لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

عرفان ابجدی حروف

لب الالباب (راز حروف)

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام پروردگار که سرّ اسماء اعظم خود را با سه حرف "الف"، "س" و "م" (اسم) فاش کرد. که عدد ابجد این سه حرف "101" است و از مجرای ولایت "با" و رسالت "سین" ظهور دارد (بسم).

بنام مولایی که در عین "غیب الغیوبی" ظاهر و در عین "ظهور" غایب است، و با صفات "رحمان" و رحیمش" کل نعمتهایش را بر ما منت نهاد.
ع شفائی



هدف از ایجاد این وبگاه، رسیدن به معرفت مولایمان، پروردگار عالم و ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) و حقایق و معارف قرآن است.
در این راه همواره، آن بزرگواران مددرسان بوده و با دست غیبی راه صحیح را گشوده اند و عنایاتی بسیاری به دست آمده است.

عنایت شود: نشر و استفاده نا صحیح از مطالب بدون ذکر منبع، شرعا صحیح نیست.

برای تهیه کتاب های مجاز منتشر شده توسط نویسنده و مولف مطالب فوق، میتوانید با شماره زیر ارتباط برقرار نمائی

09308839373 لطفا در ایتا یا واتزاپ پیام ارسال فرمائید





۴ مطلب در تیر ۱۴۰۱ ثبت شده است

 

جایگاه عددی حرفِ ش:

در حروف ، حرفِ ش درمرتبه جایگاهی بیستُ یکمین حرف است و عدد 21 معانی زیادی را از خود نشان می‌دهد:

1) خداوند کریم در سوره مبارکه حمد 21 حرف از کلمات مبارکش را فرموده {طبق حدیث سوره مبارکه حمد، حامل محتوای کلّ قرآن است} و عدد 21 برابر با جایگاه عددی حرف ش است. چنانچه عالم در حمد خداوند غرق است، این سوره مبارکه 7 آیه دارد  و زمین و آسمان و هفته که در آن غرق هستیم، هریک عدد 7 را دارند (7 طبقه و 7 روز) پس 3 تا 7 تا می‌شود 21 که برابر با جایگاه عددی حرف ش است. پس سوره مبارکه حمد را محلّ افشای کلّ قرآن کرده است.

2)در 28 حرف الفبای عربی: 21 حرف، صفت استفال دارد و 7 حرف صفت استعلا دارد .

3)عدد 21 برابر با جایگاه عددی کلمه یک است و عدد ابجد حروف یک=30

می‌شود که تمام 30 جزء قرآن در یک جلد کتابت شده است.

4)وجود مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه اسلام که صاحب عدد 30 است[1] و 30 جزء قرآن بدست نورانیش کتابت شده است، در سحر 19 ماه مباک رمضان، در حال سجده، فرق مبارکش بدست ابن ملجم لعنت‌الله‌علیه شکافته می‌شود و در 21 ماه مباک رمضان (که نهمین ماه سال قمری است) به شهادت می‌رسد. درجانِ معنی حقیقت ماه رمضان در عدد 21 با ولایت و تاج گذاری امام حسن علیه اسلام افشامی‌شود.

5)در ادامه مبحث می‌آید که در ساعات شبانه روز ، ساعت 9 شب را 21 می‌گویند یعنی بلوغ ساعات و ایام افشا می‌شود.

6) در قرآن کریم اولین جزئی که سجده واجب در آن آمده است، جزء 21 می‌باشد.

7) حروف صلوات هم 21 حرف است (اللهم صلّ علی محمد و آل محمد) پس باید بلند صلوات بفرستیم تا برهمه‌ی عالم ، نام محمد و آل محمد افشا شوند. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

8)خیلی زیباست که آخرین سوره قرآن مجید؛ سوره مبارکه ناس است که با حرف س تمام میشود اما عدد ترتیب نزول این سوره مبارکه به قلب مطهر پیامبرصالی الله علیه و آله 21 است یعنی حرفِ ش؛ یعنی دایره قرآن به 360(=شین) بسته شد و شین، افشای قلبِ قرآن یعنی سین است.

9) 21 حرف از حروف الفبا ،صفت استفال دارند یعنی طلب پایین آمدن کردن.

10)عدد 21برابر با جایگاه عددی کلمه زن است و خداوند یکتا قرآن عزیز را به حرفِ س به عدد ابجد 60 تمام فرمود که برابر با عدد ابجد اُم ابیها است.

11)پس اگر خواندیم که ساعت در شب به 21 رسید یعنی در دومین 12 ساعت از ظهر به بعد می‌شود ساعت 9 .آیا این معانی بی دلیل ظاهر شده‌اند؟!

12)عدد 21 برابر جایگاه عددی کلمه یک است که تمام قرآن در یک جلد قرار گرفته و عدد ابجد کلمه یک=30 است و کاتب 30 جزء قرآن ؛ امامِ یک (اول) در 21 ماهِ 9 سال قمری (ماه مبارک رمضان) به شهادت می‌رسد. و در 21 ماهِ 9 سال قمری تاجگذاری ولایت امام حسن علیه السلام شروع می‌شود و ماهِ 9 به ولایتش تمام می‌شود.

13)وقتی حرف ش را بصورت شین بنویسیم ، جایگاه عددیش 45 می‌شود که برابر با عدد ابجد نام مبارک آدم علیه السلام است. پس چقدر زیباست و جای تفکر دارد که دایره به عدد 360 در نمایش عددی، انسان را جلوه می‌دهد {(162=3×6×9)}[2] و در جایگاه حروفیِ شین، آدم را !!! و نکته جالب این است که جایگاه عددی کلمه انسان هم 45 می‌شود {برابر اسم مبارک آدم علیه السلام} پس وجود انسان کامل است. بنابراین در دایره زندگی، هر انسانی باید به رتبه کمال آدمیت برسد تا درجه بگیرد و یک شود! تا نامش در دنیا و آخرت به اخلاق آدمیت افشاشود.

 

حقیقت باطن ساعت (در شبانه روز)

اگر (در دایره ساعات شبانه روز) اعداد 1 تا 24 ساعت را با هم جمع کنیم 300 می‌شود که برابر با عدد ابجد حرفِ ش است و عدد 3 پایه‌ی عدد 300 می‌باشد.

نکته بسیار جالب اینجاست که اگر اعداد (ساعت) 1 تا 12 را با هم جمع کنیم 78 می‌شود که برابر با جایگاه عددی نام مبارک فاطمه زهراسلام الله علیها است و درادامه ساعات شبانه روز، جمع اعداد 13 تا 24 می‌شود 222 که برابر با عدد ابجد نام زیبای حیدر علیه السلام است! و در جمع می‌شوند 300 (=78+222) که برابر با عدد ابجد حرفِ ش است.

عدد 24 برابر با کلمه وحی است و این عدد را جامع می‌نامند. که عدد ابجد کلمه جامع می‌شود 114 . و قرآن عزیز؛ جامعِ جمعِ جمیعِ کتب آسمانی و حامل 114 سوره مبارکه می‌باشد و هم بدر کامل حقیقت انوار محمدی صلوات الله علیهم اجمعین است.

 نکات جالب حقایق باطن ساعت ( که بلوغ 9 زمان را داراست) وقتی عدد 300 به حرفِ ش ظاهر می‌شود پس تمام عالم هستی در دایره ساعت غرق است و اعداد ظاهری  و باطنی آن، نمودار معنای زمان و ملکوت گنج حقایق آن می‌باشد. زیرا در قرآن کریم پروردگار عالم؛ خالق هستی، علم الساعة را فقط به خود اختصاص داده است. و زمان ظهور مقامات، علم الساعة می‌باشد.

همانطور که بیان شد بلوغ عددی ساعت به عدد 9 ظاهر می‌شود که در 12 ساعت اول که روز است به عدد 9 خوانده می‌شود و در 12 ساعت دوم که شب(لیل) است، 21 می‌باشد و از جمع عدد 21 و 9 عدد 30 بدست می‌آید که برابر عدد ابجد حرفِ ل یعنی مجرای توحید است و شاید به جرأت بتوان گفت: صدای حقیقی این ساعت؛ لااله الا الله است!

حال اگر در 24 ساعت شبانه روز دو عددِ ساعاتی که با هم در انطباق هستند را با هم جمع کنیم ، جواب عددی زوج می‌شود.مثلا جمع عدد ساعت یک بامداد و یکِ بعدازظهر که 13 خوانده می‌شود : 14=13+1 و به همین ترتیب در ادامه : 16=14+2 ، 18=15+3 ، 20=16+4 ، 22=17+5 ، 24=18+6 ، 26=19+7 ، 28=20+8 ، 30=21+9 ، 32=22+10 ، 34=23+11 ، 36=24+12

                                         

                                       

 

 

 

 

و همانطورکه بیان شد جمع این اعداد (24 ساعت) 300 می‌شود که برابر حرفِ ش است   300=36+34+32+30+28+26+24+22+20+18+16+14  براستی این‌ها چه معنایی را در خود نهفته دارند؟! شاید روزی که ما در عالم برزخ می‌رویم آنگاه فعل ما با ملکوتش بواقع ظاهر می‌شود . آن روز ما به علم ساعت‌های عمرمان می‌رسیم که از عدد 300 افشا می‌شود!

پس افشای سِرّ ساعت، می‌خواهد باطنی را به ما نشان دهد! یک نقطه در مرکز دایره ساعت است که عدد ابجد کلمه نقطه=164=سیصد و 300=ش ! پس راز بلوغ 9 و بلوغ شین در ساعت، هم در نقطه مرکز افشا می‌شود که ظاهر است و هم در جمع اعداد 24 ساعت که در باطن است! نکته جالب اینکه ساعت با عقربه خوانده می‌شود و عدد ابجد کلمه عقربه= 377 است یعنی افشا کننده 77 که برابر با نام زیبای هوالله و یاالله و همچنین دایره وجود مبارک چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است. و جایگاه عددی کلمه عقربه=53 است که برابر با عدد ابجد نام زیبای احمد صلی الله علیه و آله است (پس خالق یکتا هم خودش را معرفی می‌کند و هم اولیائش را!)

*از آنجاکه عدد 300، برابر با حرفِ ش است و افشا کننده عددِ جامع 24 می‌باشد. و عدد 24، عددِ ساعات یک شبانه روز در دنیاست. بنابراین همانطورکه یک گردش کامل عقربه‌های ساعت که 24 ساعت را طی مسیر می‌کند، کلّ دایره را افشا می‌کند. سپس تمام دایره خلقت را به اسرار حقیقتش ظاهر می‌کند .

از آنجا که 60 ثانیه می‌شود یک دقیقه و 60 دقیقه، یک ساعت را نشان می‌دهد. پس افشای عدد جامع، ساعت است که در گردش عمر حقیقی ظاهری و باطنی دنیا در آن خلاصه می‌شود. و اینچنین است که فقط به امر پروردگار عالم، علم الساعة افشا می‌شود.

کلمه ساعت همان حروف کلمه تاسع است که عدد 9 خوانده می‌شود. چنانچه عدد ابجد کلمه ساعت (=تاسع) 531 است و جایگاه عددیش 59 می‌شود که برابر با عدد ابجد نام مبارک حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف) است! آیا این معجزه نیست که افشای علمِ ساعت ، ظهور آقا که نهمین فرزندِ پنجمین معصوم ؛ امام حسین علیه السلام است،  می‌باشد.

* حدیث زیبایی درباره امام حسین علیه السلام در کتاب شرح مناقب از قول جناب محی الدین عربی فرموده: مطلب المحبین و مقصد العشاق المقدس عن کل الشین ابی عبدالله الحسین صلوات الله علیهم اجمعین .

همانطورکه بیان شد حرفِ ش به عدد ابجد 300 و با یک حرف و 3 نقطه که 4 خوانده می‌شود، جمع کننده مجموعه‌ی جامع اسرار خلقت است. چنانچه وقتی بصورت کامل خوانده می‌شود شین، عدد ابجدش 360 می‌شود و به 3 حرف و 6 نقطه، عدد 9 را ظاهر می‌کند. درواقع افشای این " سِرّ "  که در جان معنی وجود مطهر همه‌ی معصومین صلوات الله علیهم اجمعین است که در محوریت آنها، وجود مبارک و مطهر صدیقه طاهره؛ فاطمه زهرا  سلام الله علیها است که در عدد 60، به دقیقه و ثانیه که ظرف زمان است به ثانی یعنی عدد 2 است، شروع می‌شود. برابر عدد ابجد نام زیبای ام ابیها است و جایگاه عددی حروف هی فاطمه سلام الله علیها{ اوست فاطمه(س)} هم 60 می‌باشد!

پس حرفِ شین، شامل کلّ علم ساعت است در بلوغ 9 و دایره 5 {پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین} و در حقیقت یک شب که خداوند متعال می‌فرماید: و باللیل افلا تعقلون[3] . و یک سوره به نام لیل در قرآن مجید است که عدد ترتیب نزولش به قلب مطهر پیامبرصلی الله علیه و آله 9 می‌باشد! و در قرآن کریم 43 بار اسم لیل آمده است که برابر با جایگاه عددی کلمه قدر است! و آنچه ظهورات اتفاق می‌افتد چه خوب { نزول قرآن کریم و ملائکه روح در شب قدر تولد معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، اَحیاها و رزق و روزی موجودات چه نباتی و چه جمادی، چه حیوانی و چه انسانی در سحرگاه زده می‌شود } و چه بد ( بصورت درد و بیماری و عذاب و خطرهای بزرگ) اکثرا در شب است.

جالب است که دنیا به لیل خوانده می‌شود و قیامت به یوم، پس در کل می‌شود یک شبانه روز. درواقع عدد جامعِ 24 ، کامل نشان داده شد و به حرفِ شین، عالم قیامت در یوم افشا می‌شود.

معنای نماز در وجود ساعت

آیا همه عالم در بلوغ 9 و در سقف عددی 9 نبود؟ پس همه عالم دنیا، عالم شهادت است. و خداوند کریم می‌خواهد پیامبر بزرگوار ما حضرت محمدصلی الله علیه و آله در عالم اسرار نام مبارکش ، احمد صلی الله علیه و آله باشد که جلوه ذات اقدس احدیت خود اوست . عدد ابجد نام مبارک احمد=53 می‌شود که برابر با جایگاه عددی کلمه شهادت[4] است. آیا این زیبا نیست رکن اصلی طهارت یک کافر با اسلام  بعد از شهادت به توحید (اشهد ان لا اله الا الله)، شهادت به رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله است ( اشهد انّ محمداً رسول الله).

خوب دقت کنید عدد 3 و 5 دخیل در شهادت هستند. نماز هم در 5 نوبت واجب شده است و به فرموده امام صادق علیه السلام در 3 نوبت می‌توان خواند. وجود مطهر امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام، مظهر نفسِ وجود مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله در بطن شهادت است که اولین شاهد و مؤمن و مسلمان در روز مبعث و اولین شهادت دهنده وجود مبارکش است. وجود حضرت فاطمه سلام الله علیها که خود، سومین وجود در مرتبت خلقت نوری است و نام مبارکش 5 حرف است. پس 3 ضرب در 5 می‌شود 15؛ که اسرار نام مبارکش به حوای روحانی است . و تمام خزانه حقیقت اسرار پدر بزرگوارش به نام کوثر به وجودش افشا و اظهار شده است.

و درحقیقت دو گنج فرزندانش؛ امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام که امام حسن علیه السلام به عدد چهارمین وجود در مرتبت خلقت نوری، حرفِ د ظاهر شد که  عدد ابجد حروف دال =35 می‌شود که تمام 3 و 5 را با کنیه مبارکش یعنی ابامحمد، سبز کرد.

و وجود مبارک امام حسین علیه السلام هم مظهر ظهور عدد 3 و 5 است که ایشان سومین امام و پنجمین معصوم هستند. وراثت تمام انبیاء و اولیاء را با شهادت و گستردگی باب طهارت و برپاداشتنِ کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا، اسرار احمدی و علوی و فاطمی و حسنی و حسینی و تا مهدویت ( صلوات الله علیهم اجمعین) بر جهانیان به ظهور گنج حرفِ شین اثبات و اظهار نمود. و این حدیث زیبا را معنی فرمود که پیامبرصلی الله علیه و آله فرمود: حسین مِنّی و انا مِن حسین.

سِرّ باطنی شیر (لبن)

نکته جالب اینکه تغذیه شیر وجود مبارک معصومین صلوات الله علیهم اجمعین در دوران نوزادی به صورت خاص بوده است. چنانچه برای حضرت زهراسلام الله علیها آمده است: جعلت فطامک من اللبن (مقرونا) بالعلم[5]. فرمود که از علم شیر دادم؛ از علم خود به او خورانده است. یا برای حضرت علی علیه السلام در کتاب منتهی الآمال می‌فرماید از انگشت سبابه پیامبرصلی الله علیه و آله 12 چشمه شیر نوشیده است.

حال خوب دقت کنید! انسان‌ها هم وقتی متولد می‌شوند از سینه مادر شیر می‌خورند. اما در حقیقت عمل در رحم دنیا انسان از لبن یا شیر از ولایت و رسالت که همان کلمه وحی الهی است که جنس آن از نور است، می‌نوشد و حاصل عمل خالصانه ، انسان را به امام زمانش وصل می‌کند و از ظلمات جهل و حیوانیت به نور انسانیت و هدایت می‌رسد.

*لبن:

چنانچه عدد ابجد کلمه لبن که به شیر معنا شده 82 می‌شود که در تمام دایره شِ هستی، این عدد برابر با عدد ابجد کلمه امام است و جایگاه عددی کلمه لبن= 28 می‌شود که تمام کلمات قرآن عزیز از 28 حرف است. بنابراین انسان در عمل خالصانه در جلوه امام خود قرار می‌گیرد و خداوند این رحمت را به مؤمن عنایت می‌فرماید.

اما انسان کافر و گنهکار هم همین شیر را که لبن است از رحم دنیا به عمل می‌خورد اما چون اعمالش ظلمانی و غلط است ، ظرف وجودش آلوده می‌شود . اثرش این است که شیر ضایع می‌شود و اثرش مثل سم به بدنِ عملش منتقل می‌شود و انسانیتش می‌میرد و می‌شود مصداق "یخرجهم مِن النور الی الظلمات" !

پس درواقع انسان گنهکار و کافر، یا از ریشه حرام بدنیا آمده یا به عقیده کفر و غلط قرار می‌گیرد ، آثارش مثل ابن ملجم ملعون به یک قول کسی است که حضرت علی علیه السلام خودش در بزرگ شدنش زحمت کشیده ، ولی آثار عمل غلطش روزی در کشتن امامش ظاهر می‌شود. و این اثر آخر عمل ، جلوه‌ی حرفِ ش دایره زندگی هر شخص می‌باشد.

اما مؤمنین واقعی را خداوند می‌فرماید: والعاقبة للمتقین یعنی عاقبت (بخیری) مخصوص متقین می‌شود (آیه 83 سوره مبارکه قصص) . یا در آیه 2 سوره مبارکه بقره می‌فرماید : ذالک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین.

*شیر:

ترجمه لبن به فارسی می‌شود شیر.عدد ابجد کلمه شیر=510 است که درواقع معنی می‌شود به 10+500 : عدد ابجد حرفِ ث برابر 500 است که ملک آن حضرت میکائیل علیه السلام است و این ملک مأمور روزی از طرف خداوند متعال است. و عدد 10 همان گنج عشر؛ ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین است. جمع ارقام 510 می‌شود 6 که همان خزانه کلّ خلقت است (6=0+1+5).

باید دقت کنیم که شیر در بین خون و فضولات از سینه جاری می‌شود. درحالیکه نه بو و نه رنگ خون را دارد و نه بو و رنگ دفعیات را دارد. چنانچه خالق یکتا می‌فرماید[6]: و انّ لکم فی الانعام لعبرة نسقیکم مما فی بطونه من بین فرث و دم لبنا خالصا سائغا للشاربین؛ و البته برای شما ملاحظه حال چهارپایان (از شیر گاو و گوسفند) همه عبرت و حکمت است که ما از شکم آنها از میان سرگین و خون، شیر خالص و پاکیزه شما را می‌نوشانیم که در طبع همه‌ی نوشندگان گوارا است.

پس شیر سفید و لطیف و شیرین و خوش طعم و غذای کامل برای بدن ضعیف نوزاد است. جالب است که شیر در غده‌های شیری سینه مادر در یک لحظه درواقع خون عین نجس و سرخ به شیر سفید و پاک قلب به میم می‌شود. پس شیر یکی از آیات خداست که باید در آن تأمل کنیم!

اما چون اسرار درس ما حرف ش است، پس حقیقت حروفی شیر که با حرف ش آغاز شده، افشای وصل شدن نوزاد به روزیِ محبت پروردگار عالم است که در سینه مادر قرار داده است. الحمد لله رب العالمین

پس هر سینه، یک بلوغِ شین را به عدد 9 (با حروف و نقطه‌هایش) و در جلوه عدد 6 تمام محتوای ظاهری و باطنی‌اش و در مرکزیت دایره‌ی درون سینه که قلب است و جلوه عدد 5 همه‌ی خزانه‌ی عالم بالا از دایره رحمت و خلقت و اسرار آفرینش در سینه‌های مادرِ ظاهر و (پدر و مادر خودمان) و مادرِ باطن (حضرت آدم(ع) و حضرت حوا(س)) و پدر و مادر روحانی و نورانیمان {پیامبر(ص) (رسالت) و امیرالمؤمنین(ع) (ولایت) و مادر دو عالم خانم فاطمه زهرا(س)} به ما می‌رسد .

حالا ما چگونه این غذای روح و جسم را گرفتیم ؟! پس در رحمت رحمانیت و رحیمیت خالق یکتا غرق و غوطه‌ور هستیم و ما باید ظرف وجودمان را چنان تمیز و پاک نگه داریم که این روزیِ رزقِ حسن را ضایع نکنیم. انشاءالله

درحقیقت خداوند کریم رزق کریمش را نصیب هر بنده مؤمن خود می‌فرماید به شرط اینکه از سینه علم و عمل به گنج قرآن که محتوای باطن کلّ رسالت و ولایت است جدا نشود.

  نمونه‌هایی از عدد 300(=ش=حوای روحانی):

*در حدیث آمده است که در قیامت بعضی از مؤمنین فاصله‌شان تا بهشت 300 سال است یعنی تا عمل‌های افشاشده درست نشود ، راه تمام نمی‌شود . 

*عدد ابجد کلمه صراط=300 است.

*از مکه تا کربلا 300 کیلومتر است.

*حضرت آدم علیه السلام 300 سال گریه کرد.

*خداوند متعال در قرآن کریم[7] مدت زمانی را که اصحاب کهف در غار بودند را 300 سال باضافه 9 سال بیان می‌فرماید { که درواقع امام صادق علیه السلام می‌فرماید به سال شمسی همان 300 سال است و به سال قمری 9 سال اضافه می‌شود} که افشای پناهگاه پروردگار عالم برای همه‌ی بندگان مؤمن است.

*در نماز شب مستحب است 300 مرتبه الهی العفو بگوییم. درواقع هر کدام از این دستورات، تنظیم کردن ساعت عمر و عملمان به ساعتِ حقیقی است که تنظیم آن وصل شدن و شیعه شدن واقعی به صراط حقیقی است که آن وجود مبارک امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) است.

*وجود عالم و دانشمند و فیلسوف ابوالحسن سعیدبن عبدالله در سال ششم هجری در کاشان (شهر راوند) بدنیا آمد که به قطب الدین راوندی مشهور است. ایشان که قبر نورانیش در صحن بزرگ حرم حضرت معصومه سلام الله علیها در قم قرار دارد بعد از 300 سال از مرگش، وقتی صحن مطهر را تعمیر می‌کردند، آخوند محمد حسن جلالی نقل می‌کند که استادم شیخ محمد حسین فرمود که قبر ایشان هم باز شد و من سر در قبر کردم و سر زانوهای آن بزرگوار را بوسیدم که صحیح و سالم مانده بود و اثری از فرسودگی نداشت {یعنی افشای ساجد و عابد بودن ایشان}

*اسرار عدد 300(=ش) در دوران نبوت حضرت نوح علیه السلام:

امام جعفرصادق علیه السلام فرمود: هنگامیکه خداوند نبوت حضرت نوح علیه السلام را آشکار فرمود ( مدت پیامبری حضرت 950 سال است) و شیعه‌ی وی به فرج یقین پیدا کردند، بلا و سختی شدت گرفت و غربت گران آمد و کار بجایی رسید که شیعه حضرت دچار شکنجه شدند، و حضرت نوح علیه السلام را به گونه‌ای مورد کتک و آزار و شکنجه قرار می‌دادند که گاهی اوقات تا سه روز بیهوش بر زمین می‌افتاد. درحالیکه خون از گوش مبارکش جاری می‌شد و سپس به هوش می‌آمد.

این ماجراها تا 300 سال بعد از بعثت او اتفاق می‌افتاد. حضرت نوح علیه السلام تا آن زمان، شب و روز آنان را برای هدایت فرامی‌خواند و آنان از وی دوری می‌جستند. او آنها را آشکارا دعوت می‌کرد و آنها روی گردان بودند. لذا پس از 300 سال تصمیم گرفت که علیه آنها دعا کند. هنگامیکه بعد از نماز صبح نشست تا علیه آنها دعا کند، چند ملک از آسمان هفتم بر وی فرود آمدند (3 فرشته بودند).

آنان به حضرت سلام کردند و گفتند: ای پیامبر خدا حاجتی نزد تو داریم . فرمود آن چیست؟ گفتند دعا کردن علیه قوم خویش را به تأخیر بینداز زیرا این اولین نشانه از قدرت خداوند عزّوجلّ بر زمین است. فرمود: دعا کردن را تا 300 سال دیگر به تعویق می‌اندازم.

بنابراین به میان قوم خویش بازگشت و آنچه از قبل انجام می‌داد را ادامه داد و قوم او نیز با همان شیوه سابق با او برخورد می‌کردند. تا اینکه 300 سال دیگر تمام شد. حضرت نوح علیه السلام از ایمان آوردن آنها مأیوس شد، ایشان هنگام چاشت، برای دعاکردن علیه قوم خود نشست . بار دیگر 3 فرشته از آسمان ششم بر وی فرود آمدند. آنها بر حضرت سلام کردند و گفتند ما از آسمان ششم هستیم { لازم به تذکر است که معارف عدد شش با تمام جزئیاتی که بیان شد را مرور کنید!} که صبح زود از آنجا خارج شدیم تا هنگام چاشت رسیدیم . این فرشتگان هم همان چیزی را خواستند که فرشتگان آسمان هفتم، از حضرت خواسته بودند.

 حضرت نوح علیه السلام خواسته آنان را اجابت کرد و دوباره میان قوم خود بازگشت و آنان را بسوی خدادعوت کرد. ولی دعوت وی تأثیری بر آنها نداشت و هرچه بیشتر آنها را فرامی‌خواند، آنها بیشتر می‌گریختند. تا اینکه 300 سال دیگر به پایان رسید و رویهم 900 سال سپری شد. شیعه و یاران حضرت، نزد او آمدند و از دست عوام و طاغوتیان گله و شکایت کردند و از حضرت خواستند که برای فرج دعا کند. حضرت نوح علیه السلام خواسته آنان را برآورده ساخت .

ایشان نماز را به پاداشت و نشست تا دعا کند اما در این هنگام حضرت جبرائیل علیه السلام بر وی نازل شد و فرمود: خداوند عزّوجلّ دعوت تو را اجابت کرد و فرمود به یاران خود بگو که خرما بخورند و هسته آن را در زمین بکارند ، و از آن مراقبت کنند تا به ثمر برسد. پس اگر به ثمر نشست، فرج حاصل می‌شود. نوح علیه السلام خداوند را حمد و ستایش کرد و این امر را یاران خویش تعریف کرد و یاران به یکدیگر بشارت گفتند. پس خرما را خورده و هسته آن را در زمین کاشتند تا به ثمر رسید. ثمره آن را نزد حضرت نوح علیه السلام آوردند و از وی خواستند که از خداوند بخواهد وعده خویش را عملی کند.

حضرت نوح علیه السلام تحقق این امر را از خداوند عزّوجلّ درخواست کرد. خداوند به نوح علیه السلام وحی فرمود که به آنها بگو: این خرمایی که در دستان شماست بخورید و هسته آن را بکارید. هرگاه ثمر داد، فرج حاصل می‌شود. عده‌ای از ایمان‌ آورندگان که یک سوم کلّ مؤمنین بودند چون تصور کردند که حضرت نوح علیه السلام خلف وعده کرده است، از ایمان خود دست کشیدند و دو سوم آنها همچنان بر ایمان خود ثابت قدم ماندند.

پس این گروه خرما را خودند و هسته آن را کاشتند و مراقبت کردند تا ثمر داد.  ثمره آن را نزد حضرت نوح علیه السلام آوردند و از وی خواستند که از خداوند بخواهد وعده فرج خود را عملی کند. حضرت نوح علیه السلام تحقق این امر را از خداوند عزّوجلّ درخواست کرد. خداوند به نوح علیه السلام وحی فرمود که به آنها بگو : این خرما را نیز بخورید و هسته آن را در زمین بکارید. بنابراین یک سوم دیگر از ایمان آورندگان از ایمان خود دست کشیدند. پس یک سوم ، در ایمان خود ثابت قدم ماندند و خرما را خوردند و هسته‌اش را کاشتند و مراقبت کردند تا ثمر داد.

هنگامیکه ثمر داد به نزد حضرت نوح علیه السلام آوردند و گفتند تعداد ما خیلی اندک است. ما از این هراس داریم که اگر فرج به تأخیر بیفتد ، همه نابود شویم. بنابراین حضرت نوح علیه السلام نماز بپاداشت و عرض کرد: خداوندا! از یاران من تنها این گروه اندک باقی مانده‌اند و من می‌ترسم که این گروه از بین بروند. پس خداوند کریم به ایشان وحی فرمود که دعای تو را استجابت کردم ، پس کشتی را بساز.

فاصله زمانی بین اجابت دعا و فرارسیدن طوفان 50 سال بود. نکته زیبایی که از نظر عددی مورد بحث ماست ، 3 بار تجدید شدن عددِ 300 سال است! و چرا خداوند کریم دوران نبوت حضرت را اینگونه قرار داد؟!

اگر تا اینجای درس را بخوبی خوانده باشید، متوجه می‌شوید که از آنجاکه عدد 300 از جمع اعداد 1 تا 24 بدست می‌آید و عدد 24 ؛ عددِ ساعات یک شبانه روز است و عدد جامع یعنی جمع کننده می‌باشد. پس 3 تا 300 تا یعنی 3 تا 24 تا که می‌شود 72 ! و عدد 72 برابر با عدد ابجد کلمه سجده است و در جمع ارقامش به 9 می‌رسیم (9=2+7).

درواقع افشای کامل هدایت در قوم نوح علیه السلام، رسیدن به 3 تا 24 ساعت یعنی 3 روز و درنهایت عدد 72 یعنی رسیدن به کلمه سجده و حروف نوزده است { 72= سجده=نوزده}. خوب دقت کنید! احتمال معنا بلوغ هدایت در این قوم به 3 تا 300 تا برای رسیدن به اطاعت محض و خضوع و خشوع کامل سجده می‌باشد.

درضمن اینکه عددابجد کلمه دنیا =65 است که برابر با دو حرفِ س=60 و ه=5 که رویهم می‌شود سه ، می‌باشد. پس تمام عمر دنیا ، نسل انسان‌ها از قوم مؤمنی هستند که در کشتی نوح علیه السلام سوار شدند و نجات پیداکردند.

و نوزده ، باب طهارت است. درحقیقت زندگی انسانی در باب هدایت به امر پروردگار یکتا از نقطه نجف روی کوه جودی باب وادی السلام، نـو،زده شد!الی یوم القیامة. بر همین مبنا وجود حضرت نوح علیه السلام را آدم ثانی می‌نامند. و قبر مطهر حضرت آدم علیه السلام و حضرت نوح علیه السلام در کنار مضجع شریف و نورانی مولا و سرورمان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب که صلوات و درود خدا و ملائکه‌اش بر او و این دو پیامبر بزرگروار باشد ، قرار دارد.

مقام حرف شین در ماه مبارک رمضان

ماه مبارک رمضان ، نهمین ماه سال قمری است و در حدیث آمده که سید همه‌ی ماههای قمری است. تنها ماهی است که نامش در قرآن کریم آمده است[8]؛ شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان ( ماه رمضان که در آن برای راهنمایی مردم و بیان راه روشن هدایت و جدا ساختن حق از باطل ، قرآن نازل شده است).

 

پس ماهی است که نور با عظمت قرآن در آن نازل شده است و بواقع در این قسمت آیه که بیان شد ، 6 منظور مهم پروردگار عالم محقق می‌شود:

1)شهر رمضان (ماه رمضان) .  2) انزل فیه القرآن (نازل شدن قرآن)  3) هدیً للناس (هدایت کلّ مردم)   4) و بیّنات ( بطور واضح و آشکار نکات و باطن و ظاهر آن را با بینه و دلیل روشن برای مردم آشکارا بیان می‌کند)  5) مِن الهدی ( برای هدایت و درواقع سبز کردن و شکوفا کردن و از ظلمات به نور رساندن درون فطرت انسانی به عمل و سیرت انسانی )   6) والفرقان ( که حقیقت این هدایت ، جداسازی و علامت گذاری از راه خطر به امنیت کامل ، از چاه به هموار شدن ، از حرام و باطل به حلال و حق ، از ظلمات به نور و بطور کلی یعنی از جهنم‌ها به بهشت و خلاصه به رضای خداوند کریم و رسیدن به قرب او). 

 

پس درواقع همانطورکه درباره حرف شین گفته شد صفت حرف شین ، افشا کردن است و شین ،6 نقطه دارد که مبیّن حرفِ شین است و خودش با 3 حرف ، 9 تا می‌شود. درواقع 9 ، سلطان اعداد و سید همه اعداد است.

حالا ماه مبارک رمضان ، مقام 9 را دارد و سلطان ماه‌های سال است. زیرا با 6 هدف افشای هدف خلقت پروردگار عالم و نزول قرآن {یعنی آمدن همه‌ی 124 هزار پیامبر علیهم السلام و تمام کتاب‌های آسمانی که 313 تاست و در جمع به باطن قرآن ظاهر شده است} تحقق پیدا کرده و اِحیا در ماه رمضان اتفاق می‌افتد. یعنی زنده شدن به واقع انسانیت و به کمال رسیدن آن که وصل شدن به رگ حیات طیب یعنی امام زمان حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه) می‌باشد.

 

اسم مبارک رمضان یکی از اسماء خداوند کریم است به معنای گرمای زیاد ، طوری که همه‌ی ناخالصی‌ها ذوب شود.و به یک معنی رمضان یعنی ریزش بسیار که درواقع ریزش گناهِ گنهکاران است. ماه مبارک رمضان ، شهرالله خوانده شده است چون ویژگی‌هایش آن را مخصوص کرده است.

 

چنانچه در حرف شین خصوصیاتی است که این حرف را مخصوص کرده است . از یک سو با عدد ابجد 360 (=شین) ، تمام دایره خلقت را به ظهور آشکار می‌کند و سلطه‌ی عددی آن را نشان می‌دهد. و از یک سو با عدد 9 ( حروف و نقطه‌هایش) عدد شعاع این دایره را که از نقطه‌ی مرکزی به محیط اتصال پیدا کرده و دوران دایره را در بلوغ عدد 9 که سقف همه‌ی اعداد است ، نشان می‌دهد.

 

نکته جالب اینجاست که در خلقت دنیا ، کلمه ارض که پیدایش اولین نقطه خشکی در زیر خانه خداست ، آموختیم که عدد ابجد کلمه ارض =1001 است و پیدایش آن در ظهور عددهایی که از تقسیم عدد 9 به عدد 2 که عدد زوجیت در خلقت است ، نموده می‌شود : {وقتی 9 را بر 2 تقسیم کنیم خارج قسمت 4 و باقیمانده 1 می‌شود ، سپس 4 را بر 2 تقسیم می‌کنیم خارج قسمت 2 و باقیمانده 0 می‌شود.بعد 2 را بر 2 تقسیم می‌کنیم خارج قسمت 1 و باقیمانده 0 می‌شود. حال از سمت راست (آخرین خارج قسمت) نوشته و کنارش باقیمانده‌ها را می‌گذاریم تا اولین باقیمانده که می‌شود 1001}.                                                                                                            9

 

2

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۰۱ ، ۲۰:۰۷
عذرا شفائی

  

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ممتحنة امتحنک الذی خلقک قبل ان یخلقک و کنت لما امتحنک صابرة و نحن لک اولیاء مصدّقون

باطن عدد  14/3 و 360 درجه

بنابراین وجود مبارکش 3 است و ممیز می‌گیرد به ظهور 14 نور مقدس صلوات الله علیهم اجمعین، چون ایشان ظرف اسرار نوری باطن خلقت هستند که قبل از خلقت امتحان شدند، پس رمز می‌شود 14/3 ! آنگاه محیط و مساحت به شرط ضرب شدن در 14/3 نمایان است[1].

درضمن وقتی دایره در شعاع 9 است و جایگاه مرکز دایره به عدد 40 ظاهر شد، پس 9 تا  40 تا می‌شود 360 که تمام دایره حیات در گنج 360 است. پس کلمه اُم، تمام محیط و مساحت عالم خلقت است و ذره‌ای در آفرینش نیست که در این دایره ، ظهور و افول نداشته باشد . اوست که مادر است { ما، در آن هستیم} همینطور از آن خلق شدیم هم آب و هم خاک و همینطورکه دوباره به خاک بازمی‌گردیم . این ذره‌ای اززیبایی‌های مهندسی خلقت است! [2]

 

*از منظر دیگر عدد 14/3 را می‌توان اینطور تفسیر کرد { درواقع ظاهر و باطن هستند} :

وجود مطهر امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، دایره‌ی کلّ یومٍ عاشورا را نمایش داد. چنانچه با تمام قامت در قتلگاه رسیدن به قرب الهی ، به حالت سجده قرار گرفت و شمر و سنان ملعون ، با تمام شقاوت سر مبارکش را ا ز قفا از بدن مطهرش جدا کردند. اما حضرت ، سَرِ بندگی از زمین برنداشت !

 تا این سَر، نقطه پرگار عاشورای هستی شود و قامت پاکش که حامل نُه ذریه معصوم صلوات الله علیهم اجمعین بود به تمامِ عدد به بلوغ کامل هستی، کمان دایره را شروع و از روز عاشورا با ولایت آقا علی بن الحسین علیه السلام؛ امام اربعیان و سالاری اسرار به وجود حضرت زینب سلام الله علیها، سبز کننده گنج اربعین به عدد 40 روز و 40 وادی این کمان دایره را از کربلا به کربلا رسانید. چنانچه سِرّ اربعین افشا شد! که نتیجه زحمات و مصیبات این عزیزان به بهار سبز هدایت رسید زیرا اربعین از ریشه ربع و حاصلش ربیع یعنی بهار بندگی  و اخلاص و به ظهور نور هدایت رسیدن است.

پس می‌توان گفت که عدد 3 ، وجود مطهر امام حسین علیه السلام است که سومین امام می‌باشد و ممیز زده می‌شود چون ایشان، محور 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است زیرا همانطورکه گفته شد ایشان پنجمین معصوم است که با 9 ذریه معصومش می‌شود 14 (14=9+5) . این اسرار 14/3 هستی است! و تمام سیر حیات هستی دنیا باید در این دایره، حیات آخرت خویش را به اربعین بهشت برساند زیرا عدد ابجد کلمه دایره=220 و برابر با عدد ابجد اسم مبارک طاهره(فاعل طُهر) است و جایگاه عددی دایره در مرکز آن می‌شود 40 به عربی یعنی اربعین و از لحظه شهادت سیدالشهدا، اربعینشان شروع می‌شود. آیا جای تفکر ندارد؟!

 

ارتباط دایره اول و سوم طبایع حروف و وجود خانم سلام الله علیها

دایره اول: طبیعت آتشی یا نورانی با خصوصیت حارّ(گرم) :

ا(=1) ، ه(=5) ،ط(=9) ، م(=40) ، ف(=80) ، ش(=300) ،ذ(=700)

 

 

 

 

 

در جمع عدد ابجد حروفش (1135=700+300+80+40+9+5+1)  1135 می‌شود که جمع ارقامش 10 می‌شود یعنی تمام گنج عشر! و عدد 1135 معنی می‌شود به 135+1000 که  عدد 1000 ؛ بلوغ تمام و کامل دایره در احاطه به کلّ دوایر است و عدد 135 برابر با عدد ابجد نام زیبای فاطمه سلام الله علیها است که او؛ امّ ابیهاست! {جالب است که عدد ابجد کلمه دایره(=220) با نام زیبای خانم یعنی طاهره برابر است} .

در جمع جایگاه عددی حروفش(91= 25+21+17+13+9+5+1) می‌شود 91  که جمع ارقامش هم  10 می‌شود و عدد 91 ؛ برابر عدد ابجد اسم مبارک خداوند؛ کامل است و همچنین برابر عدد ابجد کلمه سال و کلام است. و در این دایره کلّ جایگاه عددی حروفش، فرد است با حرف الف به عدد 1 شروع و به حرف ذ به جایگاه عددی 25 تمام می‌شود: الف؛ یکِ توحید و تمام خزانه حمد پروردگار عالم است و عدد 25 برابر با جایگاه عددی کلمه حمد و همچنین برابر جایگاه عددی کلمه کُن می‌باشد(کُن فیکون) .

 

نکته: اما همینطورکه در دایره ملاحظه می‌کنید؛ همیشه نقطه شروع به نقطه پایان وصل می‌شود. پس اگر جایگاه عددی این 7 حرف را از اول به آخر به هم وصل و جمع کنیم 26 می‌شود و عدد 13(=م) در وسط می‌ماند: (26=25+1)  (26=21+5) (26=17+9)

 

                     ذ(=25) +ش(=21) +ف(=17) +م(=13) +ط(=9)+ه(=5) +ا(=1)

                                                                     

                                                               26

خوب دقت کنید! دایره اول حروف، دسته نوری بود به دایره آخر(خاکی) که  ظهور نور می‌باشد، وصل است که آن دایره جلوه اسم مبارک چهل چراغ نور در گنج ولایت و رسالت؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها را جلوه می‌دهد! چنانچه تمام حروف نام زیبای فاطمه سلام الله علیها در دایره اول است که تنها وجودیست که در بین اسماء مبارک ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین، همه‌ی حروفش در دسته حروف نوری است!

جایگاه عددی نام مبارک فاطمه(س)=45 و برابر با عدد ابجد نام آدم علیه السلام است که آب و خاک (گِل)، مایه حقیقت خلقت جسمانی حضرت آدماست. پس در زمین، وجود حضرت آدم علیه السلام به صورت ظهور ظهور از جلوه‌ی اسرار عوالم نوری و خاکی می‌باشد. و تمام 4 طبیعت که آب، باد، خاک و آتش در وجودش است و او اولین خلیفة الله روی زمین است .

 

جمع عدد ابجد حروف دایره اول که نوری بود 1135 می‌شود که خیلی معنا دارد! یعنی پروردگار عالم به عدد 1000 ، وجود مبارک خانم فاطمه(س)(=135) را در دنیا معرفی می‌کند. و به قول امام صادق علیه السلام، لیلة القدر معرفی می‌شود و خداوند آن شب را خیرٌ من الف شهر معرفی می‌فرماید که مقامش از هزار شب بیشتر است، همان وجود مبارک زهراسلام الله علیها است که حروفش برابر حروف هزار است!

این همان دایره خلقتی است{ عدد ابجد کلمه دایره=220 و برابر با عدد ابجد نام زیبای طاهره است و جایگاه عددیشان هم برابر 40 است که حقیقت مهندسی خالق یکتاست} که خداوند قبل از خلقتش او را امتحان فرمود؛ فوجدکِ صابره؛ فرمود که او را صابر یافتم. صابر یعنی فاعل صبر یعنی طاقت این همه ظهور گنج را دارد. و خانم شد کوثر وجود! وجعلنامن‌الماءکلّ‌شیءحی .                                                 

و بنابر روایات در زمان حکومت حضرت مهدی علیه السلام، اولین حقی که آقا احقاق می‌کند، حق مادر بزرگوارشان است و جایگاه قبر مبارک مادرشان را افشا می‌فرماید. که این خیلی مهم است! و حضرت می‌فرماید: وابنة رسول الله لی اسوة الحسنة؛ دختر رسول الله(ص) برای من (در حکومت)، بهترین اسوه حسنه است یعنی حکومت آقا، زهرایی است و حکومتش، حکومت نوراست . پس تمام دایره حقیقت خلقت در گنج فاطمه زهرا سلام الله علیها ، به دست فرزندش افشاء اسرار می‌شود. 

*دایره سوم:طبیعت آبی یا مائی با خصوصیت رطوبت :

 

 

 

 

 

ج(=3)،ز(=7)،ک(=20) ،س(=60) ،ق(=100) ،ث(=500)،ظ(=900)

در جمع عدد ابجد حروفش (1590= 900+500+100+60+20+7+3) می‌شود 1590  و جمع ارقامش 15 می‌شود(15=0+9+5+1). که اگر اعداد 1 تا 15 را با هم جمع کنیم 120 می‌شود و قرآن مجید 120 حزب دارد و برابر با عدد ابجد نام زیبای احسان پروردگار عالم است.

در جمع جایگاه عددی حروفش (105=27+23+19+15+11+7+3)  105 می‌شود که برابر با عدد ابجد اسم مبارک عادل خداوند است و همچنین برابر با کلمه اعدل می‌باشد.

 

نکته : اگر جایگاه عددی حروف اول و آخر را با هم جمع کنیم 30 می‌شود و عدد 15(=س) در وسط می‌ماند:

(30=27+3)  (30=23+7) (30=19+11).

                        ج(=3)،ز(=7)،ک(=11) ،س(=15) ،ق(=19) ،ث(=23)،ظ(=27)

                                                 

                                                           30

 

 

حرفِ س ، میزان حروف و قلب قرآن است(قرآن کریم 30 جزء دارد و به حرفِ س تمام می‌شود، در جمع عدد ابجد حروفِ این دایره هم به 120 حزب قرآن رسیدیم!).

آیا این دایره با گنج وجود خانم فاطمه سلام الله علیها تطبیق ندارد؟! که او مظهر آب و کوثر وجود است. جالب است که اگر مضرب‌های 3 تا 27 را با هم جمع کنیم می‌شود 135 ، برابر با عدد ابجد نام زیبای فاطمه سلام الله علیها!!!

 

اسرار نماز 5 گانه در 3 نوبت

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید[3]:"اتل ما اوحی الیک من الکتاب و اقم الصلوة انّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر و الله یعلم ما تصنعون"."بخوان ای پیغمبر آنچه را که وحی کردیم به سوی تو از قرآن و برپادار نماز را که البته نماز باز می‌دارد انسان را از کار زشت و ناپسند و هر آینه یاد خدا بودن بزرگ‌تر است از سایر عبادات (که یاد خدا و ثواب و عقابش همیشه انسان را از گناه باز می‌دارد و انسان را به طاعت وامی‌دارد. ولی عبادت با غفلت از خدا چندان اثر ننماید) و خدا می‌داند آنچه را که می‌کنید".

خواننده عزیز امیدوارم با دقت توجه کنید! زیرا این ندای نورانی از پروردگار عالم به بنده خود می‌باشد. از روی شماره آیه(45) برداشت می‌شود که ندا به کسانیست‌ که در دنیا عمل انسانی و پیروی و اطاعت و عبادت مولا را انتخاب کرده‌اند. چراکه  45، برابر با عدد ابجد اسم آدم و برابر با جایگاه عددی کلمه انسان ‏و خلاصه برابر با جایگاه عددی نام مبارک فاطمه سلام الله علیها است. پس طرف خطاب، انسان کامل یعنی پیغمبر بزرگواصلی الله علیه و آله است و از ایشان به قلب‌های سالم و بندگانی که می‌خواهند صورت عمل انسانی داشته باشند.

چرا عدد این آیه در جایگاه اسم مبارک فاطمه سلام الله علیها است؟ زیرا معنی نام مبارک خانم از ریشه فطم است یعنی از آتش جهنم و تمام پلیدی‌ها بریده است. پس در این جایگاه ، نماز بپا می‌شود که ریشه در بطن بهشت دارد و امر این است که این ریشه را در بطن ایمان و عقیده و قلب سالم خود بپادارید!

وجود مبارک امام صادق علیه السلام فرمودند که 5 نوبت نماز در 3 نوبت خوانده شود. اما درواقع باطن 3 نوبت هم همان 5 نوبت است!

اگر خوب دقت کنید در گردش ساعت شبانه روز، ساعت 3 (بعدازظهر)، شناسایی دیگرش 15 خوانده می‌شود. چند نکته در این اعداد نهفته است:

همانطورکه بیان شد عدد 5، عدد بسته است و قرار گرفتن درحلقه بندگی واقعی برای هر بنده با خواندن نماز پنجگانه و رسیدن به حقیقتش است به شرط اینکه نمازمان پشت امام معصوم صلوات الله علیهم اجمعین باشد یعنی امامِ نماز را پیشاپیش نماز ببینیم. چراکه   نماز بی ولای اوعبادتی است بی وضو 

                                                      به منکرعلی(ع) (وذریه‌های معصومش(ص)) بگو نماز خود قضا کند

 

جمع اعداد 1 تا 5 برابر 15 می‌شود 15=5+4+3+2+1 که برابر با جایگاه عددی حرفِ س به عدد ابجد 60 است. که حرفِ س، قلب قرآن و میزان حروف است. و هر ساعت، 60 دقیقه و هر دقیقه 60 ثانیه است.

و خداوند یکتا فرمود[4]: ... انّ الصلوة کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا. یعنی در وقت قرارگیرد میزان و طبق دستور الهی (با تمام شرایط). پس حقیقت نماز، دائما در تمام عالم در زمان و مکان جاری است.

 

درواقع ساعت 15، عدد 3 هست که در 5 نوبت ضرب شده و عدد 15 را نشان می‌دهد (15=3×5 ،15=س ؛میزان). که حیات تمام هستی در گرو عدد3 است و برابر عدد کلمه آب است. درواقع هر چیزی برای اینکه به  حیات واقعی و دائمی خود برسد و سبز بماند، باید در 3 (=آب) ضرب شود تا به میزان حیات حقیقی برسد.

حقیقت آب، کوثر وجود است یعنی خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها و یکی از نام‌های قرآن هم کوثر است. اگر حروف آب را به صورت بسیط بنویسیم الف و با، عدد ابجدش 114 می‌شود(114=3+111) و 114، برابر تعداد سوره‌های قرآن است. پس حقیقت آبی که همه‌ی انسان‌ها را سیراب کرده و احیاء دنیا و آخرت می‌کند، قرآن و نماز است[5].

جایگاه عددی الف و با (به صورت بسیط) می‌شود 33(33=3+30) که برابر جایگاه عددی نام مبارک زهرا سلام الله علیها است. جمع ارقام 33 می‌شود 6 (6=3+3) ( 6 برابرایام خلقت کلّ دنیا). و عدد ابجد حروف سیُ سه =135 می‌شود که برابر با عدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها است.

 

*آب، تطهیر کننده‌ی عین نجس به عین پاک است. آبِ ظاهر، نشانی از آبِ باطن دارد. پس با عرفان آب، خود را شستشو دهیم تا حیوانیت از ما جدا شده و  به حقیقت انسانی برسیم! به همین علت نماز واقعی، تنهی عن الفحشاء و منکر می‌شود.

و اینجاست که معنای روایتی از پیامب صلی الله علیه و آله را متوجه می‌شویم که به مردم فرمودند: اگر بر در خانه یکی از شما نهری از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد آیا چیزی از آلودگی و کثافت در بدن او می‌ماند؟ در پاسخ عرض کردند: نه. فرمود: نماز، درست همانند این آب جاری است، هر زمان که انسان نمازی می‌خواند گناهانی که در میان دو نماز انجام شده است از میان می‌رود.

 

*حال اگر در ساعت، به صورت قطر از عدد 3 به عدد روبرویش وصل کنیم، عدد 9 می‌شود { شاخص نماز عصر حدودا در ساعت 3 و شاخص نماز عشا حدودا در ساعت 9 است}. در شکیات نماز واجب، 9 شک صحیح وجود دارد  تا نماز کامل و بدون اشکال تحویل داده شود.

و در شناسایی عددی دیگرِ 9، 21 خوانده می‌شود که برابر با جایگاه عددی حرفِ ش است (صفت تفشی دارد) پس صفتش، افشاء حقیقت نمازی است که در میزانِ سین به عدد 15(=س) انشاءالله به نتایج ظاهری و باطنی نماز افشا می‌شود و نمازگزار به میزان اعمال دست پیدا می‌کند. البته از درون قلبش، تا به اعضا و جوارح و همه اعمالش افشا شود. انشاءالله

*نماز ظهر و عصر و عشا 4 رکعت دارند، و این عدد، همان گنج اربع (10=4+3+2+1) یعنی همان نورٌواحد و گنج 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است، و نماز مغرب 3 رکعت است که حقیقت کلّ اسرار باطن اعداد روی سه عدد می‌باشد و عدد سه، رمز همه‌ی نمازهاست و همه‌ی نمازها در نماز مغرب قرار دارند که ظرف افول نور خورشید ولایت و رسالت است جالب است بدانید که نماز مغرب متعلق به خانم دو عالم فاطمه زهرا؛ سیده نساء العالمین است او که ظرف مغرب افول دو خورشید رسالت و ولایت است.

 

اسرار نماز مغرب و صاحب مغرب وجود  

*نماز مغرب: متعلق به وجود حضرت فاطمه سلام الله علیها است که معصوم سوم و مرتبه خلقت نوری ایشان درعالم سِرّ به عدد 3(=ج)است. اما کلمه مغرب یعنی ظرف گیرنده‌ی غروب یعنی افول نور خورشید (اسم مفعول غروب است).

حقیقت نماز ظهر، خورشید رسالت  و حقیقت نماز عصر، خورشید ولایت است پس در حقیقت در ظرفِ مغرب عالم امکان ؛ وجود مبارک سیدة النساء العالمین؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها، دو خورشید افول دارد و او ظرفِ کامل است که حقیقت جمعِ عدد الف و با می‌باشد؛ عدد ابجد حرفِ ا=1 و حرفِ ب=2 است که در جمع می‌شود 3 (3=2+1) .عدد 3 برابر حرفِ ج است که جهیدن و جهان شدن و جان گرفتن را ظهور می‌دهد و تمام هستِ عالم به وجود حرفِ ج که ظهور حقیقت آب است(آب=3) ، حی می‌شود ؛"و جعلنا من الماءِ کلّ شیءٍ حی[6]". پس همه چیز از آب زنده شد!

و با دو معنی زیبا ، مغرب را معرفی می‌کند :

 1) نماز مغرب 3 رکعت است و صاحبش، کوثر عالم وجود؛ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌باشد (و سوره مبارکه کوثر هم 3 آیه دارد)

هر جا آب باشد، آبادانی و سبزی می‌آید پس بعد از نماز مغرب، نماز عشاست که متعلق به سبزپوش آل محمد(ص) است!

2)ساعت مغرب مثل عمر پر برکتشان ظاهرا کوتاه (ولی برکتش الی یوم القیامه)است و زود به عشا وصل می‌شود.

عدد ابجد کلمه مغرب=1242 است که جمع ارقامش 9 می‌شود (9=2+4+2+1).{مَلکی به نام سخائیل (یا سرفائیل) برائت نامه‌ای از آتش جهنم به اسم خداوند برای هر نماز مقبول می‌آورد و برای نماز مغرب، به اسم "انا الله الجبار" است}. 

این یکی از زیبایی‌های مقام مغرب است که جمع کننده انوار خورشید در ظرف افول خود است که نتیجه‌ی آن نور قمر آسمان در لیل دنیاست و تمام حکمت باطن آن و گنج عشا در حقیقت آن جلوه‌گر می‌شود تا میوه‌ی کامل صبح را ظهور دهد که همان صبح  قیامت است (صباح الجنه)، در این بلوغ که سحر، گیرنده قدر است و شکافنده‌ی نور و ظهور و بروز یوم(روز) است.

*جایگاه عددی کلمه مغرب=63 که برابر با سنّ مبارک پیامبرصلی الله علیه و آله و همچنین حضرت علی علیه السلام می‌باشد و حکمتش زیاد است زیرا هم برابر با جایگاه عددی کلمه اربعین (یعنی 40 ) است و هم به همه‌ی مؤمنین می‌آموزد که وجود مبارکشان در حقیقت طهارت زندگی مبارکشان به جایگاه غروب رسیده است.

اما هر دو نور مبارک در ظرف مغرب عالم ، افول داشتند چنانچه سنّ هر دو بزرگوار 63 سال است که جمع ارقامش 9 می‌شود و 2 تا  9 تا می‌شود 18 که سنّ مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها است (ظرف گیرنده انوار رسالت و ولایت).{سن مبارک پیامبر(ص)=63 و 3+6=9 ، سن مبارک امام علی(ع)=63 و 3+6=9 ، 9+9=18 . جالب است که اگر ارقام 63 را در هم ضرب کنیم هم 18 می‌شود! (18=3×6)}

حقیقت نماز مغرب:

مغرب یعنی ظرف افول نور خورشید و به معنای دیگر ظرف کاملی که خاصیت و قابلیت جذب کلّ نور خورشید را دارد و ذره‌ای نور را ضایع نمی‌کند. و دیگر این‌که جایگاه غروب ، تمام شدن نور خورشید در مخلوقات است. هر وجودی یک طلوع دارد که تولد است و یک غروب که مرگ است.

طلوع اشراق ظهورآن مخلوق است تا خود را کامل جلوه دهد و مغرب، کاسته شدن نور است تا تمام شود. مثل نوزاد که رشد می‌کند تا جوان شود و به زایش و کمالات وجودی می‌رسد و آنگاه کم کم مُسن شده و پیر می‌شود و زمان رفتن فرامی‌رسد. در واقع خانه قبر جای افول و مغرب هر انسان است ، حال معلوم می‌شود که هر کس نور طلوع و اشراق وجودی خود را چه کرده و به چه مصارفی صرف کرده است؛ درست مصرف کرده یا نه؟

برای هر انسان یک طلوع و غروب دیگری هم هست. پروردگار عالم درآیه17 سوره مبارکه الرحمن می‌فرماید:"ربّ المشرقین و ربّ المغربین"، پروردگار مهربان ربّ دو مشرق و ربّ دو مغرب است. و آن انوار مشرق و طلوع خورشید ولایت و رسالت است که تمام انسان‌ها را به سوی وحدت وجود و توحید راهنمایی و هدایت می‌فرماید؛ لا اله الا الله.

 در این زمان که مولای ما غایب است و ظاهراً ایشان را نمی‌بینیم، همه‌ی ما ریزه خوار سفره رحمت ایشان هستیم و ایشان مثل خورشید پشت ابر، اشراقات هدایت را به تمام انسان‌ها می‌رساند و کتاب مبارک قرآن که هادی همه دل‌ها و نسخه حکیم الحکما؛ پروردگارعالم است نیز در دسترس همه ماست.

حال من می‌پرسم دوستان، از صبح که خورشیدِ ظاهر طلوع می‌کند انوارش چه می‌شود و کجا می‌رود؟ اگر ما صدای سلول‌های بدنمان و تمام جمادات و نباتات و حتی فضای اطراف خود را می‌شنیدیم این‌ها می‌گفتند: ما به اندازه ظرف خودمان برای نیازمان کسب نور و جذب نور کرده و احیای خود را گرفتیم. پس نور به صورت انرژی و حیات و هدایت و معاش، شکل حقیقی خود را نشان می‌دهد و این تعریف حقایق مغربی  است که در هر وجودی افول نور شده است.

پس ما در هنگام مغربِ عمر باید از این انوار، تحفه بهشت و رضای خدا را ببریم. و بهره کامل انرژی برای زندگی الی یوم القیامه را گرفته باشیم و باید آن سوختی را که چراغ قبر ما و نور و صراط ما و حتی بهشت ما می‌شود و همیشه منور و مزین و گرم کننده است، توشه گرفته باشیم. زیرا نتیجه مغرب صحیح و کامل برای زندگی مؤمنان پس از مرگ ، احیاء کامل زندگی دنیا است به صورت حیات طیب! پروردگار عالم می‌فرماید[7]: "یَصعَدُ الکلِمُ الطّیّبُ و العملُ الصّالحُ یرفعُهُ" . بنده مؤمن در حیات صحیح به درجه کلمه طیب از مولای خود می‌رسد و هم در این دنیا و هم آن دنیا ، رفعت درجه پیدا می‌کند.

اما نام مبارک پروردگار عالم که برای نماز مغرب بوسیله‌ی ملک  به عنوان برائت از آتش جهنم به شخص نمازگزار واقعی عنایت  می‌فرماید، اناالجبار می‌باشد یعنی من خداوند جبران کننده هستم. انشاءالله خداوند کریم عمل ناقص ما را درهنگام افول به جایگاه ، جبران کرده و غلط‌های ما را اصلاح کند.

حقیقت مغرب، وجود مطهر و مقدس خانم دو عالم؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها است. (وقت مغرب کوتاه است و عمر مبارک ایشان هم کوتاه) زیرا دامن پاک و مطهر و قلب مبارک او، ظرف تامّ و تمامِ گیرنده افول دو خورشید ولایت و رسالت بود. او که در حقیقت از وجودش، 11 موالید مطهر و نورانیِ امامان معصوم صلوات الله علیهم اجمعین تجلی کردند و هر کدام نور هدایت و امام راه تمام شیعیان عالم شدند و بانوی دو عالم، سیده نساء العالمین، کسی هستند که پدر بزرگوارشان درباره ایشان فرمودند: فاطمه پاره تن من است و نور دو چشم من است.

وجود خانم در این دنیا، حقیقت لیل (شب) است که در کتاب راز حجاب تا حدودی شرح داده شده است. ما به عنوان شیعه و پیرو خانم دو عالم باید، حقیقتِ مغرب خود را از افول انوار مشرق عمرمان از ولایت و رسالت به صورت عمل صالح و باقیات الصالحات صحیح و آثار نورانی جلوه دهیم.

سایه در عصر، خود را نشان می‌دهد و هر چه به طرف مغرب می‌رویم سایهی اجسام بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود. چون سایه به منزله سجده بر صاحب سایه است (چون سایه اطاعت جسم را می‌کند). پس سایه چنان بزرگ می‌شود تا به طرف مغرب که تمام زمین، سایه می‌شود. انگار خورشید، در سایه غروب می‌کند! یعنی سایه، نتیجه عمل کردن به ظهرِ وجود است و همان‌طور که ظهر، تامّ بود سایه تمام می‌شود، یعنی جذب کامل! درواقع نفس ظهر جلوه می‌کند.

پس ما فقط با نماز مغرب مقبول می‌توانیم ادای دِیـْنِ ظهور ظهر و عصر را انجام دهیم.

پروردگارا به خاطر تمام نعمات ظهر و عصرت تو را شکرمی‌کنیم، و از تو می‌خواهیم ما را شکرگزار مغربت قرار دهی تا این مغرب را در قیامت به زیبایی نماز عشا و آنگاه نماز صبح تحویل دهیم.آمین

*غروب روزجمعه[8]:

اهل معنا و معرفت می‌فرمایند: سحرگاه به عنوان وقت متعلق به حضرت زهرا سلام الله علیها فرصت «مشی إلی الله» است و عصر و غروب جمعه که تعلق به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد، وقت «جذب فیض من الله است».

حضرت زهرا سلام الله علیها نیز می‌فرمایند: شنیدم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرمودند[9]: « إنّ فی الجمعة لَساعة لایُراقبها رجلٌ مسلمٌ یَسأل الله عزّوجلّ فیها خیراً إلا أعطاه إیّاه؛ همانا در جمعه لحظه‌ای هست که هیچ مسلمانی بر آن مراقبت نمی‌کند و در آن لحظه از خدا خیری نمی‌خواهد مگر اینکه آن را به او عطا می‌کند». عرضه داشتم : ای پیامبر خدا! کدام لحظه؟ فرمود: « إذا تدلّی نِصفُ عینِ الشمس للغروب؛ هرگاه نیمی از قرص خورشید غروب کرد». راوی می‌گوید: فاطمه علیها السلام به غلامش می‌گفت: برو بالای بلندی و هرگاه نیمی از خورشید را دیدی که به غروب نزدیک شد، به من خبر ده تا دعا کنم.

مهم اینکه حلقه وصل این دو وقت و نیز نقطه اتصال مشی و جذب، سوره قدر است چراکه بنابر ادله روایی، صدیقه کبری علیها السلام، صاحب حقیقت و باطن سوره مبارکه قدر است، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز صاحب رقیقت و ظاهر این سوره خواهد بود.

پس چه  نیکوست که مؤمنین این وقت را مراقبت نموده، به سیره فاطمی ملتزم شوند و در این بستر زمانی که ملکوت آن به انفاس قدسی آن بانوی عرشی منوّر است، سوره مبارکه قدر را به نیابت از حضرت زهرا سلام الله علیها بخوانند و به محضر أنور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه کنند. چنانکه در روایت آمده است: در روز جمعه صد نفحه از رحمت الهی نازل می‌شود که نود و نه عددِ ان از برای کسی است که سوره قدر را در عصر جمعه صد مرتبه قرائت کند.

شاید که منظور نظر کیمیا اثر آن حضرت قرار گیریم و فرج انفسی برای همه‎ی نفوس مستعده محقق شود و به امید فرج آفاقی نیز چشم براهیم که خورشید را برای ظهور آفریده‌اند. 

گنج طه در وجود خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها

*در لوح عدد 5 هم به خوبی مشخص شد که تمام اسرار در گنج عدد 5 و ظهور عدد 9 و در ابعاد عدد 3 است! و مجموعه گنج در اسرار کلمه طه ظهور دارد. پس کلمه طه بر همه‌ی عالمیان ولایت کبری دارد و آنچه به ظهور ظاهر و باطن می‌آید از این گنج است.

چنانچه عالم دایره شد و دایره در 360 درجه ظاهر شده است! اگر دقت کنیم شعاع دایره 9 است(چون سقف اعداد 9 است). و وقتی ارقام 360 (درجه دایره) را با هم جمع کنیم 9 می‌شود(9=0+6+3) {در حقیقت عدد درون دایره : یک 3 است و یک 6 و در جمع ، 9 }. پس اگر بخواهیم حقیقت کلّ دایره خلقت را بدانیم ، 3 را در 6 و 9 ضرب می‌کنیم که می‌شود 162، که برابر با عدد ابجد نام زیبای انسان است که تمام ابعاد را دارد، درحالیکه از 5 حرف تشکیل شده است!

چنانچه خواندیم شکل دایره، نماینده تنها عدد بسته 5 بود.پس دایره‌ای که شعاعش 9 و کمانش 5 باشد ظهورش، عدد انسان (ِکامل) و جایگاهش(انسان=45) همان 9 ضرب در 5  که می‌شود 45 است و همچنین برابر با عدد ابجد نام زیبای آدم است. نکته جالب اینجاست که جایگاه عددی نام زیبای فاطمه سلام الله علیها هم 45 می‌شود! که فاطمه سلام الله علیها؛ حقیقتِ کلّ دایره یعنی باطنِ رحمِ عالم خلقت است و عصمت الله الکبری است، بلوغش 9،  تعداد حروف نام مبارکش{فاطمه(س)} 5 و جایگاه عددی نام مبارکش 45 ؛ برابر با نام آدم علیه السلام می‌باشد.

 

*خوب توجه کنید! پس اسرار ظهور عالم سِرّ، در حقیقت گنج آن ظرفی است که صاحب کلّ حیات کوثرِ وجود است که قبل از خلقتش، امتحان شده و قبولی گرفته و کلّ نور است!{ یا ممتحنة امتحنکِ الله الذی خلقکِ قبل اَن یخلقکِ فوجدکِ لما امتحنکِ صابرةً... ای آزموده.خدائیکه آفریدت آزمودت پیش از آفرینشت و یافتت درآزمایش بردبار}

 

درحقیقت خلقت نوری در عالم اسرار بوجود مبارک پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین و ظهور 9 ذریه در بطن اباعبدالله الحسین علیه السلام، حقیقت گنج طه است که در نام فاطمه سلام الله علیها ظهور دارد و تمام حروف نام مبارک خانم در دایره حروف نورانی است (ف ا ط م ه) { 28 حرف را به  4 دسته تقسیم کرده‌اند: حروف نورانی، حروف هوایی، حروف آبی و حروف خاکی} و در گنجِ حقیقتِ این معناست که پیامبرگرامی اسلام؛ حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله می‌فرماید : فاطمه(س)، اُمّ ابیهاست. و ایشان؛ اُم الائمه و اُم الانبیا می‌باشد.

 

اسرار عدد 6 و حرفِ ش

عدد 6 به حروف در فارسی؛ شـِش و در عربی ؛ ستـّه ، سدس یا سادس خوانده می‌شود. و درواقع باطن معانی هردو در آخر به یک معنا می‌رسد. چنانچه عدد ابجد حروف سته=465 می‌شود و این عدد ، رمز زمان ظهور حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف) است زیرا این عدد از جمع اعداد از 1 تا 30 تشکیل می‌شود (465=30+29+28+...+3+2+1)، که 30 جزء قرآن به تمام باطن در زمان ایشان ظاهر می‌شود و برابر با نام زیبای مهدویت است! {جالب است که ایشان نهمین فرزند اباعبدالله الحسین علیه السلام است یعنی باز هم رابطه 9 و 6(=سته=465)}. و جایگاه عددی کلمه مبارک مهدویت =60 می‌شود که برابر با عدد ابجد حرفِ س است و حرفِ س، قلب قرآن و میزان است و حکومت آقا، حکومت بر قلبهاست و میزان حکومت جهانی در کلمه مهدویت است!

 

*اما معنای حروف شـِش: حرفِ ش درعربی و فارسی هر دو یک ملکوت را دارد. بلوغ حروف است زیرا تمام عالم هستی در این حرف غرق است. و چون حرف ش، صفت تفشی (یعنی افشاکردن) دارد، افشاکننده تمام اسرار عالم بالا در روی زمین و حتی در تمام کرات و حتی درون دریاها و معادن و مخازنِ هستی می‌باشد.

عدد ابجد حرف ش=300 است که برابر با عدد ابجد کلمه صراط   و عدد ابجد کلمه فکر می‌باشد. و اگر دایره ساعت را از 1 تا 24 با هم جمع کنیم (300=24+23+22+ ... +3+2+1) می‌شود 300 . و وقتی که بصورت سه حرفی خوانده شود یعنی شین ، عدد ابجدش 360 می‌شود. در تعریف مقامات حروف؛ هم تعداد حروف به عدد خوانده می‌شود و هم تعداد نقطه‌های آن حروف زیرا مبین حقیقت اسرار هر حرف، نقطه‌دار یا بی نقطه بودن آن است. و تعداد نقطه‌های حرف هم به شماره در تعداد حروفش تعریف حقیقی آن حرف است.

 

پس دلیل اینکه می‌گوییم حرفِ ش، بلوغ معنای همه‌ی حروف است، این است که در جایگاه افشای مقامات و معانی حروف واقع می‌شود. درحالیکه همه‌ی عالم در شکل دایره قرار دارد و تمام دوایر در دایره‌ی کلّ هستی جای می‌گیرد. می‌دانیم که دایره چه بزرگ باشد و چه کوچک ، 360 درجه است که برابر با عدد ابجد حروف شین می‌شود ( حرفِ ش ، شین خوانده می‌شود). حال خوب توجه کنید که هستی در آغاز به یک، شروع شده و همه در جلوه‌ی وحدانیت پروردگار عالم، توحید را افشامی‌کند!

شرح دایره هستی به حرفِ شین

*پس دایرة الدوائرِ هستی :

 *1)در عدد به یک "ش" جلوه می‌کند یعنی یک حرف.

 *2) همانطورکه در کتاب عرفان عدد 10 بطور کامل توضیح داده شد : سِرّ شناخت پروردگار عالم به اسم مبارک اَحد جلّ‌جلاله به عدد ابجد 13 است که برابر با جایگاه عددی حرفِ م به عدد ابجد 40 است . و در ظهور اسمائی به عدد 4 ارکان و جلوه طهارتِ 40 به نام اسم مبارک سبحان (جایگاه عددی سبحان=40) که تنزیه و تسبیح را در کلّ اسامی پروردگار عالم که شمارش نمی‌شود ، جلوه فرمود. اگر ارقام 13 را با هم جمع کنیم می‌شود 4(=3+1) که حرف ش ؛ خودش یک و 3 نقطه دارد رویهم می‌شود 4 ! پس در دایره هستی ، 4 ارکان افشا می‌شود.

 *3) اگر به سه حرف شین بنویسیم درواقع در2 قسمت ظاهر می‌شود: ش- ین یعنی حرفِ ش می‌شود زُبُر و حروفِ ین می‌شود بینه. چقدر زیباست که در ترازوی حقیقی معنی این حرف ، در مقام عددی عدد 300 (=ش) روبروی عدد 60(ین) قرار می‌گیرد (که برابر با عدد ابجد حرفِ س است) ، درواقع حرفِ ش در مقابل حرفِ س می‌باشد! یعنی حرفِ ش ، وزنه‌ی بیان کننده حرفِ س است.

 

چنانچه می‌دانید حرفِ س؛ قلب قرآن و میزان حروف، قلب عالم امکان،  سِرّالحروف و مقام جمع الجمعی حروف است. چنانچه حیات هر وجودی به قلب آن و قلب قران؛ سوره مبارکه یس و قلب همه‌ی هستی؛ وجود مبارک حضرت مهدی علیه السلام است که ایشان قلب عالم کون و مکان و قلب عالم امکان و قلب عالم هستی الی یوم القیامة می‌باشد. و در مقام جمع الجمعی تمام خانواده محترم ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین، آل یاسین خوانده می‌شود و در زیارت آل یاسین، مقامات وجودی را بیان می‌فرماید و حقایق هستی (چه در دنیا و چه در آخرت) تعریف می‌شود.

 

*4) حرفِ شین به عدد 9 تعریف می‌شود زیرا 3 حرف است و 6 نقطه دارد که رویهم می‌شوند 9. حال خوب دقت کنید! تمام دایره از نقطه مرکزی که شروع خلقت خشکی روی زمین است {که به کلمه ارض خوانده می‌شود} به شعاع 9 (چون سقف اعداد از 9 بیشتر نیست) ، محیط دایره {که دحو الارض خوانده می‌شود} کشیده می‌شود.

 

*پس به عدد 9(تمام شناسایی حروف شین با نقطه‌هایش) و عدد 3(سه حرفِ ش-ی-ن) و عدد 6 ( 6 نقطه‌ی حروف شین) اسرار این دایره افشا می‌شود که به سه عدد 9 و 3 و 6 می‌باشد. اگر این اعداد را در هم ضرب کنیم (6×3×9)می‌شود 162 که برابر است با ظهور و خلقت اشرف مخلوقات ؛ وجود مبارک انسان (البته انسان کامل) که خداوند کریم در کلام مبارکش می‌فرماید[10]: "فتبارک الله احسن الخالقین". و انسان در مقام عبودیت می‌تواند عابد خداوند جلّ‌عظمته باشد یعنی عبدالله باشد و با بندگی خالصانه به پیشگاه نورانی و سبحان پروردگارش راه یابد یعنی به مقام عند ربهم یرزقون برسد.

 

مقام دنیا در عدد 6

**خوب دقت کنید! اول اینکه مقام دنیا خیلی بالاست زیرا که جایگاه شهادت است و دوم اینکه افشاءِ اسرار عدد 6 (در دنیاست) که خداوند کریم فرمود[11]: خلق السموات و الارض فی ستة ایام ؛ خلق کردم آسمان‌ها و زمین را در 6 روز. اما این دو تعریف جای توضیح بیشتری دارد که شنیدنی و خواندنی است و جای تأمل و تفکر دارد ! عزیزان امیدوارم که با جان دل این مباحث را بخوانید و بیندیشید:

**1)اول اینکه دنیا، جایگاه شهادت است . زیرا آنچه در عالم بالا بصورت سِرّ خلق شده، در ظهور به عوالم پایینی قرار می‌گیرد اما تا در دنیا نمی‌آمد، مشاهده نمی‌شد و به ظهور وجودی از نظر مادی نمی‌رسید. پس خلقت خالق بی‌همتا در عالم دنیا، مشهود است و از هر ذره‌ای چه بصورت جمادات و چه نباتات و چه حیوانات و یا انسان و یا حتی همه‌ی موجوداتی که با چشم غیرمسلح دیده نمی‌شوند و یا اصلا شاید فقط احساس می‌شوند مثل گازها و هوا و ... ، همه به یک صورت در دنیا به مقام شهودی و ظهوری می‌رسند.

شاید این یکی از اسراری است که خداوند یکتا در سوره مبارکه فصلت می‌فرماید[12]: حتی إذا ما جاءوها شهد علیهم سمعهم و ابصارهم و جلودهم بما کانوا یعملون؛ تا چون بر دوزخ رسند آنهنگام گوشها و چشمها و پوست بدنهایشان بر جرم و گناه آنها گواهی دهند. و یا در سوره مبارکه یس می‌فرماید[13]: "الیوم نختم علی افواههم و تکلّمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بماکانوا یکسبون؛ امروز است بر دهان آن کافران مُهر خموشی نهیم و دستهایشان با ما سخن گوید و پاهایشان به آنچه کرده‌اند گواهی دهد".

بنابراین آن روز زبان نطق دنیایی بسته می‌شود و تمام وجود در مقام شهادت، گواهی می‌دهند. پس فقط دنیاست که عالم نطق است. و همه در نقطه ظهور می‌کند. چنانچه پرگار آفرینش از نقطه، کمان دایره‌ی حدود الهی را می‌کشد. و جنین در دایره رحم مادر بصورت نطفه، دایره زندگیش دحوالارض می‌شود! نگاه از نقطه سیاهی چشم دیدگاه ظاهری و باطنی را می‌بیند و می‌اندیشد و فکر می‌کند و تصمیم می‌گیرد و عمل می‌کند. و همه درنقطه قلب به تغییراتی اساسی، به واقع قلب به میم می‌شود.

آیا اینجا تفکر و تأمل ندارد که خداوند بالاترین مقامات زندگی انسانی را در پایان عمر به شهادت تعریف می‌کند! و آن زمانی است که انسان به بلوغ مقام فکری و عقلی و ایمانی و تربیتی  و عملی در شریعت و طریقت  و حقیقت شیعه و پیرو امام معصومِ زمانش برسد. و انتخاب زیبای خود را در حیات دنیوی برای خروج صحیح (از دنیا)، به تولد و زنده شدن واقعی برساند. و حیات وجود جسمانیش را در شهادت تقدیم خالق مهربانش کند. اینجاست که خداوند کریم می‌فرماید[14]: ولاتحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربّهم یرزقون ؛ نپندارید کسانی که در راه خدا شهید شدند مردند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و نزد پروردگارشان متنعّم خواهند بود.

 

پس کلّ دنیا در مقام شهادت می‌شود کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا. پس تا آخر عمر دنیا، راه شهادت باز است و دعوت نامه برقرار است که هرکه دارد هوس کرب و بلا بسم الله.

**2) امام شهدا: در مقام سیدالشهدایی، وجود مبارک اباعبدالله الحسین علیه السلام قرار دارد که تولد و شهادت وجود نازنینش استثنا است. چنانچه می‌دانید ایشان 6 ماه در حمل مادر بزرگوارشان بودند. پس عدد 6، افشای وجود مبارک آقاست! خوب دقت کنید که عدد 6 به حروف در فارسی، شـِش میشود که دو تا حرفِ ش است و درواقع شین. پس بلوغ 9 در باطن شین قرار گرفت و امام حسین علیه السلام از بدو تولد به عدد 10 بدنیاآمد {یک وجود مبارک خودش + 9 ذریه معصوم(ص) در بطنش (10=9+1)}. پس او حامل بلوغ گنج 9 است. بنابراین اسرار دایره خلقت زندگی مبارکش که محیط بر همه‌ی عوالم هستی است حیات را در عدد 6 ظهور داد و بلوغ هدایت را به 9 ذریه معصومش صلوات الله علیهم اجمعین.

 

 

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۰۱ ، ۲۰:۰۰
عذرا شفائی

  

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ممتحنة امتحنک الذی خلقک قبل ان یخلقک و کنت لما امتحنک صابرة و نحن لک اولیاء مصدّقون

 

باطن لیل و خانم فاطمه سلام الله علیها

پس دنیا که خودش حقیقت لیل است، اسرارش در شب است: عروج حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در شب بود و تولد معصومین صلوات الله علیهم اجمعین در سحرگاه بود. و رزق روشنی روز و رسیدن ساعاتش از بطنِ سحرگاه شب است. شب، حرکت اولیاء است و رسیدن قدر به دنیا در شب است(انّا انزلناه فی لیلة القدر) و حقیقت آن سِرّ حرکت آب است از اسفل به اعلا که حیات را در جریان می‌اندازد و آن حقیقت و آن سرّ وجود مقدس فاطمه زهرا سلام الله علیها است که در حجاب ستر خویش، تجلی کرد و شب را بپا داشت و مجرای رساندن مغرب به عشاء و عشاء را به صبح و صبح را به ظهر و عصر شد.

او بود که در لیل به خاک سپرده شد و به دنبال قبر گمشده‌‍‌‌‌اش همه باید در پی  نورش بگردند تا روزی که جلوه نورش، امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ظهور کند و به نورش، ظلمت‌ها را بزداید و پاکی و روانی و نورانیت را از آن آب باطن خویش -که مادرش است- ظاهر کند " انّا انزلناه فی لیلة مبارکة انّا کنّا منذرین[1]" .

در روز وقتی خورشید می‌تابد آب گرم می شود و تبخیرمی‌شود، در شب به آسمان صعود می‌کند که به صورت ابر ذخیره شود. علوم باطنی را که حیات حقیقی است، از مایه حیات جلوه می‌دهد. چون می‌فرمایند تا آخر زمان دو  قسمت از علم ظاهر می‌شود و بیست و پنج قسمت آن در زمان ظهور حضرت حجة ابن الحسن-روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه فداه-  ظاهر می‌شود.

عدد ابجد کلمه لیل= 70 است[2]،  برابر با عدد ابجد حرفِ ع، که عین خود به معنی، چشم و چشمه می‌باشد. همان‌طور که خانم زهرا سلام الله علیها، حقیقت لیل بود او خود لیل را به پا می‌داشت تا مهتاب نورش در پس پرده‌ی ظلمت شب به تمام ستارگان عالم نور بخشد و به تمام جماد و نبات، رنگ و طعم دهد و مُقدّم در طلوع حرکات شود.

 

او با قیام لیلش دنیا را که باطناً اسفل و تاریک است، ارتقاء درجه می‌داد تا ساکنان دنیا بتوانند خود را به اعلای صبح بکشانند و شمس وجود بتواند از درون سَحَرَش طلوع کند. چنانچه تولد ائمه علیهم السلام در سحرگاه بود و همه با وجود خود، طلوع را آوردند و چنانچه قدر در لیل نازل شد(انّا انزلناهُ فی لیلة القدر) و احیا گرفتن، در شب است، یعنی تمام عمر ما، یک شب است.

پس احیا، برای گرفتن قدر بسیار واجب است تا مرده‌های وجود خود را زنده کنیم و در نور مهتاب ولایت، قد بکشیم و صورت و سیرت انسانی پیدا کنیم تا در چشمه‌ی لیل(عین) چشمه‌ها و عیون دل را به رازهای آفرینش خود بینا کنیم تا در طلوع صبح خود از وَتر (تَری) حقیقت گذشته و در جایگاه رضوان پروردگار عالم جایگزین شویم و آن یوم القیامت است. معراج پیامبر صلی الله علیه و آله درشب بوده‌است[3]، و در حقیقت لیل، چادرِ روز است.

بانوانِ شیعه زهرا سلام الله علیها! اگر بخواهید به گنج وجود خودتان که همان سکون و بهشت آفرین بودنتان است، برسید باید بنده مطیع خدا و شیعه وجود مقدس چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین مخصوصاً فاطمه زهرا سلام الله علیها باشید و چادر زهرایی، زینت عمل فاطمی ما باشد.

 

*باطن عین(چشمه) و صاد:{لیل=70=ع }

صاد، چشمه‌ای است در عرش و فاطمه زهرا سلام الله علیها، کوثر است یعنی حقیقت چشمه (عین)؛ چشمه‌ای که خیر کثیر است و هرگز تمام شدنی نیست و این اسم یکی از اسماءِ قرآن کریم است و نام سوره‌ای است در قرآن که تقریباً تمام کلماتش یک بار در قرآن ظاهر شده‌است و این سرّ دُرّ یکدانه‌ی پروردگار عالم؛ سیّده النّساء العالمین است، که چهره ایشان بر هیچ‌کس عیان نگشت ولی صدای زندگی و عمر پر برکتش الگوی تمام جهانیان الی یوم القیامت گردید. {عدد ابجد حروفِ صاد=95 و برابر کلمه صدا است که حرفِ ص به تنهایی عددش 90 است (میم=90)[4] و جایگاه عددیِ حرفِ ص درحروف الفبا برابر 18 است، و این حقیقت تجلی ظهور خانم زهرا سلام الله علیها در دنیا می‌باشد}

*پس نام آسمانی خانم؛ زهرا سلام الله علیها است اما در ظرف عالم جسمانی در دنیا که عالم اسفل السافلین است و حقیقتش، لیل می‌باشد. خداوند کریم می‌فرماید[5]: و بالّیلِ أفلاتعقلونَ (قسم به لیل اگر در آن تعقل کنید). و در سوره مبارکه نبأ می‌فرماید[6]: و جعلنا الّیلَ لِباساً { و(برای روز) شب را لباس قرار دادیم}. و سوره مبارکه لیل درترتیب نزول، نهمین سوره است که به قلب مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است.

در هنر عکاسی هرگاه بخواهند عکس مثلا شخصی را بیندازند، او را در مقابل نور زیاد قرار می‌دهند و صفحه حساس فیلم را در مقابلش، و در انعکاس نور به شخص در صفحه حساس فیلم، تصویر بصورت برگردان یعنی عکس می‌افتد. آنگاه در اتاق تاریکی(تاریک خانه) آن را با مواد خاص، به ظهور می‌رسانند تا بصورت عکس روی کاغذ ظاهر شود و آنجا را اتاق ظهور می‌خوانند!

 

*بنابراین دنیا که حقیقتش لیل است، در بلوغ 9 ِ عددی، ظاهری و باطنی، محلّ ظهور تمام تصاویری است که پروردگار عالم در عالم نوریِ بالا، وجودشان را روشن کرده و آنگاه به امر او که فرمود: تَنزّل الملائکة و الروح به عالم زمین وارد می‌شوند. درحالیکه خداوند متعال می‌فرماید: انّا انزلناه فی لیلة القدر[7]. پس تمام حقایق در لیله دنیا به قدر خود می‌رسند و باطنشان در این عالم ظاهر می‌شود!

و به واقع عکسِ باطن خودشان هستند، آنگاه باید در این لیله به ظهور جسمانی نایل شوند. و خالق یکتا با دسترس گذاشتن تمام وسایل و آنچه که نیاز ظهور حقیقت‌هاست برای پیداکردن صورت و سیرت حقیقی که همان باطن اولیه است به ظاهر دنیایی تجلی و ظهور پیدا می‌کند.

 

*چنانچه در کتاب تفسیر فرات کوفی[8] از امام صادق علیه السلام روایت می‌کند: اَنّه قال اِنّا انزلناه فی لیلة القدر، لیلة الفاطمة سلام الله علیها... یعنی شب که همان لیله است، فاطمه سلام الله علیها می‌باشد. بنابراین یکی از معانی باطنی این آیه شریفه این است که ما علی علیه السلام را که قرآن ناطق است {که فرمودند: علیٌّ مع القرآن و قرآنُ مع العلی[9]} در صدیقه طاهره سلام الله علیها که لیله و شب است، نازل نمودیم! مانند بارانی که در درون صدف جای می‌گیرد!

*و از طرفی وجود مبارک فاطمه سلام الله علیها، کوثر عالم وجود است و اسرار آب حیات و جانِ چشمه صاد و حقیقتِ ذاتِ عین(چشمه). و وجود مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام، ابوتراب خوانده می‌شود و همیشه برای اینکه آینه تصاویر را خوب به ظهور واقعی نمایش دهد، پشت شیشه‌اش که مثل آب است، پرده یا یک جرم ظلمانی قرار می‌دهند. و اینجا پشت این آبِ حیات، جانِ تراب است که کلّ استعداد و حقایق هستی عالم بالا را در دنیا به صورت و سیرت و به ظاهر و باطن، دنیایی و آخرتی به طور کامل ظاهر می‌کند  و به نمایش می‌گذارد!!! پس درواقع دنیا، رحم است .

 

شناخت وجود مبارک خانم فاطمه سلام الله علیها به طواف حج نساء

این واقعیت که خداوند قادر سبحان بخواهد مقام حج بنده‌اش را در جایگاه بندگی به نام حاجی ثبت بفرماید و قبول کند  به شرط تمام کردن اعمال حج، که تمام حج عمره و تمتع در حج واجب، 13 عمل است که عدد 13 برابر با جایگاه عددی حرف م می‌باشد که عدد ابجدش 40 است یعنی باب طهارت و اربعینی شدن، یعنی سبز شدن و زنده شدن و حیات طیب پاک گرفتن.

و عدد 13 برابر با نام زیبای خداوند؛ احد جلّ‌جلاله است و خانه خدا، خانه توحید و به اخلاص رسیدن است. پس عملِ سیزده، انشاءالله در تجلی نام زیبای احد جلّ‌جلاله، حاجی را به اخلاص و توحید ناب می‌رساند.

 

چنانچه عدد ابجد کلمه نسا=111 و برابر با عدد ابجد حروف الف است یعنی تمام اضافات و وجوهات فرعی و حیوانی از باطن انسان مؤمن جدا شده و او، قائم بر اصول بندگی و یک حاجی واقعی می‌گردد.

 

رسیدن به الف یعنی رسیدن به خزانه‌ی حروف و رسیدن به این خزانه یعنی رسیدن به معرفة الله و کلام الله و کتاب الله و معرفت به اولیاءالله. درواقع هرکس به وسعش در سیر وصل، سلوک از عالم خلق به حق رسیدن را تجربه می‌کند. درواقع الفت پیدا می‌کند و در الِف وجود که صفتش سکون است، سُکنا پیدا کرده و از هیاهوی ظاهر به گنج باطن وصل می‌شود. و این میسّر نمی‌شود، بجز در تمام کردن طواف حج نساء و نماز طواف حج نساء!

 

باطن آب و عدد 12

*همانطورکه بیان شد عدد سه ؛ رمز آفرینش در عالم بالاست! آنچه که خلق شد از آب است که به عربی ماء گفته می‌شود و عدد ابجد کلمه ما=41 و برابر حروفِ اُم است که مادر خلقت روحانی، حضرت زهرا سلام الله علیها است و اوست که کوثر وجود و ام ابیهاست و آنچه که خلق شده از اوست. چنانچه پروردگار عالم در آیه اول سوره مبارکه نساء می‌فرماید: یا ایهاالناس اتقوا ربّکم الذی خلقکم من نفس واحدة... ؛ ای مردم تقوا داشته باشید از پروردگارتان که شما را از یک تن بیافرید.{جالب اینکه جایگاه عددی کلمه ما=اُم=14 می‌شود!}

 

*نکته مهم کلمه آب این است که عدد ابجد الف ، 1 و عدد ابجد حرف ب ، 2 است بنابراین در جمع می‌شوند آب(=3)  که عدد 3 ؛ برابر حرف "ج "را نمایان می‌کند و "ج" یعنی جهیدن، جهان، زنده شدن و به حی رسیدن! پس ریزش نزولات آسمان به صورت باران و برف است(آب=3) که نزولات باران و برف درواقع در طول، ریزش دارند پس 3 به عدد هستند! و دنیا که ظرف جذب کننده آب است برابر عدد سه به حروف است ( عدد ابجد کلمه دنیا=سه=65)[10] ، ظرف گیرنده نزولات آسمانی است و سبز کننده، و حیات و زندگی در دنیا جلوه می‌کند!

 

*جالبتر اینکه افراد مسن وقتی می‌خواهند وارد بهشت شوند به 33 سال برمی‌گردند. چون در جایگاهِ شست و شویِ حقیقی قرار می‌گیرند! چراکه جایگاه عددی کلمه آب (به صورت بسیط ؛ الف+با) می‌شود 33 {جایگاه عددی حروفِ (الف=30)+(با=3)= 33} ! و خداوند متعال در آیه 33 سوره مبارکه احزاب که سوره سی و سوم قرآن عزیز است ، آیه تطهیرِ اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین را نازل فرموده : ...انّما یُریدُ الله لِیُذهبَ عنکم الرِّجسَ اهلَ البَیتِ و یُطهّرکم تَطهیرا ؛... این است و جز این نیست که خدا چنین می‌خواهد که هر آلایشی را از شما خانواده نبوت {اهل بیت(ص) } ببرد و شما را از هر عیب، پاک و منزه گرداند.

و اگر سیُ سه را به حروف بنویسیم؛ عدد ابجدش 135 می‌شود که برابر با عدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها است ! {سیُ سه=135=فاطمه(س)}[11] {شاید با حقیقت و جانِ 33 کوثر شست‌و‌شو می‌شوند تا به حیات طیّبِ جوانی برگردند تا بتوانند در حقیقت بهشتی بروند که مقامش زیر پای مادرِ دو عالم؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌باشد}. اللهم الرزقنا

*حال اگر عدد حروف آب را کنار هم درنظر بگیریم 12 می‌شود{1=آ ، 2=ب}

جمع اعداد 1 تا 12 می‌شود 78 (78=12+11+ ... +2+1) که  برابر با عدد ابجد نام زیبای "حکیم" پروردگارعالم است. آیا غیر از این است که  نسخه پزشک را نزد دکتر داروخانه می‌بریم تا دوا را تحویل بگیریم؟! و درواقع قرآنِ ناطق، ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین می‌باشند. پس آنهایی که ادعا می‌کنند فقط قرآن ...! باید بدانند که بدون حبل الله المتین چهارده نور مقدس صلوات اللهعلیهم اجمعین که جانِ قرآن هستند برایشان دوا،زده نخواهد شد!!!}

 

*نکته‌ی جالب توجه: شاید یکی از دلایل اینکه بعد از یوسف زهرا سلام الله علیها؛ امام زمان عج الله تعالی فرجه فرزند معصومی نمی‌آید این باشد که درآن زمان، جانِ معانی حروف و اعداد به تمام محتوی ظهور داده می‌شود، پس با عدد دوازده‌ی وجود مقدسش (که دوازدهمین امام هستند) عالم  دوا،زده می‌شود و حقیقت حیات طیب؛ باطن وجود آب، ظهور پیدا می‌کند که حقیقت حیّ و زنده شدن و تمام برکات جمع اعداد 1 تا 11 یعنی ظهور حکومت الّهی(66=الله) است(66=11+10+ ... +2+1).

 پس آن زمان مظهر ظهور تمام اسماء ، صفات ، جمال ، جلال و عظمت پروردگارعالم است.

*حال اگر ارقام 12 را با هم جمع کنیم 3می‌شود(3=2+1) و کلّ اسرار خلقت ظهورپیدا می‌کند. چنانچه در جمع ارقام 12؛ 1 برابر حرف "الف" و عدد 2 برابر حرف "ب" است پس حقیقت کلمه‌ی "آب" ظاهر می‌شود که در حقیقت الفبای خلقت است. {وجعلنا من الماء کلّ شیءٍ حیّ[12]}، همه چیزها یعنی همه هستی (کلّ مخلوق ظاهری و باطنی الی یوم القیامه) از آب، حیات می‌گیرند .

*قابل توجه است که عدد 3(=آب و جمع ارقام 12) برابر حرف"ج" می‌باشد که این حرف در باطن، حضرت زهرا سلام الله علیها است که حکومت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف هم زهرایی است. وجود مقدسش می‌فرماید: و ابنة رسول الله(ص) لی اُسوة الحسنة[13] یعنی (در زمان حکومتم)، دختر رسول الله(ص) برای من الگوی حسنه است. چون حکومت ایشان، حکومت نور است و خانم زهرا سلام الله علیها، جانِ نور و جام جهان‌نما و حقیقت آب که کوثرِ وجود است، می‌باشد.

 

*ضمن اینکه وقتی ارقام 12(1 و 2) را به صورت حروف بسیط {الف و با}  جمع کنیم یعنی : (الف=111)+(با=3)=114 می‌شود که برابر تعداد سوره‌های مبارک قرآن است.

پس حکومتِ 12 یعنی حکومت قرآن ناطق؛ مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف. و به وجود امیرالمؤمنین علی علیه السلام که خود حامل 11 ذریه نورانی معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است {دوا(=11) برای شفای حیوانیت به انسانیت برای انسان‌های واقعی الی یوم القیامه آورده شد} که با خود وجود مقدسش 12 می‌باشد {پس می‌توان گفت به عدد12 که همان جایگاه 30 است (12=ل=30) قرآن را به 30 جزء تألیف فرمود} و دیوار حجاب از عالم سفل تا اعلا گشوده شد و به دست مبارکش(امام مبین)، کتاب الله (کتاب مبین) در یک جلد کتابت شد که ایشان مؤلِف و مؤلَفه این کتاب است .

 

*تعداد مقسوم‌های عدد 12، 5 تاست که در 24 ساعت شبانه روز 5 نوبت نماز واجب شده است. و درحقیقت گنج 12 امام معصوم علیهم السلام، همان پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین هستند .

*وقتی 12 را به تعداد مقسوم‌هایش یعنی 5 بار با هم جمع کنیم 60 می‌شود که تمام زمان و عمر در دنیا به عدد 60 که برابر حرف "س" است ظاهر می‌شود: عدد ابجد نام زیبای ام ابیها و جایگاه عددی هی فاطمه برابر 60 است![14]

*تعداد حروف مقطعه قرآن کریم ، 78 تاست که برابر است با جمع اعداد 1 تا 12 و عدد ابجد نام زیبای حکیم=78 ، پس حروف مقطعه، روحِ تمام حروف قرآن است. از طرفی جایگاه عددی نام مبارک فاطمه زهرا سلام الله علیها هم 78 می‌شود: {(فاطمه=45) + (زهرا=33)=78}.

جالب است که اگر 78 حروف مقطعه را بصورت بسیط بخوانیم{ مثلا حرف ق که یک حرف است، خوانده می‌شود قاف که دارای 3 حرف است}، حروف مقطعه می‌شود 213 حرف که برابر با عدد ابجد نام مبارک زهرا سلام الله علیها است. حال اگر تعداد حروف (یعنی 78) را از 213 کم کنیم (78-213) می‌شود 135 که برابر با نام مبارک و خیر تامّ و کثیرالخیر فاطمه سلام الله علیها است!!!

 

از طرفی عدد  78، برابر با عدد ابجد کلمه عدد است یعنی کثرت و استعداد پیداکردن و زایش و متعدی شدن. و عدد، روح حروف می‌باشد. پس به عدد 12 که روح همه‌ی حروف قرآن است، جان به همه حروف قرآن کریم، زده می‌شود و جالب اینجاست که همه در گرو قلب قرآن؛ سوره مبارکه یس است.

عدد ابجد حرف س=60 به جایگاه عددی 15 است که اگر اعداد 1 تا 15 را با هم جمع کنیم 120، برابر با عدد ابجد نام مبارک "احسان " پروردگار عالم و حرف "سین" است که خودِ قرآن، سین می‌باشد (قلبِ همه‌ی کتاب‌های آسمانی) و 120 حزب دارد و تمامش احسان خالق یکتا به بندگان گنهکارش است. عدد 15(=س) در مقسوم‌های عدد 12 تعریف زیبایی دارد. اگر اعداد 1 تا 5 را با هم جمع کنیم 15 حاصل می‌شود که جمع کننده همه مخلوقات و دایره خلقت در وجود پنج تن؛ نورٌواحد صلوات الله علیهم اجمعین و کلّ مهندسی خلقت است. 

 

اربعین در تولد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

در احادیث معتبر در کتاب‌های شیعه و سنی نقل شده است. و درکتاب منتهی الآمال شیخ عباس قمی رحمةالله از کتاب مصباح از شیخ طوسی و اکثر علما و از کتاب اللمعة البیضاء روایت بطور مرسل نقل شده :  قبل از تولد خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها، به پیغمبر بزرگوار صلی الله علیه و آله امر شد که از منزل خویش به منزل ام هانی برود و در آنجا 40 روز، روزه و 40 شب به عبادت برخیزد و در روز چهلم ندا آمد، که از غذای دنیایی افطار نفرماید، از بهشت برای ایشان طعام آمد و فرموده شد که طعام خویش را به هیچ کس ندهد و مخصوص خود ایشان است و از آن طعام که به قولی سیب بوده است { عدد ابجد کلمه سیب=72 که برابر با عدد  ابجد کلمه سجده است و برابر حروف عدد نوزده می‌‍باشد که کوثر وجود، خود حقیقت کلّ نوزده حروف بسم الله الرحمن الرحیم است و عدد 19 برابر جایگاه عددی حروف نُه که بلوغ خلقت انسان در تولدش به دنیا است، به وجود حضرت زهرا سلام الله علیها که امّ (روحانی) همه‌ی انسانهاست ظاهر می‌شود}

و به قولی دیگر خرما و انگور یا انجیر و سیب، و می‌فرمایند که چون حضرت سیب را باز کرد، نور زهرا سلام الله علیها ظاهر شد. ایشان تنها فرزند دردانه عالم است که ولد خلف حبیب الله الاعظم صلی الله علیه و آله است وعطیه پروردگارعالم می‌باشد که سوره مبارکه کوثر در مقامش نازل گردید.

لازم است بگویم عدد ابجد کلمه ولد= 40 است[15] که خود قلب به میم شدن حقیقت زندگی پدر و مادر در وجود فرزند یا ولد ظاهر می‌شود. و حضرت فاطمه سلام الله علیها تنها فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که ظاهر و باطن بهشت یعنی بهار و ربیع که حقیقت بندگی خدا و قلب به میم تمام عوالم دنیا و آخرت و حقیقت نبوت و ولایت را ظهور داد {درواقع خودش و آثارش که یازده ذریه معصومش صلوات الله علیهم اجمعین است}

عدد 40 در عربی اربعین می‌شود و همانطورکه می‌دانید حقیقت خلقت در باطن 40 (=م) و 4 تا 10 تا یا 4 روی 10، در تمام هستی ظهور داشت و در واقع حقیقت بهار، حیات و بهشتند[16].

*نکته: عدد ابجد کلمه اربعین= 333 است[17] که خود، نمودار سه وجه حقیقت انسانی است و به عبارتی خوانده می‌شود به 33+300 که 300 برابر است با عدد ابجد حرفِ ش که صفتش تفشّی است پس درواقع عدد اربعین، افشاکننده 33 می‌باشد که 33 برابر است با جایگاه عددی نام زیبای زهراسلام الله علیها و جایگاه عددی کلمه آب (به صورت بسیط یعنی الف+با ،درواقع الفبای خلقت) و همچنین افشا کننده سنّ جوانان بهشت و کمال رشد انسان به عدد 9 است( 9=3+3+3) .و عدد ابجد سیُ سه به حروف می‌شود 135 که برابر با عدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها است.

دیگر اینکه عدد ابجد کلمه اربعین=333 که جمع ارقامش 9 می‌شود(9=3+3+3) و اگر در هم ضرب شود 27 می‌شود (27=3×3×3) و برابر با جایگاه عددی کلمه سجده است(و برابر جایگاه عددی کلمه سیب هم است[18]!) که پیامبرصلی الله علیه و آله؛ عبدالله خالص است و روز 27 رجب مبعث وجود نورانیش در سنّ 40 سالگی است. درحقیقت جان اربعین، عالم را تطهیر و در ولایت مطهرین یعنی چهارده نور مقدس است و ثبوت نورانی ظهور حق در دنیا بوجود ولی الله الاعظم چهاردهمین معصوم صلوات الله علیهم اجمعین اظهار می‌شود و عالم دنیا از تمام گناه‌ها، رجس‌ها و پلیدی‌ها، پاک و تطهیر می‌شود.

 

*جایگاه عددی کلمه اربعین می‌شود 63 که برابراست با کلمه احمدی[19](با استمداد از ایشان به ذات اقدس احدیت یعنی حق وصل شویم). و همچنین دوران زندگی پر برکت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیر المؤمنین علی علیه السلام؛ (رسالت و ولایت)، 63 سال می‌باشد.

درحقیقت این بزرگواران در جایگاه حقیقی خود در دنیا یعنی جایگاه عددی کلمه اربعین(=63)، دنیا را به کمال تمام کردند و بهشت را به نام ربیع یعنی بهار در زمین برقرارکردند؛ معصوم بدنیا آمدند و معصوم هم از دنیا رفتند و در بندگی خداوند متعال به قربانگاه رفتند و آنچه داشتند در طواف رضای خداوند، قربان کردند؛  در کمال بلوغ 9 متولد شدند، زندگی کردند و به شهادت رسیدند و به بلوغ 9 محشور می‌شوند.

خانم زهرا سلام الله علیها که مغرب عالم است در جایگاه عددی کلمه مغرب که 63 می‌شود وجود مبارکش، ظرف افول انوار رسالت و ولایت است!

اما 63 یعنی تمام عمر دنیا و آخرت را طی مسیر می‌کند زیرا (18=3×6) منازل ظاهری و باطنی است و در آخر 9=3+6 همان رسیدن به عدد 9 یعنی کمال انسانی است که به حروف نـُه نوشته می‌شود و شاید ظاهراً معنا شود نـَه  یعنی لا؛ مجرای توحید و این حقیقت، جان اربعین است. پس روح اربعین، افشاء کننده همه قلب‌ها (چه در دنیا و چه در آخرت) است.یعنی توحید محض ؛ لااله الا الله.

 

جان و حقیقت 17 (هفده)؛ به حروف در تولد زهرا سلام الله علیها

 در عالم زمینی وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله در 17 ربیع الاول، بعد از 17 نسل از اصلاب شامخه و ارحام مطهره که باطن جسمیت حروفی می‌باشد، تمام مقاماتِ ربیع به وجود مبارکش که خود عدد 1 (باطنِ الِف) و 13 نور مقدس معصوم صلوات الله علیهم اجمعین در بطنش است، آشکارمی‌شود و دنیا را مزیّن به ارواح طیبه و قدوم مبارکش  تربیع می‌نماید {14=13+1 ؛ به عبارتی 4روی 10 یعنی همان گنج عشر و حقیقت 40 که برابر با عدد ابجد حرف م است. و پیامبرصلی الله علیه و آله که باطن و جانِ  حمد خداوند است، خالق یکتا نام زیبایش را با شروع حرف م {در ابتدای حمد} بر همه آشکار کرد؛ مـحمد صلوات الله علیهم اجمعین} .

 

و بعد از 45 سال از عمر مبارکش (که 5 سال از بعثتشان می‌گذشت) به حقیقت اربعینِ هفده (به حروف) به وجود خانم حضرت زهرا سلام الله علیها؛ عطیه‌ی عالم (بالاترین اعطای حق) نائل شدند! و هر کدام از فرزندانش اربعینی هستند که امام انسان‌ها قرار گرفتند و منقلب کننده حیات حیوانی به حیات انسانی شدند(الی یوم القیامه). و ما با گرفتن مولودی هر یک از این عزیزان، به چشمه جوشان حیات طیب آنها وصل می‌شویم، چون عدد ابجد کلمه مولودی =96 و برابر است با اسم مبارک الله با لام مشدد که آن توحیدی بودن محض ایشان و خلوص و معصومیت آن عزیزان است.

 

عدد ابجد حروفِ هفده=94 که برابر با عدد ابجد نام مبارک عطیه سلام الله علیها است، خداوند متعال عظمت رحمت و محبت خود را به پیامبرصلی الله علیه و آله در بالاترین و با عظمت‌ترین و با اکرام‌ترین هدیه‌اش به وجود آقا یعنی به عالم هستی، عطیه عنایت فرمود و سوره مبارکه کوثر را در شأنش نازل فرمود: انّا اعطیناک الکوثر. پس ربیع واقعی به تمام وجه به وجود مبارکش در دنیا و در آخرت تمام زیبایی‌هایش را افشاکرد چون کوثر، حقیقت آب است و تا آب نباشد آبادانی نیست!

همچنین 94 برابر با عدد ابجد کلمه صد است[20] که در حقیقت یکی از صفات فاطمی خانم است یعنی هرگز جهنم و رجس و پلیدی و گناه و حتی ظلمات در وجود نازنینش راه ندارد. او صدی است که شیعیان خود را هم از آفات و بلایا و خطرات دنیوی و اخروی حفظ می‌فرماید.

 

 

 

*94 یک عدد کلیدی است:

درحالیکه برابر اسم مبارک عطیه‌ی حضرت فاطمه سلام الله علیها است یعنی خیرات کثیرِ وجود مبارکش را جلوه می‌دهد، در جمع ارقامش هم به 13 می‌رسیم(13=4+9) که برابر نام مبارک ذات اقدس الهی؛ احدجلّ‌جلاله است یعنی با صدِ وجود مبارک فاطمه سلام الله علیها به توحید و اخلاص می‌رسیم. حال اگر ارقامش را از هم کم کنیم 5 می‌شود (5=4-9) یعنی باطن این صد، وجود مطهر پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین است و معرفشان هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوهاست! اگر ارقامش را در هم ضرب کنیم 36 می‌شود (36=4×9) که برابر جایگاه عددی کلمه میم است که هدف زحمات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین برای هدایت و رسیدن به طهارت، رسیدن به حرف م است که عدد ابجدش 40 می‌باشد و به اربعین و بهار عمل می‌رسیم. 

عدد ابجد کلمه طهارت=615 است[21] که (12=5+1+6) و باز هم  اگر ارقام 12 را جمع کنیم، می‌شود 3 (3=2+1) که برابر است با عدد کلمه آب ! حقیقت آب یا جانِ آب زمانی خود را نشان می‌دهد که به صورت بسیط(یعنی الف +با) حساب می‌شود، پس 111= الف و 3 = با، بنابراین 114=3+111 که برابر است با تعداد سوره‌های قرآن مجید! و آنگاه درمی‌یابیم که جان آب، کوثر وجود است که تطهیر کننده تمام قلب‌هایی است که قابلیت پاکی را دارند!

و جایگاه عددی کلمه طهارت=57 می‌شود که برابر با عدد ابجد اسم زن است! و جمع ارقامش {(3=2+1)، (12=7+5)} در نهایت همان عدد 3 می‌شود و همانطورکه گفته شد ریشه طهارت، طُهراست و فاعل طُهر، طاهر و قلب طاهره می‌باشد که جمع کننده و ظهور دهنده‌ی طهارتِ عمل است .

عدد ابجد کلمه طاهره=220 می‌شود و جمع ارقامش 4 می‌شود(4=0+2+2) که عدد 4 ، برابر حرفِ دال است که ادب کلّ مخلوقات در مقابل ذات اقدس حق می‌باشد (د=4) و دلیل خلقت عالم است!

و جایگاه عددی کلمه طاهره= 40 می‌شود که استبراء وجود است از تمام بریئات و (متعلقات دنیای هوای نفسی) برای عبادت خداوند باری تعالی که هیچگونه صفات مخلوق به او نمی‌رسد.{ جالب اینکه عدد ابجد کلمه دایره هم 220 و جایگاه عددیش 40 می‌شود که برابر با طاهره است. پس کلّ دایره خلقت، طاهره است! و در قسمت قبل توضیح داده شد که عالم ، دایره است و مرکزش 40 است و چون سقف اعداد از 9 بیشتر نیست، شعاعش 9 می‌شود و درواقع 40 ضربدر9 می‌شود 360 که دایره، 360 درجه است! }

سد دنیا و صد آخرت!

در ادامه مطالب پیرامون عدد 94(=هفده=عطیه=صد) که در بالا بیان شد، خوب است که کلمه صد توضیح داده شود:

سد دنیا جلوه‌ی سکون است برای آب‌های سیل آسا و پرخطر، سد باعث می‌شود آب آرام بگیرد تا بتوانند از آن بهترین استفاده‌ها را ببرند. در ضمن اینکه ذخیره نگه دارند تا در تمام سال به قحطی و بی آبی بر نخورند.غیرازاینکه خطر آب زیاد که ممکن است منجر به بروز سیل شود را دفع می‌کند. آب به جان و حقیقتش، به زندگی مردم استفاده می‌رساند:

  1. ذخیره تمام مدت سال است. 2- از آن برای تولید برق استفاده می‌شود.در حالیکه با این برق چرخ کارخانه‌ها، صنایع، معادن و وسایل پزشکی و کلا رفاه جامعه تضمین می‌شود. 3- آب شاخه شاخه می‌شود و به هر شهر و قریه‌ای به اندازه‌اش قسمت می‌شود و... . اما سدِ با سین ممکن است که آبش خشک شود یا امکان خراب شدن را دارد. چنانچه سدی که حضرت ذوالقرنین علیه السلام به امر خداوند آهن را ذوب کرد و سدی در مقابل خطر یأجوج و مأجوج‌های زمان ساخت و آن خطر رفع شد، اما یکی از نشانه‌های آخرالزمان فتنه و عبور آنها از سد می‌باشد.

چنانچه عدد ابجد کلمه سد=64 و برابر با عدد ابجد کلمه دین و کلمه کلید و همچنین برابر عدد ابجد نام مبارک ناجی[22] پروردگار عالم است. و خداوند متعال انسان را از کفِ چاهِ دنیا؛ اسفل السافلین به دست ناجی بشریت؛ امام زمان علیه السلام به اعلا علیین می‌رساند البته به شرط اینکه دیندار باشد و شیعه امامِ دین خود قرار گیرد.

همانطورکه بیان شد در دنیا پشت آب‌های زیاد، سد می‌بندند تا هم از آب استفاده بهینه شود و هم از خطرش محفوظ بمانند و دیگر بهره‌مندی‌ها از انرژی آب پشت سد، تولید برق است تا از ظلمات به نور و تمام فوائد آن برسند. حال اگر کلمه آب را بصورت بسیط بنویسیم می‌شود الف+با که عدد ابجدش می‌شود 114=(الف=113)+(با=3)؛ برابر با کلّ سوره‌های مبارک قرآن .

 

پس با سدِ دین، باید این حقیقت آب، که جان‌ها را زنده می‌کند و آب حیات دنیا و آخرت است را برای قیامتمان نگهداریم. و این سد یعنی حدودبندی خداوند که باید روی قلب‌های ما بسته شود تا حدود خداوند، حریمِ خانه خدا را در قلبمان حفظ کند تا شیاطین و وسواس‌ها و خناس‌ها و بت‌های دلم می‌خواهدها، در آن نفوذ نکنند!

روز قیامت به واقع از محصول این سد (دین) به خوبی بهره می‌بریم که آن، نور هدایت است. آنگاه آن نور، هم در دنیا و هم در آخرت و تا ابد به ما توفیق بهره‌برداری و فوائد آن را می‌دهد. که باغستان عمل بندگی ما می‌شود جناتٍ تجری، و آن حقیقتِ آب می‌شود مِن تحتها الانهار، که درخت‌های عمل با جریان پیداکردن این آب که جانِ عمل به آیات قرآن است، آبیاری می‌شود ( درحالیکه آب، نور است!)

*ولی صد آخرت که با صاد است (سد دنیا با سین است) درواقع برای هرانسان مؤمن، همان تیغه‌ی شمشیر و همان فرقان است که حق را از باطل جدا می‌کند و مانند کلمات مبارک بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد که یک آیه محسوب می‌شود و خواندن آن موقع ذبح حیوان حلال گوشت، خوردن آنرا برای انسان حلال می‌کند، درواقع حیوانیت حیوان که همان ظلمت است پشت بسم الله می‌ماند و نورانیت آن حقیقت به انسانیت رسیدن است مثل قوای فکر و بینایی چشم‌ها و شنوایی گوش‌ها و بارورشدن نیروهای جسمانی برای اطاعت خداوند می‌شود که همان حقیقت نور است .

درواقع انسانی که از کتاب الهی که وحی نور است پیروی وعمل به آیات نورانی می‌کند، عمل خود را به صورت انرژی نورانی ذخیره‌ی آخرتی می‌فرستد و آن همان حقیقت صد(قاف تقوی) است و هرگز خراب نمی‌شود. نه تنها در دنیا انسان را از خطرها و آفات مادی و وسواس‌ها و خنّاس‌ها و شیاطین حفظ می‌کند، بلکه درآخرت هم حجاب بین بهشت و جهنم است(فرقان).

 

*خوبست بدانیم که این صد، فقط ولایت است زیرا که حرفِ ق (=100) در جایگاه عددی، 19 می‌شود (ابتدای جزء19 قرآن کریم درسوره مبارکه فرقان است) و جمع ارقامش 10 می‌شود(10=9+1). این عدد عشر(10)، همان حقیقت کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلاست، این همان عشری است که همه‌ی انسانها در دنیا در امتحاناتش باید ولیّ زمان خود را انتخاب کنند، این همان اتممناها بعشر(تمام کننده 10) است که هرکس بخواهد به اربعین بهاری و سبز زندگی دنیا و آخرتش برسد باید آن را تمام کند.

پس درواقع صد(با صاد) و هم سد(با سین)، جداکننده ی نور از ظلمت هستند. سد(با سین) نورش حسّی است اما صد(با صاد)، نورش قلبی است و آن را درآخرت ملاقات می‌کنیم .

 

*تعریف صد با حرف صاد

حال صد با صاد چه می‌کند؟ همانطور که در بالا گفته شد(صد=94=عطیه) پس صد، متعلق به خانم فاطمه سلام الله علیها می‌شود زیرا یکی از نام‌های مبارک خانم، عطیه  است و همچنین او فاطمه است و خود فاطمه، صد است. 

*صد با ص، هم جلوه سکون است برای برطرف کردن خطر سیل‌های گناه و منکرات و شیطان‌ها و وسواس‌ها در دنیا (باطنِ صد لعن)، و هم آرامش کامل در آخرت که آنجا بتوانی از ذخیره آبِ حیات بخش کوثر استفاده کنیم و خرمی و سبزی دائمی را در بهشت رضوان الهی بگیریم و دائما مُخَلَّد باشیم و از انوار پر فیض و روح بخش ائمه صلوات الله علیهم اجمعین و کوثر قرآن منور گردیم البته به شرط هدایت در راه رضای خدا و گرفتن مدال فاطمی در این دنیا.  ریشه کلمه فاطمه از فَطَم گرفته شده است یعنی بریده شده از آتش جهنم و بریده شده از هر بدی و شر و رجس و پلیدی[23].

*پس صدِ وجود خانم، هم ذخیره آب و جان آب در دنیا و آخرت است و هم از این صد، نور حقیقی و هدایت به چهارده انوارِ ساطع شده و عالم دنیا و آخرت را منور گردانیده و به تمام ظلمات غالب و نافذ شده است تا الی یوم القیامه (باطنِ صد سلام) {لعن یعنی دور شدن از رحمت خدا، پس با ایمان کامل از لعن، دور و به سلام‌ها وصل شویم}. همه مدیون این نور هستند، که ظاهرش قرآن است (کوثر) و باطنش ائمه صلوات الله علیهم اجمعین که حجت‌های خدا روی زمین هستند و شافعان روز قیامت. این صد هرگز احتمال خراب شدن و خطر ندارد چون همه بزرگواران، معصوم هستند.

*یکی از دلایلی که بعد از نماز واجب، مستحب مؤکد است که تسبیحات خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها خوانده شود، این است که صدی بعد از نماز بسته شود که ذخیره نور و جریان آب حیات بخش برای ما به صورت ذخیره، هم در کار و عمر دنیای ما قابل استفاده بماند که نتیجه‌ی آن "تنهی عن الفحشاء والمنکر" بشود و هم در آخرت از جان و حقیقتش مشکلات آخرتِمان را اصلاح کند و برائت از جهنم و اجازه ورود در بهشت را بدهد.

 و این تسبیح صد ذکر مبارک خداست: 34 بارالله اکبر و33 بار الحمدلله و 33 بار سبحان الله. البته عرفان آن عظمتش بینهایت است اما بنا به بحثی که نوشته شد، نماز خودش مثل ذخیره آبی است که جان‌ها به وجودش احیا می‌شود و طهارت پیدا می‌کند، اگر پشت این صد مرتبه ذکر قرارگیرد به برکت این تسبیحات، انوار و برکات نماز از صبح تا ظهر، ازظهر تا عصر، ازعصر تا مغرب وعشا وخلاصه تاصبح انسان درحریم طهارت نماز که ستون دین است از ظلمات خارج شده و به حقیقت نور هدایت می‌رسد.

برای فاطمیون درهای بهشت همیشه بازاست و درهای جهنمِ وسواس‌ها و خناس‌ها و شیاطین و ... بر آنها همیشه بسته می‌شود. و از نور زهرایی او عالم به ظهور نشست و هدایت از بطن قرآن و فرزندان او به تمام انسان‌ها رسیده و می‌رسد الی یوم القیامه.

نکته: در زیارت عاشورا صد لعن و صد سلام می‌آید چون با لعن از نهی‌ها، از جهنم و جهنمیان فرار می‌کنی و با صد سلام به تمام امرها و رضوان خدا تسلیم می‌شوی تا به سلام می‌رسی. پس دنیای عمرِ ما باید بشود کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا  تا همیشه پشت صد لعن و در ورودیِ صد سلام قرار بگیریم.

 

انسان :

از آن جایی که خالق یکتا، خلقتش را در عدد یک ظهور داد، از نظر جسمانی هم، حضرت آدم علیه السلام را به عدد یک، خلقت جسمانی فرمود و بنا‌بر کلام مبارکش ایشان را در بهشت خلق فرمود و مذکّر قرار داد یعنی ظرفِ ذکر شد؛ عالِم به علم اسماء الحسنی و ظرف آفرینش شد زیرا خلیفة الله قرار گرفت {...  انّی جاعلٌ فی الارض خلیفه... .  و علّم آدم الاسماء کلّها ... [24].}.

اگر وجود مبارکش برای بهشت و در بهشت بودن خلق شده بود همان یک {حضرت آدم علیه السلام}، کافی بود زیرا در بهشت زایش و مولودی نیست چنانچه ایشان به امر خالق یکتا، بدون پدر و مادر خلق شده است. اما چون می‌خواهد به خشکی ارض تشریف بیاورد باید با زوجیت همراه شود تا زایش و موالیدشان ظاهر شود و هدف خالق بی‌همتا محقق گردد زیرا فرمود: انّی جاعل فی الارض خلیفه. بنابراین امام صادق علیه السلام می‌فرماید: « پروردگار عالم از فضیلت طینت آدم علیه السلام، حوا سلام الله را خلق فرمود». وقتی خداوند متعال حضرت حوا سلام الله علیها را خلق نمود به آدم علیه السلام فرمود که ایشان مؤنثِ شماست یعنی دومی، پس حوا سلام الله علیها حامل عدد 2 شد و در ظاهر، مادر جسمانی همه انسان‌ها قرار گرفت.

 

خلقت حضرت آدم علیه السلام که تمام عوالم و افلاک نُه‌گانه را شامل می‌شود، از جمع عدد 1 تا 9 را به خود اختصاص داده که جمع عددی 1 تا 9 می‌شود 45 (45=9+8+...2+1) و نام زیبای آدم علیه السلام (که عدد ابجد حروفش برابر با 45 است) ظاهر می‌شود. جالب اینجاست که سقف اعداد تا 9 است و خداوند کریم این سقف را به اشرف مخلوقاتش؛ آدم علیه السلام عنایت فرمود و عدد 9، سلطان اعداد است و پروردگار یگانه، انسان را سلطان مخلوقاتش قرار داد .

عدد ابجد نام مبارک حوا(س)=15 است که این عدد برابر با جایگاه عددی حرفِ س به عدد ابجد 60 است و این عدد، جمع کننده‌ی معانی ظاهری و باطنی، سرّ حیات و تداوم حیات و هدف کمال حیات در دنیا و آخرت است و به معنا و مفهوم طپش قلبِ حیات، موالید زندگی دنیا و آخرت بشری را احاطه می‌نماید. زیرا عدد 15، ازجمع اعداد 1 تا 5 بدست می‌آید (15=5+4+3+2+1) و ایشان حوای جسمانی است. در حالیکه در عالم سرّ الاسرار کائنات، آنجا که فقط یک نور، خالق بی‌همتا را تسبیح و تکبیر و تحلیل و تحمید می‌کند؛ نورٌ واحد پنچ تن صلوات الله علیهم اجمعین است، در آنجا جمع کننده 1 تا 5 که می‌شود 15، وجود مبارک حوای روحانی؛ خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها است. که می‌فرماید :  هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها .

و همانطور که ذکر شد 15=جایگاه عددی حرفِ س به عدد ابجد 60 است که عدد ابجد نام مبارک ام ابیها سلام الله علیها هم برابر 60  می‌شود. در عالم سِر، همان ظرفی است کوثر نامیده می‌شود و حوض کوثر ظهور پیدا می‌کند که قبل از خلقتش امتحان می‌شود و با قبولی کامل، مظهر حیاتِ کلّ خلق می‌شود که خداوند متعال در آیه 1 سوره مبارکه نساء می‌فرماید: «یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده ... » . در بطن عدد 5 وجودهای مطهر یعنی امام حسین علیه السلام (پنجمین معصوم)، 9 ذریه مطهراست که در جمع می‌شود 14 نور مقدس صلوات الله علیهم اجمعین{14=9+5}[25]. پس خانم فاطمه سلام الله علیها هم مرکز دایره است و هم محیط ! چنانچه یکی از القاب مبارکش "نقطة دائرة المفاخر" است[26].

 

*پروردگار عالم همه‌ی عوالم نُه گانه را ظرف اسماء الحسنی خود قرار داد و ایشان را علم الاسماء عنایت فرمود، آنگاه حوا سلام الله علیها را دفعتاً خلق نمود و فرمود ایشان مؤنث یعنی دوّمی شماست. یعنی همانطور که می‌دانید زن در بلوغ تکلیفی به عدد سن 9 سال تمام بالغ می‌شود و خود، حامل فرزندانی است که 9 هستند و در 9 ماه تمام بدنیا می‌آیند.

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: آسمان‌ها و زمین وآنچه بین آنهاست را برای انسان خلق کردم و او را برای خودم. و فقط به انسان لیاقت بندگی با اختیار برای خودش را داد و به او بهترین گوهر خلقت خویش یعنی عقل را اهدا فرمود و انسان(کامل) را برهمه مخلوقاتش مسلط فرمود.

 

*کلمه‌ی انسان یکی از زیباترین و پرمحتواترین اسماء خلقت پروردگار عالم است و 5 حرف دارد{عظمت عدد 5 قبلا توضیح داده شده است!}، عدد ابجدش 162 است که جمع ارقامش 9 (9=2+6+1) می‌شود و جایگاه عددی کلمه انسان =45  و برابر با عدد ابجد اسم آدم علیه السلام است که این همان حقیقت گنج خلقت است که انسان کامل ، منظور خلقت است، درضمن جمع ارقام 45 هم 9 می‌شود (9=5+4) . یعنی تمام انسان‌ها درجایگاه خلقت جسمانی حضرت آدم علیه السلام در دنیا هستند و همه ذریه‌های حضرت آدم علیه السلام هستند و عددِ (9) وجود او برای همه حکم پدر را از نظر جسمانی دارد و به همین منوال وجود خانم حوا سلام الله علیها مادر جسمانی همه‌ی انسان‌هاست. جالب است که جایگاه عددی کلمه انسان(=45) برابر با جایگاه عددی نام مبارک فاطمه سلام الله علیها هم است که در واقع ایشان، مادر روحانیِ همه‌ی انسانهاست.  

عدد ابجد انسان= 162 و برابرعدد ابجد کلمه‌ی آسمانی است که انسان وجودی است آسمانی (عالم آسمانی هم به عدد 9 به تمام عوالم احاطه دارد ). اگر عدد 162 را بر9 تقسیم کنیم 18 می‌شود که رمز منازل دنیاست و برابر با عدد ابجد نام مبارک (حی) خداوند قادر متعال است و سن مبارک خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها و جایگاه عددی نام مبارک آدم علیه السلام که درجمع ارقامش برابر 9 می‌شود.

 

*نکته مهم اینکه عدد 162 برابر عدد ابجد نام مبارک آل یاسین است[27]. و می‌دانید که سوره مبارکه یس، قلب قرآن می‌باشد و حرف سین، میزان حروف است و ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین همه‌ی موجود مبارکشان معصوم یعنی عاری از گناه و رجس و پلیدی و همه‌ی نامیزانی‌ها و بی‌عدالتی‌هاست. و همه در مجرای نام مبارک سبحان پروردگار عالم و در تجلی نام مبارک الله جلّ‌جلاله خداوند هستند. و این عزیزان را آل الله می‌نامند زیرا خودشان که میزان هستند، میزان کننده حیات انسانی همه‌ی بندگان خدا هم هستند.

 

و ازطرفی عدد 162 می‌شود 62+100 که عدد 100 برابر حرف ق است یعنی نگهدارنده و عدد 62 برابر حروف کلمه "بس" یعنی اولین و آخرین حرف کلام الله مجید ؛ قرآن و همچنین برابر با عدد ابجد نام‌های مبارک پروردگار عالم : "واجب الوجود" و "حمید" و "باطن" است[28]. پس درواقع این عدد رمز اسرار خلیفةالهی ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین است و در جلوه‌ی این بزرگواران، همه‌ی انسان‌های مؤمن و موحد و مخلص هستند.

اللهم اجعلنی من المؤمنین و الموحدین و المخلصین  

پس انسان کامل در حقیقت بلوغ خلقتی نُهِ وجودش بر تمام مخلوقات دنیا و آخرت، ولایت کامل دارد. و احیاکننده همه مخلوقات و مخصوص، احیاء تمام احکام واعمال و آخرت انسان است.

 

*درزمان حکومت وجود مقدس امام زمان علیه السلام ظهورتمام هدف خلقت و گنج آفرینش و ظهور اول فعل خداوند کریم یعنی نور است (ایشان حکومتش نورانی است). سال تولد آقا 256هجری برابر با عددابجد کلمه (نور) است. ظهور (انشاءالله هر چه زودتر) آقا زمانی اتفاق می‌افتد که بقول احادیث 313 یار مخصوص و قابل اعتماد و پاک و صادق داشته باشد. اگر سیصدوسیزده را به حروف بنویسیم عددابجدش می‌شود 256 که برابرعدد ابجد کلمه نور است. حکومت آقا هم نورانی است. نام مادر بزرگوارش نرجس خاتون است که عدد ابجد نرجس=313 می‌شود.

حضرت بقیه الله ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرماید:

"فی ابنةِ رسول الله (ص)لی اُسوة ً حسنة ً مرا در دخت رسول الله(ص) اُسوه‌ای نیکوست[29]. این سخن امام زمان علیه السلام اوج شخصیت معنوی دخت گرامی پیامبر صلی الله علیه و آله را بوضوح نشان می‌دهد و نوع حکومتش را، چون مادر بزرگوارش زهرا سلام الله علیها است و زهرا یعنی نورانی  و درخشنده .گویی روش و منش حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها چندان فاخر و متعالی است که امام زمان علیه السلام بدان تأسی می‌جوید.

 

رابطه عدد 10 و خانم فاطمه سلام الله علیها

*در کتاب گنج عشر و راز دنیا توضیحات کامل پیرامون عدد 10 آمده است. اما در اینجا نکته ای پیرو مبحث کتاب بیان می‌شود: 

عدد 10رابط است بین اعداد ماقبل خود که یکان است و اعداد دهه‌های بعد از خود که زوجیت است. وقتی به حروف نوشته می‌شود(ده)؛ عدد ابجد حروف ده=9 می‌شود (9=5+4) یعنی از 9 گذشته تا ده شود!

در تعریف عدد9 گفته شد که سقف اعداد تا 9 است و 9، سلطان اعداد است و عالم در عدد 9 غرق است و بلوغ عددی می‌باشد. اگر کلمه ده را بسیط بنویسیم (دال+ها) عدد ابجدش برابر 41 می‌شود که برابر با عدد ابجد کلمه اُم است. درنتیجه عدد ده، ریشه یا مادر( اُم ) اعداد است و در باطن معنا یعنی وجود مادر روحانی عالم هستی؛ اُم الائمه(ص) ؛ امّ النبیین(ع) ، امّ ابیها ؛ فاطمه زهراسلام‌الله‌علیها !

اگر ارقام عدد41 را با هم جمع کنیم (5=4+1)عدد 5 بدست می آید{5 = سرّحلقه بندگی، سرّحقیقت خلقت، سرّحقیقت محمدی(ص)}

فقط ایشان در دنیا ، حامل 10 یعنی عشر عالم است{زمانیکه حمل امام حسین علیه السلام را داشتند} پس خانم جذب کننده تمام انوار سرّالاسرار الهی به عالم سفل دنیاست و اوست که واسطه خلقت، امّ الائمه(ص)، امّ ابیها(ص)، امّ النبیین(ع)، امّ المؤمنین و در واقع مغرب افول انوار رسالت و ولایت است.

 

رابطه حروف و حضرت فاطمه سلام الله علیها

عدد ابجد کلمه "حروف" (ح +ر+و+ف) خود اسرار است و معادل 294 می‌شود که برابر با عدد ابجد کلمه "صدر" است و خزانه، سینه است که خداوند متعال می‌فرماید: الم نشرح لک صدرک. اگر ارقام آن را جمع کنیم 15=4+9+2 می‌گردد و آن خود جایگاه حرف "س" یعنی قلب قرآن است و درواقع جایگاه حیات و تعالی است پس با علم حروف، به قلب معانی و اسرار هر چیز می‌توان دست پیدا کرد.

 

*حروف هجاء

عدد ابجد حروف هجا برابر 9 می‌شود که سقف تمام اعداد است و اگر هجاء بگوییم (یعنی همزه را یک الف حساب کنیم) ، عدد ابجدش 10 می‌شود که همان 9 روی 10 یعنی 19 است.

حال اگر عدد ابجد کلمه همزه(=57) را اضافه کنیم به هجا(=9) می‌شود 66 (هجاء=66) برابر با نام زیبای الله جلّ‌جلاله.

خوب توجه کنید! حروف هجاء در حروف، اصل و گنج حروف و اعداد است: چنانچه هجا به عدد 9 است و وقتی می‌خواهد خوانده شود می‌گویند: باید هجی شود تا به صورت کلمه درآید و به معنای حقیقی خود نمایان شود. عدد ابجد هجی=18 و برابر با کلمه حی است. که جمع ارقامش 9 می‌شود(9=8+1) پس در واقع این اسرار 2 تا 9 زندگی وجود مبارک خانم زهرا سلام الله علیها و عدد 99 اسماء الحسنی پروردگارعالم است و به عدد اسرار امیرالمؤمنین علی علیه السلام که به حروف حم که نوشته شود حامیم(=99)، به عدد 99 ظاهرمی‌شود.

 

توجه کنید! خداوند متعال در 29 سوره مبارکه قرآن، حروف رمز مقطعه را قرار داده‌است و این حروف در مجموع 78 حرف است؛ برابر عدد ابجد کلمه (عدد) و (حکیم). همانطورکه قبلا متذکر شدم پیامبرصلی الله علیه و آله فرمودند: اعداد، روح حروف هستند. پس تمام حروف مقطعات قرآن که به ظاهر حروف هستند در معنای جمع تعدادی آنها(=78)، عدد(=78) می‌شود یعنی روح تمام کلمات قرآن . پس اینجا بهتر می‌توانیم نام زیبای حکیم خداوند را که برابر عدد 78 است درک کنیم!

و همچنین اگر نام مبارک زهرا سلام الله علیها را در جایگاه عددی بنویسیم 33 می‌شود و جایگاه عددی نام مبارک فاطمه سلام الله علیها 45 می‌شود که برابر عدد ابجد اسم آدم علیه السلام است. حال اگر دو جایگاه نام مبارک فاطمه سلام الله علیها و زهرا سلام الله علیها را با هم جمع کنیم 78 می‌شود (78=33+45) قبلا بیان شد اما در اینجا دوباره تکرار می‌کنم امیدوارم خوب دقت کنید! که اگر این 78 حرف را به صورتی که خوانده می‌شوند؛ مثلا الف- لام- میم ، سه حرفی یا دو حرفی بنویسیم می‌شود 213 حرف که برابر است با عدد ابجد نام مبارک زهرا سلام الله علیها، حال اگر 78 را از 213 کم کنیم 135 می‌ماند که برابر است با عدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها .دقت فرمایید که جان قرآن، کوثر است (یعنی روح قرآن) و با این اعداد ، رمز بسیار زیبای باطن آن هویدا می‌شود!

از حروف مقطعه قرآن 14 حرفش بدون تکرار است { جالب است آخرین سوره‌ای که در قرآن حرف مقطعه دارد؛ سوره مبارکه قلم است که شروع آن با حرف (ن) است. عدد ابجد (ن)=50 و جایگاه عددیش 14 می‌باشد.} این 14 حرف را با هم ترکیب کرده‌اند و شده‌است: " صراط علی حق نمسکه" پس این حروف ظاهر و باطن ولایت را دو هم کفو معرفی می‌فرماید.

و تمام این نکات زیباتر جلوه می‌کند که کلّ اسرار "ام ابیهاست" که عدد ابجد نام مبارک ام ابیها=60 و برابر حرف سین که قلب قرآن  و میزان حروف است، ظاهر می‌شود (60=س). خداوند کریم همه‌ی مخلوقاتش را در باطن 60 که حرف سین است، حکیمانه خلق کرد زیرا در مدت زمان عمر دنیایی ، هر 60 ثانیه یک دقیقه و هر 60 دقیقه یک ساعت است و تمام شبانه روز24 ساعت است که اگر ارقامش را جمع کنیم 6 می‌شود(6=4+2) که پایه‌ی 60 است . پس عدد ، اسرار تمام نشدنی دارد!

 

جمادی الاول و جمادی الثانی

ماه‌های قمری، نفس ماه‌های شمسی هستند. در واقع فصل تابستان سال قمری با این دو ماه تمام شده و به ماه رجب و ماه شعبان وصل می‌شود.

کلمه جماد از جمد می‌آید یعنی منسجم شدن ظاهراً ذخیره شدن و بدون جوف و توخالی بودن و به قولی یخ زدن( در زمستان دانه‌ها کامل می‌شوند). یک درخت یا تمام نباتات اگر بخواهند باقی باشند، دانه یا تخم تولید می کنند. دانه، جماد است پس اگر دانه بخواهد خود را شکوفا کند باید در موقعیت ربیع و در محل رشد قرار گیرد. آنگاه گیاه دو لپه می‌شود. یک لپه (جمادی اول)، ذخیره ریشه می‌شود که اصل گیاه است و یک لپه (جمادی دوم)، ذخیره ساقه می‌شود. هر دو لپه با یک نقطه وصل، با هم رابطه پیدا می‌کنند که آن قلب به میم شدن مرکزیت دانه است که از جمادی به نباتی تبدیل می‌شود.

پس لپه اول، جمادی اول ذخیره رشد است که ریشه خود را جلوه می‌دهد و لپه دوم، جمادی الثانی ذخیره رشد است که ساقه سبز خود را بالا می‌کشد. در جمادی الاول  در روز 13(=جایگاه عددی م)، ذخیره دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها؛ شهیده اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین در ظاهر به خاک سپرده شد اما مکنون و مخزون! و به قول بعضی از روایات در سوم جمادی الثانی که (سِرّ وجود است) به خاک سپرده شد(به صورت مکنون و مخزون).

ولی همانطور که گفته شد سبزی خود را جلوه می‌دهد در 20 جمادی الثانی که تولد خانم؛ کوثر وجود است و بین سوم تا بیستم ، 17 روز است که برابر تعداد  رکعات نماز واجب در شبانه روز است. و خیر کثیر بیست و سه روز {برابر تعداد سالهای رمز رسالت پیامبرصلی الله علیه و آله که قرآن به تدریج بر او نازل شد و به همه عالمیان (الی یوم القیامة) رسانید} طول می‌کشد (از 20 جمادی الثانی تا 13 رجب) تا در شب 13(=جایگاه عددی حرفِ م ) ماه رجب دیوار خانه کعبه شکافته شد و مادر حضرت علی علیه السلام و حملش وارد خانه شدند و آن روز به روایت شیعه و سنی در بیت الله مولای متقیان امیرالمؤمنین علیه السلام متولد شدند.

امیدوارم خوب فکر کنید. { شاید بتوان گفت این سبز شدن، همان سبز شدن کلمات و آیات قرآن است که از قلب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و به زبان نطق الله؛ علی بن ابیطالب علیه السلام،  23 سال به تدریج سبز شد و ظهور ظاهر و باطن پیدا کرد و بر صفحه نقش بست.الی یوم القیامه}.الله اعلم

پس بین 13 جمادی اول که قلب به میم عالم جماد به نبات و نبات به حیوان و حیوان به انسان است تا 13 رجب حدود 60 روز است که برابر است با عدد ابجد حرفِ س؛ قلب ظهور و قلب وجود و قلب عالم امکان به ظهور حقایق از اسرار مکنون و مخزون تا ظهر الوجود! " تبیّن بین العابد و المعبود. دو وجود هم کفو "

این عالمِ تابستان است که میوه‌های عمل صالح، ظاهر می‌شوند. میوه، جان قلب به میم است (ثمرة فؤاد) که اربعین را با تمام حقایقش می‌طلبد.

 

صاحب عدد 11؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها

درواقع تمام معانی که این حقیر تا اینجا بیان کردم، در جانِ وجود خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها، به مفهوم ظاهر و باطن، اول و آخر آشکار می‌شود. حضرت زهرا سلام الله علیها تنها کسی است که در دنیا این ظهور را به همه‌ی عالمیان عنایت فرمود! چراکه زمانیکه خانم، حمل امام حسین علیه السلام را داشتند صاحب عدد 11 بودند زیرا یک؛ خودِ خانم + حامل امام حسین علیه السلام به عدد 10{ 1 خودش+9 ذریه معصوم صلوات الله علیهم اجمعین در بطنش} می‌شود 11  و عدد 11، برابر با کلمه‌ی دوا (یکی از اسماء الله است؛ یا من اسمه دوا و ذکره شفا).

 

 پس خانم به عدد 11 (ب=2=1+1)، داروی همه‌ی دردهای دنیا و آخرت را به بندگان خدا داد و خود، واسطه‌ی خلقت است چنانچه عدد کلمه یا=11 می‌باشد و هر کس بخواهد حاجت خود را از خداوند درخواست کند باید با حرف "یا" یعنی عدد 11 که درواقع واسطه، خانم زهرا سلام الله علیها است، آن را بیان کند. {چنانچه پیامبرصلی الله علیه و آله  فقیر که به خدمتش می‌آمد او را بر در خانه حضرت زهرا سلام الله علیها می‌فرستاد}. حالا هم هر جا که مراسم روضه خوانی باشد {حتی برای امام حسین علیه السلام} روزِ آخر مراسم، درِ خانه حضرت زهرا سلام الله علیها می‌روند تا کامل حاجت روا شوند زیرا "هُم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها"، زیرا او مرکز و وصل کننده است! 

 

*11، در وجود حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها:

وجود مقدس حضرت علی علیه السلام و خانم  زهرا سلام الله علیها، در تمام وجوه هم کفو یکدیگر هستند. امام علی علیه السلام به عدد 12 در خانه خدا بدنیا آمد؛ یک خودش و 11 ذریه معصوم (ص) در بطنش. خانم زهرا سلام الله علیها هم به عدد 12 بدنیا آمد؛ یک خودش و 11 ذریه معصوم(ص) در بطنش. پس وجود هر دو عزیز به عدد 12 و 12 کنار هم ، تمام جانِ 24 ساعت عمر دنیا هستند[30].

همانطورکه در کتاب مهندسی خلقت توضیح داده شد، 24 عدد جامع و باطن کلّ قرآن است که خانم زهرا سلام الله علیها، کوثر وجود؛ جانِ قرآن است و حضرت علی علیه السلام، بِ بسم الله و کاتب قرآن است. خانم زهرا سلام الله علیها؛ صاحب حوض کوثر و علی علیه السلام؛ ساقی کوثر است. امیدوارم ما از محبین و شیعیان واقعی ایشان و فرزندانشان باشیم در دنیا و آخرت و انشاء الله در زمره یاران و اعوان و انصار و مستشهدین بین یدیه فرزندشان؛ امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف قرار گیریم.

 

حقیقت قرآن و کوثر وجود

بالاترین کتاب آسمانی که قرآن عزیز است؛ کلام الله می‌باشد و همه حروف عربی را شامل می‌شود. و قرآن، جامع و پایه تمام علوم و حامل علم اولین و آخرین است. کلّ حروف عربی  28 حرف خلق شده است و در جایی 29 حرف که با همزه می‌باشد .

در کلام  نورانی قرآن کریم، خداوند منّان حروفی را به صورت رمز به پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله،  در ابتدای 29 سوره مبارکه قرآن می‌فرماید(حروف مقطعه) که رویهم 78 حرف می‌باشند .78 برابر با عدد ابجد کلمه "عدد" است و جایگاه عددی نام مبارک  فاطمه زهرا سلام الله علیها[31] و همچنین برابر با جمع اعداد 1 تا 12 می‌باشد. و این عدد خودش رمزهایی از رموز علم عدد و حروف را باز می‌کند!

*و از بین حروف مقطعه که همه نورانی هستند ؛ 14 حرف بدون تکرار است که اگر این حروف را کنار هم بنویسیم می‌شود؛ صراطٌ علی ٌ حق نمسکه.  و همانطورکه بیان شد اگر حروف مقطعه را به صورت بسیط بنویسیم{مثلا الم بصورت بسیط(الف+لام+میم) ،9 حرف است} در مجموع 213 حرف می‌شود که برابر با عدد ابجد نام زیبای زهرا سلام الله علیها است. اگر 78 را از 213 کم کنیم می‌شود 135 که برابر با عدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها است!

*اولین سوره قرآن مجید، سوره مبارکه حمد است که عدد نوشتاری آن، یک و عدد ترتیب نزولش به قلب مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله ، 5 است و در باطن محتوی، حامل کلّ محتوای قرآن است و خداوند متعال قرآن را سبع مثانی یعنی 7 تا 2 تا بیان فرمود (ولقد اتیناک سبعا من المثانی و القرآن العظیم[32])، سوره مبارکه حمد هم 7آیه دارد و درواقع به عدد14 ظهور پیداکرده‌است. جمع عدد ترتیب نوشتاری و ترتیب نزول این سوره مبارکه (6=1+5)، 6 می‌شود که تمام خلقت زمین‌ها و آسمان‌ها در 6 روز و باطن حمد است.

 و آخرین سوره قرآن مجید، سوره مبارکه ناس است . جمع عدد ترتیب نوشتاری(=114) و ترتیب نزول(=21) سوره مبارکه ناس (135= 114+21)، 135 می‌شود که برابر با عدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها که کوثر وجود است، می‌باشد.(هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها. اللهم صلّ علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم)

 

*خوب دقت کنید! آخر قرآن کریم به سوره مبارکه ناس(صدوچهاردهمین سوره) و حرف "س" (میزان است) رسید که این‌جا جمع شدن باطن کتاب الله و عترت صلوات الله علیهم اجمعین در جانِ میزان و حقیقت معنایشان که کوثر وجود و همان حقیقت آب، که برابر 114 است ظاهرمی‌شود.{آب:(الف=111)+(با=3)=114 } و عدد ابجد حرفِ س=60 است که برابر با عدد ابجد نام مبارک ام ابیها (س) می‌شود.

 

بنابراین متوجه می‌شویم که چرا پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین، باطن قرآن هستند و قرآن، باطن اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین است و در حدیث ثقلین فرمود:

دوچیز گرانبها یا دو وزنه سنگین میزان برای شما به امانت گذاشتم ؛کتاب الله و عترتم که این دو از هم جدا نمی‌شوند تا روزی که در کنار حوض کوثر با هم نمایان می‌شوند.{انّی تارک فیکم الثّقلین کتاب الله و عترتی (اهل بیتی) و انّهما لن یفترقا حتّی یردا علی الحوض. ما إن تمسّکتم بهما لن تضلّوا بعدی...}    

 

*پس همان شاه کلید به دست امیرالامرا؛ صاحب الزمان علیه السلام؛باب و مفتاح همه‌ی رازها و اسرار است و همه‌ی انوار را به ظهور وجود مطهرش قفل گشایی می‌کند و رمز آن 313 است که جمع ارقامش 7 می‌شود(7=3+1+3) {7برابرتعدادآیات سوره مبارکه حمد یعنی فاتحة الکتاب است} و اگر 313 را به حروف بنویسیم ، عدد ابجدش برابر کلمه نور می‌شود: سیصدوسیزده=256=نور. جایگاه عددی سیصدوسیزده=94 = "صد" =عدد ابجد نام مبارک عطیه(س) است. و جمع ارقام 94 برابر13 می‌شود که 13=جایگاه عددی حرف"م" به عدد ابجد 40 و جایگاه عددی کلمه "نور" هم برابر40 است.

درواقع همان صدّی(سد با صاد) است که  با استفاده از آن، نوری ساخته شده که هرگز خاموش نمی‌شود و در آن ذره‌ای ظلمت نیست و آن نور مهدویت است.الی یوم القیامه و این عطیه بزرگ الهی است! (از انرژی آب پشت سدهای دنیا ، برق می‌گیرند اما نورش محدود است و...) .

 

نکته جالب اینکه روزِ قبولی واقعی، روز ظهور آقاست چنانچه در حکومت وصی الحسن (ارواحنا له الفدا)، قبول حسن است. عدد ابجد کلمه‌ی "قبول حسن"= 256 که برابر با عدد ابجد کلمه نور می‌باشد.و جایگاه عددی کلمه "قبول‌حسن"=76 و برابر با عدد ابجد کلمه عبد است . امیدوارم متوجه معنای درس باشید که 313 نفر، قبول حسن هستند و عبدهای خالص خداوند هستند که لیاقت دارند در زمره یاران آقا قرار بگیرند!!!   

 

 

چهارمین گریه کننده ؛ خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها

بزرگ‌ترین برکه اشک کسی که خود کوثر وجود است وعطیه‌ی پروردگار سبحان! خانم بعد از پیامبران بزرگوار : آدم علیه السلام، یعقوب علیه السلام و یحیی علیه السلام که بکائین عالم هستند، در بین چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین اولین کسی هستند که جزو بُکّائین عالم قراردارند. اشک ایشان جلوه نارضایتی از حکّام و مردم بی‌وفای زمان خویش است تا به همه‌ی انسان‌ها(در تمام دوران‌ها) بفهماند که چه جفاها به دین و پیامبر و اهل بیتش صلوات الله علیهم اجمعین شد.

 

اشک‌های خانم سلام الله علیها راه کج و منحرف آنها را تا انقلاب حضرت مهدی علیه السلام صاف و هموار می‌کند.و بنابرحدیث مبارک پیامبر صلوات الله علیهم اجمعین خشنودی خداوند درخشنودی زهرا سلام الله علیها و غضب خداوند در غضب و نارضایتی ایشان است.

حوا سلام الله علیها

سرّ زیبای خلقت جسمانی، در وجود حضرت حوا سلام الله علیها که منشأ و اُّمّ جسمانی همه‌ انسان‌های دنیاست، ظهوردارد. همان‌طورکه درعالم سرّ، گنج خلقت به عدد5ظهور پیداکرد؛ درحقیقت سرّ پنج نور مقدس صلوات الله علیهم اجمعین که محوریت خانواده مطهر آل الله، فاطمه سلام الله علیها است که فرمودند: هم فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها .

در عالم جسمانی هم، خلقت حضرت حوا سلام الله علیها که عدد ابجد اسم حوا=15 است، از جمع 1 تا 5 حاصل می‌شود: 15=5+4+3+2+1. جالب‌تر اینکه جمع ارقام 15 برابر با 6 می‌شود (6=5+1)، درحالی‌که می‌دانید دنیا از نظر جنسیت، مؤنث مجازی است و خداوند کریم در آیه 4 سوره مبارکه حدید می‌فرماید که آسمان‌ها و زمین را در6 روز خلق کردم(فی ستة ایام). پس عدد 6 که پایه عدد 60 است که واحد ثانیه و دقیقه است به بلوغ به 9 می‌رسد. اما چگونه؟!

وقتی عدد 60 دقیقه را واحد می‌زنیم می‌شود یک ساعت ( که همان حروف تاسع است که به عربی یعنی 9). و عدد ابجد کلمه ساعت=531 است که جمع ارقامش 9 می‌شود (9=1+3+5) .

 

درواقع در دنیا درحالیکه عدد ابجد نام مبارک حوا سلام الله علیها 15 است و جمع ارقام 15 می‌شود 6 (6=5+1) و عدد 15 برابر با جایگاه عددی حرفِ س به عدد ابجدِ 60 است، اما بلوغ جسمانی خانم‌ها به عدد 9 است. پس رابطه 9 و حقیقت 6 اسرار زیبای بلوغ خانم‌ها و آقایان در دنیا است زیرا اگر 6و 9 را با هم جمع کنیم می‌شود 15 که برابر با سنّ بلوغ آقایان است و درواقع در زوجیت به بلوغ میزانِ س(=15) می‌رسند!

*پس وقتی خداوند کریم می‌خواهد که فرزند آدمیان را متولد کند به عدد 9 ماه حمل را در وجود مادری قرارمی‌دهد که بلوغ جسمانیش، برابرِ گرفتن و عمل کردن به حدودِ خداوند (یعنی احکام) 9 سال تمام است. و جمع 9 با 9 برابر18=حی می‌شود (9+9=18=حی).

 

*در اینجا اشاره کنم که تا جنین 9 ماهش در حمل کامل نشود، زمان تولد نمی‌رسد (9ماه تمام و وارد ماهِ 10 شود که 19=10+9 می‌شود) و یا اگر سنّ یک دختر تا 9 سال قمری تمام نشود، بلوغ فرا نمی‌رسد (9سال تمام و وارد سالِ10شود که 19=10+9 می‌شود). این چه مناسبت است؟! اگر دقت کنید باید بلوغ و تولد، هم 9 به عدد باشد و هم نُه به حروف(نه=55 و10=5+5)، تا جمع عددی و حروفی را کامل بگیرد.  پس ورودی حقیقی از باب 19 می‌باشد و درواقع به گنج عشر چراکه 10=9+1 می‌شود!

 

 

سِرّ لوح حروف "ا ب ج د ه و ز ح ط ی"!

اگر حروف "ا ب ج د ه و ز ح ط ی" را بنویسیم؛  5 حرف، عددشان فرد و 4 حرف، عددشان زوج است که وقتی این اعداد را در لوح بنویسیم، در 3 مثلث ظاهر می‌شود ( که دنیا به عدد سه و انسان به سه بُعدِ عددی تعریف می‌شود). تمام الواح در شروع از سه تا سه تا، تا 360 تا نظم پیدا می‌کند! و اسرار عدد 9 و 5 از لوحی ظاهر می‌شود که 9 خانه دارد اما به عدد 15 شمرده می‌شود. درواقع از سه طرف طولی، عرضی و ارتفاعی، جمع اعداد حروفِ این لوح 15 می‌شود که برابر با عدد اسم حوا(س) است.                                    

     (15=2+9+4) ، (15=7+5+3) ، ( 15=6+1+8)

                                                                      (15=4+3+8) ،  (15=9+5+1) ،  (15=2+7+6)

                                                                                       (15=2+5+8) ، (15=4+5+6)

                                  

ب=2

ط=9

د=4

ز=7

ه=5

ج=3

و=6

ا=1

ح=8

 

 

 

 

 

 

 

 

اما لوح وقتی کامل می‌شود که در وسط ، حرفِ ه را بگذاریم (آنگاه از همه طرف جمع اعداد 15 می‌شود) و حرفِ ه ، حکم قلبِ وجود الواح را داراست. عدد ابجد حرف ه=5 است که اسرار وجود مبارک پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین و مخصوص در بطن اباعبدالله الحسین علیه السلام که پنجمین معصوم است، 9 ذریه مطهر است که در جمع 9و 5 می‌شود 14 که همه گنج وجود 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است.

بنابراین به 4 صورت می‌توان اعداد را در لوح قرار داد، پس به 4 لوح می‌رسیم و درواقع این 4 لوح، 4 وجه خانه خداست که تمام اسرار عالم چه به ظاهر و چه به باطن در این خانه؛ از نقطه زیر خانه خدا تا ساختمان ظاهری آن غرق است! پس خدا خواست که تمام دایره خلقت به عدد 360 درجه و به حروف شین که عدد ابجد آن 360 است، افشا شود. بنابراین هر لوح، 8 تا 15 است که می‌شود 120[33] و برابر با عدد ابجد حروف سین است. پس 4 تا سین در وجوه اطراف کعبه است و کف و سقف خانه کعبه هم دو تا مربع است که درحقیقت 6 تا سین می‌شود. و در خانه خدا وجود مبارک باطن سین هم قدومش بدنیا آمد که عدد ابجد نام زیبایش علیّ (با یاءِ مشدد) 120 می‌شود[34] یعنی حقیقت سین و قلب عالم امکان  است. پس خانه خدا، هفت سین است و پناهگاه تمام عالمیان است. و آخرین سوره قرآن، سوره مبارکه ناس؛ پناهگاه همه مؤمنین است .

هنگامیکه عدد به 360 در اطراف خانه مبارک کعبه معلوم شد. نکته مهم این است که عدد 360 برابر حروف شین و افشا کننده خلقت در تمام عالم زمینی و آسمانی در دنیا گردید. اما زیباتر از همه‌ی این خلقت‌ها، خلقت اشرف مخلوقات؛ حضرت آدم علیه السلام است که تمام این زیبایی‌ها را خداوند به قدوم جسمانی ایشان خلق فرمود. در کلام کریمش می‌فرماید[35]:  و إذ قال ربّک للملائکة إنی جاعلٌ فی الارض خلیفة... یعنی و (به یاد آر) وقتی که پروردگارت فرشتگان را فرمود که من در زمین خلیفه‌ای خواهم گماشت... .آیا این عجیب نیست که جایگاه عددی حروف شین=45 و برابر عدد ابجد اسم مبارک آدم است.

پس هدف در ظاهر خلقت خانه خدای مهربان حضرت آدم علیه السلام و به عدد 15 در الواح نورانی حضرت حوا سلام الله علیها است. اما در باطن عدد 360 معنی می‌شود به 60+300 : عدد  ابجد حرف ش=300 و عدد ابجد حرف س=60. یعنی منظور حقیقی ظهور حرف ش، برابر افشای حرف س است. درواقع عالم خلقت از نظر جسمانی، ارض است ولی از نظر روحانی، زمان یعنی طول عمر است و اَرض، عرض خلقت است. چنانچه همه‌ی مخلوق در زمان به 60 ثانیه و 60 دقیقه و ساعت و روز و ماه و سال خلق شده و عمر و رشد و کمال می‌گیرد و افشای همه‌ی آنچه اسرار است در بالقوه‌ها در عرض عمر باید بالفعل شود. اما همانطورکه نوشته شد تمام وجوه سین شد و هفت سین ظهور پیداکرد. و درواقع هفتمین سین پرده برداری از تمام اسرار خلقت و دیوار خانه کعبه شکافته شد ولی الله الاعظم امیرالمؤمنین علیه السلام قدوم مبارک خودش و یازده ذریه نورانی معصومش صلوات الله علیهم اجمعین دنیا را متبرک به قدومشان کردند.ارواحنا له الفدا

اما نکته جالب دیگر که این الواح همه ظهور عدد 15 را دادند و 9 تا 15 تا شد 135؛ برابرعدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها. یعنی هیچکس نمی‌توانست ورود در خانه کعبه داشته باشد، پس او حوای روحانی است که حامل حمل و ظهور تمام ظهریات است.

پیامبران قبل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله همه ظاهر خانه خدا را ترمیم کرده‌اند یعنی رسالتشان این بود که مردم به سیرت آدم علیه السلام برسند و این باطن برایشان ظهور کند. اما در زمان ما شیعیان، خداوند هم هدایت به آدم شدن ما در ظاهر است و هم در باطن با اتصال ما به حقیقت قلب عالم؛ سین عالم وجود؛ امام معصوم ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است. الحمد لله رب العالمین

دیگر اینکه عدد الواح که به 1665 در جمع(ستون‌ها) رسیده بود[36]. چهار لوح اطراف خانه خدا را اگر در هم ضرب کنیم 6660 می‌شود یعنی حدوداً برابر تعداد آیات قرآن و هر لوح 9 خانه داشت، 6 لوح است اگر 9 را در 6 ضرب کنیم 54 می‌شود که برابر با جایگاه عددی کلمه قرآن است.

دقت کنید این الواح، مجموعه‌ی همه‌ی گنج آفرینش و هدایت بشریت است از مرکز خانه خدا الی یوم القیامت.

*چقدر زیباست بدانیم چرا الواح که سه تا سه تا است اما در مربع چهار گوش ظهور دارد. اولا همانطورکه می‌بینید سه تا سه تا طول آن است و سه تا سه تا عرض و حتی قطرها هم به این شکل است، یعنی چه؟! اگر 3 تا 3، را کنار هم بگذاریم 333 می‌شود که برابر عدد ابجد کلمه اربعین است یعنی عدد40. چقدر زیباست که پایه ‌ی عدد 40 روی 4 است و از جمع عدد 1 تا 4 ، عدد 10 بدست می‌آید(10=4+3+2+1) و درواقع عالم گنج عشر و 4 روی 10 است یعنی 14 ؛وجود مبارک چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین، اربعین حقیقی هستند و عدد 40 ( 4 تا 10 تا می‌شود 40 تا) ؛ طلا و مخلص و پاک و مطهر و معصوم صد در صد هستند.

از طرف دیگر همانطورکه می‌دانید عالم به شکل دایره است و عدد ابجدش 220 می‌باشد که عدد متحابه است و برابر  اسم طاهره یعنی پاک و مطهر، جایگاه عددیش برابر 40 می‌باشد که همان حقیقت اربعین و مهندسی خلقت که عالم دایره است و مرکزش خانه کعبه مکرمه است و آن 6 وجه دارد به شکل مربع. درواقع عالم دنیا از نقطه زیر خانه خدا به اسم ارض به همه‌ی عالم دحوالارض شده بدین معنا که خلقت در طهارت و در مربع سه سه تای عدد 333 اربعین قرار دارد.

 

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۰۱ ، ۱۹:۵۹
عذرا شفائی

  

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ممتحنة امتحنک الذی خلقک قبل ان یخلقک و کنت لما امتحنک صابرة و نحن لک اولیاء مصدّقون

 

با نام و یاد خدای قادر متعال که علیم و خبیر است و توکل به ذات اقدس و کبریاییش و با توسل به یگانه دُردانه‌ی خلقتش؛ عطیه‌ی عالم خلقت و سرّ مستودعش از او می‌خواهم پرده‌ای از حجاب‌های ظلمانی را بر ما کنار زده و ما را به نور انور اُمّ الانوار و اُمّ البیضاءِ عالم، منوّر فرماید. و ذره‌ای از معارفش را بر ما بفهماند. شاید که او را به وسعِ ضعیفمان بشناسیم.

به لطف و عنایت خدای مهربان در جلد یک این کتاب، معارفی را از منظر ملکوت حروف و اعداد، بسان حقیقتی نایاب تا حدودی پرده برداشتیم و اما در آفرینش این یگانه وجود محبوب عالم، حیران و مبهوت شدیم! امید است که این کتاب خدمتی به پیشگاه مبارک مولایم صاحب العصر و زمان صلوات الله علیهم اجمعین حساب شود و قلب نازنینش از ما راضی باشد.

لازم به ذکر است که شاید بعضی از این درس‌ها برای اول بار بر صفحه‌ی کتاب نگارش شده باشد اما مفاهیمش در بیشتر احادیث ناب و در کتاب‌های مرجع شیعیان از کلام مبارک معصومین صلوات الله علیهم اجمعین آمده است.

 

احدی الکبر  

وقتی درس را در معارف وجودی سرورمان؛ دردانه خلقت تا بالاترین نقطه دایره هستی مرور می‌کنیم آنجایی که او سِرّ مستودع فیها قرار می‌گیرد و در جلوه ذات اقدس احدیت بنابر آیه‌ی إنّها لاحدی الکبر[1]، احدی الکبر به باطن کوثر معنا می‌شود. چنانچه حقیقت کوثر، آب است و خداوند متعال در سوره مبارکه انبیا[2] فرمود: وجعلنا من الماءِ کلّ شیءٍ حی، آنچه خلق فرموده از باطن آب است. و حقیقت گنج دایره را خواندیم طاهره { چراکه عدد ابجد کلمه دایره=طاهره=220 [3]و جایگاه عددی کلمه دایره=طاهره40 است[4]}.

 

و در مقام عددی 9 اسم مبارک تسعه خانم فاطمه سلام الله علیها و در محوریت وجود مطهرش در مقام اُم ( درواقع کلمه اُم معنا می‌شود به مقصود و منظور و محور و اصل و پایه و آنگاه مادر ). بنابراین در حدیث کسا آمده است:

هم فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها؛ فاطمه است و پدر فاطمه، فاطمه است و همسر فاطمه، و فاطمه و پسرانش صلوات الله علیهم اجمعین. پس ایشان، در محوریت 5 نور مقدس صلوات الله علیهم اجمعین می‌درخشد!

 

اما منظور من حقیقت کوثر یعنی تمام گنج قرآن است که یکی از نام‌هایش کوثر می‌باشد و در 28 حرف ظهور پیدا کرده و کتابت شده است. اگر تمام حروف را که اسماء الله هستند در تمام عالم از همان مبدأ ظهور تا روز قیامت ببینیم، همه‌ی عوالم در حروف غرقند و حروف، واسطه‌ی ملکوتی معانی علوم آسمانی و زمینی هستند و آنها خط ارتباط گنج آفرینش و همه‌ی معارفند و خزانه قرآن اینچنین به معنا می‌نشیند: ولارطب ولا یابس الا فی کتاب مبین[5] ؛ هیچ تری و خشکی نمی‌ماند مگر اینکه در کتاب مبین (یعنی قرآن) آشکار شده !  و وجود مطهر حضرت فاطمه سلام الله علیها؛ خزانه‌ی گنج کوثر است.

 

* خانم دو عالم؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها؛ سیده نساء العالمین، قرة العین(نورچشم) نبی و بنت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و عطیه عالم است (انّا اعطیناک الکوثر[6]). در وجود مقدس 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین، 13 نور مقدس آقا هستند و فقط یک خانم است که وجود مقدس 14=13+1 می‌شود عدد یک؛ برابر الف و عدد 13؛ برابرجایگاه عددی حرف(م) است که در کنار هم می‌شود اُم= اُ+م (14=13+1) و عدد ابجد م=40 + ا=1 پس 41 برابر با اُم می‌شود و ایشان امّ الائمه و امّ المؤمنین است .

 

*وجود مقدسش، تنها فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله  بعد از مبعوث شدنشان است. و ایشان مادر یازده فرزند معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است. پس یک خودش و یازده نور مقدس فرزندانش می‌شوند 12 و همسر و هم کفوش؛ امیرالمومنین علی علیه السلام است. او که پروردگار عالم در مقامش، سوره مبارکه کوثر را نازل فرمود. و ایشان را تنها عطیه‌ی عالم نامید: انّا اعطیناک الکوثر. یکی از نام‌های مبارک قرآن، کوثر است و فاطمه سلام الله علیها؛ حقیقتِ آن است.

*اگر نکات کلیدی و زیبای درس را آموخته باشید متوجه مهندسی خلقت در عدد 5 و 9 درحقیقت وجود دردانه خلقت؛ حضرت صدیقه کبری؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌شوید که به عدد 9 که سلطان اعداد است چگونه سلطه وجود مبارکش در نام‌های 9 گانه و ریشه و اصل و صاحب عنصر اصلی به نام اُم را داراست  و در عدد 5 که حقیقت دایره خلقت است، احاطه وجودی دارد. وجود نازنینش در مرتبت حقایق خیر کثیر و کوثر وجود می‌باشد.

*حضرت زهرا سلام الله علیها در میان معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، مظهر احدیت خداوند است. لذا آیه‌ی شریفه‌ی "انّها لَاحدی الکُبَر[7]؛ همانا او یکی از پدیده‌های بزرگ است" به وجود ایشان تأویل شده است. فلذا امام صادق علیه السلام فرمودند[8]: حرّم الله عزّوجلّ علی علِیٍ النساء مادامت فاطمةُ حیّةً؛ خداوند عزّوجل زنان را تا هنگامیکه فاطمه سلام الله علیها زنده بود بر علی علیه السلام حرام نموده بود.

 

* وجود مقدس خانم سلام الله علیها؛ باطنِ اسم نساء است. و تنها کسی است که پروردگار عالم قبل از خلقتش او را امتحان کرد و او قبول شد و او صابر بود. پیامبر بزرگوار صلی الله علیه و آله می‌فرماید: فاطمة بضعة منّی؛ فاطمه پاره تن من است. این معنای ظاهری جمله است ولی عمق معنی اینست که فاطمه، بضاعت من است! ایشان که خود، ظاهر گنج الف است؛ فاطمه سلام الله علیها، میوه‌ی (الْف) هزار دانه‌ی الِف است. همانطورکه در کتاب عرفان آب کامل توضیح داده شد حقیقت وجود مقدسش، حقیقت آب است "و جعلنا من الماء کلّ شی حی[9]". در ظاهر هم  آب، مهریه اوست!

*و در ادامه این حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله آمده: ...و هی روحی التی بینَ جنبی...[10]. سرّپرستش و معرفت در وجود رسول الله صلی الله علیه و آله است. پس اصل الاصولی که رسول الله صلی الله علیه و آله تهدی إلی صراطٍ مُستقیم می‌کند، همان روحاً من الامر است که روحاً من الامری که دروجود رسول الله است و سرّ کثرت پرستش، همانی است که فرمود: فاطمة روحی التی بین جَنبیّ. این روح در هرجا که باشد، آنجا می‌شود مبارکه؛ حقیقت هستی است. شأن رسول الله صلی الله علیه و آله، بیان قرآن است و بیان قرآن، خودش هدایت به صراط مستقیم می‌کند. پس صراط مستقیم یعنی کلّ قرآن. هر آنچه که در قرآن است، شرح امام مبین است یعنی شرح صراط مستقیم و حیات طیبه است یعنی روحٌ من الامر یعنی آنچه که حیات است!

*ولایت به معنی گردانیدن و چرخانیدن است؛ همان که در توقیع شرف صدور یافته از ناحیه مقدسه امام زمان علیه السلام در دعای رجبیه از آن به "رتق و فتق" که همان قبض و بسط است، تعبیر شده است. و در چنین رابطه‌ای فعل صادره از شخص، درحقیقت فعل کسی است که بر او ولایت دارد. و چنین است که قبول ولایت وجود مبارک ولی الله علیه السلام تنها راه برون رفت از ظلمات منحوس عالم معنا مانند جهل و شرک و عمل بر اساس آن‌ها می‌باشد. و طریقه نیل به ولایت الهیه اهل بیت عصمت و طهارت، به دلالت آیه شریفه مودت، التزام و تقید به محبت (مودت) آنان مخصوصا مودت ساحت مقدسه آن بانوئی که نزدیک‌ترین نسبت را با ساحت مقدسه و مطهره نبوی یعنی صدیقه کبرا؛ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دارد. و حدیث نورانی نبوی که می‌فرماید: خدای تعالی به غضب آن حضرت غضبناک و به رضایت او راضی می‌شود[11]، در منزلت و منقبت آن حضرت جلوه‌ای از همین معناست.

*حدیث خلقت نوری پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین:

در کتاب بحارالانوار(ج25) از کتاب روض الجنان تألیف فضل الله بن محمود فارسی به حذف اسناد از انس بن مالک روایت کرده که گفت:

... پیامبر(ص) فرمود: چون خدا آغاز صنع خود را اراده کرد، نور مرا شکافت و از آن عرش را آفرید، پس نور عرش از من است و نور من از نور خداست و من، افضل ازعرشم.

سپس نور پسر ابیطالب(ع) را شکافت و فرشتگان{ملکوت و کرسی} را از آن آفرید و نور فرشتگان از نور پسر ابیطالب(ع) است و نور پسرابیطالب(ع) از نور خداست و پسر ابیطالب(ع) ، افضل از فرشتگان است.

پس نور دخترم فاطمه(س) را شکافت و از آن آسمان‌ها و زمین را آفرید، پس آسمان‌ها و زمین از نور دختر من فاطمه(س) است و نور دختر من فاطمه(س) از نور خداست و دختر من فاطمه(س) از آسمان‌ها و زمین، افضل است .

سپس نور حسن(ع) را شکافت و از آن آفتاب و ماه را آفرید، پس آفتاب و ماه از نور حسن(ع)  است و نور حسن(ع)  از نور خداست و حسن(ع)، افضل از آفتاب و ماه است.

پس نور حسین(ع)  را شکافت و از نور او بهشت و حور العین را آفرید و بهشت و حورالعین از نور حسین(ع) است و نور حسین(ع) از نور خداست و حسین(ع)، افضل از بهشت و حورالعین است...[12].

 

بنابر حدیث مبارک پس آنچه نزولات از آسمان است به نور حضرت زهرا سلام الله علیها خلق شده و آنچه در زمین خلق شده و می‌شود و خواهد شد و روییده می‌شود و به انواع نعمت‌ها ظاهر می‌شود همه، از نور مطهر زهرا مرضیه سلام الله علیها است.

پس اگر نور زهرا سلام الله علیها نبود، نه آسمانی بود و نه زمینی! درواقع هیچ ظهوری و هیچ زندگی و حیاتی نبود. پس اگر هفت طبقه‌ی آسمان را در مقابلِ هفت طبقه زمین قرار دهیم، مانند صدفی است که فقط یک دُرّ؛ دردانه در بطن آن تلؤلؤ می‌کند! عالم صدف است و فاطمه(س)گوهر اوست    عالم قلم است و فاطمه(س)جوهر اوست.

تفسیری از نام مبارک فاطمه سلام الله علیها و از القاب ایشان

*یکی از معانی نام مبارک فاطمه سلام الله علیها یعنی شق و ابتدا و إنشاء و فطم به معنای فصل و قطع و منع آمده است ( قطع کننده طمع دشمنان انس و جان از وراثت و خلافت نبویه و علویه)

پس اشتقاق نام مبارک فاطمه سلام الله علیها از نام فاطر خداوند کبیر متعال به وجود مبارک خانم هم اشتقاق کبیر یا اکبر است! و این اشاره به این است که حضرت زهرا سلام الله علیها مظهر صفت فاطریت حقّ جلا و علا و متأدب به آداب الله و متخلق به اخلاق الله است!

 

* در فصل فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها آمده است[13]: {وعلی الجوهره القدسیه فی تَعیّن الانسیه، صوره النفس الکلیه،جواد العالم العقلیه، بضعه الحقیقه النبویه، مطلع الانوار العلویه، عین عیون الاسرار الفاطمیه الناجیه المنجیه لمحبیها عن النار ثمره الشجره الیقین، سیده نساء العالمین المعروفه بالقدر،المجهوله بالقبر، قره عین الرسول الزهراء البتول علیها الصلوه و السلام}.

ترجمه: نیز تحیّات و زاکیات برآن جوهر قدسی باد که با تجرد قدسیّه در هیئت انسیّه عالم بشریت را زینت و تشکیل داده.آن حقیقت طاهره خود، صورت نفس کلی و جواد عالم عقلی است که در صورت سِرّیه بضعه‌ی حقیقت احمدی(ص) و مشرق انوار علوم علوی و سرچشمه‌ی اسرار مکنونه‌ی فاطمی است. چنانچه آن حقیقت قادسه در آغاز نزول مقدسات عالم عقلی بوده، در هنگام عودت و صعود نیز خود، از ادناس بشریت (چیزهایی که مردم را پست و کوچک می‌کند) رستگار، و آزاد کننده‌ی دوستان از آتش، جوهره‌ی قدسیه شیرین ثمر شجر معرفت و یقین و سترگ، سیده نساء عالمین است که قدر مراتب فضائلش معروف و مثوای جسد عنصریه‌اش مجهول است، نور دیده‌ی حضرت رسول صلی الله علیه و آله به نام نامی و لقب گرامی زهرای بتول علیها الصلوه و السلام. 

 

*وجود مطهر حضرت فاطمه سلام الله علیها، 9 اسم مبارک دارد که هر نام از اسماء اعظم است.  2 نام مبارک آسمانی : زهرا سلام الله علیها و منصوره سلام الله علیها است و 7 نام مبارک دیگر زمینی: فاطمه سلام الله علیها، بتول سلام الله علیها، صدیقه سلام الله علیها، محدثه سلام الله علیها، زکیّه سلام الله علیها، طاهره سلام الله علیها و راضیه سلام الله علیها می‌باشد.

 

*نام مخصوص ایشان، فاطمه سلام الله علیها می‌باشد و نامی است که از نام فاطر خداوند عزّوجلّ برگرفته شده است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حدیثی این مطلب را به دختر خود خبر می‌دهد؛ قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم لِفاطمة: شقّ الله لکِ یا فاطمه اسماً مِن أسمائه فهو الفاطر و أنت فاطمه[14]( پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمودند: خداوند برای تو نامی که از نام‌های خود مشتق گردیده، قرار داده است زیرا نام او فاطر است و تو فاطمه هستی). وجود مقدسش، واسطه خلقتست.

"فطرت الله التی فطر الناس علیها": این معنای فطرت با نام فاطر کاملا مطابق است که یا فاطر بحق فاطمه[15]. در تجلی عام در نهایت تجلی، رب یعنی فاطمه، یعنی الست بربکم، عهد مادر و عهد فاطمی است. الست بربکم به صورت ذاتی و مطلق، دلالت بر مقام حضرت مادر دارد. یعنی آنچه که در معنای اتمّ، از لفظ رب برداشت می‌شود، وجود حضرت ام ابیها، ام الائمه و الابرار، ام المؤمنین و وجود حضرت مشکوة عالم انوار است. ظهورات از بسم الله الرحمن الرحیم است بخاطر همین زهرا شد، نور داد به همه جا! در تعریف نور در فلسفه آمده: النور ظاهرٌ لنفسه نُظهرٌلِغیره.

حضرت ام ابیها، او مادر است و به معنای مطلق رب و پرورش دهنده هر آنچه که در عالم است، می‌باشد. او ام الائمه و الابرار است، هر آنچه که در عالم است پرورش یافتگان ائمه هستند، "...نحن صنائع ربّنا و الخلق بعد صنائعنا...[16]"

 

از القاب خانم دوعالم؛ برزخ بین النبوة و الولایة است. و واسطة قلادةُ الوجود. و نقطة دائرة المفاخر است. این القاب که از مفاخر معانی عالم اسرار است تا حدودی گنج اسرار وجودی خانم سلام الله علیها را بیان می‌کند:

 

*1)اینکه ایشان برزخ بین النبوة و الولایة است یعنی همانطورکه قبلا بیان شد وجود مبارک خانم سلام الله علیها، عنصر اصل شجره طیبه است. درواقع آن عنصر حیات است که تمام خزانه وجودی رسالت و ولایت را از ریشه تا تنه درخت و از آنجا به ظهور شاخه و برگ‌ها و درنهایت به گنج گل و میوه ظهور می‌دهد و این عنصر، بضاعت وجود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است و خزانه گنج تنه درخت که ولایت است و سرّ اینکه خودِ ریشه اسم حسن علیه السلام است و باطن میوه و ثمره، حسین علیه السلام. آنگاه بضاعت وجودش در شهادت حضرت محسن علیه السلام است که به شهادت، سفره احسان پروردگار عالم را در بیت فاطمه سلام الله علیها و امیرالمؤمنین علی علیه السلام تا قیامت می‌گشاید. 

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: بینهما برزخٌ لایبغیان[17]؛ (میانشان حجابی است تا درهم آمیخته نشوند). درواقع برزخ بین دو دریاست که معنا می‌شود دریای رسالت و دریای ولایت. آنگاه از میان این دو بحر که بواقع بحار جان‌ها می‌باشد و اسرار ظهور حیات همه‌ی هستی در دنیا و آخرت بیرون می‌آید؛ یخرج منهما الؤلؤ و المرجان[18]. لؤلؤ و مرجان کنایه به وجود مبارک امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام است.

درحقیقت همانطورکه ظاهراً هر خانمی صاحب حمل می‌شود، برزخ بین عالم بالا و دنیا می‌باشد. زیرا وجود خانم‌ها، محل کارخانه صنع خداوند کریم است! پس زن به جلوه‌ی وجود مبارک خانم دو عالم سلام الله علیها، واسطه خلقت می‌شود از خزانه‌ی عالم بالا به ظهور در دنیا!

 

پس آنچه ظهور می‌شود و حی می‌شود و صورت مخلوقی دارد (در دو دنیا)، به وجود مبارک خانم سلام الله علیها است که دردانه و ملیکه‌ی دو جهان می‌باشد. چنانچه آیه اول سوره مبارکه نساء می‌فرماید: ...خلقکم مِن نفسٍ واحدةٍ و خلق منها زوجها و بثَّ منهما رجالاً کثیراً و نساءً .( خداوند می‌فرماید: آن که شما را خلق کرد از یک نفس واحده و از آن یک تن خلق کرد زوج‌ها را و خلق کرد مردان و زنان بسیار).

 

حضرت در تمام عالم وجود، حکومت برزخی دارد. مثل اینکه هر سال از عمرمان را ظاهرا در یک سال زندگی می‌کنیم درحالیکه دو سال است: یکی سال شمسی با خصوصیات خودش و یکی سال قمری با خصوصیات خودش و بواقع هرگز این دو با هم مخلوط نمی‌شوند.

درواقع سال قمری در سال شمسی می‌چرخد زیرا 11 روز کمتر از سال شمسی است. پس مثلا ماه مبارک رمضان گاه در تابستان و گاه در پاییز و زمستان و گاه درعید نوروز است و خلاصه هرگز موقعیتش تغییر نمی‌کند. بندگان زرنگ خداوند یکتا از این دو سال که هر کدام دو دریای رحمت الهی هستند و برزخ بین آنها، هر دو را بخوبی در جایگاهشان جلوه می‌دهد، باید میوه لؤلؤ و مرجان بدست بیاوند؛ درواقع باطن اعمال حسنی و حسینی علیهم السلام!

خوب دقت کنید! ما دائماً در گردش شب و روز هستیم که هرگز با هم مخلوط نمی‌شوند و خداوند می‌فرماید: یولج اللّیل فی النهار و یولج النهار فی اللّیل[19]. برزخ بین نور و تاریکی شب کیست؟! که همه در گردش آسمان‌ها و زمین است و صاحب نور خلقتش فاطمه زهرا؛ سیدة النساء العالمین است.

پس دنیا، عالم اضداد است. آن کسی که میان‌دار باطن برزخی است که هرگز حق و باطل، خیر و شر، نور و ظلمات و امثال آن با هم آمیخته نمی‌شوند، صاحب برزخ است. پس اوست که در مقام حضوری و ظهوری و ولایی باید بین در و دیوار خانه‌اش که بیت‌الله حقیقی است پرده‌دار و خط نگهدار، حریم‌دار، حافظ حدودالله و حافظ حدود ولایت و رسالت باشد. پس درحالیکه امیرالمؤمنین علیه السلام در خانه است، اما باید اقدامی نکند!

 

*2)واسطه قلادة الوجود یعنی: قلاده، حلقه‌ی وصل کننده عوالم وجودی به قرب الهی و  وصل کننده ولایت و رسالت و همه‌ی وصل‌ها تا قیامت است. اینجا در بیتی است که در حدیث کسا، خانم را به این لقبِ نقطة الدائره المفاخر می‌خواند. او مرکز دایره است و وصل کننده مرکز به محیط و تمام مساحت است که خداوند متعال این خانواده را به جبرئیل امین علیه السلام اینطور معرفی می‌فرماید: هم فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها صلوات الله علیهم اجمعین

 

*3)نقطة دائرة المفاخر یعنی:

حال از نگاه دایره مهندسی خلقت، می‌دانیم تمام عالم به شکل دایره است و همانطورکه در ابتدا بیان شد عدد ابجد کلمه دایره =220 است که برابر با عدد ابجد نام مبارک خانم؛ طاهره سلام الله علیها می‌باشد و در جایگاه عددی هم با هم برابر هستند دایره= طاهره= 40  (یعنی اربعین) می‌شود.

از آنجاکه سقف اعداد تا 9 است، تمام دایره خلقت از نقطه مرکز تا کمان به شعاع 9 کشیده شده و خانم سلام الله علیها شعاع دایره‌ی زندگی مبارکش، 9 سال در بلوغ بیت رسالت است و 9 سال در بلوغ بیت ولایت. اینجاست که باید خوب متوجه شویم زندگی وجود مبارکش که به 2 تا 9 سال ظاهر می‌شود و 18 سال را نشان می‌دهد و عدد 18 برابر با کلمه حی[20] (صفت ذاتی پرودگار عالم) است.

درواقع بلوغ 9 به اضافه 9، قطر دایره و درواقع بزرگ‌ترین وتر دایره را نشان می‌دهد. آنچه باید دیده شود مساحت و محیط این دایره است که رمزی را باید در خود نهفته باشد تا نمایان شود! 

 

قبلا توضیح داده شده که حضرت فاطمه سلام الله علیها هم سومین وجود در مرتبت خلقت نوری در عالم اسرار است و هم در ظهور حقیقت کوثر که جان الف‌بای خلقت است؛ یعنی ظهور آب کوثر. عدد ابجد کلمه آب=3 است چنانچه خداوند کریم می‌فرماید: و جعلنا من الماء کل شیء حی[21]. خوب دقت کنید! و در حدیث قدسی آمده که خداوند اگر زهرا سلام الله علیها را خلق نمی‌کرد، وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت علی علیه السلام را هم خلق نمی‌کرد[22]. پس اوست که اُم ابیهاست.

*معنایی که از نام مبارک فاطمه سلام الله علیها شده این است که این اسم، مشتق از فـَطم است (به معنی فصل جدایی می‌باشد) که وجود مبارکش، استثناءِ عالم خلقت است. و درواقع دوستداران و پیروان واقعی حضرتش هم از گناه و بدی‌ها و آتش جهنم جدا می‌شوند. پس بالاترین منصب بنده به درگاه خداوند در مرتبه اول، فاطمی شدن می‌باشد.

*اگر نام زیبای فاطمه(س) را به صورت 3 بخش بنویسیم یعنی:

(فا)  (ط)  (مه)، و عدد ابجد هر بخش را محاسبه کنیم، در آخر به 3 تا 9 می‌رسیم: ( فا=81 و 9=1+8)    (ط=9)     (مه=45 و 9=5+4) که همان رفیع الدرجات(=999)[23] است. و 3 تا 9 تا هم می‌شود 27 (27=9×3)! که برابر است با جایگاه عددی کلمه سجده و عدد ابجد کلمه طول[24]. و خداوند متعال، خود را ذی الطول یعنی صاحب طول معرفی می‌کند. پس مجرای طول، رسیدن همه‌ی برکات صاحبِ جواد العالم العقلیه؛ فاطمة الزهرا؛ سیدة نساءالعالمین است.

اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم

 

از طرف دیگر 3 تا 9؛ درواقع نُه به حروف هستند(چون در باطن حروف نامِ خانم نهفته‌اند) و عدد ابجد کلمه نُه=55 است و 3 تا 55 تا می‌شود 165 که برابر با عدد ابجد لا اله الا الله است! [25] و جایگاه عددی حروفِ نُه=19 که 3 تا 19 تا می‌شود 57=زن![26]

*از جنبه دیگری هم می‌توان نام مبارک فاطمه سلام الله علیها را شرح داد:

اسم مبارک و فوق عرشی و احدی فاطمه سلام الله علیها از پنج حرف تشکیل شده که مشیر به خامس آل عبا صلوات الله علیهم اجمعین است.

"فا" ی نام فاطمه سلام الله علیها اشاره به حضرت ختمی مرتبت دارد چراکه عدد ابجد حرف ف=80 و برابر عدد ابجد کلمه "وجه الله"[27] است که اگر با عدد 12 که تعداد ائمه اطهار علیهم السلام است، جمع شود حاصل آن 92 می‌شود که برابر با عدد ابجد نام مبارک محمد صلی الله علیه و آله و سلم است[28]. دلیل این تجمیع آن است که در حدیث معصوم فرموده است: اولنا محمد اوسطنا محمد آخرنا محمد کلّنا محمد صلی الله علیه و آله و سلم فلا تفرقوا بیننا[29].

"الف" نام فاطمه سلام الله علیها معرف مقام احدی فاطمی است که فطم الخلق عن کنه معرفتها. الف در حروف، بی اسم و رسم و بسیط است و آن جناب در نماز به قیام علاقه داشت و چون به نماز می‌ایستاد از او نور سیاه که نور ذات است، تشعشع می‌کرد.

"طا" ی نام فاطمه سلام الله علیها مشیر به امیرالمؤمنین علیه السلام است که چون بین طا و الف نکاح واقع شود (طا+الف) 121 می‌شود که برابر با عدد ابجد "یا علی" است[30]. در حدیث است که اگر حضرت علی علیه السلام؛ نبود هیچ کفوی برای حضرت فاطمه سلام الله علیها نبود؛ لو لا علیٌّ ماکان لفاطمة کفواً ابدا.[31]

"میم" نام فاطمه سلام الله علیها مختص به امام حسن مجتبی علیه السلام است. چون عدد ابجد "امام حسن"[32]  برابر 200می‌شود و امام حسن علیه السلام فرزند حضرت فاطمه و علی علیهما السلام است. لذا عدد ابجد میم بصورت بسیط (میم+یا+میم=191) را با ط(=9) جمع کنیم، 200 می‌شود.

"ها"ی فاطمه سلام الله علیها متعلق به امام حسین علیه السلام است که خامس آل عبا است. عدد ابجد نام مبارک حسین[33]=128 را اگر با هاء(=7) جمع کنیم، 135 می‌شود که برابر با عدد ابجد نام مبارک فاطمه سلام الله علیها است.

صورت عرشی خانم سلام الله علیها

حدیث قشنگی است درباره بخشش گردنبند و گوشواره حضرت زهرا سلام الله علیها در عالم اسرار در سفر معراج پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم فرمودند در ساق عرش نظر کردم و دیدم تمام عرش زینت گرفته بود به جمال زیبای زهرا سلام الله علیها؛ در گوش‌های او، دو گوشواره و یک گردنبند به گردن ایشان بود که به 9 حلقه مزیّن بود؛ ایشان دو گوشواره را فرمود که "ابا محمد الحسن"علیه السلام و"ابا عبدالله الحسین" علیه السلام است و حلقه‌های گردنبند، 9 ذریه امام حسین علیه السلام است.(صلوات الله علیهم اجمعین)

 

درواقع باطن زیبائی‌های وجود خودِ خانم است که زینت وجود مبارکش شده است. پروردگار عالم در آیه آخر سوره مبارکه بقره می‌فرماید: "لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت" یعنی "هر اعمالی که از حاصل عمرتان کسب می‌کنید بر وجود خودتان ظاهر می‌شود". دو گوشواره خانم سلام الله علیها هم که یکی "ابا محمد الحسن" علیه السلام است زیرا آنچه وحی الهی به پدر بزرگوارش صلی الله علیه و آله و سلم رسیده ایشان بدون کم و کاست از حضرت شنیده و به طور حسن (یعنی بهترین وجه) در وجود مبارکش اثر کرده و عمل کرده است. در حلقه گوش دیگر "ابا عبدالله الحسین" علیه السلام است زیرا آنچه شنیده و تاثیر کامل کرده، به صورت عبادت خالصانه و زیبا برای پروردگارش به عمل آورده و بندگی کرده و نام مبارک "اَمَة الله" را دریافت کرده است.

 

 تعریف علم حضرت زهراسلام الله علیها

نکته مهم پُری ایمان وجود مبارکش است که چنانکه ایمان، نور است و حقیقت آن، علم. وجود مطهر فاطمه زهرا سلام الله علیها که خوارق عادات ( پاره کننده عادتها) و علم به مغیبات(یعنی غیبها) و فوز به درجات نیز از ایشان به ظهور رسیده. چه ایمان، همانا تصدیق حقایق عن القلب است (یعنی باطن قلب) و اعلی درجه آن عبودیتی که فرموده‌اند العبودیة جوهرة کُنهها الرّبوبیة .

درواقع علم حضرت زهرا سلام الله علیها نیز منشأش همین ایمان کامل و عبودیت محض است تا بجاییکه خودش از آن علم بی پایان به مولا گزارش می‌دهد که من علم ما کان و مایکون و ما هو کائن و مالم یکن الی یوم القیامة حین تقوم الساعة را آگاهی دارم. یعنی علم آنچه بوده و آنچه می‌شود و آنچه هست و آنچه را که تا روز قیامت در علم الساعة و چگونگی آنرا که هیچ کس نمی‌داند، را می‌دانم (به علم خداوندی) و فرمود یا ابالحسن المؤمن ینظر بنور الله تعالی[34]  یعنی مؤمن کامل نظر به نور خداوند متعال می‌نماید.

 

درنتیجه حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها با آن وجود ایمانی محض از بَدو تا ختم را داراست بطوری که آن علم منزه از زمان و مبرّا از مکان و نیز علم به امور نشدنی‌ها را به خود اختصاص داده است و این امور، فوق طورِعقل جزئیه ماست. که مصحف فاطمه سلام الله علیها، گنجینه علم مایکون ائمه طاهرین علیهم السلام است. همان کتابی که بعد از پدرش توسط جبرائیل امین علیه السلام بطور مستقیم و مداوم بر آن حضرت نازل شده و امیرالمؤمنین علی علیه السلام آن را مکتوب فرموده‌اند.

فلذا بعد از قرآن مبین، سومین خزانه علوم ائمه علیهم السلام محسوب می‌‍‌شود و مابقی آن خزائن مکنون علمی، جفر و جامعه است. حالا درس مذکور که در دایره خلقت گفته شد را خوب درک کنید!

چنانچه یکی از القاب مبارک خانم سلام الله علیها به صاحب الدولة الزهراء سلام الله علیها مشهور می‌شوند. و نیز به جهت عام آن مکرمه مجلله بر جمیع ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین حجت کبرای حق می‌باشد. آنجا که امام عسکری علیه السلام فرمودند: نحن حجة الله علی خلقه و جدتنا فاطمه حجةٌ علینا[35]. بنابراین امام باقر علیه السلام مادر معصومشان را برای تمام مخلوقات به عنوان مقام بلند و ارجمند مفروض الطاعه معرفی می‌فرماید: لقد کانت علیها سلام مفروضة الطاعة علی جمیع من خلق الله  من الجن و الانس و الطیر و الوحش  و الانبیاء و الملائکه.[36]  

*علامه مجلسی رحمة‌الله در کتاب جنة العاصمه می‌فرماید :

فطمتک بالعلم، ارضعتکَ بالعلم استغنیت و فطمت یعنی تو را به علم شیر دادم تا اینکه بی نیاز شدی و باز گرفته شدی . { زیرا به سبب علم و دانش آن بزرگوار ، خداوند او را از دیگران ممتاز گردانیده!}

و بوجه دیگر فرموده: و قطعتک عن الجهل بالعلم یعنی به سبب علم تو را از جهل  بریدم. ( فاطمه یعنی نور محض که هرگز ظلمت جهل در او راه ندارد )

و جعلت فطامک من اللبن مقروناً بالعلم . کنایه : عن کونها فی بدو ِ فطرتها عالمة بالعلوم الربانیه یعنی باز داشته شدن تو از شیر را به سبب علم قرار دادم. کنایه از اینکه در ابتدای خلقت، عالِم به علوم ربانّیه بوده است.

و در صورت معنای زیبای دیگر؛ فطمت را (در باب تفعیل) معنا می‌کند: جعلتک قاطعة الناس مِن الجهل یعنی تو را جداکننده‌ی مردمان از نادانی قراردادم. یا به این معنی باشد: لمّا فطمها مِن الجهل فهی تفطّم الناس منه؛ یعنی هنگامیکه او را از نادانی جدا ساخت، پس او هم مردم را از آن جدا می‌سازد.

 

چه، آن بضعه احمدیّه و دوحه محمدیّه صلوات اللهعلیهم اجمعین در مقام اطاعت ذات اَحدیت، به معنا رسیده است که به ایشان حدیدة المحماة یعنی آهن تفته؛ آهن سرخ شده ( کنایه از رسیدن به شدت اطاعت حدودالله و خالصانه) و او مثل اعلای الهیه می‌باشد.

پس در مقام علم و ذات علوم ، همه‌ی علوم در شیر او، و همه در بطن درخت طیبه به همه‌ی اعضای درخت تا شاخه و برگ و میوه‌هایش، عالم را منوّر کرده است. چنانچه حضرت، سِمَت قیّومیّتِ دینِ حنیف اسلام را به خود اختصاص داده. چنانچه در تأویل آیه مبارکه که خداوند فرمود: "...و ذلک دین القیّمه[37]"، آمده دین القیمه هی فاطمه علیها سلام و ذالک دین القائم علیه السلام.[38]

 

*نکته مهم: حالا خوب فکر کنید اگر امروز علم اینترنتی و دیجیتالی و علوم کامپیوتری همه‌ی فضا را در اقصی نقاط عالم و در نهایت علوم آسمانی _ زمینی _دریایی و در بطن کوهها و معادن و زیر زمین و ... پر کرده است. و ارتباط همه را اینچنین با سرعت به ما می‌رساند و امواج چه رادیویی و چه بصورت ماهواره‌ای در خدمت بشر ظاهر شده است. در بطن این علم؛ همان گنج ملکوت حروف و اعداد است و در عالم وجود همان خزانه سِرّ مستودع  که به لطف خداوند با بهم پیوستن حروف، ملکوت معنی و همه علوم به خواست خداوند ظاهر می‌شود. و ارتباط بی سیم ولایت، اصل ظهور علمی هستند که در اختیار ماست!

 

عصر ارتباطات معانی رسیدن به مهندسی معنوی خلقت در گنج نور اُم المظاهر، اسرار آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین؛ فاطمه زهرا؛ سیده نساء العالمین است! و در ظهور وجود حجت برحق خداوند؛ امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ولایت کبری اوست. چنانچه اصل ارتباط قلبی است. که شما در هر جا باشید می‌توانید با وجودهای مبارک ارتباط بگیرید. چون این عزیزان، کامل علوم و کامل احاطه وجودی و کامل حقیقت حروف و کلمات و اعداد و باطن گنج قرآن هستند که پیوسته و بلاانقطاع به گنج ذات اقدس الهی وصل می‌باشد و همه‌ی عالم خلقت الی یوم القیامت (از همه نظر) ریزه خوار سفره پربرکتشان هستند.

یعنی تمام علومی که بدست بشر کشف می‌شود (درواقع همه علوم)، از بطن ولایت بدست ما می‌رسد {که خزانه ولایت؛ امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف است}. زیرا ما به هر مرتبه علمی که می‌رسیم پرده‌ای از گنج علمی خزانه ولایت برای ما گشوده می‌شود!

 

اسرار عدد 7 و وجود مبارک حضرت فاطمه سلام الله علیها

*سه نکته قابل توجه برای عدد 7 می‌باشد:

1)خداوند کریم کلام مبارکش را در 114 سوره به قلب مطهر پیامبرصلی الله علیه و آله نازل فرمود که در حدیثی از ایشان آمده است که کلّ قرآن در سوره مبارکه حمد جمع است . و سوره مبارکه حمد، 7 آیه دارد! و به 10 نام خوانده می‌شود که یکی از نام‌هایش، اُم الکتاب است {جالب اینکه یکی از القاب حضرت فاطمه سلام الله علیها هم اُم الکتاب است!} و کتاب مبین می‌باشد.

 

2)اگر اعداد 1 تا 7 را با هم جمع کنیم 28 می‌شود (28=7+6+5+4+3+2+1) و عدد 28 برابر با جایگاه عددی حرف غ به عدد ابجد 1000است که حروف غین همان حروف نام مبارک غنی خداوند است( قبلا توضیح داده شد).

ولی منظور از بیان این مطلب این است که خانم زهرا سلام الله علیها که از انوار مطهرش 7 طبقه آسمان و 7 طبقه زمین خلق شده، وجود مبارکش تجلیِ نام مبارک غنی خداوند است. و عدد 1000 به حروف(هزار)، برابر با حروفِ زهرا سلام الله علیها است و هم معنی کوثر که خیر کثیر است و همه ‌سرمایه‌ی هستی و تمام زیبایی‌ها و خیرات و خوبی‌هاست.

 3)و آنچه در دنیا و آخرت هست از اوست. چنانچه در سوره مبارکه حجر[39] آمده که قرآن "سبعاً مِن المثانی و القرآن العظیم" است و درواقع قرآن، 2 تا 7 تاست و تمام آسمان‌ها و زمین هم 2 تا 7 تاست. درحالیکه تمام ظرف زمان که شد مادر عمر همه‌ی مخلوقات، در 7 روز هفته غرق است و هر سال 52 هفته دارد که برابر با عدد ابجد کلمه حمد[40] است!

 

*حالا برای درک بیشتر منزلت حضرت زهرا سلام الله علیها، خوب دقت کنید که عالم بالا و عالم زمینی در دو قوس قرارمی‌گیرد که جوهرِ آن، فاطمه سلام الله علیها است! چنانچه عالم به صورت دایره است و اسم آسمانی خانم، زهرا سلام الله علیها و نام زمینیِ ایشان، فاطمه سلام الله علیها است. پس ظرفِ آفرینش در زمین، ظهوردهنده‌ی انوارِ زهراییِ عالم بالاست!!!

بنابراین اینجا فاطمه سلام الله علیها، مرآتی است که هیچگونه ظلمت و گناه و ناپاکی و ضلالت و گمراهی و آتش جهنم و بدی و پلیدی و شر در آن راه ندارد. زیرا همانطور که در دنیا، اصول علم عکاسی و ظهور عکس این است که تصویر با نور بالا به صفحه‌ی حساسِ فیلم منتقل می‌شود، اما ظهورش در تاریکخانه‌ی عکاسی است. و دنیا هم،  جایگاهِ لیل است و حضرت فاطمه سلام الله علیها؛ حقیقتِ لیل است و اوست که بقول امام صادق علیه السلام، لیله قدر می‌باشد.

 

*اما نکته دیگر اینکه خداوند متعال در سوره مبارکه فصلت می‌فرماید[41]: خلق الارض فی یومین { یعنی خلق فرمود زمین‌ها را در 2 روز } و در آیه 12 همین سوره مبارکه می‌فرماید: فقضـٰهنَّ سَبع سماواتٍ فی یومین... { و آنگاه 7 آسمان را در دو روز پدیدآورد}. در علم اعداد، عدد 2 زوج محسوب می‌شود و خداوند کریم تمام مخلوقاتش را در زوجیت خلق فرموده و این عدد، پایه کثرات در دنیا و آخرت است.

*چنانچه کتاب آسمانی ما؛ قرآن کریم هم با حرف ب شروع می‌شود که عدد ابجدش 2 است {پس وقتی به فرموده پیامبرصلی الله علیه و آله تمام محتوای سوره مبارکه حمد در بسم الله و همه در حرف ب جمع است، یعنی خیلی مهم است(ب=2)!}

 

*در علم جدید مخصوصا کامپیوتر پایه اعداد بر 2 عدد است: صفر و یک که اسرار زیبایی در خود نهفته دارد!  خوب دقت کنید: اگر عدد 2 را بر 2 تقسیم کنیم جواب می‌شود یک و باقیمانده‌اش صفر می‌شود حال یک صفر داریم و یک عدد 1 .          2       2

                           1      0 

برای خواندن از سمت راست می‌خوانیم که می‌شود عدد 10 و به عربی عشر خوانده می‌شود. و در کتاب راز دنیا توضیح کامل داده شد که عالم دنیا در عدد 10 غرق است؛ کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا.

 

اما برای 7 آسمان و 7 زمین : پس خداوند اولا با جمع عدد 1 تا 7 می‌خواهد بندگانش را از دامن مادرِ دو عالم و از گنج محبت رحمانیت و رحیمیتش، در دنیا و آخرت غنی کند {پس چقدر باید شاکر و حامد مولای مهربانمان باشیم؟!}

ثانیاً اگر عدد 7 را بر 2 تقسیم کنیم، خارج قسمت 3 و باقیمانده 1 می‌شود، و در ادامه اگر 3 را هم بر 2تقسیم کنیم خارج قسمتش 1 وباقیمانده‌اش هم 1 می‌شود که وقتی کنار هم قرار دهیم 111 می‌شود:                         2    7

                                                                                                                     2    3    1            

                                                                                                                    1     1

اینجاست که به این علم زیبا، گنج وجود خانم را بهتر متوجه می‌شویم. چراکه عدد ابجد کلمه نسا برابر111 می‌شود و کلمه نسا برابر با حروف الف[42] (=111) گنج خزانه علوم و حروف است (قبلا توضیح داده شده است). پس با دقت مطالعه کنید تا بتوانیم علم روز را با احادیث نورانی معصومین صلوات الله علیهم اجمعین مطابقت دهیم و بهتر بفهمیم و انشاءالله پیرو صادقی باشیم.

میزان عددی در اسم زن(حقیقت این اسم در وجود خانم فاطمه سلام الله علیها است)

کلمه زن: که در قرار گرفتن ترازوی زُبُر(یعنی اصلِ جنس) و بیّنه( یعنی وزنه‌ی هم ترازمقابل جنس) با هم برابر است. کلمه زن به صورت بسیط زا+نون خوانده می‌شود: زا{ زبر= ز(7)، بینه= ا(1) } + نون { زبر=ن(50)، بینه=ون(56)} _ {زبر: 7+50=57} = {بینه: 1+56=57} پس جمع زبر و بینه اسم زن 114 می‌شود (114=57+57) که برابر است با تعداد سوره‌های قرآن و خانم فاطمه سلام الله علیها؛ کوثرعالم و جانِ کلّ قرآن است.

*این کلمه یکی از زیباترین معانی از نظر ظاهر و باطن را در بردارد که اگر زنان بدانند و خود را بشناسند، به وجود زن بودن خود افتخار می‌کنند. عدد ابجد کلمه زن =57 می‌باشد. عدد 57 برابر 3 تا 19 تاست. جایگاه انسان کامل و بلوغ خلقت درحقیقت 9 و عالم قرب در جایگاه عددی اسم اول=19 که برابر با عدد واحد=جایگاه عددی نُه (به حروف)است[43]. و عدد ابجد حروف نوزده=72= سجده[44]  و 9= 2+7 می‌شود.

 

*عدد ابجد و جایگاه عددی اسم مبارک حوا سلام الله علیها با هم برابر است و 15 می‌شود!

جالب‌ اینکه جمع ارقام 15 برابر با 6 می‌شود (6=5+1)، درحالیکه می‌دانید دنیا از نظر جنسیت، مؤنث مجازی است و خداوند کریم می‌فرماید که آسمان‌ها و زمین را در6 روز خلق کردم (خلق السموات و الارض فی ستة ایام[45]).

پس سِرّ زیبای خلقت جسمانی، در وجود حضرت حوا سلام الله علیها که منشأ و اُّمّ جسمانی همه‌ی انسان‌های دنیاست، ظهوردارد. درحالیکه در عالم سِرّ الاسرار کائنات، آنجا که فقط یک نور، خالق بی‌همتا را تسبیح و تکبیر و تحلیل و تحمید می‌کند؛ نورٌ واحد پنج تن صلوات الله علیهم اجمعین است، در آنجا جمع کننده 1 تا 5 که می‌شود 15، وجود مبارک حوّای روحانی؛ خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها است که محوریت خانواده مطهر آل الله را فرمودند: هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها!

 

*قابل ذکر است که در دنیا، بلوغ جسمانی خانم‌ها به 9 سال و بلوغ جسمانی آقایان 15 سال است. حال خوب فکر کنید! از آنجا که خداوند آنچه را که خلق نموده کامل و بدون نقص از وجود سبحان خود که پاک و منزه از هر عیب و نقصی است، جلوه داده است پس در دنیا به عکسِ عدد خلقت در عالم بالا، عدد بلوغشان ظاهر می‌شود. چنانچه اگر عدد 15 بلوغ دنیایی آدم علیه السلام با عدد خلقتی ایشان که 9 بود جمع شود عدد 24 که جامع جمع تمام زیبایی‌های عالم است به عنوان خلیفة الله ظاهرمی‌کند { دستور احکام برای بلوغ مردها، چون فرزند آدم علیه السلام هستند} و اگر عدد 15 که بلوغ خلقتی حضرت حوا سلام الله علیها است را با 9 که بلوغ  دنیایی ایشان است جمع کنیم 24 می‌شود یعنی همان جمع جمیع زیبایی‌های عالم به عنوان خلیفة الله![46]

 

تعریف کلمه زن از نظر حروف

حروف کلمه زن:  1 حرف (ز)، آخرین حرف راز و (ن) همان نون ساکن وجود است که در عین پنهانی، آشکار و در عین ظهور، غایب است!

عدد ابجد حرف (ز)= 7 است که آن کتاب هستی است {کلّ باطن قرآن در7 آیه(سوره حمد) و7 حرف(بسم الله سوره حمد) است} آسمان‌ها 7 و زمین نیز 7 است، 7 نفس و 7 روز هفته و ... .

*دنیا از جنس ماده است پس آخرت هم، که گیرنده است و زاینده، ماده است. نکته‌ای در ماده است، نزول کتاب هستی زندگی(7)، در دنیای ماده نازل شده و در اینجا خوانده و عمل می‌شود و زایش آثارش برای هر شخص الی یوم القیامه است. شاید به همین دلیل است که ماده، خیر کثیر است و خیر ماندنی!

 

*حرف "زا": حرف (ز)، ازحروف جهریه است و باید با صدای بلند ادا شود(مثل خواندن سوره مبارکه حمد در نماز صبح و مغرب وعشا). از حروف ظلمانی است، طبیعتش بادی غربی، از دسته‌ی حروف مائیه (آبی) و ملک آن سرفائیل است. لازم به ذکر است که رنگ آبی متعلق به فاطمه زهرا سلام الله علیها است (در کارشناسی رنگها، اصل رنگ آبی  در دنیا نیست و دو رنگ شبیه یا نزدیک به رنگ آبی وجود دارد).

 

بنابراین حقیتِ دنیا، لیل است و مظهر سکون و آرامش و زن هم خود، چون ستر است و در حجاب ظهور دارد، باطنِ لیل می‌شود و او هم باید مظهر سکون و آرامش باشد. پس سکون در سکون، می‌شود صدای جهر او !

و این در تعریف حرف "ز" از کلمه زن بود و چون "ز" از حروف ظلمانیست و نون از حروف نورانی { جالب است که هر سه حرف نون (ن‌ون) هم نورانی هستند}، ظلمت همان حجاب است که بر ظاهر نون نورِ وجود زن پوشیده می‌شود تا در جایگاه بندگی خویش تجلی کند(ن، باطن جمال اوست).

 

*حرف( نون) : حرف نون از حروفی است که در بیشتر کلمات قرآن قرار گرفته و بیشترین حرفی است که در کتاب آسمانی به صورت ظاهر و تنوین نوشته شده‌است و با خود سِرّ معانی را اظهارکرده و نون به معنی جوهر و دوات، خیرات و گنج‌های وجود قرآن را ظهور داده‌است و شاید خود، جوهر کلام الله است.

در اسرار حروف، نون در جرگه‌ی عارفان بنام، و خاص حرف نون(آیت‌الله) است و ملک آن حولائیل است، طبیعتش خاکی جنوبی و از دسته حروف آسمانی یا هوائیه است.

 دو حرف در حروف عربی دو مخرج تلفظی دارد: (ن) و (م)؛ یک مخرج در دهان و یک مخرج در بینی که به آن غُنّه می‌گویند و حرف (ن) یکی از استثناهاست، که درحالیکه نوشته نمی‌شود ولی خوانده می‌شود یعنی بصورت تنوین می‌آید (صورت زمینی‌اش حرفِ ن است و صورت آسمانیش؛ تنوین است) و پشت تمام حروف الفبا کار می‌کند؛ پشت6 حرف حلقی(ح خ ه همزه ع غ) اظهار، پشت6 حرف(ی ر م ل و ن ) ادغام ، پشت یک حرف(ب) قلب به میم  و پشت 15 حرف(بقیه حروف) اخفا می‌شود. 

این حقیقت کلی درباطن، مخصوص بانوی دو عالم حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها می‌باشد و بقیه زنان درجلوه وجود ایشان قرار می‌گیرند. حال معنا را درک کنید و به این همه نعمت شاکر باشید!

جالب است که زیبایی‌های عدد 5 در عدد50 ظاهر می‌شود .عدد ابجد حرف ن=50 است که برابر با جایگاه عددی کلمه بهشت است. عدد ابجد کلمه "بهشت"= "707" که جمع ارقامش 14(14=7+0+7) و در نهایت 5 می‌شود(5=4+1). پس بندگان صالح خداوند در جایگاه بهشت قرار می‌گیرند بخاطراینکه گردنبند بندگی را با خود بردند و در جایگاه حروفی الفبا کلمه بهشت عددش "50" می‌شود یعنی حرف نون ساکن. و از طرفی عدد ابجد کلمه کُل=50 است، پس حرف ن، کُل را در بردارد.

جایگاه عددی حرف "ن" ="14" می‌باشد که جمع ارقامش 5(5=4+1) می‌شود که وجود مبارک حضرت فاطمه سلام الله علیها، ام الائمه علیهم السلام و ام ابیهاست. و برابرعدد حجاب می‌شود[47](حجاب=14). وقتی جایگاه یک بهشتی نون ساکن وجودش می‌شود آن، همان ریسمان "حبل اللهِ" چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است. که با اطاعت امر پروردگارعالم و شیعه و محب شدن اولیاء الله معصومین صلوات الله علیهم اجمعین به گنج وجود خود یعنی بهشت؛ محل رضای وجود خود که قلب خویش می‌باشد راه پیدا می‌کند، آنگاه در دنیا منقلب می‌شود، خانه خدا؛ کعبه دل تطهیر می‌شود و این همان نون ساکن است(ن=14 و 5=4+1) در جایگاه قلب که خود عدد "5" است(شکل ظاهری قلب هم مانند عدد 5 و حرف ه است) و در پشت اعمال روزانه از دید چشم، شنوایی گوش، زبان ، فکر، اعتقادات، مال، کار، وظایف مختلف، شب و روز و حتی در عبادات،به صورت اظهار، ادغام، اخفا ...کار می‌کند و قلب بودن خویش را آشکار می‌نماید!

عالم خلقت بر ( د ) وحدت وجود او خلق شده و حرف ( ن ) دنیا همانطور که گفته شد در جایگاه عددی حروف الفبا = 14 است یعنی همان سرّ عشر پس ولایت عددی 14 نور مقدس که منت پروردگار عالم است که بصورت جسمانی در دنیا حضور و ظهور پیدا کردند تا همه انسان‌های آزاده و عاقل را در ظلّ گنج الهی با شیعه و پیرو شدن وجودهای مقدسشان و نیز عمل به آیات قرآن  (حقیقت 14) به هدف خلقت یعنی خلیفة اللهی برسانند و در نتیجه انسان‌ها، بدون ظلمات حیوانی شوند و در ضمن ازنظر حروفی وعددی به حقیقت گنج الف وجودیشان در کلمه دنیا نایل شوند و نمره یک عدد الف خود را بستانند چون انسان نسبت به همه مخلوقات، درجه‌ی یک است ( اشرف مخلوقات است ) . اما به شرط امتحان عشر ؛ گذر از حرف (ی) دنیا با گرفتن مقام مهدویت

امیدوارم متوجه شده باشید که حرف نون ساکن در باطن کلمه دنیا،همان گنج 14معصوم صلوات الله علیهم اجمعین است که ولایت مطلقشان از عالم سرّ در ارض دنیا اظهار می‌شود و تمام حروف خلقت از وجود ایشان به مفهوم و معنای واقعی خود می‌رسند. و انسان‌ها بالاخص در جایگاه انسانی که دارای اختیارند باید  شیعه و پیرو این عزیزان شوند تا اعمالشان در قیامت با ولایت و امامت این بزرگواران، مفهوم و معنای بهشت را دارا شود . والا جدایی از این عزیزان، جهنم است . قابل توجه که انسان از نظر زمانی و جسمانی، از نظر عمر گرانمایه‌اش و خلقتی، تمام رحمت‌های واسعه‌ی خداوندی پشت گنج نون ساکن و ثابت دنیا، بالفطره به او می‌رسد .

 

هر کس در قبر، باطن قلب وجودی خود را ظاهر می‌بیند و آنگاه قبر مؤمنان واقعی، جایگاه ظهور و بروز ایمان اشخاص زنده می‌شود؛ جای استجابت دعا و محل سجده به پروردگارعالم و خلاصه خانه طهارت و پاک شدن از گناه گنهکاران می‌شود. چون خوب قلب به میم شده و به رضای مولا رسیده است، او زنده است و نزد پروردگارش روزی می‌خورد و خلاصه باطن قبر در بهشت باز می‌شود که همان نون ساکن عمل است و همینطور جهنمیان در جهنم  که آنها هم به جایگاه قلب خود می‌رسند و متاسفانه آن باطن ، باعث عذاب خودشان است.

نون حقیقت ماده است که صفات و معانی و ظهورات مادی از آن ظاهر می‌شود. عدد ابجد کلمه ماده = 50 است و جایگاه عددی آن 23 می‌شود (5=3+2). 23 سال طول کشید تا پیامبرصلی الله علیه و آله  قرآن را تدریجاً برای هدایت مردم ابلاغ کند. دانشمندان می‌گویند که زاویه خورشید نسبت به زمین 23 درجه است تا در تمام سال دو روز مثل هم نباشد و فصل‌ها و تغییرات هوایی و جوی ظاهر شود. و روزی اشک که به عربی بکاء گفته می‌شود (عدد ابجد کلمه بکا=23 است) که برای قبولی توبه و ندامت ( توبه بهترین روزی انسان شده است) از گناه و اصلاح عمل و خضوع و خشوع به درگاه خداوند منان از چشم‌های ما سرازیر می‌شود و این اشک‌ها جهنم وجود را خاموش می‌کند.{جایگاه عددی حرف ث=23 است که عدد ابجدش 500 و ملکش حضرت میکائیل علیه السلام است که ملک روزی می‌باشد}

یکی از نام‌های مبارک قرآن، قاف است. و سوره‌ مبارکه قاف، پنجاهمین سوره از نظر ترتیب نوشتاری است که عدد 50=عدد ابجد(ن) و همانطور که نون ساکن پشت همه‌ی حروف کار می‌کند و بدون آن، حروف در جایگاه صورت معنایی خود قرار نمی‌گیرند، حرف (ق) هم در تمام موارد عمل به آیات الهی به عنوان تقوی، پشت تمام اعمال قرار می‌گیرد و صورت زیبای بندگی و خلوص را به انسان می‌دهد.

حرف (ق) به تنهایی یعنی نگهدار و معنی کامل را داراست، (ق) یعنی نگهدار و ریشه‌ی کلمه تقوی است. در دنیا هر ماده‌ای را می‌خواهند ماندگاری آن زیاد شود مثلا در مواد غذایی مواد نگهدارنده (ق) به آن اضافه می‌کنند، آهن را ضد زنگ می‌زنند، یخچال و فریزر نوعی نگهدارنده هستند و همینطور هر آفت زدایی برای وسایل گوناگون نگهدارنده است. خداوند کریم برای بندگانش می فرماید:"ذالک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین[48]" آن کتاب آسمانی هیچ شکی در هدایتش نیست فقط برای متقین.

وخداوند متعال انسان‌های متقی را در مرتبه‌ی عالی ایمان می‌داند و جایگاه متقیان مخصوص است "ان المتقین لفی علیین _ والعاقبة للمتقین". و بهشت جایگاه متقین است، برای آنها بلند مرتبه‌ترین مقام‌هاست. پس کسانیکه بخواهند اعمال و کردار خیرشان در قیامت دستشان را بگیرد و آنها را از عذاب الهی نگهداری کند تا در عالم آخرت غنی باشند، فقط باید تقوی پیشه کنند. پس باید در تمام اعمالمان از صبح تا شب و از شب تا صبح، حرف قاف را داشته باشیم تا آفات شیاطین و وسواس‌ها ، اعمالمان را ضایع نکنند تا در قیامت سالم به دستمان برسد و از ترس و هول لرزه‌ها و لغزش‌ها ما را حفظ کند.

 

همانطور که در دنیا غذای اصلی نان است به صورت عوام "نون " گفته می‌شود و برکت سفره است؛ عدد ابجد حروف "نون"= 106 می‌شود که 7=6+0+1؛ آیات سبعه و برکت قرآن سوره مبارکه حمد که هفت آیه دارد و یکی از نام‌های مبارک قرآن "ن" است که پروردگار عالم در سوره مبارکه قلم به "ن" قسم یاد کرده است "ن و القلم و ما یسطرون". عدد ترتیب فهرستی سوره مبارکه قریش در قرآن کریم، 106 است که برابر با عدد ابجد حروف "نون" می‌باشد.شاید به همین دلیل از معصوم علیهم السلام نقل است که برای اینکه غذای شما برکت کند، این سوره مبارکه را روی غذا بخوانید... . زیرا نون، برکت است!

بنابراین سوره مبارکه قریش پیام بسیار عمیقی در خود نهفته دارد! که اگر خانواده محترم پیامبرصلوات الله علیهم اجمعین از قبیله قریش است، امّت ایشان هم باید قریشی شوند تا از برکات وجودهای مبارک به اسم غنی و فتح واقعی در جایگاه وطن حقیقی یعنی بهشت؛ رضوان الهی و قرب نورانیش به روزی نور به وجود مبارکش؛ عند ربهم یرزقون نائل شویم. اللهم الرزقنا  

*یکی از زیبایی‌های این سوره مبارکه این است که همانطورکه خداوند متعال فرمود: "لایلاف قریش. ایلافهم رحلة الشتاء و الصیف"؛ "برای اینکه قریش با هم انس والفت گیرند. الفتی که در سفرهای زمستان و تابستان برقرار بماند". آن روز هم که عالم مثل برف زمستان؛ مثل پشم ریسیده شده پخش می‌شود، آن روز خیر و برکت برهمه‌ی عالمیان ظاهر می‌شود.همانطورکه برای تغذیه در دنیا برکت است، ساعتی که آن غذا که روزی است هم زیرورو می‌شود، پس برکت آن برای مؤمنان ظاهر می‌شود.

و در ادامه می‌فرماید: "فلیعبدوا ربّ هذا البیت. الذی اطعمهم مِن جوع و آمنهم مِن خوف" ؛ "پس باید یگانه خدای خانه کعبه را بپرستند.که به آنها هنگام گرسنگی، طعام داد و از ترس خطر آنان را ایمن ساخت". پس نتیجه آن که قوه‌ی آن غذا باید بندگی خداوند شود.

آن روزی نتیجه‌ی رزق رحمانیت بر همه آشکار می‌شود، که به صفت رحیمیت پروردگار عالم، روزی رحمت را تا قیامت دریافت می‌کند که آنجا؛ وطن حقیقی و رزق حقیقی است و این است که عدد ترتیب نزول این سوره مبارکه به قلب مطهر پیامبرصلی الله علیه و آله 29 است[49]! والله اعلم 

 

 و جایگاه عددی حروف "نون"= 34 می‌شود(7=4+3) و "34" برابر عدد ابجد کلمه "دل" است. و این بدان معناست که کتاب حق در دل انسان باز می‌گردد و آن معرفت حق است. پس اگر دل با معرفت شد، تمام اعمال انسان نشان معرفت او می‌شود. عدد 34 خود نیز برابر با عدد ابجد کلمه اجل است. محلی برای دو تفکر: اول اینکه همه اهل دنیا و مکان دنیا و جلوه‌های آن مانند ماه، خورشید و ستارگان همه می‌میرند یعنی اجل شامل کُل می‌شود. دوم آنکه گنهکاران غافل قبل از مرگ ظاهری، دلشان می‌میرد. با آنکه ظاهری در قید حیات دارند اما باطنشان مرده است. "صم بکم عمی فهم لا یعقلون". قبل از مرگ دل، توبه کنیم و از خدای خویش طلب مغفرت نمائیم تا احیا شویم. بسا که به مؤمنان خطاب می‌شود: "موتوا قبل ان تموتوا"." بمیرانید(هوای نفس حیوانی و رذائل وجودی را) قبل از مردنتان". تا حیات انسانی باقی بماند الی یوم القیامه. خدای مهربان لحظات و ثانیه‌ها را از درون نون ساکن(ن) پشت حرف باء ولایت 14 معصوم صلوات الله علیهم اجمعین که باطن هفته هستند به ما می‌رساند تا زنده شویم و بدانیم آمده‌ایم که زندگی کنیم و زنده برویم و جاوید شویم چراکه خداوند حی، ما را خلق فرموده است! و بدانید ایام ، همه زنده به دست ما رسیدند و زنده می‌مانند(گرچه از ما می‌گذرند ولی تمام آثار حیات ما را جاوید می‌کنند: ...نکتب ما قدّموا و آثارهم[50]... می‌نویسیم اعمال شما  و آثار اعمالتان را. پس ندای آن‌ها را بشنویم که ما نیامده‌ایم که بمیریم، آمده‌ایم تا دائمی و مستقر و زنده‌ای شویم که خداوند کریم فرمود: ولاتحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون[51]. اللهم ارزقنا

 

*حقیقت وجود خانم دو عالم سیده نساءالعالمین سلام الله علیها است که او راضیه و مرضیه می‌باشد و زینت این بهشت ، حسنین علیهماهستند؛ سیدی شباب اهل الجنة {درواقع، چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین} همه درحلقه نون (بندگی) قراردارند که همان ظرف بهشت است. تمام خوبان عالم با رمز "راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی" وارد بهشت می‌شوند. شاید این سِرّ است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله می‌فرماید: "زهرا(س)، امّ ابیهاست" و شاید سِرّ دیگری فاش می‌شود!

پروردگارعالم به مریم سلام الله علیها، حضرت عیسی علیه السلام را عطافرمود، پس بدانید ای اهل عالم که پروردگار جلّ جلال شأنه به بهترین مخلوق خود (حبیب الله؛ مصطفای وجود) یک دختر عطا فرمود و یک سوره در شأن مقام ایشان نازل فرمود: "بسم الله الرحمن الرحیم. انّا اعطیناک الکوثر. فصلّ لربّک وانحر.انّ شانئک هوالابتر" و کلّ قرآن را کوثر نامید (خیرکثیر).

 

فاطمه زهرا سیده نساءالعالمین سلام الله علیها کوثر وجود و حقیقت به معنا رسیدن نور و هدایت کلّ قرآن است (او خود، نون ساکن وجود است) هنگامی‌که وجود انسانی بخواهد با عمل، ورود در آیات قرآن کریم داشته باشد، (نون ساکن وجودش که همان ظرف ایمان و عقیده و قلب گوهر وجودش است که همان جوهر قلم وجودش می‌باشد، باید پشت حرف باء بسم الله قرار بگیرد اگر توانست قلب خود را منقلب میم سازد، یعنی منِ حیوانی خود را (نفس اماره) پشت باء بسم الله ذبح کند آن‌گاه صورت انسانی یافته تا بتواند عامل به آیات قرآن گشته و سیرت خویش را که همان صورت عمل انسان است با زینت اخلاق قرآنی به فضل پروردگار عالم از ظلمات جدا کند و به نور هدایت بپیوندد (الله ولی الذین امنوا یخرجهم من الظلمات الی النور...[52]).

 

معنی دیگر مثل عمل قلب در بدن است که خون کثیف سیاه را بعد از جدا کردن ظلمتش به خون سرخ وحیات بخش منقلب می‌کند. در اینجا اگر هرقدر کار قلب نقص داشته باشد آلودگی را در تمام گردش خون جریان داده و کلّ بدن را بیمارمی‌سازد(یعنی حرف نون ساکن قلب ما، در عمل بندگی خودش طبق نسخه‌ی حکیم یعنی قرآن، کامل قلب به میم نشده است)

کلّ عالم به وجود حضرت زهرا سلام الله علیها قلب شد(بدون نقص) و آثارش یازده وجود نورانی معصوم صلوات الله علیهم اجمعین جلوه کرد و همان‌طور که خودش بدون نقص است آثار و فرزندانش هم کلّ نور و هادی امّت هستند الی یوم القیامه. چون در دنیا فاطمه سلام الله علیها است که او بریده شده از همه‌ی بدی‌ها و پلیدی‌ها و ظلمات و رجس و جهنم است پس نور خالص می‌باشد.

 

*پس نتیجه می‌گیریم که زنان در جامعه و در خانواده، حکمِ حکیم را دارند که اگر در جای خود، عمل خویشتن را در حالت اخفاء و اظهار و ادغام و قلب شدن صحیح انجام دهند که انشاء الله همان بندگی خداست، گناه و حرام و ظلمات جای خود را به نور داده و حقیقت بهشت که همان آرامش واقعی است (لتسکنوا) جایگزین می‌شود.

 

*حضرت زهرا سلام الله علیها یک الگوی کامل (اسوه حسنه) است که در حقیقتِ سیدة النّساء تجلی کرده‌است(اسوه به معنای الگوی قابل تقلید برای همه). و الگوی دیگر، دختر ایشان؛ حضرت زینب سلام الله علیها است که به ایشان  امر شد در کنار امام حسین علیه السلام به طور علنی در جامعه‌ی زمان خود حضور پیدا کند و در کنار امام زمانش وظیفه سنگین حمایت از ولایت را داشته باشد و بعد از شهادت ایشان تا روز اربعین امام حسین علیه السلام، خانم با تمام زنان اسرای کاروان، به بهترین وجه بدون یک گناه و خطا و یا ترک واجبات انجام وظیفه کرد.

 

*علامه حسن زاده آملی درباره نون می‌فرماید[53]:

 "آنچه را که در این مقام بر تو تلاوت می‌کنیم تدبر فرما. عدد پنج که آن دایره ابجدی است گاهی آن را چنین که اشاره به دائره وجود و دو قوس نزول و صعود دارد.

خدای سبحان می‌فرماید: "یدبّر الامر من السماء الی الارض ثم یعرج الیه فی یوم کان مقداره الف سنة ممّا تعدّون[54]". "خداوند امر را از آسمان به سوی زمین تدبیر می‌کند سپس به سوی او عروج می‌نماید در روزی که مقدار آن هزار سال به شمار شماست"، پس همواره و پیوسته امر در روحانیات و جسمانیات دوری (دایره‌ای) (جمع شده است از روحانیات و جسمانیات) است و از میان این دو اشکال عجیب و غریب حادث می‌شود.

تجدد امثال و حرکت در جوهر طبیعی و گردش روز و شب و آنچه که در روز و شب پدید می‌آید تو را در این امر دوری(دایره‌ای) بودن وجود ارشاد می‌کنند، خدای سبحان فرموده است: "و القمر قدّرناه منازل حتّی عاد کالعرجون القدیم[55]". "سیر ماه را در منازلی تقدیر کرده‌ایم تا این که در گردش خود مانند چوب کهنه خشک خوشه خرما که باریک و زرد و کج می‌شود، درمی‌آید".

*نون دارای پنج مرتبه است:

مرتبه نخستین نون، تَعَیُّن اول است و آن جمع جمیع حقایق کیانی، ربّانی و حروف مؤثره وجوبی و حروف متاثره امکانی است و نون، امّ الکتاب اکبر است. حقیقت سرّی که در عالم اسرار قبول حمل را دارا شد و در عالم دنیا "سیدة نساء" (الدُره) عالمین گردید. عدد ابجد کلمه "نساء" بدون همزه 111 می‌شود که سرّ "الف" وجود است (نسا=111=الِف) و جایگاه عددی کلمه نسا=30می‌باشد(به اسرارعدد30) و اگر همزه را بصورت بسیط (ها+میم+زا+ها) بنویسیم عدد ابجدش 110 می‌شود که برابر عدد ابجد نام مبارک "علی"علیه السلام است.

{پس هر دو بزرگوار؛ حضرت فاطمه سلام الله علیها و حضرت علی علیه السلام، رتبه یک آفرینش و گنجِ الِف و الْْفِ وجود و در مقام اول و در جایگاه ظاهر و باطنِ 19 یعنی کلمه اول(به عربی) که جلوه‌ی نام خداوند(هوالاول و الآخر و الظاهر و الباطن) در عرصه آفرینش هستند .الی یوم القیامة }

                                                     نس       ا       ها میم زا ها       

1

 

                                                    110                  110          

 

                                       

                                              

                    

                                           111=110+1      1+110=111  

                                   

مرتبه دوم نون، دوات ماده حروف الهی و هیولای صور فعلی وجودی و عماد (ستون) ربوبی به (عین مهمله)است؛ که پروردگار ما پیش از خلقت خلق در آن بوده است.

مرتبه سوم نون، اصل وام(اصل و ریشه) حقایق کونی که احدیت جمع جمیع کائنات است می‌باشد. و حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله در بیان خود که فرمود: "اول ما خلق الله الدره". به این اصل "ام" اشاره فرموده است؛ و این نون، "ام الکتاب" امور در رق وجودی منشور است که غمای عبودیت معجمد است."

مرتبه چهارم نون، ام الکتاب مبین است و آن لوح محفوظ است که در اصطلاح اهل نظر، نفس کلی نامیده می‌شود. که وجود مبارک خانم سلام الله علیها، نفس کلی عالم خلقت است. و به منزله‌ی جوهر در قلم عالم وجود!

مرتبه پنجم نون، نون اقدار (قدرها) است و آن، ام الکتاب موضوع یعنی نهاده شده در روحانیت روح قمر است و آن، آسمان اسم خالق و مجتمع اضواء (نیرها) عالی و انواع گوناگون و اتصالات و انفصالات است و کتابِ "محو و اثبات" بین جزئیات از این مرتبه منقش است.(آنچه که قلم حق بر لوح هستی به امر خداوند می‌نویسد، چنانچه در ابتدای سوره مبارکه قلم می‌فرماید: نون و القلم و مایسطرون)

إمراه

 اِمراَه (مرآت): که زنان در زبان عرب به این نام خوانده می‌شوند. مراَه به معنی آینه است، و از سوی دیگر همان جمال است که در باطن به یک معنی برمی‌گردد و آن حقیقت وجود سر عالم خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها؛ کوثر وجود که حقیقت آب است که در زیر عرش جا دارد و عرش روی آب است[56]. و در سوره مبارکه انبیا می‌فرماید[57]: "...وجعلنا من الماءِ کلّ شیءٍ حی..." همه چیز از آب زنده می‌شود و چون این آب، جانِ آب (حقیقت آب) است، پس آنچه که علم مشیت الهی و اراده‌ی اوست، به عرش تعلق می‌گیرد پس آنگاه از آب میگذرد و به عوالم پایینی تجلی می‌کند و به هر قسمی که امر اوست، از آن آب، حیات خود را می‌گیرد و به ظهور در عوالم پایین‌تر جلوه می‌کند.

 

در عالم دنیا هم اول آب بود، بعد پروردگار عالم در  25 ذیقعده نقطه خشکی را به نام ارض خلق فرمود و سپس دحوالارض شد یعنی از آنجا به تمام جهان هستی کشیده شد. درواقع صورت جسمانی همه موجودات در آیینه‌ی آب در دنیا هم به ظهور، ظاهر شد!

همینطور در شکم مادر که جنین در کیسه آب قرار دارد و نطفه که ظهور خشکی جسمانی است روی آن رشد می‌کند. پس رحم مادر، ظرفِ آیینه‌ای است که خالق مصوّر، صورت خلقتش را در آن نقش بسته و بصورت مولود، تولد می‌دهد. و زن در مقام کارخانه خلقت صنع خداوند است. و وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها مجموعه‌ی تمام آیینه‌های عالم؛ همان کوثر وجود است و جان حقیقت آبِ زیر عرش! {که خداوند کریم فرمود: و جعلنا من الماء کل شیء حی}

خداوند کریم در 4 ماه و 10 روز در شکم مادر، به جنین انسان روح خدایی می‌دمد که شاید همان سین وجود است "انی نفخت فیه من روحی" همانا از روح خودم در انسان دمیدم.

 

*در کتاب مخزن العرفان[58] درباره‌ی خلقت خانم حوا سلام الله علیها از امام صادق علیه السلام نقل شده که می‌فرمایند: خداوند عزّوجل از فضیلتِ طینت آدم علیه السلام، حوا سلام الله علیها را خلق فرمود. به قسمت ذکر شده در قبل اشاره می‌کنم که به وجود خلقت حضرت آدم علیه السلام و حوا سلام الله علیها، خلقت عالم سِرّ یعنی وجود مبارک 5تن صلوات الله علیهم اجمعین که با 9 ذریه اباعبدالله الحسین علیه السلام، 14 نورمقدس علیهم السلام معرفی می‌شود و تمام هدف خلقت در ظهور جسمانی این 14 وجود مطهر علیهم السلام است که خداوند متعال حقیقت اربعین و گنج طهارت الی یوم القیامت را به همه انسان‌ها در دنیا عنایت می‌فرماید.

 

روایت گردنبند خانم سلام الله علیها[59]

در این قسمت روایت درباره گردنبند حضرت زهرا سلام الله علیها را بیان می‌کنم زیرا همانطور که گفته شد پروردگارعالم در سوره مبارکه اسرا می‌فرماید[60]: "طائره فی عنقه" ؛ اعمال انسان‌ها را در قیامت به صورت گردنبند به گردنشان می‌اندازد. یعنی اعمال از شما سرمی‌زند و سیر درونی آن، اگرعمل نیک باشد خوبی‌ها را جمع می‌کند و اگر بد باشد زشتی‌ها را و بعد به خود انسان برمی‌گردد. می‌خواهم زیبائی‌های گردنبند حضرت زهرا سلام الله علیها را بخوانید و درس بگیرید.

عمادالدین طبرسی در کتاب "بشارة المصطفی" به سند معتبر از "جابربن انصاری" روایتی نقل می‌کند که مضمونی از آن را بیان می‌کنم:

رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز عصر را بجا آورد و بعد از نماز بر جهت قبله قرار گرفت و صحابه، پروانه وار اطراف آن مشعل هدایت قرار گرفته بودند. که در این حال پیرمردی عرب، از شدت فقر و فاقه از منزل خود به تنهایی طی مسیر کرده و خود را به مدینه رسانیده بود. با جامه‌ای کهنه و مندرس، به خدمت آقا رسید. رسول خدا صلی الله علیه و آله از حال او پرسش کرد. عرض کرد یا رسول الله من پیرمرد پریشان حالی هستم. گرسنه‌ام مرا طعامی دهید، برهنه‌ام مرا بپوشانید، فقیر و بیچاره‌ام گره از کار من بگشایید. حضرت فرمود: چیزی در دست ندارم که چاره کار تو کند ولی دلالت می‌کنم تو را، برخیز و به منزل کسی برو که خدا و رسولش را دوست می‌دارد، درِ خانه‌ای است که هیچ کس از آنجا ناامید برنمی‌گردد. سپس به بلال فرمود تا او را به خانه فاطمه سلام الله علیها ببرد.

چون به در خانه رسید با صدای بلندی ندا کرد که سلام بر شما خاندان رسالت (صلوات الله علیهم اجمعین). فاطمه سلام الله علیها در پاسخ فرمود، بر تو باد سلام. کیستی؟ عرض کرد مردی از عرب، به خدمت پدرت سید بشر آمدم و از گرسنگی و برهنگی و بیچارگی خود شکایت کردم، مرا بدین خانه دلالت فرمود. اکنون بر من رحم کن. خدایت رحمت کند.

فاطمه سلام الله علیها چون این سخن را بشنید مُرَّسله‌ای در گردن داشت که دخترِ حمزة ابن عبدالمطلب به او هدیه کرده بود. آن را از گردن باز کرد و به اعرابی داد و فرمود این را بفروش. امید است که خدای تعالی بهتر از این را به تو عنایت کند. اعرابی گردنبند را گرفت به مسجد آمد. رسول خدا صلی الله علیه و آله را در میان اصحاب نشسته دید. عرض کرد یا رسول الله صلی الله علیه و آله، فاطمه سلام الله علیها این قلاده را به من احسان فرمود و گفت آن را بفروشم امید که مرا با پول آن، فرجی حاصل شود.

پیغمبر صلی الله علیه و آله گریست و فرمود چگونه خدا برای تو فرجی حاصل نکند و حال آنکه دختر محمد صلی الله علیه و آله؛ سیده زنان، این گردنبند را به تو داده است. عمار یاسر از اعرابی پرسید این مرسله را به چند می‌فروشی؟ گفت: به سیر شدن از نان و گوشت و یک بُرد یمانی که خود را با آن بپوشانم و یک دینار که خرجی راه خود بنمایم. عمار یاسر گفت: ترا دویست درهم هجریه و بیست دینار سرخ می‌دهم و به بُردی تو را می‌پوشانم و بیشتر، خویش تو را به اهل خود می‌رسانم و از نان گندم و گوشت تو را سیر می‌کنم. اعرابی گفت: چه بسیار است سخاوت تو. عمار از غنائم خیبر که رسول خدا صلی الله علیه و آله به او بهره‌ای داده بود، هنوز چیزی بجای داشت. اعرابی را برد و به هرچه گفته بود وفا کرد.

اعرابی به خدمت رسول خدا برگشت و پیامبر صلی الله علیه و آله از او پرسید: آیا سیر شدی و پوشیده گردیدی؟ عرض کرد: بلی یا رسول الله. غنی هم شدم. فرمود اکنون فاطمه سلام الله علیها را به دعای خیر جزا بده که با تو چنین کرد. اعرابی سر به آسمان بلند کرد و عرض کرد ای خدائیکه جز تو را عبادت نمی‌کنیم و تو پروردگار قدیمی که حدوث در تو راه ندارد و رازق ما در هر جهت می‌باشی، به فاطمه سلام الله علیها عنایت بفرما چیزی را که هیچ چشمی آن را ندیده و هیچ گوشی آن را نشنیده باشد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله گفتند: آمین. سپس فرمودند: خدای تعالی در دنیا به فاطمه سلام الله علیها عطا کرده است آنچه را اعرابی گفت . اینک منم پدر فاطمه سلام الله علیها و در عالم همانند من نباشد و علی علیه السلام،همسر فاطمه سلام الله علیها است که اگر علی علیه السلام نبود برای فاطمه سلام الله علیها کفوی وجود نداشت و ندارد. و حسن و حسین علیهما السلام؛ دو سبط و سید جوانان بهشت هستند. سپس فرمود می‌خواهید اضافه کنم بر شما از شئونات خاصّه دخترم فاطمه زهرا سلام الله علیها ؟ عرض کردند : بلی یا رسول الله.

فرمود: حبیبم جبرائیل علیه السلام مرا خبر داده است که چون فاطمه سلام الله علیها را در قبر گذارند، دو ملک از او پرسند که پروردگارت کیست؟ گوید الله، ربّی. از او پرسند که پیغمبر تو کیست؟ گوید پدر بزرگوارم. پرسند ولی تو کیست؟ گوید این مرد که کنار قبرم ایستاده است همسرم "علی بن ابیطالب". همانا خداوند تعالی موکّل کرده است جماعتی از ملائکه را بر فاطمه سلام الله علیها که او را از جلو و پشت و راست و چپ حفظ کنند و با او هستند در حال حیات تا او را مرگ برسد و بر او و پدر و شوهر و دو فرزندش صلوات بفرستند.

عمار یاسر آن گردنبند را از اعرابی خرید و با مشک خوشبو کرد و در بُرد یمانی پیچید و غلامی داشت به نام سهم که از غنائم غزوه خیبر خریده بود. او را طلبید و گردنبند را به او سپرد و گفت این جمله را بر رسول خدا صلی الله علیه و آله تسلیم کن و تو را هم به او بخشیدم. پیغمبر صلی الله علیه و آله هم او و گردنبند را به فاطمه سلام الله علیها بخشید.

 سهم نزد فاطمه سلام الله علیها رفت و گردنبند را تسلیم ایشان کرد و فاطمه سلام الله علیها هم فرمود که تو آزادی. در این هنگام سهم خندید و خانم سبب خنده‌اش را پرسید؟ عرض کرد ای دختر پیامبر صلی الله علیه و آله برکت این گردنبند مرا بخنده آورد که گرسنه‌ای را سیر کرد، برهنه‌ای را پوشاند، فقیری را غنی کرد و پیاده‌ای را سواره نمود، بنده‌ای را آزاد کرد و عاقبت به دست صاحبش برگشت[61].

 

*قصدم از گفتن این داستان (که اکثرا آن را شنیده‌اید) این بود که تاکید کنم اعمالی که از ما سر می‌زنند؛ بعد از طی مسیر خوب یا بد، درست یا غلط، زیبا یا زشت، دوباره به ما برمی‌گردند و به صورت مسئولیت بزرگ، حلقه به دور گردنمان می‌شوند. پس بکوشیم تا در دنیا، زیباترین گردنبند یعنی بندگی را انتخاب کنیم.

 

حدیث گردنبند حضرت زهرا(س) چند درس به ما می‌دهد:

1-"انّا لله و انّا الیه راجعون" .از او آمدیم در حالیکه هیچ بودیم، هست شدیم و دوباره به سوی او باز می‌گردیم . انشاءالله در حالیکه از سرمایه‌ای که او به ما داده بود بهترین استفاده‌ را کرده باشیم و امانت‌ها را صحیح و سالم به خودش باز گردانیم.

2-پروردگار عالم در آیه آخر سوره مبارکه "بقره" می‌فرماید: "لا یکلّف الله نفساً الا وسعها لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت" با سرمایه خود هر نوع کسبی کنی به خودت باز می‌گردد؛ خوب یا بد یا عالی. پس دو سر گردنبند باید بسته شود به گردن صاحب عمل! (چه در دنیا و چه پس از مرگ که آثارِعمل الی یوم القیامة به گردن صاحب عمل بسته است)

 

روایت چادر خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها

در زمان حیات خانم زهرا سلام الله علیها، روزی حضرت از شخص یهودی مقداری گندم یا جو گرفتند تا برای مستمندان نان بپزند و در مقابلش چادر خود را به ایشان امانت دادند. در نیمه شب زن یهودی برخواست و برای کاری به غرفه شوهر نزدیک شد،دید که نور عجیبی به آسمان می‌رفت و عطری خوشبو فضا را معطرکرده بود تعجب کرده و نزد شوهر آمده و گفت چه آوردی؟ ایشان فکرش نرسید و باور نکرد زن دست شوهر را گرفت و به غرفه برد مرد نگاهش افتاد به چادر حضرت زهرا سلام الله علیها و شروع کرد به گریه کردن و داستان را گفت، همانجا هر دو مسلمان شدند و فردا فامیل‌های خود را آوردند و هفتاد نفر آن‌ها مسلمان شدند.

 

*پروردگار عالم، یک بار پرده حجاب باطن را از روی چادر زهرا سلام الله علیها برداشت و حقیقت عمل خالص ایشان را که اطاعت محض پروردگار عالم است به پیروانش نشان داد یعنی چون آیه‌ی قرآن نور است و اسم مبارک قرآن هم نور پس به عمل کننده به آیات قرآن نورٌعلی نور می‌دهند و این نور هدایت است.

 

در قیامت هنگامی‌که خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها، شفاعت کبری بپا می‌کند و ندا می‌دهد: یا ایّها المحبّین، در حدیث می‌فرمایند: مثل مرغی که دانه‌های خوب را برمی‌چیند، مؤمنان در روز قیامت به کنگره‌های دامن ایشان وصل می‌شوند و وارد بهشت می‌شوند، و بعد از آن، محبّین اجازه پیدا می‌کنند که دوستان فاطمه سلام الله علیها را شفاعت کنند. بقیه‌ی گنه‌کاران در محشر شروع به ناله زدن می‌کنند که خدایا ما را فاطمی کن.

اسم فاطمه سلام الله علیها گرفته شده از فاطر(که اسم مبارک پروردگار؛ از اسماءالله و اسم اعظم است) می‌باشد. وجود مقدسش در دنیا و آخرت، واسطه رحمت الهی بین ذات اقدس الهی و معصومین صلوات اللهعلیهم اجمعین است، درواقع وجودی است که فوز عظیم را در دنیا برافراشته است. به شرط این‌که ما، در دنیا به مقام فاطمی رسیده باشیم!

 

*عزیزان!خواهران و برادران! پس باید در این دنیا فاطمی شویم و مدال با افتخار شفاعت خانم را نصیب خود گردانیم . فاطمیون دیگر با آتش جهنم کار ندارند. چون فاطمه ریشه‌اش فطم است یعنی بریده شده از آتش. پس باید از آتش دنیا جدا شویم و این آتش، همان گناه است. اینجا باید طاهر شویم، تقیه و نقیه شویم، راضیه و مرضیه شویم تا مورد رضایت مولایمان قرار بگیریم .

همین‌که از دنیا برویم و حجاب کنار رود، این حقیقت حیات آب که گفته شد جمال حق؛ خانم فاطمه سلام الله علیها، آینه‌ی واقعی است، در روبروی ما قرار می‌گیرد. اما چه می‌بینیم؟ صورت واقعی عمل در آن ظاهر می‌شود، خدا به داد ما برسد! امیدوارم خودمان را از صورت ظاهرمان زیباتر ببینیم!

آنجا خانم با لبخند  ما را شفاعت می‌کند و لا خوفٌ علیهم ولاهم یحزنون را با تمام وجود احساس می‌کنیم  و عمر کوتاه تمام می‌شود و زحمت حجاب ظاهر از ما می‌رود. و برای همیشه با بهترین لباس و ابرو و آرایش در کنار بهترین زنان عالم  قرار می‌گیریم. (انشاء الله)

از خدا می‌خواهیم که معرفت الله و معرفت ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین را به ما عنایت فرماید. پس می‌توان گفت:

خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها در مقام، مؤنث است اما اوّل است! او در مقام مؤنث است، اما آخر است! او در مقام مؤنث است، اما ظاهر است! او در مقام مؤنث است، اما باطن است!

 

 

[1] ) سوره مبارکه مدثر: آیه 35

[2] ) آیه 30

[3] ) عدد ابجد: دایره: (د=4)+(ا=1)+(ی=10)+(ر=200)+(ه=5)=220=طاهره: (ط=9)+(ا=1)+(ه=5)+(ر=200)+(ه=5)=220

[4] )جایگاه عددی:  دایره: (د=4)+(ا=1)+(ی=10)+(ر=20)+(ه=5)=40= طاهره: (ط=9)+(ا=1)+(ه=5)+(ر=20)+(ه=5)=40

[5] ) سوره مبارکه انعام ؛ آیه 59

[6] ) سوره مبارکه کوثر؛ آیه 1

[7] ) سوره مبارکه مدثر؛ آیه 35

[8] )آمالی طوسی؛ ص 43

[9] ) سوره مبارکه انبیا؛ آیه 30

[10] )اعتقادات الامامیه(للصدوق)ص 105: قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: إنّ فاطمة بضعة منّی و هی روحی التی بین جنبیّ ...

[11] آمالی صدوق؛ص384-احتجاج؛ج2.ص354

[12] )حدیث هشتم از کتاب جنة العاصمه؛ آیت الله میرجهانی طباطبایی

[13] ) شرح المناقب(ص170) از محی الدین عربی

[14] ) بحارالانوار؛ ج43.ص 15- زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها ص153

[15] )بحارالانوار ج44.ص245

[16] ) بحارالانوار ج53.ص178- الاحتجاج ج 2 ص 466

[17] ) آیه 20 سوره مبارکه الرحمن

[18] ) آیه 22 سوره مبارکه الرحمن

[19] ) آیه 6 سوره مبارکه حدید

[20] ) حی: (ح=8)+(ی=10)=18

[21] ) آیه 30 سوره مبارکه انبیا

[22] ) جنة العاصمه ص 148،مستدرک سفینة البحار:ج3.ص334 عن مجمع النورین:14، عن العوالم:44-شیخ محمد فاضل المسعودی ص231

[23] ) رفیع الدرجات: (رفیع=360)+(الدرجات=639)=999

[24] ) سجده: س=15 + ج=3 + د=4 + ه=5=27 =طول: ط=9 +و=6 + ل=12=27

[25] )نه: ن=50 + ه=5=55 لااله الا الله: (لا=31)+(اله=36)+(الا=32)+(الله=66)=165

[26] )نه: ن=14 + ه=5=19 زن: ز=7 + ن=50=57

[27] ) وجه الله : (وجه=14)+(الله=66)=80

[28] ) محمد(ص): (م=40)+(ح=8)+(م=40)+(د=4)=92

[29] ) بحارالانوار؛ ج26.ص 16

[30] ) (طا=11)+(الف=111)=121 یا علی: (یا=11)+(علی=110)=121

[31] )بحارالانوار ؛ج43.ص58

[32] )امام حسن(ع): (امام=82)+(حسن=118)=200

[33] )حسین(ع): (ح=8)+(س=60)+(ی=10)+(ن=50)=128

[34] ) بحار الانوار ج43 ص8

[35] ) تفسیر اطیب البیان ج13 ص235

[36] ) کتاب الامامه ص228

 

[37] ) آیه 5 سوره مبارکه بینه

[38] ) تاویل الآیات؛ص801

[39] )آیه 87

[40] )حمد: (ح=8)+(م=40)+(د=4)=52

[41] ) سوره مبارکه فصلت؛ آیه 9

[42] )نسا: (ن=50)+(س=60)+(ا=1)=111 = الف: (ا=1)+(ل=30)+(ف80)=111

[43] )اول: (ا=1)+(و=6)+(ل=12)=19= واحد:(و=6)+(ا=1)+(ح=8)+(د=4)=19= نه: (ن=14)+(ه=5)=19

[44] )نوزده: (ن=50)+(و=6)+(ز=7)+(د=4)+(د=4)+(ه=5)=72= سجده : (س =60)+(ج=3)+(د=4)+(ه=5)=72

[45] )سوره مبارکه حدید؛ آیه 4

[46] رجوع شود به کتاب مهندسی خلقت

[47] ) حجاب: (ح=8)+(ج=3)+(ا=1)+(ب=2)=14

[48] )سوره مبارکه بقره؛ آیه 2

[49] )جایگاه عددی کلمه وطن=29 (6+9+14) است

[50] )سوره مبارکه یس؛ آیه12

[51] )سوره مبارکه آل عمران؛ آیه 169

[52] ) سوره مبارکه بقره؛ ایه 257

[53] ) در کتاب شرح فصّ حکمه عصمتیه فی کلمة فاطمیه؛ ص237

[54] ) سوره مبارکه سجده؛ آیه 5

[55] )سوره مبارکه یس؛ آیه 39

[56] )سوره مبارکه هود؛ آیه 7

[57] )آیه 30

[58] ) از علامه بانو اصفهانی

[59] )از کتاب بشارة المصطفی (عماد الدین طبرسی)

[60] ) آیه 13

[61] ) کتاب ریاحین الشریعه جلد اول ص 181 تا 183

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۰۱ ، ۱۹:۴۷
عذرا شفائی