بسم الله الرحمن الرحیم
آغاز میکنم به نام یگانه پروردگار عالمیان که خود را "احد" معرفی فرمود (قل هو الله احد) و تمام مخلوقاتش را غرق درگنج احدیت نمود و همه را به اخلاص، به گنج توحید خود فراخواند و به شرط ورود خالصانه به درگاهش، مدرک "موحّد" را به آنها عنایت فرمود. و همانا راه رسیدن به قرب خود را با راهنمایی و هدایت حجتهای معصوم(ص) که مولای موحدین هستند هموار فرمود و حجت بر تمام بندگان تمام نمود که هرگز راه سعادت جز در بندگی خالصانه نیست.
از درگاه غرق در فضل و کرامت بینهایتش، استمداد میجویم تا با بضاعت اندکم از منظر علم حروف و اعداد، از راه شناخت به معارف وجودی ائمه طاهرین(ص)؛که ایشان مفتاح و مسبب هستند، به معارف علم توحید راه پیدا کنیم.
به فضل خداوند کریم و عنایت مولایمان امام زمان (ص) سعی دارم معارف زیبای مهندسی خلقت از منظر علم حروف و اعداد و به وجود مبارک معصومین(ص) را با استفاده از احادیث جناب شیخ محی الدین عربی رحمه الله علیه و با استناد از آیات مبارک قرآن، به اندازهای که لبی از معارف تَر شود کتابت نمایم. و اگر خداوند کریم به این حقیرتفضل فرماید، شرح سورههای مبارک اول و آخر قرآن را با گنج نورٌواحد(ص) بیان کنم که همه، ارکانِ اسرار خلقت هستند. امیدوارم مورد رضای حق تعالی و خلیفهی برحقش ؛حضرت مهدی (ص)قرار گیرد.انشاا... { توصیه میکنم ابتدا کتاب نورٌواحد(ص) را که درواقع جلد اول این کتاب است ، مطالعه فرمایید}
این علم که علم کیمیا نامیده میشود اسرار حروف و اعداد را در بیان معارف الهی به مغز معنا میکشاند و انسان را به سرچشمهی معنا و محتوی رسانده و اگر طالب واقعیتها باشد سیرابش میکند. علم عدد، جانِ علم حروف و به قول پیامبراکرم(ص) عدد،روحِ حرف است.
در صورت درک معارف ، متوجه میشوید که چگونه است که امام حسین(ع) میفرماید: خداوند کریم خلق نکرد بندگانش را مگر برای معرفت. و خود، ارباب عارفین است که راه به قرب حق باریتعالی را با قلم عشق و جوهر خون پاکش ظهورداد. و در کتاب منارات السائرین،احادیث معنوی آمده است:
قال داود(ع):یاربّ لماذا خلقت الخلق؟ قال: انی کنت کنزاً مخفیاً فأحببت ان اعرف فخلقت الخلق لکی اعرف. داوود(ع)گفت:پروردگارا به چه منظوری خلق را آفریدی؟خداوند فرمود:گنجی پنهان بودم، دوست داشتم شناخته شوم،پس خلق را آفریدم که شناخته شوم.
یادگیری این درس برهمگان واجب است زیرا تمام پیامبران و اوصیاء و معصومین(ص)آمدند و زحمتها کشیدند و رنجها دیدند،حتی جان شیرینشان را به قربانگاه بردند تا مردم را به حقیقت رسالتشان که هدایت آنان از ظلمات به نور،از حیوانیت به انسانیت،از عین کفر به عین ایمان، از عین نجاست به عین طهارت ، از فروع به اصول و خلاصه از دیدنیها به ندیدنیها و از ظاهر به باطن و از باطل به حقیقت محض که وجود ذات اقدس پروردگارعالم است و شناختن و معرفت پیداکردن به اوست، برسانند.
اما شناخت تنها کافی نبود و باید هرکس طبق اصل و دستورالعملِ شناخت حکم الهی که همان ندیدنیِ باطن خود است ، جایگاه و مقام و منزلت، منزل و مأوی،مایحتاج،لباس و آذوقهی خود را بسازد و بکارد ، بدوزد و تهیه کند، اندوخته و ذخیره سازی کند و بفرستد.
خداوند حکیم ساختن را خود،آغازفرمود و خود ظهورداد و تمام دستورالعمل را بوسیلهی رسولان صادق و پاکش به مردم رسانید تا به حکمش(که مجموعهی احکام در کتاب حکیمانهاش است)عمل شود و نردبانی شود نه فقط برای زندگی کردن و رفاه ظاهری در آخرت بلکه برای رسیدن به رضای او که قرب او آنجاست و منتهای آرزوی عارفان است.
خداوند متعال در آیات دوم تا پنجم سوره مبارکه بقره ، نشانیهایش را برای مؤمنین متقی(یعنی به شرط تقوی) ظاهرمیفرماید و بعد از آن،یؤمنون بالغیب آمده یعنی اول باید به غیب ایمان داشته باشیم(همان ندیدنیها) و بعد نماز و انفاق. و در آخر فرمود این کسانی که عمل کردند مفلحون هستند یعنی رستگاران؛کسانی که دلِ ظلمات برایشان شکافته شد و به نور و حقیقت رسیدند: ذالک الکتاب لا ریب فیه هدًی للمتقین(2)الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوة و مما رزقناهم ینفقون(3)والذین یؤمنون بما اُنزل الیک وما اُنزل مِن قبلک و بالآخرة هم یوقنون(4)اولئک علی هدًی مِن ربهم و اولئک هم المفلحون(5) این کتاب بی هیچ شکّ راهنمای پرهیزکاران است. آن کسانیکه ایمان میآورند به غیب و بپا میدارند نماز را و از آنچه روزیشان کردیم انفاق میکنند. و آنان که ایمان آرند به آنچه که فرستاده شده (به پیامبران) پیش از تو،وآنها خود به عالم آخرت یقین دارند. آنان از سوی پروردگارشان در راه هدایت هستند و آنها به حقیقت از رستگارانند.
سؤال: تا به حال فکر کردهاید که انسان کافر که عین نجس است چگونه با خواندن شهادتین به عین طهارت میرسد؟! چگونه وضوی صحیح باب ورودی طهارت و نماز است؟! چگونه غسل صحیح ورودی در طهارت وضو ونماز است؟! و چگونه هردو عمل غسل و وضو،اذن ورودی در قرآن و مسجد و مسجدالحرام میشود؟! چگونه درحالیکه انسانی احکام صحیح امرار معاش از راه حلال را اجرا میکند و همیشه حلال وپاک میخورد اما دفعیّاتش عین نجس است حتی خونش هم عین نجس است و بدنش هم حرام گوشت است ؟! و حال چه اتفاقی میافتد که در شهادت فی سبیل الله ، همین انسان بدنش پاک و خونش پاک میشود یعنی طهارت کامل پیدا میکند و نه غسل میخواهد و نه کفن حتی لباسش هم پاک میشود؟! خداوند میخواهد که همه در دنیا این را ببینند و فکرکنند که در قرآن کریم (آیه169سوره مبارکه آل عمران) میفرماید: ولا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربّهم یرزقون . حساب نکنید(محاسبهی دنیایی نکنید)کسانیکه در راه خدا کشته شدند مردهاند بلکه زنده(زندهی حقیقی)هستند و نزد پروردگارشان روزی میخورند(چون موجود زنده ، روزی میخورد).
امیدوارم خوب بیندیشید! جواب تمام این نکات که به صورت سؤال مطرح شد این است : عملی نیست که انطباق با عالم بالا نداشته باشد.پس درواقع هرکدام نظام مهندسیِ عبادات و احکام و حدود(اندازه) خداوند است که باید اجرا شود تا به نتیجهی مطلوب برسیم.
اینجا پرده برداری شد و مقداری از ندیدنیها دیده شد. پس عالم عمّا، باز میشود و همان نبأ عظیم افشا میگردد که حاملان آن اخبار صادق، جز معصومین (ص) نیستند. و انسانهای مؤمن و وارسته اینگونه خود را در آیینهی جمال وکمال عبّاد خالص و مخلص میسازند تا روزیکه با روسفیدی به زیارت جمال الله نائل شوند.
پس این سؤالهاست که ما را وا میدارد تا به معارف علم مهندسی خلقت پی ببریم و بتوانیم در زندگی کوتاه دنیا سرمایهی عمر خود را به خوبی استفاده کنیم تا بهترینها را برای خود بسازیم و ذخیره کنیم و بفرستیم. و با عمل صحیح در جوار امام معصوم(ص) قرار بگیریم که این میسر نمیشود مگر اینکه آن به آن زندهتر شویم و در آخر نمیریم بلکه زندهی حقیقی شویم.
جالبی این علم این است که انسانها را هدایت میکند به کوتاهترین راه (اهدنا الصّراط المستقیم).
علم عدد و حروف
علم عدد،پایه مهندسی است و عدد، روح حروف است و چون روح، بسیط است ازلی و ابدی است. علم عدد یعنی علم ارزش عددی حروف ، که در فرهنگها و ادیان شرقی و غربی پیشینهای دیرینه دارد و از آن به نام سیمیا یاد شده است که جزء علوم غریبه است .
اساس علم عدد بر این مفروض است که عدد ، مفروض ذهنیت انسان نیست. بلکه عدد از عالم سرّ الهی به اراده و مشیت پروردگار عالم ظهور و بروز پیدا کردهاست. و عالم عدد، روح گنج و کنز الهی است .چنانچه پروردگار عالم اولین ظهور عدد را خود آغاز کرد و فرمود: "قل هو الله احد" به پیامبر بزرگوارش فرمود: بگو او خدای "احد" است . او خود را به یگانگی و عدد "یک" معرفی فرمود که مخصوص خودش است و هرگز تعدد به خود نمیگیرد. اما هنگامیکه میخواست گنج ذات اقدس خویش را به مخلوقاتش معرفی کند تا خود را بشناساند، برذات خود جلوه فرمود و به نام مبارکش "واحد" ، تجلی و ظهور فرمود.
عدد، در واقع نشان دهندهی معارف هر مخلوقی است که دربارهی آن صحبت میشود و چنانچه از معنی عدد برمیآید عدد،کثرت را در بردارد چنانچه محتوی را تا بیانتها میکشاند و نتیجهی آن، رساندن به کمال و هدف خلقت است .
بنابر کلام مبارک پیامبرگرامی حضرت محمد(ص) که فرمود:عدد، روحِ حروف است(حروف، غالب جسمانی کلام هستند و عدد،روح حروف آن کلام است) پس روح، جاودانه و تعالی پذیر و در نهایت قیّم حروف می باشد و حروف را قیام و قوام میدهد و همانطور که هر حرفی مَلکی دارد، ملکوتِ حروف است که معنی را شامل میشود و معنی است که محتوای استعداد خود را ظاهر میکند و در عین حال عوالم در ملکات علیا و سفلی در معنای حروفی ظاهر میشوند و معماهای انسانها را حل میکنند.
پس کلام در عالم بالا نور است و غالب ندارد،همهی عوالم صورت باطنی حروف هستند و حروف ،تمام عالم را پُر کردهاست زیرا هر جا تجلی اسماء و ظهور ملکوتی است ،حروف آنجا حاکم است.
کلمهی عدد ،یعنی زایش و تزاید و متعدی شدن و ریشهی استعداد است. کلمه عدد همانطور که گفته شد برای کلام، روح است. برایش اندازه و مقدار نمی توان گذاشت و دائم در کثرت است پس مقامش روحِ ذکر و حرف،در مقام ظرف ذکر بیان میشود و در دنیا با شکل حروف، جسمیت آنها ظاهر شده و با بیان علم ابجد عدد و جایگاه مقامی حروف مثل زُبُر و بینه مشخص شده است .
عدد ابجد کلمه عدد=78 است که برابر اسم مبارک حکیمِ پروردگار عالم و عدد، باطن حکمت اوست. زیرا به حکمت بی نقصش عالم را در چهارچوب نظم کامل و خالص آفریده است. توجه کنید! خداوند متعال در 29 سوره مبارکه قرآن حروف رمز مقطعه را قرار داده است و این حروف در مجموع 78 حرف است؛ برابر عدد ابجد کلمه (عدد) و (حکیم).
بنابراین علم عدد،تعدد و کثرت را شامل میشود. چنانچه خداوند متعال در آیه 21 سوره مبارکه حدید میفرماید:...و جنّةٍ عرضها کعرض السماء و الارض... . و در آیه 133 سوره مبارکه ال عمران میفرماید: ... و جنّةٍ عرضها السّمواتُ و الارضُ اُعدّت للمتّقین. پس حدود خانه بهشتی یک مؤمن اندازهاش به اندازهی 7طبقه آسمان و 7طبقه زمین است! در حدیث میفرماید که اگر مؤمنی(دربهشت) بخواهد تمام اهل زمین را در خانهاش دعوت و پذیرایی کند ، جا و امکانات دارد.
حروف ، ملکوت اعمال مقبول است که به صورت مصالح ِ آن چهارچوب حدود قرار میگیرد.حروف، عرض زندگی و عدد، طول آن است . عدد،حدید و حروف،ساختمان و بنای عمل میشود.
پس مهندسی باید طبق مهندسی خلقت انجام شود. چنانچه خداوندکریم انسان را اشرف مخلوقاتش قرارداد و تمام عوالم را در وجودش نهادینه فرمود. حضرت علی(ع)میفرماید: فکرنکن که تو یک جرم صغیری بلکه تو عالم کبیری.
نکته: پروردگار عالمیان در خلقت دنیا، نقطه تولد خشکی را روی آب خلق فرمود و انسان هم نطفهاش روی یک کیسه آب خلق میشود.
خاک خشکی، ارض نام گرفت و خداوند به رسولانش امر فرمود که آنجا کعبه را بنا کنند و خانهی خود نامید، نطفه انسان هم شروع به اعلام حیات میکند و آن نقطه شروع به طپش میکند و آنجا ارضِ قلب انسان است (که خانهی خدای بدن هر انسان میباشد). یعنی همانطورکه گردش خون و مرکز حیات بدن است و تمام عروق و رگها و خون به گرد آن در طوافند، همهی انسانهای مؤمن هم باید رو به خانهی خدا کنند و در طواف قرارگیرند. چنانچه قبله مسلمانان است و اگرمثلا نماز با تمام شرایط صحّت انجام شود اما رو به قبله نباشد باطل است. پس قبله،شرط قبولی است. در اصل حیاتِ عمل،به قلب بستگی دارد پس اگر به قلب عالم وجود وصل نباشی یعنی زنده نیستی!
خوب دقت کنید! اول: باید عدد را بشناسیم . دوم: عرفان عدد را بتوانیم در مجرای صدق، علامت گذاری کنیم که همان حفظ حدود الهی است . سوم: قرار دادن حروف (در جایِ خود)که به منزلهی مصالح ساختمان هستند. و باید برطبق عمل صادقانه و خالصانه (به شرط رضا که امر باطنی و قلبی است) انجام شود زیرا عمل ظاهری، قبول درگاه خداوندی نمیشود .
مثال: جایگاه عددی کلمه " دال " (یعنی دلیل) برابر 17 است. پروردگار عالم تمام ظهور خلایق خود را به دلیل تعریف خودش ، خلق فرمود چرا که فرمود: دوست داشتم شناخته شوم(فاحببت و ان اعرف)، پس همهی زیبائیهای مخلوقات تعریف اوست ، همه بر محور یک دال اراده و مشیت ذات اقدسش انجام شده ، کلمه دال همان حرف (د) است که عدد ابجد د=4 میباشد که گنج خلقت به سرّ دلیل به محوریت دال ظهور کرد و به 4 اسماء مبارک آشکار گردید. و عدد 4 در جمع یک تا 4 ، ظهور گنج عشر یعنی 4 روی 10 یعنی 14 معصوم(ص)را افشا فرمود.
در حقیقت سرّ گنج دال اولین نور، وجود مبارک پیامبر اکرم(ص) است که در قرآن کریم 4بار نام مبارکش آمده و از نور مبارکش در عالم بالا ، 4 معصوم(ص) ظهور پیدا کردند که با خود بزرگوارش، پنج تن(ص)شدند که در یک نور به نام نورٌ واحد(ص)متجلی شدند.
پس در عالم دنیا ، در گنج 4 حقیقت بهار و اربعین و طهارت در روز 17 ماه ربیع الاول که جایگاه عددی کلمه دال= 17 است ، وجود نازنینش در دنیا در جایگاه حقیقی خودش ظهور و تولد یافت. عدد ابجد دلیل برابر 74 است که برابر با عدد ابجد سید میباشد و وجود نازنینش سید السادات ، سید النجبا و الصدیقین و سید المرسلین است. عدد ابجد کلمه دال=35 و جایگاه عددی آن 17 است . نماز که ستون دین است در 5 نوبت {به عدد 5 تن(ص)}و 17 رکعت خوانده میشود. و خداوند متعال خواندن 17 رکعت نماز را در شبانه روز بر ما واجب کرده است که دلیل بندگی است اما به شرط رضای او، عمود و ستون دین ما میشود. شرط رضا یعنی عمل بدون تغییر از راه راست و عمل صادقانه در تمام مسیر،پشت سرِ امام معصوم(ص) و طبق حکم حدود خدا. پس رسیدن به رضا زبانی نیست بلکه طبق رضای حجت خداست. انشاء الله متوجه دلیل ضرورت یادگیری مهندسی خلقت شده باشید!
خلقت حضرت آدم(ع) و حوا(س)
آیا تا بحال فکرکردهاید که پروردگار عالم گنج خلقت خود را به نام بهترین و بالاترین و زیباترین ِ همهی نعماتش نوع الانواع که انسان نام نهاد و به خود فرمود: فتبارک الله احسن الخالقین، چگونه خلق فرمود؟! درحالیکه خود در کلام کریمش،خلقت را در پیچیدگی انشاء ظاهری و باطنی از طینت و خاصّ جسمیت و ظرف اسماء و صفات خویش به بهترین وجه و به قول کریمش "احسن" قرارداد و انسان را آیینه و مرآت خود قرار داد. و آدم(ع) ، ظرفِ آفرینش شد و حوا(س) تمام زیباییهای آدم(ع) را دارا شد.چنانچه امام صادق(ع) فرمودهاند: خداوند حوا(س) را از فضیلت طینت آدم(ع) خلق فرمود (رجوع شود به کتاب راز انسان).
اما مهندسی و ساختمان خلقتی آدم(ع) خیلی زیباست. چنانچه در گنج ظهور کنز احدیت،پروردگارعالم نام مبارک واحدجل جلاله را تجلی داد و فرمود:الواحد لا یصدر الا الواحد. پس او که مصدر عالم است، جز یک مصدر هم صادر نمیکند.
خداوند در عالم سرّ هم یک نور را خلق فرمود که آنرا نورٌواحد(ص) خواندهاند. این نور مقدس در رتبه اول، نور پنج تن(ص) است که در بطن امام حسین(ع) نور 9 ذریه معصوم(ص)قراردارد و 14=5+9 که چهارده معصوم(ص)میشود. پس در ظاهر،پنج تن(ص) و درواقع یک؛نورٌواحد هستند. چنانچه پروردگارعالم در آیه 1 سوره مبارکه نساء میفرماید:یا ایّها النّاس اتّقوا ربّکم الّذی خلقکم مِن نفسٍ واحدةٍ و خلق منها زوجها و بثّ منهما رجالاً کثیراً و نساءً... .(همهی خلقتش را از یک نور واحده خلق فرموده است).
بنابراین در خلقت جسمانی هم، حضرت آدم(ع) باید به صورت یک وجود، خلق شود که ایشان مذکّر قرارگرفت که منظور جنسیت مرد نیست، بلکه ظرف ذکرِخداوند شد. و خداوند متعال در مهندسی خلقتش همهی اسرار و همهی اسماء و زیبائیهای آفرینش را در غالب او جلوه داد و او را ظرفِ اسماء الحسنیِ خود قرارداد(و علّم آدم الاسماء کلّها...آیه31سوره مبارکه بقره). ظرفِ وجود او را از جمع همهی 9 فلک و 9 عالمِ عرضی و طولی ظهورداد. همانطورکه میدانید سقفِ اعداد تا 9 است و سقفِ حروف،28 حرف است . اگر اعداد 1تا 9 را باهم جمع کنیم45 میشود(45=9+8+....+2+1)که عدد ابجد آدم =45 است. چه زیباست که جمع ارقام 45 هم برابر با 9 میشود. و 9 سلطان اعداد است (همه اعداد زیرِ سلطهی9 هستند)،پس آدم(ع) در بلوغ عددی خلق شد! جایگاه عددی آدم=18 است(9=8+1) و 18=حی میباشد.
عددابجد 9 به حروف برابر 55 میشود(نُه=55 )که در واقع برابر با جمع اعداد 1 تا 10 است(55=10+9+....+2+1). درحقیقت،جمع ارقام 55 هم بلوغِ10 را به ما میدهد(10=5+5) که همان باطنِ 28 حرف است زیرا از جمع ارقام 28 همان عدد10 حاصل میشود. پس در وجود حضرت آدم(ع) هم بلوغ 9 به عدد و هم جمع تمام حروف(28 حرف) است. و او در مقام خلقتِ جسمانی ،درجهی اول را دارا شد.
نکته: 1- در نام مبارک " واحد "جل جلاله که صادرِ اول است ، واحد=19 و جایگاه عددی کلمه "اول" که نام مبارک خداوند است هم 19 میشود( اول=19) و عددابجد "اول" = 37 است که 10=7+3 .آدم(ع)در خلقت عددی، 9 و در خلقت حروفی،10 را گرفت که در جمع میشود19=10+9 یعنی حامل 19 میشود.
2- در خلقت نورٌواحد(ص)، اگر حروف اسماء مبارک پنج تن(ص) را باهم جمع کنیم برابر19 میشود {محمد(ص)،علی(ع)،فاطمه(س)،حسن(ع)،حسین(ع)}.
و تمام محتوای کتاب آسمانی ما؛قرآن مجید که کلام الله و معجزهی بزرگ پیامبر(ص)است،در19 حرف "بسم الله الرحمن الرحیم "سوره مبارکه حمد قرار دارد.
3- تمام مهندسی خلقت، در کلمهی "اول" به جایگاه عددی 19 و در جمع ارقامش(10=9+1)به عدد 10 ؛گنج عشر ظهور دارد. اگر کتاب عرفان ده را مطالعه کنید متوجه میشوید که تمام ارکان، در ظهور آیات و نشانههای الله جل جلاله، همه معرفی آن ذات اقدس هستند و در باطن توحید ناب وخالص (1=0+1).
سرّ زیبای خلقت جسمانی، در وجود حضرت حوا(س)که منشأ و اُّمّ جسمانی همهی انسانهای دنیاست،ظهور دارد. همانطورکه در عالم سرّ، گنج خلقت به عدد 5 ظهور پیداکرد؛ درحقیقت سرّ پنج نور مقدس(ص) ،که محوریت خانواده مطهر آل الله را فرمودند:هم فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها . در عالم جسمانی هم، خلقت حضرت حوا(س) که عدد ابجد حوا=15 است، از جمع 1 تا 5 حاصل میشود: 15=5+4+3+2+1. جالبتر اینکه جمع ارقام 15 برابر با 6 میشود (6=5+1)،درحالیکه میدانید دنیا از نظر جنسیت، مؤنث مجازی است و خداوند کریم در آیه 4 سوره مبارکه حدید میفرماید که آسمانها و زمین را در6 روز خلق کردم(فی ستة ایام).
پس خوب دقت کنید! هم نظم آفرینش را ببینید و هم مهندسی را که چگونه در هماهنگی کامل است!!!
حال اگر اعداد 1 تا 15 را با هم جمع کنیم 120 میشود و عددابجد کلمهی"سین"=120است. ازطرفی عدد 15 برابر با جایگاه عددی حرف "س" است که عددابجد حرف "س"=60 میباشد. و خداوند ، زمان را به ثانیه آغاز فرمود که ثانیه از ثانی شروع میشود یعنی از دومی. چنانچه حضرت حوا(س)، مؤنثِ آدم(ع)است یعنی دومی اوست که برایش زوج قرارگرفت و اُم یعنی مادر همهی آدمها(چه مرد و چه زن) تا قیامت است.
و در ظرفِ زمان هم در دنیا خلقت طول عمر هر موجودی در ثانیه شروع میشود (یعنی از ثانی).هر60 ثانیه یک دقیقه و هر60 دقیقه یک ساعت است. تمام رزق باطنی که 24 ساعت شبانه روز را به انوار روحانی و تمام رحمتهای رحمانیت و رحیمیت مستفیض میگرداند برابر کلمهی "وحی" است که عدابجدش 24 و جنس آن نور است و این روزی همیشه و درتمام زمانها به ظرف پاک وجود یکی از رسولان و اوصیاء خداوند رسیده و میرسد و از وجود مبارک آن عزیزان به همهی مخلوقات(چه زمینی و چه آسمانی،چه ظاهری و چه باطنی،چه دنیایی و چه آخرتی) میرسد.
4-پس وقتی خداوند کریم میخواهد که فرزند آدمیان را متولد کند به عدد9 ماه حمل را در وجود مادری قرارمیدهد که بلوغ جسمانیش،برابرِ گرفتن و عمل کردن به حدود خداوند(احکام) 9 سال تمام است. و جمع 9 با 9 برابر18=حی میشود(9+9=18=حی). اما همانطور که عدد را به 19 آغازکردم جالب است در اینجا اشاره کنم که تا جنین 9 ماهش در حمل کامل نشود،زمان تولد نمیرسد (9ماه تمام و وارد ماهِ 10 شود که 19=10+9 میشود)و یا اگر سنّ یک دختر تا 9 سال قمری تمام نشود،بلوغ فرا نمیرسد(9سال تمام و وارد سالِ10شود که 19=10+9 میشود). این چه مناسبت است؟! اگر دقت کنید باید بلوغ وتولد هم به 9 عددباشد و هم نُه به حروف(نه=55 و10=5+5)،تا جمع عددی و حروفی را کامل بگیرد.پس ورودی حقیقی از باب 19 میباشد و درواقع به گنج عشر چراکه 10=9+1 میشود.
5-انسان در بلوغ احکامی،ورودی به قرآن پیدا میکند که آنهم میسر نیست مگراینکه از 19 حرفِ بسم الله الرحمن الرحیم واردشود. در احکام ِذبح، یک حیوان حلال گوشت هم اگر بخواهد به تکامل باطنی برسد (یعنی غذای انسان مؤمن شده و از حیوانیت به انسانیت برسد)باید رو به قبله و با گفتن 19حرف بسم الله الرحمن الرحیم(به نیّت بسم الله سوره مبارکه حمد که کلّ قرآن است) ذبح شود.
اگر ارقام 19 را با هم جمع کنیم10میشود(10=9+1)که این همان اتممناهابعشری است که تا پیدا نکنیم، تولد حقیقی نمییابیم و به اربعین عمر و اربعین عمل نمیرسیم.
حال میخواهم انشاء الله به حول و قوهی خداوند متعال و عنایت امام زمان (ص)، عرفان چند عدد را که بلوغ مهندسی خلقت هستند بیان کرده و حقایق عرفان عددی را هم در گنج ولایت و رسالت و هم درسورِ قرآن کریم به رشته تحریر درآورم.
شرح عدد 24 که عدد جامع است
تمام شبانهروز ما 24 ساعت است(ازطرفی 24=وحی است پس 24 ساعت،مرزوقِ وحی الهی است).و به یک شبانه روز(یکِ واحدجلّ جلاله) شماره میشودکه همه درسها،جانِ توحید و معرفت به اوست که فرمود:قل هوالله احد. 24 ،عددِ جامع است زیرا: 1- ضرب ارقام24 ، برابر 8 میشود(8=4×2) و عدد 8 را به عربی ثامن میگویند که ریشهاش ثمن است پس گرانبهاترین و پرقیمتترین گوهر عمل و رسیدن به قرب الهی زمانی بدست میآید که در این عمر به ثمن برسیم (که عدد درجات بهشت هم 8 است) و این عدد برابر عدد ولایت امام رضا(ع)است که ایشان ،ثامن الائمه میباشد و به وجود مبارکش تربت بهشت روی زمین آمد و قبر مطهرش آنجاست که وادی طور است و مشهد همهی شهود عالم که از عالم اسرار به عالم سفل میباشد و تعالی مؤمنین به شرط رضا از عالم ظلمات به عالم نور؛ اعلا علیین است.
2- جمع ارقام 24 ،برابر6 میشود(6=4+2) که پایهی اسرار اعداد خلقت هم ظاهری وهم باطنی است( در ادامه،بطور کامل توضیح داده خواهدشد)،هم در دنیا حدود هر ملکی 6 دانگ است و هم در آخرت 6دانگ بهشت نصیب مؤمنین میشود(انشاء الله)، قبر مطهر امام حسین(ع)6گوشه است و... .
3- تقسیم ارقام 24،برابر2میشود(2=2÷4) که حکمتی است که نمیتوان نوشت! درواقع به3تا2تبدیل میشود:(ضرب ارقام 24=8=2×2×2 )(جمع ارقام24=6 = 2+2+2) و اگر 3 تا 2 را کنار هم بنویسیم میشود 222 که برابر با عددابجد نام مبارک حیدر است(حیدر=222) که خود،همان باب الله(ب=2) ورودی و خروجی تمام عالمیان میباشد.
4- تفریق ارقام24،برابر2میشود(2=2-4) که باز هم به سرّالاسرار عددی ظَهر الوجود؛تبیّن بین العابد و المعبود؛ نطق الله؛ باءِ بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد که کلید و مفتاح گشایش رحمتهای خداوند کریم است یعنی حضرت علی بن ابیطالب(ع){و درواقع همه ائمه معصومین(ص)}میرسیم.
24،عدد زوج و مقسومهای آن ،مهندسی خلقت است؛(12-8-6-4-3-2-1) که در زیر،چند نکته برای مقسومهای عدد24 ذکر شدهاست :
*2تا12تا: درضمن اینکه شامل 2 صورت کامل است:شب و روز. درحالیکه تمام عالم یوم(روز) را روشن میکند،حامل گنج لیل(شب) هم میباشد؛درقرآن کریم یک سوره به نام لیل آمدهاست(جالب است که از نظر نوشتاری بین دو سوره مبارکه شمس و ضحی قراردارد!). طبق آیه 6 سوره مبارکه حدید،خداوند متعال شب را از درون روز و روز را ازدرون شب خلق فرمودهاست"یولج الیل فی النهار و یولج النهار فی الیل...".
|
10= 4+3+2+1 24=4×3×2×1
26=6 +8+12 |
مقسوم |
مقسومٌ علیه |
|
1 |
24 |
24 |
|
2 |
12 |
24 |
|
3 |
8 |
24 |
|
4 |
6 |
24 |
|
12 |
2 |
24 |
|
8 |
3 |
24 |
|
6 |
4 |
24 |
|
جمع |
جمع |
جمع |
|
36 (9=6+3) |
59 (14=9+5) |
168 (15=8+6+1) |
*4تا6تا: قرآن کریم حدودا شامل 6666 آیه است(4تا6) که همه وحی مُنزل الهی هستند (وحی=24)
*عدد6: این عدد، رکن و پایهی ظهوری خلقت دنیا میباشد زیرا پروردگارعالم آسمانها و زمین را در 6 روز خلق فرمود(آیه4سوره مبارکه حدید:هوالذی خلق السماوات و الارض فی ستة ایام...). عدد6 ،از جمع سه عدد تشکیل میشود: یعنی :6=3+2+1 (که پایهی خلقت بر این سه عدد است)
نقطه خشکی(به نام ارض) در 25 ذیقعده در مکه؛درقسمتی که امروزه خانه مبارک کعبه است،خلق شد. این مکان که قلب کره زمین است و بَکّه(یعنی برکه و برکت)مبارک است،محلّ وصل عالم سرّ ونور به عالم سفل و ظلمات دنیاست. و چون عدد6 = و است بنابراین خلقت روی حرف"و" قراردارد،چنانچه خداوندکریم میفرماید:انّا لله و انّا الیه راجعون.
حرفِ(و) به صورت (واو) خوانده میشود،عدد ابجد واو=13 است که برابر با جایگاه عددی حرف (م) است که عددابجد حرف م=40 میباشد.نکته مهم: در همینجا به امر خالق یکتا، خانه توحید؛خانه خدا بنا شده است. اینجا مقدس -ترین و متبرکترین قسمت روی زمین است ، در واقع قلب به میم کنندهی قلوب پاک است.
همانطورکه در ابتدا بیان شد ، خداوند اَحد جلّ جلاله دوست داشت خود را بشناساند(انّی کنت کنزا مخفیّا فاحببت ان اعرف). عدد ابجد اسم مبارک احد=13 است پس ارض(زمین)،آینهی تمام نمای توحید و قبلهی عالمیان گردید. در حج واجب(تمتع) حاجی باید 13 عمل را انجام دهد یعنی وقتی حاجی واقعی میشود که به جایگاه طهارت زکی(40=م=13)برسد و در واقع جزو مخلصین و بندگان واقعی پروردگار عالم قرار بگیرد. جالب است که دوره رسالت پیامبر(ص) هم در مکه،13 سال است. اگر ارقام 13 را با هم جمع کنیم 4 میشود (4=3+1)که یکی دیگر از مقسومهای عدد24 است.
*عدد4: تمام کره زمین،4 نوع آب وهوا،4نوع خاک،4 فصل،4جهت(شمال-جنوب-شرق-غرب) دارد. کلّ 28حرف به 4دسته 7تایی تقسیمبندی میشود. از جمع اعداد 1تا4، عدد10 بدست میآید که حقیقت گنج 4روی 10 ، وجود مبارک ولایت چهارده معصوم(ص) هستند که آینهی تمام قدّ (و به تمام معنای) صفات و جمال و جلال پروردگارعالم میباشند. در جمع ارقام 14 ، عدد5 بدست میآید که سرّ عالم بالای آن،وجود مبارک پنج تن(ص)و درواقع نورٌ واحد(ص) است و در عالم زمینی به مواردی مانند موارد زیر ظاهر شده است:
- صورت ظاهری زمین وتمام کهکشانها، دایره(به شکل حرف ه=5) است.
-در کره زمین،5 قاره و 5 اقیانوس است(یعنی 5نقطه خاکیِ مهم و آبیِ مهم).
-در وجود خودمان: 5عضو، 5دستگاه، 5حسّ و... داریم.
-نزولات رحمت و گشایش فتح الفتوح باب رحمت در قرآن کریم،سوره مبارکه حمد است که ترتیب نزول آن به قلب مبارک پیامبر(ص)،پنجمین سوره است.
-پنجمین معصوم(ص)،وجود مقدس امام حسین(ع) و پنجمین امام،وجود مقدس امام باقر(ع) میباشند که هر دو عزیز در عاشورا حضور داشتند؛امام حسین(ع) به شهادت رسید و امام باقر(ع)،تمام علم عاشورا را افشاکرده است.
-پنجمین سوره قرآن(از نظر نوشتاری)،سوره مبارکه مائده است که در جزء6 شروع میشود و جایگاه ترتیب نزول آن به قلب پیامبر(ص)،112 است که4=2+1+1میشود . مائده یعنی غذای بهشتی که در جزء6 خداوند کریم به تمام مقامات عالم دنیا،سفره رحمتش را برای همه مخلوقاتش(در دنیا) گسترده است و همه از این خوان بهره میبرند. عدد112 برابر با جایگاه نوشتاری سوره مبارکه توحید(اخلاص)در قرآن کریم است که نتیجهی همه برکات، رسیدن به اخلاص و گنج توحید اوست.
نکته قابل توجه از عدد24:
در عالم سرّ، پروردگارعالم ظهور خلقت را از وجود معرفی فرمود. اول ،گنج وجودپیامبر(ص)که فرمود: لولاک لما خلقت الافلاک (اگر تو را خلق نمیکردم، هیچ کس یا هیچ چیز را خلق نمیکردم).بعد فرمود اگر علی(ع) را خلق نمیکردم، شما را خلق نمیکردم. و درمرتبه سوم فرمود اگر زهرا(س)را خلق نمیکردم ،شما دو عزیز را خلق نمیکردم(درکتاب عرفان آب به طور کامل توضیح داده شدهاست).
چنانچه حقیقت وجود پیامبر(ص) از حروف ، حرفِ الف وجود است و امیرالمؤمنین علی(ع) از حروف، حرفِ باء است (که معرفی شده است به باءِ بسم الله سوره مبارکه حمد). خیلی زیباست که عالم ظاهر دنیا آباد میشود به شرط اینکه در آن مکان آب باشد. اما اگر حرف الف و باء به تنهایی و جدا ازهم باشند،وجود آب ظاهر نمیشود پس باید این دو حرف با هم جمع شوند تا آب ظاهر شود یعنی:الف+ب=آب. عددابجد حرف الف برابر یک و عددابجد حرف ب=2 است که درجمع 3 میشود (3=2+1) و چون عدد 3 ظاهر میشود که برابر حرفِ (ج)است عالم دنیا، جهان میشود یعنی همه آباد میشود به جهیده شدن آنچه در اوست. این آب،حقیقت آبادی تمام عوالم از سرّ تا ظهور دنیایی است.چنانچه آب را مهریهی حضرت زهرا(س) مینامند،پس در عدد 24 (6=4+2)که کلّ ظهورات به عالم دنیا مظهر میشود، در ارکان الفبای هستی و حقیقت 3عدد و در جمع یک و دو و سه میباشد(6=3+2+1). اگر این سه عدد را کنار هم بنویسیم 123 میشود که برابر با عدد ابجد کلمهی حسنه است (حسنه=123). آیه 201 سوره مبارکه بقره میفرماید: ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار(پروردگارا بده به ما در دنیا و آخرت حسنه و ما را ازعذاب آتش نگهدار).
خوب دقت کنید به ترتیب مقسومهای 24:( 6-8-12-4-3-2-1)
وقتی 4تا مقسوم اول را با هم جمع کنیم(10=4+3+2+1)، گنج عشر و 4روی 10 که درحقیقت 14 و 5=4+1 است بدست میآید ، اگر در هم ضرب کنیم (24=4×3×2×1)24 میشود و 6=4+2 که (6)حامل همهی اسرار خلقت است . پس چقدر مهم است که تمام نکات اسراری در مقسومهای عدد24 ، مهندسی شده است:هم گنج عشر است (در جمعشان از 1تا4) و هم کلّ24 (در ضربشان از 1تا4). در خودِ 24 هم: یکانش = دهگانش به توانِ2 (4 = 2 به توان2) میشود.
حال وقتی 3 تا مقسوم آخر را باهم جمع کنیم 26میشود(26=6+8+12) و 26=حدید یعنی حدودبندی ساختمان دنیا ، چراکه در ظاهر به معنی آهن است که چهارچوب ِ حدود همهی بناهاست.درواقع همهی چهارچوب خلقت در حدید است که به وجود مقدس امام زمان(ص) ظهور کامل دارد{جمع عددولایی(=12) ومعصومیت(=14) ایشان 26میشود}.
ازجمع مقسومهای24 ،عدد36 بدست میآید (36=6+8+12+4+3+2+1) که برابر با جایگاه عددی (میم) است و جمع ارقام 36 برابر 9میشود(9 =6+3) که سلطان اعداد است و سلطهی 24 را نشان میدهد که هر چقدرهم شب وروز کوتاه و بلند شود ولی از 24 ساعت بیرون نمیرود و تمام مخلوقات در 24 ساعت شبانه روز عمر غرقند!
از جمع مقسومٌ علیههای24 ،عدد59 بدست میآید(59=4+3+2+6+8+12+24)که برابر عدد ابجد نام مبارک مهدی(ص) است که آخرین معصوم(ص) و تمام کنندهی رسالت و ولایت حقّه؛سلطان سلطانهای عالم میباشد.جمع ارقام 59 برابر14 میشود(14=9+5)که آقا خود چهاردهمین معصوم(ص)است،درضمن جمع ارقام 14 هم 5 میشود که همه به پنج تن(ص) یعنی نورٌواحد(ص) در عالم بالا و به توحید ناب و وحدانیت ذات اقدس الهی منتهی میشود چراکه همه برای معرفت اوست.
عدد24، 7تا مقسوم داردکه ازجمع 1تا7 عدد28بدست میآید(28=7+6+...+2+1) که کلّ حروف قرآن است.و همانطورکه در اول مبحث عدد24 بیان شد؛کلّ قرآن کریم شامل 6666آیه مبارکه است که درجمع،24 میشود(24=6+6+6+6) پس در ظاهر از24 و در باطن از 28 حرف،کلّ قرآن کتابت شده است و کلام الله مجید برهمهی عوالم،محیط است.
اگر 24 را در تعداد مقسومهایش(یعنی 7) ضرب کنیم168میشود که برابر عدد ابجد "یا حاکم حلیم" است و جمع ارقامش میشود15(15=8+6+1) که برابرجایگاه عددی حرف "س" است و عدد ابجد حرف س=60 میباشد.دقت کنید،زمان با ثانیه ظاهر میشود که در 24 ساعت، هر ساعت 60دقیقه و هر دقیقه 60ثانیه است و از جمع ارقام 60 ،عدد6(6=0+6 )که همان جمع ارقام 24(6=4+2)و کلّ اسرار خلقت است، بدست میآید.درضمن اینکه آن حاکمِ حلیم ، عالم را در میزانِ حرف (س) {که قلب قرآن،سین است}خلق فرموده است. (مبحث حرف سین را در کتاب راز انسان مطالعه کنید).
چگونه میتوانم این همه زیبایی را وصف کنم ؟! قلم عاجز از نوشتن است مگراینکه خدای مهربان لطف فرماید تا به روی کاغذ سطر شود!
خداوند حکیم به رسولانش امر فرمود که خانهی خود یعنی کعبه را به شکل مکعب بسازند.یکی از زیبائیهایش این است که مکعب،6 وجه و 12 ضلع دارد.خانه کعبه در ظاهر 4رکن دارد که 10=4+3+2+1 یعنی 4روی 10 و حقیقت 14 معصوم(ص)، و در باطن یا داخل کعبه، وجود مقدس امیرالمؤمنین علی(ع) متولد شده که او روح و جانِ کعبه و ظاهر کنندهی نباءِ عظیم است. ایشان به عدد 12 بدنیا آمد{یک خودش و11ذریه معصوم(ص)که در بطن داشت} پس کعبه، حقیقت 14 معصوم(ص) و 12 امام(ع) است که در جمعشان عدد26 بدست میآید که 26، هم برابر عدد ولایی و معصومیت امام زمان(عج) و هم برابر کلمه "حدید" یعنی کلّ حدود احکام خداوند متعال است. جمع ارقام 26 هم 8 میشود که به عربی ثمن میگویند و امام رضا(ع)؛ثامن الائمه(ع) یعنی گرانبهاترین قیمتی که خداوند به شرط آن ، همهی مخلوقات را به حصن توحید (لا اله الا الله) ورودی میدهد تا به امنیت الی یوم القیامت برسند. {امام رضا(ع) در حدیث سلسله الذهب فرمود: ...بشرطها و شروطها و اَنا من شروطها}
نکته مهم: از اعداد مهمی که در عالم اسراریافتیم ؛ 5 و12 و14 است. اگر این اعداد را به توان 2 برسانیم {چراکه عالم دنیا در ورودی و خروجی باید از حرف "ب" بسم الله یعنی ولایت عظمای وجود مقدس امام علی(ع) بگذرد تا پاک و تطهیر شود و ب=2 است}و با هم جمع کنیم (365=52+122+142)365 میشود که برابر یک سال است. 65= دنیا و 300=ش و صفت آن افشاکردن است، پس درواقع یک سال،تمام نهانیهای عمر دنیا را افشا میکند.
سال شمسی که 365 روز است اگر ارقامش را جمع کنیم 14 میشود (14=5+6+3) و سال قمری 354 روز است که اگر ارقامش را جمع کنیم 12 میشود(12=2+1)،پس جمع عدد سال قمری و شمسی 26 میشود(26=12+14) که همان حدید است (حدید=26) .
بین سال شمسی و سال قمری،11 روز فاصله است و عدد 11 ، برابر حرف یا و کلمه حج و هو است(حرف "ی" که در عربی" یا "خوانده میشود عدد ابجدش 10 است). اگر ارقام 11 را با هم جمع کنیم میشود 2 و ب=2 که این همان ورودی و خروجی عالم است.
این زیباییها، اسرار عددی 24 ساعت عمر دنیاست، درواقع حقیقت عدد 24 حدود خداوند و مهندسی خلقت است.بااینکه عدد ابجد کلمهی حدید برابر 26 بود اما اگر حدود رعایت نشود (عددترتیب نزول سوره مبارکه حدید 94 است که برابر عددابجد" صد" و "عطیه" است) باید برگردیم به سورهای که در جزء 24 قرآن است یعنی سوره مبارکه مؤمن که نام دیگرش غافر است.این سوره مبارکه از نظر نوشتاری چهلمین سوره قرآن است و عدد ترتیب نزولش به قلب مطهر پیامبر(ص) 60 است.
در واقع راهی که خداوند گشاده قرارداد تا بندگانش هرگاه بخواهند به سوی او بازگردند که این مغفرت و غفران آن کریم است، دیگر اینکه اگر بخواهند در 24 ساعت عمر خود به مأمن یعنی جایگاه امن برسند باید جلوهی نام مبارک خداوند به نام مؤمن شوند.این راه در صورتی میسّر است که به عدد 40یعنی اربعین عمل، قلب به میم شود تا سبز شود و بهار گردد و در واقع به جایگاه "یخرجهم من الظلمات الی النور" برسد.و انشاءالله به لطف بینهایتش به درجه "لا خوف علیهم ولا هم یحزنون" نائل شود.
چون مهندسی عمل در 24 ساعت با سوره مبارکه غافر ظاهر میشود باید در جایگاه ترتیب نزولش(=40) به مأمن خود برسد و آن میسّر نمیشود مگر اینکه به ورودی قلب خاضع و خاشع شود که قلب قرآن ،سین است و عدد ابجد س=60 میباشد.در عدد 60 ،دو پیام نهفته است :
1-در تمام 24 ساعت که غرق در 60 دقیقه و 60 ثانیه است باید در محور رضای خدا به اخلاص برسد و موحّد شود ،به درجه مؤمن دست پیدا کند تا لباس مؤمن بر او پوشیده شود تا به انوار نورانی توحید و خلیفه الهی جلوه کند.
2- س =60 ؛میزان حروف است پس باید در گفتار و کردار و عمل خالصانه به میزان اقتدا کند و هرگز از قلب عالم امکان امام زمان (عج)جدا نشود و پای خود را پشت پای آن بزرگوار بگذارد و هرگز به دلخواه خود ، عمل نکند که درغیر اینصورت از میزان بیرون میآید.
جمع اعداد 1 تا 24 برابر 300 میشود:
اگر اعداد 1 تا 24 را با هم جمع کنیم 300 میشود (300=24+23+ ... +2+1) که برابر با عدد ابجد حرف (ش) است که صفت افشاکنندگی دارد ، پس خداوند منان آنچه را که اراده و مشیتش است که از عالم اسرار معارف و معانی و اسماء ذات اقدسش در دنیا و در عدد 24 ساعت (که جامع اعداد باطن قرآن و اهل بیت(ص) است) افشا شود ، همه را ظاهر میفرماید. چنانچه مخلوقات به اذن و ارادهاش خلق شده و میشوند تا روز قیامت ، و گنج و کنز اسرارش افشا میشود تا راه رسیدن به کمال و قرب خودش برای کسانیکه عبد و بنده خالص او هستند به صورت بالفعل (از بالقوه) انجام شود.
شین،حرفِ جامع است زیرا عددابجد شین=360 میشود و هر دایرهای 360 درجه دارد پس 24 ،برابر کلّ درجات دایرهی هستی است. یعنی در این دنیا باید مخلوقات به تمام درجاتِ24 ساعت عمر خود برسند. عدد کلمه احاطه=24 است،پس عدد24 احاطهی وجودی ، ظاهری و باطنی به تمام مخلوقات مخصوصاً انسان دارد.
همچنین 300 ، برابر است با عدد ابجد کلمه صراط ، که باید همه انسانها در دنیا صراط را بشناسند و رهرو صراط مستقیم باشند و آن ، راه ندارد مگر آنکه استقامت و صبر و بردباری داشته باشند. جالب است که 14 حرف از حروف مقطعه در قرآن کریم ، بدون تکرار است و اگر این حروف کنار هم نوشته شود ، میشود : صراط علی حق نمسکه ! که نتیجه شناخت صراط واقعی است.
از طرفی 300 ، برابر است با عدد ابجد کلمه فکر ، که خداوند کریم فکر را مخصوص انسان قرار داد و در کلام الله مجید بارها دعوت به تفکر و تعقل فرمود. فکر و اندیشه صحیح باعث اکتشافات و اختراعات و زندگی کردن به شیوه صحیح است . و 300 ، برابر با عدد ابجد کلمه منیر است یعنی از ظلمات خارج شده و به وجودی که خود ، منبع نور است تبدیل میشود تا لباس مؤمن بپوشد ، که درواقع تولد واقعی و حقیقی انسانهای قبول شده درگاه خداوند متعال است. جایگاه عددی کلمه منیر=57 است که برابر با جایگاه عددی کلمه طهارت میشود و این نهایت کمال انسان است. جایگاه عددی کلمه صراط و کلمه فکر با هم برابر است (=48) که 48 ، برابر با جایگاه عددی کلمه فاتح میباشد. پس اگر این مهندسی عملی برای هر کس میسر شود ، پیروز دنیا و آخرت است و چنان تسهیلاتی برای خود میفرستد که هرگز فقیر نمیشود.
جالب است که این افشاگری ، هم مرتبه طولی است و هم عرضی . در طول به عدد 300 نشان داده شد و سیصد به حروف در عرض ، معنا را افشا میکند. چنانچه عدد ابجد سیصد=164 که برابر با عدد ابجد کلمه نقطه است و خلقت ، از نقطه ارض شروع شد . واقعا مهندسی خلقت ، همه در نظم خاص خود ظاهر شدهاست که در جمع ارقام 164 به عدد 11 میرسیم (11=4+6+1) که برابر عدد کلمه حج و هو است و در جمع ارقام 11 به 2=ب میرسیم (2=1+1). آیا همهی این زیباییها ،افشای توحید و همه ، معرفت ذات اقدس هو الله احد نمیباشد ؟!
خوب دقت کنید ! در نقطه ، به باءِ بسم الله رسیدیم. جایگاه عددی کلمه نقطه {که در عدد ابجد با سیصد برابر بود(=164)} 47 میشود که برابر با جایگاه عددی نام مبارک امام حسین(ع) و امام رضا(ع) است {نقطه= 47= حسین(ع) =رضا(ع)} ، همان جان دو محوریتی که افشاء نزولات از گنج عشر به عالم ارضی و عروج از گنج رضا به عالم قرب ، همهی اسرار افشاء عدد جامع 24 و حقیقت نظام مهندسی به عدد 2 میباشد. جمع ارقام 47 برابر 11 میشود(با همان معانی ذکر شده از عدد 11) و جمع ارقام 11 برابر 2=ب را آشکار میکند.
اما خود عدد 47 : در تولد مولود انسانی ، هر جنین در شکم مادر ، یک دورهی 40 هفتهای را طی میکند تا به کمال بلوغ جسمانی برسد و تولد پیدا کند، یعنی 40 تا 7 تا که میشود 280 روز . پس مهندسی خلقت یک نوزاد از نقطهی نطفه بر دو محور گنج عشر اباعبدالله الحسین(ع) و محوریت عروج رضا(ع) به تکامل ظاهر و باطن میرسد و خداوند در 4 ماه و 10 روز جنین ، از روح نورانی خود به او میدمد (انّی نفخت فیه من روحی) تا مخلوق با سرمایه کامل و دست پُر به دنیا قدم گذارد و در دنیا که محلّ افشاء همهی مقامات باطنی اوست در تحت هدایت ولایت کبرای ائمه معصومین (ص) و کتاب نورانی قرآن و با محبت و زحمات والدینش به تکامل بلوغ جسمانی و روحانی برسد.
وقتی ظرف عمر انسان پُر(تمام) میشود به نقطهی انتهای عمرش میرسد البته این نقطه انتها با نقطه شروع خیلی تفاوت دارد. خداوند متعال درآیه 54 سوره مبارکه روم میفرماید: الله الذی خلقکم مِن ضعفٍ ثمّ جعل مِن بعد ضعفٍ قوّةً ثمّ جعل مِن بعد قوّةٍ ضعفًا و شیبة... . پس فرمود که من شما را در ضعف تولد کردم و به قوه جوانی رساندم و از آنجا دوباره به ضعف پیری میرسانم... (که همه ، حکمت آن حکیم محض است). اما ضعف اول با ضعف آخر تفاوت دارد مثل نقطهی نطفه در اول و رسیدن به نقطه انتها که مرگ است. زیرا همانطور که متذکر شدم در نقطه اول خداوند ، بالقوهها را کامل به ما عطا فرمود که با قدرت یافتنمان تحت رهبری ولایت کبرای معصومین(ص) و قرآن کریم (اگر به خوبی استفاده شده باشد) بالفعل میشود ، آنگاه به شاخه و برگ و سبزی و در نهایت به گل و میوه میرسد.حال که دوباره خزان میآید بعد از این بهار بالقوهها به صورت میوههای دانهدار چیده میشود و دانهها ، سرمایههایی هستند که گنج بالقوه را برای باغِ همیشه بهار بهشتی به میوه تبدیل میکنند ، میوههای بیهستهای که تمامی ندارد زیرا آنجا فقط استفاده با لذت است و زحمت دیگر تمام میشود.
پس بعد از ضعف اول به قوّه رسیدیم (جایگاه عددی کلمه قوه=30 =یک و عدد ابجدش 111 =الف است)، عدد یک ِ قامت انسانی ما به تمام و کمال بالقوه ، مستقیم میشود و در تحت تعلیم و تربیت ، علم و کاردانی به صورت و سیرت انسانی ظاهر میشود و آنگاه ازدواج ، ظاهر شدن نسل و خلاصه آثار رفتارها و کردارها و تمامی باقیات صالحات ، صِفرهای بالقوهای میشود که در پیشاپیش عدد یکِ وجود ما ظاهر میشود. حال آن آثاری که خداوند در آیه 12 سوره مبارکه یس فرمود: ...نکتب ما قدّموا و آثارهم ... از بعد از نقطهی انتها ، ظاهر میشود(الی یوم القیامه) . فقط خدا میداند که پیشاپیش یکِ وجود ما چقدر صفر ، به عمل ما قدرت میدهد که نتیجهاش میشود جنّات تجری مِن تحتها الانهار ! (اللهم الرزقنا) قابل توجه است که خداوند کریم این سفره کرامتش را چگونه برای مخلوقش پهن کرده که اگر شاکر باشند تمام نشدنی است و الی یوم القیامه ادامه دارد. امیدوارم که ما از شاکران باشیم.
همانطور که قبلا ذکر شد یکی از پر معناترین اعداد ، عدد 28 است که عدد کامل نام گرفته ، در اینجا یادآور میشوم که اشاره به این اعداد به منظور کمال عدد 24 و رمز افشای عدد 300 آن است ، در تعداد مقسومهایش که 7 مقسوم دارد و جمع اعداد 1 تا 7 برابر 28 میشود(28=7+...+1) و عدد 28 ، برابر با نام زیبای وحید خداوند عزّوجلّ است و تمام کلام الله مجید یعنی قرآن عزیزمان که تماما گنج توحید میباشد از 28 حرف است یعنی به عدد نام مبارک وحیدِ خداوند ، تجلی دارد. در جمع جزء های قرآن ، 30 جزء را درک میکنیم که برابر با عدد ابجد حرف (ل) است که جلوه توحید میباشد. پس خیلی زیباست که عدد 24 که احاطه وجودی بر تمام شبانه روز ما را دارد به کمال عدد 28 ، توحید را معنا میکند که اصل مبنای خلقت و هدف رسیدن مخلوق به آن است ، پس دریافت حقیقت توحید غرق شدن در دریای لا اله الا الله است. که کلّ قرآن به دست آورندهاش ، تمثیل و معنا میشود {وجود مبارک پیامبر(ص)} و به سیرت و فعلیت عمل ظاهر میشود که علی(ع) و اولاد طاهرینش(ص) ، ولی الله هستند و حجتالله الاعظم و کتاب مبین و در جایگاه حق توحید تجلی کردهاند و دائما در این جایگاه قراردارند.
امیدوارم خوب متوجه شده باشید! زیرا چه بخواهیم و چه نخواهیم در شب اول قبر و در قیامت ، همه افشاء عدد 300 در 24 ساعت دنیا و آخرت است! پس بکوشیم تا بهترین را برای خود بفرستیم. انشاء الله عاقبت متقین ، مخلصین و مقربین نصیبمان شود.
سوره 24 قرآن کریم ازنظر ترتیب نزول؛(سوره مبارکه عبس)
سوره مبارکه عبس، شامل 42 آیه است{42= جایگاه عددی حسنه =سته=شش=اسلام} و در جزء 30 قرار دارد.عددترتیب نزولش به قلب مطهر پیامبر(ص)24 و عدد ترتیب نوشتاری آن در قرآن کریم 80 است {80=وجهالله=اعداد = یسبح}. عبس یعنی رو ترش کردن،اخم کردن به تمام هواهای نفسانی که خداوند متعال نهی فرموده است و درواقع خصوصیت مخلصین درگاه الهی است. عبس، ریشهی نام مبارک عباس(ع)هم میباشد که ایشان نمونه حقیقی عمل به این سوره مبارکه است که تمام محسّنات جامع عدد 24 را درجه گرفت و به بهترین نمرهی عالم، با دوبال ملکوتی به قرب الهی پروازکرد.در عاشورا، 9 مقام تسعه گرفت و جایگاه روز تاسوعا به ایشان اختصاص یافت.
سوره 24 قرآن کریم از نظر نوشتاری؛ (سوره مبارکه نور)
سوره مبارکه نور، شامل 64 آیه است{64=الله اکبر=دین=کلید=کشتی} و در جزء 18 قراردارد. عدد ترتیب نزولش به قلب مطهر پیامبر(ص)102 {102=اعلا=ایمان} و عدد ترتیب نوشتاری آن در قرآن کریم 24 است.
درحقیقت بعد از همهی این مباحث،متوجه میشویم که هدف خلقت پروردگار عالم،رسیدن به نور هدایت است و خداوند خود را به آیه نور(آیه35)، نور آسمانها وزمین معرفی میفرماید"الله نور السماوات والارض..." و در تفاسیر، چهارده معصوم(ص)را در این آیه معرفی میکنند.
درحالیکه نام این سوره مبارکه ؛ نور است اما اولین آیات حجاب در آن آمده است. نکته خیلی زیبا اینجاست که تا باغبان،حجاب برای دانه نگذارد(یعنی رویش خاک نریزد) دانهاش با ریشه و ساقه سالم به کمال رشد نمیرسد تا گل و میوه دهد (به کمال رشد نمیرسد) و درواقع هدف باغبان از کاشتن دانه در دل خاک به عمل،ظاهر نمیشود!
پس خداوند حکیم در عدد بیست و چهارمین سورهی قرآن کریمش،بهترین هدایت و بهترین اهدایی رحمتش یعنی حجاب را پرده برداری میفرماید تا 24 را بشناسیم و این همه،زیبایی عرفان مهندسی خلقت است.
جایگاه عددی حرف خ =24
عدد ابجد حرف "خ" =600 است که برابر عددابجد کلمه عصمت(مقام به طهارت رسیدن بنده در نزد خداوندکریم) میباشد.جایگاه عددی حرف"خ" برابر 24 است که جمع ارقامش 6 میشود(6=4+2) و 6،پایهی60 و 600 است.
یکی از صفات حرف (خ) خروره ،یعنی گیر دادن،امتحان کردن و آزمودن است.
بنابراین وقتی در بطن عدد24 ،حدود خداوند است پس باید برای نگه داشتن وحفظ حدود الله ، دائماً در صفت حرف (خ) قراربگیریم و در هر آن ولحظهای، امتحان خلوص دهیم و در آزمایش به رضا رسیدن ( یعنی از خودِ خودیت رها شدن و به رضای او پیوستن) موفق شویم تا به نقطهی اوج عصمت واصل شویم.
عدد ابجد کلمه عصمت الله که مقام انسان کامل است برابر 666 و جمع ارقامش 18 میشود (18=6+6+6).جالب است هنگامیکه حروف کلمهی" انسان"تفکیک و به عدد ظاهر میشود هم در نهایت به عدد666 میرسیم.
ا ن س ا ن
51 + 60 + 51 = 162
6=1+5 6=0+6 6=1+5 666 و 18=6+6+6
درواقع رسیدن به این عدد و درجه اول فقط برای معصومین(ص) و بعد پیامبران و اوصیاء آنها و در مقام تنزیل ، مقام مقرّبین و سابقین و انسانهای برگزیدهی مؤمن است. از آنجاییکه عدد18=حی است پس در این مقام، انسان به درجهی حی میرسد و زنده واقعی میشود."...یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه..." (آیه10 سوره مبارکه فاطر). اللهم الرزقنا
عدد 24 در سن بلوغ خانمها وآقایان (24=15+9)
سن بلوغ آقایان 15 سال است، درحالیکه(در خلقت)جمع یک تا9 هستند {آدم=45=9+8+... +2+1} پس 24=9+15 و سن بلوغ خانمها 9 سال است، درحالیکه(درخلقت) جمع 1 تا 5 هستند یعنی 15 {حوا=15=5+4+3+2+1}پس 24=15+9 ، بنابراین هم مرد و هم زن ، مقام عدد جامع 24 را دارند. جمعِ 2 تا 24 برابر 48 میشود که جایگاه عددی کلمه ربیع=فاتح=هشت=48 است. درنتیجه از ازدواج موفّق بین دو مؤمن، آن خانه در جایگاه ربیع(بهار) قرار میگیرد و فاتحِ هشت درِ بهشت میشوند.انشاء الله
در قرآن کریم 24 بار اسم زن(امراه) و24 بار اسم مرد(رجل)آمده است!
اگر سنّ بلوغ آقایان و خانمها را با هم جمع کنیم باز هم عدد 24(24=9+15) بدست میآید!
شرح کلمهی ساعت، در 24 ساعت
اگر زیبایی اعداد را متوجه شده باشید، این نکته تکان دهنده است و شگفتی و اعجاب انسان را به این همه عظمت و لطف خدای مهربان در مهندسی خلقت برمیانگیزد! همانطور که بیان شد سقف اعداد تا 9 است، سنّ بلوغ خانمها و آقایان که به عدد 9 و 15 است و در جمع 24 میشود، 15= جایگاه عددی حرف "س" به عددابجد 60 که تمام مخلوقات دراین ظرفِ میزان خلق شدهاست و دقایق وثانیهها به عدد 60 ظاهرشد درحالیکه 60 دقیقه برابر یک ساعت است. حال نکتهی زیبا اینجاست: عدد ابجد ساعت=531 و حروفش همان حروف تاسع(یعنی 9 به حروف) است {ساعت=تاسع=531}. جمع ارقام 531 برابر9 (9=1+3+5) و عدد9،سلطان اعداد است و ضرب ارقامش برابر 15 (15=1×3×5) میشود که 6=5+1 .
جایگاه عددی ساعت=54=جایگاه عددی "قرآن" است. جمع ارقام 54 برابر9 میشود(9=4+5)و ضرب ارقامش20 میشود(20=4×5) که برابر حرف کاف است(ک=20) یعنی 24ساعت و کلام مبارک خدا برای شما کافی است{یکی از اسماء قرآن،کافی است "الیس الله بکاف عبده..."(آیه36سوره مبارکه زمر)، قرآن کریم شامل حدود 6666 آیه است که جمع ارقامش 24 میشود (24=6+6+6+6) و جمع ارقام 24 برابر 6 میشود که پایهی 60 است(6=4+2)}.
اندیشمندان و کسانیکه تشنهی معارف خلقت هستید خوب دقت کنید! اینجا چه بلوغی را متوجه میشوید؟! خالق قادر و توانا چگونه نظم هستی را در سرّ پایهی خلقت حضرت آدم(ع) و حوا(س) در جسمانیّت، به ظهور تمام هستی ظاهر کردهاست؟! پس سرّ اعداد 9 و6 و3 چیست؟! { (آدم=45 و 9=5+4) ، (حوا=15 و 6=5+1)،(پایهی خلقت در 6 روز،روی عدد3 ظهور دارد زیرا جمع اعداد 1تا3 برابر6 میشود؛6=3+2+1) }.
اگر این سه عدد را با هم جمع کنیم 18میشود(18=9+6+3) و 18=حی=جایگاه عددی حرف ص (که چشمهی فیوضات حقّ تعالی است)میباشد. ازآنجائیکه در عالم سرّ، اسرار از گنج واحدجلّ جلاله به عدد یک و درحروف به الف ظهورداشت،(9+6+3 ) را با 1 جمع کنیم 19 =واحد میشود که جمع ارقام 19 برابر10 و تمام گنج 4روی 10 و ولایت 14معصوم(ص) است.
حال اگر 9و6و3 را در هم ضرب کنیم 162میشود(162=9×6×3)که برابر عدد ابجد کلمه انسان است که تمام عوالم هستی در وجودش خلاصه شدهاست و جمع ارقام 162 برابر9میشود(9=2+6+1 )
124000 (تعداد پیامبران الهی)
پروردگار عالم، دایرهی حدود الهی رسولانش را به عدد 124000 قرارداد. درواقع برداشتن حجابِ(=14) نعمتِ عدد24 بر بندگان، چنان عظیم است که برای رساندنش به حقیقت اربعین 4 روی 10 یعنی ظهور وتجلی انوار 14 معصوم(ص) ؛ اربعین حقیقی و ربیع واقعی و گنجی که افشاکنندهی تمام اسرار وحدانیّت یکتا خداوند کریم جلّ جلاله است و رسیدن به حکومت نور(یخرجهم من الظلمات الی النور) ، 124000 پیامبر عالی مقام فرستاده شد که هریک از این عزیزان، عمر خود را صرف هدایت مردم کردند و جان خود را تسلیم جانان نمودند.
بنابراین برای هر یک ساعت شبانه روز حقیقی( که همهی عمر دنیا یک شبانه روز است)، 1000 (به عدد الف)پیامبر فرستاده شده است که 24×1000 میشود 24000. و عدد 100 برابر حرف( ق ) است ،یعنی نگهدارنده 24000 میباشد. پس این گنج عظیم که حقیقت مهندسی آخرت انسانهاست به چه قیمت گرانی که همان ثمن است به ما عرضه شده است! و ما باید چگونه این اعداد را به عنوان مهندسی چهارچوب حدود الهی برای قیامت بفرستیم؟! امیدمان به فضل اوست (هذا من فضل ربّی).
اما از جمع ارقام 124000، عدد 7 بدست میآید (7=0+4+2+1) که تمام آن در 7 آیه سوره مبارکه حمد غرق است.(عدد ابجد کلمه حمد=52 و جمع عددابجد حرف اول وآخر سوره مبارکه حمد هم 52 میشود(ب+ن) و 7=2+5 که برابر تعداد آیات این سوره است) .
نکته بسیار جالب : همانطورکه پروردگارمان، اشرف مخلوقات خود را انسان کامل خلق فرمود و تمام انسانها به تبعیت، نسبت به موجودات دیگر، اشرف و خلیفه الله شدند. خداوند حکیم آنچه در عالم خلقت است را یکجا به انسان داده است و انسان را بردارندهی حمل قرآن کریمش قرار داده است.(آیه21سوره مبارکه حشر: لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرأیته خاشعاً متصدعاً من خشیة الله ...). حال اگر حرف اول و آخر سوره مبارکه حمد را کنار هم بنویسیم ، "بن" میشود(بسم الله ... والضالین) که فرزند آدمی ابن و بنت خوانده میشود یعنی همهی حمد و به عبارتی کلّ قرآن در وجودش قرار دارد (البته به طور کامل در وجود معصومین(ص) است) .
تعریف کلمهی هندسه
میتوان گفت هندسه علمی است که صورت تصویری از حجم و محیط و... اشکال هر سیستم سازندگی چه در خلقت ظاهری برای هر جسمی و چه برای ساختن ساختمان آخرتی را نشان میدهد. عدد ابجد کلمه هندسه=124 (یعنی نگهدارنده 24)که 7=4+2+1 و جایگاه عددیش 43 است که 7=3+4 میشود. پس علم هندسه علمی است که از مقدار و اندازه ، مساحت و محیط ، طول و عرض و ارتفاع ، عدد و رقم صحبت میکند و عالمش را مهندس مینامند (زیرا ریشهی کلمه مهندس ، هندسه است).
افلاطون میگوید: «خداوند دائم به کار هندسه مشغول است».
عرفان هندسی خانه خدا
همانطورکه میدانید خانه مبارک خداوند متعال به شکل مکعب است که از 6 وجه تشکیل شده است (هر وجه آن مربع است) که هر یک از این اشکال و اندازهها، اسرارآفرینش و بلوغ خلقت است! به این مکان مقدس، کعبه میگویند و عددابجد کلمه کعبه=97 است که 16=7+9 و 7=6+1 پس خانه خدا ، باطن حمد است.
اما ریشهی کلمه مربع،ربع است به معنی سبز شدن و بهار و در اعداد به معنی 4 است. یکی دیگر از معانی ربع یعنی اقامت کردن،ایستادن. چنانچه دانه وقتی از دل زمین میروید، سبز میشود و بر روی ساقهی خود قیام میکند و میایستد و در جایگاهی که ریشه کرده است، اقامت میگزیند.
بنابراین خداوند حکیم خانهی خودش را مربع قرارداد تا محلّ اقامت دین و جایگاه اقامهی احکام دین ، مخصوصاً نماز باشد. که در قرآن کریم 68 بار کلمه صلوه آمده است، اما با تأکید اقم الصلوه (نماز را بپا دارید). در واقع یعنی درحالیکه نماز بدون خانه خدا که قبله مسلمین است باطل است (باید رو به قبله خوانده شود)، ولی باید نماز ، در قلب هرکس اقامه شود سپس در منزل و هرجا که سجادهاش به سجده خدا پهن میشود ، آنجا برایش مربع نماز بپا میشود.
پس درواقع پروردگار عالم ، کعبه را با هزاران حکمت قرار داد که یکی از آن این است که در هنگام نماز وقتی قلبی به اقامه در وجه باطن ، رو به خانه خدا که قلبِ عالم است اقامه نماز میکند، در حقیقت عمر زندگی دنیا و عمر زندگی آخرتی خود را به قیام بهار و سرسبزی عمل آباد میکند و هر آن، بنده در مقابل مولایش تربیع میشود و دانههای ناشکفتهی وجودش سبز میشود. شاید به همین دلیل است که خداوند کریم در کلام نورانیش نمیفرماید: إقرا الصلوه (نماز را بخوان) ، بلکه میفرماید: أقم الصلوه (نماز را بپا دار)تا در حقیقتِ نماز، به اقامت حقیقی مقیم شویم و آن میسر نمیشود مگر اینکه به صاحب نماز و جان نماز و امام نماز اقتدا کنیم ؛ یعنی به مولایمان صاحب الزمان مهدی موعود(عج) .
مربع 4 ضلع دارد . برای بدست آوردن محیطش یک ضلع را در 4 ضرب میکنیم و برای مساحت یک ضلع را در خودش ضرب میکنیم. محیط اطرافش، تمام زمین خداست که به چهار فصل ظاهر میشود؛عالم به 4 فصل به حقیقت ربیع دنیا میرسد. و برای مساحت، عددِ ضلع در خودش ضرب میشود چون صاحب بهار و خالق بهار است که عالم در مساحت خلقتش همه در ربیع، خلق شده است و هرگز کسی در ساحت پاکش راه ندارد مگر اینکه به اربعین ربیع دست پیداکند(در کتاب عرفان عدد ده ؛گنج عشر به طور کامل توضیح داده شده است).
و حقیقت ربیع همانطورکه از مربع خانهی خدا(خانه توحید)به عالم، دحوالارض شده است، در عالم اسرار گنج توحید را خداوند متعال به نام زیبایش احدجلّ جلاله ظهور فرمود که خود را اینچنین معرفی فرمود:قل هو الله احد. عدد ابجد احد=13 و 13 برابر است با جایگاه عددی حرف" م "که عددابجدش 40 میباشد. و عدد 13 ،جایگاه طهارت و حقیقت تسبیح و تنزیه و قدّوسیت و سبّوحیت خالق یکتا که حقیقت گنج بهار و سبز شدن و اقامه همهی مخلوق به وحدانیت خالق خود میباشد و در جمع ارقام 13 (4=3+1)عدد 4 بدست میآید که همان ربع و ریشه ربیع است و پایهی عدد40 که اربعین است،میباشد.درواقع گنج، از جمع عدد 1 تا4 ظهور پیدا میکند (10=4+3+2+1) که عدد عشر حاصل میشود، درواقع 4روی 10 است؛ وجود مبارک 14 معصوم (ص)،حقیقت بهار و ربیع حقیقی که تمام انسانها را به ولایت و رسالت و امامت و مقام خلیفه الهی خودشان به بهار الی یوم القیامه بهشت راهنمایی و رهبری میفرمایند و فقط این چهارده نور مقدس(ص) هستند که در مقام تنزیه و تسبیح معصوم خلق شدهاند و معصوم هستند و معصوم میمانند(آیه 33 سوره مبارکه احزاب:انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا). تمام مخلوقات در اسرار عالم بالا که همه در یک نور جمع هستند {به نام نورٌ واحد(ص)}از این نور مطهر خلق میشوند و پیامبران بزرگوار از نور ائمه (ص)خلق شدهاند(آیه 1 سوره مبارکه نسا: یا ایها الناس اتقوا ربکم خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها ...) .
خانه مبارک خدا 12 ضلع و6 وجه دارد و هر ضلع حدود 15 متر و خلاصه هر کدام از اعداد ، اسرار خلقت است که در کلام نمیگنجد! عدد ابجد کلمه کعبه=97 است که جمع ارقامش 16 میشود(16=7+9) که برابر با جایگاه عددی حرف "ع" است. و جمع ارقام 16 هم 7 میشود(7=6+1)که برابر تعداد آیات حمد است و کعبه، باطن حمد و عالم، در حمد خداوند غرق است. اگر ارقام 97 را در هم ضرب کنیم 63 میشود(63=7×9) که برابر سنّ مبارک پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) است. ازطرفی همانطورکه کعبه، خودش شکل مربع دارد ، عدد 63 برابر جایگاه عددی کلمه اربعین است{ عدد ابجد کلمه اربعین=333 (9=3+3+3) و جایگاه عددیش 63 (9=3+6) میشود}. پس باطن کعبه که رسالت و جان باطن آن، ولایت است. و خداوند کریم تولد نورانی وجود مقدس امیرالمؤمنین علی(ع) را از درون خانه کعبه ظهورداد تا چشمها ببینند و دلها زنده شوند و عملها به ربیع دنیا وآخرت برسد. وهمانطورکه میدانید در ماه قمری 2 ربیع وجود دارد(ربیع الاول و ربیع الثانی) و در 17 ربیع الاول تولد نورانی حضرت رسالت پناه؛محمد مصطفی(ص) و فرزند نورانیش امام صادق (ع) میباشد.پس جان کعبه ، در حقیقت وجود مقدس 12 امام(ع) و 14 معصوم (ص) است که معرّف و رساننده پیام حق از خداوند به انسانها و هدایت کننده آنها به قرب خداوند هستند و درحقیقت، معرّف واقعی خداوند هستند.(اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم)
خانه خدا که به شکل مکعب است، 6 وجه مربع دارد که هر مربع 4 ضلع دارد. درواقع 24 ضلع میشود(24=4×6) که احاطه وجودی به تمام شبانه روز مخلوقات دارد. ولی چون اضلاع دوتا دوتا برای هر مربع، رویهم قرار میگیرد به نمایش 12 ضلع ظاهر است و 12 ضلع در باطن ، تمام شب که پنهان است و تمام روز که عالم آشکار است ، میشود.
مثلث
در این قسمت سعی دارم با شرح مثلث و دایره در مهندسی خلقت، راهی به سوی کسب معارفش باز کنم تا انشاء الله بیشتر دقت کنیم و متوجه اسرار خلقت شویم.مثلث با سه ضلع ، پایهی کلّ اشکال است(ساختمان همهی اشکال هندسی، مثلث است)و ریشهی عددی مثلث ، ثلث یعنی 3 است. در عالم اسرار ، پایه ظهورخلقت عددی، 1 و 2 و 3 میباشد. درواقع ذات اقدس خداوند متعال، فرد است و هرگز در عدد نگنجد و خود را به نام مبارک احد جل جلاله معرفی میفرماید که این نام زیبا ، شامل سه حرف است(حروف ، مخلوق خداوند کریم هستند و او خود را به نامهای زیبایش معرفی فرمود).
این مثلث 3 ضلع دارد و این سه خط ، همان سه تا عدد 1 درحرف الف(=111) است (پس باطنش، همان گنج الف است)درحالیکه الف ،یک حرف است اما به سه حرف گویش میشود. این مثلث به صورت قائم الزاویه است زیرا پروردگار هستی وقتی ظهور خلقت روی زمین را اراده میفرماید، از نقطهی ارض که زیر خانه مبارک خودش است آغاز میکند و قامت خانهی خود را روی آن نقطه {به امر واجب الاجرای خودش و به دست پاکترین انسانهای روی زمین(اولین بار، حضرت آدم(ع) و حوا (س)} قائم میکند (درواقع قیام میدهد که آنجا محلّ ظهور قائم آل محمد(ص) است). زاویه قائمه در دنیا،90 درجه است. و 90 برابر عدد ابجد حرف "ص" است. صورتِ باطن صاد ، چشمهای از آب کوثر در عرش است و مُحاذی آن چشمه در دنیا ، در کنار خانه خدا چشمهی زمزم است.
پس نقطه هنگامی به گردش میآید که پرگار هستی به مرکز آن (درواقع سرّ نقطه)و به فراخی شعاع که وسعت هستی است(به اراده و مشیت خالق بیهمتا) دایره را افشا میکند.
دایره
بنابراین خالق یکتا ، شکل ساختمان بندی عالم را (در ظهور) به شکل دایره قرارداد. دایره از اشکال مقدّس خوانده میشود زیرا در محیط و مساحت و شعاع و قطر که هر یک از 4 ابعاد هندسی است، اندازه گیریش تعریف عرفانی و مخصوصی دارد. دایره نسبت به اشکال دیگر استثنا است چرا که طول و عرض و ارتفاع، خصوصیات همه اشکال است اما دایره در قطر و شعاع و عدد پی(14/3) تعریف میشود. و در دایره ، نقطه شروع و نقطه پایان در هر جای کمان دایره هم باشد به هم میرسد . بنابراین عالم به صورت دایره است زیرا در شروع ؛ انا لله است و پایان هم؛ انا الیه راجعون میباشد.
آنکه پر نقش زد این دایرهی مینایی کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
در واقع دنیا نسبت به عالم بالا، مثل قیف است که نقطه مرکز ، در زیر خانه خدا ظهور دارد و دهانهاش به وسعت لایتناهی در عالم اسرار است!
خداوند حکیم تمام سیارات ، مدارات،ستارگان ،خورشید و زمین و... را به شکل دایره خلق فرموده است. عددابجد کلمه دایره=220 و جایگاه عددی آن 40(=م) است که عالم در گنج طهارت و اربعین که باطن بهار است ، خلق شده و در واقع همهجا آیات خالق سبحان است که سبّوح است و قدّوس و تمام آفرینش تسبیح گوی اویند(یسبّح لله ما فی السّماوات و ما فی الارض)
تسبیح گوی او نه بنی آدم است و بس تسبیح کرد هربلبلی که به شاخسارست
در عالم قرب ، پیامبراکرم(ص) در نزدیکترین حد به قرب ، واصلگردید که خداوند در آیات 8و9 سوره مبارکه نجم میفرماید: ثمّ دنا فتدلّی. فکان قاب قوسین أو أدنی. چنان نزدیک بود که دو سرِ قوس نزولی وصعودی،که به دو سر کمان مثال زده میشود ، در نزدیکترین فاصله بودند.پس عالم در دو قوس قرار دارد.
14 معصوم(ص): (شروع کمان به وجود مطهرپیامبر(ص) وانتها به وجود مطهر امام زمان (عج))__ 5=4+1 که همان 5تن(ص) است
12امام(ع): (شروع کمان به وجود مطهرامام علی(ع) وانتها به وجود مطهرامام
زمان (عج)) __ 3=2+1 و 3=آب که به صورت بسیط میشود: الف+با=111+3=114 که 114 سوره قرآن مجید در بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد جمع است.
از این کلام نورانی ، حقیقت مهندسی ظهور مییابد . و چنانچه پروردگار، عالم را در 7 تا 2 تا قرارداد و در آیه 87 سوره مبارکه حجر ، قرآن کریم را هم فرمود: سبعاً من المثانی. و فرمود: هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن ، پس به این منظور ما هم با استفاده از آموزههای مولایمان و احادیث معصومین(ص)، مهندسی را به صورت دایره و 7 تا 2 تا در مقابل آفرینش خلقت وجود مبارک ائمه طاهرین(ص) و آسمانها و زمین و قرآن عزیزمان را به حروف و اعداد بررسی میکنیم. امیدوارم این کتاب بتواند مجهولاتتان را به معلومات مبدل سازد و به ایمان و اعتقاد و معرفتتان بیفزاید و این حقیر در پیشگاه سرورم ؛ امام زمان (عج) روسفید باشم و شفاعتشان نزد باری تعالی شامل حالم شود .
درکتاب نورٌواحد تا حدودی وجود مبارک پنج تن(ص) را در عالم سرّ و کنز الهی خواندیم که درواقع همهی چهارده معصوم(ص) هستند و وجود مبارکشان به یک نور؛نورٌواحد(ص) خوانده میشود. و پروردگارعالم باطن قرآن را سبع مثانی نامید(طبق آیه 87 سوره مبارکه حجر)که معنی میشود7 تا 2 تا یعنی 14 تا. و پیامبراکرم(ص) فرمود تمام باطن قرآن در سوره ی مبارکه حمد قرار دارد و این سوره 7 آیه دارد که حقیقت آن 7 تا 2 تاست که توضیحات کامل در کتاب نورٌواحد(ص) بیان شده است.
حتی در اعمال حج ، حاجی باید 7دور گرد خانه خدا طواف کند و بعد 2 رکعت نماز طواف بخواند یعنی 7 و 2 و به نحوی میتوان گفت 7 تا 2 تا. و در حج واجب یک بار طواف حج عمره است و یک بار طواف حج تمتع ، پس 7 تا 2 تا طواف میشود. در نماز واجب هم کمتر از دو رکعت نداریم و در هر رکعت ، واجب است که یک بار سوره مبارکه حمد خوانده شود ، پس در دو رکعت میشود 7 تا 2 تا و در هر رکعت، 2 سجده واجب است که یک رکن حساب میشود و هر بار 7 موضع روی زمین میآید که 7 تا 2 تا میشود.
نتیجه اینکه عالم برپایهی4 رکن که همان گنج عشر و 4روی 10 یعنی14، مهندسی خلقت است،که به صورت دایره در دو قوس نزولی و صعودی ظهور دارد و باطن آن معرف خداوند احد و واحد است که فرمود: هو الاوّل و الآخر و الظاهر و الباطن(آیه 3 سوره مبارکه حدید).
ظهور این مهندسی به عدد14،جودِ پروردگارعالم است که در مجرای جواد(ع) تجلی میکند. عددابجد نام مبارک جواد=14 است. از اینرو حقیقت علوم اسراری از ساختمان خلقت به وجودش در دنیا ظاهر شده است، البته تمام معصومین(ص)،14 هستند و همینطور گنج قرآن که نسخهی حکمت این مهندسی است. در ضمن دستورالعمل مهندسی ساختن خانهی آخرت و رسیدن به اصلِ سیرت انسانی است تا مؤمنین در انطباق ؛ مقابل آیینهی تمام نمای جمال و کمال و صفات الهی که معصومین(ص) هستند قراربگیرند و به رضای خالق یکتا برسند.
ازفضائل امام جواد(ع)؛مهندس الارواح و العقول
شروع ولایت و سن مبارک امام جواد(ع) وعددابجد اسم مبارکشان همه از اسرارعالم غیب و شهود است چنانچه شیخ محی الدین عربی درباره فضائل ایشان میفرماید:
وعلی باب الله المفتوح و کتابه المشروح ماهیّة الماهیّات مطلق المقیّدات سرّالسّرّیات الموجود و ظلّ الله الممدود المُنطبع فی مرآت العرفان المنقطع مِن نیله حبل الوُجدان غوّاص بحرالقدم مهبِط الفضل و الکرم حامل سرّ الرسول مهندس الارواحِ العقول ادیب معلمة الاسماء و الشئون قهرمان الکاف و النون(کُن) غایة الظهور و الایجاد محمدبن علی الجواد علیه الصلوه والسلام.
ترجمه:تحیات زاکیات و صلوات متوالیات بر باب فیوضات الهی و دفتر علوم نامتناهی ماهیة ماهیات و اصل اصول حقیقت مطلقهی مقیّدات به قیود ابواب وفصول آشکارکننده،سرّمخفیات موجود ، و ظلّ(سایه)الهی ممدود،متجلی( نشان دهنده) در مرایای عرفان(آیینهی عرفان، برای شناخت)که منقطع است از ادراک حقیقتش و سائل عقل و وجدان (کامل دین درولیّ) غواص دریای قِدم، مهبط(فرودگاه یا ذیقعد) فضل وکرم ،حامل اسرار حضرت رسول(ص)،مهندس عوالم ارواح و عقول،ادیب کامل مکتب اسماء الهی و اوصاف شئون، حکمران فرمان ایجاد به لفظ کاف و نون(کن یعنی امر ایجادی)غایه ظهور وجود و علت غائیهی از ایجاد موجود(موجود=59=مهدی عج الله)، محمدبن علی الجوادعلیه الصلوه و السلام.
شرح: فقط عدد ابجد نام مبارک امام جواد(ع) دربین اسامی مبارک ائمه معصومین(ص)،14 میشود و همانطورکه از اول مبحث عدد14 به نام نورٌواحد (ص)گفته شد حقیقت مهندسی عالم، برپایهی گنج عددی 4روی 10 یعنی 14میباشد و مجرای رسانندهی گنجِ جودِ(=13)ذاتِ احدیت از عالم اعلا و اسرار به عالم سِفل و عالم دنیا است که به وجود آقا امام جواد(ع) افشا و اظهار شدهاست.
نکته مورد توجه اینکه آقا از فرزندان امام حسین(ع)است و به عدد 4 متولدشدهاند (یک،خود ایشان و سه ذریه دربطنشان) و عدد4، همان گنج 4روی 10 است(10=4+3+2+1).
ازطرف دیگر ایشان نهمین امام معصوم(ص)هستند که عدد9 ،سلطان اعداد و درواقع مهبط سلطان جودِ اَجود الاجودین است.
لقب ایشان تقی میباشد یعنی ظرفِ نگهدارندهی تمام جودِالهی است بدون اینکه ذرهای از آن را ضایع کند و به تمام وجه آنرا به عالمیان رسانده ومیرساند. زیرا ایشان امام متقین است وبدون تقوی نمیتوانیم گیرندهی جودِ حقیقی در دنیا و آخرت باشیم زیرا بهشت ، جایگاه متقین است و عاقبت زیبا برای متقین است(والعاقبة للمتقین).
درواقع مهندسی و اندازه و چگونگی تمام قواعد و قانون ساختار خلقت از عالم اسرار تا سفلِ زمین و حتی خانهی ما و قبرمان و منزلمان در بهشت هم باید برطبق الگوبرداری از رمزِ عدد14 باشد و ستون بندی و استحکام آن باید تقوی یعنی ریشهاش (ق) باشد زیرا حرف(ق) که قاف خوانده میشودیعنی نگهدارنده (یعنی چنان آرامش را تضمین کند که مصداق آیه شریفه:لا خوف علیهم و لا هم یحزنون،شود) و یکی از اسماء قرآن مجید است.
پس بدون عمل کردن به آیات مبارک قرآن و بدون شیعه شدن ناطق قرآن،خانهای محکم نمیتوان ساخت(ذالک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین؛آیه 2 سوره مبارکه بقره) و طبق کلام مبارک خداوندجل جلاله متقین به جایی میرسندکه "لا خوفٌ علیهم ولاهم یحزنون" شامل حالشان میشود. اینجا آرامگاه واقعی است؛خانهای که در زلزلهی قیامت نلرزد و خراب نشود،خانهای که آسیبها و خطرات عذابها خرابش نکند.
پس همهی اسرار خلقت در گنج 4روی 10 یعنی14 وعدد5 (5=4+1) ؛ نورٌواحد (ص) است. و در ظاهر،به عدد ِ نسخهی حکیم ؛قرآن کریم 30 جزء به 28 حرف الفبا و حدود 6666 آیه مبارکه و 120 حزب و همه در 12 باب و به عدد سبع مثانی و در ستة الایام ِخلقت دنیا و از عدد یک تا 9 فلک، و از عدد یک تا 40 اربعین ،و قبل از آن تا ثلاثین و اتممناها بعشر، در آغاز صورت دایرهای خلقت که به دو قوس نزولی و صعودی ظهور دارد که در عالم قرب،قاب قوسین او ادنی خوانده شد و در انتها به صورت کعبه که آینهی گیرنده و جذب کننده در سفلِ دنیا میباشد ، و در مراتب آفرینش دو مرحلهای بودن خلقت دنیا و همینطور زنده شدن و مردن به دو مرتبه و خلاصه اعدادی که هرکدام با رموز مختلف که هم به صورت عددی ظاهرمیشوند و هم حروفی، هم در تقسیم قرارمیگیرند و هم در ضرب،هم در جمع و هم در منها، پس در چهار عمل اصلی ظاهرمیشوند و حتی اَشکال را دربردارند که بصورت اشکال هندسی؛دایره،مربع و مستطیل ظهور دارند که زمین و کُرات به شکل دایره و خانهی مبارک کعبه، مکعب است و ...
درشرح وجود مقدس حضرت محمدمصطفی(ص)
وجود مقدس پیامبر(ص)، اول مخلوق عالم و اشرف مخلوقین؛سرّ الاسرار کائنات و ظرف آفرینش است(بدون خواهر وبرادر)،درمقابلش وجود مقدس حضرت مهدی صاحب عصر والزمان(ص)است که با همان نام (م-ح-م-د) و همان لقب(ابوالقاسم)به عدد یک متولد شد که هیچ خواهر و برادری ندارد و از ایشان ، فرزند معصوم هم نمیآید چون ایشان آخرین معصوم(ص) هستند.
حال ازاحادیث زیبای جناب شیخ محی الدین عربی رحمه الله علیه بیان میکنم تا با شناخت حقایق خلقت و چگونگی مهندسی آن در این اسرار به معرفت ذات اقدس حق تعالی برسیم.
قال الشیخ محی الدین عربی: صلوات الله و ملائکته حَملةِ عَرشه و جَمیعِ خَلقه مِن ارضه و سمائه علی سیّدنا و نبیّنا اَصل الوجود و عین الشاهد و المشهود اوّل الاوائل و اَدَلِّ الدّلائل و مبدء الانوار الازلی و مُنتهَی العُروج الکمالی غایهِ الغایات المُتعیَّن بالنّشأت اَب الاکوانِ بفاعلیّةٍ و اُمِّ الاِمکان بقابِلیّة اَلمَثلِ الاعلی الاِلهی هَیولی العَوالِم الغَیرالمُتناهی روحِ الاَرواح و نورِ الاشباح خالق اِصباحِ الغَیب رافِعِ ظَُلمة الرَّیب مُحتَدِ التّسعة و التسعین رحمةٍ للعالمین سیّدنا فی الوجودٍ صاحبِ لِواء الحمد و المَقامِ المحمود المُبَرقعٍ بالعُما حبیب الله محمّد المصطفی صلّی الله علیه وآله و سلّم.
حاصل ترجمه: تحیات زاکیات حضرت خداوند وسایر آفرینش عُلوی و سُفلی از هرگونه موجودات پست و بلند؛خصوصا ملائکه مجرّده که از طبقات علویّه و بردارندهی ارکان عرش حضرت احد،نه بر سیّد و پیغمبر ما باد که اوست اصل حقیقت هستی و عین هر شاهد و نفس هر مشهود،اوّل اوائل(اَب الاکوان؛پدرِ همهی موجود شدنها)موجودات و محکمترین دلائل بر هستی،ذات مبدء الانوار مجردهی ازلیِه و منتهای معارج کمالیه خود چنانچه مبدء المبادی است غایه الغایات است که در نشأ از نشأت است،متعیِّن به تعیِّن مخصوصی است و در هر عالمی از عوالم مخصَّص به امتیاز دیگران وجود پاک بواسطهی جهت فاعلیه که جنبهی مایلی الرّبیه است،پدر روحانی موجودات است،چنانچه بواسطهی جهت قابلیت فیوضات که جنبهی نفسیّه است مادر عالم امکان،و آن حضرت در مقام فاعلیّت مثل اعلای الهی است و درمرتبهی قابلی هیولای عالم غیرمتناهی و آن روح مجرد، ارواح مجرده را روح است و اجساد ظلمانیه را نور شکافندهی ظلمت شبهات و ریب(شک وظن) و خود مظهر(اصل ظهر وجود) و اصل اسامی تسعه و تسعین (99)است { عدد ابجد عصمتالله=666(18=6+6+6و9=8+1) وجایگاه عددی آن 99 (18=9+9 و 9=8+1)میشود. ورحمت رحمانیهی حق برتمام عالمیان سیّد ما است(ایشان رحمت رحمانیّهی حق است و در مقابل امام منتظر مهدی موعود(ص) در زمان ظهور، رحمت رحیمیت حق میباشد) در حقیقت عالم هستی صاحب لواء حمد است و دارای مقام محمود مستور است به حجاب عمّا،یگانه حبیب خدا بنام نامی و اسم گرامی محمدمصطفی صلی الله علیه وآله وسلم.
بر هر داننده مخفی و پوشیده نماند عبارات شریفه وکنایات ملیحه که در این فصل محمّدی(ص)با الحان رمز والفاظ نَغز سروده شده جمیعا شواهد یک حقیقتاند و جواسیس(تجسس کننده)یک معنی ،عبارتُنا شتّی و حُسنُک واحدٌ و کُلٌ الی ذاک الجمال یُشیرمطّرزاوراق. هریک از کلمات را با تعاریفی که در مسفورات(سفرها)اکابر(بزرگان) و صوفیهها مسطوراست شرح وتفسیر نموده و در هر موردی که مناسب تمثیل باشد با اشاره مختصری توضیح مینماید.
وجناب محی الدین میفرماید: العرشُ مستویَ الاسماء المُقیّدَه و الکرسی موضعُ الاَمر و النّهی اَصلُ الوجود (یعنی اصل هستی) و میفرماید: الوجود فقدانُ العبدِ اوصاف البشریّه. و دررسالهی اصلاحات فتوحات میفرماید:الوُجود وُجدان الحق فی الوَجد.
که اوّل در هستی و نخستین صادر از حضرت حق،حقیقت محمّدیه(ص)است. وحقیقت هستی اصلیتی است برای او ثابت.همه باطن از مجرای جود، ظهور و وجود ازمجرای جواد،موجود است :
جود=13 =احد(جل جلاله) {ذات احدیت} ---->
وجود=19=واحد{به تجلی واحد} --->که نقطهی ایجاد میباشد-->ایجاد=19
جواد=14{کنز14معصوم(ص)} ----->
موجود= 59 = عددابجدمهدی عج الله{به ظهورحضرت مهدیعج الله} ----->
وجد = 13 {یافتن توحید محض} ---->که در دنیا به ظهور313 باید انجام شودکه عدد300 ، افشاکنندهی 13 است.
وجدان=64=عددابجد دین{درخصوص دین}دربطن همهی انسانهااست چراکه فطرتاً خدایی بدنیا آمدهاند.
خلاصه: ذات احدیت،به تجلی واحد، کنز 14 معصوم(ص)،به ظهورمهدیعج الله،یافتن توحید محض درخصوص دین هستند. همهی این اسماء مبارک چهارچوب مهندسی خلقت هستند و گنج عشر و رابع که همان 4روی 10 است و باطناً وجود مقدس چهارده معصوم(ص) است.
عدد یک ، عدد اول ، عدد به کلمه نام مبارک واحد جل جلاله
چون درس مهندسی خلقت به دایره رسید و دانستیم که همهی مخلوقات در دایره ، محدود هستند و همه به حقیقت ظاهری و باطنی در شکل بسته و تقریبا به شکل دایره ، ظاهر شدهاند. اشکال مثل مربع ، مثلث ، مستطیل و... هم محدود به خطوط بسته هستند (درواقع اشکال،درون دایره هستند). و چنانچه هر شکل و یا مخصوصا دایره ، وقتی بخواهد رسم شود باید به همان نقطه که شروع شده ، ختم شود تا دایره یا اشکال دیگر، به شکل بسته شوند.
پس دایره را یک شکل مقدس خواندهاند. پروردگار عالم درعالم سرّ هم ، خلقت را از یک نور و از آن نور ، انوار مقدس پنج تن(ص) را خلق و ظهور داده است که در واقع نورٌواحد(ص) هستند که به پنج تن (ص) ظهور یافتند و عدد 5 ،تنها عدد بسته در اعداد است که به شکل دایره میباشد{در کتاب حلقه بندگی، توضیحات کامل عدد پنج آمده است}.
پس شروع اولین حرکت یا ظهور و یا نقطه در ابداع خلقت که پروردگار عالم ، اولین ابداع خود را به صورت حروف ، ظهور داد که در بطن حروف چنانچه روح آن صورت باطنی است ، نوری خلق شد. پس اسماء الحسنی الهی ، ظهور و تجلی ذات اقدسش شدند که در اعظم اسماء چهارده نور مقدس(ص) هستند که همهی آنچه خلق شده از همان نور واحد است{طبق آیه 1 سوره مبارکه نساء: ... خلقکم من نفس واحده ...}. اما ابداع ظهوری حروف در اولین حرف ، آغاز شد که حرف الف است و عدد ابجدش ، یک میشود ؛ سرآغاز ظهور ، پروردگار عالم فرمود: الواحد لا یصدر الا الواحد. خالق یکتا جز یک صادر از او خلق نمیشود که الف شد گنج همهی حروف و عدد یک با صورت کلمهی اول ، مظهر ظهور تمام کنز الهی شد! حال میپردازیم به عدد واحد:
واحدجلّ جلاله ، اسم مبارک خداوند ِ احد است. او که خود را در قرآن کریمش به احدجلّ جلاله معرفی فرمود{بسم الله الرحمن الرحیم. قل هو الله احد}این اسم مبارک پروردگار عالم در سوره توحید ،2 بار ذکر شده است ؛ در اولین و آخرین آیه مبارکه این سوره ، یعنی از اول تا آخر ، فقط اوست : قل هو الله احد. و هرگز هم کفو و همتایی ندارد و نخواهد داشت :و لم یکن له کفوا احد .
و نام مبارک احدجلّ جلاله ، مکنون است و مخزون. اوست که اولین تجلی خود را به نام مبارک واحد معرفی میفرماید که تمام اسرار کائنات و موجودات ، مظاهر و منابع و کثرات از بطنش خلق شده اند{آیه 1 سوره مبارکه نساء}.
عدد ابجد کلمه مبارک واحد =19 میباشد و این عدد ، سرّ آفرینش و رمز اسرار در ظاهر و باطن عالم شد.چنانچه جمع اسامی مبارک پنج تن(ص) ، 19 حرف میشود و بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد ،19 حرف است.همچنین تعداد سورههای مبارک قرآن بر 19 قابل قسمت است : 6=19÷114 و همانطورکه میدانید تمام عالم دنیا در 6 روز خلق شده است{آیه 4 سوره مبارکه حدید}.
حال خوب دقت کنید که گردش پرگار خلقت در دایره ، از نقطه مبارک واحد که نورٌ واحد جلّ عظمته است ، دوباره در پایان به واحدیت خداوند تمام میشود. همانطورکه در سوره مبارکه توحید گفته شد که خداوند در اولین آیه ، خود را به نام زیبایش احدجل ّجلاله معرفی فرمود و در آخرین آیه هم به نام زیبایش ؛ احد جل ّجلاله تمام فرمود. پس خالق یکتا درس بزرگی به مخلوقش میدهد که اگر گردنبند بندگی از اول شروع به خاطر رضای خداوند ، خالصانه و در مجرای توحید باشد ، در آخر از فروعها میگذرد و به اصل خود یعنی توحید ، تمام میشود.{چنانچه آیه 13 سوره مبارکه اسرا میفرماید: و کلّ انسان الزمناه طائره فی عُنُقِه... ؛ اعمال بندگان به صورت گردنبند به گردنهایشان آویخته میشود}.
اسم مبارک واحد به عدد 19 ، سرّ سجده است{رجوع شود به کتاب عرفان سجده}، شروع آن از ظهور اسماء مبارک پنج تن(ص) و در آخر ،گذر از بسم الله الرحمن الرحیم سوره حمد است که تا عمل به کتاب آسمانی و صراط مستقیم قران نداشته باشیم ، نمیتوانیم شیعه و محبّ واقعی چهارده نور مقدس(ص) باشیم. خداوند احدجلّ جلاله ، انسانها را که اشرف مخلوقاتش هستند در آحاد خلق فرمود یعنی همه از گنج احدیت او هستند و همه ، نشان ِ او را دارند و هر انسانی برای خودش ، بدون تکرار است و وقتی از دنیا میرویم سنگی که در قبرمان میگذارند لحد نامیده میشود یعنی باید جوابگوی آنچه انجام دادیم به خداوند احدجلّ جلاله باشیم{لحد: لَ=برای ، حد= اندازه}.
و اما اسم اول جل ّعظمته :
کلمه مبارک اول ، از اسامی نورانی خداوند است . عدد ابجد کلمه اول که یکی از پُر اسرارترین و در واقع معجزهی سرّ حروف و اعداد است{در کتاب عرفان سجده آمده است} 37 میباشد که جمع ارقامش 10 میشود که تمام گنج 4روی 10 ، همان گنج عشر و 14 نور مقدس(ص) میباشد. پس خداوند متعال اول را ظهور داد .
چنانچه در آموزش علم برای انسانها ، اولین مرتبه شروع درس را کلاس اول میگویند و درحالیکه برحسب ظاهر از همهی کلاسها ابتدائیتر است اما مهمترین است و در این سال ، گنج حروف(الفبا) و اعداد(ریاضی) آموزش داده میشود. حال دقت کنید اگر انسان تا آخر عمر به هر مدرک و درجهای هم برسد ، همیشه اول ، همراه او است و همانطورکه گفتیم نقطهی آغازین تا پایان همراه اوست و هیچکس نمیتواند از اوّل ِ خود جدا شود! یعنی همیشه باب همهی علوم برایمان با حروف و اعداد به صورتهای مختلف باز میشود. پس میشود هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن که همه ، از اسامی مبارک خداوند کریم هستند. در هر کلاس ، هر کار، هر خانواده ، هر محله و خلاصه کشور و حتی دنیا ، همیشه یک شاگرد اول وجود دارد که رقابت با او انجام میشود و همه میخواهند به آن مقام اول برسند. و خلاصه در عالم یک حجّت ، همیشه وجود دارد که مخلوق ممتاز پروردگار عالم و محور هستی است و همه باید به او تمسک جویند و به او اقتدا کنند و شیعه و پیرو و محبّ واقعی او باشند تا با او به قرب خداوند یکتا برسند. چنانچه بدون اول ، همه هیچ هستند خداوند متعال ، ائمه طاهرین(ص) را مخلوقِ اول خود قرار داد و کتاب قرآن را بالاترین معجزهی درجه یک همهی زمانها قرار داد که آن را به بهترین و بالاترین ؛ اوّلترینِ اوّلها ؛حضرت محمد(ص) عنایت فرمود. تمام قرآن را در یک جلد قرار دادند ، عدد ابجد کلمه جلد=37 میباشد یعنی در واقع قرآن ، کتاب اول است و آخر، ظاهر است و باطن ، پس تمام کتب آسمانی در بطن آن قرار دارند.
چند نکته از زیبائیهای عدد 37 : در حالیکه این عدد در جایگاه نام مبارک حسن (ع) ظاهر میشود و در جمع ارقامش ، عدد10 را نشان میدهد(10=7+3) و عدد 10 ، همان گنج عشر و تمام باطن 4 روی 10 و 14 نور مقدس(ص) با نام زیبای حسن است که دلیل خلقت است و خداوند کریم ، عالم را به حسن خلق فرمود و به انسانها منّت گذاشت که بهترین ِ خلقت شدند و خالق یکتا به خود احسن فرمود: "فتبارک الله احسن الخالقین" ، خلقتش را در صورت حسن به احسن تقویم جلوه فرمود{لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم}. در وجود مبارک چهارده نور مقدس(ص) ، همه به جلوهی مبارک حسن ظهور پیدا کردند که پیامبراکرم(ص) با خُلق حسن و اسوهی حسنه ظاهر شدند ، امیر المؤمنین علی(ع) ؛ ابا الحسن(ع) است ، خانم زهرا (س) ؛ حسنه میباشد و نام زیبای دو فرزندش هم حسنین (ع) است و همراه باطن امام حسین(ع) ،9 ذریه معصوم است که همه در جلوهی حسن هستند و به وجود مبارک امام زمان(عج) که وصی الحسن (ص) است ختم میشوند.
عدد ابجد کلمه زکی که لقب مبارک امام حسن عسگری (ع) است ، 37 میشود . حال خوب دقت کنید! پایهی خلقت در ظهورِ 3 عدد و باطناً 3 وجود قرار دارد ؛ پیامبر اکرم (ص) ، امیر المؤمنین(ع) و فاطمه زهرا (س). حال اگر 37 را در 3 و مضربهای 3 ضرب کنیم ،تمام گنجها را افشا میکند چون باطن عددِ 37 ، اول است و جایگاه عددی کلمه اول ،19 میشود که برابر اسم مبارک واحدجلّ جلاله است که هر دو ، نام مبارک خالق یکتا میباشند. جمع ارقام 19 برابر 10 میشود(10=9+1) . و خداوندی که حسن را به همهی خلقش عنایت فرموده ، در آخر عمرشان هم عمل را به شرط حسن قبول میفرماید و در آیه 160 سوره مبارکه انعام میفرماید:و من جاء بالحسنه فله عشر امثالها ، اگر با خودت عمل حسن بیاوری ، پس به تو 10 تا مثلش را عنایت میفرماید.
عدد ابجد نام زیبای حسن(ع)=118 و جمع ارقامش 10 میشود(10=8+1+1) ، در واقع عدد 118 یعنی 18+100 که 100 ، برابر با عدد ابجد حرف(ق) به معنی نگهدارنده و 18 ، برابر با کلمه (حی) است. پس 118 یعنی نگهدارنده حی(زنده واقعی) است. شاید به همین علت امام حسن(ع) ، سبز پوش آل پیامبر(ص) است و رنگ سبز به ایشان تعلق دارد و سبزی نشانه آب ، حیات و زنده بودن است.
بنابراین جایگاه اول(=19) ، رسیدن به گنج توحید خالق واحد (=19) است پس همان عدد عشر امثالهاست تا در قیامت هم ، شاگرد اول باشیم و با نام اول ِ خدای مهربان محشور شویم. پس شرط آن است که اول در سه مقام درجه بگیریم :1-نبوی شویم به نام امت واقعی پیامبر اکرم(ص) 2-علوی شویم که از اسفل السافلین راه به اعلا علیین پیدا کنیم و تا علیگونه نشویم ، علوی نمیشویم. پس راه به اعلا رفتن جز با علی (ع) انجام پذیر نیست. 3- فاطمی شویم یعنی در واقع شرط نبوی و علوی شدن ، فاطمی شدن است زیرا دنیا ، کف جهنم و تا از جهنم جدا نشویم ، بهشتی نمیشویم ! بنابراین همهی ما باید در اول ضرب شویم یعنی برای رسیدن به اللهجلّ جلاله باید خودمان و سرمایه وجودمان را خرج او کنیم {اِنّ الله اشتری مِن المؤمنین انفسهم و اموالهم بأنّ لهم الجنه... آیه 111 سوره مبارکه توبه} .
1 1 1 =3×37 = الف
2 2 2 =6×37 = حیدر
3 3 3 =9×37 = اربعین
4 4 4=12×37 = دُمتُ
5 5 5=15×37 مرشد = یا
6 6 6=18×37 عصمت الله =
7 7 7=21×37 ناصر کل منصور =
8 8 8=24×37 = یا من هو قادرعلی(آ) کل شی
9 9 9=27×37 رفیع الدرجات =
اگر در جوابها دقت کنید (از بالا تا پایین) 3 بار اعداد 1 تا 9 تکرار شده است و تمام عوالم از طول و عرض و ارتفاع در بلوغ کامل 1 تا 9 قرار میگیرد که جمع 1 تا 9 میشود 45 ، برابر با عدد ابجد نام مبارک آدم(ع). و چون 3 بار تکرار شده، 45 را در 3 ضرب میکنیم که 135 میشود و برابر است با عدد ابجد نام مبارک فاطمه (س) {قلم قادر نیست عمق معنا را به حروف و کلمات بنویسد!} ، خوب بیندیشید! فقط و فقط خانم فاطمه(س) است که به یک وجود خلق شد و خانم معصوم دیگری به دنیا نیامده و نخواهد آمد و او امّ الائمه(ع) ، امّ الانبیا(ع) ، امّ المعصومین(ص) و امّ ابیهاست ، اوست که بلوغ ظرف وجود طولی و عرضی و ارتفاعی همهی عوالم و مخلوقات است. اللهم صلّ علی فاطمة و ابیها و بعلها وبنیها و سرّ المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک.
عدد یک
کلمه یک در فارسی است و از دو حرف تشکیل شده است : (ی=10) و (ک=20) که عدد ابجد کلمه یک=30 میشود و تمام زیباییهایی که خواندیم در این عدد ظهور پیدا میکند چنانچه خداوند احد جلّ جلاله ، گنج خلقتش را به 19 (=واحد) جلوه داد و در مخزن گنج اول ، تمام شکوه و عظمتش را در 30 جزء قرآن کریم به دست مخلوقاتش رسانید و با حجتهای خودش که همهی باطن یک ، هستند و درجهی یک ، با امامت و ولایتشان ظاهر و باطنهایشان را در دنیا به هدایت ، فتح باب کردند تا انسانها به اول و به طهارت بازگردند. و چنانچه نوشته شد در دایره هستی خلقت ، مبدأ (شروع) و معاد (پایان) ، ذات اقدس الله جلّ جلاله است چنانچه اول و آخر ، ظاهر و باطن اوست. در قسمتهای بعد توضیح داده میشود که در واقع شروع و پایان ، 2 تا یک است در مقابل هم. چنانچه در قرآن کریم ، اولین سوره مبارکه حمد است که در نوشتاری فتح الفتوح کتاب الله است و آخرین سوره مبارکه از نظر نوشتاری ، ناس است که عدد ابجدش برابر کلمه الف است (ناس=111=الف) و عدد ابجد حرف الف ،یک است ،پس اول قرآن شروع به یک ِ عدد است و آخر به حروف الف ، که در مقام یکِ حروف (عدد ابجد حرف آ برابر با 1 است). پس در شکل ظاهر ، 2 تا 1 کنار هم، 11 ظاهر میشود.{درحالیکه این دو تا یک با هم جمع نمیشوند چون اسم و مسمّای اسم ، ظاهر و باطن است. الف ، جسم حروف است و عدد یک ، روح آن}. خوب دقت کنید ! در شروع ، با لفظ وارد میشویم و در پایان باید با عمل روحانی ، خارج شویم تا به جان قرآن برسیم. از طرفی قرآن با حرف (ب) شروع و به حرف (س) ختم میشود که کنار هم کلمهی (بس) را تشکیل میدهند یعنی قرآن برای تمام عمر و تمام جهانیان ، بس و کافی است . عدد ابجد کلمه بس=62 و برابر با عدد ابجد کلمه (باطن) است که هدف خداوند کریم از هدایتش ، به سلامت از دنیا به آخرت رفتن ، از ناقص بودن به کمال رسیدن و از ظاهر به باطن رسیدن است. در ضمن 62 ، برابر است با عدد ابجد کلمه (واجب الوجود) یعنی معرفی خود اوست زیرا که او ظاهر و باطن است و فقط وجود ذات اقدس اوست که واجب است بشناسیم تا هدایت شویم و به بلوغ کمال انسانیت و آدمیت نائل شویم.
باری!اول نقطهای که خلق شد ، نقطه خشکی زیر خانه خدا بود که ارض نامیده شد. عدد ابجد کلمه ارض=1001 است چنانچه خداوند حکیم در این یک نقطه ، تمام اسرار خلقت را قرار داده و کلّ قرآن را که تمام انوار مقدس انبیا و اولیا و چهارده نور مقدس (ص) است ، همه در یک جلد قرآن کریم ظهور دارند. پس در 28 حرف به کلام خداوند کریم به صورت وحی نورانی به قلب مبارک پیامبر اکرم (ص) و به کتابت سید الوصیین علی (ع) کتابت شده است. پس حرف اول ، الف است که عدد ابجدش 1 میباشد و در ابجد ، حرف آخر (غ) است که عدد ابجدش 1000 میباشد ، پس اگر اول و آخر را با هم جمع کنیم میشود 1001 (1001=1000+1) و 1001 ، همان عدد ابجد کلمه ارض است و خداوند جلّ جلاله به حضرت آدم (ع) میفرماید که خانه کعبه را روی این نقطه بنا کند ، پس اینجا معرفی خداوند یکتا به عدد الف (1000) است که بالاترین عدد حروف ابجد ، 1000 میباشد. پس در واقع همهی حروف در یک جلد ، جمع آوری شد که عدد ابجد کلمه یک=30 است و عدد ابجد کلمه جلد=37 که برابر با عدد ابجد کلمه اول است ، یعنی یک و اول ، ظاهر و باطن هستند پس هم اول است و هم آخر ، هم ظاهر است و هم باطن. و تمام عالم دنیا در عدد یک ، غرق است زیرا دنیا یکی است و هیچ کس یکبار بیشتر ، در این دنیا نمیآید.
اگر خوب دقت کنید متوجه میشوید که ما دائماً در باطن قرآن یعنی حمد {که اولین سوره قرآن است}، غرقیم مثل ماهی در دریا که اگر به او بگویند عالم خشکی هم هست باور نمیکند ، و روزی که به خشکی میآید(انداخته میشود) ، باورش میشود اما دیگر راه برگشتی به دریا ندارد و طعم خشکی ، مرگ است!
نکته: عدد ابجد کلمه نقطه = 164 که جمع ارقامش 11 میشود(11=4+6+1) و 11=هو=حج. در معنی ظاهری عدد 100=ق یعنی نگهدارنده و عدد 64=عدد ابجد کلمه کلید و همچنین برابر با عدد ابجد کلمه دین(دین=64=کلید) است. پس اینجا که نقطهی خلقت (یا تولد) خشکی یعنی تولد ارض را در یک نقطه خواندیم ، در واقع کلّ محتوا را شامل میشود. و همچنین است که در حدیث ، حضرت علی(ع) به نقطه زیر باء بسم الله الرحمن الرحیم سوره مبارکه حمد معرفی میشود ، که ایشان همان ظهر الوجود و نقطه هستی ، افشاء کلید و فتح باب دین و قرآن و بندگی و ظهور کلّ مخلوق است.{الحمد لله الذی جعلنی مِن المتمسّکین بولایة امیرالمؤمنین و الائمة الطاهرین علیهم السلام}
عدد یک در مقیاس زمان
60 ثانیه میشود یک دقیقه {60=عدد ابجد حرف (س)} و 60 دقیقه میشود یک ساعت ، 24 ساعت میشود یک شبانه روز و 365 روز میشود یک سال. عدد ابجد کلمه سال =91 که جمع ارقامش 10 میشود(10=1+9) ؛ همان گنج عشر { 4روی 10؛ 40 و 14 نور مقدس (ص)} و جایگاه عددیش 28 است که تمام نعمتها در آن ظاهر میشود. چقدر جالب است که در یک سال ، که عدد ابجد یک=30 است، 12 ماه قرار دارد . عدد 30 برابر با حرف (ل) ؛ مجرای توحید و مالکیت محض پروردگار عالم است و جایگاه عددیش 12 میباشد. پس تمام سال در مجرای توحید ؛ همان حمد ، غرق هستیم و عدد 28 ، تمام 1001 اسماء و گنج را در خود دارد و همهی بواطن را ظاهر میکند ؛ از آسمانها که محل نزول برکات است تا زمینها که ظرف گیرندهی نزولات و ظاهرکنندهی استعدادهای خودش است و روئیدنیها میروید و همه ، آیات او میشوند {و آیاتش هستند} تا بلوغ رشد که هدایت شدن به سوی اوست را دریابند. چنانچه یک گل وقتی به شاخهای پدیدار میشود ، همیشه رویش به سمت خورشید میچرخد تا نور را دریافت کند ، همهی کرمها در آرزوی پروانه شدن به بلوغ میرسند تا خود را به نور برسانند و با دو بال پرواز ، نور را در آغوش بگیرند (حتی با اینکه در آنجا میسوزند)! پس این بلوغ، تعالی و معرفت به اوست که یکِ یکِ یکِ وجود است! که :یکی بود ، یکی نبود ، غیر از خدا هیچ کس نبود!!!
تولد
انسانها روزی که به دنیا میآیند یک(1 = الِف)هستند و روزی که از دنیا میروند ، الف(1000) که برابر با حرف (غ) است ، میشوند. مثل دانه گیاه که وقتی کاشته میشود ، جماد است ، بسته است ، یک (الِف) است اما وقتی بستر رشد برایش فراهم میشود از درون به بیرون جلوه میکند ، دو لپه میشود و به دو قسمت رشد میکند ؛ساقه و ریشه و خلاصه روزی که سبز میشود یعنی یخرجهم من الظلمات الی النور ؛ از درون خود پوسته اولی را میشکافد و بعد حجاب ذخیرهها برداشته میشود، جوانه ریشه و ساقه از آن ظاهر میشود. بعد از درون خاک سر به سوی نور بیرون میآورد ، آنگاه بعد از طی زمان رشد، هنگامیکه به بلوغ میرسد ، نهانیهای وجودش به عنوان ثمره و میوه از آن ظاهر میشود. خوب توجه کنید که دانه در اول یک ، برابر حرف الِف بود ولی در آخر به میوهها و دانههای بسیار میرسد که همان رسیدن به الفِ(1000) وجود است یعنی ثمرهی 1000 که تا قیامت ، اثر و بقایش ابدی و ماندگار میشود. در واقع قامتش راستای قامت الِف است ، تمام شاخ و برگ و میوههایش ،گنج تمام حروف و کلمات و معانی آن درخت که دانهی خود را معرفی میکند و در گنج الِفش به الف(1000) ، خداوند یکتا را بندگی میکند.
در واقع انسان که اشرف مخلوقات است به بهترین و بالاترین الِف و الف(1000) وجود میرسد زیرا در نهایت به عالمی میرسد که تماماً نور و ثمر و میوه است ؛ آنجا میشود یخرجهم من الظلمات الی النور و زندگی و حیات طیب و جاودان نزد پروردگار عالم یعنی عند ربهم یرزقون. و آیه 10 سوره مبارکه فاطر: ...الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه... شامل حالش میشود . پس بین دو تا یک قرار میگیرد و هر کدام ظاهر و باطن هستند در مجرای توحید و رسیدن به غنای وجود از کرمِ ذی جودِ ربّ العالمین.اللهم الرزقنا
انسان ، اشرف مخلوقات است و خداوند کریم تمام مخلوقاتش را برای او خلق فرموده و انسان را بر همه آنها مسخر کرده است. حال این انسان که در شمارش جمعی ،آحاد میشود که معرفی ذات اقدس خالق خود ؛ احد جلّ جلاله است و آیت و نشانه و خلیفه او در زمین قرار گرفته است ، باید چگونه از الِف (یعنی یک بودن خودش) ، به الفِ(1000)عمل برسد تا در قیامت ، جایگاهش جنات تجری مِن تحتها الانهار بشود؟! برای درک این مطلب در نظر بگیرید که مثلاً شخصی مانند ادیسون ، روزی یک لامپ ضعیف را اختراع کرد اما تا امروز به چه ثمرها رسیده که جمع شدنی نیست و تا قیامت چه میشود؟! و خداوند سریع الحساب است و در کلام مطهرش فرموده:ومن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره هر کس ذره مثقال ،خوبی کند او میبیند و هرکس ذرهای مثقال شر از او سر بزند ، میبیند، یعنی در حساب او قرار میگیرد.
امیدوارم این مهندسی را که از وحدت به کثرت و از کثرت به وحدت میرسد ، خوب درک کرده باشیم و بدانیم که همه به یکِ ذات اقدس او میرسد ، با تمام معانی که گفته شد. پس مطالعه در وجود معصومین (ص) و در آیات و سورههای قرآن ، ما را به اعجاز و معارف عمیقی میرساند چنانچه ذات اقدس حق تعالی با تماثیل و کنایهها در قرآن کریم اشاره میفرماید تا خردمندان و اولوالالباب بفهمند!
عرفان مهندسی خلقت بنابرآیات قرآن کریم
خداوندکریم اراده فرمود که عالم در 7 تا 2 تا ظهور پیداکند.چنانچه ازنظرظاهر،تمام مخلوقات بین دو تا هفت؛عدد 7 طبقه آسمان و 7طبقه زمین قراردارند.و از آن بالاتر در گنج حمد خداوند که در 7آیه(سوره حمد) که سبع مثانی است یعنی 7 تا 2 تاست و در واقع در باطن قرآن(طبق آیه 87 سوره مبارکه حجر:ولقد اتیناک سبعا من المثانی و القرآن العظیم) غرق است.ایام هم در 7روز هفته و در سال که هر سال هم 52 هفته است(52=عددابجد حمد) غرق میباشد. انوار مقدس ولایت و رسالت (ص) به 14 نور مقدس معرفی میشوند که همان 7 تا 2 تا است .
حکمت بالغهی خداوند حکیم اینگونه است که تمام ایام و عمر ما را در سالها قرار میدهد، و سال در 12 ماه ظهور دارد و 12 ،2تا 6 ماه است و در واقع عالم ظاهر دنیا در عدد 6روز خلق شده (طبق آیه 4سوره مبارکه حدید) و در آخرت باید صاحب 6 دانگ بهشت شویم (البته یا نعوذ بالله 6دانگ جهنم)! یک شبانه روز هم 24 ساعت است که شامل 2 تا 12 ساعت میشود و به عبارتی 4 تا 6 ساعت است و کلّ قرآن کریم هم6666 (4تا6) آیه است.
پس درواقع عالم،درظهور 14 و باطن 12 قراردارد. و اسرار کنزالله عالم ،12 امام(ع) و 14 نورمقدس معصوم(ص) ظهوردارد که ولایت کبرای این عزیزان به ظاهر و باطن در ظلّ ولایت مطلق خداوند سبحان جلّ العظمته است.
و دربلوغ این ظهور درجمع 12 و 14 به عدد26 میرسیم که آن روز، روزتجلی ظهور بلاعزل و بلاواسطهی کنزالله الهی بوجود مظهر الظهور؛منور النور؛ مکرم الوجود و مقدس القدوس؛امام عصر والزمان؛مهدی موعود(ص)است که به عدد ولایی و معصومیت 26 ظاهرمیشود(امام12+معصوم14=26). پس ایشان هم به عدد چهاردهمین معصوم(ص) روبرو با پیامبر(ص) است{معصوم اول_معصوم آخر} و هم به عدد دوازدهمین امام روبرو با امیرالمؤمنین علی(ع) است{امام اول_ امام آخر} و تمام کنندهی حقیقت نقطهی باء بسم الله است.
آن روز،روز حکومت نور است و حکومت طهارت و حکومت عدل الهی مستقر میشود.آنروز،روز حکومت وحدت وجود و رسیدن به معرفت واقعی ذات اقدس الهی است که هیچ کس تمرّد و نافرمانی ندارد؛روز به یقین رسیدن قلوب مؤمنین است. و روز افشاء کلّ مهندسی خلقت و حکمت خلقت از ظاهر و از باطن است زیرا تمام علوم افشاء میشود.چنانچه در احادیث آمده که تا ظهورآقا، فقط2 قسمت علم ظاهرشده و 26(یا بقولی25)قسمت باقی مانده با ظهور ایشان افشاء میشود و حتی تمام معادن و مخازن به صاحب ارائه میشوند و تمدن محض که اگر امروز یک شهر؛مدینه النبی است اما در آنروز تمام دنیا مدینهی فاضله میشود و همهی مردم ، متمدن واقعی میشوند.
حدیث در شرح وجود مقدس امام زمان(ص)
حال حدیث زیبای وجودمقدس امام زمان (ص) را از شیخ محی الدین عربی شرح میدهم. این حدیث مبارک و گوهرکلام نور را در مقابل حدیثی که برای وجود مبارک رسول الله(ص) بیان شد قراردهید و با دقت وتوجه زیاد تدبر کنید و ببینید تمام آن حقایق اسراری دروجود امام زمان(ص)است ! و در ظهور آورنده و پرده بردارنده از همهی آن زیباییها فقط به اذن خداوند حکیم و علیم و قادر متعال است.
قال الشیخ محی الدین عربی: و علی سِرّ الاسرار{سرّ،در اصطلاح اهل حقیقت
لطیفه ایست و سرّ الاسرار،مقام احدیّه} العَلیّه{علویه} و حفی الارواح القدسیه {محمدیه(ص)} معراج العقول موصل الاصول{وصل کنندههای همهی اصلها از عالم سرّ الاعلا به عالم سِفل السُّفلی} قطب دَحَی الوجود { عدد ابجدقطب=111 یعنی الف وجود است. عدد ابجد وجود=19 است که مجرای تجلی جودِ الهی که همان مهندسی خلقت است. دحی الوجود یعنی کشیده شده در ورطهی عالم خلقت.} مرکز دائرة الشّهود {کسیکه تمام اسرار مهندسی خلقت به مرکزیت ولایتش افشا و اظهار میشود} کمال النشاة و المنشاء الکمال جمال الجمیع و مجمع الجمال الوجود{وجود=19=واحد که همان تجلی واحدیت پروردگار عالم به کلمهی توحید محض است} المعلوم و العلم الموجود {عددابجد موجود=59=مهدی (ص)} المائل نَحوه الثابت فی الولودالمحاذی للمِراتِ المصطفویّه {میل کننده در تمام کردن و ظهوردهندهی باطن نورمحمدی(ص)}
المتحقق بالاسرارالمرتضویّه{درتمام کردن و ظهور دهنده باطن علویه؛امیر المؤمنین علی(ع)} المُترشّح بالانوار اِلاهیه{در تمام کردن وظهورانوارزهرائیه} المربی بالاَستارالرّبوبیّة فیّاض الحقایق بوجوده {وجود=19} فَسّام الدقائق بشهوده الاسم الاعظم الالهی الحاوی للنَّشات الغیرِالمتناهی غوّاصِ الیمّ الرحمانیّة مُسلِکِ الالاء الرحیمیّة طورتجلی الاهوتیّة نارِ شجرة الناسوتیّة ناموس الله الاکبرغایة البشرِ اَبی الوقت مولی الزمان {یعنی زمان خلق شده از وجود او و در پشت او قرارمیگیرد. پس زمان، ریزهخوار وجود اوست و از ایشان روزی میگیرد} الذی هو للحقّ اَمانٌ ناظم مناظم السّرّ و العَلَن ابی القاسم م-ح-م-د بن الحسن علیه الصلوة والسلم.
ستایش و سپاس پاینده از حقایق مجرده و حاملین عرش برآن حقیقت مضمر(درضمیرقراردارد) و نور مستتر الهی باد که حقیقت اسرار علیّه {علوی(ع)}است و باطن اسرار قدسیه {محمدیه(ص)} ادراک کُنه ذاتش معراج عقول بشریه است و او خود رسانندهی فروع بر اصول نظریه قطب آسیای وجود و مرکز دایرهی شهود،غایت کمال، نشأه طبیعت و منشإ هرگونه کمال و نهایت جمال جمیع عوالم و مجمع هر نوع جمال (آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری)جمیع عوالم و مجمع هر نوع جمال، وجودمعلوم وعلم موجود که مایل است به جانب او هرآنکس که ثابت است در دم ولودحقیقت ذات شریفش محاذی مرآت {مرآت یعنی آینه و این همان اصل معنا مقصود ماست که وجود مقدس حضرت صاحب الزمان(ص) در مقابل پیامبر(ص) و در ولایت در مقابل امیرالمومنین علی(ع)است؛شیخ محی الدین میفرماید:برآیینهی مصطفویه و مرتضویه، محاذی است یعنی منطبق و در راستای وجود مقدس انعکاس تمامی و کمالی وجودهای مقدس است} مصطفوی و متحقق باسرارمرتضوی؛تحقق بخشندهی تمام ظرف اسرار وجود مقدس امیرالمؤمنین علی(ع){مرتضی}به نام ظرف رضا رسیدن، مترشح با انوار الوهیت و تربیت شده با استاد ربوبیت(جلوهی زهرایی وجود مقدس)افاضه و بخشایش حقایق بوجود اوست،قسمت و امتیاز دقائق بشهود او اسم اعظم الهی و دارای نشأت غیرمتناهی،غواص دریای رحمانیه و ناظم آلاء رحیمیه،طورتجلی الوهیة و نار(نور)شجره(درخت)ناسوتیه(دنیا)، ناموس اکبر(آبروی کبیر؛بزرگ)اکبر الهی و نهایت امکان بشریه، صاحب وقت و مولای زمان،ناظم عالم امکان (زمان روزی خوار آقا و مرزوق ایشان است و ایشان امام یعنی در جلوی زمان است که صاحب زمان میشود)،مایه آسایش و امان،ابوالقاسم م-ح-م-د ابن حسن علیه و علی آبائه الصلوه و السلام.
حدیث در شرح وجود مقدس امیرالمؤمنین علی(ع)
اکنون به حدیث دربارهی مولا و سرورمان امیرالمؤمنین علی(ع)؛شاه ولایت که محاذی آن حجت ابن الحسن امام زمان(ص) است خوب دقت کنید. قال شیخ محی الدین عربی: وعلیّ سرّ الاسرار و مشرق الانوار المهندس فی الغیوب الآهوتیّةِ السّیّاحِ فی الفیافی الجَبَروتیّةِ المصوِّرِللهیولَی المَلَکوتیّةِ اَلوالی لِلولایةِ النّاسوتیّةِ اُنموزَجِ الواقع و شخصِ الاطلاقِ المُنطَبعِ فی مرایا الانفُسِ و الافاقِ سرِّ الانبیاءَ و المرسلینَ سیّد الاوصیاءِ و الصّدّیقینَ صورة الامانةِ اِلاهیّةِ مادّةِ العلوم الغیرِالمُتناهیّةِ الظّاهرِبالبُرهانِ الباطنِ بالقَدرِ و الشّأنَ بسملةِ کتابِ الموجودِ فاتحةِ مصحَفِ الوُجود حقیقةِ النُّقطةِ البائیّةِ المُتَحقّق بالمراتب الانسانیّةِ حَیدرِ آجامِ الابداع الکرّارِ فی معارِکِ الاختراع السّرِّ الجلی و النّجمِ الثّاقب علی بن ابیطالب علیه الصّلوة والسلام.
ترجمه: تحیات خداوند جلّ اسمه برآن حقیقت ولایت باد که سرّ اسرار عالم خلقت است و مشرق طلوع انوار احدیت خود در غیوب عوالم لاهوت.مهندسی خبیر است و در صحاری فضای جبروت سیّاح بصیر والی ولایت ناسوت است و مصور هیولای ملکوت شخص مجسّم عالم کلی است مختصر نمونهی بیان واقع شعاع منعکس در مرایا(مناظردیدن) اَنفس و آفاق است و ولایت ساریه (سیرکننده)در تمامی ظواهر و اعماق سرّجمیع انبیاء مرسلین و سید اوصیاء صدیقین صورت امانت الاهیه و مادهی علوم غیرمتناهیه،هویت آن حقیقت درنظرها هویدا وآشکار است(همان ولایت کبری و 4روی10 و گنج عشر که عددابجد نام مبارک حضرت علی(ع)110 است یعنی نگهدارندهی خزانهی عشر) و ادراک جلالت او بر عقول بشریه(اوّل ما خلق الله عقلی) و آغاز مصحف وجود خود حقیقت بائیه ونطق الله عالم خلقت است (کلّ محتوای قرآن در بسم الله سورهی حمد و تمام آن در باء بسم الله و تمام آن در نقطه زیر باء است که امام علی(ع) میفرماید:اَنا نقطه تحت الباء،من نقطه زیرباء هستم) که تحقق مراتب موجودات به اوست و تحقق با مراتب انسانیهی اوست.شیر نیستان ابداع،صاحب حملات مکرّره در معارک(معرکه)اختراع سرّآشکار الهی و نجم الله الثاقب علی بن ابیطالب (ص).
اگر تک تک کلمات این احادیث نورانی را درکنارهم قراردهیم گویای افشای حقیقت اسرار آفرینش از گنج رسالت و ولایت، از عالم سرّ به عالم اسفل که دنیاست میباشد. و تمام کننده هستند در هدف باریتعالی از این انعکاس که خود مرآت حقّ هستند ، معرفی و شناخت ذات اقدس احدیّت و افشای گنج توحیدند و این رسالت و ابلاغ هدایت مخلوق به سوی خالق و درنهایت به ذیقعد قرب است(هدف خلقت)چنانچه خداوند کریم در کلام نورانیش میفرماید:"عند ربّهم یرزقون" و در آیه 55 سوره مبارکه قمر میفرماید:"فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر" .
درحقیقت این طی مسیر برای سالک الی الله راه نداردجزاینکه با چراغ راه حرکت کند و آن انوار بدون ظلمات 12نورمقدس امام(ع)و14 نور مقدس معصومین(ص) هستند که مسیر هدایت طولی و عرضی را در نقطهی هدایت تک تک افراد بشر نمایان کرده و حجت رابرآنها تمام کرده و گرهی عشق و معرفت را در بافت بندگی مجسم مینمایند.پس بدون شناخت این عزیزان راهی جز گمراهی وضلالت نیست و به مقصد نمیرسیم.
دراین صورت هم گنج قرآن مجید و هم ائمه معصومین(ص)راهنما و دلیل هستند. امیدوارم بتوانم به حول و قوهی الهی و دست شفاعت امام زمان(ص)به خوبی این زیبائیهارا درغالب کلمات واعداد ترسیم و تبیین نمایم.
اولین معصوم؛وجود مبارک پیامبر(ص)،درمقابل آخرین معصوم؛امام زمان(ص)
1-حضرت رسول(ص) به عدد 14 متولد شدهاند زیرا یک خودشان و 13 نور مقدس در بطن ایشان است؛همانطورکه در حدیثی که ذکر شد خواندید که ایشان "اَب الاکوان" و "اصل الوجود" هستند که درعالم سرّ،نام آسمانی آقا،احمد(ص)میباشد
ز احمد(ص) تا احد یک میم فرق است جهانی اندراین یک میم غرق است
عددابجد"م"=40 و جایگاه عددی"م"=13 است.حضرت در عالم ظهور آسمانیاش خودش یک و13 نور مقدس در بطن اوست که وجود مبارکش 14 میباشد و درخلقت نور مبارکش که اوّل تعیّن و اولین سرّخلقت است صاحب کلّ نور میباشد. و درمقابل ایشان وجود مقدس امام زمان(ص)،مقام چهاردهمین معصوم راداراست.
2-نام مبارک مبارک پیامبر(ص) در عالم زمینی؛محمد(ص)است. ونام مبارک منجی عالم هم م-ح-م-د(ص)است.
3-کنیه مبارک پیامبر(ص)؛ابوالقاسم است(پدر همهی قسمت کنندهها). وکنیه مبارک حضرت مهدی(ص)هم ابوالقاسم است.
4-یکی از نامهای وجود مقدس پیامبر(ص) ؛ماحی است(محو کننده)وعدد ابجد ماحی=59 میباشد. یکی از نامهای امام زمان(ص)هم ماحی است که غیراز اینکه محوکنندهی گناهان بندگان است باذن الله، خودش هم در حالت ظاهر محو است و دیگراینکه عدد ابجد نام مبارکش مهدی=59 میباشد(14=9+5).
5-وجود مقدس امام زمان(ص)،صاحب عمامه و ردای پیامبر(ص) و شمشیرذوالفقارامیرالمومنین علی(ع)است.
6-پیامبر(ص) صاحب کلّ نور است یعنی نور تامّ و ایشان ظهرِ وجود است. امام زمان(ص)در سال 256 هجری بدنیا آمدند که عددابجد نور=256 و حکومتش زهرایی یعنی حکومت نور است بدون ظلمت،و او در اصل تمام کننده و ظهوردهندهی کلّ نور است الی یوم القیامه.
7-پیامبر(ص)سیدالمرسلین است و امام زمان(ص) سیدالاصفیاء و النّجباست.
8-پیامبر(ص) خاتم النّبیین و امام زمان(ص) خاتم الوصیین و خاتم المعصومین(ص) است.
9-پیامبر(ص) امام الرحمه و امام زمان(ص) امام المرحمه (یعنی ظرف گیرندهی تمام رحمت در دنیا و آخرت)است.
10-پیامبر(ص)نقطهی ظهور سرّحقیقت محمدی(ص) و خلقت است. امام زمان(ص)درنقطهی مقابل، تمام کننده و جلوه دهنده و مظهرظهور تامّ تمام آیینهی سرّحقیقت محمدی(ص)است.
11-عددابجد نام زیبای آسمانی پیامبر(ص)؛ احمد=53 و جایگاه عددی احمد=26 است. و جمع عدد ولایی و معصومیت امام زمان(ص) 26 میشود{امام 12+معصوم14=26} یعنی درجایگاه نام آسمانی پیامبر(ص) جلوه میکند.
12-ریشهی اسم مبارک پیامبر(ص)در آسمان و زمین ، حمد میباشد{ریشهی احمد(ص) و محمد(ص)،حمد است} که حضرت خود،صاحب سبع مثانی است. امام زمان(ص) درضمن اینکه نام مبارکش م-ح-م-د است، اگر جمع عدد ولایی ومعصومیتش (26) را در 2 ضرب کنیم52 میشود(52=2×26)که عددابجد حمد=52 است.
13-پیامبر(ص) خزانهدارکلّ اسرار هستی است و امام زمان(ص)ظهوردهندهی کلّ خزانه در زمان ظهورش و حکومت برحقّش میباشد. بنابرحدیثی،علم 27 قسمت است که تا ظهور آقا فقط 2 قسمت آن آشکار میشود و 25 قسمت آن درزمان حکومت برحقش. و همانطورکه تمام خزائن آسمانها،زمینها،کوهها و دریاها درزمان ظهورآقا گنجهای خود را آشکار و به ایشان عرضه میکنند، دین اسلام به تمام و کمال بر همهی ادیان غالب شده و خالصانه و کامل عرضه میشود.
14-پیامبر(ص)در سن 40 سالگی در 27 رجب مبعوث شدند و در این روز(27) کلّ باطن قرآن به قلب مبارکش دفعتاً نازل گردید که همان کلّ علم و کلّ نور بود. در زمان ظهور امام زمان(ص) هم کلّ علم در 27 قسمت به تمام معنا،ظاهرو باهر میشود.
15-در زنده ماندن پدر بزرگوار پیامبر(ص)؛حضرت عبدالله معجزه بود چنانچه به قرعهای که به ایشان افتاده بود باید کشته میشدند و بنابر حکم دیه،تا 10 بارقرعه کشی شد و هربار10شتر برایش دیه گذاشتند و تا100شتر قرعه به شتر افتاد و آقا(عبدالله) جسم مبارکش به سلامت ماند(ایشان درمقام ذبیح قرارگرفت)تا خداوند قدوم ذریهی پاکش را که وجود حضرت محمد(ص)است را به دنیا رساند.
معتصم عباسی لعنة الله علیه امام حسن عسگری(ع)را تحت فشار قرار میداد تا ازدواجی سرنگیرد و فرزندی بدنیا نیاید.اما به خواست خداوند منان ،مادر گرامی امام زمان(ص)؛حضرت نرجس خاتون که ملیکا نام داشت و شاهزادهی رومی بود و پدرش از نوادگان شمعون از حواریون حضرت عیسی(ع) بود،بصورت معجزه خواستگاری وعقد در خواب انجام میشود... و مخفیانه به سامرا تشریف فرما میشوند... و درهنگام حمل آقا ،آثار حمل را نداشتند و خلاصه دردانهی خلقت به خواست پروردگارعالم در سال 256 هجری (=عدد ابجد نور) قدوم مبارکش به دنیا میرسد.
16-پس درواقع حقیقت وجود مبارک حضرت رسول(ص)که کلّ نور است با کنارزدن حجاب 14 که درباطن خود حامل انوار 14 نورمقدس است(عددابجد حجاب=14 ) به عدد چهاردهمین نور مقدس از ذریههایش در سال نور(=256)ظهور تک گل همیشه بهار را نوید میدهد. و ایشان بعد از طی سالیان غیبت که حقیقت وجود نازنینش 14 میباشد(14=حجاب)خداوندکریم بعداز تمام کردن سرّغیبت،حکومت و ظهور نورانیش جلوهی تمام نمای مرآت اسرار گنج توحید را افشا و حکومت توحید ناب را که همان معرفی ذات اقدس احدیت جل جلاله اش است، برهمهی عالمیان حاکم میسازد. وشاید آن همان وعدهی زیبای حق است که هرکس در بهشت آمد بیرون نمیرود،که حضرت آدم(ع)و حضرت حوا(س)که دربهشت خلق شده بودند سرانجام در زمان حکومت آقا یکبار دیگر،اول به آخر و ظاهر به باطن،گردش وعدهی نورانی حق را افشا میکنند.حکومت این عزیز،همان حکومت ورای دنیاست که بهشت در دنیا مستقرمیشود،صورت حقیقی دنیا تعریف میشود.
17-وجود مقدس پیامبر(ص)کسی است که تمام وجودش قلب عالم امکان است{عدد ابجد نام مبارک محمّد(ص) بامیمِ مشددبرابر132 و 132=عدد ابجد قلب است} و در دنیا ظرف کلّ قرآن شد. و ایشان کسی است که اول بار دفعتا در 40 سالگی در 27 رجب درغار حرا کلّ باطن قرآن به قلب مبارکش نازل شد و ایشان به پیامبری مبعوث شدند.
وجود مولا صاحب الزمان(ص)تمام کنندهی کلّ ظهور ظاهری و باطنی قرآن است به عدد ولایی و معصومیتش که 26 میشود(26=14+12) ،چراکه اگر اعداد 1تا26 را باهم جمع کنیم 351 میشود(351=26+25+......+2+1 ) و عددابجد نام مبارک" قرآن "= 351.یعنی در زمان ظهور و فرج وجود مقدسش ،جمع کلّ تمام تأویل و تفسیر و ظاهر و باطن قرآن در جانِ ولایت 12 امام(ع) و 14معصوم(ص) از عدد 1تا26 بصورت جانِ قرآن ظاهرمیشود.
18-نکته زیبا و جالب دیگرکه در مقابل کلّ قرآن وجود نازنین پیامبراکرم(ص) است که ریشهی نام مبارک آسمانی{احمد(ص)} و زمینی{محمد(ص)} آقا، حمد میباشد و طبق حدیثی که قبلا ذکرشده تمام محتوای قرآن در سوره مبارکه حمد جمع است...یعنی حمد،محتوای کلّ قرآن است.و امام زمان(ص) به عدد ولایی و معصومیتش(26)،جمع کنندهی کلّ قرآن است. چنانچه عدد ترتیب نزول اولین و آخرین سوره از لحاظ نوشتاری را با هم جمع کنیم 26 میشود{ازلحاظ ترتیب نزول : (عدد سوره حمد=5 )+(عدد سوره ناس=21) برابر26میشود} پس 26 مجموع کلّ اول تا آخر قرآن کریم است{ازلحاظ ترتیب نوشتاری: (عدد سوره حمد=1) +(عددسوره ناس=114 )برابر115 میشود که در قرآن کریم 115 بارنام دنیا و 115 بار نام آخرت آمدهاست} .
نکته: پس در این زمان که مولایمان در غیبت کبری است در این گنج ولایت باطن کلّ قرآن آشکار میشود و شیعیان با تمسک و عمل صحیح و خالصانه و تدبرو تأمل در قرآن میتوانند به مولای خود تأسی کنند و بندگی خالق خود را انجام دهند.
19-حضرت رسالت پناه؛پیامبراکرم(ص) در هنگام تولد در دنیا خود به عدد 1 است و حامل 13 نور مقدس میباشد (زیرا او اَب الاکوان است )یعنی به عدد 14 متولدشده است و همانطورکه توضیح داده شده،سبع مثانی است. و امام زمان(ص) افشاکنندهی 13 است چراکه فرزند سیزدهمین معصوم(ص) میباشد.
اما همانطورکه میدانید عدد13 برابرنام مبارک اسم مکنون و مخزون پروردگار عالم میباشد(احد=13) و گنج معرفی خودش را در نشان خانهی توحید خود ظاهر فرمود و با تولد مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی(ع)،پرده از این راز برداشت و به وجود معصوم چهاردهم؛امام زمان(ص) عدد 313 ظاهرمیشود. عدد300=ش و صفت آن افشاکنندگی است و 13 ، راز توحید است .که یکی از نشانههای ظهورحضرت،آماده شدن 313 یار مخلص است و دیگراینکه برای تولدش هم باید مادری باشد که نام زیبایش نرجس(س) میباشد (عددابجدنرجس=313). و هنگام ظهور، آقا به دیوار کعبه تکیه میزند که جان توحید و اقرار به وحدانیتِ احدیت ذات اقدس پروردگاراست به عدد 13 پس امام زمان(ص) که خود مطهر و معصوم است،افشاکنندهی 13 توحید و جایگاه طهارت و معرف ذات اقدس احدیت است که میشود 313 و افشاکنندهی حکومت توحیدی به طورکامل میشود. جمع ارقام 313 برابر 7میشود(7=3+1+3) که تمام کنندهی حمد و ظهورِ آن است.
جالب است بدانید در حج تمتع برهرفردی واجب است که 13 عمل را انجام دهد تا حاجی شود. 13= جایگاه عددی حرف "م" که عدد ابجد" م "=40 میباشد.یعنی 1-حاجی باید موحّد واقعی شود و 2-در حقیقت به جایگاه طهارت برسد{به عدد13(=م)اعمال حج} .چون توحید اولین اصل از اصول دین ماست اما حج از فروع دین است. درواقع باید با صحیح عمل کردن، از فروع به اصول دین وصل شویم که عملمان عطر توحید را در تمام عمر افشاکند. و عدد 40 همان اربعین است که ریشهاش ربع و ربیع یعنی بهار و سبزشدن و شکوفاشدن و خلاصه باید درخت عمر وزندگی و ایمان به بار و میوه دادن برسد و هرگز خزان نداشته باشد.
پس خیلی مهم است که هر انسان برجسته ومؤمنی در هر زمان که زندگی میکند،باید به 313 عمر ِخود برسد تا یک بندهی موحد و مؤمن نام بگیرد! و خیلی زیباست که سنگ حجرالاسود که نشان طواف هر حاجی میباشد و آنجا جایگاه بیعت با امام زمان(ص)است عدد ابجدش 313 میشود و جمع ارقام 313 برابر 7 (=تعداد آیات سوره مبارکه حمد) است. جایگاه عددی حجرالاسود=70 میشود که 70=عدد ابجد "ع" و یکی از اسماء قرآن کریم، عین است و همینطور وقتی به امام زمان(ص)سلام میدهیم،میفرمایند که بگویید: السلام علیک یا عین الله و آنجا عین الله است.
نکته: عددابجد سیصدوسیزده=256=نور میشود و جمع ارقام 256 برابر13 است (13=6+5+2)که جایگاه عددی م =13 و عددابجد م=40 است( جایگاه عددی کلمهی نور هم 40 است)، در عالم سرّ خواندیم که :
زاحمد(ص)تا احدجلّ جلالهیک میم فرق است جهانی اندر این یک میم غرق است پس یک حاجی هم باید به میم برسد و عالم ظهور،هم اینکه بلوغ رسیدن به میم همان 40 واربعین وبهار است.
20-خاطرنشان میشود که ازنظر خلقت، اولین ظهور و اولین وجود مبارکی که پروردگارعالم خلق فرمود ظهور نوری وجود مبارک سرّحقیقت محمدی(ص)و مقام و مرتبهی عظمای خلقت؛محمدمصطفی(ص)است که از نور مقدسش امیرالمؤمنین علی(ع)در مرتبه دوم و حضرت زهرا(س)سیدة النساء العالمین در مرتبه سوم وامام حسن مجتبی(ع) درمرتبه چهارم و امام حسین(ع)درمرتبه پنجم که در بطن وجود امام حسین(ع) 9 نور مقدس ذریه معصوم(ص) قرارگرفتند که 14=9+5 {تمام وجودمقدس 14معصوم(ص)} و حلقه نورانی 14 معصوم(ص)به نام نورٌواحد یعنی 5تن (ص)(5=4+1)در اسرار خلقت و در عالم قرب و سرّ وجود پیداکرده که همه مرآت حقّ(یعنی آینه صفات و جمال و مظهر ظهور اسماء حق تعالی شدند) و درمرتبهی خلقت بالاخص به آل الله منصوب و وجود مبارکشان طبق آیه 33 سوره مبارکه احزاب از هر رجس و پلیدی دور است :انّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهّرکم تطهیرا. و این خاندان محترم،آل اطهار هستند.
بنابراین خداوند کریم،عالم خلقتش را به طفیل وجودهای مبارک خلق فرمود و همیشه از ازل تا ابد عالمیان را در محور حجت معصوم خود قائم قرار فرمود و تاآخر عمر دنیا حتی در آخرت بوجود معصومین(ص) که تجلیگاه معرفی خداوند هستند،محوریت ظاهر وباطن قرارگرفتند.
پس در آخرالزمان آخرین وجود معصوم(ص)؛وزنهی ثقل؛گیرنده ظرف قدر و تمام رزق خلقت؛ امام زمان(ص)است و همانطورکه بیان شد ایشان به عدد چهاردهمین معصوم(ص)؛14،جمع کنندهی حلقه نورٌ واحد(ص) است زیرا 5=4+1میشود و آقا به نام مبارکش مهدی(ص)،عدد را به خوبی نشان میدهد: عددابجدنام مبارک مهدی(ص)=59 است یعنی نهمین فرزند از پنجمین معصوم؛ امام حسین(ع)،پس در نَصَب ایشان به پدرشان امام حسین(ع)عدد 5 حلقهی نورٌواحد بسته میشود{14=9+5 و 5=4+1}. بنابراین وجودهای مبارک،هم اول هستند وهم آخر،هم ظاهر هستند وهم باطن. درود و صلوات خداوند و ملائکهاش برمحمد(ص) و آل محمد(ص).
نکته: اولین سوره قرآن ازلحاظ کتابت سوره مبارکه حمد است که حمد،ریشه نام مبارک محمد(ص) و سبع مثانی است ووجود پیامبر(ص)هم حامل 14 و سبع مثانی هستند. اما ازنظرترتیب نزول، سوره حمد پنجمین سوره است.یعنی همانطورکه قرآن عزیز،کتاب الله است درمقابلش آل الله قراردارد.چنانچه پیامبر(ص)درحدیث ثقلین فرمود:کتاب الله و عترتی... . پس با یک نکتهی ترتیب نوشتاری و ترتیب نزول سورههای مبارک قرآن مجید،حکمت زیبایی از اعجازرا میبینیم!
21-درزمان حضرت محمد(ص) نصراول که فتح مکه بود اتفاق افتاد و نصر ثانی در آخرالزمان باظهور امام زمان(ص)،که با تکیه زدنش به خانه خدا و جمع 313 یار،افشاء حقیقت توحید و غلبه کامل حق ظاهرمیشود.آیه81سوره مبارکه اسرا: "و قل جاءالحق وزهق الباطل إنّ الباطل کان زهوقا". وآیه 28 سوره مبارکه فتح:هو الّذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحقّ لیظهره علی الدّین کلّه و کفی بالله شهیدا.
22-روزاول هفته؛شنبه متعلق به پیامبر(ص) است که حامل 14 بود وآخر هفته؛جمعه متعلق به امام زمان(ص) است که چهاردهمین معصوم(ص)است و جمعه جمع کننده تمام زیباییهای هفته است.( در قسمت ایام هفته بطورکامل توضیح داده میشود)
23-وجود مبارک پیامبر(ص)به عدد یک متولد شدند و ایشان اولین وجود مقدس از چهارده معصوم(ص) و آخرین پیامبر از صدوبیست وچهارهزارپیامبر است.
امام زمان(ص)به عدد یک متولد شدند؛یک فرزند امام عسگری(ع) و آخرین اوصیاء از دوازده امام(ع) و چهارده معصوم(ص)هستند.
یک و یک یعنی:
درواقع درحقیقتِ دایرهی آفرینش که یک و یک در مقابل هم قرارمیگیرند، چندین سرّ را افشا میکنند:
الف) جمع یک و یک به عدد،2 میشود(2=1+1) و 2برابراست باعدد ابجد حرف"ب" که کلید ومفتاح همهی عالم از اعلا تا اسفل،باب الله عالم باطن، ظرف گیرنده ؛ قرآن ناطق ؛ ولایت کبری ؛ مولی الموحدین ؛ علی ابن ابیطالب (ص) است که بدون ایشان هرگز باب قرآن که همهی گنج است باز نمیشود و ورود درآن غیرممکن است برای همین خداوند خواست دیوار کعبه برایش شکافته شود نه از در ورودی...!
یکی از اسرار قرآن هم این است که مفتاح حروفش در کلام مبارک خداوندکریم،حرف ب است.تمام سورههای قرآن با حرف "ب" شروع میشود حتی سوره مبارکه توبه که بسم الله ندارد با کلمهی برائت شروع شده که اولش حرف "ب" است.
ب) یک(=30) و یک(=30) به حروف و جمعشان دو(=10)به حروف ، گنج خلقت را در عرض عالم زمینی و رساندنش به عالم آخرت به صورت جسمانی ظهورمیدهد.و عدد10(=دو) همان گنج عشر یعنی 4روی 10 و باطناً وجود مبارک چهارده معصوم(ص)است که حفظ تمامی گنج عشر(عدد10)به وجود مقدس امام علی (ع) است {علی=110 و 100=ق یعنی نگهدارنده} پس او حقیقت عددیِ 2 (=ب) و حقیقت حروفی دو (=10) میباشد.{اینجا، کلید مهندسی گنج ولایت به وجود اولین وآخرین معصوم(ص) گشوده شد تا باطن 12 امام(ع) افشا شود}.
چنانچه بیان کردیم در حکومت امام زمان(ص) تمام اسرارقرآن به محتوی و گنج ظاهر و باطن افشامیشود{جمع عدد ولایی ومعصومیت ایشان 26 میشود(26=14+12) و با جمع اعداد یک تا 26 به 351 میرسیم که 351=عددابجد قرآن} که امروزه در این جایگاه ولایت صراط همه ما شیعیان، قرآن است و در عصر غیبت خداوند کریم با ظاهر نکردن ظهور جسمانی مولایمان این حقیقت را افشا میکند و همه را سر سفرهی قرآن دعوت میفرماید که اکنون باید تفحّص و تدبّر درآیات الهی بیش از پیش باشد و علاوه برحفظ ظاهر، باید به حفظ باطن و اسرار قرآن تذکر داده شود.
اما نکته قابل توجه این است : همانطورکه یک=30 و قرآن هم شامل 30 جزء است ،اگر اعداد یک تا 30 را با هم جمع کنیم کلمه مهدویت نصیب ما میشود:
مهدویت=465 و 465 =30+29+ 28+ . . . +3+2+1.
یک(=30) + یک(=30)=60=س:
جمع یک و یک به حروف 60 میشود(60=30+30) و جایگاه عددی مهدویت=60 است که 60= س و همهی مخلوقات دنیا در60(=س) خلق شده و ازهمین باب میمیرند. زیرا دردنیا، درظرف زمان قرار میگیریم که هر دقیقه 60 ثانیه و هر ساعت 60 دقیقه است .و زمان حکومت حضرت مهدی (عج) ، حکومت میزان و حکومت قلب عالم بر قلوب مؤمنین است. در حقیقت آن روز یک و یک خلقت و یک و یک معصومین(ص) و یک و یک ولایت در گنج همهی زیباییهای خلقت به وجود آقا ظهور میکند.
حرف" س " قلب قرآن و یکی از اسرارآمیزترین حروف الفباست که در کتاب راز انسان به طور کامل توضیح داده شده است که در اینجا به اختصار بیان میکنم:
مقام حرف "س" در الفبا ، میزانترین حروف است زیرا زُبر و بینهی "سین" با هم برابر است {( زبر: س=60) = (بینه: ین=60)} و چنانچه میدانید قرآن کریم شامل 120 حزب است پس تمام قرآن سین است (سین=120) و تمامش قلب،که خداوند خطاب به وجود مقدس پیامبر(ص) که قلب عالم خلقت و آفرینش است در سوره مبارکه یس فرمود:" یس.والقرآن الحکیم" ، یا از حروف ندا است و سین همان باطنِ قرآن حکیم است(یعنی علی(ع))که در اسرار عالم قرب، سرّ قلبِ باطن آشکار شد و حقیقت گنج مفتاح (ب)، که پیامبر(ص) فرمود: آنجا که آیات مبارک آمن الرّسول برایم قرائت شد صدای صوت قرآن ، صدای علی(ع)بود. خوب دقت کنید! چنانچه هرانسانی بخواهد ورودی ظاهری در قرآن داشته باشد(و حروف آن را لمس کند) باید از نظر ظاهر،طهارت داشته باشد یعنی وضو بگیرد(و غسل واجب برگردنش نباشد)،درحالیکه از نظر باطن باید نون (یعنی محتوای ایمان و عقیدهاش)پشت حرف باءِ بسم الله قرآن قرار بگیرد و قلب به میم شود(م=40) تا ورودی در باطن قرآن مجید پیدا کند.
پس کلمه مهدویت ما را به قلب قرآن میرساند و انسانها درمقام حقیقی انسانیت ،قلب به میم میشوند. و در زمان حکومت مولایمان قلب است که باطن را ظاهر میکند و حکومت قلبی همان حکومت سین است که جز میزان و عدل حکمی صادرنمیشود و حیاتش حیات طیب میباشد.
از طرفی 60=عددابجد "ام ابیها" که جایگاه عددی آن 33 است و اگر به حروف بنویسیم سیُ سه=135 میشود که برابرعددابجد نام مبارک فاطمه(س) است. جایگاه عددی آب به صورت بسیط یعنی الف+با برابر 33 میشود {33= (3=با)+(30=الف)} و عددابجدش 114میشود{114=(3=با)+(111=الف)، بنابراین حقیقت قرآن که کوثر وجود است به عدد 114 سوره مبارکه،حقیقت آب است و جایگاه عددیش33 که به حروف هم میشود برابر نام فاطمه (س) {سیُ سه =135=فاطمه(س)} که کوثر عالم وجود؛امّ ابیها؛میزان حق و ظرف عالم امکان است.
ج)در اسرار خلقت در عالم سرّ فرموده اند که خلقت اولین نور که سرّالاسرار همهی خلائق است،ظرف وجودی پیامبر(ص)میباشد و آن نور دو قسمت شد درحالیکه از آن نور هرگز کم نشد و آن نور ثانی، امیرالمؤمنین علی(ع)بود و آن نور سومین ظهورش ،فاطمه زهرا(س) بود درحالیکه از کلّ نور هرگز کم نشد و چهارم وپنجم امام حسن(ع) و امام حسین(ع) که همانطور که بیان شد همه کلّ نور شدند و نور اصلا کم نشد و درواقع در باطن پنجمین نور که امام حسین(ع)است ، 9 ذریه نوری معصوم(ص) قرارگرفت.درظاهر پنج تن(ص) و درباطن چهارده نور مقدس(ص) در جلوهی یک نور تام؛نورٌواحد(ص) خلق شدند. منظورم این است که در جلوهی انوار،در دنیا هم بزرگواران ،تمامی نور هستند و هر یک در زمان خودشان به امر ایجادی خداوند احد جلّ جلاله رساننده انوار هدایت هستند.
پس در اسرار پیامبر(ص) و امام زمان(ص)،باطن ولایت و گنج 2 به عدد و "دو" به حروف(دو=10)که تمامی12 نور مقدس ائمه(ص) هستند(12=10+2) ظاهر شد.
شاید دلیل این که سال شمسی و قمری 11 روز فاصله دارند این باشدکه فاصله حقیقی این دو ،حرف یا میباشد که 11=یا و یا،حرف انتخاب است (رجوع شود به کتاب راز دنیا) . جمع اعداد یک تا 11 برابر 66 میشود (66=11+10+...+2+1) و نام مبارک الله = 66 که تمامی این ظهورات معرفی خود اوست. جمع ارقام 11 هم 2 میشود(2=1+1).
بنابراین یک و یک، احاطهی وجودی در ظاهر و باطن ما دارد. این توضیحات را بیان کردم تا متوجه شوید که ولایت کبری ائمه(ص) که در ظلّ ولایت مطلق پروردگار عالم است،چگونه محیط بر تمام ذرات خلقت هستند. یعنی همانطور که زمان برما احاطه دارد و ثانیهها و دقیقهها بر ما آثار خود را جاری و ساری میکنند که از بدو تولد تامرگ ،آن به آن با ما و در ما ظهور و بروزمیکنند، بلوغ ظاهری و باطنی ، عقلی وجسمی ، پیری و جوانی و... را در ما آشکار میکنند ، همانطورکه درسال چهارفصل و 12 ماه و 365 روز را با ثانیههای متفاوت وآثارمختلف جلوه میدهند.