل محمد(ص) است!

2)ساعت مغرب مثل عمر پر برکتشان ظاهرا کوتاه (ولی برکتش الی یوم القیامه)است و زود به عشا وصل می‌شود.

عدد ابجد کلمه مغرب=1242 است که جمع ارقامش 9 می‌شود (9=2+4+2+1).{مَلکی به نام سخائیل (یا سرفائیل) برائت نامه‌ای از آتش جهنم به اسم خداوند برای هر نماز مقبول می‌آورد و برای نماز مغرب، به اسم "انا الله الجبار" است}. 

این یکی از زیبایی‌های مقام مغرب است که جمع کننده انوار خورشید در ظرف افول خود است که نتیجه‌ی آن نور قمر آسمان در لیل دنیاست و تمام حکمت باطن آن و گنج عشا در حقیقت آن جلوه‌گر می‌شود تا میوه‌ی کامل صبح را ظهور دهد که همان صبح  قیامت است (صباح الجنه)، در این بلوغ که سحر، گیرنده قدر است و شکافنده‌ی نور و ظهور و بروز یوم(روز) است.

*جایگاه عددی کلمه مغرب=63 که برابر با سنّ مبارک پیامبرصلی الله علیه و آله و همچنین حضرت علی علیه السلام می‌باشد و حکمتش زیاد است زیرا هم برابر با جایگاه عددی کلمه اربعین (یعنی 40 ) است و هم به همه‌ی مؤمنین می‌آموزد که وجود مبارکشان در حقیقت طهارت زندگی مبارکشان به جایگاه غروب رسیده است.

اما هر دو نور مبارک در ظرف مغرب عالم ، افول داشتند چنانچه سنّ هر دو بزرگوار 63 سال است که جمع ارقامش 9 می‌شود و 2 تا  9 تا می‌شود 18 که سنّ مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها است (ظرف گیرنده انوار رسالت و ولایت).{سن مبارک پیامبر(ص)=63 و 3+6=9 ، سن مبارک امام علی(ع)=63 و 3+6=9 ، 9+9=18 . جالب است که اگر ارقام 63 را در هم ضرب کنیم هم 18 می‌شود! (18=3×6)}

حقیقت نماز مغرب:

مغرب یعنی ظرف افول نور خورشید و به معنای دیگر ظرف کاملی که خاصیت و قابلیت جذب کلّ نور خورشید را دارد و ذره‌ای نور را ضایع نمی‌کند. و دیگر این‌که جایگاه غروب ، تمام شدن نور خورشید در مخلوقات است. هر وجودی یک طلوع دارد که تولد است و یک غروب که مرگ است.

طلوع اشراق ظهورآن مخلوق است تا خود را کامل جلوه دهد و مغرب، کاسته شدن نور است تا تمام شود. مثل نوزاد که رشد می‌کند تا جوان شود و به زایش و کمالات وجودی می‌رسد و آنگاه کم کم مُسن شده و پیر می‌شود و زمان رفتن فرامی‌رسد. در واقع خانه قبر جای افول و مغرب هر انسان است ، حال معلوم می‌شود که هر کس نور طلوع و اشراق وجودی خود را چه کرده و به چه مصارفی صرف کرده است؛ درست مصرف کرده یا نه؟

برای هر انسان یک طلوع و غروب دیگری هم هست. پروردگار عالم درآیه17 سوره مبارکه الرحمن می‌فرماید:"ربّ المشرقین و ربّ المغربین"، پروردگار مهربان ربّ دو مشرق و ربّ دو مغرب است. و آن انوار مشرق و طلوع خورشید ولایت و رسالت است که تمام انسان‌ها را به سوی وحدت وجود و توحید راهنمایی و هدایت می‌فرماید؛ لا اله الا الله.

 در این زمان که مولای ما غایب است و ظاهراً ایشان را نمی‌بینیم، همه‌ی ما ریزه خوار سفره رحمت ایشان هستیم و ایشان مثل خورشید پشت ابر، اشراقات هدایت را به تمام انسان‌ها می‌رساند و کتاب مبارک قرآن که هادی همه دل‌ها و نسخه حکیم الحکما؛ پروردگارعالم است نیز در دسترس همه ماست.

حال من می‌پرسم دوستان، از صبح که خورشیدِ ظاهر طلوع می‌کند انوارش چه می‌شود و کجا می‌رود؟ اگر ما صدای سلول‌های بدنمان و تمام جمادات و نباتات و حتی فضای اطراف خود را می‌شنیدیم این‌ها می‌گفتند: ما به اندازه ظرف خودمان برای نیازمان کسب نور و جذب نور کرده و احیای خود را گرفتیم. پس نور به صورت انرژی و حیات و هدایت و معاش، شکل حقیقی خود را نشان می‌دهد و این تعریف حقایق مغربی  است که در هر وجودی افول نور شده است.

پس ما در هنگام مغربِ عمر باید از این انوار، تحفه بهشت و رضای خدا را ببریم. و بهره کامل انرژی برای زندگی الی یوم القیامه را گرفته باشیم و باید آن سوختی را که چراغ قبر ما و نور و صراط ما و حتی بهشت ما می‌شود و همیشه منور و مزین و گرم کننده است، توشه گرفته باشیم. زیرا نتیجه مغرب صحیح و کامل برای زندگی مؤمنان پس از مرگ ، احیاء کامل زندگی دنیا است به صورت حیات طیب! پروردگار عالم می‌فرماید[7]: "یَصعَدُ الکلِمُ الطّیّبُ و العملُ الصّالحُ یرفعُهُ" . بنده مؤمن در حیات صحیح به درجه کلمه طیب از مولای خود می‌رسد و هم در این دنیا و هم آن دنیا ، رفعت درجه پیدا می‌کند.

اما نام مبارک پروردگار عالم که برای نماز مغرب بوسیله‌ی ملک  به عنوان برائت از آتش جهنم به شخص نمازگزار واقعی عنایت  می‌فرماید، اناالجبار می‌باشد یعنی من خداوند جبران کننده هستم. انشاءالله خداوند کریم عمل ناقص ما را درهنگام افول به جایگاه ، جبران کرده و غلط‌های ما را اصلاح کند.

حقیقت مغرب، وجود مطهر و مقدس خانم دو عالم؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها است. (وقت مغرب کوتاه است و عمر مبارک ایشان هم کوتاه) زیرا دامن پاک و مطهر و قلب مبارک او، ظرف تامّ و تمامِ گیرنده افول دو خورشید ولایت و رسالت بود. او که در حقیقت از وجودش، 11 موالید مطهر و نورانیِ امامان معصوم صلوات الله علیهم اجمعین تجلی کردند و هر کدام نور هدایت و امام راه تمام شیعیان عالم شدند و بانوی دو عالم، سیده نساء العالمین، کسی هستند که پدر بزرگوارشان درباره ایشان فرمودند: فاطمه پاره تن من است و نور دو چشم من است.

وجود خانم در این دنیا، حقیقت لیل (شب) است که در کتاب راز حجاب تا حدودی شرح داده شده است. ما به عنوان شیعه و پیرو خانم دو عالم باید، حقیقتِ مغرب خود را از افول انوار مشرق عمرمان از ولایت و رسالت به صورت عمل صالح و باقیات الصالحات صحیح و آثار نورانی جلوه دهیم.

سایه در عصر، خود را نشان می‌دهد و هر چه به طرف مغرب می‌رویم سایهی اجسام بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود. چون سایه به منزله سجده بر صاحب سایه است (چون سایه اطاعت جسم را می‌کند). پس سایه چنان بزرگ می‌شود تا به طرف مغرب که تمام زمین، سایه می‌شود. انگار خورشید، در سایه غروب می‌کند! یعنی سایه، نتیجه عمل کردن به ظهرِ وجود است و همان‌طور که ظهر، تامّ بود سایه تمام می‌شود، یعنی جذب کامل! درواقع نفس ظهر جلوه می‌کند.

پس ما فقط با نماز مغرب مقبول می‌توانیم ادای دِیـْنِ ظهور ظهر و عصر را انجام دهیم.

پروردگارا به خاطر تمام نعمات ظهر و عصرت تو را شکرمی‌کنیم، و از تو می‌خواهیم ما را شکرگزار مغربت قرار دهی تا این مغرب را در قیامت به زیبایی نماز عشا و آنگاه نماز صبح تحویل دهیم.آمین

*غروب روزجمعه[8]:

اهل معنا و معرفت می‌فرمایند: سحرگاه به عنوان وقت متعلق به حضرت زهرا سلام الله علیها فرصت «مشی إلی الله» است و عصر و غروب جمعه که تعلق به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد، وقت «جذب فیض من الله است».

حضرت زهرا سلام الله علیها نیز می‌فرمایند: شنیدم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرمودند[9]: « إنّ فی الجمعة لَساعة لایُراقبها رجلٌ مسلمٌ یَسأل الله عزّوجلّ فیها خیراً إلا أعطاه إیّاه؛ همانا در جمعه لحظه‌ای هست که هیچ مسلمانی بر آن مراقبت نمی‌کند و در آن لحظه از خدا خیری نمی‌خواهد مگر اینکه آن را به او عطا می‌کند». عرضه داشتم : ای پیامبر خدا! کدام لحظه؟ فرمود: « إذا تدلّی نِصفُ عینِ الشمس للغروب؛ هرگاه نیمی از قرص خورشید غروب کرد». راوی می‌گوید: فاطمه علیها السلام به غلامش می‌گفت: برو بالای بلندی و هرگاه نیمی از خورشید را دیدی که به غروب نزدیک شد، به من خبر ده تا دعا کنم.

مهم اینکه حلقه وصل این دو وقت و نیز نقطه اتصال مشی و جذب، سوره قدر است چراکه بنابر ادله روایی، صدیقه کبری علیها السلام، صاحب حقیقت و باطن سوره مبارکه قدر است، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز صاحب رقیقت و ظاهر این سوره خواهد بود.

پس چه  نیکوست که مؤمنین این وقت را مراقبت نموده، به سیره فاطمی ملتزم شوند و در این بستر زمانی که ملکوت آن به انفاس قدسی آن بانوی عرشی منوّر است، سوره مبارکه قدر را به نیابت از حضرت زهرا سلام الله علیها بخوانند و به محضر أنور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه کنند. چنانکه در روایت آمده است: در روز جمعه صد نفحه از رحمت الهی نازل می‌شود که نود و نه عددِ ان از برای کسی است که سوره قدر را در عصر جمعه صد مرتبه قرائت کند.

شاید که منظور نظر کیمیا اثر آن حضرت قرار گیریم و فرج انفسی برای همه‎ی نفوس مستعده محقق شود و به امید فرج آفاقی نیز چشم براهیم که خورشید را برای ظهور آفریده‌اند. 

گنج طه در وجود خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها

*در لوح عدد 5 هم به خوبی مشخص شد که تمام اسرار در گنج عدد 5 و ظهور عدد 9 و در ابعاد عدد 3 است! و مجموعه گنج در اسرار کلمه طه ظهور دارد. پس کلمه طه بر همه‌ی عالمیان ولایت کبری دارد و آنچه به ظهور ظاهر و باطن می‌آید از این گنج است.

چنانچه عالم دایره شد و دایره در 360 درجه ظاهر شده است! اگر دقت کنیم شعاع دایره 9 است(چون سقف اعداد 9 است). و وقتی ارقام 360 (درجه دایره) را با هم جمع کنیم 9 می‌شود(9=0+6+3) {در حقیقت عدد درون دایره : یک 3 است و یک 6 و در جمع ، 9 }. پس اگر بخواهیم حقیقت کلّ دایره خلقت را بدانیم ، 3 را در 6 و 9 ضرب می‌کنیم که می‌شود 162، که برابر با عدد ابجد نام زیبای انسان است که تمام ابعاد را دارد، درحالیکه از 5 حرف تشکیل شده است!

چنانچه خواندیم شکل دایره، نماینده تنها عدد بسته 5 بود.پس دایره‌ای که شعاعش 9 و کمانش 5 باشد ظهورش، عدد انسان (ِکامل) و جایگاهش(انسان=45) همان 9 ضرب در 5  که می‌شود 45 است و همچنین برابر با عدد ابجد نام زیبای آدم است. نکته جالب اینجاست که جایگاه عددی نام زیبای فاطمه سلام الله علیها هم 45 می‌شود! که فاطمه سلام الله علیها؛ حقیقتِ کلّ دایره یعنی باطنِ رحمِ عالم خلقت است و عصمت الله الکبری است، بلوغش 9،  تعداد حروف نام مبارکش{فاطمه(س)} 5 و جایگاه عددی نام مبارکش 45 ؛ برابر با نام آدم علیه السلام می‌باشد.

 

*خوب توجه کنید! پس اسرار ظهور عالم سِرّ، در حقیقت گنج آن ظرفی است که صاحب کلّ حیات کوثرِ وجود است که قبل از خلقتش، امتحان شده و قبولی گرفته و کلّ نور است!{ یا ممتحنة امتحنکِ الله الذی خلقکِ قبل اَن یخلقکِ فوجدکِ لما امتحنکِ صابرةً... ای آزموده.خدائیکه آفریدت آزمودت پیش از آفرینشت و یافتت درآزمایش بردبار}

 

درحقیقت خلقت نوری در عالم اسرار بوجود مبارک پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین و ظهور 9 ذریه در بطن اباعبدالله الحسین علیه السلام، حقیقت گنج طه است که در نام فاطمه سلام الله علیها ظهور دارد و تمام حروف نام مبارک خانم در دایره حروف نورانی است (ف ا ط م ه) { 28 حرف را به  4 دسته تقسیم کرده‌اند: حروف نورانی، حروف هوایی، حروف آبی و حروف خاکی} و در گنجِ حقیقتِ این معناست که پیامبرگرامی اسلام؛ حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله می‌فرماید : فاطمه(س)، اُمّ ابیهاست. و ایشان؛ اُم الائمه و اُم الانبیا می‌باشد.

 

اسرار عدد 6 و حرفِ ش

عدد 6 به حروف در فارسی؛ شـِش و در عربی ؛ ستـّه ، سدس یا سادس خوانده می‌شود. و درواقع باطن معانی هردو در آخر به یک معنا می‌رسد. چنانچه عدد ابجد حروف سته=465 می‌شود و این عدد ، رمز زمان ظهور حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف) است زیرا این عدد از جمع اعداد از 1 تا 30 تشکیل می‌شود (465=30+29+28+...+3+2+1)، که 30 جزء قرآن به تمام باطن در زمان ایشان ظاهر می‌شود و برابر با نام زیبای مهدویت است! {جالب است که ایشان نهمین فرزند اباعبدالله الحسین علیه السلام است یعنی باز هم رابطه 9 و 6(=سته=465)}. و جایگاه عددی کلمه مبارک مهدویت =60 می‌شود که برابر با عدد ابجد حرفِ س است و حرفِ س، قلب قرآن و میزان است و حکومت آقا، حکومت بر قلبهاست و میزان حکومت جهانی در کلمه مهدویت است!

 

*اما معنای حروف شـِش: حرفِ ش درعربی و فارسی هر دو یک ملکوت را دارد. بلوغ حروف است زیرا تمام عالم هستی در این حرف غرق است. و چون حرف ش، صفت تفشی (یعنی افشاکردن) دارد، افشاکننده تمام اسرار عالم بالا در روی زمین و حتی در تمام کرات و حتی درون دریاها و معادن و مخازنِ هستی می‌باشد.

عدد ابجد حرف ش=300 است که برابر با عدد ابجد کلمه صراط   و عدد ابجد کلمه فکر می‌باشد. و اگر دایره ساعت را از 1 تا 24 با هم جمع کنیم (300=24+23+22+ ... +3+2+1) می‌شود 300 . و وقتی که بصورت سه حرفی خوانده شود یعنی شین ، عدد ابجدش 360 می‌شود. در تعریف مقامات حروف؛ هم تعداد حروف به عدد خوانده می‌شود و هم تعداد نقطه‌های آن حروف زیرا مبین حقیقت اسرار هر حرف، نقطه‌دار یا بی نقطه بودن آن است. و تعداد نقطه‌های حرف هم به شماره در تعداد حروفش تعریف حقیقی آن حرف است.

 

پس دلیل اینکه می‌گوییم حرفِ ش، بلوغ معنای همه‌ی حروف است، این است که در جایگاه افشای مقامات و معانی حروف واقع می‌شود. درحالیکه همه‌ی عالم در شکل دایره قرار دارد و تمام دوایر در دایره‌ی کلّ هستی جای می‌گیرد. می‌دانیم که دایره چه بزرگ باشد و چه کوچک ، 360 درجه است که برابر با عدد ابجد حروف شین می‌شود ( حرفِ ش ، شین خوانده می‌شود). حال خوب توجه کنید که هستی در آغاز به یک، شروع شده و همه در جلوه‌ی وحدانیت پروردگار عالم، توحید را افشامی‌کند!

شرح دایره هستی به حرفِ شین

*پس دایرة الدوائرِ هستی :

 *1)در عدد به یک "ش" جلوه می‌کند یعنی یک حرف.

 *2) همانطورکه در کتاب عرفان عدد 10 بطور کامل توضیح داده شد : سِرّ شناخت پروردگار عالم به اسم مبارک اَحد جلّ‌جلاله به عدد ابجد 13 است که برابر با جایگاه عددی حرفِ م به عدد ابجد 40 است . و در ظهور اسمائی به عدد 4 ارکان و جلوه طهارتِ 40 به نام اسم مبارک سبحان (جایگاه عددی سبحان=40) که تنزیه و تسبیح را در کلّ اسامی پروردگار عالم که شمارش نمی‌شود ، جلوه فرمود. اگر ارقام 13 را با هم جمع کنیم می‌شود 4(=3+1) که حرف ش ؛ خودش یک و 3 نقطه دارد رویهم می‌شود 4 ! پس در دایره هستی ، 4 ارکان افشا می‌شود.

 *3) اگر به سه حرف شین بنویسیم درواقع در2 قسمت ظاهر می‌شود: ش- ین یعنی حرفِ ش می‌شود زُبُر و حروفِ ین می‌شود بینه. چقدر زیباست که در ترازوی حقیقی معنی این حرف ، در مقام عددی عدد 300 (=ش) روبروی عدد 60(ین) قرار می‌گیرد (که برابر با عدد ابجد حرفِ س است) ، درواقع حرفِ ش در مقابل حرفِ س می‌باشد! یعنی حرفِ ش ، وزنه‌ی بیان کننده حرفِ س است.

 

چنانچه می‌دانید حرفِ س؛ قلب قرآن و میزان حروف، قلب عالم امکان،  سِرّالحروف و مقام جمع الجمعی حروف است. چنانچه حیات هر وجودی به قلب آن و قلب قران؛ سوره مبارکه یس و قلب همه‌ی هستی؛ وجود مبارک حضرت مهدی علیه السلام است که ایشان قلب عالم کون و مکان و قلب عالم امکان و قلب عالم هستی الی یوم القیامة می‌باشد. و در مقام جمع الجمعی تمام خانواده محترم ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین، آل یاسین خوانده می‌شود و در زیارت آل یاسین، مقامات وجودی را بیان می‌فرماید و حقایق هستی (چه در دنیا و چه در آخرت) تعریف می‌شود.

 

*4) حرفِ شین به عدد 9 تعریف می‌شود زیرا 3 حرف است و 6 نقطه دارد که رویهم می‌شوند 9. حال خوب دقت کنید! تمام دایره از نقطه مرکزی که شروع خلقت خشکی روی زمین است {که به کلمه ارض خوانده می‌شود} به شعاع 9 (چون سقف اعداد از 9 بیشتر نیست) ، محیط دایره {که دحو الارض خوانده می‌شود} کشیده می‌شود.

 

*پس به عدد 9(تمام شناسایی حروف شین با نقطه‌هایش) و عدد 3(سه حرفِ ش-ی-ن) و عدد 6 ( 6 نقطه‌ی حروف شین) اسرار این دایره افشا می‌شود که به سه عدد 9 و 3 و 6 می‌باشد. اگر این اعداد را در هم ضرب کنیم (6×3×9)می‌شود 162 که برابر است با ظهور و خلقت اشرف مخلوقات ؛ وجود مبارک انسان (البته انسان کامل) که خداوند کریم در کلام مبارکش می‌فرماید[10]: "فتبارک الله احسن الخالقین". و انسان در مقام عبودیت می‌تواند عابد خداوند جلّ‌عظمته باشد یعنی عبدالله باشد و با بندگی خالصانه به پیشگاه نورانی و سبحان پروردگارش راه یابد یعنی به مقام عند ربهم یرزقون برسد.

 

مقام دنیا در عدد 6

**خوب دقت کنید! اول اینکه مقام دنیا خیلی بالاست زیرا که جایگاه شهادت است و دوم اینکه افشاءِ اسرار عدد 6 (در دنیاست) که خداوند کریم فرمود[11]: خلق السموات و الارض فی ستة ایام ؛ خلق کردم آسمان‌ها و زمین را در 6 روز. اما این دو تعریف جای توضیح بیشتری دارد که شنیدنی و خواندنی است و جای تأمل و تفکر دارد ! عزیزان امیدوارم که با جان دل این مباحث را بخوانید و بیندیشید:

**1)اول اینکه دنیا، جایگاه شهادت است . زیرا آنچه در عالم بالا بصورت سِرّ خلق شده، در ظهور به عوالم پایینی قرار می‌گیرد اما تا در دنیا نمی‌آمد، مشاهده نمی‌شد و به ظهور وجودی از نظر مادی نمی‌رسید. پس خلقت خالق بی‌همتا در عالم دنیا، مشهود است و از هر ذره‌ای چه بصورت جمادات و چه نباتات و چه حیوانات و یا انسان و یا حتی همه‌ی موجوداتی که با چشم غیرمسلح دیده نمی‌شوند و یا اصلا شاید فقط احساس می‌شوند مثل گازها و هوا و ... ، همه به یک صورت در دنیا به مقام شهودی و ظهوری می‌رسند.

شاید این یکی از اسراری است که خداوند یکتا در سوره مبارکه فصلت می‌فرماید[12]: حتی إذا ما جاءوها شهد علیهم سمعهم و ابصارهم و جلودهم بما کانوا یعملون؛ تا چون بر دوزخ رسند آنهنگام گوشها و چشمها و پوست بدنهایشان بر جرم و گناه آنها گواهی دهند. و یا در سوره مبارکه یس می‌فرماید[13]: "الیوم نختم علی افواههم و تکلّمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بماکانوا یکسبون؛ امروز است بر دهان آن کافران مُهر خموشی نهیم و دستهایشان با ما سخن گوید و پاهایشان به آنچه کرده‌اند گواهی دهد".

بنابراین آن روز زبان نطق دنیایی بسته می‌شود و تمام وجود در مقام شهادت، گواهی می‌دهند. پس فقط دنیاست که عالم نطق است. و همه در نقطه ظهور می‌کند. چنانچه پرگار آفرینش از نقطه، کمان دایره‌ی حدود الهی را می‌کشد. و جنین در دایره رحم مادر بصورت نطفه، دایره زندگیش دحوالارض می‌شود! نگاه از نقطه سیاهی چشم دیدگاه ظاهری و باطنی را می‌بیند و می‌اندیشد و فکر می‌کند و تصمیم می‌گیرد و عمل می‌کند. و همه درنقطه قلب به تغییراتی اساسی، به واقع قلب به میم می‌شود.

آیا اینجا تفکر و تأمل ندارد که خداوند بالاترین مقامات زندگی انسانی را در پایان عمر به شهادت تعریف می‌کند! و آن زمانی است که انسان به بلوغ مقام فکری و عقلی و ایمانی و تربیتی  و عملی در شریعت و طریقت  و حقیقت شیعه و پیرو امام معصومِ زمانش برسد. و انتخاب زیبای خود را در حیات دنیوی برای خروج صحیح (از دنیا)، به تولد و زنده شدن واقعی برساند. و حیات وجود جسمانیش را در شهادت تقدیم خالق مهربانش کند. اینجاست که خداوند کریم می‌فرماید[14]: ولاتحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربّهم یرزقون ؛ نپندارید کسانی که در راه خدا شهید شدند مردند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و نزد پروردگارشان متنعّم خواهند بود.

 

پس کلّ دنیا در مقام شهادت می‌شود کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا. پس تا آخر عمر دنیا، راه شهادت باز است و دعوت نامه برقرار است که هرکه دارد هوس کرب و بلا بسم الله.

**2) امام شهدا: در مقام سیدالشهدایی، وجود مبارک اباعبدالله الحسین علیه السلام قرار دارد که تولد و شهادت وجود نازنینش استثنا است. چنانچه می‌دانید ایشان 6 ماه در حمل مادر بزرگوارشان بودند. پس عدد 6، افشای وجود مبارک آقاست! خوب دقت کنید که عدد 6 به حروف در فارسی، شـِش میشود که دو تا حرفِ ش است و درواقع شین. پس بلوغ 9 در باطن شین قرار گرفت و امام حسین علیه السلام از بدو تولد به عدد 10 بدنیاآمد {یک وجود مبارک خودش + 9 ذریه معصوم(ص) در بطنش (10=9+1)}. پس او حامل بلوغ گنج 9 است. بنابراین اسرار دایره خلقت زندگی مبارکش که محیط بر همه‌ی عوالم هستی است حیات را در عدد 6 ظهور داد و بلوغ هدایت را به 9 ذریه معصومش صلوات الله علیهم اجمعین.

 

 

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۰۱ ، ۲۰:۰۰
عذرا شفائی

  

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ممتحنة امتحنک الذی خلقک قبل ان یخلقک و کنت لما امتحنک صابرة و نحن لک اولیاء مصدّقون

 

باطن لیل و خانم فاطمه سلام الله علیها

پس دنیا که خودش حقیقت لیل است، اسرارش در شب است: عروج حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در شب بود و تولد معصومین صلوات الله علیهم اجمعین در سحرگاه بود. و رزق روشنی روز و رسیدن ساعاتش از بطنِ سحرگاه شب است. شب، حرکت اولیاء است و رسیدن قدر به دنیا در شب است(انّا انزلناه فی لیلة القدر) و حقیقت آن سِرّ حرکت آب است از اسفل به اعلا که حیات را در جریان می‌اندازد و آن حقیقت و آن سرّ وجود مقدس فاطمه زهرا سلام الله علیها است که در حجاب ستر خویش، تجلی کرد و شب را بپا داشت و مجرای رساندن مغرب به عشاء و عشاء را به صبح و صبح را به ظهر و عصر شد.

او بود که در لیل به خاک سپرده شد و به دنبال قبر گمشده‌‍‌‌‌اش همه باید در پی  نورش بگردند تا روزی که جلوه نورش، امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ظهور کند و به نورش، ظلمت‌ها را بزداید و پاکی و روانی و نورانیت را از آن آب باطن خویش -که مادرش است- ظاهر کند " انّا انزلناه فی لیلة مبارکة انّا کنّا منذرین[1]" .

در روز وقتی خورشید می‌تابد آب گرم می شود و تبخیرمی‌شود، در شب به آسمان صعود می‌کند که به صورت ابر ذخیره شود. علوم باطنی را که حیات حقیقی است، از مایه حیات جلوه می‌دهد. چون می‌فرمایند تا آخر زمان دو  قسمت از علم ظاهر می‌شود و بیست و پنج قسمت آن در زمان ظهور حضرت حجة ابن الحسن-روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه فداه-  ظاهر می‌شود.

عدد ابجد کلمه لیل= 70 است[2]،  برابر با عدد ابجد حرفِ ع، که عین خود به معنی، چشم و چشمه می‌باشد. همان‌طور که خانم زهرا سلام الله علیها، حقیقت لیل بود او خود لیل را به پا می‌داشت تا مهتاب نورش در پس پرده‌ی ظلمت شب به تمام ستارگان عالم نور بخشد و به تمام جماد و نبات، رنگ و طعم دهد و مُقدّم در طلوع حرکات شود.

 

او با قیام لیلش دنیا را که باطناً اسفل و تاریک است، ارتقاء درجه می‌داد تا ساکنان دنیا بتوانند خود را به اعلای صبح بکشانند و شمس وجود بتواند از درون سَحَرَش طلوع کند. چنانچه تولد ائمه علیهم السلام در سحرگاه بود و همه با وجود خود، طلوع را آوردند و چنانچه قدر در لیل نازل شد(انّا انزلناهُ فی لیلة القدر) و احیا گرفتن، در شب است، یعنی تمام عمر ما، یک شب است.

پس احیا، برای گرفتن قدر بسیار واجب است تا مرده‌های وجود خود را زنده کنیم و در نور مهتاب ولایت، قد بکشیم و صورت و سیرت انسانی پیدا کنیم تا در چشمه‌ی لیل(عین) چشمه‌ها و عیون دل را به رازهای آفرینش خود بینا کنیم تا در طلوع صبح خود از وَتر (تَری) حقیقت گذشته و در جایگاه رضوان پروردگار عالم جایگزین شویم و آن یوم القیامت است. معراج پیامبر صلی الله علیه و آله درشب بوده‌است[3]، و در حقیقت لیل، چادرِ روز است.

بانوانِ شیعه زهرا سلام الله علیها! اگر بخواهید به گنج وجود خودتان که همان سکون و بهشت آفرین بودنتان است، برسید باید بنده مطیع خدا و شیعه وجود مقدس چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین مخصوصاً فاطمه زهرا سلام الله علیها باشید و چادر زهرایی، زینت عمل فاطمی ما باشد.

 

*باطن عین(چشمه) و صاد:{لیل=70=ع }

صاد، چشمه‌ای است در عرش و فاطمه زهرا سلام الله علیها، کوثر است یعنی حقیقت چشمه (عین)؛ چشمه‌ای که خیر کثیر است و هرگز تمام شدنی نیست و این اسم یکی از اسماءِ قرآن کریم است و نام سوره‌ای است در قرآن که تقریباً تمام کلماتش یک بار در قرآن ظاهر شده‌است و این سرّ دُرّ یکدانه‌ی پروردگار عالم؛ سیّده النّساء العالمین است، که چهره ایشان بر هیچ‌کس عیان نگشت ولی صدای زندگی و عمر پر برکتش الگوی تمام جهانیان الی یوم القیامت گردید. {عدد ابجد حروفِ صاد=95 و برابر کلمه صدا است که حرفِ ص به تنهایی عددش 90 است (میم=90)[4] و جایگاه عددیِ حرفِ ص درحروف الفبا برابر 18 است، و این حقیقت تجلی ظهور خانم زهرا سلام الله علیها در دنیا می‌باشد}

*پس نام آسمانی خانم؛ زهرا سلام الله علیها است اما در ظرف عالم جسمانی در دنیا که عالم اسفل السافلین است و حقیقتش، لیل می‌باشد. خداوند کریم می‌فرماید[5]: و بالّیلِ أفلاتعقلونَ (قسم به لیل اگر در آن تعقل کنید). و در سوره مبارکه نبأ می‌فرماید[6]: و جعلنا الّیلَ لِباساً { و(برای روز) شب را لباس قرار دادیم}. و سوره مبارکه لیل درترتیب نزول، نهمین سوره است که به قلب مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است.

در هنر عکاسی هرگاه بخواهند عکس مثلا شخصی را بیندازند، او را در مقابل نور زیاد قرار می‌دهند و صفحه حساس فیلم را در مقابلش، و در انعکاس نور به شخص در صفحه حساس فیلم، تصویر بصورت برگردان یعنی عکس می‌افتد. آنگاه در اتاق تاریکی(تاریک خانه) آن را با مواد خاص، به ظهور می‌رسانند تا بصورت عکس روی کاغذ ظاهر شود و آنجا را اتاق ظهور می‌خوانند!

 

*بنابراین دنیا که حقیقتش لیل است، در بلوغ 9 ِ عددی، ظاهری و باطنی، محلّ ظهور تمام تصاویری است که پروردگار عالم در عالم نوریِ بالا، وجودشان را روشن کرده و آنگاه به امر او که فرمود: تَنزّل الملائکة و الروح به عالم زمین وارد می‌شوند. درحالیکه خداوند متعال می‌فرماید: انّا انزلناه فی لیلة القدر[7]. پس تمام حقایق در لیله دنیا به قدر خود می‌رسند و باطنشان در این عالم ظاهر می‌شود!

و به واقع عکسِ باطن خودشان هستند، آنگاه باید در این لیله به ظهور جسمانی نایل شوند. و خالق یکتا با دسترس گذاشتن تمام وسایل و آنچه که نیاز ظهور حقیقت‌هاست برای پیداکردن صورت و سیرت حقیقی که همان باطن اولیه است به ظاهر دنیایی تجلی و ظهور پیدا می‌کند.

 

*چنانچه در کتاب تفسیر فرات کوفی[8] از امام صادق علیه السلام روایت می‌کند: اَنّه قال اِنّا انزلناه فی لیلة القدر، لیلة الفاطمة سلام الله علیها... یعنی شب که همان لیله است، فاطمه سلام الله علیها می‌باشد. بنابراین یکی از معانی باطنی این آیه شریفه این است که ما علی علیه السلام را که قرآن ناطق است {که فرمودند: علیٌّ مع القرآن و قرآنُ مع العلی[9]} در صدیقه طاهره سلام الله علیها که لیله و شب است، نازل نمودیم! مانند بارانی که در درون صدف جای می‌گیرد!

*و از طرفی وجود مبارک فاطمه سلام الله علیها، کوثر عالم وجود است و اسرار آب حیات و جانِ چشمه صاد و حقیقتِ ذاتِ عین(چشمه). و وجود مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام، ابوتراب خوانده می‌شود و همیشه برای اینکه آینه تصاویر را خوب به ظهور واقعی نمایش دهد، پشت شیشه‌اش که مثل آب است، پرده یا یک جرم ظلمانی قرار می‌دهند. و اینجا پشت این آبِ حیات، جانِ تراب است که کلّ استعداد و حقایق هستی عالم بالا را در دنیا به صورت و سیرت و به ظاهر و باطن، دنیایی و آخرتی به طور کامل ظاهر می‌کند  و به نمایش می‌گذارد!!! پس درواقع دنیا، رحم است .

 

شناخت وجود مبارک خانم فاطمه سلام الله علیها به طواف حج نساء

این واقعیت که خداوند قادر سبحان بخواهد مقام حج بنده‌اش را در جایگاه بندگی به نام حاجی ثبت بفرماید و قبول کند  به شرط تمام کردن اعمال حج، که تمام حج عمره و تمتع در حج واجب، 13 عمل است که عدد 13 برابر با جایگاه عددی حرف م می‌باشد که عدد ابجدش 40 است یعنی باب طهارت و اربعینی شدن، یعنی سبز شدن و زنده شدن و حیات طیب پاک گرفتن.

و عدد 13 برابر با نام زیبای خداوند؛ احد جلّ‌جلاله است و خانه خدا، خانه توحید و به اخلاص رسیدن است. پس عملِ سیزده، انشاءالله در تجلی نام زیبای احد جلّ‌جلاله، حاجی را به اخلاص و توحید ناب می‌رساند.

 

چنانچه عدد ابجد کلمه نسا=111 و برابر با عدد ابجد حروف الف است یعنی تمام اضافات و وجوهات فرعی و حیوانی از باطن انسان مؤمن جدا شده و او، قائم بر اصول بندگی و یک حاجی واقعی می‌گردد.

 

رسیدن به الف یعنی رسیدن به خزانه‌ی حروف و رسیدن به این خزانه یعنی رسیدن به معرفة الله و کلام الله و کتاب الله و معرفت به اولیاءالله. درواقع هرکس به وسعش در سیر وصل، سلوک از عالم خلق به حق رسیدن را تجربه می‌کند. درواقع الفت پیدا می‌کند و در الِف وجود که صفتش سکون است، سُکنا پیدا کرده و از هیاهوی ظاهر به گنج باطن وصل می‌شود. و این میسّر نمی‌شود، بجز در تمام کردن طواف حج نساء و نماز طواف حج نساء!

 

باطن آب و عدد 12

*همانطورکه بیان شد عدد سه ؛ رمز آفرینش در عالم بالاست! آنچه که خلق شد از آب است که به عربی ماء گفته می‌شود و عدد ابجد کلمه ما=41 و برابر حروفِ اُم است که مادر خلقت روحانی، حضرت زهرا سلام الله علیها است و اوست که کوثر وجود و ام ابیهاست و آنچه که خلق شده از اوست. چنانچه پروردگار عالم در آیه اول سوره مبارکه نساء می‌فرماید: یا ایهاالناس اتقوا ربّکم الذی خلقکم من نفس واحدة... ؛ ای مردم تقوا داشته باشید از پروردگارتان که شما را از یک تن بیافرید.{جالب اینکه جایگاه عددی کلمه ما=اُم=14 می‌شود!}

 

*نکته مهم کلمه آب این است که عدد ابجد الف ، 1 و عدد ابجد حرف ب ، 2 است بنابراین در جمع می‌شوند آب(=3)  که عدد 3 ؛ برابر حرف "ج "را نمایان می‌کند و "ج" یعنی جهیدن، جهان، زنده شدن و به حی رسیدن! پس ریزش نزولات آسمان به صورت باران و برف است(آب=3) که نزولات باران و برف درواقع در طول، ریزش دارند پس 3 به عدد هستند! و دنیا که ظرف جذب کننده آب است برابر عدد سه به حروف است ( عدد ابجد کلمه دنیا=سه=65)[10] ، ظرف گیرنده نزولات آسمانی است و سبز کننده، و حیات و زندگی در دنیا جلوه می‌کند!

 

*جالبتر اینکه افراد مسن وقتی می‌خواهند وارد بهشت شوند به 33 سال برمی‌گردند. چون در جایگاهِ شست و شویِ حقیقی قرار می‌گیرند! چراکه جایگاه عددی کلمه آب (به صورت بسیط ؛ الف+با) می‌شود 33 {جایگاه عددی حروفِ (الف=30)+(با=3)= 33} ! و خداوند متعال در آیه 33 سوره مبارکه احزاب که سوره سی و سوم قرآن عزیز است ، آیه تطهیرِ اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین را نازل فرموده : ...انّما یُریدُ الله لِیُذهبَ عنکم الرِّجسَ اهلَ البَیتِ و یُطهّرکم تَطهیرا ؛... این است و جز این نیست که خدا چنین می‌خواهد که هر آلایشی را از شما خانواده نبوت {اهل بیت(ص) } ببرد و شما را از هر عیب، پاک و منزه گرداند.

و اگر سیُ سه را به حروف بنویسیم؛ عدد ابجدش 135 می‌شود که برابر با عدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها است ! {سیُ سه=135=فاطمه(س)}[11] {شاید با حقیقت و جانِ 33 کوثر شست‌و‌شو می‌شوند تا به حیات طیّبِ جوانی برگردند تا بتوانند در حقیقت بهشتی بروند که مقامش زیر پای مادرِ دو عالم؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌باشد}. اللهم الرزقنا

*حال اگر عدد حروف آب را کنار هم درنظر بگیریم 12 می‌شود{1=آ ، 2=ب}

جمع اعداد 1 تا 12 می‌شود 78 (78=12+11+ ... +2+1) که  برابر با عدد ابجد نام زیبای "حکیم" پروردگارعالم است. آیا غیر از این است که  نسخه پزشک را نزد دکتر داروخانه می‌بریم تا دوا را تحویل بگیریم؟! و درواقع قرآنِ ناطق، ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین می‌باشند. پس آنهایی که ادعا می‌کنند فقط قرآن ...! باید بدانند که بدون حبل الله المتین چهارده نور مقدس صلوات اللهعلیهم اجمعین که جانِ قرآن هستند برایشان دوا،زده نخواهد شد!!!}

 

*نکته‌ی جالب توجه: شاید یکی از دلایل اینکه بعد از یوسف زهرا سلام الله علیها؛ امام زمان عج الله تعالی فرجه فرزند معصومی نمی‌آید این باشد که درآن زمان، جانِ معانی حروف و اعداد به تمام محتوی ظهور داده می‌شود، پس با عدد دوازده‌ی وجود مقدسش (که دوازدهمین امام هستند) عالم  دوا،زده می‌شود و حقیقت حیات طیب؛ باطن وجود آب، ظهور پیدا می‌کند که حقیقت حیّ و زنده شدن و تمام برکات جمع اعداد 1 تا 11 یعنی ظهور حکومت الّهی(66=الله) است(66=11+10+ ... +2+1).

 پس آن زمان مظهر ظهور تمام اسماء ، صفات ، جمال ، جلال و عظمت پروردگارعالم است.

*حال اگر ارقام 12 را با هم جمع کنیم 3می‌شود(3=2+1) و کلّ اسرار خلقت ظهورپیدا می‌کند. چنانچه در جمع ارقام 12؛ 1 برابر حرف "الف" و عدد 2 برابر حرف "ب" است پس حقیقت کلمه‌ی "آب" ظاهر می‌شود که در حقیقت الفبای خلقت است. {وجعلنا من الماء کلّ شیءٍ حیّ[12]}، همه چیزها یعنی همه هستی (کلّ مخلوق ظاهری و باطنی الی یوم القیامه) از آب، حیات می‌گیرند .

*قابل توجه است که عدد 3(=آب و جمع ارقام 12) برابر حرف"ج" می‌باشد که این حرف در باطن، حضرت زهرا سلام الله علیها است که حکومت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف هم زهرایی است. وجود مقدسش می‌فرماید: و ابنة رسول الله(ص) لی اُسوة الحسنة[13] یعنی (در زمان حکومتم)، دختر رسول الله(ص) برای من الگوی حسنه است. چون حکومت ایشان، حکومت نور است و خانم زهرا سلام الله علیها، جانِ نور و جام جهان‌نما و حقیقت آب که کوثرِ وجود است، می‌باشد.

 

*ضمن اینکه وقتی ارقام 12(1 و 2) را به صورت حروف بسیط {الف و با}  جمع کنیم یعنی : (الف=111)+(با=3)=114 می‌شود که برابر تعداد سوره‌های مبارک قرآن است.

پس حکومتِ 12 یعنی حکومت قرآن ناطق؛ مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف. و به وجود امیرالمؤمنین علی علیه السلام که خود حامل 11 ذریه نورانی معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است {دوا(=11) برای شفای حیوانیت به انسانیت برای انسان‌های واقعی الی یوم القیامه آورده شد} که با خود وجود مقدسش 12 می‌باشد {پس می‌توان گفت به عدد12 که همان جایگاه 30 است (12=ل=30) قرآن را به 30 جزء تألیف فرمود} و دیوار حجاب از عالم سفل تا اعلا گشوده شد و به دست مبارکش(امام مبین)، کتاب الله (کتاب مبین) در یک جلد کتابت شد که ایشان مؤلِف و مؤلَفه این کتاب است .

 

*تعداد مقسوم‌های عدد 12، 5 تاست که در 24 ساعت شبانه روز 5 نوبت نماز واجب شده است. و درحقیقت گنج 12 امام معصوم علیهم السلام، همان پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین هستند .

*وقتی 12 را به تعداد مقسوم‌هایش یعنی 5 بار با هم جمع کنیم 60 می‌شود که تمام زمان و عمر در دنیا به عدد 60 که برابر حرف "س" است ظاهر می‌شود: عدد ابجد نام زیبای ام ابیها و جایگاه عددی هی فاطمه برابر 60 است![14]

*تعداد حروف مقطعه قرآن کریم ، 78 تاست که برابر است با جمع اعداد 1 تا 12 و عدد ابجد نام زیبای حکیم=78 ، پس حروف مقطعه، روحِ تمام حروف قرآن است. از طرفی جایگاه عددی نام مبارک فاطمه زهرا سلام الله علیها هم 78 می‌شود: {(فاطمه=45) + (زهرا=33)=78}.

جالب است که اگر 78 حروف مقطعه را بصورت بسیط بخوانیم{ مثلا حرف ق که یک حرف است، خوانده می‌شود قاف که دارای 3 حرف است}، حروف مقطعه می‌شود 213 حرف که برابر با عدد ابجد نام مبارک زهرا سلام الله علیها است. حال اگر تعداد حروف (یعنی 78) را از 213 کم کنیم (78-213) می‌شود 135 که برابر با نام مبارک و خیر تامّ و کثیرالخیر فاطمه سلام الله علیها است!!!

 

از طرفی عدد  78، برابر با عدد ابجد کلمه عدد است یعنی کثرت و استعداد پیداکردن و زایش و متعدی شدن. و عدد، روح حروف می‌باشد. پس به عدد 12 که روح همه‌ی حروف قرآن است، جان به همه حروف قرآن کریم، زده می‌شود و جالب اینجاست که همه در گرو قلب قرآن؛ سوره مبارکه یس است.

عدد ابجد حرف س=60 به جایگاه عددی 15 است که اگر اعداد 1 تا 15 را با هم جمع کنیم 120، برابر با عدد ابجد نام مبارک "احسان " پروردگار عالم و حرف "سین" است که خودِ قرآن، سین می‌باشد (قلبِ همه‌ی کتاب‌های آسمانی) و 120 حزب دارد و تمامش احسان خالق یکتا به بندگان گنهکارش است. عدد 15(=س) در مقسوم‌های عدد 12 تعریف زیبایی دارد. اگر اعداد 1 تا 5 را با هم جمع کنیم 15 حاصل می‌شود که جمع کننده همه مخلوقات و دایره خلقت در وجود پنج تن؛ نورٌواحد صلوات الله علیهم اجمعین و کلّ مهندسی خلقت است. 

 

اربعین در تولد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

در احادیث معتبر در کتاب‌های شیعه و سنی نقل شده است. و درکتاب منتهی الآمال شیخ عباس قمی رحمةالله از کتاب مصباح از شیخ طوسی و اکثر علما و از کتاب اللمعة البیضاء روایت بطور مرسل نقل شده :  قبل از تولد خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها، به پیغمبر بزرگوار صلی الله علیه و آله امر شد که از منزل خویش به منزل ام هانی برود و در آنجا 40 روز، روزه و 40 شب به عبادت برخیزد و در روز چهلم ندا آمد، که از غذای دنیایی افطار نفرماید، از بهشت برای ایشان طعام آمد و فرموده شد که طعام خویش را به هیچ کس ندهد و مخصوص خود ایشان است و از آن طعام که به قولی سیب بوده است { عدد ابجد کلمه سیب=72 که برابر با عدد  ابجد کلمه سجده است و برابر حروف عدد نوزده می‌‍باشد که کوثر وجود، خود حقیقت کلّ نوزده حروف بسم الله الرحمن الرحیم است و عدد 19 برابر جایگاه عددی حروف نُه که بلوغ خلقت انسان در تولدش به دنیا است، به وجود حضرت زهرا سلام الله علیها که امّ (روحانی) همه‌ی انسانهاست ظاهر می‌شود}

و به قولی دیگر خرما و انگور یا انجیر و سیب، و می‌فرمایند که چون حضرت سیب را باز کرد، نور زهرا سلام الله علیها ظاهر شد. ایشان تنها فرزند دردانه عالم است که ولد خلف حبیب الله الاعظم صلی الله علیه و آله است وعطیه پروردگارعالم می‌باشد که سوره مبارکه کوثر در مقامش نازل گردید.

لازم است بگویم عدد ابجد کلمه ولد= 40 است[15] که خود قلب به میم شدن حقیقت زندگی پدر و مادر در وجود فرزند یا ولد ظاهر می‌شود. و حضرت فاطمه سلام الله علیها تنها فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که ظاهر و باطن بهشت یعنی بهار و ربیع که حقیقت بندگی خدا و قلب به میم تمام عوالم دنیا و آخرت و حقیقت نبوت و ولایت را ظهور داد {درواقع خودش و آثارش که یازده ذریه معصومش صلوات الله علیهم اجمعین است}

عدد 40 در عربی اربعین می‌شود و همانطورکه می‌دانید حقیقت خلقت در باطن 40 (=م) و 4 تا 10 تا یا 4 روی 10، در تمام هستی ظهور داشت و در واقع حقیقت بهار، حیات و بهشتند[16].

*نکته: عدد ابجد کلمه اربعین= 333 است[17] که خود، نمودار سه وجه حقیقت انسانی است و به عبارتی خوانده می‌شود به 33+300 که 300 برابر است با عدد ابجد حرفِ ش که صفتش تفشّی است پس درواقع عدد اربعین، افشاکننده 33 می‌باشد که 33 برابر است با جایگاه عددی نام زیبای زهراسلام الله علیها و جایگاه عددی کلمه آب (به صورت بسیط یعنی الف+با ،درواقع الفبای خلقت) و همچنین افشا کننده سنّ جوانان بهشت و کمال رشد انسان به عدد 9 است( 9=3+3+3) .و عدد ابجد سیُ سه به حروف می‌شود 135 که برابر با عدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها است.

دیگر اینکه عدد ابجد کلمه اربعین=333 که جمع ارقامش 9 می‌شود(9=3+3+3) و اگر در هم ضرب شود 27 می‌شود (27=3×3×3) و برابر با جایگاه عددی کلمه سجده است(و برابر جایگاه عددی کلمه سیب هم است[18]!) که پیامبرصلی الله علیه و آله؛ عبدالله خالص است و روز 27 رجب مبعث وجود نورانیش در سنّ 40 سالگی است. درحقیقت جان اربعین، عالم را تطهیر و در ولایت مطهرین یعنی چهارده نور مقدس است و ثبوت نورانی ظهور حق در دنیا بوجود ولی الله الاعظم چهاردهمین معصوم صلوات الله علیهم اجمعین اظهار می‌شود و عالم دنیا از تمام گناه‌ها، رجس‌ها و پلیدی‌ها، پاک و تطهیر می‌شود.

 

*جایگاه عددی کلمه اربعین می‌شود 63 که برابراست با کلمه احمدی[19](با استمداد از ایشان به ذات اقدس احدیت یعنی حق وصل شویم). و همچنین دوران زندگی پر برکت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیر المؤمنین علی علیه السلام؛ (رسالت و ولایت)، 63 سال می‌باشد.

درحقیقت این بزرگواران در جایگاه حقیقی خود در دنیا یعنی جایگاه عددی کلمه اربعین(=63)، دنیا را به کمال تمام کردند و بهشت را به نام ربیع یعنی بهار در زمین برقرارکردند؛ معصوم بدنیا آمدند و معصوم هم از دنیا رفتند و در بندگی خداوند متعال به قربانگاه رفتند و آنچه داشتند در طواف رضای خداوند، قربان کردند؛  در کمال بلوغ 9 متولد شدند، زندگی کردند و به شهادت رسیدند و به بلوغ 9 محشور می‌شوند.

خانم زهرا سلام الله علیها که مغرب عالم است در جایگاه عددی کلمه مغرب که 63 می‌شود وجود مبارکش، ظرف افول انوار رسالت و ولایت است!

اما 63 یعنی تمام عمر دنیا و آخرت را طی مسیر می‌کند زیرا (18=3×6) منازل ظاهری و باطنی است و در آخر 9=3+6 همان رسیدن به عدد 9 یعنی کمال انسانی است که به حروف نـُه نوشته می‌شود و شاید ظاهراً معنا شود نـَه  یعنی لا؛ مجرای توحید و این حقیقت، جان اربعین است. پس روح اربعین، افشاء کننده همه قلب‌ها (چه در دنیا و چه در آخرت) است.یعنی توحید محض ؛ لااله الا الله.

 

جان و حقیقت 17 (هفده)؛ به حروف در تولد زهرا سلام الله علیها

 در عالم زمینی وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله در 17 ربیع الاول، بعد از 17 نسل از اصلاب شامخه و ارحام مطهره که باطن جسمیت حروفی می‌باشد، تمام مقاماتِ ربیع به وجود مبارکش که خود عدد 1 (باطنِ الِف) و 13 نور مقدس معصوم صلوات الله علیهم اجمعین در بطنش است، آشکارمی‌شود و دنیا را مزیّن به ارواح طیبه و قدوم مبارکش  تربیع می‌نماید {14=13+1 ؛ به عبارتی 4روی 10 یعنی همان گنج عشر و حقیقت 40 که برابر با عدد ابجد حرف م است. و پیامبرصلی الله علیه و آله که باطن و جانِ  حمد خداوند است، خالق یکتا نام زیبایش را با شروع حرف م {در ابتدای حمد} بر همه آشکار کرد؛ مـحمد صلوات الله علیهم اجمعین} .

 

و بعد از 45 سال از عمر مبارکش (که 5 سال از بعثتشان می‌گذشت) به حقیقت اربعینِ هفده (به حروف) به وجود خانم حضرت زهرا سلام الله علیها؛ عطیه‌ی عالم (بالاترین اعطای حق) نائل شدند! و هر کدام از فرزندانش اربعینی هستند که امام انسان‌ها قرار گرفتند و منقلب کننده حیات حیوانی به حیات انسانی شدند(الی یوم القیامه). و ما با گرفتن مولودی هر یک از این عزیزان، به چشمه جوشان حیات طیب آنها وصل می‌شویم، چون عدد ابجد کلمه مولودی =96 و برابر است با اسم مبارک الله با لام مشدد که آن توحیدی بودن محض ایشان و خلوص و معصومیت آن عزیزان است.

 

عدد ابجد حروفِ هفده=94 که برابر با عدد ابجد نام مبارک عطیه سلام الله علیها است، خداوند متعال عظمت رحمت و محبت خود را به پیامبرصلی الله علیه و آله در بالاترین و با عظمت‌ترین و با اکرام‌ترین هدیه‌اش به وجود آقا یعنی به عالم هستی، عطیه عنایت فرمود و سوره مبارکه کوثر را در شأنش نازل فرمود: انّا اعطیناک الکوثر. پس ربیع واقعی به تمام وجه به وجود مبارکش در دنیا و در آخرت تمام زیبایی‌هایش را افشاکرد چون کوثر، حقیقت آب است و تا آب نباشد آبادانی نیست!

همچنین 94 برابر با عدد ابجد کلمه صد است[20] که در حقیقت یکی از صفات فاطمی خانم است یعنی هرگز جهنم و رجس و پلیدی و گناه و حتی ظلمات در وجود نازنینش راه ندارد. او صدی است که شیعیان خود را هم از آفات و بلایا و خطرات دنیوی و اخروی حفظ می‌فرماید.

 

 

 

*94 یک عدد کلیدی است:

درحالیکه برابر اسم مبارک عطیه‌ی حضرت فاطمه سلام الله علیها است یعنی خیرات کثیرِ وجود مبارکش را جلوه می‌دهد، در جمع ارقامش هم به 13 می‌رسیم(13=4+9) که برابر نام مبارک ذات اقدس الهی؛ احدجلّ‌جلاله است یعنی با صدِ وجود مبارک فاطمه سلام الله علیها به توحید و اخلاص می‌رسیم. حال اگر ارقامش را از هم کم کنیم 5 می‌شود (5=4-9) یعنی باطن این صد، وجود مطهر پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین است و معرفشان هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوهاست! اگر ارقامش را در هم ضرب کنیم 36 می‌شود (36=4×9) که برابر جایگاه عددی کلمه میم است که هدف زحمات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین برای هدایت و رسیدن به طهارت، رسیدن به حرف م است که عدد ابجدش 40 می‌باشد و به اربعین و بهار عمل می‌رسیم. 

عدد ابجد کلمه طهارت=615 است[21] که (12=5+1+6) و باز هم  اگر ارقام 12 را جمع کنیم، می‌شود 3 (3=2+1) که برابر است با عدد کلمه آب ! حقیقت آب یا جانِ آب زمانی خود را نشان می‌دهد که به صورت بسیط(یعنی الف +با) حساب می‌شود، پس 111= الف و 3 = با، بنابراین 114=3+111 که برابر است با تعداد سوره‌های قرآن مجید! و آنگاه درمی‌یابیم که جان آب، کوثر وجود است که تطهیر کننده تمام قلب‌هایی است که قابلیت پاکی را دارند!

و جایگاه عددی کلمه طهارت=57 می‌شود که برابر با عدد ابجد اسم زن است! و جمع ارقامش {(3=2+1)، (12=7+5)} در نهایت همان عدد 3 می‌شود و همانطورکه گفته شد ریشه طهارت، طُهراست و فاعل طُهر، طاهر و قلب طاهره می‌باشد که جمع کننده و ظهور دهنده‌ی طهارتِ عمل است .

عدد ابجد کلمه طاهره=220 می‌شود و جمع ارقامش 4 می‌شود(4=0+2+2) که عدد 4 ، برابر حرفِ دال است که ادب کلّ مخلوقات در مقابل ذات اقدس حق می‌باشد (د=4) و دلیل خلقت عالم است!

و جایگاه عددی کلمه طاهره= 40 می‌شود که استبراء وجود است از تمام بریئات و (متعلقات دنیای هوای نفسی) برای عبادت خداوند باری تعالی که هیچگونه صفات مخلوق به او نمی‌رسد.{ جالب اینکه عدد ابجد کلمه دایره هم 220 و جایگاه عددیش 40 می‌شود که برابر با طاهره است. پس کلّ دایره خلقت، طاهره است! و در قسمت قبل توضیح داده شد که عالم ، دایره است و مرکزش 40 است و چون سقف اعداد از 9 بیشتر نیست، شعاعش 9 می‌شود و درواقع 40 ضربدر9 می‌شود 360 که دایره، 360 درجه است! }

سد دنیا و صد آخرت!

در ادامه مطالب پیرامون عدد 94(=هفده=عطیه=صد) که در بالا بیان شد، خوب است که کلمه صد توضیح داده شود:

سد دنیا جلوه‌ی سکون است برای آب‌های سیل آسا و پرخطر، سد باعث می‌شود آب آرام بگیرد تا بتوانند از آن بهترین استفاده‌ها را ببرند. در ضمن اینکه ذخیره نگه دارند تا در تمام سال به قحطی و بی آبی بر نخورند.غیرازاینکه خطر آب زیاد که ممکن است منجر به بروز سیل شود را دفع می‌کند. آب به جان و حقیقتش، به زندگی مردم استفاده می‌رساند:

  1. ذخیره تمام مدت سال است. 2- از آن برای تولید برق استفاده می‌شود.در حالیکه با این برق چرخ کارخانه‌ها، صنایع، معادن و وسایل پزشکی و کلا رفاه جامعه تضمین می‌شود. 3- آب شاخه شاخه می‌شود و به هر شهر و قریه‌ای به اندازه‌اش قسمت می‌شود و... . اما سدِ با سین ممکن است که آبش خشک شود یا امکان خراب شدن را دارد. چنانچه سدی که حضرت ذوالقرنین علیه السلام به امر خداوند آهن را ذوب کرد و سدی در مقابل خطر یأجوج و مأجوج‌های زمان ساخت و آن خطر رفع شد، اما یکی از نشانه‌های آخرالزمان فتنه و عبور آنها از سد می‌باشد.

چنانچه عدد ابجد کلمه سد=64 و برابر با عدد ابجد کلمه دین و کلمه کلید و همچنین برابر عدد ابجد نام مبارک ناجی[22] پروردگار عالم است. و خداوند متعال انسان را از کفِ چاهِ دنیا؛ اسفل السافلین به دست ناجی بشریت؛ امام زمان علیه السلام به اعلا علیین می‌رساند البته به شرط اینکه دیندار باشد و شیعه امامِ دین خود قرار گیرد.

همانطورکه بیان شد در دنیا پشت آب‌های زیاد، سد می‌بندند تا هم از آب استفاده بهینه شود و هم از خطرش محفوظ بمانند و دیگر بهره‌مندی‌ها از انرژی آب پشت سد، تولید برق است تا از ظلمات به نور و تمام فوائد آن برسند. حال اگر کلمه آب را بصورت بسیط بنویسیم می‌شود الف+با که عدد ابجدش می‌شود 114=(الف=113)+(با=3)؛ برابر با کلّ سوره‌های مبارک قرآن .

 

پس با سدِ دین، باید این حقیقت آب، که جان‌ها را زنده می‌کند و آب حیات دنیا و آخرت است را برای قیامتمان نگهداریم. و این سد یعنی حدودبندی خداوند که باید روی قلب‌های ما بسته شود تا حدود خداوند، حریمِ خانه خدا را در قلبمان حفظ کند تا شیاطین و وسواس‌ها و خناس‌ها و بت‌های دلم می‌خواهدها، در آن نفوذ نکنند!

روز قیامت به واقع از محصول این سد (دین) به خوبی بهره می‌بریم که آن، نور هدایت است. آنگاه آن نور، هم در دنیا و هم در آخرت و تا ابد به ما توفیق بهره‌برداری و فوائد آن را می‌دهد. که باغستان عمل بندگی ما می‌شود جناتٍ تجری، و آن حقیقتِ آب می‌شود مِن تحتها الانهار، که درخت‌های عمل با جریان پیداکردن این آب که جانِ عمل به آیات قرآن است، آبیاری می‌شود ( درحالیکه آب، نور است!)

*ولی صد آخرت که با صاد است (سد دنیا با سین است) درواقع برای هرانسان مؤمن، همان تیغه‌ی شمشیر و همان فرقان است که حق را از باطل جدا می‌کند و مانند کلمات مبارک بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد که یک آیه محسوب می‌شود و خواندن آن موقع ذبح حیوان حلال گوشت، خوردن آنرا برای انسان حلال می‌کند، درواقع حیوانیت حیوان که همان ظلمت است پشت بسم الله می‌ماند و نورانیت آن حقیقت به انسانیت رسیدن است مثل قوای فکر و بینایی چشم‌ها و شنوایی گوش‌ها و بارورشدن نیروهای جسمانی برای اطاعت خداوند می‌شود که همان حقیقت نور است .

درواقع انسانی که از کتاب الهی که وحی نور است پیروی وعمل به آیات نورانی می‌کند، عمل خود را به صورت انرژی نورانی ذخیره‌ی آخرتی می‌فرستد و آن همان حقیقت صد(قاف تقوی) است و هرگز خراب نمی‌شود. نه تنها در دنیا انسان را از خطرها و آفات مادی و وسواس‌ها و خنّاس‌ها و شیاطین حفظ می‌کند، بلکه درآخرت هم حجاب بین بهشت و جهنم است(فرقان).

 

*خوبست بدانیم که این صد، فقط ولایت است زیرا که حرفِ ق (=100) در جایگاه عددی، 19 می‌شود (ابتدای جزء19 قرآن کریم درسوره مبارکه فرقان است) و جمع ارقامش 10 می‌شود(10=9+1). این عدد عشر(10)، همان حقیقت کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلاست، این همان عشری است که همه‌ی انسانها در دنیا در امتحاناتش باید ولیّ زمان خود را انتخاب کنند، این همان اتممناها بعشر(تمام کننده 10) است که هرکس بخواهد به اربعین بهاری و سبز زندگی دنیا و آخرتش برسد باید آن را تمام کند.

پس درواقع صد(با صاد) و هم سد(با سین)، جداکننده ی نور از ظلمت هستند. سد(با سین) نورش حسّی است اما صد(با صاد)، نورش قلبی است و آن را درآخرت ملاقات می‌کنیم .

 

*تعریف صد با حرف صاد

حال صد با صاد چه می‌کند؟ همانطور که در بالا گفته شد(صد=94=عطیه) پس صد، متعلق به خانم فاطمه سلام الله علیها می‌شود زیرا یکی از نام‌های مبارک خانم، عطیه  است و همچنین او فاطمه است و خود فاطمه، صد است. 

*صد با ص، هم جلوه سکون است برای برطرف کردن خطر سیل‌های گناه و منکرات و شیطان‌ها و وسواس‌ها در دنیا (باطنِ صد لعن)، و هم آرامش کامل در آخرت که آنجا بتوانی از ذخیره آبِ حیات بخش کوثر استفاده کنیم و خرمی و سبزی دائمی را در بهشت رضوان الهی بگیریم و دائما مُخَلَّد باشیم و از انوار پر فیض و روح بخش ائمه صلوات الله علیهم اجمعین و کوثر قرآن منور گردیم البته به شرط هدایت در راه رضای خدا و گرفتن مدال فاطمی در این دنیا.  ریشه کلمه فاطمه از فَطَم گرفته شده است یعنی بریده شده از آتش جهنم و بریده شده از هر بدی و شر و رجس و پلیدی[23].

*پس صدِ وجود خانم، هم ذخیره آب و جان آب در دنیا و آخرت است و هم از این صد، نور حقیقی و هدایت به چهارده انوارِ ساطع شده و عالم دنیا و آخرت را منور گردانیده و به تمام ظلمات غالب و نافذ شده است تا الی یوم القیامه (باطنِ صد سلام) {لعن یعنی دور شدن از رحمت خدا، پس با ایمان کامل از لعن، دور و به سلام‌ها وصل شویم}. همه مدیون این نور هستند، که ظاهرش قرآن است (کوثر) و باطنش ائمه صلوات الله علیهم اجمعین که حجت‌های خدا روی زمین هستند و شافعان روز قیامت. این صد هرگز احتمال خراب شدن و خطر ندارد چون همه بزرگواران، معصوم هستند.

*یکی از دلایلی که بعد از نماز واجب، مستحب مؤکد است که تسبیحات خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها خوانده شود، این است که صدی بعد از نماز بسته شود که ذخیره نور و جریان آب حیات بخش برای ما به صورت ذخیره، هم در کار و عمر دنیای ما قابل استفاده بماند که نتیجه‌ی آن "تنهی عن الفحشاء والمنکر" بشود و هم در آخرت از جان و حقیقتش مشکلات آخرتِمان را اصلاح کند و برائت از جهنم و اجازه ورود در بهشت را بدهد.

 و این تسبیح صد ذکر مبارک خداست: 34 بارالله اکبر و33 بار الحمدلله و 33 بار سبحان الله. البته عرفان آن عظمتش بینهایت است اما بنا به بحثی که نوشته شد، نماز خودش مثل ذخیره آبی است که جان‌ها به وجودش احیا می‌شود و طهارت پیدا می‌کند، اگر پشت این صد مرتبه ذکر قرارگیرد به برکت این تسبیحات، انوار و برکات نماز از صبح تا ظهر، ازظهر تا عصر، ازعصر تا مغرب وعشا وخلاصه تاصبح انسان درحریم طهارت نماز که ستون دین است از ظلمات خارج شده و به حقیقت نور هدایت می‌رسد.

برای فاطمیون درهای بهشت همیشه بازاست و درهای جهنمِ وسواس‌ها و خناس‌ها و شیاطین و ... بر آنها همیشه بسته می‌شود. و از نور زهرایی او عالم به ظهور نشست و هدایت از بطن قرآن و فرزندان او به تمام انسان‌ها رسیده و می‌رسد الی یوم القیامه.

نکته: در زیارت عاشورا صد لعن و صد سلام می‌آید چون با لعن از نهی‌ها، از جهنم و جهنمیان فرار می‌کنی و با صد سلام به تمام امرها و رضوان خدا تسلیم می‌شوی تا به سلام می‌رسی. پس دنیای عمرِ ما باید بشود کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا  تا همیشه پشت صد لعن و در ورودیِ صد سلام قرار بگیریم.

 

انسان :

از آن جایی که خالق یکتا، خلقتش را در عدد یک ظهور داد، از نظر جسمانی هم، حضرت آدم علیه السلام را به عدد یک، خلقت جسمانی فرمود و بنا‌بر کلام مبارکش ایشان را در بهشت خلق فرمود و مذکّر قرار داد یعنی ظرفِ ذکر شد؛ عالِم به علم اسماء الحسنی و ظرف آفرینش شد زیرا خلیفة الله قرار گرفت {...  انّی جاعلٌ فی الارض خلیفه... .  و علّم آدم الاسماء کلّها ... [24].}.

اگر وجود مبارکش برای بهشت و در بهشت بودن خلق شده بود همان یک {حضرت آدم علیه السلام}، کافی بود زیرا در بهشت زایش و مولودی نیست چنانچه ایشان به امر خالق یکتا، بدون پدر و مادر خلق شده است. اما چون می‌خواهد به خشکی ارض تشریف بیاورد باید با زوجیت همراه شود تا زایش و موالیدشان ظاهر شود و هدف خالق بی‌همتا محقق گردد زیرا فرمود: انّی جاعل فی الارض خلیفه. بنابراین امام صادق علیه السلام می‌فرماید: « پروردگار عالم از فضیلت طینت آدم علیه السلام، حوا سلام الله را خلق فرمود». وقتی خداوند متعال حضرت حوا سلام الله علیها را خلق نمود به آدم علیه السلام فرمود که ایشان مؤنثِ شماست یعنی دومی، پس حوا سلام الله علیها حامل عدد 2 شد و در ظاهر، مادر جسمانی همه انسان‌ها قرار گرفت.

 

خلقت حضرت آدم علیه السلام که تمام عوالم و افلاک نُه‌گانه را شامل می‌شود، از جمع عدد 1 تا 9 را به خود اختصاص داده که جمع عددی 1 تا 9 می‌شود 45 (45=9+8+...2+1) و نام زیبای آدم علیه السلام (که عدد ابجد حروفش برابر با 45 است) ظاهر می‌شود. جالب اینجاست که سقف اعداد تا 9 است و خداوند کریم این سقف را به اشرف مخلوقاتش؛ آدم علیه السلام عنایت فرمود و عدد 9، سلطان اعداد است و پروردگار یگانه، انسان را سلطان مخلوقاتش قرار داد .

عدد ابجد نام مبارک حوا(س)=15 است که این عدد برابر با جایگاه عددی حرفِ س به عدد ابجد 60 است و این عدد، جمع کننده‌ی معانی ظاهری و باطنی، سرّ حیات و تداوم حیات و هدف کمال حیات در دنیا و آخرت است و به معنا و مفهوم طپش قلبِ حیات، موالید زندگی دنیا و آخرت بشری را احاطه می‌نماید. زیرا عدد 15، ازجمع اعداد 1 تا 5 بدست می‌آید (15=5+4+3+2+1) و ایشان حوای جسمانی است. در حالیکه در عالم سرّ الاسرار کائنات، آنجا که فقط یک نور، خالق بی‌همتا را تسبیح و تکبیر و تحلیل و تحمید می‌کند؛ نورٌ واحد پنچ تن صلوات الله علیهم اجمعین است، در آنجا جمع کننده 1 تا 5 که می‌شود 15، وجود مبارک حوای روحانی؛ خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها است. که می‌فرماید :  هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها .

و همانطور که ذکر شد 15=جایگاه عددی حرفِ س به عدد ابجد 60 است که عدد ابجد نام مبارک ام ابیها سلام الله علیها هم برابر 60  می‌شود. در عالم سِر، همان ظرفی است کوثر نامیده می‌شود و حوض کوثر ظهور پیدا می‌کند که قبل از خلقتش امتحان می‌شود و با قبولی کامل، مظهر حیاتِ کلّ خلق می‌شود که خداوند متعال در آیه 1 سوره مبارکه نساء می‌فرماید: «یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده ... » . در بطن عدد 5 وجودهای مطهر یعنی امام حسین علیه السلام (پنجمین معصوم)، 9 ذریه مطهراست که در جمع می‌شود 14 نور مقدس صلوات الله علیهم اجمعین{14=9+5}[25]. پس خانم فاطمه سلام الله علیها هم مرکز دایره است و هم محیط ! چنانچه یکی از القاب مبارکش "نقطة دائرة المفاخر" است[26].

 

*پروردگار عالم همه‌ی عوالم نُه گانه را ظرف اسماء الحسنی خود قرار داد و ایشان را علم الاسماء عنایت فرمود، آنگاه حوا سلام الله علیها را دفعتاً خلق نمود و فرمود ایشان مؤنث یعنی دوّمی شماست. یعنی همانطور که می‌دانید زن در بلوغ تکلیفی به عدد سن 9 سال تمام بالغ می‌شود و خود، حامل فرزندانی است که 9 هستند و در 9 ماه تمام بدنیا می‌آیند.

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: آسمان‌ها و زمین وآنچه بین آنهاست را برای انسان خلق کردم و او را برای خودم. و فقط به انسان لیاقت بندگی با اختیار برای خودش را داد و به او بهترین گوهر خلقت خویش یعنی عقل را اهدا فرمود و انسان(کامل) را برهمه مخلوقاتش مسلط فرمود.

 

*کلمه‌ی انسان یکی از زیباترین و پرمحتواترین اسماء خلقت پروردگار عالم است و 5 حرف دارد{عظمت عدد 5 قبلا توضیح داده شده است!}، عدد ابجدش 162 است که جمع ارقامش 9 (9=2+6+1) می‌شود و جایگاه عددی کلمه انسان =45  و برابر با عدد ابجد اسم آدم علیه السلام است که این همان حقیقت گنج خلقت است که انسان کامل ، منظور خلقت است، درضمن جمع ارقام 45 هم 9 می‌شود (9=5+4) . یعنی تمام انسان‌ها درجایگاه خلقت جسمانی حضرت آدم علیه السلام در دنیا هستند و همه ذریه‌های حضرت آدم علیه السلام هستند و عددِ (9) وجود او برای همه حکم پدر را از نظر جسمانی دارد و به همین منوال وجود خانم حوا سلام الله علیها مادر جسمانی همه‌ی انسان‌هاست. جالب است که جایگاه عددی کلمه انسان(=45) برابر با جایگاه عددی نام مبارک فاطمه سلام الله علیها هم است که در واقع ایشان، مادر روحانیِ همه‌ی انسانهاست.  

عدد ابجد انسان= 162 و برابرعدد ابجد کلمه‌ی آسمانی است که انسان وجودی است آسمانی (عالم آسمانی هم به عدد 9 به تمام عوالم احاطه دارد ). اگر عدد 162 را بر9 تقسیم کنیم 18 می‌شود که رمز منازل دنیاست و برابر با عدد ابجد نام مبارک (حی) خداوند قادر متعال است و سن مبارک خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها و جایگاه عددی نام مبارک آدم علیه السلام که درجمع ارقامش برابر 9 می‌شود.

 

*نکته مهم اینکه عدد 162 برابر عدد ابجد نام مبارک آل یاسین است[27]. و می‌دانید که سوره مبارکه یس، قلب قرآن می‌باشد و حرف سین، میزان حروف است و ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین همه‌ی موجود مبارکشان معصوم یعنی عاری از گناه و رجس و پلیدی و همه‌ی نامیزانی‌ها و بی‌عدالتی‌هاست. و همه در مجرای نام مبارک سبحان پروردگار عالم و در تجلی نام مبارک الله جلّ‌جلاله خداوند هستند. و این عزیزان را آل الله می‌نامند زیرا خودشان که میزان هستند، میزان کننده حیات انسانی همه‌ی بندگان خدا هم هستند.

 

و ازطرفی عدد 162 می‌شود 62+100 که عدد 100 برابر حرف ق است یعنی نگهدارنده و عدد 62 برابر حروف کلمه "بس" یعنی اولین و آخرین حرف کلام الله مجید ؛ قرآن و همچنین برابر با عدد ابجد نام‌های مبارک پروردگار عالم : "واجب الوجود" و "حمید" و "باطن" است[28]. پس درواقع این عدد رمز اسرار خلیفةالهی ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین است و در جلوه‌ی این بزرگواران، همه‌ی انسان‌های مؤمن و موحد و مخلص هستند.

اللهم اجعلنی من المؤمنین و الموحدین و المخلصین  

پس انسان کامل در حقیقت بلوغ خلقتی نُهِ وجودش بر تمام مخلوقات دنیا و آخرت، ولایت کامل دارد. و احیاکننده همه مخلوقات و مخصوص، احیاء تمام احکام واعمال و آخرت انسان است.

 

*درزمان حکومت وجود مقدس امام زمان علیه السلام ظهورتمام هدف خلقت و گنج آفرینش و ظهور اول فعل خداوند کریم یعنی نور است (ایشان حکومتش نورانی است). سال تولد آقا 256هجری برابر با عددابجد کلمه (نور) است. ظهور (انشاءالله هر چه زودتر) آقا زمانی اتفاق می‌افتد که بقول احادیث 313 یار مخصوص و قابل اعتماد و پاک و صادق داشته باشد. اگر سیصدوسیزده را به حروف بنویسیم عددابجدش می‌شود 256 که برابرعدد ابجد کلمه نور است. حکومت آقا هم نورانی است. نام مادر بزرگوارش نرجس خاتون است که عدد ابجد نرجس=313 می‌شود.

حضرت بقیه الله ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرماید:

"فی ابنةِ رسول الله (ص)لی اُسوة ً حسنة ً مرا در دخت رسول الله(ص) اُسوه‌ای نیکوست[29]. این سخن امام زمان علیه السلام اوج شخصیت معنوی دخت گرامی پیامبر صلی الله علیه و آله را بوضوح نشان می‌دهد و نوع حکومتش را، چون مادر بزرگوارش زهرا سلام الله علیها است و زهرا یعنی نورانی  و درخشنده .گویی روش و منش حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها چندان فاخر و متعالی است که امام زمان علیه السلام بدان تأسی می‌جوید.

 

رابطه عدد 10 و خانم فاطمه سلام الله علیها

*در کتاب گنج عشر و راز دنیا توضیحات کامل پیرامون عدد 10 آمده است. اما در اینجا نکته ای پیرو مبحث کتاب بیان می‌شود: 

عدد 10رابط است بین اعداد ماقبل خود که یکان است و اعداد دهه‌های بعد از خود که زوجیت است. وقتی به حروف نوشته می‌شود(ده)؛ عدد ابجد حروف ده=9 می‌شود (9=5+4) یعنی از 9 گذشته تا ده شود!

در تعریف عدد9 گفته شد که سقف اعداد تا 9 است و 9، سلطان اعداد است و عالم در عدد 9 غرق است و بلوغ عددی می‌باشد. اگر کلمه ده را بسیط بنویسیم (دال+ها) عدد ابجدش برابر 41 می‌شود که برابر با عدد ابجد کلمه اُم است. درنتیجه عدد ده، ریشه یا مادر( اُم ) اعداد است و در باطن معنا یعنی وجود مادر روحانی عالم هستی؛ اُم الائمه(ص) ؛ امّ النبیین(ع) ، امّ ابیها ؛ فاطمه زهراسلام‌الله‌علیها !

اگر ارقام عدد41 را با هم جمع کنیم (5=4+1)عدد 5 بدست می آید{5 = سرّحلقه بندگی، سرّحقیقت خلقت، سرّحقیقت محمدی(ص)}

فقط ایشان در دنیا ، حامل 10 یعنی عشر عالم است{زمانیکه حمل امام حسین علیه السلام را داشتند} پس خانم جذب کننده تمام انوار سرّالاسرار الهی به عالم سفل دنیاست و اوست که واسطه خلقت، امّ الائمه(ص)، امّ ابیها(ص)، امّ النبیین(ع)، امّ المؤمنین و در واقع مغرب افول انوار رسالت و ولایت است.

 

رابطه حروف و حضرت فاطمه سلام الله علیها

عدد ابجد کلمه "حروف" (ح +ر+و+ف) خود اسرار است و معادل 294 می‌شود که برابر با عدد ابجد کلمه "صدر" است و خزانه، سینه است که خداوند متعال می‌فرماید: الم نشرح لک صدرک. اگر ارقام آن را جمع کنیم 15=4+9+2 می‌گردد و آن خود جایگاه حرف "س" یعنی قلب قرآن است و درواقع جایگاه حیات و تعالی است پس با علم حروف، به قلب معانی و اسرار هر چیز می‌توان دست پیدا کرد.

 

*حروف هجاء

عدد ابجد حروف هجا برابر 9 می‌شود که سقف تمام اعداد است و اگر هجاء بگوییم (یعنی همزه را یک الف حساب کنیم) ، عدد ابجدش 10 می‌شود که همان 9 روی 10 یعنی 19 است.

حال اگر عدد ابجد کلمه همزه(=57) را اضافه کنیم به هجا(=9) می‌شود 66 (هجاء=66) برابر با نام زیبای الله جلّ‌جلاله.

خوب توجه کنید! حروف هجاء در حروف، اصل و گنج حروف و اعداد است: چنانچه هجا به عدد 9 است و وقتی می‌خواهد خوانده شود می‌گویند: باید هجی شود تا به صورت کلمه درآید و به معنای حقیقی خود نمایان شود. عدد ابجد هجی=18 و برابر با کلمه حی است. که جمع ارقامش 9 می‌شود(9=8+1) پس در واقع این اسرار 2 تا 9 زندگی وجود مبارک خانم زهرا سلام الله علیها و عدد 99 اسماء الحسنی پروردگارعالم است و به عدد اسرار امیرالمؤمنین علی علیه السلام که به حروف حم که نوشته شود حامیم(=99)، به عدد 99 ظاهرمی‌شود.

 

توجه کنید! خداوند متعال در 29 سوره مبارکه قرآن، حروف رمز مقطعه را قرار داده‌است و این حروف در مجموع 78 حرف است؛ برابر عدد ابجد کلمه (عدد) و (حکیم). همانطورکه قبلا متذکر شدم پیامبرصلی الله علیه و آله فرمودند: اعداد، روح حروف هستند. پس تمام حروف مقطعات قرآن که به ظاهر حروف هستند در معنای جمع تعدادی آنها(=78)، عدد(=78) می‌شود یعنی روح تمام کلمات قرآن . پس اینجا بهتر می‌توانیم نام زیبای حکیم خداوند را که برابر عدد 78 است درک کنیم!

و همچنین اگر نام مبارک زهرا سلام الله علیها را در جایگاه عددی بنویسیم 33 می‌شود و جایگاه عددی نام مبارک فاطمه سلام الله علیها 45 می‌شود که برابر عدد ابجد اسم آدم علیه السلام است. حال اگر دو جایگاه نام مبارک فاطمه سلام الله علیها و زهرا سلام الله علیها را با هم جمع کنیم 78 می‌شود (78=33+45) قبلا بیان شد اما در اینجا دوباره تکرار می‌کنم امیدوارم خوب دقت کنید! که اگر این 78 حرف را به صورتی که خوانده می‌شوند؛ مثلا الف- لام- میم ، سه حرفی یا دو حرفی بنویسیم می‌شود 213 حرف که برابر است با عدد ابجد نام مبارک زهرا سلام الله علیها، حال اگر 78 را از 213 کم کنیم 135 می‌ماند که برابر است با عدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها .دقت فرمایید که جان قرآن، کوثر است (یعنی روح قرآن) و با این اعداد ، رمز بسیار زیبای باطن آن هویدا می‌شود!

از حروف مقطعه قرآن 14 حرفش بدون تکرار است { جالب است آخرین سوره‌ای که در قرآن حرف مقطعه دارد؛ سوره مبارکه قلم است که شروع آن با حرف (ن) است. عدد ابجد (ن)=50 و جایگاه عددیش 14 می‌باشد.} این 14 حرف را با هم ترکیب کرده‌اند و شده‌است: " صراط علی حق نمسکه" پس این حروف ظاهر و باطن ولایت را دو هم کفو معرفی می‌فرماید.

و تمام این نکات زیباتر جلوه می‌کند که کلّ اسرار "ام ابیهاست" که عدد ابجد نام مبارک ام ابیها=60 و برابر حرف سین که قلب قرآن  و میزان حروف است، ظاهر می‌شود (60=س). خداوند کریم همه‌ی مخلوقاتش را در باطن 60 که حرف سین است، حکیمانه خلق کرد زیرا در مدت زمان عمر دنیایی ، هر 60 ثانیه یک دقیقه و هر 60 دقیقه یک ساعت است و تمام شبانه روز24 ساعت است که اگر ارقامش را جمع کنیم 6 می‌شود(6=4+2) که پایه‌ی 60 است . پس عدد ، اسرار تمام نشدنی دارد!

 

جمادی الاول و جمادی الثانی

ماه‌های قمری، نفس ماه‌های شمسی هستند. در واقع فصل تابستان سال قمری با این دو ماه تمام شده و به ماه رجب و ماه شعبان وصل می‌شود.

کلمه جماد از جمد می‌آید یعنی منسجم شدن ظاهراً ذخیره شدن و بدون جوف و توخالی بودن و به قولی یخ زدن( در زمستان دانه‌ها کامل می‌شوند). یک درخت یا تمام نباتات اگر بخواهند باقی باشند، دانه یا تخم تولید می کنند. دانه، جماد است پس اگر دانه بخواهد خود را شکوفا کند باید در موقعیت ربیع و در محل رشد قرار گیرد. آنگاه گیاه دو لپه می‌شود. یک لپه (جمادی اول)، ذخیره ریشه می‌شود که اصل گیاه است و یک لپه (جمادی دوم)، ذخیره ساقه می‌شود. هر دو لپه با یک نقطه وصل، با هم رابطه پیدا می‌کنند که آن قلب به میم شدن مرکزیت دانه است که از جمادی به نباتی تبدیل می‌شود.

پس لپه اول، جمادی اول ذخیره رشد است که ریشه خود را جلوه می‌دهد و لپه دوم، جمادی الثانی ذخیره رشد است که ساقه سبز خود را بالا می‌کشد. در جمادی الاول  در روز 13(=جایگاه عددی م)، ذخیره دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها؛ شهیده اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین در ظاهر به خاک سپرده شد اما مکنون و مخزون! و به قول بعضی از روایات در سوم جمادی الثانی که (سِرّ وجود است) به خاک سپرده شد(به صورت مکنون و مخزون).

ولی همانطور که گفته شد سبزی خود را جلوه می‌دهد در 20 جمادی الثانی که تولد خانم؛ کوثر وجود است و بین سوم تا بیستم ، 17 روز است که برابر تعداد  رکعات نماز واجب در شبانه روز است. و خیر کثیر بیست و سه روز {برابر تعداد سالهای رمز رسالت پیامبرصلی الله علیه و آله که قرآن به تدریج بر او نازل شد و به همه عالمیان (الی یوم القیامة) رسانید} طول می‌کشد (از 20 جمادی الثانی تا 13 رجب) تا در شب 13(=جایگاه عددی حرفِ م ) ماه رجب دیوار خانه کعبه شکافته شد و مادر حضرت علی علیه السلام و حملش وارد خانه شدند و آن روز به روایت شیعه و سنی در بیت الله مولای متقیان امیرالمؤمنین علیه السلام متولد شدند.

امیدوارم خوب فکر کنید. { شاید بتوان گفت این سبز شدن، همان سبز شدن کلمات و آیات قرآن است که از قلب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و به زبان نطق الله؛ علی بن ابیطالب علیه السلام،  23 سال به تدریج سبز شد و ظهور ظاهر و باطن پیدا کرد و بر صفحه نقش بست.الی یوم القیامه}.الله اعلم

پس بین 13 جمادی اول که قلب به میم عالم جماد به نبات و نبات به حیوان و حیوان به انسان است تا 13 رجب حدود 60 روز است که برابر است با عدد ابجد حرفِ س؛ قلب ظهور و قلب وجود و قلب عالم امکان به ظهور حقایق از اسرار مکنون و مخزون تا ظهر الوجود! " تبیّن بین العابد و المعبود. دو وجود هم کفو "

این عالمِ تابستان است که میوه‌های عمل صالح، ظاهر می‌شوند. میوه، جان قلب به میم است (ثمرة فؤاد) که اربعین را با تمام حقایقش می‌طلبد.

 

صاحب عدد 11؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها

درواقع تمام معانی که این حقیر تا اینجا بیان کردم، در جانِ وجود خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها، به مفهوم ظاهر و باطن، اول و آخر آشکار می‌شود. حضرت زهرا سلام الله علیها تنها کسی است که در دنیا این ظهور را به همه‌ی عالمیان عنایت فرمود! چراکه زمانیکه خانم، حمل امام حسین علیه السلام را داشتند صاحب عدد 11 بودند زیرا یک؛ خودِ خانم + حامل امام حسین علیه السلام به عدد 10{ 1 خودش+9 ذریه معصوم صلوات الله علیهم اجمعین در بطنش} می‌شود 11  و عدد 11، برابر با کلمه‌ی دوا (یکی از اسماء الله است؛ یا من اسمه دوا و ذکره شفا).

 

 پس خانم به عدد 11 (ب=2=1+1)، داروی همه‌ی دردهای دنیا و آخرت را به بندگان خدا داد و خود، واسطه‌ی خلقت است چنانچه عدد کلمه یا=11 می‌باشد و هر کس بخواهد حاجت خود را از خداوند درخواست کند باید با حرف "یا" یعنی عدد 11 که درواقع واسطه، خانم زهرا سلام الله علیها است، آن را بیان کند. {چنانچه پیامبرصلی الله علیه و آله  فقیر که به خدمتش می‌آمد او را بر در خانه حضرت زهرا سلام الله علیها می‌فرستاد}. حالا هم هر جا که مراسم روضه خوانی باشد {حتی برای امام حسین علیه السلام} روزِ آخر مراسم، درِ خانه حضرت زهرا سلام الله علیها می‌روند تا کامل حاجت روا شوند زیرا "هُم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها"، زیرا او مرکز و وصل کننده است! 

 

*11، در وجود حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها:

وجود مقدس حضرت علی علیه السلام و خانم  زهرا سلام الله علیها، در تمام وجوه هم کفو یکدیگر هستند. امام علی علیه السلام به عدد 12 در خانه خدا بدنیا آمد؛ یک خودش و 11 ذریه معصوم (ص) در بطنش. خانم زهرا سلام الله علیها هم به عدد 12 بدنیا آمد؛ یک خودش و 11 ذریه معصوم(ص) در بطنش. پس وجود هر دو عزیز به عدد 12 و 12 کنار هم ، تمام جانِ 24 ساعت عمر دنیا هستند[30].

همانطورکه در کتاب مهندسی خلقت توضیح داده شد، 24 عدد جامع و باطن کلّ قرآن است که خانم زهرا سلام الله علیها، کوثر وجود؛ جانِ قرآن است و حضرت علی علیه السلام، بِ بسم الله و کاتب قرآن است. خانم زهرا سلام الله علیها؛ صاحب حوض کوثر و علی علیه السلام؛ ساقی کوثر است. امیدوارم ما از محبین و شیعیان واقعی ایشان و فرزندانشان باشیم در دنیا و آخرت و انشاء الله در زمره یاران و اعوان و انصار و مستشهدین بین یدیه فرزندشان؛ امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف قرار گیریم.

 

حقیقت قرآن و کوثر وجود

بالاترین کتاب آسمانی که قرآن عزیز است؛ کلام الله می‌باشد و همه حروف عربی را شامل می‌شود. و قرآن، جامع و پایه تمام علوم و حامل علم اولین و آخرین است. کلّ حروف عربی  28 حرف خلق شده است و در جایی 29 حرف که با همزه می‌باشد .

در کلام  نورانی قرآن کریم، خداوند منّان حروفی را به صورت رمز به پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله،  در ابتدای 29 سوره مبارکه قرآن می‌فرماید(حروف مقطعه) که رویهم 78 حرف می‌باشند .78 برابر با عدد ابجد کلمه "عدد" است و جایگاه عددی نام مبارک  فاطمه زهرا سلام الله علیها[31] و همچنین برابر با جمع اعداد 1 تا 12 می‌باشد. و این عدد خودش رمزهایی از رموز علم عدد و حروف را باز می‌کند!

*و از بین حروف مقطعه که همه نورانی هستند ؛ 14 حرف بدون تکرار است که اگر این حروف را کنار هم بنویسیم می‌شود؛ صراطٌ علی ٌ حق نمسکه.  و همانطورکه بیان شد اگر حروف مقطعه را به صورت بسیط بنویسیم{مثلا الم بصورت بسیط(الف+لام+میم) ،9 حرف است} در مجموع 213 حرف می‌شود که برابر با عدد ابجد نام زیبای زهرا سلام الله علیها است. اگر 78 را از 213 کم کنیم می‌شود 135 که برابر با عدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها است!

*اولین سوره قرآن مجید، سوره مبارکه حمد است که عدد نوشتاری آن، یک و عدد ترتیب نزولش به قلب مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله ، 5 است و در باطن محتوی، حامل کلّ محتوای قرآن است و خداوند متعال قرآن را سبع مثانی یعنی 7 تا 2 تا بیان فرمود (ولقد اتیناک سبعا من المثانی و القرآن العظیم[32])، سوره مبارکه حمد هم 7آیه دارد و درواقع به عدد14 ظهور پیداکرده‌است. جمع عدد ترتیب نوشتاری و ترتیب نزول این سوره مبارکه (6=1+5)، 6 می‌شود که تمام خلقت زمین‌ها و آسمان‌ها در 6 روز و باطن حمد است.

 و آخرین سوره قرآن مجید، سوره مبارکه ناس است . جمع عدد ترتیب نوشتاری(=114) و ترتیب نزول(=21) سوره مبارکه ناس (135= 114+21)، 135 می‌شود که برابر با عدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها که کوثر وجود است، می‌باشد.(هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم)

 

*خوب دقت کنید! آخر قرآن کریم به سوره مبارکه ناس(صدوچهاردهمین سوره) و حرف "س" (میزان است) رسید که این‌جا جمع شدن باطن کتاب الله و عترت صلوات الله علیهم اجمعین در جانِ میزان و حقیقت معنایشان که کوثر وجود و همان حقیقت آب، که برابر 114 است ظاهرمی‌شود.{آب:(الف=111)+(با=3)=114 } و عدد ابجد حرفِ س=60 است که برابر با عدد ابجد نام مبارک ام ابیها (س) می‌شود.

 

بنابراین متوجه می‌شویم که چرا پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین، باطن قرآن هستند و قرآن، باطن اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین است و در حدیث ثقلین فرمود:

دوچیز گرانبها یا دو وزنه سنگین میزان برای شما به امانت گذاشتم ؛کتاب الله و عترتم که این دو از هم جدا نمی‌شوند تا روزی که در کنار حوض کوثر با هم نمایان می‌شوند.{انّی تارک فیکم الثّقلین کتاب الله و عترتی (اهل بیتی) و انّهما لن یفترقا حتّی یردا علی الحوض. ما إن تمسّکتم بهما لن تضلّوا بعدی...}    

 

*پس همان شاه کلید به دست امیرالامرا؛ صاحب الزمان علیه السلام؛باب و مفتاح همه‌ی رازها و اسرار است و همه‌ی انوار را به ظهور وجود مطهرش قفل گشایی می‌کند و رمز آن 313 است که جمع ارقامش 7 می‌شود(7=3+1+3) {7برابرتعدادآیات سوره مبارکه حمد یعنی فاتحة الکتاب است} و اگر 313 را به حروف بنویسیم ، عدد ابجدش برابر کلمه نور می‌شود: سیصدوسیزده=256=نور. جایگاه عددی سیصدوسیزده=94 = "صد" =عدد ابجد نام مبارک عطیه(س) است. و جمع ارقام 94 برابر13 می‌شود که 13=جایگاه عددی حرف"م" به عدد ابجد 40 و جایگاه عددی کلمه "نور" هم برابر40 است.

درواقع همان صدّی(سد با صاد) است که  با استفاده از آن، نوری ساخته شده که هرگز خاموش نمی‌شود و در آن ذره‌ای ظلمت نیست و آن نور مهدویت است.الی یوم القیامه و این عطیه بزرگ الهی است! (از انرژی آب پشت سدهای دنیا ، برق می‌گیرند اما نورش محدود است و...) .

 

نکته جالب اینکه روزِ قبولی واقعی، روز ظهور آقاست چنانچه در حکومت وصی الحسن (ارواحنا له الفدا)، قبول حسن است. عدد ابجد کلمه‌ی "قبول حسن"= 256 که برابر با عدد ابجد کلمه نور می‌باشد.و جایگاه عددی کلمه "قبول‌حسن"=76 و برابر با عدد ابجد کلمه عبد است . امیدوارم متوجه معنای درس باشید که 313 نفر، قبول حسن هستند و عبدهای خالص خداوند هستند که لیاقت دارند در زمره یاران آقا قرار بگیرند!!!   

 

 

چهارمین گریه کننده ؛ خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها

بزرگ‌ترین برکه اشک کسی که خود کوثر وجود است وعطیه‌ی پروردگار سبحان! خانم بعد از پیامبران بزرگوار : آدم علیه السلام، یعقوب علیه السلام و یحیی علیه السلام که بکائین عالم هستند، در بین چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین اولین کسی هستند که جزو بُکّائین عالم قراردارند. اشک ایشان جلوه نارضایتی از حکّام و مردم بی‌وفای زمان خویش است تا به همه‌ی انسان‌ها(در تمام دوران‌ها) بفهماند که چه جفاها به دین و پیامبر و اهل بیتش صلوات الله علیهم اجمعین شد.

 

اشک‌های خانم سلام الله علیها راه کج و منحرف آنها را تا انقلاب حضرت مهدی علیه السلام صاف و هموار می‌کند.و بنابرحدیث مبارک پیامبر صلوات الله علیهم اجمعین خشنودی خداوند درخشنودی زهرا سلام الله علیها و غضب خداوند در غضب و نارضایتی ایشان است.

حوا سلام الله علیها

سرّ زیبای خلقت جسمانی، در وجود حضرت حوا سلام الله علیها که منشأ و اُّمّ جسمانی همه‌ انسان‌های دنیاست، ظهوردارد. همان‌طورکه درعالم سرّ، گنج خلقت به عدد5ظهور پیداکرد؛ درحقیقت سرّ پنج نور مقدس صلوات الله علیهم اجمعین که محوریت خانواده مطهر آل الله، فاطمه سلام الله علیها است که فرمودند: هم فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها .

در عالم جسمانی هم، خلقت حضرت حوا سلام الله علیها که عدد ابجد اسم حوا=15 است، از جمع 1 تا 5 حاصل می‌شود: 15=5+4+3+2+1. جالب‌تر اینکه جمع ارقام 15 برابر با 6 می‌شود (6=5+1)، درحالی‌که می‌دانید دنیا از نظر جنسیت، مؤنث مجازی است و خداوند کریم در آیه 4 سوره مبارکه حدید می‌فرماید که آسمان‌ها و زمین را در6 روز خلق کردم(فی ستة ایام). پس عدد 6 که پایه عدد 60 است که واحد ثانیه و دقیقه است به بلوغ به 9 می‌رسد. اما چگونه؟!

وقتی عدد 60 دقیقه را واحد می‌زنیم می‌شود یک ساعت ( که همان حروف تاسع است که به عربی یعنی 9). و عدد ابجد کلمه ساعت=531 است که جمع ارقامش 9 می‌شود (9=1+3+5) .

 

درواقع در دنیا درحالیکه عدد ابجد نام مبارک حوا سلام الله علیها 15 است و جمع ارقام 15 می‌شود 6 (6=5+1) و عدد 15 برابر با جایگاه عددی حرفِ س به عدد ابجدِ 60 است، اما بلوغ جسمانی خانم‌ها به عدد 9 است. پس رابطه 9 و حقیقت 6 اسرار زیبای بلوغ خانم‌ها و آقایان در دنیا است زیرا اگر 6و 9 را با هم جمع کنیم می‌شود 15 که برابر با سنّ بلوغ آقایان است و درواقع در زوجیت به بلوغ میزانِ س(=15) می‌رسند!

*پس وقتی خداوند کریم می‌خواهد که فرزند آدمیان را متولد کند به عدد 9 ماه حمل را در وجود مادری قرارمی‌دهد که بلوغ جسمانیش، برابرِ گرفتن و عمل کردن به حدودِ خداوند (یعنی احکام) 9 سال تمام است. و جمع 9 با 9 برابر18=حی می‌شود (9+9=18=حی).

 

*در اینجا اشاره کنم که تا جنین 9 ماهش در حمل کامل نشود، زمان تولد نمی‌رسد (9ماه تمام و وارد ماهِ 10 شود که 19=10+9 می‌شود) و یا اگر سنّ یک دختر تا 9 سال قمری تمام نشود، بلوغ فرا نمی‌رسد (9سال تمام و وارد سالِ10شود که 19=10+9 می‌شود). این چه مناسبت است؟! اگر دقت کنید باید بلوغ و تولد، هم 9 به عدد باشد و هم نُه به حروف(نه=55 و10=5+5)، تا جمع عددی و حروفی را کامل بگیرد.  پس ورودی حقیقی از باب 19 می‌باشد و درواقع به گنج عشر چراکه 10=9+1 می‌شود!

 

 

سِرّ لوح حروف "ا ب ج د ه و ز ح ط ی"!

اگر حروف "ا ب ج د ه و ز ح ط ی" را بنویسیم؛  5 حرف، عددشان فرد و 4 حرف، عددشان زوج است که وقتی این اعداد را در لوح بنویسیم، در 3 مثلث ظاهر می‌شود ( که دنیا به عدد سه و انسان به سه بُعدِ عددی تعریف می‌شود). تمام الواح در شروع از سه تا سه تا، تا 360 تا نظم پیدا می‌کند! و اسرار عدد 9 و 5 از لوحی ظاهر می‌شود که 9 خانه دارد اما به عدد 15 شمرده می‌شود. درواقع از سه طرف طولی، عرضی و ارتفاعی، جمع اعداد حروفِ این لوح 15 می‌شود که برابر با عدد اسم حوا(س) است.                                    

     (15=2+9+4) ، (15=7+5+3) ، ( 15=6+1+8)

                                                                      (15=4+3+8) ،  (15=9+5+1) ،  (15=2+7+6)

                                                                                       (15=2+5+8) ، (15=4+5+6)

                                  

ب=2

ط=9

د=4

ز=7

ه=5

ج=3

و=6

ا=1

ح=8

 

 

 

 

 

 

 

 

اما لوح وقتی کامل می‌شود که در وسط ، حرفِ ه را بگذاریم (آنگاه از همه طرف جمع اعداد 15 می‌شود) و حرفِ ه ، حکم قلبِ وجود الواح را داراست. عدد ابجد حرف ه=5 است که اسرار وجود مبارک پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین و مخصوص در بطن اباعبدالله الحسین علیه السلام که پنجمین معصوم است، 9 ذریه مطهر است که در جمع 9و 5 می‌شود 14 که همه گنج وجود 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است.

بنابراین به 4 صورت می‌توان اعداد را در لوح قرار داد، پس به 4 لوح می‌رسیم و درواقع این 4 لوح، 4 وجه خانه خداست که تمام اسرار عالم چه به ظاهر و چه به باطن در این خانه؛ از نقطه زیر خانه خدا تا ساختمان ظاهری آن غرق است! پس خدا خواست که تمام دایره خلقت به عدد 360 درجه و به حروف شین که عدد ابجد آن 360 است، افشا شود. بنابراین هر لوح، 8 تا 15 است که می‌شود 120[33] و برابر با عدد ابجد حروف سین است. پس 4 تا سین در وجوه اطراف کعبه است و کف و سقف خانه کعبه هم دو تا مربع است که درحقیقت 6 تا سین می‌شود. و در خانه خدا وجود مبارک باطن سین هم قدومش بدنیا آمد که عدد ابجد نام زیبایش علیّ (با یاءِ مشدد) 120 می‌شود[34] یعنی حقیقت سین و قلب عالم امکان  است. پس خانه خدا، هفت سین است و پناهگاه تمام عالمیان است. و آخرین سوره قرآن، سوره مبارکه ناس؛ پناهگاه همه مؤمنین است .

هنگامیکه عدد به 360 در اطراف خانه مبارک کعبه معلوم شد. نکته مهم این است که عدد 360 برابر حروف شین و افشا کننده خلقت در تمام عالم زمینی و آسمانی در دنیا گردید. اما زیباتر از همه‌ی این خلقت‌ها، خلقت اشرف مخلوقات؛ حضرت آدم علیه السلام است که تمام این زیبایی‌ها را خداوند به قدوم جسمانی ایشان خلق فرمود. در کلام کریمش می‌فرماید[35]:  و إذ قال ربّک للملائکة إنی جاعلٌ فی الارض خلیفة... یعنی و (به یاد آر) وقتی که پروردگارت فرشتگان را فرمود که من در زمین خلیفه‌ای خواهم گماشت... .آیا این عجیب نیست که جایگاه عددی حروف شین=45 و برابر عدد ابجد اسم مبارک آدم است.

پس هدف در ظاهر خلقت خانه خدای مهربان حضرت آدم علیه السلام و به عدد 15 در الواح نورانی حضرت حوا سلام الله علیها است. اما در باطن عدد 360 معنی می‌شود به 60+300 : عدد  ابجد حرف ش=300 و عدد ابجد حرف س=60. یعنی منظور حقیقی ظهور حرف ش، برابر افشای حرف س است. درواقع عالم خلقت از نظر جسمانی، ارض است ولی از نظر روحانی، زمان یعنی طول عمر است و اَرض، عرض خلقت است. چنانچه همه‌ی مخلوق در زمان به 60 ثانیه و 60 دقیقه و ساعت و روز و ماه و سال خلق شده و عمر و رشد و کمال می‌گیرد و افشای همه‌ی آنچه اسرار است در بالقوه‌ها در عرض عمر باید بالفعل شود. اما همانطورکه نوشته شد تمام وجوه سین شد و هفت سین ظهور پیداکرد. و درواقع هفتمین سین پرده برداری از تمام اسرار خلقت و دیوار خانه کعبه شکافته شد ولی الله الاعظم امیرالمؤمنین علیه السلام قدوم مبارک خودش و یازده ذریه نورانی معصومش صلوات الله علیهم اجمعین دنیا را متبرک به قدومشان کردند.ارواحنا له الفدا

اما نکته جالب دیگر که این الواح همه ظهور عدد 15 را دادند و 9 تا 15 تا شد 135؛ برابرعدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها. یعنی هیچکس نمی‌توانست ورود در خانه کعبه داشته باشد، پس او حوای روحانی است که حامل حمل و ظهور تمام ظهریات است.

پیامبران قبل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله همه ظاهر خانه خدا را ترمیم کرده‌اند یعنی رسالتشان این بود که مردم به سیرت آدم علیه السلام برسند و این باطن برایشان ظهور کند. اما در زمان ما شیعیان، خداوند هم هدایت به آدم شدن ما در ظاهر است و هم در باطن با اتصال ما به حقیقت قلب عالم؛ سین عالم وجود؛ امام معصوم ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است. الحمد لله رب العالمین

دیگر اینکه عدد الواح که به 1665 در جمع(ستون‌ها) رسیده بود[36]. چهار لوح اطراف خانه خدا را اگر در هم ضرب کنیم 6660 می‌شود یعنی حدوداً برابر تعداد آیات قرآن و هر لوح 9 خانه داشت، 6 لوح است اگر 9 را در 6 ضرب کنیم 54 می‌شود که برابر با جایگاه عددی کلمه قرآن است.

دقت کنید این الواح، مجموعه‌ی همه‌ی گنج آفرینش و هدایت بشریت است از مرکز خانه خدا الی یوم القیامت.

*چقدر زیباست بدانیم چرا الواح که سه تا سه تا است اما در مربع چهار گوش ظهور دارد. اولا همانطورکه می‌بینید سه تا سه تا طول آن است و سه تا سه تا عرض و حتی قطرها هم به این شکل است، یعنی چه؟! اگر 3 تا 3، را کنار هم بگذاریم 333 می‌شود که برابر عدد ابجد کلمه اربعین است یعنی عدد40. چقدر زیباست که پایه ‌ی عدد 40 روی 4 است و از جمع عدد 1 تا 4 ، عدد 10 بدست می‌آید(10=4+3+2+1) و درواقع عالم گنج عشر و 4 روی 10 است یعنی 14 ؛وجود مبارک چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین، اربعین حقیقی هستند و عدد 40 ( 4 تا 10 تا می‌شود 40 تا) ؛ طلا و مخلص و پاک و مطهر و معصوم صد در صد هستند.

از طرف دیگر همانطورکه می‌دانید عالم به شکل دایره است و عدد ابجدش 220 می‌باشد که عدد متحابه است و برابر  اسم طاهره یعنی پاک و مطهر، جایگاه عددیش برابر 40 می‌باشد که همان حقیقت اربعین و مهندسی خلقت که عالم دایره است و مرکزش خانه کعبه مکرمه است و آن 6 وجه دارد به شکل مربع. درواقع عالم دنیا از نقطه زیر خانه خدا به اسم ارض به همه‌ی عالم دحوالارض شده بدین معنا که خلقت در طهارت و در مربع سه سه تای عدد 333 اربعین قرار دارد.

 

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۰۱ ، ۱۹:۵۹
عذرا شفائی

  

بسم الله الرحمن الرحیم

 

  معارف کلمه‌ی لباس برای زنان و مردان

کلمه جلباب که بیشتر مفسرین چادر معنی کرده‌اند(سوره مبارکه احزاب آیه59:...یدنین علیهنّ مِن جلابیبهنّ...) عدد ابجدکلمه جلباب=38 است که اگر ارقامش را با هم جمع کنیم می‌شود 11 و 11=هو=حج است. و در جایگاه عددیش می‌شود 20 معادل حرف (ک) که جایگاه عددیش در الفبا 11 است و 11=حج. پس یک خانم مؤمنه در لباس حجابش مُحرم می‌شود. یعنی همیشه در لباس احرام قرار دارد (حجاب یعنی جدا کردن حق از باطل).

لباس مردان، اگر پیروی از لباس پیامبر(ص)باشد، عبا می‌شود که عدد ابجد عبا=73  و جایگاه عددی آن در حروف الفبا 19می‌باشد که معادل 19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم است . یعنی یک آقا با این لباس در حجاب حروف بسم الله قرار می‌گیرد. خوب فکر کنید! با این حجاب نفوذ شیطان از هر نظر منقطع می‌شود!

شاید روزی که لباس سفید کفن را به تن ما می‌پوشانند (به شرط قبولی لباس حجاب دنیا) عافیت باشد که آن حقیقت لباس تقوا است. عدد ابجد کلمه لَبَسَ که ریشه‌ی کلمه لباس است، معادل 92 می‌باشد که برابر است با اسم مبارک محمد(ص). جایگاه عددی کلمه لباس= 30 می‌شود(یعنی پوشش واقعی با 30 جزءقرآن)  عدد ابجد  حرف (ل) = 30 و آن مجرای توحید است یعنی (لا اله الا الله)که عدد ابجد "یک" هم30 می‌شود (یک =10+20=30 ). فاطمه زهرا سیده نساءالعالمین(س) کوثر وجود و حقیقت به معنا رسیدن نور و هدایت کلّ قرآن است (او خود، نون ساکن وجود است) هنگامی‌که وجود انسانی بخواهد با عمل، ورود در آیات قرآن کریم داشته باشد، (نون ساکن وجودش که همان ظرف ایمان و عقیده و قلب گوهر وجودش است، باید پشت حرف باء بسم الله قرار بگیرد اگر توانست قلب خود را منقلب میم سازد، یعنی من حیوانی خود را (نفس اماره) پشت باء بسم الله ذبح کند آن‌گاه صورت انسانی یافته تا بتواند عامل به آیات قرآن گشته و سیرت خویش را که همان صورت عمل انسان است با زینت اخلاق قرآنی به فضل پروردگار عالم از ظلمات جدا کند و به نور هدایت بپیوندد(آیه257سوره مبارکه بقره: الله ولی الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الی النور...).

معنی دیگر مثل عمل قلب در بدن است که خون کثیف سیاه را بعد از جدا کردن ظلمتش به خون سرخ وحیات بخش منقلب می‌کند. در اینجا اگر هر چقدر کار قلب نقص داشته باشد آلودگی را در تمام گردش خون جریان داده و کلّ بدن را بیمارمی‌سازد(یعنی حرف نون ساکن قلب ما، در عمل بندگی خودش طبق نسخه‌ی حکیم یعنی قرآن ،کامل قلب به میم نشده است)

کلّ عالم به وجود حضرت زهرا(س) قلب شد(بدون نقص) و آثارش یازده وجود نورانی معصوم(ع) جلوه کرد و همان‌طور که خودش بدون نقص است آثار و فرزندانش هم کلّ نور و هادی امّت هستندالی یوم القیامه.

پس نتیجه می‌گیریم که زنان در جامعه و در خانواده حکمِ حکیم را دارند که اگر در جای خود، عمل خویشتن را در حالت اخفاء و اظهار و ادغام و قلب شدن صحیح انجام دهند که انشاء الله همان بندگی خداست، گناه و حرام و ظلمات جای خود را به نور داده و حقیقت بهشت که همان آرامش واقعی است (لتسکنوا) جایگزین می‌شود.

 هر چقدر این اعمال نقص داشته باشند، جهنم هوای نفس شعله‌ور می‌شود و دود سیاه گناه آن ، راه رسیدن به حقیقت بندگی را به خود و دیگران می‌بندد(خود سوزی)! اما من به دختران و پسران عزیزم و به تمام زنان و مردان آزاده می‌گویم برای گرفتن مظلومیت حق خود ، راه را به اشتباه انتخاب نکنند و با بیرون رفتن از حدود بندگی مولای خود و گناه و عصیان کمبودهای خود را جبران نکنند و آخرت خویش را به خطر نیندازند.

پس حجاب صحیح همان عبادت و اطاعت پروردگار عالم است (برای زنان و مردان) و حجاب باعث مصونیت از خطرات ظاهری و سپر ایمان از تیر نگاه شیاطین و وسواس است. پروردگار عالم در قرآن کریم به زنان مؤمن می‌فرماید: حجاب خود را به طور کامل حفظ نمایید تا از آسیب قلب‌های مردان مریض در امان باشید.

حضرت زهرا (س) یک الگوی کامل (اسوه حسنه) است که در حقیقتِ سیدة النّساء تجلی کرده‌است(اسوه به معنای الگوی قابل تقلید برای همه). و الگوی دیگر،دختر ایشان ؛ حضرت زینب(س)است که به ایشان  امر شد در کنار امام حسین(ع) به طور علنی در جامعه‌ی زمان خود حضور پیدا کند و در کنار امام زمانش وظیفه سنگین حمایت از ولایت را داشته باشد و بعد از شهادت ایشان تا روز اربعین امام حسین (ع)،خانم با تمام زنان اسرای کاروان، به بهترین وجه بدون یک گناه و خطا و یا ترک واجبات انجام وظیفه کرد.

امروز همه‌ی مسلمانان و شیعیان مدیون صبر و استقامت و پیام‌رسانی صحیح حضرت زینب(س) هستند که خبر مظلومیت خون پاک امامش را به گوش جهانیان الی یوم القیامت رسانید. امام سجاد(ع) می‌فرماید: در تمام زمان اسارت و در تمام مصیبت‌ها ندیدم عمه‌ام زینب(س) حتی نماز شبشان ترک شود فقط در شب یازدهم محرم روزی که عاشورا بر او تمام شد دیدم نماز شبش را نشسته خواند.

پس زنان مسلمان، چرا از این الگوهای بزرگ خود فاصله می‌گیرید؟! ما می‌توانیم زنانمان را از اسارت فکرهای جاهلیت که هنوز هم در قلب خیلی‌ها حاکم است با طرز صحیح و اسلامی نجات بخشیم و تربیت و رهبری کنیم. و سرافرازانه در کنار امام زمانمان (عج) ولایت و قرآنمان را حمایت کنیم .به شما جامعه زنان می‌گویم بیایید بر علیه فرهنگ شیطانی غربی‌ها و شرقی‌ها قیام کنیم با حجاب صحیح و سِرّ و راز باطن حجاب خود را به اوج ترقّی علمی و عملی رضای خدا برسانیم. تا همه‌ی آن‌ها ببینند چطور در اسارت هوسبازانی هستند،که بعد از استفاده همانند تفاله آنان را در زباله دان می‌اندازند!

زن‌ها باید با رسیدن به قدرت درون خود ،ضعف ظاهر را بپوشانند. همیشه بدانید که قدرت با ضعیف است و سؤال از شاگرد و جستجو برای کاوشگر. محقق کسی است که به حقیقت واقعی می‌رسد. پس افتخار می‌کنیم که زن خلق شده‌ایم و امیدواریم بتوانیم که در این عرصه کمال تلاش خویش را به کار گیریم تا به هدف والای خلقتمان برسیم.

یک نوید به شما می‌دهم ، طبق اسرار علم اعداد و حروف هنگامی‌که آقایمان امام زمان(عج) ظهور پیدا می‌کند 313 یار= (به عدد ابجد اسم نرجس) با او ظاهر می‌شوند که 50 نفر از آنان خانم هستند که ظاهراً شاید فکر کنید تعداد آنان خیلی کمتر از آقایان است اما با حقیقت حروف که گفته شد 50 برابر است با عددابجد حرف نون و جایگاه عددی بهشت(ن=50=بهشت) و جالب‌تر اینکه عدد ابجد کلمه کُل=50 است ،پس 50 نفر هستند، ولی درواقع کل هستند)"ان اکرمکم عند الله اتقیکم"(آیه13سوره مبارکه حجرات) بزرگوارترین و با افتخارترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست .

در معرفت این کلام باید بگویم که آبروی هر مرد با ایمانی خانواده‌ی اوست و آبروی هر مملکتی ناموس اوست. ناموس چیزی است که همه مردان با غیرت برای نگهداریش تا مرز جان ایستادگی می‌کنند وگاهی در این راه جان می‌بازند. امام علی(ع) در نهج البلاغه درخصلت شیعیان می‌فرماید: غیرت برای مردان، ایمان است و برای زنان مؤمن پوشش و حجاب صحیح  است و براستی این کلمات گوهر است! بر هر خردمندی روشن است که هیچ بهره‌ای از دانشگاه دنیا برای انسان‌ها از معرفت به پروردگار عالم، برتر و والاتر نیست و ارزش هر کسی به معرفت اوست چنان که معرفت خواجه‌ی لولاک از همه بیشتر و قرب و مقامش نیز از همه‌ی خلایق برتر است و والاتر. در حدیث قدسی آمده‌است: اگر زهرا(س) را خلق نمی‌کردم محمّد(ص) و علی(ع) را نیز خلق نمی‌کردم.

در اصل تشکیل جهان و خلقت انسان برای معرفت حضرت منّان است و حقّ تعالی با ارسال رسل و انزال کتب و اتمام حجت، اسباب معرفت را تکمیل و به کمال رسیدن را، با آیات خویش به متفکران معرفی نموده و در آیه53 سوره مبارکه فصلت فرموده:"سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق" بزودی آیاتمان را در بلندی‌ها و در نفس‌هایشان به آنان می‌نمایانیم تا برایشان روشن شود که آن، به درستی حق است. 

زن در بُعد روحی و جسمی از همان گوهری آفریده شده که مرد آفریده شده‌است که هر دو جنس در جوهر و ماهیت یکسان و یگانه‌اند و تمایز و فرقی در حقیقت و ماهیت میان زن و مرد نیست. قرآن به صراحت از این حقیقت پرده بر می‌دارد: آیه 1سوره مبارکه نساء:"یا ایها الناس اتّقوا ربّکم الّذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها..." ای مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را نیز از او آفرید  و از آن دو، زنان و مردان بسیاری پراکند، پروا دارید. و آیه 189سوره مبارکه اعراف:"هو الّذی خلقکم من نفس واحدة و جعل منها زوجها لیسکن الیها..." اوست آن کس که شما را از نفس واحدی آفرید و جفت وی را از او پدید آورد تا بدان آرام گیرد. بنابر این زن در آفرینش از همان جوهر و گوهر مرد است و اندیشه‌ی یکسانی و یگانگی ماهیت زن و مرد، اندیشه قرآنیست که از آیات الهی به روشنی بدست می‌آید.

از امام صادق(ع) از آفرینش حوا(س) سؤال شد که برخی می‌گویند :خداوند حوا را از دنده پایین و چپ آدم آفرید.امام(ع) فرمودند: خدا منزه و برترست از این نسبت، آن کس که چنین می‌گوید می‌پندارد که خداوند قدرت نداشت برای آدم همسری از غیر دنده‌اش بیافریند. پس می‌فرمایند : پروردگار عالم از فضائل طینت آدم(ع)، حوا(س) را خلق نمود.

پس خلقت هر وجودی در باطن اسمائی خود باید به مسمّای خلقتش برسد تا شاکر پروردگار خویش باشد.

إمراه

 اِمراَه (مرآت): که زنان در زبان عرب به این نام خوانده می‌شوند. مراَه به معنی آینه است، و از سوی دیگر همان جمال است که در باطن به یک معنی برمی‌گردد و آن حقیقت وجود سر عالم خانم فاطمه زهرا(س)؛کوثر وجود که  حقیقت آب است که در زیر عرش جا دارد و عرش روی آب است. درآیه30 سوره مبارکه انبیا می‌فرماید:"...وجعلنا من الماءِ کلّ شیءٍ حی..." همه چیز از آب زنده می‌شود و چون این آب، جانِ آب(حقیقت آب)است،پس آنچه که علم مشیت الهی و اراده‌ی اوست، به عرش تعلق می‌گیرد و به عوالم تجلی می‌کند و به هر قسمی که امر اوست، از آن آب ،حیات خود را می‌گیرد و به ظهور در عوالم پایین‌تر جلوه می‌کند. پیامبر(ص) می‌فرماید: در ساق عرش جمالی را دیدم که زینت عرش بود و آن صورتِ با آبروی زهرای مرضیه (س) بود با زینت دو گوشواره{حسن(ع)وحسین(ع)} و یک گردنبند (فرزندان ایشان) .که درس بزرگی است!

پس حیات ، ازمادّه برمی‌خیزدکه باطنش آب است وخود ،حیات‌بخش می‌باشد.

ابراهیم(ع) سخت‌ترین امتحانات را داد و زحمت زیادی کشید، عمر پر رنجی را برای هدایت بشریّت تحمل کرد و مدال‌های افتخار زیادی از پروردگار عالم کسب کرد. پیامبر بزرگوارمان را به ابراهیم (ع) منسوب می‌کنند و ایشان پیامبر اولوالعزم است. اما همراه او در آبادانی هدفش که بیت الله حرام است و باقی شدن دست‌رنجش (الی یوم القیامه) ، هاجر(س) است که  با اینکه پیامبر نبود ولی با یقین قلبی و توکل کاملش پذیرفت که هاجرِ زمان باشد و احیاگر کعبه‌ی عشق! زیرا او قبول کرد که در زمینی با فرزند دلبندش نزول اجلال کند که خشک‌ترین سرزمین‌ها بود ولی در نتیجه سعی بین صفا و مروه‌اش در7 نوبت (به عدد 7=ز، در اسم زن یعنی وجود خودش که 7همان،حمد است) زحمات ابراهیم(ع) زمان خود را نتیجه بخشید.که حقیقت هجرت او  مروه است و یا همان آب زلالی که زیر پای اسماعیلش جوشید و او به کلام حق گویش فرمود :(زم زم  یعنی بایست)

عاشقان علم حروف! عارفان! زم زم هاجر، انقلاب زنی است که نون ساکنش قلب شد و زم قرار گرفت(نْ پشت حرف ب قلب به میم می‌شود پس زن شد زم) اما کمال حقیقت زم زم، آبِ زیر عرش است، که بوسیله هاجر در جوار خانه خدا زیر پای اسماعیلش تجلی نمود.

مکّه از بکّه آمده یعنی برکه. برکه محلی شد پر برکت برای تمام جهانیان و مخصوص یکتاپرستان مسلمان و شیعیان،که به مقصد هستی برسند و هست شوند. که در کتاب دنیا بیان شد که  عددابجددنیا= 65  است و جمع آن 11 می‌شود(11=6+5 ) که11=حج = هو است. و هاجر مقصد انبیا و اولیا را به تنهایی احیا کرد و کعبه بنا شد، قبله جلوه کرد و عظمت عرشی به کرسی نشت. و این همان اسماعیلی است (یعنی عمل قبول شده) که هر کس بتواند به زم زم  وجودِ خود برسد وحیات طیب را از اینجا دریافت کند.

ای زنان مسلمان بیدار شوید!!!

ای کسانی‌که هجرت نصیبتان می‌شود هر کجا رفتید، آنجا بیرون آورنده‌ی زمزم حیات باشید. ای دختران! در ساحت پاک تحصیل علم و عمل در هر کجا رفتید، باطن خود را فراموش نکنید و حیات زمزم را در آنجا مستقر سازید. زمزم درحالی‌که جریان دارد ولی مثل آبِ ایستاده است در شدتِ آرامش، فقط با حجاب می‌توانید در مسئولیت‌های مختلف اجتماع به این مقصد برسید.  البته حجاب حقیقی نه اسمی!

روزی‌که زینب(س) در شام خطبه مهمی را بیان می‌فرمود، به تمامی اهل آنجا (و به حقیقت اهل دنیا) اُسکُت فرمود، که در آن زمان نفس‌ها در سینه حبس شد و باد و آب و حیوانات و جانوران بی‌صدا شدند و زینب(س)، حقیقت پیروزی حق بر باطل و مظلومیت خاندانش مخصوصاً برادرش حسین(ع) و امام زمانش حضرت سجاد(ع) را بر جان عالم ساکن کرد و برای همیشه یزید و یزیدیان را مفتضح و رسوا فرمود. حضرت زینب(س) هم، جریان خون حسین بن علی (ع) را در رگ‌های زمین و آسمان با آن دهانی که به رگ‌های بریده گذاشته بود، زمزم کرد.

زنان شیعه چگونه این عمر کوتاه را خشک و بی آب رها کنیم که اگر در این دنیا به حقیقت آب هستی نرسیم،پس از مرگ الی یوم القیامه در برهوت عمل ضجّه می‌زنیم چون دست عمل کوتاه می‌شود.

بدن یک زن همان‌طور که گفته شد تماماً چشم است، پس باید تمام وجودمان را با حجاب صحیح محفوظ نگه‌داریم{چادر، حجاب زن است و معادل پلک چشم مردان (که حجاب آن‌ها می‌باشد) است}.

آن‌هایی که می‌گویند قلبمان پاک است و عمل نمی‌کنند بدانند که پاکی به گفتن زبان نیست بلکه به عمل مقبول و بندگی خداست. گناه، قلب را ظلمانی می‌کند تا حدی که پروردگار عالم می‌فرماید: از کثرت گناه قلب دچار قساوت می‌شود، یعنی پرده‌ای بر آن کشیده می‌شود و آن‌ها مصداق آیه18سوره مبارکه بقره "صمٌّ بکمٌ عمیٌ فهم لایرجعون" می‌شوند.

یکی از ویژگی‌هایی که پروردگار عالم از صفات بهشت به زن عنایت فرموده بکر بودن اوست. غیر از معنی مادّی که یعنی باید دست نخورده بماند و متعلق به یک نفر شود (که همان تملک نعمت‌های بهشت است)، اما زیباتر آن است که چه مرد و چه زن به عنوان بنده‌ی فرمان بردار پروردگارش، وقتی می‌خواهد عمل خود را به مولایش عرضه کند افتخار کند که تمام نعمات مستودع پروردگار عالم را بکر و دست نخورده (از نظر استفاده نکردن آن در جهت گناه) به صاحبش؛خداوند متعال  تحویل دهد تا خداوند مهربان به صورت احسن در بهشت نعمت‌های بکر و دست نخورده به ایشان تحویل دهند و زن‌ها به عنوان این زیبایی باطن در این دنیا جلوه داده شدند.

چنانچه دامن پاک مادر ،آبروی خانواده است و چه زیباست که خداوند ،در تعریف برگزیده‌ی خود ؛مریم(س) می‌فرماید:"اَحصنت فرجها". اَحسن با تمام زیباییش در دنیا با(سین) است اما در این‌جا با (صاد)؛ حرف استعلا تجلی کرده‌است. حصن یعنی حصار و محدوده زندگی که حریم محکم زندگی زن و شوهر را نشان می‌دهد یعنی قلعه‌ای که یک در دارد و فقط باید برای محرم باز شود و اگر کسی آن‌را برای نامحرمی باز کند، تجاوز می‌شود به هر صورت (چشمی، گوشی ، زبانی، بی حجابی و بی بندوباری و....) . زن، نمونه و نماد کامل انسانیت است که باید به الف نساء بودن خود برسد تا اَحصن شود!

درلالی الاخبار از پیغمبراکرم(ص) نقل شده که فرمودند: کل مراه حفظ عفتها و عاشرت زوجها به طلاقت الوجه فهی خیر نساء امتی و تتفضل علی حورالعین کفضلی علی أدنی امتی یعنی هر زنی که حفظ عفت خود را بنماید و با شوهر خود با صورت باز و خرسندی زندگی نماید، پس او بهترین زنان امت من می‌باشد و فضیلت و برتری داده می‌شود در بهشت به حورالعین مثل فضیلت من بر پست‌ترین امت من.

امّ سلمه عرض کرد یا رسول الله(ص) جهت فضیلت ما  بر حوریه‌ها چیست؟ فرمودند برای این است که شما در دنیا اهل نماز و روزه و امر زناشوئی و طهارت و نجاست بودید و تحمل وضع حمل و خانه‌داری نموده‌اید و از این جهت عدلِ حق اقتضا می‌کند که شما را بر حوریه‌های بهشتی فضیلت دهد. در بعضی از روایات دیگر نقل شده که به قدری زنان دنیا در بهشت صباحت منظر پیدا می‌کنند که حوریه‌های بهشتی که از برای خدمت گذاری آن‌ها می‌آیند با آن‌که صورت زیبایی دارند(اما از دیدن زیبایی زنان بهشتی) از خجالت در پیش ایشان سر بلند نمی‌کنند و عرق از جبین آن‌ها می‌ریزد. زیرا اگر زنان بهشتی توجه‌ای به دنیا بنمایند از نور صورت آن‌ها نور خورشید مضمحل و نابود می‌گردد و اگر آن‌ها آب دهان در دریاهای تلخ دنیا بیندازند شیرین و گوارا می‌شوند. موقعی که مؤمنین به زنان خود در بهشت نگاه می‌کنند به قدری به آن‌ها فرح و خوشنودی دست می‌دهد که اگر خداوند در بهشت مرگ قرار داده بود آن‌ها با یک نظر به صورت همسرانشان، از خوشحالی قالب تهی می‌کردند و می‌مردند ، ولیکن چون خداوند در بهشت مرگ قرار نداده ، آن‌ها دائماً در آن نعمات غیرمتناهی به سر خواهند برد.

کلید بهشت را پروردگار عالم در قرآن به بندگان عنایت کرده  و آن کلید، اطاعت از خود اوست. خداوند، زنان را خاضع‌تر، حساس‌تر و مهربان‌تر از مردان خلق کرده است و با این خُلق‌های زیبا، وظیفه‌ی سکون و آرامش خانواده به آن‌ها محوّل گشته و به همین خاطر شاید در خانواده کلید بهشت یعنی اطاعت بیشتر، در دست خانم خانواده است که با اطاعت از روی منطق صحیح از همسر در مجرای اطاعت خدا قرار می‌گیرد و شما می‌دانید هر کس برای این‌که کارش پیشرفت داشته باشد باید قانون کار را رعایت و از قوانین پیروی کند. و این کلید خوشبختی است پس فقط باید از غضب و نارضایتی پروردگار عالم ترسید. چه زن و چه مرد باید خود را در محضر خدا ببینند.

لازم به تذکر است که شاید بعضی از عزیزان عمل به آیات و وظیفه شرعی خود را با اینکه کاملاً قبول دارند ولی به این باور نرسیده‌اند که جزا و پاداش چگونه است. بنابراین غفلت‌ها، ایشان را از عمل واقعی شیعه بودن به امام معصوم(ص) و الگو واقعی که خانم دو عالم زهرا(س) است دور می‌کند. و  توجیهاتی برای اعمال خود دارند که فقط دل ظاهری و دنیایی خودشان را راضی می‌کند! و بعد با کلمه‌ی مبارک "خدا ارحم الرّاحمین است" به همان رویه ادامه می‌دهند.اما من باید بگویم همان‌طورکه بنابرتکلیف در احکام واجب، اگر یک ذره مانع در اندام وضو یا غسل وجود داشته باشد، حتی اگر  شما زحمت زیادی هم بکشید و عمل‌هایی مثل نماز و روزه را انجام دهید ولی روزی‌که کتاب تکلیف باز شود می‌بینید روی اعمال، خطّ باطل خورده‌است! ایشان که می‌گوید خدا ارحم الراحمین است صحیح می‌باشد! اما خدای ارحم الراحمین می‌فرماید: چرا دقت نکردی؟ چرا نرفتی یاد بگیری؟ چرا نخواستی عمل خویش را اصلاح کنی؟ اما چون او مهربان است توفیق توبه به ما می‌دهد ، ایامی مانند محرم و صفر، ماه رجب و شعبان و رمضان  و  ایام متبرکه‌ی دیگر  مثل باب‌های روضه و درس و نیز کتاب آسمانی قرآن و پیامبران و امامان معصوم (ع) را قرار داد و فرستاد تا ما کارهای خود را اصلاح نماییم.

برای دین خدا (11) امام معصوم(ع) و حضرت زهرا(س) شهید شدند،پس دلیل این همه زحمات برای چه بوده است؟ مگر غیر از این است که ما گنه‌کاران بیدار شویم و رضای خدا را برای آخرت احیا کنیم ، دانه‌های عمل صالح بکاریم و رضای مولایمان را بدست آوریم.انشاء الله

روایت است: در روزهای آخر عمر مبارک حضرت زهرا(س) وصیت‌هایی از ایشان شنیده می‌شد. از جمله که ایشان ناراحت بود از این‌که حجم بدن مبارکش بعد از شهادت در معرض دید نامحرمان قرار گیرد. سلمان فارسی (رحمه الله)نزد ایشان آمد و فرمود: در کشور ما تابوت‌های دیواره دار است و شکل آن را کشید خانم خوشحال شد. اما شما می‌دانید که خانم وصیت کردند که علی جان مرا شب غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار و مردم مدینه را خبر نکن، قبر مرا پنهان بدار و در اخفای کامل مرا دفن کن و خلاصه به فرزندانش سفارش فرمود: گریه بلند نکنند. پس این سفارش تابوت برای ماست (که انشاء الله پیرو ایشان هستیم) که در حالی‌که زنده هستیم نگذاریم حجم بدن ما با پوشش غیرصحیح در معرض دید نامحرم قرارگیرد. پس پوشش در حجاب به عنوان آن پوششی است که هیچ‌گونه باعث تحریک نامحرم نباشد. نتیجه‌ی معانی همه این درس‌ها، همان وظیفه‌ی سکون است که آن بندگی و اطاعت ما از پروردگار عالم است. که روزی، چه بخواهیم و چه نخواهیم، به سکون عمل می‌رویم!

ای بندگان خدا دلمان برای خودمان بسوزد

می‌دانید سوختن پوست خیلی دردناک است ولی سبحان تعالی می‌فرماید: در جهنم، پوست را نمی‌گذاریم عادت کند به سوختن. به تعداد گناهی که پوست به دیدن نامحرم انجام داده می‌سوزد و دوباره سالم می‌شود و بار دیگر... . این‌که بیننده تا چقدر تاثیر را به خود گرفته ،پوست کلفت می‌شود و در نتیجه سوخت آن ،چقدر دردناک‌تر می‌شود؟! همین‌طور آقایانی که در نگاه به نامحرم ،چشم های خود را حجاب نکردند به مقداری که لذّت نگاه در قلبشان تاثیر کرده، می‌سوزند و میخ‌های سوزان آهنی در چشم‌های آن‌ها فرو می‌برند. این را گفتم برای اینکه یادمان نرود چون گناه، در محضر بزرگ مولای عالم؛ خداوند باری تعالی است پس هیچ گناهی را نباید کوچک فرض کنیم! و هر گناه‌کاری تنبیه می‌شود. پس بیاییم با یک اشک واقعی و پشیمانی از دل، توبه کنیم و اعمال خود را اصلاح کنیم و امام زمان خود را خوشحال نمائیم.

در قیامت هنگامی‌که خانم فاطمه زهرا(س)، شفاعت کبری بپا می‌کند و ندا می‌دهد:یا ایّها المحبّین، در حدیث می‌فرمایند: مثل مرغی که دانه‌های خوب را بر می‌چیند،مؤمنان در روز قیامت به کنگره‌های دامن ایشان وصل می‌شوند و وارد بهشت می‌شوند، و بعد از آن ،محبّین اجازه پیدا می‌کنند که دوستان فاطمه(س) را شفاعت کنند. بقیه‌ی گنه‌کاران در محشر شروع به ناله زدن می‌کنند که خدایا ما را فاطمی کن. اسم فاطمه(س) گرفته شده از فاطر(که اسم مبارک پروردگار؛از اسماءالله و اسم اعظم است) می‌باشد. وجود مقدسش در دنیا و آخرت ، واسطه رحمت الهی بین ذات اقدس الهی و معصومین(ص) است،درواقع وجودی است که فوز عظیم را در دنیا برافراشته است. به شرط این‌که ما ،در دنیا به مقام فاطمی رسیده باشیم!

عزیزان!خواهران و برادران!پس باید در این دنیا فاطمی شویم و مدال با افتخار شفاعت خانم را نصیب خود گردانیم . فاطمیون دیگر با آتش جهنم کار ندارند. چون فاطمه ریشه‌اش فطم است یعنی بریده شده از آتش. پس باید از آتش دنیا جدا شویم و این آتش، همان گناه است. اینجا باید طاهر شویم، تقیه و نقیه شویم،راضیه و مرضیه شویم تا مورد رضایت مولایمان قرار بگیریم .

همین‌که از دنیا برویم و حجاب کنار رود، این حقیقت حیات آب که گفته شد جمال حق؛خانم فاطمه(س)، آینه‌ی واقعی است، در روبروی ما قرار می‌گیرد. اما چه می‌بینیم؟ صورت واقعی عمل در آن ظاهر می‌شود،خدا به داد ما برسد ! امیدوارم خودمان را از صورت ظاهرمان زیباتر ببینیم!

آنجا خانم با لبخند  ما را شفاعت می‌کند و لا خوف علیهم ولاهم یحزنون را با تمام وجود احساس می‌کنیم  و عمر کوتاه تمام می‌شود و زحمت حجاب ظاهر از ما می‌رود. و برای همیشه با بهترین لباس و ابرو و آرایش در کنار بهترین زنان عالم  قرار می‌گیریم. (انشاء الله)

 حروف حجاب

ح : از حروف حلقی و صفت آن بحه و سنگین است .ملکش تنکفیل و طبیعتش آبی شمالی و از دسته حروف ترابیه(خاکی) است.حرف اول حکم خداوند قهار و حرف اول کلمه حب خداوند رحمان و رحیم است. عدد ابجد حرف ح= 8 می‌باشد، و از دسته حروف بارد یعنی خنک کننده است، اگر کسی تب داشته باشد و 8 مرتبه این حرف را در ظرفی بنویسند و به بیمار بدهند انشاءالله شفا پیدا می‌کند.

ج : از حروف جوفی است و عدد ابجدش 3 می‌باشد و از حروف جهریه است. جیم طبیعتش بادی غربی و ملکش کارکائیل و از دستة حروف مائیه (آبی) است.در مجرای جلال و جبروت و وجه و نام مبارک جبّار جل جلاله ظاهر می‌شود.

الف : از حروف سرّی پروردگار عالم است. تمام اسرار را دارد و در بطن حقیقت خود یعنی در سکون تجلی کرده. هر گز اول کلمه نمی‌آید(مگر به صورت همزه) و در وسط و آخر کلمه می‌آید. الف گنج و کنز الهی است و تمام حروف از آن متجلی شده و مخصوص حقیقت انسانی و شاید قامت انسان کامل است.

          دل گفت که علم لدنی هوس                        پس بدو گفت الف

          گفت در خانه اگر کس است                        یک حرف بس است

ملک الف، اسرافیل است. عدد ابجد الف برابر یک است و تمام اسرار هم در عددش جمع می‌باشد. اگر الْف نوشته شود معادل عدد 1000 است و آن عددابجد حرف غ می‌باشد. و اگر عدد سه حرف الف=ا+ل+ف را جمع کنیم 111 می شود و عدد ابجد(آ) که یک است به حروف می‌شود {( یک =ی+ک ) (10+20 =30)} و عدد 30، برابر جایگاه عددی اسم مبارک الله و جایگاه عددی اسم مبارک اعلا و 30 جزء قرآن است. عدد ابجد سی به حروف(س و ی) می‌شود 70 که برابر است با حرف "ع" که عین،خود چشم است و چشمه‌های رحمت و عدد ابجد عین 130می‌شود: (ع+ ی+ن) = (50 +10 +70) که برابر است با عددابجد کلمه "سلم" (ریشه تسلیم و اسلام). دوستی واقعی، همه در حرف الف جمع است (امیدوارم نتیجه تمام محبت‌های خدا را که در قلب انسان کامل ؛زهرا(س) جمع است را به الف، ادراک نماییم چراکه(نسا = الف=111) و او سیده النساء(الف) العالمین است. الف از طبیعت آتشی شرقی و از دسته حروف نورانی است، ملکش اسرافیل دمنده روح به قالب مرده انسان‌ها و زنده کننده هستی به امر پروردگار عالم است (وجعلنا من الماء کل شیءٍ حی) پروردگاری که هرلحظه در جان ما احیاگر انفس و نفس‌های ماست. الف، اگر به صورت همزه وارد شود از حروف حلقی است.

حرف ب : ب از حروف انفتاح و خود، باب است در بسم الله الرحمن الرحیمِ سوره مبارکه حمد و متعلق است به امیرالمؤمنین علی(ع). درواقع تمام زیبایی این احکام و این درس از اول تا اینجا که قطره و ذره‌ای از معارف حجاب است به این کلمه‌ی زیبا ختم می‌شود. که وقتی گفته شد لباس  مردان عبا باشد و جایگاه عددی کلمه‌ی عبا برابر 19 و معادل تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم می‌باشد و در زن‌ها، عدد لباسشان (جلباب) 11 شد{جلباب=38 و8+3=11} که تجلی بیشتر آن در عدد اسم علی(ع) 110 است که  وقتی از سمت راست آن را بخوانیم 11 می‌شود. و جمع ارقام11 برابر2می‌شود و عددابجد حرف ب= 2 می‌باشد یعنی دو درِ رحمت الهی که باب الله است که آن میسر نمی‌شود مگر اینکه سعی کنیم به حجاب خانم فاطمه زهرا(س) که باب الجنه و کوثر وجود و آینه‌ی نور قرآن است، برسیم. 

فردای قیامت زنان و مردانی که برای رضای خدا و در مجرای پیروی و شیعه بودن ،حجاب واقعی (به عمل)داشتند(عدد حجاب = 14 )، تاج نور بر سرشان می‌آید و آنجا با افتخار در جوار ائمه معصومین(ص) قرار می‌گیرند. اللهم الرزقنا

ملک حرف (ب) ،جبرائیل(ع) است که پیام آور از عالم سِرّ به عالم سِفل دنیا است. او که به امر خداوند متعال حجاب را کنار زد و خود مجراء علم الهی و پیام آور قرآن کریم به قلب مبارک پیغمبر(ص) است و تنها کسی که غیر از پیغمبر(ص)در دنیا گیرنده وحی بود و جبرائیل(ع) بر او نازل شد فاطمه زهرا(س) است.

شاید اینها همه سرّ حجاب باشد! و چه بزرگ رحمتی است برای مرد و زن و آن کلید بهشت، محرم شدن در مجرای حج واقعی و به هو رسیدن است.

لباس کفن

لباس را تعریف کردم اما آخرین لباس ما کفن است. عاشقانِ علم حروف بدانید این لباس سفید اگر واقعاً برای ما عافیت باشد لباس تقواست، که ما را از نوک سر تا نوک پا کاملاً می‌پوشاند و مرد و زن یک شکل پیچیده می‌شوند. اما این لباس در باطن پرده برداری می‌کند از تمام حجاب‌های دنیا! آن وقت  لباس رحمت و ستّار العیوب ما الی الیوم القیامه می‌شود و یا خدایی نکرده لباس عذاب و آتش می‌گردد.بستگی دارد که چگونه آن‌را برای خود فرستاده‌ایم! برای ائمه(ص) از بهشت، کفن آوردند یعنی هر کس عمل بهشتی بفرستد خودش با کردارش تار و پودش را زده و با رنج و صبر در اجرای احکام الهی این لباس را می‌بافد. آن‌گاه که ما از دنیا می‌رویم محتوای آن را برای ما می‌فرستند که همان لباس التقوی احسن لباس می‌باشد.

اما عدد ابجد کفن می‌شود 150و برابر است با عددابجد اسم مبارک علیم. پروردگار عالم این لباس را که اعلام عمل به علم احکام ما می‌داند(و این اعمال نزد پروردگار علیم ضبط شده)و صورت باطن را به ما می‌نمایاند.

شاید شما بگوئید بعضی در آب غرق می‌شوند، بعضی را می‌سوزانند و شاید اصلا مانند ادیان دیگر با لباس خودشان آن‌ها را دفن می‌کنند. اما پروردگار، علیم است که آب یا آتش یا هر چیز دیگر را که به او می‌پوشانند و جلوه میدهند برایش بهشت یا جهنم، آرامش یا عذاب است. اما اگر صفرعدد 150 را درنظرنگیریم، می‌شود 15 و آن جایگاه عددی حرف (س)؛ قلب قرآن است. پس چنانچه کفن پوشاننده مؤمن باشد میزان آرامش دهندگی و ستر است و برای گنهکار و کافر میزان‌کننده‌ی حدّ عذاب برای اوست پس بکوشیم تا لباس عافیت و تقوا نصیبمان شود.انشاء الله

یکی از اسرار این‌که لباس کفن باید ندوخته باشد این است که دوخت در عالم دیگر انجام می‌گیرد زیرا آنجا معلوم می‌شود که چه الگوئی برای لباس خود فرستاده‌ایم تا طبق آن، برایمان بریده و دوخته شود؟! راستی الگوی غربیان جز برهنگی و بی‌حیایی چیز دیگریست؟! آیا می‌توانید در قیامت به درگاه خداوند متعال این‌طور وارد شوید؟!

اما جایگاه عددی کلمه کفن می‌شود 42، که برابر جایگاه عددی اسم مبارک بتول است و همان مرآت و آینه است که گفته شد.(الحمدلله ربّ العالمین)

پس هر اشکالی که در صورت عمل باشد، در آینه دیده می‌شود و آنجا دیگر نمی‌توان اصلاح عمل کرد. دیگر دست عمل کوتاه شده و از آنجا باید به جایگاه عذاب برود. اما خوشحال کسی است که با صورت زیبا و کامل و با لب خندان برود و با شرافت پذیرایی و به بهشت دعوت می‌شود.

در نهایت نتیجه می‌گیریم که حجاب یعنی بندگی محضِ حضرت حقّجل جلاله.

خالی از لطف نیست که کتاب حجاب را با گوشه‌ای از مطالب درج شده در کتاب عرفان سجده(بلوغ عدد9 و قله عالم امکان) به اتمام برسانم. (به عزیزان تشنه‌ی کسب معرفت بیشتر، مطالعه‌ی این کتاب را توصیه می‌نمایم)! 

صاحب مغرب وجود  

نماز مغرب متعلق به وجود مقدس خانم فاطمه زهرا(س) است و 3 رکعت می‌باشد و ساعت مغرب مثل عمر پر برکتشان ظاهرا کوتاه (ولی برکتش الی یوم القیامه است) و زود به عشا وصل می‌شود. عدد ابجد کلمه مغرب=1242 است که جمع ارقامش 9 می‌شود(9=2+4+2+1).{ملکی بنام سخائیل(یا سرفائیل)برائت نامه‌ای از آتش جهنم به اسم خداوند برای هر نماز مقبول می‌آورد و برای نماز مغرب ،به اسم "انا الله الجبار" است}. 

این یکی از زیبایی‌های مقام مغرب است که جمع کننده انوار خورشید در ظرف افول خود است که نتیجه‌ی آن نور قمر آسمان در لیل دنیاست و تمام حکمت باطن آن و گنج عشا در حقیقت آن جلوه‌گر می‌شود تا میوه‌ی کامل صبح را ظهور دهد که همان صبح قیامت است(صباح الجنه) ،ودراین بلوغ،  سحرگیرنده قدر است و شکافنده‌ی نور و ظهور و بروز یوم(روز)است.

جایگاه عددی کلمه مغرب=63 که برابر با سن مبارک پیامبر(ص) و حضرت علی(ع)می‌باشد و حکمتش زیاد است زیرا هم برابر با جایگاه عددی کلمه اربعین(یعنی 40 است) و هم به همه‌ی مؤمنین می‌آموزد که وجود مبارکشان در حقیقت طهارت زندگی مبارکشان به جایگاه غروب رسیده است،اما هر دو نور مبارک در ظرف مغربِ عالم افول داشتند چنانچه سن هر دو بزرگوار 63 سال است که جمع ارقامش 9 می‌شود و 2تا 9تامی‌شود18 که سن مبارک حضرت زهرا(س) است. {سنّ مبارک پیامبر(ص)=63 و 3+6=9 __ سنّ مبارک امام علی(ع)=63 و 3+6=9 __ 9+9=18 =سنّ مبارک حضرت زهرا(س)(ظرف گیرنده انوار رسالت و ولایت) }.

وجود حضرت زهرا(س) در اهل بیت مکرمشان ،یک است زیرا یک خانم و 13 آقا هستند یعنی چهارده نور مقدس(ص) که همه‌ی بزرگواران نورٌواحدند(1+13=14=جایگاه عددی اُم). ایشان در مقام خلقتی یک است همان‌طورکه در کلمه نساء معنی کردیم عدد ابجد نسا=111=الف و الف= 1(یک) است. دیگر اینکه در کتاب چهلچراغ(ص31)از کتاب اطیب البیان (ج13-ص225)ازامام عسگری(ع) نقل شده :"نحن حجج الله علی خلقه و جدّتنا فاطمه حجّة الله علینا" ما همه حجّت‌های خداهستیم بر مردم و مادر ما حجّت است برما.

خوب دقت کنید! پس خود خانم(س) اول است و در عالم سرّ ،ایشان مقام دومی ندارد،بنابراین ایشان امّ ابیها نام گرفت و امّ ائمه،امّ انبیا،امّ المؤمنین و...همه‌ی این مقامات حاکی از این است که ایشان، ریشه و اول است.

درضمن جمع اعداد 1تا 18 سن مبارک خانم(171=18+17+... +2+1) برابر با171 می‌شود که عدد ابجد کلمه معانی= 171 و جمع ارقامش 9 می‌شود(1+7+1=9)پس وجود مقدس خانم تماماً گنجینه اسرار است و اگر خوب بفهمیم و انشاءالله به خلوص عمل کنیم به ریشه‌ی طهارت واخلاص دست پیدا می‌کنیم.

نکته : همان‌طور که در کلمه نسا خواندیم که میزان و الف وجود و کلمه‌اش شاخص ولایت و رسالت است،حال اگر حروف نساء را باز کنیم بطوری‌که (نس) در یک طرف ،الف(ا) وسط،و همزه به طور بسیط طرف دیگر الف باشد، جمع هر طرف با الف وسط111 می شود : 

                              

                                 نس                  ا               ها میم زا ها       

                                                 

 

 

                                110                 1                   110

                                              

                             111=110+1                     1+110=111  

 

بلوغ 9 احکامی برای خانم‌ها

در خانم‌ها بلوغ ،عدد 9 است(9 سال تمام) یعنی 9 سال تمام وارد به ده می‌شود(9روی10)یعنی حقیقت 19 و تکلیف زندگی و حیات نو برای صاحبش زده شده‌است.عددابجد کلمه نوزده=72=سجده است پس در این سن، یک دخترخانم به بلوغی رسیده است که وارد حقیقت سجده به عنوان بلوغ بندگی می‌شود. ولی سنّ تکلیف آقایان، 15 سال تمام است .

میزان در اسم زن(اسم خانم(س))

عدد ابجد کلمه زن=57 که برابر با3 تا 19 تاست. زبر و بینه‌اش هم باهم برابر است{زن=زا+نون__(ز(7)=زبر،ا(1)=بینه)+(ن(50)=زبر،ون(56)=بینه)__ زبر7+50=57،بینه1+56=57} پس جمع زبر و بینه اسم زن 114 می‌شود که برابر است با تعداد سوره‌های قرآن که خانم زهرا(س) کوثرعالم وکلّ قرآن است.

جایگاه انسان کامل و بلوغ خلقت در حقیقت 9 و عالم قرب در جایگاه عددی اول=19 که برابر با واحد=جایگاه عددی نُه و نوزده=72=سجده و 2+7=9 است.

اسراری از نام مبارک فاطمه(س)و قلّه‌ی عالم

عددابجد نام مبارک فاطمه(س)=135=عدد ابجد کلمه قله. درواقع قله‌ی عالم امکان در کثرات خلقت همان نام مبارک واحد پروردگارعالم به عدد 19 است که ظهور عددی وحروفی را جلوه می‌دهد(19 حرف بسم الله الرحمن الرحیم و 19 حرف اسامی پنج تن(ص)).درواقع عدد ابجد نوزده =72=سجده شد که عالم در سجده بندگی ظهور پیدا کرد و خود عدد19 برابر جایگاه عددی نُه بود که عالم در بلوغ 9 خلق شده است و حقیقت آن در ظرف قله عالم که عدد ابجد قله=135است برابر با نام مبارک فاطمه(س) که او اُمّ و قله و ظرف امتحان شده‌ی خلقت پروردگار عالم است و خود به عدد یک؛امّ ابیها و... ظهور دارد.

پس درواقع قله‌ی اسرار ظهوری خلقت به عدد 9 درس زیبایی دارد. در خلقت نوری خانم زهرا(س) خواندیم که ایشان کسی بود که قبل از خلقت همه اسرار ظرف آفرینش وجودش امتحان شد و خداوندجل جلاله فرمود ما او را صابره یافتیم و قبول شد ، پس خداوند در آیه یک سوره مبارکه نساءمی‌فرماید:همه‌ی مخلوقات را از یک نفس واحد خلق کردیم و درواقع کلمه نسا همان الف وجود شد که تمام حروف و اعداد در بطن او ظهور پیدا کردند، پس همه در بلوغ نُه هستند .بنابراین بلوغ 9 ،همان تسخیر همه‌ی اعداد و حروف است که در انطباق قرار می‌گیرد و اگر امام عسگری(ع) می‌فرماید ما معصومین حجت‌های خدا بر مردم هستیم و مادر ما حجت بر ماست،شاید این ظهور باطن است.

خانم در عالم دنیا 9 سال در منزل رسالت است و 9 سال در منزل ولایت و منزل نورانیش مهبط وحی و نزول آیات و مختلف الملائکه یعنی محل رفت وآمد ملائکه مقرب است. بعد از پیامبر(ص)، جبراییل(ع) بر او نازل می‌شد و احادیث قدسی را به خانم(س) می‌فرمود و حضرت علی(ع) احادیث را می‌نوشت. او کسی است که وی را امّ الائمه،امّ ابیها و... نام نهاده‌اند.

اللهم صلّ علی فاطمه و ابیها و بعلها وبنیها و سرّالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک.

پایان   

 

 

 

۰ نظر ۱۱ آذر ۰۰ ، ۱۷:۱۳
عذرا شفائی