لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام پروردگار که سرّ اسماء اعظم خود را با سه حرف "الف"، "س" و "م" (اسم) فاش کرد. که عدد ابجد این سه حرف "101" است و از مجرای ولایت "با" و رسالت "سین" ظهور دارد (بسم).

بنام مولایی که در عین "غیب الغیوبی" ظاهر و در عین "ظهور" غایب است، و با صفات "رحمان" و رحیمش" کل نعمتهایش را بر ما منت نهاد.
ع شفائی



هدف از ایجاد این وبگاه، رسیدن به معرفت مولایمان، پروردگار عالم و ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) و حقایق و معارف قرآن است.
در این راه همواره، آن بزرگواران مددرسان بوده و با دست غیبی راه صحیح را گشوده اند و عنایاتی بسیاری به دست آمده است.

عنایت شود: نشر و استفاده نا صحیح از مطالب بدون ذکر منبع، شرعا صحیح نیست.

برای تهیه کتاب های مجاز منتشر شده توسط نویسنده و مولف مطالب فوق، میتوانید با شماره زیر ارتباط برقرار نمائی

09308839373 لطفا در ایتا یا واتزاپ پیام ارسال فرمائید





۵۱ مطلب با موضوع «قرآن» ثبت شده است

اسماء الحسنی

این بنده حقیرِ مخلوق هیچ ادعائی نسبت به درک باطنی اسماء خداوند ندارم، ولی فقط توکل به همه اسماء الهی و مداومت به قرائت اذکار اسماء الله را مقدمه‌ای لازم به کشف اسرار اسماء هو می‌دانم، چرا که هر کدام از اسماء ، معانی و مفاهیمی دارد که درک آن توسط عقل، سخت و یا غیرممکن است که جز پیامبران و معصومین بطور کامل موفق به شناخت اسرار آن نبوده‌اند و نمی‌توان کلّ اسرار آن را به قلم آورد و مطلبی نوشت. ولی ما اشاره‌ای به آن چه "اشاره ی کلیدی، به معنایِ صفات اسماء الهی" می کنیم و ادامه آن را به ذوق و عشق خواننده عزیز و فضل و بذل حضرت حق تعالی وامی‌گذاریم. امید است که در اعمال روزانه زمانی را به این اذکار متبرک اختصاص دهیم تا استحقاق شناخت اسرار آنان را به صورت حقه کسب نماییم و تغییرات ظاهری و باطنی در وجودمان هویدا گردد و به اذن الله به اسرار آن پی ببریم.

«الله»

نام جلاله‌ی خداوند می‌باشد و برای تمام حاجات می‌توان قرائت کرد. اسم جامع و صفات جمال و جلال و کمال حق است و حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: «الله»، اسم اعظم می‌باشد و شایسته نیست احدی خود را با این نام بخواند. و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: بهترین ذکر عبادت "لا اله الا الله" می‌باشد.

در آیه هشتاد و دو سوره مبارکه "یس" آمده که «الله» چون اراده‌ی خلقت چیزی را کند به محض اینکه گوید «باش» ، موجود می‌شود. و جمله‌ی "لا اله الا الله" و "لا اله الا هو" را کلمه‌ی اخلاص گویند.

حضرت امام سجاد علیه السلام فرمودند: از خداوند خواستم اسم اعظم را به من تعلیم فرماید، در خواب به من فرمودند، بگو:"الهم انی اسئلک باسمک یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله الذی لا اله الا هو رب العرش العظیم".

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: اسم اعظم خداوند در این سه آیه مندرج است: آیه‌ی 163 سوره مبارکه بقره: "و الهکم اله واحد لا اله الا هو الرحمن الرحیم" و آیه‌ی 2 سوره مبارکه آل عمران: الله لا اله الا هو الحی القیوم" و آیه‌ی 111 سوره‌ی مبارکه طه: "و عنت الوجوه للحی القیوم و قد خاب من حمل ظلها".

توسط حضرت خضر نبی علیه السلام به حضرت امیر المومنین علی علیه السلام اسم اعظم گفته شد؛ "یا هو یا من لا هو الا هو".

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: "بسم الله" نزدیک‌تر است به اسم اعظم الهی از سیاهی چشم به سفیدی آن.

عدد ابجد نام مبارک الله =66 و جایگاه عددیش 30 می‌شود. 2893 مرتبه در قرآن ذکر شده است که مجموع ارقامش22 می‌شود(22=3+9+8+2)

«احد»

یکی از دیگر اسماء خداوند می‌باشد. یعنی یگانه و بی‌همتا و از صفات علیا است.

سوره مبارکه اخلاص آیه‌ی 1: "قل هو الله احد" او تنها و یکتا و منفرد به وجود است.

ذکر آن برای عزت و بزرگی یافتن موثر می‌باشد.

 عدد ابجد و جایگاه عددی اسم مبارک احد ، 13 می‌شود.

 

«اول»

از اسماء الحسنی الهی می‌باشد برای هر امر خیری ذکر آن موثر و مفید می‌باشد و به اسم الهی فقط یکبار در قرآن مجید آمده است:آیه 3سوره مبارکه حدید: هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن و هو بکلّ شیء علیم.

عدد ابجد اسم مبارک اول برابر 37 و جایگاه عددیش 19 می‌باشد .جایگاه عددی نام مبارک حسن علیه السلام هم 37 می‌شود.

«اعلی»

از اسماء الحسنی الهی می‌باشد. ذکر آن برای غلبه بر دشمن و رفع فقر و ارتقاء مرتبه و مقام موثر است.

و در ذکر سجده "سبحان ربی الاعلی و بحمده" تو بزرگتر از آنی که آلوده شوی به آلودگی‌های افکار بشر و بالاتر از آن که بشود به تصور آیی. نقل شده که مثل الاعلی کلمه‌ی «لا اله الا الله» می‌باشد. عدد ابجد اسم مبارک اعلی =111 است که برابر با عدد ابجد الف می‌شود. و جایگاه عددیش 39 می‌باشد.

«باطن»

یکی از اسماء الحسنی خداوند می‌باشد، ذکر آن برای وقوف به اسرار وکشف نیّات سوء موثر می‌باشد. باطن یعنی پوشیده از چشم و بینا به آگاهی درون و دل.

«باطن» ، قدرت ظهور و تجلی خداوند را در تمام موجودات بیان می‌کند.

 عدد ابجد اسم مبارک باطن برابر 62 است (برابر عدد ابجد اسم مبارک نبی صلوات الله علیهم اجمعین) و جایگاه عددیش 26 می‌شود.

 

«بصیر»

 یکی از صفات پروردگار عالم می‌باشد و به معنی بینایی است. نه بینایی ظاهری، بلکه بینایی بدون آلت در هر زمان و مکان، در روشنایی و تاریکی که حتی حرکت و جای پای مورچ‌ ای را در شب تاریک بر سنگ سیاهی ببیند. 51 مرتبه "بصیر" در قرآن ذکر شده است.

عدد ابجد اسم بصیر برابر با 302 است (برابر عدد ابجد کلمه قرب) و جایگاه عددیش 50 می‌شود.

«بِر»

به معنی نیکو و نیکوکاری و مهربانی به ضعیفان و زیر دستان.

شیخ رجب برسی گوید: هر کس بسیار گوید یا «بر» خداوند او را به کمال می‌رساند. آفریننده‌ی هر چیز نیکویی «بر» نامیده می‌شود.

هرکس 100 بار بگوید: یا «بر» در قبر تنها نباشد. ذکر آن در موفقیت‌ها در اختراع و اکتشاف بسیار موثر می‌باشد. 18 مرتبه بر در قرآن آمده است.

  عدد ابجد اسم "بر" برابر است با 202 (برابرعدد ابجد اسم مبارک رب). و جایگاه عددیش 22 می‌شود.

«بدیع»

به معنی عجیب، تازه، بی‌مانند، شگفت انگیز. ذکر آن برای ابداع و نوآوری حوائج موثر می باشد.

 عدد ابجد اسم بدیع برابر 86 و جایگاه عددیش 32 است.

«باعث»

 یکی از اسماء الهی می‌باشد و به معنی برانگیزاننده‌ی هر نفس متحرک و هر مرده و زنده می‌باشد. شیخ رجب برسی می‌فرماید: هرکس 100مرتبه ذکر«یا باعث» را بخواند خداوند ظاهر و باطن انسان را زنده و نورانی می‌فرماید. کلمه «باعث» 69 مرتبه در قرآن ذکر شده (برابر عدد ابجد اسم حضرت زینب سلام الله) .

 عدد ابجد اسم باعث =573 و جایگاه عددیش 42 است(برابر با عدد ابجد اسم طالب)

«باقی»

 یعنی مانده، موجودی که فنا ندارد. کلمه باقی بقولی کلمه «لا اله الا الله» می‌باشد.

برای طول عمر و ادامه نعمت ذکر آن موثر است.

عدد ابجد اسم باقی برابر با 113 و جایگاه عددیش32  است.

«باری»

 یعنی خالق خلایق بی‌سابقه و خالق خوبی‌ها و نیکویی‌ها.

برای اختراعات و اکتشافات ذکر آن موثر می باشد.

 عدد ابجد اسم باری برابر با 213 و جایگاه عددیش 33 است. که در عدد ابجد و جایگاه عددی برابر با نام مطهر زهرا سلام الله علیها می‌شود.

«توّاب»

 از اسماء ربوبی پروردگار«توّاب» است، یعنی توبه‌ی بندگان را می‌پذیرد. یعنی خدا بسیار توبه پذیر است و هر چند بنده توبه را بشکند او باز توبه پذیر است.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: "هر کس روزی 30 بار بگوید: «یا تواب» وسوسه‌ی شیطان از دل او بیرون رفته و توبه‌ی او پذیرفته می‌شود". برای اجابت دعا و آرزوها ذکر آن مؤثر می‌باشد.

 عدد ابجد اسم تواب=409  و جایگاه عددیش 31 می‌شود.

 

«جواد»

 به قصد بهره برداری از کار، ذکر آن بسیار موثر است. جواد به معنای محسنی است که احسان و انعامش بسیار است.

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم مبارک جواد برابر 14 می‌باشد.

«جبّار»

 جهت مصونیت و جبران گناه ذکر آن مؤثر است. جبّار به معنی قاهریت است.

حضرت علی علیه السلام همیشه دعا می‌فرمودند: «یا جبار» (ای خدایی که تمام شکستگی‌ها را ترمیم می‌کنی. ای کسی که هر مشکلی را آسان می‌نمایی).

عدد ابجد اسم مبارک جبار= 206  و جایگاه عددیش 26 می‌باشد.

«حق»

 کشف حقایق و نیل به حق، ذکر آن موثر است. حق به معنی ثابت و دائم در مقابل باطل و در قرآن 225 بار آمده است.

عدد ابجد  اسم حق برابر با 108 و جایگاه عددیش 27 می‌باشد.

                                                                       «حفیظ»

 برای امان از حریق و غرق ذکر آن موثر است. خداوند حافظ جان و مال و روح و روان کلیه‌ی مخلوقات می‌باشد. هر کس در هر هفته 70 بار بگوید«یا حفیظ» خداوند او را از آفات و بلایا مصون می‌دارد.

 عدد ابجد  اسم حفیظ برابر با 998 و جایگاه عددیش 62 می‌باشد.

 

«حسیب»

 جهت تامین زندگی مادی و معنوی ذکر آن موثر می‌باشد. حسیب به معنی حساب داشتن و حساب گرفتن است.

عدد ابجد اسم حسیب برابر با 80  و جایگاه عددیش 35 می‌باشد.

«حکیم»

 برای برکت در کشت و زرع، ذکر آن موثر می‌باشد. حکیم در لغت به معنی عالِم است.

عدد ابجد اسم «حکیم» برابر با 78 و جایگاه عددیش 42 می‌باشد.

«حی»

 به قصد دوام و بقای تحرک ذکر آن مؤثر است. حی، زنده و پاینده است که قائم به ذات خود و قوام تمام موجودات است.« حی» بزرگ‌ترین و شریف‌ترین اسماء الهی می‌باشد. کلمه‌ی «حی» 20 مرتبه در قرآن آمده است.

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم حی برابر با 18 می‌باشد.

«خفی»

خفی یعنی عالم، لطیف، مهربان و احاطه‌ی علمی به همه‌ی موجودات.  

به منظور پوشاندن اسرار و قضاء حوائج، ذکر آن مؤثر است.

هر کس یک اربعین روزی 5500 بار بگوید، مخلوقات با او انس گیرند و جهت نرمی دلها، بیان آن اثر عجیبی دارد.

عدد ابجد اسم «خفی» برابر با 690 و جایگاه عددیش 51  می‌باشد.

 

«حلیم»

 برای وقوف بر اسرار، ذکر آن مؤثر است. حلیم به معنی بردبار است. خداوند از کسانی که او را نافرمانی کنند، در عقوبت آنها تعجیل نمی‌کند. کلمه «حلیم» 15 مرتبه در قرآن است.

عدد ابجد اسم حلیم برابر با 88  و جایگاه عددیش 43 می‌باشد.

«حمید»

برای شفاء ذکر آن موثر است. حمید حقیقت حمد است، که عبارت است از مبدا صفات جمال الهی، حمید یعنی شایسته، ستوده چون ذات خداوند، استحقاق حمد است، حمید نام دارد. کلمه ی حمید و حامد 60 مرتبه در قرآن آمده است.

عدد ابجد اسم مبارک حمید برابر با 62  (برابر با عدد ابجد اسم مبارک باطن) و جایگاه عددیش 35 می‌باشد.

«خالق»

 برای ساختمان و تشکیلات ذکر آن مؤثر است. خالق، یعنی آفریننده‌ی هر چیز و به هر مقدار و به اندازه‌ی مخلوقات بی‌شماری که در این عالم وجود دارند. رسول خداصلوات الله علیه و آله فرمودند:"اولین چیزی که خداوند خلق فرمود ارواح ما و نور ما بود، که به ذکر خدا و توحید خدا و حمد خدا مشغول بودند. سپس خداوند ملائکه را آفرید".

عدد ابجد اسم « خالق» برابر با 731  و جایگاه عددیش 56 می‌باشد.

 

«خبیر»

 به قصد وقوف بر امور، این ذکر مؤثر می باشد. یعنی حکم او حق است برای هر چیزی در موقع خود خبیر است یعنی عارف و دانا به همه‌ی اشیاء و به رموز موجودات آگاه است. خداوند آگاه به اندیشه ها و فکرها و خیال ها است و خبیر به تمامی آفرینش آسمانها و زمین ها است، در قرآن "خبیر" 45 بار آمده است

هر کس هفت روز، هر روز 861 مرتبه بگوید "یا خبیر" قدسیان به اخبار پنهانی او را آگاه سازند و فرشتگان او را به تمام رازها و اسرار آگاه می‌سازند.

عدد ابجد اسم خبیر برابر با 812 و جایگاه عددیش 56 می‌باشد.

«خیر الناصرین»

به قصد کمک گرفتن و یاری خواستن، ذکر آن مؤثر می‌باشد. نصر که ظفر و پیروزی را به خدا نسبت می‌دهد، اشاره به لطف و کرم و رحمت می‌باشد. خیر الناصرین، یعنی بهترین یار و یاور و یاری کننده و 5 مرتبه در قرآن آمده است.

 و هر کس با اعتقاد کامل در شروع هر کار مشکل هفت بار بگوید: "یا ناصر من لا ناصر له" حتماً آن مشکل برای او حل خواهد شد.

عدد ابجد "خیر الناصرین" = 1242  و جایگاه عددیش 144 (برابر با جایگاه عددی ذکر "یا اباصالح" عج الله تعالی فرجه ) می‌باشد.

«دیان»

برای ادای قروض ظاهر و باطن ذکر آن مؤثر است. یعنی اداء کننده هر دین و دیون بندگان است.

عدد ابجد اسم دیان برابر با 65  و جایگاه عددیش 29 می‌باشد.

«ذاری»

برای اطلاع بر عیب و نقص ذکر آن مؤثر است. ذاری یعنی خالق و به معنی باری تعالی و خالق است و در نظام آفرینش، بدین نام کلیات عالم را آفریده است.

هر کس نیمه شب با خضوع و خشوع 70 مرتبه بگوید، یا ذاری به حوائج خود می‌رسد.

عدد ابجد اسم ذاری برابر با 911  و جایگاه عددیش 56 می‌باشد.

«رحیم»

 برای رسیدن به الطاف خاص پروردگار ذکر آن مؤثر است. و به این معنی است که خداوند رحیم است در حق مؤمنان. 228 مرتبه کلمه رحیم در قرآن آمده است.

عدد ابجد اسم رحیم برابر با 258  و جایگاه عددیش 51 می‌باشد.

«رحمن»

به جهت رسیدن به الطاف خفیه الهی ذکر آن مؤثر است. همچنین نام خاص پروردگار است. «رحمن» مثل «الله» نامی مخصوص به ذات کبریایی و شاید یکی از اسرارش این باشد.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمود:"هر کس 298 مرتبه «رحمن» بگوید، مورد محبت همه قرار می‌گیرد و او را دوست می‌دارند.

هر کس پس از هر نماز 100 بار بگوید"الرحمن"، خداوند او را از ظلمت و غفلت پاک گرداند.57 مرتبه کلمه "رحمن" در قرآن آمده است.

عدد ابجد اسم مبارک  "رحمن" برابر با 298  و جایگاه عددیش 55 می‌باشد.

 

 

«رب»

 برای حفظ خانه و تربیت فرزند، ذکر آن مؤثر است. پرورنده، تربیت کننده‌ی جمیع مخلوقات از ملائکه ، جن، انس، وحوش و همه . و مالک هر چیز را «رب» گویند.

عدد ابجد اسم مبارک «رب» برابر با 202 می‌باشد که با مجموع عدد ابجد حروف نام حضرت محمد صلوات الله علیه و آله =92 و حضرت علی علیه السلام =110 مطابقت دارد.

ذکر و دعای حضرت ایوب علیه السلام  وقتی که به منتها رسید از درد و رنج و مصیبت "رب انی مسنی اضر و انت الرحم الراحمین" بوده است.

عدد ابجد نام محمد صلوات الله علیه و آله برابر با عدد ابجد کلمه اسلام و عدد ابجد نام علی علیه السلام  برابر با عدد ابجد کلمه ایمان است و تعداد ربنا به عدد حروف علی علیه السلام در قرآن برای کمال ایمان آمده است!

«رزّاق»

این ذکر برای برکت و وسعت در رزق روزی مؤثر است. رزّاق یعنی روزی دهنده خداوندی که روزی می‌رساند و روزی می‌بخشد و مخلوق را در هر حال روزی می‌دهد.

هر کس 40 روز روزی حلال بخورد، خداوند در دل او نوری پدید می‌آورد و آن را سرچمشه حکمت می‌کند.

عدد ابجد اسم رزاق برابر با 309  و جایگاه عددیش 48 می‌باشد.

«رائی»

 به قصد بلندی درجه و دید وسیع ذکر آن مؤثر است به معنی رؤیت و دیدن است و مراد از رائی علم و بصیرت الهی است بر موجودات و به معنی عالم و دانایی هم آمده است.

عدد ابجد اسم رائی برابر با 221  و جایگاه عددیش 41 می‌باشد.

«رقیب»

یکی از اسماء باری تعالی رقیب است و به معنی حافظ و نگهبان می‌باشد.

به قصد مصونیت از بلیّات ذکر آن مؤثر می‌باشد.

عدد ابجد اسم  رقیب برابر با 312  و جایگاه عددیش 51 می‌باشد.

«رئوف»

به قصد طلب مهربانی در سایه بندگی، ذکر آن مؤثر می‌باشد معنای رئوفِ رحیم است و رأفت به معنی رحمت است، رئوف مهربان و بخشاینده بر خلق، مخصوصاً بر اهل محبت و شفاعت است. چون خداوند به حال شفاعت کنندگان رئوف و مهربان است. در قرآن 11 مرتبه کلمه‌ی رئوف تکرار شده است.

عدد ابجد اسم رئوف برابر 287 و جایگاه عددیش 44 می‌باشد.

«سبوح»

به قصد صفای دل و روشنی باطن، ذکر آن مؤثر می‌باشد. این کلمه در زبان عرب منحصر به نام پروردگار است و در هیچ جای دیگر استعمال نشده است. "سبوح" یعنی خداوند منزه است از اینکه توصیف شود. "سبوح و قدوس" از اسماء اختصاصی پروردگار است.

هر کس 247 بار به ذکر سبوح و قدوس مداومت نماید به سیر ملکوت موفق می‌گردد، چنانکه حضرت ابراهیم علیه السلام به برکت این اسم موفق شد که به ملکوت آسمان‌ها راه یابد.

عدد ابجد اسم سبوح برابر با 76 و جایگاه عددیش 31 می‌باشد.

 

«سلام»

 به قصد رضا به قضا و تسلیم شدن دل، ذکر آن مؤثر می‌باشد. سلام به معنی سلامت و شفا است. خداوند سلام است چون همه چیز تسلیم اوست. او خود را سلام نام نهاده چون همه از عیب و گناه و نقص و زوال به او تسلیم می‌شوند. سلام که نام خداست، فقط یک مرتبه در سوره مبارکه حشر بیان شده است. مشتقات این کلمه 140 مرتبه در قرآن تکرار گردیده است.

حضرت امام رضاعلیه السلام فرمود:" اگر این نام مبارک را 131 مرتبه بر بیماری خوانند، شفا یابد".

عدد ابجد اسم سلام =131 و جایگاه عددیش 41 می‌باشد.

«سمیع»

 به قصد اجابت دعا نافذ می‌باشد. سمیع به معنی شنوا. خداوند تبارک و تعالی 45 مرتبه کلمه‌ی سمیع را در قرآن بیان فرموده است.

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:"خداوند سمیع است به اندیشه‌ها و گفتارهای پنهانی".

عدد ابجد اسم سمیع برابر با 180 و جایگاه عددیش 54 می‌باشد.

«سیّد»

برای مطاع شدن و زعامت و رهبری ذکر آن مؤثر می‌باشد. سید به معنای پادشاه، رئیس قوم و بزرگ قبیله نیز گفته می‌شود.

عدد ابجد اسم سید برابر با 74  و جایگاه عددیش 29 می‌باشد.

«شافی»

به قصد شفای امراض درونی و بیرونی، ذکر آن مؤثر است. شافی از کلمه‌ی شفا، مشتق شده است. شافی اسم «الله» است که به تجلی این اسم شفا می‌بخشد؛ الله شفابخش است.

عدد ابجد اسم شافی برابر با 391  و جایگاه عددیش 49 می‌باشد.

«شکور»

به قصد شکر پذیرفتن ذکر آن نافذ می‌باشد. شکر به معنای حقیقی که سپاسگزاری و امتنان در مقابل نعمت باشد. کلمه شکور و مشتقات آن متجاوز از 25 مرتبه در قرآن بیان شده است.

عدد ابجد اسم شکور=526 و جایگاه عددیش 58 می‌باشد.

 

«شهید»

 به قصد وسعت رزق و مقام، ذکر آن نافذ می‌باشد. شهید یعنی حاضر و ناظر به هر مکان و در هر حال. شهید اسم حضرت حق تعالی می‌باشد، به اعتبار عدم حجاب بین خدا و بندگان. کلمه‌ی «شهید» و مشتقات آن متجاوز از 45 بار در قرآن بیان شده است.

عدد ابجد اسم شهید=319  و جایگاه عددیش 40 می‌باشد.

                                                                        «صادق»

به قصد و جهت وفای به عهد، ذکر آن مؤثر  می‌باشد. صادق یعنی متکلمی که اخبار و گفتارش، راست و درست باشد. کلمه‌ی صادق و مشتقات آن متجاوز از صد بار در قرآن بیان شده است. همچنین به معنی بیان همه خیرات بر صدق می‌باشد.

عدد ابجد  اسم صادق=195 و جایگاه عددیش 42 می‌باشد.

 

 

«صانع»

به قصد مقبول القول شدن، ذکر آن مؤثر است. صانع به این معنی می‌باشد که خداوند، خالق هر مخلوقی است و پدید آورنده‌ی همه‌ی تازه‌ها و بدایع است. بی‌مانند است و هیچ چیز همانند او نمی‌باشد.

عدد ابجد  اسم صانع=211  و جایگاه عددیش 49 می‌باشد.

« صمد»

کسی است که شریکی ندارد و حفظ و نگهداری چیزی او را خسته نمی‌کند و از هیچ چیز دور و غایب نیست. «الله الصمد» وسیع‌ترین معنی الهی و بسیط‌ترین کلمه در معنای صمد است که علمای ربانی عمرها صرف در این کلمه کرده‌اند. صمد کسی است که تکیه گاه همه موجودات و مخلوقات است. عدد ابجد اسم صمد=124 و جایگاه عددیش 35 می‌باشد.

«طاهر»

 جهت پاکی و تخلیه از رذائل اخلاقی، ذکر آن مؤثر است. طاهر یعنی خدا منزه است از شبیه و مانند. طاهر منزه از عیب است، هر مطهر در ابتدا طاهر می‌باشد، بعد مطهر می‌شود. ذات اقدس خداوند، طاهر و مطهر می‌باشد.

عدد ابجد اسم طاهر=215 و جایگاه عددیش 35 می‌باشد.

«عظیم»

 به جهت بزرگی و بزرگ منشی ذکر آن مؤثر است. عظیم به معنی سید و بزرگ قوم و جلیل می باشد. از صفات خداست که به عظمت وصف می‌شود به جهت قدرت و غلبه‌اش بر همه‌ی چیزها. خداوند عظیم است«یا علی» و «یا عظیم» 8 بار در قرآن و 85 بار کلمه‌ی عظیم بیان شده است.

 عدد ابجد اسم عظیم=1020 و جایگاه عددیش 66 (برابر عدد ابجد اسم جلاله الله ) می‌باشد.

«علی»

به قصد تمام امور ظاهری و باطنی ، علی الخصوص غلبه بر دشمن و رفع فقر و ارتقاء مقام، آن بسیار مؤثر است. علی، یعنی منزه از صفات مخلوق، و عالی یعنی برتر و والاتر از همه‌ی مخلوق.

بیش از 600 آیه در قرآن در شأن و مقام علی علیه السلام و اولاد گرامی اوست. اسم مبارک علی علیه السلام با کتب آسمانی هم عدد است (عدد ابجد کلمه آسمانی برابر با اسم انسان است). اعداد حروف 76 آیه از قرآن، از نظر بینات اعداد حروف آیات، با نام حضرت علی علیه السلام و یازده فرزندش منطبق است. در زبر و بینات اسم علی علیه السلام و القاب او با اسماء انبیاء منطبق است. مثال: علی بن ابیطالب(=217) محمد رسول الله(=217)صلی الله علیه و آله عیسی روح الله(=217)علیه السلام . علمای حروف میگویند، روح هر حرفی عدد آن حرف است و روح کلمه رب 202 می‌باشد و این رقم بر مجموع عدد و اسم محمدصلی الله علیه و آله و علی علیه السلام مظهر مقام و اسم اعظم پروردگار می‌باشند. و این دو اسم، حقیقت اسم اعظم خداوند و اسماء الحسنی الهی هستند و اسم علی علیه السلام برابر است با هزار اسم اعظم.

عدد ابجد نام مبارک علی علیه السلام =110  و جایگاه عددیش 38 می‌باشد.

«علیم»

 عالم بر سرایر و غیب و مطلع بر ضمایر و پنهانی‌های عالم ظاهر طبع و پنهانی‌های عوالم دیگر که بشر نمی‌داند.

حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: هر کس با خلوص نیت و اعتقاد و ارادت هر روز پس از نماز صبح 100 بار بگوید: یا عالم الغیب و الشهاده، خداوند او را از اهل یقین گرداند و آنچه بر او پوشیده است، روشن و آشکار کند. واژه علیم و مشتقات آن متجاوز از 680 مرتبه در قرآن بیان گردیده است. عدد ابجد اسم علیم=150 و جایگاه عددیش 51 می‌باشد.

«عزیز»

به قصد کشف اسرار علوم کیمیا ذکر آن بسیار مؤثر است. عزیز یکی از اسماء الحسنی خداوند است و به معنی قوی، غالب، شدید، ارجمند، بزرگوار، منزه از سود و زیان و کفر و ایمان، عزت به کسر، یعنی محبوب و عزت به فتح، یعنی شدید و قدرتمند. عزیز آن قوی است که دیگران عاجز از آوردن کارها مانند او باشند.

هر کس بعد از نماز صبح 94 مرتبه نام "یا عزیز" بگوید، بر اسرار علوم واقف می شود.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمود: هر کس هر روز 41 مرتبه بگوید "یا عزیز" محتاج به خلق نگردد. در قرآن مجید متجاوز از 120 بار واژه‌ی عزیز و مشتقات آن بیان گردیده است.

عدد ابجد اسم عزیز برابر با 94 (برابر عدد ابجد اسم مبارک عطیه) و جایگاه عددیش 40 می‌باشد.

«عدل»

 به قصد یافتن خزائن ذکر آن مؤثر می‌‌باشد. عدل یعنی حکم به حق.

شیخ رجب برسی می‌گوید: هر کس در نیمه شب بگوید"یا عدل یا حکیم"، خداوند الطاف مخصوص خود را بر او افاضه می‌فرماید و بر باطن امور واقف می‌سازد.

عدد ابجد اسم عدل برابر با 104 (برابر عدد ابجد اسم مبارک عطیّه با یاء مشدد) و جایگاه عددیش 32 می‌باشد.

 

 

«عَفُوُ»

 به قصد نیل به حسنات و نیکوکاری، ذکر آن مؤثر می‌باشد در قرآن متجاوز از 20 مرتبه کلمه عفو و مشتقات آن بیان گردیده است. عفو به معنی گذشت، انفاق، بخشش.

عدد ابجد اسم عَفُو برابر با 156 و جایگاه عددیش 39 می‌باشد.

«غفور»

به قصد رفع وسواس، ذکر آن مؤثر است. غفور نامی است مشتق از مغفرت، خداوند غافر و غفار است. غفور کسی است که بنده‌ی خود را به رحمت خود می‌پوشاند. غفور یکی از نام اسماء الحسنی خداوند است و متجاوز از 140 مرتبه کلمه‌ی غفور و مشتقات در قرآن ذکر گردیده است.

عدد ابجد اسم غفور برابر با 1286 و جایگاه عددیش 71 می‌باشد.

 

« غنی»

 به قصد بی نیازی ذکر آن مؤثر است. یکی از اسماء الحسنی خداوند غنی است. یعنی کسی که از همه چیز و همه کس بی‌نیاز می‌باشد.

هر کس روزی 7 بار یا غنی بگوید، بی نیاز گردد.

شیخ رجب برسی می‌گوید: هر کس در نماز جمعه 10 هزار بار یا غنی بگوید و حیوانی نخورد و 10 جمعه ادامه دهد، خداوند او را بی نیاز در دنیا و آخرت گرداند.

عدد ابجد اسم غنی برابر با 1060 و جایگاه عددیش 52 می‌باشد.

                                                           «غیاث»

به قصد دادرسی و فریاد خواهی و دستگیری، ذکر آن مؤثر می‌باشد. غیاث، یعنی فریادرس.

شیخ صدوق می‌فرماید: خداوند خود را غیاث نام نهاد و بندگانی تربیت کرد و فرشتگانی را مأمور فرمود، که مدبّرات امور و فریادرس مخلوق باشند. اجابت دعوت گرفتاران و بیچارگان در تجلی این اسم مبارک است که خصوص پروردگار عالمیان است. گفته‌اند خداوند به عدد اسماء خود 99 اسم مردانی را آفریده است، مانند: حضرت خضر علیه السلام و پیغمبرصلی الله علیه و آله که در جهان خلقت فریادرس بیچارگان هستند و مراد از الغوث، قائم آل محمدصلی الله علیه و آله ؛مهدی عج الله تعالی فرجه منتَظَر است.

عدد ابجد اسم غیاث برابر با 1511 و جایگاه عددیش 62 می‌باشد.

«فاطر»

به قصد قضاء حوائج و قدرت صنعت، ذکر آن مؤثر می‌باشد. فاطر به معنی آفریننده، خالق، آغاز کننده در کار،  نظم دهنده در کار و ناظم آمده است.

عدد ابجد اسم فاطر= 290  (برابرعدد ابجد  اسم مبارک  مریم سلام الله علیها) و جایگاه عددیش 47 می‌باشد.

«فتّاح»

 به قصد گشایش کارها و کشف معظلات ذکر آن مؤثر است و به معنی گشاینده و بسیار گشاینده. گشودن تمام درهای بسته، کشف مجهولات و مبهمات و فتح ابواب ملکوت و برطرف کردن پرده ها و حجاب ها از دل. "فتّاح" نام مخصوص پروردگار است که ابواب رحمت و معرفت را می‌گشاید.

شیخ رجب برسی می‌نویسد: هر کس پس از نماز صبح دست به سینه گذارد و 77 بار بگوید یا فتاح خداوند حجب جهل و ظلالت را از دل او برطرف می‌کند و درها به سوی او گشوده می‌شود و از علم لدّنی بهره‌مند گردد.

عدد ابجد اسم فتاح= 489 و جایگاه عددیش 48 می‌باشد.

«فالق»

 به قصد هدایت به راه حق و مستقیم ذکر آن مؤثر است. فالق یعنی شکافنده‌ی دانه و آفریننده و جدا کننده.

عدد ابجد اسم فالق= 211 و جایگاه عددیش 49 می‌باشد.

«فرد»

به قصد مصونیت از چشم مردم، ذکر آن مؤثر است. فرد به معنی تنها،یگانه، منفرد و یکی از اسماء الحسنی خداوند است.

عدد ابجد اسم فرد=284  و جایگاه عددیش 41 می‌باشد.

 

«قاضی»

 به قصد حوائج و حکم به حق، ذکر آن مؤثر است. قاضی نامی است مشتق از قضا و قضاوت کننده، دادگستر و حاکم و برآورنده خواست‌ها و نیازها.

عدد ابجد اسم قاضی= 911 و جایگاه عددیش 56 می‌باشد.

«قدوس»

 به قصد مصونیت از زشتی و پلیدی، ذکر آن م‌ثر است. قدوس به معنی طاهره، مطهره، تطهیر و تنزیه است. قدوس آفریننده‌ای است که هیچ شباهتی به مخلوق ندارد.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند:" هر کس در وقت زوال 170 بار بگوید یا قدوس از شرّ نفس اماره و شرور شیطان مصون خواهد ماند".

عدد ابجد اسم قدوس= 170 و جایگاه عددیش 44 می‌باشد.

«قاهر»

به قصد غلبه بر دشمن ذکر آن مؤثر است. یکی از اسماء الحسنی الهی، قاهر است یعنی غالب و مسلط بر زنده کردن و میراندن موجودات است و قهر به معنی هلاکت همه چیز آمده است.

عدد ابجد اسم قاهر= 306 و جایگاه عددیش 45  می‌باشد.

«قادر»

به قصد سلطه بر کار، چیرگی بر خصم، ذکر آن مؤثر است و یکی از اسماء خداوند می‌باشد.

هر کس در هنگام وضو314 یا 36 یا 8 مرتبه بگوید یا قادر بر دشمن غلبه یابد، هر قدر که دشمن و به هر اندازه قوی و قدرتمند باشد.

 عدد ابجد اسم  قادر= 305 و جایگاه عددیش 44 می‌باشد.

                                                                          «قدیر»

به قصد سلطه بر کارها، ذکر آن مؤثر است. یکی از اسماء الحسنی خداوند نام مبارک قدیر است. نام قدیر متجاوز از 45 مرتبه در قرآن بیان شده است.

 عدد ابجد اسم قدیر= 314 و جایگاه عددیش 53 می‌باشد. 

«قدیم»

به قصد طول عمر با عزت، ذکر آن مؤثر است. قدیم یعنی بر همه چیز مقدم است و بر هر چیز و هر کس سابقه دارد. زمان و مکان و جهات و همه موجودات مخلوق اویند.

عدد ابجد اسم قدیم=154 و جایگاه عددیش 46 می‌باشد.

«قریب»

به قصد تقرب و قرب به حق ذکر آن مؤثر است. قریب یعنی به همه کس و همه چیز نزدیک و به معنای دانا و عالم هم می‌باشد. کلمه قریب و مشتقات آن متجاوز از 50 مرتبه در قرآن مجید بیان گردیده است.

 عدد ابجد اسم  قریب= 312 و جایگاه عددیش 51 می‌باشد.

«قوی»

به قصد حفظ از شر و فتنه ذکر آن مؤثر است. قوی یعنی نیرومند، توانا. او قوی است و همه قوت ها و قدرت ها از اوست.

شیخ رجب برسی گوید: هر کس دشمنی دارد که قادر بر دفع او نیست، آرد خمیر نماید و هزار دانه مانند دانه تسبیح کند و به طیور و پرندگان دهد و به هر یک بگوید یا قوی، خداوند شرّ دشمن را از او دفع می‌نماید. در قرآن مجید، کلمه قوی و مشتقات آن متجاوز از 50 مرتبه آمده است.

عدد ابجد اسم قوی= 116 و جایگاه عددیش 35 می‌باشد.

«قیوم»

به قصد رفع خوف و وحشت ذکر آن مؤثر است. قیوم به معنای قائم، دائم، پایدار و جاویدان. هر موجودی قائم به اوست و قیّومیت تمام موجودات به اراده اوست.

از پیغمبر خدا صلوات الله علیه و آله روایت شده است که هر کس روزی 41 مرتبه بگوید"یا حی یا قیوم، یا لا اله الا انت، اسئلک ان تحیی قلبی بنور معرفتک ابدا یا الله" ، دل او زنده گردد.

عدد ابجد اسم قیوم= 156 و جایگاه عددیش 48 می‌باشد.

 

 

«قابض»

 به قصد طول عمر، ذکر آن مؤثر است. پروردگار عالم است که ارواح را در اجساد بسط می‌دهد و ارواح را از ابدان قبض می‌کند. اوست که قابض مطلق است. قبض یعنی گرفتن.

عدد ابجد اسم قابض= 903 و جایگاه عددیش 48 می‌باشد.

«باسط»

به قصد توسعه معاش و گسترش دانش و علم، ذکر آن مؤثر است. باسط به معنای گسترش دهنده و بسط در تمام موالید عالم و ذرات که به اراده و مشیت پروردگار می‌دهد و می‌گیرد.

شیخ رجب برسی: هر کس دست به دعا بردارد و ده مرتبه بگوید، یا قابض یا باسط، هیچگاه محتاج نگردد.

عدد ابجد اسم  باسط= 72 و جایگاه عددیش 27 می‌باشد.

«کریم»

به معنی بخشنده، گرامی، عزیز، از اسماء الحسنی خدای بزرگ است. خداوند، کریم است یعنی کرمش به رایگان به همه‌ی انسانها از هر زبان و در هر زمان و مکان می‌رسد. او هر صدای خفیف و پنهان یا آشکار را می‌شنود و به کرامت و کرم خویش پاسخ می‌دهد.

عدد ابجد اسم کریم= 270 و جایگاه عددیش 54 می‌باشد.

«کافی»

به قصد کفایت در امور حوائج، ذکر آن مؤثر است. معنی کافی، کفایت کننده‌ی از معاش و برآورنده حوائج است. و هرکس به خدای کافی توکل کند به مخلوق محتاج نگردد.

عدد ابجد اسم کافی= 111 (برابر عدد ابجد حرف الف) و جایگاه عددیش 39 می‌باشد.

«کبیر»

به قصد هدایت به مقصد، ذکر آن مؤثر است. کبیر به معنی بزرگوار با جلال و جبروت و بزرگتر از حد وصف می‌باشد.

در حدیث قدسی است که هر کس از هر چیز و هر مقام بترسد، اگر 50 مرتبه بگوید یا کبیر خداوند او را از شرّ دشمن ایمن گرداند.

عدد ابجد اسم کبیر برابر با 232 و جایگاه عددیش 43 می‌باشد.

«کاشف الضر»

به قصد رفع الم و دفع ستم، ذکر آن مؤثر می‌باشد و معنی برطرف کننده ناخوشی، نابود کننده بدحالی و ضرر و زیان می‌باشد.

عدد ابجد اسم کاشف الضر= 1432 و جایگاه عددیش 109 می‌باشد.

«لطیف»

به قصد رفع شداید و سختی‌ها ذکر آن مؤثر است. و به معنی مهربان و نیکی کننده می‌باشد.

هر کس به ذکر یا لطیف مداومت کند، سختی‌ها و ناراحتی‌های او برطرف گردد.

حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند:"هر کس80 مرتبه بگوید "یا لطیف" مرادش از درگاه الهی حاصل گردد". بعد از ذکر سجده خواندن این دعا بسیار ثواب دارد: "یا لطیف ارحم عبدک الضعیف".

عدد ابجد اسم لطیف برابر 129 و جایگاه عددیش 48 می‌باشد.

«متکبر»

به قصد دوستی خلق ذکر آن مؤثر است. اصل آن کبریایی بوده که اسم تکبر و تعظیم است. متکبر، نهایت کبریایی است که ظلم و ستم در ساحت کبریایی او راه ندارد، او ظاهر کننده بزرگواری است. کلمه متکبر از اسماء الحسنی خداوند است و مشتقاتش متجاوز از 160 مرتبه در قرآن مجید تکرار شده است.

عدد ابجد اسم متکبر برابر با 662 و جایگاه عددیش68  می‌باشد.

«مُهَیمِن»

 به قصد صفای باطن و روشنی ضمیر ذکر آن مؤثر می‌باشد. مهیمن به معنای شاهد است و از ریشه امین گرفته شده و امین نامی است از نام‌های خداوند بزرگ مهیمن بنا شده است به زیادتی میم و یاء و گفته می‌شود که یکی از اسماء الحسنی پروردگار است در کتاب‌های آسمانی.

شیخ رجب برسی: هر کس 125 مرتبه بگوید یا مهیمن خداوند صفای باطن به او مرحمت می‌فرماید. حضرت امام رضا علیه السلام فرمود: هر کس صد مرتبه بگوید یا مهیمن بر باطن امور آگاه می‌گردد. خداوند مهیمن است، یعنی قائم به امور خلق است و مراتب و شاهد به احتیاج بندگان و اسرار مخلوق خود را در هر زمان و مکان می‌داند و نیاز به احتیاج آنان را برآورده می‌کند و رشد و کمال باطنی به آنها مرحمت می‌نماید.

عدد ابجد اسم مهیمن برابر 145 و جایگاه عددیش 55 است.

«مومن»

به قصد حفظ از شر و نیل به حقیقت ذکر آن مؤثر است. مومن به معنی مصدق و ایمان در لغت به معنی تصدیق است. مومن یعنی امان دهنده و امن و اطمینان دهنده است.

حضرت امام رضاعلیه السلام فرمودند: هر کس کلمه‌ی مومن را نقش بر انگشتر نقره نماید و به دست کند، بر دشمن پیروزی یابد. و هر کس هر روزی 167 مرتبه بخواند "یا مومن از وسواس شیطان و خدعه و مکر در امان باشد.

کلمه ی مومن یکی از اسماء الحسنی الهی است و مشتقات آن متجاوز 750 مرتبه در قرآن کریم، تکرار شده است.

عدد ابجد اسم مومن برابر با 136 و جایگاه عددیش 46 می‌باشد.

«مصور»

به قصد ایجاد بهترین صورت و شاهکار و زیبایی ذکر آن مؤثر است. مصور یعنی نقاش و نقش بند، تمثال گر و تصویر کننده و مصور صورت کائنات.

عدد ابجد اسم مصور=336 و جایگاه عددیش57 می‌باشد.

«مجید»

به قصد جمال و جلال یافتن ذکر آن نافذ می‌باشد. مجید به معنی عزت، ذکر، مراقبت و جلالت است. مجید یعنی خدایی که همه او را تمجید کرده‌اند و بزرگ داشته‌اند.

شیخ رجب برسی: " یا ماجد و یا مجید " از اذکاری است که هر کس مداومت نماید، نوری در صورت و دلش می‌تابد، ، ماجد و مجید یعنی، بزرگوار و عطا بخش.

عدد ابجد اسم مجید برابر با 57 و جایگاه عددیش 30 می‌باشد.

«مبین»

به قصد حفظ از گرسنگی ذکر آن مؤثرمی باشد. مبین یعنی روشنگر و استوار، بیان شده، ظاهر کننده و آشکار کننده. در آیات قرآن متجاوز از 110 مرتبه کلمه‌ی مبین و مشتقات آن به معانی مختلف بیان شده است.

عدد ابجد اسم مبین=102 و جایگاه عددیش 39 می‌باشد.

                                                           

                                                              «محیط»

به جهت تسلط بر امور، ذکر آن مؤثر می‌باشد. محیط، احاطه کننده‌ی علمی بر تمام اشیاء را گویند. خداوند بر همه‌ی جهان و جهانیان احاطه دارد.

عدد ابجد اسم محیط  برابر با 67 و جایگاه عددیش 40 می‌باشد.

«مُقیت»

به جهت نظم بر امور ذکر آن مؤثر می‌باشد و به معنی قوت و روزی دهنده خلق می‌باشد. مقیت به معنی نگاهدارنده از هر آفت و حادثه و بلا و حافظ همه‌ی موجودات از قحطی و ویرانی.

عدد ابجد اسم مقیت برابر با 550  و جایگاه عددیش 64 می‌باشد.

«منان»

به جهت کسب نیکویی، ذکر آن مؤثر است. یعنی بسیار منّت نهادن، احسان کردن.

 عدد ابجد اسم منان برابر با 141 و جایگاه عددیش 42 می‌باشد.

«مالک»

 به قصد دوام حکومت و دوستی، ذکر آن مؤثر است. و به معنی صاحب و پادشاه می‌باشد.

شیخ رجب برسی می‌گوید: هر کس هر روز 64 مرتبه بگوید: "یا مَلِکُ یا مالِک"، مالکیت او دوام یابد. کلمه‌ی ملک و مالک و مشتقات آن بیش از 115 مرتبه در قرآن آمده است.

عدد ابجد اسم مالک برابر با 91 و جایگاه عددیش 37 می‌باشد.

«نور»

به قصد روشنی دل و هدایت به کمال، ذکر آن مؤثر می‌باشد. نور به معنی منیر و نور بخش است. کلمه نور متجاوز از 50 مرتبه در قرآن آمده است.

 شیخ رجب برسی گوید: هر کس هزار بار بگوید "یا نور" خداوند ظاهر و باطن او را روشن و منور می‌گرداند. نور مطلق اوست که منور تمام پیدا و پنهان و دیدنی و ونادیدنی و برطرف کننده ی پرده های ظلمانی است.

عدد ابجد اسم نور برابر با 256 و جایگاه عددیش 40 می‌باشد.

«ناصر»

به قصد غلبه و پیروزی در تمام امور ذکر آن مؤثر می‌باشد. ناصر و نصر به معنی درست و صحیح و خوب یاری کردن است و کلمه‌ی ناصر و مشتقات آن متجاوز از 35 بار در قرآن آمده است.

عدد ابجد اسم ناصر=341 و جایگاه عددیش 53 می‌باشد.

«واحد»

به جهت عزت یافتن، ذکر آن مؤثر می‌باشد. اسم احد، خاصّ خالق است و به مخلوق، احد نگویند و واحد گویند و واحد آغازِ عدد است. واحد، اسم جامع الهی بر وحدانیت مطلق که در جمیع شئون خلقت است و واحد حقیقی، ذات حق تعالی است.

حضرت امام رضاعلیه السلام فرمودند: هر کس بر بالین مریض صد بار بگوید "یا واحد" شفا یابد.

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم واحد برابر با 19 است.

«ولی»

 به جهت دوستی خلایق و ولایت شئون، ذکر آن مؤثر است. ولی به معنای ناصر و متوالی امر، سرپرست و دوست می‌باشد و به حقیقت بدان که بندگی خداوند به دوستی اوست. "ولی" یعنی دوستدار مؤمنین به توحید و صاحب اختیار آنها در کارها و اعمال و کردار می‌باشد. ولی و مشتقات آن متجاوز از 150 مرتبه در قرآن مجید، بکار برده شده است.

 عدد ابجد اسم ولی برابر 46  و جایگاه عددیش 28 می‌باشد.

«واسع»

به جهت دوستی با خلق و خویشاوندان، ذکر آن مؤثر است. بعضی گفته‌اند، واسع به معنای عالم است و وسع از توانگری و بخشش و توانایی در انسان است.

عدد ابجد اسم واسع=137  و جایگاه عددیش38 می‌باشد.

«ودود»

به جهت صدق گفتار ، ذکر آن مؤثر است. "ودود" به معنای دوست داشتن و نیز به معنای محبوب در قلوب اولیاء است.

شیخ رجب برسی گوید: هر کس هزار مرتبه بگوید:«یا ودود» و بر طعامی بدمد و به دشمن خود بدهد، آن دشمن دوست گردد.

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم ودود برابر 20 می‌باشد.

«وکیل»

به جهت حفظ از حریق و غرق و زیان و ضرر، ذکر آن مؤثر می‌باشد. وکیل به معنای کارساز، کاردان، نگهبان و کافی به کار رفته است. یعنی همه‌ی امور بندگان بر او واگذار می‌شود. کلمه‌ی وکیل و مشتقات آن متجاوز از 70 مرتبه در قرآن بیان شده است.

عدد ابجد اسم وکیل برابر 66  (برابر با عدد ابجد نام جلاله الله) و جایگاه عددیش 39 می‌باشد.

«وهّاب»

به جهت حصول فرزند صالح، ذکر آن مؤثر است. وهاب به معنای بسیار بخشاینده از انواع نعمت‌ها و عطایای ظاهری و باطنی است.

شیخ رجب برسی گوید: هر کس در سجده بگوید: «یا وهّاب» خداوند او را بی‌نیاز می‌نماید. و هرکس در نیمه‌ی دوم شب، سر برهنه دست به دعا بلند کند و صد مرتبه بگوید: "یا وهّاب" خداوند فقر و بیچارگی را از او برطرف می‌سازد و او را بی نیاز می‌گرداند.

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم  وهاب برابر 14 می‌باشد.

«وارث»

به قصد نفوذ کلام ذکر آن م‌ثر است. وارث به معنای همیشه باقی بودن است.

هر کس هزار بار بگوید: "یا وارث" حاجتش برآورده می‌شود.

عدد ابجد اسم وارث برابر با 707 (برابر با عدد ابجد کلمه بهشت) و جایگاه عددیش 50 می‌باشد.

«وفی»

 به جهت وفای به عهد، ذکر آن مؤثر است. وفی به معنی وفا به عهد کردن، یعنی کسی که عهد خود را به جای می‌آورد. اسم «وفی» و مشتقات آن، متجاوز از 28 مرتبه در قرآن مجید بیان گردیده است. عدد ابجد اسم وفی برابر با 96  و جایگاه عددیش 33 می‌باشد.

«وِتر»

به جهت خلاصی از ذلت، ذکر آن مؤثر است. "وتر" فرد و یگانه است و هر چیزی را که فرد باشد، آن را وتر گویند. عده‌ای شفع را نفس و "وتر" را روح دانند. کلمه‌ی مبارک "وتر"، فقط یکبار در قرآن مجید بیان شده است.

عدد ابجد اسم وتر برابر با 606  و جایگاه عددیش 48 می‌باشد.

«هادی»

به جهت هدایت به کمال مطلوب، ذکر آن مؤثر است. هادی به معنی راهنما و دلیل و رهبر است.

شیخ رجب برسی گوید: ذکر "یا هادی الخبیر المبین" در سحرها و در حال گرسنگی و روزه داری، موجب هدایت مطلوب می‌گردد. هر کس بگوید:"اهدنی یا هادی و اخبرنی یا خبیر بین لی یا مبین" نوری به دلش می‌تابد. کلمه‌ی مبارکه "هادی" و مشتقات آن متجاوز از 330 مرتبه در قرآن بیان شده است.

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم  هادی برابر با 20 می‌باشد.

«هُو»

 به قصد نیل به اسرار حق تعالی، ذکر آن مؤثر می‌باشد. "هو" اشاره به آن حقیقت واحد بسیط است که از جهت عظمت و هویت و تجرد و بساطت، غائب از حواس است. گفته‌اند، اسم اعظم الهی 99 اسم است و مقدم بر همه‌ی اسماء، "هو" است. کلمه‌ی "هو" متجاوز از 477 مرتبه در قرآن مجید بیان گردیده و لذا گفته‌اند: اسم اعظم، «هو» می‌باشد.

هر کس دوازده هزار مرتبه (12000) بگوید، «یا الله و یا هو» انس و جن و وحوش طیور با او انس گیرند و خواص اشیاء و علوم برای او کشف گردد.

بسیار از عرفا معتقدند که اسم اعظم الهی در این آیات می‌باشد."هو الله الذی لا اله الا هو/یا هو یا من لا هو الا هو/ هو الحی لا اله الا هو/ الله لا اله الا هو الحی القیوم/ الله لا اله الا هو الحی لا اله الا هو/ الله و لا اله الا هو الحی القیوم".

عدد ابجد«یا الله یا هو» 99 است که برابر با همه‌ی اسماء الحسنی الهی می‌باشد. هرکس نیمه شب 99 مرتبه «یا الله یا هو» بخواند، مستجاب الدعوه می‌شود.

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم هو برابر با 11 می‌باشد.

 

«برهان»

یکی از اسماء خداوند است. و 258 بار گفتن آن جهت راهنمایی شدن به حق، مؤثر می‌باشد.

عدد ابجد اسم برهان برابر با 258  و جایگاه عددیش 42 می‌باشد.

«جاعل»

یکی از اسماء خداوند است. جهت شروع و آغاز امور و کارها گفتن آن مؤثر می‌باشد.

عدد ابجد اسم جاعل برابر 104 (برابر عدد ابجد اسم مبارک عطیه با یاء مشدد) و جایگاه عددیش 32 می‌باشد

«جامع»

یکی از اسماء خداوند، جامع می‌باشد. و به جهت رفع فراق و جدایی، هر روز بین طلوعین (قبل از طلوع آفتاب و قبل از غروب خورشید) 114 مرتبه بگوید. هر کس در نیمه شب ذکر "یا جامع الشتات و یا جامع المتفرقین"را 5000 بار بی‌فاصله گوید و اطاعت کسی را بخواهد، آن کس مطیع او گردد. بر این ذکر نگین انگشتر حضرت سلیمانعلیه السلام  نقش بود که همه چیز، مطیع او گردیده بود.

عدد ابجد اسم جامع برابر 114 (برابر کلّ سوره‌های قرآن) و جایگاه عددیش 33 می‌باشد.

«حبیب»

یکی از اسماء خداوند است و به معنی دوست دارنده و دوست داشته شده و در دعا آمده"یا حبیب قلوب الصادقین" ای دوست دلهای راستگویان.

ذکر"حبیب" ؛ جهت محبت در دلها، بسیار مؤثر می‌باشد.

عدد ابجد و جایگاه عددی اسم حبیب برابر با 22 می‌باشد. (برابر عدد ابجد کلمه مبارکه "یا هو" و ازدواج)

«حنان»

یکی از اسماء خداوند است به جهت تقرب خداوند، 159 مرتبه گفتن "یا حنان یا منان" بسیار مؤثر می‌باشد.

عدد ابجد اسم حنان برابر با 109 و جایگاه عددیش 37 می‌باشد.

«دلیل»

یکی از اسماء خداوند است. به جهت راه یافتن به حق، بسیار مؤثر است. ذکر "یا دلیل المتحیرین" به جهت راهنمایی یافتن بسیار نافذ است.

عدد ابجد اسم دلیل برابر با 74 و جایگاه عددیش 38 می‌باشد.

«دافع»

یکی از اسماء خداوند است. "دافع" یعنی بازدارنده، ضررها را خداوند از خلائق دفع می‌کند.

 ذکر "یا دافع البلایا" جهت رفع بلا مؤثر است.

عدد ابجد اسم دافع برابر با 155 و جایگاه عددیش 38 می‌باشد.

«ستار»

یکی از اسماء خداوند است. ذکر آن برای پوشاندنِ عیب‌های خلق نافذ می‌باشد.

گفتن 1061 مرتبه "یا ستار" جهت حفظ آبرو خوب است.

عدد ابجد اسم ستـّار برابر با 1061 و جایگاه عددیش 80 می‌باشد.

 

 

«ضار»

یکی از اسماء خداوند است. برای رساندن خواری و درد به هر جبّار و سرکش ذکر آن مؤثر است. خواندن"یا ضار یا نافع" با هم بهتر است. عدد ابجد اسم ضار برابر با 1001 و جایگاه عددیش 47 می‌باشد.

 

                                                                                                    الحمد لله رب العالمین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۰۳ ، ۱۴:۴۸
عذرا شفائی

سرّ شاهراه هفتاد و چهارم / 4:سوره‌ مبارکه مدثر{56آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس در نماز واجب فریضه سوره‌ی مدثر را بخواند، بر خداوند واجب است که او را با محمد صلوات الله علیه و آله اجمعین دوست و رفیق سازد در درجه‌ای از بهشت، و تا در دنیا باشد، هرگز بدبختی به او نرسد.

 و ابی بن کعب از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرموده: هر کس سوره‌ی مدثر را تلاوت نماید، او را از جمله صدیقان و شهیدان و صالحان نویسند و از جمیع بلایا و عقوبات رستگار باشد.

و هر که مداومت کند، هر حاجت خواهد روا گردد .

و اگر حفظ قرآن را خواهد حافظ گردد.

سرّ شاهراه هفتاد و پنجم / 31: سوره‌ مبارکه قیامت{40آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر کس به خواندن مداومت نمود، و به آن عمل نماید، حق تعالی چون او را از قبر برانگیزد، این سوره رفیق او باشد با بهترین صورت و  او را بشارت دهد و بر روی او خندد و او را شاد و مسرور کند تا از صراط و میزان پل صراط به راحتی بگذرد.

 و قرائت آن باعث تقویت قلب است و اگر کسی آن را بشوید و آبش را بیاشامد ضعف قلبش به قوت بدل گردد.

ابی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده هر که آن را بخواند، من و جبرائیل علیه السلام گواهی می‌دهیم برای او در قیامت که  او به روز قیامت ایمان داشته و در آن روز روشنی روی او بر همه غلبه کند.

 هر کس سوره‌ی قیامت را قرائت کند در او خشوع آورد و جلب مصونیت می‌کند.

 و هر که آنرا بخواند، از سلطانی نترسد و در شب و روز محفوظ بماند.

 

سرّشاهراه هفتادوششم/98: سوره‌ مبارکه انسان(دهر،ابرار){31آیه-مدنی}

امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر که سوره‌ی انسان را قرائت نماید، به ویژه پنجشنبه‌ها حق تعالی صد حورالعین عذرا و چهار هزار ثیب آنها را به او کرامت کند.

ابی بن کعب از رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده هر کس سوره‌ی دهر را قرائت نماید،  اجر او بهشت و نعمت آن باشد.

حضرت امام باقرعلیه السلام فرمود: کسی که سوره‌ی هل اتی را در هر بامداد پنج‌شنبه قرائت نماید، خداوند هشتصد حورالعین بر همسری وی دهد با چهار هزار حوری شوهر دیده و غیر اینها از حوریان دیگر و نیز وی با پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین محشور گردد.

سرّ شاهراه هفتاد و هفتم / 33:سوره‌مبارکه مرسلات{50آیه-مکی}

ابن عباس گوید: این سوره در لیله الجن فرود آمد و ما همراه رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین بودیم آن حضرت فرمود: هر کس این سوره را بخواند از شرّ جن و انس درامان خدا باشد و او را از زمره‌ی مؤمنان نویسند .

و از امام صادق علیه السلام نقل شده هر کس این سوره را تلاوت نماید، حق تعالی او را با حضرت پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین آشنا کند و با آن حضرت همنشین سازد.

و هر که این سوره را بخواند در نامه‌ی عملش نوشته شود از مشرکان نیست و بین او و پیغمبر آشنایی اندازد .

و هرکه جهت خصم بخواند بر دشمن غالب گردد و اگر بر صاحب دمل آویزد برطرف شود.

 

سرّشاهراه‌هفتادوهشتم/80:سوره‌مبارکه‌نباء(عم‌یتسائلون،التساول،المعصرات){40آیه-مکی}

هر کس آن را تلاوت و قرائت نماید، در قیامت آب سرد و خوشگوار به او دهند.

ختم سوره مبارکه عم:

هر که در مدت یکسال هر روز یک بار مداومت نماید سال دوم زیارت خانه خدا مرزوق او شود و جمعی تجربه کرده اند.

 

 و هر کس آن را به زعفران و گلاب بر ورق آهو بنویسد و با خود همراه دارد ،خوابش کم و حافظه‌اش زیاد گردد و اگر بر بازو ببندد، قوی گردد و اگر درد شکم دارد بشوید و بنوشد برطرف گردد .و یک سال مداومتش موجب رفتن مکه است.

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر که عم یتسائلون را بنویسد و بر کمر ببندد، حیوانات موذی نزدیکش نیایند.

 و جهت دفع مرگ گوسفندان سوره حمد را با این آیات 6تاآخر16( الم نجعل الارض مهادا... تا.. و جنات الفافا) بنویسد در گردن گوسفندی از گله اندازد.

 

سرّ شاهراه هفتاد و نهم / 81:سوره‌ مبارکه نازعات{46آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس این سوره را بخواند نمی‌میرد مگر سیراب و مبعوث نگردد مگر سیراب و در بهشت نرود مگر سیراب گردد.

ابن عباس از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین نقل کرده: هر که سوره‌ی نازعات را تلاوت نماید، ثواب او بقدری باشد که از اول عمر تا آخر عمر به نماز فریضه مشغول بوده باشد و هر سال حج و عمره‌ای کرده باشد.

ابی بن کعب از پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده: هر کس آن را قرائت کند، او را بازداشت و حساب قیامت نباشد، مگر بقدر ثواب همان نماز نوشته آنگاه حق تعالی او را به بهشت در آورد.

سرّ شاهراه هشتادم /24: سوره‌ مبارکه عبس (السفر، اعمی){42آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی عبس و تولی را بخواند به همراه سوره‌ی والشمس، از دوستان خدا باشد و در بهشت در سایه‌ی رحمت خدای تعالی و کرامت جلیل او قرار گیرد و از مقربان درگاه باشد.

هر کس سوره‌ی عبس را تلاوت و قرائت کند، روز قیامت شاد و خندان باشد .

و هر کس با خود همراه داشته باشد در سفر، خیر زیاد به او رسد و مهماتش برآید .

و اگر سه روز هر روز 7 مرتبه بر چشمه خشک شده بخواند، آب آن چشمه بسیار گردد.

 و اگر چیزی در جایی نهان کرده و فراموش نموده باشد و این سوره را قرائت کند، خداوند به یادش آورد و پیدا گردد.

سرّ شاهراه هشتاد و یکم /7: سوره‌ مبارکه تکویر{29آیه-مکی}

حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام فرمودند: از پیامبر صلوات الله علیه و آله اجمعین پرسیدم: یا رسول الله! چرا پیری در شما زود اثر کرد. فرمود: سوره‌ی هود، واقعه، مرسلات، عمّ یتسائلون و کورت، مرا پیر نمود.

ابی بن کعب از آن حضرت روایت نموده، هر کس سوره‌ی کوّرت را قرائت کند، حضرت حق تعالی او را از رسوایی قیامت در پناه خود گیرد، هنگامی که پرونده‌ها باز شود.

 وقت نزول باران برای قضاء حاجت ، صد بار مؤثر است .

و اگر آن سوره را بر گلاب خوانند و قدری از آن در چشم کشند روشنایی چشم زیاد گردد و خواندن بر چشم دردناک انشاءالله شفابخش است.

و هر کس آن را دائم بخواند وقت گرفتن پرونده‌ی اعمال، رسوا نگردد.

به جهت خلاصی از بلیات بیست و یکبار بخواند.

 و همچنین این سوره را در وقت آمدن باران صد بار بخواند و از خدای تعالی حاجت خود را بخواهد البته روا شود .

و اگر این سوره را بر گلاب بخوانند و قدری از آن در چشم کشند روشناییش زیاد شود و اگر این سوره را بر چشمی خوانند که رمد (بیماری چشم) داشته باشد یا مرض دیگر شفا یابد البته.

سرّ شاهراه هشتاد و دوم /82: سوره‌ مبارکه انفطار {19 آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر کس این سوره را با سوره‌ی اذا السماء اشنقّت قرائت کند و در نماز فریضه و نافله آنها را نصب‌العین خود دارد هیچ حجابی او را از رحمت خدا منع نکند و همیشه در رحمت الهی باشد و حق تعالی به او پیوسته به رحمت نظر کند تا مردم از حساب فارغ شوند.

 ابی بن کعب از رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نموده: هر کس سوره‌ی انفطار را تلاوت نماید ، بی‌شمار برایش حسنه ثبت گردد و جان دادن بر او آسان و راحت شود و در قیامت کارش به اصلاح آید.

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقولست که "هر که خواندن این سوره را مداومت کند در هر کاری و جائیکه درماند هفتاد بار بخواند نجات یابد و اگر به همین عدد محبوس یا اسیر بخواند خلاص گردد.

 و اگر آیه 6 را از این سوره بر پوست سباع(حیوان حلال گوشت) بنویسد و با خود دارد روزی او، فراخ گردد و در معاملات منفعت تام یابد به شرط آنکه وقت نماز از خود دور کند".

سرّ شاهراه هشتادوسوم/ 86:سوره‌مبارکه مطففین (تطفیف){36آیه-مکی}

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده هرکس این سوره را در نماز فریضه قرائت کند، حق تعالی او را در روز قیامت از آتش دوزخ ایمن گرداند. آتش او را نمی‌بیند و او نیز آتش را نبیند و از پلی که روی جهنم است، عبور نکند و حسابش را روز قیامت چندان به درازا نکشند.

ابی بن کعب گوید: پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس آن را تلاوت کند، خداوند در قیامت از رحیم مختوم (جامهای سربسته)، به او دهد.

 

سرّ شاهراه هشتاد و چهارم / 83:سوره‌مبارکه انشقاق{25آیه-مکی}

ابی بن کعب از پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هر کس آن را تلاوت نماید، خدای تعالی او را در پناه خود گیرد و نامه او را بدست راستش دهد.

 و اگر بر زائو بندند آسان وضع حمل کند، ولی پس از وضع فوری باز کنند.

 و اگر بر چهارپا خوانند، از صدمات حفظ شود .

و اگر کسی را که مار یا عقرب یا رتیل گزیده، این سوره را بر او خوانند، انشاءالله مؤثر باشد.

سرّ شاهراه هشتاد و پنجم / 27:سوره‌مبارکه بروج{22آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت نموده هر کس سوره‌ی بروج (ذات البروج) را در فرائض تلاوت نماید، محشر و موقف او با انبیاء و مرسلین باشد، زیرا این سوره‌ی پیغمبر است.

ابی بن کعب نقل کرده کسی که آن را تلاوت نماید، به عدد هر جمعه و عرفه، ده حسنه برایش نوشته و ثبت شود .

و اگر وقت خواب قرائت کند، حفظ شود.

 و اگر وقت بیرون شدن از منزل بخواند و بدمد آن خانه و ا هلش با قاری از بلیات حفظ شوند.

و جهت حفظ از نیش زنبور آیه‌ی4 (قتل اصحاب الاخدود) را قرائت کند.

 

سرّ شاهراه هشتاد و ششم / 36:سوره‌مبارکه طارق{17آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی والطارق را در فریضه قرائت کند، در قیامت نزد حضرت حق او صاحب جاه و منزلت باشد و از رفیقان انبیاء گردد. ابی بن کعب از پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده: هر کس آن را قرائت کند حسناتش ناشمار است .

و هر که آب آن را بر جراحت ریزد شفا یابد.

جهت رفع احتلام، قرائت شود بسیار مؤثر است قبل از خواب آیه 7و8 (بخرج من بین ... تا... رجعه لقادر).

سرّ شاهراه هشتاد و هفتم /8: سوره‌مبارکه اعلی{19آیه-مکی}                                           

حضرت علی علیه السلام فرمود: پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین این سوره را دوست می‌داشت و می‌گفت: اول کسی که سبحان ربی الاعلی گفت، حضرت میکائیل علیه السلام بود. زمانی که عرش خدا را با عظمت و طول و عرض دید، به سجده افتاد و این تسبیح را در آن سجده گفت و چون آن حضرت این سوره را می‌خواند، می‌گفت: سبحان ربی الاعلی و بحمده و علی علیه السلام و بعضی از صحابه چنین می‌خواندند.

 و حضرت باقرعلیه السلام فرمود: هرگاه این سوره را خواندی، پس بگو: سبحان ربی‌الاعلی و اگر در نماز بودی در بین خود و نفست بگو.

هر کس در نماز واجب یا نافله‌اش «سبح اسم ربک» را قرائت کند، به او گفته شود در روز قیامت از هر در بهشت که خواستی داخل شوی داخل شود.

حضرت علی علیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی اعلی را تلاوت کند گویا صحف ابراهیم علیه السلام و تورات موسی علیه السلام را قرائت کرده است.

 

سرّ شاهراه هشتاد و هشتم /68: سوره‌مبارکه غاشیه{26آیه-مکی}

امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس این سوره را در فرائض و نوافل مداومت نماید، حق تعالی او را غریق رحمت خود گرداند و در دنیا و آخرت او را از عذاب آتش جهنم ایمن گرداند.

 و هر کس آن را بخواند حسابش آسان گردد.

 و اگر بر خوردنی قرائت کند، ضرر نرساند .

و اگر بر نوزاد تلاوت گردد، سالم می‌ماند.

 

سرّ شاهراه هشتاد و نهم /10: سوره‌مبارکه فجر{30آیه-مکی}

هر کس سوره‌ی فجر را در فرائض و نوافل قرائت کند، در قیامت حشرش با حسین‌بن علی علیه السلام باشد و این سوره‌ی امام حسین علیه السلام است و در درجه‌ای در بهشت باشد.

ابی بن کعب از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده: هر که این سوره را در دهه‌ی ذیحجه هر شب بخواند، خداوند او را بیامرزد و اگر در آن روز بمیرد بی‌حساب به بهشت رود و هر کس روزهای دیگر قرائت کند، برایش نوری شود .

و هر کس یازده مرتبه تلاوت کند و با حلال خود نزدیکی نماید، خدا به او اولادی بخشد که باعث روشنایی چشم او باشد.

 

سرّ شاهراه نودم /35: سوره‌مبارکه بلد{20آیه-مکی}

ابی بن کعب از رسول الله صلوات الله علیه و آله اجمعین نقل کرده: سوره‌ی بلد را هر کس بخواند، از خشم خدا ایمن باشد .

و اگر درد بینی دارد، بر آب بخواند و آنرا در بینی بالا کشد، زایل شود .

و اگر بر طفل هنگام تولد ببندند، از عیب و نقص سالم بماند.

ابی بن کعب روایت کرده: هر که آن را در فرائض قرائت کند، در دنیا مشهور و معروف گردد که از صالحان است و در آخرت از مقربان درگاه حضرت حق تعالی است و از رفیقان انبیاء و صالحین و شهدا باشد.

 

سرّ شاهراه نود و یکم /26: سوره‌مبارکه شمس{15آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس والشمس، والیل، والضحی، و الم نشرح را در روز یا در شب قرائت کند، مو و پوست و گوشت و عروق و اعصاب و استخوان وی روز قیامت برای او گواهی دهند. حضرت حق تعالی فرماید: شهادت شما را برای بنده‌ی خود قبول کردم و او را از آتش دوزخ امان دادم، او را به بهشت‌های من ببرید تا هر بهشتی که خود اختیار کند، بی‌منت به او دهید، بخاطر فضل و رحمت من باشد. پس آن بهشت برای بنده من گوارا و خوشگوار باد.

هر کس این سوره را قرائت کند، چنان باشد که بر آنچه خورشید تابیده تصدق کرده و جهت تسکین درد بشوید و بیاشامد.

پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کسی که سوره‌ی شمس را بخواند، مثل آن است که تصدق داده است هر چیزی را که خورشید و ماه بر آن تابیده است.

 

به جهت هر مطلب مهم و حل مشکلات سه روز وقت طلوع آفتاب به سجده رفته "سه" مرتبه سوره را بخواند و در "فألهمها" حاجت خود را از دل بگذراند تا "سه" روز به همین منوال البته آن حاجت در همان ساعت روز بر آورده خواهد شد و باید ابتدا از روز چهارشنبه نماید و در روز جمعه ختم کند و اگر مطلب دفع دشمن باشد وقت غروب آفتاب این عمل را به همین نحو به جا آورد مجرب است.

مرویست (روایت شده) از جهت توانگری در روز چهارشنبه آخر ماه صفر هم یک سوره الم نشرح و والتین و اذا جاء نصرالله و قل هو الله احد را هفت نوبت بخواند از مال دنیا بی نیاز گردد.

سرّ شاهراه نود و دوم /9: سوره‌مبارکه لیل{21آیه-مکی}

ابی بن کعب از پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین نقل کرده که هر که سوره‌ی واللیل را قرائت نماید، حضرت حق تعالی به او بی حساب عطا کند و از آن خرسند و راضی شود و او را از تنگی، عافیت دهد و امور دنیوی و اخروی او را آسان کند و مهمات او را کفایت نماید و او را با صلحا و شهدا محشور فرماید.

 هر کس واللیل و الشمس را سه شب متصل، هر یک را هفت بار بخواند بعد سی بار بگوید، بسم‌الله الرحمن الرحیم تبارک الله رب العالمین و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم به مراد رسد انشاءالله.

هر کس تا چهل شب ، هر شب 40 مرتبه قرائت کند تا به آیه19 رسد (وما لاحد عنده من نعمه تجزی) و سه بار تکرار کند و سوره را به پایان رساند جهت فتوحات و کثرت مال اثر عجیب دارد.

هر کس را مسئله‌ی مهمی رخ دهد که چاره و تدبیر در آن نبیند، اگر وقت خواب این دو سوره را هفت مرتبه قرائت کند شخصی به خوابش آید و به او چاره نجات و رهایی را آموزد. البته برای زندانی‌ها بسیار خوب است.

تا "چهل" شب هر شب "چهل" دفعه بخواند و هر وقت به آیه "و ما لاحد عنده من نعمه تجزی" برسد این آیه را سه مرتبه تکرار کند از برای فتوحات الی غیر النهایه و برای کثرت مال اثری عجیب و نفعی غریب دارد که عقول از کیفیت آن عاجز است این ختم مراعات تقوی و احتراز از متناهی(نهی ها) و بلکه شبهات شرط است. همچنین بزرگان گفته اند هر که تا "سه" شب پی در پی سوره والیل و سوره والشمس را هر یک هفت بار بخواند و "سی" مرتبه بگوید: "بسم الله الرحمن الرحیم تبارک الله رب العالمین و لا حول و لا قوه الا بالله العظیم". هر مراد که داشته باشد حاصل گردد و جمعیت بسیار باید، ان شاء الله تعالی. ایضاً در بعضی از کتب به نظر رسیده که هر کس طالب مال دنیا باشد بعد از نماز عشا "هفت" مرتبه سوره "والشمس" و "هفت" مرتبه سوره "قل یا الها الکافرون" و "هفت" مرتبه سوره "اخلاص" و "هفت" مرتبه سور "معوذتین" را بخواند و بعد از آن "هفت" مرتبه بخواند "اللهم الجعل لی من امری فرجاً و مخرجاً" و بخواند در شب اول یا دوم یا سوم یا چهارم یا پنجم یا ششم مال بسیار یابد و اگر به اجابت نرسد خلل و نقصانی در شرایط دعاها می باشد.

 

سرّ شاهراه نود و سوم /11: سوره‌مبارکه ضحی{11آیه-مکی}

ابی بن کعب از پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده هر کس آن را قرائت کند، حق تعالی او را از جمله‌ی کسانی گرداند که به سعادت شفاعت پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین رسد و به آن خشنود گردد و به بهشت درآید و به شمار هر یتیم وسائلی او را ده حسنه باشد .

و سوره‌ی والضحی را هر که چهل بار متصل بدون حرف در لیالی متبرکه مثل شب جمعه یا عرفه یا نیمه‌ی شعبان یا شب قدر و امثال آن به هر نیتی بخواند،البته حاجتش بر آورده است.

گویند هرگاه غایبی را خواستی حاضر کنی، سوره‌ی ضحی را یازده مرتبه قرائت کنید، شخص غایب حاضر خواهد شد.

 

سرّ شاهراه نود و چهارم /12: سوره‌مبارکه انشراح{8آیه-مکی}

رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس آن را قرائت نماید مزد کسی را دارد که مرا ملاقات کرده و مرا از غم شاد کرده و شفاعت او بر من است.

هر کس هر روز 40 مرتبه والذاریات و الم نشرح و طلاق و مزمل را قرائت کند ، جهت خیر وسعت نافع است.

جهت توانگری چهارشنبه آخر ماه صفر هر یک از سوره‌های الم نشرح و التین و نصر و توحید را هفت مرتبه قرائت کند، انشاءالله توانگر گردد.

جهت وسعت رزق و روزی 41 بار خواندن الم نشرح نافع است.

جهت دفع کردن دشمن بر 61 دانه‌ی گندم 61 بار الم نشرح را بخواند و بر مرغ خانگی دهد و بخورد، دشمن ذلیل و خوار گردد.

 

به جهت هر مطلب در سه روز اول سوره فاتحه را "هفت" بار بخواند و هشتصد بار ( به یک قول آمده هفتصد بار) صلوات بفرستد و "هشتاد" بار الم نشرح بخواند و بعد از آن "هزار و یک" بار سوره توحید را بعد از آن هفت بار (یا هفتاد بار) فاتحه بخواند و "صد" مرتبه صلوات بفرستد، سه روز نگذرد که مراد حاصل گردد.

سرّ شاهراه نود و پنجم / 28: سوره‌مبارکه تین{8آیه-مکی}

از حضرت امام صادق علیه السلام نقل شده هر کس والتین را در فرائض و نوافل قرائت و تلاوت کند، هر جایی از بهشت که آرزو کند به او دهند .

هر که این سوره را بخواند خدا دو خصلت به او بخشد؛ در دنیا حسن عاقبت و یقین و در آخرت به عدد هر که آن را خوانده، ثواب به او بخشد .

و به هر طعامی که خوانده شود در آن شفا باشد.

 پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس سوره‌ی تین را تلاوت نماید، به عدد کسی که این سوره را بخواند ثواب یک روز روزه برده است.

 

سرّ شاهراه نود و ششم /1: سوره‌ مبارکه علق{19آیه-مکی}

محمدبن حسان از ابی عبدالله نقل کرده هر کس در روز یا در شب آن را بخواند، اگر در آن روز یا در آن شب از دنیا برود، شهید مرده باشد و حضرت حق تعالی او را شهید مبعوث کند و چنان باشد که با رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین، در راه خدا شمشیر زده باشد.

هر کس سوره‌ی علق را بخواند در دریا از غرق شدن در امان می‌باشد.

سرّ شاهراه نود و هفتم / 25: سوره‌ مبارکه قدر{5آیه-مکی/مدنی}

هر کس آن را بخواند، چنان است که همه‌ی رمضان را روزه گرفته و شب قدر را احیاء داشته است . و هر کس ده مرتبه بخواند، خدا هزار گناهش را آمرزد .

و هر کس وقت دخول و خروج از خانه قرائت نماید، شیطان از او دور گردد .

و هر که آن را حفظ کند، گویا همه‌ی علوم را حفظ نموده است.

روایت است که خوب رفیقی است سوره‌ی قدر؛ به وسیله‌ی آن دین قضا می‌شود و رستگاری و ظفر ظاهر می‌گردد و عمر طولانی می‌شود و حال نیکو می‌گردد و کسی مداومت کند در تلاوتش خدای تعالی را ملاقات می‌فرماید در حالیکه صدیق شهید باشد.

در روایت است که بنده‌ای از قرائت سوره‌ی قدر فارغ نمی‌شود، مگر آنکه ملائکه تا هفت روز برای وی دعا و طلب آمرزش نمایند.

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که در یکی از نمازهای واجب خویش سوره‌ی قدر را قرائت نماید، منادی حق ندا در دهد: ای بنده‌ی خدا! خداوند گناهان قبل تو را بیامرزید، عمل از سر گیر.

هر مؤمنی در وضویش این سوره را بخواند، از گناهانش به در آید: همانند روزی که از مادر متولد گردید.

هر کس هنگام خواب یازده مرتبه سوره‌ی قدر را بخواند، حضرت حق تعالی یازده ملک بر او بگمارد، تا صبح او را از شیطان نگه دارند.

حضرت امام محمد باقرعلیه السلام فرمودند: هر که سوره‌ی قدر را بعد از نماز صبح 10 بار و هنگام زوال شمس 10 مرتبه (بین طلوعین و ظهور غروبین) و بعد از عصر ده مرتبه بخواند، هزار کاتب از (فرشتگان) را سی سال به رنج افکند.

همچنین فرمود: هر کس هفت بار بعد از طلوع فجر (آفتاب) بخواند، هفتاد صف از ملائکه بر او هفتاد صلوات فرستند و هفتاد بار بر او ترحم کنند.

امام نهم علیه السلام فرمود: هر که روزی 76 بار قدر را بخواند پیش از نماز صبح و هفت مرتبه بعد از نماز صبح و ده مرتبه بعد از زوال شمس و پیش از نوافل ده بار و بعد از نوافل ظهر 21 بار و بعد از نماز عصر ده مرتبه و بعد از عشا هفت مرتبه و وقت خواب یازده مرتبه، از جمله‌ی ثوابش آن باشد که حضرت حق تعالی هزار ملک آفریند که سی و شش هزار سال ثواب آن را برای او بنویسند.

حضرت امام رضاعلیه السلام فرمود: نیست بنده‌ای که قبر مؤمن فقیری را زیارت کند و سوره‌ی قدر را هفت مرتبه بخواند، مگر که خدا او و صاحب قبر را بیامرزد و خداوند ملکی فرستد که خدا را نزد قبر او عبادت کند و ثواب آنها برای آن مرده نوشته شود.

حضرت امام محمد باقرعلیه السلام فرمود: هر کس قبر برادر مؤمن را زیارت کند و سوره‌ی قدر را بخواند از ترس رستاخیز، ایمن گردد،

و این سوره گنج اهل فقر و فاقه است و نزد هر قائمه‌ای از قوام عرش صدهزار ملک طواف و این سوره را تعظیم می‌کنند و در بیت‌المعمور هر روز هزار ملک این سوره را طواف و تعظیم می‌کنند .

و هر که آن را بر ذخیره خود بخواند، حفظ شود .

و هر کس آن را شسته و بنوشد خدا نور چشم و یقین و قلب و حکمت نصیب او کند .

و هر مهمومی و صاحب مرضی و مسافری بخواند، به مطلب رسد.

و همچنین اگر بر زراعت خوانند، برکت یابد و اگر به روغن گل خوانند.

 و با شیرزن مخلوط سازند و در بینی بالا کشند، رفع بلغم کند.

 و هر که آینه‌ی آهن را جلا دهد و با زعفران آن را بر آن نویسد و لغوه‌دار در خانه‌ی تاریک مکرر به آن بنگرد، به اذن الله، خداوند به او شفا دهد.

اگر بر کوزه‌ی نو نوشته به آب باران بشوید و با کمی شکر بخورد، جگرش شفا یابد .

و هرکس انا انزلناه را بخواند و صدایش را به آن بلند کند، مانند کسی باشد که شمشیرش را در راه خدا، برهنه کرده باشد و هر کس آن را نهان بخواند، مانند کسی است که به خونش در راه خدا آغشته شده باشد و هر کس ده بار بخواند هزار گناه از سیئات و گناهانش بخشوده گردد.

به جهت وسعت رزق هر روزی "ده" مرتبه بعد از نماز صبح بخواند و قدرت حق را مشاهده نماید و از جمله مجرب است .

بعضی از علماء و اهل دعا گفته اند اگر کسی این سوره را از برای هر حاجتی و مطلبی "سیصد و شصت" بار بخواند آن حاجت بر آورده می شود و به همین عدد از برای دفع فقر و احتیاج و از برای غنی و ثروت و توانگری و اداء دین از مجربات است .

و از حضرت صادق علیه السلام حدیثی وارد است که "هرکه مداومت کند به این سوره روزی او از جایی رسد که گمان نداشته باشد" و بعضی گفته اند که عدد ختم آن سیصد و چهار است.

سرّ شاهراه نود و هشتم /100: سوره‌ مبارکه بینه{8آیه-مدنی}

پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: اگر مردم بدانند آنچه را در این سوره است از فضیلت و ثواب آن، اهل بیت و خانواده و اموال خود رها می‌کردند و این سوره را می‌آموختند.

 همچنین فرمودند: به خدا قسم از زمانی که خداوند آسمان و زمین را آفریده، فرشتگان این سوره را می‌خواندند و هیچ وقت قصوری در قرائت ایشان واقع نمی‌شد.

 و هیچ بنده‌ای این سوره را نخواند، مگر اینکه حضرت حق تعالی، فرشتگان را بفرستند تا او را در دین و دنیایش محافظت کنند و برای او طلب مغفرت و رحمت کنند و اگر در روز قرائت کند، به عدد هرچه روشنایی روز و تاریکی شب به او رسد، ثوابش دهند.

هر کس این سوره را بنویسد و بشوید و به زن باردار دهد، به سلامت وضع حمل کند.

 و اگر صاحب آب‌آوردگی چشم آن را بنویسد و بشوید و بیاشامد یا بر خود آویزد، شفا یابد. و اگر بر طعام مسموم خوانند، ضرر نزند .

و اگر قسمی خاک از کف چهار راهی برگیرند به آن بخوانند و در جماعت گمراه بپاشند، متفرق شوند .

و اگر بر ورم نویسند، برطرف گردد. انشاءالله.

سرّ شاهراه نود و نهم /93: سوره‌ مبارکه زلزال{8آیه-مدنی}

حضرت علی بن موسی‌الرضاعلیه السلام فرمودند: کسی که سوره‌ی زلزال را تلاوت می‌کند ثواب آن برابر با ربع قرآن است.

از امام صادق علیه السلام روایت شده است: از قرائت اذا زلزله خسته مشوید که هر کس آن را در نوافل بخواند، حق تعالی او را هرگز به بلای زلزله گرفتار نسازد و به زلزله و صاعقه و آفتی از آفات دنیا هلاک نگردد و چون بمیرد، به داخل شدن در بهشت مأمور شود و در وقت دخول حضرت حق تعالی به او خطاب می‌کند که بهشت خود را برای تو مباح گردانیدم. پس در آن ساکن شو و هر جا که خواهی و آرزو داری که هیچ ممنوع و بازداشتی از آن نیستی.

کسی که باد لغوه دارد به آن سوره بسیار بنگرد و اگر می‌تواند بخواند.

قرائت آن ثواب ربع قرآن است و هر که آن را به حروف مقطعه یعنی (اذا زل زل) بی‌نقطه در اول شب چهارشنبه بر کاغذ گرد و مدور نویسد و در خانه‌ی او یا در مکان مدنظر پنهان کند البته آواره شود.

 و جهت محبت تا کلمه‌ی (اشتاتاً)(آیه 6) بر بیست و یک فلفل یا پنبه دانه 21 بار سوره را بخواند و بگوید (احرقت قلب فلان بن فلان) را بر محبت فلانی و فلفل‌ها یا پنبه‌دانه‌ها را در آتش اندازد ولی باید انشاءالله خلاف شرع نباشد.

 

سرّ شاهراه صدم /14: سوره‌ مبارکه عادیات{11آیه-مکی/مدنی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی والعادیات را بخواند و به آن مداومت کند، حق تعالی او را روز قیامت با امیرالمؤمنین علیه‌السلام مبعوث کند و از رفیقان حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام و هم‌نشینان او در بهشت باشد و به عدد هر که در مشعرالحرام باشد، دو حسنه دریابد.

 و هر کس بخواند و تلاوت کند از درد و گرسنگی و تشنگی و حیرانی و قرض رها شود . و حامل آن ایمن گردد و اسباب وسعت رزق به جهت وی آماده شود

اگر به عدد اسم مبارک علی علیه السلام "110" مرتبه بخواند که این سوره در شان او نازل شده است روزی او برسد "من حیث لا یحتسب"(از هر نظر که حساب کنید) و از جائیکه گمان نداشته باشد.

سرّ شاهراه صد و یکم / 30: سوره‌ مبارکه قارعه{11آیه-مکی}

حضرت امام باقرعلیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی قارعه را تلاوت نماید، حق تعالی او را از فتنه دجال نگه دارد و در روز قیامت او را از چرک جهنم ایمن کند.

 ابی‌بن کعب از پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده هر کس این سوره را بخواند حق تعالی در روز قیامت میزان اعمال او را سنگین نماید.

به جهت برآمدن حاجات و کفایت مهمات در یک مجلس "یکصد و هشتاد" بار بخواند حاجت او روا شود.

و اگر کسی معیشت بر وی تنگ باشد بنویسد و با خود دارد روزی او وسیع گردد.

سرّ شاهراه صد و دوم / 16: سوره‌ مبارکه تکاثر{8آیه-مکی}

شعیب عمر قونی از امام صادق علیه السلام نقل کرده، هر کس سوره‌ی تکاثر را بخواند در نماز فریضه، حق تعالی ثواب صد شهید به او کرامت نماید و اگر در نافله بخواند، ثواب پنجاه شهید دارد و چهل صف از ملائکه در فریضه با او نماز گذارند.

همچنین از آن حضرت روایت شده که پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین خبر داد: هر که این سوره را در وقت خواب قرائت کند و بخوابد، از فتنه‌ی قبر محفوظ ماند .

و خواننده‌ی این سوره را بی حساب به بهشت ببرند.

در روایت صحیحه ثابت شده، هر کس دو رکعت نماز بگذارد و در رکعت اول فاتحه و آیه‌الکرسی و دو بار توحید و در رکعت دوم بعد از فاتحه ده بار سوره‌ی تکاثر را بخواند و آن را به فردی که از دنیا رفته هدیه کند و بعد گوید: ( اللهم صلی علی محمد و ال محمد ابعث ثوابها الی قبر فلان)، ثوابش در معراج نوشته و ثبت می‌گردد.

هر کس این سوره را به کسی که سر درد دارد بخواند دردش به اذن الله آرام و زایل گردد.

از برای هر مطلبی از حضرت صادق علیه السلام منقول است که "دویست و بیست و پنج" بار بخواند در جایی خلوت و با آرامش بخواند و بعد از آن "هزار" مرتبه "صلوات" بفرستد که انشاء الله بر آورده است.

سرّ شاهراه صد و سوم / 13:سوره مبراکه عصر{3آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی والعصر را در نافله قرائت کند حق تعالی او را در روز قیامت با چهره‌ی تابناک و لبی خندان و دیده‌ای روشن از گور برانگیزد تا بر همین حال وارد بهشت گردد.

هر کس سوره‌ی والعصر را بخواند، خاتمه‌ی او بصیر خواهد بود و در قیامت با اهل حق محشور گردد .

و اگر آن را بر محزون خوانند از حزن درآید .

و اگر بر تب‌دار خوانند شفا یابد.

هر کس شب جمعه بعد از نماز عشا سوره‌ی والعصر را بنویسد و با خود همراه کند و نزد حاکم ظالم رود از شّر او در امان باشد.

هر کس سوره‌ی والعصر را تلاوت کند، پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: حق تعالی او را بیامرزد و از جمله کسانی باشد که به حق و صبر وصیت کرده باشد.

 

سرّ شاهراه صد و چهارم / 32: سوره‌ مبارکه همزه{9آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس این سوره را در فرائض قرائت کند، فقر از او زائل گردد و روزی او فراخ گردد و از مردن ایمن باشد.

پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس این سوره را بخواند، به عدد مستهزئین پیغمبر ده حسنه یابد .

و اگر بر چشم دردناک خوانده شود، شفا می‌یابد.

سرّ شاهراه صد و پنجم /19: سوره‌ مبارکه فیل{5آیه-مکی}

امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس در فرائض آن را بخواند، فرشتگان و حیوانات و جمادات از زمین صاف و کوه‌ها و سنگ کلوخ و غیر آن که در عالم باشند، برای او گواهی دهند که او از نمازگزاران است و روز قیامت منادی از جانب خداوند (رب‌العزه) به شهود ندا کند، شما بر بنده‌ام راست گفتید، من شهادت شما را برای او قبول کردم. بنده‌ی مرا به بهشت درآورید و او را محاسبه نکنید که او از آن کسانی است که او و عملش را دوست دارم.

هر کس شب سه شنبه یا چهارشنبه به عدد حروف آن 98 مرتبه سوره‌ی فیل را تلاوت نماید و رو به جانب ظالم دمد، خصم (دشمن) هلاک گردد.

هر کس آن را بخواند از قذف و مسخ عافیت یابد .

و هرکه در جنگ بخواند قوی دل و شجاع شود و هرگاه بر لشکر طاغی خوانند، فرار کنند و اگر بر نیزه بنویسند بر هرچه آید بشکند.

و هر که عدد آن را با عدد اسم ظالم در وفق مثلث ثبت کند در راه او یا در جایی که می‌نشیند دفن کند، البته آواره گردد.

ختم سوره‌ی فیل جهت تسخیر شیاطین 12 روز روزی 12 بار و جهت زوال دشمن بر دوازده پاره کلوخ (سنگ) بر هر یک دوازده مرتبه بخواند و در خانه‌ی او یا در آب اندازد.

در بعضی از کتب مسطور است که هرکه در شب سه شنبه یا چهار شنبه این سوره را بخواند بعدد هر حرفی که در خود این سوره است و هر دفعه رو به جانب دشمن کند و بد مد دشمن هلاک شود و این سوره بیست و سه کلمه و نود و هشت حرف است.

سرّ شاهراه صد و ششم /29: سوره‌ مبارکه قریش{4آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: بین دو سوره را جمع مکن در یک رکعت مگر ضحی و الم نشرح، و الم تر کیف  و لایاف، هر یک از این دو در حکم یک سوره‌اند. پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: خدای تعالی قریش را بر قبائل دیگر به هفت چیز تفضیل داده است، یکی آن که مرا از ایشان گردانید. دوم نبوت را در میان ایشان وضع کرد و سوم ایشان را نگهبانان کعبه ساخت. چهارم نصرت و سقایت حاجیان را به ایشان واگذارد. پنجم آنان را بر اصحاب فیل ظفر داد. ششم سوره‌ای به ایشان داد. هفتم دیگران را در آن شریک نکرد.

هر که سوره‌ی قریش را بخواند، حق تعالی او را در قیامت بر مرکبی از مراکب بهشتی سوار کند و به بهشتش برساند.

 پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس آن را بخواند به عدد هر که طواف کعبه نموده و در کعبه معتکف شده ده حسنه به او بخشند و هر که آن را بسیار بخواند، روز رستاخیز سواره داخل بهشت شود .

و اگر بر طعامی خوانند ضرر نرساند .

و اگر گرسنه قبل از آفتاب بخواند به آسانی طعامی به او رسد.

سرّ شاهراه صد و هفتم / 17:سوره‌ مبارکه ماعون{7آیه-مکی}

امام باقرعلیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی ماعون را در فرائض و نوافل بخواند حق تعالی نماز و روزه او را قبول فرماید و آنچه در دنیا از او صادر شده حساب ننماید.

جهت فتوحات عظیمه، از شب دوشنبه تا یازده شب هر شب پانزده مرتبه آن را بخواند و در هر مرتبه بعد از اتمام سوره بخواند: (یا ایهاالذین آمنوا ارکعوا و اسجدوا و اعبدوالربکم و افعلوا الخیر لعلکم تفلحون) و پانزده بار صلوات فرستد. بعد از ختم همه، سجده کند و حاجت خود را بخواهد.

اگر کسی بخواهد فقر و درویشی از خانواده او برداشته شود "چهل و یک" بار (و به یک قول 48 بار) این سوره را بخواند فرزندان او محتاج نگردند و خواننده‌ی آن در حفظ حمایت خداوندی باشد تاروز دیگر.

سرّ شاهراه صد و هشتم /15: سوره‌ مبارکه کوثر{3آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس این سوره را در فرائض و نوافل قرائت کند، حق تعالی او را از حوض کوثر آب دهد و در زیر درخت طوبی حضرت پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین او را حدیث گوید.

ابی بن کعب از پیغمبر خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، سوره‌ی کوثر را هر که بخواند از نهرهای بهشتی سیراب گردد و به عدد قربانی‌هایی که در اضحی شده اجر و ثواب دریابد.

اگر چهارپایی قولنج شده و افتاده سه بار در گوش راست و سه بار در گوش چپش بخوانند و بعد پای خود را بر پهلویش زنند، به اذن الله برخیزد.

هر کس دو رکعت نماز حاجت قربه الی الله روز چهارشنبه بخواند، سپس 4 مرتبه سوره‌ی کوثر را قرائت کند به اموال و ثروتی فراوان انشاءالله برخورد.

 

سرّ شاهراه صد و نهم /18: سوره‌ مبارکه کافرون{6آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: سوره الکافرون ، ربع قرآن است و چون خود از قرائت آن فارغ می‌شد، می‌گفت اعبد الله وحده، و حسین بن ابی العلاء، از آن حضرت روایت کرده، هر که آن سوره را به همراه سوره‌ی توحید در فرائض قرائت کند، حق تعالی او و پدر و مادر و تمام اولاد او را بیامرزد و  اگر (در لوح محفوظ) شقی باشد، اسم او را از دیوان اشقیا محو کند و در دیوان سعداء بنویسد و تا زنده باشد سعید است و شهید بمیرد و شهید مبعوث گردد.

پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کودکان را بیاموزید و تشویق کنید که در وقت خواب این سوره را بخوانند تا چیزی ایشان را اذیت و آزار نرساند.

اشجع نوفلی گوید: پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس سوره‌ی کافرون را بخواند ربع قرآن را خوانده و وسوسه‌ی شیطان از او دور شود و از شرک بری گردد و از فزع اکبر ایمن شود .

و هر که وقت طلوع آفتاب ده بار بخواند و بعد دعا کند، مستجاب شود.

از جبیربن مطعم روایت است که حضرت رسول صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: اگر خواهی سفر روی و از همه چیز در پناه خدا ایمن باشی و هیبت و زاد و توشه‌ی تو از همراهان بیشتر باشد و در کثرت مال از همه جلوتر باشی، سوره‌ی حج و نصر و توحید و معذوتین را بخوان و در هر یک بسم‌الله بگو. من چنان کردم و به همه‌ی آنها رسیدم.

 

در کتاب عده الداعی از حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین مرویست(روایت شده) که هرکس بامداد بعد از نماز صبح روز جمعه قبل از طلوع آفتاب ده بار این سوره را بخواند و "صد" بار صلوات فرستد به این طریق "اللهم صل علی النبی الامی محمد و اله و سلم" هر مرادی که داشته باشد بی شک بر آورده خواهد شد. راوی گوید من آن را تجربه کردم.

سرّ شاهراه صد و دهم / 114:سوره‌ مبارکه نصر{3آیه-مدنی}

حضرت امام صادق علیه السلام هر کس سوره‌ی نصر را در نافله یا فریضه بخواند، حق تعالی او را بر جمعی از دشمنان نصرت دهد و چون مبعوث گردد، حق تعالی کتابی از جوف قبر او بیرون آورد و به او دهد و در آن نوشته باشد که او از گوی جهنم و آتش آن در امان است و حق تعالی آن نامه را ناطق گرداند تا آنچه در اوست بر او بخواند تا به بهشت رسد. همچنین روز قیامت بر هیچ چیز نگذرد مگر او را بشارت دهند به بهشت و انواع نعمت‌ها و اصناف مکرمت تا هنگامی که به جنت عدن درآید و در سرای خلد قرار گیرد.

از ابی بن کعب روایت شده، هر کس آن را بخواند، گویا با پیغمبر در فتح مکه حاضر بوده است.

و هر که در فریضه و نافله بخواند، خدا او را بر اعداء نصرت دهد.

 

سرّ شاهراه صد و یازدهم /6: سوره‌ مبارکه تبّت (مسد){5آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: چون تبت را قرائت کنید، بر ابی لهب لعن کنید زیرا او از تکذیب‌کنندگان پیغمبر بوده و منکر بود آنچه را که آن حضرت از جانب حق تعالی آورده بود.

 ابی ابن کعب از رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده که ایشان فرمود: امیدوارم خواننده‌ی آن با ابی لهب یک جا جمع نشود.

 هرگاه آن را بر اوجاع و امراض بخوانند، برطرف گردد. انشاءالله به اذن الله

سرّ شاهراه صد و دوازدهم / 22:سوره‌ مبارکه اخلاص (توحید){4آیه-مکی}

سوره‌ی اخلاص، اساس آسمان‌ها و زمین است و یکی از پنج سوره‌ای است که باید در نماز خوانده شود.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: برای هر چیزی نوری است و نور قرآن قل هو الله است.

فرمود: هر کس توحید را بخواند، خداوند به آیه‌ی اول هزار نظر به او نماید و به آیه‌ی دوم از او هزار معالجات کند و به آیه‌ی سوم هزار خواهش او را عطا کند و به آیه‌ی چهارم هزار حاجت او را برآورد و هر حاجتی از دنیا و آخرت بهتر باشد.

به فرموده‌ی امام صادق علیه السلام نود هزار ملک به همراه جبرئیل علیه السلام، بر تشییع جنازه سهد بن معاذ آمدند. به جهت اینکه او توحید را در حال ایستادن و نشستن و سواره و پیاده می‌خواند .

و هر کس در پی هر نماز بخواند، خداوند خیر دنیا و آخرت را به او می‌دهد و او و پدر و مادر و فرزند او را بیامرزد.

امام محمد باقرعلیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی توحید را یک بار بخواند به او برکت داده شود و هر کس دوبار بخواند بر او و اهلش برکت داده شود و هرکس سه بار بخواند بر او و همسایگانش برکت آید و هر که دوازده بار بخواند، خداوند برای او دوازده قصر در بهشت به پا کند و حفظه (نگهبانان) گویند، با ما بیایید به قصرهای برادرمان تا به آنها بنگریم.

 هر کس صد بار بخواند برای او گناهان بیست و پنج سال گذشته‌اش آمرزیده شود جز خون‌ها و اموال غصب.

و هر کس آن را چهارصد بار بخواند برای او اجر چهارصد شهید باشد که همه‌ی آنها اسبشان را پی کرده و خونش را ریخته باشد .

و هر کس هزار مرتبه بخواند در یک روز و یک شب، نمیرد تا جای خود را در بهشت ببیند یا به او بنمایند.

 رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: توحید یک ثلث قرآن است و امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس آن را بخواند یک بار، گویا ثلث تورات و ثلث انجیل و ثلث زبور را خوانده .

و هر کس وقت خواب صد مرتبه بخواند، گناهان پنجاه سالش آمرزیده شود .

و هر کس وقت خواب ده بار بخواند، خانه‌اش و خانه‌های دورش حفظ شود .

و کسی که بر او سه روز بگذرد و در آن توحید نخواند، راستی واگذار به خود شده و رشته‌ی ایمان از گردنش کنده شده و اگر در این سه روز بمیرد به خدای عظیم کافر است.

همچنین فرمود: کسی که مرض یا سختی به او رسد در مرض یا آن سختی توحید نخواند در آن مرض یا آن سختی بمیرد از اهل آتش باشد.

در برابر ظالم خود را به توحید حفظ کن و آن را از راست و چپ و پیش رو و پشت سر و بالای سر و پایین پای خود بخوان و هرگاه بر سلطان جائری داخل شدی، آن را در وقتی که به او نظر افکنی سه بار بخوان و هر یک انگشت چپ را بر هم گذار تا از نزد او بیرون شوی. حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: حق تعالی سوره‌ی توحید را آفرید تا چهار هزار سال به هر آسمان که این سوره می‌رسید، ملائکه خضوع و خشوع تمام و منتهای احترام را نسبت به آن سوره‌ی کریمه به جای می‌آوردند و آن را نسبت‌الرب می‌گفتند تبارک و تعالی 

سیدبن طاووس نقل کرده هر کس در روز جمعه از ماه رجب صدبار توحید را بخواند، برایش در قیامت نوری باشد که به آن تا بهشت شتابد.

رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس هزار بار توحید را بخواند، روز قیامت با عمل هزار پیغمبر و هزار فرشته آید و کسی به سوی خدا از او نزدیکتر نباشد، مگر کسی که بر آن افزاید و البته آن در ماه رجب مضاعف می‌شود.

همچنین فرمود: «هر کس صدبار توحید را بخواند بر او و بر فرزندان و اهلش و همسایگانش برکت داده شود.

 و هر کس در رجب این سوره و سوره‌ی قدر را بخواند، خداوند برایش دوازده قصر در بهشت بنا کند و ثواب زیاد و مزد بزرگی به او بدهد.

جهت باطل نمودن سحر، توحید را بر بازوی راست و جحد را بر بازوی چپ و فلق را بر ران راست و ناس بر ران چپ بندد و نیز هفت بار این را بر آب بدمد و بخورد (سلوسا جاسوسا ماسوسا).

انس روایت کرده، روزی با رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین در تبوک بودیم آن روز آفتاب درآمد و با نور و شعاعی که مانندش را ندیده بودیم، گفتم: یا رسول الله، این چه نوری است بر آفتاب غلبه کرده؟ آن حضرت متفکر شد و حضرت جبرئیل علیه السلام آمد و گفت: یا رسول‌الله، معاویه لیثی در مدینه وفات کرده و حق تعالی هفتاد هزار فرشته فرستاد که بر او نماز کنند. پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین از جبرئیل پرسید، وی  این مرتبه را از کجا یافته بود؟ گفت: به خواندن سوره‌ی توحید. زیرا آن را نشسته و ایستاده و درآمد و شد می‌خواند، رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین گفت: ای جبرئیل آرزو دارم بر او نماز کنم. پس به طی الارض به مدینه آمدند و با فرشتگان بر وی نماز کردند.

 از جمله ختوم مجربه و مفید است و سرآمد همه ختم‌ها است و از برای هر حاجت و مهمی مناسب است، این است که غسل کند و لباس پاکیزه بپوشد و در مکان خلوت و یا کسی نگاه نکند و انگشتر عقیق سرخ یا فیروز در دست نماید و دو رکعت نماز حاجت بگذارد و بعد از حمد هر سوره که خواهد بخواند بعد از نماز "هفت بار" سوره "حمد" را بخواند و "صد" بار "صلوات" بفرستد و "هفتاد و نه" بار سوره "الم نشرح" بخواند بعد از آن "هزار و یک" مرتبه سوره "قل هو الله احد" بخواند و "صد صلوات" بفرستد و سوره حمد را "هفت" مرتبه بخواند و سر را به سجده بگذارد و مطلب خود را از خداوند بخواهد که به اجابت مقرونست .

و بعضی گفته‌اند زمان خواندن بوی خوش بخود کند و ابتدا از روز "پنجشنبه" نماید و جمعه هم خوبست و پنجشنبه را روزه بدارد ادب و اولی (بهتر) است و در بعضی کتب وارد است این عمل را در وقتیکه قمر زاید النور باشد به جا بیاورد بهتر است و هیچ شکی در سرعت اجابت این دعوت نیست. و همچنین به جهت هر حاجت از مقاتل مرویست که مدت "هفت" روز بعد از "نماز صبح" هر روز "یکصد" بار سوره توحید را بخواند بدون تکلم خضوع و خشوع هنوز هفته تمام نشده باشد که حاجتش بر آورده شود همچنین به تجربه رسیده است که مدت "هجده روز"، هر روزی "سه" مرتبه بخواند به این نحو که "الله الصمد" را "هزار" مرتبه تکرار نماید و هر روز بعد از اتمام عمل یکبار آیه نور و آخر سوره "انا فتحنا" که اول آن "محمداً رسول الله صلوات الله علیه و آله اجمعین اشداء علی الکفار" است تا آخر سوره بخواند و در مکان خلوت رو بقبله باشد مراد حاصل گردد. انشاء الله.

ایضاً مرویست که در مدت "چهل و یک روز" هر روزی "چهل و یک مرتبه" بخواند و بعد از آن دعای یا مفتح فتح را تا آخر که در کیفیت ختم حمد مذکور شد بخواند حاجات دنیویه و اخرویه او برآورده شود. انشاء الله تعالی.

سرّ شاهراه صد و سیزدهم / 20:سوره‌ مبارکه فلق (معوذتین){5آیه-مکی}

حضرت امام محمدباقرعلیه السلام فرمود: هر که در نماز وتر معوذتین و توحید را بخواند به او گویند: ای بنده‌ی خدا بشارت باد تو را که حق تعالی نماز وتر تو را قبول کرد. «عقب» گوید: رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین به من گفت: آیا تو را دو سوره بیاموزم که از افضل سوره‌های قرآنند؟ گفتم: بلی. حضرت معوذتین را به من یاد داد و فرمود: پناه برندگان پناه نبرده‌اند به مثل این دو سوره و بعد آن را در نماز قرائت نمود و مرا گفت: آن را در برخاستن و خوابیدن بخوان.

ختم شش سوره جهت مال دنیا؛ بعد از نماز عشا هر یک از این سوره‌ها والشمس و اللیل و جحد و توحید و معوذتین (فلق و ناس) را هفت بار بخواند و بعد هفت بار بگوید الهم اجعل لی فرجاً و مخرجاً ، انشاءالله به مراد رسد.

سرّ شاهراه صد و چهاردهم /21: سوره‌ مبارکه ناس{6آیه-مکی}

امام جعفرصادق علیه السلام فرمودند: رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین را بیماری و دردی سخت عارض شد جبرائیل علیه السلام و میکائیل علیه السلام نزد وی به عیادت آمدند. بر بالین وی جبرائیل علیه السلام نشست و میکائیل علیه السلام پایین وی. پس جبرائیل علیه السلام او را به قرائت قل اعوذ برب الفلق توصیه نمودند و آن حضرت از آن مرض و درد رها شدند و جبرائیل علیه السلام به فرمایش صادق علیه السلام گفت بسم‌الله ارتیک والله یشفیک من کل داء یوذیک خذها فلتهینک.

جهت چاره‌ی دشمن و جهت هلاکت او ، بر هفتاد ریگ و به هر یک معوذتین را بخواند آن را در کوزه نهد و در آتش گرم دفن کند، چون گرمی آتش به ریگ‌ها رسد دشمن به امر حق مقهور گردد.

 جهت وسواس سوره‌ی ناس را بر ظرفی چهاردهم ماه بنویسد و بشوید و از آن بخورد و وضو بگیرد و برطرف شود به اذن الله، انشاءالله.

 اگر سوره‌ی حمد و سوره‌ی فلق و ناس (معوذتین) را با تربت مقدسه بنویسند و زن و مرد بخورند زن به پسر آبستن شود.

 حضرت امام رضاعلیه السلام فرمود: شخصی را دیدند که صرعش گرفته بود، ظرفی آب را طلبید و سوره‌های حمد و اخلاص و معوذتین (فلق و ناس) را بر آن خواند و بر مسیر ورودی او پاشیدند، به هوش آمد. مصروع این سوره‌ها را بنویسد و با خود همراه کند.

 کسی که سوره‌ی فلق را بخواند، برای او شفا است از سحر و رحمت است به ثبات بر عافیت و کسی که سوره‌ی ناس را بخواند پس برای او شفا است از کید شیطان و رحمت است بر ثبات و بر الهام آنچه خداوند بر دل او افکند.

 

دعاهای قنوت

در مجلس نوزدهم بحار الانوار، شیخ صدوق علیه الرحمه روایت کرده از عالم آل محمد جعفر بن محمد صادق علیه السلام که فرمود:" فرمود حضرت امیر المومنین علیه السلام که تعلیم فرمود به من حبیب من حضرت خاتم الانبیاء چیزی را که محتاج نشدم هرگز به دوای اطباء عرض کردند چه چیز است یا امیرالمومنین؟ فرمودند: سی و هفت آیه از قرآن مجید که مشتمل است بر کلمه تهلیل، در بیست و چهار سوره. ابتدا از سوره بقره تا سوره مزمل .

نخواند آن را مکروبی مگر آن که برطرف کند خدا کرب او را. و نه مدیونی مگر آن که خدا ادا کند دین او را. و نه غریبی مگر آن که برگرداند خدا او را به شهر خودش. و نه حاجتمندی مگر آن که برآورد خدا حاجت او را. و نه ترسانی مگر آن که ایمن گرداند خدا او را از ترس. و هر کس بخواند آن را در هر روزی وقتی که صبح کند بیرون شود از دل او شقاق و نفاق. و دفع کند خدا از او هفتاد نوع از انواع بلیات را که آسان تر آن ها جذام و جنون و برص است. و زنده کند خدا او را سیراب و بمیراند او را سیراب. و هر مسافری بخواند آن را نبیند در سفر خود مگر خیر و خوشی. و هر کس بخواند و بخوابد موکل فرماید خدا بر او هفتاد ملک که محافظت نمایند او را از شر شیطان و لشکر او تا صبح و بوده باشد در روز از محفوظین و مرزوقین تا داخل شب شود. و هر کس بنویسد آن را و بشوید با آب باران و بنوشد نرسد به بدن او بدی و نه مرضی و نه چیزی از چشم جن. و همیشه محفوظ بوده باشد از چشم زخم و هر آفتی. و دفع شود از او هر بلائی در دنیا و روزی او گشاده گردد. در نهایت وسعت و ایمن باشد از هر شیطانی سرکش و از هر قومی عنید. و نرود از دنیا تا بنماید خداوند به او در خواب مجلس و محل او را در بهشت".

مولف گوید تا اینجا ترجمه عبارت بحار بود و چون در بحار در اجمال سی و هفت آیه نوشته بود و در تفصیل سی و شش شمرده لذا مرحوم مغفور جنت مکان شریعتمدار ملاذ الاسلام، آقا سید حسن بن احمد الحسینی النجفی الکاشانی، اعلی الله مقامه کریمه، از تفحص عوض از آن یک آیه، چهار آیه دیگر پیدا کرده‌اند در چهار سوره اول در سوره نمل، دوم در سوره زمر، سوم در سوره محمد صلوات الله علیه و آله اجمعین و یک آیه از سوره غافر که سوره مومن است و چون یک آیه مقصود شده مردد بین سُوَر اربعه بود لذا جناب آقای معظم مرحوم تماماً را نوشته و فرمودند صواب آن است که بفرماید در بحار چهل آیه از بیست و هفت آیه سوره پس آنچه در بحار است سی و هفت آیه در بیست و چهار سوره شاید مستند به سهو، صدوق علیه الرحمه یا مرحوم مجلسی رحمه الله یا ناسخ و کاتب باشد به هر حال نقصان آیات مضر است و زیاده، زیادتی خیر است و لهذا، ابی نصر حسن فضل فرزند طبرسی رحمه الله در کتاب مکارم الاخلاق و مرحوم مجلسی رحمه الله در زادالمعاد در دعای روز عرفه بر آیات بحار بعضی آیه ها افزوده‌اند. این است آیات مبارکات:

1-سوره مبارکه بقره آیه 163: " والهکم اله واحد لا اله الا هو الرحمن الرحیم".و معبود شما معبودی یگانه است که هیچ معبودی شایسته پرستش جز او نیست، رحمت گستر و مهربان است.

2-سوره مبارکه بقره آیه 255: "الله لا اله الا هو الحی القیوم لا تاخذه سنه و لا نوم له ما فی السماوات و ما فی الارض من ذا الذی یشفع عنده الا باذنه یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم و لا یحیطون بشیء من علمه الا بما شاء وسع کرسیه السماوات و الارض و لا یووده حفظهما و هو العلی العظیم".تنها خدا- که هیچ معبودی جز او شایسته پرستش نیست-زنده و برپادارنده هستی است، نه خوابی سبک او را فرا می گیرد و نه خوابی سنگین که از اداره امور جهان بازماند. آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و اسباب و علل همه از او فرمان می گیرند. کیست آن که جز به اذن او نزد وی شفاعت کند؟ و انجام کاری را سبب شود آنچه را که پیش روی شفاعتگران است و از آن آگاهند و آنچه را که در پی دارند و از آنان نهان است، همه را می داند و آنها به چیزی از دانش او جز آنچه برایشان خواسته است احاطه ندارند. قلمرو فرمانروایی اش آسمانها و زمین را فرا گرفته است و نگهداری آن دو بر او دشوار نیست و اوست بلند مرتبه و بزرگ.

3-سوره مبارکه آل عمران آیات 1و 2: "الم. الله لا اله الا هو الحی القیوم".الف. لام.میم. تنها خدا که هیچ معبودی جز او شایسته پرستش نیست، زنده و برپادارنده هستی است.

4-سوره مبارکه آل عمران آیات 5و 6: "ان الله لا یخفی علیه شیء فی الارض و لا فی السماء. هو الذی یصورکم فی الارحام کیف یشاء لا اله الا هو العزیز الحکیم".او به کسانی که در خور کیفرند آگاه است، که هیچ چیزی نه در زمین و نه در آسمان بر خدا پوشیده نیست. نه تنها به حا ل و کارتان داناست که بی رخصت او راهی نمی پویید چرا که اوست آن که شما را در رحم ها هر گونه بخواهد صورتگری می کند. معبودی شایسته پرستش جز او که مغلوب نمی شود و کارهایش همه از روی حکمت است وجود ندارد.

5-سوره مبارکه آل عمران آیه 18: "شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکه و اولوا العلم قآئما بالقسط".خداوند که در کارهایش عدالت را بر پا داشته گواهی داده است که معبودی شایسته پرستش جز او نیست و فرشتگان و عالمان نیز بر آن گواهی داده اند.

6-سوره مبارکه آل عمران آیات 18و19: "لا اله الا هو العزیز الحکیم. ان الدین عند الله الاسلام و ما اختلف الذین اوتوا الکتاب الا من بعد ما جاءهم العلم بغیا بینهم و من یکفر بآیات الله فان الله سریع الحساب".آری، معبودی شایسته پرستش جز او که شکست ناپذیر و حکیم است، نیست. دین نزد خدا تسلیم شدن در برابر او و پذیرفتن احکام و حقایقی است که او فرو فرستاده است، و یهودیان و مسیحیان که کتاب آسمانی به آنان داده شده است در دین اختلاف نکردند و مذاهب و ادیان گوناگون پدید نیاوردند مگر پس از آن که دانش بدیشان رسیده بود و اختلافشان به سبب برتری جویی و ستمی بود که میانشان وجود داشت. آنان به آیات خدا که بر پیامبران فرو فرستاده شده بود کافر شدند، و هر کس به آیات خدا کافر شود، به سزایش خواهد رسید، چرا که خداوند اعمال بندگان را به سرعت و همان گاه که انجام می شود حسابرسی می کند.

7-سوره مبارکه آل عمران آیه 62: "ان هذا لهو القصص الحق و ما من اله الا الله و ان الله لهو العزیز الحکیم".آری، داستان واقعی عیسی همین است که ما از آن یاد کردیم نه آنچه مسیحیان پنداشته اند و هیچ معبودی شایسته پرستش جز خدا نیست و به راستی خداست آن مقتدری که در اراده خود مغلوب نمی گردد و دانایی است که کارهایش همه از روی حکمت است.

8-سوره مبارکه نساء آیات 86و87: "و اذا حییتم بتحیه فحیوا باحسن منها او ردوها ان الله کان علی کل شیء حسیبا. الله لا اله الا هو لیجمعنکم الی یوم القیامه لا ریب فیه و من اصدق من الله حدیثا". و چون به شما سلام شود، با سلامی نیکوتر سلام را پاسخ دهید، یا مانند همان را باز گردانید که خداوند حسابگر هر چیزی است. به فرمانهای الهی پای بند باشید، زیرا قطعاً خداوند که معبودی شایسته پرستش جز او نیست، شما را در روز قیامت که هیچ تردیدی در آن وجود ندارد گرد می آورد تا به شما در برابر اعمالتان سزا دهد و چه کسی از خدا راستگوتر است؟

9-سوره مبارکه مائده آیه 73: "لقد کفر الذین قالوا ان الله ثالث ثلاثه و ما من اله الا اله واحد و ان لم ینتهوا عما یقولون لیمسن الذین کفروا منهم عذاب الیم". کسانی هم که گفتند: خدا یکی از سه اقنوم(پدر،پسر و روح القدوس) است قطعاً کافر شده اند. جز خدای یگانه خدایی نیست. اگر از آنچه می گویند باز نایستند، به کسانی از آنان که کافر شده اند عذابی دردناک خواهد رسید.

10-سوره مبارکه انعام آیه102: "ذلکم الله ربکم لا اله الا هو خالق کل شیء فاعبدوه و هو علی کل شیء وکیل". آن خداوند دانا تدبیر کننده امور شماست. معبودی شایسته پرستش جز او نیست، زیرا او آفریننده هر چیزی است، پس او را بپرستید که او بر پا دارنده و عهده دار هر امری است.

11-سوره مبارکه انعام آیه106: "اتبع ما اوحی الیک من ربک لا اله الا هو و اعرض عن المشرکین". آنچه را که از جانب پروردگارت به تو وحی شده است پیروی کن که معبودی شایسته پرستش جز او نیست، و از مشرکان روی بگردان.

12-سوره مبارکه اعراف آیه 158: "قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعاً الذی له ملک السماوات و الارض لا اله الا هو یحیی و یمیت فآمنوا بالله و رسوله النبی الامی الذی یومن بالله و کلماته و اتبعوه لعلکم تهتدون". بگو: ای مردم، من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم، خدایی که فرمانروایی آسمانها و زمین از آن اوست. معبودی شایسته پرستش جز او نیست. زنده می کند و می میراند. پس به خدا و رسول او-آن پیامبر درس ناخوانده که خود به خدا و سخنان او ایمان دارد-ایمان بیاورید و از او پیروی کنید، باشد که به نیکبختی سرای آخرت راه یابید.

13-سوره مبارکه توبه آیه 31: "اتخذوا احبارهم و رهبانهم ارباباً من دون الله و المسیح ابن مریم و ما امروا الا لیعبدوا الهاً واحداً لا اله الا هو سبحانه عما یشرکون". هودیان و مسیحیان از آن روی که بی هیچ قید و شرطی از عالمان و راهبان خود اطاعت کردند، آنها را به منزله پروردگار و معبود خویش شمردند و برای خدا ربوبیتی قائل نشدند. علاوه بر این، نصارا مسیح پسر مریم را نیز پروردگار خود گرفتند در حالی که آنان مامور نبودند مگر این که یک خدا را که جز او معبودی در خور پرستش نیست عبادت کنند. او منزه است از این که به او شرک ورزیده شود.

14-سوره مبارکه توبه آیه 129: "فان تولوا فقل حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم". پس اگر روی برتافتند و رسالت تو را نپذیرفتند بگو: خدا مرا بس است، زیرا معبودی شایسته پرستش جز او نیست، فقط بر او توکل کرده ام و اوست خداوندگار آن عرش بزرگ.

15-سوره مبارکه یونس آیه 90: "حتی اذا ادرکه الغرق قال آمنت انه لا اله الا الذی آمنت به بنو اسرائیل و انا من المسلمین". و وارد شکاف دریا شدند. تا آن گاه که فرعون را غرق شدن در رسید، گفت، ایمان آوردم که معبودی شایسته پرستش جز آن کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آورده اند، نیست و من از کسانی هستم که تسلیم او شده اند.

16- سوره مبارکه هود علیه السلام آیه 14: "فان لم یستجیبوا لکم فاعلموا انزل انما بعلم الله و ان لا اله الا هو فهل انتم مسلمون". پس اگر دعوت شدگان به شما پاسخ ندادند و نتوانستند شما را برای آوردن همانند قرآن توانا سازند، بدانید که قرآن تنها به علم خدا نازل شده است و معبودی شایسته پرستش جز او نیست، چرا که اگر می بود، شما را در آوردن مثل این قرآن یاری می کرد. اینکه آیا با وجود این دلیل روشن به فرمان خدا گردن می نهید؟

17-سوره مبارکه رعد آیه 30: "و هم یکفرون بالرحمن قل هو ربی لا اله الا هو علیه توکلت و الیه متاب". ولی آنان خدای رحمان را انکار می کنند. بگو: او پروردگار من است. معبودی شایسته پرستش جز او نیست، فقط بر او توکل کرده ام و برای نیازهای خود به او رجوع می کنم.

18-سوره مبارکه نحل آیه 2: "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده ان انذروا انه لا اله الا انا فاتقون". فرشتگان را با روح- که از عالم امر است- بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو می فرستد، با این پیام که به مردم هشدار دهید که جز من معبودی شایسته پرستش نیست، پس از من پروا کنید و راه اطاعت را در پیش بگیرید.

19-سوره مبارکه طه آیات 7و8: "و ان تجهر بالقول فانه یعلم السر و اخفی. الله لا اله الا هو له الاسماء الحسنی". و اگر سخن را آشکارا بگویی، از آن آگاه است، زیرا او نهان تو را و نهان تر از نهانت را که حتی خود نیز از آن بی خبری می داند. خداست که معبود شایسته پرستش جز او نیست، زیرا نیکوترین نام ها همه از آن اوست.

20-سوره مبارکه طه آیات 12و13و14و15: "انک بالوالد المقدس طوی. و انا اخترتک فاستمع لما یوحی. اننی انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلاه لذکری. ان الساعه ءاتیه اکاد اخفیها لتجزی کل نفس بما تسعی". که تو اینک در وادی مقدس«طوی» هستی. و من اینک تو را به رسالت برگزیدم، پس به آنچه به تو وحی می شود گوش بسپار. همانا منم خداوند که معبودی جز من شایسته پرستش نیست، پس مرا عبادت کن و برای آن که به یاد من باشی نماز را برپا دار. رستاخیز حتماً آمدنی است. نزدیک است آن را چنان نهان کنم که هیچ خبری از آن ندهم. آری، رستاخیز برپا خواهد شد، تا هر کسی در برابر هر کار نیک و بدی که برای آن تلاش می کند سزا داده شود.

21-سوره مبارکه طه آیه 98: "انما الهکم الله الذی لا اله الا هو وسع کل شیء علما". ای سامری و ای فرزندان اسرائیل، معبود شما تنها خداست که جز او معبودی شایسته پرستش نیست، و دانش او هر چیزی را فرا گرفته است.

22-سوره مبارکه انبیاء آیه 25: "و ما ارسلنا من قبلک من رسول الا نوحی الیه انه لا اله الا انا فاعبدون". و ما پیش از تو هیچ پیامبری را به رسالت نفرستادیم مگر این که به او وحی می کردیم که :معبودی شایسته پرستش جز من نیست، پس شما و امتهایتان مرا بپرستید.

23-سوره مبارکه انبیاء آیه 87: "و ذا النون اذ ذهب مغاضباً فظن ان لن نقدر علهی فنادی فی الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین". و یونس، همدم آن ماهی را یاد کن،هنگامی که از میان قومش بیرون رفت، در حالی که بر آنان به سبب کفرشان خشم گرفته بود، و گمان کرد که ما هرگز بر او تنگ نخواهیم گرفت، ولی ما او را به کام نهنگ فرو بردیم و او در آن تاریکی ها ندا داد که جز تو خدایی شایسته پرستش نیست که بتوان به او پناه برد، و تو از این که مورد اعتراض باشی منزهی، به یقین من از ستمکاران بودم.

24-سوره مبارکه مومنون آیه 116: "فتعالی الله الملک الحق لا اله الا هو رب العرش الکریم". خداوند که فرمانروای هستی است و هیچ امری را جز به حق مقرر نمی کند، والاتر از آن است که شما را بیهوده بیافریند. هیچ معبودی شایسته پرستش جز او نیست. اوست پروردگار آن عرش ارجمند و زمام همه امور به دست اوست.

25-سوره مبارکه نمل آیات 25و26: "و یعلم ما تخفون و ما تعلنون. الله لا اله الا هو رب العرش العظیم". و آنچه را که پنهان می کنید و آنچه را که آشکار می سازید همه را می داند. خداست که هیچ معبودی جز او شایسته پرستش نیست و خداوندگار عرش بزرگ است.

26-سوره مبارکه قصص آیه 70: "و هو الله لا اله الا هو له الحمد فی الاولی و الآخره و له الحکم و الیه ترجعون". تنها پروردگار تو دارای مقام الوهیت است. جز او معبودی شایسته پرستش نیست. در دنیا و آخرت همه ستایش ها به او اختصاص دارد، حکمرانی، چه در تکوین و چه در تشریع، از آن اوست و برای پاداش و جزا به سوی او بازگردانده می شوید.

27-سوره مبارکه قصص آیه 88: "و لا تدع مع الله الها آخر لا اله الا هو کل شیء هالک الا وجهه له الحکم و الیه ترجعون". با وجود خداوند، معبود دیگری مخوان، زیرا جز او معبودی که شایسته پرستش باشد وجود ندارد، چرا که هرچه جز خداست نابود می شود و حاکمیت و تدبیر جهان هستی در اختیار اوست و شما به او باز گردانده می شوید.

28-سوره مبارکه فاطر آیه 3: "یا ایها الناس اذکروا نعمت الله علیکم هل من خالق غیر الله یرزقکم من السماء و الارض لا اله الا هو فانی توفکون". ای مردم، نعمت های خدا را که به شما ارزانی داشته شده است به خاطر آورید. آیا آفریدگاری جز خدا از آسمان و زمین به شما روزی می دهد؟ پس معبودی سزاوار پرستش جز او نیست. شما تا کی از حق بازداشته می شوید و به شرک روی می آورید؟

29-سوره مبارکه صافات آیات 34و35و36و37: "انا کذلک نفعل بالمجرمین. انهم کانوا اذا قیل لهم لا اله الا الله یستکبرون و یقولون اثنا لتارکوا آلهتنا لشاعر مجنون. بل جاء بالحق و صدق المرسلین". به یقین، ما با همه مشرکان گناه پیشه همین گونه رفتار خواهیم کرد. زیرا هنگامی که به آنان گفته می شد: معبودی شایسته پرستش جز خدا نیست، بر گردنکشی خود اصرار می ورزیدند. و می گفتند: آیا به راستی ما برای شاعری مجنون معبودانمان را رها سازیم؟ نه، محمد شاعر و مجنون نیست، او قرآن را که سراسر حق است آورده و پیامبران پیشین را تصدیق کرده است.

30-سوره مبارکه ص آیه65: "قل انما انا منذر و ما من اله الا الله الواحد القهار". ای پیامبر، بگو: من در پی ثروت و مقام نیستم، بلکه پیامبری بیم دهنده ام، و جز خدای یگانه که بر هر چیزی غالب است معبود شایسته پرستشی نیست.

31-سوره مبارکه زمر آیه 6: "خلقکم من نفس واحده ثم جعل منها زوجها و انزل لکم من الانعام ثمانیه ازواج یخلقکم فی بطون امهاتکم خلقاً من بعد خلق فی ظلمات ثلاث ذلکم الله ربکم له الملک لا اله الا هو فانی تصرفون".خداوند شما را از یک تن آفرید، وهمسرش را از جنس او قرار داد و برای شما از دام ها هشت تای پدید آورد(شتر، گاو،میش و بز، نر و ماده آنها(شما را در شکم مادرانتان آفرینشی پس از آفریش دیگر، در تاریکی های سه گانه(شکم، رحم و مشیمه) خلق می کند. این است خدا که پروردگار شماست اوست که کارهای شمار را به سامان می رساند، و فرمانروایی فقط از آن اوست. جز او معبودی شایسته پرستش نیست، پس چگونه از عبادت او باز گردانده و به پرستش غیر او برده می شوید؟

32-سوره مبارکه غافر آیه 3: "غافر الذنب و قابل التوب شدید العقاب ذی الطول لا اله الا هو الیه المصیر". همو که بخشنده گناه و توبه پذیر و سخت کیفر و بخشنده نعمت های مستمر است. جز او هیچ معبودی شایسته پرستش نیست و بازگشت همگان فقط به سوی اوست.

33-سوره مبارکه غافر آیه 62: "ذلکم الله ربکم خالق کل شیء لا اله الا هو فانی توفکون". این است خداوند که پروردگار شماست و امورتان را تدبیر می کند. آفریننده هر چیزی است و معبودی شایسته پرستش جز او نیست، پس چگونه از پرستش او باز داشته و به عبادت غیر او کشانده می شوید؟

34-سوره مبارکه غافر آیه 65: "هو الحی لا اله الا هو فادعوه مخلصین له الدین الحمدلله رب العالمین". اوست که زنده است و معبودی جز او نیست، پس او را در حالی که عبادت خود را ویژه او ساخته اید بخوانید و بپرستید. ستایش، همه از آن خدا پروردگار جهان هاست.

35-سوره مبارکه دخان آیات 7و8: "رب السماوات و الارض و ما بینهما ان کنتم موقنین لا اله الا هو یحیی و یمیت ربکم و رب آبائکم الاولین". همان پروردگار آسمان ها و زمین و آنچه میان آنهاست. اهل یقین این حقیقت را دریافته اند. شما هم اگر اهل یقین باشید آن را در خواهید یافت. هیچ معبودی جز او نیست. همواره حیات می بخشد و می میراند. پروردگار شما و پروردگار پدران نخستین شماست.

36-سوره مبارکه محمد صلوات الله علیه و آله اجمعین آیات 18و19: "فانی لهم اذا جاء تهم ذکراهم. فاعلم انه لا اله الا الله و استغفر لذنبک و للمومنین و المومنات و الله یعلم متقلبکم و مثواکم". ولی در آن هنگام که دوران عمل گذشته است چگونه این یاد آوری برای آنان سودمند است؟ حقیقت این است که هیچ معبودی جز خدا نیست. تو این را می دانی؛ پس بر طبق دانش خود عمل کن و برای گناه خویش و برای مردان و زنان با ایمان آمرزش بخواه، تا از کسانی نباشی که خدا بر دلهایشان مهر می نهد، که خدا به احوال شما آگاه است و جنب و جوش و آرام و قرارتان را می داند.

37-سوره مبارکه حشر آیات 21و22: "لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعاً متصدعاً من خشیه الله و تلک الامثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون. هو الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب و الشهاده هو الرحمن الرحیم". اگر ما این قرآن را بر کوهی فرو فرستاده بودیم، آن را با همه صلابت و عظمتش، در برابر خدا خاشع و از ترس او از هم پاشیده می دیدی. ما این مثل ها را برای مردم می زنیم، باشد که در قرآن بیندیشید. اوست خدایی که جز او معبودی شایسته پرستش نیست و به نهان و آشکار جهان داناست. اوست که گسترده مهر و مهربان است.

38-سوره مبارکه حشر آیات 23و24: "هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام المومن المهیمن العزیز الجبار المتکبر سبحان الله عما یشرکون. هو الله الخالق الباری المصور له الاسماء الحسنی یسبح له ما فی السماوات و الارض و هو العزیز الحکیم". اوست خدایی که جز او معبودی شایسته پرستش نیست؛ همان فرمانروایی که تدبیر امور بندگان در اختیار اوست و در کمال پاکی و طهارت است. با بندگانش برخوردی سالم و درست دراد. ایمنی بخش، برتری چیره، شکست ناپذیر،جبران کننده کاستی ها و بزرگ منش و با عظمت است. منزه است خدا از این که به او شرک ورزند. اوست خدا که آفریننده،پدید آورنده و صورت آفرین است؛ نیکوترین نام ها تنها از آن اوست. آنچه در آسمانها و زمین است او را به پاکی و پیراستگی از هر عیب و نقصی یاد کرده اند و اوست آن مقتدر شکست ناپذیری که کارهایش همه استوار و متقن است.

39-سوره مبارکه تغابن آیات 12و13: "فانما علی رسولنا البلاغ المبین. الله لا اله الا هو و علی الله فلیتوکل المومنون". پیامبر شما را به انجام فرمان الهی و دستورات خود وادار نخواهد کرد، چرا که بر عهده فرستاده ما جز ابلاغ آشکار پیام چیزی نیست، خداست که معبودی شایسته پرستش جز او نیست؛ پس غیر او را فرمان نبرید که فرمانبرداری خود نوعی پرستش است، و مومنان باید در امور خود تنها برخدا توکل کنند.

40-سوره مبارکه مزمل آیه 9: "رب المشرق و المغرب لا اله الا هو فاتخذه وکیلا". اوست پروردگار خاور و باختر، معبودی شایسته جز او نیست، پس او را در همه امورت-امور تکوینی و تشریعی-کارساز خویش برگیر.

 

 

 

ربنا های قرآنی:

41-سوره مبارکه بقره آیه 126:"رب اجعل هذا بلداًً آمناً وارزق اهله من الثمرات من آمن منهم بالله و الیوم الآخر". پروردگارا، این سرزمین را شهری امن قرار داده، و از مردمش کسانی را که به خدا و روز قیامت ایمان آورده اند، از میوه ها و محصولات روزی عطا فرما.

42-سوره مبارکه بقره آیه 127: "ربنا تقبل منا انک انت السمیع العلیم". پروردگارا، این عمل اندک را از ما بپذیر که تو خود نیایش ما را می شنوی و از درون ما آگاهی.

43-سوره مبارکه بقره آیه 128: "ربنا واجعلنا مسلمین لک و من ذریتنا امه مسلمه لک و ارنا مناسکنا و تب علینآ انک انت التواب الرحیم".پروردگارا، و ما را در همه امور تسلیم خود گردان و از نسل ما نیز گروهی مقرر دار که در همه حال تسلیم تو باشند، و حقیقت عبادات ما را به ما بنمای و بر ما ببخشای که تو خود توبه پذیر و مهربانی.

44-سوره مبارکه بقره آیه 129: "ربنا وابعث فیهم رسولاً منهم یتلو علیهم آیاتک و یعلمهم الکتاب و الحکمه و یزکیهم انک انت العزیز الحکیم". پروردگارا، در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیز که آیات تو را بر آنها بخواند و به آنان کتاب آسمانی و معارف آن را بیاموزد و آنان را از بدی ها و زشتی ها پاک و پیراسته سازد؛ به یقین تویی آن شکست ناپذیری که همه کارهایش از روی حکمت است.

45-سوره مبارکه بقره آیه 201: "ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا عذاب النار". پروردگارا، در دنیا به ما بهره ای نیکو که خوشایند توست و در آخرت نیز بهره ای نیکو که خود می پسندی عطا فرما و ما را از عذاب آتش دوزخ نگاه دار.

46-سوره مبارکه بقره آیه 250: "ربنا افرغ علینا صبراً و ثبت اقداما و انصرنا علی القوم الکافرین". پروردگارا، بر ما صبری فراوان فرو ریز، و گامهایمان را استوار دار، و ما را بر این مردم کفر پیشه پیروز گردان.

47-سوره مبارکه بقره آیه 286: "ربنا لا تواخذنا ان نسینا او اخطانا". پروردگارا، اگر تکلیفی را فراموش نمودیم یا خطایی کردیم ما را بر آن مواخذه مکن.

48-سوره مبارکه بقره آیه 286: "ربنا و لا تحمل علینا اصرا کما حملته علی الذین من قبلنا". پروردگارا، هیچ بار گرانی بر عهده ما مگذار، چنان که آن را بر عهده امت هایی که پیش از ما بودند نهادی.

49-سوره مبارکه بقره آیه 286: "ربنا و لا تحملنا ما لا طاقه لنا به واعف عنَّا و اغفرلنا و ارحمنآ انت مولانا فانصرنا علی القوم الکافرین". پروردگارا، و کیفر گناهانمان را که قدرت تحمل آن را نداریم بر ما تحمیل مکن. گناهانمان را از ما بزدای و ما را ببخشای و بر ما رحمت آور. تویی مولای ما، پس ما را یاری فرما و بر مردم کفر پیشه پیروز گردان.

50-سوره مبارکه آل عمران آیه 8: "ربنا لا تزع قلوبنا بعد اذ هدیتنا وهب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب". آنان می گویند: پروردگارا، پس از آن که ما را هدایت کردی دل هایمان را از شناخت دین منحرف مکن و از جانب خود رحمتی به ما ببخشای که بسیار بخشنده تویی.

51-سوره مبارکه آل عمران آیه 9: "ربنا انک جامع الناس لیوم لا ریب فیه ان الله لا یخلف المیعاد". پروردگارا، بی تردید تو مردمان را در روزی که هیچ تردیدی در آن نیست برای داوری گرد می آوری. این وعده خداست و قطعاً خدا خلف وعده نمی کند.

52-سوره مبارکه آل عمران آیه 16: "ربنا اننا آمنا فاغفر لنا ذنوبنا و قنا عذاب النار". پروردگارا، ما ایمان آوردیم، پس گناهنمان را بیامرز، و ما را از عذاب آتش امان دار.

53-سوره مبارکه آل عمران آیه 35: "رب انی نذرت لک ما فی بطنی محرراً فتقبل منی انک انت السمیع العلیم". پروردگارا، من فرزندی را که در شکم خود دارم برای تو نذر کردم که او را در راه خدمت به تو آزاد بگذارم، پس او را با رضایت از من بپذیر که تو شنونده در خواست ها و دانا به راز دل هایی.

54-سوره مبارکه آل عمران آیه 38: "رب هب لی من لدنک ذریه طیبه انک سمیع الدعا". پررودگارا، از جانب خود فرزندی پاک به من عطا کن که تو دعای بندگانت را می شنوی و آن را اجابت می کنی.

55-سوره مبارکه آل عمران آیه 53: "ربنا آمنا بما انزلت و اتبعنا الرسول فاکتبنا مع الشاهدین". پروردگارا، ما به همه آنچه تو نازل کرده ای(تورات و انجیل) ایمان آوردیم و از این پیامبری که به سوی ما فرستادی پیروی کردیم، پس ما را در زمره کسانی بنویس که بر ابلاغ رسالت فرستادگانت گواهی می دهند.

56-سوره مبارکه آل عمران آیه 147: "ربنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین". پروردگارا، گناهان ما و زیاده روی ما در کارمان را بر ما ببخشای و گام هایمان را استوار بدار و ما را بر مردم کفرپیشه پیروز گردان.

57-سوره مبارکه آل عمران آیه 193: "ربنا اننا سمعنا منادیاً ینادی للایمان ان آمنوا بربکم فآمنا". پروردگارا، ما ندای ندادهنده ای را که به ایمان دعوت می کرد که؛ ای مردم به پروردگارتان ایمان بیاورید شنیدیم و ایمان آوردیم.

58-سوره مبارکه آل عمران آیه 193: "ربنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا و توفنا مع الابرار". پروردگارا، پس گناهان ما را ببخشای و بدی هایمان را از ما بزدای و ما را در حالی بمیران که در زمره نیکان باشیم.

59-سوره مبارکه آل عمران آیه 194: "ربنا و آتنا ما وعدتنا علی رسلک و لا تخزنا یوم القیامه انک لا تخلف المیعاد". پروردگارا، و آنچه به ما وعده داده ای و پیامبرانت آن را بر عهده تو ضمانت کرده اند به ما عطا کن و روز قیامت ما را خوار مگردان که قطعاً تو خلف وعده نمی کنی.

60- سوره مبارکه آل عمران آیات 26و27: "قل اللهم مالک الملک توتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء بیدک الخیر انک علی کل شیء قدیر. تولج اللیل فی النهار و تولج النهار فی الیل و تخرج الحی من المیت و تخرج المیت من الحی و ترزق من تشاء بغیر حساب". بگو: خداوندا، ای کسی که فرمانروایی ملک توست، به هر خواهی فرمانروایی می بخشی و از هر که خواهی فرمانروایی باز می ستانی. هر که را خواهی ارجمند می داری و هر که را خواهی خوار می سازی، زیرا نیکی ها همه به دست توست، چرا که تو بر هر کاری توانایی. پیوسته با کاستن از ساعات روز، و افزودن آن بر شب، شب را در روز فرو می بری و با کاستن از ساعات شب و افزودنش بر روز روز را در شب فرو می بری. زنده را از مرده و مرده را از زنده پدید می آوری و هر که را خواهی، بدون درخواست عوض از او روزی فراوان می دهی.

61-سوره مبارکه نساء آیه 75: "ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا". پروردگارا، ما را از این شهری که مردمش ستمگرند بیرون بر، و از جانب خودت برای ما سرپرستی بگمار، و از نزد خویش برای ما یاوری مقرر دار.

62-سوره مبارکه مائده آیه 114: "اللهم ربنا انزل علینا مآئده من السماء تکون لنا عیداً لاولنا و آخرنا و آیه منک و ارزقنا و انت خیر الرازقین". خداوندا، پروردگارا، از آسمان مائده ای بر ما فروفرست تا برای ما عیدی باشد هم نخستین گروه امت ما و هم برای آخرین گروه امتمان و نیز نشانه ای از جانب تو باشد، و بدین وسیله به ما روزی ده که تو بهترین روزی دهندگانی.

63-سوره مبارکه اعراف آیه 23: "ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفرلنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین". پروردگارا، ما بر خود ستم کردیم، و اگر ما را نیامرزی و بر ما رحمت نیاوری قطعاً از زیانکاران خواهیم بود.

64-سوره مبارکه اعراف آیه 47: "ربنا لا تجعلنا مع القوم الظالمین". پروردگارا، ما را با این مردم ستمکار قرار مده.

65-سوره مبارکه اعراف آیه 89:"ربنا افتح بیننا وبین قومنا بالحق و انت خیر الفاتحین". پروردگارا میان ما و قوم ما که کافر شده اند به حق داوری کن و حق گریزان را نابود کن که تو بهترین داورانی.

66-سوره مبارکه اعراف آیه 126: "ربنا افرع علینا صبراً و توفنا مسلمین". پروردگارا، بر ما شکیبایی فرو ریز و ما را در حالی که تسلیم تو هستیم بمیران.

67-سوره مبارکه اعراف آیه 151: "رب اغفر لی و لاخی و ادخلنا فی رحتمک و انت ارحم الراحمین". پروردگارا، من و برادرم را ببخشای و ما را به رحمت خویش در آور که تو مهربانترین مهربانانی.

68-سوره مبارکه یونس علیه السلام آیه 85: "ربنا لا تجعلنا فتنه للقوم الظالمین". پروردگارا، ناتوانی و ذلت را از ما بردار تا وسیله آزمون این مردم ستمکار نباشیم.

69-سوره مبارکه هود علیه السلام آیه 47: "رب أنی اعوذ بک ان اسالک ما لیس لی به علم و الا تغفر لی و ترحمنی اکن من الخاسرین". پروردگارا، من به تو پناه می برم از این که چیزی از تو بخواهم که بدان علم ندارم اگر مرا نبخشایی و از خطاها مصونم نداری و بر من رحمت نیاوری از زیانکاران خواهم بود.

70-سوره مبارکه یوسف علیه السلام آیه 33: "رب السجن احب الی مما یدعوننی الیه و الا تصرف عنی کیدهن اصب الیهن و اکن من الجاهلین".پروردگارا، زندان برای من از چیزی که مرا به آن فرا می خوانند محبوب تر است، و اگر نیرنگشان را از من نگردانی به آنان گرایش می یابم و از نادانان خواهم شد.

71-سوره مبارکه یوسف علیه السلام آیه 101: "رب قد آتیتنی من الملک و علمتنی من تاویل الاحادیث فاطر السموات و الارض انت ولیی فی الدنیا و الآخره توفنی مسلما و الحقنی بالصالحین". آن گاه با تمام وجود به خدا روی آرود و گفت: پروردگارا، تو از سلطنت بهره ای به من دادی و از تعبیر خواب ها و تحلیل رویدادها به من آموختی. ای پدیدآورنده آسمان ها و زمین،تنها تویی که در دنیا و آخرت سرپرست منی، مرا تا پایان عمر تسلیم خود گردان و مرا به شایستگان ملحق کن.

72-سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام آیه 35: "رب اجعل هذا البلد آمناً واجتبنی و بنی ان نعبد الاصنام". پروردگارا، این شهر(مکه) را تحت مقرراتی ویژه ایمن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستش بتها دور دار.

73-سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام آیه 37: "ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلاه فاجعل افئده من الناس تهوی الیهم و ارزقهم من الثمرات لعلهم یشکرون". پروردگارا، من برخی از فرزندانم(اسماعیل و نسل او) را در سرزمینی بی کشت و زرع، در کنار خانه حرمت یافته تو سکونت دادم؛ پروردگارا تا نماز را برپا دارند؛ پس دلهای گروهی از مردم را به آنان گرایش ده و آنان را از میوه ها و محصولات روزی عطا کن، باشد که سپاسگذاری کنند.

 74-سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام آیه 38: "ربنا انک تعلم ما نخفی و ما نعلن و ما یخفی علی الله من شیء فی الارض و لا فی السماء". پروردگارا، به یقین، تو آنچه را که نهان می داریم و آنچه آشکار می کنیم، میدانی و هیچ چیز نه در زمین و نه در آسمان بر خدا پنهان نیست.

75-سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام آیات 40 و 41: "رب اجعلنی مقیم الصلاه و من ذریتی ربنا و تقبل دعاء. ربنا اغفرلی و لوالدی و للمومنین یوم یقوم الحساب". پروردگارا، مرا برپادارنده نماز گردان و از نسل من نیز نمازگزارانی قرار ده. پروردگارا، و دعای مرا بپذیر. پروردگارا، مرا و پدر و مادرم و مومنان را روزی که حساب برپا می شود بیامرز.

76-سوره مبارکه اسراء آیه 24: "رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا". پروردگارا، بر آنان رحمت آور، چنان که مرا در کودکی پروردند.

77-سوره مبارکه اسراء آیه 80: "رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطاناً نصیرا". پروردگارا، مرا در هر کاری وارد می کنی با راستی و درستی وارد کن و از هر کاری بیرون می آوری با راستی و درستی بیرون بیاور، و برای من از جانب خود تسلطی یاری بخش مقرر دار تا بدین وسیله از عهده انجام وظایف خود برآیم.

78-سوره مبارکه کهف آیه 10: "ربنا آتنا من لدنک رحمه و هیی لنا من امرنا رشداً". پروردگارا، از جانب خود رحمتی به ما ببخش و راه درست را به ما بنمای و در کاری که در پیش گرفته ایم راه نجاتی برای ما فراهم کن.

79-سوره مبارکه مریم سلام الله علیها آیه 4: "رب انی وهن العظم منی و اشتعل الراس شیباً ولم اکن بدعائک رب شقیاً." پروردگارا، من استخوانم سست گردیده و قدرتم کم شده و پیری در سرم شعله گونه برافروخته و فراگیر شده است و تا کنون، پروردگارا، هر گاه تو را خوانده ام از اجابت دعا محروم نمانده ام.

80-سوره مبارکه مریم سلام الله علیها قسمتی از آیه 10: "رب اجعل لی آیه". پروردگارا، نشانه ای برای من قرار ده تا بدانم که آنچه شنیده ام از جانب توست.

81-سوره مبارکه طه آیات 25تا 34: "رب اشرح لی صدری. و یسر لی امری. واحلل عقده من لسانی. یفقهوا قولی. واجعل لی وزیراً من اهلی. هارون اخی. اشدد به ازری. واشرکه فی امری. کی نسبحک کثیرا. و نذکرک کثیرا". پروردگارا، سینه ام را برایم گشاده ساز تا بتوانم کلام تو را به خوبی دریافت کنم و دشواری های رسالت را تحمل نمایم. و کارم را برای من آسان گردان. و گره از زبانم بگشای تا رسا سخن بگویم. که در این صورت سخنم را در می یابند. و از خانواده ام یاوری برایم قرار ده؛ هارون برادرم را. پشتم را به حمایت او استورا کن و او را در ابلاغ وحی و رسالت شریک من گردان، تا تو را بسیار(در هر مجلسی) تسبیح گوییم، و تو را بسیار(در هر مجتمعی) به یگانگی یاد کنیم.

82-سوره مبارکه طه آیه 73: "ربنا لیغفر لنا خطایانا و ما اکرهتنا علیه من السحر و الله خیر  وابقی". پروردگارا گناهان ما و گناه این سحری که ما را به آن وادار کردی بیامرز، و بدان که خدا از هر کسی بهتر و پاینده تر است.

83-سوره مبارکه طه آیه 114: "قل رب زدنی علماً". پروردگارا، مرا دانش بیفزای.

84-سوره مبارکه انبیاء آیه 83: "ربه انی مسنی الضر و انت ارحم الراحمین". پروردگارش را ندا داد که به من آسیب رسیده است و تو مهربانترین مهربانانی.

85-سوره مبارکه انبیاء آیه 89: "رب لا تذرنی فردا و انت خیر الوارثین". پروردگارا، مرا تنها مگذار و فرزندی به من ببخش که تو بهترین وارثانی.

86-سوره مبارکه انبیاء آیه 112: "رب احکم بالحق و ربنا الرحمن المستعان علی ما تصفون". پروردگارا، میان من و آنان به حق داوری کن، و به مشرکان گفت:پروردگار ما همان خدای رحمان است که بر آنچه به ناروا درباره دینش می گویید، از او یاری خواسته می‌شود.

87-سوره مبارکه مومنون آیه 29: "رب انزلنی منزلا مبارکاً و انت خیر المنزلین". پروردگارا، مرا از طوفان نجات ده و بر خشکی فرود آور، فرودی که قرین خیر و برکت باشد، که تو بهترین نجات دهندگان و نیکوترین فرود آورندگانی.

88-سوره مبارکه مومنون آیات 93و94: "رب اما ترینی ما یوعدون. رب فلا تجعلنی فی القوم الظالمین". پروردگارا، اگر می خواهی عذابی را که به مشرکان وعده داده می شود در این دنیا به من نشان دهی، پروردگارا، مرا از میان این ستم پیشگان بیرون بر تا عذاب موعود دامنگیر من نشود.

89-سوره مبارکه مومنون آیات 97و98: "رب اعوذ بک من همزات الشیاطین. و اعوذ بک ان یحضرون". پروردگارا، از وسوسه ها و اغواگری های شیاطین به تو پناه می برم. پروردگارا، و از این که نزد من حاضر شوند به تو پناه می برم.

90-سوره مبارکه مومنون آیه 109: "ربنا آمنا فاغفر لنا و ارحمنا و انت خیر الراحمین". پروردگارا، ایمان آوردیم، پس ما را ببخشای و بر ما رحمت آور که تو بهترین رحمت آورندگانی.

91-سوره مبارکه مومنون آیه 118: "رب اغفر و ارحم و انت خیر الراحمین". پروردگارا، ببخشای و رحمت آور که تو بهترین رحمت آورندگانی.

92-سوره مبارکه فرقان آیه 65: "ربنا اصرف عنا عذاب جهنم ان عذابها کان غراماً". پروردگارا، عذاب دوزخ را از ما بگردان که عذاب آن شکنجه ای دائمی و پیوسته است.

93-سوره مبارکه فرقان آیه 74: "ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قره اعین و اجعلنا للمتقین اماماً". پروردگارا، از همسران و فرزندانمان نسلی پرهیزگار به ما ببخش که مایه خرسندی و روشنی چشم ما باشد، و چنان کن که در کارهای پسندیده و دستیابی به رحمت تو از همگان سبقت گیریم و پیشوا و مقتدای تقوا پیشگان باشیم.

94-سوره مبارکه شعراء آیه 21: "فوهب لی ربی حکما وجعلنی من المرسلین". پروردگارم، به من دانش و حکمت بخشید و مرا از پیامبران قرار داد.

95-سوره مبارکه شعراء آیه 51: "انا نطمع ان یغفر لنا ربنا خطایانا ان کنا اول المومنین". و امید آن داریم که پروردگارمان گناهانمان را بر ما ببخشاید، چون ما نخستین کسانی بودیم که به فرستادگان او ،موسی و هارون، ایمان آوردیم.

96-سوره مبارکه شعراء آیات 83و84و85و86: "رب هب لی حکما و الحقنی بالصالحین. واجعل لی لسان صدق فی الآخرین. واجعلنی من ورثه جنه النعیم. و لا تخزنی یوم یبعثون". پروردگارا، دانش معارف دین و شناخت کردار درست را به من عطا کن و مرا به صالحان ملحق ساز. پروردگارا، در میان نسل های آینده زبان راستگویی که مردم را به آیین من، آیین توحید دعوت کند پدید آور، زبانی که گویی زبان من است. و مرا از میراث بران بهشت پر نعمت قرار ده. و روزی که مردم برانگیخته می شوند دست از یاریم بر مدار که به یاری تو دل بسته ام.

97-سوره مبارکه نمل آیه 19: "رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی و ان اعمل صالحاً ترضاه و ادخلنی برحمتک فی عبادک الصالحین". پروردگارا، در دلم جوششی پدید آور تا نعمت تو را که به من و پدر و مادرم ارزانی داشته ای سپاس بگزارم و در من شوری به پا کن تا کاری را که تو می پسندی انجام دهم، و مرا فردی شایسته گردان و در میان بندگان شایسته ات در آور.

98-سوره مبارکه قصص آیه 16: "رب انی ظلمت نفسی فاغفر لی فغفر له انه هو الغفور الرحیم". پروردگارا، من با کشتن آن قبطی، خود را در خطر هلاکت افکندم و به خویشتن ستم کردم؛ از تو میخواهم آن را بر من بپوشانی و پیامدش را از من بگردانی و مرا از شر فرعونیان برهانی. پس خداوند چنین کرد، زیرا او بسی پرده پوش و مهربان است.

99-سوره مبارکه قصص آیه 17: "رب بما انعمت علی فلن اکون ظهیراً للمجرمین". پروردگارا، به شکرانه نعمتی که به من عطا کردی با تو پیمان می بندم که هرگز گنهکاران را درارتکاب گناهشان یاری نکنم.

100-سوره مبارکه قصص آیه 21: "رب نجنی من القوم الظالمین". پروردگارا، مرا از این مردم ستمکار رهایی بخش.

101-سوره مبارکه عنکبوت آیه 30: "رب انصرنی علی القوم المفسدین". پروردگارا، مرا بر این مردمی که با آمیزش با مردان، زمین را به فساد می کشند و نسل بشر را به نابودی تهدید میکنند یاری ده.

102-سوره مبارکه صافات آیه 100: "رب هب لی من الصالحین". پروردگارا، فرزندی از زمره درستکاران به من عطا فرما.

103-سوره مبارکه ص آیه 35: "رب اغفر لی وهب لی ملکا لا ینبغی لاحد من بعدی انک انت الوهاب". پروردگارا، خطایم را بر من ببخشای و سلطنتی به من ارزانی دار که پس از من شایسته هیچ کس نباشد؛ همانا تویی که بسیار بخشنده ای.

104-سوره مبارکه زمر آیه 46: "قل اللهم فاطر السماوات و الارض عالم الغیب و الشهاده انت تحکم بین عبادک فی ما کانوا فیه یختلفون". بگو: خداوندا، ای پدید آورنده آسمان ها و زمین، ای دانای نهان و آشکار، تو میان بندگانت درباره آنچه بر سرش اختلاف دارند، داوری خواهی کرد.

105-سوره مبارکه غافر آیه 7: "ربنا وسعت کل شیء رحمه و علماً فاغفر للذین تابوا و اتبعوا سبیلک وقهم عذاب الجحیم". پروردگارا، رحمت و دانش تو همه چیز را فرا گرفته است؛ پس کسانی را که به سوی تو بازگشته و راه تو را پیموده اند بیامرز و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار.

106-سوره مبارکه غافر آیه 8: "ربنا و ادخلهم جنات عدن التی و عدتهم و من صلح من آبائهم و ازواجهم و ذریاتهم انک انت العزیز الحکیم". پروردگارا، و آنان را به بهشت هایی همیشگی که وعده شان داده ای در آور، و از پدران و همسران و نسل هایشان کسانی را که شایسته ورود به بهشت اند به آنان ملحق کن؛ همانا تو مقتدر و شکست ناپذیری و کارهایت همه بر اساس حکمت است.

107-سوره مبارکه غافر آیه 60: "قال ربکم ادعونی استجب لکم". پروردگارتان گفت: مرا بخوانید و بدانید که خواندن من عبادت است و اگر بخوانیدم دعایتان را اجابت می کنم.

108-سوره مبارکه احقاف آیه 15: "رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی و ان اعمل صالحاً ترضاه و اصلح لی فی ذریتی انی تبت الیک و انی من المسلمین". پروردگارا، مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدرم و مادرم دادی به جا آورم و کار شایسته ای انجام دهم که تو از آن خشنود باشی و فرزندان مرا صالح گردان. من به سوی تو باز می گردم و توبه می کنم و من از مسلمانانم.

109-سوره مبارکه حشر آیه 10: "ربنا اغفرلنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان و لا تجعل فی قلوبنا غلا للذین آمنوا ربنا انک رئوف رحیم". پروردگارا، ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند ببخشای و در دلهای ما دشمنی کسانی را که ایمان آورده اند قرار مده. پروردگارا، به یقین تو رئوف و مهربانی.

110-سوره مبارکه ممتحنه آیه 5: "ربنا لا تجعلنا فتنه للذین کفروا واغفر لنا ربنا انک انت العزیز الحکیم". پروردگارا، ما را مایه آزمون کافران قرار مده(آنان را بر ما چیره مساز تا بدین وسیله ایشان را بیازمایی)، پروردگارا، ما را ببخشای که تویی مقتدر و شکست ناپذیر و تویی که کارهایت همه استوار و حکیمانه است.

111-سوره مبارکه تحریم آَیه 8: "ربنا اتمم لنا نورنا و اغفر لنا انک علی کل شیء قدیر". پروردگارا، نور ما را برای ما کامل گردان و گناهانمان را بر ما ببخشای که تو بر هر کاری توانایی.

112-سوره مبارکه تحریم آیه 11: "رب ابن لی عندک بیتا فی الجنه و نجنی من فرعون و عمله و نجنی من القوم الظالمین". پروردگارا، برای من در جوار قرب خودت در بهشت خانه‌ای بنا کن و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش، و از این مردم ستمگر نجاتم ده.

113-سوره مبارکه نوح علیه السلام آیه 26: "رب لا تذر علی الارض من الکافرین دیاراً". پروردگارا، از کافران هیچ کس را بر روی زمین باقی مگذار.

114-سوره مبارکه نوح علیه السلام آیه 28: "رب اغفرلی و لوالدی و لمن دخل بیتی مومناً و للمومنین و المومنات و لا تزد الظالمین الا تبارا". پروردگارا، مرا و پدر و مادرم و از مردم این عصر هر کسی را که به خانه‌ام در آمده و با ایمان باشد بیامرز، و همه مردان و زنان با ایمان را در هر عصری که باشند ببخشای، و این ستمکاران را در دنیا و آخرت جز تباهی و هلاکت میفزای.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۰۳ ، ۱۴:۳۹
عذرا شفائی

سرّ شاهراه سی و چهارم / 58: سوره‌ مبارکه سباء{54 آیه-مکی}                 

امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی سباء و فاطر را بخواند در یک شب، در آن شب در حفظ خدا و امان اوست. و هرکس آن دو سوره را در روز بخواند او را در آن روز مکروهی نرسد و آنقدر از خیر دنیا و آخرت به او عطا شود که بر دل کسی خطور نکرده و به آن آرزو نرسیده باشد.

هر کس سوره‌ی سباء را بر کاغذی نویسد و در پارچه‌ی سفیدی بگذارد و با خود نگهدارد از حشرات زمین و صدمه‌ی تیر و سنگ و آهن حفظ شود.

 ابی بن کعب از رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نموده: هر کس سوره‌ی سباء را بخواند باقی نماند هیچ پیامبر و رسولی، مگر آنکه در روز قیامت با او رفیق شده و مصافحه کنند.

 

 

 

سرّ شاهراه سی و پنجم / 43: سوره مبارکه فاطر{45آیه-مکی }

ابی بن کعب از نبی اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین، روایت فرمودند: هر کس سوره‌ی فاطر (ملائکه) را بخواند، روز قیامت سه درب از درب‌های بهشت او را صدا می‌زند که از هر یک از این سه درب که می‌خواهی وارد شو.

هر کس وقت خوابیدن آیه‌ی41 ( ان الله یمسک السموات و الارض) را بخواند از فرو ریختن خانه در امان باشد و در بسیاری از کتب از جمله مصباح شیخ ابراهیم کفعمی مذکور می‌باشد که آیه‌ی 41 را تا آخر بخواند و اضافه کند: (صل علی محمد و آل محمد و امسک عنا السوء انک علی کل شیء قدیر) که خانه‌ی وی از فرو ریختن در امان باشد، انشاءالله.

ابواعامه از ابی بن کعب از پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده که هر کس سوره‌ی ملائکه را قرائت کند، روز قیامت از هشت درب بهشت او را می‌خوانند و گویند از هر درب که خواهی در آی.

هر کس از آیه‌ی 35-26 سوره‌ی فاطر را در چهار پارچه‌ی بافته شده از پنبه و نو بنویسد و در میان متاع تجارت نهد، سود بسیار از آن کند.

 

سرّ شاهراه سی و ششم / 41: سوره‌ مبارکه یس{83آیه-مکی}

امام صادق علیه السلام فرمود، برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن یس است؛ هر کسی آن را بخواند، پیش از خوابیدن یا در روز پیش از شب، در آن روز از محفوظین و از مرذوقین باشد و هر کس در شب پیش از خواب بخواند خداوند صد هزار فرشته به او گمارد که او را از هر شیطان رجیم و از هر آفتی نگه دارد و اگر در آن روز بمیرد خدا  او را بهشت برد تا آخر.

 امام باقر علیه السلام هر کس در عمرش یکبار (با تقوی) سوره‌ی یس را بخواند خداوند برایش به هر خلقی در دنیاست و هر خلقی که در آخرتست و در آسمان باشد هزاران هزار حسنه نویسد و به او فقر و تاوان و زیر آوار ماندن و رنج و جنون و جذام و وسواس نرسد. و دردی به او ضرر نزند. و از او سکرات موت و احوال آن را سبک کند و او را خود قبض روح نماید. و از کسانی باشد که خدا برای او وسعت در معیشت را ضامن می‌شود. و فرح نزد لقاء خود و خوشنودی به ثواب در آخرتش ضامن می‌شود و خداوند متعال به ملائکه‌ی خود و هر که در آسمان‌ها و در زمین است می‌فرماید به حقیقت از فلان راضی هستم، پس برای او آمرزش بخواهید.

رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: در قرآن سوره‌ای که خواننده را شفاعت کند و گوش دهنده را بیامرزد، سوره‌ی یس است.

 و راوی خبر گوید: رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرموده «یس» است آنکه صاحبش را از خیر دنیا و آخرت فرا گیرد و این سوره دافعه و فاضیه است از صاحبش، بدی‌ها را دفع می‌کند و حاجت‌های او را برآورد. هر که آن را بخواند برایشان ثواب بیست حج نویسند.

در گورستان هر که سوره‌ی یس را بخواند خدای تعالی عذاب ایشان را آن روز تخفیف دهد و به عدد مردگان برای او حسنات نویسند و از سیئات محو کنند.

یکی از نام‌های پیامبر صلوات الله علیه و آله اجمعین، «یس» می‌باشد. حضرت  امام باقر علیه السلام فرمود: برای رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین، دوازده اسم می‌باشد، که پنج نام در قرآن باشد (محمد، احمد، عبدالله، یس و نون).

رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: یا علی(ع)! یس را بخوان که در آن ده برکت می‌باشد: گرسنه نخواند، مگر سیر شود و تشنه نخواند، مگر سیراب گردد و برهنه نخواند مگر پوشیده شود و نه بدون  همسری مگر که همسردار شود و نه ترسناکی، مگر ایمن گردد و نه مریضی مگر شفا یابد و نه محبوسی مگر رها گردد و نه مسافری مگر که سالم برگردد و  اگر نزد مرده‌ای خوانده شود خداوند سیئات او را محو کند و گمراهی نخواند مگر راه یابد.

فرمود: هر کس آن را بنویسد و بشوید و آب آن را بیاشامد به درونش هزار دوا و هزار نور و هزار یقین و هزار برکت و هزار رحمت داخل شود و هزار درد و هزار غش از او کنده شود. هر کس برای رضای خدا آن را بخواند، گناهانش آمرزیده شود و دوازده برابر قرآن ثواب به او خواهد رسید.

 و هر بیماری که نزد او این سوره را بخوانند، به هر حرفی از این سوره ده ملک نازل شده نزد آن بیمار صف زده و می‌ایستند و برای او استغفار می‌کنند و اگر اجل او رسیده باشد به هنگام قبض روحش حاضر شوند و تشییع جنازه کنند و بر او نماز بخوانند.

هر که وقت احتضار بخواند یا دیگری نزد او بخواند، رضوان بهشت نزد  او آید و شربتی از شراب به او دهد و او را سیراب کند و هنگامی که از قبر بیرون آید سیراب باشد تا به بهشت رود.

و هر کس سوره‌ی یس را بخواند گویا حج کرده و کسی که قرائت آن را گوش نماید، چنان است که هزار اشرفی در راه خدا تصدق کرده است.

 و کسی که آن را بنویسد و بشوید و بنوشد هزار دوا و هزار نور و هزار یقین و هزار برکت و هزار رحمت در او بوجود آید. و هر که درد و مشکلی دارد اگر همان آب را بنوشد از او زایل می‌شود.

 و اگر زنی شیرش کم باشد و بنوشد شیرش زیاد شود .

و هر کس آن را با خود دارد از چشم بد و از جن حفظ شود و خواب‌های راست و خوب ببیند.

 و هر کس شب نیمه‌ی شعبان سه بار «یس» را بخواند مرتبه‌ی اول طول عمر و مرتبه‌ی دوم عافیت از بلا و بار سوم توفیق انجام وظیفه بیابد و در هر بار بعد از آن دعای در اعمال نیمه شعبان«یا من ملجاء» را بخواند.

جهت تفرقه‌ی ظالمان بر کوزه‌ی آب ندیده چهل و یکبار سوره‌ی یس را تا آخر بخواند و به آن دمد سپس آن را بر زمین زند بشکند به نیت تفرقه‌ی آنها به اذن الهی ظلمه متفرق شوند.

هر حاجتی که داشته باشد به نیت قضاء (بر آورده شدن) حاجت وضو بگیرد به جهت استجابت دعا و تلاوت قرآن رو به قبله با حضور قلب صد بار صلوات بفرستد و شروع در خواندن سوره نماید و حاجت خود را در سه جا به خاطر بگذراند و از خدا بخواهد حاجت خود را "یکی بعد از امام مبین" و یکی بعد از "فی فلک یسبحون" و دیگری بعد از "سلام قولا من رب رحیم" و چون به این سلام برسد آن را "سی و چهار" بار یا "چهارده" بار یا هفت بار مکرر کند و چون از سوره فارغ شود بگوید: "سبحان المفرج عن کل محزون سبحان المخلص عن کل مشحون سبحان المنفس عن کل مذیون سبحان العالم عن کل مکنون سبحان من جعل خزائنه بین الکاف و النون سبحان من اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون فسبحان الذی بیده ملکوت کل شیء و الیه ترجعون. پس بگوید:"اللهم افتح لی ابواب رحمتک و ابواب خزائنک بحق سوره یس و بفضلک و کرمک یا ارحم الراحمین". پس صد نوبت بگوید یا "مفرج الهم" و بعضی گفته اند که در آیه جمیع "لدینا محضرون" نیز حاجات خود را به قاضی الحاجات عرض نماید و قدرت حق را در اجابت مشاهده کند.

 نوع دیگر اینکه سوره را بخواند چون به آیه "سلام" برسد "هفتاد" مرتبه تکرار نماید و مطلب را از حق تعالی بخواهد که مجرب است طریقه دیگر آنکه از روز جمعه شروع کند تا روز پنجشنبه و هر روز سه بار بخواند و در عرض یک هفته بیست و یک بار خوانده شود و هر روز بعد از فراغ دعای "یا من تحل به عقده المکاره" را در صحیفه سجادیه بخواند و اگر بتواند در یک مجلس بیست و یک مرتبه سوره را بخواند از برای هر مطلب مجرب است لکن به جهت وسعت رزق در روز پنجشنبه و به جهت دفع دشمن در روز سه شنبه و به جهت رفعت و عزت در روز یکشنبه بخواند.

سرّ شاهراه سی و هفتم /56: سوره‌ مبارکه صافات{182آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس این سوره را در هر روز جمعه بخواند، همواره از هر آفتی نگهداری شده و هر بلایی از او دفع گردد در دنیا، و در دنیا روزی داده می‌شود به فراخ‌ترین چیزی که باشد از رزق و از شیطان بدی به او نرسد و نه جبار عنیدی به او صدمه زند و اگر در آن روز بمیرد یا در شب آن روز خداوند او را شهید برانگیزد و او را شهید بمیراند و او را با شهیدان بهشت برد.

 و هر کس این سوره را بنویسد و بشوید و به آب آن غسل کند دردهای او زایل گردد. رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کسی که سوره‌ی صافات را بخواند، خدا به او ده حسنه عطا فرماید به تعداد تمام جن‌ها و شیطان‌ها و از شرک بری شود و دو فرشته‌ی حافظ او برایش در روز قیامت شهادت دهند که او مؤمن به پیامبران بوده است.

 

سرّ شاهراه سی و هشتم / 38: سوره‌ مبارکه ص{88آیه-مکی}

حضرت امام محمد باقر علیه السلام: هر کس سوره‌ی ص را در شب جمعه قرائت کند از خیر دنیا و آخرت به او عطا خواهد شد، آن چنان که به کسی از مردم عطا نشده باشد جز نبی مرسل یا ملک مقرب و او را خداوند داخل بهشت کند، هر کس از اهل بیت او که دوست او باشد، حتی خادمی که او را خدمت می‌کند با خود به بهشت برد و اگرچه در حد عیال او نباشد و جزو کسی که شفیع او شود نباشد و به وزن کوه‌هایی که جهت داود مسخر ساخته بود به او ثواب بخشد و او را از اصرار بر صغیره و کبیره نگه دارد .

و هرگاه کسی در وقت کندن چاه آب آیه42 را بسیار بخواند آب بسیار دهد. «ارکض برجلک هذا مغتسل بارد و شراب».

 

سرّ شاهراه سی و نهم /59: سوره‌ مبارکه زمر {75آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی زمر را بخواند حق تعالی شرف دنیا و آخرت به او عطا کند و او را بر سایر مردم غالب نماید به وجهی که هر کس او را ببیند هیبت او بر دل آن نشیند و اگر مال و عشایر نداشته باشد به او ارزانی دهد و بدن او را بر آتش دوزخ حرام نماید و هزار شهر در بهشت برای او بسازند و بنا کنند که در هر شهری هزار قصر باشد و در هر قصری هزار حور.

عایشه گوید: پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین نمی‌خوابید تا سوره‌ی بنی اسرائیل و زمر را می‌خواند.

 و هر که آن را به بازوی خود بندد محبوب خلایق شود و مردم او را به خیر یاری کنند.

ابی بن کعب از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین، نقل کرده: هر کس سوره‌ی زمر را قرائت کند، امید او را قطع نکرده و ثواب ترسندگان را بدو عطا کنند.

 

سرّ شاهراه چهلم /60:  سوره‌ مبارکه مؤمن-غافر{85آیه-مکی}

رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس آن را بخواند، ارواح پیامبران و مؤمنان بر او صلوات می‌فرستند و برای او استغفار کنند و هر کس در سه روز یکبار این سوره را بخواند، گناهان گذشته و آینده او را ببخشند و کلمه تقوی را ملازم او کنند و آخرت او را بهتر از دنیای او نمایند.

 و هر کس شب آن را بنویسد و در دکان خود گذارد، مشتری متاع او زیاد شود و اگر در باغ خود نهد میوه‌ی آن بسیار گردد و اگر مجروح دمل‌دار بر خود بندد، شفا می‌یابد.

حامیم‌ها زیور قرآنند، حوامیم هفت درب دوزخ به نام‌های (جهنم / حطمه / لظی/ سعید / سفر / هاویه / جحیم می‌باشد و هر کس این سوره را بخواند، نگذارد به دوزخ ببرند از این هفت درب).

 

سرّ شاهراه چهل و یکم /61: سوره‌ مبارکه فصلت (حم سجده){54آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس این سوره را بخواند در روز قیامت دارای نوری باشد که تابش آن تا جایی که دیده شود، خواهد بود و نیز شادمان و خوشحال باشد و زندگی کند در این جهان زیستن پسندیده که هر کس آرزوی آن را داشته باشد.

 هر کس حم سجده را هر شب بخواند، برایش روز قیامت به قدر کشش چشمش نور و سرور گردد و در دنیا پسندیده و غبطه زندگی کند، یعنی مردم به او رشک برند و از خدای تمنای مقام او را کنند.

 و هر کس این سوره را با آب باران بشوید و سرمه را با آب باران بساید و به چشم کشد از درد چشم و سفیدی آن و جمیع دردهای چشم شفا یابد.

رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین می‌فرماید: هر کس یکبار حم سجده را قرائت کند به هر حرفی از آن ده حسنه در نامه‌ی او ثبت کنند.

 

سرّ شاهراه چهل و دوم /62: سوره‌ مبارکه شوری (حمعسق){53آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام، فرمود هر کس این سوره را قرائت کند، حق تعالی روز قیامت روی او را چون ماه شب چهارده گرداند و او را نزد خود بدارد و به او خطاب کند، ای بنده‌ی من! در دنیا سوره‌ی حمعسق مداومت می‌نمودی و نمی‌دانستی که ثواب آن در چه مرتبه است و  اگر بر ثواب آن علم می‌داشتی هرگز از خواندن آن ملامت نمی‌یافتی و دائم به خواندن آن مواظبت می‌نمودی. پس به ملائکه امر نماید که او را بهشت ببرید و در بهترین امکنه آن او را جای دهید. پس فرشتگان او را به بهشت برند و در قصری که درها و ظاهر آن از باطن و باطن آن از ظاهر دیده شود و هزار حورالعین و هزار حواری و هزار ولدان مانند لؤلؤ درخشان نامزد او گردانند با سایر انواع کرامت و اصناف مکرمت .

و هر کس آن را بشوید و بخورد، کم تشنه گردد .

و اگر زیر سر نهد و بخوابد خواب‌های خوب ببیند.

 

سرّ شاهراه چهل و سوم / 63: سوره‌ مبارکه زخرف{89آیه-مکی}

حضرت امام باقر علیه السلام فرموده است: هر کس سوره‌ی زخرف را بسیار قرائت نماید، جسد او در قبر از حشرات و گزندگان زمین و از فشار قبر ایمن گردد تا آن هنگام که در پیشگاه حق جل و علا بایستد و در موقف قیامت حاضر شود، آنگاه آن سوره (زخرف) بیاید به فرمان الهی وارد بهشتش گرداند.

 پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی زخرف را بخواند از جمله‌ی کسانی خواهد بود که روز قیامت به آنان گفته می‌شود، ای بندگان من امروز نترسید و اندوهی به خود راه ندهید و بدون آن که حساب کرده شوید، وارد بهشت گردید.

هر که این سوره را با خود دارد از هر آفت و شّری ایمن باشد.

 و هرکه هنگام خواب این سوره را زیر سر نهد، خواب‌های خوب و خوش ببیند.

هر که آیه‌ی زیر یا کل سوره‌ی زخرف را بنویسد و با آب باران بشوید و بخورد زن بد زبان بدهد انشاءالله به اذن الله خوش زبان گردد. (یا عباد لا خوف علیکم الیوم و لا انتم تحزنون... ادخلواالجنه انتم و ازواجکم تحبرون)(آیات68تاآخر70).

 

سرّ شاهراه چهل و چهارم /64:  سوره‌مبارکه دخان{59آیه-مکی}

حضرت امام محمدباقر علیه السلام فرمودند کسی که سوره‌ی دخان را در نمازهای روزانه واجب و نافله‌های خود بخواند خداوند وی را روز قیامت در زمره‌ی بهشتیان برانگیزد و در سایه‌ی عرش خود پناه دهد و حسابش را آسان گیرد. و نامه‌ی عملش را بدست راستش دهد و در شب جمعه که سوره‌ی دخان را قرائت نماید، به هر حرفی از این سوره، ثواب آزاد کردن صد بنده به او ببخشد و هفتاد هزار ملک برایش آمرزش خواهند، و خداوند او را بیامرزد .

و هر که در روز جمعه و در شب جمعه بخواند، در بهشت خانه‌ای برای او بنا کنند .

و هر کس همراه خود کند در انظار با هیبت باشد .

و هر که آن را بشوید و بخورد از شر سخن‌چین در امان باشد.

نقل است از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام که جهت کفایت مهمات و مشکلات هفتاد بار (و به قولی 7 بار) حم دخان را بخواند، جمیع مهمات وی به زودی کفایت شود و هر کس با خود دارد از شر دیو و پری در امان بوده و در نظر مردم با هیبت بوده و مردم او را دوست دارند.

سرّ شاهراه چهل و پنجم /65: سوره‌مبارکه جاثیه (الشرایعه){37آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام، فرمود: هر کس سوره‌ی جاثیه را قرائت نماید ثوابش آن است که هرگز آتش دوزخ را نبیند و نعره و خروش آن را نشنود و او با پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین باشد.  

رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس سوره‌ی حم جاثیه را قرائت کند، پروردگار در روز قیامت و حساب عورت او را خواهد پوشانید و ترس او را فرو می‌نشاند.

و هر کس این سوره را مکتوب نماید و با خود همراه دارد، از هرچه ترسناک باشد، ایمن گردد .

و نیز اگر این سوره را بنویسد و زیر سر نهد از شرّ اجنّه محفوظ ماند.

سرّ شاهراه چهل و ششم /66: سوره‌ مبارکه احقاف{35آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس در هر شب یا هفته یک بار سوره‌ی احقاف را قرائت نماید، خداوند  او را در این جهان دچار فزع و دلهرگی و ترس نکند و از ترس و بیم روز رستاخیز در پناه باشد انشاءالله.

رسول الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هرکس این سوره را بخواند به تعداد هر دانه شنی که در دنیا وجود دارد، ده حسنه به او پاداش خواهند داد که از او ده گناه و سیئه محو شود و ده درجه به او خواهند داد .

و هر کس این سوره را بنویسد و با آب باران یا زمزم بشوید و بخورد، نزد خلایق محبوب شود و قوه‌ی حافظه‌اش قوی گردد .

در کتاب ختومات قرآن وارد است که هر که در مهلکه گرفتار شود این سوره را سه مرتبه بخواند، خلاصی یابد انشاء الله.

سرّ شاهراه چهل‌وهفتم/ 95:سوره‌مبارکه محمدصلوات‌الله‌علیه‌وآله{38آیه-مدنی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: این سوره را هر کس قرائت نماید در دین خود هرگز شک نکند و از شرک و کفر محفوظ باشد و بعد از فوت، خدای تعالی هزار فرشته را به قبر او فرستد، تا بر او نماز گزارند و ثواب آن را را به او می‌دهند و در هنگام حشر تشییع  او کنند تا او را نزد خدا به موقف من حاضر سازند.

 نیز از آن حضرت روایت گردیده، هر کس می‌خواهد حال و مال اعدای ما را بداند باید سوره‌ی محمد را بخواند، زیرا آن آیه در شأن ما و آیتی درباره‌ی اعدای ما می‌باشد و خداوند از نهرهای بهشت به آن شخص عطا فرماید.

 هر کس در جنگ آن را همراه خود نماید، بر دشمن پیروز گردد. و کسی که بخورد ترس او برود. و کسی که در دریا بخواند از غرق شدن ایمن باشد.

 

سرّ شاهراه چهل و هشتم / 111:سوره‌مبارکه فتح{29آیه-مدنی}

از عبدالله بن مسعود روایت است که چون رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین از حدیبیه برگشت، از دور دیدیم ناقه‌ی آن حضرت سنگین شد و از رفتن باز ماند. چون نزد آن حضرت آمدیم، اثر فرح و سرور بر جبین مبین او دیدیم، سبب را پرسیدیم فرمودند: فی الحال سوره‌ای به من نازل شد که از همه‌ی دنیا برتر است.

قتاده از انس روایت کرد، ما چون به سبب منع کفار از دخول در حرم بازماندیم، بسیار غمگین شدیم، چون حق تعالی این سوره را نازل نمود پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: سوره‌ای به من نازل گشته که نزد من عزیزتر و ارزشمندتر از هرچه در دنیا است می‌باشد.

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: اموال و زنان و بردگان خود را با خواندن سوره‌ی فتح حفظ نمایید و بیمه کنید زیرا هرگاه سوره‌ی فتح تلاوت زیاد شود، در روز قیامت منادی از جانب خداوند ندا دهد، به قسمتی که همه‌ی مردم بشنوند و گوید: تو از بندگان خاصه‌ی من باشی، وی را به بندگان شایسته‌ی من ملحق سازید و او را در بهشت جاوید وارد کنید و از شربت گوارا و سربسته سیراب نمایید که به کافور بهشتی ممزوج است.

رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی فتح را بخواند، همانند کسی است که در فتح مکه با من شرکت داشته است.

سوره‌ی فتح را اگر از ابتدای آیه‌ی 1 تا آخر7 (انا فتحنا تا عزیزاً حکیما) با زعفران بر لباس دختر بنویسند او شوهر خواهد کرد.

ایام جمعه بسیار خوبست و به سبب این ختم بسیار به مطلب رسیده‌اند: ابتدا کند از روز شنبه روزی پنج مرتبه بخواند و هر روز یک بار اضافه کند تا روز جمعه یازده مرتبه بخواند بعد از هر مرتبه سوره "اذا جاء نصر الله" بخواند چون چهل و یک مرتبه تمام شود این دعا را بخواند "یا مفتح فتح یا مفرج یا مسبب سبب یا میسر یسر یا مسهل سهل یا متمم تمم برحمتک یا ارحم الراحمین".

سرّ شاهراه چهل و نهم /106:  سوره مبارکه حجرات{18آیه-مدنی}

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی حجرات را قرائت نماید، خداوند به تعداد هر نفر که او را اطاعت کرده یا نافرمانی کند، ده حسنه به او خواهد داد .

و هر کس دچار بیماری صرع باشد اگر سوره‌ی حجرات را بنویسد و با خود همراه کند، شیاطین لعین از آنجا بگریزند.

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی حجرات را در هر شب و هر روز بخواند از یاران رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین می‌باشد.

 

سرّ شاهراه پنجاهم /34: سوره‌ مبارکه ق (باسقات){45آیه-مکی}

ابو حمزه ثمالی از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده: که هر کس در فرائض و نوافل خود قرائت سوره ق را ادامه دهد، خداوند رزق و روزی او را وسعت دهد و در روز حساب پرونده‌ی او را به دست راستش خواهد داد و حساب او را آسان گیرد.

هر که این سوره را قرائت نماید، جان دادن بر او سهل گردد.

 و اگر با آب باران بشوید و بیاشامد، هر دردی که در شکم یا دهن یا ترسی داشته باشد برطرف می‌شود. و اگر دهان طفل را با آن آب شویند دندان‌هایش آسان درآید.

اگر کسی خواهد که در دولت و نعمت بر وی گشاده گردد و ابواب خیر بر او مفتوح شود باید  روزی سه مرتبه با وضو رو به قبله با ترتیل متصل بهم بخواند و از خداوند بخواهد مرزوق خواهد شد.

سرّ شاهراه پنجاه و یکم /67: سوره‌ مبارکه الذاریات{60آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس در روز یا شب این سوره را قرائت نماید، خداوند زندگی او را اصلاح نماید و روزی او را فراخ دهد و در قبر او نوری قرار دهد که تا روز قیامت بدرخشد .

و هر کس آن را بنویسد و بر زنی که دشوار زاید ببندد، به آسانی زاید.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی ذاریات را بخواند به تعداد هر بادی که در جهان می‌وزد ده حسنه به او خواهد رسید.

 و هر کس که هر روز ذاریات و انشراح را قرائت نماید، امورش به خیر و وسعت بگذرد و وسعت روزی او و اهل و عیالش به هم رسد.

 

ختم سوره ذاریات و طلاق و مزمل و الم نشرح: از برای امر معیشت و وسعت در مال و منال و مرزوق بودن "من حیث لا یحتسب" ( از هر لحاظ که حساب کنید) به نوعی که عقول و افکار از کیفیت آن عاجز باشد مداومت کردن به این چهار سوره است هر روز بر سبیل استمرار و اگر یک روز فوت شود قضاء نماید و این عمل مجرب و آزموده است و علیک بالتجربه (بر شماست که تجربه کنید) چنانچه مداومت کردن سوره والذاریات در همه اوقات روز موجب دولت و ثروت می شود.

سرّ شاهراه پنجاه و دوم / 76: سوره‌مبارکه طور{49آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی طور را قرائت کند خداوند برای او خیر دنیا و آخرت را جمع کند.

 و هر کس در سفر بخواند از آفات سالم بماند.

 و اگر زندانی آن را بسیار بخواند از زندان رها شود.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کسی سوره‌ی طور را بخواند، بر خداوند لازم است که او را از عذاب خود امان بخشد و در بهشت خود او را نعمت دهد.

از جبیربن مطعم روایت شده که می‌گوید: همانا شنیدم از پیامبر صلوات الله علیه و آله اجمعین که سوره‌ی طور را در هنگام غروب قرائت می‌فرمودند.

 

سرّ شاهراه پنجاه و سوم /23: سوره‌مبارکه نجم{62آیه-مکی}

امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس مداومت کند به خواندن سوره‌ی نجم در هر روز یا هر شب، در میان مردمان آبرومند زیست کند و گناهانش آمرزیده شود و در بین مردم عزیز گردد.

و هر کس روز یا شب بخواند، زندگانی پسندیده یابد.

 و اگر آیه59 تاآخر 61(( افمن هذاالحدیث تعجبون و تضحکون و لابتکون و انتم سامدون)) را بر طفل ببندند، گریه نکند.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی نجم را بخواند به تعداد تمام کسانی که به من ایمان آورده و حضرت را منکر شده‌اند ده حسنه پاداش خواهد رسید.

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مأثور است که هر که این سوره را به جهت بر آمدن حاجات، بیست و یک بار بخواند حاجت او به زودی بر می‌آید و روا می‌شود.

سرّ شاهراه پنجاه و چهارم / 37: سوره‌مبارکه قمر{55آیه-مکی}

امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس این سوره را قرائت نماید، خداوند او را از قبرش برانگیزد، سوار بر ناقه‌ای از ناقه‌های بهشت.

و هر کس آن را یک روز در میان بخواند، در قیامت رویش مثل ماه شب چهارده باشد.

و هر که روز جمعه وقت نماز ظهر آن را بنویسد و زیر عمامه نهد، نزد مردم عزیز و محبوب گردد.

و کسی که سوره‌ی اقتربت الساعه را بخواند خداوند او را در قیامت از قبر برخیزاند و در حالی که به یکی از شتران بهشتی سوار است به محشر وارد شود.

 

سرّ شاهراه پنجاه و پنجم /97: سوره‌مبارکه الرحمن{78آیه-مدنی}

داوود ابوبصیر از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمودند: قرائت سوره‌ی الرحمن را ترک نکنید زیرا این سوره در دل منافقین قرارنمی‌گیرد و در روز قیامت نزد پروردگار، به صورت پسری خوشرو آید و در جایی بایستد که به خداوند متعال نزدیک‌ترین جای است و هیچ کس را آن رتبه نباشد که به آن مقام رسد. پس حق تعالی روی ایشان را سفید و نورانی سازد و به ایشان گوید: هر که را دوست دارید شفاعت کنید. پس ایشان هر که را خواهد شفاعت کنند و کسی شفیع او نباشد، مگر آن که حق تعالی به او فرماید: برو در بهشت من ساکن شود که هر چه آرزوی نفس تو باشد، در آنجا موجود و مهیا است.

واجب است که سوره‌ی الرحمن را در هر روز جمعه قرائت کنند و هر گاه به آیه‌ی فبای آلاء ربکما تکذبان رسند بگویند لا بشی من آلائک رب اکذب .

و از آن حضرت روایت شده هر که در شب جمعه این سوره را به طور مذکور بخواند، حق تعالی دو فرشته بر او بگمارد که او را تا به صبح حفظ و نگهبانی کند و اگر در صبح بخواند دو ملک بر او بگمارد که تا شب حافظ و نگهبان او باشند.

در اصول کافی آمده که پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین سوره‌ی الرحمن را برای مردم قرائت نمود آنها ساکت ماندند و چیزی نگفتند. پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین به آنان فرمود: جنّیان از شما در جواب بهترند چون برای آنان خواندم، آنها فبای الا ربکما تکذبان، و لا بشی من آلاء رب اکذب گفتند.

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی الرحمن را بخواند و بعد از آیه‌ی فبای آلاء ربکما تکذبان بگوید لا بشیء من آلائ رب اکذب اگر شب یا روز بمیرد شهید مرده و هر کس آن را بخواند شکر نعمت‌های خدا را کرده و خدا به ضعف او رحم می‌کند.

و هر که آن را بشوید و آن را بنوشد از درد دل و کبد سالم بماند و اگر بر مصروع یا کسی که گرفتار درد چشم  است بندند درد او برطرف شود و اگر به دیوار خانه آویزند جانوران زمین از آن خانه بگریزند.

حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نموده که فرمودند: برای هر چیزی عروسی است و عروس قرآن سوره‌ی الرحمن است.

 به جهت قضای حاجت و علو درجات، این هفت سوره را در ایام هفته هر روز 4 مرتبه بدون کم و زیاد قرائت نمایید، انشاءالله به جمیع آنها خواهید رسید: شنبه: سوره فتح/ یک شنبه: سوره‌ی یس/ دوشنبه: سوره‌ی واقعه/ سه شنبه: سوره‌ی الرحمن/ چهارشنبه: سوره‌ی قل اوحی/ پنج شنبه: سوره‌ی تبارک/ جمعه: سوره‌ی الم سجده.

 

سرّ شاهراه پنجاه و ششم /46: سوره‌مبارکه واقعه{96آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام می‌فرماید: هر کس در هر شب جمعه سوره‌ی واقعه را بخواند، خداوند وی را دوست بدارد و نیز دوستی او را در دل همه‌ی مردم اندازد و در طول عمرش در این دنیا بدبختی و تنگدستی و ناداری نبیند و آسیبی از آسیب‌های دنیا به او نرسد و از همراهان و یا طرفداران امیرالمؤمنین علیه السلام باشد.

این سوره، خصوصیتی نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام دارد که دیگران با وی در آن شریک نیستند.

هر کس می‌خواهد خبر خلق اولین و آخرین و خبر اهل بهشت و دوزخیان و خبر دنیای آخرت را بداند، سوره‌ی واقعه را بخواند.

در خبر است که عثمان بن عفان روزی به عیادت عبدالله بن مسعود رفت در مرض موت. به او گفت از چه شکایت دارد؟ گفت: از گناهان خود. گفت: چه آرزو داری؟ گفت: رحمت پروردگار خود. گفت: اجازه بده تا طبیبی آورم تا تو را معالجه کند. عطائی می‌خواهی به تو دهم؟ جواب داد: وقتی محتاج بودم، منع می‌کردی و الان که از آن بی‌نیازم، عطا می‌کنی؟ گفت: به دختران تو عطایی بخشم. گفت: ایشان را به عطای تو نیازی نیست، زیرا سوره‌ی واقعه را به ایشان آموخته‌ام و ایشان بر قرائت آن مداومت می‌کنند.

از رسول خداصلوات الله علیه و آله اجمعین شنیدم که هر کس در شب این سوره را بخواند هرگز فقیر نگردد. جهت وسعت رزق و معیشت هر شب، سه مرتبه این سوره را قرائت نمائید.

هر کس این سوره را بخواند، از غافلان او را ننویسند .

و اگر آن را به زنی در هنگام زایمان همراه نمایید به آسانی زایمان نماید.

برای وسعت رزق و توسعه در امر معیشت تاثیر غریب دارد و از مجربات است که تخلف ندارد باید از شب شنبه شروع بکند و از شب شنبه "سه" دفعه و هر شب یکی اضافه کند و بخواند تا شب جمعه هشت بار بخواند تا مدت پنج هفته همین نحو معمول دارد و قبل از شروع کردن در سوره در هر شب این دعا را بخواند: "اللهم ارزقنا رزقاً حلالاً و اسعاً طیباً من غیر کد و استجب دعوتی من غیر رد و اعوذ بک من فضیحتی الفقر و الدین و ادفع عنی هذین بحق الامامین السبطیین الحسن و الحسین علیهما السلام".

همچنین طریقه دیگر باید از شب جمعه ابتدا نماید و هر شب پنج مرتبه بخواند که مجموعاً "چهل و یک" مرتبه که سوره می‌خواند یک مرتبه نیز این دعا را بخواند هر که این ختم را بجا آورد توانگر گردد و دعا این است: "اللهم ان کان رزقی فی السماء فانزله و ان کان فی الارض فاخرجه و ان کان بعیدا فقربه و ان کمان قریباً فیسره و ان کان قلیلاً فکثره و بارک لنا فیه برحمتک یا ارحم الراحمین".

 ایضاً تا چهل روز سوره واقعه و مزمل و الیل و الم نشرح هر یک را یکبار به این ترتیب بخواند به جهت اداء دین و دفع فقر و وسعت رزق مجرب و آزموده است و بعد از خواندن چهار سوره در هر روز این دعا را بخواند "یا رازق السائلین یا راحم المساکین یا ولی المومنین یا غیاث المستغیثین یا ارحم الراحمین صل علی محمد و آل محمد و اکفنی بحلالک عن حرامک و بطاعتک عن معصیتک و بفضلک عمن سواک یا اله العالمین و صلی الله علی محمد واله اجمعین".

سرّ شاهراه پنجاه و هفتم /94: سوره‌ مبارکه حدید{29آیه-مدنی}

حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی حدید را قرائت نماید پیش از آن که بخوابد؛ نمیرد تا آنکه قائم (عج الله تعالی فرجه) ما را ببیند و چون از دنیا برود در جوار حضرت رسول صلوات الله علیه و آله اجمعین باشد.

حسین بن علاء از ابی عبدالله علیه السلام روایت کرده هر کس در نماز فریضه سوره‌ی حدید و مجادله را مداومت کند، خدای تعالی هرگز او را عذاب نکند و هرگز در نفس و مال او بدی نرسد و بدن او از جمیع آفات دور باشد.

 هر که سوره‌ی حدید را بخواند از جمله کسانی باشد که به پیغمبران گرویده و هر که آن را با خود دارد، از حرارت آهن حفظ شود و اگر بر پیکان تیر یا مثل آن که به بدن رفته بخوانند، بدون درد از بدن بیرون آید.

 و اگر آب آن را به ورم‌ها و قروح و جروح و بادهای سرخ مالند و آنها را با آن آب بشویند، شفا یابد به اذن خدا و اگر جلو خصم آن را بدارند آن خصم او را نبیند.

به جهت جمیع مطالب مهمه مجرب فرموده است و طریقه این است که "شب جمعه" در جای خلوتی رو به قبله بنشیند و "با وضو" "هفت نوبت" بی فاصله بخواند و بعد از آن این دعا را بخواند : "بسم الله الرحمن الرحیم اللهم اسئلک بعزتک یا عزیز و بقدرتک یا قدیر بحکمتک یا حکیم و برحمتک یا رحمن و بمنک یا منان ان تحفظنا بالایمان قائماً قاعدا راکعاً ساجداً قائماً و یقظه حیاً و میتا و علی کل حال اعوذ بالله من شر نفسی و من کل ذی شر و من شر شیاطین الجن و الانس و ممن شر کل دابه انت اخذ بناصیتها ان ربی علی صراط مستقیم و صلی الله علی محمد و ال محمد".

 

سرّ شاهراه پنجاه وهشتم/ 105:سوره‌مبارکهمجادله{22آیه- مدنی}

ابی بن کعب از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هر کس سوره‌ی مجادله را تلاوت کند، در نامه‌ی عملش او را عضو حزب خدا ثبت کنند و کسی بر او فائق نشود و با او نتواند مجادله کند و در چشم مردم معتبر و موقّر باشد.

جهت غلبه بر دشمن سوره‌ی مجادله را سه مرتبه بر مشتی خاک بخواند و به طرف دشمن بپاشد، دشمنی مقهور گردد .

و اگر بر بیمار بخواند تسکین و آرامش یابد .

و اگر هر روز مداومت کند، از شرّ ذی شر محفوظ ماند.

 و اگر در انبار غله گذارد از موذی ایمن باشد.

سرّ شاهراه پنجاه و نهم /101 سوره‌ مبارکه حشر{24آیه-مدنی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که به هنگام شب سوره‌ی الرحمن و حشر را بخواند، خداوند فرشته‌ای را به خانه‌ی او پاسدار و موکل گرداند تا با شمشیر کشیده‌اش او را تا صبح پاسبانی کند.

 و پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس سوره‌ی حشر را تلاوت نماید از بهشت و دوزخ و عرش و کرسی و آسمان‌های هفت‌گانه و زمین‌های هفت‌گانه و هوا و بادها و پرندگان و درختان و کوه‌ها و خورشید و ماه و فرشتگان هیچ یک نماند جز اینکه بر او درود فرستند و برایش آمرزش طلبند و چنانچه در آن روز یا شب بمیرد، شهید از دنیا رفته است.

 پیامبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند، اسم اعظم خداوند در شش آیه‌ی آخر سوره‌ی حشر است و نیز فرمودند: هر کس آیات آخر سوره‌ی حشر را در شب یا روز بخواند و در آن روز یا شب بمیرد، باری تعالی او را به بهشت برد.

 

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت است که فرمود: هر کس سوره‌ی حشر را تلاوت نماید برای رفع سختی و برآورده شدن حوائج و برآمدن امور عظیم به مدت چهل روز روزی یک بار، حاجتش به زودی برآورده گردد و مستجاب‌الدعوه گردد و کارش رواج گیرد و اگر یک روز فوت شود ختم را از سر گیرد و بسیاری از اکابر علما از ضروریات شمرده‌اند.

رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین به علی علیه السلام فرمودند: یا علی! هر شب سوره‌ی حشر را تلاوت کن تا شرّ دنیا و آخرت از تو دفع شود.

معقل ‌بن یسار در حدیثی گوید: هر کس صبح بگوید، اعوذ بالله السمیع العلیم، من الشیطان الرجیم و آخر سوره حشر را بخواند آیه 21 تا آخر سوره (لو انزلنا ...) خدای تبارک و تعالی 70 هزار فرشته بر او موکل سازد که او را از جمیع آفات و بلیات حفظ کنند و تا شب بر او درود و صلوات فرستند و اگر در روز بمیرد، شهید مرده و در قیامت تمام مؤمنین شفیع او گردند.

 آیات آخر سوره، داروی هر درد بی‌درمان و ناعلاج است.

جهت مهمات و مشکلات، هر روز آیه‌ی22 ((هوالله الذی لا اله الا هو الرحمن الرحیم)) 80 مرتبه تلاوت نماید، بسیار نافع است.

هر کس این سوره را بر جام شیشه‌ای نویسد و با آب باران بشوید و آن آب را بخورد، حافظه‌اش زیاد شود.

 

سرّ شاهراه شصتم / 91: سوره‌ مبارکه ممتحنه(الامتحان الهوده){13آیه-مدنی}

علی بن الحسین علیه السلام فرمودند: کسی که در نمازهای واجب و نافله‌اش، سوره‌ی ممتحنه را تلاوت نماید، خداوند قلب او را به ایمان آزموده و دیده‌اش را نورانی کرده و فقر و دیوانگی بر او و فرزندانش راه نیابد.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کسی که سوره‌ی ممتحنه را بخواند در روز قیامت مؤمنین و مؤمنات شفیعان او خواهند بود.

جهت هر بیماری، سه روز متوالی سوره‌ی ممتحنه را بنویسند و هر روز یکی را بشویند و آب آن را به صاحب درد بدهند که بنوشد، انشاءالله از آن بیماری خلاص خواهد شد.

سرّ شاهراه شصت‌ویکم/109:سوره‌مبارکه صف«حوارییون عیسی علیه السلام»{14آیه-مدنی}

حضرت امام صادق علیه السلام روایت کرده: کسی که سوره‌ی صف را بخواند و در فرائض و نوافل بر آن مداومت کند، حق تعالی او را در صف ملائکه و انبیاء علیهم السلام جای دهد.

ابی بن کعب از رسول اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرد هر که سوره‌ی عیسی (صف) را بخواند عیسی علیه السلام، برای او استغفار کند و بر او صلوات فرستد تا زمانیکه در دنیا باشد و روز قیامت رفیق او باشد و او را ثواب حواریون بدهند.

 و هر کس آن را در سفر بخواند از حوادث و بلایا حفظ شود.

 

سرّ شاهراه شصت و دوم / 110:سوره‌ مبارکه جمعه{11آیه-مدنی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: از جمله واجبات بر هر فرد مؤمن از پیروان ما آن است که در نماز شب جمعه سوره‌ی جمعه را در رکعت اول و سوره‌ی سبح اسم ربک الاعلی را در رکعت دوم بخواند. و در رکعت اول نماز ظهر جمعه سوره‌ی جمعه و در رکعت دوم سوره‌ی منافقون را بخواند. پس اگر چنین نماید، گویی عملی چون عمل پیغمبر خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین انجام داده و ثواب و پاداشش بر خداوند بهشت است.

 رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کسی که سوره‌ی جمعه را تلاوت نماید به تعداد کسانی که در نماز جمعه شرکت کرده و یا نکرده‌اند در شهرهای مسلمین، ده حسنه به او داده خواهد شد.

هرکه سوره‌ی جمعه را صبح و شب تلاوت نماید، از وسوسه‌ی شیطان لعین رجیم ایمن گردد.

سرّ شاهراه شصت و سوم /104: سوره‌ مبارکه منافقون{11آیه-مدنی}

رسول اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کسی که سوره‌ی منافقون را بخواند از نفاق و دورویی برکنار باشد.

 و اگر بر دمل خوانده شود، شفا یابد.

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: کسی که سوره‌ی منافقون را قرائت نماید در فریضه، روز قیامت این سوره شافع او باشد تا او را به بهشت درآورد.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هرکه سوره‌ی منافقون را بخواند، از مرگ ناگهانی ایمن گردد.

 و هر کس این سوره را تلاوت نماید و نزد حاکم رود، از شّرش در امان باشد.

 

سرّ شاهراه شصت و چهارم /108:  سوره مبارکه تغابن{18آیه-مکی/مدنی}

حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند: کسی که سوره‌ی تغابن را در نمازهای واجب خود بخواند، آن سوره در روز قیامت شفیع او خواهد بود و شاهد عادلیست برای آن کس که شهادتش را نافذ گرداند و از وی جدا نگردد تا وارد بهشتش سازد.

هر کس همه‌ی سوره‌ی تغابن را قرائت نماید، از مرگ ناگهانی در امان باشد .

و هر کس سوره‌های منافقون و تغابن را قرائت نماید و نزد شخص زورگو و حاکم رود از شر او  در امان باشد.

 

سرّ شاهراه شصت و پنجم /99:  سوره‌ مبارکه طلاق{12آیه-مدنی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت کند: هر کس سوره‌ی طلاق و سوره‌ی تحریم را در فریضه بخواند، حق تعالی او را از ترس قیامت در پناه خود گیرد و او را از آتش دوزخ نگهدارد و در بهشتش درآورد، زیرا که این دو سوره‌ی پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین اند.

 ابی بن کعب از پیامبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده هر که سوره طلاق را بخواند بر سنت پیغمبر (ص) از دنیا رود.

هر که سوره طلاق را به نیت محبت یا ادای قرض "بیست و یک" بار بخواند نافع و مجرب است .

و به جهت وسعت رزق، سه مرتبه بخواند توسعه پیدا شود رزقش.

سرّ شاهراه شصت و ششم /107: سوره‌ مبارکه تحریم{12آیه-مدنی}

ابی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرد: هر کس این سوره را بخواند حق تعالی او را توبه‌ی نصوح کرامت فرماید .

و هر کس آن را بر بیمار یا مار گزیده یا مصروع بخواند یا بر کسی که شب خوابش نمی‌برد، تمامی آن مشکلات و ناراحتی‌ها برطرف شود.

 و مداومت بر آن اداء قرض است.

جهت محبت و اداء قرض 21 مرتبه انتهای آیه‌ی2 تا آخر سوره طلاق (و من یتق الله یجعل مخرجاً) تا (کل شی قدراً) را بخوان. و به جهت وسعت رزق و روزی سه بار آیه‌ی فوق را قرائت نماید نافع می‌باشد.

 

سرّ شاهراه شصت‌وهفتم/77: سوره‌ مبارکه ملک«المنجیه الواقعیه»{30آیه-مکی}

ابی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده هر کس این سوره را قرائت نماید، گویا لیله القدر را زنده داشته است.

آن حضرت فرموده: دوست دارم این سوره در دل هر مؤمنی باشد.

حضرت علی علیه السلام از پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرد: هر کس این سوره را تلاوت نماید، روز قیامت سوار بر بال‌های ملائکه آید و رویش در حسن و زیبایی مثل روی یوسف علیه السلام  باشد.

ابوهریره از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین نقل کرده که فرمود: سوره‌ای در کتاب خداوند است که بیش از سی آیه نیست و روز قیامت قاری خود را شفاعت کند و او را از آتش برهاند و به بهشت درآورد.

امام باقرعلیه السلام فرمود: سوره‌ی مانعه (بازدارنده) است که خواننده‌ی خود را از کیفر قبر باز می‌دارد و آن در تورات سوره ملک نوشته شده، هر کس آن را در شب تلاوت کند، بسیار عبادت کرده و آن شب را پاک ساخته و در زمره‌ی غافلین نام او نوشته نخواهد شد. و من بعد از عشاء در نماز نشسته می‌خوانم و پدرم در شب و روز می‌خواند و هر کس آن را بخواند چون نکیر و منکر در قبرش از طرف پایین آیند پاهایش گویند به آن دو، از طرف ما راه ندارید براستی این کس بر من قیام می‌کرد و سوره‌ی ملک را در هر شب و روز می خواند و چون از پهلوها آیند، به آنها گوید: از طرف من راهی ندارید، به راستی این کس سوره‌ی ملک را در من جای داد و چون از طرف زبانش آیند، به آن دو گوید: از طرف من راهی ندارید، به راستی که این کس در هر روز و شب سوره‌ی ملک را می‌خواند.

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس تبارک الذی را در نماز قرائت کند، پیش از آنکه بخوابد، همواره در امان خداوند می‌باشد تا به صبح آورد، و در امان اوست روز قیامت تا داخل بهشت شود((انشاءالله)).

از ابن عباس نقل شده، مردی بر روی قبری قبّه می‌زد و نمی‌دانست که آن قبر است، پس سوره‌ی تبارک‌الذی بیده الملک را خواند، شنید صیحه‌زننده‌ای گفت: این سوره‌ی منجیه است. ابن عباس این مطلب را به حضرت رسول صلوات الله علیه و آله اجمعین عرض کرد. فرمود: آن سوره از عذاب قبر، نجات‌دهنده است.

رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: کسی که بخواند وقت خواب سوره‌ای که 30 آیه دارا باشد (ملک) نوشته شود برای قاری آن سی نیکی و حسنه و محو می‌شود از وی سی بدی و بلند کرده می‌شود از برای او سی درجه و می‌فرستد حق تعالی به سوی قاری آن فرشته‌ای از فرشتگان که گشاده می‌نماید بر وی بازوی خود را و نگه می‌دارد او را از هر چیز تا اینکه بیدار شود.

 

سرّ شاهراه شصت و هشتم / 2: سوره‌ مبارکه قلم{52آیه-مکی}

از ابی عبدالله علیه السلام روایت شده، هر کس سوره‌ی نون و القلم را در فریضه یا نافله بخواند، تا زنده باشد حق تعالی او را از فقر ایمن سازد و بعد از موت از فشار قبر او را در پناه خود نگه دارد.

هر کس آن را بخواند، ثواب کسی را دارد که صاحب حسن خلق و اخلاق نیکو باشد و از چشم بد در امان گردد.

 و هر کس درد سر یا درد پا داشته باشد واین سوره را بخود آویزد، درد او تسکین و ساکت شود.

روزی پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین از گورستان بقیع می‌گذشتند، فرمود: به خدا قسم اکثر اهل این قبور به سبب چشم زخم در اینجا خسبیده‌اند. جهت چشم زخم آیه‌ی 51 و 52 ((و ان یکادالذین... تا ...ذکرالعالمین)) بنویسید و با خود همراه داشته و نیز در خانه آویزید اثری عجیب دارد.

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی ن و القلم را در نمازهای واجب و نافله‌های خود قرائت کند، خداوند بزرگ، همواره او را از اینکه دچار تنگدستی و ناداری شود، حفظ می‌فرماید.

علماء اسلام مانند علم الهدی (قدس سره) تجویز نموده‌اند  سوره‌ی قلم، آیه‌ی51و52((و ان یکادالذین تا ذکر للعالمین)) جهت چشم زخم و تجویز افسون.

 

سرّ شاهراه شصت و نهم /78:  سوره‌ مبارکه الحاقه{52آیه-مکی}

حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند: بسیار سوره‌ی الحاقه را تلاوت کنید که خواندن آن در فرائض و نوافل موجب تمامیت ایمان به خدا و رسول است و از قاری آن ایمان سلب نشود، تا آنکه خدا را ملاقات نماید.

در روایت آمده: هر کس آنرا تلاوت کند، در قیامت حسابش آسان گردد.

 و در روایتی دیگر آمده، هر کس یازده آیه از اول این سوره را بخواند، روز قیامت این سوره نوری گردد و سر تا قدم او را فرا گیرد.

و اگر زن حامله با خود دارد طفلش حفظ شود و اگر آب این سوره را به او دهند، وقتی طفل متولد شد با نظافت گردد و از حشرات زمین و شیطان حفظ شود.

 این سوره درباره‌ی امیرالمؤمنین علیه السلام، و دشمنش معاویه فرود آمده است و قاری آن تا روزی که جزای خداوند را دیدار کند بی‌دین نگردد.

حاقه نامی است از نامهای قیامت به اعتبار واجب التحقق بودن.

هر کس آیه‌ی اول این سوره را تلاوت نماید. روز قیامت این سوره نوری گردد و سر تا پای او را فرا گیرد.

در ابتدای تولد نوزاد، این سوره را بنویسند و بشویند و به فرزند دهند او بسیار باهوش می‌شود و از شر شیاطین در امان باشد.

سرّ شاهراه هفتادم /79:  سوره‌ مبارکه معارج {44آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس این سوره را زیاد تلاوت نماید،در قیامت از گناهی که کرده از او نپرسند و در بهشت وی را با نبی اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین و اهل بیتش جای دهند(انشاءالله).

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند هر کس این سوره را بخواند و تلاوت کند، حق تعالی ثواب کسانی را در نامه اعمال او ثبت کند که نماز بپادارند و حج گذارند و روزه گیرند و زکات دهند و امانت را مراعات نمایند.

اگر کسی شب سوره معارج را بخواند و بخوابد محتلم نمی شود .

و هرکه آنرا بخواند مزد کسی را دارد که به امانت وفا کرده است.

امام صادق فرمودند : هرکه به خدا و کتاب او ایمان دارد قرائت آن را وا نمی گذارد. و هرکه شب و روز مداومت کند به هر حاجتی که رو کند ادا گردد.

سرّ شاهراه هفتاد و یکم /71: سوره‌ مبارکه نوح علیه السلام {28آیه-مکی)

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: هرکس به خدا ایمان دارد و کتاب او می‌خواند باید سوره نوح علیه السلام را ترک نکند. زیرا هر بنده‌ی مستحب صابر که این سوره را در فریضه یا ناقله بخواند ، حق تعالی او را در مساکن نیکوکاران جای دهد و ثلث بهشت را به او بدهد و به انواع کرامت اصناف نعمت او را بنوازد و دویست حورالعین و چهار هزار بیوه به او دهد (انشاءالله تعالی) .

و هرکس سوره نوح علیه السلام را تلاوت کند از کسانی باشد که دعوت نوح علیه السلام را پذیرفته باشد .

و هر کس که هر شب و هر روز بخواند به حاجتش می رسد. 

سرّ شاهراه هفتاد و دوم /40: سوره‌ مبارکه جن {28آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس قل اوحی را بسیار بخواند، تا زمانی که در دنیا باشد، از شرّ جنیان و سحر و کید خلق ایمن باشد و کسی نتواند به او ضرر رساند و در آخرت با محمد صلوات الله علیه و آله اجمعین و اهل بیت او محشور باشد و چون به ملازمت ایشان مشرف شود، گوید: خداوندا جز ایشان دیگران را نخواهم و درجه‌ای غیر از این درجه آرزو ندارم.

هر کس سوره‌ی جن را قرائت نماید، به عدد هر جن و شیطانی بنده آزاد کرده و هر که آنرا بخواند و تلاوت کند و بنویسد و بشوید و بیاشامد ، هرچه بشنود یاد گیرد و با هر که مناظره کند غالب گردد.

 و در هرجا این سوره خوانده شود، اجنه از آنجا فرار کند.

 و هر که آنرا تلاوت کند و بخواند و نزد حاکمی زورگوی رود، شّر آن حاکم به او نرسد.

 و اگر صاحب حزنی بخواند، اندوه او برطرف خواهد شد.

 اگر محبوسی تلاوت نماید از زندان و حبس رها شود .

و اگر قرضدار بخواند، قرضش ادا گردد.

سرّ شاهراه هفتاد و سوم /3: سوره‌ مبارکه مزمل{20آیه-مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر کس در هنگام خفتن یا در آخر شب این سوره را بخواند، فرشته‌های شب و روز، شاهد افعال صالحه‌ی او باشند و این سوره نزد خداوند برای او گواهی دهد و حق تعالی حیات و ممات طیب به او کرامت فرماید.

 و حضرت باقرعلیه السلام فرمود: خواننده این سوره هرگز محتاج نشود.

 ابی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده: هر که آن را بخواند حق تعالی سختی دنیا و آخرت را از او رفع کند و هرگز آزار و بلایی به او نرسد.

هر که این سوره را قرائت کند، خداوند به او زندگی خوب بخشد و مردنش به نیکی باشد و هر که مداومت کند، پیغمبر را به خواب ببیند و هر که آن را با خود دارد، هرجا رود فتح و نصرت برای او باشد .

و اگر بین زن و شوهر ناسازگاری باشد، سه بار به شربت بخواند و آنان بیاشامند، محبت بهم رسد .

و اگر کسی را فرزند نباشد، مرد و زن روزه گیرند و وقت افطار غسل و وضو کنند و یکبار سوره‌ی مبارکه مزمل را به آب بخوانند و هر دو از آن بخورند، انشاءالله فرزند حاصل شود.

 و جهت مسحور روز یکشنبه آن را بنویسد و به آب باران یا روان و جاری بدمد و بخورد دفع می‌شود.

هر که این سوره را "نوشته با خود دارد" در هر جا که رود "فتح و نصرت" قرینش باشد.

 همچنین به جهت درماندگی بخواند گشادگی در کارش حاصل شود .

و اگر چیزی "گم کرده" باشد تا "ده روز" هر روز "یک مرتبه" این سوره مبارکه را بخواند پیدا شود .

و اگر میان زن و شوهر ناسازگاری پیدا شود این سوره مبارکه را به شربت بخواند و بیاشامد محب و مهربان شوند.

و اگر کسی "قرضدار" باشد سوره مبارکه را "مداومت" نماید به این نحو که "بعد از هر نماز" "یک" نوبت بخواند قرض او ادا و خلاص شود.

و اگر کسی را "درد اندام" باشد سوره مبارکه را "به روغن بادام تلخ" خوانده و بر اندام مریض بمالند صحت یابد.

و اگر "تنگ روزی" باشد تا "چهل روز"، روزی "یک"بار بخواند وسعت پیدا شود.

و اگر کسی را سحر کرده باشند روز "یکشنبه" بنویسد سوره را و مسحور بخورد رفع شود .

و ایضاً جهت هر خواسته و مشکلی و "فتح مهمات"، "یازده روز" روزی "یازده بار" بعد از "نماز بامداد" بخواند هنوز روز یازدهم تمام نشده باشد که مراد حاصل گردد. و در هر روز "یازده" بار این دعا را بخواند: "یا مُسَبِّبُ سَبَب یا مُفَتِحَ فَتّح یا مُفَرِجَ فَرِج یا مُدَبِرَ دَبِّر یا مُسَهِلَ سَهلِ یا مُیَسِرَ یَسرِ یا مُتَمِمَ تَمِم بِرحمتکَ یا اَرحمَ اَلراحمینَ". شیخ بهاء الدین سلیمان گوید که از برای هر مطلب که شروع کردم و یک صبح خواندم همان روز مطلب حاصل شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۰۳ ، ۱۴:۳۶
عذرا شفائی

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه:

بنام پروردگارم که سرّ اسماء اعظم خود را با سه حرف "الف"، "س" و "م" (اسم) فاش کرد. که عدد ابجد این سه حرف "101" است و از مجرای ولایت "با" و رسالت "سین" ظهور دارد (بسم).

به نام مولایی که در عین غیب الغیوبی، ظاهر و در عین ظهور، غایب است و با صفات "رحمان" و رحیمش" کل نعمت‌هایش را بر ما منت نهاد.

این حقیر برای نشان دادن یکی از جلوه‌های عظمت آیات قرآن و راه‌های رسیدن به مقاصد و اهداف آن و احتیاجات مردم، از کتاب‌های علامه مجلسی رحمت الله، احادیث و اقوال پرحکمت را برای ختم سوره‌های قرآن انتخاب و بقدر حوصله خواننده جمع آوری کرده‌ام. به امید آنکه مورد رضای مولایم حجت الله الاعظم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار بگیرد و شاید راهی برای وصل بیشتر مومنان به قرآن باشد.

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس صد آیه از قرآن بخواند بعد هفت مرتبه بگوید: یا الله، اگر بر سنگ‌ها بخواند آنها را بشکافد.

امام محمد باقرعلیه السلام فرمودند: هر چیز را بهاریست و بهار قرآن ماه مبارک رمضان است. و در وقت تحویل سال نو به جهت حفظ و سلامت بودن، این هفت سلام را (5سلام در سوره صافات و یک سلام در سوره یس و یک سلام در سوره قدر) با مشک و زعفران در کاسه چینی بنویسید و با آب باران بشویید و بیاشامید.

 

نکته:ابتدای هر سوره مبارکه منظور از شاهراه؛ عدد ترتیب فهرستی سوره در قرآن مجید است و در کنار آن عدد ترتیب نزول آن سوره به قلب مطهر پیامبر صلوات الله علیه و آله اجمعین، تعداد آیات سوره و اینکه در مکه یا مدینه نازل شده ، آمده است.

 

سرّ شاهراه اول/ 5 : سوره مبارکه حمد{7آیه-مکی}

در مستدرک محدث نوری(ره)، از لب‌الباب راوندی و او از حضرت رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نمود که ملکی بر آن حضرت نازل شد و گفت: به درستی که خداوند تو را به دو سوره بشارت می‌دهد که قبل از تو به پیامبری اعطا نفرموده؛ سوره‌ی فاتحه‌الکتاب و خاتمه‌های سوره بقره .

و از آن حضرت روایت است که فرمودند: فضیلت سوره‌ی حمد، مانند فضل حاملین عرش می‌باشد. کسی که یک مرتبه سوره‌ی حمد را بخواند، ثواب حاملین عرش الهی به او عطا می‌شود.

و نیز روایت است که فرمودند: اگر فاتحه‌الکتاب در یک کفه‌ی میزان قرار گیرد و بقیه‌ی قرآن در کفه‌ی دیگر، به درستی که فاتحه‌الکتاب هفت برابر کفه‌ی دیگر رجحان دارد. سوره‌ی حمد به دو بخش تقسیم می‌شود، بخشی از آن از حمد و ثنای خدا سخن می‌گوید و بخشی از نیازهای بنده.

ابی‌حمزه بطائنی روایت می‌کند حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: اسم اعظم خداوند، در سوره‌ی فاتحه‌الکتاب مندرج است.

پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی فاتحه‌الکتاب را بخواند، آنچنان به او پاداش می‌دهند که گویی دو ثلث قرآن را قرائت نموده و گویی بر هر مؤمن و مؤمنه صدقه داده است و حتی تمام قرآن را قرائت کرده است، این سوره ام‌الکتاب و سبع مثانی است. این سوره بین خداوند و بنده‌اش تقسیم شده و برای بنده است آنچه بخواهد.

پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: سوره‌ی حمد شفای هر دردی است، جز مرگ. و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است: کسی که از حمد شفا نیابد، هیچ چیز او را خوب نمی‌کند.

 علی بن ابیطالب علیه السلام از پیغمبرصلوات الله علیه و آله اجمعین نقل می‌کند، خداوند سوره‌ی حمد را در برابر همه‌ی قرآن قرار داد و بر نازل کردن آن بخصوص بر من منت نهاد.

فاتحه‌الکتاب، شریف‌ترین گنجینه‌ی عرش می‌باشد، هر که آن را بخواند در حالی که به دوستی محمد صلوات الله علیه و آله اجمعین و خاندان او مؤمن و منقاد است و به ظاهر و باطن آن مؤمن بوده و پیرو فرمانش باشد. خداوند، در برابر هر حرفی از آن حسنه‌ای به او می‌دهد که هر یک از آن بالاتر از دنیا و خیراتش می‌باشد، و اگر کسی به این سوره که خوانده شود گوش فرا دهد، به مقدار یک سوم از ثواب خواندنش را خواهد داشت.

علی علیه السلام فرمودند: اگر معانی فاتحه‌الکتاب را می‌نوشتم 70 بار شتر می‌شد. امیرالمؤمنین علی علیه السلام گوید: از رسول خداصلوات الله علیه و آله و سلم شنیدم: خداوند فرمود، فاتحه‌الکتاب را بین خود و بنده‌ام قسمت کرده‌ام. نصف آن برای من و نصف دیگر برای بنده‌ام آنچه درخواست کند. زمانی که بنده گوید، بسم‌الله الرحمن الرحیم خداوند فرماید، بنده‌ام به نام من آغاز کرد، پس بر من حق است که اول امور او را به اتمام رسانم و حالاتش را مبارک کنم و زمانی که بگوید الحمدالله رب‌العالمین، خداوند تعالی فرماید: بنده‌ام مرا سپاس گذارد و دانست نعمتی که دارد از نزد من است و بلاهایی که از او دفع کردم زیادی نعمت من است. شما را گواه می‌گیرم که من برایش با نعمت دنیا نعمت آخرت را اضافه می‌کنم و از او بلای آخرت را دفع می‌کنم، چنانکه بلاهای دنیا را از او دفع کردم. و زمانیکه گفت الرحمن الرحیم، خداوند گوید، برای من گواهی داد که من رحمان و رحیمم، پس شما را گواه می‌گیرم که از نعمتم بهره او را زیاد کنم و از عطایم بهره او را فراوان نمایم. زمانیکه بگوید، مالک یوم الدین، خدای متعال فرماید، شاهد باشید، همانطوری که او اعتراف کرد من پادشاه روز جزایم، روز شمار حساب او را آسان کنم و صفاتش را سنگین نمایم و از بدیهای او بگذرم و زمانی که گوید، ایاک نعبد، خداوند می‌فرماید، بنده‌ام راست گفت. مرا می‌پرستد شاهد باشید او را بر عبادتش پاداشی دهم که هر مخالف او در عبارت برای من به او غبطه خورد و زمانی که گوید و ایاک نستعین، خداوند گوید: از من کمک خواست و سوی من پناه آورد، شاهد باشید او را بر امرش یاری کنم و در سختی‌ها به فریادش رسم و دست او را در گرفتاری‌ها بگیرم. زمانی که گوید اهدنا الصراط المستقیم تا آخر سوره، خداوند گوید: این برای بنده من است، و برای بنده‌ام باشد آنچه را خواهد. در حقیقت برای او مستجاب کردم و ببخشم آنچه آرزو دارد و از آنچه ترسد ایمن کنم.

 بر قدح آبی 40 حمد بخوانید و بر مریض بپاشید و تصدقی نیز بدهید و امر کنید فقیر به جهت بیمار دعا کند، عافیت یابد.

هر کس در شب جمعه جهت حصول مهمات حمد را 1011 بار بخواند مجرب است. در کشف‌الاسرار میبدی آمده که هر کس این سوره را به این نحو بخواند انشاءالله به مقصد برسد، یک هفته هر روز 111 بار آن را بخواند و 111 صلوات بفرستد البته به شرطی که در این 7 روز گوشت حیوانی نخورد.

 شخصی، از فقر و تنگدستی خود به پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین شکایت نمود، حضرت فرمودند: چون داخل خانه خویش شوی، سلام کن و یکبار سوره حمد را بخوان، آن مرد چنین کرد، پس خدای رزق را برای او و همسایگانش اضافه فرمود.

 

 مرحوم مجلسی (ره) و بعضی دیگر از علماء متعرض شده‌اند و به تجربه رسیده است که ابتداء ختم روز "جمعه" بهترین اوقات بعد از "نماز صبح" است و قبل از صبح "غسل" کرده و بعد از نافله و فریضه صبح و "تسبیح" فاطمه زهرا سلام الله علیها "یکصد" مرتبه بگویید: "الحمدلله رب العالمین علی کل حال" و "صد" مرتبه "صلوات" بفرستید و با کسی توجه ننماید و سخن نگویید.

به جهت دولت (مال و کار) و به مداومت آن شروع نماید به این نحو که "چهل و یک" سوره حمد را بخواند به نحوی که غلط خوانده نشود بعد از اتمام بلافاصله "سیزده" نوبت این دعا را بخواند "یا مفتح فتح یا مفرج فرج یا مسبب سبب یا میسر یسر یا مسهل سهل یا مدبر دبر یا متمم تمم برحمتک یا ارحم الراحمین". در مدت چهل و یک روز، روزی چهل و یک نوبت در همان وقت و همان مکان بخواند البته هر گاه در وقت یا در مکان یا عدد اختلافی بهم رسد ختم را از سر گیرد و الا بفضل الله تعالی در هفته اول اثرش ظاهر گردد و چون مطلب به عمل آمد (زودتر از چهل روز) هر چند که دولت عظیم بهم رسد باید ختم را در چهل و یک روز تمام کند و در نسخه بنظر رسیده که آیه بسم الله را به لام الحمدلله وصل نماید و در بعضی نسخ معتبره بدون شرط و قیدی مسطور است. به این نحوه که مدت چهل و یک روز، روزی چهل و یک مرتبه بعد از نماز صبح بخواند این دعا را نیز به همان ترتیب بخواند خداوند او را "غنی" گرداند و قرض او را از خزانه کرم خود ادا فرماید.

 همچنین به جهت بر "آمدن حاجات" هر که "هر روز" "یکصد" مرتبه سوره فاتحه را به این نحو بخواند جمیع حوائج جزئی و کلی او را خداوند روا فرماید بعد از "نماز صبح" "بیست و یک" مرتبه و بعد از "نماز ظهر" "بیست و دو" مرتبه و بعد از "نماز عصر" "بیست و سه" مرتبه و بعد از "نماز مغرب" "بیست و چهار" مرتبه و بعد از "نماز عشاء" "ده مرتبه" و اگر در هفته اول تاخیر واقع شود هفته دوم بخواند که مجرب و آزموده است.

و در بعضی نسخ دیگر به نظر رسیده که ابتداء از روز پنجشنبه نماید و در دو جا اظهار مطلب کند (حاجت خود را در نظر آورد) و یکی در الرحمن الرحیم و یکی در ایاک نعبد و ایاک نستعین و از بعضی مشایخ منقول است که به جهت خوف از سلطان یا از ظالمی پانزده بار بگوید یا مالک یوم الدین و ایاک نستعین از آن شخص ضرر و آسیبی به او نرسد و اگر قاطع الطریق(راهزن یا دزد) یا سبعی(حیوانی) سر راه بر او بگیرد به عدد مذکور بخواند خلاص شود به تجربه رسیده است به کرات و پیوست.

سوره حمد را با این آیه تا "ده" روز هر روز "یازده" مرتبه بخواند که مجموع یکصد و ده مرتبه شود برای هر مطلبی کلی و جزیی و هر حاجت که داشته باشد مجرب است و بزودی مقرون است به اجابت آیه اول. آیه اول این است "ثم انزل علیکم من بعد الغم تا ولله علمیم بذات الصدور" و از سوره آل عمران(آیه 153) و آیه دوم این است از سوره "انا فتحنا" (آیه آخر این سوره مبارکه) "محمد رسول الله" تا آخر سوره و بعد بگوید "رب سهل و لا تعسر علینا یا رب".

سرّ شاهراه دوم / 87 :سوره‌ مبارکه بقره{286آیه-مدنی}

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت است که فرمودند: کسی که سوره‌ی بقره و سوره‌ی آل عمران را بخواند روز قیامت برانگیخته می‌شود، در حالیکه آن دو سوره روی او را مثل ابر می‌پوشانند.

جریده از حضرت رسول صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نموده: سوره بقره را یاد بگیرید، پس به درستی که خواندن سوره‌ی بقره برکت است و ترکِ خواندن آن حسرت می‌باشد و ساحران راهی بر سوره‌ی بقره ندارند.

در مستدرک الوسایل از کتاب الغایات جعفر بن احمد قمی روایت نموده که حضرت محمد صلوات الله علیه و آله اجمعین به مردی فرمودند: چه آیه‌ای عظیم‌تر است؟ گفت: خدا و رسول او آگاه‌ترند. پس پیامبر دوباره فرمود، آن مرد دوباره گفت: خدا و رسول او داناترند. پس رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: عظیم‌ترین آیه، آیه‌الکرسی می‌باشد.

أبی بن کعب از نبی اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین نقل می‌کند که ایشان فرمودند: هر کس این سوره را بخواند، سلام و رحمت بر او باد و برایش اجر مرزبانان و فداکاران در راه خدا را می‌دهند.

حضرت امام سجاد علیه السلام فرمودند: رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس از سوره‌ی بقره، آیه‌الکرسی و دو آیه‌ی بعد از این آیه و سه آیه آخر سوره‌ی بقره بخواند، نه به او کراهتی رسد و نه شیطان به او نزدیک گردد.

حضرت علی بن موسی‌الرضا علیه السلام فرمودند: هر کس پس از هر نماز آیه‌الکرسی را بخواند،گزنده‌ای به وی آزار نرساند.

 امام حسین علیه السلام روایت کرده که رسول الله صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کسی که چهار آیه از اول سوره‌ی بقره و آیه‌الکرسی را با دو آیه بعد از آن و 3 آیه آخر آن سوره را بخواند، هیچگونه بدی و ناراحتی در جان و مال خویش نبیند و دیو لعین به وی نزدیک نشود و قرآن را فراموش نکند.

رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: یا علی(ع) در هیچ خانه‌ای این آیات تلاوت نشود، مگر اینکه ابلیس لعین سه روز گرد آن خانه نگردد و یا چهل شبانه روز هیچ جادویی وارد آن خانه نگردد. ای علی(ع) این آیه را به فرزندان و همسایگانت یاد بده که هیچ آیه‌ای برتر از این آیه نازل نشده است.

هر کس آیه‌الکرسی را هنگام خواب بخواند، خدای تعالی او را در خانه و خانواده و چند همسایه از اطرافیانش را از شر شیطان رجیم در امان تلقی می‌دارد.

 باز هم رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کسی که از خانه خارج شود و این آیه را قرائت کند، خداوند تبارک و تعالی 70 هزار فرشته را مأمور کند تا برای او استغفار کنند. تا هنگامی که به خانه بر می‌گردد و چون به خانه درآید فقر را از وی برگرداند.

امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: تلاوت آیه‌الکرسی 1000 بدی از بدی‌های دنیوی و 1000 بدی از بدیهای اخروی را زایل گرداند که بدترین بدی در دنیا فقر و بدترین بدی آخرت فشار قبر است.

 از لب‌الباب قطب راوندی از حضرت رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نموده که فرمودند: در شب معراج لوحی دیدم که در آن فاتحه‌الکتاب و در لوح دیگر کل قرآن قرار داشت که سه نور از آن ساطع بود، پس گفتم: ای جبرائیل(ع)! این انوار چیست؟ حضرت جبرائیل علیه السلام گفت: آن سه نور یکی سوره قل هوالله احد دیگری سوره‌ی یس و سومی آیه‌الکرسی است.

حضرت علی علیه السلام فرمود: پیامبر صلوات الله علیه و آله اجمعین به من فرمودند: یا علی(ع)! بعد از هر نماز آیه‌الکرسی را بخوان، پس بدرستی که حفاظت و مداومت نمی‌نماید بر آن. مگر نبی یا صدیق یا شهید.

در جامع الاخبار از حضرت امام محمد باقرعلیه السلام روایت شده که فرمودند: کسی که بعد از وضو آیه‌الکرسی را بخواند، خداوند تعالی ثواب چهل سال عبادت را به او عطا فرماید و چهل مرتبه مقام او را بالا ببرد و چهل حوریه به او تزویج فرماید.

شیخ طبرسی در مکارم الاخلاق روایت نموده که حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین هنگام خواب آیه‌الکرسی می‌خواند و می‌فرمود: که جبرائیل(ع)  بر من نازل شد و گفت: ای محمد(ص)! به درستی که عفریتی از جن در موقع خواب شما را دچار کید می‌نماید، پس بر تو باد قرائت آیه‌الکرسی.

مجرب و موثر است ختم در کتب معتبره از کتاب‌های علماء شیعه به نظر حقیر رسیده که در آیه شریفه "آیه الکرسی" ده وقف است هر که در وقت خواندن آن ده وقف را به عمل آورده و بعد دعا کند دعای او مستجاب است و قاعده آن به این نحو است که ابتداء از انگشت کوچک یمنی (از دست راست) شروع نماید و به هر وقفی که می‌رسد انگشتی عقد ببندد و ختم به انگشت ابهام یسر (دست چپ) می کند و در میان دو عین "یشفع عنده" هر حاجتی که خواهد از "دعاء" خیر طلب کند و در میان دو "میم"، "یعلم ما" بین آنچه در مقوله دفع شر باشد طلب نماید و چون ده وقف تمام شود "سه" مرتبه سوره "الم نشرح" و "سه" مرتبه سوره "قل هو الله احد" بخواند و "سه مرتبه صلوات" بفرستد و سر به سوی آسمان کند و حاجت بخواهد و "ده مرتبه سوره الحمد" را بخواند و بعد از اتمام هر حمد یک انگشت از انگشتان معقوده(بسته شده) را بگشاید و در وقت گشودن انگشتها ابتداء از انگشت ابهام دست چپ شروع نماید تا انگشت خنصر(انگشت کوچک) دست راست که ابتدای عقد از او بوده است و بعد از فتح همه انگشتها به آسمان نظر کند و بدمد و حاجت خود را بخواهد و در بعضی نسخ وارد است که فتح اصابع (انگشتان) بعد از خواندن سوره ها است و در آن نسخه متعرض نشده است که وقت گشودن اصابع فاتحه را بخواند.

 اگر عامل، به هر دو طریق عمل کند خوب است و در بعضی کتاب‌ها طریقه اول را تا چهل روز ذکر کرده‌اند و به جهت قضا و حاجات تخلف ندارد و مواضع ده وقف از این قرار است "الله لا اله الا هو الحی القیوم1 لا تاخذه سنه و لا نوم2 له ما فی السموات و ما فی الارض3 من ذالذی یشفع عنده الا باذنه4 یعلم ما بین ایدیهم5 و ما خلفهم6 و لا یحیطون بشیء من علمه7 الا بما شاء وسع کرسیه السموات و لارض8 و لا یوده حفظهما9 و هو العلی العظیم10" و در بعضی نسخ محل وقف ششم بعد از و ما خلفهم بنظر رسیده مرویست که هر که را مهم پیش آید و در آن عاجز بماند باید "غسل" کند به نیت آن مهم و آیه الکرسی را بخواند بطریق ده وقف و در میان دو عین یشفع عنده آن مهم را بخاطر بگذراند آن مهم بموجب دلخواه او برآید و هر دعائیکه کند مستجاب است و اگر دشمن صعب (سخت) داشته باشد به نیت مغلوب شدن او شروع در ختم نماید تا هر چند روز که می تواند بخواند و در میان دو میم یعلم ما بین ایدیهم دشمن را به نظر آورد البته بی شک آن دشمن مغلوب گردد.

و گفته اند این عمل از جمله مجربات است ایضاً بزرگان و اکابر گفته اند که، کسی به عدد ابجد نام خود بخواند ابوابِ فتوحات بر روی آن گشاده گردد و سعادت به او رو می آورد و فقر وفاقه از او دور می گردد و اگر از برای تحبیب (محبت محرمها) شرعی به عدد اسم طالب و مطلوب خوانده شود اثر عجیبی دارد.

همچنین در نسخه ملاحظه شد که اگر کسی را مهم باشد و خواهد زود کفایت شود به صحرایی رود که در آن آدمی نباشد و خطی بر گرد خود بکشد و رو به قبله به تواضع بنشیند و "هفتاد" بار آیه الکرسی را تا هو العلی العظیم بخواند بی شک در آن روز حاجت او برآورده می شود و در آن نسخه نوشته بود هذا مجرب و لا شک و لا ریب فیه.

به جهت بقای اولاد و سالم ماندن از جمیع بلیات، چهل مرتبه تا "و هو العلی العظیم" بنویسد و بر کودک بندد سالم بماند.

در حدیثی از سلمان فارسی رحمه‌الله علیه نقل گردیده که رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس آیه‌الکرسی را با زعفران به کف دست راست خویش نویسد و آن را با زبان خود بلیسد و 7 نوبت چنین کند، هرگز چیزی را فراموش نکند و فرشتگان او را آمرزش دهند.

گویند در شداید و سختی‌ها و مهمات عظیم قرائت آیه‌الکرسی 12 مرتبه، نافع است و تخلف ندارد.

در آخر سوره‌ی بقره آیاتی است که هم قرآن، هم دعا و هم رضایت خداوند است. در خبر است که به رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین گفتند: از خانه‌ی ثابت‌بن قیس شماس نوری مانند چراغی تابان برمی‌آید، فرمودند: او سوره‌ی بقره را می‌خواند، به او گفتند: شبها در سرایت چه می‌خوانی؟ گفت: آخر سوره‌ی بقره (آمن الرسول ...)(285).

هر کس دو آیه از آخر سوره بقره (آمن الرسول) تا آخر سوره را بعد از نماز عشاء بخواند، گویا تمام شب احیاء کرده است و انتهای شب شیطان گرد سرای او نگردد.

 گویند، اگر آیه (آمن الرسول) را در ظرف پاک بنویسند و با آب چای که شیرین باشد بشویند و آنرا ناشتا میل نمایند قوت حافظه زیاد گردد.

سرّ شاهراه سوم / 89 : سوره‌ مبارکه آل عمران{200آیه-مدنی}

نبی اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی آل عمران را بخواند، خداوند تبارک و تعالی به ازای هر آیه‌ای از این سوره امان‌نامه‌ای برای گذشتن از پل دوزخ به او عطا می‌کند.

 ابن عباس می‌گوید: رسول اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی آل عمران را در روز جمعه بخواند تا وقتی که خورشید غروب کند، خدا و فرشتگان برای او درود می‌فرستند.

ابن ‌مسعود گوید: از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین شنیدم که فرمودند: هر کس آیه‌ی 18سوره آل عمران(شهدالله انه لا اله الاهو و الملائکه ...) را بخواند، خداوند در روز قیامت به او فرماید: ای بنده‌ی من به عهد من وفا کردی و ادای امانت من را که یگانگی و توحید است نمودی و من سزاوارتر از آن کسی هستم که بر عهدش وفا کند، پس دربهای بهشت را باز کنید تا او از هر دری که می‌خواهد وارد شود.

در روایتی از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین آمده است، هر کس شب جمعه سوره‌ی آل عمران را بخواند، فردای قیامت او را دو بال دهند تا چون برق از پل صراط بگذرد و هر کس این آیه را همراه با ذکر عزیز بخواند، اگر قرض او برابر زمین باشد، حق تعالی آن را ادا کند. ذکر:(لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم) و آیه ی26 و 27 (قل اللهم مالک الملک تا بغیر حساب).

برای دولت و گشایش امور، 35 مرتبه آیه‌ی زیر را قرائت نمایید: انتهای آیه73 تا آخر 74سوره آل عمران ((قل ان افضل بید الله یؤتیه من یشاء...تا ...و الله ذوالفضل العظیم)). برای وسعت رزق و روزی و صاحب جاه و جلال ذکر ((یا الله المحمود فی کل فعاله)) را پانزده مرتبه در روز بخوانید.((و ان الفضل بید الله یوتیه من یشاء والله ذوالفضل العظیم)(سوره حدید انتهای آیه 29)

سرّ شاهراه چهارم / 92 : سوره‌ مبارکه نساء{176 آیه-مدنی}

ابی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین نقل نموده هر کس این سوره را تلاوت کند چنان باشد که صدقه داده به هر وارثی که مستحق باشد و او را مثل ثواب کسی باشد که آزادی را از اسیری و بندگی بازخریده و از شرک بری باشد و در مشیت خدا از کسانی باشد که گناهانش آمرزیده و حق سبحان از او خشنود باشد.

این سوره 176 آیه و 3764 کلمه دارد. عیاشی از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت کرده هر کس سوره‌ی نساء را هر جمعه بخواند از فشار قبر ایمن باشد آن زمان که او را در قبر نهند. هرگاه از کسی چیزی گم شده اگر در جای گمشدن آن چیز آیات 4 و 61 این سوره را در ظرف نو نویسند و با آب باران پر کنند و آن آب را در آن جا که گمشده بپاشند انشاءالله می‌یابد.

عیاشی روایت می‌کند از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام اگر شخصی در شهر یا قریه‌ای دلش گرفته و تنگ شود و نتواند از آن محل بیرون رود و به هیچ خارج شدنش میسر نشود، اگر آیه‌ی ربنا اخرجنا من هذه ... نصیراً (آیه‌ی 75) بخواند حاجت روا گردد.

 به جهت خاموش گشتن پرگو، این آیه را بنویسند و بر او ببندند، واگر متکبر و مغرور باشد به سخن خود، بخواهند که خاموشی گزیند بخوانند تا سخن کمتر گوید.

 و اگر کسی این آیه را بر پوست آهو نویسد و با خود نگهدارد و نزد ظالم و یا حاکم جباری رود که از وی ترسناک باشد و یا آیه را مکرر بخواند، از شرّ آن حاکم جبار ایمن گردد و هیچ ضرری به او نرسد. و اگر این آیه را به مشک و زعفران و گلاب بنویسد و با آب باران بشوید و آن آب را بر حاکم بپاشد حکم براستی کند و عدالت پیش گیرند و اگر بر قطعه‌ای جامه نویسد که از گریبان گرفته باشد، باید آن جامه را در روز پنجشنبه ببرد و آن را دفن کند در آستانه‌ی سرای زنی که شلیطه و بدزبان باشد، زبان او کوتاه گردد. انشاءالله

 

سرّ شاهراه پنجم / 112 : سوره‌ مبارکه مائده{120 آیه-مدنی}

أبی بن کعب از نبی اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرد، هر کس سوره‌ی مائده را بخواند، خداوند به تعداد همه‌ی مسیحیان و یهودیان روی زمین، به او مزد می‌دهد و ده حسنه برای او ثبت و ده گناه از نامه‌ی عمل او محو نماید. همچنین مقام و جایگاه او را ده درجه افزایش دهد.

حضرت علی علیه السلام فرمودند: این سوره هنگامی نازل شد که پیامبر سوار بر استر بوده و سنگینی وحی چنان بوده است که استر را از حرکت بازداشت و طولی نکشید که او بر زمین آرمید. پیامبر به چنان اغمایی درآمد که دست خود را بر سر شیبه بن وهب نهاد، بحال عادی برگشت و سوره‌ی مائده را برای ما قرائت کرد و همگی بدان عمل نمودیم .

و نیز از ابوحمزه ثمالی نقل کرده است که سوره‌ی مائده یکجا و بطور کامل نازل گردیده و هفتاد هزار ملک همراه آن سوره به زمین آمدند.

هر کس وقت صبح قبل از تکلم سه بار آیه 114 سوره‌ی مائده را بخواند روزی او در آن روز از آنجایی رسد که گمان نداشته باشد. (ربنا انزل علینا ... خیرالرازقین). روز اول بعد از نماز صبح با وضو دو رکعت نماز حاجت بخواند، آنگاه تا 40 روز هر روز رو به قبله صلوات بفرستد و آیه‌ی فوق را 50 بار بخواند و در بین خواندن با کسی تکلم نکند که در فتح امور بسیار مؤثر و مجرب است.

حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: هر کس در هر پنج‌شنبه سوره‌ی مائده را بخواند ایمانش هرگز به ظلم یا شرکی آلوده نمی‌شود.

سرّ شاهراه ششم /55:  سوره‌ مبارکه انعام{165 آیه-مکی}

أبی بن کعب گوید: سوره‌ی انعام در مکه هنگام شب نازل شد و هفتاد هزار فرشته حامل آن بودند و جهان را فرا گرفته بودند و صدای تسبیح و حمد آن بلند بود و چون حضرت صدای آنها را شنید، گفت: سبحان‌الله العظیم و بحمده، آنگاه به سجده رفت، بعد کاتبان را فرا خواند و در همان شب آیات سوره را ‌نوشتند.

حضرت فرمود: هر کس بخواند به تعداد هر آیه‌ی این سوره این هفتاد هزار فرشته بر او شب و روز، صلوات فرستند تا روز قیامت.

و از کعب‌الاخبار منقول است چون روز قیامت شود، خداوند به قاری این سوره خطاب کند: ای بنده‌ی من! در سایه‌ی من درآی و از میوه‌های بهشت برخوردار شو و آب کوثر مرا بیاشام و در چشمه‌ی سلسبیل غسل کن که تو بنده‌ی منی و من خدای توام.

جابربن عبدالله انصاری از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده: هر کس به هنگام صبح ابتدای این سوره را تا (یعلم ماتکسبون)(آیه 3) بخواند، خداوند هزار ملک را موکل کند که او را حفظ نمایند و اعمال آنها را بر او نویسند تا روز قیامت.

و هر کس بر مشک و زعفران نویسد و بشوید و آب آن را هفت روز متوالی بیاشامد، خدا بنظر رحمت بنگرد و از امراض او را شفا بخشد.

ابو بصیر روایت کرده که اباعبدالله علیه السلام فرمود: سوره‌ی انعام یکباره فرود آمده و هفتاد هزار فرشته آن را تشییع نموده و آن را تعظیم می‌نمودند؛ زیرا در 70 جای این سوره، نام خدا مندرج است و اگر مردم فضل قرائت این سوره را بدانند هرگز آن را وانگذارند و پیوسته به قرائت این سوره مشغول باشند.

ابن عباس گوید: هر کس سوره‌ی انعام را هر شب بخواند، از جمله‌ی کسانی باشد که در قیامت درامانند و هرگز روی آتش را به چشم خود نخواهد دید.

 

مرویست که هر که خواهد روزی بر وی فراخ گردد و حاجتش روا شود شب روز پنجشنبه یا جمعه یا شب جمعه روی به قبله بنشیند اول سوره فاتحه را بخواند و شروع کند به خواندن سوره انعام تا "ما اوتی رسل الله" پس بلافاصله برخیزد و دو رکعت نماز بکند و در هر رکعت بعد از حمد هفت بار آیه الکرسی و هفت مرتبه سوره انا اعطیناک بخواند چون فارغ شود به همان نحو رو به قبله و ابتدا کند از "الله یعلم حیث یجعل" تا آخر سوره بخواند و بعد سر به سجده بگذارد و "هفتاد" بار بگوید "لا اله الا الله محمد رسول الله" آنگاه حاجت خود را بخواهد که انشاء الله بر آورده است.

سرّ شاهراه هفتم / 39: سوره‌ مبارکه اعراف{206آیه-مکی}

از ابن بصیر روایت شده است که امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی اعراف را در هر ماه یکبار بخواند، در قیامت از جمله‌ی کسانی باشد که خداوند درباره‌ی آنان فرموده: خوفی برایشان نیست و اندوهگین نخواهند بود و چنانچه هفته‌ای آن را تلاوت کند، از آن دسته باشند که حساب برایشان آسان گیرند و همانا یکی از محکمات در این سوره است، پس خواندن آنرا ترک نکنید چون این سوره در روز قیامت شهادت دهد برای آن کس که خوانده‌اش.

أبی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هر کس سوره‌ی اعراف را بخواند حق تعالی میان او و ابلیس حائلی بوجود آورد و حضرت آدم علیه السلام، شفیع او باشد در آخرت.

 

سرّ شاهراه هشتم / 88: سوره‌ مبارکه انفال{75آیه-مدنی}

امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هر کس سوره‌ی انفال و برائت را در هر ماه بخواند، هرگز نفاق داخل آن نشود و از شیعیان علی علیه السلام گردد.

أبی بن کعب گوید رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس سوره‌ی انفال و برائت را بخواند من شفیع او باشم و روز قیامت گواهی می‌دهم که او از انفاق و بعدد هر منافق و منافقه که در دنیا باشد، ده حسنه برای او نویسند و ده بدی را محو کنند و ده درجه او را ارتقاء دهند و در دنیا زنده باشد، عرش و جمله‌ی آن برایش صلوات فرستند.

همراه داشتن سوره‌ی انفال به جهت چشم زخم و حفظ از خصم و گزنده بسیار مطلوب و مؤثر است و در سفر راه گم نکند و بر خصم غالب شود.

سرّ شاهراه نهم / 113: سوره مبارکه توبه (برائت){129 آیه-مدنی}

أبی بن کعب از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نمود: سوره‌ی انفال و برائت را هر کس بخواند من شفیع او باشم. و مرویست این سوره را هفتاد هزار فرشته همراه جبرائیل علیه السلام نازل نمود.

 این سوره را توبه و برائت و فاضحه و مخزیه و مشقشقه و سوره العذاب و سعثه و مشروه و حاقه و منکله (کیفرکننده) و مدمدمه و بحث گویند و هر یک بر معانی خاصی دلالت دارد.

از امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده که ا نفال و برائت یک سوره است زیرا که در اول سوره‌ی برائت بسم‌الله نیست و گویند، چون بسم‌الله برای امان و رحمت است و برائت برای رفع امان و رحمت و بیزاری خدای تعالی از ایشان است. بنابراین در اول آن بسم‌الله نیامده است و هر کس این سوره را در کالا یا متاع نهد، از دزدیده شدن و سوختن ایمن گردد.

ثعلبی به سند خود از نبی اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، قرآن آیه آیه و حرف حرف نازل شد جز سوره‌ی برائت و قل هوالله احد، که با هفتاد صف از فرشتگان بر من نازل گردید و هر کدام می‌گفتند: ای محمد(ص) در مورد نسبت خدا به نیکی، سفارش کن.

در آیه129 (حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم) هفت خاصیت موجود است: 1-عزت، 2-رفعت، 3-وسعت، 4-نعمت و حشمت،5 -محبت، 6-قوت، 7-قدرت.

سرّ شاهراه دهم / 51: سوره‌ مبارکه یونس علیه السلام {159آیه-مکی}

از فضل رسّان روایت شده است که امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی یونس علیه السلام را در هر دو ماه یا سه ماه یکبار بخواند، بیم آن نباشد که مبادا از نادان‌ها و جاهلین باشد، و در قیامت از جمله‌ی مقربین درگاه الهی خواهد بود. این سوره مکی است جز سه آیه.

 أبی بن کعب از رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نموده هر که این سوره را بخواند، به عدد هر کس تصدیق یا تکذیب یونس علیه السلام نموده و به عدد هر که با فرعون غرق شده است، حسنه برای او نویسند.

جهت درد پا و روماتیسم آیه‌12 (واذا مس الانسان الضر دعانا..... ماکانوا یعلمون) بر کوزه‌ی نو نویسند و پر از روغن زیتون کنند و بعد آنرا نرم بجوشانند و به پا مالند.

 

سرّ شاهراه یازدهم / 52: سوره‌ مبارکه هود علیه السلام {123آیه-مکی}

از امام محمد باقر علیه السلام روایت شده است که: هر کس سوره‌ی هود علیه السلام را هر جمعه بخواند با پیامبران مبعوث شود و حسابش به آسانی انجام شود و معلوم نمی‌گردد که او گناهی کرده است.

أبی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده که: هر کس این سوره را بخواند به هر کس که به نوح علیه السلام و صالح علیه السلام و شعیب علیه السلام و لوط علیه السلام و ابراهیم علیه السلام و موسی علیه السلام ایمان آورده و یا آنها را تکذیب کرده، ده حسنه به او اعطا شود و روز قیامت از سعیدان و خوشبختان باشد.

ابوحجیفه روایت کرده است که به پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین گفتند یا رسول‌الله! چیزی در تو زود اثر کرده ؟ فرمود: سوره‌ی هود علیه السلام و اشباه آن (حاقه، واقعه، عم یتسائلون و هل اتیک حدیث الغاشیه) مرا پیر کرد.

زیدبن آبان گوید: من سید انبیاء را در خواب دیدم و سوره‌ی هود علیه السلام را بر او خواندم. چون ختم کردم، مرا گفت: هر کس آیه 41 از سوره‌ی هود علیه السلام را جهت هر حاجتی سیزده مرتبه بخواند و بر تخته‌ای بنویسد و آن تخته را در ابتدای کشتی، ماشین، هواپیما، یا هرگونه مرکبی نصب کند آن کشتی از غرق شدن ایمن باشد و آن مرکب حفظ شود. (و قال ارکبو فیها بسم‌الله مجریها و مرسیها ان ربی لغفور رحیم).

 

سرّ شاهراه دوازدهم /53:  سوره‌ مبارکه یوسف علیه السلام{111آیه-مکی}

امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی یوسف علیه السلام را هر روز یا هر شب بخواند، خداوند عزوجل او را محشور فرماید، در حالیکه جمال او مانند جمال یوسف علیه السلام باشد و فزع روز قیامت بر او اصابت نمی‌کند و از ضیاءالصالحین می‌باشد و این سوره در تورات نوشته شده است.

و از حضرت رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نموده که فرمود: زنان خود رابه ایوان‌های رو به معبر ننشانید و نوشتن سوره‌ی یوسف علیه السلام را به ایشان نیاموزید و آنها را ریسندگی و سوره‌ی نور آموزید.

 هر کس سوره‌ی یوسف علیه السلام را بنویسد و 3 روز در خانه نهد و بعد از سه روز آن را بیرون خانه دفن کند، نزد پادشاه عزیز و محترم گردد.

 و هرکس سوره‌ی یوسف علیه السلام بنویسد و بشوید و آبش را بنوشد، رزق او آسان گردد.

سرّ شاهراه سیزدهم / 96: سوره‌ مبارکه رعد{43آیه-مدنی/مکی}

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی رعد را سه بار بخواند حق تعالی او را بدون حساب و کتاب به بهشت برده او را در خانواده و برادران دینی که بشناسد شفیع نماید. أبی بن کعب، از پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده هرکس سوره‌ی رعد را بخواند حق تعالی به عدد هر ابری که روی آسمان آمده و آید روز قیامت بر وی حسنه نوید و روز قیامت از موقنان بعهد خدا باشد.

جهت حامله شدن، از شیخ بهاءالدین، نقل است: آیه‌ی 30 سوره‌ی رعد را جمیعاً به صورت حروف مقطعه (و ل و ا ن ق ر ا ن ا ع ر ب ی ا  تا آخر) بنویسد و بر پهلوی زن بندند، حامله شود و همچنین منقول است به نهصد زن دادم، حامله شدند.

 

سرّ شاهراه چهاردهم/ 72: سوره‌ مبارکه ابراهیم علیه السلام{52 آیه-مکی}

از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند: هرکه سوره‌ی ابراهیم علیه السلام و حجر را در هر نماز جمعه بخواند، فقر و دیوانگی و بلیه به او نرسد.

أبی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هر کس سوره‌ی ابراهیم علیه السلام را بخواند، حق تعالی برای او به عدد هر که عبادت  اصنام کرده و هر که نکرده ده حسنه نویسد.

 اثر و خواص سوره‌ی ابراهیم علیه السلام: برای گریه طفل بر پارچه نویسند و بر بازویش بندند، از گریه و ترس و آفات حفظ گردد.

 

سرّ شاهراه پانزدهم/ 54: سوره‌ مبارکه حجر{99آیه-مکی}

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هر که این سوره را بخواند، حق تعالی به عدد مهاجر و انصار و استهزاکنندگان پیغمبر، برای او ده حسنه بنویسد.

اثر و خواص سوره حجر: هر که این سوره را به زعفران نویسد و بشوید و آبش را به زنی دهد که شیرش کم است، بسیار گردد و اگر بر بازو بندد رزقش زیاد شود.

 به جهت قوه‌ی حافظه 41 بار آیه‌ی9 این سوره را بر انجیر خشک بخوانند و روزی چند دانه از آنها را بخورند و کمتر از یک دانه نخورند. (انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون)

سرّ شاهراه شانزدهم / 70: سوره‌ مبارکه نحل{128آیه-مکی}                                            

امام محمد باقرعلیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی نحل را در هر ماه یکبار بخواند از زیان مالی و قرض ایمن باشد و نیز از هفتاد نوع بلا که خوارترین آنها دیوانگی و جذام و پیسی است دور باشد، و مسکنش در آخرت بهشت عدن و آن محلی است وسط بهشت.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس این سوره را بخواند، حق تعالی او را بر نعمتی که در دنیا داده محاسبه نکند و کسی را ماند که در وقت مرگ وصیت نیکو کرده باشد.

اثر و خواص سوره‌ی نحل: هر کس سوره‌ی نحل را بنویسد و در دیوار باغ بگذارد، میوه‌ی آن باغ زیاد می‌شود و اگر در منزل خصم نهد، جماعتشان متفرق گردد.

 

سرّ شاهراه هفدهم / 50: سوره‌ مبارکه أسراء{111آیه-مکی/مدنی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس در شب جمعه این سوره را بخواند، نمیرد تا قائم آل محمد علیه السلام را دریابد و از یاوران وی باشد.

أبی بن کعب از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هر کس سوره‌ی بنی اسرائیل را بخواند، دلش نرم شود آنجا که ذکر مادر و پدر است و خدای تعالی اجری از بهشت به او می‌دهد که برابر 2400 پیمانه و هر پیمانه‌ای از تمام نعمت‌های دنیا بهتر است. هر کس جهت هر مشکلی 7 مرتبه سوره‌ی اسراء را متوالی بخواند حاجت مهمش برآورده گردد.

هرگاه کودکی دیر به سخن گفتن آید، این سوره را با مشک و زعفران بنویسند و بشویند و به طفل بخورانند زبانش باز و گشاده می‌گردد.

به جهت هر امر عظیمی و مشکلی که او را روی دهد و هر حاجت و مطلبی که داشته باشد هفت مرتبه بلافاصله تلاوت نماید البته مهم او کفایت خواهد شد.

سرّ شاهراه هجدهم /69:  سوره‌ مبارکه کهف{110آیه-مکی/مدنی}

از حضرت صادق علیه السلام روایت است که هر کس در شب جمعه سوره‌ی کهف را بخواند، شهید بمیرد و در روز قیامت حق تعالی او را با شهیدان مبعوث کند و در موقف با شهدا باشد.

حضرت علی علیه السلام فرمودند: هیچ بنده‌ای نیست که آیه‌ی110 ( قل انما انا بشر مثلکم... ) سوره‌ی کهف را بخواند، جز اینکه برای او نوری کشیده شود از خوابگاهش تا خانه‌ی کعبه چنانچه خود از اهل حرم است برای او نوری است تا بیت‌المقدس.

پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس این سوره را بخواند تا هشت روز از هر فتنه‌ای آسوده است. اگر در این هشت روز دجال ظهور کرده، خداوند او را از فتنه‌ی وی حفظ کند.

 و هر که ده آیه از سوره‌ی کهف از حفظ بخواند، فتنه دجّال به او آسیبی نمی‌رساند و هر کس همه‌ی سوره را بخواند داخل بهشت شود.

هنگام نزول سوره‌ی کهف هفتاد هزار فرشته آن را همراهی می‌کردند و عظمت آن آسمان و زمین را فرا گرفته بود.

 از معصومین صلوات الله علیهم اجمعین روایت کرده‌اند، هر کس آیه‌ی 110 این سوره را بخواند، هر موقعی که بخواهد بیدار خواهد شد.

سرّ شاهراه نوزدهم /44:  سوره مبارکه مریم سلام الله علیها{98آیه-مکی}

حضرت صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی مریم سلام الله علیها را مرتب تلاوت کند نمیرد تا چیزی که او را از مال و جان و فرزند بی‌نیاز کند به او رسد و در آخرت از اصحاب عیسی ‌بن مریم علیه السلام باشد و در آخرت مقام و مرتبه‌ای مثل سلیمان بن داود علیه السلام در دنیا به او داده شود.

 ابی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده هر کس سوره مریم سلام الله علیها را بخواند، حق‌تعالی به عدد تکذیب و تصدیق‌کنندگان حضرت زکریا علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام و حضرت مریم سلام الله علیها و حضرت عیسی علیه السلام و حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت موسی علیه السلام و حضرت هارون علیه السلام برای او حسنه و پاداش بنویسد.

 هر کس سوره مریم سلام الله علیها را بنویسد و در شیشه‌ای پاک در منزل نگهدارد، اصلاً شر و بدی به اهل آن خانه نرسد و خیر آنها بسیار گردد و اگر آنرا بنویسد و بشوید و بخورد، هر ترسی که دارد برود.

هر کس سوره‌ی مریم سلام الله علیها را بنویسد و بشوید و آبش را بر دختر بریزد، او را شوهر پیدا شود.

سرّ شاهراه بیستم /45:  سوره مبارکه طه{135آیه-مکی}

از حضرت امام صادق علیه السلام روایت شده، قرائت سوره‌ی طه را وا مگذارید، زیرا خداوند آن را دوست دارد و همچنین دوست دارد هر کس که بخواند و قرائت را ادامه دهد، خداوند در روز قیامت نامه‌ی عملش را بدست راستش دهد و او را به آنچه در اسلام عمل کرده محاسبه نکند و به قدری اجر و پاداش به او ببخشد، تا راضی شود.

ابی بن کعب از سید عالم پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هر کس سوره‌ی طه را بخواند، حق تعالی ثواب مهاجرین و انصار را به او بدهد.

 ابوهریره از پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت نموده، حق سبحانه سوره‌ی طه و یس را قرائت کرده پیش از خلق عالم در مدت دو هزار سال، چون ملائکه قرآن را از خداوند شنیدند، گفتند: خوش به حال امتی که این سوره برای آنان نازل شود و چه خوش ظرفهایی که حامل آن باشد و چه خوش زبان‌هایی که به آن تکلم نمایند.

از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کنند که فرمود: اهل بهشت از قرآن جز طه و یس نخوانند.

هر کس هنگام طلوع فجر صادق سوره‌ی طه را بخواند روزی تازه به او کرامت شود و دل‌های خلق برایش نرم و دشمن او مغلوب گردد.

 و هر که آن را با خود دارد از پی هر حاجتی که رود برآید.

 و به هر قومی که خواستگاری کند، اجابت نمایند و اگر به میان دشمنان رود، متفرق شوند و اگر خواهد بین دو نفر دوستی دهد حرف و سخنش قبول گردد.

 و اگر سوره‌ی طه را بنویسد و بشوید و بیاشامد از شر پادشاه در امان باشد و از مقربین ا و گردد.

هر که بخواهد رزق او برسد از جائیکه گمان نداشته باشد و دلها از برای او نرم گردد و بر دشمنان غالب آید و وقت خواندن آن از طلوع فجر صادق است یک مرتبه.

سرّ شاهراه بیست و یکم /73:  سوره‌ مبارکه انبیاء{112آیه-مکی}

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی انبیاء را به جهت دوست داشتن بخواند در جنّات پرنعمت از همراهان پیغمبران الهی باشد و در چشم مردم در زندگی دنیا با هیبت جلوه کند.

ابی بن کعب از سید عالم صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هرکس سوره‌ی انبیاء را بخواند، حق تعالی در قیامت حساب او را آسان گرداند و هر پیغمبری که اسم او در قرآن است، در آن روز با او مصافحه کند و بر او سلام دهد.

هر کس به جهت بیماری یا پریشانی فکر یا بیخوابی این سوره را با خود همراه داشته باشد از آن مشکلات خلاص شود.

 

سرّ شاهراه بیست و دوم /103 سوره‌ مبارکه حج{78آیه-مکی/مدنی}

هر کس سوره‌ی حج را در هر سه روز یکبار تلاوت کند آن سال به سر نیاید تا که به زیارت بیت‌الله الحرام مشرف شود و اگر در آن سفر فوت کرد داخل بهشت گردد.

ابی کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرده، هر کس سوره‌ی حج را بخواند حق تعالی ثواب و پاداش او را برابر ثواب کسانی که حج و عمره کرده‌اند و یا می‌کنند تا روز قیامت کرامت فرماید و اگر هر روز یکبار بخواند، به حج مشرف گردد.

هر کس سوره‌ی حج را بر پوست آهو بنویسد و در آب نهر اندازد و از آن آب در خانه والی یا قاضی یا حاکم بپاشد به قصد تبعید آنان، آنها بیرون روند.

جهت ظهور غایب و بازگشت او و اموال مسروقه و ظهور معادن و اطلاع بر عاقبت کارها، شب پنجشنبه در یک مجلس 201 مرتبه آیه‌ی 70 سوره‌ی حج (الم تعلم ان الله، ... الله یسیر) را بخواند، به نتایج قطعی خواهد رسید.

 در سوره‌ی مبارکه حج هشت آیه است که آنها را مفاتیح‌الجنان و مصابیح‌الجنان به معنی کلیدها و چراغ‌های بهشت می‌نامند و 124 کلمه است که اشاره به یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر دارد. چنانکه خداوند، عیسی علیه السلام و یحیی علیه السلام را کلمه خوانده و هر کس این آیات را بخواند، گویا انبیاء را وسیله قرار داده است: به علاوه چهار نام مقدس خداوند در آنها ذکر شده و هر آیه به نام خداوند بزرگ ختم گردیده است.

ابن عباس گوید: در قرآن چنین آیات بزرگواری دیدم، از رسول مکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین سؤال نمودم این آیات چیست؟ فرمود: هشت گنج از گنج‌های الهی و هشت سر از اسرار نامتناهی است و از اسم اعظم خالی نیست، هر کس آنها را بخواند از شر جن و انس و دشمن و حاسد و مکر شیطان رها شود و ابواب رزق و علم بر او باز و اندوهی به او نرسد و به مطلوب رسد و محبوب قلب‌ها گردد و در پناه الهی و ملائکه باشد و در اسفار بیمه شود و نمیرد مگر آمرزیده و پسندیده گردد.

 

سرّ شاهراه بیست و سوم / 74: سوره‌ مبارکه مؤمنون{118آیه-مکی}

از پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت است: ده آیه بر من نازل شد که هر کس قرائت کند، به بهشت می‌رود. بعد از اول سوره تلاوت نمود تا ده آیه را تمام کرد و اول و آخر این سوره از گنج‌های بهشت است هر کس به آیه 1 تا 3 از اول سوره عمل نماید و پند گیرد از چهار آیه‌ی آخر آن، ناجی و رستگار خواهد بود.

حضرت صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره‌ی مؤمنون را بخواند، حق تعالی کار او را به سعادت ختم کند و هر کس روز جمعه به قرائت آن مداومت نماید، منزل آن با پیامبران و مرسلین در فردوس اعلا باشد.

ابی بن کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین نقل کرد: هر کس سوره‌ی مؤمنون را قرائت کند ملائکه مقربین در روز قیامت او را بشارت دهند به روح و ریحان و در وقت آمدن ملک‌الموت برای قبض روح او، او را مژده و بشارت دهند که چشم او بر آن روشن گردد و دلش به آن شاد و خرم شود و با نشاط تمام روح از بدن او مفارقت کند و به دارالسلام رسد.

اثر و خواص سوره‌ی مؤمنون جهت خلاصی از مهلکه و مشکلات. هر کس 140 مرتبه متوالی بجز امر ضروری در بین قرائت به کار دیگری نپردازد و اگر آن را در شب بنویسد و در پارچه‌ای حریر سبز نهد، اگر علاقه به فسق و گناه دارد شوق فسق از دلش برود و ترک شراب و گناه کند.

روزی عبدالله مسعود نزد بیماری آمد و آیه‌ی «افحسبتم انما خلقناکم عبثا»(آیه115) تا آخر آیه 118 سوره‌ی مؤمنون در گوش بیمار خواند، فی‌الحال از آن مرض و بلاء شفا یافت و به سلامت از بستر برخاست. رسول‌الله صلوات الله علیه و آله اجمعین عبدالله مسعود را طلبید و فرمود: چه در گوش او خواندی؟ گفت: این آیات را خواندم، پیامبرصلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: به خدایی که جانم به امر اوست، اگر این آیه را کسی از سر یقین بر کوه بخواند، کوه از جای برود.

هر که را مهمی عظیم و مهلکه خطیری پیش آید که از علاج او عاجز باشد "یکصد و چهل" بار این سوره را بر سبیل اتصال(پشت سر هم) بخواند و به جز به جهت ضرورت اکل و شرب (خوردن و آشامیدن) و نماز از جای خود بر خیزد از آن ورطه خلاص شود و هیچ مکروهی به او نمی رسد.

سرّ شاهراه بیست و چهارم /102:  سوره‌ مبارکه نور{64آیه-مدنی}

از امام جعفر صادق علیه السلام روایت گردیده مالها و زنان خود را به دژ محکم خود درآورید با قرائت سوره‌ی نور که حقیقتاً هر کس این سوره را در هر روز یا در هر شب بخواند، هرگز از اهل بیت او زنا واقع نشود تا از دنیا رود و چون بیمرد هفتاد هزار فرشته جنازه‌ی او را تشییع کنند و برای او دعا و استغفار نمایند تا به قبر درآید و روز قیامت آمرزیده محشور شود.

ابن ابی کعب از رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت کرد: هرکس سوره‌ی نور را بخواند خداوند به عدد هر مؤمن و مؤمنه که بوده و باشند تا قیامت، ده حسنه برای او نویسند.

اثر و خواص سوره‌ی نور: هر کس آن را نویسد و در زیر بالشت نهد، محتلم نشود .

و هر کس آن را در طشتی مسی بنویسد و بشوید و آب آن را بر چهارپای، گوسفند و گاو دهد و بر آن بپاشد خوب شود.

 اگر آیه‌ی سوره‌ی نور را بنویسند و بشویند و از آن آب در چشم کشند، تاریکی و ضعف او برود، «الله نورالسموات و الارض ... تا بکل شیء علیم»(آیه35).

 

سرّ شاهراه بیست و پنجم /42:  سوره‌ مبارکه فرقان{77آیه-مکی}

از پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین روایت شده، هر که این سوره را بخواند، حق تعالی او را روز قیامت مبعوث کند در حالیکه مؤمن و موحد باشد و بعث و نشور را تصدیق نماید و او را بی حساب به فردوس برند.

 و هر کس در شب این سوره را بخواند، حق تعالی او را هرگز عذاب نکند و اعمال او را حساب نکند و منزل او در بهشت اعلا باشد.

 هر کس این سوره را شب یا روز بخواند، خانواده‌اش هرگز گرد فجور نگردد و چون بمیرد 70 هزار ملک او را همراهی کنند و آنها جهت او دعا و استغفار کنند تا او را در گور نهند و هر که آن را بنویسد و با خود نگه دارد، حشرات زمین نزد او نیایند.

 

سرّ شاهراه بیست و ششم /47:  سوره‌ مبارکه شعراء(طسم){227آیه-مکی}

هر کس سوره‌ی شعراء را بخواند او را ده حسنه باشد به عدد تصدیق و تکذیب‌کنندگان نوح علیه السلام و هود علیه السلام و شعیب علیه السلام و صالح علیه السلام و ابراهیم علیه السلام و عیسی علیه السلام و محمد صلوات الله علیه و آله اجمعین، و چنین باشد که او تصدیق همه انبیاء گذشته نموده باشد.

هر کس طواسیم (سوره‌ی شعرا، نحل و قصص) را بخواند در شب جمعه، از اولیاء الله باشد و در جوار و پناه او جای گیرد و در دنیا هرگز فقر و گرفتاری به او نرسد و چندان نعمت جلیله به او دهند که فوق رضای او باشد و او را به صد حورالعین تزویج نمایند، و او را در حوزه‌ی جنت عدن که وسط بهشت عنبر سرشت است ساکن نمایند. همچنین او را هم‌نشین مرسلین و اوصیاء شریف سازند.

هر کس سوره‌ی شعرا را بنویسد و آن را بر خروس سفیدی آویزد و رها کند، هر جای آن خروس بایستد در آنجا گنجی یا سحری دفن شده است.

 

سرّ شاهراه بیست و هفتم / 48: سوره‌ مبارکه نمل{93آیه-مکی}

هر کس طس سلیمان علیه السلام را بخواند اجر او ده حسنه است، به عدد کسانی که تصدیق و تکذیب سلیمان علیه السلام و هود علیه السلام و شعیب علیه السلام و صالح علیه السلام و ابراهیم علیه السلام نموده و یا بنمایند و از قبر خویش خارج می‌شود در حالی که ندای لا اله الا الله می‌گوید.

هر کس این سوره را بخواند، غش نمی‌کند و از بیماری صرع دور می‌گردد.

سرّ شاهراه بیست و هشتم / 49: سوره‌ مبارکه قصص{88آیه-مکی}

رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس سوره‌ی قصص را بخواند ده حسنه به عدد کسانی که موسی علیه السلام را تصدیق و تکذیب کردند بر او داده می‌شود و فرشته‌ای در آسمان و زمین نمی‌ماند مگر اینکه برای او شهادت می‌دهند که او، به درستی می‌گفت: همه چیز تباه می‌شود، جز ذات خداوند.

هر دردمند و بیماری که این سوره را بنویسد و با خود حمل کند یا بشوید و بخورد به اذن الله شفا می‌یابد.

 هر کس آن را همراه شخص گریزپا کند از گریختن محفوظ ماند.

 و هر کس درد جگر و یا شکم داشته باشد و بر خود بیاویزد یا همراه کند شفا یابد، انشاءالله.

 

سرّ شاهراه بیست و نهم /85:  سوره‌ مبارکه عنکبوت{69آیه-مکی}

هر کس سوره‌ی عنکبوت را قرائت کند، حق تعالی او را به عدد هر مؤمن و منافقی که بوده و خواهد بود ده حسنه کرامت کند.

ابو بصیر از ابی عبدالله علیه السلام نقل می‌کند، آن حضرت مرا گفت: هر کس سوره‌ی عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم رمضان بخواند، به خدا سوگند از اهل بهشت باشد و کلمه‌ی انشاءالله نمی‌گویم، بلکه از روی جزم این را حکم می‌کنم و نمی‌ترسم از آنکه حق تعالی در این سوگند به من مواخذه نماید.

و به درستی این دو سوره را نزد حق تعالی شأن عظیم و مکان حسیم است.

 و جهت رفع تب‌های دائم و دردهای مختلف شستن و آشامیدنش نافع است.

 

سرّ شاهراه سی‌ام / 84: سوره‌ مبارکه روم{60آیه-مکی}

پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: هر کس این سوره را بخواند ده برابر اجر ملائکه‌ای که بین آسمان و زمین مشغول تسبیح پروردگار بوده، به او اجر خواهد داد و آنچه را که در آن روز و شب از او ثواب فوت شده است به او داده خواهد شد.

 هر کس سوره‌ی روم را بنویسد و در شیشه‌ی سرتنگی نهد و در خانه‌ی قومی بقصد بد بگذارد هر که در آن خانه باشد بیمار گردد (البته در خانه مردم آزار و ستمگر).

هر کس صبح و شب آیه17 تا 19این سوره (فسبحان‌الله حین تمسون... تاتخرجون) را بخواند، جبران هر عبادتی است که در همان روز یا همان شب از وی فوت شده است، و قرائت آن آیه در عقب هر نماز واجب به عدد قطرات باران و برگ درختان و خاک روی زمین برای وی حسنه نویسند.

 

سرّ شاهراه سی و یکم /57:  سوره‌ مبارکه لقمان{34آیه-مکی}

امام باقر علیه السلام فرمود: کسی که سوره‌ی لقمان را در هر شب بخواند، خداوند در آن شب تا بامداد سی تن از فرشتگان و موکلین بر وی گمارد تا او را از شر ابلیس و سپاهش نگهدارند و چون در روز بخواند فرشتگان و موکلین روز تا شب (پایان آن روز) وی را از شیاطین حفاظت نمایند.

پیامبر صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمودند: کسی که سوره‌ی لقمان را بخواند در قیامت لقمان با او دوست بوده و ده برابر اجر آن کسی که به خوبی‌ها عمل کرده و از بدی‌ها دوری نموده به او پاداش داده می‌شود.

هر دردمندی سوره‌ی لقمان را بنویسد و به خود ببندد درد بهبود یابد و خون دماغ بایستد.

 

سرّ شاهراه سی و دوم / 75: سوره‌ مبارکه سجده{30آیه-مکی}

حسن بن ابی العلاء از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده است: هر کس هفته‌ای یک مرتبه سوره‌ی سجده را بخواند، خداوند نامه‌ی عمل او را به دست راستش دهد و از آنچه کرده است حساب سخت نکشد و وی همنشین رسول الله صلوات الله علیه و آله اجمعین و خاندانش علیهم السلام گردد.

هر کس سوره‌ی سجده را در خانه‌ی حاکم (ظالم به قصد عزل) نهد همان سال حاکم عزل گردد .

و اگر دردمند یا درد شقیقه داشته و این سوره را بنویسد و به خود آویزان نماید شفا یابد.

 ابوجارود گوید: پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین به خواب نمی رفت تا سوره‌ی (الم تنزیل) و (تبارک الذی بیده الملک) را تلاوت می‌کرد.

لیث گوید من این سوره را به طاووس اعلام کردم. فرمود: این دو بر باقی سوره‌ها مزیتی دارند و هر که این سوره را بخواند 60 حسنه برایش نویسد و 60 بدی محو گردد و 60 درجه بلند مرتبه گردد.

رسول خدا صلوات الله علیه و آله اجمعین فرمود: هر کس آن را در خانه خود بخواند شیاطین سه روز داخل آن خانه نشوند.

 

سرّ شاهراه سی و سوم /90:  سوره مبارکه احزاب{73آیه-مدنی}

از حضرت امام صادق علیه السلام، نقل است: هر کس سوره‌ی احزاب را بسیار بخواند، روز قیامت در جوار سید ابرار و ازواج اطهار او باشد.

و اگر دختری در خانه مانده باشد، سوره‌ی احزاب را بر ورق آهو نویسند و در حقه نهاده، سر آن را محکم بسته در خانه‌ی آن دختر پنهان کنند، او را شوهر پیدا شود.

 و نیزسوره فتح آیات 1 تا 7 ( انافتحنا را تا عزیزا حکیما) با زعفران بر جامه‌ی دختر نویسند و نیز سوره کهیعص را بنویسند و بشویند آب آن را بر سر دختر ریزند انشاءالله مطلب حاصل گردد.

ابی بن کعب از پیغمبر صلوات الله علیه و آله اجمعین نقل کرده: هر کس سوره‌ی احزاب را بخواند و آن را به خانواده و هر کس که در تحت تکفل اوست بیاموزد، خداوند او را از عذاب و رنجش قبر ایمن دارد.

عبدالله بن مغیره گوید: از حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام روایت گردیده: هر کس در تعقیب نماز صبح و مغرب، پیش از آنکه برخیزد و با کسی حرف بزند آیه‌ی56 «ان الله و ملائکه» را بخواند و بعد بگوید: «اللهم صل علی محمد النبی و ذریه» خداوند صد حاجتش را برآورده سازد (هفتاد حاجت در دنیا و سی حاجت در آخرت).

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۰۳ ، ۱۴:۳۴
عذرا شفائی

عدد 2 در اسرار ولایت دومین امام ؛ امام حسن مجتبیعلیه السلام روبروی امام حسن عسکری علیه السلام

درواقع به نوعی ولایت امام حسن علیه السلام به عنوان دومین امام معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین، سرسبزی حقیقت حیات سبز حرفِ بِ بسم الله الرحمن الرحیم است. زیرا احیاء واقعی انسانی و تکامل و حقیقت حیات تکوینی و حیات تشریعی را در دنیا و آخرت سبز و حیات و جلوه می‌دهد . و به گل و میوه‌ی حقایقش می‌رساند. پس لازمه ظهورِ باء ، امام حسن علیه السلاماست ؛ او که خود سبز پوش آل محمد صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین می‌باشد.

معانی از نام مبارک امام حسن علیه السلام

وجود مقدسش سبزپوش آل پیامبرصلی الله علیه و آله، سید جوانان بهشت است. وجود مقدس آقا ، سبط اکبر اهل بیت پیامبرصلوات الله علیهم اجمعین است. و ایشان نتیجه زحمات پیامبران از حضرت آدمعلیه السلام و اوصیایشان تا وجود مقدس پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت علیعلیه السلام و فاطمه زهراسلام الله علیها است یعنی به وجود آقا امام حسنعلیه السلام ، درخت طیبه که در کتاب مبارک قرآن آمده است {آیه 24 سوره مبارکه ابراهیم:کلمة طیبة کشجرة طیبة اصلها ثابت و فرعها فی السماء} ، سبزی خود را جلوه داد و درخت ولایت ، شاخه و برگ خود را ظهور داد و روی این سبزی‌هاست که گل و میوه ظاهر می‌شود زیرا ادامه‌ی شاخه سبز ، گل می‌شود که گل و میوه‌اش ، امام حسین علیه السلاماست. لازم به تذکر است که در اصل ، نام مبارک هر دو بزرگوار ، حسنعلیه السلاماست {درعرب دو برادر که هم نام باشند ، در نام برادر کوچک‌تر یک یاءِ مصغر می‌گذارند ، پس می‌خوانند: حسین(ع) یعنی حسنِ کوچک}.

*عدد ابجد اسم مبارک حسنعلیه السلام=118 است که اگر ارقامش را با هم جمع کنیم می‌شود 10 (10=8+1+1) پس ایشان ، حقیقت گنج عدد 10 و در واقع 4روی10 می‌باشد .از طرفی هم ایشان ، معصوم چهارم است {همان گنج عشر و 4 روی 10} و دومین امام معصوم است که عدد ابجد حروف دو=10 است (د=4 + و=6=10) پس ایشان ، راز عدد دو می‌باشد! درضمن که جمع عدد ولایی ومعصومیتشان 6=4+2 می‌باشد ، و عدد 6 ، راز خلقت و سبز شدن آفرینش در دنیاست.

بهترین عمل ، نماز است و مجرای نماز ، الِفِ عالمِ وجود یعنی امام زمانصلوات الله علیهم اجمعین است. انسان در سجاده عبادت با نماز به امام خود وصل می‌شود. اینجا لازم به توضیح است که تمام عوالم از سِرّ تا سِفل ، واسطه‌اش الفِ وجود است.در این مجراست که انّالله و انّا الیه راجعون است ؛ تمام روزی و تمام اراده و مشیت پروردگار عالم و تمام برکات اسماء الحسنی و عنایات تجلی و ظهور دارد. این باطن که مجرای وحی نامیده می‌شود و گیرنده روزی کنزالله و به عنوان سبزکننده آن کریم اهل بیت ؛ حسن ابن علیصلوات الله علیه است.

کنیه نازنین ایشان ؛ ابا محمد است زیرا همانطور که بیان کردم: ایشان ، جلوه دهنده همه آنچه که اراده و مشیّت پروردگارعالم به آن قرار داشت که از گنج الهی یعنی الِفِ وجود مقدس  پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم جلوه کند ، می‌باشد و در واقع جان قرآن را سبز کرد و بر همه عالمیان زینت بخشید. پروردگار عالمیان به رسول گرامیش  فرمود من محسن هستم و نام حسن را از نام خود می‌گذارم. پس سبط اکبر خانواده مطهر اهل بیت عصمت و طهارت ، حسنعلیه السلام نام گرفت. پدربزرگوارشان آقا ابالحسن علی ابن ابیطالبعلیه السلام است. نام مبارک امام حسینعلیه السلام هم درواقع حسن می‌باشد و چون 9 ذریه در بطن اوست پس همه‌ی وجودهای مقدس ائمه طاهرینصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین، حسن هستند. در واقع وجود مقدس آقا امام زمان(عج الله تعالی فرجه)  ؛ این باطنِ حسنعلیه السلام است که ایشان ، وصیّ الحسنصلوات الله علیه است.

رسول اکرمصلی الله علیه و آله و سلم خود ، هم خُلق حسن و هم خَلق حسن و هم برای همه عالمیان اسوه حسن است (الی یوم القیامة) و خانم دو عالم ، حسنه است که باید در دنیا و آخرت از ربّ مهربانمان بخواهیم که حیات حسنه را در دو جهان به ما عنایت بفرماید (انشاءالله) . ربنا اتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار.

عدد ابجد امام حسنعلیه السلام=200

عدد ابجد نام زیبای امام حسنعلیه السلام=200 می‌باشد که برابر با تعداد آیات سوره مبارکه آل عمران است . آل عمران به معنای خانواده آبادانی می‌باشد. جالب است بدانید حقیقت اسرار آل عمران ، وجود مبارک پیامبر گرامی اسلام و خانواده نورانیش می‌باشد (اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم) که جانِ آبادانی آن به وجود سبزپوش آل پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم ؛ ابا محمد حسن بن علی علیه السلام ظهور پیدا کرده است. که به نامِ نامیش ، تمام عالم خلقت در صورت حسن ، و به هدف حسن ، و به مقصد حسن ، و در جلوه حسن ، و در ملاحت حُسن حسن ، و نمره قبولی و 20 حسن ، و پاداش حسن ، و جایگاه و قرب حسن جلوه کرده است! و خداوند باریتعالی پس از خلق صورت جسمانی آدم علیه السلام ، به خودش فتبارک الله احسن الخالقین فرمود. پس چون خلقتش در صورت حسن می‌باشد به خود ، تبریک اَحسن فرمود.

و از طرفی برابر با عدد ابجد حرف ر است که صفتش ، تکریر است و این صفتِ فعل اعمال است در دنیا! یعنی تکرار می‌شود چه در مخرج زبانی و چه در صفات فعلی ؛ مثل اینکه کنار کوه فریاد بزنیم که همانجا انعکاس صدای خود را می‌شنویم. پس در همین دنیا ، انعکاس اعمالمان به خودمان برمی‌گردد.

بنابراین اگر در زندگی ، عمل ما حسن باشد پس جوابش هم به حسن به ما برمی‌گردد. خداوند یکتا در آیه 60 سوره مبارکه الرحمن می‌فرماید :هل جزاءُ الاحسان الا الاحسان. آیا جزای خوبی ، جز خوبی است؟ ریشه کلمه احسان خداوند ، حسن است.

*و زیباتر اینکه عدد ابجد نام مبارک "امام حسن"علیه السلام=200 برابر عدد ابجد کلمه عقل است .آیا این مهندسی ، احسنت ندارد که انسان ، دارای عقل است و خلیفه الله در دنیا است! و بدن انسان هم شامل 200 استخوان است { البته برخی جاها گفته می‌شود 206 تا که درواقع بدن 6 قسمت شده و به 200 تا وصل هستند}.

 خلاصه امیرالمؤمنینعلیه السلام فرموده که اگر خدا می‌خواست عقل را بصورت مردی خلق کند آن صورت حسنعلیه السلامبود.

یعنی کسی که عاقل باشد به زندگی و عمل حسن دست پیدا می‌کند و نتیجه حسن ، نصیبش می‌شود. چنانچه خداوند متعال در آیه 160 سوره مبارکه انعام می‌فرماید:  مَن جاء بالحسنه فله عشرُ امثالها ؛ هرکس با خودش عمل حسن بیاورد ، پاداشِ عشرُ امثالها دارد. پس قبولی ، به نتیجه‌ی حسنعلیه السلاماست.

جالب است که جایگاه عددی نام مبارک امام حسنعلیه السلام=65 و برابر با عدد ابجد کلمه دنیا است.امام حسنعلیه السلام؛ سبزپوش آل پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم و کریم اهل بیتصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است. خوب دقت کنید! پروردگار عالم ، دنیا را در جایگاه حسنعلیه السلامخلق فرمود زیرا آنچه به مخلوقاتش (مخصوصا انسان) داده است ، همه در مجرای  حسن یعنی بهترین است ، چنانچه در خلقت انسان به خودش فتبارک الله احسن الخالقین فرموده است. پس انسان هم در مجرایِ حسن خلق شده است . درواقع یعنی سبز! یعنی زنده! یعنی بدون نقص! یعنی حی و سالم! یعنی با سرنوشت و آینده و توان‌های عالی ... .

 

 "عمل حسن" و "عشر امثالها" یعنی چه؟

عمل حسن یعنی عمل سبز یعنی عمل زنده ، سالم ، شاداب ، بدون عیب و بدون آفت ، عمل کامل ، عملی که وصل به امام زمانش باشد همانطور که در قسمت رکوع بیان شد که در نماز جماعت ، نقطه وصل مأموم به امام ، رسیدن به رکوع امام است. در این صورت ، عمل سبز می‌ماند چون از شاخه جدا نشده و فُرادا نیست. پس اگر به این شکل عمل تا دم قبر آمد ، خداوند مزدش را عَشرُ امثالها می‌دهد.

*عشر امثالها یعنی چه؟ حرف ر به عدد ابجد 200 ، برابر با نام مبارک "امام حسن"علیه السلام می‌شود و جایگاه عددیش 20 است که اگر اعداد 1 تا 20 را با هم جمع کنیم می‌شود 210 که برابر با نام مبارک "امام حسین"علیه السلام است! کسی که به عدد 10 متولد شده ، کسی که با 9 ذریه معصومصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعیندر بطنش متولد شده است. پس میوه حسنعلیه السلام، حسینعلیه السلام است . و اینجا معنی عشرُامثالها را بخوبی متوجه می‌شوید که اگر عمل حسنعلیه السلامرا تا قبر بیاوری ، مزد حسینعلیه السلاممی‌گیری که تا ابد غنی باشی. و بعبارتی یعنی همه نعمت‌ها را به تو می‌دهم و در آخر مجرای گنج وجود ؛ (الِف) را باید حسن یعنی نیکو و سالم به آخرت منتقل کنیم تا میوه 1000 دانه (اَلْف)آنجا بدستمان برسد. یعنی عمل باید سبز بماند.

چرا عدد 1 تا 20 جمع می‌شود؟! زیرا مثلا یک دانش آموز در امتحان املا باید تمام نوشته هایش از 1 تا 20 بدون غلط باشد ، تا نمره‌اش 20 شود{منظور تکلیف است که در دنیا ، باید بدون غلط انجام می‌شده} پس این نمره از سایه (شجره) درختِ عمل در فعل ستون دین ؛ نماز حقیقی ظاهر می‌شود که با وصل رکنِ رکوع ، به مقام سجده می‌رسیم {رکوع ، رکن 4 است که 10=4+3+2+1 پس نمره  10 را با رکوع می‌گیریم و قبول می‌شویم و سجده ، عشرُامثالهاست یعنی 10 نمره بعدی که نمره 20 حاصل می‌شود!}

بنابراین وقتی می‌خوانیم وجود مبارک امام حسنعلیه السلام، چهارمین معصوم در مرتبه ظهور نوری در عالم اسرار است پس عظمت عدد 4 ، تمام گنج عشر است و جمع 1 تا 4 می‌شود 10 و خداوند متعال برادر امام حسنعلیه السلام را که هم نام اوست به عدد 10 متولد می‌فرماید. و این عددِ حرفِ ی است که درواقع نام ایشان همان حسن(ع) است که یاء صغیره گرفته ؛ حسـیـــن(ع) خوانده می‌شود. 

نام حسنعلیه السلام؛ هدیه‌ی جرائیلعلیه السلام

جنبه دیگر سیر نزولی نام مبارک حسنعلیه السلاماست : روایت از امام صادقعلیه السلام است که جناب جبرائیلعلیه السلام، نام حسنعلیه السلام را در حریری از پارچه‌های بهشتی به رسول‌اللهصلی الله علیه و آله و سلم هدیه داد و نام حسینعلیه السلام را از نام حسنعلیه السلام برگرفت و مشتق نمود.{معانی الاخبار.ص58}

جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: حسنعلیه السلام را به این نام نامیدند ، چراکه به واسطه‌ی احسان خداوند ، زمین و آسمان برپا شده است و حسنعلیه السلام برگرفته شده از احسان می‌باشد. علیعلیه السلام و حسنعلیه السلام؛ دو اسم از اسماءالله هستند و حسینعلیه السلام، مصغّرِ حسنعلیه السلام است.{حلیه ‌الابرار فی‌احوال محمدوآله الاطهار علیهم‌السلام . ج4. ص20} یعنی درواقع اگر قرار باشد احسان خداوند که سبب قوام آسمان و زمین است مظهر و تعیّن خارجی داشته باشد ، آن مظهر ، وجود ذی جود امام مجتبیعلیه السلام است و به همین دلیل او را حسنعلیه السلام نامیدند.

وجاهت حورالعین از نام حسنعلیه السلام

دو جنبه در اسم مبارک حسنعلیه السلام وجود دارد : یکی جنبه سیر صعودی و دیگری در سیر نزولی. روایت این است که در بهشت بر پیشانی حورالعین نوشته شده الحَسَن {جامع الاخبار (شعیری) ص42) . درواقع معنی حدیث آن است که اگر حورالعین وجاهتی(زیبایی) دارد ، آن از نام زیبای حسنعلیه السلام است! یعنی درخشندگی و نور صورت حورالعین که فرمودند اگر سفیدی ساق او بر اهل زمین نمایان شود ، همگی قالب تهی می‌کنند ، حاصل نام مبارک حسنعلیه السلام است.

 روز قیامت که روزِ بُروز واقعیات است (إذا وقعت الواقعه) ، سِرّ این اسم بر ملا می‌شود! درواقع حورالعین که اصل وجودش از نور امام حسینعلیه السلامخلق شده ، وجاهت و نورانیت چهره‌اش از نام امام حسنعلیه السلاممی‌باشد. {نورُ الجنّةِ  و الحور العینِ مِن نورِ الحسینعلیه السلام و نورُ الحسینعلیه السلام مِن نورِالله و الحسینعلیه السلام أفضل مِن الجنّةِ و الحور العین ....یعنی : نور بهشت و حورالعین از نور حسین(ع) خلق شده و نور حسین(ع) از نور خداوند است پس حسینعلیه السلام ؛ افضل از بهشت و حورالعین می‌باشد (بحارالانوار. ج25. ص16) }

*امام حسنعلیه السلامو امام حسینعلیه السلاممظهر رحمت الهی هستند

پس رکوع واقعی ، شکرانه رحمت خاص پروردگار عالم است به عام مردم . غیر از رزق ظاهر برای بندگان از عمر و سلامتی و عقل و علم و تمام برکات زندگی در دنیا از نزولات آسمانی و روییدنی‌ها و حیوانات و حتی تسخیر انسان برهمه‌ی مخلوقات ، رزق باطنی و عالم آخرت است که پیامبران و کتاب‌های آسمانی و چهارده نور مقدس معصومصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین هستند که برای شکر و حمد خداوند که خاصّ ذات اقدسش از مجرای وجود مبارک حسنعلیه السلامکریمانه روزی داده و به تبعیت و شیعه شدن وجود مبارکش ، باید در مقابل پروردگار عالم راکع شویم.

و چنانچه بخواهیم از میوه و ثمره‌ی این نعمت‌ها در قیامت هم بهره‌مند شویم باید صفت رحیمیت پروردگار عالم که اسمِ عام خداوند است و مخصوص خاص وجود مؤمنان در آخرت است را از مجرای انوار اباعبدالله الحسینعلیه السلام در قیامت دریافت کنیم.

در باطن آیات 19 تا 22 سوره مبارکه الرحمن ، تولد لؤلؤ{امام حسنعلیه السلام} و مَرجان { امام حسینعلیه السلام} در بیت ولایت نهفته است! در این سوره سخن از رحمت است و لذا بحث فبأی آلاء ربکما تکذبان (پس کدامین نعمت‌های پروردگارتان را انکار می‌کنید) بیان شده است . و ارتباط رحمت به وجود مبارک خلیفه‌های برحق پروردگار عالم ظهور و بروز می‌کند. چنانچه محبت به امام حسینعلیه السلام تقریباً شامل عموم مردم است اما محبت به امام حسنعلیه السلام، خاص است. خصوصیاتش خاصّ وجود مبارک خودش می‌باشد ؛ وجود مبارکش را کریم اهل بیتصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین می‌خوانند!

و امام صادقعلیه السلام می‌فرماید:{کتاب المصباح للکفعمی.ص317}عن ابی عبدالله(ص) فی قوله: "یؤتِکم کفلَین مِن رَحمتِهِ" قال الحسنعلیه السلام و الحسینعلیه السلام. در تفسیر آیه 28 سوره مبارکه حدید می‌فرماید: به خدا ایمان بیاورید تا به شما دو سهم از رحمت خود را بدهم . فرمودند منظور از این دو سهم از رحمت ، حسنعلیه السلام و حسینعلیه السلام هستند. هر دو رحمت الهی هستند.

به یک اعتبار امام حسنعلیه السلام؛مخزن رحمت رحمانیه و امام حسینعلیه السلام ؛ مظهر رحمت رحیمیه می‌باشد. چراکه امام صادقعلیه السلام فرمودند: الرحمنُ اسم خاص بِصفَةِ عامَّةِ و الرحیمُ اسم عام بِصِفَةِ خاصّه. یعنی رحمان ؛ اسم خاص است به صفت عام و رحیم ؛ اسم عام است به صفت خاص.

*در امام مجتبیعلیه السلام نسل امامت تجلی نکرد و جلوات عصمت زهرایی در او متجلی شد (اسم خاص) اما لطف و کرمش فراگیر بود(صفت عام) به نام کریم اهل بیتصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین می‌شود باطن رکوع. و درواقع نماز که ستون دین است به رکعت خوانده می‌شود و اتصال پیدا کردن مأموم به امام جماعت فقط به رکوع است. پس خاص می‌شود و رکن رکوع در هر رکعت فقط یکی است و در آن نباید شک باشد والا نماز باطل می‌شود.

وجود مبارک امام حسنعلیه السلام؛ باطن سبزی عالم

حال درمی‌یابیم که وجود مبارک امام حسنعلیه السلام پایه و اساس و رکن حیات طیب را بر همه عالمیان ظهور داد.

تقریبا هر سبزی در دنیا به خاطر داشتن ظاهراً ماده کلروفیل ، کمی تلخی دارد. در عالم بالا تمام تلخی سبزی‌های عالم را در یک جام کردند و امام حسنعلیه السلام ، یک تنه نوشید(بابی انت و امی و نفسی و مالی و اولادی)! و اوست که در زمان خلافتش که 10 سال است ، برای اصلاح ریشه دین در جامعه که انحرافات معاویه‌ها در آن نفوذ نکند ، صلح را انتخاب کرد ( ریشه کلمه صُلح از صَلَحَ  است که به یک معنی یعنی اصلاح کردن)!

و در مقابلش قاتلی ملعونه به نام جعده در منزلش آمد که زهر جفا را به تدریج به وجود مبارکش می‌خوراند و هربار حضرت کنار مرقد مطهر جدّ بزرگوارش ؛ پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم می‌رفت و شفای خود را می‌گرفت تا درنهایت سمی را نوشید که تمام جانش را مسموم و جگرش را پاره پاره کرد (لعنة الله علی القوم الظالمین من الاولین و الآخرین الی یوم القیامة)

اما تعریف زیبای دیگری هم در این سَم نهفته است : چون درخت ، مظهر ایثار و از خود گذشتگی است . هر درخت سبزی ، سموم هوا را می‌خورد و اکسیژن و هوای پاک را به کسانیکه در اطرافش هستند عنایت می‌کند و حیات سبز خود را به آنها انتقال می‌دهد.

بنابراین وقتی امر خداوند برای نماز شد : أقم الصلوه ، پس درواقع  نمازی که سبز شود و شاخه و ریشه دهد ، برای مؤمن تهویه هوای بهشتی را عنایت می‌کند و اینجاست که نماز واقعی می‌شود : تنهی عن الفحشاء و المنکر.

امام حسنعلیه السلام، حامل تمامِ گنج عشر می‌باشد و عدد ابجد نام مبارکش 118 است که معنی می‌شود به 18+100 : عدد 100 برابر حرف ق یعنی نگهدارنده و عدد 18 برابر با کلمه حی یعنی زنده است. پس عدد 118 یعنی نگهدارنده حیات سبز! و جمع ارقامش 10 می‌شود(10=8+1+1).

حال خوب دقت کنید که جایگاه نام مبارک حسنعلیه السلام=37 است که جمع ارقامش همان 10 می‌شود(10=7+3) و این عدد برابر با نام مبارک خداوند ؛ اول است و اسرار همه اعداد و حروف از این عدد ، ظاهر می‌شود( یعنی همه شاخه و برگ‌های گنج سبز قرآن و کتاب‌های آسمانی

{همانطورکه در کلاس اول ، حروف و عدد برای بچه‌ها تفهیم می‌شود و پایه وصل کردن حروف و به معنا رسیدن را یاد می‌گیرند و شمارش اعداد را هم می‌آموزند. و همه‌ی خزانه علم در پایه حروف و اعداد ظاهر می‌شود}.

و عدد 37 برابر با عدد ابجد کلمه زکی یعنی نورانی است.{در دایره ولایت ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین ، امام حسن زکی العسکریعلیه السلام روبروی امام حسن مجتبیعلیه السلام قرار دارد}.

آیا عدد 37 اعجاز سلامتی انسان نیست؟! که درجه حرارت بدن سالم باید 37 درجه باشد ! پس از بدن سالم هر نوع تحرک صحیح ، فکر صحیح و زندگی سالم و سبز برمی‌خیزد و انشاءالله با عمل سالم و صالح ، آخرت خوبی هم ظاهر می‌شود و این آیه مبارکه ، معنای سلامت است : ...ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا عذاب النار ؛خدایا ما را از نعمت‌های دنیا و آخرت بهره‌مند گردان و از شکنجه و عذاب آتش دوزخ نگاهدار(آیه 201 سوره مبارکه بقره)

نکته دیگر اینکه تنها نام مبارک حسنعلیه السلام است که در آیات قرآن کریم به عدد ابجد اسم مبارکش یعنی  118 بار ، نام حسن و مشتقاتش آمده است.و جالب اینکه نام زیبای حسن علیه السلام فقط در آیه 37 سوره مبارکه آل عمران (...بقبول حسن...) یعنی در جایگاه عددی نام حسنعلیه السلام، آمده است!!!

وجود مبارک امام حسنعلیه السلام؛ باطن رکوع

رکن چهارم نماز، رکوع است .اینجا گنج بهاری شدن و طلیعه به اربعین عمر رسیدن ،  به ثمره‌ی گنج دانه درون اظهار می‌شود! درحقیقت نماز به رکوع ، شماره می‌شود و به رکعت‌هایش خوانده می‌شود.

و رکوع ، تعلق به وجود مبارک امام حسن مجتبی علیه السلام دارد.و عدد 4 ، برابر حرفِ د است که شکل ظاهر(د) ، آن هم رکوع است و دلیل خلقت است و آقا ، سبزپوش آل پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم نامیده می‌شود و جلوه حیات سبز عالم خلقت و تجلی اسم حی پروردگار عالم در صفتِ رحمانیت خالق یکتا و بی‌همتاست. درواقع یکی از اسماء خداوند ، دال است.

پس در حقیقت اسرار نماز در رکوع ظاهر شد زیرا گنج ریشه و تنه و اسرار درون ریشه و تنه ؛ همان حملِ ظهور شاخه از تنه درخت ؛ جایی که محلّ وتر و اتصال حیات شد تا سبزی خود را نشان دهد و جایگاهی که رزقِ باروری میوه را بر شاخه ضمانت می‌کند و باعث تداوم حیات میوه در دانه‌هایش می‌شود.

چنانچه رکوع ، رکن چهارم نماز شد پس بنا بر درس‌های گذشته عدد 4 ، پایه‌ی ارکان خلقت و از عالم عرش و حتی بالاتر از عرش ، اسماءالحسنی الهی تا عرش و کرسی و چهار رکن عالم بیت المعمور، تا 4 رکن خانه مبارک خدا ؛ کعبه (مسجدالحرام) و تا 4 فصل سال و 4 رکن عناصر خلقت عالم و مخصوص خلقت انسان‌ها (آب ، آتش ، باد و خاک) و تا 4 منظور و هدف قیام اباعبدالله الحسین(ع) (قد اقمت الصلوة و آتیت الزکوة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر) ، تا 4 عمل اصلی در ریاضی که حساب و اعداد ، اعمال ماست که یا ضرب است و یا تقسیم ، یا جمع است و یا منها ، تا در 4 ستون بدنمان و ... ، تا 4 گوشه قبر و انشاءالله 4 ستون و پایه ارکان بهشت که تا 4 ، ظهور پیدا نکند سقفی هم برای امن وامان شدن نیست.

پس دنیا هم بر پایه‌ی4 (اربع ؛ ربیع و اربعین) خلق شد که درواقع همه در حال رکوع به پروردگار عالم هستند و همه‌ی رکوع ، تعظیم به حمد خداوند کریم است. و سفره کرامت در حقیقت رکوع ظاهر می‌شود. و رزقِ رحمانیت بر سراسر همه‌ی ارکان هستی حاصل می‌شود.

*چنانچه از جمع اعداد 1 تا 4 (10=4+3+2+1) عدد 10 بدست می‌آید و درواقع 4 روی 10 ؛ همان خزانه گنج عشر و وجود مبارک 14 معصومصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعیناست که همه در صورت و سیرت ، ظاهر و باطن ، حسنعلیه السلامخلق شده و تجلی کرده‌اند و همه برای مردم ، اسوه حسن هستند (الی یوم القیامة).

پس درواقع عدد 4 که برابر حرف دال است ، در حقیقت دلیل خلقت وجود مبارک 14 معصومصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین هستند و این عزیزان ، شاخه سبز و پربار درخت ولایت و رسالت را ظهور داده‌اند، آنها هستند که همه بندگان خدا را احیا کرده و زندگی سالم دنیا و آخرت را می‌بخشند . پس اینجاست که معلوم می‌شود چرا گفتیم که در نماز جماعت ، نقطه اتصال به امام جماعت ، فقط رسیدن به رکوع امام است؟ تا نماز ، حیات جماعتش افشا شود و اتصال برقرار شود!

یکی از اسرار نهفته در رکوع

درس زیبای رکوع این است که هر کس بخواهد درخت عملش در قیامت سبز باشد و بارور شود و میوه خوب بدهد و سایه خنک داشته باشد ، باید در دنیا رکوع بندگی داشته باشد به شرط اینکه به رکوع امام جماعت زمانش یعنی مولا و امام و  صاحب الزمانشصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین، وصل شود تا این وصل نباشد ، حیات آخرتی و سبزی برایش حاصل نمی‌شود . پس باید دانست که چرا خداوند کریم در آیه 160 سوره مبارکه انعام می‌فرماید: ...مَن جاء بالحسنة فله عشرُامثالها ؛ اگر تا دم قبر با خودت عمل حسن بیاوری یعنی از سبزی رکوع برنخیزی ، آنگاه در سجدهِ سرازیریِ قبر ، مزد فله عشر امثالها می‌گیری!

*نتیجه می‌گیریم میوه به شاخه‌ی سبز ، ظاهر می‌شود و درواقع به رکوع (حسن) که دلیل رشد درخت است ، میوه‌ پدیدار می‌شود. درحقیقت نماز ، واسطه وصل به امام زمانصلوات‌الله‌علیهم‌اجمعیناست و نقطه وصلِ آن ، رکوع می‌باشد. رکوع یعنی با تمام ادب به خداوند و اوامر نورانیش و خلیفه‌های برحقّ مطهرش صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین، تعظیم و تکریم کنیم و با خضوع و خشوع باشیم.

*بنابراین درحقیقت شاخه به مقام رکوع ، اتصال به گنج حیات پیدا کرده (شاخه سبز شجره طیبه با اتصال به تری حیات) یعنی به امام زمان صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین یعنی به قرب خدا رسیده ، پس حامل گل و میوه می‌گردد.

آنگاه وارد رکن سجده می‌شود. که مقام سجده همانطورکه توضیح داده شد ، مقام عبودیت کامل است ، بابِ سجده ، عالمِ وصل است. و دو سجده ، یک رکن می‌شود و در اتصالِ 7 موضعِ بدن به زمین ظاهر می‌شود که با دو سجده ، 2 تا 7 یعنی 14 موضع ، ساجد می‌شوند. و میوه‌ی فی صَلاتهم خاشعون(آیه 2 سوره مبارکه مؤمنون) ظاهر می‌شود.

حقیقت نماز عشا:

حقیقت نماز عشا متعلق است به امام حسن مجتبیعلیه السلام که سبط اکبر و میوه دل خاندان رسالت و ولایت و به روایتی سبز پوش آل محمد صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین و سبز کننده بوستان آل اطهار علیهم السلام و تشیّع و حتی تمام پیامبران و اوصیای آن‌ها است. منظور خلقت و اصلح تمام حقایق عالم و به فلاحت رساننده تمام دانه‌های مستعد، رسیدن به حقیقت جان خویشتن و وصل شدن به بوستان ظاهر و باطن دنیا و آخرت است.

آری هدف خلقت ، رسیدن به سبزی(نشان حیات واقعی دنیا و آخرت)است که هرگز در آن خزان نیست، زیرا که در جلای حیات ، یک رنگ تلؤلؤ می‌کند و آن سبز است. سبز، نشانه حیات خرم و با نشاط است. سبز ، نشانه آبادانی است. چنانچه پروردگار عالم به همه ما عمر عطا فرموده و عمر سرمایه زندگی دنیا و آخرت است . عمر یعنی آباد شدن حیات واقعی انسانی ما و رسیدن به سبزی جان عمر که مفلح شدن و حیات طیب است.

وجود مبارک همه‌ی معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین در تمام دنیا به نور سبز، منوّر هستند زیرا این رنگ ، سیّد رنگ‌هاست و در عالم آخرت دو وجود مبارک حسنین(ص)، سیّد شباب اهل جنت هستند.

*ما انسان‌ها هم، که اشرف مخلوقات هستیم از روزی که به تکلیف می‌رسیم تا از این دنیا برویم باید تحول پیدا کنیم و خود را از زندگی بشری به حیات انسانی و آدم شدن که عصاره (عصر) آن خلیفه الهی و تاج "کرّمنا"ی بندگی پروردگار عالم و حیات طیّب و رضای حجت خدا؛ امام زمان(عج الله تعالی فرجه) که در مجرای رضای خداست برسانیم. و این کلام کاملش می کند "بالحسن مبدّلا". این‌جا انسان قلب به میم می‌شود، یعنی به بهترین صورت انسانی در ظاهر و باطن تبدیل می‌شود.

اگر بخواهیم به حقیقت عشا در دنیا برسیم باید تمام امورات زندگی و لحظات عمرمان و اموالمان و آثار زندگی‌مان سبز شود، باید در راه مهدویت به تکدانه‌ی گل محمدی(ص) که گل همیشه بهار امام حسن عسکریعلیه السلام؛ امام عصر و الزمان، مهدی(عج الله تعالی فرجه) است، وصل شویم و پیرو و شیعه واقعی او باشیم.

*حرکت دانه انسانی در دل‌های ما که با زحمت عمل به احکام، با نیت قرب و رضای خدا است، با دو انشعاب: یکی ریشه در جان ما که اعتقادات و ایمان قلبی ماست ظهور می‌کند و دیگر ساقه که سبز شدنش به عمل از دیدِ چشم و نطقِ زبان، اقرار به دین و ایمان است، ظهور می‌کند. و شاخه و برگ آن، فعلیت آثار آن است که عمل به احکام و خلوص، سبزی آن می‌باشد. و طراوتش شوق ماست که هرچه زودتر در دنیا بتوانیم پروانه شویم و سیر و عشای عمر خود را به کمال عمل صالح برسانیم.

پس دانه، انسان حقیقتی است که باید افشا شود. ناچار باید از پشت 7 پرده ظلمت نفس تجلی کند و در جایگاه عددی طاهره یعنی 40 که برابر است با عددابجد حرف "م" به عشای عمر خود برسد.

حال خود بیندیشید! اگر ساقه نباشد ، دانه می‌تواند خود را افشاء کند؟! جایگاه عددی کلمه ساقه= 40 می‌شود. پس ساقه ، آن فطرت خدایی را بالا می‌کشد تا خود را به عمل در تمام ظاهر و باطن جلوه دهد. بنابراین انسان نیاز دارد که دست خود را به  دوازده دست نورانی (امامان معصومعلیهم السلام) که همان"عروة الوثقی لانفصام لها"؛ یعنی ریسمان الهی که هرگز پاره نمی‌شود وصل کند تا به فضل خدا و شفاعت این عزیزان از ظلمات نفس نجات یافته و به فلاح برسد (صراط مستقیم) و مصداق این آیه شریفه شود:"الله ولی الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الی النور"خدا ولی و دوست و سرپرست مؤمنانی است که او را می‌خوانند و از خدا اطاعت می‌کنند و پروردگار مهربان هم بندگان مؤمن خود را خارج  می‌کند از ظلمات به نور.

آن‌گاه زندگی انسان سبز می‌شود(سیر حرکت عشا) و نماز عشا هنگامی است که تاریکی همه جا را فرا می‌گیرد، و هر کس در منزل و در جایگاه آرامش و استراحت خویش می‌رود و معمولاً بعد از صرف شام تا صبح ، خواب می‌آید و خوردن هم تمام می‌شود، بدن در این ساعات به کمال قوای خویش می‌رسد تا به هنگام صبح ، دوباره زندگی سالم و پرتلاش داشته باشد.

از نظر معنویت، سیر عشا ، انقطاع از امور روزانه است. ولی تحولات شب، باطن لیل است که با 11 رکعت نماز شب و تهجّد سپری شود. پروردگار عالم در آیه 2، سوره مبارکه مزمل می‌فرماید:"قم الیل الا قلیلا" ؛ پس شب هر چقدر می‌توانید اگرچه به مقدار کم، بلند شوید.

شاید به این معنا که پیله‌ی عشای خود را با مجاهدت دو بال که نماز شفع است و شکافتن آن که یک رکعت نماز وتر است ، به صبح صادق برسانید. آنگاه با دو بال ملکوتی حقیقت صبح به نشئه نشاط که بین الطلوعین ، ملکوت بهشت است، به پرواز بلند شوید تا روزی ملکوتی خود را برای رسیدن به صبح کامل از فضل پروردگار عالم دریافت کنید. "المصلی یناجی ربه". یعنی نمازگزار با پروردگار خود درحال مناجات و راز و نیاز است.

*خداوند باری تعالی در مجرای حیات، وسایل رشد ما را مهیا ساخته است تا از راه حلال و توسل و تمسک به حبل الله (ریسمان الهی) به سر منزل سبزی حیات که زکی شدن (یعنی درخشندگی) است به مرحله ظهور گل و میوه مهدویت برسیم و هدایت را گرفته و به میوه شیرینی عمل صالح از دست مبارک امام عصر و زمان خویش، ابا صالح المهدی(عج الله تعالی فرجه) واصل شویم. این است قبولی حسن در مجرای حیات حسن و عشای حسن. زیرا عشایش به صبح صادق رسیده ، یعنی از حالت کرمی به پروانه تبدیل شده است.

در دنیا وقتی عشا زمانش شروع می‌شود که کاملاً سرخی مغرب رفته باشد و سیاهی شب ، آسمان را فرا گفته باشد پس باید عالم متحول شود به :یخرجهم من الظلمات الی النور، که رسیدن به صبح صادق است. در قبر هم ، همین‌که وارد می‌شویم تا لحد را می‌گذارند شب اول قبر شروع می‌شود که همان ظلمات است. اما کسی که در دنیا به حقیقت عشای عمر خود رسیده باشد (دنیا که اسفل سافلین بود و باطنش لیل) و به سلامت از ظلمات نفس  به نور رسیده باشد، دیگر برایش در قبر، ظلماتی نمی‌ماند و او به احسن‌ِ حال می‌رسد، ویخرجهم من الظلمات الی النور برایش به صورت حقیقی جلوه می‌کند. اللهم ارزقنی .

این زندگی زیبای حسن (نیکو و زیباست) و رسیدن به عاقبت حسن و به آخرت حسن است که به صبح حسینی می‌رسد. انشاءالله خداوند کریم بعد از نماز عشا به بنده‌اش برائت را به نام زیبایش انا الله می‌دهد .عدد ابجد کلمه انا الله برابر 118 و مساوی با نام مبارک امام حسنعلیه السلام می‌باشد! عددابجد کلمه‌ی حی=18 است و عدد ابجد حرف ق = 100 می‌باشد، حرف " ق "یعنی نگهدارنده . پس 118 یعنی نگهدانده‌ی مجرای حی ! حال خوب فکر کنید و بهترین عشا را برای خود بفرستید و قدر نمازهای پر برکت را بدانید!

*تمام عروج آسمانی حضرت در لیل یعنی در شب انجام شد و عشا ، کنارزدن پرده‌های لیل است برای رسیدن به حقیقت نور، که آن هدایت محض است به قرب و رضای حق تعالی و انسان با درجه‌ی احسن باید از درون نفس خود، دانه کمالات انسانیش را به زیبایی حسن و بهترین رشد را دهد و وقتی سبزی دانه سر از نفس ، بیرون آورد ملکاتش انسانی باشد تا زندگی‌اش سبز شود. آنگاه میوه‌هایش، خُلق حسن و الگوهایش، اسوه حسنه و رزقش، رزق حسن و عاقبتش به فضل خداوند کریم حسنه شود و خلاصه با نمره‌ی احسن بندگی وارد آخرت شود و با خرمی و سرسبزی هر چه بیشتر در آن‌جا به سیر کمالی خود برسد.

*وجود مبارک امام زمان، وصی الحسن(عج الله تعالی فرجه) می‌باشد، کسی که تمام منظور پروردگار عالم برای خلقت انسان، به دست مبارکش اجرا می‌شود و با ظهور با برکتش، عالم سبز و گلستان و خلاصه بهشت موعود می‌شود و تمام ظلمات ریشه کن شده و گل همیشه بهار سرسبز ولایت و رسالت بارور می‌شود. و او تک گل همیشه بهار محمدی است.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

و این عشای واقعی دنیا را به دست یدالهی خود ، قلب به میم می‌کند (همان‌طور که گفته شد عدد ابجد حرفِ "م"= 40 است) و ایشان عشا را به صبح هدایت می‌رساند. همه پروانه می‌شوند و به گردش طواف می‌کنند، همه قدر نور را می‌دانند و آن روز شکرگزار وجود مقدس او خواهند بود.

اگر انسان مؤمن در عشای عمر خود صحیح عمل کند نتیجه‌اش این است که در آخر عمر یا در هنگام مرگ وارد صبح زندگی خویش می‌شود، زیرا که بهشت مقام صبح است. بهشتی که مثل بین الطلوعین است، دیگر نه ظهر و نه عصر، نه مغرب و نه عشا دارد(زیرا اگر داشت دوباره باید عمل به احکام داشته باشند) ، در حالی‌که زحمت تمام می‌شود. همان‌طور که آب دهن کرم ابریشم، نخ ابریشم است یکی از لباس‌های بهشتیان هم ابریشم است و آن پارچه‌ی دیباست. در بهشت ثمره‌ی زحمت دنیا ، زینت و زیور و آسایش دائم برایشان می‌شود. اما کسانی‌که غفلت کردند و در دنیا به حقیقت عشای انسانی نرسیدند در برزخ تا قیامت، متاسفانه در تحول عشا قرار می‌گیرند. و اگر خدای نخواسته عشای آنها دربرزخ کامل نشود در قیامت و در عذاب‌ها باید عشا را بگذرانند تا متحول و پاک شوند. پس بکوشیم سرمایه گرانبهای دنیایی خود را به غفلت از دست ندهیم!!!

 

 

اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل الساعه ولیاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عیناًحتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۰۳ ، ۱۵:۱۲
عذرا شفائی

 *سوره مبارکه حمد

چنانچه می‌دانید پروردگار عالم کلام مجیدش را در قوس نزولی و صعودی نازل فرموده و در اعداد به 2 تا 7 معرفی می‌فرماید : سبعاً مِن المثانی و القرآن العظیم (آیه 87 سوره مبارکه حجر) که در حقیقت مهندسی دایره‌ی خلقت است. سوره مبارکه حمد تنها سوره‌ای است که دو بار به قلب مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است {آنطور که نقل شده یک بار در مکه و یک بار مدینه}. چنانچه قبلا متذکر شدم به قول پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تمام محتوای قرآن در سوره مبارکه حمد است. پس شاید به این معنا باشد که کلّ محتوای قرآن در نزول در مکه با سوره مبارکه حمد نازل شده و یک بار هم صعود آن در مدینه به قلب مبارک حضرت نازل شده است . پس کلّ محتوای قرآن ، هم مکی است و هم مدنی! سوره‌های مبارک قرآن دو شناسنامه دارند یک ترتیب نزول و یک ترتیب فهرستی.

همانطورکه متذکر شدم باطن قرآن همان وجود مطهر ائمه صلوات الله علیهم اجمعین است یعنی 12 امام علیهم السلام و 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین هستند. جالب است که 12 امام علیهم السلام همان 12 نور مقدس در 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین هستند پس چگونه جدا می‌گوییم؟!

همانطورکه می‌دانید عالم در شکل دایره بین دو قوس نزولی و صعودی قرار دارد و از آنجا که خداوند در آیه 87 سوره مبارکه حجر می‌فرماید قرآن هم اینگونه است ؛ سبعاً مِن المثانی یعنی 2 تا 7 تاست. پس خوب دقت کنید! ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین هم 2 تا 7 هستند. یعنی بصورت دو قوس قرار می‌گیرند. چنانچه در وجودهای مبارک 7 نام بدون تکرار دارند و 7 نام تکرار شده است. پس قوس نزولی معصومین صلوات الله علیهم اجمعین  از معصوم اول ؛ حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم شروع می‌شود تا امام باقر علیه السلام و روبرویش امام صادق علیه السلام است که قوس صعودی شروع می‌شود تا امام زمان علیه السلام. پس می‌شود 7 و 7  :

 

14-حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

1-حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم

                                                                                                                

 

       
   

7-امام محمد باقر علیه السلام

 

8-امام جعفر صادق علیه السلام

 

                                                                                    7     و     7       

در جمع می‌شود 14 (7+7) و در ضرب می‌شود 49 (7×7) که برابر با عدد ابجد حروفِ حـٰم است.در قرآن کریم 7 سوره مبارکه { غافر ، فصلت ، شورا، زخرف ، دخان ، جاثیه ، احقاف}  با حروف مقطعه حم شروع می‌شود. اگر 2 تا 7 را کنار هم قراردهیم 77 می‌شود که برابر با عدد ابجد نام مبارک هوالله و یاالله است.

حال اگر نام مبارک 12 امام معصوم صلوات الله علیهم اجمعین را اینگونه در دایره بنویسیم دو قوس نزولی و صعودی می‌شود 6 و 6 .و در کنار هم می‌شود 66 که برابر با عدد ابجد نام مبارک الله جلّ‌جلاله است. پس قوس نزولی از امام علی علیه السلام شروع می‌شود تا امام صادق علیه السلام و از امام موسی کاظم علیه السلام صعود می‌کند تا امام زمان علیه السلام .

 

 

 

 

وقتی این دو دایره را باهم بکشیم مثل آرم جمهوری اسلامی دارای دو بخش قوسی می‌شود :              

12-امام زمان(عج)

1-امام علی(ع)

14-حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه

     1-حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم

 

                                                                                        الله

                                                             

                                                   

 

7-امام کاظم(ع)

6-امام صادق(ع) (ع)

8-امام جعفرصادق علیه السلام

                   

                              7-امام محمد باقر علیه السلام

                                                                      7         6          6          7

                                                                 

اگر دو عدد 77 و 66 را با هم جمع کنیم 143 می‌شود که برابر با عدد ابجد نام مبارک کنزالله است که یکی از اسماء نورانی فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌باشد . و همچنین برابر با عدد ابجد اباالاوصیا ؛ یکی از القاب امیرالمؤمنین علیه السلام است. (خوب دقت که در عدد 2 است)

پس تمام گنج قرآن با حرف ب(=2) متعلق به وجود مبارک امام علی علیه السلام شروع می‌شود و به حرف س که عدد ابجدش 60 است و برابر با عدد ابجد لقب مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها ؛ ام ابیها می‌باشد ، تمام می‌شود. حال اگر عدد ابجد حرف اول و آخر قرآن را با هم جمع کنیم (60+2) 62 می‌شود که برابر با اسم مبارک واجب الوجود ، نام مبارک حمید ، باطن و حروف کلمه بس است (توضیح کامل در کتاب حوای روحانی آمده است).

درواقع قرآن عزیز پر از شگفتی می‌باشد! پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم فرموده‌اند که  قرآن یک ظاهر و یک باطن دارد. در ظاهر و باطن قرآن هر یک هفت بطن و در هر بطن 70 تا 700 تا 70 هزار تا بینهایت بطن قرار دارد. پس شگفتی‌ها و معارف و علوم آن تمام نشدنی است.

سیستم ریاضی قرآن هم دو جنبه مهم دارد : 1-انشاء ریاضی آن 2-ساختمان ریاضی قرآن که شامل سوره‌ها و آیات است. بخاطر این ریاضی جامع ، کوچک‌ترین تغییر در متن یا ساختمان ترکیبی قرآن ، بلافاصله آشکار می‌شود و به سادگی قابل درک و غیرقابل تقلید است. این یکی از معجزات قرآن است! 

سوره مبارکه نمل :

تنها سوره مبارکی که 2 بسم الله الرحمن الرحیم دارد و اسرار این سوره در ترتیب نزول و فهرستی و حتی جزء ، معانی زیبایی را افشا می‌کند! درحالیکه زندگی مبارک و سلطنت پرعظمت حضرت سلیمان علیه السلام را بیان می‌فرماید که جن و انس در اختیارش بودند و حتی شیاطین و دیوها و پرندگان (مثل هدد) از او فرمانبری می‌کردند اما در مقابلش ، سلطنت مورچه بیان می‌شود! و خداوند کریم با اعجاز کلامش اعلا و اسفل ، اکبر و اصغر و ... همه را با حکمت بالغه‌اش به وجود پیامبر بزرگوارش روشن و مؤلفه‌ی هدایتش می‌کند.

در این سوره مبارکه سلطنت حضرت سلیمان علیه السلام که یک آقا هستند را در مقابل سلطنت یک خانم با اقتدار ؛ ملکه سبا (بلقیس) معرفی می‌فرماید.

*وجود 2 بسم الله الرحمن الرحیم در این سوره مبارکه شاید به این معناست :

یکی بیان‌گر شروع سوره مبارکه با حضرت سلیمان علیه السلام ، دومی که صد و چهاردهمین بسم الله الرحمن الرحیم قرآن کریم است را پروردگار عالم در آیه 30 این سوره (شاید باطن 30 جزء قرآن) به اعجاز کامل می‌کند و با نشان دادن هدایت یک خانم که سلطان است ، اهل مملکتش هدایت می‌شوند.

درواقع این  درس اخلاقی است که خانم‌های یک مملکت که در واقعیت سلطان تربیت و مرکز و اصل خانواده هستند ، اگر هدایت شوند ، تمام اهل خانواده هدایت می‌شوند. در اداره‌ی امور مملکتی هم اگر قشر بانوان که نیمی از جامعه را تشکیل می‌دهند در جایگاه خود به عدالت قرار بگیرند و هدایت شوند ، جامعه به سوی هدایت و سلامت پیش می‌رود.

بنابراین شاید بتوان گفت قوس نزولی سلطنت سلیمان علیه السلام است و قوس صعودی ، هدایت یافتن سلطنت ملکه سبا است.

*ترتیب فهرستی سوره مبارکه نمل به عدد 27 است : عدد 27 شامل ارقام 2 و 7 است و به 2 تا 7 تا هم معنا می‌شود { تمام عالم در 2 تا 7 تا غرق است ؛ 7 طبقه آسمان و 7 طبقه زمین } . جمع 2و 7 می‌شود 9 که سلطان اعداد است. و جایگاه عددی کلمه سجده برابر با عدد 27 است. و چنانچه می‌دانید 2 سجده ، یک رکن حساب می‌شود و در هر بار سجده ، 7 موضع بدن باید روی زمین برای خدا سجده کند. و از طرفی همه‌ی عالم بر خداوند کریم ، ساجد هستند ؛ آیه 15 سوره مبارکه رعد: و لله یسجد مَن فی السموات و الارض طوعاً و کرهاً و ظِلالهم بالغدوّ و الاصال ؛ خواه و ناخواه برای خدا سجده می‌کنند همه آنها که در آسمان‌ها و زمینند و سایه‌هایشان نیز بامدادان و شامگاهان به سجده درمی‌آیند. پس حتی سایه‌های زمین‌ها و آسمان‌ها به درگاه خداوند کریم ساجدند.

درواقع منظورم این است که سلطنت حقیقی مخصوص خداوند است و بندگان خوب خدا ، سلطنت را در سایه بندگی خالصانه دریافت می‌کنند.

*درواقع انسان‌ها هم دو گونه سلطنت دارند : در بسم الله اول با قوس نزولی که خداوند همه‌ی زیبایی‌ها را به انسان داد و با تولدش دل‌های پدر و مادر را برایش تسخیر کرد و آنچه نعمت در خور وسعشان هست در اختیار فرزندشان قرار داد. اما قوس صعودی زمانی است که فرزند به بلوغ سنّی در تکلیف می‌رسد ، از اینجا بسم الله دوم زندگیش شروع می‌شود تا بتواند به رضای خدا و بهشت صعود کند. آنگاه مؤمن در بهشت در جایگاهش به فضل خداوند سلطنت می‌کند. اما در دنیا بواقع باید بنده شود و ساجد شود تا بر شیطان‌ها و وسواس‌ها و خناس‌ها سلطنت کند و آنها را عاجز کرده و در خدمت بگیرد!

*در بدن ما هم دو سلطنت مهم است یکی سلطنت عقل و دیگری سلطنت دل. اگر حاکم در قوس نزولی عقل باشد ، صعودی آن دل فرمانبردار می‌شود و حکومت بدون تمرّد و کارشکنی دارد و اگر غیر این بشود ، وای بر آن بدن و وای بر دنیا و آخرتش!

پس شاید بتوان گفت که دل ، در جایگاه رسالت است {چون خداوند به پیامبر بزرگوار فرمود : الم نشرح لک صدرک} و عقل ، در جایگاه ولایت است. اگر بدن آموزه‌های قلبی و ایمان قلبی و اعتقادات قلبی را با اجرای عقلی بر همه وجود توأم کند ، آنگاه عمل در محدوده‌ی امر خداوند کریم اجرا می‌شود و عمل صادقانه و مخلصانه می‌شود.

پدر در خانواده محل نزول رزق و نعمت است به مقام دل و مادر جایگاه عقل . شاید بفرمایید خانم‌ها احساساتی هستند درصورتیکه کسی که درباره‌اش وجود مبارک امام معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین در کتاب شرح مناقب می‌فرماید : جواد العقلیه و نفس کلیّه و جوهر عبودیّه ، وجود مبارک فاطمه زهرا سلام الله علیها است و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود : بهشت زیر پای مادران است. درواقع مادر ، اُم است یعنی ریشه و ریشه در مقام درخت ، اصل است . بنابراین اگر ریشه‌ی پاک و محکم و قوی از هر نظر داشته باشد ، میوه و ثمر و شاخ و برگش ، زنده و سبزو پُربار است.

*نکته : عالم خلقت هم به یک نحو ، دو مرحله‌ی ظهور دارد. در عالم اسرار پروردگار عالم اسرار آل محمدی صلّی الله علیه و آله اجمعین را به دو صورت تجلی فرمود. همه‌ی انوار مبارک در باطن آن نور مبارک 5 تن صلوات الله علیهم اجمعین و در تجلی یک نور که نورٌواحد صلوات الله علیهم اجمعین خوانده شده ، قرار داد و یک حلقه نوری هستند. اما در بطن پنجمین معصوم ؛ اباعبدالله الحسین علیه السلام ، نورِ 9 ذریه معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین را قرار داد که درواقع وجود مبارکش ، پنجمین است با 9 نور مقدس صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین در بطنش می‌شود 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین. یعنی خداوند اسرار مهندسی گنج انوارش را در 5 و 9 قرار داد و در دنیا عاشورا را رقم زد .

زندگی مبارک اباعبدالله الحسین علیه السلام به پنجمین نور مقدس با شهادت تمام شد و خداوند حلقه‌ی دوم انوار 9 نور مقدس فرزندان اباعبدالله الحسین علیه السلام را از عاشورا به وجود مبارک اباحسن علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام در مرحله‌ی باطنی آغاز فرمود و تا ظهور مبارک نهمین فرزند امام حسین علیه السلام ؛ وجود مبارک صاحب العصر و الزمان حجه ابن الحسن المهدی علیه السلام ادامه دارد. پس به وجود آقا که آخرین معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است ، دوباره در دنیا حلقه‌ی 5 بسته می‌شود { ایشان چهاردهمین معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است ، اگر ارقام 14 را با هم جمع کنیم (5=4+1) ، می‌شود 5 }. و در زمان شهادتِ حضرت ، به وجود مبارک پنجمین معصوم ؛ امام حسین علیه السلام تدفین می‌شود . پس رجعت ، به اباعبدالله الحسین علیه السلام که حلقه 5 است ، بسته می‌شود. الله اعلم 

*بنابراین سوره مبارکه نمل بسیار زیباست و وجود  2 بسم الله الرحمن الرحیم ، اسرار قرآن است. پس بسم الله دوم در انتها به ظهور و هدایت و نور و هدف غایی پروردگار عالم تمام می‌شود. اینجا مطلع الفجر است ! این دو قوس نزولی (انّا لله) و صعودی (انّا الیه راجعون) را به خوبی نشان می‌دهد که در صعود چگونه  باید و انّاالیه راجعون بشویم ؟! اللهم الرزقنی

دو بار مرگ و دو بار زنده شدن

خداوند کریم در آیه 11 سوره مبارکه غافر می‌فرماید: قالوا ربنا امتنا اثنتین و احییتنا اثنتین فاعترفنا بذنوبنا فهل الی خروجٍ من سبیل ؛ می‌گویند ای پروردگار ما را دو بار می‌راندی و دو بار زنده ساختی و ما به گناهانمان اعتراف کردیم. آیا بیرون شدن را راهی است؟

درواقع حیات کامل و تمام بعد از این دوبار است. به یک قول پروردگار عالم یک بار در دنیا ما را خلق کرد ، زندگی کردیم و یک بار مرگ جسمانی به ما می‌دهد . اینجا انسان در عمرش به آنچه توانسته عمل کرده و آثارش بعد از مرگ معلوم می‌شود . پس خداوند در آیه 12 سوره مبارکه یس می‌فرماید : اِنّا نحن نُحیی الموتی و نکتبُ ماقدّموا و آثارَهم و کلّ شیءٍ أحصیناهُ فی امامٍ مبینٍ ؛ ما مردگان را زنده می‌کنیم و هر کاری را که پیش از این کرده‌اند و هر اثری را که پدید آورده‌اند ، می‌نویسیم و هر چیزی را در کتاب مبین شماره کرده‌ایم.

پس می‌توان گفت که اعمال مثل دانه در دنیا ثبت می‌شود و بعد از مرگ شروع به رشد کردن و شاخ و برگ و میوه دادن می‌کند. تا زمانی که عالم برزخ برپاست هرچقدر آثار گسترده شود و ثمر دهد ، پروردگار عالم شماره کرده و به امر او ملائک می‌نویسند ؛ چه اعمال نیک و صالح و فرزندان مؤمن و آثاری که به جامعه خدمت می‌کند و ... و چه اعمال بد و معاصی و کسانیکه بنیانگذار عمل خلاف هستند چه در جامعه و چه در خانواده که آثارش متأسفانه ادامه دارد.

باری! چنانچه عالم برزخ تمام شود ، این بار مرگ مثالی اتفاق میفتد و آثار عمل هم متوقف می‌شود. بنابراین از ساعتی که جسم می‌میرد ، حیات مثالی (یا ملکوتی) زنده می‌شود. و عمر عالم برزخ که تمام می‌شود ، مرگ مثالی یا ملکوتی برای انسان زده می‌شود تا عمل به حقیقت واقعی در وجود انسان ، در قیامت ظهور پیدا می‌کند و آن عالم معاد و رستاخیز همه‌ی حقایق است.

چقدر زیباست که عدد 2 را در حرفِ ب می‌خوانیم اگر درس را تا به اینجا خوب متوجه شده باشید ، عظمت حرفِ ب که ولایت کلیه است و عدد را که استعداد آن است به وجود مولا و سرورمان ابا الحسن امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب و ذریه‌های معصومش صلوات الله علیهم اجمعین ؛ و امروز امام زمان اباصالح المهدی عج الله تعالی فرجه الشریف می‌بینید و درک می‌کنید!

درواقع قرآن دو چهره‌ی خود را به خوبی نشان می‌دهد ؛ به صورت صامت و ناطق : حروف و کلمات نورانی و وجود کلمه الله الاعظم امام معصوم صلوات الله علیهم اجمعین

سوره مبارکه بقره روبروی سوره مبارکه فلق

در دایره سوره‌های قرآن که قوس نزولی و صعودی دارد ؛ سوره مبارکه بقره دومین سوره است (در ترتیب نوشتاری) و روبروی آن سوره مبارکه فلق (که از آخر قرآن ، دومین سوره می‌شود) قرارمی‌گیرد. درحالیکه سوره مبارکه بقره بزرگترین سوره قرآن است و در مقابلش سوره مبارکه فلق شامل 5 آیه شریفه است اما گنجی از گنج‌های آسمانی است!

*سوره مبارکه بقره

سوره مبارکه بقره ، بزرگترین سوره قرآن و شامل 286 آیه است که از رموز تعداد آیاتش این است که اگر دو رقم اول از سمت راست را درنظر بگیریم ، 86 می‌شود که خداوند کریم ، 86 سوره قرآن را به مدت 13 سال در مکه به قلب مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل فرموده است.

و اگر دو رقم اول از سمت چپ را در نظر بگیریم ، 28 می‌شود که پروردگار عالم به مدت 10 سال در مدینه 28 سوره مبارک قرآن را به قلب مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل فرمود. عدد 28 ، عدد کلّ حروف عربی (که کلمات قرآن کریم هم از این 28 حرف است) و عدد کامل است. اگر ارقام 28 را با هم جمع کنیم 10می‌شود  که همان گنج عشر، دهه طهر و تمام باطن چهارده معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است. ازدواج امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها در مدینه بود. و تولد دو نور دیده ؛ امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام و در بطن اباعبدالله علیه السلام 9 ذریه پاکش بودند ، پس درواقع همه 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین در مدینه نزول اجلال فرمودند و به قدم مبارکشان دنیا منور شد. و وعده پروردگار عالم به ظهور متعالی و طلوع شمس و شمس الشموس بر ظلمات اسفل السافلین متجلی شد. الحمدلله ربّ العالمین

*حال اگر 86 و 28 را به هم جمع کنیم می‌شود 114 (=28+86) که برابر با کلّ سوره‌های مبارک قرآن است.

*بقره ظاهراً یعنی گاو ماده. اما ریشه کلمه‌اش ، بَقَرَ است به معنای شکافته شدن و باز شدن خزانه ، آشکار شدن نهانی‌ها و یا برکات .

لقب امام پنجم شیعیان ؛ ابا جعفر محمد بن علی الباقر عِلم النبیین علیه السلام ، باقر است که اسم فاعل بَقَرَ است یعنی ایشان شکافنده همه ظلمات به نور علم است و او خزانه‌ی علمِ اولین و آخرین است.

یکی دیگر از زیبایی‌های کلمه بَقَرَ این است که عدد ابجدش 302 می‌شود به معنای افشاکننده برکات و نعمت‌ها و خزانه باءِ بسم الله { زیرا معنی می‌شود 2+300 : 300 ؛ برابر با حرف ش است یعنی افشاکننده و عدد 2 ؛ برابر با حرف ب است که توضیح حرف ب در اول کتاب بطور کامل آمده است}

پس سوره مبارکه بقره به نام گاو ماده ، شاید به این تمثیل باشد که گاو ماده تمام وجودش خیر و قابل استفاده‌ی انسان است و درضمن آیاتی که راجع به آن گاو زرد که مثال آن برای گرفتن حق از ناحق است.

جالب است که ظاهر گوشت این حیوان اگر از راه حلال بدست آمده باشد و با ذبح شرعی با بسم الله کشته شده باشد ، تأمین کننده قوای بدن مؤمنین می‌شود ، آنگاه مجاهد فی سبیل الله با قوایش حق را از باطل جدا می‌کند و با قوایش ظهور اعمال انسانی را مثل نماز ، روزه ، حج ، جهاد ، امر به معروف و نهی از منکر و تولی و تبری و خلاصه یازده قسمت  فروع دین { که اول فروع دین ، طهارت است} را به اصول یعنی توحید ، نبوت و عدل و امامت و معاد روز قیامت وصل می‌کند . دقت کنید که عدد 11= هو است پس هر عملی با وصل شدن به اصل که توحید است ، هویت پیدا می‌کند!

پس در حقیقت بقره ، یک معنای ظاهر و هزاران معنای باطن پیدا می‌کند. چنانچه در این سوره مبارکه که با حروف مقطعه شروع می‌شود ، هزاران رمز را در نظر حکیمان بازگشایی می‌کند و اسرار الم { رجوع شود به کتاب گنج الف} مثل خورشیدی است که عالم ظلمانی دنیا را به سوی اعلاعلیین روشن می‌کند و شاید معنا شود به  سراج منیر!

نکته: جالب است اولین سوره‌ای که با حروف مقطعه شروع می‌شود ، دومین سوره قرآن از نظر ترتیب فهرستی است (سوره مبارکه بقره ؛الم) . و آخرین سوره‌ای که با حروف مقطعه شروع می‌شود ، دومین سوره از نظر ترتیب نزول به قلب مطهر پیامبر(ص) است (سوره مبارکه قلم؛ ن)!!!

وقتی الم را بصورت بسیط بنویسیم (الف لام میم) ؛ 9 حرف ظهور پیدا می‌کند که  به بلوغِ 9 یعنی همه اسرار را دارد و دارای بلوغ معناست! و از آنجاکه نقطه جزء حروف حساب می‌شود ، الف لام میم با احتساب نقطه ، 12 می‌شود (3 نقطه +9 حرف) .

حالاخوب دقت کنید ! عدد ابجد اسم مبارک قرآن =351 است که جمع ارقامش 9 می‌شود ، به 12 قسمت تقسیم می‌شود و هر قسمت 10 حزب دارد که تمام قرآن 120 حزب است { برابر با عدد ابجد اسم احسان خداوند} و سوره مبارکه بقره یک ، دوازدهمِ قرآن است . هر جزء 4 حزب دارد و سوره مبارکه بقره تقریبا 10 حزب است.

در سوره مبارکه بقره ، سید آیات یعنی آیت الکرسی قرار دارد ؛ آیات 255 و 256 . که عدد 256  برابر با سال تولد صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه و عدد ابجد کلمه نور است و یکی از اسرار آیت الکرسی ، نور می‌باشد!

و آیات آخر سوره مبارکه بقره (285 و 286) آیات آمن الرسول است که با اتمام این دو آیه شریفه عروج وجود مبارک پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم در معراج به نهایت رسیدن به عالم قرب پروردگار عالم یعنی دنی فتدلی و قاب قوسین او أدنی می‌باشد که حضرت در این تجلیگاه و این عروج اعلا ، هدیه‌ای  را از خالقش می‌ستاند که خداوند عظمتش را می‌داند و آن هدیه گرانقدر ؛ دو آیه شریفه آخر سوره مبارکه بقره (آمن الرسول) می‌باشد. آمنَ الرسولُ بِما اُنزلَ الیه مِن ربّه و المؤمنون کلٌّ آمن بالله و ملائکته و کُتبه و رُسلِه لانفرّق بین احدٍ مِن رسُلِه و قالوا سَمعنا و اَطعنا غفرانکَ ربّنا و الیکَ المصیر. لایکلّف الله نَفساً الا وُسعها لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت ربّنا لا تؤاخذنا اِن نَسینا اَو اَخطانا ربّنا و لاتحمل علینا اِصراً کما حملته علی الذین مِن قبلنا ربّنا و لاتحمّلنا مالاطاقة لنا به واعفُ عنّا واغفرلنا وارحمنا انت مولانا فانصرنا علی القوم الکافرین.

" رسول خدا به آنچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده و مؤمنان نیز همه به خدا و فرشتگان ایشان و کتابها و پیغمبران خدا ایمان آوردند و گفتند ما میان هیچ یک از پیغمبران خدا فرق نگذاریم و گفتند فرمان خدا را شنیده و اطاعت کردیم پروردگارا آمرزش تو را می‌خواهیم و بازگشت همه بسوی تو است. خدا هیچکس را تکلیف نکند مگر به قدر توانائی او و (روز جزا) نیکی‌های هر شخص به سود خود او و بدی‌هایش نیز به زیان خود اوست، بارپروردگارا ما را به آنچه به فراموشی یا خطا کرده‌ایم مؤاخذه نکن. بارالها تکلیف گران و طاقت فرسا بر ما مگذار چنانکه بر پیشینیان نهادی ، پررودگارا بار تکلیفی فوق طاعت ما را به دوش ما منه و ببخش ما را و گناهان ما را بیامرز و بر ما رحمت فرما تنها یار و مولای ما توئی و ما را بر گروه کافران پیروز فرما".

شاید این دو آیه‌ی باعظمت اینطور بازگو شود که خداوند کریم بعد از گرفتن اقرار به آمن الرسول بما انزل الیه من ربه از همه { چه خود وجود پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم و چه پیامبران قبل } با ضمیر مخاطب الیه به دو بال پرواز زینت می‌دهد :

یک بال اقرار به اینکه سمعنا و اطعنا که هم شنیدیم و هم اطاعت کردیم ، اینجا برای تمام مخاطبان رسولان است که بعد از گرفتن پیام و شنیدن و اطاعت محض ، از خداوند صله می‌خواهند غفرانک  ؛ آمرزش خدا را و راه معراج و صعود و تعالی را و الیک المصیر؛ راه به سوی خدا را می‌خواهند. و بال دیگر اینکه بنده از خداوندی که عادل محض است و هر کس را به قدر وسعش از او عمل می‌خواهد  (لایکلف الله نفسا الا وسعها) درخواست می‌کند که مرا مؤاخذه نکن زیرا من تحمل ندارم و عمل‌های مرا ببخش و بر من حمل نکن... .آنگاه بنده با این خواهش‌ها ، انشاءالله سبُکِ سَبُک می‌شود تا بتواند به سوی او پرواز کند. و این بالاترین اهدایی پروردگار عالم است به بنده‌اش !

جالب است این دو آیه مبارک را در قنوت نماز وتیره (2 رکعت نماز نشسته بعد از نماز عشا ) می‌خوانند . چنانچه به حساب نماز نافله عشا در شب محسوب می‌شود پس درواقع آخرین نافله نمازهای پنجگانه است. در روایت است که به برکت آن و به لطف خداوند کریم ، مؤمن شب اول قبرش به دو بال مزین می‌شود و از بالای سرش دری باز می‌شود و به سوی بهشت پرواز می‌کند.       

*سوره مبارکه بقره با آیاتش تمام گنج عدد 2 را به معنای واقعی کلمه و اسرار ظاهری و باطنی افشا می‌کند :

1)آیه 23؛ "...فاتوا بسورةٍ مِن مثله ..." اگر باشید در شک از آنچه نازل کردیم بر بنده خودمان ، پس بیاورید سوره‌ای همانند سوره قرآن و بخوانید همه گواهان(دانشمندان) خود را به غیر از خدا ، اگر راستگو هستید.  

  2)آیات 30 تا 38 ؛ درباره حضرت آدم علیه السلام و حوا سلام الله علیها

 3)دو آیه که حضرت آدم علیه السلام و حضرت ابراهیم علیه السلام ، به وجود مقدسِ کلمات خداوند که 5 تن صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین هستند ، در امتحان قبول شدند: آیه 37: فتلقی آدم مِن ربه کلماتٍ فتاب علیه اِنّه هو التواب الرحیمُ ؛پس آموخت آدم(ع) از خدای خود کلماتی که موجب پذیرفتن توبه او گردید، زیرا خدا توبه پذیر و مهربان است.و آیه124: و إذابتلی ابراهیم ربّه بِکلماتٍ فَاَتمّهنَّ قال انّی جاعلکَ للناسِ اِماماً قال و مَن ذریتی قال لاینال عهدی الظالمین ؛ هنگامیکه خدا ابراهیم علیه السلام را به امور چندی امتحان فرمود و او همه را بجا آورد خدا به او فرمود من تو را به پیشوایی خلق برگزینم .ابراهیم علیه السلام عرض کرد این پیشوائی به فرزندان من نیز اعطا خواهی کرد؟ فرمود:عهد من هرگز به ستمکاران نخواهد رسید.    

4)آیات 47 تا 96 حضرت موسی علیه السلام و قوم بنی اسرائیل { آیات 67 تا 74 جریان امر خدا به قوم موسی علیه السلام به ذبح گاو (بقره)}

5)آیه 97 : بگو هرکه با جبرائیل علیه السلام دشمن است ، دشمن خداست زیرا او به فرمان خدا قرآن را به قلب پاک تو رسانید تا تصدیق سایر کتب آسمانی کند و هدایت و بشارت خیر اهل ایمان آورد.

6)آیه 98:هرکس با خدا و فرشتگان و پیامبران و جبرائیل علیه السلام و میکائیل علیه السلام دشمن باشد (محققاً کافر است) و خدا هم دشمن کافران خواهد بود.

7)آیه 138 :صِبغةَ الله و مَن احسنُ مِن الله صِبغةً و نحنُ له عابدونَ ؛ رنگ آمیزی خداست( که به مسلمانان رنگ فطرت ایمان بخشید) و هیچ رنگی خوشتر از ایمان به خدا (یعنی رنگِ بی‌رنگی ) نیست و ما تنها و بی هیچ شائبه‌ای به خدای یگانه پرستش می‌کنیم. اشاره به اینکه همه باید شیشه رنگیِ عینک‌هایشان (دیدِشان) را بردارند چون شیشه عینک (مخصوص قلبی) به هر رنگی باشد ، همه چیز را آن رنگ می‌بینند ، اما اگر شیشه بی رنگ باشد ، همه چیز را به رنگ حقیقی آن می‌بینند.

8)آیه 143: و کذلک جعلناکم اُمّةً وَسطاً ... ؛ و ما همچنان شما مسلمین را به آیین اسلام هدایت کردیم و به اخلاق معتدل بیاراستیم ... . 

9)آیه 144: تغییر قبله

10)آیه 152: فاذکرونی أذکرکم و اشکرولی و لاتکفرون ؛ پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکر نعمت‌های مرا بجای آرید و کفران نعمت نکنید.

11)آیات 156 و 167 : الذین اذا اصابتهم مصیبةٌ قالوا انّا لله و انّا الیه راجعون. اولئک علیهم صلواتٌ مِن ربّهم و رحمةٌ و اولئک هم المهتدون ؛آنانکه چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند صبور باشند و بگویند ما به فرمان خدا آمده‌ایم و به سوی او رجوع خواهیم کرد ، آن گروهند مخصوص به درود و رحمت خاصّ خداوند و آنها به حقیقت هدایت یافتگانند.

12)آیه 160 ؛ مراحل توبه ( تابوا و اصلحوا و بیّنوا )

13)آیه165 : ... والذین آمنوا اَشَدَّ حُبّاً لله ...؛ آنها که اهل ایمان هستند کمال دوستی و محبت را فقط به خدا مخصوص دارند.

14)آیات 178 و 179 ؛ قصاص

15)آیات 183 تا 187 ؛ روزه و ماه مبارک رمضان { آیه 187"هنَّ لباسٌ لکم و انتم لباسٌ لهنًّ"  ؛ درباره زن و شوهر که هر دو برای هم لباس هستند (منظور زوجیت است)}

16)آیات 196 تا 203 ؛ حج {آیه 197 : ...فإنَّ خَیرَ الزّادِ التقوی... ؛ بهترین توشه تقوی است. آیه 201: ... ربّنا آتنا فی الدنیا حسنةً و فی الآخرةِ حسنةً و قِنا عذاب النار}

17)آیه 207 : و مِن الناس مَن یَشری نفسهُ ابتِغاءَ مرضاتِ الله والله رئوفٌ بالعبادِ ؛ بعضی مردمانند که از جان خود در راه رضای خدا درگذرند {مراد حضرت علی علیه السلام است مانند شبی که بجای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خوابید} و خدا دوستدار چنین بندگان است.   

18)آیه 216 : ...عسی اَن تُکرهوا شیئاً و هو خیرٌ لکم و عسی اَن تُحبّوا شیئاً و هو شرٌّ لکم ... ؛ چه بسیار شود چیزی را که دوست ندارید و آن به خیر وصلاح شماست و شاید آن چیزی را که دوست دارید، شر و فساد شما در آن است .

19) آیه 228 ؛ عِدّه نگه داشتن زن مطلقه : سه پاکی برآنها بگذرد ...

20)آیه 229؛ طلاقی که شوهر رجوع تواند کرد ، دو مرتبه است... .

21) آیه 233؛ مادران باید دو سال کامل فرزندان خود را شیر دهند... .

22)آیه 234 ؛ عدّه نگهداشتن زنی که شوهرش بمیرد : 4ماه و 10روز... .

23)آیه 238: حافظوا علی الصلواتِ و الصلوةِ الوُسطی و قوموا لله قانتینَ ؛ باید در هر نماز توجه کامل داشته باشید به خصوص نماز وسطی(نماز صبح) به ستایش و اطاعت خدا قیام کنید.

24)آیه 240 : کسانی (از مردان) که بمیرند و زنانشان زنده بمانند بایستی وصیت کنند که همسران آنها را تا یک سال نفقه دهند و از خانه شوهر بیرون نکنند .پس اگر زنها خود خارج شوند شما را گناهی نیست از آنچه آنها در حدود شرع درباره خود گزینند.خدا برهر کار توانا و به مصالح امور خلق داناست. 

25)آیه 243: الم ترَ الَی الذینَ خَرجوا مِن دیارِهم و هم الوفٌ حَذرَ الموتِ فقال لهم الله موتوا ثمّ احیاهم ... ؛ آیا ندیدید آنهایی که از ترس مرگ از دیار خود بیرون رفتند و هزاران تن بودند پس فرمود خدا برآنان که بمیرید همه مردند ، سپس آنها را زنده کرد.

26) آیات 246 تا 251؛ طالوت و جالوت.{آیه 250: ربَّنا اَفرِغ علینا صَبراً و ثبّت اَقدامَنا وانصُرنا علی القومِ الکافرین}.

27)آیات255 و 256 ؛ آیت الکرسی.

28)آیه 257 ؛ اولیاء الله و اولیاء طاغوت

29) آیه 259 ؛ درباره عزیر پیامبر علیه السلام {... قال اَنّی یُحیی هذه الله بَعد مَوتِها فأماته الله مِائَةَ عامٍ ثمَّ بَعثه... ؛ گفت به حیرتم که خدا چگونه باز این مردگان را زنده خواهد کرد.پس خداوند او را 100 سال میراند پس زنده اش برانگیخت}.

30) آیه 260 ؛درباره حضرت ابراهیم علیه السلام { و إذ قال ابراهیم ربِّ اَرِنی کیف تُحی الموتی قال اَوَلَم تؤمِن قال بلی و لکن لیطمئنَّ قلبی قال فخُذ اَربَعَةً مِن الطیر... ؛ابراهیم علیه السلام گفت پروردگارا به من بنما که چگونه مردگان را زنده خواهی کرد؟ خطاب شد آیا باور نداری؟گفت آری باور دارم لیکن خواهم به مشاهده آن دلم آرام گیرد و خداوند فرمود 4 پرنده را بگیر...}

31)آیه 261 :مَثل آنانکه مالشان را در راه خدا انفاق می‌کنند به مانند دانه ایست که از یک دانه ، 7 خوشه بروید و در هر خوشه 100 دانه باشد و خدا از این مقدار نیز بر هر که خواهد بیفزاید زیرا رحمت خدا بی مُنتهاست و به همه چیز احاطه کامل دارد.

32)آیه 263 : قولٌ مَعروفٌ و مَغفِرةٌ خیرٌ مِن صدقةٍ یَتبعُها اَذیً و الله غنیٌّ حلیمٌ ؛ فقیر سائل را با زبان خوش و طلب آمرزش رد کردن بهتر است از آنکه صدقه دهند و از پی آن آزار کنند و خداوند بی نیاز و بردبار است.

33) آیات 264 و 265 ؛مَثل ریاکار و مَثل انفاق کننده.

34)آیه 267: ای اهل ایمان انفاق کنید از بهترین آنچه به کسب و تجارت اندوخته‌اید (اَنفِقوا مِن طیّباتِ ما کسَبتُم) و از آنچه برای شما از زمین می‌رویانیم ، هرگز چیزهای بد را برای انفاق معین نکنید (لا تَیَمّموا الخبیثَ مِنهُ تُنفِقونَ) درصورتیکه خود همچنان چیزی را نستانید مگر آنکه از بدی آن چشم پوشی نمائید و بدانید که خدا بی نیاز و ستوده صفات است.{ آیه 272 : ...و ماتُنفِقوا مِن خیرٍ فَلِانفُسِکم ؛ شما هر انفاق و نیکی کنید ، درباره‌ی خویش کرده‌اید. ... و ماتُنفِقوا مِن خیرٍ یُوَفِّ اِلیکم ؛  و هر انفاق و نیکی کنید از خداوند پاداش تمام به شما می‌رسد}

35)آیه 268 ؛ وعده شیطان و وعده خدا : الشیطان یَعدکم الفقر و یامرکم بالفحشاء و الله یعدکم مغفرةً مِنه و فضلاً والله واسعٌ علیمٌ.

36)آیه 273 : فقیران آبرو داری که ظاهر را حفظ می‌کنند (یحسبهم الجاهلُ اغنیاءَ مِن التعَفّف ؛ و از فرط عفاف چنان احوالشان به مردم مشتبه شود که هرکس از حال آنها آگاه نباشد پندارد غنی و بی‌نیازند... لا یسئلون الناسَ اِلحافاً ؛ آنها از عزت نفس هرگز چیزی را از کسی درخواست نکنند .

37) آیه 276؛ یَمحَقُ الله الربٰوا و یُربِی الصدَقاتِ ؛ خداوند ربا را نابود گرداند و صدقات را افزونی بخشد.{آیه 279 : فان لم تفعلوا فاذ‌نوا بحربٍ مِن الله و رسوله... ؛ و اگر ترک ربا نکردید آگاه باشید که به جنگ خدا و رسولش برخاسته‌اید}  

38) آیه 282 ؛ بلندترین آیه در قرآن مجید ؛برای هر امور مالی 2 شاهد بگیرید.

39) آیات 285 و 286 ؛ آمن الرسول.{آیه 286: ... ربّنا لا تؤاخذنا اِن نَسینا اَو اَخطانا ربّنا و لاتحمل علینا اِصراً کما حملته علی الذین مِن قبلنا ربّنا و لاتحمّلنا مالاطاقة لنا به واعفُ عنّا واغفرلنا وارحمنا انت مولانا فانصرنا علی القوم الکافرین}

40)و اصل معنا بنابر آیه دوم :ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین ، تقوی معنی شده و خداوند کریم هدایت و عاقبت بخیری را به متقین عنایت فرموده است.

پس این سوره مبارکه به عدد دومین سوره قرآن کریم ، برکات بیشماری دارد که قطره‌ای از دریای بیکرانش بیان شد.

 

114-سوره مبارکه ناس

 

______

Flowchart: Connector: ______

2-سوره مبارکه بقره  

1-سوره مبارکه حمد

چنانچه بیان شد عدد دوم در عربی ثانی خوانده می‌شود. و این عدد ، ظرف زایندگی و تزاید و کثرت و تعدد در عالم دنیا و آخرت است. چنانچه این سوره مبارکه ظرف برکات کلّ قرآن کریم می‌باشد در دایره جان قرآن کریم روبروی سوره مبارکه فلق قرار می‌گیرد که دومین سوره از آخر قرآن است.

 

113-سوره مبارکه فلق

دایره عدد ترتیب فهرستی سوره‌های مبارکه:

 

 

*سوره مبارکه فلق :

کلمه فلق به معنی تمام شدن ظلمات به نور صبح است. این سوره مبارکه جزء سوره‌هایی است که تعداد آیاتش کم است ؛ شامل 5 آیه می‌باشد. و بیستمین سوره‌ای است که به قلب مطهر پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم نازل شده است.

*عدد 20 ، در حقیقت عددِ اتمام سختی‌ها و قبولی است.عدد روسفیدی بعد از سختی‌های زیاد است. عدد انسان وظیفه شناس و متواضع است . عدد انسان شاکر و سپاسگزار است. عدد انسان عاقل و فهمیده و متفکر است. عدد انسان دوراندیش و صاحب نظر می‌باشد. مخصوصاً که این سوره مبارکه در صفحه آخر قرآن (در فهرست) کتابت شده است. این بیست معدل همه نمرات است و آخر کارنامه می‌باشد!

حال خوب دقت کنید که چگونه بنده مؤمن باید خود را تعویذ کند یعنی در پناه خدا قراردهد تا در امان بماند و آنگاه بتواند 20 بگیرد. وجودهای مبارک اصحاب کهف جلوه‌ای از این معنا هستند زیرا آنها به ربّ فلق پناه بردند و خداوند آنها را  از شرّ همه غاصبان و نادانان و حسودان و مفسدان و از شرّ دنیاپرستان و بی‌دینان و خرافه گویان و ساحران و جادوگران یعنی شیاطین و خنّاسها و از تمام خطرات ظلمات زمانشان (کنایه از ظلمات جهلشان) پناهشان داد. و نمره 20 ِ زمانشان را دریافت کردند و تا قیامت این نامه اعمال پیشینه مدال هر رهروی است. این عزیزان شاگرد اول ، در زمان ظهور مولایمان اباصالح المهدی عجل الله تعالی فرجه در خدمت آقا تشریف فرما می‌شوند.

پس خوب دقت کنید ! این سوره چگونه روبروی عظمت سوره مبارکه بقره قرار گرفته و درواقع هدف رسیدن به آیات آخر سوره بقره ؛ همان تعالی قرب الهی و 20 گرفتنِ بنده از خدای مهربان است. چنانچه بالاترین 20 را پیامبر و آل مبارکش صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین در پیشگاه قرب الهی در بالاترین مقام  قرب ؛ قاب قوسین او ادنی ، با 2 آیه مبارکه آمن الرسول گرفتند.

جمع اعداد 1 تا 20 می‌شود 210 که برابر با عدد ابجد نام مبارک "امام حسین" علیه السلام است.  که اینجا نکته مهم و قابل توجهی است ! زیرا برای همه بندگان خدا امتحانِ نهایی عاشورای عمل است. و گرفتن نمره 20 آن ، از دست امام زمان علیه السلام {امام وقت هر کس} می‌باشد. کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا

بنابراین برای رسیدن به آن همه خیر کثیر در سوره مبارکه بقره ، باید نمره بیست را دریافت کرد. ترتیب نزول سوره مبارکه بقره به عدد 87 برابر با عدد ابجد نام زیبای "مطلوب" خداوند است. باید بدانیم همیشه طالب به دنبال مطلوبِ خود می‌باشد و خداوند کریم سوره مبارکه بقره را در نزول ، مطلوب همه‌ی طالبان عالم قرار داده است. پس مطلوبِ همه‌ی طالبان ، نمره 20 است! و خداوند عدد 20 را در عاشورا به وجود اباعبدالله الحسین علیه السلام ظاهر فرمود.

درواقع ظلمانی‌ترین و سخت‌ترین و دهشتناک‌ترین موقعیت زمانی و مکانی در عاشورا ، زمان فلقی است که با شمشیر حق بر باطل بر دل ظلمات ، سپیده‌ی صادق صبحِ هدایت را بدست مصباح الهدی و سفینة النجاة بر همه عالمیان روشن و آشکار ساخت. و خود ، حقیقت صبح و حقیقت نماز صبح قرار گرفت . و قیامت به صبح طلوع می‌کند و عالم نجات و ظهور مطلع الفجر صاحب الظهور ؛ اباصالح المهدی عج الله تعالی فرجه الشریف را درک می‌کند . انشاءالله 

*خیلی زیباست وقتی عدد ترتیب نزول این دو سوره مبارکه را با هم جمع کنیم می‌شود 107 (عدد ترتیب نزول سوره مبارکه بقره=87) +(عدد ترتیب نزول سوره مبارکه فلق=20) که برابر با عدد ابجد اسم مبارک خداوند "مزین" است . که خداوند کریم چگونه بندگانش را با نشانه‌ها و آیاتش مزین فرمود؟! اگر عدد ترتیب فهرستی این دو سوره مبارکه را با هم جمع کنیم ، می‌‍شود 115 (عدد ترتیب فهرستی سوره مبارکه بقره=2)+(عدد ترتیب فهرستی سوره مبارکه فلق=113)  که برابر با عدد ابجد کلمه معاد است. که اگر بنده خود را در پناه خدا قرار داد، پروردگار عالم او را تا قیامت و ظهور معاد در پناهش نگه می‌دارد و در مقامات عالی جایگزینش می‌کند.

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۰۳ ، ۱۵:۰۹
عذرا شفائی

*عدد 11 در اعضای بدن 

همانطورکه در ابتدا بیان شد فقط ذات اقدس پروردگار عالم ، فرد است و یکی است که هرگز عدد 2 و3 و ... ندارد. او بی‌همتاست و ذات اقدسش ، و لم یکن له کفوا احد است. بنابراین تمام مخلوقاتش ، زوج هستند.

بدن یک انسان از بدو تولد با دو مقوله ظاهر می‌شود : یک جسم و یک روح است که با هم توأم شده و یک شخص به ظاهر و صورت نوزاد متولد می‌شود (حتی در شکم مادر ،  زمانی که به صورت لخته خون است و یا حالت جنینی خود را طی می‌کند). پس هر وقت روح از بدن خارج شود ، دیگر جای زندگی در دنیا را نداریم ، فوراً بدن را به خاک می‌سپارند. زیرا انسان بدون روح ، زنده نیست و نمی‌تواند زندگی کند.

اعضای بدن هم زوج هستند. خوب دقت کنید! دو دست و دو پا کنار بدن مثل عدد 11 می‌باشند. قلب شامل 2 بطن و 2 دهلیز است. 2 تا ریه . 2 تا کلیه . 2 روده ؛ کوچک و بزرگ . معده دو قسمتی است. سَر هم که یکی است اما اعضایش دو تا دو تا هستند: 2 تا چشم ، 2 تا گوش ، 2 تا سوراخ بینی ، 2 لب . خلاصه همه‌ی اعضا از ظهورِ (ب=2) و جانش 11 و حقیقتش ، اسرار معرفت خالقش می‌باشد تا با انتخاب صحیح ، تمام هستی خود را قربان او کنیم ، تا به درجه یخرجهم مِن الظلمات الی النور برسیم!

*صاحب عدد 11 ؛ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

در واقع تمام معانی که این حقیر تا اینجا بیان کردم ، در جانِ وجود خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها ، به مفهوم ظاهر و باطن ، اول و آخر آشکار می‌شود. خانم زهرا سلام الله علیها تنها کسی است که در دنیا این ظهور را به همه‌ی عالمیان عنایت فرمود! چراکه زمانیکه خانم ، حمل امام حسین علیه السلام را داشتند صاحب عدد 11 بودند زیرا یک؛ خودِ خانم + حامل امام حسین علیه السلام به عدد 10{ 1 خودش + 9 ذریه معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین در بطنش} می‌شود 11  و عدد 11 ، برابر با کلمه‌ی دوا (یکی از اسماء الله است ؛ یا من اسمه دوا و ذکره شفا).

پس خانم سلام الله علیها به عدد 11 (ب=2=1+1) ، داروی همه‌ی دردهای دنیا و آخرت را به بندگان خدا داد و خود ، واسطه‌ی خلقت است { از القاب خانم سلام الله علیها ؛ برزخ بین النبوه و الولایه است و همچنین واسطه قلاده الوجود یعنی واسطه اتصال حلقه‌های هستی است }

چنانچه عدد کلمه یا=11 می‌باشد و هر کس بخواهد حاجت خود را از خداوند درخواست کند باید با حرف "یا" یعنی عدد 11 که در واقع واسطه ، خانم زهرا سلام الله علیها است ، آن را بیان کند. {چنانچه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فقیر که به خدمتش می‌آمد او را بر در خانه حضرت زهرا سلام الله علیها می‌فرستاد}. حالا هم هر جا که مراسم روضه خوانی باشد {حتی برای امام حسین علیه السلام } روزِ آخر مراسم ، درِ خانه حضرت زهرا سلام الله علیها می‌روند تا کامل حاجت روا شوند زیرا هُم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها ، زیرا فاطمه سلام الله علیها ، مرکز و وصل کننده است. { از القاب خانم سلام الله علیها ؛ نقطه الدائره مفاخره و نیز مجمع البحرین می‌باشد }

امام حسین علیه السلام به عدد 10 بدنیا آمد و  حرف ی =10  که در عربی ، یا  خوانده می‌شود. شاید برای همین است که تربت امام حسین علیه السلام دوای همه‌ی دردهای دنیایی و آخرتی شیعیان می‌باشد (یا=دوا=11).

تولد وجود مقدس امام حسین علیه السلام در بین همه‌ی معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، استثناست {6 ماهه بدنیا آمدند ، آخرین حلقه‌ی پنج تن آل عبا صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین که در بطنش 9 ذریه معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است و ...} و همینطور شهادتش که به قلب به میم تمام می‌شود یعنی اربعین، یعنی طهارت خون و بدن شهید در شهادت فی سبیل الله (در میدان نبرد حق علیه باطل اگر شهید شد خون و بدن و لباسش پاک است و غسل و کفن نمی‌خواهد) که خداوند کریم می‌فرماید: و لاتحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربّهم یرزقون (آیه 169 سوره مبارکه ال عمران)؛ حساب نکنید کسانیکه در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.

*نکته جالب این است که یا ، شامل حرف اول و آخر حروف الفبا در فارسی است و در جدول ابجد هم ، 10 حرفی که عدد ابجد و جایگاه عددیشان با هم برابر است ؛ اوّلش ، الف و آخر هم ، ی است { ابجد هوز حطی}.

 

 

11، در وجود حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها:  

وجود مقدس حضرت علی علیه السلام و خانم  زهرا سلام الله علیها ، در تمام وجوه هم کفو یکدیگر هستند. امام علی علیه السلام به عدد 12 در خانه خدا بدنیا آمد ؛ یک خودش و 11 ذریه معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین در بطنش. خانم زهرا سلام الله علیها هم به عدد 12 بدنیا آمد ؛ یک خودش و 11 ذریه معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین در بطنش. پس وجود هر دو عزیز به عدد 12 و 12 کنار هم ، تمام جان ِ 24 ساعت عمر دنیا و آخرت هستند.

همانطورکه در کتاب مهندسی خلقت توضیح داده شد ، 24 عدد جامع و باطن کلّ قرآن است که خانم زهرا سلام الله علیها ، کوثر وجود ؛جانِ قرآن است و حضرت علی علیه السلام ، بِ بسم الله و کاتب قرآن است. خانم زهرا سلام الله علیها ، صاحب حوض کوثر و علی علیه السلام ،  ساقی کوثر است. امیدوارم ما از محبین و شیعیان واقعی ایشان و فرزندانشان باشیم در دنیا و آخرت و انشاء الله در زمره یاران و اعوان و انصار و مستشهدین بین یدیه فرزندشان ؛ امام زمان علیه السلام قرار گیریم.

*عدد ابجد کلمه کوثر

عدد ابجد کلمه کوثر=726 است که در جمع ارقامش 15 می‌شود(15=6+2+7) و عدد ترتیب نزول سوره مبارکه کوثر به قلب مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، 15 است و عدد ابجد نام حوا سلام الله علیها =15 می‌شود که خانم فاطمه سلام الله علیها ، حوای روحانی است.  و همچنین عدد 15 برابر است با جایگاه عددی حرفِ س به عدد ابجد 60 .

جالب است که حقیقت معنا را در جایگاه عددی کلمه کوثر می‌بینیم که 60 می‌شود و 60=س و عالم در ظرف زمان ؛ ثانیه شروع می‌شود(60 ثانیه می‌شود یک دقیقه و 60 دقیقه می‌شود یک ساعت).

خیلی زیباست که عدد ابجد نام مبارک ام ابیها=60 می‌شود .این نام مبارک خانم سلام الله علیها ، اسرار کوثر وجود است که هرکس خود باید تا آنجایی که توفیق دارد به آن برسد. از خدا می‌خواهیم که معرفت الله و معرفت ائمه معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین را به ما عنایت فرماید. پس می‌توان گفت:

خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها در مقام ، مؤنث است اما اوّل است ! او در مقام مؤنث است اما آخر است ! او در مقام مؤنث است اما ظاهر است ! او در مقام مؤنث است اما باطن است!   فاطمه سلام الله علیها ، فاطمه سلام الله علیها است... !

عدد 726 معنی می‌شود به 26 +700 : عدد 700 ، دورنمای آینده را نشان می‌دهد و عدد 26=حدید است که صفت مبالغه حدود (حد) می‌باشد. جمع عدد ولایی و معصومیت امام زمان علیه السلام هم 26 می‌شود (26=12+14) که در زمان حکومت ایشان ، تمام حدود بندی واقعی دین ظاهر می‌شود و جانِ کلام ، حقّ کوثر به معنای حیات جاویدان و طیبه و ظرف حیات ظاهر می‌شود.

پس عدد 2 ، ظرف معرفت یکِ احدیت خداوند یکتا است. و همانطور که قبلا اشاره شد خانم فاطمه سلام الله علیها ، تجلی ذات اقدس در نام احدیت اوست!

*باب الله  

در واقع وجود مبارک حضرت علی علیه السلام ، مقام دوم را (در خلقت عالم بالا) دارد و هم کفو ایشان ؛ حضرت زهرا سلام الله علیها ، مقام مؤنث را در معصومیت دارد چرا که اگر از 14 نور مقدس معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، 12 نور امام علیهم السلام را کم کنیم ، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت زهرا سلام الله علیها می‌ماند. و ایشان مؤنث اسرار خلقت است پس کوثر ، میوه‌ی هزاردانه و تمام گنج ِ دو به حروف است و تمام گنجِ 2 به عدد ، حضرت علی علیه السلام است که هر دو عزیز ، هم کفو و هر دو ، باب الله هستند که خانم زهرا سلام الله علیها ؛ رکنِ ثابتِ دَر و امام علی علیه السلام ؛ رکن متحرکِ دَر است که هر دو با هم ، در حرم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، باب منزلشان خوانده می‌شود باب الجنه ! خداوند متعال به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که فقط این یک در ، در مسجد النبی باز باشد ، اینجا محبط ملائکه است ؛ جای نزول وحی! 

*نکته: امام معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، بیت الله حقیقی است . در کتاب بر آستان جانان {از استاد حاج آقا موسوی} آمده است :

حضرات معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین در روایات فراوانی که شُبه‌ی تواتُر در آنها وجود دارد خود را "باب الله" و "بیت الله" معرفی نموده‌اند. برای نمونه فرات کوفی در تفسیر خود ، سند را به أسبغ بن نباته می‌رساند که روزی ابن کَوّاد به محضر امیرالمؤمنین علیه السلام شرفیاب شد و عرضه داشت : أخبرنی عن قول الله تعالی: لیس البرُّ بأن تأتواالبیوتَ مِن ظهورها و لکنّ البرَّ مَنِ التّقی وأتواالبیوتَ مِن اَبوابها (آیه 189 سوره مبارکه بقره)

به من خبر بده از قول خداوند تعالی که می‌فرماید :نیکی آن نیست که از پشت به خانه‌ها درآیید ، لکن نیکی آن است که تقوی پیشه نمائید و از درب‌ها به خانه‌ها درآیید. حضرت فرمودند: نحنُ البیوت التی اَمَرَ الله اَن یُؤتی مِن اَبوابها و نحنُ باب الله و بیتُهُ الذی یُؤتی مِنه فَمَن یأتینا و آمَنَ بِوِلایَتَنا فقد أتی البیوتَ مِن اَبوابِها و مَن خالَفَنا و فضَّلَ علینا غَیرَنا فَقَد اَتی البیوتَ مِن ظُهورِها.

یعنی ما آن خانه‌هایی هستیم که خداوند امر فرموده تا از درهای آن وارد شوند {*توضیح بعد از این معنا را حتما بخوانید}  و ما (باب الله) درِ خانه خدا هستیم که از آن وارد می‌شوند {همان شکاف خانه خدا که فقط معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، ورودی و خروجی داشته و دارد که رکن یمانی است} پس هر کس بر ما وارد شود ، و به ولایت ما ایمان بیاورد ، همانا از در به خانه وارد شده است { از پشتِ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم } و هر کس با ما مخالفت کند و غیر ما را برتری دهد ، همانا از پشت به خانه وارد شده است { روبروی بسم الله الرحمن الرحیم می‌ایستد}

پس بیت الله حقیقی را خوب بشناسید و هرگز از این در جدا نشوید

*توضیح: بیت الله الحرام در مکه است و محلّ اِحرام پوشیدن و طواف است. و بیت الله ، قبله نماز همه‌ی نمازگزاران ، نقطه شروع خلقت زمین‌ها و آسمان‌ها و نقطه وصل عالم اسفل السافلین به اعلاعلیین ، محل تولد مولود کعبه ؛ علی بن ابیطالب علیه السلام است. که خداوند کریم ، مظهرِ روح بیت خودش را به همه‌ی عالمیان ظهور داد تا بدانند بدون علی علیه‌السلام و فرزندان معصومش صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، راه به اعلا ندارند چون خداوند فرمود نام من اعلاست و نام علی علیه السلام را از نام خود قرار دادم.

پس خانه خدا ، مرکز جذب تمام قلوب مخلصین است و حقیقت آن ، محل محبت به محمد صلی الله علیه و آله و سلم و آل محمد صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است.چنانچه در حدیث می‌فرمایند کسی که در قلبش محبت امیرالمؤمنین و اولادش صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین باشد ، آن قلب به آتش جهنم نمی‌سوزد.

پس حقیقت جانِ بیت الله الحرام در شهر مدینه است یعنی بیت امیرالمؤمنین علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها ، تنها دری که به اذن خداوند در مسجدالنبی ، اجازه بازشدن دائم را داشت و این بیت ، محلّ رفت و آمد ملائکه و نزول وحی الهی است. درواقع بیت الجنه است و بابش ، باب الجنه می‌شود.

حال عاشقان ولایت خوب دقت کنید! آیا غیر از این است که تمام اسرار عالم بالا ، اینجا به ظاهر و باطن در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و خانه علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها و فرزندان این بیت نورانی ؛ امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام {که در بطن امام حسین علیه السلام ، 9 ذریه معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است} معنی می‌شود؟! و همه در مدینه النبی قرار دارد.

 اینجا که حضرت رسالت پناه ؛ محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم فقط 10 سال از زندگی نورانیش را در مدینه بوده یعنی اتممناها بعشر به سنه (یعنی سال) که در سال آخر یعنی دهمین سال در غدیرخم ؛ در پایان حجه الوداع امر معرفی وصیش امیرالمؤمنین علی علیه السلام را اجرا فرمود{آیه 67 و 3سوره مبارکه مائده:یا ایّها الرّسول بلّغ ما اُنزل الیک مِن ربّک و اِن لم تفعل فما بلّغت رسالته... (67) و  ... الیوم اکملتُ لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا... (3)} .

حال ببینید که این باب ، چقدر محترم است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از پشت در به اهل آن منزل نورانی سلام می‌فرمود؛ دری که عددش 4 است(2 به عدد و2 به حروف)!!! یعنی 2 ، دو تا می‌شود 4 تا ؛ این واقعیت 2، دوتای عالم است ! هر روز اول، اینجا تشریف می‌آورد ، سینه‌ی زهرایش را می‌بوسید و می‌فرمود که بوی بهشت را از وجود ایشان استشمام می‌کنم.

*این همه عظمت و بزرگی جمع جمیع جامع کلمه است در انسان کامل ؛ وجود امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السلام ، او که آیات عظمت جلال خداوندی است. در حدیث زیبایی از معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین آمده است که" اگر تمام درختان عالم را قلم کنند و تمام دریاها را مرکب و تمام زمین‌ها را کاغذ ، همه تمام می‌شوند و صفات و فضایل مولا علی علیه السلام تمام شدنی نیست". زیرا ذره‌ای در دنیا خلق نشد مگر اینکه ملکی در آن است و تمام  ملکوت از وجود مبارک آقا خلق شده است. پس هیچ ذره‌ای نه در دنیا و نه در آخرت ، بدون علی(ع) و فرزندانش نیست! و ایشان در معصومیت ،عنوان دومین مرتبت خلقت نوری را داراست.

ظهور عالم در مبنای عدد 2

بعد از معارفی که درباره عدد 2 در گنج ولایت و حقایق خلقت و آثار آن بیان شد ، این نتیجه گیری حاصل می‌شود که مبنای ظهور عالم بر عدد 2 قرار گرفته { به عبارتی یعنی همان زوجیت }. و امروزه با پیشرفت در مباحث کامپیوتری و علوم اینترنتی و دیجیتالی و رسیدن  به مراتب عالیه علم ریاضیات و زیرمجموعه‌های این علوم ، دریافته‌اند که این معلومات بر مبنای عدد 2 باز می‌شود و به نحوه‌های مختلف گسترش پیداکرده و هر روز به آن افزوده می‌شود.

اما در این کتاب سعی شده که با شناخت معارف حقیقی عدد 2 بر مبنای ولایت و گنج اسرار خلقت به فتح باب حقیقی که باب الله است ، معلومات عالَم‌های ندیدنی را به چشم سر و چشم دل بازگشایی کند. و این عدد (2) با حرفش (ب) ، مثل یک روح و جسم بصورت زنده جلوه نمایی می‌کند!

حال خوب دقت کنید! اعداد ثابت 1 تا 10 در حروف ابجد ، هوز ، حطی {در الفبای ابجدی ؛ عدد ابجد و جایگاه عددیشان با هم برابر است : ا=1 ، ب=2 ، ج=3 ، د=4 ، ه=5 ، و=6 ، ز=7 ، ح=8 ، ط=9 ، ی=10}  تماماً نشان دهنده معانی زیبا که حامل محتوی کامل و جامعِ معارف معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است ، می‌باشد.

چنانچه بیان شد کلّ یوم عاشورا ؛ ریشه کلمه عاشورا ، عشر است و عشر یعنی 10. پس عالم در عدد 10 غرق است ! و توضیح داده شد که خشکی روی آب و در مکه و در زیر خانه خداوند سبحان متولد شد و از آنجا به تمام کره زمین کشیده شد (دحوالارض). و به امر پروردگار عالم و به دست حضرت آدم علیه‌السلام و حوا سلام‌الله‌‍‌علیها خانه خدا را روی آن نقطه (ارض) ساختند.

و به یک قول باءِ بسم الله است چراکه خداوند کریم از باطن خانه خدا ، با شکافتنِ دیوار کعبه ، وجود ولی الله الاعظم امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه‌السلام ؛ مولود کعبه را معرفی و افشا فرمود. و درکفِ خانه کعبه ، قدوم مبارک آقا ظاهر شد . پس کف خانه خدا که در روی آن نقطه (ارض) است ، حرفِ ب را نشان می‌دهد که حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید : انا نقطه تحت الباء . پس با دحوالارض ، آن ظرف باء و نقطه‌اش به تمام عالم کشیده شدند! و عدد حرفِ ب برابر با 2 است یعنی نقطه‌ای در عالم بدون ولایت حضرت علی علیه السلام و فرزندان معصومش صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین نیست.  

 

2 2-

 

 

0

Flowchart: Connector: 0

1

Flowchart: Connector: 1

 

 

1

2

وقتی عدد 2 را بر مبنای 2 حساب کنیم (بر 2 تقسیم کنیم) جواب 1 و باقیمانده‌اش هم 0  می‌شود                                  اگر جواب را از طرف راست کنار هم قرار دهیم ، صفر و یک می‌شود که مبنای عمل کامپیوتر و دیجیتال است. و اگر از طرف چپ کنارهم بگذاریم عدد 10 می‌شود.

 

خوب دقت کنید! پس همه عالم می‌شود (عدد 10) کلّ یوم عاشورا  و عدد ابجد نام مبارک حضرت علی علیه‌السلام می‌شود 110 یعنی 10+100 که عدد 100 برابر با حرفِ ق یعنی نگهدارنده است و عدد 10 همین گنجِ عشر است. بنابراین حضرت علی علیه‌السلام با عدد نام مبارکش (=110) ، نگهدارنده تمام خزائن دهگانه عالم در ملک و ملکوت در دنیا و آخرت است.

و عدد 2 ، مبنای ظهور در عالم خلقت (به نام زوجیت) است و باطن ظهور در عالم آخرت می‌باشد که مزد و پاداش و دسته بندی بندگان خدا در قیامت هم دو دسته است : اصحاب یمین و اصحاب شمال و جایگاهشان هم در دو جا ؛ بهشت و جهنم است.

در حقیقت همانطورکه زایش از زوجیت اظهار می‌شود ؛ هر موجودی چه جماد و چه نبات و حیوان و انسان ، در قانون زوجیت خلق شده زیرا هر موجودی یک روح دارد و و یک جسم که اگر با هم توأم نشوند ، نمی‌تواند در دنیا زندگی کند. چنانچه اگر روح در غالب جسم قرار نمی‌گرفت ، بصورت روح ظهور نداشت و آنگاه هم که در دنیا روح از جسم مفارقت می‌کند (جدا می‌شود) بدن به تنهایی فاسد می‌شود و دیگر حیات خود را از دست داده و باید از میان برداشته شود. پس نه روح می‌تواند به تنهایی باشد و نه جسم ! و هرگاه در یک غالب باشند ، هر موجودی در دنیا می‌تواند حیات خود را اعلام کند.

همینطور حروف و اعداد هستند که یک وجود زنده‌اند. چنانچه در بطن هر حرفی یک مَلک کار می‌کند و باطن آن ملک ، عدد است که روحِ حرف خوانده می‌شود. و در اینصورت است که حروف در غالب کلمات ، کثرت معانی را ظاهر می‌کنند. درواقع نیاز انسان‌ها با تکلم و بیان کردن احتیاجات برطرف می‌شود.

حال خوب دقت کنید ! از عدد یک که متعلق به حرف الف است شروع می‌کنیم و ده حرف ثابت را به 10 عدد ثابت در مبنای عدد 2 ؛ به معنی واقعی می‌خوانیم:

*عدد یک در مبنای 2 :

عدد 1 تقسیم بر 2 می‌شود 0 (صِفر) پس باطنِ عدد 1 ، صفر است. درحقیقت تمام قوا در صفر است .همانطورکه متر بدون صفر ، اندازه گیریش صحیح نیست. صفر ، گنج تمام حقایق و در بطن صفت سکون را دارد. بنابراین عدد یک که برابر  حرف الف است ، دارای صفت سکون است و مجموعه گنج تمام حروف در الف قراردارد . و 6 صفت از صفات ذات اقدس الهی را داراست. {توضیح کامل حرف الف در کتاب گنج الف بیان شده است} 

ملک حرف الف ، ملک مقرب ؛ حضرت اسرافیل علیه‌السلام است ؛ ملکی که به امر پروردگار عالم ، مأمور دمیدن نفحه صور و حیات موجودات است.

چنانچه مذکور شد اسرار حیات را به ظاهر و باطن و حتی در دنیا و آخرت با صدا و حرکت یعنی عمل و عکس العمل جلوه می‌دهد. و ارتباط عالم امر به عالم ناسوت و عالم اعلا به عالم اسفل را برقرار می‌کند. و انوارش راه گشای بنده مؤمن به عالم بهشت و در ترجمه حقیقی عمل بصورت حق الیقین در ترازوی عدالت و مخصوص به فضل پروردگار عالم ، گرفتن ارتقاء و انتفاع درجات و جزا و پاداش الی یوم القیامه و تا ابدیت است.

همانطورکه می‌دانید معیار درجه سلامتی در دنیا برای چشم و گوش و حافظه و حتی iqu(آیکیو) ، عدد 10 است. مرتبه حیا و ایمان هم عدد 10 است. مرتبه اخلاق هم 10 است و مرتبه مزد عمل برای دیگران هم عدد 10 است چنانچه می‌فرمایند 9 دانگ دین ، اخلاق است یعنی 10 قسمت است ، یکی از آن عمل به احکام است و 9 قسمت آن اخلاق است که عمل را بارور می‌کند و صحیح و سالم به عالم آخرت می‌فرستد. یا کسی که برای دیگران خیر می‌خواهد یا برای اموات خیری می‌فرستد ، 9 دانگ ثوابش برای خودش است و یک دانگ برای آن شخص فرستاده می‌شود.

 

2

 

0

Flowchart: Connector: 0

1

Flowchart: Connector: 1

 

2 2-

*عدد 2 در مبنای 2                         

چنانچه بیان شد عدد 2 در تقسیم عددی به مبنای 2 ، خارج قسمتش می‌شود 1 و باقیمانده‌اش 0   که وقتی کنار هم از راست به چپ بخوانیم ، می‌شود 10 و از چپ به راست ، مبنای مهندسی خلقت در عالم را اعلام می‌کند یعنی صفر و یک . درواقع تمام حقایق علوم در صفر و یک است. زیرا هر دو ثابت هستند . چنانچه اگر تمام اعداد را تا بینهایت در صفر ضرب کنیم ، جواب صفر می‌شود و اگر جمع و منها و یا تقسیم کنیم ، تغییری در عدد نمی‌دهد و همچنان ثابت است .  { مثال : 1000=0+1000 ، 1000=0-1000 ، 1000=0÷1000 ، 0=0×1000 } 

همینطور اگر هر عددی در عدد یک ضرب و یا تقسیم شود ، باز هم همان عدد می‌شود{ مثال : 1000=1÷1000 ، 1000=1×1000}.اما در جمع و منها تغییر می‌کند. زیرا عدد 1 برابر با حرف الف است که زُبُرِ الف درحقیقت وجود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و بینه‌اش ، ولایت است.

اگر با الفِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جمع شویم { منظور توحید است} ، وارد بهشت می‌شویم و اگر هم جدا شویم (منها شویم) ، جایگاهمان جهنم می‌شود. در ضرب عدد با 1 ، عوض نمی‌شود چون درواقع خرجِ خودمان می‌کنیم و مزد به خودمان برمی‌گردد (او غنی و بی‌نیاز است). در تقسیم هم عوض نمی‌شود چنانچه پیامبرصلی الله علیه و آله اجمعین ، ابالقاسم هستند پس روزی و قسمتِ خودمان است و هیچ کس قسمتِ دیگری را نمی‌تواند صاحب شود.

  ا لـف : زبُر=ا(=1) {الف ، عددش 1 است و ثابت است}  ،   بینه =لف(=110) {ظهورِ الف است که جمع و منها می‌شود} . عدد 110 برابر با عدد ابجد نام مبارک حضرت علی علیه السلام است که بینه الِف وجود پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم است.

پس مبنای اعداد در صفر و یک است. درواقع عدد 10 هم معجون اسرار صفر و یک است چنانچه در ماهیتش هم زوج خوانده می‌شود و هم فرد :زوج است اگر 10 باشد و فرد است اگر از سمت راست خوانده شود (یعنی صفر و یک ). پس دنیا در اسرار عدد 10 که گنج عشر و به یک قول اتممناهابعشر و دهه طُهر خوانده شده ، معنی می‌شود { رجوع شود به کتاب عرفان عدد 10}

در جان عدد صفر ، حقیقت حقیقی ذات اقدس الهی را که خود اشاره به مشارٌالیه هو می‌نماید را می‌توان فهمید! زیرا همه مخلوق آنگاه که برای او ضرب شوند یا ذوب شوند و حل شوند و درواقع آنچه که دارند را به صاحبش که خداوند کریم است می‌فروشند . چون او می‌داند که چه گوهری خلق کرده و آنگاه در آیه 111 سوره مبارکه توبه می‌فرماید : انّ الله اشتری من المؤمنین اَنفسهم و اموالهم بِأنّ لهم الجنه یُقاتلون فی سبیل الله فیَقتلون و یُقتلون وعداً علیه حقاً فی التورات و الانجیل و القرآن و مَن اوفی بعهده مِن الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم  "همانا خدا خریداری کرده از مؤمنان جان و مال ایشان را به بهای بهشت که آنها در راه خدا جهاد کنند و دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند این وعده‌ی قطعی است بر خدا و عهدیست که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده و از خدا باوفاتر به عهد خود کیست؟ای اهل ایمان به خود بشارت دهید در این معامله که با خدا کرده‌اید که این به حقیقت سعادت و پیروزی بزرگیست". پس او چون غنی به ذات است همه هیچ‌اند و او ، همه! پس خودش خریدار است ، مزد را به بنده اش می‌دهد الی یوم القیامه

چنانچه در مقابلش و در کنارش همه مضمحل و هیچ هستند و هرگز شریک و همتایی ندارد. اوست که صاحب قُویٰ و صاحب علم و حی و سمیع و بصیر و متکلم و قادر و قهار و جبار و متکبر است و اوست که صاحب اراده و مشیت و خالق هستی است.

که فقط می‌توان گفت لا اله الا الله ! چنانچه وقتی کسی از دنیا می‌رود در امواج دریای لا اله الا الله حل می‌شود. و همه او را با این ذکر مبارک مشایعت می‌کنند . و در زیارت اهل قبور هم اینچنین است که می‌گوییم : السلام علیک یا اهل لا اله الا الله . مِن اهل لا اله الا الله . یا اهل لا اله الا الله یعنی سلام بر شما که اهلیت پیدا کردید از لا اله الا الله و تمام وجودشان غرق شده در لا اله الا الله یعنی وصل به بینهایت شدند. و صفر بودند و دوباره به صفر وجود رسیدند ؛ انّا لله و انّا الیه راجعون .

خداوند است آن ذات بی نشان و آنگاه که خود را در تجلی احدیت می‌نامد ، عدد یک به ظهور می‌نشیند و او اَحد جلّ‌جلاله است که هرگز 2 و 3 و ... نمی‌شود.

پس عدد یک هم ثابت است . عدد یک همان الِف وجود هم معنی می‌گیرد. زیرا الِف ، 6 صفت ذاتی الهی را داراست. پس همه‌ی خزانه گنج ظهور از واحدیت که از گنج اَحد جلّ‌جلاله ذات اقدس الهی است ، می‌باشد. بنابراین اگر عالم در یک ضرب شود ، عدد تغییری نمی‌کند ؛ همه از خزانه‌ی یک ظهور دارند و در وجودش ثابت هستند و حتی در تقسیم!

چنانچه خداوند در آیه 7 سوره مبارکه مجادله می‌فرماید : الم تر اَنّ الله یعلم ما فی السموات و ما فی الارض مایکون مِن نجوی ثلاثةٍ اِلا هو رابعهم و لا خمسةٍ اِلا هو سادِسُهم و لا اَدنی مِن ذلک و لا اکثر الا هو معهم اَین ماکانوا ثُمّ یُنبّئهم بما عملوا یوم القیمة اِنّ الله بکلّ شیءٍ علیمٌ ." آیا ندیدی که آنچه در آسمانها و زمین است خدا بر آن آگاه است هیچ رازی را سه کس با هم نگویند جز آنکه خدا چهارم آنها است و نه پنج کس جز آنکه او ششم آنهاست و نه کمتر از این و نه بیشتر جز آنکه هر کجا باشند خدا با آنهاست (که خدا احاطه بر جزئیات عالم دارد) پس در روز قیامت همه را به نتیجه اعمالشان آگاه خواهد ساخت که خدا به همه امورِ عالم  داناست". چنانچه در آیات 4 و 5 سوره مبارکه حدید می‌فرماید: ... یعلم ما یلج فی الارض و ما یخرج منها و ماینزل من السماء و مایعرج فیها و هو معکم این ما کنتم والله بما تعملون بصیر. له ملک السموات و الارض و الی الله ترجع الامور ؛ و او هر چه در زمین فرود آید و آنچه از آن خارج شود و آنچه که از آسمان نازل شود و آنچه که بالا رود همه را می‌داند و هر کجا باشید او با شماست و به هر چه می‌کنید به خوبی آگاه و بینا است. ملک اوست آسمان‌ها و زمین و رجوع تمام امور عالم بالا بسوی اوست.

*بنابراین خوب دقت کنید! عالم در صفر و یک غرق است که مبنای ظهور صدا و حرکت عدد 2 در مقام زوجیت است و آن باء بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد است که وجود نازنین ولایت ؛ سرّ ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب ؛ اسدالله الغالب صلوات الله علیه و آله اجمعین است.

و آنگاه که هر وجودی از بلوغ 9 متولد می‌شود ، پا در صفر و یکِ وجوش می‌گذارد. درواقع صفرِ بالقوه وجودش را که از خداوند کریم است در جلوی یکِ ظهور تولدش می‌گذارد ، آنگاه بالقوه به تدریج بالفعل می‌شود. و از یک ظهور تولد کثرت عددی در نوزاد شروع می‌شود . و تمام دقایق و ثانیه‌ها به عنوان عمر ، باب روزی ظاهری و باطنی برایش می‌شوند.

این مبحث پایه ادراک حیات است در مهندسی خلقت ، هم در دنیا و هم درآخرت! چنانچه شروع حمل مادر با عدد 1 تا پایان 9 ماه را بصورت دایره بکشیم ، عدد 19 ظهور می‌کند (عدد 1 و 9 در کنار هم می‌شود 19).   

پس خروجی نوزاد از پشت عدد 19 ؛ باطن (19 حروفِ)  بسم الله الرحمن الرحیم است که از عین نجاست مَنیّ یُمنی به طهارت حقیقی متولد می‌شود ، درواقع قلب به میم می‌شود و خلقتش در شکم مادر از عدد 40 (اربعین) شروع شده و در دنیا هم به عدد 40 شروع می‌شود (عدد ابجد حرف م=40) .

 

2

3

2-

و اگر عدد 9 و 1 را با هم جمع کنیم برابر 10 می‌شود و اگر از طرف راست بخوانیم همان صفر و یک می‌شود و باطنِ بِ بسم الله (همانطورکه قبلا توضیح داده شد) . حالا نوزاد توفیق پیدا می‌کند با بلوغ جسمانی و عقلانی تا آنجا که وسع دارد ( یعنی بالقوه‌های وجودش بالفعل شود ) و در جلوی عدد یکِ وجودش ، صفر بگذارد و قیمت خود را بالا ببرد. زیرا خالقش او را می‌بیند و هرچه بخواهد عمل او را معامله می‌کند و در مقابل بهشت را با تمام نعمت‌هایش به بنده‌اش می‌دهد الی یوم القیامه. اللهم اجعلنی مِن الشاکرین  

 

1

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۱۶
عذرا شفائی

عدد2به حروف عربی (ثانی):

*عدد 2 به عربی ثانی و اثنی خوانده می‌شود که ریشه آن ، ثنی است. عدد ابجد کلمه ثنی=560 و جمع ارقامش 11و درنهایت2می‌شود(2=1+1 ، 11=0+6+5) و جایگاه عددی کلمه ثنی=47 که برابر با جایگاه عددی کلمه ارض (همان خشکی زمین) است و جمع ارقامش 2=ب می‌شود (2=1+1 ، 11=7+4)

همانطورکه می‌دانید آنچه موجود در زمین خلق می‌شود در ظرف زمان است و واحد زمان ، ثانیه است. درواقع ثانیه ، اُم الزمان خوانده می‌شود.

قرینه در عرفان

قرین ظاهرا به معنی نزدیک و هم شکل و از همه‌ی خواص یک نوع بودن است. هرگاه بخواهند قرینه یک شکل را بکشند نصف آن شکل را کامل کرده و در مقابل ،  حالت کپی می‌کنند تا جزئیات ، هم شکل و هم اندازه شکل اول باشد و چنان ظاهرمی‌شود که در یک صورت نمایش داده می‌شود.

درواقع 2 تصویر در قرینه ، کامل کننده‌ی هم هستند و در کمال ، یک وجود را ظاهر می‌سازند. مثل بدن انسان که اگر نصف بدن ؛ مثلا نیمه سمت راست را ببینید ، در نیمه چپ هم ، قرینه همان اعضا قرار دارد {2 گوش ، 2 چشم  ،  2 سوراخ بینی و لب‌ها با یک برش وسط لب در قرینه یک صورت به کمال دیده می‌شود و همینطور در بقیه اعضاء بدن} .

7 طبقه آسمان و 7 طبقه زمین که انعکاس همان است ، در قرینه یکدیگرند. در آسمان ابر است که زایش باران دارد و در زمین ، دریاست که زایش مِه یعنی ابر زمینی را دارد. و چنانچه در این درس خوب توجه کنید می‌بینید که تمام این زیبائی‌ها ، زیبائی‌های اسرار عالمِ بالاست که در زمین ، حیات واقعی و معرفت الله را به مخلوق می‌دهد. همه رسولان ، آورنده پیام حق از عالم اسرار و حامل هدایت از ربّ الارباب ؛ پروردگار عالمیان هستند و می‌خواهند که انسان‌ها در بازگشت به سوی خداوند متعال ، کامل و قبول شده و مخلص و عبد مطیع او راه رسیدن به قربش را طی مسیر کنند و در جایگاه حقیقی و زندگی واقعی خود ،  متولد شوند.

بنابراین قرینِ انسان ، عمل اوست . در واقع خداوند تصویر اصلی وجودش یعنی صفاتی و افعالی را به صورت انسان به او داده و بنده باید با عمل خالصانه به سیرت انسانی ، عمل را قرینِ صورت واقعی خود کند تا راه به قرب پیدا کند.

پس اگر کسی مقابل نصف انسانی را که خداوند به او داده ، عمل ناهماهنگ بگذارد ، در قیامت چه صورتی خواهد داشت و به چه شکلی وارد محشر می‌شود؟! پس عمل انسانی یعنی در حدودبندی حدود خدا (ساختمان عملش را) بسازد .

همانطور که قبلا بیان شد انسان به عدد 9 عدد ، بلوغ کامل را داراست چون عدد ابجد کلمه انسان =162 و درجمع ارقامش 9 می‌شود(9=2+6+1). عدد 9 ، برابر حرف ط و صفت این حرف ، انطباق است. حال خوب دقت کنید! عدد ابجد اسم مبارک قرآن=351 و  جمع ارقامش 9 است (9=1+5+3) و جواب ضرب عدد 1 تا 9 در اسماء مبارک 14 نور مقدس ائمه صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، در آخر 9 می‌شود چون این عزیزان ، اسماء اعظم پروردگار عالم و بلوغ کامل حروفی و عددی هستند.

 پس اگر انسان بخواهد قرینه خود را کامل  ، با عمل خالصانه بفرستد باید عملش طبق قرآن عزیز که نسخه حکیم الحکماست و پشت عمل امام معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، منطبق شود. خوب دقت کنید که جمع ارقام کلمه انسان (=162) برابر 9 شد و تطبیق عمل در انطباق عمل به آیات مبارک قرآن عزیز است که جمع ارقام کلمه قرآن(=351) هم باز 9 شد که در اینجا جمع عدد 9 در بلوغ احکامی به بلوغ هدایت 9 ِ قرآن عزیز ، می‌شود 18 (18=9+9) که برابر با عدد کلمه حی است! پس با این انطباق ، عمل الی یوم القیامت زنده می‌شود!

بنابراین هر انسانی که کارهایش دل بخواه است ، این  انطباق را  ندارد که  اگر در اصل دین باشد ، کافر می‌شود یعنی بین اصل وجودش و عملش هیچگونه انطباقی نیست و این پرده کفر ، او را از حقیقت انسانی و طریق مستقیم هدایت به سوی خداوند متعال جدا می‌سازد. آنگاه گمراه شده و در زمره ضالّین قرار می‌گیرد. اینجا می‌شود صمٌ بکمٌ عمیٌ فهم لایعقلون (امیدوارم که ما در این گروه نباشیم). پس این پرده‌ی کفر به یک نام برزخ نامیده می‌شود و حضرت علی علیه السلام در معرفت به نورانیت خود را برزخ البرازخ می‌نامد و به یک قول قسیم النار و الجنه و همان شمشیر ذوالفقار و دو لبه که حق و باطل را از هم جدا می‌کند.

*نکته: 1)در قرینه سازی به عدد 2 می‌رسیم ؛ یک شکل اصل است و یک شکل فرع که باید با هم تطابق داشته باشد تا یک صورت اصلی را نمایان کند. عدد 2 ، همان بِ بسم الله است. و حرف ب ، وجود مبارک امیرالمؤمنین علی علیه السلام و اولاد معصومش حجج الله صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین می‌باشد .

پس بزرگواران معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، اصل هستند و اعمال ما باید فتوکپی برابر اصل شود و در آخر با مُهر قبولِ "برابر اصل" ، آنگاه فرع ما به اصل ، وصل می‌شود.    

 2)در اعجاز حروف و عدد بیان شد که تمام حروف در گنج حرف الف ظاهر شد و تمام اعداد در عدد یک (عدد ابجد حرف الف ، یک است). درحالیکه صورت نوشتاری هر دو بصورت 1(یک) است اما یکی الف(ا) و دیگر عددِ الف(1) است. پس در واقع بدن در دنیا ، جسمیتش انسان است. اما همانطور که گفتیم عدد ، روح حرف است پس قرین جسم انسان ، روح آن است که همان عددِ عملش است که در آثار ، متعدی می‌شود و انتها ندارد. و خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید (آیه 12 سوره مبارکه یس: ...و نکتب ما قدّموا و آثارهم...) می‌نویسیم عمل‌های شما را و آثار عمل شما را. و قرین هر انسان ، مونس آنست در قبر تا قیامت.

پس عمل ما باید آثاری داشته باشد که این قرین ، تمام نشدنی و روز به روز نورانی‌تر و زیباتر باشد تا انسان از مونسش خسته و آزرده نشود! مانند غذایی که اگر زیاد تکرار شود ، انسان بی اشتها می‌شود پس باید متنوع باشد و شامل  مواد مغذی برطرف کننده‌ی کمبودهای بدن و حاوی ویتامین‌ها (کلاً مواد مورد نیاز بدن) باشد. قرین هم باید قدرت برطرف کردن کلّ نیاز انسان را در قبر داشته باشد که تا قیامت او را بی‌نیاز کند

 3)ریشه قرینه ، قَرَنَ است . کلمه قرن در عدد زمانی برابر صد سال است . ذوالقرنین یعنی صاحب دو قرن یعنی دو تا صد تا . پس هر کس باید برای خودش 2 صد تا را در زندگی تجربه کند ؛ هم در دنیا و هم برای زندگی آخرتش . چراکه می‌داند وقتی که از دنیا برود صد آنجا ظاهر می‌شود زیرا بین دنیا و آخرت ، صدی بسته می‌شود که هرگز دیگر راه برگشت نیست !

 سد دنیا با سین است و عدد ابجد کلمه سد=64 می‌شود که برابر با عدد ابجد کلمه دین است . دین ، همان سدِ رحمتی است که وقتی به واقع در عمل ظاهر شود ، تمام بالقوه‌های وجود انسان را بالفعل می‌کند و مثل ترمز محکم که همان تقوی است ، حدود قرین را کنترل می‌کند که تا آخر عمر از آن به بهترین وجه استفاده می‌کند و به صورت حقیقی ظاهر می‌شود و هرگز ذلت و خواری برایش نمی‌آید و از صورت اصلی جدا نمی‌شود.چنانچه خداوند متعال می‌فرماید : والعاقبة للمتقین .

بهترین محصول این سد ، نور است (در ظاهر برق مصرفی می‌باشد) و در باطن ، همان هدایت محض پروردگار عالم است که می‌فرماید : یخرجهم من الظلمات الی النور. پس با دست پُر وارد خانه آخرت می‌شود که آنجا صد با صاد که همان قرن است ، قرین او می‌شود. پشتِ این صد را خدا می‌داند که چگونه تمام زیبائی‌های گنج دنیا را در آخرت به بهترین صورت (احسن تقویم) ذخیره کرده است ، نه برای مدت کوتاه بلکه تا ابد! البته در قیامت اگر در زمره  بهشتی‌ها باشد ، جلو جهنم برایش صد می‌بندد و به بهشت ورودی پیدا می‌کند و آنجا تمام خزائن برکات و رحمت و نعمت‌های پروردگار عالم به او عطا می‌شود (هذا مِن فضل ربی). و اگر قرین او جهنمی باشد صد را جلو بهشت برایش می‌بندد و طریقش را به ورودی جهنم بازمی‌کنند . متأسفانه عذاب و سختی ، ذخایر اوست و به ایشان تحویل داده می‌شود (ومَن جاء بالسیّئة فلا یُجزیٰ الا مثلها).

حال اختیار با خود انسان است که در تطابق اولیاء دین قرار گیرد یا اولیاء طاغوت. پس چنانچه بگوید خدا ولی و سرپرست من است و از خدا پیروی کند ، خدا هم او را از ظلمات به نور خروجی می‌دهد(الله ولی الذین آمنوا یخرجهم مِن الظلمات الی النور) و اگر انتخاب کند که اولیاء طاغوت باشد ، پروردگار عالم هم او را از نور خارج کرده و به ظلمات گمراهی می‌برد (والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم مِن النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون).  

خلقت حضرت حوا سلام الله علیها به عدد2 

مهندسی خلقت در هماهنگی آن مظهر وحدت واحدیت خداوند احد جلّ‌جلاله را تعریف کردیم . و نکته جالب اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها در میان معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین مظهر احدیت خداوند است. لذا آیه‌ی شریفه‌ی "انّها لَاحدی الکُبَر؛ همانا او یکی از پدیده‌های بزرگ است" (آیه 35سوره مبارکه مدثر) به وجود ایشان تأویل شده است. فلذا امام صادق علیه السلام فرمودند:حرّم الله عزّوجلّ علی علِیٍ النساء مادامت فاطمهُ حیّةً؛ خداوند عزّوجل زنان را تا هنگامیکه فاطمه سلام الله علیها زنده بود بر علی علیه السلام حرام نموده بود.(امالی طوسی،ص43).

پس در هیچ کجای خلقت نمی‌توانید ذره‌ای ناهماهنگی ببینید! از آن جایی که خالق یکتا ، خلقتش را در عدد یک ظهور داد ، از نظر جسمانی هم ، حضرت آدم علیه السلام را به عدد یک ، خلقت جسمانی فرمود و بنا‌بر کلام خداوند کریم ایشان را در بهشت خلق فرمود و مذکّر قرار داد یعنی ظرفِ ذکر شد ؛ عالِم به علم اسماء الحسنی و ظرف آفرینش زیرا خلیفه الله قرار گرفت {آیه 30 و 31 سوره مبارکه بقره: ...  انّی جاعلٌ فی الارض خلیفه... .  و علّم آدم الاسماء کلّها ... .}.

اگر وجود مبارکش برای بهشت و در بهشت بودن خلق شده بود همان یک  ، کافی بود زیرا در بهشت زایش و مولودی نیست چنانچه ایشان به امر خالق یکتا ، بدون پدر و مادر خلق شده است. اما چون می‌خواهد به خشکی ارض تشریف بیاورد باید با زوجیت همراه شود تا زایش و موالیدشان ظاهر شود و هدف خالق بی‌همتا محقق گردد زیرا فرمود: انّی جاعل فی الارض خلیفه.

بنابراین امام صادق علیه السلام می‌فرماید: « پروردگار عالم از فضیلت طینت آدم علیه السلام ، حوا سلام الله علیها را خلق فرمود». وقتی خداوند متعال حضرت حوا سلام الله علیها را خلق نمود به آدم علیه السلام فرمود که ایشان مؤنثِ شماست یعنی دومی ، پس حواسلام الله علیها حامل عدد 2 شد و در ظاهر، مادر جسمانی همه انسان‌ها قرار گرفت.

عدد ابجد و حتی حروف اسماء مبارک حضرت آدم علیه السلام و حوا سلام الله علیها ، هم خزانه معرفتی وجودهای مقدس و هم خزانه اسرار آفرینش است.{ در جلد دوم کتاب نورٌ واحد صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ؛ مهندسی خلقت و کتاب عرفان سجده به طور کامل توضیح داده شده است}

خلقت حضرت آدم علیه السلام که تمام عوالم و افلاک نُه‌گانه را شامل می‌شود ، از جمع عدد 1 تا 9 را به خود اختصاص داده که جمع عددی 1 تا 9 می‌شود 45 (45=9+8+...2+1) و نام زیبای آدم علیه السلام (که عدد ابجد حروفش برابر با 45 است) ظاهر می‌شود. جالب اینجاست که سقف اعداد تا 9 است و خداوند کریم این سقف را به اشرف مخلوقاتش ؛ آدم علیه السلام عنایت فرمود و عدد 9 ، سلطان اعداد است {رجوع شود به کتاب عرفان سجده} و پروردگار یگانه ، انسان را سلطان مخلوقاتش قرار داد و سلطه او را بر همه مخلوقات زمینی و آسمانی‌اش قرار داد و قدرتش را با علم و عقل بر همه موجودات ، تسخیر و مسخر فرمود چنانچه در قرآن کریمش بیان می‌فرماید.

اما عدد ابجد نام مبارک حوا سلام الله علیها =15 است که این عدد برابر با جایگاه عددی حرفِ س به عدد ابجد 60 است و این عدد ، جمع کننده‌ی معانی ظاهری و باطنی ، سِرّ حیات و تداوم حیات و هدف کمال حیات در دنیا و آخرت است و به معنا و مفهوم طپش حیات ، موالید زندگی دنیا و آخرت بشری را احاطه می‌نماید. لغتِ حوا به معنی ظرفِ حیات است.

زیرا عدد 15 ، ازجمع اعداد 1 تا 5 بدست می‌آید (15=5+4+3+2+1) و ایشان حوای جسمانی است. در حالیکه در عالم سِرّالاسرار کائنات ، آنجا که فقط یک نور ، خالق بی‌همتا را تسبیح و تکبیر و تحلیل و تحمید می‌کند ؛ نورٌواحد پنج تن صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است ، در آنجا جمع کننده 1 تا 5 که می‌شود 15 ، وجود مبارک حوای روحانی ؛ خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها است. که می‌فرماید :

هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین

همانطور که ذکر شد 15=جایگاه عددی حرفِ س به عدد ابجد 60 است و عدد ابجد نام مبارک ام ابیها سلام الله علیها هم برابر 60  می‌شود! در عالم سِرّ ، همان ظرفی است که کوثر نامیده می‌شود و حوض کوثر ظهور پیدا می‌کند که او تنها کسی است که قبل از خلقتش امتحان می‌شود و با قبولی کامل ، مظهر حیاتِ کلّ خلق می‌شود که خداوند متعال در آیه 1 سوره مبارکه نساء می‌فرماید : «یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده ... » . در بطن عدد 5 وجودهای مطهر یعنی امام حسین علیه السلام (پنجمین معصوم) ، 9 ذریه است که در جمع می‌شود 14 نور مقدس صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین {14=9+5}.

اما  حرفِ س ، تنها حرفی است که میزان حروف است زیرا زُبر و بینه‌اش با هم برابر است یعنی  در سین : (زبر: س=60 ) و  (بینه: ین=60 ) و تعداد حروف و نقطه‌های سین با هم برابر است : 3 حرف و 3 نقطه دارد .

عدد ابجد حروفِ  سین=120 که برابر با عدد ابجد کلمه احسان (از نام‌های زیبای خداوند کریم) است که به تمام بندگانش احسان فرموده است.{نکته: در دعا خداوند یکتا را با نام مبارک قدیم الاحسان به امام حسین علیه السلام قسم می‌دهیم که عدد ابجدش برابر 305 و برابر نام مبارک اباعبدالله الحسین است}  

سین در کلام مبارک قرآن مجید، قلب قرآن است که قرآن ، قلب همه‌ی کتب آسمانی است. و یکی از اسماء قرآن هم سین است و آورنده خود قرآن ؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هم که میزان قرآن است ، خود به کلام پروردگار عالم مورد خطاب به سین قرار گرفته است در سوره مبارکه یس : یا ، حرف ندا است و (س) ، ظرف وجود نورانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که خودش قلب عالم امکان و وجود مبارکش ، تماماً قلب است {خودش و فرزندان نورانیش صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین}.

بنابراین عدد 60 ، در ظرف زمان قرار می‌گیرد و در طول عمر هر مخلوقی اثر می‌گذارد. پس هر خلقتی در ظرف 60 است یعنی ثانیه ، هر 60 ثانیه می‌شود یک دقیقه و هر 60 دقیقه می‌شود یک ساعت . پس شروع عمر در طول زمان در ثانی یعنی عدد 2 ، به ظهور حرفِ (س) تجلی می‌کند یعنی میزان !

شاید به همین خاطر است که اولین قسمت بدن جسمانی هر موجودی در رحم دنیایی و رحم مادرها ، قلب آن موجود است که حرفِ (س) است و در سینه قرارمی‌گیرد یعنی ظرفِ سینِ وجود هر کس ، سینه‌ی اوست! و میزان کننده سلامتی و تضمین حیات سالم آن موجود است.

و عدد 2 ، به نام ثانی می‌شود ماده‌ی همه موجودات که از ظرف زمان گرفته تا  خود اسم دنیا و حتی آخرت و بهشت ، همه مؤنث مجازی هستند. پس زندگی و حیات دنیا که باطن همان ظَهرالوجود است در حقیقتِ 2= ب ، ظاهر شده است.

عدد2 در دنیا

خداوند قادر متعال آنچه به ظاهر و باطن ، خلق فرموده نشان از حکمت بی‌نقص خودش می‌باشد. پس باید با چشمی به عالم ظاهر و دنیا و آخرت و باطن کارهایمان و وجود خودمان نگاه کنیم که آن هم از دید حکیمانه یعنی بصیرت او باشد تا بتوانیم درک این همه زیبائی‌ها را داشته باشیم. {توصیه می‌کنم برای اینکه مفهوم این درس بخوبی برایتان باز شود ، کتاب راز دنیا را مطالعه فرمایید }

حروف و کلمات ، اسرار کنزاللهِ خالق یکتا هستند. پس اَسمائی که خداوند به نام دنیا و آخرت افشا می‌کند ، ظرف قابل گیرنده‌ی تمام عجائب و غرائب اسرار بالاست ، پس آنها را کوچک نشمرید! و اعداد آنها ، روح حروفشان است که حروف ، با نفس وارد می‌شوند که ملکوتشان است. پس هم ظرف استعداد و معنا و معماهای بسیار است که با علم خدایی باید به آن برسیم تا در قیامت مغبون نشویم و حسرت شامل حالمان نشود.

خداوند کریم چشم‌ها را در کلمه‌ی دنیا به دقت ذرّه‌بینی تاکید می‌فرماید! زیرا یکی از کلماتی است که در قواعد عربی استثناست : حرف نون ساکن در پشت حرف (ی) در کلمه دنـیـا آمده که باید ادغام شود و حرف (ن) فقط به صورت غنه خوانده شود و حرف (ی) مشدد شود و خوانده شود دُیّـا، در حالیکه حرف (ن) در کلمه دنیا ، کاملا اظهار می‌شود و حرف در جایگاه خودش ، عادی خوانده می‌شود دُن‌یا . حرفِ (ن) باید از پس پرده ادغام ، کاملاً اظهار شود چون عدد ابجد حرف ن=50 و برابر عدد ابجد کلمه کُل است که جایگاه عددی کلمه کُل=23 ؛ باطنِ کُلِ نزول قرآن به قلب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم {در 23 سال} است .

و جایگاه عددی حرف ن=14 است که وجود مبارک کُلِ 14 نور مقدس صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین که باطن گنج عشر هستند ، در دنیا ظاهر می‌شوند و عالم به وجودشان ظاهر و هدف هدایت پروردگار عالم ، محقق می‌شود. که خداوند متعال در آیات کریمش می‌فرماید من این عالم را عبث و بی هدف خلق نکردم.

*پس حرف (ن) در کلمه دنیا نباید با غنه خوانده شود (باید اظهار شود) و حرف (ی) هم نباید مشدد شود. زیرا که امتحان فقط در دنیاست و پذیرش و به تعالی رسیدن و درجه خلوص بندگی گرفتن هم فقط در دنیاست (ی=10). حرفِ ی ، حامل ظرف گنج عشر از عالم سِر یعنی آیت الکرسی می‌باشد و خزائن عرشی، که جمیع مخلوقات انسانی بتوانند از این سکّوی رحمت ، بال پرواز گرفته و با روسفیدی به قرب الهی برسند!

بنابراین با گرفتن الفِ آخر کلمه دنیا ، وارد حروف ( یا ) می‌شویم که خداوند متعال انسان را مخیّر یعنی صاحب اختیار از جانب کرامت ذات اقدس خودش قرار داد. یا ، از حروف انتخاب است یعنی انسان از وقتی که مکلّف به تکلیف الهی می‌شود ، بر سر دو راهی قرار دارد که کدام راه ، کدام کمال ، کدام امام ، کدام صراط ، کدام قبله و حتی در الوهیت هم حق انتخاب پیدا می‌کند و در این دو راهی با اختیار خودش ، عمرش را صرف  نظر و هدفش می‌کند.

 عدد ابجد این یای انتخاب ، 11 می‌شود (یا=11) و در جمع ، 2=1+1 که 2=ب و این حرف متعلق به صاحب ولایت است پس هر کس ، پشت سر صاحب ولایت زمان خود قرار بگیرد ، بیراهه نمی‌رود و درست انتخاب می‌کند و ازکوتاه‌ترین راه که صراط مستقیم است ، در این عمر کوتاه به مقصد آفرینش خالق یکتای خود می‌رسد. وگرنه باید گفت : این ره که تو می‌روی به ترکستان است! 

*عدد ابجد کلمه دنیا = 65 است که به 60 و 5 معنا می‌شود: 60=س {در بالا توضیحات حرف (س) بیان شد} که فقط در دنیا می‌توانیم به میزان عمل برسیم و قلب شویم و انشاءالله به جان این کلام مبارک برسیم : یا مقلّب القلوب و الابصار . یا محوّل الحول و الاحوال . حوّل حالنا الی احسن الحال. و 5 = ه، که حرفِ ه ؛ جمع کننده‌ی تمام گنج‌های عالم است.

 پس دنیا به دو حرف (س) و  (ه) جلوه می‌کند که کنار هم می‌شود ( سه )! « دنیا سه روزه » !!!

جالب این است که عدد ابجد کلمه‌ سه ، برابر با عدد ابجد کلمه دنیا می‌شود (سه=65=دنیا) ! نکته: اگرعدد 60 و 5 را در قرآن بنگریم؛ عدد ترتیب نزول سوره مبارکه حمد به قلب مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم 5 است که سوره مبارکه حمد باطن کلّ قرآن و باطن کُلّ علم و مفاتیح غیب و چهارده معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است و عدد 60 برابر با عدد ترتیب نزول سوره مبارکه غافر (اسم مبارک خداوند به معنی آمرزنده) به قلب مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که نام دیگر این سوره مؤمن است که انسان‌ها باید به اسم مؤمن برسند تا به امنیت ظاهری و باطنی ، دنیایی و آخرتی نائل شوند. و آخرین حرف قرآن به س (ناس) ختم می‌شود که عدد ابجدش 60 است پس تمام دنیا(=65) ، کلّ قرآن است که کلام الله می‌باشد. جمع ارقام 65 ، 11 می‌شود (11=5+6) یعنی رسیدن به هو (11=هو ؛ یعنی هویت حقیقی انسانها) ؛ انّا لله و انّا الیه راجعون

از طرفی عدد 65 ، برابر با جایگاه عددی کلمه مبارک امام حسن علیه السلام است {دنیا=65= امام حسن علیه السلام }. خداوند کریم در آیه 160 سوره مبارکه انعام می‌فرماید: مَن جاء بالحسنه فله عشر امثالها... . هر کس با خود بیاورد عمل حسن (تا قبر) ، پس به او داده می‌شود (گنجِ) عشر مثل آنچه (در دنیا به او داده شده بود) ، که دنیا در حروف ، حرفِ (ی) را که  حرف انتخاب است ظاهر کرد و عدد (ی) برابر 10 یعنی عشر است ؛ کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا .

و همچنین عدد 65 ، برابر با جایگاه عددی کلمه قیامت است { دنیا=65=قیامت} یعنی دنیا  ، پایه و جایگاه قیامت است. زیرا تو دانه را در دنیا می‌کاری و این دانه ، شاخه و برگ و میوه‌اش را در آخرت پیدا می‌کند. پس بدان که چه می‌کاری زیرا اینجا جایگاه است!

*نکته: اگر عدد 60 را در 5 ضرب کنیم 300 می‌شود(300=5×60) و عدد 300 به یک قول افشاکننده تمام اسرار و احوالات و گنج افشای توحید و صراط  و ظهور جسمانی اهل بیت صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است. توجه! توجه! آیا این معجزه نیست که عدد ابجد حروف سیصد=164 و برابر عدد ابجد کلمه نقطه است! عدد ابجد حرفِ ش=300 است و جایگاه عددیش 21 است. و حضرت علی علیه السلام در 21 ماه مبارک رمضان به شهادت رسید! حرفِ ش ، شین خوانده می‌شود که 3 حرف است و 6 نقطه دارد ، رویهم 9 می‌شود و تنها حرف در الفباست که عددش 9 می‌شود (با درنظرگرفتن نقطه‌ها) و شهادت حضرت علی علیه السلام در ماه نهم سال قمری (سید ماه‌های سال قمری) است! و محل مرقد مطهرش در نجف اشرف می‌باشد. عدد ابجد کلمه النجف=164 است که برابر با عدد ابجد کلمه نقطه است!

"ولایت علی ابن ابیطالب علیه السلام حصنی فمن دخل حصنی اَمن مِن عذابی".

*از جمع ارقام 65 (11=5+6) ، عدد 11 بدست می‌آید (به معانی ذکر شده) و در جمع ارقامش ، عدد 2 ظاهر می‌شود (2=1+1) یعنی حرف (ب) . خوب بیندیشید!

همانطور که بیان شد عدد ابجد حرف (یا) که حرف انتخاب است هم 11 شد و عدد ابجد کلمه دوا =11 می‌شود. پس اگر پشت حرفِ (ب) رفتیم و نون ساکن وجود خودمان را (که درواقع دنیای آرزوها و دید و عقیده و کلّ هستی ماست) برای بندگی خالصانه‌ی خدای یکتا به صاحب ولایت زمانمان ( یعنی باطنِ ب ) بیعت کردیم (یعنی فروختیم) ، اینجاست که برای ما دوا ، زده می‌شود و قلب به میم می‌شویم. و به طهارت حقیقی انسانی نائل می‌شویم!  

چنانچه خداوند متعال در آیه 257 سوره مبارکه بقره می‌فرماید: «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم مِن الظلمات الی النور...» . پس اگر گفتی خدا ، ولیّ من است و ایمان آوردی ، خداوند تو را از ظلمات خارج کرده و وارد نور می‌فرماید.

مثل یک دانه که در دل خاک کاشته شد ، روزی که سر از خاک بیرون می‌آورد و سبزی خود را اعلام می‌کند ، مفلح می‌شود یعنی رستگار شده و از دل ظلمات سر به بیرون (در نور) آورده است ، این می‌شود: یخرجهم من الظلمات الی النور . و اما اگر انتخاب ، غلط باشد یعنی طغیانگرها را اولیاء خود قرار دهد (اولیائهم الطاغوت)، ادامه آیه (257 سوره مبارکه بقره) شامل حالش می‌شود که : ... و الذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون . فیها خالدون یعنی در ظلمات ، مخلد می‌شود (البته اگر توفیق توبه پیدا نکند). پس اینجا به خوبی متوجه می‌شوید که چرا آقا و سرورمان ؛ امیرالمؤمنین علی علیه السلام در قیامت ، مقام قسیم النار و الجنه را داراست!

*دیگر از این معنای کلی ، مفهوم عاشورا  را هم به خوبی درک می‌کنیم: عاشورا محلّ بر پا شدن همه‌ی عشرها یعنی انتخاب‌های مردم است. پس باید هر کس در هر زمان ، در غالب و ظرف عاشورا ، پشت باء بسم الله کتاب آسمانی و در پشتِ پای ناطق بسم الله (یعنی امام زمانش) ، امتحان شود تا راهش به سمت و سوی انتخاب خودش به قیامت باز شود!

خلاصه انسان همیشه در باطن عدد 2 یعنی در حرف انتخاب ، بر سر دو راهی قرار می‌گیرد زیرا در صورت مخالف رضای دل خودش امتحان می‌شود. چنانچه امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرماید که همیشه انسان به مخالفش شناخته می‌شود. یعنی هر چه انسان شریف‌تر و خالص‌تر باشد ، آدم‌های دورو و منافق با او مخالفت می‌کنند. چنانچه خودِ وجود مبارکش که بهترین و والاترین انسان روی زمین بود ، بدترین دشمنان دین یعنی ناکثین و مارقین و منافقین و غاصبین لعنه الله علیهم ، در مقابل او و دشمنش بودند. پس زیبایی را از وجود زشتی و همینطور خوبی را از وجود بدی و ... می‌توان شناخت.

پس همه‌ی احوالات ، حکمت پروردگار عالم است که تا در ‌نهایت به خوبی‌ها و معارف و حکمت‌های آن حکیم الحکما دست پیدا کنیم و خود ما ، جلوه‌ای از او باشیم تا در زندگی حکیم شویم و بتوانیم راه را از چاه تشخیص دهیم. می‌دانید یکی از اسماء قرآن ، فرقان است. یعنی همان باطن عدد 2 و حقیقت باءِ بسم الله که وجود مبارک حضرت علی علیه السلام است چنانچه شمشیرش 2 فاق دارد و به آن ذوالفقار می‌گویند. درحقیقت یعنی جداکننده حق از باطل (یعنی دوراهی را تشخیص دادن )

امیدوارم خداوند متعال آن و لحظه‌ای ما را به خودمان وانگذارد و ما را با مدال مهدویت و مقام شهادت فی سبیل الله به قرب خویش دعوت فرماید و مقام آیات آخر سوره مبارکه فجر را به ما عنایت فرماید : « یا ایّتها النّفس المطمئنّه ارجعی الی ربّک راضیه مرضیّه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنّتی». انشاء الله 

بنابراین ما هیچ لحظه‌ای از عدد 2 جدا نمی‌شویم (الی یوم القیامه) . همانطورکه به خانم‌هایی که بچه دارند ، مادر می‌گویند یعنی ما ، در وجودش هستیم اگرچه ظاهراً به دنیا آمدیم چنانچه دوباره به خاک می‌رویم که خاک هم ، مادر ماست. یعنی عدد 2 به یک معنا ، اُم است یعنی مادر !

عدد 2 در وجود یک درخت (در باطن انسان)

درخت یک ظاهر دارد و یک باطن (یک شکل ظهوری دارد و یک شکل پنهان). 1-شکل ظاهری درخت همین تنه و شاخه و برگش است. 2- شکل پنهان درخت است که اصل و ریشه و بنیان درخت است. که هر چقدر ریشه در جایگاه و خاک خوب ، در معرض نور خوب و جریان آب خوب باشد ، سالم‌تر و عمیق‌تر است و تغذیه‌ی بهتری را به تنه و شاخه و برگ‌ها می‌رساند.

 3- اما ظاهر درخت ، شناسنامه درخت است که نوع و جنسش ، میوه‌دار است یا نه ، چگونه رشد می‌کند و چگونه باید پذیرایی شود را بیان می‌کند. درواقع باغبان از ظاهر درخت ، تمام اصول نگهداریش را درمی‌یابد و آن را محافظت می‌کند و حتی نوع آفات آن را بررسی می‌کند. طول عمر درخت و چتر برگهایش و سبزی و طراوتش و ... در ظاهرش آشکار می‌شود.

 4- باطن درخت ، جزء ویژگی‌های این موجود زنده و پرفایده است . درخت درحالیکه سبزی و طراوتش روح افزا و آرام بخش است ، خودش سموم هوا را که شامل دی اکسید کربن است می‌خورد و اکسیژن پاک را به فضا می‌خشد .

در اسلام سفارش شده که درخت بکارید و در محیط زندگی از سبزی آن استفاده کنید و در احادیث آمده که اگر در منزلی سبزی درخت یا گلدانی نباشد و حتی اگر سر سفره ، سبزی خوردن نباشد ، مکروه است. سبزی درخت ، حیات و زنده بودن و زنده شدن و سلامتی و طراوت را به ارمغان می‌آورد. {مبحث خصوصیات درخت در جلد دوم  کتاب گنج نماز بطور کامل آمده است}

*بنابراین درخت در دانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش خلاصه می‌شود که آن هم دو لپه (یا دو قسمت) دارد و در هنگام کاشتن ، این دو لپه باید سالم باشد زیرا یک قسمت آن ، محتوای ریشه است و باعث ظهور ریشه گیاه است و قسمت دیگر برای رشد و نمو ساقه است. هر دو لپه در یک نقطه به هم وصل می‌شوند و این نقطه ، محل پیوند ریشه به تنه درخت می‌شود که ظهور یک تنه و شاخه و برگ و میوه است.

*درواقع خداوند متعال مهندسی خلقت و اصل را در همه موجودات به یک شکل ظهور داده و اسرارش را در نقطه زیر باء بسم الله و عدد 2 ِ حرفِ باء بسم الله جلوه می‌دهد . لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم

در وجود یک تخم مرغ دقت کنید! از یک نقطه که نطفه است به تکامل دو محتوا رشد می‌کند : سفیده و زرده ، اما در یک پوسته قرار می‌گیرد و آن محل رشد جنین مرغ می‌شود.

همینطور انسان هم از یک نقطه که نطفه است ، آنگاه به دو محتوا : جسم جنین و جفت آن که واسطه‌ی وصل از شکم مادر به شکم جنین است ، تغذیه می‌شود و در یک پوسته که آن رحم مادر است ، شروع به تکامل می‌کند.

بنابراین همه موجودات در حرف ب و همه در نقطه و همه در حمد خداوند کریم غرق هستند .                                 الحمدلله ربّ العالمین

 

عدد 2 در توان 4  

یکی از زیبایی‌های افشاء گنج اسرارِعالم بالا در دنیا ، رسیدن به مرحله‌ی توان عددی در طول و توان حروفی در عرض عالم دنیا است. چنانچه وجود نورانی امیرالمؤمنین علی علیه السلام که خود ، باءِ بسم الله سوره مبارکه حمد و عدد حرف ب=2 است و در عالم دنیا در توان 4 قرار می‌گیرد{ عدد 4 ، 4رکن پایه‌ی آیت الکرسی می‌باشد که خلقت عالمِ کرسی از نور مبارک حضرت علی علیه السلام است} .

عدد 2 به توان 4 برابر 16 می‌شود که هم معنای ظاهری و هم معنای باطنی دارد:

در معنای ظاهری عدد 16 برابر با جایگاه عددی حرفِ ع به عدد ابجد 70 است که 70 ، برابرعدد ابجد کلمات لیل=احکام=یامهدی(عج الله تعالی فرجه) =سی می‌باشد که تمام 30 جزء قرآن کریم در کلمه عین ظاهر شده است و عین ، یکی از نام‌های مبارک قرآن و یکی از القاب مبارک ائمه طاهرین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است چنانچه در زیارت ایشان می‌خوانیم السلام علیک یا عین الله.

و در معنای باطنی کلمه عین ، در قرآن به 70 معنا ظاهر شده است .  از معانی آن: چشم ، چشمه و وقتی کسی یا چیزی خیلی شبیه دیگری باشد ، می‌گویند عینِ فلانی و یا فلان چیز است ، شاید به همین معناست که وجودهای مبارک ائمه طاهرین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین را عین‌الله می‌خوانند!

عدد ابجد ع=70=احکام=سی زیرا فقط در 30 جزء قرآن است که حکم خداوند صادر می‌شود {و البته هم به زبان قرآن ناطق یعنی ائمه صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین } و یکی از اسماء قرآن ، حکمت است و خداوند حکیم چشمه‌ی فیوضات حقیقت و انسان سازی و باب طهارت و رسیدن به چشمه حکمت را در دنیا و ملحق شدن به سرمنزل حوض کوثر که حقیقت چشمه‌ی عین قرآن است را در آخرت ، به بنده‌اش عطا می‌فرماید.

و احکام را باعث تمییز بین حیوان و انسان قرار داد. زیرا احکام ، امرِ پروردگار عالم در حیطه‌ی عمل انسانی است و تنظیم حدود خداوند تا در ساخت سیرت انسانی طبق اوامر الهی ، به عین و شباهت حقیقی نسبت به امام معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین برسیم (کپی برابر اصل!). درواقع ما فتوکپی ِ انسان کامل هستیم و تا برابرِ اصل نشویم به بهشت راه نداریم.

پس در حقیقت سِرِّ برابر شدنِ عددِ احکام با حرف عین این است که انسان باید در دنیا که حقیقت لیل است (ع=70=احکام=لیل) ، نه فقط با چشم حیوانی بلکه با چشم انسانی (یعنی نظرِ قلبی) راه را از چاه تشخیص دهد و راه را پیدا کند. آنگاه چشم دل روشن شود و به معنای چشمه نور ؛ عین الله واصل شود! پس بنده حقیقی تا به سَرچشمه نرسیده ، باید بندگی کند تا به آدرس حکیم درنسخه‌ی حکمتش(یعنی قرآن) و با انجام فرائض احکام به چشمه برسد. زیرا هدف ، به عین رسیدن است پس باید در توانِ 4 قدم بردارد!

عدد4 ، چهارچوب حدود خداوند است که اگر اعداد 1 تا 4 را با هم جمع کنیم 10 می‌شود (10=4+3+2+1) و اینجا ، چشمه‌ی واقعی است که 4 روی 10 را ظاهر می‌کند و در باطن به 40 (اربعین و بهار و سبزشدن) و 14 نور مقدس صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین که کنزالله عالم هستند ، می‌رسد. و دنیا شد کلّ یوم عاشورا پس همه‌ی ایام دنیا ، گنج عدد 10 است. باید لباس رزم حدود الهی را بپوشیم و نفسِ خودمان را حدیده (آب بندی و آبدیده) کنیم. چنانچه در سوره مبارکه یوسف علیه السلام آمده است که ایشان خود را ، در چهارچوب زندان دنیا ، حدیده کرد!

عدد 2 در توان 3

خلقت آسمان‌ها و زمین در 6 روز ظاهر می‌شود (آیه 4 سوره مبارکه حدید) و پایه‌ی خلقت از جمع عدد 1 تا 3 است (زیرا دنیا سه بُعدی است) که می‌شود 6 (6=3+2+1) . پس درواقع در دنیا 3 حجاب است و عدد 2 در توان 3 می‌شود 8 (8=2×2×2) و عدد 8 به عربی ثامن می‌شود و ریشه کلمه ثامن ، ثمن می‌باشد. آنجا ظرف رضا و محوریت قلب در رضای خداست {درواقع همه‌ی گنج 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ؛ 14=8+6} و اینجا محل قلب به میم شدن است ؛ در نقطه ارض که همان حروف رضا علیه السلام است.

پس عدد ولایت امام رضا علیه السلام ، جانِ 8 است و اسم مبارک رضا علیه السلام ، همان حروف ارض است و عدد ابجدش 1001 (که قبلا توضیح داده شده است). امیرالمؤمنین علی علیه السلام در مقام شأنیت ، مرتضی است (مصدر میمی رضا) و ظرف تمام رضاهای عالم و ثمن ظهور رضا از جان اوست که امیر الامرا می‌باشد!               اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم

بنابراین در توان عددی (طول) عدد 2 درنهایت به شأنیت رسیدن مقام هدایت ، به محضر حضرت مهدی علیه السلام است زیرا همانطور که در قسمت 2 به توان 4 بیان شد عدد ابجد کلمه مبارک  یامهدی علیه السلام =70 =ع =16 است  و در توان حروفی(عرض) به ظرف رضا که تربتش بهشت است و مشهد همه‌ی رضا به رضا رسیده‌هاست در توان 3! یا ایّتها النّفس المطمئنّه ارجعی الی ربّک راضیّه مرضیّه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنّتی (آیات آخر سوره مبارکه فجر).

نکته:عدد ابجد نام مبارک "امام رضا" علیه السلام =1083 می‌شود که برابر عدد ابجد کلمه مبارک "شاخص اکمال" است. پس وجود مبارکش در همه‌ی عوالم و مخلوقات، شاخص اکمال مدارج دنیایی و آخرتی است. الی یوم القیامت

تعریفی از عدد 11

خیلی زیباست بدانید همانطورکه خلقت به نام نقطه ارض یعنی خشکی زمین با عدد ابجد 1001 و جایگاه عددی 47 ظاهر شد که در جمع ارقام ، 11 می‌شدند. عدد11 ، سِرّالاسرار اعداد است چنانچه اگر اعداد 1 تا 11 را با هم جمع کنیم 66 ، برابر با عدد ابجد نام مبارک الله جلّ‌جلاله می‌شود. سوره مبارکه توحید که به اخلاص خوانده می‌شود و به قول پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، شناسنامه‌ی خدای مهربان است ، شامل 66  حرف می‌باشد و عدد ترتیب نزولش به قلب مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، 22  برابر با عدد ابجد کلمه (یاهو) و برابر کلمه (حاجی)  است.

* دقت کنید که عدد 11= هو است پس هر عملی با وصل شدن به اصل که توحید است ، هویت پیدا می‌کند! عدد 11 ، هویت همه‌ی مخلوق است و هدف ، رسیدن به این هوییت می‌باشد و خداوند بندگانش را در صورت مکلف شدن یک بار به خانه خودش دعوت می‌کند تا به هویت خودش در دنیا برسد آنجا عالم قرب است برای زمینیان !

*جمع ارقام 11 برابر 2=ب است(2=1+1) . عدد ابجد کلمه دوا=11 می‌شود که برای همه‌ی بیماری‌های بشریت دواست زیرا در جمع اعداد 1 تا 11 به نام مبارک الله جلّ‌جلاله رسیدیم.

*اگر عدد 11 را در یک تا 10 ضرب کنیم ، جواب هرکدام یکی از زیبائی‌های اسماء و عوالم را نشان می‌دهد:                                                                                     دوا=حج= هو                 11= 1×11                                                                                                

                             جایگاه عددی طلا=حاجی=یاهو=حبیب=رب=صد=ولد=کوه             22=2×11                                          

     جایگاه عددی زهرا(س)= زینب(س)=آب(بسیط)=عادل=روز=آمنه=قلب=کهف       33  =3× 11

                            جایگاه عددی قادر=قدوس=وجه‌الله=هفت=مَد(عالم سرمد)          44 = 4× 11

                جایگاه عددی صدّیق=صفر=پایان=خلق=مُهیمن=نُه=نَه=مجیب=امید     55 = 5 × 11

             نام مبارک الله جلّ‌جلاله=عظیم=وکیل=غافر=معصوم =تربت=قربانی=خشکی 66 = 6 × 11

             نام مبارک یا الله جلّ‌جلاله = هو الله جلّ‌جلاله=کنز=عشرون                                 77= 7× 11

            عدد ابجد نام مبارک حلیم                                                                         88= 8× 11                                                                                        

           جایگاه عددی نام مبارک حم=یختم الله=عصمت الله=غدیرخم                     99= 9× 11

              عدد ابجد یمین =نام مبارک حضرت علی(ع)=لا اله الا هو                        110=10×11                                          

پس با این عدد زیبا جمع جمیع ضرب‌های 1 تا 10 در باطن 110 جلوه کرده است. و این عدد با یمن و مبارک است. پس اگر هر کس بخواهد جزء اصحاب یمین قرار بگیرد و به هویت حقیقی خود که هوییت است برسد ، باید شیعه و محب امیرالمؤمنین علی علیه السلام و اولادش باشد و فقط و فقط بنده‌ی الله جلّ‌جلاله یعنی هو(=11) باشد و تمام مال و نفس و اولاد و محبت و ... خود را خرجِ هو کند تا قیمت بگیرد و با ارزش شود.

چنانچه خداوند متعال در آیه 111 سوره مبارکه توبه می‌فرماید:  اِنّ الله اشتری مِن المؤمنین اَنفسهم و اموالهم بأنّ لهم الجنّه... ؛ من بهترین مشتری هستم برای نفس و مال شما به قیمت بهشت. البته این معامله به سرانجام نمی‌رسد مگر به واسطه‌ی‌ ائمه طاهرین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین و مطابقت اعمال ما ، در مجرای شیعه و محب بودن این عزیزان!

بنابراین همانطور که در کلمه‌ی دنیا توضیح داده شد ؛ همه‌ی  ما در دنیا ، سر دو راهیِ (یا) قرار داریم (عدد ابجد یا=11 است) و باید خودمان انتخاب کنیم . در واقع باید عاشورایی شویم تا در قیامت مغبون نشویم.

پس کلمه یازده یعنی برای همه‌ی انسان‌ها تا قیامت یا،زده شده‌است! و هر کس در زمان عمر خودش ، باید انتخاب صحیح و مبارکی برای آخرتش داشته باشد.

*عدد 11 در سال قمری و شمسی

گردش سال شمسی به 365 روز است که جمع ارقامش 14 می‌شود (14=5+6+3) و سال قمری 354 روز است که جمع ارقامش 12 می‌شود (12=4+5+3) ، تمام سال در گنج 14 و12 چرخش دارد.

بین سال شمسی و قمری 11 روز فاصله است.درحالیکه عدد 11 به حقیقت ،  معانیِ ذکر شده بین دو چرخش را احیا می‌کند و عالم دنیا را به اراده‌ی خالق قدرتمند و قادرش با معرفی خودش به نام هو=11 در گردش حج=11 به تعالی کمال الی یوم القیامت در قرب خودش(عند ربهم یرزقون) می‌خواند. درواقع رزق هرکدام را به باطن شمسی و قمری ، به روزها و ساعاتش عنایت می‌کند.

همانطورکه می‌دانید در سال قمری حدود احکام الهی اجرا می‌شود و احکام باید به امام احکام وصل باشد . پس انتقال عمل صالح با امام صالحین راه به بهشت پیدا می‌کند . این تنها مبنا و راهیست که انسان از دنیا می‌تواند به طهارت وارد بهشت شود . امیدوارم خوب و با دقت این مباحث زیبا را بخوانید و استفاده کنید.

پس ما درحالیکه در یک روز زندگی می‌کنیم ولی درواقع در دو روز هستیم و از محتوای 2 روز یعنی دو دریا استفاده می‌کنیم. یعنی عالم ، غرق در دو دریاست! چنانچه خداوند در آیات 19 تا 22 سوره مبارکه الرحمن می‌فرماید: مرجَ البحرینِ یلتقیانِ. بینهما برزخٌ لایبغیان. فبایّ الاء ربّکما تکذّبان. یخرجُ مِنهما اللؤلؤ و المرجانُ." اوست که دو دریای (شور و آب گوارا) را بهم آمیخت (بنحوی که) در بین آن دو (به قدرت الهی‌اش) آنچنان مقرر داشت که آب شور و گوارا به همدیگر ممزوج نمی‌شوند. پس کدامین نعمت‌های خدایتان را منکر می‌شوید؟ از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان پدید آورد". {این آیه مبارکه متعلق به حضرت علی علیه‌السلام و حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها است و لؤلؤ و مرجان وجودهای مبارک امام حسن علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام هستند}.

پس دو دریا در کنار هم است که یک برزخ یعنی پرده‌ی نامرئی آن دو را جدا می‌کند طوری که هرگز با هم مخلوط نمی‌شوند درحالیکه هرکس می‌تواند از میان آن دو ، لؤلؤ و مرجان خارج کند. لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم

*اما درواقع این زیبایی‌ها از بابِ حرفِ ب ، تعریف می‌شود! زیرا جمع ارقام 11، 2 = ب می‌شود و همانطورکه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ذکر شد : تمام محتوای قرآن در بسم الله و تمام آن در باء بسم الله است.

 پس گردش و تحولات و تمام خلقت‌ها و زنده شدن‌ها و مردن‌ها ، همه و همه از باطن حرف ب در عدد به 2 و  به حروف ؛ دو=10 می‌باشد که همان گنج وجود 12 امام علیهم السلام و 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است { اسرار 12 و14  در تعریف عدد 26 که سرّ عدد ولایی و معصومیت امام زمان عجل الله تعالی فرجه  و حدود الهی (حدید=26) می‌باشد (رجوع شود به کتاب مهندسی خلقت)}

و حضرت علی علیه السلام در حدیث معرفت نورانیت می‌فرماید : انا مظهر کیف الاشیاء ( من هستم ظاهرکننده کیفیت همه‌ی اشیاء) . انا خازن السموات و الارض (من هستم خزانه دار همه‌ی آسمان‌ها و زمین) . انا الذی اعلم مایحدث فی اللیل و النهار امراً بعد امر و شیئاً بعد شیء الی یوم القیامه ( من کسی هستم که می‌داند آنچه حادث می‌شود در شب و روز از آنچه که امر می‌شود از پروردگار عالم و آثارش و امور بعدش و آن چیزهایی که باید بشود و صورت گیرد بعد از چیز دیگر تا روز قیامت ).

حال اگر خوب فکر کنید معنای ولایت کبری را درک می‌کنید زیرا اوست که ظَهَر الاولیاء است. یعنی آنچه در عالم هستی آمده و می‌آید و خواهد آمد ، از وجود او است. و خداوند در آیه 2 سوره مبارکه بقره می‌فرماید : ذالک الکتاب لاریب فیه هدیً للمتقین. ذالک ، اشاره به دور است یعنی خوانده می‌شود ؛ آن کتاب . پس همه در آن کتاب ؛ وجود مبارک حضرت علی علیه السلام و ذریه‌های معصومش و خانواده نورانیش صلوات الله علیهم اجمعین می‌باشد.

و اگر خوب دقت کنید و دایره وجود مبارک ائمه طاهرین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین را در نظر بگیرید ، روبروی وجود مبارک حضرت علی علیه السلام در ولایت 12 امام معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، وجود مبارک امام حسن عسکری علیه السلام می‌باشد که خداوند کریم قادر متعال می‌خواهد که ایشان فقط یک فرزند معصوم داشته باشد و او هم بشود کمال ظهور از جدهای بزرگوارش تا قیامت ، زیرا امام حسن عسکری علیه السلام به عدد 2 بدنیا تشریف فرما شدند ( یک خودش + یک در بطنش ؛ فرزند نورانی‌اش حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) . پس او هم ، باطن مظهر الباء و مظهر العجائب می‌باشد! { در انتهای کتاب توضیح کامل آمده است}   

چنانچه عدد 12 را از 14 کم کنیم 2 عدد می‌ماند ، در واقع دو وجود معصوم؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت زهرا سلام الله علیها که هر دو بزرگوار در ظاهر و باطن ، اول و آخر این گنج هستند.

از اسرار این عدد به ظاهر ساده ، درمی‌یابیم که بدون ظهور عدد 11 ، هیچ وجودی به موجودیت نمی‌رسد! و اگر فاصله گردش در چرخه‌ی سال را دریافتید بدانید که چرخاننده ، فقط اوست (هو=11) و همه‌ی عالم در محضر پروردگار عالم و همه آیات او برای شناساندن ِخودِ اوست تا بنده بداند چه مولایی وصف ناشدنی دارد.

*جالب است که اگر عدد 11 را به حروف بنویسیم (یازده) ، عدد ابجدش می‌شود 27 که این عدد ، کلید گشاینده اسرار در عالم دنیا و ظرف ظهور گنج نور می‌باشد. چنانچه در 27 ماهِ هفت (گنج حمد) یعنی ماه پربرکت رجب ، پروردگار عالم جانِ خزانه و اسرارش و مفاتیح غیبش را در تولد و ظهور نور در قلب مبارک صاحب ظرفِ کلیه‌ی اسرار ؛ محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم نازل فرمود و بعث انقلاب کامل یخرجهم من الظلمات الی النور را افشا فرمود. کسی نمی‌داند این قدر و لیله قدر را که چه اتفاق عظیمی در طول و عرض عالم در دنیا واقع شد!

بقول پروردگار عالم که فرمود: انّا انزلناه فی لیله القدر.و ما ادراک ما لیله القدر.لیله القدر خیر مِن الف شهر. تنزّل الملائکة و الروح فیها بإذن ربّهم مِن کلّ أمر. سلامٌ هی حتی مطلع الفجر؛ ما قرآن عظیم الشأن را در شب قدر نازل کردیم.و چه تو را به عظمت این شب آگاه توان کرد؟ شب قدر(به مقام و مرتبه) از هزار ماه بهتر و بالاتر است.در این شب فرشتگان و روح(یعنی جبرائیل علیه السلام) به اذن خدا (بر امام زمانعجل الله تعالی فرجه از هر فرمان و دستور الهی و سرنوشت خلق) نازل گرداند. این شب رحمت و سلامت و تهنیت است تا طلوع صبحگاه. پس روز ظهور موعود ، حقیقتِ مطلع الفجر بر همگان آشکار می‌شود.    اللهم عجّل لولیک الفرج

 و جمع ارقام 11 می‌شود 2=ب(2=1+1)  ؛ که حرفِ ب ؛ مفتاح و کلید مطلع فجر گنج قرآن ، باب معنا و ملکوت اسرار را در انقلاب معنا از دنیا تا بطن نعمت‌های بهشتی و قرب الهی و بالاترین مقام انسانی از عالم اسفل السافلین تا اعلاعلیین ، به نام باب الله و باب الجنه رمزگشایی می‌فرماید.

نکته: اینجا مطلب زیبایی است که قابل تأمل و تدبر است! خوب دقت کنید که شبِ قدر را (کلمه لیل یعنی شب) احیا می‌گیریم. و خداوند کریم در سوره مبارکه قدر می‌فرماید: انّا انزلناه فی لیله القدر. این دو کلمه شب و لیل هر دو زیبا و پرمعنی است .خداوند در آیه  138 سوره مبارکه صافات می‌فرماید : و بالیل افلا تعقلون. خداوند با حرف با که هم قسم است و تأکید و هم باب الله می‌باشد ، متذکر می‌شود که شاید با عقل بتوانیم درک کنیم.

در کلمه شب هم که به فارسی است ؛ هر دو حرفِ ش و ب از بلوغ کامل برخوردارند:

حرف ش به تنهایی مقام افشاکنندگی دارد . درحالیکه طلوع فجر است در دل تاریکی و در حقیقت ظرف افشای اسرار عالم بالاست در دنیایی که کاملاً لیل خوانده می‌شود {رجوع شود به مبحث حرف شین در جلد دوم حوای روحانی } . و حرف دوم کلمه شب یعنی ب ؛ کاملا واضح است که باب اللهِ قدر از ظهور باطن آن می‌باشد. حال خوب درک می‌کنید که شب اول قبر یعنی چه؟! و چرا هرگز برای قیامت ، شب نیامده بلکه در قرآن مجید به یوم القیامت خوانده شده یعنی روز قیامت. پس عالم درحقیقت لیل و یوم است! شب قدر در مقابل روز قیامت است.

خداوند می‌فرماید که در شب قدر تنزل الملائکه و الروح ؛ ملائکه و روح در شب قدر به عالم زمین می‌آید. و درباره قیامت در آیه 4 سوره مبارکه  معارج می‌فرماید : تعرج الملائکة و الروح الیه فی یوم کان مقداره خمسین الف سنه ؛ ملائکه و روح به سوی عرش خدا بالا روند در روزیکه مدت آن پنجاه هزار سال خواهد بود.

پس درباره روز قیامت می‌فرماید که ملائکه و روح بالا می‌روند و درباره شب قدر فرمود که ملائکه و روح پایین می‌آیند ؛ یعنی این شب، آن روزش است و آن روز ، این شبش می‌باشد! معمولاً شب را با ماه می‌سنجند چون در شب ، ماه پیداست. حرکت ماه نیز ماهیانه است یعنی ماه در طول یک ماه ، یک حرکت 360 درجه‌ای ، دایره می‌چرخد.

و خداوند در کلام کریمش در سوره مبارکه قدر می‌فرماید شب قدر بهتر از هزار ماه است ( لیله القدر خیرٌ مِن الـْف شهر) . و روز را که قیامت باشد با خورشید می‌سنجند و حرکت خورشید ، سالیانه است .

لذا خداوند متعال برای روز قیامت می‌فرماید فی یوم کان مقداره خمسین الف سنه ( نمی‌فرماید به چندین ماه! ) اما در دنیا که لیل است با ماه می‌سنجد و می‌فرماید الـْف شهر.

این کلام را نوشتم که ببینید وجود قمر ، باطن ولایت است و تمام خزانه قرآن به خزانه وجود مبارک ظرف قرآن آن بزرگواران یعنی 12 امام معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین تجلی و ظهور می‌کند .

پس در حقیقت اسرار باءِ بسم الله و امیرالمؤمنین علیه السلام و باب الله عالم است. و ارزش شب قدر چنان است که اندازه 1000 ماه معادل 83 سال عمر یک انسان است.

{ در باطن گردش قمر شاید این معنا را بتوان دریافت کرد که چگونه است وقتی در کتاب منتهی الآمال شیخ عباس قمی رحمه الله آمده که می‌فرمایند معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین در بدو تولد ، هر یک ساعت ، یک روز و هر یک روز عمر شریفشان یک هفته و هر یک هفته ، یک ماه و هر ماه به اندازه یک سال رشد جسمانی داشته‌اند ! الله اعلم }         

پس قیامت ، روزِ معلوم شدن استفاده از شب قدر است و گرفتن اجر و مزد هر کس به اندازه‌ی قدرشناسی او از شب‌های قدر عمرش است ! پس (یوم القیامه) ترازوی خمسین الف سنه در مقابل خیرٌ من الف شهر است. پس رحمت بی‌نهایت خداوند در تکرار تمام عمر یک انسان و گرفتن برکات و عنایات خیرٌ من الف شهر در مقابل یک روز قیامت است. پس انسان در مدت عمرش وقت کافی دارد که هر سال بهتر از سال قبلش باشد.

اما یادآور می‌شوم یوم القیامت روزی است که نَه ماه پیدا است و نه خورشید ، اما قیامت ، روز است!!! زیرا در قیامت جُمع الشمس و القمر ؛ شمس و قمر جمع می‌شوند چون حقیقت شمس و قمر ، معصومین صلوات الله علیهم اجمعین هستند.

خداوند در آیه  41 سوره مبارکه الرحمن می‌فرماید : یُعرف المجرمون بسیماهم... ؛ هر کس به چهره‌اش معلوم می‌شود. وهمچنین در آیه 22 سوره مبارکه ق می‌فرماید : ...فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیومَ حدیدٌ. پرده‌ها کنار می‌رود . همه چشم‌ها تیزبین می‌شود. پس اسرار مردم افشا می‌شود. اینها معنای روز است اما خداوند در دنیا با باطن لیل ، اسرار بنده‌هایش را سِتر می‌کند (می‌پوشاند) و خودش را ستار العیوب معرفی می‌فرماید .

*سال قمری ، سرّ سال شمسی است :

چنانچه قمر(ماه) به دور شمس(خورشید) می‌گردد پس قمر است که تحولات نوری شمس را معنا می‌کند و باب دنیا را به حقیقت باب آخرت ، به صورت‌های مختلف در لباس احکام و عبادات و بندگی ، صاحب قدر و منزلت و شأنیت می‌کند . در حرکت انتقالی ، کره‌ی زمین گردش به دور محور خود را که حرکت وضعی می‌گویند و به 24 ساعت (یک شبانه روز) است ، به چرخش دور شمس (خورشید) که 365 روز(یک سال) است ، انتقال می‌دهد. این تعریف ، حرکت وضعیِ هر شخص را برای انتقال به عالم آخرت واضح و آشکار می‌سازد!

حال باید بشناسیم که شمس و قمر کیست؟!

وجود مبارک چهارده معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین ، شمس وجود و 12 امام علیهم السلام ، قمر وجود هستند ، درحالیکه 12 نور مطهر در هر دو وجودهای مبارک معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین و امامان علیهم السلام ، ثابت است اما در تعریف ، همان رساندن پیام حق است که اول ، حرکت وضعی هر شخص را به او می‌شناساند که باید تکیف خود را در دنیا بداند و از هر نظر ؛ اعتقادی ، مذهبی ، احکامی و تمام اصول و پایه‌هایی که چهارچوب ساختمان شخصیتی‌اش را که در چه وضعیت است ، مشخص کند و بعد آن را به آخرت انتقال دهد. البته هر شخص عاقل باید به بهترین وضعیت ، خود را شکل و زینت دهد تا در آن سرا (آخرت) حسرت نصیبش نشود! 

درواقع سال قمری در محوریت باب الله ولایت 12 امام علیهم السلام به قدر می‌رسد و سال شمسی در محوریت باب الله 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین به انوار هدایت و قرب الهی می‌رسد.

*جالب اینکه شناسنامه‌ی دنیایی ما هم به 2 مشخصه نوشته می‌شود: نام و نام خانوادگی یعنی فامیلی. زیرا نام ، حالت شخصیت وضعی فعلی در خانواده است و نام فامیل ، نام انتقالی به نسل‌های بعدی! پس معرفی ما به 2 شناسه نوشته می‌شود که همان حرف ب است!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۱۲
عذرا شفائی

بسم الله الرحمن الرحیم

و قل الحمدلله سیُریکم آیاته فتعرِفونها و ما ربّک بغافلٍ عمّا تَعملونَ.

بگو ستایش مخصوص خدا است که بزودی آیات قدرتش را به شما ارائه خواهد داد تا آن را بشناسید و خدا هرگز غافل از کردار شما نیست.«آیه 93 سوره مبارکه نمل»

عدد ، همانطور که از ظاهر اسمش برمی‌آید ، زیاد شدن و کثرت را معنی می‌دهد و به معنای متعدی شدن در تمام زمان‌های عمر از ظهور خلقت حضرت آدم علیه السلام تا آخرین کسی در دنیا زندگی کند و از دنیا برود. همه در ظرف عمر، به عددِ سنین شماره می‌شوند و به احصاء و آمار در فهرست زندگی دنیا قرار می‌گیرند.

و هر کس در عمرش از شروع خلقت نطفه تا مرگ ، در ظرف عدد به ثانیه و دقیقه و ساعت و سال ، عدد را در خود آشکار می‌کند.و حیات آخرت هر کس در متعدی شدن هر ثانیه عمر است. و حتی جزا و پاداش گرفتن هرکس به این است که این عددِ عمر را در ثانیه و دقیقه و ساعت و سال ؛ در جوانی و میان سالی و پیری چگونه مصرف کرده است. پس درواقع عدد است که نشانه ظهور و تکلم و حرکت و صدا و آثار این اعمال است.

و عدد است که نماینده جلوه معنای کلام  مبارک خداوند کریم نکتب ما قدّموا و آثارهم می‌شود (آیه 12 سوره مبارکه یس: می‌نویسیم عمل‌های شما را و آثار عمل شما را) چون عددِ عمل در مدت عمر اندک است ولی آثار در تعدد و کثرت تا روز قیامت نوشته می‌شود. مثل اینکه زکریای رازی الکل را کشف کرد و این مایع ضد عفونی در زمان خودش به مقدار کمی مکشوف شد اما تا الان و تا روز قیامت مصارفش چقدر متعدی شده و چه آثار شفابخشی در موارد پزشکی پیدا کرده و در تمام مراحل استفاده که بصورت مثبت اثربخش هست همه برای شخص ایشان به عدد نوشته می‌شود. و خداوند متعال خود را سریع الحساب معرفی می‌فرماید.

نکته : در منطق فیثاغورس ، عدد معنا و مفهوم کلی و ماورای کمیت دارد مثلا مثلث و مربع (کنایه از عدد 3 و 4) فقط کمیت نیستند بلکه دارای شخصیت هستند اصلی هستند نه فرعی ! عدد در مکتب فیثاغورس ، مظهری از وحدت است که هیچگاه از مبدأ خود جدا نمی‌شود.

بنابراین عدد 2 ، نمایش زیبای اعجاز خلقت در مخلوقات بیان شده است. چنانچه پروردگار عالم از عالم بالا تا اسفل السافلین در دنیا همه را در زوجیت خلق فرمود. و همه چیز با این عدد ، تعریف کلامی پیدا می‌کند:

*زوجیت در وجود ما:

چنانچه هر کدام از ما از دو خلقت متفاوت که ظاهراً نور و ظلمت است خلق شده‌ایم یعنی بدن ما جسم ماست که ظاهراً ظلمت است و روح ما که از عالم امر ، به امر پروردگار عالم به غالب جسمانی ما آمده ، نور می‌باشد. و تا این دو با هم در دنیا در وجود ما قرار نمی‌گرفتند ، حیات دنیایی ما شکل نمی‌گرفت. درحالیکه یک نفریم اما شامل یک روح و یک جسم هستیم . پس ما اگر روح تنها بودیم ، به عالم زمین کاری نداشتیم (چراکه تا روزی که روح  در عالم بالا بود ، در عالم تجرد زندگی می‌کرد) و وقتی روی زمین روح از جسم ما می‌رود ، جسم هم دیگر نمی‌تواند بدون روح زنده باشد پس جایش روی زمین نیست و روح به عالم آخرت پرواز می‌کند (و خیلی زود بدن را که مجرد شده به جایگاه ابدی می‌برند و به خاک می‌سپارند).

*زوجیت زمین و آسمان:

بنابراین خوب دقت کنید همه مخلوقات به عدد 2 که همان شکل زوجیت است خلقت شده مثل آسمان که در مقابلش زمین است ؛ آسمان ، ظرف نور و جایگاه ظرف نزول و زمین ، ظرف ظلمانی و گیرنده و جذب کننده همه نزولات و ظرف ظهور است.

چنانچه تمام صورت‌نمایی اسرار عالم بالا در تاریکخانه‌ی روی زمین (ارض) دنیاست. پس این زوجیت است که ظرف ظهور خلایق بصورت جسمانی روی کره زمین است.

و انسان‌ها باید با استفاده و جذب همه‌ی نزولات طبیعی و معنوی ، طبق عمل به دستورالعمل‌هایی که از جانب پروردگار عالم در کتب آسمانیش و بوسیله‌ی پیامبران و خلیفه‌های نورانی و امامان معصوم صلوات الله علیهم اجمعین آمده است، زوجِ عمل خود را برای آخرت بسازند! آن هم در دو شرط و با دو بال نورانی یعنی رسالت و ولایت.

*نمونه‌هایی از زوجیت:

خداوند یکتا ، عالم دنیا را که خلق فرمود ، در کنارش آخرت را قرار داد. کلمه آخر به عربی یعنی دیگر ، در واقع باطن عالم دنیا ، آخرت است. انسان بصورت 2 جنسیت روی زمین آمده؛ مذکر یا مؤنث. هر کسی  2 شناسه دار یکی نام و یکی نام خانوادگی. حیات به 2 صورت است: حیات جسمانی (زنده و مرده) در دنیا و حیاتِ عمل در آخرت ظاهر می‌شود.

از نظر معنویت عمل هم ، انسان‌ها دو دسته‌اند ؛ خداپرستان و کافران : زنده به عمل صالح ؛ حیات طیبه {...الیهِ یَصعَدُ الکلِمُ الطَیّبُ و العَملُ الصالحُ یَرفَعُه...؛ کلمه نیکوی توحید (و روح پاک آسمانی) بسوی خدا بالا ‌رود و عمل نیک خالص آن را بالا برد (آیه 9سوره مبارکه فاطر)}. و مرده به عمل که خداوند متعال در آیه 18 سوره مبارکه بقره می‌فرماید: صُمٌ بُکمٌ عُمیٌ فهم لا یَرجِعون؛ کر و گنگ و کورند و (از گمراهی خود) برنمی‌گردند.

در شبانه روز دو نوع ساعات داریم ؛ روز و شب "تولجُ اللیلِ فی النهار و تولجُ النهار فی اللیل"... ؛ توئی که شب را در روز و روز را در شب ناپدید گردانی (آیه 27 سوره مبارکه آل عمران)

خداوند کریم در آیه 12 سوره مبارکه فصلت می‌فرماید:« فقضهنّ سبع سماوات فی یومین و ... » آسمان‌ها را در 2 روز یا 2 دوره خلق فرموده است.

و همینطور است در تمام جمادات، نباتات و حیوانات و ... برای مثال : سقف اعداد تا عدد 9 است (و در بقیه اعداد ، تکرار می‌شوند) و اعداد به دو دسته زوج (مثل : 2 ، 4 ، 6 و8) و فرد (مثل 1 ، 3 ، 5 و9) تقسیم می‌شوند. دریاها و کوه‌ها (همیشه باید کوه و دریا کنار هم باشند ؛ عمق دریا به اندازه بلندی کوه‌هاست، تا گردش زمین لنگر نیندازد. چنانچه در دعای سمات می‌خوانیم : وانزَجرَلها العمقُ الاکبرُ و رَکدَت لها البِحارُ و الانهارُ و خَضَعَت لها الجبالُ ؛ و بجای خود درافتاد اعماق بزرگ زمین و درایستاد برایش دریاها و نهرها و خضوع کرد برای آن کوهها) ، علم و عمل ( اگر این زوجیت نباشد ، هیچ کدام به تنهایی فایده ندارد) ، کلید و پریز ، مثبت و منفی ، نر و ماده ، مریض و سالم ، عالم و جاهل ، سیاه و سفید ، ظلمات و نور ، غنی و فقیر و ... . حتی در صفات هم خوب و بد ، زشت و زیبا ، و ... .

همینطور در عوالم آسمانی عالم عرش در مقابل عالم کرسی است. و عالم ملکوت است و عالم ناسوت که دنیا معنی می‌شود.

معرفی عدد 2 بسیار گسترده است و در واقع خیر کثیر و عطیه عالم و حقیقت زوجیت و جانِ نفس واحده ، حضرت زهرا سلام الله علیها است و خانم کیست؟! از عجایب زوجیت در عالم اسرار و امکان، اول تا آخر الی یوم القیامه ، دو وجود مبارک معصوم و استثنایی عالم یعنی حضرت فاطمه زهرا سیده نساء العالمین و مولانا و سیدنا امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب صلوات الله علیهم اجمعین است. و این درس به عدد 2 و حقیقت ثانی و ثانی عشر(12) که همه‌ی ما را شیعه اثنی عشری می‌خوانند ، در جمع باطنی این زوجیت است.   

آنچه در این جلد مورد مطالعه قرار می‌گیرد شامل : عدد 2 در اسرار خلقت ، نمایش گنج ظهور در عدد 2 به حروف (حرف ب=2) و عدد ، آیات نورانی قرآن کریم و سوره‌های مبارکش در عدد فهرست و عدد تنزیل سوره‌ها به قلب مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله اجمعین ، حدیث نورانی شیخ محی الدین عربی از کتاب مناقب و احادیث معتبر دیگر کتب مرجع شیعیان درباره وجودهای مطهر معصومین صلوات الله علیهم اجمعین و در گنج ولایت 12 امام علیهم السلام : دومین امام ؛ امام حسنعلیه السلام در مقابل امام حسن عسکریعلیه السلام از آخر و در گنج معصومیت 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین : دومین معصوم؛ امیرالمؤمنین علی علیه السلام در مقابل امام حسن عسکری علیه السلام از آخر، و ... .

تعریف عدد 2

عدد 2 ، رمز گشایش و کلید و مفتاح راز خلقت و اسرار عالم عمّا (یعنی ندیدنی‌ها) است که با این عدد در دنیا به نحوه‌های مختلف زبان نطق گشوده شده و باب مفاتیح علوم و اسماء مبارک الهی و گنج توحید را معنا کرده است. خداوند احدجلّ‌جلاله ، تنها وجودی است که برای تعریف ذات اقدسش می‌فرماید: « و لم یکن له کفواً احد» و اسماء الحسنی وجودش هم یگانه است.       

  اما در ظهور مخلوقاتش از عالم اسرار تا عالم دنیا ، همه در عدد 2 یعنی زوج خلق شده‌اند زیرا مخلوق همیشه نیازمند خالق است ، پس در ظاهر هم هیچگاه به تنهایی نمی‌تواند نیازهای خود را برطرف کند و همیشه نیاز به همراه و کمک دارد (پس عدد 2 ، فقط در مخلوق ظاهر شده است).

پیامبر صلی الله علیه و آله اجمعین می‌فرماید که حروف ، جسم و اعداد ، روحِ حروف‌اند . و خداوند یکتا که حروف را ابداع فرمود ، اولین عدد را به خود اختصاص داد که او هرگز به زوجیت شمرده نمی‌شود و عدد فرد او هم استثناست چنانچه خود را در سوره مبارکه توحید ، به نام مبارک احد جلّ‌جلاله معرفی می‌فرماید؛ یکتایی که هم کفو نداشته و ندارد و نخواهد داشت.

اما در تجلی نام مبارکش، واحد جلّ‌جلاله را ظهور داد و فرمود: الواحد لا یَصدر اِلا الواحد . پس خداوند یکتا ، جز یکی خلق نفرموده و در آیه 1 سوره مبارکه نسا می‌فرماید: یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده ... ، یعنی همه‌ی نفوس را از یک نفس واحده خلق فرمود (هم زوج‌ها و هم فردها را)

بنابراین عدد ، ظهور پیدا کرد و مخلوق در زوجیت خلق شد که از عالم بالا تا اسفل السافلین در ظهور عدد2 ، نمایانده شده است. چنانچه خداوند کریم در عالم سِر، خلقت انوار مقدس 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین را به پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین ظهور داد و همه‌ی پنج نور مقدس را که در تحمید و تسبیح و تکبیر و تحلیل خداوند متعال قرار داشته‌اند ، در یک نورِ واحد صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین معرفی فرمود. از نظر خلقت جسمانی در ابتدا ، حضرت آدم علیه السلام و حوا سلام الله علیها خلق شدند که خداوند متعال بعد از خلقت خانم حوا سلام الله علیها به حضرت آدم علیه السلام فرمود ایشان مؤنث (یعنی ثانی؛ دومی) شماست . و پروردگار عالم ، زایش را در ثانی قرار داد!

تمام مخلوق چه جماد و نبات به دو دسته تقسیم می‌شوند : مذکر و مؤنث مجازی یا نر و ماده . دنیا و آخرت و بهشت و نعمت‌های آن هم در دسته و گروه مؤنث مجازی خوانده می‌شود زیرا کثرت و زایش دارد.

چنانچه خداوند متعال به عمل صالح و نیک ، مزد مضاعف می‌دهد و یا بیشتر که در آیه 160 سوره مبارکه انعام می‌فرماید: مَن جاء بالحسنة فله عشرُ امثالها ؛هرکس کار نیکو کند (مزد) او را ده برابر آن خواهد بود. اما برای جهنم که جنسیتش می‌شود نر (زایش ندارد) ، فرمود و مَن جاء بالسیئهِ فلا یُجزی الا مثلها... ؛ و هر کس کار زشت کند جز به مقدار آن کار مجازات نشود. {زایش ندارد یعنی فقط به قدر گناهش جزا داده می‌شود}  

و در گروه انسان و حیوان ، در دسته‌ی جنسیت مذکر و مؤنثِ حقیقی قرار می‌گیرند و ماده ، بارور می‌شود. تولد موجودات که در ظرف زمان ظهور پیدا می‌کند ، زمان هم در تقسیم بندی به ثانیه (مؤنث مجازی) شروع می‌شود و هر 60 ثانیه می‌شود یک دقیقه(مؤنث مجازی) و هر 60 دقیقه می‌شود یک ساعت(مؤنث مجازی) و ... . خلاصه عدد 2 ، گیرنده‌ی ظرف جسمی و روحی هر موجودی در دنیا و آخرت است.

عدد 2 در همه کارها و امور ما دخیل است مثل دو کفه ترازو ، هشداری به همه انسان‌ها می‌دهد که در یک طرف وزنه و در طرف دیگر جنس را می‌گذارند و خریدار باید بهای جنسی را بدهد که به قیمت وزنه‌اش تراز می‌شود. (در حروف به زُبُر و بیّنه معنا می‌دهد)

تمام پیامبران الهی و کتب آسمانی و 14 نور مقدس صلوات الله علیهم اجمعین، وزنه‌ی ترازوی عدل و ترازوی میزان الهی هستند تا ما جنس عمل خود را به وسعمان هم تراز کنیم و هم اگر بخواهیم در مقابل آن خالص‌ها و مخلص‌ها ، عملی قیمتی بگذاریم که خرید کرده باشیم ، قیمت آن ثمن است.

ثمن مثل پولی است که ارزشش آنقدر باشد که بتواند آن کالای قیمتی را بخرد. 1) به عربی ثمن یعنی پرقیمت و گرانبها.2)ثمن ، ریشه ثامن یعنی عدد 8 است. 3) بهشت رضوان الهی خودش گنج ثمن است و 8 درجه دارد و در دنیا خداوند کریم وجود ولی الله شمس الشموس علی ابن موسی الرضا المرتضی علیه السلام را قرار داد. پس قیمت رضای خداست که اگر رضای دلمان را فروختیم و ثمن رضای خدا به دستمان آمد ، هر چه بخواهیم به ما می‌فروشند. اللهم الرزقنا

حرف ب به عدد ابجد 2

عدد2 متعلق به حرف (ب) و ملِک این حرف ، حضرت جبرائیلعلیه السلام است ؛ ملِک آورنده وحی الهی و علم خدایی. علم و وحی الهی ، نور هستند و انسان بدون نور می‌میرد . صاحب وحی ، امام زمان علیه السلام است که وجود مبارکش نور است و با جدا شدن از او ، قلب انسانی می‌میرد. بیایید با آقایمان آشتی کنیم! اوست که مهربان‌ترین مهربان‌هاست زیرا خلیفه‌ی مهربان‌ترین مهربان‌ها به ما در روی زمین است . الحمد لله ربّ العالمین

*حرفِ ب از حروف ظلمانی و امّهات حروف است چون ظَهرالوجود است. و درواقع منقلب کننده عالم هستی و در مرکزیت آن ، انسان است. فرقان است . جداکننده حق از باطل است. مستقیم است در استقامت زیرا هرجا که بابی باشد ، آن باب باید استقامتِ حدود آن جایگاه را داشته باشد و حرف ب ، حدوددارِ تمام خزانه‌ی امر خداوند است و اجراکننده‌ی آن می‌باشد. صراط است چنانچه حروف مقطعات قرآن را خواندند علیٌ صراط حق نمسکه { علیعلیه السلام، صراط حق است به او تمسک جویید} و فرمودند: علیٌ مع الحق و حقٌ مع العلی پس حرفِ ب ، حق است و حق ، عین عدالت است. و حق ، عین حقیقت است!

حرفِ ب ، جداکننده نور از ظلمات است زیرا هر انسانی که بخواهد پیرو قرآن و عامل به آیاتش شود باید پشتِ بِ بسم الله قرآن قراربگیرد ، باید لباس حیوانیت و نجاست را از بدن بیرون آورده و با لباس طهارت و نورانی وارد شود. به این دلیل است که بدون وضو و غسل نمی‌توانیم ورود در قرآن داشته باشیم : لا یمسه الا المطهرون.

و صورتِ باطن قرآن ، انسان کامل است . بنابراین اگر بخواهیم به وجهِ عمل انسانی برسیم ، باید از حیوانیت جداشویم. پس صاحب حرف ب ؛ علی بن ابیطالب علیه السلام ، قسیم النار و الجنه است.

*نکته قابل توجه که برای ورود در قرآن باید پشت باءِ بسم الله ، قربانی دهیم. زیرا بین دو کلمه قرآن و قربان ، یک حرف ب فاصله است. یعنی نفس حیوانی را قربانی کنیم تا به نفس نورانی انسانی برسیم. این یکی از دلایل کشتن حیوان حلال گوشت پشت حروف بسم الله الرحمن الرحیم است ، حیوان از ب می‌گذرد و زندگی حیوانیش ، قلب به میم می‌شود و به زندگی انسانی ظاهر می‌شود و حلال می‌شود. آنگاه در دنیا قیامتش و تکاملش و احیاء وجودش ، تبدیل شدنش به قوایی است که در بدن انسان مؤمن بوجود می‌آید .که عمل به آیات قرآن است ؛ یُخرجهم مِن الظلمات الی النور.

تمام آرزوی ما هم این است که به درجه‌ی یُخرجهم مِن الظلمات الی النور برسیم. اما شرطش این است که بواقع و از قلب بگوییم : الله ولی الذین آمنوا ، آنگاه مولای کریم عنایتِ یُخرجهم مِن الظلمات الی النور را می‌دهد.

*همانطورکه بیان شد وجود مبارک حضرت جبرائیل علیه‌السلام ، آورنده وحی پروردگار عالم به رسولان و بصورت اصلی‌اش به حضرت رسالت پناه ؛ محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلم است.

در کتاب مهندسی خلقت بطور کامل توضیح داده شد که عدد ابجد کلمه وحی برابر با 24 می‌شود . و عدد 24 ، عدد جامع است که کلّ دنیا به لیل (یعنی شب) و کلّ عالم قیامت به یوم (یعنی روز) را جامعیت می‌بخشد. و در ظاهر هم شبانه روز 24 ساعت است و عدد 24 برابر با عدد ابجد کلمه احاطه هم است.

پس خوب دقت کنید ! حضور نورانی ملک وحی در سرتاسر عالم خلقت (مخصوصا انسان) دائماً مشهود است. چنانچه از ساعتی که نوزاد متولد می‌شود ، به نحوه‌های مختلف  شروع می‌کند به یادگیری. یعنی ملک وحی دائماً در وجود ما فعال است تا بمیریم. {آنهایی که بیماری فراموشی می‌گیرند ، تا حدودی فعالیت این ملک را از دست می‌دهند مثل کسی که آلزایمر دارد یا مرگ مغزی شده که درمان سخت است ولی انشاءالله خداوند شفا عنایت فرماید}.

وجود وحی از جنس نور بدون ظلمت است. و خداوند از این نور بدون ظلمت دائماً در مجرای وجود مبارک این ملک مقرب ، انسان را در یادگیری تمام اموراتش از نوزادی تا مرگ هدایت می‌فرماید. و با این نور، راه شناخت و معرفت خودش و اولیائش را به انسانها عنایت می‌فرماید.

در آیه 35 سوره مبارکه نور می‌فرماید : الله نور السموات و الارض مَثلُ نورهِ کمشکوه فیها مصباحٌ المصباحُ فی زجاجه الزجاجه کأنّها کوکبٌ درّیٌ یوقدُ مِن شجره مبارکه زیتونه لاشرقیّه و لاغربیّهٍ یکادُ زیتها یضیءُ و لو لم تمسَسهُ نارٌ نورٌ علی نورٍ یهدی الله لنوره مَن یشاءُ و یضربُ اللهُ الامثالَ للناسِ و الله بکلّ شیءٍ علیمٌ. " خدا نور آسمان‌ها و زمین است و مثل نور او به چراغی ماند که در آن روشن چراغی باشد و آن چراغ در میان شیشه‌ای که تلؤلؤ آن گوئی ستاره‌ایست درخشان مانند دُرّ می‌درخشد و از درخت مبارک زیتون با آنکه نه شرقی است و نه غربی ، شرق و غرب بدان فروزانست بی آنکه زیت آن را برافروزد خودبخود جهان را روشنی بخشد که پرتو آن نور حقیقت بر روی نور معرفت قرار گرفته و خدا هر که را بخواهد به نور خود هدایت کند و این مثلها را خدا برای مردم می‌زند که به راه معرفتش هدایت یابند و خدا به همه چیز داناست".

قرآن عزیز هم در احاطه وحی قرار دارد و تمام وجودش ، وحی است یعنی نور محض. و تمام معصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین هم باطن وحی هستند و مورد خطاب وحی و نور محض هستند. چنانچه معصوم واقع شده‌اند ، پس همه در حقیقت باءِ بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد هستند.

*حرف ب ، باب الله کتاب آسمانی و باب الله خلقت و کتاب مفتوح و عالَم مشروح است و حقیقت مبسوط و سرّ الاسرار مشهود می‌باشد.

ظهور نقطه خشکی (تولد خشکی)

در آغاز ، کره زمین تماماً آب بود. درواقع آب ، الفبای خلقت است ( در کتاب مهندسی خلقت توضیح کامل آمده است). و خالق یکتا اراده فرمود تا نقطه خشکی روی زمین خلق شود؛ در ماه ذیقعده که یازدهمین ماه سال قمری است. و 11 برابر با عدد ابجد هو است به معنی هویت همه‌ی عوالم خلقت!  

جمع ارقام 11 ، برابر 2 می‌شود(2=1+1) و 2= ب . خوب دقت کنید چون پروردگار عالم ، ذات اقدسش بدون عیب و نقص است و آنچه خلق فرمود کامل و بدون عیب و نقص است.

بنابراین عدد 2 که روح حرفِ ب است باید با جسمش ظاهر شود که دو به حروف ، معنا می‌گیرد. خالق یکتا نام آن نقطه خشکی را ارض قرار داد ؛ «والارض و ما دحیها» و از نقطه ارض ، خشکی را به تمام نقاط جهان کشانید و دحوالارض شد. عدد ابجد کلمه ارض=1001 است که جمع ارقامش 2 می‌شود (2=1+0+0+1) و 2= ب {تأکیدم در نوشتن به منظور محتوای باعظمتی است که از این ظرف نورانی افشا می‌شود ، چنانچه باطنش باء بسم الله سوره حمد است}. جایگاه عددی کلمه ارض=47 می‌شود که رمز تولد فرزندان انسان است ، زیرا باطن عدد 47  درواقع 40 تا 7 تاست و 280=7×40 که هر جنینی باید 40 هفته در شکم مادر رشد کند تا صحیح و سالم ، بدنش که خشکی وجود و غالب جسمانی مولود است به سلامت و کامل و سالم به دنیا بیاید.

اگر ارقام 47 را با هم جمع کنیم می‌شود 11 (11=7+4) که برابر کلمه هو و حج است زیرا نشانه‌ی اوست و باطن گردشش در محور رضای خدا ، حج آن محسوب می‌شود که تمام عالم در گردش رضای او در طواف حج هستند.

حال اگر ارقام 11 را با هم جمع کنیم می‌شود 2 ، برابر(ب) که مولود متولد شده ، در حقیقت در ظرفِ (ب) خلق می‌شود! و در ظرفِ (ب) به دنیا می‌آید! و در ظرفِ (ب) باید به قبر برود! و در ظرفِ (ب) جوابگوی عمل به آیات کلام الله باشد! و در ظرفِ (ب) به جایگاه حقیقی در بهشت یا جهنم قرار می‌گیرد زیرا باطن حرفِ (ب)، حضرت علیعلیه السلام ؛ قسیم النار و الجنه می‌باشد (قسمت کننده بهشت و جهنم) و حضرت ، باب الله است و باب منزلش ، باب الجنه می‌باشد ؛ دری که در حرم مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم باز می‌شود ، دری که باطنش فاطمه زهراسلام الله علیها و ظاهرش علی علیه السلام است ، دری که ملائک اجازه می‌گیرند تا وارد شوند و آنجا مهبط ملائکه است و سجده‌گاه تمام پیامبران و فرشتگان و ملائک آسمانی و زمینی است.

پس خوب دقت کنید! خداوند کریم به پیامبر بزرگوارش ؛ حضرت آدمعلیه السلام و حوا سلام الله علیها فرمود که در اینجا (جایگاه اولین نقطه خشکی) خانه‌ی مرا بپا کنید و اینجا شد پاک‌ترین و مقدس‌ترین نقطه خلقت و به بیت الله الحرام نام گرفت و خانه به صورت کعبه بنا شد.

و اراده و مشیت خداوند متعال چنین قرار می‌گیرد که امیرالمؤمنین علیعلیه السلام مولود کعبه باشد ؛ دیوار کعبه برای مادر بزرگوارش شکافت و وارد خانه خدا شد و در مهمانسرای خالق یکتا از 13 تا 15 ماه هفتم سال قمری(رجب) ، پذیرایی آسمانی شد! درحالیکه حضرت خودش ، یک است اما 11 ذریه نورانی در بطنش است ، پس آقا به عدد 12 متولد می‌شود.

اما جالب است که ظرف خانه کعبه روی اولین نقطه خشکی است ، پس کف خانه مبارک خدا ، ظرفِ باء بسم الله الرحمن الرحیم و علیعلیه السلام، جانِ نورانی و با عظمت و جلال و شکوه حرفِ  باء بسم الله الرحمن الرحیم است! و ظهور اولین نقطه خشکی ، نقطه‌ی زیرِ آن باءِ می‌باشد. (یعنی ابوترابعلیه السلام)

این نقطه در 25 ذیقعده (ماهِ 11) خلق شد و عدد 25 برابر عدد ابجد کلمه کُن که مجمل ایجاد امر به فیکون است (آیه 73 سوره مبارکه انعام:... و یوم یقول کُن فیکونُ قوله الحق...) و برابر با جایگاه عددی کلمه حمد است و می‌توان گفت که باء بسم الله سوره مبارکه حمد است (طبق حدیث که نقل شد) و تمام کعبه ،  جان قرآن و 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین  و 12 امام مبین علیهم السلام است که باید عدد دو به حروف معنا شود تا شاید بتوانیم این همه زیبایی را درک کنیم !

و کلمه ذیقعد یعنی نشان دهنده صاحب جایگاه. و خداوند کریم می‌خواهد صاحب جایگاه که خودش است و در ظهور ، تولد خلیفه‌های برحقش می‌باشد ، را معرفی کند. در آیه 10 سوره مبارکه الرحمن فرمود: والارض وضعها للاَنام ؛ زمین را برای زندگی آفریدگان مقرر فرمود. و آیه 6 سوره مبارکه شمس: والارض و ما طحیها ؛ و قسم به زمین و آنکه آن را بگسترانید.

*عدد ابجد حروف دو=10 است{عدد 10 در کتاب عرفان عشر کامل توضیح داده شده است}. اما حال که خانه کعبه را در روی نقطه خلقت خشکی بررسی کردیم خوب است که دقت کنید که این خانه مبارک ،4  رکن و 6 وجه دارد و هر وجه به شکل مربع است (4 ضلع مساوی دارد) {نکته جالب این است که  اگر این دو عدد 6 و 4 را کنار هم قرار دهیم ، 64 می‌شود که برابر با عدد ابجد کلمه دین است ! } ، در گنج آیت الکرسی که به صورت حدیث زیبا از امام صادق علیه السلام نقل شده که در آیه 255 سوره مبارکه بقره فرمود:«وسع کرسیّه السموات و الارض» ، کرسی روی چهار پایه ظهور دارد و از عالم کرسی به محاذیَش ، ارکان خانه کعبه بنا نهاده شده است. چنانچه اگر 4 ارکان را با هم جمع کنیم 10می‌شود (10=4+3+2+1) و این عدد یعنی 4 روی 10 و در حقیقت کنزالله عالم ؛ وجود مبارک 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین. پس خانه کعبه 4 رکن دارد که حامل گنج عشر یعنی 10 و باطن 4 روی 10 است.

خانه کعبه 6 وجه دارد که خداوند کریم از این نقطه ، تمام زمین‌ها و آسمان‌ها را در 6 روز خلق فرمود (آیه 4 سوره مبارکه حدید: هو الذی خلق السماوات و الارض فی ستة ایام...).

*عدد 2 در ارض و خانه کعبه :

در خلقت نقطه ارض ، 3 نقطه دیگر دخیل است و با هم می‌شوند 4 رکن خانه مبارک خداوند که روی اساس 4 نقطه ظهور پیدا کرد که در محاذی عوالم بالایی است و در نهایت به 4 رکن کرسی و 4 رکن عرش و در نهایت در سرّ الاسرار 4 اسماء اعظم پروردگار و در محاذی 4 ذکر تسبیح ، تحمید ، تحلیل و تکبیر قرار دارد. و در جان اسرار الهی که همه افشاء وحدت در کثرت و خانه توحید و تعریف ذات اقدس احدیت است.

نقطه اول، در ظاهر خلقت نقطه ارض که عدد ابجدش 1001 و جایگاه عددیش 47 است.

نقطه دوم ، ظهور محور گردش ارض در محور رضای خداست که حروف کلمه رضا همان حروف کلمه ارض است به عدد ابجد 1001 و جایگاه عددی 47 .

نقطه سوم ، نقطه حرکت خون خدا یعنی ثارالله است و معرف توحید (که جز به شرط خلوص و بندگی میسّر نمی‌شود) ؛ وجود مبارک امام حسین علیه السلام است که عدد ابجد نام مبارکش 128 و جمع ارقامش می‌شود 11 (11=8+2+1) و جمع ارقام 11 هم 2 می‌شود 2=1+1 که 2=ب است و جایگاه عددی نام مبارکش 47 است و 11=7+4 (اسرار حج و رسیدن به هو) و 2=1+1 (2=ب).

پس در واقع در جمع ارقام عدد و جایگاه به 11 رسیدیم که 22=11+11 و 22 ، برابر است با جایگاه عددی کلمات طلا=عبد=صد یعنی رسیدن به تمام اهداف نهایی هر مُخلصی . و در آخر جمع ارقام عدد 22 می‌شود 4 (4=2+2) می‌شود که عدد 4 همان گنج عشر است (10=4+3+2+1) یعنی 4 روی 10 و در حقیقت جانِ نقطه اسرار الهی و سرّ کائنات ، وجود مقدس 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است.

*عدد ابجد نام مبارک حسین علیه السلام=128 که معنی می‌شود به 28 و100 : عدد28 ، عدد کامل و تعداد حروف الفبای عربی( یعنی حروف قرآن) است و عدد100 =ق یعنی نگهدارنده ، پس امام حسین علیه السلام ، با مجاهدت و خون پاک خود و فرزندان و یارانش ، نگهدارنده تمام سرّ 1001 (=عدد ابجد کلمه ارض) که همه 28 حروف قرآن است و حدود و احکام الهی است و با مقام ثاراللهی ، احیا آن الی یوم القیامت است تا همه مخلوقات (مخصوصاً انسان) را به راه هدایت و کمال و خلوص برساند. {چراکه عدد 1001 معنی می‌شود به 1000 ، که برابر با حرف آخر الفبای ابجد عربی است (غ) و 1 ، که برابر با حرف اول الفبای عربی است (الِف). پس اول و آخر حروف (در واقع کلّ 28 حرف) می‌شود 1001  که  جانِ آن ، 28 حرف کلام مبارک قرآن کریم است . درواقع باطن قرآن ، حاملِ 1001 اسماءالحسنی الهی است! }.

بنابراین امام حسین علیه السلام خانه خدا را که 6 وجه دارد ، به 6 گوشه قبر مطهرش در کربلایی رسانید که نقطه رسیدن به اوج طهارت ، کمال ، تولد واقعی حیات طیب و رسیدن به قرب الهی و هدف عند ربّهم یرزقون ؛ آن رزق به غیر حساب است.

پس این نقطه در جایگاه عددی نام مبارک امام حسین علیه السلام =47 است که هر جنینی به 40 هفته کامل می‌شود و تولد می‌یابد و در این نقطه 47 ، از باب قلب به میم ابا عبدالله الحسین علیه السلام ، 40 تا 7 تا مولود حقیقیِ انسانیت را با شهادت فی سبیل الله که رسیدن به حرف (م) به عدد ابجد 40 است (که اربعین عمل می‌باشد) ، ظهور و بروز می‌نماید.

اینجا پرده برداری از حقیقت انسانی و رسیدن به درجه آدم شدن و انسان واقعی شدن است که انسان از لوازم دنیا بی‌نیاز می‌شود، نه غسل می‌خواهد ، نه کفن و سؤال و جواب هم ندارد و پرواز ملکوتی پروانه وجودش به قرب الهی است.و درواقع نام امام حسین علیه السلام ، دومین وجود مبارک حسن علیه السلام است.

اما نقطه چهارم که در اصل ، جمع جمیع نقطه‌ها و وجود اصلِ نقطه است و آن مولود کعبه ؛وجود مقدس امیرالمؤمنین علی علیه السلام است {که فرمود: انا نقطة تحت الباء ؛ من نقطه زیر باء بسم الله (سوره حمد) هستم}. این باطن ، پایه‌ی نقطه شکاف دیوار خانه خداست که محلّ پرده برداری ظهر وجود از عالم اسفل السافلین تا اعلا علیین و از نقطه ظاهر به باطن، از نقطه اول به آخر و از نقطه عالم است به معلوم ، که گنج آن در النجف گشوده شده ؛ محل وادی السلام و سجده گاه تمام انس و جان.

خوب دقت کنید ! ششمین وجه خانه خدا ، کفِ کعبه است که روی نقطه ارض می‌شود. پس آن کف ، حرفِ (ب) است و نقطه آفرینش در زیر آن است. این نقطه همان 164 ؛ نگهدارنده دین و کلید و ناجی و مفتاح عالمیان است. این نقطه ، ظَهر الوجود و تبیّن بین العابد و المعبود است و مقام امیری دارد و تمام سه نقطه دیگر ، مظهر و ظهور این نقطه و جلوه‌های آن هستند .

و در باطن 1 تا 4 (نقطه)، همان گنج عشر و 4 روی 10 ؛ وجود مبارک همه‌ی 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین است که حقیقت و جان نقطه هستند که همه ، ظَهر الوجودند و هستی در خلقت و ظهور این حقیقت به ظاهر و باطن ، همه در اسرار حرف (ب) و جان آن ، نقطه را اظهار می‌کنند! و همه در عدد 2 ( یا به عربی ثانی) معرفی می‌شوند.

نقطه

طبق حدیث که (در ابتدا) از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شد ، حضرت علی علیه السلام فرمود: من نقطه زیر باءِ بسم الله هستم. جالب است قبر مبارک حضرت علی علیه السلام در شهر نجف است و عدد ابجد کلمه النجف(=164) برابر با عدد ابجد کلمه نقطه است. جائیکه بدن مطهر آقا در این نقطه به صورت خزانه‌ی آسمان‌ها و زمین‌ها قرار دارد. هنگامیکه به کشتی حضرت نوح علیه السلام امر شد که به ساحل نجات بنشیند ، به زمین امر شد که آب‌ها را ببلعد و به آسمان امر شد که باریدنش قطع شود و کشتی روی کوه جودی یعنی ساحل نجات قرار گرفت. «آیه 44 سوره مبارکه هود : و قیل یا ارض ابلعی ماءک و یا سماء اقلعی و غیض الماء و قضی الامر و استوت علی الجودی ...» در روایات شیعه و سنی آمده که آنجا قبر مطهر حضرت علی علیه السلام در نجف اشرف است که کشتی به سلامت به زمین نشست ، اینجا وادی السلام است (چنانچه اولین درِ بهشت هم دارالسلام می‌باشد) و انشاءالله باید تابوتِ همه‌ی شیعیان که حامل بدن بی‌جانشان است هم به سلامت در وادی‌السلام فرودآید تا به نجات دنیا و آخرت برسند ، اینجا همان جانِ باءِ بسم الله است! خداوند در کلام کریمش آیه 164 سوره مبارکه صافات می‌فرماید: و ما منّا الا له مقامٌ معلومٌ ؛ و هیچیک (از فرشتگان) نیست جز آنکه او را (در بندگی حق) ، مقامی معین است.

عدد ابجد کلمه نقطه=164 که جمع ارقامش 11 می‌شود (11=4+6+1)، از اینجا به هدف خلقت ؛ به هو و به حج واقعی می‌رسیم. جمع ارقام 11 هم 2 می‌شود یعنی همان (ب).

عدد 164 معنا می‌شود به 64+100 که خیلی زیباست: عدد 64 برابر با عدد ابجد کلمه (کلید) ، عدد ابجد کلمه (دین) و اسم مبارک نوح علیه السلام و عدد ابجد اسم (ناجی) است و عدد 100=ق که به معنای نگهدارنده است.

پس عاشقان ولایت ائمه طاهرین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین به مولایمان افتخار کنیم و انشاءالله نام ما در زمره شیعه و محبّ واقعی حضرت و فرزندانشان در دنیا و آخرت ثبت شود . پس این نقطه که تمام کلّ محتوی قرآن مجید است ، نگهدارنده دین ، مفتاح و نگهدارنده شاه کلید هستی و حافظ حدود الله و جایگاه فرود کشتی نوح علیه السلام و ساحل نجات همه‌ی عالمیان است . {یادآوری می‌شود قبر حضرت نوح علیه السلام و حضرت آدم علیه السلام ، کنار قبر مطهر  حضرت علی علیه السلام است}

 خلقت خشکی بدن در رحم مادر

بعد از بسته شدن نطفه در رحم مادر ، اولین قسمت که اعلام حیات می‌کند و مرکز بسته شدن لخته خون زندگی است ، قلب جنین می‌باشد. اینجا همان نقطه ارض یعنی خشکی بدن است که روی کیسه آبی است که خداوند بستر نرم برای جنین قرار داده ، ظاهر می‌شود و از اینجا بقیه بدن خلق می‌شود.

درواقع قلب می‌شود خانه‌ی خدا که تمام سلول‌ها و عروق بدن از اینجا که مرکز گنج خلقت (چه ظاهری و چه باطنی) است ، حیات می‌گیرند و به گرد قلب ، طواف می‌کنند.و خشکی به همه قسمت‌ها کشیده می‌شود. از آنجا که نامش قلب است ، محل ّ دگرگونی و تبدیل موت به حیات است و در هر نفس ، خون تازه و سرخ را به تمام جان عروق می‌رساند و  مواد زائد و خون سیاه را تصفیه می‌کند.

*نکته:خانه مبارک خدا ، قبله است که همان حروف قلبه می‌باشد! و همه‌ی عالم خلقت به گرد محوریت جان خانه خدا که همان نقطه ارض است و حروفش همان حروف اسم رضا علیه السلام است (درواقع رضای خداست) ، در طواف و گردش است و حیات را به همه موجودات می‌رساند. و در 4 ماه و 10 روز دوره جنینی ، خالق بی‌همتا گنج باطن را به قلب انسانی جنین می‌دمد { نفختُ فیه من روحی} یعنی روح نورانی خدایی را دریافت کرده است . پس این عضو ، مرکز عبادت مخلصان است که تمام امیال و خواسته‌های آنها به رضای خدا و در طواف دلِ خدایی ، اعمالشان را ظاهر می‌سازد. در حدیث می‌فرماید: «قلب المؤمن عرش الرحمن». 

پس پایه‌ی خلقت قلب ، همان خشکی ارض شد که عدد ابجدش 1001 است و در جمع ارقامش  2(=ب) و جایگاه عددیش 47 که جنین به 40 هفته (40 تا 7 تا) ؛ مولود کامل متولد می‌شود و در جمع ارقامش 11 و (2=1+1) پس حیات دنیایی هم از باب حرفِ (ب) ظهور دارد و عدد به 2 شروع می‌شود و در واقع زندگی در ثانی که همان ظرف زمان است ، شروع می‌شود و هویت آن به فطرت خدایی ظاهر می‌شود.

شرح عدد 2 به حروف فارسی و انگلیسی و عربی  

تعریف عدد 2 به حروف فارسی (دو):

تمام خلقت پروردگار عالم بدون نقص و خیر محض است زیرا او سبحان است و آنچه به ما عنایت فرموده ، کامل است. عدد2 در طول قرار دارد که همه این زوجیت‌ها که شمرده شده و از عالم بالا به این دنیا را در دو عالم طولی و عرضی قرار داده‌اند : عالم اعلا علیین (طول) و عالم اسفل السافلین (عرض:ارض دنیا) و باب عشر که در دنیا باز شده است ، ظرف گیرنده به حروف است یعنی عدد دو ، به حروف.

این دو حرف ( د ، و ) که به عدد ، دو خوانده می‌شود همانطورکه در عدد ، همه‌ی اسرار کائنات بود و گنج عشر ، در حروف هم ، همان ظرف را بیان می‌کند و جلوه می‌دهد.

عدد ابجد دو  به حروف ، 10 می‌شود (دو=10) و عدد 2 = ب ، پس در حقیقت ظاهر و باطن هستند.

عدد ابجد حرف د=4 است و عدد 4 ، کلّ گنج را ظهور می‌دهد یعنی عدد عشر (10=4+3+2+1) و عدد 4 ، تمام گنج‌های آسمانی را داراست ؛ وجود مقدس 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین و جان قرآن.

و عدد ابجد حرف و=6 ، ظرف گیرنده خلقت زمین است چراکه در 6 روز خلق شده {آیه 4 سوره مبارکه حدید} و همچنین خداوند کریم می‌فرماید: انّا لله  و  انّا الیه راجعون. حرف (و) ، به قول پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پلی است که ما از یک طرف روی آن می‌آییم (در دنیا) و از طرف دیگر خارج می‌شویم. و حرف و=6 ، تمام اسرارِ عالمِ  زمینی را دارد. چقدر زیباست اگر خوب دقت کنیم که خداوند کریم با افشاء آیه 12 سوره مبارکه فصلت فرمود که آسمان‌ها را در دو روز(یا دو دوره) خلق کردم.

*اگر این دو حرفِ (دو) را به صورت بسیط (باز شده) بنویسیم: دال ، واو . عدد ابجد حرف دال=35 (8=5+3) و عدد ابجد حروف واو=13 (4=3+1) ، پس عدد ابجد حروف دو به صورت بسیط می‌شود 48 (48=13+35) که برابر با جایگاه عددی کلمه فاتح است و خداوند کریم دردنیا ، تمام گنج معارفش را بوسیله پیامبران و امامان معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین فرستاد تا ما از این دنیا برای آخرتمان ، فاتح برویم و از لطف خودش به فتح مبین و نصر عظیم برسیم.

شاید به این منظور باشد که آخرین سوره‌ای که خداوند کریم به قلب مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل فرمود ، سوره مبارکه نصر است که فرمود: اذا جاء نصرالله و الفتح  . این پیروزی ، فتح الفتوح پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود که کلید فتحش به دست فرزندش ؛ امام زمان علیه السلام به طور کامل افشا می‌شود (تا قیامت). همانطورکه در سال تولدش (سال عام الفیل) خداوند کریم ، سپاه ابرهه را با لشکر ابابیل شکست داد و فتح خانه خدا را به روشنی برای همه مشرکان و بت پرستان ، ظاهر فرمود. که وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، کلید همه‌ی فتوح بود و در آخر عمر مبارکش ، به دست وجود مبارک خودش ، این نصر را آشکار فرمود و فتح مکه ، کامل افشا شد . که انشاء الله با ظهور فرزندش، این فتح تا قیامت افشا خواهد شد.

اللهم عجّل لولیک الفرج و العافیه و النصر

پس عدد دو ، حروفش گیرنده نصر و افشاء فتح در حقیقت عشر دنیاست حتی اگر چه به شهادت فی سبیل الله تمام شود. باید همه ، عاشورایی شویم تا در این فتح در جایگاه فاتح ، به عالم قرب برویم . انشاءالله

کلمه‌ی دوم :  

دوم ، مرتبه است ، پلکان و درجه است. همانطور که در کلمه مؤنث ، تأنیث یا ثانی در خلقت، مرتبه آن طور نیست که به زعم ما ، ارزشش کم شود یا از آن مخلوق کاسته شود ، بلکه حقیقتی از سرِّ عالمِ اول ، ظاهر می‌شود. درواقع همانطورکه خداوند باری تعالی نام مبارک خودش را اینطور اظهار می‌فرماید : هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن. در حقیقت هو(او) یعنی اشاره به ذات اقدس و احاطه وجودی دارد به کلّ مخلوقاتش و در دو ظهور اول و آخر ، ظاهر و باطن آن ، کلّ احاطه از هر نظر اسمائی ، قدرتی ، علمی ، حیاتی ، سمعی ، بصری ، اراده‌ای ، مشیّتی و حکمی و امری ، غلبه بدون انتها دارد.

*پس در عالم سرّ الاسرار هم ، عالمی که لا یشمّ رائحه الوجود بود یعنی بویی از وجود نمی‌آمد ، همه فنا فی الله بود ، اول نور مقدس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خلق شد و دوم ؛ امیرالمؤمنین علیه السلام بدون آنکه از نور اول کم شود و نور سوم ؛ خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها بدون اینکه از آن نورکاسته شود و چهارم نور آقا امام حسن علیه السلام بدون اینکه نقصی به آن نور برسد و در پنجم نور مقدس امام حسین علیه السلام که در بطنش 9 ذریه معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین بود. در حالیکه همه‌ی وجودهای مقدس از نور کامل خلق شدند و درواقع  همه در یک نور ظهور دارند به نام نورٌواحد صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین. {این توضیح را برای این بیان کردم که متاسفانه گاهی ما انسان‌ها، کوتاه نظری‌های خودمان را به دین و حتی خلقت خدای مهربان هم نسبت می‌دهیم!} 

*عدد ابجد کلمه‌ی دوم=50 و جایگاه عددیش 23 می‌شود. 50 ، برابر با عدد ابجد حرفِ ن است که بارها تکرار کردم که حرف نون یکی از حروف استثناست {درحالیکه در تلفظ ، دو مخرج دارد: یکی در دهان و یکی در بینی که به آن غنه می‌گویند. اما در نوشتاری هم به دو صورت نوشته می‌شود : 1-به صورت ن      2- به صورت تنوین. دیگر اینکه این حرف پشت تمام حروف الفبای عربی قرار می‌گیرد تا هر یک را به معنا و جایگاه خودش برساند: پشت 6 حرف (ح خ ع غ ه همزه) ، اظهار و پشت 6 حرف (ی ر م ل و ن) ، ادغام می‌شود و اگر پشت حرف ِ (ب) قرار بگیرد قلب به میم می‌شود (یعنی حرفِ ن به م تبدیل می‌شود) و پشت بقیه حروف (15 حرف) اخفا می‌شود}.

از طرفی عدد 50 (=دوم) ، برابر با عدد ابجد کلمه "کُل" است که جایگاه عددی کلمه کُل هم  23 (=دوم) می‌شود و 23 ، برابر است با جایگاه عددی حرفِ ث که ملِک آن حضرت میکائیل علیه السلام ؛ ملک روزی است. و خداوند کریم تمام قرآن عزیز را در طول 23 سال از قلب مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به زبان نورانیش ظاهر و در امتداد هدایت این 23 سال، رزق نورانی قرآن کریم را به عالم عطا فرمود تا قرآن ، هادی اعمال بندگان به سوی خداوند یکتا باشد.

بنابراین مرتبه‌ی "دوم" ، نزول برکات هدایت خداوند متعال از عالمِ اول که عالمِ اسرار است به عالم دنیا می‌باشد که همه‌ی ظرف گیرنده در دنیا ، حرفِ ب به عدد 2  است. پس حرفِ ن زمانی به بلوغ کامل ، اثر خود را نشان می‌دهد که پشت حرفِ ب قرار می‌گیرد یعنی قلب به میم می‌شود.

در اصل عدد 2 به حروف یعنی دوم ، به عدد ابجد 50 که برابر حرفِ ن است ، پشتِ 2 به عدد که برابر حرفِ ب است قرار می‌گیرد تا این بلوغ را در جانِ هدایت به تمام نشان دهد ، آنگاه منقلب به م می‌شود.{ مخرجِ حرف ب ؛ بین دو لب است و آخرین حرفی که مخرجش روی لب است ، حرف م می‌باشد که به آخرین قسمت روی لب تمام می‌شود. و از یک لحاظ به حرف م ، دهان کاملا بسته می‌شود. و به حرف ب ، با سختی و شدت ، باز می‌شود. و مخرج تلفظ حرف ن ، درون دهان است که از پشت حرف ب بیرون می‌آید و بصورت م تلفظ می‌شود (قلب به میم می‌شود) که آخرین مخرج حروفی دهان است}.

 این جاست که هدف خلقت ظاهر می‌شود زیرا عدد ابجد حرف م = 40  است یعنی رسیدن به اربعین که همان جان ربیع یعنی بهار است. همانا بهار ، باطن بهشت است که خزان ندارد! و عدد 40 ، رسیدن به گنج قرآن است که فرمود: لا یمسّه الا المطهّرون ؛ رسیدن به تطهیر است که هرگز نجاست در آن وارد نمی‌شود.

و وقتی عدد 2 (به حروف) با 2 (به عدد) با هم جمع شوند ، 4 می‌شود که تمام گنج ، نصیب بنده می‌شود (10=4+3+2+1) ، گنج عشر و واصل شدن به خدمت 14 معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین {در عصر حاضر یعنی امام زمان علیه السلام } که اینجا وصل به کوثر می‌شود و از دست ساقی جرعه‌ای می‌نوشد که تا قیامت از مستی آن مست و از تشنگی ، سیراب می‌شود. اللهم الرزقنا

عدد 2 به حروف انگلیسی:

*عدد 2 به انگلیسی TOW   می‌شود که (تو) می‌خوانیم. عدد ابجد کلمه تو=406 که جمع ارقامش 10 می‌شود(10=6+0+4) ، جایگاه عددی کلمه تو=28 که حامل تمام حروف و گنج حروف و اعداد قرآن است زیرا که قرآن کریم از 28 حرف ، نوشته شده است. و جمع ارقام 28 هم 10 می‌شود(10=8+2) {یادآوری می‌کنم که عدد ابجد کلمه دو=10 است}. و خیلی جالب است که اگر اعداد 1 تا 28 را با هم جمع کنیم 406 می‌شود!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۰۳ ، ۲۱:۴۸
عذرا شفائی

فصل دوازدهم:اسماء قرآن[1]:

حدود 100 نام از نام‌های قرآن در آیات قرآن مجید:

1)آیات( سوره مبارکه بقره؛ آیه 252) -   2) آثاره( سوره مبارکه احقاف؛ آیه 4) - 

 3) احسن الحدیث( سوره مبارکه زمر؛ آیه 23) -  4) امام( سوره مبارکه اسرا؛ آیه71) –

 5) اَمر(سوره مبارکه طلاق؛ آیه5) –   6)انزال(سوره مبارکه نساء؛ آیه 174) –

  7)ایمان(سوره مبارکه  آل عمران؛ آیه 193)- 8) بالغة( سوره مبارکه قمر؛ آیه 5) –  

9)برهان( سوره مبارکه نساء؛ آیه 174)- 10) بُشری( سوره مبارکه نمل؛ آیه 2) –

11)بشیر( سوره مبارکه فصلت؛ آیه 4) – 12)بصائر( سوره مبارکه جاثیه؛ آیه20) -

13)بلاغ( سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام؛ آیه52)-  14)بیان( سوره مبارکه آل عمران؛ آیه 138)

15)بیّنات( سوره مبارکه عنکبوت؛ آیه49)-  16)بیّنه( سوره مبارکه انعام ؛ آیه157)-

 17)تبیان( سوره مبارکه نحل؛ آیه 89)-  18)تبصره( سوره مبارکه ق؛ آیه 8)-

 19)تذکره( سوره مبارکه مزمل؛ آیه19- سوره مبارکه حاقه؛ آیه48)- 20) تصدیق( سوره مبارکه یونس علیه السلام؛ آیه37)-  21)تفسیر( سوره مبارکه فرقان؛ آیه 32)- 22)تفصیل( سوره مبارکه انعام؛ آیه154 - سوره مبارکه اعراف؛ آیه145)

23)تنزیل( سوره مبارکه اسرا؛ آیه106- سوره مبارکه انسان؛ آیه23- سوره مبارکه شعراء؛ آیه192)

24)ثقیل(  سوره مبارکه مزمل؛ آیه5)-  25)حبل( سوره مبارکه آل عمران؛ آیه103)-

 26)حجّة( سوره مبارکه انعام؛ آیه149)-  27)حدیث( سوره مبارکه طور؛ آیه34- سوره مبارکه نجم؛ آیه59- سوره مبارکه کهف؛ آیه6- سوره مبارکه زمر؛ آیه23)-

  28)حقّ( سوره مبارکه حاقه؛ آیه51)-  29)حکم( سوره مبارکه رعد؛ آیه37)- 

30)حکمت( سوره مبارکه احزاب؛ آیه34)- 31)حکیم( سوره مبارکه آل عمران؛ آیه58)-

 32)حبل( سوره مبارکه آل عمران؛ آیه103)-  33)خیر( سوره مبارکه نحل؛ آیه30)-

 34)ذکر( سوره مبارکه قمر؛ آیه17- سوره مبارکه فصلت؛ آیه41)-  35)ذکری( سوره مبارکه هود؛ آیه120)-  36)رحمة( سوره مبارکه نمل؛ آیه77)-  37)رسالة( سوره مبارکه مائده؛ آیه67)

38)روح( سوره مبارکه شوری؛ آیه52)-  39)سراج( سوره مبارکه احزاب؛ آیه46)-

 40)شفاء( سوره مبارکه فصلت؛ آیه44)- 41)صُحُف( سوره مبارکه عبس؛ آیه13)-

 42)صدق( سوره مبارکه زمر؛ آیه33)-  43)صراط مستقیم( سوره مبارکه حمد؛ آیه6)-

  44)عَجب( سوره مبارکه جن؛ آیه1)-  45)عدل( سوره مبارکه انعام؛ آیه115)-

 46)عربی( سوره مبارکه زمر؛ آیه28)- 47)العروة الوثقی ( سوره مبارکه بقره؛ آیه256- سوره مبارکه لقمان؛ آیه22)-  48)عزیز( سوره مبارکه فصلت؛ آیه41)

49)عصمت( سوره مبارکه آل عمران؛ آیه103)-  50)عظیم( سوره مبارکه حجر؛ آیه87)

51)علم( سوره مبارکه رعد؛ آیه37)-  52)علیّ( سوره مبارکه زخرف؛ آیه4)-

 53)غیب( سوره مبارکه بقره؛ آیه3)-  54)فرقان( سوره مبارکه آل عمران؛ آیه34- سوره مبارکه انفال؛ آیه29- سوره مبارکه فرقان؛ آیه1)-

  55)فصل( سوره مبارکه طارق؛ آیه13)-  56)فضل( سوره مبارکه یونس علیه السلام؛ آیه58)-

 57)قرآن( سوره مبارکه قیامت؛ آیات17 و18)-  58)قسط( سوره مبارکه مائده؛ آیه42)

59)قصص( سوره مبارکه یوسف علیه السلام؛ آیه3)-  60)قول( سوره مبارکه قصص؛ آیه51)

61)قیل( سوره مبارکه نساء؛ آیه122)-  62)قیّم( سوره مبارکه کهف؛ آیه2)-  63)قیّمه( سوره مبارکه بینه؛ آیه3)-  64)کتاب( سوره مبارکه نساء؛ آیه29- سوره مبارکه فاطر؛ آیه105- سوره مبارکه بقره؛ آیه2)-

 65)کریم( سوره مبارکه واقعه؛ آیه77)-  66)کلام( سوره مبارکه توبه؛ آیه6)-

 67)کلمات( سوره مبارکه لقمان؛ آیه27)-  68)کلمه( سوره مبارکه انعام؛ آیه115)-

 69)کوثر( سوره مبارکه کوثر؛ آیه1)- 70 )ماء( سوره مبارکه مؤمنون؛ آیه 18)-

71)مبارک( سوره مبارکه انبیا؛ آیه50)-  72)مبشر( سوره مبارکه کهف؛ آیه2)-

 73)مبین( سوره مبارکه یوسف علیه السلام؛ آیه1)-  74)متشابه( سوره مبارکه زمر؛ آیه23)-

 75) متلوّ( سوره مبارکه بقره؛ آیه121) - 76)مثانی( سوره مبارکه زمر؛ آیه 23)-

  77)مثبّت( سوره مبارکه هود علیه السلام؛ آیه120)-  78)مَثل( سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام؛ آیه24)-  79)مجید( سوره مبارکه ق؛ آیه1- سوره مبارکه فرقان؛ آیه48- سوره مبارکه لقمان؛ آیه10)-

 80)محکمة( سوره مبارکه محمد صلی الله علیه و آله؛ آیه20)-  81)مرتّل( سوره مبارکه مزمل؛ آیه4)   82)مرفوع( سوره مبارکه عبس؛ آیه14)- 83)مسطور( سوره مبارکه طور؛ آیه2)-

  84)مصدّق( سوره مبارکه انعام؛ آیه92)- 85)مطهّر( سوره مبارکه عبس؛ آیه14)-

 86)مفصّل( سوره مبارکه انعام؛ آیه14)-  87)مقروء( سوره مبارکه اسرا؛ آیه106)-

 88)مکرّم( سوره مبارکه عبس؛ آیه13)-  89)منزّل( سوره مبارکه انعام؛ آیه114)-

  90)منیر( سوره مبارکه احزاب؛ آیه46)-  91)موعظه( سوره مبارکه یونس علیه السلام؛ آیه57)

92)مهیمن( سوره مبارکه مائده؛ آیه48)-  93)نباء( سوره مبارکه نباء؛ آیه2)-

 94)نذیر( سوره مبارکه فصلت؛ آیه4)-  95)نجوم( سوره مبارکه واقعه؛ آیه75)-

  96)نعمت( سوره مبارکه ضحی؛ آیه11)- 97)نور( سوره مبارکه اعراف؛ آیه157)-

  98)وحی( سوره مبارکه انبیا؛ آیه45)-  99)هادی( سوره مبارکه جن؛ آیه2)-

 100)هُدَی( سوره مبارکه بقره؛ آیه2)

 

 

 

فصل سیزدهم:

قانون خداوند در باطن حروفِ ق-ن کلمه‌ی قرآن:

 

ق     ن

خوب تأمل کنید! در پایان دو جلد کتاب قرآن شناسی که به شناخت 4 حروف کلمه قرآن پرداختیم، در دایره حروف کلمه قرآن، رسیدیم به اینکه دو حرف قاف و نون( در بالای دایره) جمع کننده‌ی منظور تمام زیبایی‌های خزانه گنج قرآن مجید و قرآن کریم است!    

                                                                        

 

   ر       آ

                                                                           

 

چنانچه مذکور شد تمام کلام پروردگار عالم در باطن حرف قاف و حرف قاف یکی از اسماء قرآن عزیز و از حروف نورانی؛ از حروف مقطعه قرآن است. و سوره پنجاهمین از نظر فهرستی در قرآن مجید، سوره مبارکه ق است که با حرف مقطعه "ق" شروع می‌شود. و نکته جالب اینجاست که عدد 50 برابر با حرفِ ن است یعنی این سوره تمام معانی را در خود جای داده و حقیقت هم قاف است و هم نون؛ درواقع باطن قانون قرآن است! و پس از حرفِ ق، کلمه‌ی مجید بصورت قسم آمده است: ق والقرآن المجید. راستی این همه مجد و بزرگی و عظمت و جلالت و تکبیر و تحمید و تهلیل و تسبیح در این آیات زیبا در کلمه مجید درخشندگی و نورافشانی می‌کند.

عدد ابجد کلمه مجید=57 است و در این سوره مبارکه 57 بار حرفِ ق آمده است. پس مناسبت حرف قاف در تعداد با تمام معانی گفته شده که حرف ق یعنی نگهدارنده، درواقع قانون خداوند نگهدارنده میزان و عدالت الهی در دنیا و آخرت است. پس قاف یعنی تقوی و خداوند بالاترین مقام متقی را از خانه خودش ظهور می‌دهد و می‌فرماید او حجة الله الاعظم مولای متقیان است؛ امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع). پس او صراط و میزان الهی و ناطق قرآن و امیرالامرا و مولای موحدین است. بنابراین هر کس مجری قرآن است باید متقی و شیعه‌ی حضرت و اولاد طاهرینش(ص) باشد. الی یوم القیامة

جایگاه عددی حرفِ ق=19 برابر با تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم است. و عدد 57 می‌شود 3 تا 19 تا. درواقع یعنی طولی، عرضی و ارتفاعی عالم در عدد 19 باطن 57 و در اسم مجید خداوند غرق است. و در ساحت مقدس قرآن و اهل بیت پیامبر(ص) که عامل کامل به قانون خداوند هستند، ذره‌ای بی قانونی دیده نمی‌شود. و در مقام هر دو کفه، عدالت الهی و طهارت محض هستند و خداوند فرمود: لا یمسّه الا المطهرون. درواقع هر کس مجری قانون خدا شود یعنی پیرو و شیعه و محب واقعی قانون خداوند و مجریان بحقّ آن؛ معصومین(ص) شود، به باب طاهران راه پیدا می‌کند که آنجا بهشت است؛ جنة المأوی می‌باشد. پس شرط آن اینست که کنار قاف، نون باشد!

آیا این معجزه نیست که سوره مبارکه ق، پنجاهمین سوره قرآن باشد(50=ن)! و حرف نون هم از حروف مقطعه و نورانی است که تمام صفات و وصف حرف نون در جلد یک قرآن شناسی بطور کامل بیان شد، اما اینجا هم باید بگویم که قرآن باید به باطن انسان نفوذ کند چون نون، جوهر است چنانچه خداوند در ابتدای سوره مبارکه قلم می‌فرماید: ن و القلم و ما یسطرون. پس وقتی قرآن با حرف قاف در درون انسان نفوذ کرد( یعنی باطن عمل)، آنگاه قلم وجود انسان( دقت کنید که حرفِ اول قـلم هم قاف است!) از صبح تا شب در لوح عمل، عمل به آیات نورانی وحی را می‌نویسد، پس گناه نمی‌کند چون قاف وجودش نگهدارنده‌‌ی او از بدی‌ها و پلیدی‌ها و ظلمات شده، آنگاه اگر جریان نون سرازیر شود الی یوم القیامة مسیر او را به قرب الهی منوّر می‌کند و به دریای نون جوهر عالم؛ مولا صاحب العصر و الزمان اباصالح المهدی (عج) وصل می‌شود که آرزوی همه عارفان و مؤمنان است پس اینجا به حیات طیب می‌رسد و زنده حقیقی می‌گردد. اللهم الرزقنا

پس مجری قانون قرآن، ظلمات حیوانی را از انسان زائل کرده و مقامات نورانی انسانیت را در بنده‌ی مؤمن تقویت کرده و تعالی می‌بخشد. چنانچه می‌دانید فرق بین انسان و حیوان همین اجرای قانون الهی است که حیوان جدا می‌شود. پس انسان ملزم به اجرای قانون خداوند است تا رستگار شود. اللهم اهدنا مِن عندک و افض علینا من فضلک وانشر علینا من رحمتک و انزل علینا من برکاتک و دخولا فی الجنة وقنا عذاب النار برحمتک یا ارحم الراحمین. 

چنانچه در آیه 2 این سوره مبارکه، وقتیکه خداوند قانون هدایت(کتاب آسمانی) خودش را بوسیله رسولش فرستاد کافران تعجب کردند و قبول کردن برایشان خیلی سخت آمد، فرمود: بل عجبوا اَن جاءَهم منذرٌ منهم. فقال الکافرون هذا شیءٌ عجیب. فرمود کفرپیشگان نه تنها ایمان نیاوردند بلکه از اینکه بیم دهنده‌ای از خودشان بسوی آنان آمد تعجب کردند و در نتیجه کافران(به قانون خداوند) گفتند این چیز عجیبی است.

و در آیه 5 این سوره مبارکه خداوند فرمود: اینان نه اینکه زنده شدن پس از مرگ را باور نکردند بلکه حق را هم وقتی( فرستادگان با دستور قانون خداوند) به سویشان آمد، تکذیب کردند پس در حالتی آشفته و سردرگم ماندند.

و آیه 50 سوره مبارکه ق می‌فرماید: ففرّوا الی الله انّی لکم منه نذیرٌ مبین؛ پس بسوی خداوند فرار کنید زیرا بی تردید من برای شما از سوی او بیم دهنده‌ای روشنگرم( مجری قانونم)

 

[1] ) به ترتیب حروف الفبا نوشته شده است.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۰۳ ، ۲۱:۳۶
عذرا شفائی